اصول مقاله نویسی

DDDIQ

مدیر ارشد
[h=2]تعریف مقاله علمی پژوهشی[/h]

هر تولیدی که به دنبال جستجوی حقایق و برای کشف بخشی از معارف و نشر آن در میان مردم و به قصد حل مشکلی یا بیان اندیشه ای در موضوعی از موضوع های علمی ، از طریق مطالعه ای نظام مند ، برای یافتن روابط اجتماعی میان پدیده های طبیعی به دست آید و از دو خصلت اصالت و ابداع برخوردار باشد و نتایج آن ها به کاربردها، روشهای و مفاهیم و مشاهدات جدید در زمینه علمی با هدف پیشبرد مرزهای علم و فن آوری منجر گردد علمی – پژوهشی قلمداد می شود.
مخاطبین اصلی این گونه مجلات پژوهشی ، اساتید دانشگاه ها ، دانشجویان دوره های دکتری و کارشناسی ارشد ، پژوهشگران شاغل در مراکز علمی ، تحقیقاتی و تولیدی هستند .

تعریف ارائه شده توسط کمیسیون نشریات وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری
 

DDDIQ

مدیر ارشد
چگونه یک مقاله علمی بنویسیم؟ (اصول مقاله نویسی)

چگونه یک مقاله علمی بنویسیم؟ (اصول مقاله نویسی)

چگونه یک مقاله علمی بنویسیم؟
(اصول مقاله نویسی)


1.مقدمه

مقاله علمي معمولاً در نتيجه پژوهش منطقي، ژرف و متمرکز نظري، عملي يا مختلط، به کوشش يک يا چند نفر در يک موضوع تازه و با رويکردي جديد با جهت دستيابي به نتايجي تازه، تهيه و منتشر مي‏گردد. (اعتماد و همکاران، 1381، ص2) چنين مقاله‏اي در واقع گزارشي است که محقق از يافته‏هاي علمي و نتايج اقدامات پژوهشي خود براي استفاده ساير پژوهشگران، متخصصان و علاقه‏مندان به دست مي‏دهد.
تهيه گزارش از نتايج مطالعات و پژوهش‏هاي انجام شده، يکي از مهم‏ترين مراحل پژوهشگري به شمار مي‏رود؛ زيرا اگر پژوهشگر نتواند دستاوردهاي علمي خود را در اختيار ساير محققان قرار دهد، پژوهش او هر اندازه هم که مهم باشد، به پيشرفت علم کمکي نخواهد کرد؛ چون رشد و گسترش هر عملي از طريق ارائه و به هم پيوستن دانشِ فراهم آمده از سوي فردفرد انديشمندان آن علم تحقق مي‏يابد.
همان طور که پژوهشگر پيش از اقدام به پژوهش، نيازمند توجه و بررسي يافته‏هاي علمي پژوهشگران قبل از خود است تا بتواند يافته‏هاي علمي خود را گسترش بخشد، ديگران نيز بايد بتوانند به يافته‏هاي پژوهشي او دسترسي پيدا کنند و با استفاده از آنها فعاليت‏هاي علمي خود را سازمان داده، در ترميم و تکميل آن بکوشند.
از امتيازهاي مهم يک مقاله مي‏توان به مختصر ومفيد بودن، بِروز بودن و جامع بودن آن اشاره کرد؛ زيرا محقق مي‏تواند حاصل چندين ساله پژوهش خود در يک رساله، پايان‏نامه، پژوهش، يا حتي يک کتاب را به اختصار در يک مقاله علمي بيان کند تا پژوهشگران ديگر بتوانند با مطالعه آن مقاله از کليات آن آگاهي يابند و در صورت نياز بيشتر، به اصل آن تحقيقات مراجعه کنند.
بدين منظور، امروزه نشريات گوناگوني در زمينه‏هاي مختلف علمي- پژوهشي نشر مي‏يابد و مقاله‏هاي به چاپ رسيده در آنها، اطلاعات فراواني را در اختيار دانش پژوهان قرار مي‏دهند. لازم است محققان با شيوه تدوين مقالات علمي آشنا باشند تا بتوانند با استفاده از شيوه‏هاي صحيح، با سهولت، نتايج تحقيقات و مطالعات خود را به صورت مقاله در اختيار علاقه‏مندان قرار دهند.
نوشتن مقاله مستلزم رعايت اصولي در ابعاد مختلف محتوايي، ساختاري و نگارشي است.


2. ملاک‏هاي محتوايي مقاله(2)
يکي از مهم‏ترين ابعاد مقاله علمي، محتواي علمي و ارزشمنديِ کيفي آن است. مقاله بايد يافته‏هاي مهمي را در دانش بشر گزارش نمايد و داراي پيامي آشکار باشد؛ بنابراين پيش از تهيه مقاله، محقق بايد از خود بپرسد که آيا مطالب او آن‏قدر مهم است که انتشار آن قابل توجيه باشد. آيا ديگران از آن بهره خواهند برد؟ و آيا نتايج پژوهش او، کار آنها را تحت تأثير قرار خواهد داد؟ (هومن، 1378، ص 82).
در اينجا به چندين اصل مهم از اصول و معيارهاي محتوايي پژوهش علمي اشاره مي‏گردد که توجه به آنها قبل از تهيه مقاله به ارتقاي کيفيت آن کمک مي‏نمايد.

الف) فرايند «تفکر»: تفکر، تلاش براي معلوم کردن مجهول با استفاده از علوم موجود است. (غرويان، 1368، ص11) بنابراين اساسي‏ترين محور محتوايي يک پژوهش علمي، آن است که مجهولي را روشن نمايد. بر اين اساس، هر پژوهش علمي در پي پاسخ دادن به پرسش‏هايي است که تاکنون براي مخاطبان کشف نشده است. از اين رو پژوهش علمي هميشه با طرح يک يا چند سئوال آغاز مي‏شود که محقق در صدد پاسخگويي به آنهاست.

ب) منطقي بودن: منطق که راه درست انديشيدن (تصور) و صحيح استدلال آوردن (تصديق) را مي‏آموزاند، (مطهري، 1372، ص 21) ابزار ضروري يک مقاله علمي است و محقق بايد شايستگي لازم را در استدلال آوردن، تحليل محتوا و نتيجه‏گيري داشته باشد. قواعد تعريف، طبقه‏بندي، استنباط‏هاي قياسي و استقرايي، روش‏هاي مختلف نمونه‏برداري و غيره همه از ويژگي‏هاي منطقي يک مقاله علمي است که محقق بايد به آنها توجه داشته باشد. (هومن، 1374، ص 19).

ج) انسجام و نظام‏دار بودن: مرتبط بودن اجزاي مختلف مقاله با همديگر، همچنين متناسب بودن آنها با عنوان مقاله و ارتباط عناوين فرعي با همديگر، از جمله مواردي است که به تحقيق، يکپارچگي و انسجام مي‏بخشد. بر اين اساس، محقق بايد عناوين فرعي مقاله خود را با نظمي منطقي از يکديگر مجزا کرده، ارتباط بخش‏ها را مشخص نمايد.

د) تراکمي بودن: از آنجا که هدف پژوهش پاسخ به سئوال هايي است که تا آن زمان دست کم از نظر محقق، پاسخي منطقي براي آن وجود نداشته است، هر پژوهش علمي بايد از يک سو به منظور کشف دانش جديد، و از سوي ديگر، براي تکميل دانش، صورت پذيرد. بنابراين هدف اصلي يک مقاله، کشف يا تکميل دانش بشري است، نه تکرار دوباره آن با عبارات مختلف. (هومن، 1374، ص 20).

ر) تناسب موضوع با نيازهاي فعلي جامعه علمي: هر پژوهش علمي بايد نيازهاي اساسي جامعه علمي خود را در نظر گرفته، در صدد حل آن مسايل برآيد؛ بنابراين از طرح موضوعاتي که از اولويت تحقيقي برخوردار نيستند و جامعه علمي، بدانها نياز ندارد، بايد احتراز نمود.

س) خلاقيت و نوآوري: هر تحقيق علمي زماني مي‏تواند در ارتقاي سطح دانش، موفق و موثر باشد که از فکري بديع و خلّاق برخوردار باشد. مقالاتي که به جمع آوري صِرف بسنده مي‏کنند، نمي‏توانند سهم عمده‏اي در پيشرفت دانش بشري داشته باشند.

ص) توضيح مطلب در حدّ ضرورت: از جمله مواردي که محقق در گزارش نويسي پژوهش خود (مقاله) بايد بدان توجه کند، پرهيز از حاشيه‏روي و زياده‏گوييِ افراطي است؛ همچنان که خلاصه‏گويي نبايد به حدّي باشد که به ابهام و ايهام منجر شود؛ بر اين اساس محقق بايد به حدّي مطالب را تبيين کند که مقصود وي براي خواننده، روشن شود.

ط) متناسب بودن با نظريه‏ها: هر رشته علمي، متشکل از نظريه‏ها و قوانيني است که مورد اتفاق صاحب‏نظران آن فن است؛ از آنجا که تحقيقات علمي در اين پژوهشگاه در حيطه مشترک علوم انساني- اسلامي است، يافته‏هاي به دست آمده در تحقيقات ميداني يا توصيفي نبايد با اصول مباني ديني و همچنين با قوانين کلي آن رشته تخصصي منافات داشته باشد.

ع) اجتناب از کلي گويي: هدف نهايي علم، صورتبندي يک «نظريه»(3) و «تبيين کردن»(4) يکي از اصول مهم نظريه است. (دلاور، 1371، ص 33) از اين رو محقق بايد بتواند مباحث علمي خود را به روشني توضيح دهد و با زبان گويا آن را تبيين و از کلي گويي اجتناب نمايد.

ف) گزارش روش‏شناسي تحقيق: «تحقيق»(5) فرايندي است که از طريق آن مي‏توان درباره ناشناخته‏ها به جست و جو پرداخت و از آن، شناخت لازم را کسب کرد. در اين فرايند چگونگي گردآوري شواهد و تبديل آنها به يافته‏ها «روش‏شناسي»(6) ناميده مي‏شود. اين سئوال که چگونه داده‏ها بايد گردآوري شود و مورد تفسير قرار گيرد، به طوري که ابهام حاصل از آنها به حداقل ممکن کاهش يابد؟» از موارد مهم تحقيق علمي است. (سرمد و همکاران، 1379، ص 22). يک تحقيق علمي زماني مي‏تواند مطالب خود را به اثبات برساند که از روش گردآوري مناسبي برخوردار، و آن روش‏ها در مقاله به خوبي بيان شده باشد.


3.ساختار مقاله علمي
نوشتن مقاله مستلزم داشتن طرحي مدوَّن است. در گزارش يک تحقيق نه تنها بايد ارزش‏هاي محتوايي را مراعات کرد، بلکه بايد از ساختار روشمندي نيز پيروي کرد. امروزه تحقيقات فراواني انجام مي‏شود، اما تنها بخش کوچکي از آنها در مقالات منتشر مي‏گردد. يکي از دلايل آن، عدم مهارت محقق در تهيه و تدوين ساختاري مقاله علمي است.
ساختار مقاله و تهيه گزارش از يک پژوهش علمي، با توجه به روش به کار گرفته شده در پژوهش، متفاوت است. دانشمندان در يک تقسيم بندي کلي، روش‏هاي استفاده شده در علوم را به دو دسته تقسيم مي‏کنند. روش‏هاي کمي که در آنها از داده‏هاي کمّي در تحقيق استفاده مي‏شود (تحقيقات ميداني) و روش‏هاي کيفي که در آنها از داده‏هاي کيفي (تحقيقات کتابخانه‏اي) استفاده مي‏شود.(سرمد و همکاران، 1379، ص 78).
مراحل گزارش يک پژوهش (مقاله) با توجه به روش اتخاذ شده در تحقيق، با تفاوت هايي بيان مي‏گردد.
به دليل يکسان بودن هر دو روش در مراحل مقدماتي، و براي پرهيز از تکرار در اينجا مراحل مقدماتي را به صورت مجزا مي‏آوريم.

1.3.مراحل مقدماتي گزارش پژوهشي
1.1.3.موضوع يا عنوان مقاله
عنوان، مفهوم اصلي مقاله را نشان مي‏دهد و بايد به طور خلاصه، مضمون اصلي پژوهش را نشان دهد. عنوان مقاله بايد جذاب باشد، يعني به گونه‏اي انتخاب شود که نظر خوانندگان را که معمولاً ابتدا فهرست عناوين مندرج در يک مجله علمي را مي‏خوانند به خود جلب نمايد. همچنين عنوان بايد کوتاه و گويا و تنها بيانگر متغيرهاي اصلي پژوهش باشد. تعداد کلمات در عنوان را حداکثر دوازده واژه بيان کرده‏اند. (سيف، 1375، ص 12).

2.1.3. نام مؤلف يا مؤلفان و سازمان وابسته
بعد از عنوان پژوهش، نام مؤلف يا مؤلفان ذکر مي‏شود و در سطر زير آن، نام دانشگاه يا مؤسسه که هر يک از مؤلفان در آن مشغول به کارند، مي‏آيد. اگر پژوهش به وسيله دو يا چند نفر انجام بگيرد و همه آنها به يک دانشگاه يا مؤسسه وابسته باشند، نام مؤسسه يک‏بار، آن هم به دنبال نام مؤلفان ذکر مي‏شود. اما اگر هر يک از مؤلفان به سازمان خاصي وابسته باشند، بايد بعد از نام هر يک از آنان، بلافاصله نام مؤسسه‏اي که به آن وابسته‏اند، ذکر شود. ترتيب قرار گرفتن نام مؤلفان به دنبال يکديگر، معمولاً متناسب با ميزان مشارکت آنان در انجام پژوهش است؛ اما اگر ميزان مشارکت همه افراد در اجراي پژوهش يکسان باشد، اسامي آنان به ترتيب حروف الفبا در دنبال هم قرار مي‏گيرد. (هومن، 1378، ص 84).

3.1.3.چکيده(7)
چکيده، خلاصه جامعي از محتواي يک گزارش پژوهشي است که همه مراحل و اجراي اصلي پژوهش را در خود دارد. هدف‏ها، پرسش‏ها، روش‏ها، يافته‏ها و نتايج پژوهش، به اختصار، در چکيده آورده مي‏شود. در متنِ چکيده بايد از ذکر هرگونه توضيح اضافي خودداري شود. مطالب چکيده بايد فقط به صورت گزارش (بدون ارزشيابي و نقد) از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي تهيه شود.
چکيده در حقيقت بخشي کامل، جامع و مستقل از اصل گزارش در نظر گرفته مي‏شود و نبايد پيش از انجام گزارش، پژوهش تهيه شود. طول چکيده براي مقاله، بستگي به روش‏هاي خاص هر مجله دارد و معمولاً بين صد تا 150کلمه پيشنهاد شده است.

4.1.3.واژگان کليدي(8)
معمولاً در انتهاي چکيده، واژگان کليدي پژوهش را بيان مي‏کنند تا به خواننده کمک کنند، پس از خواندن چکيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين مقاله مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً با توجه به حجم و محتواي مقاله، پنج تا هفت واژه کليدي در هر مقاله بيان مي‏شود. (سرمد، 1379، ص 321).


2.3. ساختار مقاله مبتني بر پژوهش ميداني
روش‏ها و اصول کلي ناظر بر گزارش فعاليت پژوهشي شاخه‏هاي علوم، تقريبا به طور خاصي به کار مي‏روند که همگي متکي بر «روش علمي»(9) است. انجمن روان شناسان (APA) به منظور تسهيل در امر انتقال روش نتايج پژوهش، الگوي استاندارد شده‏اي را در اختيار مؤلفان قرار داده تا در موقع تهيه گزارش پژوهشي خود، آن اصول را به کار گيرند و تقريبا همه مجله‏هاي معتبر علوم انساني در تهيه و تنظيم نوشته‏هاي پژوهش خود از آنها پيروي مي‏کنند. (هومن،1378،ص 10) که در زير به اختصار به مراحل آن اشاره مي‏گردد.

1.2.3.مقدمه(10)
هر مقاله علمي با يک مقدمه شروع مي‏شود و آن، خلاصه‏اي از فصل اول و دوم پايان نامه‏ها و رساله‏هاست که به طور مختصر به بيان کليات تحقيق و بررسي مختصري از پيشينه آن مي‏پردازد؛ بنابراين در مقدمه مقاله مسئله تحقيق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنيادي و کاربردي به صورت مختصر بيان مي‏گردد و سپس به بررسي سوابق پژوهشي که به طور مستقيم به موضوع تحقيق مرتبط است، پرداخته مي‏شود. مقدمه بايد يک منطق اساسي را در تحقيق بيان کند و به خواننده نشان دهد که چرا اين تحقيق ادامه منطقي گزارش‏هاي پيشين است. در اين بخش پس از نتيجه‏گيري از پژوهش‏هاي بررسي شده، محقق بايد پرسش‏هاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان کرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد. (هومن، 1378، ص 87).

2.2.3.روش(11)
هدف اساسي از بيان روش آن است که به گونه‏اي دقيق، چگونگي انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تکرار نمايد و همچنين درباره اعتبار نتايج داوري کند؛ بنابراين مؤلف بايد همه مراحل اجرا، از جمله آزمودني‏ها، ابزارهاي پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحليل داده‏ها را بيان کند.

الف) آزمودني‏ها: (12) جامعه مورد مطالعه و ويژگي‏ها و مشخصات آن از نظر تعداد، سن، جنسيت، ميزان تحصيلات و... همچنين چگونگي انتخاب آنها و در صورت گروه‏بندي شدن تعداد گروه‏ها و مقدار افراد هر گروه بيان مي‏شود.

ب) ابزارها: (13) ابزارهاي آزمايش، مثل پرسشنامه، تست و... پس از آن بيان مي‏گردد. چنانچه ابزار سنجش، يک وسيله مشهور و استاندارد شده باشد، اشاره به نام آن کافي است، اما اگر يک مقياس خودساخته باشد، بايد چگونگي طراحي و تهيه آن و شواهد مربوط به اعتبار و روايي بودن آن گزارش شود.

ج) طرح پژوهش : (14) به نقشه کار پژوهشگر براي حل مسئله پژوهش، طرح گفته مي‏شود. ابتدا متغيرهاي مستقل، وابسته و تعديل کننده و... بيان مي‏شود، سپس طرح‏هاي پژوهشي، مثل طرح تک آزمودنيِ پيش‏تست- پس تست، تحليل واريانس عاملي و...، که در روش به کار گرفته شده، بيان مي‏گردد. همچنين تکنيک‏هاي کنترل متغيرهاي نامربوط و ناخواسته، مانند تصادفي ساختن، همتاسازي و غيره مورد توجه قرار مي‏گيرد.

د) شيوه اجرا : (15) در اين قسمت همه مراحلي که آزمودني و آزماينده در طول مطالعه انجام داده‏اند، به صورت گام به گام تشريح مي‏گردد. گردآوري داده‏ها، دستورالعمل‏هاي اجراي پژوهش، چگونگي تشکيل گروه‏هاي آزمايشي و کنترل، چگونگي اجراي آزمايش و شيوه ثبت پاسخ‏ها و امثال آن، به طور خلاصه و دقيق توضيح داده مي‏شود.

ر) تحليل داده‏ها: (16) در اين قسمت چگونگي طبقه‏بندي، مرتب کردن، خلاصه‏کردن و تحليل‏کردن داده‏ها بيان مي‏شود؛ همچنين روش‏هاي آماري توصيفي به کار گرفته شده مثل فراواني‏ها، درصدها، نمودارها، مقادير مرکزي و پراکندگي؛ و روش‏هاي آماري استنباطي، مثل اجراي آزمون t، z ياf، استفاده شده در تحقيق بيان مي‏گردد. (هومن، 1378، ص 87 - 89).

3.2.3. نتايج (17)
در اين بخش، توصيف کلاميِ مختصر و مفيدي از آنچه به دست آمده‏است، ارائه مي‏شود. اين توصيف کلامي با اطلاعات آماري مورد استفاده، کامل مي‏شود و بهترين روش آن است که داده‏ها از طريق شکل و نمودار يا جدول، نمايش داده شوند. ساختار بخش نتايج، معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسش‏ها يا فرضيه‏ها و نيز وابسته به تأييد شده بودن يا تأييد نشده بودن فرضيه‏هاست. ترتيب بيان نتايج نيز يا برحسب ترتيب تنطيم سؤال‏ها يا فرضيه‏هاي آنهااست، (سيف، 1375، ص 30) يا برحسب اهميت آنها. روش متداولِ بيان نتايج، آن است که ابتدا مهم‏ترين و جالب‏ترين يافته‏ها و سپس به ترتيب، يافته‏هاي کم اهميت‏تر ارائه مي‏شود. (هومن، 1378، ص 90).

4.2.3.بحث(18) و تفسير(19)
در اين بخش، تمام اجزاي گزارش تحقيق به هم ربط داده مي‏شوند و محقق با ترکيب و پيوند بخش‏هاي مختلف، خواننده را به سوي يک نتيجه‏گيري کلي هدايت مي‏کند. بنابراين لازم است شباهت‏ها و تفاوت‏هاي نتايج اين پژوهش با پژوهش‏هاي قبلي روشن گردد و نيز معلوم شود که يافته‏هاي پژوهش، به روشن شدن مسئله مورد بررسي و زمينه دانش آن چه کمکي کرده‏است.

بنابراين توصيه مي‏شود در اين بخش، ضمن توضيح کوتاهي درباره مسئله پژوهش و بيان نتايج تحقيق، به تفسير نتايج پرداخت. براي اين کار بايد اين نتايج را با يافته‏هاي نتايج پيشين مقايسه کرد. آن‏گاه توضيح داد که پژوهش حاضر، به گسترش دانش زمينه مورد نظر چه کمکي کرده‏است، و در ضمن آن، کاربرد احتمالي آن را مشخص کرد و نقاط ضعف پژوهش را همراه با پيشنهادهايي براي پژوهشگراني که در آينده مي‏خواهند در اين زمينه پژوهش، کار کنند، بيان کرد. (سيف، 1375، ص 33).

3.3.ساختار مقاله مبتني بر پژوهش توصيفي
اصول به کارگرفته شده در پژوهش‏هاي توصيفي باتوجه به روش‏هاي به کارگرفته شده، با اصول پژوهش‏هاي ميداني، مقداري متفاوت است. هر چند اين اصول ممکن است با توجه به موضوع‏هاي مختلف تحقيقي و رشته‏هاي مختلف، تغيير نمايد، ساختار کلي‏اي که تقريبا همه پژوهش‏هاي توصيفي بايد در قالب آن درآيند، به شرح زير است.

1.3.3.مقدمه
آنچه در مقدمه يک مقاله تحقيق کتابخانه‏اي قرارمي‏گيرد - همانند تحقيفات ميداني - کلياتي است که محقق بايد قبل از شروع بحث، آن را براي خواننده روشن نمايد؛ مانند تعريف و بيان مسئله تحقيق، تبيين ضرورت انجام آن و اهدافي که اين تحقيق به دنبال دارد. همچنين محقق بايد خلاصه‏اي از سابقه بحث را - که به طور مستقيم مرتبط با موضوع است - بيان کند و در نهايت توضيح دهد که اين مقاله به دنبال کشف يا به دست‏آوردن چه مسئله‏اي است؛ به عبارتي، مجهولات يا سؤال‏هاي مورد نظر چيست که اين مقاله درصدد بيان آنهااست.

2.3.3.طرح بحث (متن)
در اين بخش، مؤلف وارد اصل مسئله مي‏شود. در اينجا بايد با توجه به موضوعي که مقاله در پي تحقيق آن است، عناوين فرعي‏تر از هم متمايز گردند. محقق در تبيين اين قسمت از بحث، بايد اصول مهم قواعد محتوايي مقاله را مورد توجه قراردهد و سعي کند آنها را مراعات نمايد؛ اصولي مانند: منطقي و مستدل بودن، منظم و منسجم‏بودن، تناسب بحث با عنوان اصلي، ارتباط منطقي بين عناوين فرعي‏تر در مسئله، خلاقيت و نوآوري در محتوا، اجتناب از کلي‏گويي، مستندبودن بحث به نظريه‏هاي علمي و ديني، جلوگيري از حاشيه‏روي افراطي که به انحراف بحث از مسير اصلي مي‏انجامد و موجب خستگي خواننده مي‏شود و همچنين پرهيز از خلاصه‏گويي و موجزگويي تفريطي که به ابهام در فهم مي‏انجامد، رعايت امانت حقوق مؤلفان، اجتناب از استناددادن به صورت افراطي، توجه‏داشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اينها.

3.3.3.نتيجه ‏گيري(20)
در اين قسمت محقق بايد به نتيجه معقول، منطقي و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگيري غيرمنصفانه در نتيجه‏گيري، ارتباط‏دادن نتايج با مباحث مطرح شده در پيشينه، ارائه راهبردها و پيشنهادهايي براي تحقيقات آينده، مشخص‏کردن نقش نتايج در پيشبرد علوم بنيادي و کاربردي و امثال آن، از جمله مواردي است که محقق بايد به آنهاتوجه داشته باشد.


4. ارجاعات(21)
اعتبار يک گزارش پژوهشي علاوه بر صحت و دقت داده‏ها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعي است که از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار يک مقاله علمي است، به وسيله آن، چگونگي استفاده از انديشه‏هاي ديگران را به خواننده معرفي مي‏نمايد. در اين قسمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره مي‏شود که يکي شيوه ارجاع دادن در متن است و ديگري شيوه ذکر منابع در پايان مقاله.

1.4.ارجاعات در متن(22)
نخستين چيزي که درباره استناددادن در متن بايد مشخص بشود، اين است که: چه چيزي بايد مستند گردد؟ مک برني(23) (1990) موارد استنادآوردن را به شرح زير بيان داشته‏ است:

الف) بايد انديشه‏هايي را که به ديگران تعلق دارند، مشخص کرد و با ذکر مأخذ نشان داد که از آنِ چه کساني مي‏باشند (امانت‏داري)؛

ب) هر زمان که افکار و انديشه‏هايي با چهارچوب فکري کسان ديگري همخواني دارند، موارد را بايد با ذکر منبع مشخص کرد؛

ج) هر زمان که نظريه، روش يا داده‏اي موردبحث قرار مي‏گيرد، منبع آن را بايد ذکرکرد تا اگر خواننده خواست اطلاعات بيشتري درباره آن کسب کند، بتواند به آن مراجعه کند؛

د) بايد نقل قول‏هايي را که از يک متن به صورت مستقيم و بدون دخل و تصرف، داخل گيومه آورده مي‏شود، مستند ساخت. (مک برني 1990، به نقل از سيف، 1375، ص 39).

بنابراين اطلاعاتي که براي خوانندگان، اطلاعات عمومي به حساب مي‏آيند، لازم نيست مستند شوند. نويسنده، تنها در صورتي مي‏تواند به آثار خود ارجاع، دهد که اين ارجاع براي مطالعه بيشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنين در استنادکردن، حتي‏الامکان بايد به منبع مستقيم يا ترجمه آن استناد کرد. تنها زماني به منابع ديگران استناد مي‏شود که محقق دسترسي مستقيم به اصل اثر را نداشته باشد که در آن صورت بايد مشخص کرد که آن مطلب از يک منبع دست دوم گرفته شده است. (سيف، 1375، ص 40).

1.1.4.شيوه ارجاع در متن
هرگاه در متنِ مقاله مطلبي از يک کتاب يا مجله يا.. به صورت مستقيم يا غير مستقيم، نقل شود، بايد پس از بيان مطلب، آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوه‏هاي مختلفي دارد که در اينجا به بخش‏هايي از آن اشاره مي‏شود.

در استناد، نام مؤلف و صاحب اثر، بدون القاب «آقا»، «خانم»، «استاد»، «دکتر»، «پروفسور»، «حجت‏الاسلام»، «آيت‏اللّه‏» و امثال آن آورده مي‏شود، مگر در جايي که لقب جزو نام مشخص شده باشد(24)، مانند خواجه نصيرالدين طوسي، آخوند خراساني، امام خميني، علامه طباطبايي. (دهنوي، 1377، ص 89).

الف) يک اثر با يک مؤلف:
پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام مؤلف، تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب مي‏آيد و پس از آن، نقطه آورده مي‏شود؛ مانند: (منطقي، 1382، ص 27).

ب) يک اثر با بيش از يک مؤلف:
اگر تأليف داراي دو يا سه مؤلف باشد، نام آنها به ترتيب ذکر شده در اثر، به همراه سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ ولي در آثار با بيش از سه مؤلف، نام اولين مؤلف ذکر مي‏شود و به دنبال آن عبارتِ «و همکاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه مي‏آيد؛ مانند: (سرمد، بازرگان و حجازي، 1379، ص 50) يا (نوربخش و همکاران، 1346، ص 75).

ج) آثار با نام سازمان‏ها و نهادها:
در صورتي که آثار به نام شرکت‏ها، انجمن‏ها، مؤسسات، ادارات و مانند اينها انتشار يابند، در استنادکردن، به جاي نام مؤلف، نام سازمان مي‏آيد؛ مانند: (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).

د) دو يا چند اثر يک مؤلف:
هرگاه به دو يا چند اثر مهم اشاره شود، همه آنها در داخل پرانتز، و به ترتيب تاريخ نشر پشت سرهم مي‏آيند؛ مانند: (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). و اگر چند اثر يک مؤلف در يک سال منتشر شده باشد، آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز مي‏گردند؛ مانند: (احمدي، 1365الف، ص22؛ 1365ب، ص 16).

ر) استناد آيات و روايات:
در استناد دادن به آيات، ابتدا نام سوره، سپس شماره آيه ذکر مي‏شود. درباره روايات نهج‏البلاغه، ابتدا نام کتاب سپس شماره خطبه، نامه يا کلمات قصار ذکر مي‏شود، و روايات غير نهج‏البلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه مي‏آيد؛ مانند: (بقره، 39)؛ (نهج‏البلاغه، خطبه 33)؛ (مجلسي، 1403، ج 56، ص 198).

2.1.4.زيرنويس (پاورقي) توضيحي
توضيحات اضافي، يا توضيح اصطلاحاتي را که نويسنده براي حفظ انسجام متن نمي‏تواند آن را در متن بياورد، مي‏توان در زير صفحه با مشخص‏کردن شماره آنها بيان کرد. نکته قابل توجه اينکه، اين توضيحات بايد حتي‏الامکان خلاصه ذکر شوند و نبايد تکرار مطالب متن باشند. ترجمه آيات و روايات بايد در متن مقاله‏هاي فارسي بيايد و در صورت نياز، متن عربي آن در پاورقي ذکر شود. اما در جايي که آوردن متن عربي در متن ضروري باشد، به جهت پرهيز از تطويل در متن علمي، از آوردن ترجمه در متن، اجتناب مي‏شود و به توضيح و تبيين آن اکتفا مي‏شود.

در ترجمه متون توضيحاتي که مؤلف در زيرنويس آورده، بايد عينا ترجمه شود و در صورتي که مترجم براي بيان اصطلاح يا تبيين مطلبي توضيحي را ضروري ببيند، مي‏تواند آن را در پاورقي ذکرکند و در جلوي آن لفظ «مترجم» را -براي متمايز ساختن آن از توضيحات مؤلف- بياورد.

3.1.4.معادل‏ها
کلمه‏هاي بيگانه در داخل متن حتما بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي ذکر گردد و اين، منحصر به اصطلاحات تخصصي يا اسامي اشخاص است. چنانچه در موارد خاصي لازم باشد که صورت خارجي آنها در داخل متن بيايد، بايد آنها را مقابل صورت فارسي در داخل پرانتز نوشت. (غلامحسين‏زاده، 1372، ص 17).

نکته قابل‏توجه در استناد دادن معادل‏ها اين است که اولاً در هر متن يا مقاله يا کتاب، فقط يک بار معادل انگليسي آنها آورده مي‏شود؛ ثانيا معادل‏هاي بکار گرفته شده بايد يکنواخت باشند. و در صورت آوردن معادل‏هاي ديگر، مثل فرانسه، آلماني، و... بايد، در متن توضيحي درباره آن داده شود. در نوشتن اسامي اشخاص، ابتدا نام بزرگ، سپس حرف اول نام کوچک او با حروف بزرگ نوشته مي‏شود مانند C،Jung .

2.4.ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله فهرستي از منابع و مراجعي که در متن به آنها استناد کرده است، به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي در منابع فارسي (عربي يا انگليسي در صورت استفاده) بياورد. مقصود از فهرست منابع، به دست دادنِ صورت دقيق و کامل همه مراجعي است که در متن مقاله به آنها استناد شده‏است. هدف از ارائه اين فهرست، نشان دادن ميزان تلاش پژوهشگر در بررسي و استفاده از منابع گوناگون، احترام به حقوق ساير نويسندگان و مؤلفان و نيز راحتي دستيابي خواننده به منابع موردنظر است؛ علاوه براينکه تمامي مراجع و مآخذي که در متن به آنها استناد شده، بايد در فهرست منابع آورده شود، پس در بخش منابع، فقط منابعي آورده مي‏شود که در متن به آنها استناد شده است.

در ذکر هر منبع، حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر مي‏رسند که در همه ارجاعات مشترک‏اند:

1. نام مؤلف يا مؤلفان؛ 2. تاريخ انتشار اثر؛ 3.عنوان اثر؛ 4. نام شهر(ايالت)؛ 5. نام ناشر.

جداسازي اين اطلاعات از هم با نقطه (.) و جداسازي اجزاي مختلف هر يک از آنها با ويرگول (،) صورت مي‏گيرد.

1.2.4.ارجاع کتاب در منابع

الف) در ارجاع کتاب با يک مؤلف، اطلاعات ضروري ذکر شده در بالا ذکر مي‏شود، در صورتي که اثر تجديدچاپ شده‏باشد، پس از عنوانِ کتاب، شماره چاپ آن مي‏آيد، مانند:

جوادي آملي، عبداللّه‏ (1372). هدايت در قرآن (چاپ سوم). تهران: مرکز نشر فرهنگي رجاء.

در ارجاعات انگليسي در صورتي که چاپ جديد مجددا ويرايش شده‏باشد، علامتِ اي‏دي (ed) با شماره ويرايش(25) آن، داخل پرانتز آورده مي‏شود، مانند:

.Wadsworth:CA،Belmont.An introdoction to the history of psychology (2nded).(1993) .R .B،Hergenhahn

ب) در ارجاع منابع داراي دو مؤلف يا بيشتر، اسامي مؤلفان به ترتيبِ نامِ ذکرشده در کتاب، ذکر مي‏شود و بين نام‏خانوادگي و نام آنها ويرگول و بين اسامي مؤلفان نقطه ويرگول (؛) مي‏آيد؛ مانند:

سرمد،زهره؛ بازرگان،عباس و حجازي، زهره(1379). روش‏هاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم). تهران: نشر آگاه.

ج) در معرفي کتاب‏هاي ترجمه شده، پس از ذکر نام مؤلف و تاريخ اثر، نام مترجم و تاريخ انتشار ترجمه ذکر مي‏شود. در آثاري که تاريخ نشرشان مشخص نيست، داخل پرانتز به جاي تاريخ نشر، علامت سؤال (؟) مي‏آيد؛ مانند:

صدرالدين شيرازي، محمد(1375). شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح. چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش.

د) در معرفي کتاب‏هايي که با عنوان سازمان‏ها يا نهادها منتشر شده‏اند، به جاي نام اشخاص، نام مراکز ذکر مي‏شوند: مرکز اسناد و مدارک علمي، وزارت آموزش و پرورش، (1362). واژه‏نامه آموزش و پرورش: فارسي - انگليسي، انگليسي - فارسي. تهران. نشر مؤلف.

ر) کتاب‏هايي که به جاي مؤلف، ويراستاري يا به صورت مجموعه مقالاتي بوده که به وسيله افراد مختلف نوشته شده‏است؛ اما يک يا چند نفر آنها را گردآوري کرده‏اند، بدين صورت مي‏آيند:

شفيع‏آبادي، عبداللّه‏ (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات اولين سمينار راهنمايي و مشاوره. تهران. انتشارات دانشگاه علامه طباطبايي.

2.2.4.ارجاع مقاله در منابع

براي ارجاع به مقاله‏هايي که در مجله‏هاي علمي-تخصصي به چاپ مي‏رسند، ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، پس از آن، تاريخ انتشار اثر، بعد عنوان مقاله، و به دنبال آن، نام مجله و شماره آن ذکر مي‏شود، سپس شماره صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي و pp در انگليسي آورده مي‏شود؛ مانند:

حداد عادل، غلامعلي (1375). آيا انسان مي‏تواند عيني باشد. فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش9، صص 41-35.

3.2.4.ارجاع پايان‏نامه و رساله در منابع

در ارجاع رساله‏ها و پايان‏نامه‏ها، پس از ذکر عنوان، بايد ذکرشود که آن منبع پايان‏نامه کارشناسي ارشد يا رساله دکترا و به صورت چاپ نشده، است؛ سپس بايد نام دانشگاهي را که مؤلف در آن فارغ‏التحصيل شده‏است، آورد:

ايزدپناه، عباس (1371). مباني معرفتي مشّاء و اهل عرفان، پايان‏نامه کارشناسي ارشد، چاپ نشده دانشگاه قم.

4.2.4.ارجاع از يک روزنامه در منابع

در معرفي مقاله‏هايي که در خبرنامه‏ها و روزنامه‏ها به چاپ مي‏رسد، يا استنادهايي که از متن سخنراني اشخاص در يک روزنامه آورده مي‏شود، همانند ارجاع مقاله در مجله، تمام اطلاعات ضروري را آورده سپس سال انتشار، روز و ماه، نام روزنامه و شماره صفحه را ذکر مي‏کند. مانند:

محقق کجيدي، محمدکاظم (1375، 21مهر)، موانع ساختاري توسعه بخش کشاورزي، روزنامه کيهان، ص6.

5.2.4.ارجاع فرهنگ‏نامه و دائرة‏المعارف در منابع
در ارجاع دائرة‏المعارف‏ها نام سرپرست آورده شده و سپس بقيه اطلاعات ضروري، همانند کتاب به ترتيب مي‏آيد؛ مانند:
بجنوردي، سيدکاظم و همکاران (1377)، دائرة‏المعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم)، تهران: مرکز دائرة‏المعارف بزرگ اسلامي.

6.2.4.ارجاع کنفرانس‏ها، سمينارها و گزارش‏ها
ارائه گزارش از همايش‏ها و سمينارها بايد به شکل زير بيان گردد: (سلطاني، 1363، ص19).
همايش بين‏المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380). چکيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشکي ايران.

7.2.4.نقل منابع الکترونيکي (اينترنت)
امروزه نقل از منابع اينترنتي يکي از منابع ارجاع است که در ذکر آن، اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان مي‏گردد (ترابيان، 1987، ترجمه قنبري، 1380).
بارلو، جان پي (1996). درخت يوشع مي‏لرزد، در مجله CORE (روي خط اينترنت)، ج8، ش 1، (1992)، نقل شده تاريخ 25 مارس 1996، قابل دسترسي در:
Corel.08.g2.:pub/Zines/CORE-Zine File:ptp.etext.org Directory

5. آيين نگارش
چنان‏که بيان شد، محقق بايد ابعاد سه گانه محتوايي، ساختاري و نگارشي مقاله را مورد توجه قرار دهد. آنچه تاکنون بيان شد، خلاصه‏اي از اصول محتوايي و ساختاري يک مقاله علمي بود. اکنون به بررسي اصول کلي آيين نگارش که رعايت آن در تحرير مقاله علمي ضروري به نظر مي‏رسد، مي‏پردازيم.
الف) متن علمي تا حدّ ممکن بايد مختصر و مفيد باشد. به همين جهت لازم است از آوردن نقل قول‏هاي غيرضروري و حجم‏افزا، تفنن‏هاي شاعرانه و ذوقي، بيان‏هاي عاطفي واحساسي و گزافه‏نويسي اجتناب شود.
ب) از آوردن عبارت‏هاي مبهم، مغلق و پيچيده و واژه‏هاي نامأنوس بايد احتراز گردد.
ج) بايد از ذکر بندهاي طولاني و جمله‏هاي بلند خودداري شود.
د) مطالب بايد ساده، روان، جذاب و به گونه‏اي صريح و روشن بيان گردد.
ر) در نقل مطالب، ضروري است امانت‏داري را با ذکر مشخصات دقيق منبع رعايت نمود. هر چند در اين باب نبايد به دام افراط و تفريط - که حمل بر فضل فروشي يا سهل‏انگاري است- افتاد.
ش) هر بخش از نوشته که شامل يک انديشه و مطلب خاصي است، بايد در يک بند (پاراگراف) آورده شود.
ص) بايد از به کاربردن کلمات مترادف به جهت افزايش حجم اجتناب شود.
ط) بايد از به کاربردن افراطي حروف اضافه و حروف ربط در متن پرهيز گردد.
ع) بايد از به کاربردن تعبيرهاي نامناسب و عاميانه و استعمال الفاظ ناروا، رکيک و غيراخلاقي احتراز شود.

دونکته را در آيين نگارش بايد به صورت مجزا بررسيد: يکي رسم‏الخط فارسي و ديگري آيين نشانه‏گذاري است که مختصرا به آنها اشاره مي‏شود:

1.5. رسم‏الخط فارسي

خط، چهره مکتوب زبان است و همانند زبان، از مجموعه اصول و قواعدي پيروي مي‏کند. از آنجا که خط نقش مهمي در اصالت و غناي فرهنگ يک جامعه دارد، نبايد شيوه‏اي را برگزيد که نسل‏هاي جديد در استفاده از منابع کهن و ذخاير فرهنگي خود، دچار مشکل جدي شوند. بنابراين نبايد چهره خط فارسي به صورتي تغيير کند که مشابهت خود را با ذخاير فرهنگي قديمي از دست بدهد.

فرهنگستان زبان وادب فارسي که يک نهاد رسمي است و طبق قانون، وظيفه نظارت، تدوين، تنظيم و تصويب قواعد و ضوابط خط فارسي را به عهده دارد، اصول و قوانيني را در اين باره تصويب کرده است که ما در اين بخش از مقاله، با عنايت به مصوبات اين فرهنگستان، نکات رسم‏الخطي را به اختصار بيان مي‏کنيم.

1.1.5. قواعد املايي برخي واژه‏ها(26)
الف) واژه‏هايي که همواره به صورت جدا نوشته مي‏شود، عبارت‏اند از «اي»، مانند: اي خدا؛ «همين» و «همان» مانند: همين جا، همان کتاب؛ «هيچ»: مانند: هيچ يک؛ «مي» و «همي»، مانند: مي‏رود و همي گويد.

ب) واژه‏هايي که همواره جدا نوشته مي‏شود، اما استثناء دارند:

«اين» و «آن» همواره جدا نوشته مي‏شوند، مگر در: آنچه، آنکه، اينکه، اينها، آنها، اينجا، آنجا، وانگهي.

«چه» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر در: چرا، چگونه، چقدر، چطور، چنان.

«بي» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر آنکه کلمه، بسيط‏گونه باشد، مثل: بيهوده، بيخود، بيراه، بيچاره، بينوا، بيجا.

«هم» از کلمه پس از خود جدا نوشه مي‏شود، مگر در:

1. کلمه، بسيط‏گونه باشد، مثل: همشهري، همشيره، همسايه، همديگر، همچنين، همچنان، همين، همان.

2. جزء دوم، تک هجايي باشد، مثل: همدرس، همسنگ، همکار، همراه.

3. جزء دوم با حرف مصوّت «آ» شروع شود، مثل: همايش، هماورد، هماهنگ.

«به» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر در:

1. وقتي بر سر فعل يا مصدر بيايد (باي زينت)، مثل: بگفتم، بروم، بنمايد، بگفتن.

2. به صورت بدين، بدان، بدور، بديشان به کار رود.

3. هرگاه صفت بسازد: بخرد، بشکوه، بهنجار، بنام.

ج) واژه‏هايي که همواره جدا نوشته مي‏شود، اما استثنا دارند:

«که» همواره جدا از کلمه قبل نوشته مي‏شود، مگر در: بلکه، آنکه، اينکه.

«چه» از کلمه پيش از خود جدا نوشته مي‏شود، مگر در: آنچه، چنانچه.

«را» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر در: چرا، مرا.

«تر»، «ترين» همواره جدا نوشته مي‏شود، مگر در: بهتر، مهمتر، کمتر، بيشتر.

د) واژه‏هايي که همواره به ماقبل متصل مي‏شوند، اما استثنا دارند:

«ها» همواره به کلمه ماقبل مي‏چسبد، مگر در:

1. بخواهيم صورت مفرد کلمه مشخص شود، مثل: کتاب‏ها، درس‏ها.

2. کلمه به «ه» غيرملفوظ ختم شود، مثل: ميوه‏ها، خانه‏ها.

2.1.5.علايم همزه

الف) اگر حرف پيش از آن مفتوح باشد، روي کرسيِ «ا» نوشته مي‏شود، مگر آنکه پس از آن مصوّت

«اي»، «او» يا «ب» باشد که در اين صورت روي کرسي «ي » نوشته مي‏شود:

رأفت، تأسف، مأنوس، شأن و خلأ، ملأ، مبدأ، منشأ.

رئيس، لئيم، رئوف، مئونت، مطمئن، مشمئز.

ب) اگر حرفِ پيش از آن مضموم باشد، روي کرسي «و» نوشته مي‏شود، مگر آنکه پس از آن مصوّتِ «او» باشد که در اين صورت روي کرسي «ي» نوشته مي‏شود:

رؤيا، رؤسا، مؤسسه، مؤذّن، مؤثر، مؤانست، لؤلؤ، تلألؤ، شئون، رئوس.

ج) اگر حرفِ پيش از آن مکسور باشد، يا ساکن ولي در وسط کلمه قرار داشته باشد، روي کرسي «ي» نوشته مي‏شود و همچنين کلمات دخيل فرنگي همواره با کرسي «ي » نوشته مي‏شوند:

لئام، رئاليست، سئول، نئون، مسئله، جرئت، هيئت، و در توأم استثنا است.

د) اگر حرفِ پيش از آن مکسور و در آخر کلمه باشد، روي کرسي (ي ) نوشته مي‏شود: متلألي‏ء.

ر) اگر حرفِ پيش از آن ساکن و يا يکي از مصوّت‏هاي بلندِ «آ»، «او» يا «اي» بوده و در آخر کلمه نوشته شود، بدون کرسي نوشته مي‏شود: جزء، سوء، شي‏ء، بط‏ء، سماء، ماء، املاء، انشاء.

س) در صورتي که همزه پاياني ماقبل ساکن (بدون کرسي) يا همزه پاياني ماقبل مفتوح (با کرسي «ا») و يا همزه پاياني ماقبل مضموم (با کرسي «و»)به ياي وحدت يا نکره متصل شود، کرسي«ي» مي‏گيرد و کرسي قبلي آن نيز حفظ شود:

جزئي، شيئي، منشائي، مائي، لؤلؤئي.

ص) اگر حرفِ پيش از آن مفتوح يا ساکن و پس از آن حرف «آ» باشد، به صورت ـآ و آ نوشته مي‏شود:

مآخذ، لآلي، قرآن، مرآت.

الف) نشانه کسره اضافه در خط فارسي آورده نمي‏شود، مگر براي رفع ابهام در کلماتي که دشواري ايجاد مي‏کند: اسبِ سواري/ اسب سواري.

ب) براي کلمات مختوم به هاي بيان حرکت، در حالتِ مضاف، از علامت «ء» (ي کوتاه شده شبيه همزه) استفاده مي‏شود: خانه من، نامه من، نوشته او.

ج) «ي» در کلمه‏هاي عربيِ مختوم به «ي» (که «آ» تلفظ مي‏شود) دراضافه به کلمه بعد از خود به «الف» تبديل مي‏شود: عيساي مسيح، موساي کليم، هواي نفس، کبراي قياس.

4.1.5. واژه‏ها و عبارات مأخوذ از عربي

الف) «ة» در عبارات مأخوذ از عربي به چند صورت مي‏آيد:

1) اگر در آخر کلمه تلفظ شود، به صورت «ت» نوشته مي‏شود: رحمت، جهت، قضات، برائت، مراقبت.

2) اگر در آخر کلمه تلفظ نشود، به صورت «ه» يا «ـه» نوشته مي‏شود: علاقه، معاينه، مراقبه، نظاره، آتيه.

3) در ترکيبات عربي رايج در فارسي به صوت «ة» يا «ـة» نوشته مي‏شود:ليلة‏القدر، ثقة‏الاسلام، خاتمة‏الامر، دايرة‏المعارف؛ استثنا در کلمات حجت الاسلام، آيت اللّه‏.

ب) «و» که در برخي از کلمه‏هاي عربي به‏صورت «آ» تلفظ مي‏شود. در فارسي به صورت «الف» نوشته مي‏شود، مگر در مواردي که رسم‏الخط قرآني آن مراد است: زکات، حيات، مشکات.

ج) «الف کوتاه» هميشه به صورت «الف، نوشته مي‏شود، مگر در برخي حروف اضافه و اسامي خاصي که «الف» در آخر کلمه مي‏آيد و ترکيباتي که عينا از عربي گرفته شده است: شورا، مولا، تقوا، اسماعيل، رحمان، هارون، ياسين.

الي، حتي، عيسي، يحيي، مرتضي، اعلام‏الهدي، بدرالدّجي، سدرة‏المنتهي، طوبيلک.

5.1.5. تنوين

آوردن تنوين (در صورتي که تلفظ شود) در نوشته‏هاي رسمي و نيز در متون آموزشي الزامي است و به صورت‏هاي زير نوشته مي‏شود:

الف) تنوين نصب هميشه به صورت «ا / ـا» نوشته مي‏شود و اگر کلمه مختوم به همزه باشد، همزه آنها روي کرسي «ي » مي‏آيد و سپس تنوين روي «الف» بعد از آن قرار مي‏گيرد:

نسبتا، واقعا، موقتا، عجالتا، طبيعتا، عمدا، جزئا، استثنائا، ابتدائا.

ب) تنوين رفع و جر در همه جا به صورت « ــٌ » و « ــٍ » نوشته مي‏شود و فقط در ترکيبات مأخوذ از عربي که در زبان فارسي رايج است، به کار مي‏رود: مشارٌاليه، مضافٌ‏اليه، منقولٌ‏عنه، مختلفٌ‏فيه، متفقٌ‏عليه، بعبارةٍ‏اُخري، اي‏نحوٍکان.

آوردن تنوين در کلمه‏هاي فارسي اشتباه است: گاها، زبانا.

6.1.5.ترکيبات

مراد در اينجا کلمات مرکب و مشتق مي‏باشد که به صورت زير آورده مي‏شود:

1.6.1.5.کلمات مرکبي که الزاما پيوسته نوشته مي‏شوند:

الف) مرکب‏هايي که بسيط گونه‏اند:

آبرو، الفبا، آبشار، نيشکر، رختخواب، يکشنبه، سيصد، يکتا، بيستگانه.

ب) جزء دوم با «آ» آغاز شود و تک هجايي باشد:

گلاب، پساب، خوشاب، دستاس.

ج) هرگاه کاهش يا افزايش واجي يا ابدال يا ادغام يا جابه‏جايي آوايي در داخل آنها روي داده باشد:

چند، هشيار: ولنگاري، شاهسپرم، نستعليق، سکنجبين.

د) مرکبي که دست کم يک جزء آن، کاربرد مستقل نداشته باشد: غمخوار: رنگرز، کهربا.

ر) مرکب‏هايي که جدانوشتن آنها التباس يا ابهام معنايي ايجاد مي‏کند: بهيار (به يار)، بهروز (به روز)، بهنام (به نام).

س) کلمه‏ هاي مرکبي که جزء دوم آنها تک هجايي باشد و صورت رسمي يا نيمه رسمي يا جنبه سازماني، اداري و صنفي يافته باشد: استاندار، بخشدار، کتابدار، قاليشو، آشپز.

2.6.1.5.کلمات مرکبي که الزاما جدا نوشته مي‏شود:

الف) ترکيب‏هاي اضافي (شامل موصوف و صفت يا مضاف و مضاف اليه)

ب) جزء دوم با «الف» آغاز شود: دل‏انگيز، عقب‏افتادگي، کم‏احساس.

ج) حرف پاياني جزء اول با حرف آغازي جزء دوم، همانند يا هم مخرج باشد:

آيين‏نامه، پاک‏کن، کم‏مصرف، چوب‏بري، چوب‏پرده، نظام‏مند.

د) مرکب‏هاي اتباعي و نيز مرکب‏هاي متشکل از دو جزء مکرر: سنگين‏رنگين، پول‏مول، تک‏تک، هق‏هق.

ر) مصدر مرکب و فعل مرکب: سخن‏گفتن، نگاه‏داشتن.

س) مرکب‏هايي که يک جزء آنها کلمه دخيل فرنگي باشد: خوش‏پز، شيک‏پوش: پاگون‏دار.

ص) عبارت‏هاي عربي که شامل چند جزء باشد: مع‏ذلک، من‏بعد، علي‏هذا، ان‏شاءاللّه‏، باري‏تعالي، علي‏ايّ‏حال.

ط) يک جزء از واژه‏هاي مرکب، عدد باشد: پنج‏تن، هفت‏گنبد، هشت‏بهشت، نه‏فلک، ده‏چرخه.

ع) کلمه‏هاي مرکبي که جزء اول آنها به «هاي» بيان حرکت ختم شود؛ مگر اينکه در ترکيب، «ها» حذف شده به جاي آن، «گ» ميانجي بيايد: بهانه‏گير، پايه‏دار، کناره‏گير، تشنگان، خفتگان، هفتگي، بچگي.

ف) کلمه با پيوسته‏نويسي، طولاني يا نامأنوس يا پردندانه شود: عافيت‏طلبي، مصلحت‏بين، پاک‏ضمير، حقيقت‏جو.

ق) يک جزء کلمه مرکب، صفت مفعولي يا صفت فاعلي باشد: اجل‏رسيده، نمک‏پرورده، اخلال‏کننده، پاک‏کننده.

ک) يک جزء آن اسم خاص باشد: سعدي‏صفت، عيسي‏دم، عيسي‏رشته، مريم‏بافته.

ل) جزء آغازي يا پاياني آن بسامد زياد داشته باشد: نيک‏بخت، هفت‏پيکر، شاه‏نشين، سيه‏چشم.

م) هرگاه با پيوسته‏نويسي، اجزاي ترکيب معلوم نشود و احيانا ابهام معنايي پديد آيد: پاک‏نام، پاک‏دامن، پاک‏رأي.

3.6.1.5.کلمات مرکبي که به دو صورت نوشته مي‏شود:

به جز کلماتي که الزاما پيوسته يا جدا نوشته شود، کلمات مرکب ديگر تابع قاعده خاصي نيست و به دو صورت نوشته مي‏شود که به برخي از آنها اشاره مي‏شود:

الف) پسوند «وار» در برخي کلمات جدا و در برخي ديگر پيوسته نوشته مي‏شود: طوطي‏وار، فردوسي‏وار، طاووس‏وار، بزرگوار، سوگوار، خانوار.

ب) نوشتن کلمه «باسمه‏تعالي» و «بسمه‏تعالي» به هر دو صورت جايز است.

ج) اگر واژه مرکب، عدد يک داشته باشد، نوشتن آن به هر دو صورت جايز است: يکسويه، يک سويه؛ يکشنبه، يک شنبه؛ يکسره، يک‏سره؛ يکپارچه، يک‏پارچه.

7.1.5.نکات تکميلي در رسم‏الخط

الف) جمع واژه‏هاي فارسي با «ات» غلط مي‏باشد، مانند گزارشات، پيشنهادات، که صحيح آن گزارش‏ها، پيشنهادها مي‏باشد.

ب) کلمه عربي با علامت عربي جمع بسته مي‏شود، مانند: اطلاعات، وجوه، سطوح

ج) پسوند «يت» مصدرساز عربي، براي کلمات فارسي به کار نمي‏رود؛ مثل: رهبريت، شهريت که صحيح آن رهبري و شهري بودن است.

2.5.نشانه‏گذاري‏ها(27)
از آنجا که در جملات مکتوب، عواملي همچون مکث، تکيه، آهنگ و لحن کلام يا اشاره‏ها -که در سخن‏گفتن استفاده مي‏شود- وجود ندارند تا گوينده را در انتقال مقصودش ياري دهند، براي رفع ابهام و روشن‏ترکردن مقصود نويسنده و روان خواندن نوشته، از علايم نقطه‏گذاري استفاه مي‏شود. استفاده از علايم ويرايش، بيشتر تابع لحن کلام و سبک نويسنده است، با وجود اين، گاهي از اصول و قواعدي پيروي مي‏کند که سعي مي‏شود موارد مهم آنها بيان گردد.

1.2.5 ويرگول (،)

ويرگول نشانه مکث کوتاه است که با توجه به نوع متن و نوع مخاطب، براي درست و روان خواندن نوشته، در حد اعتدال به کار برده مي‏شود. در برخي موارد استفاده از آن ضرورت دارد که به برخي از آنها اشاره مي‏گردد:

الف) در بين دو کلمه که احتمال دارد خواننده آنها را به هم اضافه کند:

امام، امت اسلام را زنده کرد.

ب) در دو طرف عطف بيان و بدل نيز معمولاً به کار مي‏رود:

شريعتمداري، مدير مسئول روزنامه کيهان، درباره مسائل جاري گفت...

ج) بين چند کلمه يا گروه که در کنار هم بيايند و از نظر دستوري داراي يک نقش باشند، از ويرگول استفاده مي‏شود و دو واحد آخري با «و» به هم عطف مي‏شوند:

مردي مؤدب، فروتن، مهربان و نيکوکار بود.

د) ميان عبارت‏ها و جمله‏هاي غيرمستقل يا وابسته:

معمولاً پيش مردم ظاهربين، دانشمند واقعي کسي است که...

ر) براي جداکردن اجزاي آدرس‏ها:

قم، بلوارامين، روبروي راهنمايي و رانندگي، مؤسسه پژوهشي حوزه و دانشگاه.

س) براي جداکردن ارقام در جمله:

به اين موضوع در صفحه‏هاي 70، 95، 115 و 420 اشاره شده است.

ص) بعد از کلمه‏ها و عبارت‏هاي ربطي مانند:

با اين همه، به هر حال و... و قيدي، مانند: اولاً، ثانيا، بلي، خير و...

2.2.5.نقطه‏ويرگول (؛)

نقطه ويرگول براي مکث‏هاي طولاني‏تر و حدّفاصل بين ويرگول و نقطه است و به نقطه نزديکتر است که موارد کاربرد آن به شرح زير است:

الف) قبل از کلمه‏ها و عبارت‏هاي توضيحي مانند: (مثلاً، يعني، اما و...) اگر به مفهوم جمله قبل برگردد:

شيخ‏الرئيس گفته است که: «از گاو مي‏ترسم؛ براي اينکه گاو شاخ دارد و عقل ندارد»؛ يعني اينکه از قدرتمند کم عقل بايد گريخت.

ب) اجزاي وابسته به يک موضوع کلّي، هرگاه به صورت جمله‏هاي متعددِ ظاهرا مستقل بيان شود:

فراق، کوه را هامون کند؛ هامون را جيحون کند؛ جيحون را پرخون کند؛ پس با اين دل ضعيف چون کند؟

ج) هرگاه در بين اجزاي قسمت‏هاي مختلف يک جمله، ويرگول‏هاي متعدد به کار رفته باشد، نقطه ويرگول براي جدا کردن مجموعه آن قسمت‏ها از يکديگر به کار مي‏رود:

محمد، احمد، حسن؛ علي و محمود را زدند.

د) هرگاه موضوع يک جمله کامل، فهرست‏وار دسته‏بندي شده باشد، پس از پايان هر دسته، نقطه ويرگول، و در آخرين دسته، نقطه مي‏آيد؛ مانند:

ساختمان واژه‏هاي فارسي، چند صورت است:

1) ساده: گل، دل، خرد؛

2) پيشوندي: همدل، بينوا، نادان؛

3) پسوندي: کارگر، شنونده؛

4) مرکب: گلخانه، دلنواز، سخنگو؛

5) گروهي: بي دست و پا، آب از سرگذشته.

3.2.5.نقطه (.)

نشانه مکث کامل است که در پايان جمله‏هاي خبري و امري مي‏آيد و موارد کاربرد آن به شرح زير است:

الف) پس از توضيحات پاورقي‏ها، جدول‏ها، نمودارها.

ب) در پايان جمله و پس از ذکر مشخصات منابع که در متن استناد شده است؛ مانند:

(مطهري، 1377، ص 25).

ج) براي مشخص کردن حرف‏هاي اختصاري، لازم است پس از هر حرف (به جز حرف آخر) نقطه گذاشته شود؛مانند:

ه.ق (هجري قمري)، ق.م (قبل از ميلاد)

4.2.5.دونقطه :))

نشانه توضيح است و به جاي کلمه‏ها و عبارت‏هاي توضيحي (نظير، مانند، مثل، ازقبيل و...) به کار مي‏رود، بدين معني که آنچه بعد از دونقطه آمده توضيح مثالِ قبل است؛ مانند:

تنها ره سعادت: ايمان، جهاد، شهادت.

الف) قبل از نقل قول‏ها دو ْنقطه مي‏آيد:

او در کتاب خود گفته است: «شما بوديد که رفتيد...».

ب) براي جداکردن رقم‏هاي جزئي از کلي نيز از دونقطه استفاده مي‏کنند (در متن‏هاي فارسي رقم کلي در سمت راست و رقم جزئي سمت چپ مي‏آيد)، مثلاً جلد سوم صفحه چهل و يک، را به صورت، «3 :41» نشان مي‏دهند.

ج) گذاشتن دونقطه پس از عنوان‏هاي کتاب، مقاله، عنوان اصلي، فرعي و امثال آن لازم نيست.

2.5.علامت سؤال (؟)
در پايان جمله‏هاي پرسشي مستقيم، علامت سؤال مي‏آيد؛ همچنين موارد ديگر استفاده از علامت

سؤال عبارت است از:
الف) پس از جمله‏هاي استفهام انکاري:

چه کسي مي‏داند چه خواهد شد؟

ب) بعد از کلمه‏ها يا عبارت‏هايي که به جاي جمله پرسشي بيايند:

کدام بهتر است: علم يا ثروت؟

ج) براي بيان مفهوم ترديد يا استهزا اين علامت در داخل پرانتز (؟) استفاده مي‏گردد:

آقاي محمدي، استاد نمونه دانشگاه تهران (؟) به مشهد رفته است.

د) هرگاه چند جمله سؤالي پشت سر هم قرار گيرند، معمولاً در پايان تک تک آنها نشانه پرسش مي‏آيد:

هيچ معلوم نيست از کجا آمده‏اند؟ چه آورده‏اند؟ به کجا مي‏روند؟

ر) اگر در ضمن جلمه خبري، جمله‏اي پرسشي نقل شود، بايد جمله پرسشي حتما در داخل گيومه قرار گيرد:

طفيلي را پرسيدند که «اشتها داري؟»؛ گفت: منِ بيچاره در جهان همين متاع دارم.

6.2.5.گيومه «»

نشانه‏اي است که براي «مشخص کردن» در موارد زير به کار مي‏رود:

الف) هرگاه عين عبارت نويسنده يا گوينده‏اي نقل شده باشد:

او پرسيد «آيا کتابخانه ملي را ديده‏اي؟»

ب) هرگاه براي تأکيد يا به دليل ديگر خواسته شود کلمه يا عبارتي در متن مشخص و متمايز شود مانند:

گفتم «کتاب» را بياور.

ج) آوردن عنوان مقاله‏ها، سخنراني‏ها، فصل‏ها، مجله‏ها، اشخاص، کتاب‏ها و... در متن- جايي که در چاپ حروف کج (ايرانيک) به کار نرفته- در داخل گيومه مي‏آيد.

7.2.5.پرانتز ()

براي جداکردن توضيح‏هاي نسبتا اضافي به کار مي‏رود؛ توضيح هايي از قبيل:

الف) عبارت‏هاي تکميل‏کننده و توضيح‏دهنده:

امامان معصوم(ع) احکام ديني را گاهي از راه الهام (نه وحي که خاص پيغمبر است) مي‏گرفتند.

ب) معناي لغت‏ها و کلمه‏ها:

جلد پنجم و ششم فرهنگ معين به اعلام (اسم‏هاي خاص) اختصاص دارد.

ج) تاريخ‏ها:

صائب (986-1081 ه ق) از برجسته‏ترين شاعران سبک هندي است.

د) ذکر مثال‏ها:

روش‏هاي تحقيق به کار گرفته شده (مثل پيمايشي) در متن...

ر) ارجاع‏ها و ذکر منابع در متن:

(جوادي آملي، 1377، ص 54).

س) براي آوردن علايم اختصاري در متن:

(ق.م)؛ (ره)

8.2.5. خط فاصله (-)

نشانه جداسازي است و بيشتر در دو طرف جمله يا عبارت معترضه مي‏آيد تا آن را از متن اصلي جمله جدا کند، خط فاصله در جداکردن، از ويرگول قوي‏تر و از پرانتز ضعيف‏تر است؛ به اين معني که خواننده حتما مطلب بين دو ويرگول را بايد بخواند، ولي مطلب دو خط فاصله را مي‏تواند نخواند. تفاوت آن با پرانتز در اين است که عبارت بين دو خط فاصله، جزء جمله به شمار مي‏رود و در روال طبيعي جمله مي‏توانيم آن را بخوانيم، ولي عبارت داخل پرانتز، توضيحي زايد بر متن است و ممکن است از نظر ترتيب کلمات به گونه‏اي نباشد که بتوانيم آن را بخوانيم (غلامحسين‏زاده، 1372، ص 50):

نهضت بيداري مسلمان‏ها در بسياري از کشورهاي اسلامي -برخلاف آنچه که تصور و تبليغ مي‏شود- فرزند انقلاب نيست، برادر آن است.

الف) در آغاز بندهاي کوتاه فرعي که بدون شماره‏گذاري يا دسته‏بندي عددي و حرفي بعد از دو نقطه قرار مي‏گيرند: کارمند خوب کسي است که:

- اهداف کارش را بداند؛

- نيازهايش را بشناسد و...

ب) براي پيونددادن يک ترکيب دو وجهي:

فرهنگ ايراني-اسلامي؛ قطار تهران-مشهد

ج) به معني «تا» در بين دو عدد:

ساعت 9-8 درس دارم.

6.تايپ مقاله

امروزه تقريبا اکثر مجلات علمي، مقالات خود را به صورت تايپ شده مي‏پذيرند، بدين روي و براي تکميل شدن بحث، براي آشنايي مؤلفان محترم، برخي از اصول تايپ، بيان مي‏گردد.

الف) عنوان مقاله در وسط سطر و با فاصله چهار سانتي‏متر از بالا با قلم ياقوت، شماره شانزده تايپ مي‏گردد.

ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتي متر، با قلم ترافيک، شماره ده تايپ مي‏شود.

ج) رتبه علمي و محل خدمت مؤلف يا مؤلفان با علامت ستاره () يا شماره در پاورقي همان صفحه و با قلم لوتوس نازک شماره دوازده که متناسب با قلم پاورقي است، تايپ مي‏گردد.

د) عناوين فرعي مقاله با شماره‏هاي تفکيک‏کننده مانند: 1.، 2.، 3.، و...، با قلم لوتوس سياه، شماره چهارده تايپ مي‏گردد.

ر) عناوين فرعي‏تر با شماره‏هاي تفکيک کننده 1.1، 2.1 و... با قلم لوتوس سياه، شماره سيزده تايپ مي‏گردد.

س) متن مقاله با قلم لوتوس نازک، شماره چهارده تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با کمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتي متر آغاز مي‏گردد.

ص) فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتي متر و فاصله آنها از عنوان‏هاي فرعي دو سانتي متر است.

ط) فاصله حاشيه صفحه‏ها از هر طرف دو سانتي متر و از بالا و پايين نيز دو سانتي متر است و فاصله آخرين سطر با پاورقي يک سانتي متر است.

ع) نقل قول‏هاي مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازک، شماره دوازده تايپ مي‏گردد.

ف) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ مي‏گردد.

ق) مقاله فقط بر يک طرف صفحه تايپ مي‏شود.

ک) بايد در تايپ مقاله از به کاربردن قلم‏هاي متنوع و متفاوت اجتناب شود.

ل) قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي، Times Mediumبا شماره هشت است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره ده استفاده مي‏شود.


7. ويرايش متن
ويرايش متن بر عهده ويراستار است که بايد طبق قوانين مربوط به نشر و ضوابط علمي صورت دهد. هرچند ويرايش، وظيفه محقق نيست، براي آشنايي محققان، به توضيحي اجمالي در اين رابطه مي‏پردازيم:
هر اثر تحقيقي دو نوع ويرايش مي‏شود: ويرايش فني و ويرايش محتوايي.

1.7.ويرايش فني
در ويرايش فني مسائلي از قبيل به دست دادن ضبط لاتيني نام‏ها يا معادل فرنگي اصطلاحات فني، تعيين محل تصاوير، اشکال و جدول‏ها، مراعات شيوه مناسب براي معرفي مشخصات کتاب‏شناسي، تهيه فهرست مندرجات، فهرست تفصيلي، واژه‏نامه، فهارس ديگر، تنظيم صفحه عنوان و صفحه حقوق، اعراب گذاري‏هاي لازم، تبديل مقياس‏ها و سنوات، توضيح لازم براي برخي از اصطلاحات، معرفي اجمالي بعضي از اعلام در صورت نياز انجام مي‏شود.

2.7. ويرايش محتوايي
هر نوع کاستي و نادرستي نحوي و زباني در اين ويرايش اصلاح مي‏شود. اگر اثر تحقيقي، متن تصحيح شده باشد، به بدخواني‏هاي مصحح توجه و با مراجعه به منابع - در صورت همکاري مصحح و در اختيار قرار دادن منابع- از درستي واعتبار توضيحات و تعليقات وي اطمينان حاصل مي‏شود. در مورد آثار ترجمه شده مطابقت تمام وکمال ترجمه با متن اصلي لازم است (دهنوي، 1377، ص 100).

8.پيوست‏ها
اگر مقاله علمي داراي مطالبي باشد که در گزارش پژوهش علمي ضروري نيست، مؤلف آن را در پيوست‏ها، ضميمه مقاله مي‏نمايد. به‏طور کلي آنچه پرسشنامه را در درک، ارزشيابي و تکرار پژوهش ياري مي‏کند، مانند نسخه کاملي از آزمون‏ها يا پرسش نامه‏هاي چاپ نشده و شاخص‏هاي آماري آنهاو...، مي‏تواند در پيوست آورده شود.
در اين بخش، برخي از پيوست‏هاي مربوط به اين مقاله آورده شده است:

1.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات ميداني (شماره 1).
2.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به تحقيقات کتابخانه‏اي (شماره 2).
3.8.فرم ارزيابي مقاله مربوط به ترجمه (شماره 3).
4.8.نشانه‏هاي ويراستاري.



منابع

- احمدي گيوي، حسن، حاکمي، اسماعيل؛ شکري، يداللّه‏ و طباطبايي، محمود (1368). زبان و نگارش فارسي. تهران سمت.

- اعتماد، شاپور؛ حيدري، اکبر؛ سربلوکي، محمدنبي و مهرداد، سيد مرتضي (1381). معرفي نظام ارزيابي مجلات علمي. تهران، مرکز تحقيقات علمي وزارت علوم، تحقيقات و فن آوري.

- ترابيان، کيت(1987). راهنماي نوشتن مقالات در طول ترم: پايان نامه‏هاي کارشناسي ارشد و دکتري. ترجمه محسن قنبري(1380). قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره).

- دلاور، علي(1371). روش‏هاي تحقيق در روان‏شناسي و علوم تربيتي. چاپ سوم. تهران، دانشگاه پيام نور.

- دهنوي، حسين(1377). روش تحقيق. چاپ سوم. قم، نشر معروف.

- سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس و حجازي، الهه (1379). روش‏هاي تحقيق در علوم رفتاري. چاپ سوم. تهران، برگه.

- سيف، علي‏اکبر(1375). روش تهيه پژوهشنامه در روان‏شناسي و علوم تربيتي. تهران، دانشگاه آزاد اسلامي واحد رودهن.

- غرويان، محسن(1368). آموزش منطق. چاپ اول. قم، مؤسسه انتشارات دارالتعليم.

- غلامحسين‏زاده، غلامحسين (1372). آيين نگارش و ويرايش. تهران، سمت.

- فرهنگستان زبان وادب فارسي (1382). دستور خط فارسي. چاپ دوم. تهران، آثار فرهنگستان.

- مطهري، مرتضي(1372). آشنايي با علوم اسلامي. چاپ پنجم. قم، دفتر انتشارات اسلامي.

- هومن، حيدرعلي(1374). شناخت روش علمي در علوم رفتاري. چاپ دوم. تهران، پارسا.

- هومن، حيدرعلي(1378). راهنماي تدوين گزارش پژوهشي: رساله و پايان نامه تحصيلي، تهران، پارسا.


1. عضو هيئت علمي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.

2. محققان برای آشنایی با ملاک‏هاي محتوايي و ساختاري، به فرم های ارزیابی مقالات مراجعه فرمایند.
3. Theory​

4. Explanation .

5. Research.

6 .Methodology.

7 .Abstract.

8 .Key Words.

9.Scientif Method.

10.Introduction.

11.Method.

12. Subjects.

13.Instruments .

14.Research Design.

15 . Procedure

16.Deta Analysis.

17 . results.

18.Discussion.

19.Interpretation .

20.Canclusio.

21.Referrals.

22. Citation.

23. Mc burney.

24. راه تشخيص آن در کتاب فهرست مستند «اسامي مشاهير و مؤلفان» اثر کتابخانه ملي آمده است.

25. Edition.

26. لازم به يادآوري است تمام آنچه در بخش رسم‏الخط بيان مي‏شود، برگرفته از کتاب فرهنگستان زبان و ادب فارسي (1382) مي‏باشد به جز آنجايي‏که ارجاعِ مجزا داده شده است.

27. تمام مباحث مربوط به نشانه‏گذاري‏ها از دو کتاب «زبان و نگارش فارسي» تأليف دکتر حسن احمدي گيوي و همکاران و کتاب «آيين نگارش و ويرايش» اثر دکتر غلامحسين غلامحسين‏زاده از انتشارات «سمت» گرفته شده‏است.
 
آخرین ویرایش:

DDDIQ

مدیر ارشد
ویژگی های يک مقاله علمي پژوهشي

ویژگی های يک مقاله علمي پژوهشي


[h=2]ویژگی های يک مقاله علمي پژوهشي
[/h]

1) مقدمه:
در اين نوشته به ويـژگي‌هـاي کلّي يک مقاله علمي - پژوهشي براي انتشــار در نشرياتـي که مقـالات آنها مـورد داوري قرار مي‌گيرند (Refereed Journals) پرداخته شده است. اين نشريات يا مجلّه‌ها پس از دريافت مقاله آن را براي داوري نزد سه يا چند نفر از داوران که به موضوع مورد بحث مقاله آشنايي دارند ارسال مي‌دارند. پس از دريافت نظرات و پيشنهادات داوران، در صورتي که مقاله قابلّيت انتشار داشته باشد، نشريه مقاله مورد بحث را منتشر مي‌نمايد. چارچوب‌هاي آورده شده در اين نوشته نيز مي‌تواند براي مقاله‌هاي ارسالي براي همايش‌هاي علمي که مقالات آنها داوري مي‌شوند مورد توجّه قرارگيرد.


2) معیارهای یک مقاله علمی پژوهشی:
توصيه جدّي مي‌شود که معيارهاي زير در هر مقاله علمي - پژوهشي مورد رعايت قرارگيرند. رعايت اين معيارها باعث انسجام و استحکام مقاله شده و امکان پذيرش آن را در يک مجله علمي - پژوهشي افزايش مي‌دهد.

الف- مرتبط بودن مطالب و کامل بودن
• تمام موضوعات مطرح شده‌اند.
• استدلال‌ها و بحث‌ها در کليت متن مرتبط هستند.
• منابع و مراجع ادبيات تحقيق آورده شده‌اند.
• منطق و پيوستگي بين استدلال‌ها رعايت شده است.

ب- برخورداري از يک سازمان منسجم:
• مقاله از يک ساختار شفاف مفهومي برخوردار است.
• عنوان‌ها و زير‌عنوان‌هاي مناسب، صحيح و مرتبطي به کار برده شده‌اند.
• نظام ارجاع دهي با ثبات و مناسب است.

ج- برخورداري از يک محوريّت تحقيقي در کلّيت و ترکيب مقاله:
• تفکر خلاق، ترکيب و استدلال ظهور و بروز دارد.
• دقت فکري در باره عنوان اصلي ديده مي‌شود.
• مفاهيم مرتبط به نحو مناسبي تحقيق شده‌اند.
• استدلال‌ها و اثبات‌ها به وسيله مدارک و مستندات يا ارجاعات پشتيباني شده‌اند.
• شواهد کافي براي فهم موضوع وجود دارد.
• ادبيات تحقيق مورد نقد و تحليل قرار گرفته‌اند.
• ارتباط لازم بين ادبيات تحقيق و موضوع مورد تحقيق مقاله ارائه شده است.

3- ساختار عمومي مقاله
يک مقاله تحقيقي به طور کلي مي‌تواند در برگيرنده ساختاري مشابه ساختار زير باشد.
3-1) عنوان مقاله:
• پرهيز از عنوان‌هاي کلي و روزنامه‌اي؛
• استفاده از صفت و موصوف‌هاي لازم براي گوياتر نمودن عنوان؛
• دارا بودن جذّابيت براي جذب مخاطب؛
• فشرده و مختصر و يادآوردني؛
• پرهيز از اصطلاحات نامأنوس و اختصار
• توجه به اين نکته که عنوان يک برچسب است نه جمله.
3-2) نام نويسنده/نويسندگان:
• مشخص کردن نام و رابطه عضويتي نويسنده يا نويسندگان.
3-3) چکيده:
• دربرگيرنده (معرفي کلي و گوياي تحقيق / بيان هدف و قلمرو تحقيق، اهميت کلّي تحقيق ، مروري فشرده بر ساختار مقاله، اشاره کلّي به نوآوري‌ها و دستاوردهاي مقاله)؛
• پرهيز جدي از آوردن مراجع، فرمول و علامت‌هاي ويژه؛
• رعايت کوتاهي و فشرده بودن ( در حد يک بند و سقف 200 تا 250 کلمه)؛
• توجه به اين نکته که تعداد افرادي که چکيده را مي‌خوانند بسيار بيشتر از کساني است که مقاله را مي‌خوانند.
3-4) کليد واژه‌ها:
• تا سقف پنج کلمه و يا اصطلاح
3-5) مقدمه:
• تعريف مسئله و قلمرو تحقيق؛
• طرح اهميت تحقيق؛
• طرح سوابق تاريخي موضوع؛
• طرح طبقه‌بندي‌ها و شاخه‌هاي مرتبط با موضوع؛
• ارائه تعاريف اصطلاخات اصلي و علائم و اختصارات؛
• مروري کلي بر بقيه مقاله.
• اين بخش مي‌تواند با بخش بعدي ترکيب شود.
3-6) بررسي ادبيات موضوع/ سابقه تحقيق:
• طرح سابقه بر اساس يک نظم زماني/ ديدگاهي/مکتب فکري يا هر طبقه‌بندي ديگر؛
• طرح ارتباط ادبيات مورد بررسي با موضوع تحقيق؛
• بيان نقاط قوّت، ضعف و محدوديت‌هاي ادبيات موضوع؛
• صرف نظر از طرح مطالب شخصي و تعصب آميز؛
• طرح يافته‌هاي موافق و مخالف در ادبيات؛
• ارائه روند و سير تحقيق و طرح جهت‌گيري آن؛
• نقد و بررسي تئوري‌هاي طرح شده؛
• مشخص کردن محدوده زماني مورد بررسي؛
• برقراري ارتباط بين ادبيات موضوع با موضوع مورد تحقيق.
3-7) بدنه اصلي مقاله:
• متشکل از يک تا چند بخش و در برگيرنده اصل تحقيق و مطالعه نظير روش و متدولوژي، فرضيات، مدل رياضي.
3-8) نتايج ارائه خروجي‌هاي آزمايش‌ها، مدل‌ها يا محاسبات.
3-9) بحث در باره نتايج:
• استخراج اصول،روابط و ارائه تعميم‌هاي ممکن؛
• ارائه تحليل مدل يا تئوري؛
• ارائه ارتباط بين نتايج و تحليل‌ها.
• جمع بندي و نتيجه‌گيري طرح نتايج مهم و پيامدهاي آنها؛
• بيان استثناء ها و محدوديت‌ها؛
• طرح افق‌هاي تحقيقاتي براي ادامه و توسعه تحقيق.
3-10) سپاسگزاري (در صورت نياز):
• قدرداني از مؤسسات و يا اشخاصي که در به ثمر رسيدن تحقيق و يا بهتر انجام شدن فعاليت‌هاي مربوط به مقاله تأثيرگذار بوده‌اند.
3-11) منابع:
• ارائه فهرست مرتب شده منابع.
3-12) پيوست‌ها (در صورت نياز):
• ارائه مطالب ضروري براي فهم و پشتيباني از مطالب اصلي مقاله.

4) موارد ويرايشي
• رعايت ملاحظات دستوري در جملات و سعي در نوشتن جملات کوتاه و گويا؛
• شماره گذاري عنوان بخش‌ها و زيربخش‌ها؛
• شماره گذاري روابط و فرمول‌ها؛
• ارائه شرح مفيد و گويا در بالاي جداول و پائين شکل‌ها؛
• شماره گذاري جداول و شکل‌ها به طور جداگانه؛
• ارجاع دهي به هر جدول و يا هر شکل در متن از طريق شماره مربوطه؛
• رعايت دندانه‌گذاري مناسب به منظور تفکيک بهتر و خواناتر نمودن نوشتار؛
• پرهيز از شکسته‌شدن کلمات در دو خط متوالي (نظير "مي" در آخر خط و "شود" در ابتداي خط بعدي)؛
• پرهيز از کپي‌کردن تصاوير ناخواناي مراجع و منابع، سعي در بازطراحي آنها با ذکر دقيق مأخذ در ذيل آنها.

5) نکات ويژه
• سعي جدي در ثبات رويه‌هاي اتخاذ شده در نوشتار مقاله (مانند اندازه حروف، ضخامت خطوط در جداول و شکل‌ها، نوع خطوط لاتين در کلمات لاتين, فاصله شماره‌ها با متن يا روابط)؛
• الگوبرداري از ساختار آخرين مقالات منتشر شده در نشريه يا ژورنال هدف (نشريه‌اي که قصد داريد مقاله خودرا براي انتشار ارسال داريد)؛
• ارائه مقاله کامل شده به اشخاص مطّلع و مرتبط با موضوع مقاله و دريافت نظرات آنان و انجام عمل بالعکس در مورد آنان؛
• واگذاري تهيه مقالات مروري به محققان با تجربه و نويسندگاني که در زمينه مورد بررسي صاحب نظر بوده و لااقل چند مقاله در اين رابطه منتشر نموده‌اند؛
• اطمينان از دسترسي به مقالات مرجع مربوط به موضوع مقاله به ويژه مقالات جديد؛
• رعايت امانت، صداقت و اخلاق از اصول مهم هر فعاليت علمي و تحقيقي است. مراعات نمودن اين اصول از ضرورت بسيار بالائي برخوردار است.



منبع: سايت دانشگاه تربيت مدرس
 

DDDIQ

مدیر ارشد
چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نویسی

چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نویسی

[h=2]چهارچوب مقاله و قواعد مقاله نویسی[/h]
تحقیق و پژوهش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به جرات میتوان گفت که همه پبشرفت های علمی صنعتی پژوهشی تکنولوژی و جامعه شناسی بر پایه تحقیق و پژوهش استوار است. اصلی ترین و مهمترین شیوه ارائه نتایج یک مطالعه و تحقیق، تهیه مقاله پژوهشی است و محققی در صحنه تولید وانتشار علمی موفق است که بتواند نتایج پژوهش خود را در مجلات معتبر پژوهشی به چاپ برساند. از آنجا که نوشتن صحیح و مناسب یک مقاله یک رکن اساسی برای چاپ مقالات علمی میباشد، در اینجا سعی شده است که به بررسی روش های صحیح نگارش مقالات پژوهشی پرداخته شود. به طور کلی هر مقاله پژ وهشی شامل اجزای اصلی زیر است:
عنوان
نام نویسنده یا نویسندگان
اطلاعات تماس
چکیده
واژگان کلیدی
مقدمه
مبانی نظری تحقیق
روش تحقیق
یافته های تحقیق
بحث و نتیجه گیری
فهرست منابع

عنوان مقاله
1) اولین بخش یک مقاله عنوان است که باید اشتراکاتی با موضوع اصلی تحقیق داشته باشد و به شکلی جذاب جمله‌بندی شده باشد. نکات زیر در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند:
2) عنوان مقاله حتی الامکان باید دقیق و رسا بوده و از به کار بردن اصطلاحات ناآ شنا یا اختصاری خودداری شود.
3) عنوان مقاله حتی الامکان باید جمله خاصی باشد که نکات اصلی و عمده موضوع را در بر داشته باشد.
4) به طور معمول (نه همیشه) و در نام‌گذاری اکثر تحقیق ها این نکات در نظر گرفته می شود: چه چیزی را میخواهیم بررسی کنیم، در چه جامعه ای، در کجا و در چه زمانی. مثلا عنوان یک مقاله میتواند این باشد: بررسی رابطه سطح سواد مادران و تغذیه کودکان در شهر تهران سال 1386
5) عنوان باید «فاقد پیش داوری» باشد. به عنوان مثال، انتخاب این عنوان برای یک مقاله، مناسب به نظر نمی رسد: بررسی علل بی علاقگی رانندگان نسبت به بستن کمربند ایمنی!
6) اگر کلماتی در توصیف ویژگی مطالعه شما نقش کلیدی دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانید. مثل مطالعه آینده نگر مطالعه دوسویه کور یا مطالعه تصادفی شده
7) هیچ گاه نباید در عنوان مقاله نتیجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذکر نمود.

نویسندگان و آدرس ها
اسامی نویسندگان و همکارانی که در مطالعه شرکت داشته اند باید بطور کامل ذکر شود. همچنین نویسنده اصلی که مسئول ارتباط با خوانندگان است باید مشخص شده و آدرس کامل و شماره تلفن وی در اختیار خوانندگان قرار گیرد.

چکیده تحقیق
چکیده پس از عنوان بیشتر از سایر بخشهای یک مقاله خوانده میشود و در چکیده قسمت های مختلف مقاله شامل مقدمه، اهداف، روشها و نتایج تحقیقق بصورت خلاصه ذکر می شود. متن بسیاری از مقاله ها به طور کامل در دسترس ما نیست و گاهی فرصت برای خواندن تمام مقاله نداریم و از این رو چکیده مقاله اهمیت زیادی دارد. در اکثر مجلات تعداد کلمات چکیده 150 تا 250 کلمه محدود است.

واژگان کلیدی
چند واژه کلیدی که از اهمیت زیادی در مطالعه برخوردارند، در این قسمت ذکر می شود. ضمن این که با ذکر واژه های کلیدی در سایتهای علمی می توان به دنبال مقاله نیز گشت. به طور معمول تعداد این واژه ها حدود 6-5 کلمه در نظر گرفته می شود.
مقدمه
مقدمه یک مقاله پژوهشی ضمن بیان مسئله و تشریح موضوع به آن مسئله پاسخ میدهد که ارزش مطالعه حاضر برای انجام آن چه بوده است. در حقیقت با مطالعه مقدمه یک مقاله پژوهشی، خواننده با مسئله تحقیق آشنا شده و ضرورت انجام پژوهش را درک میکند. متن مقدمه باید روان باشد و حتی الامکان به صورت خلاصه و حداکثردر 2 صفحه تایپ شود.

مبانی نظری تحقیق
ادبیات تحقیق یا مبانی نظری، به تشریح مفاهیم، تعاریف و تاریخچه موضوع تحقیق می پردازد. نویسنده مقاله باید بر ادبیات تحقیق مسلط بوده و مبانی نظری موضوع تحقیق خود را به طور مختصر ولی کاربردی بیان نماید. مبانی نظری تحقیق باید با استناد و ارجاع علمی آورده شود. یک مقاله خوب باید بخش مبانی نظری قابل قبولی داشته باشد.

روش تحقیق
در این قسمت از مقاله چگونگی و روش انجام پژوهش توضیح داده می شود. همچنین نمونه های مورد بررسی، چگونگی نمونه گیری، جامعه هدف، مراحل اجرائی پژوهش و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها ذکر می شود. در این قسمت در مورد تغییر بیشتر بحث شده و روش اندازه گیری و میزان دقت و چگونگی کنترل آنها بیان می شود.

یافته های تحقیق
در این قسمت نتایج بدست آمده از پژوهش ذکر می شود. نتایجی کلیدی مطالعه باید با کلمات روان و دقیق و بدون بزرگ نمایی ذکر شود. از روشهای مختلفی برای ارائه نتایج استفاده می شود. استفاده از اعداد، جداول و نمودارها کمک ارزنده ای به ارائه مطلب بطور ساده تر می نماید اما لازم است داده های جداول و نمودارها به طور کامل تشریح شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. در مواردی که از روش ها و آزمون های آماری برای بررسی نتایج و تحلیل داده ها استفاده شده باشد، باید نوع آن نیز ذکر شود.

بحث و نتیجه گیری
در این قسمت به تفسیر نتایج ارائه شده می پردازیم. همچنین می توان به مقایسه نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتایج سایر مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتیجه گیری نمود. در صورت لزوم می توان پیشنهادهایی برای انجام مطالعات بهتر و کامل تر در آینده ارائه داد.

فهرست منابع
در پایان لازم است کلیه منابعی که در تحقیق مورد استفاده قرار گرفته‌ اند، به شیوه ای مطلوب ذکر شوند. شیوه نگارش منابع در نشریات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمایی این نشریات و شرایط نگارش مقالات کمک بگیریم.

چند نکته اساسی در ارسال مقالات به نشریات علمی
به یاد داشته باشید که قبل از ارسال چکیده مقاله خود به یک مجله، ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دریافت نموده و چکیده خود را در قالب آن فرم تهیه و تایپ نمایید (به عنوان مثال تعداد کلمات، فونت، تعداد خطوط، فاصله خطوط از کناره های صفحه و…)

دلایل عدم پذیرش چکیده یک مقاله در نشریات علمی
1) ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زیاد مقالات مشابه پیشین
2) عدم تبیین زمینه اصلی تحقیق
3) نمونه گیری نامناسب
4) عدم رعایت اصول مقاله نویسی مورد نظر نشریه
5) عدم ذکر صحیح ارقام آماری
6) فقدان بحث و پرداختن به نتایج
7) چکیده های خیلی کوتاه و خیلی زیاد
8) بی دقتی در تهیه متن (غلط تایپی ، اشتباهات متن)
9) عدم ارتباط موضوع مقاله با رویکرد نشریه
 

DDDIQ

مدیر ارشد
چگونه يک مقاله علمي را خواندني تر بنويسيم؟

چگونه يک مقاله علمي را خواندني تر بنويسيم؟

[h=2]چگونه يک مقاله علمي را خواندني تر بنويسيم؟[/h]
مارتین گرگوری بیش از یک دهه پیش در مجله «نیچر» نوشت: «دو نوع نوشتار‌ علمی وجود دارد. یک نوع برای جلب خواننده و نوع دیگر فقط برای این‌که مورد ارجاع قرار گیرد و این نوع دوم مانند یک بیماری عفونی به سرعت در حال گسترش است.»
به نظر می‌رسد در این مقطع زمانی نیز تغییرات بسیار محدودی ایجاد شده است. هنوز هم حجم زیادی از مقالات علمی‌منتشره فقط توسط دانشمندان و محققانی که به موضوع مقاله علاقه‌مند هستند، مورد مطالعه قرار می‌گیرد و افرادی که به مطالعه گذرای مقالات علمی می‌پردازند، بیشتر به صفحات علمی روزنامه‌ها و مجلات علمی عام مراجعه می‌کنند.
با وجود مقالات فراوانی که در مورد نحوه نگارش صحیح و قابل فهم برای جلب توجه خواننده‌ها وجود دارد، دانشمندان نباید از فقدان راهنماهای مناسب برای نحوه نگارش مقالات گلا‌یه داشته باشند. بسیاری از ژورنالیست‌ها و نویسندگان حرفه‌ای این دو کتاب استاندارد در مورد نحوه نگارش مقاله خوب و علمی را مورد توجه قرار می‌دهند: اجزای سبک‌های نگارشی (استانک، وایت 1959) و درباره خوب نوشتن (زینسر 1976) حال آن‌که این کتاب‌ها و کتاب‌های مشابه‌شان برای بسیاری از دانشمندان ناشناخته‌اند. با وجود این‌که این کتاب‌ها نحوه نگارش صریح مقالات علمی را به طور دقیق بیان نمی‌کنند ولی از جهت بیان نحوه صحیح سازماندهی مطالب و نگارش مقالات شیوا و حاوی اطلاعات مفید، بسیار با ارزشند.
مهم‌تر این‌که این قبیل کتاب‌ها حامل یک پیام مهم هستند که نویسندگان باید مطالب را برای خوانندگان بنویسند نه برای خودشان.
البته هنوز هم بسیاری از مقالات علمی و پزشکی، حاوی مطالب طولانی و مبهمی هستند که بیشتر خوانندگان و حتی آن‌هایی را که آگاهی مناسبی به موضوع دارند نیز گمراه می‌کنند.
مسلماً محدودیت‌هایی در شکل و ساختار مقالات علمی وجود دارد. در یک مقاله علمی علاوه بر در نظر گرفتن نکاتی که مورد نظر مجلات علمی مختلف است باید مقدمه، مواد و روش‌ها، نتایج و بحث در مورد نتایج در ارتباط با تئوری اولیه آورده شود. ماهیت مقالات علمی بیان نتایج و بحث بدون خطا (bias)، محدودیت‌هایی را در نحوه نگارش مقاله ایجاد می‌کند: بیان نتایج در جملات با فعل مجهول (passive) به آن شکل غیر شخصی می‌دهد و لزوم به کار بردن مراجع مختلف نیز مانع می‌شود که متن مقاله به خوبی دنبال شود. با این وجود، این قوانین به قدری انعطاف‌پذیر هستند که بتوان مقاله‌ای نوشت که حاوی مطالب مفید و جالب توجه باشد.

10 فرمان برای نگارش علمی و جذاب
1- یک تفکر قدیمی در معماری وجود دارد که می‌گوید شکل اشیا از عملکردشان پیروی می‌‌کند. این تفکر در نگارش هم وجود دارد. بسیاری از دانشمندان عقیده دارند هیچ چیزی مهم‌تر از نتایج مقالاتشان نیست.
اما واقعیت این است که اولین عملکرد مقاله انتقال پیام به خواننده و متقاعد کردن وی به ارزشمند بودن تحقیق انجام شده است بنابراین بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پیام موضوع تأمل شود. حتی بهتر است پیش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتایج مقاله نیز اندیشیده شود. دانشمندان امروزی کمتر به بیان نتایج خام می‌پردازند و هدفشان تفسیر و بحث بهتر نتایج است (Horton,1995).
یک نویسنده ممکن است موضوعی را در ذهن خود روشن و واضح تصور کند و نیازی به توصیف و تفسیر حس نکند در صورتی‌ که خواننده ممکن است اصلاً چنین تفکری نداشته باشد. تمام تردید‌ها توسط خوانندگان مختلف از این تفکر نویسنده ناشی می‌شود که مطلبی که در اثر بحث و گفتگوی زیاد برای وی مسجل و بدیهی شده است برای خواننده نیز واضح و روشن است. گاهی اوقات، نتایجی که مربوط به موضوع اصلی نیستند هر قدر هم که جالب باشند، بهتر است حذف شوند و اگر این نتایج حذف شده مفید و اساسی باشند بهتر است در یک مقاله دیگر مطرح شوند.
یک نوشتار باید یک پرسش اصلی را پاسخ دهد و بی‌توجهی به این موضوع از دلایل شایع بی‌میلی خوانندگان نسبت به مطالب است .(Lambert et al 2003) این پرسش باید مشخص، جدید، مورد علاقه و استقبال جامعه علمی باشد (Perneger & Hudelson, 2004).
خوانندگان مجلات فوق تخصصی به توضیحات اضافه و طولانی درباره موضوع مورد بحث علاقه‌ای ندارند، در حالی ‌که در مجلات عمومی، برای ایجاد پس زمینه علمی مناسب برای خوانندگان نیاز به توضیحات تکمیلی احساس می‌شود. به طور کلی دانشمندان باید خود را جای خوانندگان گذاشته و عمق و جزئیات لازم مطلب را از دیدگاه خوانندگان بررسی کنند.

2- مورد دیگر استفاده از شیوایی و فن بیان مناسب در حین پیروی از اسلوب مقاله‌نویسی است. David Reese چنین عنوان می‌کند که در یک مقاله پزشکی، علمی یا هر نوع دیگر، نویسنده باید با استفاده از لغات متداول سعی کند که خواننده را نسبت مطلب نوشته‌شده متقاعد سازد. در عین حال، علی‌رغم تلاش برای فصاحت مطالب، هرگز مشاهدات و حقایق ارایه‌شده در مقالات نباید تحت تأثیر فن خطابه قرار گیرند.
به عنوان مثال در یک مقاله ضرورتی برای استفاده از صفات و قیدهای پیچیده وجود ندارد و در صورتی ‌که بیان نتایج و بحث منطقی و روان باشند، خواننده نیازی به لغات نامفهوم و غیر ضروری جهت درک بهتر مطلب احساس نمی‌کند.
کلمات غیر ضروری بهتر است حذف شود. یک نگارش پرتوان، معمولاً مختصر و فشرده است. این موضوع در مورد نوشته‌های عمومی نیز مصداق دارد. هر قدر در یک نوشته ترکیبات طولانی‌ و پیچیده و توضیحات اضافی در پرانتز بیشتر باشد، خوانندگان و حتی علاقه‌مندان به موضوع را از ادامه مطالعه باز می‌دارد. بهترین و مطمئن‌ترین کار برای جلب توجه خواننده‌ها بیان مطالب به صورت صریح، قطعی و مشخص است.

3- خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در یک مقاله را در محل مخصوص آن پیدا کنند. در صورتی‌ که جابجایی‌های زیادی در محل‌های ارایه اطلاعات ایجاد شود، مثلاً برخی نتایج بدون آن‌که در قسمت یافته‌های مقاله ذکر شده باشند در بحث مورد ارزیابی و تفسیر قرار گیرند، خواننده را سردرگم می‌کنند. مطالبی که قرار نیست در قسمت بحث مطرح شود بهتر است از قسمت نتایج حذف شود.

4- عنوان مهم‌ترین عبارت یک مقاله است. اگر خواننده‌ای اهمیت نوشته‌ای را از عنوان آن برداشت نکند به خواندن آن ادامه نمی‌دهد. عنوان‌های طولانی حامل اطلاعات بیشتری هستند ولی توجه کمتری جلب می‌کنند، به‌خصوص در افرادی که با نگاه سریع و گذرا از روی عناوین موجود در فهرست مجلات، مقاله مورد نظرشان را انتخاب می‌کنند. عنوان‌های کوتاه جذاب‌تر هستند ولی ممکن است مفهوم کامل را نرسانند. عناوینی که از لغات ایهام‌دار استفاده می‌کنند، جذابیت بیشتری برای خوانندگان دارند، ولی نباید به تبیین محتوای اطلاعاتی مطلب بپردازند. در نهایت در هنگام انتخاب عنوان مناسب، باز هم بهتر است نویسنده خود را در جایگاه خواننده قرار دهد.

5- خلاصه مقاله نیز دارای اهمیتی تقریباً مساوی با عنوان است، گاهی تنها بر اساس خلاصه مقاله یک خواننده تصمیم می‌گیرد مقاله را بخواند یا آن را کنار بگذارد. هر قدر هم یک مطلب حاوی اطلاعات قیمتی و مهم باشد، در صورتی‌ که در خلاصه مطرح نشده باشد، خواننده علاقه‌ای به ادامه دادن مطالعه پیدا نمی‌کند. خلاصه مقاله به دو شکل نوشته می‌شود؛ نوع آزاد که شامل یک پاراگراف است و بیشتر در مقالات مولکولی و بیولوژی سلولی استفاده می‌شود و نوع ساختاری که هر چهار قسمت مقاله در آن رعایت می‌شود و بیشتر در مقالات کلینیکال استفاده می‌شود. در مورد این‌که بهتر است خلاصه پیش از نوشتن مقاله تهیه شود یا پس از اتمام آن، بهتر است که هر دو روش یک‌بار مورد ارزیابی و آزمایش قرارگیرد و سپس روش مناسب‌تر را انتخاب کنیم.

6- بین بررسی متون و مقدمه مقاله اختلاف زیادی وجود دارد، مقدمه نباید تا جایی که امکان دارد به مرور متون بپردازد هدف اصلی آن طراحی یک نقشه است که نویسنده ابتدا به طور عام لزوم بررسی موضوع را عنوان می‌کند و سپس با نشان دادن روش‌ها به یک سؤال اصلی که همان هدف مقاله است، می‌رسد. یک تاریخچه کوتاه که اهمیت مطالعه را عنوان می‌کند و اطلاعات قبلی موجود در این زمینه را بیان کرده و نقایص موجود را نمایان می‌سازد، عموماً در مقدمه آورده می‌شود.

7- قسمت مواد و روش‌ها در مقاله باید به طور تخصصی و با جزئیات کامل مطرح شود. به نحوی که محققان دیگر نیز بتوانند آن را انجام دهند. یک اشتباه شایع در این قسمت، بیان نشدن برخی جزئیات ضروری است که خواننده را از درک صحیح روش انجام مطالعه باز می‌دارد، بنابراین قرار دادن خود به جای خواننده در این قسمت نیز بسیار مفید خواهد بود. شرکت‌هایی که محصولات آن‌ها مورد استفاده قرار گرفته به طور خلاصه باید لیست شوند.

8- نتایج باید با یک نظم و توالی منظم ارایه شوند، بیان نتایج باید از توالی منطقی پیروی کند و نه از ترتیب زمانی. در غیر این ‌صورت درک آن‌ها مانند چیدن قطعات پازل در کنار هم است که می‌تواند بسیار گیج‌کننده باشد. از ارایه نتایج غیر ضروری که تأثیر چندانی در بحث ندارند باید پرهیز شود تا خواننده سردرگم نشود و پیام اصلی نیز کم‌رنگ‌تر نشود. هدف از نوشتن یک مقاله تحقیقاتی، ارایه یک فرضیه و بحث و تفصیل و تفسیر در مورد آن است. بنابراین بحث یک مقاله باید کاملاً روان و مرتبط با نتایج و با تفسیرهای کامل و ذکر منابع مختلف باشد. تفکرات و اندیشه‌های تحقیقاتی باید با دلایل مستدل و مستند حمایت شوند و به طور کاملاً واضح و روشن مورد ارزیابی قرار گیرند تا خواننده بتواند با آن ارتباط برقرار کند.

9- در نهایت، افزایش تعداد مقالات تحقیقاتی و مقالات مروری نشان‌دهنده افزایش فشار بر محققان است تا در زمینه‌های مورد علاقه خود همگام با مقالات روز باشند. اگرچه روزانه بر تعداد الگوها و راهنماها برای نوشتن یک مقاله گویا و قابل درک افزوده می‌شود، دانشمندان از میان حجم زیادی از مقالات از همین الگو‌ها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده می‌کنند. دانشمندان کماکان مقالات را، در صورتی که به عنوان آن‌ها علاقه‌مند باشند یا پرسش و پاسخ‌های مهمی را در برداشته باشند، مطالعه می‌کنند و هر قدر یک مطلب بهتر و منطقی‌تر نوشته شود خوانندگان بیشتری را جذب می‌کند و بیشتر مورد ارجاع سایر مقالات واقع می‌شود.

10- و بالاخره این که در نظر گرفتن دو نکته هنگام مقاله‌نویسی بسیار مهم است: پیام اصلی و خواننده مقاله، چرا که تمام هدف نویسنده متقاعد کردن خواننده به ارزش و اهمیت تحقیق انجام شده است و اگر او به خواننده‌ها بی‌توجهی کند، خواننده‌ها نیز به نوشته‌های او بی‌توجهی می‌کنند.


______________
منبع: سایت سازمان نظام پزشکی
فرانسیس فان روی، امین اس بریدان
ترجمه: دکتر وحید حق‌پناه, دکتر خدیجه ادبی
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
چگونه یک طرح پژوهشی بنویسیم؟

چگونه یک طرح پژوهشی بنویسیم؟

برای انجام هر نوع پژوهشی، اولین و اساسی ترین گام، تهیه طرحی جامع و کامل در این زمینه می باشد. معمولا انجام این مرحله برای بسیاری از پژوهشگران بسیار مشکل می باشد. گروهی معتقدند که تهیه طرح پژوهش، در واقع، «جهت یابی پژوهشی» می باشد، به این معنا که پس از تهیه طرح، پژوهشگر فقط باید خود را ملزم بداند که در چارچوب طرح نوشته شده حرکت نماید. مقدمه برای انجام هر نوع پژوهشی، اولین و اساسی ترین گام، تهیه طرحی جامع و کامل در این زمینه می باشد.معمولا انجام این مرحله برای بسیاری از پژوهشگران بسیار مشکل می باشد. گروهی معتقدند که تهیه طرح پژوهش،در واقع، «جهت یابی پژوهشی» می باشد، به این معنا که پس از تهیه طرح، پژوهشگر فقط باید خود را ملزم بداند که در چارچوب طرح نوشته شده حرکت نماید. با توجه به گسترش دوره های کارشناسی و کارشناسی ارشد دردانشگاه های استان و نیاز دانشجویان و نیز سایر پژوهشگران آزاد و شاغل در دستگاههای دولتی وخصوصی نگارنده سعی نموده است که به زبان ساده و با توضیح و بیان مطلب در حد متعارف -با توجه به محدودبودن صفحه نشریه- رئوس مطالب مربوط به تهیه و تنظیم طرح های پژوهشی را ارایه نماید.

1- تعریف تحقیق یا پژوهش کلمه «تحقیق» در فرهنگ فارسی معین،رسیدن، درست کردن، پژوهیدن، پژوهش بررسی، مطالعه، حقیقت، واقعیت تعریف شده است.در لغت نامه دهخدا این کلمه را «کُنه مطلب رسیدن، واقع چیزی را به دست آوردن» معنا کرده است.در اصطلاح علمی تحقیق یا پژوهش عبارت است از بکار گرفتن روش هایی منطقی و دقیق توام با طرح واندیشه برای کشف حقیقت.پژوهنده با انجام کارهای پژوهشی منظم سعی بر این دارد، واقعیت های پیرامون خود را به درست و صحیح شناخته و روابط حاکم بین امور را پیدا نماید و در نهایت، پاسخ سوال های خود را یافته و راه حل مشکل و مسئله را پیدا کند.

2
.انواع تحقیق با توجه به انگیزه پژوهنده درانجام یک کار تحقیقی، می توان تحقیق را به دو نوع بنیادی و کاربردی تقسیم بندی نمود.

الف- تحقیق بنیادی-در این نوع تحقیق، پژوهشگر توجه ای به قابل استفاده بودن نتایج حاصل،
در مسایل زندگی ندارد. کشف حقیقت و ارایه اطلاعات جدید انگیزه وی در پژوهش بوده حُسن و قُبه یافته ها مورد توجه نمی باشند.(اگرچه در بیشتر موارد کشف حقایق حاصل از این نوع تحقیقات ممکن است در زمان انجام تحقیق، کاربردی نداشته و مورد توجه قرار نگیرد ولی،اغلب پس از گذشت مدتی نتایج تحقیقات بنیادی به صورت کاربردی مورد استفاده قرار می گیرد).

ب.تحقیق کاربردی- این نوع تحقیق به منظور یافتن پاسخ برای مشکلات اجتماعی و
انسانی انجام گرفته و هدف پژوهشگر برخورد وارایه راه حل برای آنها می باشد. نظیر شناخت عواملی که باعث کم کاری و رشوه گیری در یک سازمان می شود ویافتن راه حل برای آن.

3.فرضیه تحقیق فرضیه، بیانی است حدسی یا علمی و مبتنی بر دانش و آگاهی های قبلی پژوهشگر که، روابط بین دو یا چند متغیر را مورد بررسی قرار می دهد. وقتی فرضیه ای را عنوان می کنیم در حقیقت می گوییم «اگر شرایط چنین و چنین رخ دهد، نتایج چنان و چنان خواهد شد». (فرضیه در واقع حالت خاصی از نظریه(تئوری) است. پژوهشگر با آزمون فرضیه، نظریه را شکل داده ودانش و آگاهی جدیدی را تولید می نماید).با توجه به این که فرضیه بیانی حدسی در باره روابط بین دو یا چندمتغیر است لذا، باید با آزمایش سنجیده شود. یعنی پژوهشگر در جریان تحقیق حدس های خود را امتحان می کند تا، علت واقعی مشکل را یافته و راه حل درست را پیدا نماید.اشاره شد که پژوهشگر برای بیان چگونگی روابط بین متغیرها فرض هایی را مطرح ساخته و روابط متغیرها را معمولا مورد بررسی و دستکاری قرار می دهد. حالت های مختلف چگونگی روابطی که ممکن است بین متغیرها وجود داشته باشد به شرح زیر است:

الف
.فرضیه بررسی تفاوت تاثیر- در این فرضیه پژوهشگر به دنبال بررسی و مقایسه تفاوت تاثیر دو یا چند متغیر مستقل بر متغیر وابسته می باشد. مثال هایی ازاین نوع فرضیه عبارتند از «بررسی نقش بکارگیری مدیریت آمرانه و یا مدیریت بر اساس مشورت با کارکنان وتاثیر آن بر بازدهی کارخانه». یا «میزان فشار روانی بر پرستاران بخش های مراقبت های ویژه با میزان فشار روانی برپرستاران بخش های داخلی و جراحی تفاوت ندارد». و یا «میانگین نمره های دانشجویانی که با روش «الف» آموزش داده می شوند از میانگین نمره های دانشجویانی که به روش «ب» آموزش می بینند بیشتر است».در این گونه پژوهش ها برای آزمون فرض ها، نتایج به دست آمده از آزمون های آماری را با استفاده از مفاهیم آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.اگر تفاوت تاثیر را [1]D و خطای آماری را [2]E در نظر بگیریم، رابطه آماری و ریاضی این نوع فرضیه ها به صورت خواهد بود.

ب
.فرضیه بررسی میزان همبستگی و رابطه چندمتغیر- در این نوع از فرضیه ها پژوهشگر میزان رابطه همبستگی و جهت آن بین دو یا چند متغیر را بررسی ومطالعه می نماید. یعنی پژوهشگر صرفاً درصدد کشف مقدار (شدت) و جهت همبستگی متغیرهای مورد مطالعه می باشد ونه یافتن رابطه علت و معلولی بین آنها. مثال «میزان آگاهی بیماران قبل از جراحی با میزان اضطراب آنهاارتباط دارد»و یا «بررسی پرداخت پاداش نقدی و رابطه ی آن با پیشرفت کار».در پژوهش هایی با این گونه فرض ها،نتایج به دست آمده از آموزن های آماری می تواند صفر تا یک باشد. «صفر» به معنی نبودن رابطه همبستگی و «یک»بیانگر وجود رابطه همبستگی بسیار زیاد(صددرصد) بین متغیرها می باشد. اگر ارتباط و همبستگی بین متغیرهامستقیم (همسو) باشند همبستگی مثبت (+) و اگر بین متغیرها ارتباط معکوس وجود داشته باشد همبستگی منفی(-) خواهد بود. به عبارت دیگر اگر افزایش یک متغیر باعث افزایش متغیر دیگر شود و برعکس، می گویند بین دو متغیر رابطه مستقیم وجود دارد، و اگر افزایش یک متغیر باعث کاهش متغیر دیگر شود و برعکس، در این حالت می گویند بین دو متغیر ارتباط معکوس وجود دارد. (مثال رابطه مستقیم،درآمد و پس انداز و مثال رابطه معکوس پس انداز و مصرف می باشند.)اگر C[3] نشانه همبستگی وE[4] خطای آماری باشد، درصورت عدم وجود رابطه بین متغیرها و در صورت وجود رابطه خواهد بود.

پ. فرضیه بررسی وجودرابطه علت و معلولی- در این قبیل از فرضیه ها، پژوهشگر به دنبال
کشف و تعیین وجود رابطه علت و معلولی بین دویا چند متغیر است. به بیان دیگر هدف وی فقط تعیین ارتباط و همبستگی دو یا چند متغیر نیست بلکه، ولی میخواهد بیان کند که متغیری (یا متغیرهایی) علت به وجود آمدن متغیر دیگر است. مثال «علت پیشرفت دانشجویان رشته علوم اجتماعی هوش آنان می باشد». یا «بررسی علل سقوط هواپیما شرکت الف در مسیر پرواز به شهرب» و «بررسی علل ورشکستگی شرکت ج»در این گونه پژوهش ها نیز برای آزمون فرض ها، نتایج به دست آمدهاز آزمون های آماری را با استفاده از مفاهیم آمار استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهند.اگر R[5] نشانه علت یک پدیده وE خطای آماری باشد، بیان آماری مسئله عبارت خواهد بود از

4.بیان فرضیه (موضوع تحقیق)موضوع تحقیق ممکن است از تجربه های انسان سرچشمه بگیرد که در
این صورت باید فرضیه ای ساخته و این تجربه هارا در چارچوب فرضیه آزمون نمود. دومین منبع فرضیه، استفاده از نظریه های علمی است و سومین آبشخور فرضیه،بررسی پژوهش های دیگران و ادامه راه آنها می باشد.مهمترین اقدام در کار پژوهش بیان موضوع مورد نظر بهصورت علمی می باشد. یعنی مسئله مورد نظر را باید به صورتی مطرح نمود که روشن و گویا بوده و دامنه آن محدود باشد تا بتوان آن را در بوته آزمون قرار داد. مثال، انتخاب عنوان «بررسی وضعیت اقتصادی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان» قابلیت پژوهش ندارد، چون مسئله مطرح شده کلی و مبهم است. «وضعیت اقتصادی» عنوانی گویانیست و ابهام زیادی دارد. هم چنین عنوان «دانش آموز» شامل کلیه کسانی می باشد که در مقاطع مختلف ابتدایی،راهنمایی و دبیرستان تحصیل می نمایند. و نیز محیط پژوهشی (مکانی که پژوهش در آن انجام می شود) بسیارگسترده است. برای این که پژوهش قابل اجرا باشد باید عنوان آن را به صورت زیر تغییر داد. مثال «بررسی وضعیت اقتصادی خانواده های کارمند، در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال دوم راهنمایی مدارس دولتی شهرستان بابل »

5 .فرضیه صفر (فرضیه پوچ یا آماری)فرضیه صفر در برابر (تقابل)
فرضیه تحقیق قرار دارد. در فرضیه تحقیق، وجود«تفاوت» یا «همبستگی» و یا «رابطه علت و معلولی» بین چند متغیر مطرح می گردد. فرضیه صفر می گوید«تفاوت»، «همبستگی» و یا «رابطه علت و معلولی» بین متغیرها وجود ندارد. مگر آن که با ارایه دلایلی بتوان وجودآنها را آزمون و اثبات نمود.فرضیه پوچ یا آماری (فرضیه صفر) در واقع، هدفش رد فرضیه تحقیق می باشد. اگر این فرضیه پس از آزمون تایید شود و مورد پذیرش قرار گیرد، به معنی آن است که فرضیه تحقیق رد شده و از نظر آماریمعنا ندارد. اگر فرضیه پوچ پس از آزمودن رد شود، این امر، بیانگر آن است که فرضیه تحقیق مورد قبول بوده و از نظرآماری قابل پذیرش است. به مثال هایی از فرضیه تحقیق و فرضیه صفر(فرضیه پوچ یا آماری) توجه فرمایید:فرضیه تحقیق: «بین پرداخت پاداش نقدی به کارگران کارخانه الف و بازدهی کارخانه همبستگی وجود دارد» فرضیه پوچ: «بین پرداخت پاداش نقدی به کارگان کارخانه الف و بازدهی کارخانه همبستگی وجود ندارد».ف. ت: «بین تدریس به روش الف و تدریس روش ب تفاوت وجود دارد».ف. پ: «بین تدریس روش الف و تدریس روش ب تفاوت وجود ندارد».ف.ت: «ضعف آموزشی خلبان موجب سقوط هواپیمای شرکت الف در مسیر پرواز شهر آ به شهر ب شده است».ف. پ:« ضعف آموزشی خلبان موجب سقوط هواپیمای شرکت الف در مسیر پرواز شهر آ به شهر ب نشده است».ف.ت: سربازان بی سواد، بعد از خدمت سربازی، باسواد شده، مهارتی کسب نموده و روحیه همکاری در آنهاتقویت می گردد».ف. پ: «رفتار سربازان بی سواد، قبل و بعد از خدمت سربازی یکسان بوده و تغییرات مهمی درآنها به وجود نمی آید».ف. ت: «نظام جدید آموزش و پرورش باعث می شود تا دانش آموزان به استعدادهای درونی خود بیشتر از توجه به قبولی در دانشگاه ها اهمیت دهند».ف. پ: «نظام جدید آموزش و پرورش نتوانسته موجباتیرا فراهم سازد تا دانش آموزان به استعدادهای درونی خود بیشتر از توجه به قبولی در دانشگاه ها اهمیت دهند».رابطه ریاضی بین متغیرها در فرضیه صفر:

الف. در مورد «تفاوت» می
باشد، یعنی بین عملکرد متغیرها تفاوتی نیست.
ب. در مورد «همبستگی» می باشد، یعنی بین متغیرها رابطه
همبستگی وجود ندارد.
پ. در مورد «رابطه علت ومعلولی» می باشد، یعنی بین متغیرها رابطه علت و معلولی
وجود ندارد .

6 -تعریف متغیرمتغیرها، آن شرایط یا خصوصیاتی هستند که بتوانند تغییر نمایند. مثلاً در پژوهش «بررسی
میزان فشار روانی در پرستاران شاغل در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان های دولتی تهران و ارتباط آن با کیفیت مراقبت های پرستاری ارایه شده توسط آنها».موارد زیر جزو متغیرهایی هستند که باید مورد مطالعه قرار گیرند.

الف.
میزان فشارهای روانی
ب. کیفیت مراقبت های پرستاری متغیرها از نظر نقشی که در تحقیق دارند به سه دسته
تقسیم می شوند:

الف. متغیر مستقل یاتاثیرگذار- این متغیر در تغییرات خود مستقل بوده و به سایر عوامل پژوهش
دستکاری و کنترل می کند تا رابطه علت ومعلولی انها را با متغیر دیگر- در موقعیتی ویژه- مشاهده و بررسی نماید. در مثال بالا «میزان فشار روانی» پرستاران،متغیر مستقل است.

ب.متغیر وابسته یا تاثیرپذیر- آن شرایط و ویژگی ای
است که وقتی پژوهشگر، متغیر مستقل را درموضوع تحقیق وارد یا خارج نموده و یا آن را تغییر می دهد، ظاهر یا محو شده و یا تغییر نماید. به بیان دیگرمتغیر وابسته به خودی خود وجود نداشته و محصول اِعمال و یا تغییرات متغیر مستقل است. در مثال بالا «کیفیت مراقبتهای پرستاری» متغیر وابسته است.

پ. متغیرهای ناخواسته
(نامربوط)- در تحقیات علوم تجربی(مادی)، تمام متغیرها تحت کنترل پژوهشگر می باشد. به بیان دیگر دانشمندان علوم مادی با پدیده هایی رو به رو هستند که فیزیکی بوده و در کنترل آنهاست. ولی، در تحقیقات علوم انسانی که موضوع اساسی آن «رفتار» انسان به طور کلی است، متغیرهای ناخواسته زیادی وجود دارند که کنترل تمام آنها غیرممکن می باشد.متغیرهای ناخواسته متغیرهایی هستند که، یا مورد نظر پژوهشگر نبوده و یا وی قادر به کنترل آنها نمی باشد ولی، بر نتیجه تحقیق تاثیر میگذارد. در مثال یاد شده، سن پرستاران، جنس پرستاران، نوع بیماران بستری در بخش، مدیریت بیمارستان و سطح استانداردهای بیمارستان، جزو متغیرهای ناخواسته می باشند که، بر کیفیت کار پرستاران تاثیر می گذارد و چنانچه کنترل و یا حداقل شناسایی شوند نتیجه پژوهش را غیر قابل اعتماد خواهد ساخت.برخی از متغیرهای ناخواسته قابل کنترل پژوهشگر نمی باشد ولی، باید باید آنها را شناسایی نموده و در قسمت «محدودیت های پژوهشی» به آنهااشاره نماید. متغیرهای ناخواسته ای هم وجود دارند که توسط پژوهشگر قابل کنترل می باشد، این قبیل متغیرها در واقع محدودیتی است که پژوهشگر خودش ایجاد می نماید. این محدودیت ها باید در قسمت «محدودیت های پژوهشگر» در پایان تحقیق اشاره شود.

7.زمینه و تاریخچه موضوع
پژوهش (ادبیات پژوهش)در این قسمت اهمیت مسئله پژوهش شرح داده می شود یعنی، خواننده با مطالعه این قسمت متوجه می شود که به چه دلایلی لازم بوده و ضرورت داشته تا این پژوهش انجام گیرد در این بخش تاریخچه موضوع پژوهش توسط دیگران، نتایج مطالعات انجام گرفته در گذشته و کتاب ها، مجله ها، مقاله ها و ... و هر نوع بررسی انجام شده در باره موضوع تحقیق توسط دیگران مطرح می شود.

8. سوال های ویژه پژوهش قبلاً گفته شد
که فرض های پژوهش باید مورد آزمایش قرار گیردو در نهایت مشخص شود که مورد قبول هستند یا خیر. در برخی از پژوهش ها، طرح فرض ها به شکلی که بتوان ازطریق آزمون های آماری، پذیرش یا رد آنها را آزمود میسر نیست. در این موارد فرض های تحقیق به صورت سوال مطرح می شود که به آن «سوال های ویژه پژوهش» می گویند. پژوهشگر، در پایان کار باید قادر باشد به این سوال ها پاسخی مناسب دهد. برای مثال، در ارتباط با موضوع «بررسی ویژگی های روانی- اجتماعی نوجوانان بزهکار» سوال ها می تواند به صورت زیر مطرح شود و پژوهشگر پس از انجام پژوهش پاسخ آنها را به دست خواهدآورد:

الف. نوجوانان بزهکار دارای چه زمینه های فردی مشترک
هستند؟
ب. نوجوانان بزهکار دارای چه زمینه های خانوادگی مشترک هستند؟
پ. نوجوانان بزهکار دارای چه زمینه
های اقتصادی مشترکی هستند ؟

9
-پیش فرض ها:پیشفرض ها بیانیه هایی درباره ویژگی های موضوع یا جامعه
مورد بررسی هستند که درستی و اعتبار آنهاپذیرفته شده و مورد قبول بوده و نیازی به استدلال ندارد. در واقع موضوع پژوهش و انجام آن بر اساس این پیش فرض ها بنا شده است. پیش فرض ها مانند پایه هایی هستند که ساختمان پژوهشی بر روی آنها بنا میگردد.چنانچه این پایه ها وجود نداشته یا سست باشد کار پژوهشگر قابل نقد و ایراد بوده و می توان وی را مورد سوال قرارداد. پژوهشگر باید پیش فرض های مربوط به پژوهش خود را به خوبی شناسایی کرده و به صورت روشن و صریح بیان نماید. به چند مثال زیر توجه فرمایید: در ارتباط با موضوع تحقیق «ارزیابی کیفیت مراقبت های پرستاری» پیش فرض عبارت است از «بیماران نیاز به مراقبت های پرستاری دارند و بدون این مراقبت ها حیاتشان در خطر است». یادر موضوع تحقیق «تاثیر حرکت دادن بیمار در جلوگیری از تشکیل شدن لخته خون در رگ ها». پیش فرض عبارت استاز «توقف خون و یا حرکت کند خون در رگ ها تشکیل لخته را تسریع می کند». یا در تحقیق «مطالعه روش تدریس در یک دانشکده پرستاری». موضوع پیش فرض این است «پرستاری مانند نظام های عملی دیگر احتیاج به روش آموزشی دارد که دانشجو را قادر سازد تا دانش خود را در عمل به کار برد» .

10.روش انجام پژوهشی در کتابهای روس تحقیقی، روش های پژوهش به تفاوت از سه تا هشت
روش ذکر شده است. در این مقاله به هشت روش مزبور، به صورت خلاصه، اشاره می شود.

الف. روش پژوهش
تاریخی- در تحقیقات تاریخی(منظور از کلمه«تاریخ» در این روش مسایل مربوط به حوادث تاریخی نمی باشد) هدف این است که، با جمع آوری اطلاعات قابل قبول ومستند، حقایق مربوط به یک موضوع خاصی در گذشته آشکار شود، مثال: «بررسی وضعیت صادرات و واردات ایران در دوران حکومت صفویه».«بررسی وضعیت اجتماعی زنان در دوره پهلوی اول»هر یک از دو موضوع فوق میتواند مورد تحقیق قرار گیرد. در مورد اول محقق می تواند به دنبال این فرضیه باشد که صادرات و واردات ایران جهت نفوذ بیگانگان در ایران، رونق گرفت. و در مورد دوم، محقق به دنبال آزمون این فرضیه می رود که مثلا «آزادی بهزنان برای از بین بردن هویت دینی صورت گرفته است».

ب. روش پژوهش
توصیفی- در این روش، توصیف عینی حوادث ورویدادها مورد بررسی قرار می گیرد. سرشماری های عمومی در کشور، جمع آوری عقاید و نظرهای مردم در موردیک موضوع یا یک فرد خاص و بررسی موقعیت های شغلی فارغ التحصیلان دبیرستان البرز تهران مواردی ازپژوهش توصیفی می باشند.

پ. روش تحقیق موردی و زمینه ای- اگر
پژوهشگر قصد انجام پژوهش در مورد موضوعی خاص یا زمینه ای ویژه را داشته باشد، استفاده از این روش بسیار مناسب می باشد. در این روش، پژوهشگر «آن چه که هست» یا «واقعیت» را بطور گسترده و کامل مورد مطالعه و بررسی قرار داده و پس از تحلیل توالی و روابط عوامل «آن چه که هست»، «آن چه که باید باشد» یا «حقیقت» را ارائه می دهد. به عنوان مثال، اگر موضوع پژوهش «بررسی نظام برنامه ریزی درسی آموزش پزشکی ایران و ارایه الگویی برای آن» باشد، استفاده از این روش مناسب می باشد.با استفاده از این روش یک بررسی تطبیقی بین نظام برنامه ریزی درسی آموزش پزشکی چند کشورانجام می گیرد. نتایج حاصل از این بررسی، تصویر کامل و سازمان یافته ای از نظام آموزش پزشکی ایران را نشان خواهد داد. (آن چه که هست). سپس ضرورت تغییر و نهادینه کردن نظام علمی برنامه ریزی درسی آموزش پزشکی در ایران، با ارایه دلایل و الگوهای پیشنهادی برای آن بیان می شود. (پیشنهادها یا آن چه که بایدباشد). از این روش می توان برای مطالعه مشخصات رفتاری افراد نیز استفاده نمود. به عنوان مثال «بررسی ویژگی های سربازی که مرتکب غیبت های متوالی می شود» یا «بررسی ویژگی های رفتاری مردم شهر الف».لازم به توضیح است که حاصل پژوهش موردی و زمینه ای فقط در همان جامعه مورد بررسی کاربرد داشته و یافته های آن رانمی توان به سایر جوامع تعمیم داد.

ت. روش پژوهش تداومی و
مقطعی- اگر پژوهشگری علاقه مند باشد که تغییرات یک یا چند متغیر را در طول زمان بررسی نماید، باید از روش مزبور استفاده نماید. به عنوان مثال درپژوهشی با موضوع «بررسی تغییرات رفتاری جوانان بی سواد در طول مدت دو سال خدمت سربازی». و یا موضوع «تغییرات رشد جسمانی و یا عقلانی کودکان منطقه الف از ابتدای تولد تا هفت سالگی» می توان از روش مزبور استفاده نمود. در این صورت باید در مورد مثال دوم- تعدادی کودک به صورت نمونه گیری علمی در منطقه مورد نظر انتخاب نمود و مدت هفت سال آنها را تحت نظر قرار داد.

ث.روش تحقیق
همبستگی و هم خوانی- اگر هدف پژوهشگر شناخت رابطه بین متغیرها باشد باید از این روش استفاده نماید. به عنوان مثال در پژوهشی با عنوان «بررسی رابطه بین موقعیت اقتصادی خانواده کارگران و نقش آن بر پیشرفت تحصیلی فرزندان» پژوهشگر نظرش شناخت رابطه وهمبستگی بین دو متغیر «موقعیت اقتصادی» و «پیشرفت تحصیلی» می باشد.در بررسی همبستگی بین متغیرها سه نکته باید روشن شود.

1.آیا بین متغیرها رابطه و
همبستگی ای وجود دارد
2.وجود دارد مقدار اینرابطه(همبستگی)را باید به دست آورد
3.جهت رابطه بین متغیرها
چگونه است. همسو و مثبت است یا غیر همسو ومنفی.

ج. روش پژوهش پس از وقوع (پژوهش های علّّی)-
هنگامی که متغیر وابسته (حادثه یا رویداد) دردسترس بوده و هدف پژوهش یافتن علت یا علل به وجود آمدن رویداد باشد می توان از این روش استفاده نمود.بعنوان مثال فردی خودکشی می نماید و یا هواپیمایی سقوط می کند. یافتن علل و انگیزه های خودکشی و یا شناخت علل سقوط هواپیما، موضوع پژوهشی علی را شکل می دهد، یعنی پژوهشگر در تلاش شناسایی علل و انگیزهها می باشد.در این روش امکان دستکاری و یا کنترل کردن متغیر یا متغیرهای مستقل برای پژوهشگر وجود ندارد.لازم به ذکر است که در بررسی مسایل مربوط به علوم انسانی و رفتاری نمی شود برای حادثه یا رویدادی علتی خاص- یک علت- مطرح نمود. به عنوان مثال، اگر نوجوانی دست به خودکشی می زند و یا از خانه فرار می کند، اگراعتیاد به مواد مخدر در جامعه ای زیاد می شود، اگر میزان مصرف نوشابه های الکلی در جامعه ای افزایش می یابدو یا اگر تعدادی از دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی، ترک تحصیل می کنند، عوامل بسیار زیادی درپدیدآمدن این رویدادها موثر بوده اند که پژوهشگر باید سعی کند همه این عوامل را شناسایی نماید.

چ:روش پژوهش تجربی حقیقی- پژوهشگر در این روش نظیر پژوهشگر علوم تجربی عمل
می نماید. در تحقیقات علوم تجربی دو گروه آزمودنی(نمونه) مورد نیاز پژوهشگر می باشد. گروهی که تحت تاثیر متغیر مستقل قرار می گیرند (گروه آزمایشی یاگروه تجربی) و گروهی که از متغیر مستقل به دور هستند، یعنی تحت تاثیر متغیر مستقل قرار نمی گیرند. (اینگروه را گروه شاهد یا گروه کنترل می گویند).پژوهشگر علوم انسانی، در صورت استفاده از روش تحقیق تجربی حقیقی،باید مانند پژوهشگر علوم تجربی عمل نماید، یعنی یک نمونه از جامعه آماری(آزمودنی را تحت تاثیر متغیرمستقل قرار می دهد و تاثیر متغیر مستقل را بر آزمودنی بررسی می نماید. و سپس نتایج را، با گروهی دیگر ازآزمودنی که تحت تاثیر متغیر مستقل قرار نداشته اند، مقایسه می نماید. به عنوان مثال در «بررسی نقش تشویق در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانی شهر الف با استفاده از گروه های تجربی و شاهد». پژوهشگر ابتدا فرضیه یا سوال ها و یا اهداف ویژه ای را مطرح می نماید. مثلا «تشویق موجب پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانیاست». سپس جامعه آماری، محیط پژوهش، روش های تحلیل آماری و روشهای گردآوری اطلاعات را بیان میکند. در مرحله بعد با استفاده از روش تصادفی، نمونه گیری انجام شده و دو گروه تجربی(گروهی که قرار است موردآزمایش قرار گیرد) و گروه شاهد(گروهی که تحت آزمایش قرار نمی گیرد) انتخاب می شوند. گروه تجربی در طی مدت مورد نظر (یک ترم یا یک سال تحصیلی) مورد تشویق قرار می گیرد ولی گروه کنترل تشویق نمی شود. درپایان دوره یافته ها و نتایج، تجزیه و تحلیل شده و با گروه کنترل مقایسه می گردد و نهایتاً پیشنهادهایی ارائه می گردد.

ح. روش پژوهشی نیمه تجربی- این روش که برای اولین بار
در سال 1957 توسط کمپبل مطرح شد، به این دلیل بود که انجام تحقیق به روش قبلی، به دلیل نیاز به انتخاب دو گروه شبیه به یکدیگر، بسیار مشکل زمان بر وپرهزینه می باشد. روش تحقیق نیمه تجربی به سه شکل زیر قابل اجرا می باشد:

1.طرح تحقیق نیمه تجربی بابکارگیری، پیش آزمون و پس آزمون، با استفاده از گروههای تجربی و
کنترل، بدون انتخاب تصادفی.
2.طرح تحقیق نیمه تجربی با بکارگیری چند پیش آزمون و چند پس آزمون، با استفاده
از یک گروه آزمودنی.
3.طرح تحقیق نیمه تجربی با بکارگیری چند پیش آزمون و چند پس آزمون، با استفاده از
گروههای تجربی و کنترل، بدون انتخاب تصادفی.(چون توضیح درباره روش پژوهش نیمه تجربی و انواع آن مفصل بوده و باعث افزایش حجم مقاله می گردد لذا،پیشنهاد می شود برای کسب اطلاعات دقیق به کتاب های روش تحقیق در علوم اجتماعی و انسانی مراجعه شود)

11.جامعه و نمونه آماری پژوهش (نمونه گیری)جامعه آماری
عبارت است از مجموعه ای از افراد یا اشیایی که دارای ویژگی های همگن و قابل اندازه گیری باشد. به عنوان مثال اگر پژوهشگری بخواهد در باره دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، پژوهشی انجام دهد، جامعه آماری مورد نظر، دانشجویان آن دانشگاه می باشند.نمونه آماری.عبارت است از یک گروه انتخاب شده از جامعه مورد نظر که باید دارای خصوصیات و صفات جامعه آماری باشد تابتوان نتایج پژوهش به دست آمده از نمونه را به جامعه تعمیم داد. در انتخاب نمونه آماری باید موارد زیر رعایت شود:
الف-نمونه آماری با توجه به اهداف پژوهش انتخاب شود.
ب-تعداد
(حجم) نمونه آماری باید قبل از شروع پژوهش دقیقا مشخص شود.
پ-انتخاب نمونه باید بدون اعمال غرض و تعصب
صورت گیرد.

12.روش های نمونه گیری به منظورانتخاب نمونه (
n) پژوهش از جامعه مادر (n) ، به دور از اِعمال نظر و تعصب و جانب داری، روش هایی وجود دارد که عبارتند از:
الف. روش نمونه گیری تصادفی ساده
ب. روش استفاده از
جدول اعداد تصادفی
پ.روش نمونه گیری ناحیه ای یا خوشه ای
ت. روش نمونه گیری طبقاتی(برای کسب اطلاعات
بیشتر در مورد جامعه، نمونه آماری و روش های نمونه گیری به کتاب های آمار مراجعه شود).

13.روش های گردآوری
داده هابرای جمع آوری داده های مورد نیاز یک طرح پژوهشی می توان از روش های زیر استفاده نمود.
1.مشاهده(دیدن)2.انجام مصاحبه 3.تکمیل پرسش نامه 4.بررسی اسناد و مدارک(آرشیو و کتابخانه).
پژوهشگر
با توجه به نوع پژوهش، روش پژوهش و نوع دادههایی که قصد جمع آوری آنها را دارد، تصمیم می گیرد از چه روشی استفاده نماید.(جهت آگاهی بیشتر ازویژگی، مزایا، ضعف ها و موارد استفاده هر یک از چهار روش بالا به کتاب های آمار مراجعه شود).

14.روش تجزیه وتحلیل داده هابعد از جمع آوری اطلاعات (داده ها) پژوهشگر با
استفاده از روش های آماری، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و سپس آنها را تفسیر می نماید. در بسیاری از موارد لازم است پژوهشگر داده ها را به صورتجداول و نمودارها ارایه داده و با استفاده از فرمول های آماری داده ها را تجزیه و تحلیل نماید. در تجزیه و تحلیل وتفسیر نتایج به دست آمده، پژوهشگر باید متوجه باشد که نباید با قاطعیت ادعا نماید که داده ها چیزی یا امریرا ثابت می کند بلکه، همواره باید در نتیجه گیری های خود از پیش جمله هایی نظیر «چنین نشان می دهد» ، «امکاندارد»، «می توان حدس زد» ، «این طور به نظر می رسد» ، «احتمال دارد» و .. استفاده نماید زیرا، داده های گردآوری شده همواره صددرصد واقعی نبوده و در موارد زیادی انعکاسی از واقعیت می باشند. (وقتی سن فردی سوال می شود پاسخ داده واقعی است ولی، چنان چه از کسی در مورد حادثه ای که شاهد وقوع آن بوده سوال می شود پاسخ، انعکاسی از واقعیت می باشد).

15.خلاصه پژوهش
و پیشنهادهادر پایان تحقیق لازم است خلاصه ای از پژوهش، به صورت جامع و دقیق، ارایه شود. در این قسمت موضوع های اساسی ای که در تحقیق به بررسی آنها پرداخته شده است، از بیان مسئله، اهمیت و ضرورت انجام پژوهش، فرضیه ها، سوال ها و یا هدف های کلی وویژه پژوهش، روش انجام کار دیدگاه های نظری درباره موضوع پژوهش، مراحل انجام کار تا تحصیل یافته ها وتجزیه و تحلیل یافته ها باید به صورتی بسیار خلاصه و روشن آورده شود تا خواننده با مطالعه این قسمت بتواندتصویری صحیح، دقیق و روشن از آن چه انجام شده در ذهن خود به دست آورد. (در مورد پایان نامه ها دانشگاهی استادان با مطالعه خلاصه تحقیق در جلسه دفاعیه حاضر می شوند).در پایان همین قسمت پژوهشگر دستاوردهای پژوهش را ارایه می نماید. مثلا نتایج این پژوهش در چه زمینه هایی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. الگویا الگوهایی، براساس موضوع پژوهش پیشنهاد می شود. محدودیت های پژوهش – اعم از محدودیت هایی که در کنترل پژوهشگر قرار داشته اند و یا خارج از کنترل وی بوده اند- بیان می گردد. پیشنهادهایی برای پژوهش های بعدی وپیوست ها(شامل سوال های مصاحبه، نمونه ای از پرسش نامه، نمونه هایی از مکاتبات انجام شده بادستگاه ها و ...) ارایه می گردد.پژوهش های علمی و یا پایان نامه های تحصیلی در فصل هایی به شرح زیر تشکیل می گردد.

فصل اول- طرح پژوهش
فصل دوم- دیدگاههای نظری یا ادبیات
پژوهش
فصل سوم- متدولوژی یا روش و مراحل اجرای پژوهشی
فصل چهارم- یافته های پژوهش
فصل پنجم- تجزیه و
تحلیل یافته ها
فصل ششم- خلاصه پژوهش وپیشنهادهادر برخی از پژوهش ها و رساله های تحصیلی فصل های
چهارم و پنجم در یکدیگر ادغام می شود.
علاوه بر فصل های بالا، در ابتدا قبل از فصل اول پیش گفتار، فهرست
مطالب، جدول ها و شکل ها و پس از فصل ششم فهرست منابع، نمونه ای از پرسش نامه ها- در صورت استفاده- و نمونه ای از مکاتبه های انجام شده با دستگاهها، برای کسب اطلاعات ، ارایه می گردد.

فهرست منابع:
خلیلی
شورینی، سیاوش، روش های تحقیق در علوم انسانی- انتشارات یادواره کتاب تهران 13752.دلاور، علی، مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی-انتشارات رشد. تهران 13743.ساده، مهدی، روش های تحقیق با تاکید بر جنبه های کاربردی- انتشارات هما-تهران 13754.معین، محمد، فرهنگ فارسی- انتشارات امیرکبیر- تهران 13715. نادری، عزت الله، سیف نراقی، مریم، روش های تحقیق و چگونگی ارزشیابی آن در علوم انسانی- انتشارات بدر- تهران 13766. نبوی، بهروز، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم اجتماعی- انتشارات فروردین- تهران 1375

 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
نحوه طراحي طرح تحقيق

نحوه طراحي طرح تحقيق

طرح تحقيق عبارت از گزارش جامعي از برنامه ي پژوهشي محقق و توصيف منظم و منطقي آن مي باشد. نحوه ي نگارش طرح تحقيق منعكس كننده ي هويت علمي پژوهش و به نوعي سند دانش و اعتبار علمي پژوهشگر است. دانشجويي كه درصدد نگارش رساله ي دانشگاهي خود مي باشد، نيازمند تثبيت فضاي مفهومي تحقيق خويش به گونه اي است كه امكان تعابير گوناگون از آنرا از ميان برده و با شرح روان و دقيق برنامه ي پژوهشي خود، بررسي اش را به سادگي امكان پذير نمايد. در صورتي كه اين بخش به دقت طراحي نشود، از قابليت موفقيت پژوهش به ميزان زيادي كاسته مي شود. با توجه به اهميت مساله، در اين نوشتار به صورت فشرده و خلاصه وار به بررسي مهم ترين مواردي مي پردازيم كه صحت تدوين طرح تحقيق منوط به رعايت آنهاست. اما بهتر است تا پيش از آغاز بحث به چند شروع « نادرست » در انجام پژوهش علمي اشاره نماييم:

بدون داشتن هدف ( پرسش ) مشخص و روشني، به جمع آوري داده هاي تحقيق بپردازيم. ممكن است روزي تا 16 ساعت سخت مطالعه نموده و فيش بنويسيم، اما بدون داشتن هدف ، نتيجه اي هم نخواهيم داشت. حاصل چنين كاري فاقد هر گونه جهت گيري علمي است.

هر چند داراي اهداف پژوهشي مي باشيم، اما بدون رفع ابهامات موجود وارد مرحله ي گردآوري داده هاي پژوهش شده ايم. ( به مرحله ي « پرورش محتوايي پرسش پژوهش » كه در ادامه بيان مي شود مراجعه نماييد. ) مرحله ي نگارش طرح تحقيق، محل مناسبي براي حل كردن ابهامات موجود نمي باشد. لذا تا پيش از رفع هر گونه ابهام در مسأله ي تحقيق و همچنين تا پيش از نگارش طرح تحقيق كامل و منسجمي وارد مرحله ي گردآوري داده هاي پژوهش نشويد.

سر هم بندي كردن: اول تحقيق را مي نويسيم، سپس منابع حرف هاي خود را پيدا مي كنيم. چنين عملي فاقد هر گونه تعهد اخلاقي و ارزش علمي است.

مراحل آماده سازي طرح تحقيق:

نگارش طرح تحقيق يك رساله ي دانشگاهي، مرحله ي نهايي از فرايند مطالعاتي وسيع تري است كه در پيوند متقابلي با يكديگر قرار داشته و قابل تفكيك از يكديگر نمي باشند. مراحل فوق عبارتند از:

1. مرحله ي موضوع يابي.

2. مرحله ي پرورش محتوايي پرسش پژوهش.

3. مرحله ي عملياتي كردن پرسش پژوهش در قالب نگارش طرح تحقيق.

الف ـ مرحله ي موضوع يابي:

در اين زمينه به نكات زير توجه نماييد.

1. موضوع يابي اولين مرحله در آماده سازي طرح تحقيق مي باشد.
تا فرايند موضوع يابي را طي ننموده ايد وارد نگارش طرح تحقيق نشويد. اين امر مستلزم درگير شدن عملي دانشجو با موضوع پژوهش است. هيچگاه اولين پيشنهاد موضوع را به منزله ي آخرين پيشنهاد تلقي ننماييد. هيچگاه بدون شناخت كامل توانايي هاي خويش، مبادرت به انتخاب موضوع پژوهش نكنيد. به جهت بيان اهميت موضوع به دو مثال زير توجه نماييد:
يكي از بهترين شيوه هاي موضوع يابي قرار گرفتن در متن چالش هاي فكري ( مانند مطالعه ي مناظرات بين مذاهب و اديان ) است. به عنوان مثال در سمينار « سعادت از ديدگاه متفكران مسلمان و آلماني » كه در تاريخ 16 اسفند ماه 1363 در انجمن حكمت و فلسفه ي اسلامي در تهران برگزار شد، يكي از شرق شناسان آلماني به نام « هانس كونگ » در ضمن سخنراني خود ، رسالت و نزول وحي الهي به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم را پذيرفته ولي در قبال نزول وحي بر آن وجود مقدس ( ص ) چنين نظري را ارائه نمود: « آنچه وحي شده است، معاني بوده و انتخاب الفاظ براي ارائه ي آن معاني به اختيار خود او بوده است، نه اينكه خود الفاظ همه به او وحي شده باشد. » [2] اگر چه اعتراف اين شرق شناس آلماني به نبوت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم قابل توجه است، اما تفسير وي از « وحي » دربردارنده ي پيامدها و تبعات نادرست فكري خواهد بود. اين مسأله ي پرسش برانگيز مي تواند دستمايه ي يك پژوهش دانشگاهي حتي در ابعاد وسيع تري از ديدگاه هاي شرق شناسان درباره ي مسأله ي وحي گردد، اما لازمه ي موفقيت آن وجود حداقل دو شرط مهم مي باشد:

1. دانشجو علاقمند به بررسي آن باشد.
2. نيز از نظر علمي وي قادر به برقراري ارتباط با متون مربوطه باشد. در غير اين صورت پيشنهاد فوق، پيشنهاد مناسبي در انتخاب موضوع نخواهد بود.
يا ممكن است كه در تابلوي اعلانات يك مؤسسه ي آموزشي، موضوعي تحت عنوان « بررسي روايات مربوط به تحريف قرآن در منابع روايي اهل سنت » به دانشجويان پيشنهاد شود. اما صرف قبول يك پيشنهاد، به معناي انجام موضوع يابي نيست. به عبارت ديگر لازم است تا پيشنهادهاي مختلف را در چارچوب موضوع يابي بررسي كنيد. موضوع يابي خود يك پژوهش است و نمي توان آنرا با انتخاب عناوين كلي پيشنهادي ( كه برغم راهگشايي مبهم مي باشند. ) به كناري نهاد. تا پيش از ارزيابي توانايي ها ي خود و نيز بررسي قابليت هاي مطالعاتي موضوعات فراروي خويش، از انتخاب آنها خودداري نماييد. صرف پيدايش احساسي مثبت در قبال يك مساله، لزوما به معناي مناسب بودن آن براي پژوهش نمي باشد.

2. فرايند موضوع يابي، فرايند پرسش يابي است.
مرحله ي موضوع يابي زماني به پايان مي رسد كه موضوع انتخاب شده به يك «پرسش» تبديل گردد. تا زماني كه نتوانيد موضوع انتخابي خود را به شكل پرسش بيان نماييد، فاقد مساله اي براي پژوهش خواهيد بود. يكي از اشتباهات رايج ناشي از غفلت از اين نكته ي مهم است كه عنوان پژوهش از پرسش ساخته مي شود و نه آنكه اول عنوان پژوهش را ساخته و سپس به طرح پرسش خود بپردازيم. به عنوان مثال اگر چه تمامي پرسش هاي زير به نوعي به مسأله ي « بررسي روايات مربوط به تحريف قرآن در منابع روايي اهل سنت »، مي پردازند، اما هر پرسشي با اتخاذ جهت گيري متمايزي به پژوهش، عنوان خاص خود را مي طلبند:

« وجوه اشتراك و افتراق روايات مربوط به تحريف قرآن ميان منابع روايي شيعه و اهل سنت چيست؟ »

« نتايج اعتقادي و عملي پذيرش روايات مربوط به تحريف قرآن در منابع روايي اسلامي چيست؟ »

« اهداف سياسي گسترش روايات مربوط به تحريف قرآن در منابع اهل سنت در دوران حكومت بني اميه چه بوده است؟ » [3]

يا به عنوان مثالي ديگر به اين پرسش ها كه همگي به نوعي به موضوع « بررسي جسم انگاري خدا از ديدگاه وهابيت » باز مي گردند توجه نماييد. هر يك از اين پرسش ها جهت گيري خاصي را به پژوهش داده و عنوان خاص خود را مي طلبند:

« ديدگاه وهابيت درباره ي جسم انگاري خدا چيست؟ »

« آيا ميان اسرائيليات و گسترش جسم انگاري خداوند در فرقه ي وهابيت رابطه اي موجود است؟

« آيا ميان ظاهرگرايي در تفسير قرآن با جسم انگاري خدا در تفاسير وهابيت رابطه اي موجود مي باشد؟»[4]

3. فرايند موضوع يابي خود بر پايه ي دو پژوهش مهم و ضروري واقع شده است:

الف ـ خود شناسي ب. موضوع شناسي.

پيش از انتخاب نهايي موضوع، با دقت به اين پرسش ها پاسخ دهيد:

الف ـ پرسش هاي مربوط به خودشناسي:

� علاقه ي معطوف به تخصص من در چه حوزه ي مطالعاتي است؟ [5]

� توانايي هاي من در حوزه ي پژوهش در چه زمينه هايي مي باشد؟

توجه: مرحوم علامه محمد تقي جعفري ( ره ) مي گويد: « هر كاري كه آگاهانه از يك انسان صادر مي گردد، نيازمند اشتياق جدي براي وصول به هدفي است كه براي انسان داراي انگيزش مي باشد. » [6]

ب ـ پرسش هاي مربوط به موضوع شناسي:

� در زمينه ي مورد علاقه من چه موضوعاتي وجود دارد؟

� تا كنون در زمينه ي مورد نظر چه كارهايي انجام يافته است؟ ( مطالعه ي متون تحقيقاتي پيشين )

� با توجه به مطالعه ي متون تحقيقاتي پيشين، انجام چه پژوهشي مرزهاي علمي را گسترش مي دهد؟

پس از يافتن علاقه ي تخصصي خود، پيشنهاد هاي مختلف در حوزه ي مورد علاقه تان را جمع آوري نماييد. به كتابخانه برويد. آخرين آثار عرضه شده در زمينه ي مورد نظر را مطالعه كنيد. در اين خصوص به مجلات تخصصي دانشگاهي توجه ويژه اي نماييد.[7] همچنين از افراد مطلع و صاحب نظران و پژوهشگران علاقمند به موضوع مورد نظر پرس و جو نماييد. موضوعات خوب و مورد نياز جامعه بدون زحمت و انجام مطالعات گوناگون پيدا نمي شوند. خانم دكتر طاهره صفار زاده در نگارش اثر خود تحت عنوان « ترجمه ي مفاهيم بنيادي قرآن مجيد ( فارسي و انگليسي ) » به صورتي هدفمند و مستمر مطالعات قرآني خود را با علاقه اي دروني دنبال نموده و به نكات بسيار آموزنده اي اشاره دارد:

« سعي من در تاليف اين كتاب معرفي اهميت شناخت اسماء الحسني و ديگر مفاهيم بنيادي قرآن مجيد بوده است. زيرا در هيچيك از آثار پيشينيان و معاصران كوششي به مقصد شناساندن ارتباط اسماء الهي با آيات قرآن نيافتم .... سرمايه ي اصلي من در اين سير و سفر علمي كه رد پايي براي اطاعت و دنبال كردن در پيش روي خود نمي ديدم، توكل به خداوند داناي توانا و اتكا به الهامات الهي بود. ابزار كار عبارت بودند از حدود سي سال مطالعه ي مشتاقانه و پژوهشگرانه توأم با يادداشت برداري از تفاسير كشف الأسرار، ابوالفتوح، مجمع البيان، مواهب عليه، منهج الصادقين، طبري، سورآبادي، نسفي، كمبريج، الميزان، نمونه و آثار مفسران و مترجمان معاصر .... ابزار مؤثر ديگر در تاليف اين كتاب و ترجمه ي قرآن به دو زبان اينها بودند: بيش از چهل سال كار با قلم همراه با پژوهيدن و تمرين براي كاربرد واژه در شعر و نثر، حدود چهل سال آشنايي با زبان انگليسي از تحصيل دانشگاهي تا تدريس دانشگاهي به ويژه نوزده سال تدريس نقد عملي ترجمه در دانشگاه هاي كشور و نيز دوازده سال ويراستاري كتابهاي علمي به زبان انگليسي. ... »[8]

متن فوق نشان از علاقه ي نويسنده، مناسبت انتخاب پژوهش با تخصص او و توجه وي به انتخاب موضوعي است كه به جهت كم كاري ديگر نويسندگان، نياز به انجام آن مشهود بوده است. حال در نظر بگيريم كه شخصي توانايي ترجمه ي آيات الهي را به زبان فارسي و زبان انگليسي نداشته باشد، آيا وي مي تواند چنين پژوهشي را انجام دهد؟ يا فردي كه توانايي بالايي در امر ترجمه داشته، اما به صورت تخصصي علاقمند به انتخاب متوني در حوزه ي تاريخ اسلام است. آيا اجبار وي به انجام پژوهشي ديگر منجر به كسب نتيجه ي بهتري به نسبت انتخاب دروني و مشتاقانه ي او خواهد شد؟

ب ـ مرحله ي پرورش محتوايي پرسش پژوهش:

پيش از آنكه پژوهش به معناي يافتن پاسخ پرسشي باشد، يافتن « خود » پرسش است. عدم توجه به اين نكته يكي از مهم ترين مشكلات مربوط به توليد علم در كشورمان مي باشد. همانگونه كه بدون انجام تحقيق نمي توان به پاسخ پرسش رسيد، يافتن پرسش مناسب نيز بدون انجام پژوهش ميسر نخواهد بود و چنانكه بيان شد، مرحله ي موضوع يابي زماني به اتمام مي رسد كه موضوعات مورد علاقه و در حد توان خود را به صورت پرسش مطرح نموده باشيم. اين مساله، مستلزم توجه بيشتري به مطالعه ي پيشينه ي تحقيق است. بدون در اختيار داشتن تصوير مناسبي از گذشته، نمي توان پژوهشي را به منظور كمك به ارتقاي سطح دانش در آن رشته بنا نمود.
پس از اتمام مرحله ي « موضوع يابي » وارد مرحله ي پرورش محتوايي پرسش انتخابي تحقيق خود مي شويم. علت انجام آن زدودن هر گونه ابهامي در حين نگارش طرح تحقيق است. مشكل بسياري از دانشجويان به اين مساله باز مي گردد كه ايشان بدون رفع ابهام از پرسش تحقيق وارد نگارش طرح تحقيق مي شوند. حل ابهامات موجود، پيش از نگارش طرح تحقيق است و نه همزمان با نگارش آن. متأسفانه در برخي از دانشگاه ها مشاهده مي شود كه دانشجو پس از اتمام نگارش رساله ي خود، در زمينه ي طرح تحقيق خويش ( و حتي پرسش تحقيق ) ابهامات بسياري داشته است و از اين رو پژوهش وي فاقد انسجام و هماهنگي لازم بوده است. گاه ديده مي شود كه دانشجو به رغم پايان نگارش رساله ي خود، هنوز هم در كليات طرح تحقيق خود داراي ابهامات بسياري است. چنين تحقيقي هيچگاه قادر به برقراري نظامي هماهنگ و منسجم ميان اجزاي خود نخواهد بود. به جهت رفع اين مشكل، پرسش هاي زير را در قبال پرسش اصلي تحقيق خود مطرح نماييد:

1. پرسش انتخابي مذكور ناظر به كسب چه نوع معرفتي است؟

2. پرسش فوق چه منابعي را مي طلبد؟

3. ماهيت پرسش طرح شده، به جهت رسيدن به پاسخ خود، چه روشي را مي طلبد؟

4. ( با توجه به پيشينه ي تحقيق ) نسبت و جايگاه پرسش ما با پرسش هاي ديگر محققان چيست؟

5. آيا پرسش انتخابي، مستلزم پاسخ به پرسش هاي مقدم بر خود مي باشد؟

6. آيا مي توانيد پاسخي اوليه ( با احتمال بيش از پنجاه درصد ) براي اين پرسش ارائه نماييد؟

7. آيا حذف اين پرسش منجر به خللي در پژوهش هاي قرآني مي گردد؟

در اين زمينه به نكات زير توجه نماييد:

مشخص نماييد كه پژوهش شما از زمره ي چه پژوهش هايي به شمار مي رود؟ ،

توصيفي است يا تحليلي؟ آيا متوجه هست هاست و يا بايدهاست؟ بنيادي است يا كاربردي و يا توسعه اي؟ برخي پرسش ها عمدتا ماهيت نظري داشته و پژوهش ما را به تحقيقات بنيادين سوق مي دهند، اما برخي ديگر ماهيتي كاربردي و عملي دارند. برخي از پرسش ها عمدتا به پژوهش هاي كمي و برخي ديگر به پژوهش هاي كيفي باز مي گردند. همچنين به بررسي سطوح تحليل پرسش خود ( خرد / متوسط / كلان ) بپردازيد.
مشخص نماييد كه براي پاسخ به اين پرسش با چه نوع منابعي در جمع آوري داده ها سروكار داريد: منابع اصلي مرتبط با پرسش خود را شناسايي نماييد. اگر دسترسي به منابع درجه ي اول آن نداريد، شايد بهتر باشد كه از ادامه ي كار منصرف گرديد.

توجه: هيچگاه تحقيق خود را بدون بررسي كافي در خصوص منابع پژوهش خود آغاز ننماييد. نيز هيچگاه تحقيق خود را به كتاب هاي غير علمي كه اصولا در طبقه بندي منابع مطالعاتي قرار نمي گيرند وابسته نسازيد. حداقل معيارهاي علمي بودن يك اثر مكتوب عبارتند از:

1. ميزان دقت نويسنده، رعايت شيوه ي استدلال علمي مناسب،

2. آشنايي مناسب نويسنده با سابقه ي علم مورد بحث،

3. و استفاده از مدارك و منابع دست اول

تا زماني كه پرسش اصلي پژوهش خود را از نظر روش پژوهش علمي تحليل نكرده ايد وارد نگارش طرح پژوهش نشويد. به عنوان مثال « محمد بن موسي بابا عمي » در كتاب خود ( در اصل رساله ي دانشگاهي ) تحت عنوان « مفهوم الزمن في القرآن الكريم » [9] به جهت يافتن پاسخ خود درباره ي چيستي مفهوم زمان در قرآن، اينگونه روش پژوهش رساله ي خود را تحليل مي نمايد. [10]

الف ـ ابتدا ماده ي زمان در قرآن كريم را « استقراء » كرده ،

ب ـ سپس ، با توجه به قاعده ي منطقي « الحكم علي الشيء فرع عن تصوره » اصطلاحات به دست آمده را تشريح نموده

ج ـ و در ادامه به تحليل روابط منطقي موجود ميان آنها مي پردازد.

توجه شود كه نويسنده در بخش اول ، با مشكل استقراء و نحوه ي آن مواجه بوده و در دو بخش ديگر مساله واجد بعد تفسيري مي گردد. تا در اين زمينه ها تامل ننموده ايد، پرسش خود را در قالب طرح تحقيق تشريح ننماييد.

از سوي ديگر در طرح پرسش تحقيق نيازمند توجه به تحقيقات پيشين مي باشيم. پيش از انجام پژوهش بايد بدانيم كه تا كنون چه سئوالاتي مطرح شده است. با اين كار:

1. حدود موضوع تحقيق مشخص مي شود. ( با پرسش تمركز بر مسأله حاصل مي شود. )

2. جلوي پرسش تكراري گرفته مي شود.

3. پرسش انتخابي ما در يك چشم انداز وسيع تري از پرسش هاي موجود ادراك مي گردد. [11]

اين مسأله كه آيا پرسش انتخابي ما مورد توجه ديگر انديشمندان بوده است و يا آنكه اساسا پرسشي نوين مي باشد، مساله اي بدون اهميت نيست. ضمن آنكه بسياري از متفكران بزرگ، با طرح پرسش هاي مهمي پيشنهادهاي خوبي به پژوهشگران ديگر ارائه نموده اند. يافتن اين پرسش ها تنها از طريق توجه به پيشينه ي تحقيق ميسر مي گردد. در اين مرحله ممكن است كه پرسش تحقيق خود را نيز تغيير دهيم.

همچنين برخي از پرسش ها بر پايه ي پاسخ به ديگر پرسش ها بنا نهاده شده اند. به عنوان مثال اين پرسش كه تفاوت ديدگاه مرحوم علامه طباطبايي و مرحوم آيت الله سيد محمد باقر صدر پيرامون تأويل قرآن چيست؟ مبتني بر يافتن پاسخ حداقل دو پرسش زير است:

1. ديدگاه علامه طباطبايي درباره ي تاويل قرآن چيست؟

2. ديدگاه آيت الله سيد محمد باقر صدر درباره ي تاويل قرآن چيست؟

همچنين بسياري از پرسش هاي كاربردي مبتني بر پرسش هاي پايه اي هستند. پيش از آنكه درصدد تأمل بر چگونگي عملي ساختن سنت هاي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در جامعه و نحوه ي قرار گرفتن آن در فرايند جامعه پذيري كودكان خود باشيم، مي بايد « سنت پيامبر اكرم » را به دقت شناخته و تشريح نماييم. ( دقت شود. )

ج ـ مرحله ي عملياتي كردن پرسش پژوهش:

مشكل اصلي دانشجويان در نگارش طرح تحقيق، اين است كه ايشان بدون انجام مرحله ي پيشين، به يكباره وارد نگارش طرح پژوهشي شده و ناگهان خود را با دهها مشكل نظري مواجه مي بينند. در اين حالت نگارش طرح پژوهشي از همان ابتدا محكوم به شكست است. لذا

1. موضوع يابي خود را به پرسش منتهي ساخته،

2. محتواي پرسش پژوهش خود را پرورانده

3. و سپس به نگارش طرح تحقيق بپردازيد.

هر تحقيقي طرح تحقيق متناسب خود را مي طلبد. از اين رو نمي توان و نبايد طرح تحقيق واحدي را به تمامي انواع پژوهش ها تعميم داد. با يادآوري اين نكته، در اين بخش يكي از شيوه هاي نگارش طرح تحقيق را پيشنهاد مي نماييم:

بخش هاي يك طرح تحقيق:

طرح پژوهشي خود را به ترتيب در سه بخش زير طراحي نماييد:

الف ـ كليات نظري طرح پيشنهادي:

شامل:

1. بيان مساله

2
. مرور تحقيقات پيشين

3. پرسش ها

4.فرضيه ها ( در صورت دارا بودن )

5. متغيرها ( در صورت دارا بودن آنها )

6. تعاريف

7. سازماندهي تحقيق

ب ـ روش شناسي:

شامل:

1. نوع پژوهش

2. نوع روش شناخت علمي بكار رفته در پژوهش

3. ابزار گردآوري داده ها

4. پيش فرض ها

5. محدوده ها و محدوديت ها

ج ـ اهميت بررسي:

شامل:

1. كاربرد پژوهش

2. مخاطبان پژوهش

3. نوآوري هاي پژوهش

در اين زمينه چند ملاحظه ي اساسي الزامي است:

آ‌. توصيه مي شود كه دانشجويان، طرح تحقيق رساله هاي دفاع شده را به شيوه اي نقادانه مطالعه نمايند. . به منظور انجام اين كار كافي است تا با مراجعه به دانشگاه، رساله هاي ممتاز مقاطع بالاي تحصيلي را در رشته ي مورد نظرتان مرور نماييد. نكات قابل توجه در آن رساله ها را يادداشت نموده و دستاورد آنرا در پژوهش خود مورد استفاده قرار دهيد. با آگاهي از نقاط ضعف كارهاي قبلي مي توان امكانات نگارش طرح تحقيق خود را گسترش داد. برخي از پژوهشگران، نقاط ضعف متداول طرح هاي پژوهشي را در شش محور خلاصه نموده اند. اين محورها را با پژوهش خود مورد مطالعه قرار دهيد:

1. مساله، بي اهميت است. ( مساله اي حاشيه اي است تا اصلي، شايسته ي پشتيباني مالي نمي باشد، دربردارنده ي آگاهي جديدي نمي باشد. )

2. حدود مساله مشخص نشده است. ( تمركز بر مساله موجود نيست، منطقا نويسنده نمي تواند در ابعادي چنين وسيع به مطالعه بپردازد. )

3. اهداف، فرضيه ها و سئوال ها بيش از حد گسترده تبيين شده اند. ( كلي گويي منجر مي شود كه مسأله ي تحقيق پيش از آنكه واقعي جلوه نمايد، امري آرماني و بدون قابليت عملي در نظر گرفته شود. كلي گويي منجر مي شود تا خواننده نتواند مراد از فرضيه ها و اهداف را در يابد. )

4. روش فاقد جزئيات است. ( روش كاملا تشريح نشده است. )

5. از يك طرح ساده براي بررسي يك مسأله ي پيچيده استفاده شده است. ( طرح پژوهش متناسب با مساله نيست. )

6. عدم بررسي متغيرهاي مساله و يا حذف نابجاي برخي از آنها. ( نويسنده بايد نشان دهد كه از وجود متغيرهاي نامربوط دخيل در بررسي آگاه است و توضيح دهد كه چگونه مي خواهد آنها را در طرح خود بگنجاند. )[12]

ب‌. نگارش طرح پژوهش نيازمند چندين بار ويرايش است. هيچگاه اولين كار خود را آخرين كار خود قلمداد ننماييد. ( حتما ) به منظور ارزيابي طرح تحقيق خود، نوشته ي خود را در معرض نقد افراد آگاه و علاقمند قرار دهيد. يكي از مهم ترين اشتباهات دانشجويان به عدم مشورت سازنده با دوستان علاقمند به موضوع در زمينه ي طراحي طرح پژوهش باز مي گردد. نگارش طرح پژوهش پس از انتخاب موضوع تحقيق و اطلاع از پرسش و مسأله ي خود مي باشد. بنابراين تا زماني كه پرسش تحقيق خود را نشناخته و حوزه ي كلي و جزئي مطالعه ي خود را مشخص نكرده ايد وارد نگارش طرح تحقيق نشويد.

پ‌. اجزاي طرح پژوهش نيازمند وجود هماهنگي مي باشند. بايد پرسش و پاسخ شما كاملا به هم مربوط باشند. به عنوان مثال در قبال اين پرسش كه « چه تفاوتي ميان مأخذ حكم فقيه با حكم قاضي موجود است؟ » نمي توان اين فرضيه را بيان نمود كه « مأخذ حكم فقيه با حكم قاضي در فقه شيعه با يكديگر متفاوت مي باشند. » زيرا هدف از فرضيه پاسخ پرسش است و نه تكرار آن و پرسش و پاسخ بايد به گونه اي مرتبط با يكديگر قرار گيرند كه سكوت بر آن جايز باشد. يعني انسان مطلع با شنيدن پرسش و پاسخ عرفا آنها را در ارتباط با هم بيابد. ( هر چند كه مي تواند از لحاظ مفهومي پاسخي نادرست به پرسش باشد. )[13] حال به تناسب ميان پرسش، فرضيه و عنوان اين پژوهش توجه نماييد:

عنوان پژوهش: « بررسي تاثير استفاده از وسايل كمك آموزشي بر پيشرفت يادگيري قرآن كريم دانش آموزان پسر مدارس راهنمايي تهران ـ 1380

پرسش پژوهش: آيا ميان استفاده از وسايل كمك آموزشي قرآن كريم با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پسر مدارس راهنمايي تهران ( در سال 1380 ) رابطه ي علي موجود است؟

فرضيه: ميان استفاده از وسايل كمك آموزشي قرآن كريم با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان پسر مدارس راهنمايي تهران ( در سال 1380 ) رابطه ي علي موجود است

متغيرها: متغير مستقل ( تاثيرگذار ) استفاده از وسايل كمك آموزشي / متغير وابسته ( تاثير پذير ) پيشرفت تحصيلي دانش آموزان

عنوان پژوهش شما بايد بيانگر همان موضوعي باشد كه مي خواهيد در بيان مساله طرح نماييد. متغيرهاي شما بايد دقيقا همان متغيرهايي باشند كه در فرضيه ي پژوهش تحليلي شما به كار رفته است واژگان تعاريف انتخابي شما بايد همان واژگاني باشند كه در پرسش و فرضيه ي شما به كار رفته اند. ( واژگاني تعريف نشوند كه اصلا ربطي به پژوهش مربوطه ندارند. ! ) ميان انتخاب محدوده ي پژوهش با محدوديت هاي فرا روي شما بايد تناسبي موجود باشد. ( سنگي را بر نداريم كه خود اعلام مي كنيم قادر به پرتاب آن نمي باشيم. ) و همه ي اين مسايل نيازمند هماهنگي با يكديگر مي باشند. هر چه اين هماهنگي بيشتر باشد، بر جنبه ي زيبايي شناسي كار شما افزوده خواهد شد.

نگارش عنوان پژوهش:

الف ـ پيش تر بيان كرديم كه تا زماني كه از « پرسش تحقيق » خود اطلاعي نداريد وارد ساخت عنوان پژوهش نشويد.

ب ـ با توجه به عرف رساله هاي پژوهشي بهتر است كه عنوان تحقيق از 16 كلمه فراتر نرود.

ج ـ در ساخت عنوان پژوهش از رساترين واژگان استفاده نموده و از حاشيه روي بپرهيزيد واژگان بكار رفته در عنوان بايد « تخصصي » و مرتبط با اصطلاحات دقيق علمي تنظيم گردد.

در صورتي كه مطالعه واجد جنبه ي « مقايسه اي » ( ميان دو نظريه، دو اثر، دو پديده و ... ) باشد، عنوان منعكس كننده ي طرفين و وجه مقايسه باشد. مانند:

« بررسي مقايسه اي عوامل پيشرفت و انحطاط جوامع در انديشه ي امام خميني و علامه طباطبايي »

د ـ عنوان ساخته شده را به دوستانتان بگوييد. سپس بررسي كنيد كه آيا آنچه آنها دريافته اند، همان مراد شما بوده است؟ يادتان باشد كه عنوان در فهرست هاي كتابشناسي قرار مي گيرد. بهترين عنوان پژوهش، عنواني است كه مخاطب خود را به سرعت به اصل موضوع منتقل نمايد. ( نياز به حضور فيزيكي پژوهشگر! و يا مطالعه ي تفصيلي پژوهش نباشد. )

ح ـ يك عنوان خوب بايد بتواند محدوده ي تحقيق را به روشني بيان نمايد. ( محدوده ي موضوع ، محدوده ي مكاني ، محدوده ي زماني ) در صورت لزوم مي توان از عنوان فرعي در داخل دو قوس ( ) و حروف ريزاستفاده نمود.

نگارش بيان مسأله:

الف
ـ در بخش بيان مسأله به تشريح پرسش اصلي پژوهش خود مي پردازيم. كسب چه معرفتي براي ما مطرح است؟ و جايگاه اين معرفت در قبال كارهاي انجام يافته كجاست؟

ب ـ همواره به ياد داشته باشيد كه اگر چه خود شما از موضوع با خبريد، اما آنرا براي خواننده اي مي نويسيد كه از طرح ذهني شما بي اطلاع مي باشد. لذا قدم به قدم جلو برويد.

ج ـ پرسش اصلي خود را در نظر بگيريد. آنرا حداقل در ده سطر توضيح دهيد. اين پرسش به چه معناست؟ در نگارش بيان مساله به مخاطب خود نشان دهيد كه به موضوع كاملا آگاهي داريد. بعد از اشاره اي مختصر به آنچه تا كنون صورت گرفته است ( ادبيات موجود ) ويژگي ها و مشخصات كار خود را در عباراتي كوتاه و با معنا بيان نماييد.

د ـ پس از نگارش اين بخش آنرا به دوستانتان نشان داده و از ايشان بخواهيد تا آنرا مورد مطالعه قرار دهند. آيا آنچه آنها از نوشته ي شما متوجه مي شوند، همان مراد و منظور ذهني شما بوده است؟ آيا آنها متوجه مراد شما مي شوند؟ در صورت منفي بودن پاسخ، تلاش نماييد تا مواردي را كه منجر به ابهام در درك مساله و يا خروج از آن مي گردد، شناسايي و بر طرف نماييد.

مرور تحقيقات پيشين:

الف
ـ تنها بر مهم ترين و شايسته ترين پژوهش هاي مرتبط با پژوهش خود متمركز شويد.

ب ـ اين بخش صحنه ي فضل فروشي نيست. به ارائه ي تنها اطلاعاتي بپردازيد كه مستقيما به موضوع مربوط مي شوند.

د ـ تحقيقات پيشين را با ترتيب موضوعي به صورتي تخصصي و كاربردي بيان نماييد. به عنوان مثال در پيشينه ي تحقيقي درباره ي مفهوم زمان در قرآن به چهار دسته مطالعات اشاره شده است:

1. مطالعات كلامي

2. مطالعات فلسفي ( كلاسيك / معاصر )

3. مطالعات ستاره شناسي.

4. مطالعات روانشناسي. [14]

توجه: از لحاظ كار پژوهشي، بررسي پيشينه ي تحقيق مقدم بر تدوين طرح تحقيق است. اما از نظر ارائه ي گزارش در رساله ي پژوهشي مي تواند پس از طرح تحقيق قرار گيرد. هر چه گزارش ما از پيشينه ي تحقيق جامع تر باشد، ضريب اطمينان به پژوهش ما بيشتر خواهد بود. مراد از پيشينه ي تحقيق ، رسيدن به پاسخي براي اين پرسش هاست: آيا در زمينه مورد نظر قبلا كاري انجام شده است؟ آيا پژوهشگران قبلي همان مساله را تشخيص داده اند؟ چگونه به حل مساله پرداخته اند؟ چه جنبه هايي از مساله به اندازه ي كافي پرورانده نشده است؟

مطالعه ي ادبيات نظري و سوابق پژوهشي مرتبط با مساله براي محقق فوايد بسياري را به همراه دارد:

1. اشراف بر موضوع تحقيق

2. جلوگيري از دوباره كاري

3. آشنايي با مفاهيم و اصطلاحات مشابه در ديگر تحقيقات

4. شناسايي روابط علت و معلولي

بهتر است كه بخش پيشينه ي تحقيق در صورت داشتن حجم بالاي مطالب آن ـ به صورت فصلي مجزا ، پس از طرح تحقيق آورده شود. در اين صورت اين بخش بر دو قسم است:

الف ـ كتاب شناسي مهم ترين آثار موجود. در زمينه ي مد نظر چه آثاري موجود است. مي توان آنرا فهرست وار و با ترتيب الفبايي بيان نمود.

ب ـ بيان خلاصه اي از مهم ترين نظريه هاي ياد شده.

شرايط يك پرسش و فرضيه ي مناسب:

شرايط يك پرسش خوب عبارت است از:

1. تا حد امكان پرسش واجد امري مجهول باشد. ( تا اصولا بحث پيرامون آن عبث نباشد. )

2. مجهول آن به شكل مناسبي معين و محدود شود. ( تا ذهن متوجه اصل موضوع شود. )

3. پرسش بر پايه ي شناختي مناسب و آگاهانه قرار داشته باشد.

توجه داشته باشيد كه:

الف ـ همه ي پژوهش ها داراي پرسش مي باشند. اما برخي از پژوهش ها دربردارنده ي فرضيه ي اوليه مي باشند.

ب ـ در پژوهش اصل بر پرسش محوري است و نه فرض گروي،

اما ويژگي هاي يك فرضيه ي خوب عبارتند از:

1. پاسخ صريح پرسش اصلي پژوهش باشد.

2. جمله ي خبري و به صورت مثبت بيان گردد. ( مي تواند در اسلوب قانون محدود شده نيز استعمال گردد. )

3. از ساختاري شفاف، ساده و قابل فهم برخوردار باشد.

4. از اصطلاحات علمي به شكلي دقيق و هدفمند استفاده شود.

5. قابل بررسي با روش معتبر و مناسب خود باشد.

6. در پژوهش هاي تحليلي متضمن روابط علي و معلولي مد نظر باشد.

7. ( در صورت لزوم ) فرضيه ي خود را بنا بر متغيرهاي مكمل به ديگر فرضيه ها پيوند دهيد.

تعاريف پژوهش:

در اين بخش واژگان اصلي پژوهش خود ( به ويژه اصطلاحات موجود در پرسش تحقيق، فرضيه و عنوان پژوهش ) را به صورت زير تعريف نماييد.

1. واژگان اصلي تحقيق خود را در يك فهرست بياوريد. ( در اثناي پژوهش، ممكن است كه بر تعداد آنها افزوده گردد. )

2. ابتدا معناي لغوي آنها را و سپس معناي اصطلاحي شان را، با استفاده از منابع و روش متناسب، فهم نماييد.

3. هيچگاه بخش تعاريف را به مجموعه اي از نقل قول هاي به هم چسبيده مبدل ننماييد. ابتدا مسايل را فهم نموده و سپس بيان نماييد. اگر بتوانيد موضوعي را از نوشته ي خود حذف نماييد و در ساختار مفهومي مباحث شما خللي ايجاد نگردد بحثي زايد در پژوهش شماست. توجه كنيد كه نيازي به پر حجم كردن بي مورد پژوهش نداريم. ملاك اصلي كيفيت كار است.

4. تنها به مواردي بپردازيد كه مرتبط با پژوهش شماست يكي از مشكلات دانشجويان در اين بخش به عدم توجه به اين نكته باز مي گردد كه منجر به تبديل حواشي بحث به متن اصلي مي شود.

5. در پايان تعريف، حتما تعريف منتخب تحقيق خود را به همراه حداقل دو مثال بيان نماييد. از اين طريق، پژوهش خود را بين ذهني مي نماييد.

محدوده ي تحقيق بر پايه ي محدوديت هاي فرا روي پژوهشگر:

الف
ـ معمولا پژوهش هايي كه بيش از اندازه گسترده و يا محدود باشند، فاقد كارايي مناسبي خواهند بود. حتما محدوده ي موضوع پژوهش خود را به دقت روشن نماييد.

ب ـ تعيين محدوده ي پژوهش بدون تعريف و توجه به محدوديت هاي پژوهشگر امكان پذير نمي باشد. هر چه خود را بهتر شناخته باشيم، محدوده ي پژوهش مناسب تري را انتخاب خواهيم نمود. از اين رو به پرسش هاي زير توجه نماييد: آيا داراي زمان كافي در امر پژوهش مي باشيم؟ آيا به كتاب هاي « لازم » براي پژوهش دسترسي داريم؟ آيا مسلط به زبان مورد نياز پژوهش هستيم؟ آيا امكانات مالي متناسب با موضوع انتخابي خود را داريم؟ اينها نمونه هايي از پرسش هاي قابل طرح درباره ي محدوديت هاي پژوهش مي باشند.

ج ـ در برخي از پژوهش ها اشاره به محدوده ي زماني ( مانند مطالعه اي تاريخي در دوران خلافت اموي، ) و مكاني ( مانند مطالعه اي در سطح دبيرستان هاي شهر تهران ) الزامي است.

اگر مطالعه ي شما به بررسي مقايسه اي تفكرات دو مفسر قرآن باز مي گردد، بايد به طور دقيق نام آنها و آثار مورد بررسي آنها را بيان نماييد. توجه داشته باشيد كه مرحوم علامه طباطبايي ( ره ) داراي دهها عنوان كتاب در حوزه هاي مختلف تفسيري، فقهي ، فلسفي و روايي است. اگر رساله ي شما به بررسي ديدگاه هاي ايشان در برخي از آثارشان مربوط مي شود، آنها را به صورت شفاف بيان نماييد. ( ضمن آنكه متوجه تناسب طرفين مورد مقايسه در پژوهش خود باشيد. )

پيش فرض هاي تحقيق:

پيش فرض ها عبارت از اصول و پايه هاي كلي اي هستند كه جريان شناخت را متاثر از خويش مي نمايند. در جريان اين پژوهش چه چيزهايي بديهي و از پيش مسلم تلقي مي گردند. هر چه پيش فرض هاي مورد پذيرش خود را بشناسيم، شناخت بهتري از خود به عنوان يك پژوهشگر و سمت و سوي تحليل هايمان خواهيم داشت. به عنوان مثال پيش فرض هاي تفسير در بيان آيت الله عميد زنجاني عبارتند از:

1. قرآن كلام خداست.

2. متن قرآن معجزه است.

3. قرآن شموليت و جاودانگي دارد.

4. قرآن داراي خلاقيت است.

5. براي معضلات انسان و جامعه در قرآن پاسخ و راه حل موجود است.

6. قرآن موجب تأسيس شريعت است. [15]

لذا با بيان پيش فرض هاي خود، در واقع شرايط فكري حاكم بر خويش را بيان نموده ايد. برخي پيش فرض ها به بديهيات عمومي ( مثلا ميان مسلمانان ) مبدل شده و برخي ديگر از پيش فرض ها شخصي ترند. ممكن است پيش فرض شخصي ( امر مسلم ) در نظر ديگران فرضيه ( امر محتمل ) تلقي گردد. شخصي كه با پيش فرض « صامت بودن » قرآن كريم وارد حوزه ي تفسير كلام الهي مي شود، بسيار متفاوت از مفسراني برجسته چون علامه طباطبايي ( ره ) مي انديشد. كه قرآن را كلامي ناطق مي دانند.[16] اين مثال نشان مي دهد كه بايد در قبال پيش فرض هاي خود در پژوهش بيدار و آگاه باشيم. چرا كه در موارد بسياري بر جهت گيري كلي پژوهش ما تاثير قاطعي بر جاي مي گذارند. يك محقق در مطالعه ي مفهوم زمان در قرآن، با بيان اين پيش فرض ها به عنوان اعتقاداتش كه به اندازه ي يك چشم بر هم زدني نسبت به آنها ترديد ندارد، آنها را چنين مي شمارد:

1. خداوند متعال خالق زمان و مكان بوده و نسبت بدان داناتر از انسان هاست. 2. خداوند متعال در زمان نمي گنجد و هر گونه پژوهشي در اين زمينه ناكام و نادرست است. 3. قرآن كريم اصلي ترين و تنها منبع شناخت مفهوم حقيقي زمان است. 4. زمان در نزد خداوند بسيار بلند مرتبه بوده و بارها مورد سوگند الهي در قرآن و نيز در احاديث قدسي قرار گرفته است. 5. جز خداوند متعال، همه چيز در تحت سنن هستي قرار مي گيرند و از زمره ي اين سنن زمان مي باشد. [17]

بيان روش و ابزار بكار رفته در تحقيق:

هر تحقيقي روش متناسب با خود را مي طلبد. اعتبار يك پژوهش و در حقيقت اعتبار علم منوط به شيوه ي روش شناخت آن باز مي گردد. اين پرسش كه از چه راهي به پاسخ صحيح پژوهش خويش نايل مي شويم، از زمره ي بنيادي ترين مباحث هر پژوهشي است. علامه عسكري به زيبايي به توصيف روش خود درباره ي بررسي اصول عقايد اسلامي از قرآن پرداخته و با اشاره به آنكه اصول عقايد اسلامي ـ در كتابش ـ برگرفته از آيات روشن قرآن كريم است، مي نويسد كه در شناخت بهتر تفسير آيات الهي به سه گونه از انواع تفسير قرآن اعتماد نموده است. به جهت آشنايي بيشتر، بخشي از روش شناسي وي را بيان مي نماييم:

1. تفسير روائي: تفسير آيات به وسيله ي روايات، مانند آنچه سيوطي در تفسير ( الدر المنثور ) و بحراني در تفسير ( البرهان ) خود آورده اند. جز آنكه من، تنها به رواياتي كه صحتش را پذيرفته ام ، اعتماد كرده ام، در حالي كه سيوطي هر روايتي را كه به دستش رسيده، در تفسير خود آورده است. آنگونه كه برخي از روايات منقوله، برخي ديگر را نقض مي كند. بدين سبب پاره اي از رواياتش را در اين كتاب نقد و بررسي كرده ام. در مراجعه به كتاب هاي حديث، احاديث مورد اعتمادم را از همه ي كتب معتبر مسلمانان اعم از صحاح و مسانيد و سنن و غيره بر گرفتم و به اخذ حديث از مكتب خاصي بسنده نكردم. گاهي نيز به بررسي تطبيقي و مقارن بين حديثي با حديث ديگر پرداخته و ديدگاهي را كه بر يكي از دو حديث اعتماد كرده، با رأي ديگر مقايسه و با اشاره به صاحب رأي ، برداشت خود را با آوردن دليل، تقويت و اثبات كرده ام. در فهم و درايت حديث، تا سده ي ششم هجري را برگزيدم. اين روش در مبحث : ( امامان اهل بيت براي شناخت حديث ميزانها نهاده اند ) در جلد سوم معالم المدرستين آمده است.

2. تفسير لغوي: تفسير آيات با اشاره به معناي واژه ها و اصطلاحات ، بدانگونه كه سيوطي در رواياتش از ابن عباس و غير او آورده است و چون دانشمندان لغوي گاهي با آوردن معناي حقيقي و مجازي كلمه، بحث را به درازا مي كشند، از اين روش دوري گزيدم و آن معنايي را آوردم كه با سياق آيه سازگار است.

3. تفسير موضوعي. تفسير آيات يك موضوع در كنار هم، مانند فقهاء كه در تفسيرشان از آيات احكام آورده اند.. هر سه روش تفسيري مذكور، همان روش درستي است كه از امامان اهل بيت عليهم السلام روايت شده است. چون اكثر آيات قرآن مجيد، بيش از يك مقصود را در خود دارد، از الفاظ آيات فقط آن بخشي را كه ويژه و مربوط به بحث مي شود ، آورده و غير آنرا ترك كردم تا جمع بندي مطالب براي دانشجويان آسان گردد...[18]

l به آگاهي نويسنده در خصوص روش كارش توجه نماييد.

l به هماهنگي روشي وي توجه نماييد.

l به نحوه ي تمركز وي بر موضوع مورد پژوهش و اجتناب از حاشيه روي توجه كنيد.

يكي از اشتباهات رايج دانشجويان اين است كه مباحث روش شناسي خود را با يك عبارت كوتاه مانند « روش ما مطالعه ي كتابخانه اي است » مختصر نموده و هيچ توضيحي را درباره ي شيوه ي مطالعه ي خود و نحوه ي بررسي اسناد پژوهشي شان ارائه نمي نمايند. ( همچنين گاه ديده مي شود كه دانشجو در جايي كه مي تواند از روش هاي تركيبي استفاده نمايد، پژوهش خود را محدود به يك روش خاص نموده است. )

بنايراين توصيه مي شود كه در اين بخش از نگارش طرح تحقيق، ابتدا موضوع يا موضوعات پژوهش خود را مشخص نموده، ( رفتار دانش آموزان يك مدرسه؟ اعراب قرآن؟ ديدگاه علامه طباطبايي؟ اخبار تاريخي؟ تفسير قرآن؟ و ... ) سپس مناسب با موضوع تحقيق، منابع شناختي ايشان را بيان داشته و روش منتخب خود در قبال منابع فوق را بيان نماييد. توجه داشته باشيد كه مهم ترين موارد ارزيابي رساله ي شما به صحت روش انتخابي آن باز مي گردد.

همچنين در اين بخش ابزار و وسايل مورد نياز پژوهش ( و در برخي از پژوهش هاي عملي، نوع پرسشنامه ) بيان مي شود. در جريان پژوهش، اگر از پرسشنامه استفاده كرده باشيد، نمونه اي از آنرا در ضميمه ي كليات طرح پژوهشي بياوريد. ( گاه نمونه اي از آنرا در پايان رساله ي پژوهشي مي آورند. ) در ادامه نوع مطالعه را بيان نماييد.

اهميت پژوهش:

در بخش سوم طرح تحقيق، ( بخش اول كليات نظري طرح پيشنهادي و بخش دوم روش شناسي بود. ) به بيان اهميت پژوهش خود مي پردازيم. چرا اين پژوهش را انجام مي دهيم؟ چه افراد و يا مؤسساتي از پژوهش ما استفاده مي نمايند؟ آيا پژوهش فوق مورد حمايت سازماني بوده است؟ در صورت پاسخ مثبت، هدف از توجه سازمان مربوطه به اين پژوهش چه مواردي مي باشد؟ توجه داشته باشيد كه هر چه اهداف به درستي مشخص و آگاهانه ( بر اساس نياز جامعه ) در نظر گرفته شوند، بر ارزش پژوهش افزوده خواهد شد.

بهتر است كه دانشگاه ها نگارش بخش تبيين نوآوري پژوهش را رسما بر عهده ي اساتيد راهنما بگذارند. اين مسأله منجر به جدي شدن پژوهش ها و الزام دانشجويان به انتخاب موضوعات اساسي تري خواهد شد.

سازماندهي پژوهش

سازماندهي پژوهش يكي از مهم ترين قسمت هاي پژوهش شماست. در اين زمينه به مسايل زير با دقت توجه نماييد: صرف نظر از صفحات تعريف شده در آيين نامه ي پژوهشي هر دانشكده اي، معمولا پژوهش هاي دانشگاهي را مي توان در يك تقسيم بندي كلي به سه بخش تقسيم نمود.

الف. كليات طرح تحقيق

كليات طرح تحقيق مشتمل بر دو قسمت است:

1. طرح تحقيق ( بخشي كه اكنون درباره ي آن سخن مي رانيم )

2. پيشينه ي تحقيق

ب ـ بدنه ي اصلي موضوع مورد بررسي

طراحي اجزاي اين قسمت متناسب با موضوع مورد نظر مي باشد. به عنوان مثال در صورتي كه شخصي درصدد بررسي روش تفسيري مرحوم علامه طباطبايي ( ره ) باشد، مي تواند آنرا در اين بخش ها كه به طبع داراي زير شاخه هاي ديگري خواهند بود، تعريف نمايد. ( توجه نماييم كه سازماندهي پژوهش بايد مبتني بر پرسش پژوهشگر باشد. )

بخش 1. شرح حال زندگي علامه طباطبايي

بخش 2. بررسي روش هاي تفسيري رايج در جهان اسلام در دوران علامه طباطبايي

بخش 3 ويژگي هاي تفسيري علامه طباطبايي

بخش 4. تاثير روش تفسيري الميزان بر سير تفسيرنگاري پس از خود.

ج ـ نتيجه گيري

اين بخش صرفا به بيان نتيجه ي گزارش تحقيق اختصاص داشته و متضمن پاسخ پرسش هاي اصلي پژوهش مي باشد.

توجه: در بخش ضمائم تحقيق كه پيش از فهرست منابع ( كتابنامه ) آورده مي شود، به اقتضاي مطالب تحقيق، اسناد، جداول، تصاوير، نمونه هايي از پرسشنامه و نظاير آنها بيان مي شوند.

[1] اين نوشتار با تغييراتي، برگرفته از مقاله اي به همين نام از نويسنده مي باشد كه انشاء الله بزودي در فصلنامه ي وزين « پيام جاويدان » به چاپ خواهد رسيد.

[2] محمد تقي جعفري: 1377. تكاپوي انديشه ها. ( تنظيم و تدوين ) علي رافعي. تهران ( چاپ چهارم ) دفتر نشر فرهنگ اسلامي، ج 1، ص 255. در اين منبع پاسخ مرحوم علامه جعفري به شرق شناس فوق آورده شده است.

[3] ر.ك: علي كوراني: 1379. تدوين قرآن. ( ترجمه ) سيد محمود عظيمي. تهران ( چاپ اول ) انتشارات سروش با همكاري مؤسسه فرهنگي طه، ص 75 الي 117. ( بررسي تحريف قرآن در منابع سنيها )

[4] ر.ك: علي كوراني: 1379. جسم انگاري خدا از نگاه شيعه و سني. ( ترجمه ) سيد محمود عظيمي. تهران ( چاپ اول ) مؤسسه فرهنگي طه، ص 54 الي 73. ( وهابيت و جسم انگاري)

[5] علامه محمد تقي جعفري ره مي نويسد: « خدمت علماء و فقهاي تشيع به اسلام، يك گرايش و علاقه ذاتي است. يعني آنان در اصول و مباني اسلامي كوشش فراوان مي كنند و بر رواج آن در دنيا علاقمندند و عشق مي ورزند. » ( محمد تقي جعفري: 1377،تكاپوي انديشه ها، ج 1، ص 494 ) داشتن علاقه دروني به موضوع پژوهش مورد تاكيد همه آثار مربوطه بوده است. به جهت مطالعه نمونه اي از آنها ر.ك: فرامرز رفيع پور:. 1381 موانع رشد علمي ايران و راه حل هاي آن. تهران ( چاپ اول ) ، شركت سهامي انتشار، ص 187 الي 190. ( مطالعه اين بخش از كتاب فوق به همه دانشجويان توصيه مي شود. ) ، رجاء وحيد دويدري: 2002. البحث العلمي أساسياته النظرية و ممارسته العلمية. دمشق ( الطبعة الاولي )، دارالفكر، ص 403. ، دانالد آري، لوسي چسر جيكوبز: 1380. روش تحقيق در تعليم و تربيت. ( ترجمه ) وازگن سركيسيان و ديگران. تهران ( چاپ اول ) مركز تحقيقات ، مطالعات و سنجش برنامه اي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، ص 69. ، محمد سعيد جمال الدين: 2002. مناهج البحث و المصادر في الدراسات الاسلامية و العربية . القاهرة ( الطبعة الخامسة ) ، دار القلم للنشر و التوزيع، ص 42.

[6] محمد تقي جعفري: 1377، تكاپوي انديشه ها، ج1، ص 535.

[7] ر.ك: ترز ال بيكر: 1377. نحوه انجام تحقيقات اجتماعي. ( ترجمه ) هوشنگ نايبي. تهران ( چاپ اول ) انتشارات روش، ص 125 وي منابع موضوع يابي را عبارت از منابع منتشر شده ( كتاب، مجلات، نشريات، روزنامه ها )، طرح هاي تحقيق جاري، مجموعه اطلاعات از قبل موجود به همراه ياري محققان ذيربط كه در زمينه موضوع مورد نظر كار كرده اند، افراد خودي كه با محيط يا موردهاي تحقيق آشنا هستند و دوستان روشنفكر كه محقق مي تواند به راحتي پاي صحبت پربار آنها بنشيند، مي داند.

[8] طاهره صفار زاده: 1380. ترجمه ي مفاهيم بنيادي قرآن مجيد. ( فارسي و انگليسي )، تهران ( چاپ دوم ) مؤسسه فرهنگي جهان رايانه كوثر، ص13 و 14 .

[9] محمد بن موسي بابا عمي: 2000. مفهوم الزمن في القرآن الكريم. بيروت ( ط 1 ) دار الغرب الاسلامي.

[10] همان منبع، ص 13.

[11] با نقش تحقيقات پيشين در انجام يك پروژه تحقيقي مقايسه نماييد در: دانالد آري، لوسي چسر جيكوبز: 1380، ص 88 ـ 90

[12] ر.ك: ، دانالد آري، لوسي چسر جيكوبز: 1380، روش تحقيق در تعليم و تربيت، صص 617 ـ 618.

[13] در علمي كه به قاضي حاصل مي شود با علمي كه فقيه به دست مي آورد، تفاوت موجود است. بعضي مي گويند قاضي بايد به علم خود عمل كند از هر دليلي كه به وجود بيايد. در صورتي كه مأخذ احكام فقيه بايد از طرق معتبر شرعي باشد، نه ظني مطلق و ذوقي محض. ر.ك: محمد تقي جعفري: 1377، تكاپوي انديشه ها، ج1، صص 366 ـ 377.

[14] محمد بن موسي بابا عمي 2000مفهوم الزمن في القرآن الكريم ،: ، صص 19 ـ 20.

[15] ر.ك: عباسعلي عميد زنجاني: 1379، مباني و روش هاي تفسير قرآن. تهران ( چاپ چهارم ) سازمان انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ص 20 الي 23.

[16] يكي از مباحث جريانات روشنفكر مآبانه در ايران و بلكه در جهان اسلام، متاثر از روش شناسي علم غربي، تاكيد بر « صامت بودن قرآن » به عنوان يك پيش فرض بوده است. هر پيش فرضي داراي تبعات نظري ديگري مي باشد. يكي از نتايج اين پيش فرض پذيرش عدم ثبات براي مفاهيم ديني خواهد بود. كه خود دربردارنده پيامدهاي نظري ديگري است. ر.ك: عبدالله جوادي آملي: 1378. شريعت در آينه معرفت. ( تنظيم و ويرايش ) حميد پارسانيا، تهران ( چاپ دوم ) ، مركز نشر اسراء ، ص 136 ( وحي و شريعت ناطق ) ، ص 145 ( ثبات و بازسازي دين ) ، نيز: سيد محمد حسين حسيني طهراني: 1410 ق . نور ملكوت قرآن مشهد ( چاپ اول ) انتشارات علامه طباطبايي، ج 1، ص 107 ( آيات داله بر آنكه قرآن واضح، روشن و بدون ابهام است. ) هر دوي اين آثار در واكنش به اين نوع از ديدگاه ها نگاشته شده اند.

[17] محمد بن موسي بابا عمي 2000 مفهوم الزمن في القرآن الكريم ، ص 11.

[18] سيد مرتضي عسكري: عقايد اسلام در قرآن كريم.، صص 12 ـ 13. به جهت آشنايي بيشتر با روش علامه عسكري به ويژه در نقد متون تاريخ اسلام ر.ك: رمضان محمدي: بهار و تابستان 1382. ( مقاله ) علامه سيد مرتضي عسكري و نقد متون تاريخ اسلام. فصلنامه اطلاع رساني پژوهشي پژوهش حوزه. سال چهارم، شماره شماره 13 و 14، ص 264 الي 285.
منبع:گروه علمی پژوهشی آی اس آی
 
آخرین ویرایش:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
طريقه نگارش چکيده مقاله برای ارائه در نشريات بين المللی

طريقه نگارش چکيده مقاله برای ارائه در نشريات بين المللی

چکيده‌ مقاله:
در مجلات‌ علمی‌، چکيده‌ مقاله‌ هم‌ معنی‌ خلاصه‌ است‌. اما در لغت‌ نامه‌ اين‌ دو معنا تعريفی‌متفاوت‌ دارند. ‌بعضا در متون‌ علمی‌ هر دو به‌ يک‌ معنی‌ بکار می‌ روند. بطوريکه‌ بعضی‌ مجلات‌ از يک‌ لغت‌ برای‌ هر دو مفهوم‌ استفاده‌ می‌نمايند، البته‌ اين‌ روش‌ فراگير نيست‌ و بسياری مجلات بين چکيده و خلاصه مقاله تمايز قائل هستند. (معمولا چکيده مقاله ای که قبل از ارسال اصل مقاله برای يک مجله ارسال ميگردد، چکيده مقاله پيشين ناميده ميشود که با چکيدهای که در پايان مجلات آورده ميشود چکيده پسين تفاوت اساسی دارد).
چکيده‌ مقاله‌ قسمتی‌ است‌ که‌ خواننده‌ بعد از جذب‌ شدن‌ توسط‌ عنوان‌ مقاله‌ به‌ آن‌ نگاه‌ کرده‌ و آنرا می‌خواند، ‌ چکيده‌ علاوه‌ بر کوتاه‌ بودن‌ بايد بطور معنی‌ داری‌ خلاصه‌ شده‌ و حاوی‌ مطالب‌ اصلی‌ و مهمترين‌ يافته‌ های مسلم‌ مقاله‌ باشد.
بايد به‌ مجله‌ای‌ که‌ می‌ خواهيد برای‌ آن‌ مقاله‌ بفرستيد نگاه‌ کرده‌ و طول‌ متوسط‌ چکيده‌ ها رااز آن‌ استخراج‌نمائيد، علاوه‌ براين‌ بايد به‌ قسمت‌ "توضيحاتی‌ برای‌ نويسندگان‌" رجوع‌ کرده‌ و اگر قوانين و ضوابط‌ خاصی‌ برای‌ نوشتن‌ چکيده‌ در آن‌ ذکر شده‌ آنرا رعايت‌ نمائيد. مثلا معمولاً گفته‌ می‌ شود که‌ چکيده‌ بايد بين‌ صد تا صد و پنجاه کلمه‌ باشد .
چکيده‌ بايد حاوی‌ بخشهای زير باشد:
- حقايق‌ واصول‌ بکار برده‌ شده‌
- روشها
- نتايج‌ اصلی‌
- اهميت‌ نتايج‌ و تعبير و تفسير آنها
چکيده‌ مقاله‌ بايد حاوی‌ مطالب‌ و حقايق‌ يافت‌ شده‌ در کار تحقيقی‌، و مهمترين‌ نتايج‌ و ميزان‌ اهميت‌ کار انجام شده بوده‌ ومعنی‌ هر يک‌ از يافته‌ ها را بيان‌ نمايد. نبايد در چکيده‌ مطالبی‌ رابيان‌ نمود که‌ در مقاله‌ نيامده‌ است‌ بلکه‌ بايديافته‌ های‌ مرتبط بامقاله‌ را در برداشته‌ و دقيق‌ باشد .
نبايد در قسمت‌ چکيده‌ از عباراتی‌ مثل‌ "اهميت‌ يافته‌ ها در اين‌ مقاله‌ بحث‌ شده‌ است‌..." استفاده‌ نمود زيرا اين‌عبارت‌ و نظاير آن‌ هيچگونه‌ اطلاعاتی‌ را به‌ خوانندگان‌ نمی‌ دهند و غير مفيد هستند و فقط محدوديت استفاده از کلمات را برای شما بيشتر می کنند.(سقف150کلمه)- . بجای‌ اينها بايد يافته‌ ها راذکر نموده‌ و بيان‌ کنيد که‌ چرا اين‌ يافته‌ ها مهم‌ هستند .

چهار جزء اصلی‌ هر چکيده‌ عبارتند از :

1
- يافته‌ هايتان‌ ، يا چيزی‌ که‌ قصد يافتن‌ ‌ آنرا داشته‌ايد. اين‌ موضوع‌ ممکن‌ است‌ قبلا در قسمت‌ عنوان‌مقاله‌ ذکر شده‌ باشد.
2 - اگر روشهای‌ بکار برده‌ شده‌ در کار تحقيقی‌ جالب‌ هستند توضيحی‌ راجع‌ به‌ آنها ذکر کنيد در غير اينصورت لزومی‌ به‌ اينکار نيست‌ .
3 - نتايج‌ اصلی‌ کار را همراه‌ با تعابيراصلی آنها بصورت شفاف وواضح ذکرکنيد.هرگزنبا يد از توصيفات‌ مبهم‌ استفاده‌ نمائيد. تعبير و تفسير‌ از نتايج‌ را براساس‌ اهميت‌ ، کاربرد و استنباط‌ از آنها ذکر نمائيد .
4-حجم يک چکيده نبايد بيش از 150کلمه باشد.

هر يک‌ از موارد فوق‌ را حداکثر در چند جمله‌ ذکر نموده‌ و از کلمات اختصاری‌ که در متن‌ استفاده‌ نموده‌ايدو يا خود آنها را مخفف‌ کرده و به اختصار آورده ايد، در قسمت‌ چکيده‌ استفاده‌ ننمائيد. در چکيده‌ از اشکال‌ و جداول‌ استفاده‌ ننموده‌ و به‌آنها آدرس‌ هم‌ ندهيد. از عبارات‌ ساده‌ و مسلم‌ همراه‌ با مقادير و اعداد استفاده‌ کنيد. مثلا بنويسيد:"هشتادوشش‌ درصد ( 86%) بيماران‌ بعد از درمان‌ سلامت‌ خود را به‌ دست‌ آوردند "
در چکيده جملات‌ را طوری‌ ننويسيد که‌ نياز باشد به‌ منبعی‌ آدرس‌ بدهيد ولی‌ اگر لازم‌ شد که‌ درچکيده‌ به‌ منبعی‌ آدرس‌ دهيد بايد تمام‌ مشخصات‌ منبع‌ يعنی‌: زمان‌ چاپ‌ ، نام‌ نويسندگان،‌ نام‌ مجله‌ و غيره‌ راذکر کنيد .
دانشگاه علوم اقتصادی​
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
راهبردهای مقاله نویسی و تدوین سمینارها

راهبردهای مقاله نویسی و تدوین سمینارها

ناقدین: باکویی،فاطمه - زنده روح،ساره

نشریه: اطلاع رسانی و کتابداری » کتاب ماه علوم و فنون » آبان 1387 - شماره 107

عنوان کامل : راهبردهای مقاله نویسی و تدوین سمینارها
چکیده :

00001.jpg
.
.
.

:gol:
 

پیوست ها

  • راهبردهای_مقال&#16.pdf
    105.9 کیلوبایت · بازدیدها: 0

شهید یوسف الهی

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
سلام
ببخشید من یسوال دار نحوه ارجاع دادنت صویر چجوریه؟
تصاویری که از سایت ها گیر میاریم باید اسم عکاس بنویسیم یا اسم سایت...
تصاویری که از سایت مشخصی پیدا نکردیم مثلا از توی وبلاگ ها پیدا کردیم چکار کنیم
ممنون
 

chobina

عضو جدید
سلام
ببخشید من یسوال دار نحوه ارجاع دادنت صویر چجوریه؟
تصاویری که از سایت ها گیر میاریم باید اسم عکاس بنویسیم یا اسم سایت...
تصاویری که از سایت مشخصی پیدا نکردیم مثلا از توی وبلاگ ها پیدا کردیم چکار کنیم
ممنون

سلام
ادرس سایت یا وبلاگ در زیر تصویر یا در قسمت منابع کافی هستش... ولی اگه از فرد خاصی تصویرها رو گرفته باشین در این صورت اسم فرد و صاحب اثر رو می نویسین...
مثل https://fa.wikipedia.org
 

hastia89

عضو جدید
سلام دوستان. در مقاله ی انگلیسی در قسمت literature review باید چی نوشته بشه؟
 
بالا