اشوزرتشت نخستین پیام آور دموکراسی و حقوق بشر در جهان

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز




ای مردم بهترین سخنان را به گوش هوش بشنوید و با اندیشه ای روشن و ژرف بینی آنها را بررسی کنید . هر مرد و زن راه نیک و بد را شخصا برگزیند ، پیش از فرا رسیدن روز واپسین همه به پا خیزید و در گسترش آیین راستی بکوشید .
یسنا ۳۰ بند ۲
جهان امروز با آزاد اندیشی و حقوق بشر اداره می شود ، رهبران اکثر ممالک دنیا بر اساس دموکراسی ، کشور خود را اداره می کنند که همانا تصمیم گیری مردم هر سرزمین بر سرنوشت کشور خود می باشد .
حال اگر به گفته ی پیامبر بزرگ آریایی اشوزرتشت اسپیتمان که در بالا آمده است نگاهی بیاندازیم ، خواهیم فهمید که این مرد بزرگ اندیشمند در هزاران سال پیش و پیشتر از یونانیان بر این نکته تاکید بسیار داشته اند .
اگر بخواهیم موشکافانه به تحلیل یسنا ۳۰ بند ۲ از گاتهای اشوزرتشت بپردازیم در می یابیم که ایشان تمام مردم جهان و نه فقط ایران را
( چرا که می فرمایند : « ای مردم » و اشاره ای به مردم خاصی ندارند . ) دعوت می کنند که « بهترین گفته ها را »
( توجه داشته باشید که ایشان می فرمایند : « بهترین گفته ها » یعنی هر گفته ای را نیز نباید گوش داد . ) « به گوش هوش بشنوید »
( بدین معنی که وقتی قرار است بهترین سخنان را بشنوید باید با دقت و هوشیاری تمام و خرد ورزانه آن سخن را شنید . )
« و با اندیشه ای روشن و ژرف بینی آنها را بررسی کنید . »
( در اینجا اشوزرتشت به اندیشه ای روشن اشاره می کنند که همانا بدون تعصب و غرض ورزی به مسائل نگاه کردن است و می بایست که موشکافانه بهترین سخنان را بررسی کرد . )
جالب توجه ترین بخش این یسنا اینست که اشوزرتشت می فرمایند: « هر مرد و زن راه نیک و بد را شخصا برگزیند » ، که در این بخش ایشان بسیار روشن و واضح به برابری مرد و زن در خرد داشتن ، اندیشیدن ، حقوق بشر و دموکراسی اشاره می فرمایند ، که هر کسی چه زن و چه مرد آزاد است که با اندیشیدن درست راه نیک و بد را خویش تمیز دهد .
چه زیبا و هوشمندانه سخن خودشان را به پایان می رسانند که : « پیش از فرا رسیدن روز واپسین همه به پا خیزید و در گسترش آیین راستی بکوشید . »
اشوزرتشت با این نتیجه گیری اندیشمندانه شان به ما یادآور می شوند ، آن زمان که راه نیک را از بد تشخیص دادید ، کوشش کنید که هر شخص به نوبه ی خود آیین راستی را که دریافته است گسترش دهد تا انسانهای دیگر نیز از آن بهره مند شوند ، سخنی که در دنیای امروز از بلندگوهای مختلف جهانی ، بسیار می شنویم که هر آنچه نیک است و به درد بشریت می خورد را فرا گیرید و به دیگران نیز آموزش دهید تا آنها نیز زندگیشان را نیک گردانند .
می بینید که به هیچ عنوان اشوزرتشت نظر خود را تحمیل نمی کنند و نمی گویند که در گسترش آیین من بکوشید . و سخنی دیگر از اشوزرتشت که آزادی خواهی ، حفظ حقوق بشر و دموکراسی در آن به روشنی دیده می شود :
ای خداوند خرد هنگامی که در روز ازل جسم و جان آفریدی و از منش خویش نیروی اندیشیدن و خرد بخشیدی ، زمانی که به تن خاکی روان دمیدی و به انسان نیروی کار کردن و سخن گفتن و رهبری کردن عنایت فرمودی ، خواستی تا هرکس به دلخواه خود و با کمال آزادی ، کیش خود را برگزیند.
یسنا ۳۱ بند ۱۱
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
جان هینلز با اسناد به سنتهای مذهبی زرتشتی و شواهد تاریخی، می نویسد: دین زرتشت را باید نخستین دین حقوق بشر خواند. در گاتها آمده است که رهبران دنیایی ممکن است قوی و زورمند بنمایند ولی نیروی راستین را تنها آن رهبرانی دارند که «اشو» باشند و در کارها با خرد رایزنی کنند، و به راستی و داد بگروند. قدرت راستین در اشا است. «خشتراوئیریا» یا توان دربرگیرنده اهورامزدا تنها توان سازنده و دادگستر است. قدرت ویران کننده از دید و سنت زرتشتی، توان راستین نیست. بازتاب همین باورها بود که کورش هخامنشی درباره اسراء نیز انسانی برخورد کرد و بنابر گل نبشته ها، مزد آنان را به طور کامل می پرداخت. کورش، مردم کشورهای مفتوحه را در پرستش خدایان خود، آزاد می گذاشت، حتی به معابد آنان می رفت و خدایانشان را نیایش می کرد. بر روی استوانه ای که در آغاز سده اخیر در کندوکاوهای بابل (جنوب عراق) پیدا شد و وابسته به سال 539 پیش از مسیح است،

هویت فردی، دینی و اجتماعی در دین زرتشت
یکی از ویژگیهای زیستن طبق قانون اشا، کوشش پویا در راه پیشرفت و رسیدن به رسایی است. تنبلی، اهریمنی و ناپسند است. خرداهورایی، راستی و توان اخلاقی، از آن کسانی است که برای آبادانی جهان کار می کنند. در همه ی کوششها باید دلها را از دشمنی، خشم و دروغ به دور نگاهداشت و راستی و مهر را گسترش داد. گاتها سفارش می کنند که نیکان باید با هم یگانه شوند، و راهبرانی برگزینند که در اشا پایدار باشند، با دانایی کار کنند، و در راه تازه کردن جهان، گام بردارند.

منبع ترک دنیا و توصیه به شادی
دین زرتشت با رهبانیت و ترک دنیا، ازدواج نکردن و ریاضت، مخالف است. آرمان زندگی شادی و خوشبختی است که با کوشش در این جهان، با رسایی مینویی (کمال معنوی)، از راه سازندگی و دهشمندی به دست می آید. برای شادی باید کوشید تا برابر با قانون اشا، بین تن و روان از یک سو و بین فرد و اجتماع از سوی دیگر هم آهنگی به وجود آورد. دین زرتشت روی سه هویت فردی، هویت دینی، و هویت اجتماعی، تکیه دارد. هر زرتشتی، در نماز روزانه برای رئیس و افراد خانواده نمانا (nemana)؛ ده ویس (vis)؛ قبیله زنتو (zantu)؛ سرزمین یا کشور دهیو (dahyu)؛ و رهبران پاک و راست رتو (ratu)؛ و همه نیاکان اشوان دعا می کند. خوشبختی «اوستا» برای کسانی است که به گروه اشوان می پیوندند. زندگی جایگاه نبرد خوبی و بدی است و اشوان باید برای نیکویی و اشوایی کوشش و مبارزه کنند.


پرهیز از خشونت طلبی
دین زرتشت «مبارزه جویی اخلاقی» را سفارش و «مبارزه جویی بدنی» را محکوم می کند. در این مبارزه هیچ گاه نباید دین راستی را کتمان کرد حتی اگر، خطر نابودی وجود داشته باشد. مبارزه اخلاقی، نخست باید در درون انسان صورت گیرد. پس از پیروزی انسان بر نفس بدی، برای راهنمایی دیگران می توان اقدام کرد.

خودسازی مقدم بر جامعه سازی
خودسازی مقدم بر جامعه سازی است. وسواس ایرانیان زرتشتی در پاک نگاهداشتن آب، خاک، هوا و آتش، زبانزد یونانیان بوده است. هرودوت و گزنفون درباره آن قلمفرسایی کرده و نوشته اند که ایرانیان هیچ چیز آلوده و کثیفی را در آب نمی ریزند و در پاک نگاهداشتن خاک و زمین مراقبت می کنند.
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
اخلاق زرتشتی از دیدگاه ویل دورانت

ویل دورانت می نویسد: چون پیروان دین زردشت جهان را به صورت میدان مبارزه ی میان خیر و شر تصور می کردند، با این طرز تصور خویش، در خیال، محرک نیرومندی بیرون از قوانین طبیعت مقرر می داشتند که فرد را به کار نیک تشویق می کرد و ضامن اجرای آن بود. نفس بشری را نیز، مانند صحنه ی جهان، نبردگاه ارواح پاک با ارواح پلید می دانستند؛ به این ترتیب، هر کس در نظر ایشان سربازی بود که خواه ناخواه در صف خدا یا در صف شیطان می جنگید، و هر کار که به آن برمی خاست یا از آن خودداری می کرد، خود به خود، به تقویت دستگاه اهورمزدا یا دستگاه اهریمن می انجامید. با این فرض که انسان برای رسیدن به اخلاق نیک محتاج به تکیه گاه فوق طبیعی باشد، باید گفت که جنبه ی اخلاقی دین زردشت عالی تر و شگفت انگیزتر از جنبه ی دینی والاهی آن است؛ این طرز تصور به زندگی روزانه ی آدمی شرافت و مفهومی می بخشد که از دید قرون وسطایی نسبت به انسان، که او را چون کرم ناتوانی تصور می کرد، یا از دید جاری در این ایام، که او را دستگاه مکانیکی متحرک خود به خود تصور می کند، هرگز چنان شرافت و مفهومی برای آدمی فراهم نمی شود. انسان، مطابق تعلیمات مذهب زردشت، همچون پیاده ی صحنه ی شطرنج نیست که در جنگ جهانگیر دائمی بدون اراده ی خود در حرکت باشد، بلکه آزادی اراده دارد، چه اهورمزدا چنان خواسته است که انسانها شخصیتهای مستقلی باشند و با فکر و اندیشه ی خودکار کنند، و با کمال آزادی در طریق روشنی، یا در طریق دروغ، گام نهند. چه اهریمن، خود، دروغ مجسم و جاندار، و هر دروغگو و فریبکار بنده و خدمتگزار وی به شمار می رفت .از این طرز تصور کلی قانون اخلاقی مفصل و در عین حال ساده ای به وجود آمد که بر این قاعده ی طلایی تکیه داشت که: «تنها کسی خوب است که آنچه را برخود روا نمی دارد، بر دیگران نیز روا ندارد.»

به گفته ی اوستا، انسان سه وظیفه دارد: «یکی اینکه دشمن خود را دوست کند؛ دیگر آنکه آدم پلید را پاکیزه سازد؛ و سوم آنکه نادان را دانا گرداند»، بزرگ ترین فضیلت تقواست، و بلافاصله پس از آن، شرف و درستی در کردار و گفتار است. در میان پارسیها رباخواری رایج نبوده، ولی باز پس دادن وام را امر واجب و مقدسی می شمردند.

در شریعت اوستا (مانند شریعت یهود) بدترین همه ی گناهان کفر و الحاد بود. از روی تنبیه های سختی که درباره ی ملحدان اجرا می شد، می توان حدس زد که شک در دین در میان پارسیان وجود داشته است؛ کسانی را که از دین باز می گشتند بدون درنگ اعدام می کردند. بخشندگی و مهربانی، که پروردگار همه را به آن فرمان داده بود، عملا شامل حال کفار، یعنی بیگانگان، نمی شد، چه آنان گروه پس افتاده ای از مردم تصور می شدند که اهورمزدا تنها محبت سرزمین خودشان را به دلشان انداخته بود تا از هجوم و حمله ی بر ایران زمین غافل بمانند. به گفته ی هرودوت، پارسیان «خود را از هر جهت بهتر و والاتر از همه ی مردم روی زمین می دانستند»؛ چنان باور داشتند که ملتهای دیگر به آن اندازه به کمال نزدیک ترند که مرز و بوم ایشان از لحاظ جغرافیایی به سرزمین پارس نزدیک تر باشد، و: «بدترین مردم کسانی هستند که از پارس دورترند». چون دینداری و تقوا بزرگ ترین فضیلت بود، نخستین وظیفه ی آدمی در زندگی آن بود که خدا را بپرستد و تطهیر و قربانی کند و نماز بگزارد. در دین زردشتی روا نبود که معبد بسازند یا بت بتراشند. باید قبول کنیم که علمای دین زردشتی در وضع قواعد و اصول دین خود مهارت فراوان داشته اند. به طور کلی، باید گفت که دین زردشتی دینی عالی بود که، نسبت به سایر دینهای معاصر، با خود کمتر جنبه ی جنگ طلبی و خونخواری و بت پرستی و خرافه جویی داشت، و به همین جهت روا نبود که به این زودی از جهان برافتد.

ویل دورانت در ادامه می فرماید: برخلاف آنچه از خواندن تاریخ آمیخته به خون و آهن این قوم به نظر می رسد، باید گفت که اخلاق و رفتارشان این اندازه سختی و خشونت نداشته است. پارسیها در سخن گفته صریح و در دوستی استوار و مهمان نواز و بخشنده بودند. و بر رعایت آداب معاشرت، مواظبت داشتند. چون دو نفر، که از حیث رتبه با یکدیگر برابر بودند، به هم می رسیدند، یکدیگر را می بوسیدند، و اگر کسی به شخصی بلند مرتبه تر از خود برمی خورد، پشت دوتا می کرد و به او احترام می گذاشت. در مقابل اشخاص کوچک تر گونه ی خود را برای بوسیدن پیش می آوردند؛ برای مردم متعارفی، تواضع مختصری کافی بود. چیز خوردن در کنار راه را سخت ناپسند داشتند، بینی گرفتن و آب دهن انداختن در مقابل دیگران را بد می دانستند. تا زمان خشیارشا، در خوردن و نوشیدن سادگی فراوان داشتند، و جز یک بار در روز خوراک نمی خوردند و جز آب خالص چیز دیگری نمی نوشیدند. پاکیزگی را، پس از زندگی، بزرگ ترین نعمت می دانستند، و چنان می پنداشتند که کار نیکو چون از دست ناپاک سرزند ارزشی ندارد، «چه انسان، اگر در برانداختن فساد (میکروبها؟) قیام نکند، فرشتگان در جسم او منزل نخواهند کرد.» کسانی را که سبب پراکنده شدن بیماریهای واگیردار می شدند سخت کیفر می دادند. در جشنها، همه ی مردم با لباسهای پاک سفیدی حاضر می شدند. در شریعت او، مانند دو شریعت بر همایی و موسوی، آداب و رسوم تطهیر و جلوگیری از پلیدی بسیار بود. در کتاب مقدس زردشت، فصلهای مطولی است که همه از قواعد مخصوص پاکی جسم و جان بحث می کند.در آن کتاب آمده است که چیدن ناخن و مو، و نفس کشیدن از دهان، همه، پلیدی است، و ایرانی فرزانه باید از آنها پرهیز کند. مگر اینکه قبلا آنها را پاک کرده باشند.
 

♪♫♪♫

اخراجی موقت
سلام ممنون از تاپيك خوبت.

كورش هم يكي از بنيان گذاران دموكراسي بود.

اين تصاوير مربوط به منشور حقوق بشر هست....... البته در آن زمان حقوق بشر پيشرفت چنداني نداشت و حاوي ايراداتي بود.

manshoor_koroosh_kabir.jpgdownload.jpg

در اين منشور از لغو برده داري و مجازات كردن افراد به خاطر نصب و اقوامشان و .... و ساختن دوباره ي مناطق ويران شده در جنگ براي مردم خبر داده شده.
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
ترجمه پروفسور ارفعی رو حتما بخونید.
این خزعبلات توش نوشته نشده.
اون ترجمه معروف رو فقط سازمان ملل تایید کرده.کاملا سیاسی.
 

t3teknik

عضو جدید
کاربر ممتاز
ترجمه پروفسور ارفعی رو حتما بخونید.
این خزعبلات توش نوشته نشده.
اون ترجمه معروف رو فقط سازمان ملل تایید کرده.کاملا سیاسی.
تا اساتید بزرگ هستند نیازی به یک مهره سوخته نیست
 

samranegon

عضو جدید
اشوزرتشت نخستین پیام آور دموکراسی و حقوق بشر در جهان؟؟؟؟؟؟؟ اگه یکم تاریخ بلد بودی یا میفهمیدی دموکراسی چیه میدونستی در هیچ دوره ای تو ایران هیچ اشاره ای به دموکراسی نشده. ایران از باستان تا به حال نماد دیکتاتوری بوده و هیچ حرفی از دموکراسی نیومده و لازم نیست این دوره پست رو مقدس کنید


 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا