اشعار و نوشته هاي عاشقانه

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[h=1]باران

باد و بوران

پرستویی کوچک دل

گم کرده راه بازگشت را

دلتنگی

شاید اینبار کمکی شود

تا پیدا کند

راه خانه را

#امیرعلی_قربانی
[/h]
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
رفتم از یاد توهم یار دبستانی من...

رفتم از یاد توهم یار دبستانی من...

قراربعدی ما
تالار مردگان
اولین پنجشنبه ای که نیستم
نه گل
نه گلاب
نه خیرات
تورا می خواهم !
که پای هیچ یک از قرارها نیامدی:redface:
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[h=1]برای لیلا شدن

فقط کافی است

یک نفر

دوست بدارد

تو را

تا مرز جنون

#امیرعلی_قربانی
[/h]
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
همه ی مردمان
سر به سنگ می گذارند
تا کسی را پرستش کرده باشند ....
بیا !
می خواهم سر به روی سینه ات بگذارم ....
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[h=1]دوست داشتن تو

کتاب قطوری ست!

صفحاتی طولانی ...

جلد چندم عشق، آنگاه که

به تیراژ بلندی خواهد رسید

در نشر سیاه چشمانم ...


#عرفان_یزدانی
[/h]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بوی مطبوع گل و

منظره‌ای رو به بهار

پنجره پشت خودش

یک من‌و‌تو کم دارد...

#علیرضا_صادقی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من ” آنقدر خواستمت که نخواستنت را ندیدم


تو ” آنقدر نخواستی که هیچ چیز از “من ” را ندیدی . . .
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[h=1]در این شب‌ها

دلم یک تو می‌خواهد و

یک آسمان پر از ستاره

برای شمردنشان تا صبح ... ‌
[/h]
[h=1]حمیدرضا_عبداللهی[/h]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[h=1]اگرچه خسته ام از دل شکستنی دیگر

نمانده بعدِ تو در جسم من "من"ی دیگر!

#امید_صباغ_نو
[/h]
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
دست هایت را به من بده

و با من قدم بزن

صدای گام های ما

روی برگ های پاییزی

سمفونی با شکوهی خواهد شد

آن هنگام که آسمان

اولین بوسه اش را

با باران

برایمان می فرستد ...


((محمد شیرین زاده))
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بوسیدمش ...

و یک نفس تا خانه مان دویدم

آنروز همه چیز زیبا بود

حتی قار قار کلاغ .


((محمد شیرین زاده))
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
موهایت را باز نکن

می ترسم

عطرشان در شهر بپیچد

گنجشک ها را دیوانه کند

پروانه ها را عاشق ...


((محمد شیرین زاده))
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
مردان بسیاری را دیده ام
که به ضرب بوسه
از پای در آمده اند.....
وهنوز هم رژهای سرخ
سلاح گرم محسوب نمی شوند!

#هانی_محمدی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
می پرسی: خوبی؟!

و تمام دغدغه های جهانم می شود

چطور بگویم "خوبم" که بیشتر

به دلت بنشیند...



جان دلم

من تمام حال خوبم را


برای احوال پرسی های تو


کنار گذاشته ام....



((فاطمه صابری نیا))
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تب که می‌کنی

با خودم می‌گویم کسی

بر سر جان تو

قسمی دروغ خورده است

کسی که کمتر از من دوستت دارد

و بیشتر از من

باورش داری


((سارا کنعانی))
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
من و تو...

از جیک و پوک هم با خبریم...

تو از چشم هایم ...


که راه به راه...


خیس می شود...


و من...


...راستی


چند وقتی هست که از تو بی خبرم...


به گنجشگ تنهای ...


پشت پنجره ی اتاقت...


سری نمی زنی؟!




((سوسن درفش))
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
بیا باور کنیم
عشق های گران

در زمان های ارزان

کنار خیابان ها فروخته شدند

و

تمام شد...
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
سبک تر شدیم اما

بالاتر نرفتیم دیگر

باری که از روی دوش مان برداشته شد

بال هایمان بود



#گلاره جمشیدی
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
آنقدر کودکانه بهانه نگیر

هزاربار گفته ام

دوست داشتن اندازه نمی شناسد


حالا تو هربار باز هم تکرار کن


بانو چقدر دوستم داری؟!


من هم هربار گفته ام


هرگاه توانستی


تعداد قطرات باران را شمارش کنی


به تو خواهم گفت


چقدر دوستت دارم


عاشق بهانه هایت می شوم آقا

وقتی می دانم که میدانی


نه قطرات باران شمردنی خواهد بود


و نه دوست داشتن من انتها خواهد داشت...




حاتمه ابراهیم زاده

 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
به نبودنت عادت کرده ام

اما ...

مشکل اینجاست،

که به بودنت

کنار کسی جز خودم

عادت نمی کنم.
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
تو اگر خويشِ مني

پيشِ مني

نيش چرا؟

ميكني قلب مرا عرصه تشويش چرا؟

اي كه آزار مرا مشيِ مداوم كردي

من كه سرباز تو ام

مات چرا؟

كيش چرا؟




((محمد صادق زمانی))
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
غزل از موی پریشان شده ات

می ریزد

من اگر شاعرم


از دست پریشانی توست...




سعید شیروانی
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
چاره‌ها رفت
ز دست دل بیچاره من

تو بیا
چارهٔ من شو
که توئی چاره ی من...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
جنگِ بین من و تو ،

میدانی نداشت ...!

فقط نگاه تو کافی بود ،


تا مرا به زانو درآوَرَد ...!


فریبا دادگر
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
کدام واژه را انتخاب کنم؟!
که بفهمی
دوستت دارم های من
با آن ها که شنیده ای فرق دارد..!
 

Similar threads

بالا