از لاك جيغ تا خدا

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
با سلام خدمت دوستان گرامي

اميدوارم لحظاتتون هميشه سبز و زيبا باشد:gol:

قصدم از ايجاد اين تاپيك گفت و گو پيرامون برنامه اي هست كه در ماه رمضان از شبكه 2 پخش مي شود.........برنامه از لاك جيغ تا خدا

نميدونم چند نفر از شما اين برنامه ديدين ........من بعضي از قسمت هاشو ديدم و قابل تامل برام بود
گاهي گذرا شايد اين داستان ها بشنويم و البته برخي جاي تفكر دارد
قصدم بحث در مورد اجرا و نوع برنامه و مسائل ديگر نيست
بحثم فقط در مورد زندگي هايي هست كه تعريف مي شوند حال شايد در گير اين نوع زندگي ها باشيم يا نه

امروز در قسمتي كه پخش شد خانمي از تغيير خودش و سفر به مشهد غيره صحبت كرد
حرف جالبي زد گفت: خيلي از ما ميگيم مهم دل هست دل ما كه پاك هست ظاهر مهم نيست ........اما همين اعتقادات و ائمه ميگن ما از تو حجاب كامل ميخوايم
و اين حرفها فكرمو خيلي درگير كرد

حال ممنون ميشم
نظرتون در مورد ارتباط ظاهر و باطن انسان و تاثير هر يك بر ديگري و اعتقادات شكل گرفته بگيد


فقط خواهشمندم هر نظري ميدين با رعايت احترام به عقايد همديگر باشد


:gol:

برنامه شبكه 2 ساعت 16 الي 16:30


 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
يكسري دوستان گفتن برنامه ندیدن
یک قسمت براتون تعریف میکنم...البته احتمالا فایل ویدئویی در نت باشه

دو سه روز پیش دختر خانمی دعوت کرده بودن تعریف میکرد
از خانواده تقریبا مذهبی و خوبی بود و سید بود اما خودش اعتقادات ضعیف داشته میگفت نماز نمی خوندم مهمونی های مختلف شرکت می کردم وضع ظاهرم که تعریف نداشت!
کلا اعتقاداتم کم و ضعیف بود با هیچ چیز رابطه خوبی نداشتم میگفت مادرم بخاطر اینکه با من این مهمونی ها بیاد باهام باشه مجبور شد چادرشو کنار بذاره
بعد از چند سال مادرم سرطان گرفت بعد از مدتی فوت کرد میگفت دیگه بعد از اون خدا قبول هم نداشتم مادرم موقع مرگش بهم گفت اگر یکبار دیگه به دنیا می امدم باز چادر انتخاب می کردم
همش خودمو مقصر می دونستم دیگه رابطه هم با خدا بد شده بود ازش خوشم نمی امد قبولش نداشتم
میگفت تا دانشگاه قبول شدم با این وضعیتم اکثر دوستام دیگه از احوالاتم خبر داشتن ...چند ترم گذشت یک روز توی دانشگاه میفهمم پدر یکی از دوستاش فوت کرده امروز مراسمش هست با دوستام میخواستیم بریم اما با این وضع ظاهر نمیشد انجا هم طوری باید چادر سر میکردم میگفت از دوست از هرکی توی دانشگاه عبور میکرد جلوشو میگرفتم چند لحظه چادرشو بهم بده همه مسخرم میکردن میگفتن تو را چه به چادر تو لیاقت چادر سر کردن نداری میگفت حتی تا حراست دانشگاه رفتم خواهش کردم اما چادر نداشتن بهم بدن , حتي سراغ تك تك همسايه هاي اطراف دانشگاه رفتم گفتم کارت شناسایی میذارم یک چادر بهم بدین اما کسی قبول نکرد...... یکی از خانم ها هم که قرار شد چادر بهم بده همسرش امد و نذاشت .....

میگفت من اون روز به مراسم نرسیدم وقتی امدم خونه خیلی گریه کردم و دلم شکسته بود به خدا گفتم من که از تو خوشم نمیاد هیچ رابطه خوبی هم باهات ندارم ...شب که خوابیدم خواب دیدم دو نفر یک چادر برام اوردن بهم گفتن تو باید مایه افتخار ما باشی از خواب که بیدار شدم حال خیلی خوبی داشتم رفتم کتاب دینی برادرمو برداشتم تا اون نماز نخونده بودم هرکاری کردم حفظ نمی شدم کتاب گذاشتم جلو م از روی کتاب تشهد سلام گفتم نمازمو خوندم از اون روز زندگیم خیلی تغییر کرد
میگفت همه فامیل تعجب میکردن بعضی ها شون میگفتن چیه خبری هست حتما میخوای ازدواج کنی اینطوری شدی هیچ کسی باور نمیکرد من انقدر تغییر کنم

به گفته مجریش این برنامه بعد ماه رمضان هم قرارشد دو روز در هفته پخش بشه اگر تونستید حتما ببینید این روز های باقی مانده

:w05:
 

oneunited

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یه قسمتشو دیدم،خوب واسه هر کسی بعضی وقتا یه تلنگر لازمه،این تلنگره ممکنه یه سفر به مکه یا شلمچه باشه شایدم هم صحبتی با یک شخص درست و کامل باشه و شاید هم حتی یک سریال یا مستند باشه!!
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
من چندقسمتش رو دیدم. این رو هم دیدم . خیلی جالب بود. دخترخانم هم همش بغض میکرد!....
درمورد سوالتونم؛ خب توی قرآن هست که آمنو و عملوالصالحات. یعنی هم دل هم عمل. احتمالا اینو همه شنیدیم. و باید هممون ان شاا...بیشتر رعایت کنیم.
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
اول نظرمو بگم بعد یک تجربه شخصی دارم

قبل از هر چیز بگم من جسارتی به کسی نمیکنم حرفام کاملا کلی هست

به نظر من ایمان و اعتقاد و ارتباط با خدا هیچ ربطی به مذهبی بودن یا نبودن نداره مهم اون رابطه قلبی و وجودی هست که افراد با خدا دارن و اینکه چقدر اونو قبول داشته باشن
چه بسا کسانی که ظاهر و باطن مذهبی ندارن ولی ارتباط و اعتقادشون به خدا خیلی خیلی قویتر از افراد دیگه باشه و برعکس

از نظر من مهمترین چیز اینه که افراد، شخصیت اخلاق و زندگیشون طوری باشه که پیش خودشون وجدانشون و خداشون شرمنده و خجل نباشن و همین باعث میشه که ظاهر و باطنشون هم یکی باشه چون ماها هممون هر جایی که نقش بازی کنیم یا جور دیگه باشیم تو خلوت تنهایی با خودمون و خدا که دیگه نمیتونیم نقاب داشته باشیم.اگر تو این خلوت شرمنده نبودیم و تونستیم سرمون رو بالا بگیریم پس تا حدودی راه رو درست اومدیم.حالا ظاهرمون هر جوری که میخواد باشه مهم اونه که دل و قلبمون پاک باشه.
(اینم بگم این حرف ها در مورد کسانی هست که میدونن خدا و وجدانی هست کسانی که از این دسته نیستن که کلا بحثشون جداس)


در مورد اون دخترخانم من برنامه رو ندیدم ولی حالشو یکم درک میکنم.البته به اطرافیانش حق میدم قبولش نکنن یا حرفای دیگه بزنن چون درکش نمیکنن و جای اون نبودن.
اینو به یقین میگم هیچ کس هیچ کس هیچ کس جز خود فرد نمیتونه اون حس و حال رو بفهمه. مگه از پدر،مادر،خواهر،برادر،همسر و فرزند نزدیکتر داریم؟حتی اینها هم نمیتونن حس اون لحظه رو درک کنن و بفهمن حالا هر چقدر که به آدم نزدیک باشن.شاید فقط کسانی که تجربه های مشابه اینچنین دارن بتونن خیلی خیلی کم اون حس رو درک کنن و شریک باشن


چند سال پیش یه آزمونی داشتم.یک ماه مونده بود به امتحان و من هنوز نصف درسام مونده بود و تاکید خیلی زیاد داشتم که حتما باید این آزمون رو قبول بشم.درسایی هم که میخوندم برام تازه بود و هیچ آشنایی و پیش زمینه ای در موردشون نداشتم.
یه شب این قدر کلافه و عصبی شده بودم و نمیتونستم تمرکز کنم و بفهمم که فقط کتابارو گذاشتم کنار و موقع خواب همش گریه می کردم به حدی که نفهمیدم کی و چه جوری خوابم برد.نزدیکای صبح با صدای بلند اذان مرحوم موذن زاده اردبیلی از خواب پریدم.(اینم بگم تنها اذانی که دوست دارم و به دلم میشینه اذان این خدابیامرز هست انشالا که روحش شاد باشه)صدا به حدی بلند بود که من فکر کردم توی کوچمون دارن پخشش میکنن یا همسایه کناری یا روبرویی توی حیاطشون اینو گذاشتن.بلند شدم و نمازمو خوندم و دوباره سر سجاده گریم گرفت ولی اینبار یک آرامشی توی دلم بود انگار که اونی که چند ساعت پیش به خاطر اون فکرا و درگیریا حالش دگرگون بود من نبودم.و ته دلم هم اطمینان پیدا کردم و یقین داشتم که این آزمون رو قبول میشم.اون لحظه نفهمیدم حسم چیه فقط میدونستم که خیلی خیلی آرومم.
موقع صبحانه به مامانم گفتم نمیدونم کدوم همسایه بود که اذان گذاشته بود.مامان با تعجب نگام کرد و گفت کدوم اذانو میگی؟صبح که صدایی نیومد ما صدایی نشنیدیم حتما خواب دیدی.شاید باورتون نشه توی 13 سالی که ما توی اون خونه بودیم اون بار اولین و آخرین باری بود که من صدای اذانو شنیدم نه قبلش و نه بعدش دیگه هیچ صدای اذانی از کوچه و یا حتی دورتر نیومد.
تنها چیزی که فهمیدم این بود که این کار خدا بوده که بهم بفهمونه و نشون بده که حواسم بهت هست.از اون روز به بعد کلا حال و هوام عوض شد اون آرامش رو تا موقع امتحان و حتی بعدش با وجودی که خوب نشده بود،داشتم و بازم میدونستم که قبول میشم و قبول هم شدم.البته با یک سری تغییرات ولی تقریبا همون چیزی که میخواستم شد.اون تغییراتشم شک ندارم حکمت و مصلحت خدا بوده اون زمان ناراحت شدم و هنوزم دلم میسوزه ولی الان میفهمم که چرا اون تغییرات پیش اومد و یقین دارم که بازم این حکمته و فهمیدنش ادامه داره.

اینهارو شاید به شمایی که دارین میخونین و یا فرد دیگه بگم هم مسخرم کنه هم بگه خیالاتی شدی و ... ولی هیچ کس به جز خودم نمیدونه که چرا و هیچ کس هم نمیتونه اون شیرینی و لذت رو با همه وجود حس کنه و بچشه.هر فردی باید برای خودش اتفاق بیفته و خودش تجربه کنه تا درک کنه فرقی به کوچک و بزرگیشم نداره مهم اون تلنگره هست که به آدم زده میشه.خیلی از ماها هستیم بارها این اتفاقات برامون پیش میاد و ندید میگیریم و ازش میگذریم و باورش نداریم خیلی ها هم نه اعتقاد پیدا میکنن و حتی زندگیشون ممکنه یه چیز دیگه بشه.

منی که تجربش کردم میگم خدارو صد هزار مرتبه شکر که برام پیش اومد کسی که تجربش نکرده باشه و فقط از دیگران بشنوه یا باورش نداره یا اگه هم باور کنه یک روز یک هفته یک ماه بعدش فراموشش میشه ولی منی که حسش کردم محاله که تا آخر عمر یادم بره اگر هم فراموش بشه سطحی هست با هر اتفاق و فکری ناخودآگاه عقل و ذهن آدم میره به اون لحظه.

 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
من چند قسمت این مستند رو دیدم.
کاملا غرض ورزانه و در راستای شستشوی مغزی بدنه عوام جامعه هست.
تجربه های غیر علمی انسان ها از زندگی که اساسش بر وهم و خیال استواره.

مشابه این مستند ها رو در اکثر کشورهایی که مردم خیال پرداز دارن میشه دید.
یک مستندی در ماهواره میدیدم از تغییر مردم هندوستان پس از ورود به رودخانه پر از لجن و کثافت گنگ و سپس غسل کردن.
وقتی بیرون میومدن میگفتن متحول شدیم، یا شفا گرفتیم یا چشم بصیرتمون راه افتاد و از این حرفای عوامانه.

با مطالعه احوال سایر ملل در گذشته و حال میشه فهمید، حرف غریبی نیست.
حقیقت خو گرفتن انسان به توهمات تزریقی از سوی حاکمین هست و سپس لذت بردن از این خیال پردازی ها.

Why
Because There is no other option for their life

بحث اين تاپيك در مورد اين خواب غيره نيست در مورد رسيدن به اعتقادات جديد و تحول هست و رابطه ظاهر و باطن
به قول دوست عزيزممون درك اين مسائل شايد براي همه ممكن نباشه حقيقت يا غير حقيقت اگر چنين چيزي باشه بايد تجربش كرد تا فهميد
اما موضوع اينجا رسيدن به اين افكار فقط از طريق اين راه ها نيست مهم اون پله اي هست كه ايجاد ميشه انقدر تفاوت ايجاد ميشه
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من چند قسمت این مستند رو دیدم.
کاملا غرض ورزانه و در راستای شستشوی مغزی بدنه عوام جامعه هست.
تجربه های غیر علمی انسان ها از زندگی که اساسش بر وهم و خیال استواره.

مشابه این مستند ها رو در اکثر کشورهایی که مردم خیال پرداز دارن میشه دید.
یک مستندی در ماهواره میدیدم از تغییر مردم هندوستان پس از ورود به رودخانه پر از لجن و کثافت گنگ و سپس غسل کردن.
وقتی بیرون میومدن میگفتن متحول شدیم، یا شفا گرفتیم یا چشم بصیرتمون راه افتاد و از این حرفای عوامانه.

با مطالعه احوال سایر ملل در گذشته و حال میشه فهمید، حرف غریبی نیست.
حقیقت خو گرفتن انسان به توهمات تزریقی از سوی حاکمین هست و سپس لذت بردن از این خیال پردازی ها.

Why
Because There is no other option for their life

منم نمیخوام حالا کامل بگم که همه چی ساختگی و توهمه ولی خب چرا ما عادت کردیم هیچ پشتوانه عقیدتی نداشته باشیم؟
یعنی مثلا ی دختریو نشون میداد میگفت من ی خوابی دیدم که ائمه به من گفتن که تو سیدی انگار و مواظب خودت باش و من متحول شدم و اهل نماز و این چیزا
منم کلا ی سوالی برام پیش اومده؟؟ الان چرا میگن میزان ایمان و دینداری مردم کم شده؟؟ بخاطر اینکه اصلا ایمان محکمی وجود نداشته که حالا بخواد کم بشه.ی سری دین لق لقه زیبانی که چون پدر و مادر من مسلمون بودن، منم اب میرختم رو دست و پام و وضو میگرفتم، ی ماه غذا نمیخوردم بعنوان روزه، ی پولی سالانه میدادم بعنوان خمس، و امثالهم.یعنی اینکه نیومدیم با عقیده و دلیل و تحقیق و تفکر ایمانمون رو انتخاب کنیم.پس ما بین مسلمونا دنیا اومدیم، شدیم مسلمون.اگه بین گاوپرستا هم دنیا میومدیم گاوپرست میشدیم.واقعا نباید هیچ فرقی باشه؟!!! اگه اون دختر خانم توی خواب میدی که یکی بهش میگفت برو گاوپرست بشو، باید گاوپرست میشد؟؟؟
متاسفانه دینمون رو کشکی کشکی انتخاب کردیم و ی جوری بعضیا دارن از ایمان حرف میزنن انگار مردم به شهود ملکوت رسیده بودن که الان نزول کردن!!!
البته من نه مخالف اسلامم و نه بقیه...فقط میگم هر چیزی باید با تحقیق انتخاب شده باشه نه با خواب و رویا...!!!!
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
اگر اين افراد رضايت نداشتن كه كسي مجبورشون نكرده بود اينطوري زندگي كنند طبق اعتقادات خودش زندگي ميكرده

نميدونم فكر كنم منظور تاپيك متوجه نشدين
بحث من خواب فال غيره نيست
بحث من همين موضوع مطرح شده ارتباط ظاهر و باطن و سير تغيير انسان و اعتقادات
اين كه اين برنامه درست يا نه و خيلي مسائل ديگر در موردش نميخوام بحث كنم چون هدف اصلي تاپيك نيست و جز ايجاد چالش چيز ديگري ندارد

شما اصلا فرض كن طرف با تحقيق به اينجا رسيده
 

Saeed.bi

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر اين افراد رضايت نداشتن كه كسي مجبورشون نكرده بود اينطوري زندگي كنند طبق اعتقادات خودش زندگي ميكرده

نميدونم فكر كنم منظور تاپيك متوجه نشدين
بحث من خواب فال غيره نيست
بحث من همين موضوع مطرح شده ارتباط ظاهر و باطن و سير تغيير انسان و اعتقادات
اين كه اين برنامه درست يا نه و خيلي مسائل ديگر در موردش نميخوام بحث كنم چون هدف اصلي تاپيك نيست و جز ايجاد چالش چيز ديگري ندارد

شما اصلا فرض كن طرف با تحقيق به اينجا رسيده

من میگم مخالف این نوع تبلیغ دینی هستم! وقتی طرف میاد میگه که با ی خواب متحول شده، و تلویزیون هم برنامش در این راستاست که بله ایشون کارشون درست بوده دیگه، چجوری فرض کنم که با تحقیق به اینجا رسیده؟!!!!
ایشون ی خوابی دیده و اعتقاداتش رو تغییر داده.قبلا ی چیزی بوده و الان ی چیز دیگه ای شده.شما منظورتون مگه همین نیست؟ من اصلا چنین پروسه تغییری رو قبول ندارم که حالا بخوام بیام در مورد محاسنش صحبت کنم!
بله متوجهم که دوست ندارین تاپیکتون از مسیرش خارج بشه.ولی حداقل با یک برنامه ای که من از اون برنامه دیدم، اصلا مسیری نداشت که حالا بخوایم تاپیکی رو در مسیر اونا بنا کنیم!
در اخر هم بگم که صرفا رابطه مستقیمی با دین داری و سبک بودن نیست.طرف میتونه ظاهرا مناسب و سنگینی داشته باشه که نه خودش رو کوچیک بکنه و نه چشم طمع گرگهای توی جامعه رو به خودش بندازه بدون اینکه حتی دینی داشته باشه.
ببخشید دیگه پستی نمیدم اینجا
روز خوش
 
آخرین ویرایش:

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاش محمدعرب ماه عسلو مثال میزدیدکه باخوندن قرآن دچارتحول شد.رفت پژوهش کردهرجاسوال داشت پرسیدتااینکه به این نتیجه رسیدبایدشیوه ی زندگیشوعوض کنه.
منم باحرف آقای سعیدپلیمرموافقم خواب دیدن ممکنه اخلاق منو عوض کنه ولی بعیدمیدونم روش مناسبی واسه تبلیغ دین باشه.
حالابماندکه یه زمانی هرکی ازراه میرسیدمیگفت خواب امام رضارودیدم یاامام زمان به طوریکه صدای علمارودرآوردکه اکثراینا کذابن!
 

old eng

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
اسمش که خیلی مسخره است
لاک رو در مقابل خدا قرار داده...انکار لاک نماد کفر و شیطانه!!!!
منم کلا به خاطر اسمش برنامه رو دنبال نکردم که چی هست کی پخش میشه اینها.
اسم یه برنامه خ مهمه.
اسمش فوقالعاده سطحی و بدون فکرکافی انتخاب شده.
شاید حالا تفسیر خودشون چیز جالبی بوده ولی به نظر من خ خ خ بهتر میتونست باشه. کلا اسم برنامه رو بد میدونم.
و خوب یه جورایی حس تنفر ایجاد کرد دیگه خود به خود
شاید عجیب بیاد ولی من خ حساسم رو واژه هایی ک به کار برده میشه.
اخه یعنی چی این عنوان!!!
یه جلسشم لینکشو تو یکی از تاپیکا کاربر ممد آقا گذاشته بود دیدم خوشم نیومد راستش. مجری برنامم اصلا سوالای درست و خوبی نمیپرسید. و به چالش نمیکشید. شاید بیشتر به خاطر اینکه کسایی که میاره همرنگ خودشن و تجربه های مشابه هم دارند. شاید اگ یکی که کمی طرز فکرش دورتر بود از این فضا مجری میشد بهتر بود.
 

ELnur

عضو جدید
کاربر ممتاز
من این برنامه رو یه بار گذرا دیدم و اصلا مطابق میلم نبود از موضوع و نوع نشون دادنش خوشم نیومد حس صداقت نداشت و به نظرم جامعه به این برنامه با این شکل و سیرت و صورت احتیاج نداشت باید یجور دیگر بیانش میکردن اما خوب نشد

بگذریم بریم سر موضوع

دل چیست؟
عمل چیست؟
عمل از چه چیزی و چه عاملی نشات میگیره؟چه مواردی تاثیر گذار بر اعمال آدمی هستش؟
دل چه چیزایی رو توش نهفته داره؟تعریف دل پاک و دل سیاه چیه؟اینا از کجا نشات میگیره؟
انسان چند وجه داره؟آیا میشه وجود انسان رو به چند دسته تقسیم کرد؟عقل جدا-دل جدا-عمل جدا.......
پس وجود واحد ادمی چه تعریفی اینجا داره؟

حالا بریم سراغ فرضیات:من تو دلم عاشق مادرم هستم اما یه سری کاراش عصبیم میکنه پس مدام باهاش دعوا میکنم و رفتارم نشان دهنده ی دوست داشتنم نیست و اگر حرفی به میان بیاد میگم مگه تو دلم هستی که میگی؟
فرض دوم:من یه دوست دارم تو دلم ازش متنفرم تو فکرم انرژی منفی میفرستم سمتش اما تو عمل همش پاچه خواری میکنم جوری نشون میدم که انگار خیرخواهشم و هیچ کس هم متوجه نمیشه
فرض سوم:من فرزندم رو دوس دارم با تمام وجود از صمیم قلب و در رفتارم کاملا اونو بروز میدم و حمایتش میکنم بدون کم و کاستی و اون متوجه عملم میشه اما خوب تو این برهه ممکنه بعضی وقتا بروز این علاقه کم و زیاد بشه اما منفی نمیشه .....

کدوم یک از اینها بهتره؟کدوم تاثیر مثبتی داره؟کدومشو عقل و دل قبول میکنم و جایگاه برتری داره؟

من فرض اول و دومو مطلوب نمیدونم چون کامل نیستن و خلا دارن به عبارتی حفظ ظاهر میکنن تا واقعیت و عملا یه موقعی این تناقض خودشو نشون میده و ممکنه به حالت منفی هم برسه
اما حالت سوم مطلوب هستش چون داره ارتباط برقراه میکنه بین دل و عمل بین دوس داشتن و ابراز اون و هیچ وقت حالت منفی به خودش نمیگیره

و اما بحث اخر:اینگه بگیم هرکسی ظاهر خوبی نداره پس دلشم خرابه اصلا کار درستی نیست دل ادمی به چند قسمت تقسیم شده و اعمال /ادمی به مرور تاثیر گذار هستش هیچ موقعی از زندگی نمیشه این رو به قطعیت گفت که عمل دل رو کاملا سیاه کرده چون ممکنه بخشهایی داشته باشه که زمان خیلی زیادی طول میکشه تا تاثیر منفی رو اون بذاره...و طبیعتا نمیتونیم بگیم کسی که ظاهر معقو.لی داره پس عملشم درسته...اما اینو قبول دارید ادمایی که عمل و دلشون یکی هست خیلی به دل میشینن؟چون صادقن و صداقت موج میزنه تو وجودشون

در مورد اعتقاد نمیشه صفر و یکی جواب داد بحث خیلی پیچیده ای هست و نیاز به تحلیل زیادی داره
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
اول نظرمو بگم بعد یک تجربه شخصی دارم

قبل از هر چیز بگم من جسارتی به کسی نمیکنم حرفام کاملا کلی هست

.... ....... به اون لحظه.

سلام. این خاطره تون رو چرا توی تاپیک کلیداسرار نمیذارید؟. منم یه بار تقریبا یه همچین اتفاقی برام رخ داد...البته در کلیتشون شبیه بودن.
من چند قسمت این مستند رو دیدم.
کاملا غرض ورزانه و در راستای شستشوی مغزی بدنه عوام جامعه هست.
تجربه های غیر علمی انسان ها از زندگی که اساسش بر وهم و خیال استواره.

مشابه این مستند ها رو در اکثر کشورهایی که مردم خیال پرداز دارن میشه دید.
یک مستندی در ماهواره میدیدم از تغییر مردم هندوستان پس از ورود به رودخانه پر از لجن و کثافت گنگ و سپس غسل کردن.
وقتی بیرون میومدن میگفتن متحول شدیم، یا شفا گرفتیم یا چشم بصیرتمون راه افتاد و از این حرفای عوامانه.

با مطالعه احوال سایر ملل در گذشته و حال میشه فهمید، حرف غریبی نیست.
حقیقت خو گرفتن انسان به توهمات تزریقی از سوی حاکمین هست و سپس لذت بردن از این خیال پردازی ها.

Why
Because There is no other option for their life
شما خودتون مطمئنید توسط یه مسائل دیگری شستشوی مغزی نشدین؟. این برنامه اتفاقا هیچ حرفی نمیزنه و فقط مهمونا حرف میزنن... هر احساسی پیداگکنیم، به نوع بیان و حال درونی شخص تعریف کننده ربط داره. هیچکدوم دروغ نمیگن ولی ما ممکنه با کسی بیشتر ارتباط برقرار کنیم چون بیشتر حرفاش از ته دلشه.
اون محمد عرب (برنامه ماه عسل) و زنش هم یکی از خالی بندترین آدمایی بودن که تو زندگیم دیده بودم.
زنش از سه سالگی در آمریکا بزرگ شده، مدرسه رفته، کوچکترین لهجه انگلیسی نداشت.
شما بروید کمی در زبان شناسی مطالعه کنید، تاثیر زبانی که در کودکی صحبت میکنید رو بر زبان بزرگسالی ببینید.

فقط جالب بود که اون بخش هایی که باعث تحولش شده بود، دقیقا چیزایی بود که ما تو کتاب معارف اسلامی میخوندیم و همون استدلال های حوزوی!

بسته به سطح آگاهی عوام، نوع مستند میتونه تغییر کنه.
شما با اون محمد عرب دچار تحول شدی.
یکی با لاک جیغ متحول میشه.
بستگی به میزان قوی بودن پایه های تفکر در هر انسانی داره.

هرچی پایه های اعتقای یک انسان ضعیف تر باشه و اون پایه هارو بیشتر از محیط به ارث برده باشه، با تبلیغات سطحی تر میشه اور جذب کرد.

از نظر شما هرچی به مذاقتون خوش نیاد میشه خالی بندی !!!!!. شاید زمانی هم خود شما اینگونه بشید...الله اعلم.... اونوقت میفهمید.... پس ما کاری با شما نداریم چون خدای شما نیستیم...
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله من مطمئنم شستشوی مغزی نشدم.
چون یکی از مهم ترین ویژگی های آدمای شستشو مغزی شده این هست که از زیر سئوال رفتن باورهاشون وحشت دارن.
وقتی اونارو زیر سئوال میبری ترس برشون میداره و شروع به تهدید میکنن و اگر بتونن جانت رو میگیرن.
من هراسی از زیر سئوال رفتن باورام ندارم و اگر روزی کلش زیر سئوال بره با استقبال میپذیرم.
همین که شما جرات ندارین به چیزی خلاف اعتقادات به ارث رسیده تون فکر کنید، یعنی شستشوی مغزی شدین.

دقت کنید، خالی بندی تعریف مشخصی داره ارتباطی با مذاق من و شما نداره.
چیزی که از نظر علمی نشه ثابتش کرد، براش قانون علمی نوشت تا به طور متعدد قابل تکرار باشه، اما از سوی یک عده در نقاط مختلف جهان فقط ادعا بشه، اسمش خالی بندیه.
خالی بندی هم یک تجربه توهم انگیز انسان از زندگی خودش هست.
تمامی تجارب شما با علم قابل رد کردن هست.

مثلا اگر شما از یک گرفتاری نجات پیدا کردی اینو میندازی گردن امداد غیبی.
اگر نجات پیدا نکردی اینو میندازی گردن مصلحت و تقدیر.
تو این بازی دو سر باخت، آدم ضعیف چاره ای نداره که بگه من یقین کردم.

جرات نداریم؟!. این به جرات ربط نداره. بالاخره یه چیزی تو این دنیا حقیقت هست یا نه؟. یه چیزی که از همه برتر باشه!.
باز گفتید علم؟!!.قابل آزمایش؟. البته اتفاقا اگر دقت کنید اینا قابل آزمایش یادرواقع تکرارپذیرم هست!!. وگرنه اینهمه آدم (حتی اونایی که زمانی 180درجه تفاوت داشتن پس لزومی نداره به زعم شما دروغ بگن یا تحت تاثیر تلقینی قرار گرفته باشن) همونطور که خودتون اعتراف میکنید براشون رخ نمیداد و تعریف نمیکردن. ولی من و شما چش و گوشمون بسته ست و کور و کر شدیم.

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
جرات نداریم؟!. این به جرات ربط نداره. بالاخره یه چیزی تو این دنیا حقیقت هست یا نه؟. یه چیزی که از همه برتر باشه!.
باز گفتید علم؟!!.قابل آزمایش؟. البته اتفاقا اگر دقت کنید اینا قابل آزمایش یادرواقع تکرارپذیرم هست!!. وگرنه اینهمه آدم (حتی اونایی که زمانی 180درجه تفاوت داشتن پس لزومی نداره به زعم شما دروغ بگن یا تحت تاثیر تلقینی قرار گرفته باشن) همونطور که خودتون اعتراف میکنید براشون رخ نمیداد و تعریف نمیکردن. ولی من و شما چش و گوشمون بسته ست و کور و کر شدیم.
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
کلی هم آدم در جهت عکس حرکت کردند. یعنی بعد از ده سال، بیست سال یا 80 سال به این نتیجه رسیدند که اعتقادات دینی و موفقیت‌ها و شکست‌هایی که بر حسب مصلحت خدا می‌دونستند توهم بوده و بدون اون اعتقادات و رفتارهای دینی هم به اون موفقیت‌ها می‌رسند یا اون شکست‌ها براشون تکرار میشه. البته از حمایت رسانه‌ها برخوردار نیستند، حداقل در این کشور. این‌ها چی؟ این‌ها هم دروغ می‌گن یا چشم و گوش شما بسته شده نمی‌تونید حرف‌هاشون رو بشنوید؟
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلی هم آدم در جهت عکس حرکت کردند. یعنی بعد از ده سال، بیست سال یا 80 سال به این نتیجه رسیدند که اعتقادات دینی و موفقیت‌ها و شکست‌هایی که بر حسب مصلحت خدا می‌دونستند توهم بوده و بدون اون اعتقادات و رفتارهای دینی هم به اون موفقیت‌ها می‌رسند یا اون شکست‌ها براشون تکرار میشه. البته از حمایت رسانه‌ها برخوردار نیستند، حداقل در این کشور. این‌ها چی؟ این‌ها هم دروغ می‌گن یا چشم و گوش شما بسته شده نمی‌تونید حرف‌هاشون رو بشنوید؟


یه چیزی هست به اسم عاقبت به خیر شدن یا عاقبت به شر شدن!!!!!.... آدم باید خیلی مواظب باشه با نفس اماره و با وسوسه های شیطان دچار تکبر و اینجور چیزا.............. نشه و عاقبت به شر نشه!. و گمراه نشه.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثل اون آشنامون (که البته میخواست آشنامون بشه به یه طریقی) که آدم تحصیل کرده ای هم بود.....میگفتن زمانی خیلی مذهبی بوده ولی الان کاملا بی اعتقاد بود!. یه بار یه چندنفر از فامیلا بهش گفتن داری میای با هواپیما، صدقه بنداز! ما خواب بد برات دیدیم میترسیم!. ایشون کلی مسخره کرد!. و الان اون دنیا هستن!!!!!.
پ.ن: خدارحمتش کنه بهرحال. شاید اخلاق خوبش که مهربون بود، و بقیه چیزای خوبی تو وجودش بوده که الان جاش بد هم نباشه.
 
آخرین ویرایش:

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه چیزی هست به اسم عاقبت به خیر شدن یا عاقبت به شر شدن!!!!!.... آدم باید خیلی مواظب باشه با نفس اماره و با وسوسه های شیطان دچار تکبر و اینجور چیزا.............. نشه و عاقبت به شر نشه!. و گمراه نشه.

مثل اون آشنامون (که البته میخواست آشنامون بشه به یه طریقی) که آدم تحصیل کرده ای هم بود.....میگفتن زمانی خیلی مذهبی بوده ولی الان کاملا بی اعتقاد بود!. یه بار یه چندنفر از فامیلا بهش گفتن داری میای با هواپیما، صدقه بنداز! ما خواب بد برات دیدیم میترسیم!. ایشون کلی مسخرشون کرد!. و الان اون دنیا هستن!!!!!.

این که شد داستان راستان. الان لابد میگید ماری کوری هم چون بی‌خدا بوده برا همین سرطان خون گرفته مرده و الا به خاطر خدمات ارزنده‌ای که کرده بوده یه راست میرفته غیبت کبری.
اینطوری که نمیشه، منم جای یکی آشنا، 10 تا آشنا براتون پیدا کنم که نظرشون برگشت و خیلی هم عاقبت به خیر شدند (البته اگه نگید که دنیای دیگه عاقبت به شر هستند). از طرف دیگه بالاخره حداقل چند نفر پیدا میشن که بی‌دین بودند و بعداً مسلمان یا ... شدند و بعدش توو یه تصادف یا بیماری یا غیره مردند، پس من بیام بگم اونا چون از بی‌دینی برگشتند عاقبت به شر شدند؟
حرف من اینه که اگه یه آماری از عاقبت به خیر یا عاقبت به شر شدن کسانی که از بی‌دینی به دینداری یا برعکس رفتند بگیرید فکر نمی‌کنم نتیجه خیلی متفاوت باشه، البته کسانی که به خاطر بی‌دین شدن گردشون زده شد رو لطفاً در لیست عاقبت به شر ها نذارید. در واقع چون شما ادعا می‌کنید که افرادی که دیندار شده باشند نسبت به کسانی که بی‌دین شده باشند عاقبت بهتری دارند، باید این مدعی‌تون رو با ارقام و عدد ثابت کنید.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
این که شد داستان راستان. الان لابد میگید ماری کوری هم چون بی‌خدا بوده برا همین سرطان خون گرفته مرده و الا به خاطر خدمات ارزنده‌ای که کرده بوده یه راست میرفته غیبت کبری.
اینطوری که نمیشه، منم جای یکی آشنا، 10 تا آشنا براتون پیدا کنم که نظرشون برگشت و خیلی هم عاقبت به خیر شدند (البته اگه نگید که دنیای دیگه عاقبت به شر هستند). از طرف دیگه بالاخره حداقل چند نفر پیدا میشن که بی‌دین بودند و بعداً مسلمان یا ... شدند و بعدش توو یه تصادف یا بیماری یا غیره مردند، پس من بیام بگم اونا چون از بی‌دینی برگشتند عاقبت به شر شدند؟
حرف من اینه که اگه یه آماری از عاقبت به خیر یا عاقبت به شر شدن کسانی که از بی‌دینی به دینداری یا برعکس رفتند بگیرید فکر نمی‌کنم نتیجه خیلی متفاوت باشه، البته کسانی که به خاطر بی‌دین شدن گردشون زده شد رو لطفاً در لیست عاقبت به شر ها نذارید. در واقع چون شما ادعا می‌کنید که افرادی که دیندار شده باشند نسبت به کسانی که بی‌دین شده باشند عاقبت بهتری دارند، باید این مدعی‌تون رو با ارقام و عدد ثابت کنید.


من نگفتم فوت کردن ایشون به خاطر این بوده که از اعتقاداتش برگشته!!!. میگم به خواب اعتقادی نداشت مثلا!. ولی دیدیم که خواب واقعی بود!. (ممکن هم بود با صدقه دادن و دعا اون اتفاق براش رخ نده).
اعداد و ارقام و کمیت رو شما ول کن.... آمار خوبی ها معمولا(نه تو همه چی) تو دوره های تاریخی مختلف کمه!. و همیشه هم مورد ظلم و سانسوره....
ولی مطمئن باش آمار کسانی که دارن میگرون به یه حقیقت ثابت!و برتر،خیلی زیاده و داره روزبه روز زیادترم میشه.
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
من نگفتم فوت کردن ایشون به خاطر این بوده که از اعتقاداتش برگشته!!!. میگم به خواب اعتقادی نداشت مثلا!. ولی دیدیم که خواب واقعی بود!. (ممکن هم بود با صدقه دادن و دعا اون اتفاق براش رخ نده).
اعداد و ارقام و کمیت رو شما ول کن.... آمار خوبی ها معمولا(نه تو همه چی) تو دوره های تاریخی مختلف کمه!. و همیشه هم مورد ظلم و سانسوره....
ولی مطمئن باش آمار کسانی که دارن میگرون به یه حقیقت ثابت!و برتر،خیلی زیاده و داره روزبه روز زیادترم میشه.

ثابت و برتر یعنی چی و بر اساس چه معیاری؟ اتفاقاً وقتی قوانین و باید و نبایدهای یک چیزی در طول تاریخ در این حد تغییر میکنه فکر نمیکنم لفظ ثابت مناسب‌اش باشه، مهم نیست بگذریم.

اما کلاً زیاد خوب آمار نمیدید، از سال 2007 تا 2014 درصد مسیحیت حدود 7.8 درصد کاهش یافته، اسلام نیم درصد افزایش یافته، هندو 0.3 درصد، در حالی که آتئیست و آگنوستیک حدود 6.7 درصد افزایش یافته
 

m.abedi1986

عضو جدید
کاربر ممتاز
اون محمد عرب (برنامه ماه عسل) و زنش هم یکی از خالی بندترین آدمایی بودن که تو زندگیم دیده بودم.
زنش از سه سالگی در آمریکا بزرگ شده، مدرسه رفته، کوچکترین لهجه انگلیسی نداشت.
شما بروید کمی در زبان شناسی مطالعه کنید، تاثیر زبانی که در کودکی صحبت میکنید رو بر زبان بزرگسالی ببینید.

فقط جالب بود که اون بخش هایی که باعث تحولش شده بود، دقیقا چیزایی بود که ما تو کتاب معارف اسلامی میخوندیم و همون استدلال های حوزوی!

بسته به سطح آگاهی عوام، نوع مستند میتونه تغییر کنه.
شما با اون محمد عرب دچار تحول شدی.
یکی با لاک جیغ متحول میشه.
بستگی به میزان قوی بودن پایه های تفکر در هر انسانی داره.

هرچی پایه های اعتقای یک انسان ضعیف تر باشه و اون پایه هارو بیشتر از محیط به ارث برده باشه، با تبلیغات سطحی تر میشه اور جذب کرد.
نه خدام نه علم غیب دارم .الله اعلم
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
سبک نوشته های شما نشون میده، میزان مطالعه تون در علوم و فلسفه های نوین بسیار پایین هست و اگر مطالعه داشتین بیشتر کتب دینی داخلی بوده یا وب خوان (اینترنت خوان) هستید.
علم در میان تمامی مراجع معتیر دنیا تعریف واحدی دارد و بر همون اساس ژورنال ها و مجلات علمی درست شدن و مقالات علمی رو چاپ میکنن.

اینهمه آدم؟
خواهش میکنم به چند کشور دنیا سفر کنید، اگر هم امکانات مالیش رو ندارین ماهواره تهیه کنید نحوه زندگی سایر ملل رو ببینید.
مردم در هندوستان با توسل به گاو و میمون دارن شفا میگیرن، خیلی هم زیاد هستن.
تکرار پذیر هم هست وگرنه نسل اندر نسل این کارو تکرار نمیکردن.

شما فکر کردین باورهای عوامانه اگر نتیجه نده، آدمای عوام چرا تکرارش میکنن؟
چون از نظر اونا زندگی دو رو بیشتر نداره.
یا مطابق اونچه که میخوان میشه که نتیجه میگیرن، امداد غیبی بوده.
یا مطابق اونچه که میخوان نمیشه، نتیجه میگیرن مصلحت و تقدیر یوده.

چنین نگرش مبتدیانه ای به زندگی خوب معلومه تکرار پذیر هست.
من یک قورباغه هم تو باغچه خونمون داشته باشم باهاش حرف بزنم و بگم امروز چی میشه فردا چی میشه، بالاخره یک اتفاقی برام میوفته که با امداد یا تقدیر قابل توجیهه.
بنابر این چیزی که شما بهش میگی حقیقت، حقیقت نیست.
یک خیال دو سر بسته هست.

این شعری هم که نوشتین دقیقا تایید کننده حرفایی هست که من به شما زدم.
حقیقت تا کامل شدن علم و تسلط انسان به جهان آشکار نخواهد شد، برای همین 72 ملت افسانه پردازی میکنند، نمیدونم چرا شما فکر کردین یک ملت هفتاد و سومی هم وجود داره و شما اون ملت هفتاد و سوم هستید !!


حالا شما اون مرتاض ها یا خرافات چی هاو گمراه ها رو واسه ما مثال میزنید ؟؟؟!!! و ما رو با اونا مقایسه میکنید؟!. :biggrin:.
شما احساس دانشمندی نکنیدلطفاً!.اتفاقا من مطالعات زیاد دارم.اگربخواید از دریچه پیچیده تری هم باهاتون بحث میکنم!.
خیلی هم غرق در تکبرنشو و فکرنکنید هیچ نیرویی از یک ذره علمی که از علم خداوند که باهاش جهان رو خلق کرده کسب کردید، بالاتر نیست.
منم اصلاً منظورم این نیست که آدم خرافی بشه و تلاش رو بذاره کنار و این صحبتا...
اتفاقاً خود خداوند هم تاکید داره که آدم زیادم نره سمت استخاره و این چیزا.............حتما دلیلی داره.
ولی در سایه تلاش اگر توکل بکنه و ....خیلی هم تاثیر داره. معجزه هم میشه.....وبعضی چیزادیگه که شمابهش اعتقادندارید.!.
راستی جواب بعضی پیامای دیگه رو ندادید.... نظرتو راجع به اونام بگو!.
ضمناً اون شعر حافظ به نظر من به بحث مذهب شاید داره اشاره میکنه.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
ضمناً آقای خردبین!، خانمشون اتفاقا لهجه داشت و بعضی کلمات رو هم معادل فارسیشو نمیدونست. اگرم به قول شما مثلا اونجوری هم بود، دلیلی بر این نمیشه شما انقدر سطحی فکرکنید و مخصوصا و غرض ورزانه نظر بدید. :biggrin:
 
آخرین ویرایش:

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر یه عده، آدمای مذهبی واقعی (خودمو نمیگم) بیکار و علافن....فقط منتظرن بیان به اینا نارو بزنن (درحالیکه ناروزنندگان کسانی دیگرند:biggrin: - یادرواقع خودآدمه) تا اینا رو به زور به راه راست هدایت کنن.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببینید یکی از نشانه های انسان هایی که عقاید دُگم دارن این هست که به محض شنیدن ندایی مخالف، در گام اول شروع به تمسخر و خنده میکنن.
و در گام بعدی خشمگین میشن و ممکنه در صورت توانایی عملیات بازدارنده فیزیکی و حذف هم انجام بدن.
اگر دقت کنید من نه شکلک خنده گذاشتم نه روی به تمسخر اوردم، چون میدونم داستان باورهای شما از چه قراره.
ولی شما این کار رو کردی و این دقیقا به خاطر عصبانیت هست، چون یک انسان اهل تفکر حتی اگر نظر طرف مقابلش حرف مسخره هم بزنه در یک بحث پوزخند نمیزنه مگر از روی خشم.

اینکه مرتاض ها و... گمراه هستند، نظر شماست.
از نظر اونا هم شماها گمراه هستید.
ولی از نظر من هیچکدومتون گمراه نیستید و صرفا به عقیده ای خو گرفتین و چون چاره دیگری ندارین سعی میکنین بهش عادت کنین و از عادت هم لذت ببرین.

شما ادعا کردی پس چرا اینهمه آدم این مسیر رو میرن.
من گفتم تعداد ملاک نیست.
در احوالات سایر ملل جستجو کنید، میبینید که بسته به موقعیت جغرافیایی مردم هر خطه به چیزهایی باور دارن و ازش لذت میبرن.
ازش شفا میگیرن و به او مراجعه میکنن.

این معجزاتی هم که شما میگی، همون گمراه ها هم بهش رسیدن و آدم فلج رو بردن پیش گاو تو رودخانه گنگ و شفا گرفته و راه رفته.
شما از نیروی ذهن و قدرت تلقین در یکسری مسائل غافلید فکر میکنید امواج ماورایی دست به کار شدن.
در حالیکه در برخی حالات میتونه بخش های از کار افتاده مغز رو مجددا احیا کنه و اساس هم مغز هست.

درباره حافظ هم در اشتباهید.
72 ملت شامل مردم کل دنیا میشه، همچنین شامل اجداد شما با تفکرات مشابه شما.
ما چیزی به نام 73 ملت نداریم، که مسلمونا یک طرف بقیه جهان یک طرف.
بسیاری از شعرا و عرفای فارسی زبان هم به این نتیجه رسیده بودن که عقاید بین ملت ها زاییده فکر و تجربه خود اونهاست.
ولی نمیتونستن به طور مستقیم اعلام کنند، چون زمان پذیرشش محیا نبود و یک چیزهایی میگفتن و خودشون هم گاهی میترسیدن.

من جواب پیامایی رو میدم که از من نقل قول گرفته شده، جوابای پیامای دیگه رو همون بچه هایی که ازشون نقل گرفتین باید بدن.





هم خانم و هم آقا لهجه ای که یک انسان رشد کرده در غرب داره رو نداشتند.
و یا بهتره بگم اصلا لهجه نداشتند !!!
میتونید فیلم رو چندبار نگاه کنید.
نظر سطحی هم نیست.
فردی که مدعی حضور عمری زندگی در میان کافران هست و احساساتش هم در مراکز فساد اونا تامین میشده، نمیتونه فارسی رو اینقدر راحت و بدون تپق حرف بزنه.


خوشم میادبعضیافکرمیکنیدبلدید چطور زیرکانه دیگران رو مثلا مقصر جلوه بدید مثلا خیلی روانشناسید... (ازاین روانشناسا تو باشگاه تقریبا زیاد دیدم-حیف که به روش نمیارم!...)
بخاطر این میخندیم چون بارها در طی قرون!!(در جامعه کوچیکی مثل همین باشگاه هم) ثابت شده حرف زدن تواین موارد فایده چندانی نداره.
بله شما الان خیلی منطقی هستید که میگید اون مرد و خانمش لهجه نداشتن و دروغ میگن ؟ !!!!!!!!!.
باشه..اصلا من مثلازیاد وقت ندارم بحث فلسفی بکنم و منظورا رو برسونم اما وقتی شمااینجور فکرمیکنید (همین لهجه و و تلقین وفلان......!) دیگه کلاً نومید میشم و انتظاری میدونم که نباید داشته باشم!!!!!!!.
 
آخرین ویرایش:

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
مثلا خیلی روانشناس نیستم.
حوزه تخصصی من علوم انسانی و فلسفی هست و تقریبا بر رفتار شناسی انسان ها آگاهی دارم.
اگر شما از این روانشناسان زیاد دیدین، من از امثال شما در این کره خاکی نزدیک به میلیارد دیده ام و به رویشان هم می آورم.
چون به نظر من قرن حاضر زمان پوست اندازی بشر و رسیدن به برابری واقعی در همه جای دنیاست.

آقا یا خانم عزیز، هموطنان آذری مارو که از کودکی و مدرسه در آذربایجان بودن ببین، الان میخوان فارسی صحبت کنن هنوز لهجه شو دارن.
ماندن لهجه کودکی در انسان یک چیز علمی هست، شما اطلاع نداری مشکل من و علم نیست.
بنده ترجیح میدم شما به جای نا امید شدن با فرهنگ سایر ملل آشنا بشید و خودتان را از رسانه ها و کتاب های مختلف با پیش قضاوت گمراهی محروم نکنید.
موید بمانید.


آقای علم و منطق و روانشناسی... (البته رشتت عمرانه) بیش از این به خودت اجازه نده دیگران رو قضاوت کنی. خودت رو هم مهم نپندار. به امید هدایت هممون!
ادا هم درنیار. موید باشی !.
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
جواب............خاموشیست. غرق باش.
 
آخرین ویرایش:
بالا