از قرآن چه آموختید!

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]فاقروءا ما تیسرمن آلقرآن
[/FONT][FONT=arial, helvetica, sans-serif]آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمی‏توانند برسند.

[/FONT][FONT=Tahoma, Arial, Helvetica, sans-serif]با سلام، دوستان توی این ماه رمضونی (البته هرچند یک هفته گذشته) گفتم چه خوبه وقتی ازقرآن می خونیم و یک نگاه و تفکری هم درمعنی می کنیم ، بیایم و مهمترین برداشتی که اونروز از آیه و یا آیاتی خاص که بیشتر نظرمون رو جلب کرده ذکر کنیم تا دیگران هم استفاده خوبی از قران ببرند، مطمئنا وقتی نگاههای مختلف یک جا جمع بشه تاثیرگزار خواهد شد؛ و صد البته که ممکنه بعضی نکاتی رو مد نظر داشته باشند که به عقل جن هم نرسه.


[/FONT]کتاب انزلناه علیک لتخرج الناس من الظلمات الى النور


به تماشا سوگند
و به آغاز كلام
و به پرواز كبوتر از ذهن
واژه اي در قفس است.

حرف هايم ، مثل يك تكه چمن روشن بود.
من به آنان گفتم:
آفتابي لب درگاه شماست
كه اگر در بگشاييد به رفتار شما مي تابد.

و به آنان گفتم : سنگ آرايش كوهستان نيست
همچناني كه فلز ، زيوري نيست به اندام كلنگ .
در كف دست زمين گوهر ناپيدايي است
كه رسولان همه از تابش آن خيره شدند.
پي گوهر باشيد.
لحظه ها را به چراگاه رسالت ببريد.

و من آنان را ، به صداي قدم پيك بشارت دادم
و به نزديكي روز ، و به افزايش رنگ .
به طنين گل سرخ ، پشت پرچين سخن هاي درشت.

و به آنان گفتم :
هر كه در حافظه چوب ببيند باغي
صورتش در وزش بيشه شور ابدي خواهد ماند.
هركه با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترين خواب جهان خواهد بود.
آنكه نور از سر انگشت زمان برچيند
مي گشايد گره پنجره ها را با آه.

زير بيدي بوديم.
برگي از شاخه بالاي سرم چيدم ، گفتم :
چشم را باز كنيد ، آيتي بهتر از اين مي خواهيد؟
مي شنيديم كه بهم مي گفتند:
سحر ميداند،سحر!

سر هر كوه رسولي ديدند
ابر انكار به دوش آوردند.
باد را نازل كرديم
تا كلاه از سرشان بردارد.
خانه هاشان پر داوودي بود،
چشمشان را بستيم .
دستشان را نرسانديم به سر شاخه هوش.
جيبشان را پر عادت كرديم.
خوابشان را به صداي سفر آينه ها آشفتيم.


دوستان هر روز درصورت امکان بهترین نکات (نکات اخلاقی، معرفتی) که از قران خواندن همان روز شخصا دریافت و برداشت کردید رو اینجا به یادگار بزارید.:gol:
 

aqua1

عضو جدید
کافیه که یه بار چشاتو ببندی و باز کنی و فقط به کلام خدانگاه کنی بخدا جواب میده هر چی میخوایی بخواه در خونه دل بازه
این آرامش و گفتگوی درونی چه غوغا میکنه نیمه های شب
امیدوارم تو این ماه عزیز خدا همه رو مورد لطف و مغفرت خودش قرار بده
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوره 4. نساء آيه 1


آيه


يَأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ الَّذِى خَلَقَكُم مِّنْ نَّفْسٍ وَحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَنِسَآءً وَاتَّقُواْ اللَّهَ الَّذِى تَسَآءَلُونَ بِهِ وَا لْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً
ترجمه


اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، آن كس كه شما را از يك نفس آفريد و همسرش را نيز از (جنس) او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى را (در روى زمين) پراكنده ساخت واز خدايى كه (با سوگند) به او از يكديگر درخواست مى‏كنيد، پروا كنيد. و (نسبت) به ارحام نيز تقوا پيشه كنيد (وقطع رحم نكنيد) كه خداوند همواره مراقب شماست.
نکته ها


اميرالمؤمنين على‏عليه السلام فرمودند: صله‏ى رحم كنيد، گرچه با سلام دادن باشد، خداوند فرمود: «و اتّقوا اللّه... و الارحام...»[225]
225) كافى، ج‏2، ص 150.
پيام ها


1- آغاز سوره‏ زنان، با سفارش به تقوا شروع شده است، يعنى بنيان خانواده، بر تقواست و مراعات آن بر همه لازم است. «يا ايّها الناس اتّقوا»
2- خلقت و تربيت انسان، هر دو به دست خداست، پس پروا و اطاعت هم بايد از او باشد. «اتّقوا ربكم الّذى خلقكم»
3- همه‏ى انسان‏ها از يك نوعند، پس هر نوع تبعيض نژادى، زبانى، اقليمى و... ممنوع است. «خلقكم من نفس واحدة»
4- زن و مرد در آفرينش وحدت دارند و هيچكدام از نظر جنسيّت بر ديگرى برترى ندارند. «خلق منها زوجها»
5 - همه‏ى انسان‏ها در طول تاريخ، از يك پدر ومادرند. «بثّ منهما رجالاً...»
روايات درباره‏ى ازدواج فرزندان آدم دو نوع است، آنچه با قرآن هماهنگ است، رواياتى است كه مى‏گويد فرزندان آدم با يكديگر ازدواج كردند.[226]
6- در مسائل تربيتى، تكرار يك اصل است. «اتّقوا ربّكم... اتّقوا اللّه»
7- رعايت حقوق خانواده و خويشاوندان، لازمه‏ى تقواست. «اتّقوا اللّه... والارحام» امام باقرعليه السلام فرمود: قرابت دلبستگان پيامبرصلى الله عليه وآله را بايد با موّدت مراعات كرد.
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوره 4. نساء آيه 2



آيه


وَءَاتُواْ الْيَتَمَى‏ أَمْوَ لَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُواْ أَمْوَلَهُمْ إِلَى‏ أَمْوَ لِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوباً كَبِيراً
ترجمه


و اموال يتيمان را به آنان (باز) دهيد و اموال بد (خودتان) را با اموال خوبِ (يتيمان) تبديل نكنيد و اموال آنان را با اموال خود نخوريد، همانا اين (تصرّفاتِ ظالمانه) گناهى بزرگ است.

پيام ها


1- اموال يتيمان را بايد به آنان پس داد، هرچند خود ندانند يا فراموش كنند. «آتوا اليتامى أموالهم»
2- اسلام، حامى طبقه‏ى محروم و ضعيف است. «اليتامى»
3- كودكان يتيم، حقّ مالكيّت دارند. «اموالهم»
4- ممانعت، تبديل وكاستن از مال يتيم، گناه بزرگ است. «انّه كان حوباً كبيراً»
5 - گناهان، كبيره و صغيره دارند. «حوباً كبيراً»
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاء بِالسَّيِّئَةِ فَلاَ يُجْزَى إِلاَّ مِثْلَهَا وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ
سوره : الانعام آیه : 160
هر کس کار نيکی انجام دهد ده برابر به او پاداش دهند ، و هر که کار بدی انجام دهد تنها همانند آن کيفر بيند ، تا ستمی بر آنها نرفته باشد.


 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
و اطيعو الله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم و اصبروا ان الله مع الصابرين .
و اي كساني كه ايمان اورده ايد، (با روح وحدت و ايمان) پيرو فرمان خدا و پيامبر(ص)باشيد وهرگز راه اختلاف و نزاع و درگيري را نجوييد كه در اثر آن ضعيف و ترسو مي شويد و قدرت و عظمت شما نابود مي شود بلكه بايد يكدل و پايداروشكيبا باشيد كه خداوند هميشه با كساني است كه شكيبا هستند.



 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال

هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن
(اعراف/۲۰۵)
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب چه قدره؟ یک هشتم؟
نمیخوای بگی برابره که؟!
تازه چیزای دیگه هم یاد گرفتم.
یاد گرفتم که لا اکراه فی الدین ولی باید کفار را کشت و زن و دخترشون را به غنیمت گرفت.
البته یه سری چیز ها هم توش بود که همه میدونن اصولا ،مثل صداقت و نیکی به پدر و مادر و غیره!!
در مورد زنان پیامبر هم خیلی چیزا یاد گرفتم.
ولی یه تقاضا دارم ازت در همین پست:
یه آیه از قران بیار که یه نکته اخلاقی که بشر به ذهنش نمیرسه توش گفته شده باشه!
فقط قربونت معجزات فیزیک و شیمی و غیره نیار.
دعوا هم ندارم،نظرم را گفتم.
نکاتی که تا اون موقع نمیدونسته و تا بعدها هم بهش نپرداخته ذهن بشر ولی داخل قرآن اومده یا نکاتی که هنوزبه اون نرسیده؟
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
من یاد گرفتم زن نصف مرده و بعضی وقتها هم کمتر.

آيه


إِنَّآ أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ

ترجمه


همانا ما به تو خير كثير عطا كرديم.
پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى كن.
همانا دشمن تو بى‏نسل و دم بريده است.


آنجا كه خداوند در مقام دعوت به توحيد است، ضمير مفرد به كار مى‏برد،
همچنين درمواردى كه خداوند كارى را بدون واسطه انجام مى‏دهد يا در مقام بيان ارتباط تنگاتنگ خالق با مخلوق است، ضمير مفرد به كار مى‏رود، همانند: «و أنَا الغفور الرحيم»(188) تنها من بخشنده مهربانم. «فانّى قريب»(189) من به بندگانم نزديكم.
اما گاهى آيه در مقام بيان عظمت خداوند و شرافت نعمت است كه در اين موارد ضمير جمع همچون «اِنّا» به كار مى‏رود، چنانكه در اين آيه مى‏فرمايد: «اِنّا اعطيناك الكوثر» زيرا عطاى الهى به بهترين خلق خدا، آن هم عطاى كوثر، به گونه‏اى است كه بايد با عظمت از آن ياد شود.



کلمه «كوثر» از «كثرت» گرفته شده و به معناى خير كثير و فراوان است. و روشن است كه اين معنا مى‏تواند مصاديق متعدّدى همچون وحى، نبوّت، قرآن، مقام شفاعت، علم كثير و اخلاق نيكو داشته باشد، ولى آيه آخر سوره، مى‏تواند شاهدى بر اين باشد كه مراد از كوثر، نسل مبارك پيامبر اكرم است. زيرا دشمنِ كينه‏توز با جسارت به
پيامبر، او را ابتر مى‏ناميد و خداوند در دفاع از پيامبرش فرمود: «انّ شانئك هو الابتر» دشمن تو، خود ابتر است. بنابراين اگر مراد از كوثر، نسل نباشد، براى ارتباط آيه اول و سوم سوره، توجيه و معنايى دل‏پسند نخواهيم داشت.
در زمانى كه خبر تولّد دختر سبب اندوه پدر مى‏شد، به گونه اى كه صورتش از غصه سياه گشته و به فكر فرو مى‏رفت كه از ميان مردم فرار كند يا دخترش را زنده به گور كند: «يتوارى من القوم ام يدُسّه فى التّراب»(191) در اين زمان قرآن به دختر لقب كوثر مى‏دهد تا فرهنگ جاهلى را به فرهنگ الهى و انسانى تبديل كند.
بر اساس روايات، نام يكى از نهرها و حوض‏هاى بهشتى، كوثر است و مؤمنان از آن سيراب مى‏شوند. چنانكه در روايت متواتر ثقلين نيز پيامبر فرمود: «انّهما لن يفترقا حتّى يردا علىّ الحوض» كتاب و عترت از يكديگر جدا نمى‏شوند تا آنكه در قيامت، در كنار حوض به من ملحق شوند.
كوثر الهى، به جنسيّت بستگى ندارد؛ فاطمه، دختر بود امّا كوثر شد. به تعداد كثير بستگى ندارد؛ فاطمه، يك نفر بود امّا كوثر شد. آرى خداوند مى‏تواند كم را كوثر و زياد را محو كند.

خداوند از اولياى خود دفاع مى‏كند. به كسى كه پيامبر را بى‏عَقَبه مى‏شمرد، پاسخ قولى و عملى مى‏دهد. وجود فاطمه پاسخ عملى و جمله «هو الابتر» پاسخ قولى است.

اريخ و آمار بهترين شاهد بر كوثر بودن اين عطيّه الهى است. هيچ نسلى از هيچ قومى در جهان، به اندازه نسل حضرت فاطمه‏عليها السلام رشد و شكوفايى نداشته است. خصوصاً اگر كسانى را كه مادرشان سيّد است، از سادات به حساب آوريم، آمار سادات در جهان نشانه معجزه اين خبر غيبى است.
عطا كردن كوثر به شخصى مثل پيامبر، زمانى معنا دارد كه عطا كننده سرچشمه علم و حكمت و قدرت و رحمت باشد. بنابراين عطاى كوثر نشانه صفات وكمالات الهى است.
در اين سوره كه سه جمله بيشتر ندارد، پنج بار شخص پيامبر مورد خطاب قرار گرفته است.
 

nazila65

عضو جدید
کاربر ممتاز
و هو معکم اینما کنتم ..والله بما کنتم تعملون بصیر ..
و هر کجا خدا با شماست ..و بدانچه می کنید آگاه است ..
این و سال ها پیش تو شرایط بسیار بدی که بودم خدا نشونم داد ..هیچ وقت از یادش نمی برم ...هر بارم دلم بگیره فقط از خدا می خوام یه جمله ..یه جمله نشونم بده که من و تو اون حال بلندم کنه ..
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوره 103. عصر آيه 1-3


وَالْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِى خُسْرٍ
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْاْ بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْاْ بِالصَّبْرِ
ترجمه


به روزگار سوگند.
همانا انسان در خسارت است.
مگر آنان كه ايمان آورده و كارهاى نيك انجام داده و يكديگر را به حق و استقامت سفارش مى‏كنند.


نکته ها




در حديثى از امام صادق‏ عليه السلام نقل شده است كه منظور، عصر خروج حضرت مهدى‏عليه السلام است.(151)

بعضى مراد از عصر را عصر ظهور اسلام گرفته‏اند. بعضى عصر را به معناى لغوى آن يعنى فشار گرفته‏اند، زيرا كه فشارها سبب غفلت زدائى و تلاش و ابتكار انسان‏هاست. بعضى مراد از عصر را عصاره هستى يعنى انسان كامل گرفته‏اند و بعضى آن را هنگام نماز عصر دانسته‏اند.(152)

خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانيّت، بالاترين خسارتهاست. «ان الخاسرين الّذين خسروا انفسهم»(153)

سفارش ديگران به حق، ممكن است عوارض تلخى داشته باشد كه بايد با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر»

فخر رازى مى‏گويد: انسان در دنيا مانند يخ فروشى است كه هر لحظه سرمايه‏اش آب مى‏شود و بايد هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت كرده است.(154)

با اينكه سفارش به حق و صبر جزء اعمال صالح است ولى به خاطر اهميّت جداگانه بيان شده‏اند. همانگونه كه صبر و استقامت نيز حق است و «تواصوا بالحقّ» شامل آن مى‏شود ولى به خاطر اهميّت صبر جداگانه آمده است. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر»



 

OJUBE

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
قفل شد

قفل شد



قفل شد
با تشكر : OJUBE
:w15:



 

farnaz*

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان سلام

من سوالاتی برام پیش اومده که تقاضا دارم هر کی می دونه یا نظری داره جواب بده.

1-اول اینکه چرا خدا در قران فقط به مردها وعده داده که اگر خداپرست باشند و از گناه دوری کنند برای آنها در بهشت جفت های پاکیزه است(سوره ی بقره آیه ی 24)اگر دقت کنید نوشته: ازواج مطهره (مونث)

چرا هیچ وقت به زنها همچین وعده ای نداده؟؟؟

2-در آیه 30 سوره ی بقره خدا وقتی انسان رو خلق کرد در جواب فرشته ها که به خدا گفتند می خواهی کسی را در زمین بگماری که فساد کنند و خونها بریزند گفت:
من چیزی از اسرار خلقت می دانم که شما نمی دانید.

به نظر شما این اسرار چیه؟

3-بعد نوشته که خدا همه ی اسما را به آدم تعلیم فرمود و به انسان گفت که حقایق اسما را به فرشته ها بگو.
منظور از اسما و حقیقت اسما چیه؟

4-آیا شیطان فرشته بود؟به نظر من مقامی بالاتر از فرشته داشت چون فرشته ها که اختیار ندارند ولی شیطان این اختیار رو داشت که به انسان سجده نکنه.
 

فیله

عضو جدید
من خیلی چیزها از قران یاد گرفتم.
ولی یا بدیهی بود و یا نادرست.
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
من خیلی چیزها از قران یاد گرفتم.
ولی یا بدیهی بود و یا نادرست.

بديهي بود؟
از قبل اطلاع داشتي از بديهياتش
يعني همه اونچه خوندي ميدونستي؟

قرار بود تو قران چي پيدا كني؟
مگه قرآن اومده از غير بديهيات بگه؟
حالا چه قسمتيش نادرست بود؟
اين حرف يعني اينكه هرچي از شما در اخلاقيات و سياسيات و مذهبيات(بديهي) قرآن پرسش بشه بتوني با تفكر و بدون مراجعه به منابع ديگه كه خودشون بصورت غير مستقيم از قرآن اخذ شده اند جواب منطقي بدي.
اونوقت من به شما ايمان خواهم آورد.
 

___

عضو جدید
خیلی چیزا یاد گرفتیم مثلا اینکه هاله نورداشته باشیم
یا بتونیم دروغ بگیم واسمشو بزاریم مصلحت اندیشی!
کلا چیز خوبیه
فقط صفحاتش یخورده زیادیه
 

farnaz*

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی چیزا یاد گرفتیم مثلا اینکه هاله نورداشته باشیم
یا بتونیم دروغ بگیم واسمشو بزاریم مصلحت اندیشی!
کلا چیز خوبیه
فقط صفحاتش یخورده زیادیه
نه عزیزم اشتباه کردی!!!!
به اینکه دیگران گفتند مسلمونیم و قران خون و هزار تا دروغ های اینچنینی می گن اعتماد نکن.
خودت قران و باز کن و فقط معنی شو بخون :w16:
بعد بیا گفتمان کنیم:w16:
 

___

عضو جدید
نه عزیزم اشتباه کردی!!!!
به اینکه دیگران گفتند مسلمونیم و قران خون و هزار تا دروغ های اینچنینی می گن اعتماد نکن.
خودت قران و باز کن و فقط معنی شو بخون :w16:
بعد بیا گفتمان کنیم:w16:

فرناز جون تو با همه اینقدر زود گرم میگیری؟
اونقدری خوندیم که بدونیم راست چیه ودروغ چیه اونقدر هم عمر کردیم که بدونیم کتابی که میگن مولای درزش نمیره چطوری اسباب دست یه عده میشه
من این سلمان فارسی رو خیلی دوست دارم
یعنی عاشقشم مثل خیلیا!
 

farnaz*

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرناز جون تو با همه اینقدر زود گرم میگیری؟
اونقدری خوندیم که بدونیم راست چیه ودروغ چیه اونقدر هم عمر کردیم که بدونیم کتابی که میگن مولای درزش نمیره چطوری اسباب دست یه عده میشه
من این سلمان فارسی رو خیلی دوست دارم
یعنی عاشقشم مثل خیلیا!
یعنی دوست نداری کسی باهات صمیمی باشه؟:surprised:ناراحت شدی؟
جسارت نباشه.منظورم این نبود که شما قران نخوندی.
من یه بار فقط معنی قران و کامل خوندم ولی یه عالمه سوال دارم تا شک هام برطرف شه.یعنی خیلی مسائل و نمی دونم باید سوال کنم.
 

farnaz*

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان سلام

من سوالاتی برام پیش اومده که تقاضا دارم هر کی می دونه یا نظری داره جواب بده.

1-اول اینکه چرا خدا در قران فقط به مردها وعده داده که اگر خداپرست باشند و از گناه دوری کنند برای آنها در بهشت جفت های پاکیزه است(سوره ی بقره آیه ی 24)اگر دقت کنید نوشته: ازواج مطهره (مونث)

چرا هیچ وقت به زنها همچین وعده ای نداده؟؟؟

2-در آیه 30 سوره ی بقره خدا وقتی انسان رو خلق کرد در جواب فرشته ها که به خدا گفتند می خواهی کسی را در زمین بگماری که فساد کنند و خونها بریزند گفت:
من چیزی از اسرار خلقت می دانم که شما نمی دانید.

به نظر شما این اسرار چیه؟

3-بعد نوشته که خدا همه ی اسما را به آدم تعلیم فرمود و به انسان گفت که حقایق اسما را به فرشته ها بگو.
منظور از اسما و حقیقت اسما چیه؟

4-آیا شیطان فرشته بود؟به نظر من مقامی بالاتر از فرشته داشت چون فرشته ها که اختیار ندارند ولی شیطان این اختیار رو داشت که به انسان سجده نکنه.
کاش یکی بود به سوالا جواب بده:cry:

5- راستی یه نکته ی مهم:چرا خبر از ظهور امام زمان تو قران نیومده؟؟؟ واقعه ی به این مهمی چرا نباید تو قران خبری ازش باشه!!؟ من در مورد ظهور هم شک دارم!
 

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز

سلام به شما

من سوالاتی برام پیش اومده که تقاضا دارم هر کی می دونه یا نظری داره جواب بده.
1-اول اینکه چرا خدا در قران فقط به مردها وعده داده که اگر خداپرست باشند و از گناه دوری کنند برای آنها در بهشت جفت های پاکیزه است(سوره ی بقره آیه ی 24)اگر دقت کنید نوشته: ازواج مطهره (مونث)

چرا هیچ وقت به زنها همچین وعده ای نداده؟؟؟



دوست عزیز به زن ها هم همچین وعده ای داده شده، در بسیاری از جاهای قرآن،
در ضمن همین آیه ای که گفتین هم فکر نمی کنم تانیث مطهره دلیلی بر مونث بودن جنس ازواج داشته باشه، با توجه به دستور زبان عربی

2-در آیه 30 سوره ی بقره خدا وقتی انسان رو خلق کرد در جواب فرشته ها که به خدا گفتند می خواهی کسی را در زمین بگماری که فساد کنند و خونها بریزند گفت:
من چیزی از اسرار خلقت می دانم که شما نمی دانید.

به نظر شما این اسرار چیه؟


اسراری که فرشته ها نمی دونن انتظار دارید ما بدونیم؟
یه چیز جالب در مورد این آیه بهتون بگم
این آیه نشون میده که قبل از حضرت آدم ، خدا موجوداتی شبیه انسان رو آفریده بوده، اون هم چندین بار، که البته توی روایات هم این موضوع تصدیق میشه
نکته جالب اینجاست که در زمان پیامبر هیچ کس اطلاع نداشته که قدمت بشر روی زمین به چه زمانی میرسه، و منبعی هم جز کتاب های مقدس نداشتن در این زمینه، من شخصا اعتقاد دارم این مورد هم از اعجاز های قرآن هست

3-بعد نوشته که خدا همه ی اسما را به آدم تعلیم فرمود و به انسان گفت که حقایق اسما را به فرشته ها بگو.
منظور از اسما و حقیقت اسما چیه؟



تا اون جایی که من می دونم 99 اسم معروف خدا رو می گویند که هر کس باید به آن ها و معانی آن ها توجه کند، و در منابع شیعه و سنی هر دو آمده


4-آیا شیطان فرشته بود؟به نظر من مقامی بالاتر از فرشته داشت چون فرشته ها که اختیار ندارند ولی شیطان این اختیار رو داشت که به انسان سجده نکنه.

شیطان از نوع جن بوده، به سبب بندگی و عبادت به درجه فرشته ها رسیده بوده،


در ضمن سعی کنید این سوالات رو توی سایت هایی مطرح کنید که اطلاعات کاربرانش توی این موارد زیاد باشه
نه اینجا که بیشتر به زنگ تفریح می مونه

و اما:
خواندن تفسیر قرآن بسیاری از این حقایق رو آشکار می کنه دوست من
چون مفسران آیات رو با توجه به آیات دیگر و روایات تفسیر کرده اند
در ضمن خواندن متن عربی قرآن هم ثواب بسیار زیادی داره، علی الخصوص در ماه مبارک
 

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
این آیه رو ببینید دوستان خیلی جالبه:

آیه 17 سوره نوح:

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ

کسانى که ایمان آوردند
و کسانى که یهودى شدند و صابئى‏ها و مسیحیان و مجوسیان
و کسانى که شرک ورزیدند
البته خدا روز قیامت میانشان داورى خواهد کرد زیرا خدا بر هر چیزى گواه است


تفسیر:
در این آیه سه بار کلمه الذین آمده است، میان گروه ها با این کلمه فیصله داده شده است و در قیامت نیز حساب آن ها از هم جداست

1- مومنان بر حق
2- پیروان ادیان آسمانی دیگر (یهود و نصاری و صائبی و مجوس)
3- مشرکان منحرف

نکته اینجاست که 4 گروه دیگر همه از ادیان الهی هستند و حساب آن ها از مومنان و مشرکان جداست، چون اینگونه خطاب شده اند: والذین هادوا

یهود و نصاری مشخص هستند، در مورد صائبان می گویند که پیروان یحیی (ع) منظور است که تعداد اندکی از آن ها در کناره کارون و اروند به جا مانده اند و تعدادشان در کاهش است

و اما مجوس
اکثرا گفته اند زرتشتیان منظور بوده، ولی یک نظر دیگر هم این است که مجوس دین الهی است که به شعبه هایی تقسیم شد که از آن جمله زرتشت می باشد


چیزی که برای من جالب بود این هست:
این که بعضی اعتقاد دارند فقط مسلمانان به بهشت می روند با توجه به این آیه چگونه است؟
خدا که حساب پیروان ادیان الهی رو از مشرکان سوا کرده و گفته که در مورد همه داوری خواهد شد،

من خودم اعتقاد دارم که پیروان بقیه ادیان الهی هم اگر در زندگی خوبی هاشون بر بدی هاشون بچربه، بهشتی خواهند شد، نظر شما چیه؟
 

someone-x

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز به زن ها هم همچین وعده ای داده شده، در بسیاری از جاهای قرآن،
در ضمن همین آیه ای که گفتین هم فکر نمی کنم تانیث مطهره دلیلی بر مونث بودن جنس ازواج داشته باشه، با توجه به دستور زبان عربی
توی این مورد درست میفرمایید ازواج جمع مکسره و باید بعدش صفت مونث باشه
=========================
توی اون بخش اسما الهی من فکر کنم هنوز همه میدونن و به نظر من هر اسمی اسم خداست (گفتم اسم نه چیز دیگه ای) البته نظر منه و محترم هم حتما هست :دی
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوره 97. قدر آيه 1


آيه


إِنَّآ أَنزَلْنَاهُ فِى لَيْلَةِ الْقَدْرِ
ترجمه


همانا ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم.

نکته ها


خداوند، امور عالم را از طريق فرشتگان و با واسطه آنان به انجام مى‏رساند. لذا در بسيارى از آيات قرآن، فعل‏ها و ضميرهاى مربوط به خداوند به صورت جمع آمده است. چنانكه در آغاز اين سوره مى‏فرمايد: «انّا انزلناه» ما قرآن را نازل كرديم.
بر اساس نظر مفسّران،(31) قرآن دو بار نازل شده است. يكبار به صورت يكپارچه در شب قدر كه اين سوره به آن اشاره دارد و بار ديگر به صورت تدريجى در مدت بيست و سه سال دوره رسالت پيامبر. تعبيرات قرآن نيز درباره نزول اين كتاب آسمانى دو گونه است. برخى با واژه «انزلنا» از ريشه انزال به معناى نزول دفعى آمده و برخى ديگر با واژه «نزّلنا» از ريشه تنزيل به معناى نزول تدريجى آمده است.
از انضمام آيه «انّا انزلناه فى ليلة القدر» با آيه «شهر رمضان الّذى انزل فيه القرآن»(32) معلوم مى‏شود كه شب قدر در ماه رمضان است، امّا اينكه كدام يك از شب‏هاى ماه رمضان است، در قرآن چيزى بر آن دلالت ندارد و در روايات نيز به صورت مردّد ميان يكى از سه شب آمده است. چنانكه از امام صادق‏عليه السلام در مورد شب قدر پرسيدند: آن حضرت فرمود: در شب نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم رمضان جستجويش كن.(33) البته معروف ميان اهل سنّت آن است كه شب بيست و هفتم رمضان، شب قدر است.

31) تفسير الميزان.
32) بقره، 185.
33) وسائل الشيعه، ج 10، ص 360.


پيام ها


1- شب قدر، شب شكرگزارى و تشكر از خداوند است. زيرا مهم‏ترين نعمت خداوند بر بشر، يعنى قرآن نازل شده است. «انّا انزلناه فى ليلة القدر»
2- ظرف و مظروف بايد متناسب باشند. بهترين كتاب در بهترين شب بر بهترين انسان‏ها نازل مى‏شود. «انّا انزلناه فى ليلة القدر»
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
آيه


وَمَآ أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ
لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّن أَلْفِ شَهْرٍ
ترجمه


و تو چه دانى كه شب قدر چيست؟
شب قدر از هزار ماه بهتر است.
نکته ها


كلمه «قدر» در قرآن، در چند معنا به كار رفته است:
الف) مقام و منزلت. چنانكه مى‏فرمايد: «و ما قدروا اللّه حقّ قدره»(34) آن گونه كه بايد، مقام و منزلت الهى را نشناختند.
ب) تقدير و سرنوشت. چنانكه مى‏فرمايد: «جئت على قدر يا موسى»(35) اى موسى تو بنا بر تقدير (الهى به اين مكان مقدّس) آمده‏اى.
ج) تنگى و سختى. چنانكه مى‏فرمايد: «و من قدر عليه رزقه...»(36) كسى كه رزق و روزى بر او تنگ و سخت شود...
دو معناى اول در مورد «ليلة القدر» مناسب است، زيرا شب قدر، هم شب با منزلتى است و هم شب تقدير و سرنوشت است.
هستى، حساب و كتاب و قدر و اندازه دارد. «و اِن مِن شى‏ء الاّ عندنا خزائنه و ما ننزّله الاّ بقدر معلوم»(37) هيچ چيز نيست مگر آنكه خزانه آن نزد ماست و جز به مقدار تعيين شده فرونمى‏فرستيم. حتّى مقدار نزول باران از آسمان حساب شده است. «و انزلنا من السماء ماء بقدر»(38) نه تنها باران، بلكه هر چيز نزد او اندازه دارد. «و كلّ شى‏ء عنده بمقدار»(39) چنانكه خورشيد و ماه، از نظر حجم و وزن و حركت و مدار آن حساب و كتاب دقيق دارد. «و الشمس و القمر بحسبان»(40)
خداوند در شب قدر، امور يك سال را تقدير مى‏كند، چنانكه قرآن در جايى ديگر مى‏فرمايد: «فيها يفرق كلّ امر حكيم»(41) در آن شب، هر امر مهمّى، تعيين و تقدير مى‏شود. بنابراين، شب قدر منحصر به شب نزول قرآن و عصر پيامبر نيست، بلكه در هر رمضان، شب قدرى هست كه امور سال آينده تا شب قدر بعدى، اندازه‏گيرى و مقدّر مى‏شود.
بيدار بودن شب قدر و احياى آن با دعا و نماز و قرآن، مورد سفارش پيامبر و اهل بيت آن حضرت بوده است و در ميان سه شب، بر شب بيست و سوم تأكيد بيشترى داشته‏اند.
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
آيه


تَنَزَّلُ الْمَلَآئِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ
ترجمه


در آن شب، فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان براى انجام هر كارى فرود آيند.
نکته ها


از امام صادق‏عليه السلام پرسيدند: آيا روح همان جبرئيل است؟ فرمود: جبرئيل از ملائكه است و روح برتر از ملائكه است. سپس اين آيه را تلاوت فرمودند: «تنزل الملائكة والروح...»(59)
با نزول فرشتگان بر قلب پيامبر و امام معصوم در شب قدر، ارتباط زمين با آسمان، مُلك با ملكوت و طبيعت با ماوراء طبيعت برقرار مى‏شود.
روح انواعى دارد:
- روحى كه منشأ تمايلات و شهوات است.
- روحى كه منشأ قدرت و حركات است. اين دو روح، مشترك ميان انسان و حيوان است.
- روحى كه منشأ اختيار و انديشه است، كه اين روح مختص انسان است.
- روحى كه عقل محض است و جوهر وجودى فرشتگان را تشكيل مى‏دهد.
- روحى كه برتر از فرشتگان است و شب قدر همراه آنان به زمين نازل مى‏شود.
در روايات آمده است كه با منكران امامت، با سوره قدر احتجاج كنيد.(60) زيرا بر اساس اين سوره، فرشتگان هر سال در شب قدر نازل مى‏شوند. در زمان حيات پيامبر بر وجود شريف حضرتش وارد مى‏شدند. پس از آن حضرت بر چه كسانى نازل مى‏شوند؟
روشن است كه هر كسى نمى‏تواند ميزبان فرشتگان الهى باشد و بايد او همچون پيامبر، معصوم بوده و ولايت امور بشر به عهده او باشد و او كسى جز امام معصوم نيست.
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوره 97. قدر آيه 5


آيه


سَلاَمٌ هِىَ حَتَّى‏ مَطْلَعِ الْفَجْرِ
ترجمه


(آن شب) تا طلوع فجر، (سراسر) سلام و درود است.
نکته ها


«سلام»، يكى از نام‏هاى خداوند در قرآن است. «هو اللّه الّذى لا اله الا هو الملك القدوس السلام...»(92)
مراد از «سلام» در اين آيه، لطف و عنايت ويژه الهى نسبت به بندگان در شب قدر است كه سلامت و رحمت و بركت را به دنبال دارد و باب نقمت و عذاب را مى‏بندد، زيرا كيد و وسوسه شيطان در آن شب مؤثر واقع نشود.(93)
در شب قدر، فرشتگان به زمين نازل مى‏شوند و بر هر مرد و زنى كه در حال عبادت باشند، سلام مى‏كنند.(94) چنانكه در قيامت نيز با گفتن سلام به استقبال بهشتيان مى‏روند: «سلام عليكم طبتم فادخلوها خالدين»(95)
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
و ما خلقت الجن والانس الا لیعبدون. 56 ذاریات

زليلايي شنيدم ياعلي گفت
به مجنون چون رسيدم ياعلي گفت

مگر اين وادي دارالجنون است
كه هر ديوانه ديدم ياعلي گفت
نسيمي غنچه اي را باز ميكرد
به گوش غنچه كم كم ياعلي گفت


" عبد" از نظر لغت عرب به انسانى مى‏گويند كه سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد، اراده ‏اش تابع اراده او، و خواستش تابع خواست او است. در برابر او مالك چيزى نيست، و در اطاعت او هرگز سستى به خود راه نمى‏دهد.

و به تعبير ديگر " عبوديت" آن گونه كه در متون لغت آمده اظهار آخرين درجه خضوع در برابر معبود است، و به همين دليل تنها كسى مى‏تواند معبود باشد كه نهايت انعام و اكرام را كرده است و او كسى جز خدا نيست.


شعری از شیخ بهایی


تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه
ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
رفتم به در صومعه عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار
زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه گه یار
حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی ...کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید
پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید

عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید

دیوانه منم ..من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید
هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید

بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست
هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست
تقصیر "خیالی" به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه



 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان سلام

من سوالاتی برام پیش اومده که تقاضا دارم هر کی می دونه یا نظری داره جواب بده.

1-اول اینکه چرا خدا در قران فقط به مردها وعده داده که اگر خداپرست باشند و از گناه دوری کنند برای آنها در بهشت جفت های پاکیزه است(سوره ی بقره آیه ی 24)اگر دقت کنید نوشته: ازواج مطهره (مونث)

چرا هیچ وقت به زنها همچین وعده ای نداده؟؟؟

2-در آیه 30 سوره ی بقره خدا وقتی انسان رو خلق کرد در جواب فرشته ها که به خدا گفتند می خواهی کسی را در زمین بگماری که فساد کنند و خونها بریزند گفت:
من چیزی از اسرار خلقت می دانم که شما نمی دانید.

به نظر شما این اسرار چیه؟

3-بعد نوشته که خدا همه ی اسما را به آدم تعلیم فرمود و به انسان گفت که حقایق اسما را به فرشته ها بگو.
منظور از اسما و حقیقت اسما چیه؟

4-آیا شیطان فرشته بود؟به نظر من مقامی بالاتر از فرشته داشت چون فرشته ها که اختیار ندارند ولی شیطان این اختیار رو داشت که به انسان سجده نکنه.

1-جنسیت امری مربوط به این زندگی زمینی ماست و برای باقی ماندن نسل بشر قرار داده شده. در بهشت جنس نر و ماده وجود ندارد.مثل روح که نر و ماده ندارد.

3- توضیحاتش مفصله . به تفسیر المیزان مراجعه کنید همه چیز رو علامه طباطبایی توضیح دادند.

4-شیطان جن است. جن موجودی پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان است. جنها هم اختیار دارند. به همین خاطر شیطان توانست از دستور خدا سرپیچی کند.
 
بالا