ازدواج سنتی بهتر است یا مدرن؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

M.Adhami

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال و پاسخ
لطفاً در حد امكان به طور جامع و دقيق، نظرتان را نسبت به ديدگاه من بيان كنيد : «ازدواج های سنتي به اين دليل ناكارآمد و اشتباه است كه دختر و پسر محبت چنداني نسبت به هم پيدا نمي‌كنند، در صورتي كه يكي از عوامل مؤثر ازدواج موفق، عشق، صميميت و اظهار علاقه شديد دختر به پسر و پسر به دختر است اما در ازدواج‌هاي سنتي مرسوم، پسر علي رغم اينكه دختر هم كفو خود را هنوز پيدا نكرده است، دست آخر به دليل فشارهايي كه از طرف اجتماع و محيط و حتی فشارهاي روحي رواني به او وارد مي‌شود، مجبور مي‌شود با دختري ازدواج كند كه هيچ علاقه اوليه‌اي به او ندارد، معلوم هم نيست در آينده چنين علاقه‌اي بين ‌شان ايجاد شود يا نه! كه اين يك ريسك بزرگ و خطري جدي براي ازدواج است. اما در ازدواج‌هاي مدرن و امروزي، دختر و پسر در محيط های مختلف (به خصوص دانشگاه) با يكديگر آشنا مي‌شوند، دو را دور با يكديگر ارتباط دارند، كمابيش رفتار يكديگر را زير نظر دارند و بالاخره در در مدتي كه با هم در ارتباط هستند (البته با حدود مشخص) يك شناخت اوليه و اساسي از يكديگر پيدا مي‌كنند و بر اساس همين شناخت‌ها و روابط است كه دو نفر ممكن است نسبت به هم علاقه‌مند ‌شوند، البته نه علاقه شديد و افراطي، علاقه‌اي كه زمينه اي مي‌شود براي تحقيق، بررسي، و شروع براي مقدمات خواستگاري و بررسي همه‌جانبه اخلاقيات دختر و هچنين خانواده او. پس از اين كه پسر به همراه خانواده به خواستگاري دختر مي‌رود، تحقيقات گسترده زير نظر خانواده ها ادامه پيدا مي‌كند، در نهايت دو طرف به اين نتيجه مي رسند كه انتخاب درستي كرده‌اند و يا نه و هم‌ كفو يكديگر نيستند؛ در صورتی که هم کفو هم باشند، هر دو تصميم به ازدواج مي‌گيرند، و قطعاً چنين ازدواجي كه با علاقه شروع شده باشد استحكام بيشتري نسبت به ازدواج سنتي‌اي دارد كه دو نفر بدون علاقه با يكديگر ازدواج مي‌كنند».


از مکاتبه تان با این مرکز حق شناسی کرده و سپاسگزاریم؛ امیدواریم همراه و راهنمای خوبی برایتان باشیم.
پرسشگر گرامی؛ شما در ديدگاهي كه بيان كرديد گزاره هايي را مطرح كرده ايد كه برخي از آن ها اشتباه است. مثلاً گفتيد «در ازدواج سنتي، پسر علي رغم اينكه دختر هم كفو خود را هنوز پيدا نكرده، به دليل فشارهاي مختلف با دختري ازدواج مي كند كه به او علاقه ندارد!». اين جمله درست نيست، البته شايد فردي با كوته فكري و تصميم اشتباه دچار اين معضل بشود ولي افرادي كه آگاهانه و با مشورت و تحقيق براي امر ازدواج خود پيش مي روند دچار اين موضوع نمي شوند به دليل زير :
- هيچ پسر و خانواده ای (که صاحب عقل و خرد باشند) چشم بسته به خواستگاري دختري نمي روند، و قبل از آن تحقيقات لازم را انجام مي دهند و اطلاعات لازم را از ويژگي هاي آن دختر (ويژگيهاي ظاهري و رفتاري) و خانواده اش كسب مي كنند و بعد اقدام مي كنند. سپس گفتگوهايي بين دختر و پسر صورت مي گيرد (زیر نظر خانواده های طرفین)، در چند جلسه (باتوجه به ميزاني كه خود و خانواده هايشان تعيين مي كنند) تا در مورد معيارها و اهدافشان در زندگي صحبت كنند. پس از اين فرآیند و انجام تحقيقات تكميلي و مشورت هاي لازم، اگر آن ها به توافق رسيدند، وارد دوره عقد (نامزدي) مي شوند (جاري شدن صیغه عقد)؛ در اين دوره هم باز فرصت براي شناخت بيشتر و کامل تر وجود دارد، مضاف بر اينكه در این دوران، علاقه هم ميان آن ها تشديد مي شود و آن ها را آماده ورود به زندگي مشترك مي كند. حال در اين دوران به هر دليلي اگر يكي از طرفين به اين نتيجه رسيد، كه اين ازدواج برايش مناسب نيست و مشكل به وجود آمده هم به هیچ وجه قابل حل نمي باشد، مي تواند آن را به هم بزند. پس وقتي دختري و پسري در جريان خواستگاري يا در دوران عقد متوجه شدند كه به هم علاقه اي ندارند و نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند، از ازدواج با هم و ورود به زندگي مشترك صرفنظر مي كنند.
*** اشكالي ندارد كه انسان با رعایت مسائل شرعی، دختري را براي ازدواج مد نظر داشته باشد (در هر محيطي) و رفتارهاي ظاهري اش را به طور نامحسوس پيگيري كند، و اگر او را مناسب ديد، به خانواده خود اطلاع دهد و به طور رسمی به خواستگاريش برود؛ اما اگر قرار باشد رابطه اي پنهاني بين دختر و پسر نامحرم صورت گيرد، به بهانه ازدواج و شناخت بيشتر و ايجاد علاقه، بايد گفت كه از لحاظ شرعي داراي اشكال است و بايد از آن اجتناب كرد به دلايل زير :
- یکی از مهمترین دلایلی که دين، انسان را از روابط بي چارچوب و خارج از شرع با جنس مخالف نهي مي كند، این است که امكان آلوده شدن به گناه در این روابط وجود دارد. به دليل غريزه جنسي و كشش خدادادي كه بين جنس زن و مرد وجود دارد (كه براي شكل گيري ازدواج هم لازم است)، هيچ انسان سالم و عاقلي نمي تواند بگويد من در رابطه دوستانه و عاطفي با جنس مخالف (حتي به قصد شناخت و ازدواج) به گناه آلوده نمي شوم؛ اين امكان گناه، بدون شك وجود دارد. بارها اتفاق افتاده كه دختر و پسر (حتي به قصد ازدواج و شناخت بيشتر از هم) با هم رابطه پيدا كرده اند و به خود مطمئن بوده اند و مي خواستند كه شرعي هم عمل كنند ولي لغزيده اند و علاوه بر صدمات روحي حاصل از اين رابطه ها، به وادي گناهان بزرگ نيز كشيده شده اند و حالا پشيمانند.
- علاوه بر اينكه احتمال آلوده شدن و لغزش از طرف خود فرد وجود دارد، امكاني ديگر از طرف فرد مقابل هم هست. اگر طرف مقابل اقدام به كاري گناه آلود كند، طرف ديگر نيز درگير خواهد شد. حتي اگر كسي بگويد من مقابله مي كنم و جلوگيري مي كنم!؛ چون به هر حال اتفاق رخ داده و در ذهن فرد هميشه باقي مي ماند و اين اتفاق را هم خود فرد با اقدام به اين نوع رابطه ايجاد كرده است. پس امكان آلوده شدن به گناه در روابط دختر و پسر بسيار بالا و دو طرفه هم هست. انسان عاقل و ديندار وقتي با اين امكان كه فضاي روح و فطرتش را آلوده مي كند، مواجه مي شود، هيچ گاه به بهانه هاي مختلف، به سمت آن نمي رود.
*** شما مي گوييد «دختر و پسر با هم رابطه داشته باشند، با حدود مشخص! و علاقه شديد هم نسبت هم پيدا نكنند!» در اين زمينه بايد به دو نكته مهم اشاره كرد :
- اولاً علاقه پيدا كردن، امري غير اختياري و دروني است (البته فراهم كردن مقدمات و زمينه هاي ايجاد علاقه، مي تواند اختياري باشد) و شما نمي توانيد در رابطه با جنس مخالف، تعيين كنيد كه اين علاقه من شديد نشود!؛ به دليل كشش طبيعي بين زن و مرد معمولاً در اينگونه روابط، علاقه ها، بدون شكل گيري شناخت واقعي، تشديد مي گردد.
- ثانياً حدود رابطه (آن هم رابطه اي عاطفي) را شما نمي توانيد در اينگونه رابطه ها مشخص كنيد؛ فراموش نكنيد كه در این نوع موقعيت هاي گناه آلود، غريزه جنسي فعال مي شود و هر آن ممكن است باعث ايجاد گناه گردد.
*** توجه به موارد زير، نیز اين موضوع را روشن مي كند، كه براي ازدواج نبايد به رابطه هاي غير شرعي ورود پيدا كرد، چرا كه آسيب هاي فراواني را براي طرفين (به خصوص دختر) دارد :
1. آيا فكر مي كنيد در اين نوع رابطه ها شناخت صحيح و حقيقي صورت مي گيرد؟ بهتر است بدانید شناختی که دختر و پسر هنگام خواستگاری رسمی و در دوران عقد و نامزدی از یکدیگر کسب می کنند بسیار دقیق تر، کامل تر و بهتر از این شناخت هایی است که در رابطه های پنهانی و غیر شرعی صورت می پذیرد. در رابطه هاي پنهاني و غير شرعي هيچ گاه شناخت صحيح رخ نمي دهد و دختر و پسر مدام در اضطرابند (به دلیل مخالفت شرع و مقاومت عرف) و واقعيت هاي شخصيت خود را نمودار نمي كنند. همچنين علائق نيز مانع ايجاد شناخت صحيح در فرد مي شود و او خيلي از حقايق را نمي تواند ببيند؛ حقايقي كه بعد از شروع زندگي مشترك، نمود پيدا مي كنند و خيلي اوقات باعث از هم پاشيدن زندگي مشترك مي گردند. شما در اين رابطه ها فقط ظاهر را مي بينيد و بر اساس آن قضاوت مي كنيد، و معمولاً هم چيزي جز خوبي نمي بينيد! اما در دوران عقد، به خانه همديگر مي رويد و خانواده هاي هم را مي بينيد، همراه يكديگر در مهماني ها شركت مي كنيد، به مسافرت مي رويد و ... و با بسياري از رفتارهاي هم آشنا مي شويد؛ خودتان بگویید اين شناخت صحيح تر و بهتر است، يا شناختي كه در رابطه هاي مخفيانه و پنهانی صورت مي گيرد؟
2. فكر كنيد شما پس از مدتي كه به شناخت بيشتر رسيديد! متوجه شويد كه طرف مقابل به درد شما نمي خورد (به هر دليلي)، تكليف چيست؟ صدمات روحي فرد مقابل را چه كسي پاسخگوست؟ آيا شما مدت زمانی ديگر با فرد ديگري مي خواهيد رابطه برقرار كنيد تا به شناخت برسيد و تازه شايد به درد هم بخوريد، شايد هم نه! و این چرخه را همین طور ادامه دهید!. بله ما هم موافقيم كه براي شكل گيري يك ازدواج موفق، دختر و پسر بايد به هم علاقه داشته باشند و از هم شناخت كافي پيدا كنند و چشم بسته به زندگي مشترك ورود پيدا نكنند. مقداري از اين شناخت و علاقه، هنگام تحقيق و صحبت هاي خواستگاري رخ مي دهد و مقداري هم در دواران عقد. همانطور كه گفتيم، اگر در دوران عقد، زوجين همديگر را نپسنديدند (به دليل اختلاف در مسائل اساسي زندگي و نه مسائل فرعي و جزيي)، به طور قانوني اين رابطه شرعي را پايان مي برند و به ازدواج ختم نمي كنند.
3. چه تضميني هست كه پسر به دنبال سوء استفاه از دختر نباشد؟ به فرض به دنبال سوء استفاده هم نباشد، چه تضميني هست پسر پس از مدتي كه با دختري بود و شناخت لازم را كسب كرد، بگويد حالا به خواستگاريت مي آيم. اگر بگويد اخلاقت را نپسنديدم و ما به درد هم نمي خوريم، دختر چه احساسي پيدا مي كند؟ اگر اينگونه شود، دختر چكار مي تواند بكند؟ رابطه اي غير شرعي كه هيچ تعهدي طرفين به هم نداده اند و جايي هم ثبت نشده و دست دختر هم به هيچ جايي بند نيست. انسان اگر مدت زماني حتي با پرنده اي هم نشين باشد، به او علاقه مند شده و به او عادت مي كند و دل كندن از او برايش سخت مي شود. در رابطه با ارتباط هاي انساني (آن هم بين دو جنس مخالف) اين عادت و دلبستگي بسيار شديدتر مي شود. اين نوع رابطه ها به ايجاد دلبستگي مي انجامد و با گسست آن صدمات روحي و عاطفي به سراغ فرد مي آيد.
4. برخي اوقات رفتارهاي اشتباه ما، باعث نرسيدن به اهدافمان مي شود. چندي پيش جوانی از من مشاوره می خواست و مي گفت «عاشق دختري هستم و يكسال با او رابطه دارم، ولي او از من به تازگي متنفر شده است (به دليل صحبت هایی که در اين مدت بين شان رد و بدل شده بود و رفتارهایی که از او دیده بود) و اجازه خواستگاري را هم به هيچ وجه نمي دهد»؛ افسرده بود و بسيار ناراحت. خب اين جوان اگر از همان ابتدا به طور رسمي و با خانواده اش به خواستگاري اين دختر مي رفت و به اين گونه روابط آسيب زا ورود پيدا نمي كرد، به احتمال بسيار زياد به خواسته اش مي رسيد، ولي او با رفتاري غير شرعي، باعث شد كه به دختر مورد علاقه اش نرسد.
5. بارها اتفاق افتاده که پسري به دختري قول ازدواج داده و گفته مدتي با هم باشيم تا شناخت بيشتري از اخلاق و رفتار هم كسب كنيم و پس از كسب شناخت و جور شدن شرايط به خواستگاريت بيايم و با هم ازدواج كنيم؛ اما پس از مدتي، پسر به راحتي گفته من ديگر قصد ازدواج با تو را ندارم (به بهانه هاي مختلف : ديگر عاشقت نيستم و برايم جذاب نيستي، ما به هم نمي خوريم، سطح تحصيلات و فرهنگ خانواده ات پايين است، تو كه الان با من رابطه برقرار كردي، از كجا معلوم كه قبلاً با كس ديگري نبودي و چه تضميني هست كه بعد از ازدواج با ديگري رابطه برقرار نكني و ...). اينها همه واقعي است و رخ داده. حتي برخي اوقات شرايط حادتري هم به وجود آمده است (رابطه جنسي و ...) كه آينده زندگي دختر را به تباهي كشانده است. وقتي ديگران اين مسير اشتباه را تجربه كرده و تلخي آن را گزارش كرده اند، آيا عاقلانه است كه ما هم همان مسير اشتباه را برويم؟!
6. خيلي اوقات هم دختر و پسر، اين رابطه ها را مي خواهند تبديل به ازدواج كنند ولي خانواده ها (يكي يا هر دو) مخالفت مي كنند و مانع شكل گيري ازدواج مي شوند. اگر اين اتفاق براي كسي بيفتد (والدين دختر يا پسر مخالفت كنند و اجازه ندهند)، چكار بايد كرد؟ دلبستگي ايجاد شده ولي امكان وصال نيست و همين باعث آسيب هاي روحي و افسردگي در فرد مي گردد؛ ولي اگر به اين نوع رابطه ها ورود پيدا نكنيم و هر وقت تصميم به ازدواج داشتيم، به طور رسمي خواستگاري كنيم، دلبستگي ايجاد نمي شود و اگر هم جواب منفي بشنويم زياد ناراحت نمي شويم و به راحتي با آن كنار مي آييم و به سراغ گزينه ديگري مي رويم.
*** اميدواريم با مطالعه مطالب بالا، متوجه شده باشيد، كه معايب روابط پيش از ازدواج دختر و پسر بسيار بالا و بسيار آسيب زاست و مانع شكل گيري يك ازدواج موفق مي شود و راه صحيح ازدواج، همان مسير خواستگاري رسمي پسر از دختر به همراه خانواده اش است، بدون ورود به این گونه روابط.موفق و سربلند باشید. باز هم با ما مکاتبه کنید.نویسنده : علی حسینعلی پورمنبع

حجاب یعنی مهربانی


«مَن اَحَبَّ اَن يَعلَمَ اَقُبِلَت صَلاتُهُ اَم لَم تُقبَل؟ فَليَنظُرُ: هَل مَنِعَت صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنكَرِ؟ فَبِقَدرِ ما مَنَعَتهُ قُبَلَت مِنهُ!»؛
«هر کس دوست دارد، بداند نمازش قبول شده یا نه، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز می دارد یا نه؟ پس به هر اندازه که نمازش او را از گناه باز بدارد، به همان مقدار نمازش قبول واقع شده است» (ترجمه المیزان، ج 16، ص 211)
 

love.1982

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تلفیقی از هردو نوع سنتی و مدرن به نظرم بهتره.و توازن رو برقرار می کنه .البته با هنرمندی و ظرافت خاصی و با مطالعه امکان پذیر است;)
 

معمارباشی

عضو جدید
تلفیقی از هردو نوع سنتی و مدرن به نظرم بهتره.و توازن رو برقرار می کنه .البته با هنرمندی و ظرافت خاصی و با مطالعه امکان پذیر است;)

دقیقا نظرم عکسه !
نه مدرن نه سنتی !
جفتش اشتباه محضه !
یعنی چی اخه که تق تق تق در میزنن ... دختر و پسر همو می بینن ! تصمیم میگیرن ازدواج کنن !!! (ازدواج سنتی)
یعنی چی یهو نگاهشون بهم میافته یهو جوگیر می شن یهو عاشق می شن !!! تصمیم می گیرن ازدواج کنن(ازدواج مدرن)

خیر !!! این راهش نیست !!!
باید یه مدت با هم اشنا بشن ! نه این که از همون اول هدف ازدواج باشه !!! مثلا دونفر سر کار یا دانشگاه یا به هر دلیلی ! با هم در ارتباطند ! تو این پروسه گذر زمان با هم اشنا می شن ... خصوصیات اخلاقی هم رو می شناسن ... کم کم با هم دوست می شن ! (نه دوست دختر دوست پسر ها ! یه دوستی از جنس دوستی معمولی مثل دوستی دو جنس موافق !!!).... حالا بعداً شاید بعدها به این فکر بیفتن که بدرد هم می خورن !!!
 

2276417

کاربر فعال
دقیقا نظرم عکسه !
نه مدرن نه سنتی !
جفتش اشتباه محضه !
یعنی چی اخه که تق تق تق در میزنن ... دختر و پسر همو می بینن ! تصمیم میگیرن ازدواج کنن !!! (ازدواج سنتی)
یعنی چی یهو نگاهشون بهم میافته یهو جوگیر می شن یهو عاشق می شن !!! تصمیم می گیرن ازدواج کنن(ازدواج مدرن)

خیر !!! این راهش نیست !!!
باید یه مدت با هم اشنا بشن ! نه این که از همون اول هدف ازدواج باشه !!! مثلا دونفر سر کار یا دانشگاه یا به هر دلیلی ! با هم در ارتباطند ! تو این پروسه گذر زمان با هم اشنا می شن ... خصوصیات اخلاقی هم رو می شناسن ... کم کم با هم دوست می شن ! (نه دوست دختر دوست پسر ها ! یه دوستی از جنس دوستی معمولی مثل دوستی دو جنس موافق !!!).... حالا بعداً شاید بعدها به این فکر بیفتن که بدرد هم می خورن !!![/
این درسته
 

sevda66

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیشه گفت کدوم بهتره تو هر دوش شکست و موفقیت هست.
هر جور میخواد باشه باید با عقل انتخاب شه.
 

m&&m

عضو جدید
هیچ تضمینی در پایدار بودن هیچکدومشون نیست...
امیدتون به خدا...
 

سحر صبح

عضو جدید
آشنایی برای ازدواج
چه سنتی شروع بشه
چه اینترنتی شروع بشه

در هر دو صورت باید به شیوه درست طی بشه
تا ازدواج موفقی باشه

باید دانا بود
و هشیاری باید به خرج داد
و بعد توکل بر خدا کرد


در ازدواج سنتی نباید عجولانه و احساسی عمل کرد بلکه بایست چندین جلسه گفتگو بین دختر و پسر صورت بگیره و سؤالات کارشناسانه و آگاهانه پرسیده بشه، تحقیقات هم بایست انجام بشه.
طریقه دوستی و آشنایی دو نفره برای ازدواج بالکل رد هست!
در آشنایی های اینترنتی هم نبایست احساسی پیش رفت... !!

کدوم ازدواج اینترنتی؟!!

ازدواج اینترنتی چگونه؟!

مادی نگری خانمها یا ظاهر بینی آقایون؟!
 

M.Adhami

عضو جدید
کاربر ممتاز
کتاب بروید با هم بسازید کتاب بروید باهم بسازید توصیه هی رهبر معظم انقلاب به زوج های جوان است که به کوشش محمدرضا حدادی گرد آوری شده است. نویسنده: محمدرضا حدادی
دوره چاپ: هفتم، 1388
تعداد صفحات: 80
قیمت پشت جلد: 1100 تومان
سازش کاری در خانواده جزء واجبات است
سعی شما این باشد که در تمام دوران زندگی، به خصوص سالهای اول، این چهار پنج سال اوّل، با هم سازگاری داشته باشید. این طور نباشد که یکی اندکی ناسازگاری نشان داد، آن دیگری هم حتماً در مقابل او ناسازگاری نشان بدهد. نه! هر دو با هم سازگاری نشان بدهید و اگر دیدید همسرتان ناسازگاری کرد، شما سازگاری نشان دهید.این جا از آن جاهایی است که سازش و کوتاه آمدن خوب است.
 

M.Adhami

عضو جدید
کاربر ممتاز
حسين بن بشار، يكى از ياران امام نهم(ع)، به امام جواد(ع) نامه نوشته و عرض كرد: مردى خواستگار، بخانه ما مى آيد، نظر شما در مورد شرايط يك خواستگار چيست؟

حضرت، در جواب فرمود: هر خواستگارى كه، به خانه شما آمد؛ اگر ديندارى و امانتدارى او راپذيرفتيد (از هر طبقه و صنفى باشد) با او وصلت كنيد و او را به دامادى بپذيريد. و در ادامه اين آيه را مرقوم فرموده بود: اِلاّ تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِى الاَْرْضٍ وَ فَسادٌ كبيرٌ. (1): اگر اين دستور را انجام ندهيد فتنه و فساد عظيمى در روى زمين روى مى دهد.

كنايه از اينكه، در ازدواج جوان ها سختگيرى نكنيد، و شرائط اضافى و بيهوده به ميان نكشيد؛ زيرا اگر راه ازدواج را مشكل كنيد و جوانها نتوانند به سادگى ازدواج كنند؛ فتنه و فساد، روى زمين را فرا مى گيرد و شما نمى توانيد جلوگيرى كنيد. در حالي كه زمينه فساد را، خود شما آماده كرده ايد.(2)

*******************************
پی نوشت ها:

_1(انفال /73.)

2_(من لا يحضره الفقيه ، 3 /284)
 

R a h a a M

عضو جدید
کاربر ممتاز
دقیقا نظرم عکسه !
نه مدرن نه سنتی !
جفتش اشتباه محضه !
یعنی چی اخه که تق تق تق در میزنن ... دختر و پسر همو می بینن ! تصمیم میگیرن ازدواج کنن !!! (ازدواج سنتی)
یعنی چی یهو نگاهشون بهم میافته یهو جوگیر می شن یهو عاشق می شن !!! تصمیم می گیرن ازدواج کنن(ازدواج مدرن)

خیر !!! این راهش نیست !!!
باید یه مدت با هم اشنا بشن ! نه این که از همون اول هدف ازدواج باشه !!! مثلا دونفر سر کار یا دانشگاه یا به هر دلیلی ! با هم در ارتباطند ! تو این پروسه گذر زمان با هم اشنا می شن ... خصوصیات اخلاقی هم رو می شناسن ... کم کم با هم دوست می شن ! (نه دوست دختر دوست پسر ها ! یه دوستی از جنس دوستی معمولی مثل دوستی دو جنس موافق !!!).... حالا بعداً شاید بعدها به این فکر بیفتن که بدرد هم می خورن !!!

با شما موافقم دوست من!
اما گویا جوونای الان(پسرها) به این دید به ازدواج نمیکنند!
بعضی هاشون وقتی واقعا قصد ازدواج دارند به خانواده میگن و خانواده براشون شخصی رو انتخاب می کنن.
و اون پسر با دختری که خانواده معرفی میکنه، تحت نظر خانواده به شناخت لازم میرسند و این رابطه گاها به ازدواج ختم میشه یا خیر.
فقط خوبیش این جور رابطه ها اینِ که خانواده در جریان هستن و کمتر مشکلی پیش میاد.
اما به نظر من همین که دختر یا پسری با جنس مخالف در حد یه رابطه ی معمولی دوستانه مثل کار و دانشگاه و ... برخورد داشته باشن و همدیگر رو بشناسن بهتره.
به شرط اینکه احساسی شکل نگیره!
اصلا برای یه ازدواج دُرُست باید احساس رو گذاشت کنار و در وهله ی اول بهش توجه نکرد.
اما دریغ از افرادی که فقط دوست دارند با فــــردی ازدواج کنند که از جنس خودش باشند.و در کنارش احساس آرامش کنِ.
افرادی که به مقوله ی ازدواج جورِ دیگری نگاه میکنند کلا ازدواج کردن باهاشون کمی دشوارِ!!!!!
چون به قولِ بعضی افراد این دسته آدم ها رویایی فکر میکنن و منطقی نیستن!
 

AUTUMN LEAVE

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از اینکه وقتی خواستگار میاد و میگه اومدیم دخترتونو ببینیم خوشم نمیاد .. انگار که دختره کالاس و اونا اومدن ببینن پسندش میکنن یا نه .. مخصوصاً هم اون نگاهای خریدارانه خیلی رو اعصابه!
:|

منم با دوستان موافقم نه سنتی و نه ازدواج با دوستی .. بلکه آمیخته ای از هر دو ..
 

سیّد

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فقط دلار ---- فرقی ندار سنتی یا مدرن
 
آخرین ویرایش:

دالان بهشت

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنظر من تلفیق این دوتا خیلی بهتره
شروع اشنایی میتونه هرطوری باشه سنتی یا مدرن که سنتی خیلی بهتر هست
اما مهم ادامه ی اشنایی و روش شناخت هست که دو طرف انتخاب میکنن ....
اطلاع خانواده ها هم خیلی مهمههه چه سنتی چه مدرن خانواده باید در جریان باشه
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
دقیقا نظرم عکسه !
نه مدرن نه سنتی !
جفتش اشتباه محضه !
یعنی چی اخه که تق تق تق در میزنن ... دختر و پسر همو می بینن ! تصمیم میگیرن ازدواج کنن !!! (ازدواج سنتی)
یعنی چی یهو نگاهشون بهم میافته یهو جوگیر می شن یهو عاشق می شن !!! تصمیم می گیرن ازدواج کنن(ازدواج مدرن)

خیر !!! این راهش نیست !!!
باید یه مدت با هم اشنا بشن ! نه این که از همون اول هدف ازدواج باشه !!! مثلا دونفر سر کار یا دانشگاه یا به هر دلیلی ! با هم در ارتباطند ! تو این پروسه گذر زمان با هم اشنا می شن ... خصوصیات اخلاقی هم رو می شناسن ... کم کم با هم دوست می شن ! (نه دوست دختر دوست پسر ها ! یه دوستی از جنس دوستی معمولی مثل دوستی دو جنس موافق !!!).... حالا بعداً شاید بعدها به این فکر بیفتن که بدرد هم می خورن !!!

کم کم به هم علاقه مند میشن...کم کم میبینن باید با هم ازدواج کنن...کم کم پسره هی بهونه میاره که من شرایطم جور نیست...کم کم دختره افسرده میشه اعصابش بهم میریزه...کم کم تصمیم میگیرن رابطشونو قطع کنن...کم کم دختره لجش میگیره که حال پسره رو بگیره...کم کم به این نتیجه میرسن که این همه وقتی که واسه هم گذاشتن، همش هیچ شد و پسره هم هیچوقت خواستگاری بیا نیست!
حتما هم همو اینجوری میشناسن!!!!!اصلا هم برای همدیگه فیلم بازی نمیکنن!!اصلا هم درگیر احساسات نمیشن!!!

در این زمانی که از دست رفته، اصلا دختر بهترین خواستگاراشو الکی الکی بخاطر یه دوستی هیچو پوچ از دست نمیده!!!اصلا هم سن ازدواجش بالا نمیره و دیگه به بحران بی خواستگاری نمیرسه!!!


اتفاقا خیلی از دخترا همین کاری که شما گفتین رو میکنن.اما من با شناختی که از پسرا دارم، بر خلاف تصور دخترا که فکر میکنن این دوستی باعث میشه تا پسره رو تور بزنن و واسه خودشون خواستگار دست و پا کنن، پسرا زرنگتر از این حرفان! همون پسرا برای ازدواج میرن سراغ دخترایی که خیلی خودشونو عرضه نکردن براشون. اینجور دخترا براشون جذابیت بیشتری دارن.

هر دختری که با یه پسر دوست میشه در فضای دانشگاه، همه پشت سرش حرف میزنن که فلانیم....(متاسفم بگم که برای فراهم کردن فان و سرگرمی بیشتر مثلا در خوابگاه پسرا، در مورد جزییات ظاهری این دخترا هم اظهار نظر میکنن!!!!!البته پسرا پیش خودشون میگن فلان دختر خودشم همچین بی میل نیست که...)هیچ وقت این دخترا حتی بین همین قشر پسرا مورد مناسب برای ازدواج نخواهند بود.عموما پسرا دنبال دختری برای ازدواج میرن که فکر میکنن با پسری تا الان نبوده.دختری که براشون بیشتر خودشو میگیره و خیلی با پسرا قاطی نمیشه، براشون جذابیت بیشتری داره.
شاید یه پسر ترم اولی که تازه وارد فضای دانشگاه شده، هدف از این ارتباط واسش واقعا ازدواج باشه.اما یکم که میگذره و یاد میگیره که میتونه بدون ازدواج با هر دختری به یه سطح از برآوردن نیازش برسه، دیگه هدفش ازدواج نخواهد بود.ضمن اینکه دخترا چون از پسرا احساسی ترن، خیلی زودتر درگیر احساسات میشن.تازه پسرایی که اهل دوستین ظاهرا وانمود میکنن که مثلا فقط با فلان دختر بیشتر هستن، اما پشت صحنه با دوستای همون دختره و سایر دخترا هم در ارتباطن.

کدوم پسری حاضره با دختری ازدواج کنه که قبل ازدواجش اهل دوستی بوده؟ پیش خودش نمیگه فلانی که با من و دیگران انقدر راحت بوده، از کجا معلوم بعد ازدواج هم نره سراغ مردای دیگه؟

حتی در خوشبینانه ترین حالت با احتمال 1%، ازدواج هم بکنن، همیشه این حس بی اعتمادی به واسطه ارتباط قبل ازدواج بینشون حاکمه.
 

R a h a a M

عضو جدید
کاربر ممتاز
کم کم به هم علاقه مند میشن...کم کم میبینن باید با هم ازدواج کنن...کم کم پسره هی بهونه میاره که من شرایطم جور نیست...کم کم دختره افسرده میشه اعصابش بهم میریزه...کم کم تصمیم میگیرن رابطشونو قطع کنن...کم کم دختره لجش میگیره که حال پسره رو بگیره...کم کم به این نتیجه میرسن که این همه وقتی که واسه هم گذاشتن، همش هیچ شد و پسره هم هیچوقت خواستگاری بیا نیست!
حتما هم همو اینجوری میشناسن!!!!!اصلا هم برای همدیگه فیلم بازی نمیکنن!!اصلا هم درگیر احساسات نمیشن!!!

در این زمانی که از دست رفته، اصلا دختر بهترین خواستگاراشو الکی الکی بخاطر یه دوستی هیچو پوچ از دست نمیده!!!اصلا هم سن ازدواجش بالا نمیره و دیگه به بحران بی خواستگاری نمیرسه!!!

اتفاقا خیلی از دخترا همین کاری که شما گفتین رو میکنن.اما من با شناختی که از پسرا دارم، بر خلاف تصور دخترا که فکر میکنن این دوستی باعث میشه تا پسره رو تور بزنن و واسه خودشون خواستگار دست و پا کنن، پسرا زرنگتر از این حرفان! همون پسرا برای ازدواج میرن سراغ دخترایی که خیلی خودشونو عرضه نکردن براشون. اینجور دخترا براشون جذابیت بیشتری دارن.

هر دختری که با یه پسر دوست میشه در فضای دانشگاه، همه پشت سرش حرف میزنن که فلانیم....(متاسفم بگم که برای فراهم کردن فان و سرگرمی بیشتر مثلا در خوابگاه پسرا، در مورد جزییات ظاهری این دخترا هم اظهار نظر میکنن!!!!!البته پسرا پیش خودشون میگن فلان دختر خودشم همچین بی میل نیست که...)هیچ وقت این دخترا حتی بین همین قشر پسرا مورد مناسب برای ازدواج نخواهند بود.عموما پسرا دنبال دختری برای ازدواج میرن که فکر میکنن با پسری تا الان نبوده.دختری که براشون بیشتر خودشو میگیره و خیلی با پسرا قاطی نمیشه، براشون جذابیت بیشتری داره.
شاید یه پسر ترم اولی که تازه وارد فضای دانشگاه شده، هدف از این ارتباط واسش واقعا ازدواج باشه.اما یکم که میگذره و یاد میگیره که میتونه بدون ازدواج با هر دختری به یه سطح از برآوردن نیازش برسه، دیگه هدفش ازدواج نخواهد بود.
ضمن اینکه دخترا چون از پسرا احساسی ترن، خیلی زودتر درگیر احساسات میشن.تازه پسرایی که اهل دوستین ظاهرا وانمود میکنن که مثلا فقط با فلان دختر بیشتر هستن،
اما پشت صحنه با دوستای همون دختره و سایر دخترا هم در ارتباطن.
کدوم پسری حاضره با دختری ازدواج کنه که قبل ازدواجش اهل دوستی بوده؟ پیش خودش نمیگه فلانی که با من و دیگران انقدر راحت بوده، از کجا معلوم بعد ازدواج هم نره سراغ مردای دیگه؟
حتی در خوشبینانه ترین حالت با احتمال 1%، ازدواج هم بکنن، همیشه این حس بی اعتمادی به واسطه ارتباط قبل ازدواج بینشون حاکمه.

در اینکه دخترها احساسی تر از پسرها هستند،شکی نیست.
اما یه دختر باید عاقل باشه،تو این جور مواقع احساس رو بزاره کنار.سختِ اما میشه.
لااقل خوبیش اینِ که شکست و آسیب روحی در کار نیست!

ولی به نظرم پسری که با یک خانوم در حد رابطه ی سالم و دوستانه ی دانشگاه و محیط کار در ارتباط هست،
بخواد به فکر ازدواج با اون فردی بیوفته و بعد قکر کنه که الان با من بوده پس ممکنِ با شخصِ دیگه ایی هم صحبت کرده و یا مثلا دوست بوده.
بره همون ستنی ازدواج کنه خیلی بهتره.

پسرهایی که ادعاشون میشه با فردی ازدواج کنن که حالا دختری پاک و... و اهل دوستی این حرفها نباشه.آیا خودشون هم اهل دوستی نبودن!!!
خودشون هم خیلی پاک و با وقار و نجیب بودن!(این دسته پسرها هم متاسفانه زیادی بد دل هستن به نظرم.)
البته اینو بگم که یه پسر اگر براش این مسائل مهم باشه بعضی وقتها زیادم بد نیست.گاهی نشات از علاقه و محبت.
اما زیادی این افکار هم خوب نیست!چون اول از همه خود اون پسر کلا به هر چی دختره شکاک میشه و یه تصمیم درست نمی تونه برای خودش بگیره!

و در مورد پسری که آیا حاضره با دختری ازدواج کنه که اهل دوستی بوده؛
من خودم افرادی از نزدیک میشناسم که با هم دوست بودن و ازدواج هم کردن.
و مشکلی با هم ندارن.
و خیلی ها رو هم دیدم که دوست نبودن اما در ازدواجشون هم موفق بودن.
نظر شخصی من:
دوستی دختر و پسر چه در حد محیط کار و دانشگاه و محیط های علمی و فرهنگی و... به درد ازدواج نمی خوره.
من خودم فردی رو برای ازدواج قبول میکنم که باهاش دوست نباشم.
و در حیطه خانواده اون فرد رو بشناسم.و باهاش رفت و آمد کنم.


:smile::gol:
 

zeynab_ghhh

کاربر بیش فعال
در اینکه دخترها احساسی تر از پسرها هستند،شکی نیست.
اما یه دختر باید عاقل باشه،تو این جور مواقع احساس رو بزاره کنار.سختِ اما میشه.
لااقل خوبیش اینِ که شکست و آسیب روحی در کار نیست!

ولی به نظرم پسری که با یک خانوم در حد رابطه ی سالم و دوستانه ی دانشگاه و محیط کار در ارتباط هست،
بخواد به فکر ازدواج با اون فردی بیوفته و بعد قکر کنه که الان با من بوده پس ممکنِ با شخصِ دیگه ایی هم صحبت کرده و یا مثلا دوست بوده.
بره همون ستنی ازدواج کنه خیلی بهتره.

پسرهایی که ادعاشون میشه با فردی ازدواج کنن که حالا دختری پاک و... و اهل دوستی این حرفها نباشه.آیا خودشون هم اهل دوستی نبودن!!!
خودشون هم خیلی پاک و با وقار و نجیب بودن!(این دسته پسرها هم متاسفانه زیادی بد دل هستن به نظرم.)
البته اینو بگم که یه پسر اگر براش این مسائل مهم باشه بعضی وقتها زیادم بد نیست.گاهی نشات از علاقه و محبت.
اما زیادی این افکار هم خوب نیست!چون اول از همه خود اون پسر کلا به هر چی دختره شکاک میشه و یه تصمیم درست نمی تونه برای خودش بگیره!

و در مورد پسری که آیا حاضره با دختری ازدواج کنه که اهل دوستی بوده؛
من خودم افرادی از نزدیک میشناسم که با هم دوست بودن و ازدواج هم کردن.
و مشکلی با هم ندارن.
و خیلی ها رو هم دیدم که دوست نبودن اما در ازدواجشون هم موفق بودن.
نظر شخصی من:
دوستی دختر و پسر چه در حد محیط کار و دانشگاه و محیط های علمی و فرهنگی و... به درد ازدواج نمی خوره.
من خودم فردی رو برای ازدواج قبول میکنم که باهاش دوست نباشم.
و در حیطه خانواده اون فرد رو بشناسم.و باهاش رفت و آمد کنم.


:smile::gol:

در این دوستی عادی و حدش، اختلاف سلیقه وجود داره.اون ارتباطی که شما میگین، از نظر من اسمش اصلا دوستی نیست.من دوران دانشجویی خودم پیش میومد که فرضا شماره همکلاسی پسر رو داشته باشم واسه هماهنگی درس یا کلاس صحبت هم میشد.یا مثلا در فضای کاری نسبت به همکار مرد یه رابطه کاملا تعریف شده وجود داشت که اون هم اصلا دوستی نبود.

صحبت هایی کاملا رسمی.شما.خواهش میکنم.آقای فلانی.اگر ممکنه ....حتی انجمن دانشجویی هم بود که امکان داشت هراز چند گاهی فعالیتی توش باشه.

دوستی دختر با دختر یا دوستی پسر با پسر به نظر من کاملا ماهیتش متفاوته.جنسش.احساسی که وجود داره.

اما دوستی دختر با پسر حسش فرق میکنه.ماهیتش هم همینطور.
 

R a h a a M

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این دوستی عادی و حدش، اختلاف سلیقه وجود داره.اون ارتباطی که شما میگین، از نظر من اسمش اصلا دوستی نیست.من دوران دانشجویی خودم پیش میومد که فرضا شماره همکلاسی پسر رو داشته باشم واسه هماهنگی درس یا کلاس صحبت هم میشد.یا مثلا در فضای کاری نسبت به همکار مرد یه رابطه کاملا تعریف شده وجود داشت که اون هم اصلا دوستی نبود.

صحبت هایی کاملا رسمی.شما.خواهش میکنم.آقای فلانی.اگر ممکنه ....حتی انجمن دانشجویی هم بود که امکان داشت هراز چند گاهی فعالیتی توش باشه.

دوستی دختر با دختر یا دوستی پسر با پسر به نظر من کاملا ماهیتش متفاوته.جنسش.احساسی که وجود داره.

اما دوستی دختر با پسر حسش فرق میکنه.ماهیتش هم همینطور.

متوجه منظور شما شدم دوست عزیز.
خیلی از این رابطه های با همکار و دانشجویی هم به دوستی مبدل میشه!:smile:
بعد که دوستی شکل میگیره،احساس و خیلی مسائل دیگه هم شکل میگیره.
من به شخصه این دوستی های دختر و پسر که احساس شکل میگیره هم اصلا قبول ندارم.
نه تنها وقت تلف کردن،بلکه هیچ اثری مثبتی هم برات به جا نمیذاره!
اگه یه پسری بخواد با من ازدواج کنه که براش خیلی مهم باشه با کسی دوست بودم یا نه.
شاید بهش بگم ولی اگر ببینم رو این قضیه خیلی حساس شده،صد سال سیاه بخوام باهاش ازوداج کنم!:smile:
نیست خودش خیلی پاک و معصوم و پسر پیغمبر بوده حالا!

عزیزم به نظرم کلا دور دوستی با یه پسر رو خط بکش و یا اگر هم میخوای با پسری دوستی کنی،احساست رو بزار کنار!!
 

I'M SOMEONE

عضو جدید
کاربر ممتاز
تلفیقی از هردو نوع سنتی و مدرن به نظرم بهتره.و توازن رو برقرار می کنه .البته با هنرمندی و ظرافت خاصی و با مطالعه امکان پذیر است;)
از همین "تلفیقی " می ترسم !
یه چیزیه که معلوم نیست چیه ! قابل پیش بینی نیست هیچی

ازدواج سنتی یا مدرن ، چه فرقی می کنه طرف رو عمه ی بابام معرفی کرده باشه یا خودمون آشنا شیم !؟ مهم اینجاست اگر دو طرف واقعا قصدشون ازدواج باشه نه بازی دادن هم ، دقت به خرج می دن و حسابی برای شناخت هم وقت می ذارن .تو هر دو مورد اگر عجولانه تصمیم بگیریم عاقبت خوبی نداره ، تو هر دو مورد اگر با چشم باز انتخاب نکنیم بعدا پشیمونیه و خیلی چیزای دیگه
ازدواج عاشقانه یا منطقی ، انگار آدما یا عقل دارن احساس ندارن ، یا احساس دارن عقل ندارن !!!
و ....
من خودم همه ی اینا رو تو ذهنم زدم کنار !!! ولی یک سری چیز ها مهمه همونا رو بچسبید و باقیشو با شرایط فعلی جامعه پیش ببرید
 

...ANTY...

عضو جدید
کاربر ممتاز
از همین "تلفیقی " می ترسم !
یه چیزیه که معلوم نیست چیه ! قابل پیش بینی نیست هیچی

ازدواج سنتی یا مدرن ، چه فرقی می کنه طرف رو عمه ی بابام معرفی کرده باشه یا خودمون آشنا شیم !؟ مهم اینجاست اگر دو طرف واقعا قصدشون ازدواج باشه نه بازی دادن هم ، دقت به خرج می دن و حسابی برای شناخت هم وقت می ذارن .تو هر دو مورد اگر عجولانه تصمیم بگیریم عاقبت خوبی نداره ، تو هر دو مورد اگر با چشم باز انتخاب نکنیم بعدا پشیمونیه و خیلی چیزای دیگه
ازدواج عاشقانه یا منطقی ، انگار آدما یا عقل دارن احساس ندارن ، یا احساس دارن عقل ندارن !!!
و ....
من خودم همه ی اینا رو تو ذهنم زدم کنار !!! ولی یک سری چیز ها مهمه همونا رو بچسبید و باقیشو با شرایط فعلی جامعه پیش ببرید

عزیزم یه چیزی بگم بر طبق یه خورده علم شخصیت شناسی که دارم
کلا دخترا و پسرا تقریبا میشه گفت در 99.5 درصد مواقع با هم متفاوتن.........یعنی وقتی بحث ارتباط پیش میاد باید خیلی محتاط بود.......جایی که پسرا با عقلشون تصمیم میگیرن دخترا احساساتشون بروز میکنه و حتی ممکنه بعضی مواقع برعکس باشه......پس با دوستی با یک نگاه و اصلا قبول ندارم، از طرفی هم الان ملاک ها مثل قدیم نیست همه چی عوض شده کمتر پسر دختری حاضرن با انتخاب خونواده ها ازدواج کنن.................حالا چاره چیه چیکار باید کرد؟ بالاخره دوست بشیم یا نشیم؟
اجازه بده من تجربه شخصیم رو بگم شاید به درد دوستان بخوره

من چند سال پیش یه خواستگار داشتم که تو منزل یه واسطه که خیلی هم مورد اعتماد جفتمونه و در واقع استاد خودمون و خونوادمون، همو دیدیم........اون موقع جفتمون به لحاظ ظاهر و تیپ و که اولین ملاک بصریه همو پسندیدیم ولی بنابر دلایلی خونواده من جواب رد دادن (حالا بماند چرا)...............تو این چند سال خیلی ها تو زندگی من اومدن و رفتن و همینطور تو زندگی اون آقا پسر (منظور پیشنهاد برا ازدواج نه دوستی)...........ولی خوب یه جورایی دلمون پیش هم بود چون واقعا از هم خوشمون اومده بود...ما هیچ ارتباطی با هم نداشتیم یعنی در واقع فقط همون یه بار اونم یه ساعت همو دیده بودیم تا اینکه تو این چند سال ایشون پیگیر میشدن از اون واسطه، و دوباره پا پیش میذارن و شرایطشون هم البته خیلی خیلی بهتر شده بود نسبت به قبل....... این دفعه من و ایشون با هم قرار گذاشتیم البته با اطلاع کامل خانواده هامون....... از اول هم قرار گذاشتیم حالا چون قبلا هم خواستگارم بوده هیچ احساسی وارد رابطه نکنیم ........ ما یه مدت کاملا عین دوتا دوست همجنس با هم ارتباط داشتیم بیرون میرفتیم حرف زدیم و وقتی به توافق رسیدیم ازدواج کردیم.......... من خیلی راضی ام و واقعا احساس خوشبختی میکنم ماجرای ما شاید یه کم عجیب باشه ولی چیزی که مهمه اینه که واقعا ما تو هیچ گناهی نیفتادیم کاملا پاک خودمون همدیگه رو انتخاب کردیم و با عشق ازدواج کردیم بدون اینکه کسی مجبورمون کنه یا مثلا اول مامانش بپسنده بعد خودش! ولی در عین حال خونواده هامون از اول در جریان بودن و علاوه بر انتخاب خودمون تایید خونواده ها رو هم احترام گذاشتیم.......

ما اقعا عاشق همیم و رضایت خونواده هامون هم رو عشقمون تاثیر مثبت داشته شکر خدا.
عاقلانه ترین کار از نظر همه مشاورا انتخاب عاقلانه زندگی عاشقانه اس.........عاقلانه شخصیت، فرهنگ، سطح اجتماعی طرف رو با خونواده بسنج اوکی بود و اونم اوکی داد زندگی عاشقانه تو بساز همین.
 

dash @li

کاربر بیش فعال
سلام
میدونین چی این وسط کار رو سخت کرده، تغییر از وضعیت سنتی ب مدرن.
خونواده ها سنتی هستن و جوونا دنبال چیزای تازه و نمدرن،اونا اونجوری بزرگ شدن بهش عادت کردن و جوونا چیزای جدید رو میبینن.
متاسفانه تقابل مدرن و سنت هست ، کدوم بهتر نیست،اصل ازدواج ک درست و سالم باشه مهم هست.
اعتماد داشتن این روزها مشکل اساسی ازدواج های مدرن شده از اونطرف هم ازدواج سنتی طرف اعتماد رو داره.
امار بالای طلاق این روزها ناشی از ازدواج های مدرن برای همین هست.
واینکه سطح توقع خانم ها ب خصوص بالا رفته، به عبارتی زن زندگی کم شده ،بیشتر دختر ها با یه صدا بالا بردن مرد حرف طلاق و طلاق کشی رو پیش میکشن.
امیدوارم بعضی جوون ها ب خود بیان،یا باید اعتماد کنید یا اینکه اینجوری ازدواج نکنین.
موفق باشین
 

یکی از بچه ها

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
میدونین چی این وسط کار رو سخت کرده، تغییر از وضعیت سنتی ب مدرن.
خونواده ها سنتی هستن و جوونا دنبال چیزای تازه و نمدرن،اونا اونجوری بزرگ شدن بهش عادت کردن و جوونا چیزای جدید رو میبینن.
متاسفانه تقابل مدرن و سنت هست ، کدوم بهتر نیست،اصل ازدواج ک درست و سالم باشه مهم هست.
اعتماد داشتن این روزها مشکل اساسی ازدواج های مدرن شده از اونطرف هم ازدواج سنتی طرف اعتماد رو داره.
امار بالای طلاق این روزها ناشی از ازدواج های مدرن برای همین هست.

واینکه سطح توقع خانم ها ب خصوص بالا رفته، به عبارتی زن زندگی کم شده ،بیشتر دختر ها با یه صدا بالا بردن مرد حرف طلاق و طلاق کشی رو پیش میکشن.
امیدوارم بعضی جوون ها ب خود بیان،یا باید اعتماد کنید یا اینکه اینجوری ازدواج نکنین.
موفق باشین
تایید میشود;)
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا