اربعین حسینی [ ویژه نامه ]

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز




 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
" هَل مِن ناصر یَنصُرنی

کیست
مرا یاری کند؟ "

و عجیب است که


هر که ندایت را لبیک گفت ؛


از سوی تو یاری شد و سعادتمند


و هر که روی برگرداند مغبون و زیان دیده


آقای من ؛


از ندایت " کیست که بخواهد یاریش کنم؟ " می شنوم.


لبیک یا حسین و روحی فداک

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
چادر سیاه غم

چادر سیاه غم

ای آن که لحظه لحظه کنار تو زیستم!
امشب، چهل شب است برایت گریستم

امشب چهل شب است که آب از گلوی من
پایین نرفته، بغض عطشناک کیستم؟

بنشان به تل زینبیه، طاقت مرا
من زینبم؛ نمی‏شود آخر نایستم

آن جاده را مگو به چه حالی گذشتم و
دل کندم از تو؛ آمدم ای هست و نیستم!

من، چادر سیاه غمم، دور تکیه ‏ات
جز ذکر یا حسین تو، تکرار چیستم؟

این اربعین هم از پی آن اربعین گذشت
چشمان صد حسینیه ‏ات را گریستم

شاعر: رزیتا نعمتى
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
اربعین است و دل از سوگ شهیدان، خون است

اربعین است و دل از سوگ شهیدان، خون است



اربعین است و دل از سوگ شهیدان، خون است
هــــر که را می‌نگرم غم‌زده و محزون است


زنده دین مانــــده ز تصمیـــم و ز ایثار حســـــین
حق و حرّیت و اســـــلام به او مدیون است


هان بیاییــــــد و ببینیــــــــد که در راه خـــــــــدا
صحنه رزم ز خـــــون شهدا گلگــــون است



آه و افســــــوس که کشتند لب ‌تشنه امـــــــام
زخــــم بر پیکــــر پاکش ز عدد افزون است



قصه کــــرب و بلا قصـــه صبـــــر اســـت و قیام
به فداکاری و جانبازی و دین مشحون است


تا ابـــــــد نام حســــــــین بن علی در تاریــــــخ
با ثبات قـــدم و نصـــرت حق، مقرون است


بخشی از شعر حضرت آیت‌الله‌العظمی صافی


arbain.jpg



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
کاروان می رسد از راه

کاروان می رسد از راه


کاروان می‌رسد از راه، ولی آه، چه دلگیر چه دل‌تنگ، چه بی تاب، دل سنگ شده آب، از این ناله‌ی جانکاه، زنی مویه کنان، موی کنان، خسته، پریشان، پریشان و پریشان، شکسته، نشسته، سر تربت سالار شهیدان، شده مرثیه خوان غم جانان، همان حضرت عطشان، همان کعبه‌ی ایمان، همان قاری قرآن، سر نیزه‌ی خون‌بار، همان یار، همان یار، همان کشته‌ی اعدا.


کاروان می‌رسد از راه، ولی آه، نه مرهم نه طبیبی، عجب حال غریبی، ندارند به جز ماتم و اندوه حبیبی، ندارند به جز خاطر مجروح نصیبی، ز داغ غم این دشت بلاپوش، به دل‌هاست لهیبی، به هر سوی که رفتند، نه قبری نه نشانی، فقط می‌وزد از تربت محبوبه‌مان نفحه‌ی سیبی که کشانده ست دل اهل حرم را.


کاروان می‌رسد از راه و هر کس به کناری، پر از شیون و زاری، کنار غم یاری، سر قبر و مزاری، یکی با تب و دلواپسی و زمزمه رفته، به دنبال مزار پسر فاطمه رفته، یکی با دل مجروح، و با کوهی از اندوه به دنبال مه علقمه رفته، یکی کرب و بلا پیش نگاهش، سراب است و سراب است، دلش در تب و تاب است و این خاک پر از خاطره‌هاییست، که یک یک همگی عین عذاب است و این بانوی دلسوخته‌ی خسته رباب است، که با دیده‌ی خون‌بار و عزاپوش، خدایا به گمانش که گرفته‌ست گلش را در آغوش و با مویه و لالایی خود می‌رود از هوش:
«گلم تاب ندارد، حرم آب ندارد، علی خواب ندارد» یکی بی پر و بی بال، دل افسرده و بی حال، که انگار گذشته‌ست چهل روز بر او مثل چهل سال، و بوده‌ست پناه همه اطفال، پس از این همه غربت، رسیده‌ست به گودال، همان جا که عزیزش، همان جا که امیدش، همان جا که جوانان رشیدش، همان جا که شهیدش، در امواج پریشان نی و دشنه و شمشیر، در آن غربت دلگیر، شده مصحف پرپر و رفته‌ست سرش بر سر نیزه و تن بی کفن او، سه شب در دل صحرا، رها مانده خدایا...


چهل روز شکستن، چهل روز بریدن، چهل روز پی ناقه دویدن...
چهل روز فقط طعنه و دشنام شنیدن، چه بگویم؟
چهل روز اسارت، چهل روز جسارت، چهل روز غم و غربت و غارت...
چهل روز پریشانی و حسرت، چهل روز مصیبت، چه بگویم؟
چهل روز، نه صبری، نه قراری، نه یک محرم و یاری، ز دیاری به دیاری...
عجب ناقه‌سواری، فقط بود سرت بر سر نی قاری زینب، چه بگویم؟


چهل روز تب و شیون و ناله، ز خاکستر و دشنام ز هر بام حواله، و از شدت اندوه
و با خاطر مجروح، جگر گوشه‌ی تو کنج خرابه، همان آینه‌ی فاطمه جا ماند سه ساله، چه بگویم؟
چهل روز فقط شیون و داغ و غم و درد فراق و فراق و ... فراق و ... چه بگویم؟
بگویم، کدامین گله‌ها را؟ غم فاصله‌ها را؟ تب آبله‌ها را؟

و یا زخم گلوگیرترین سلسله‌ها را؟ و یا طعنه‌ی بی‌رحم‌ترین هلهله‌ها را؟

و یا مرحمت دم به دم حرمله‌ها را؟ چهل روز صبوری و صبوری، غم و ماتم دوری و صبوری
و تا صبح، سری کنج تنوری و صبوری، نه سلامی نه درودی، کبودی و کبودی، عجب آتش و خاکستر و دودی و کبودی، به آن شهر پر از کینه و ماتم چه ورودی و کبودی، در آن بارش خون‌رنگ، سر نیزه تو بودی و کبودی، گذر از وسط کوچه‌ی سنگی یهودی و کبودی، و چه ناگاه چه دل‌تنگ غروبی، چه چوبی، عجب اوج و فرودی و کبودی، خدایا چه کند زینب کبری...


امام حسین (ع) فرموده‌اند:

كسی كه بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد، دیرتر به آروزیش می‌رسد و زودتر به آنچه می‌ترسد، گرفتار می‌شود. (بحار الانوار، ج 78، ص 120)



 
آخرین ویرایش:

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
اربعین میثاق دوباره با آرمان ها مقدس شهدای کربلاست

اربعین میثاق دوباره با آرمان ها مقدس شهدای کربلاست

اربعین رودخانه خروشان خون های پاکی است که در غریبانه ترین حالت ممکن بر زمین ریخت؛ اربعین یاد آور چهل روزی است که برای یزیدیان جز رسوایی و بدنامی چیزی دیگر نگذشته و بزم شادی شان به شرم و ندامت آلوده شده بود.


اربعین یاد آور چهل روزی است که از آن غروب خون آلود عاشورا می گذرد، زمانی که شمشیر شقاوت و نامردی گلوی آخرین مبارز را درید، آنگاه که زنان و فرزندان داغدیده در میان رقص شعله های آتش خیمه هایشان به سوگ مردان در خون غلطیده خود نشسته بودند و دشمن به جشن و سرور ایستاده و سرک ها و کاخ ها را برای شادمانی خود آراسته بودند.


اربعین گذشت چهل روز از لحظه ای است که زینب(س) همه چیز را در روز عاشورا به چشم دید و سپس با سخنرانی کوبنده خود کاخ ظلم و تزویر را لرزاند، زینب(س) این ستون پابرجای کاروان اسرا با تحمل کوهی از مصیب ها، بغض گلویش را فروخورد و قدم در فله رفیع عزت و آزادگی گذاشت.


با سخنانزینب(س)، کربلا به بلوغ رسید و خون شهدا جوشید و جوشید تا آن جویبار خونی که در غریبانه ترین حالت ممکن بر زمین جاری شده بود، در اربعین حسینی، رودی خروشان شد.


آری اربعین هنگام میثاق و پیمان دوباره با آرمانهای بلند شهدای کربلا و امام حسین(ع) است.


.
.
.
.
.
.


حاج میثم مطیعی
من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم (شور)

دانلود
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
دوباره اربعین اومد از راه

دوباره اربعین اومد از راه

دوباره اربعین اومد از راه ، با خروش ناله و اشک و آه
شده تسبیح لب عشاقت ، لک لبیک اباعبدالله
یا مولا ، یه عمره دارم ، میون قلبم ، از عشقت توشه
یا مولا ، میام هر ساله ، برای بیعت ، سوی شش گوشه
دل ذکرت را گوید با سوز و آه ، یا ثارالله ثارالله ثارالله
یا ثارالله ثارالله ثارالله

******


جون دادن برا حسین رویامه ، زندگیم نذر غم اقامه
این تجمع عظیم شیعه ، حامی شریعت و اسلامه
دشمن ها ، بدونن که ما ، همیشه هر جا ، حسینی هستیم
در راه ، دفاع از قرآن ، همه سرباز ، خمینی هستیم
جان فدایت کنیم در قربانگاه ، یا ثارالله ثارالله ثارالله
یا ثارالله ثارالله ثارالله

******


به دلا آرزوی کربلا ، به مشام جان بوی کربلا
ایشالا به زودی با سید علی ، پیاده میریم سوی کربلا
میخونیم ، همه مرثیه ، برای ارباب ، با چشمای تر
ای سَروَر ، شَه ِ بی لشگر ، عزیز خواهر ، غریب مادر
ای گریان ماتمت مهر و ماه ، یا ثارالله ثارالله ثارالله
یا ثارالله ثارالله ثارالله

******


حرف چوب خیزران و طشته ، دل ما شده به غم آغشته
پاشو ای دار و ندار زینب ، خواهرت خمیده قد برگشته
تقدیرم ، گره خورده ای ، عزیز زهرا ، به تقدیر تو
ببین ای ، صفای گلشن ، چهل روزه من ، شدم پیر تو
چه ها دیده عترتت در این راه ، یا ثارالله ثارالله ثارالله
یا ثارالله ثارالله ثارالله


شاعر : حاج امیر عباسی
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
بازگشت زینب کبری (س) به کربلا

بازگشت زینب کبری (س) به کربلا

اگر چه عشق و وفا را به غایت آوردم / هجوم بی کسی ام را برایت آوردم

من از تظاهر نامحرمان عزا دارم / هزار غم ز هزاران حکایت آوردم

کسی که درد ندیده ز درد راوی نیست / به چشم آنچه که دیدم روایت آوردم

مرور تلخ ترین خاطرات من وقتی است / که آستین به سر بچه هایت آوردم

ز افترای کنیزی تمام دلها ریخت / ومن پناه به آه و دعایت اوردم

گهی که بر لب تو چوب خیزران می خورد / به آیه شإن نزول ولایت آوردم

برای آنکه به نام تو لطمه ای نرسد / هماره اسم تو را با درایت آوردم

به گریه های غریبم اگر چه خندیدند / بهار گریه سوی کربلایت آوردم

فدای پیرهن پاره ات که با چه دلی / نشان ز خاطره آشنایت آوردم

دگر به شام کسی سب مرتضی نکند / شهیده دادم و داغش برایت آوردم

طنین صوت علی را به کوفه افکندم / رشام غافله را با صدایت آوردم

سر تو سایه به سایه چراغ محمل بود / قدی خمیده کنون پیش پایت آوردم

کنار قبر تو دلهای پر حرارت را / به یاد سوختن خیمه هایت آوردم

ببین که چادر من پرچم عزای تو شد / نوا و زمزمه در نینوایت آوردم

هر آنکه فاتح دلهاست چون تو پیروز است / ببین دل همه را مبتلایت آوردم

محمود ژولیده
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
روایت دردهای زینب (س) - اربعين

روایت دردهای زینب (س) - اربعين

اربعين است. چهل روز است كه گل هاي خوشبوي محمدي از باغستان خويش جدا گشته‌اند و باغبان خود را تنها نهاده‌اند.


اولين زائر، صحابه‌ي خاص رسول الله «جابر بن عبدالله انصاري» است كه با بدني خوشبو و ذكر گويان، بر قبر دردانة پيامبر حاضر گشته

و از سوز دل سه بار فرياد مي‌زند: «يا حسين! يا حسين!» و بيهوش روي زمين مي‌افتد.

عطيه، دوست جابر، او را به هوش مي‌آورد كه ناگهان جابر صدا مي‌زند: «واحبيب لايحبيب حبيبه؟؛ آيا دوست،

جواب دوست خود را نمي‌دهد؟»

سپس خودش جواب خودش را مي‌دهد: «چگونه جواب مرا بدهي، درحالي كه خون از رگ هاي گلويت بر سينه و شانه‌ات فرو ريخته

و بين سر و بدنت جدايي افكنده است!»




لحظاتي بعد كارواني مملو از غم و اندوه از راه مي‌رسد.

امام سجاد (عليه السلام) با ديدن جابر، با پاي برهنه به استقبال او مي‌آيد و اشك مي‌ريزد. جابر امام سجاد را در آغوش مي كشد

و از فراق امام حسين به شدت مي‌گريد.




امام سجاد (عليه السلام) رو به جابر مي‌گويد: «جابر! جايت خالي تا ما را در وادي غربت و تنهايي كمك نمايي.»


هاهنا و الله قتلت رجالنا اطفالنا و سبيت نسائنا و حرقت خيامنا اي جابر! به خدا سوگند،

در همين مكان مردان ما را شهيد نمودند، و نوجوانان ما را سر بريدند و زنان ما را به اسارت بردند و خيمه‌هاي ما را آتش زدند.»


سپس مزار تك تك شهدا را به جابر نشان مي‌دهد:

«اينجا قبر علي اكبر است واينجا قبر قاسم است. اينجا قبر پدرم حسين است. آنجا كنار علقمه قبر عمويم عباس است.


زينب آرام و بي‌قرار و خسته‌دل، بر مزار برادرش نشست و صدا زد:

«برادرم! پس از چهل روز تو را مي‌بينم. برادرم در ظهر عاشورا كه آمدم قتلگاه، آن قدر بدنت آماج تير و خنجر و شمشيرها

گشته بود كه نتوانستم تو را بشناسم، اما اينك برخيز پس از چهل روز، اگر مرا بنگري نخواهي شناخت.

موهايم سفيد گشته، كمر خم شده و ...... حتماً مرا نخواهي سناخت.»


سپس در مقابل جابر روضه خواند كه:

«برادرم! تمام مصيبت‌هاي تو را تحمل كردم وتمام سفارش هايت را عمل نمودم؛ فقط از نياوردن رقيه‌ات شرمنده هستم

كه او را درخرابة شام نهادم. اما حسينم! بشنو كلام خواهر خودت را، باور كن اگر اينجا نامحرمي نبود،

بدنم را به تو نشان مي‌دادم تا جاي تازيانه‌ها را مشاهده كني و بدن كبودم را ببيني. برادر ... !»


الا لعنت الله علی القوم الظالمین
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
یا صاحب الزمان(عج)

ای کاش جهان پرتو نورت می شد
می آمدی و محو حضورت می شد

این لشکرِ اربعین ارباب حسین
ای کاش که لشکر ظهورت می شد


فرارسیدن اربعین حسینی علیه السلام تسلیت باد
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
امام صادق عليه السلام:

آسمان چهل روز بر حسين عليه السلام، خون گريه كرد.

مناقب آل ابی طالب،ج۳،ص۲۱۲


به یاد کربلا دل‏ها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
حاج آقا دولابی:

در دستگاه امام حسین (ع) حتی ریا هم ممدوح است، اگر جلوی روی مردم برای امام حسین (ع) مالت را بدهی، یا سینه بزنی خوب است، اصحاب که به میدان می‌رفتند رجز می‌خواندن و خودشان را معرفی می‌کردند، تظاهر در دستگاه امام حسین (ع) جزا دارد. البته بهتر است کار خود را به خدا و امام حسین (ع) نشان بدهی. بگویی، خدایا ببین من دارم این کار را می‌کنم، حسین جان ببین من دارم این کار را می‌کنم.

خبرگزاری فارس
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
در حدیثى از امام صادق (ع)، توصیه شده که هنگام زیارت سیدالشهدا (ع)، زائر براى تأسّى به فرشتگان حاضر در حرم مطهر آن امام علیه السلام، شایسته است که سکوت را مراعات کند و جز خیر و نیکى، بر زبان جارى نسازد. ظاهرا مقصود از «خیر» در اینجا، خواندن زیارت نامه و نماز و دعا و ذکر و مانند آن است. پس زائر کربلا باید با حضور قلب از سخن بیهوده و شوخی و مزاح پرهیز «وَاقِلّ مِنَ الکَلامِ وَالمِزاح» و مشغول به توسل و ذکر خدا باشد «وَأَکْثِر مِنَ اللَّهِ تَعالی». مرحوم آیت‌الله بهجت می‌فرمودند: خدا می‌داند در این حرم‌ها چه ملائکه‌ای و چه اولیایی به طواف مشغول‌اند. صدا بلند نکنید و فریاد نزنید، آن‌ها متأذی می‌شوند.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
حاج آقا فاطمي نيا:

استادي داشتم كه از كبار اولياي خدا بود ، ميفرمود براي زيارت اربعين پاداشي است كه براي عمل ديگر نيست:
"زائر اربعين امام حسين (علیه السلام) عاقبت بخير ميشود"
اين شامل كساني هم كه از راه دور زيارت ميكنند، ميشود.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
اربعین یعنے چهل منزل عزا
اربعین یعنے شبے بےانتها
اربعین یعنے غریبے بےکسے
اربعین یعنے همه دلواپسے
اربعین یعنے چهل منزل سفر
اربعین یعنے همه خوف وخطر

اربعین حسینے تسلیت باد
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
نكاتي_پيرامون_زيارت_اربعين

استاد فاطمي نيا:

افرادي كه موفق نميشوند روز اربعين بر مزار سيدالشهداء (ع) حاضر شوند ، آيا در اين سفره ي وسيع خداوند ، مائده و توشه اي برايشان هست يا خير؟

بله هست ، اين افراد هم روز اربعين از راه دور خدمت حضرت سيدالشهداء عرض ادب كنند وزيارت اربعين را بخوانند تا آثار وبركات اين زيارت براي آنها هم حاصل شود ، بعد منزل نبود در سفرروحاني!
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
ما را که غیر داغ غمت برجبین نبود نگذشت لحظه یی که دل ما غمین نبود
هرچند آسمان به صبوری چو ما ندید ما را غمی نبود که اندر کمین نبود
راهی اگر نداشت به آزادی و امید رنج اسارت، این همه شورآفرین نبود
ای آفتاب محمل زینب کسی چو من از خرمن زیارت تو خوشه چین نبود
تقدیر با سر تو مرا همسفر نبود در این سفر، مقدّر من غیر ازین نبود
گر از نگاه گرم تو آتش نمی گرفت در شام و کوفه، خطبه من آتشین نبود
در حیرتم که بی تو چرا زنده ام عهدی که با تو بستم از اول، چنین نبود
ده روزه فراق تو عمری به ما گذشت یک عمر بود هجر تو، یک اربعین نبود
محمدجواد غفورزاده (شفق)
 

yas87

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
شیعه بعد از چهل روز حزن و اندوه، اینک در روز های اربعین داغ دلش تازه شده است. شعر محتشم را باز می‌خواند:«گویا عزای اشرف اولاد آدم است…» . ایام اربعین حسینی تسلیت باد.
download.jpeg
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
IMG_20220917_093708_435.jpg

🖤دل اگر نذر
❣حسین است خریدن دارد

🖤اشك اگرمال
❣حسین است كه ریختن دارد

🖤همه ی عالـم
❣و آدم به فدایت ارباب

🖤غم ارباب
❣به دلها چه كشیدن دارد

🖤اربعین حسینی تسلیت باد
 

Similar threads

بالا