نام نویسنده | : | ارسطو |
مترجم | : | محمد حسن لطفی |
زبان | : | پارسی |
تعداد صفحه | : | 411 |
قالب | : | |
حجم | : | 7.16 MB |
:::: توضیحات :
خلاق نیکوماخوسی نام شناختهشدهترین اثر ارسطو در زمینه اخلاق است. این اثر که نقش برجستهای در معرفی اخلاق ارسطویی دارد، از ده کتاب تشکیل میشود و بر مبنای یادداشتبرداری از سخنان ارسطو در لیسیوم شکل گرفتهاست. این اثر، یا توسط نیکوماخوس (پسر ارسطو) ویرایش شده یا به او تقدیم شدهاست. این اثر را محمدحسن لطفی به فارسی ترجمه کردهاست.مفهوم محوری اخلاق ارسطو، «سعادت» یا «کامیابی» است. سیرِ او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی نفسه مطلوب باشد نه آن که به دلیل چیزی دیگر مطلوب باشد. به تعبیر دیگر، ارسطو در پی خیرِ برین بود. ارسطو انسان سعادتمند را انسان فضیلت مند میداند و تحلیل ارسطو از فضیلت، تأثیری چنان درازآهنگ داشته که در عصر حاضر، با بازسازی نظریه او، اخلاقی پدید آمده که به اخلاق مبتنی بر فضیلت (virtue ethics) موسوم استبرگرفته از مقدمه ی مترجم دانشمند ، محمد حسن لطفی:بحث اخلاق بحثى قدیم است، شاید به قدمت وجود آدمى. ولى این بحث، به گواهى مدارک نوشته، تا قرن پنجم ق م. از حد پند و اندرز و امر و نهى و وعظ و راهنمایى و تشویق به پیروى از سرمشقها پیشتر نرفته است.اندیشیدن دربارۀ مبادى اخلاق نخستینبار در قرن پنجم ق م. به سبب نیازى که جامعۀ آتن پیدا کرده بود در آتن آغاز شد: در اوایل این قرن شهر کوچک آتن با پیروزى بر سپاه ایران در ۴٨٠ ق م. شروع به توسعه و تشکیل امپراتورى کرد و نیازمند مدیرانى شد که آن را چه از لحاظ فنى و اقتصادى و چه از جنبۀ سیاسى اداره کنند. ورزش و موسیقى و ادبیات که تا آن هنگام پایۀ تعلیم و تربیت جوانان بود نمىتوانست براى بار آوردن مدیرانى که چنان دولتى لازم داشت کفایت کند. زمان اقتضا مىکرد که روش آموزش و پرورش از بن تغییر یابد و کشور نیازمند آموزگاران و مربیانى تازه بود. این حس احتیاج به معلم و مربى با آزادى گفتار که در نتیجۀ برقرارى حکومت دموکراسى در آتن پیدا شده بود دستبدست داد و متفکران و دانشمندان و خصوصا کسانى را که معتقد بودند از عهدۀ تربیت جوانان برمىآیند از هر سو به آتن جلب کرد.این متفکران و مربیان را مردمان به نام سوفیست خواندند. سوفیست (سوفسطایى) که در زبان یونانى اصلا به معنى استاد و دانشمند و هنرمند است و از دیرباز در یونان به همۀ دانشمندان اطلاق مىشد در این دوره معنى آموزگار و مربى پیدا کرد. سوفسطائیان معتقد بودند که مىتوانند جوانان را براى ادارۀ امور سیاسى تربیت کنند و از آنجا که وظیفۀ تربیت آدمى را بهعهده گرفته بودند نخستین کسانى بودند که چشم تفکر و تحقیق را که تا آن زمان منحصر به پژوهش نظرى طبیعت بود از طبیعت به سوى انسان برگرداندند و دربارۀ معیارهاى اخلاقى و دینى به نقد عاقلانه پرداختند و از این طریق اخلاق را نیز مانند سایر مسایل انسانى موضوع اندیشه ساختند و این امکان را پدید آوردند که اخلاق به روش علمى مورد بحث و تحقیق قرار گیرد و وارد نظام فلسفه شود. نمونهاى از شیوۀ فکر سوفسطائیان را دربارۀ مبادى اخلاق در خطابهاى مىتوان یافت که افلاطون در رسالۀ خود با عنوان پروتاگوراس از زبان سوفسطایى معروف پروتاگوراس آورده است و نمونهاى دیگر را در داستان «هراکلس بر سر دوراهى» که کسنوفون در نوشتۀ خود با عنوان خاطرات سقراطى (کتاب دوم، فصل اول) از قول پرودیکوس سوفسطایى روایت کرده است.بىفاصله پس از سوفسطائیان و در حقیقت همزمان با آنان، سقراط و افلاطون در مقام برآوردن نیاز عمیقتر و اساسىتر اخلاقى و تربیتیى که به سبب رواج اندیشههاى سوفسطائیان و پیامد جنگ سى سالۀ خانمانبرانداز میان آتن و اسپارت در جامعۀ آتنى پیدا شده بود، پایهاى استوار براى آن چیزى که از زمان ایشان فلسفۀ اخلاق نامیده مىشود، نهادند. با اینهمه نوشتهاى خاص در فلسفۀ اخلاق از این دو فیلسوف بدست نداریم: سقراط چیزى ننوشته و کوشیده است اندیشههاى خود را از طریق گفتوگو و سؤال و جواب به دوستان و شاگردان خود القا کند و افلاطون اندیشههاى خود و استادش را دربارۀ اخلاق در ضمن رسالههاى متعدد خود آورده است.پس از ایشان ارسطو که جامع همۀ علوم و معارف زمان خویش و در عین حال تقسیمکنندۀ رشتههاى گوناگون فلسفى و علمى بود در مدرسۀ خود در آتن براى هریک از این رشتهها مجالس درس ترتیب داد و همین درسها خاستگاه نوشتههاى تعلیمى او از قبیل فصلهاى مختلف ما بعد الطبیعه و سماع طبیعى و کتاب حاضر، یعنى اخلاق گردیدند و بدینسان نخستینبار کتابى منظم و منسجم خاص تشریح فلسفۀ اخلاق پدید آمد که با اینکه بیش از دو هزار سال از تاریخ تألیف آن گذشته است هنوز هم متفکرانى که دربارۀ اخلاق مىاندیشند و در فلسفۀ اخلاق چیزى مىنویسند خود را بىنیاز از مراجعه به آن نمىبینند.از تقریرات ارسطو دربارۀ تعالیم اخلاقى او سه کتاب بدست داریم. یکى همین اخلاق نیکوماخوس است که گویا پسر ارسطو که مانند پدر او نیکوماخوس ١ نام داشت، با همکارى یکى از شاگردان او، تئوفراست، از یادداشتهاى شاگردان حاضر در جلسات درس استاد فراهم آورده و منظم و منتشر کرده است و بدین جهت اخلاق نیکوماخوس نامیده شده است.کتاب دیگر را که اخلاق اودموس نام دارد یکى دیگر از شاگردان ارسطو بنام اودموس از تقریرات استاد فراهم آورده است و کتاب سوم که با عنوان اخلاق کبیر شهرت دارد و برخلاف نام پرطنطنهاش بسیار کوچکتر از دو کتاب دیگر است مجموعهاى از خلاصۀ نظریات اخلاقى ارسطوست. اخلاق نیکوماخوس مفصلتر و منظمتر از دو کتاب دیگر است و بدین جهت از مراجع درجۀ اول در فلسفۀ اخلاق بشمار مىآید.تأثیر اخلاق نیکوماخوس را در نوشتههاى اسلامى، هرجا که سخن از فضیلت همچون حد وسط میان افراط و تفریط بمیان مىآید (در جنب تأثیر اندیشۀ افلاطون دربارۀ فضایل چهارگانۀ حکمت و شجاعت و عفت و عدالت) ، بروشنى مىتوان دید و ما در اینجا تنها به دو کتاب معروف که محتوایشان خلاصهاى از محتواى اخلاق نیکوماخوس است اشاره مىکنیم:در الفهرست ابن ندیم اشارهاى هست بر اینکه کتاب الاخلاق ارسطو را اسحاق بن حنین، ظاهرا از زبان سریانى، به عربى ترجمه کرده است و فارابى هم بر بخشى از کتاب الاخلاق لارسطالیس تفسیرى نوشته است . مراد از کتاب الاخلاق بىهیچ تردید اخلاق نیکوماخوس است و دلیل این سخن را اندکى بعد بیان خواهیم کرد. ابو على مسکویه (متوفى ۴٢١ هجرى) با آمیختن خلاصهاى از مطالب کتاب الاخلاق ارسطو با پارهاى از اندیشههاى افلاطون و دیگر متفکران یونانى، و همچنین اندیشههاى دینى، کتاب الطهاره و تهذیب الاخلاق را به زبان عربى تألیف کرده و خواجه نصیر الدین طوسى (در سال ۶٣٣ هجرى) «خلاصۀ معانى کتاب [الطهاره و تهذیب الاخلاق]استاد ابو على مسکویه» را به فارسى ترجمه کرده و با افزودن مطالبى دربارۀ سیاست مدن و تدبیر منزل-و به قول خودش «حکمت مدنى و حکمت منزلى. . . از اقوال و آراى دیگر حکما» ۴کتاب معروف اخلاق ناصرى را ساخته است.در اینکه کتاب الاخلاق مذکور در الفهرست همین اخلاق نیکوماخوس است (نه «اخلاق اودموس» یا «اخلاق کبیر») بدین علت تردید وجود ندارد که آنجا که خواجه نصیر الدین در اخلاق ناصرى سخن از کتاب الاخلاق مىگوید ١ مرادش کتابى است که مدرک تهذیب الاخلاق ابن مسکویه است و خود ابن مسکویه نیز هرجا که سخن از نوشتۀ ارسطو بمیان مىآورد که مدرک تهذیب الاخلاق اوست، از آن نوشته با عنوان کتاب الاخلاق یاد مىکند، و اینکه تهذیب الاخلاق خلاصهاى از اخلاق نیکوماخوس است، در نظر اول به هر دو کتاب واضح و آشکار است؛ و از همۀ این ملاحظات چنین برمىآید که شاید بهعلت اینکه مترجم عربى اخلاق نیکوماخوس عنوان کتاب الاخلاق به ترجمۀ خود داده، اخلاق نیکوماخوس با عنوان کتاب الاخلاق ارسطو شهرت یافته است.به دانشجویانى که خواهان اطلاع دقیق دربارۀ زندگى و آثار و شیوۀ فکر و سبک نوشتۀ ارسطو هستند پیشنهاد مىکنیم به ترجمۀ فارسى کتاب متفکران یونانى نوشتۀ تئودور گمپرتس، جلد سوم، انتشارات خوارزمى ١٣٧۵ رجوع کنند.شمارههایى که در کنار صفحههاست شمارۀ صفحههاى مجموعۀ آثار ارسطوست که در قرن نوزدهم میلادى دانشمند زبانشناس تاریخى ایمانوئل بکر ٢ در شهر برلن (آلمان) منتشر کرده است. آن شمارهها در همۀ آثار ارسطو قید مىشود و کسانى که در نوشتههاى خود به جملهاى یا مطلبى از ارسطو استناد مىکنند پس از ذکر جمله یا مطلب مورد نظر شمارۀ صفحۀ مجموعۀ بکر را هم که آن جمله یا آن مطلب در آن واقع است مىآورند تا کار مراجعه در هر زبانى آسان شود.فهرست مطالب*یادداشت مترجم ٧
کتاب اول
دربارۀ نیکبختى ١١
کتاب دوم
دربارۀ فضیلت ۵١
کتاب سوم
فضایل اخلاقى: شجاعت، خویشتندارى ٧٧
کتاب چهارم
فضایل اخلاقى: گشادهدستى-بزرگوارى-بزرگمنشى-شکیبائى- درستکارى-نزاکت ١٢١
کتاب پنجم
فضایل اخلاقى: عدل و انصاف ١۶١
کتاب ششم
فضایل عقلى: شناخت علمى-توانایى عملى (فن و هنر) -حکمت عملى-عقل شهودى-حکمت نظرى ٢٠۵
کتاب هفتم
پرهیزگارى و ناپرهیزگارى-لذت و درد ٢٣٩
کتاب هشتم
دربارۀ دوستى ٢٨٩
کتاب نهم
دربارۀ دوستى ٣٢٩
کتاب دهم
دربارۀ لذت و نیکبختى ٣۶٧
کتاب اول
دربارۀ نیکبختى ١١
کتاب دوم
دربارۀ فضیلت ۵١
کتاب سوم
فضایل اخلاقى: شجاعت، خویشتندارى ٧٧
کتاب چهارم
فضایل اخلاقى: گشادهدستى-بزرگوارى-بزرگمنشى-شکیبائى- درستکارى-نزاکت ١٢١
کتاب پنجم
فضایل اخلاقى: عدل و انصاف ١۶١
کتاب ششم
فضایل عقلى: شناخت علمى-توانایى عملى (فن و هنر) -حکمت عملى-عقل شهودى-حکمت نظرى ٢٠۵
کتاب هفتم
پرهیزگارى و ناپرهیزگارى-لذت و درد ٢٣٩
کتاب هشتم
دربارۀ دوستى ٢٨٩
کتاب نهم
دربارۀ دوستى ٣٢٩
کتاب دهم
دربارۀ لذت و نیکبختى ٣۶٧
http://vatanpdf.com/index.php?dl_co...s/falsafe_mantegh/Nikomakhos_pdf-book.net.zip