**سدسازي همشه مخرب نيست
فارس: آيا دقيقا همان تاريخي که کشورهاي اروپايي متوجه شدند سدسازي به ضرر ماست از همان زمان ما اقدام به سدسازي کردهايم.
عليزاده: نميتوانيم تعبير به اشتباه کنيم زيرا بسياري از کشورها مانند مصر حياتشان بسته به سدسازي است. بارندگي ندارند، رودخانه نيل از 7 الي 8 کشور عبور کرده و وارد اين کشور ميشود که ميتواند با هر بارندگي طغيان کرده و خسارتهاي زيادي به بار آورد که احداث سدي مانند "ناصب" بر روي اين رود بزرگ ضروري است و حياتشان به آن وابسته است و در اينگونه موارد نميشود گفت که سدسازي اثرات زيست محيطي دارد. زيرا در اين حالت مجبور به سدسازي هستيم و با اين کار سالانه 50 الي 60 ميليون متر مکعب آب به بخش کشاورزي خودشان وارد ميکنند. بنابراين در همه جا به طور مطلق نميشود گفت سدسازي ضرر دارد. مثلا در جاهايي که سد به اين دليل ساخته شده تا جلوي ورود سيلابها به خليج فارس گرفته شود و يا در ورودي کويرها براي جلوگيري از تبخير احداث ميشود علمي و منطقي است.
فارس: در کشور ما چند سد بنا به ضرورت احداث شده است؟
عليزاده: بايد از وزارت نيرو پرسيد اما در اين صورت ميگويند همه سدها ضروري بوده است. مشکلي که وجود دارد سدسازي همواره به توصيه برخي مشاورين انجام ميشود.
تا 7 الي 8 سال پيش حتي براي سدسازي گزارش زيستمحيطي هم گرفته نميشد سال پيش بخشنامهاي ابلاغ شد که گزارش اثرات زيستمحيطي هم گرفته شود. اما من موردي را نديدهام که اين گزارشها توجيه کند که سدسازي به صلاح نيست و همه توجيهها اين بوده که باعث افزايش درآمد، بارندگي و رفاه مردم شده و جلوي سيل را ميگيرد. ما شايد فکر کنيم که سيل پديده طغيانگر است در حالي که بسياري از اين سيلها لازم و سير طبيعت است. طبيعت هيچ وقت بيحساب و کتاب نبوده و همواره به دنبال ايجاد تعادل و پايداري ميشود.
فارس: آيا آماري داريم که سالانه چقدر آب جاري وجود دارد، چه ميزان ذخيرهسازي يا از دسترس خارج ميشود؟
عليزاده: متوسط سالانه 413 تا 415 ميليارد متر مکعب باران در کشور ميبارد، 93 ميليارد متر مکعب در رودخانهها جاري، 25 ميليارد متر مکعب وارد زمين شده و آبهاي زيرزميني را تشکيل ميدهد اما 300 ميليارد متر مکعب آن تبخير ميشود و به همين دليل است که ميگوييم کشور ما خشک است. اما نبايد فکر کرد که تبخير باعث خارج شدن آب از دسترس ميشود در حالي که بارش دوباره مراتع ما را شکل ميدهد که همان چرخه طبيعت است. سالانه 12 ميليارد متر مکعب هم از کشورهاي خارج و يا وارد کشور ميشود با اين حساب سالانه 105 ميليارد متر مکعب وارد رودخانههاي کشور ميشود.
سالانه از 96 ميليارد متر مکعب سبد آبي کشور استفاده ميشود. اين در حالي است که کل آبي که در کشور ميتوان استفاده کرد 113 ميليارد متر مکعب است يعني بخش زيادي از اين آبها به جز آنهايي که در قلههاي بلند زاگرس يا درهها ريزش ميکند، که حتي با سدسازي هم قابل استفاده نيست از سوي ديگر بخشي از آب هم بايد براي پتانسيلهايي ناشناختهاي که احتمالا در آينده ايجاد ميشود ذخيره شود.
از 88 ميليارد متر مکعب آبي که در کشاورزي استفاده ميشود 45 ميليارد متر مکعب آن از چاهها، 18 ميليارد متر مکعب از چشمهها، 8 ميليارد متر مکعب از قنات، 17 ميليارد متر مکعب از آبهاي سطحي گرفته ميشود و نشان ميدهد که همه آبهاي کشور را استفاده ميکنيم و سالانه حدود 9 ميليارد متر مکعب آبهاي زيرزميني که از 50 سال گذشته ذخيره شدهاند کسري دارد.
بنابراين بخش زيادي از آبهاي کشور به صورت بهينه استفاده ميشود و ايجاد سد به بهانه ذخيره آبهاي پراکنده کار درستي نيست.
**در سدسازيها ضررهاي زيستمحيطي محاسبه نميشود
فارس: هزينه و فايده اين سدسازيها چگونه بوده است؟
عليزاده: معتقدم از نظر زيست محيطي ضرر کردهايم اما از نظر اقتصادي نيز درآمدي هم حاصل شده. آيا درست است که کشور 10 سال يا 50 سال در رفاه زندگي کند و يا اينکه هزاران سال در همان کشور با يک رفاه نسبي زندگي کند.
فارس: پس جنابعالي نظرتان اين است که سدسازي اصلا درست نيست؟
عليزاده: اگر سدي به اين دليل که در صورت نبود آن آبها تلف مي شدند منطقي است. اما سياست ما در سدسازي همواره اين بوده که بالادستها از آب استفاده کرده و پائيندستها محروم ماندهاند که اين جلوگيري از تلف شدن آب نيست. معتقدم اگر سدي براي آب شرب احداث شود و مازاد آن براي بخش کشاورزي استفاده شود خوب است و هيچ ايرادي هم ندارد يا در پايين دست نيروگاههاي آبي که در غير اينصورت آب بدون استفاده وارد دريا ميشود ضروري است،اما اگر روي رودخانهاي سدي بدون مطالعه اثرات زيستمحيطي احداث شود مسلما زيانش بيشتر است.
فارس: سياستهاي سدسازي ما آيا بر اساس مطالعات زيست محيطي بوده است؟
عليزاده: سياستهاي سدسازي کشور ما با در نظر گرفتن منافع اقتصادي بوده و اثرات زيست محيطي به هيچ عنوان لحاظ نشده و اين ضررها هيچ وقت به عدد تبديل نشده است. مثلا شوري آب، تلخي و کوير شدن زمينها از آن جمله است.
*خشکي درياچه اروميه بر اثر اشتباهات گذشته و در گذر زمان
فارس: آقاي دکتر در مورد خشک شدن درياچه اروميه هم بفرماييد.
عليزاده: اکولوژيستها بايد در اين باره اظهار نظر کنند اما خشک شدن درياچه اروميه چيزي نيست که ما فکر کنيم در همين مدت کوتاه انجام شده زيرا فرآيندي در طولانيمدت اتفاق افتاده و همه عوامل دست به دست هم داده از جمله توسعه بالادست و اجازه ندادن به ورود آب به درياچه اروميه است. برخي معتقدند سدسازي بيش از 5 درصد در خشک شدن درياچه اروميه تاثير نداشته، برخي معتقدند خشکسالي تاثيرش بيشتر بوده در حالي که در منطقه شمال و شمالغرب بارش مناسبي داريم که خشکسالي تاثير چنداني نميتواند داشته باشد.
** آب سدها را رها کنند چرا انتقال آب از ارس؟
معتقدم عواملي متعددي مانند توسعه بالادست و انحراف آب از مسير اصلي در خشک شدن درياچه اروميه تاثير زيادي داشته است. در حال حاضر راهحل هم بايد تدريجي باشد و انتقال آب از جايي به جاي ديگر اثرات زيستمحيطي ميتواند داشته باشد بايد مدلسازي، مطالعه دقيق شود. اگر لازم باشد آب سدهاي بالادست را رها کنند ولو اينکه باعث شود آب بعضي جاها کم شود.
فارس: چند سد در بالا دست درياچه اروميه وجود دارد؟
عليزاده: دقيق نميدانم اما ميدانم حدود 12 سد در حال مطالعه و احداث است.
فارس: دبي آب ورودي به درياچه اروميه چقدر است؟
عليزاده: دقيق نميدانم اما سالانه 6 الي 7 ميليارد متر مکعب کاهش آب اين دريا وجود دارد
فارس: انتقال آب از رود ارس توجيهي دارد؟
عليزاده: انتقال مسير طولاني آب اثرات زيستمحيطي دارد حتي اگر از نظر اقتصادي هم توجيهپذير باشد.
فارس: آيا آذربايجان شوروي اين اجازه را ميدهد؟
عليزاده: در اخبار خواندم که اين کشور مخالفت کرده است. مشکل درياچه باتلاق گاوخوني و يا هامون سيستان و بلوچستان هم کمتر از اروميه نيست شايد اين دريا نمود عيني دارد و مردم بيشتر ميبينند و بايد براي همه اينها راه چارهاي انديشيده شود.
فارس: آقاي دکتر اثرات زيستمحيطي به صورت عيني به چه مواردي اطلاق ميشود؟
عليزاده: مثلا درياچه هامون پر از آب بود، تبخير باعث تعديل آب و هوا، جلوگيري از بلند شدن گرد و غبار ميشد، ايستگاه مناسبي براي تکثير و توليد مثل خيلي از حيات وحش بود و با به هم خوردن اين تعادل همه چيز به هم خورده است. گفته ميشود اثرات زيستمحيطي آنقدر با همديگر مرتبط هستند که اگر پرواز پروانهاي در يک جاي دنيا قطع شود اثر آن در جاي ديگر خودش را نشان ميدهد. در برخي موارد طول سدها باعث قطع ارتباط عشاير و تردد آنها ميشود که اثرات اجتماعي، محيطي و بيولوژيک را به دنبال دارد. اگر جلوي رودخانهاي گرفته ميشود در جايي مردم ديگري ضرر ميکنند و اين قانون طبيعت است شايد طبيعت آهسته عمل کند اما راه خودش را ميرود و اگر ما نتوانيم خودمان را سازگار کنيم تاوانش را ميپردازيم.
فارس: آيا توليد در بخش کشاورزي با هر ميزان آبي درست است و آيا محاسبه نسبت مصرف آب به توليد يک کيلوگرم محصول انجام شده است؟
عليزاده: شکي ندارم که توليد بالا رفته اما بايد ميزان استفاده از منابع را نيز در نظر بگيرند به عنوان مثال در منطقه تايباد و تربتجام به مقدار زيادي خربزه توليد ميکنند. هزاران تن به بهاي پمپاژ آب از عمق 300 متري زمين و در واقع توليد کنندگان اين منطقه تيشه به ريشه خودشان ميزنند اگرچه مردم مناطق ديگر از اين محصولات بهرهمند ميشوند اما شوري آب و از بين رفتن دشتها را براي خودشان به ارمغان ميآورند بنابراين همواره بايد بهرهوري توليد در نظر گرفته شود يعني محاسبه شود چه بهرهوري از آب ميشود نه اينکه چه ميزان با آن توليد ميشود.
در چين محاسباتي که انجام شده براي توليد يک تن گندم هزار تن آب مصرف ميشود و فايده آن 200 دلار است،اما ديدند اگر اين آب را در صنايع عروسکسازي استفاده کنند به جاي 200 دلار 14 الي 15 هزار دلار نصيبشان ميشود و چندين برابر هم اشتغال ايجاد ميکند. مطمئنا چينيها عروسکبازي نميکنند اما بازار عروسک دنيا را تسخير کردهاند، اما در عين حال به فکر امنيت غذايي هم بايد بود اگر چينيها کيوي و يا انبه نياز داشته باشند با دلار ميخرند. اما هزار متر مکعب آب را صرف محصولي مانند خربزه نميکنند که يا کنار خيابانها کسي نخرد و بپوسد و يا به دليل الگوي بد مصرف هر نفر روزانه چندين خربزه ميخورد که همگي به زيان اقتصاد کشور است ما هم در کشور بايد دنبال محصولات با بهرهوري بالا باشيم مثلا به جاي خربزه انار بکاريم. هر دانه انار 5 تا 10 دلار به فروش ميرود. اما خربزه شايد کيلويي 300 تومان به فروش برود که از خود زارع 100 تومان هم نميخرند.
**بهرهوري توليد به جاي ميزان توليد
برخي ميگويند به ازاي هر واحد آبي که استفاده ميشود مهم نيست که چقدر توليد ميکنيم مهم اين است که چقدر دلار نصيب ميکند. حتي برخي معتقدند که ميزان کالري آن محاسبه شود. هر نفر روزانه 2 هزار تا 2 هزار و 500 کالري نياز دارد و ما مجبور به تامين اين ميزان کالري هستيم. در کشور روي توليد بالا نبايد تمرکز کنيم بلکه روي بهرهوري بايد کار کنيم و آن نيازمند انتخاب نوع محصول مناسب است.
فارس: آيا چنين بررسيهايي در کشور انجام شده است؟
عليزاده: کم و بيش انجام شده اما بايد به صورت استراتژيک بررسي شود بسياري از مقالات خاک ميخورد استراتژيک کشاورزي کشور بايد از حالت معيشتي خارج شود. معتقدم يکسري محصولات استراتژيک مانند گندم و يا سيبزميني بايد توليد شود اما در مورد بقيه محصولات بايد محصولي که بهرهوري بالا دارد را توليد کنيم.
انتهای خبر // www.iren.ir // ایرن