[اخبار سینما] - جشنواره فیلم فجر

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]رئیس سازمان سینمایی:[/h][h=1]فضای روشنفکری و سیاسی سینمای ایران را دربرگرفته است/ سینماگران برای مردم فیلم بسازند[/h]رئیس سازمان سینمایی معتقد است ساخت فیلم در فضاهای روشنفکری، سیاسی و یا حتی اجتماعی تنها بخشی از دغدغه‌های مردم است ولی همین فضای روشنفکری و سیاسی بخش بزرگی از سینما را دربرگرفته که باعث بی‌انگیزگی مردم برای سینما رفتن شده است.






جشنواره فیلم فجر علاوه بر فراهم آوردن فرصتی برای دیدن فیلم‌ها و گپ و گفت درباره ویترین سینمای ایران در یک سال آینده، فضایی را برای شناخت بیشتر از فیلمسازان و از همه مهمتر علمکرد مدیران سینمایی ایجاد می‌کند.
این روزهای شلوغ جشنواره فیلم فجر مدیران سینمایی نیز در شرایط مختلف پاسخگوی رسانه‌ها هستند و درباره مسایل و بعضا چالش‌های ایجادشده به اظهارنظر می‌پردازند.
حجت الله ایوبی رئیس سازمان سینمایی که طبق صحبت‌های خودش به شدت دغدغه مردم، سینما و سینماگران را دارد، معتقد است آنچه در حال حاضر از سینما می‌بینیم کاملا مطلوب نیست؛ چراکه وضعیت فعلی سینمای ایران هنوز محصول حال و هوای گذشته است.
این مدیر سینمایی در گفتگویی بر توجه به مردم در ساخت فیلم های سینمایی و آشتی سینماگران با مردم اشاره کرد او همچنین گفت که ساخت فیلم پرامید باید در دستور فکر و اندیشه فیلمسازان ایرانی قرار گیرد.
جشنواره فیلم فجر ویترین سینمای ایران است؛ ویترینی که بخشی از آن حاصل مدیریت سینما است. جشنواره امسال با همه خوبی‌ها و بدی‌هایش کاملا حاصل مدیریت شما به عنوان رئیس سازمان سینمایی در دولت یازدهم نیست و بخشی از آن میراثی از مدیریت دولت دهم است. نظر شما درباره سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر چیست؟
معتقدم ارتباط سینما با مردم تا اندازه‌ای قطع شده است و از سوی دیگر وضعیت سرمایه گذاری در سینما، سالن های نمایش فیلم و در نهایت گیشه خراب است و متاسفانه تهیه کننده، کارگردان و نویسنده کمتر به فکر مردم، گیشه و در نگاه کلی‌تر سینما هستند. از همین رو امیدوارم ارتباط بین مردم و سینماگر هرچه بیشتر و بهتر برقرار شود.
منظور از برقراری ارتباط بین مردم و سینماگر چیست و مدیریت جدید سینما تا چه اندازه در جهت برقراری این ارتباط تلاش می کند؟
سینماگر باید بداند که برای مردم فیلم می سازد نه برای جشنواره. از همین رو فکر و ذکر فیلمساز نباید معطوف به هیچ جشنواره ای حتی جشنواره فیلم فجر باشد. در واقع فیلمساز باید به این باور برسد که برای مردم فیلم بسازد؛ فیلم‌هایی که بازتاب دیدگاه و دغدغه مردم است.
در پاسخ به بخش دوم سئوال باید بگویم قطعا تا اندازه ای رویکرد مدیریت سینما نسبت به ساخت فیلم و حمایت از فیلمسازان تغییر خواهد کرد و ساخت آثاری براساس دغدغه های مردم و به خصوص حفظ کیان خانواده ها را درنظر خواهیم داشت.
طرح دغدغه‌های مردم به انحای مختلف در ژانرهای مختلف سینما مطرح می شود. منظور شما از بازتاب دیدگاه و دغدغه مردم چیست؟
واقعیت این است که بخش کوچکی از مردم روشنفکر و یا به عبارت بهتر دغدغه‌های روشنفکری دارند. بخش کوچکی از مردم دغدغه های اجتماعی دارند و در نهایت بخش بسیار کوچکی از مردم دغدغه های سیاسی دارند. بنابراین قرار نیست ساخت فیلم های سیاسی، اجتماعی و یا روشنفکری بخش بزرگی از فضای سینما را در برگیرد و من تنها نگرانی ام این نوع نگاه روشنفکری و یا سیاسی است که در حال حاضر در سینما وجود دارد و درست به همین دلیل است که انگیزه های سینما رفتن در بین مردم از بین رفته است. باید شرایطی فراهم شود تا هم مردم با سینما و هم سینماگران با مردم آشتی کنند.
اجرایی کردن طرح «سینما سلام» که چند روز قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر انجام شد، می تواند نویدبخش این آشتی باشد؟
قطعا آغاز خوبی است و نباید تنها به خسارت هایی چون شکسته شدن شیشه گیشه برخی سینماها که در این روز رخ داد، پرداخت؛ چراکه اجرایی شدن طرح «سینما سلام» پیام بزرگی به همراه داشت و نشان از علاقمندی مردم و خانواده ها به سینما بود.امیدوارم اجرایی شدن این طرح زمینه ای برای این آشتی باشد به همین دلیل به فیلمسازان پیشنهاد می کنم آثاری بسازند که مردم دوست داشته باشند و رنگ و بوی امید دهد. البته توجه به این نکته تنها یک توصیه برادرانه است و دوست ندارم این تصور ایجاد شود که چگونه اندیشیدن را تحمیل می کنم.
در صحبت‌های خود اشاره کردید که فیلم‌هایی با رنگ و بوی امید بسازند. این توصیه‌ای خوبی است.
بله می دانم اشاعه امید در آثار سینمایی خوب است اما باید توجه داشت که فیلم پر امید ساختن یک پروژه سینمایی ساده نیست بلکه یک پروسه و فرآیند است و خیلی از فاکتورها باید دست به دست هم دهد تا در این فرایند به طور طبیعی فیلم های پر امید ساخته شود.
فیلم‌های این دوره از جشنواره چه آن دسته از آثاری که به شکل مستقل ساخته شده است و چه فیلم های دولتی در این دوره ازجشنواره فیلم فجر نمایش داده شده است. به عنوان رئیس سازمان سینمایی از آنچه قرارست در سال آینده روی پرده‌های سینما برود راضی هستید؟
نمی خواهم بین سینمای این دور و دوره گذشته تفکیک ایجاد کنم، اما آنچه مسلم است این فیلم ها محصول حال و هوای گذشته است و نمی دانم این حال و هوا چه زمانی تمام می شود اما اگر این حال و هوا تغییر کند جشنواره هم متفاوت خواهد شد.

به عنوان آخرین سئوال، فیلم های تجربی که برخی از این آثار در جشنواره سی و دوم فیلم فجر در بخش «نوعی تجربه» به نمایش گذاشته شد از جمله آثاری هستند که مخاطب خاص دارد برای این بخش سینمای ایران جایی در نظر گرفته اید؟
چندین جلسه با کارشناسان سینمایی گذاشته ایم و قرار است برای فیلم‌هایی با مخاطب خاص هم ایده خاصی را اجرایی کنیم که یکی از این ایده ها گسترش «سینما تک» است.
منبع: خبرگزاری مهر
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]بهروز افخمی:[/h][h=1]معتقد به هیچ نظریه نیستم[/h]نشست پرسش و پاسخ فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» ساخته بهروز افخمی ۲۰ بهمن با حضور عوامل این فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» درباره خانواده‌ای است که به خاطر سفر ده روزه یکی از فرزندانشان به کشور، در باغچه‌ای در دماوند دور هم جمع می‌شوند.
بهروز افخمی کارگردان این فیلم درباره فیلمنامه «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» که بر اساس رمانی از مرجان شیرمحمدی است، توضیح داد:«وقتی شروع به نوشتن فیلمنامه کردم، مرجان شیرمحمدی تازه رمان را تمام کرده بود. من فیلمنامه را نوشتم که خود مرجان کارگردانی کند اما بعد او شک کرد که این فیلمنامه را به عنوان فیلم اول خودش بسازد زیرا شخصیت ها زیاد بود و او ترجیح می داد که فیلمنامه خلوت تری را بسازد.»
او درباره اقتباس ادبی در سینما، گفت: «سینما هیچ دلیلی ندارد که به شکل متظاهرانه ای مستقل از ادبیات باشد. سینما باید خوشحال باشد که متاثر از ادبیات است. اصل قصه گویی در سینما است و تمام توان سینمای داستانی به ادبیات باز می گردد. داستان نویسان چیزهایی که ما فکر می کنیم مدرن است در داستان انجام داده اند؛ شیوه های دکوپاژ و تدوین از ادبیات در می آید. سینما هنر مستقلی نیست لااقل تا کنون نتوانسته باشد و تمام آن ها که کوشش کرده اند مستقل باشند نتوانسته اند. خرافه ای مبی بر این وجود دارد که فیلمی که از نریشن استفاده می کند ادبیات زده است در حالی که اصلا این طور نیست.»
او متذکر شده: «من در فیلمسازی معقتد به هیچ نظریه ای نیستم؛ به نظرم فیلمسازی یک مهارت است و کسانی که نظریه را می خوانند و سعی می کنند بر اساس آن فیلم بسازند اشتباه است.فیلمسازان ما چون به نظریه خیلی توجه می کنند فیلم های بد می سازند.»
در ادامه جلسه، مرجان شیرمحمدی بازیگر این فیلم توضیح داد: «از اول که داشتم رمان را می نوشتم فکر کردم به درد فیلم شدن می خورد، بعد که فیلمنامه نوشته شد فکر کردم که برای شروع سنگین است و من اصرار ندارم به هر قیمتی فیلم بسازم در نتیجه فیلمنامه را به آقای افخمی برگرداندم.»
گوهر خیراندیش بازیگر فیلم در این نشست، گفت:«موقعی که با مرجان شیرمحمدی به آبادان برای دیدن خانواده شهدا رفته بودیم، او گفت برای فیلم من بازی می کنی، خوشحال بودم که کار را شروع می کنند و من بازی خواهم کرد، روزی آقای افخمی فیلمنامه را به من داد و گفت که خودش کارگردانی می کند. من کارهای افخمی را دوست دارم و فکر کردم که با مرجان هم بازی می شوم.»
این بازیگر که قرار بود در فیلم افخمی دو نقش بازی کند به خاطر حادثه پیش آمده سر فیلمبرداری از این کار بازماند در این باره ، توضیح داد:«قرار بود که نقش خواهر شهدخت را هم در این فیلم بازی کنم. قسمتی از شهدخت را بازی کردم و در جاده نیاک قرار بود که نقش پری را بازی کنم من پشت ماشین نشسته بودم و کمربند را نبسته بودم، سرم پایین بود و همین جملاتی که پری می گوید که سبقت نگیر و خطرناک از ماشین از روبرو می آید، به طور جدی ماشین از روبرو آمد و فرقم و دنده ام شکست و بافت زانویم پاره شد. جاده های ما هیچ کدام مزین به آمبولانس نیست. رفتیم نیاک و از بهروز خواهش کردم که با ماشین خودمان مرا به بیمارستان ببرند.افخمی کار را با خانم تسلیمی ادامه داد و من هم پرروتر از آن بودم که شکستگی ها روی من تاثیر بگذارد و باز هم با قوت انرژی مردم روز به روز بهتر شدم.»
آرمان موسی پور آهنگساز درباره ساخت موسیقی این فیلم، گفت:« برای موسیقی فکر کردیم که برای هر شخصیت یک ساز تعریف شود. علت انتخاب این سازها بر مبنای شخصیت افراد بود. در مورد ملودی هم کاملا حس خودم بود و احساس می کردم که پرویز و شهدخت پدر و مادرم هستند و برای آن ها باید موسیقی بسازم.»
امیرعلی دانایی بازیگر فیلم نیز گفت:«من بعد از هشت سالی که درگیر کلاه پهلوی بودم نکته ای که برایم اهمیت داشت این بود که با کارگردان بزرگی کار کنم که این افتخار را به دست آوردم و در کار بهروز افخمی بازی کردم و بعد هم در کار داریوش مهرجویی حضور داشتم.»
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]معرفی نامزدهای سودای سیمرغ جشنواره سی و دوم[/h]هیات داوران مسابقه سودای سیمرغ سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، نامزدهای خود را در رشته‌های مختلف اعلام کردند.





به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، نامزدهای دریافت سیمرغ در بخش های مختلف به شرح زیر است:

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه بصری:
۱. سیدهادی اسلامی برای فیلم «چ»
۲. بهنام خاکسار برای فیلم «طبقه حساس»
۳. امیر سحرخیز و کامران سحرخیز برای فیلم «عصبانی نیستم!»
۴. سایمون فریم برای فیلم «رستاخیز»

 نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه میدانی:
۱. رضا ترکمان برای فیلم «پنجاه قدم آخر»
۲. حمیدرضا سلیمانی برای فیلم «چ»
۳. حمیدرضا سلیمانی برای فیلم «رستاخیز»
۴. زنده‌یاد محمدجواد شریفی‌راد و محسن روزبهانی برای فیلم «معراجی‌ها»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین چهره‌پردازی:
۱. سودابه خسروی برای فیلم «شیار ۱۴۳»
۲. محسن دارسنج برای فیلم «همه چیز برای فروش»
۳. سیدرسول سیدعربی برای فیلم «انارهای نارس»
۴. محسن موسوی برای فیلم «رستاخیز»
۵. مهرداد میرکیانی برای فیلم «قصه‌ها»
۶. مهرداد میرکیانی برای فیلم «میهمان داریم»




 نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس:
۱. آبتین برقی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۲. عباس بُلوندی برای فیلم «چ»
۳. حسن روح‌پروری برای فیلم «انارهای نارس»
۴. شراره سروش برای فیلم «همه چیز برای فروش»
۵. مرجان شیرمحمدی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۶. مجید میرفخرایی برای فیلم «رستاخیز»

 نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین صدای فیلم:
۱. برای فیلم «چ» صدابردار: بهمن اردلان / صداگذار: سیدعلیرضا علویان
۲. برای فیلم «چندمتر مکعب عشق» صدابردار: مهدی صالح‌کرمانی/ صداگذار: امیرحسین قاسمی
۳. برای فیلم «رستاخیز» صدابردار: یداله نجفی/ صداگذاران: جرمی‌پرایز، دن جانسون، ریچارد کانوی
۴. برای فیلم «شیار ۱۴۳» صدابردار: کامران کیان‌ارثی/ صداگذار: آرش قاسمی
۵. برای فیلم «عصبانی نیستم!» صدابردار: نظام‌الدین کیایی/ صداگذار: محمدرضا دلپاک
۶. برای فیلم «همه چیز برای فروش» صدابردار: محمد حبیبی/ صداگذار: حسین ابوالصدق
یادآوری می‌شود هیئت داوران در بخش صدا به جای تفکیک نامزدهای دو جایزه صدابرداری و صداگذاری، با محور قرار دادن صدای فیلم، دو سیمرغ بلورین به صدابردار و صداگذارِ یک اثر اهداء خواهند کرد.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد:
۱. فرهاد اصلانی برای فیلم «قصه‌ها»
۲. بابک حمیدیان برای فیلم «چ»
۳. بابک حمیدیان برای فیلم «رستاخیز»
۴. اکبر عبدی برای فیلم «خواب‌زده‌ها»
۵. میلاد کی‌مرام برای فیلم «خط ویژه»
۶. صبا گرگین‌پور برای فیلم «مردن به وقت شهریور»



نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن:
۱. هنگامه حمیدزاده برای فیلم «اشباح»
۲. ملیکا شریفی‌نیا برای فیلم «اشباح»
۳. سهیلا گلستانی برای فیلم «میهمان داریم»
۴. شبنم مقدمی برای فیلم «امروز»
۵. نعیمه نظام‌دوست برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن:
۱. سهراب پورناظری برای فیلم «آرایش غلیظ»
۲. فرید سعادتمند برای فیلم «شیار ۱۴۳»
۳. علیرضا کهن‌دیری برای فیلم «میهمان داریم»
۴. استفان واربک برای فیلم «رستاخیز»
۵. کارن همایونفر برای فیلم «همه چیز برای فروش»
۶. پیمان یزدانیان برای فیلم «طبقه حساس»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین تدوین:
۱. نیما جعفری جوزانی برای فیلم «خط ویژه»
۲. حسن حسندوست برای فیلم «برف»
۳. مهدی حسینی‌وند برای فیلم «چ»
۴. مصطفی خرقه‌پوش برای فیلم «متروپل»
۵. هایده صفی‌یاری برای فیلم «عصبانی نیستم!»
۶. خشایار موحدیان و سودابه سعیدنیا برای فیلم «آرایش غلیظ»


نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌برداری:
۱. محمد آلادپوش برای فیلم «میهمان داریم»
۲. هومن بهمنش برای فیلم «امروز»
۳. حسین جعفریان برای فیلم «رستاخیز»
۴. مرتضی غفوری برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۵. علی‌محمد قاسمی برای فیلم «همه چیز برای فروش»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد:
۱. آرش آصفی برای فیلم «رستاخیز»
۲. حامد بهداد برای فیلم «آرایش غلیظ»
۳. پرویز پرستویی برای فیلم «امروز»
۴. رضا عطاران برای فیلم «طبقه حساس»
۵. مهدی فخیم‌زاده برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۶. نوید محمدزاده برای فیلم «عصبانی نیستم!»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن:
۱. حسیبا ابراهیمی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۲. ساره بیات برای فیلم «فصل فراموشی فریبا»
۳. رویا تیموریان برای فیلم «شیفتگی»
۴. سمیرا حسن‌پور برای فیلم «تمشک»
۵. مریلا زارعی برای فیلم «شیار ۱۴۳»
۶. باران کوثری برای فیلم «عصبانی نیستم!»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه:
۱. بهروز افخمی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۲. سامان سالور برای فیلم «تمشک»
۳. پیمان قاسم‌خانی برای فیلم «طبقه حساس»
۴. مصطفی کیایی برای فیلم «خط ویژه»
۵. حسین مهکام برای فیلم «برف»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی:
۱. بهروز افخمی برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
۲. ابراهیم حاتمی‌کیا برای فیلم «چ»
۳. احمدرضا درویش برای فیلم «رستاخیز»
۴. محمدمهدی عسگرپور برای فیلم «میهمان داریم»
۵. حمید نعمت‌اله برای فیلم «آرایش غلیظ»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم (به تهیه‌کننده):
۱. آذر، شهدخت، پرویز و دیگران (به تهیه‌کنندگی بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان)
۲. چ (به تهیه‌کنندگی بنیاد سینمایی فارابی)
۳. رستاخیز (به تهیه‌کنندگی تقی علیقلی‌زاده)
۴. شیار ۱۴۳ (به تهیه‌کنندگی ابوذر پورمحمدی و محمدحسین قاسمی)
۵. قصه‌ها (به تهیه‌کنندگی رخشان بنی‌اعتماد»
نامزدهای نگاه نو

هیات داوران مسابقه نگاه نو سی و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر، نامزدهای خود را در رشته‌های مختلف به شرح زیر اعلام کردند.

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم:
۱. یک تراژدی (به تهیه‌کنندگی محمدحسن نجم)
۲. چند متر مکعب عشق (به تهیه‌کنندگی نوید محمودی)
۳. حقِ سکوت (به تهیه‌کنندگی سیدرضا میرکریمی)
۴. خانه‌ای کنار ابرها (به تهیه‌کنندگی روح‌اله برادری)
۵. سیزده (به تهیه‌کنندگی سعید سعدی)
۶. ملبورن (به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی)
نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی:
۱. نیما جاویدی برای فیلم «ملبورن»
۲. هومن سیدی برای فیلم «سیزده»
۳. جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۴. آزیتا موگویی برای فیلم «تراژدی»
۵. محمدهادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت»
۶. برزو نیک‌نژاد برای فیلم «ناخواسته»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم‌نامه:
۱. بهروز افخمی برای فیلم «پایان خدمت»
۲. سیدجلال دهقانی اشکذری برای فیلم «خانه‌ای کنار ابرها»
۳. هومن سیدی برای فیلم «سیزده»
۴. رضا کریمی، برای فیلم «یک تراژدی»
۵. جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق»
۶. محمدهادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت»

معرفی نامزدهای سینما حقیقت

هیات داوران سینما حقیقت (آثار مستند بلند) نامزدهای دریافت جوایز را در بخش های مختلف به شرح زیر اعلام کرد:

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم
۱. جایی برای زندگی (به تهیه‌کنندگی محسن استادعلی و نسرین عبدی)
۲. حیات در رگ‌های سرد (به تهیه‌کنندگی فتح‌اله امیری)
۳. خاطراتی برای تمام فصول (به تهیه‌کنندگی مرتضی رزاق‌کریمی)

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی
۱. محسن استادعلی برای فیلم «جایی برای زندگی»
۲. لقمان خالدی برای فیلم «کمی بالاتر»
۳. مصطفی رزاق‌کریمی برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول»
۴. مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط»

ج: نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین پژوهش و تحقیق
۱. مصطفی رزاق‌کریمی و سام کلانتری برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول»
۲. بهزاد فتحی‌نیا برای فیلم «حیات در رگ‌های سرد»
۳. سیدغلامرضا نعمت‌پور و لاله روزگرد برای فیلم «برای گونگادین بهشت نیست»

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی- هنری
۱. وحید بتوته برای فیلم «لطفاً بوق بزنید»
۲. ماکان عاشوری برای فیلم «نیمروز مَکُران»
۳. علی لقمانی برای فیلم «باد بر باغ نظر»
۴. مهدی نورمحمدی و محمود منصوری برای فیلم «حیات در رگ‌های سرد»
۵. مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط»
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]با نامزدی در یازده رشته[/h][h=1]«رستاخیز» رکورددار شد[/h]فیلم «رستاخیز» جدیدترین اثر احمدرضا درویش با حضور در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در یازده رشته نامزد دریافت سیمرغ شد.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، رستاخیز داستان بزرگترین واقعه تاریخ شیعه یعنی عاشورای حسینی را به تصویر می کشد. درویش با ساخت این فیلم پس از ده سال به جشنواره فیلم فجر بازگشت.
فیلم رستاخیز در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر توانسته است در یازده بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود. سایمون فریم برای بهترین جلوه های ویژه بصری، حمیدرضا سلیمانی در بخش بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، محسن موسوی بهترین چهره‌پردازی، مجید میرفخرایی برای بهترین طراحی صحنه و لباس، یداله نجفی:صدابردار و صداگذاران : جرمی‌پرایز، دن جانسون، ریچارد کانوی برای بهترین صدای فیلم، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شده اند.
رستاخیز در بخش های نقش مکمل مرد: بابک حمیدیان، بهترین موسیقی متن: استفان واربک،
بهترین فیلم‌برداری: حسین جعفریان،بهترین بازیگر نقش اول مرد: آرش آصفی، بهترین کارگردانی: احمدرضا درویش و بهترین فیلم (به تهیه‌کننده به تهیه‌کنندگی تقی علیقلی‌زاده) نامزد دریافت سیمرغ است.

گفتنی است مراسم اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر سه شنبه ۲۲ بهمن در برج میلاد برگزار می شود.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]با نامزدی در هشت بخش:[/h][h=1]«چ» بعد از «رستاخیز» رکوردار است[/h]فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا با نامزدی در هشت بخش بعد از فیلم «رستاخیر» رکوردار است.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، ابراهیم حاتمی کیا برای بهترین کارگردانی نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره امسال است.
همچنین این فیلم که به تهیه کنندگی بنیاد سینمایی فارابی است در بخش بهترین فیلم (به تهیه‌کننده) نامزد شده است.
فیلم «چ»در بخش بهترین صدای فیلم نیز نامزد دریافت جایزه شده است، بهمن اردلان به عنوان صدابردار و سیدعلیرضا علویان به عنوان صداگذار فیلم در این بخش نامزد هستند.
بابک حمیدیان نیز با فیلم «چ» در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد دریافت جایزه شده است.
مهدی حسینی‌وند برای بهترین تدوین،هادی اسلامی نامزد سیمرغ بلورین بهترین جلوه های بصری، حمیدرضا سلیمانی نامزد بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، عباس بُلوندی نامزد بهترین طراحی صحنه و لباس هستند.
گفتنی است، مراسم اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر سه شنبه ۲۲ بهمن ماه در برج میلاد برگزار می شود.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]فیلم بهروز افخمی درشش بخش نامزد است[/h]فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بهروز افخمی در جشنواره امسال در شش بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.





به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، بهروز افخمی برای کارگردانی این فیلم در کنار چهار نامزد دیگر قرار دارد.
او همچنین در بخش بهترین فیلمنامه هم به خاطر این فیلم نامزد شده است.
همچنین این فیلم در بخش بهترین فیلم (به تهیه‌کننده) به تهیه‌کنندگی بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان نیز نامزد شده است.
مرجان شیرمحمدی نیز برای بهترین طراحی صحنه و لباس این فیلم نامزد شده است.
نعیمه نظام‌دوست نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن و مرد مهدی فخیم‌زاده نامزد بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» نامزد شده است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]«عصبانی نیستم» و «مهمان داریم» در پنج بخش نامزد شدند[/h]فیلم های «مهمان داریم» و «عصبانی نیستم» در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر در پنج بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شدند.





به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، محمد مهدی عسگرپور برای فیلم «مهمان داریم» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شد.
«مهمان داریم» در بخش های بهترین چهره‌پردازی: مهرداد میرکیانی، بهترین بازیگر نقش مکمل زن: سهیلا گلستانی، موسیقی متن: علیرضا کهن‌دیری و بهترین فیلم‌برداری: محمد آلادپوش نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره شد.
فیلم «عصبانی نیستم» به کارگردانی رضا درمیشیان با نامزدی در پنج بخش در دسته رکورد داران قرار گرفت.
«عصبانی نیستم» برای بهترین جلوه‌های ویژه بصری: امیر سحرخیز و کامران سحرخیز، بهترین صدای فیلم: صدابردار: نظام‌الدین کیایی/ صداگذار: محمدرضا دلپاک، بهترین تدوین: هایده صفی‌یاری، بهترین بازیگر نقش اول مرد: نوید محمدزاده و بهترین بازیگر نقش اول زن: باران کوثری نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شده است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]نامزد در معراج است[/h]مرحوم جواد شریفی راد در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین جلوه‌های ویژه میدانی شد.





به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، مرحوم جواد شریفی راد که مدیریت جلوه های ویژه میدانی فیلم «معراجی ها» را برعهده داشت روز چهارشنبه ۱۸ دیماه سال ۹۲ بر اساس انفجار بر سر صحنه فیلم، دارفانی را وداع گفت.
مرحوم شریفی راد دروه های سیزدهم و بیستم جشنواره بین المللی فیلم فجر هم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بوده است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]فریدون جیرانی:[/h][h=1]تنها فیلمسازی هستم که فیلم خود را نقد کرده است[/h]نشست پرسش و پاسخ فیلم «خواب زده ها» به کارگردانی فریدون جیرانی ۲۰ بهمن با حضور عوامل فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، داستان این فیلم درباره مادر فیروز است که به خواب همه‌ دوستان، آشنایان و کارمندان او می‌رود و از همین طریق هشدار می‌دهد که فقط بیست و چهار ساعت بیشتر فرصت ندارد تا رضایت نازگل مشرقی دختر خدمتکارش را به دست آورد و در غیر این صورت خواهد مرد. فیروز، نازگل را پیدا می‌کند و تلاش می‌کند رضایت او را بدست آورد.
فریدون جیرانی در این نشست، گفت:«بعد از فیلم «من مادر هستم»نمی توانستم مجوز بگیرم. یک ملودرام نوشته بودم و نه ماه منتظر بودم که پروانه ساخت بگیرم که در نهایت ندادند. ما فیلمساز بخش خصوصی هستیم و تنها کارمان فیلم سازی هست. یک ملودرام پیشنهاد شد که بسازیم که در نهایت تصمیم گرفتیم کمدی رمانتیک ساخته شود. اگر فیلم را به جشنواره آوردم به این خاطر بود که بازیگران زحمت کشیده اند و دلم نمی خواست زحمت آنها هدر رود.»
او درباره این که در مقایسه با فیلم «صعود» خود چه جایگاهی به این فیلم قایل است، متذکر شد:«در تاریخ سینمای ایران کسی نیست که نقد فیلم خود را نوشته باشد. من نقد فیلم «صعود» را نوشته ام. کارگردانی فیلم «خواب زده ها» خیلی سخت بود. برخلاف صعود که کارگردانی اش را دوست نداشتم، اینجا کارگردانی فیلم را دوست داشتم و پای آن می ایستم.»
جیرانی درباره تغییر لحن فیلم که جاهایی از کمدی به سمت تراژدی می رود یا برعکس، توضیح داد:«من جزو معدود کارگردان هایی هستم که فیلمنامه را برمبنای ژانر می سازم. این فیلم ایده ای از یک فیلم ایتالیایی است که سال ها پیش فیلمنامه اش را نوشته بودم ولی این که چه نوع کمدی باشد شک داشتم. چیزی که در این فیلم کار را سخت کرده بود فانتزی خواب بود.»
فرهاد اصلانی بازیگر این فیلم در این نشست، گفت:«دوست داشتم فیلم بی دردسری کار کنم زیرا قبلی ها از اکران پایین کشیده شد یا مجوز نگرفت. ضمن این که دوست داشتم شانس خود را در فیلم کمدی هم امتحان کنم.»
ساره بیات یکی از بازیگران فیلم، گفت:«در این جشنواره سه کار با سه گونه متفاوت داشتم. خوشحالم بگویم که در بازیگری متعهد هستم. امسال در کاری با معضل اعتیاد، یکی معضل زنان بی سرپرست و این کار نام آقای جیرانی و عوامل کار کافی بود که همکاری کنم. حال همه ما خوب نبود فکر کردم بعد از چند کار تلخ عاملی شوم که لبخندی روی لب شما بیاید.»
رحمان سیفی آزاد تهیه کننده فیلم هم در این نشست حضور داشت و درباره فیلم توضیح داد:«تغییر ژانر فیلم به خاطر حاشیه هایی بود که برای کار قبلی آقای جیرانی پیش آمده بود.»
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=4]روزشمار جشنواره / روز نهم (۲۰ بهمن)[/h] امروز فیلمهای
آذر شهدخت پرویز و دیگران
خواب زده ها
آرایش غللیظ
در برج میلاد به نمایش درآمد.
نامزد های جوایز سی و دومین جشنواره امروز از سوی هیات داوران اعلام شدند.
بولتن روز نهم را از اینجا دریافت کنید.
فردا آحرین روز نمایش فیلمها در برج میلاد است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]حمیدنعمت الله:[/h][h=1]می خواستیم فیلم پرانرژی بسازیم[/h]نشست پرسش و پاسخ فیلم سینمایی «آرایش غلیظ»با حضور عوامل فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.






به گزارش مدیریت ارتباطات، در ابتدای این نشست حمید نعمت الله کارگردان این فیلم، درباره شرایط ساخت آن گفت:«نقطه عظیمت فیلم برای ما این بود که فیلمی پر انرژی بسازیم و همه ما در مورد این اتفاق نقطه نظر مشترک داشتیم.»
نعمت الله در پاسخ به این نقد که چرا حامد بهداد در این فیلم بازی کلیشه ای را ارائه داد، گفت:«به هر حال درخواست بازی خوب همیشه اصل است تا متفاوت بازی کردن و حامد بهداد به خوبی از پس ایفای نقشش برآمد.»
در ادامه جلسه، حامد بهداد درباره تجربه صحنه اکشن در این فیلم و اینکه چرا از بدلکار در صحنه ای که پرتاب می شود استفاده نکرده است، گفت:«برای من تجربه تازه ای بود. دوست داشتم این کار را انجام دهم. البته تیم بدلکاری هم امنیت این صحنه را برقرار کردند.»
سهراب پور ناظری آهنگساز این فیلم سینمایی نیز درباره تجربه متفاوتی که در ساخت موسیقی این فیلم داشت، گفت:«ساخت موسیقی برای کارهای آقای نعمت الله کار سختی است چون نمی دانی لحن فیلم دقیقا چیست و باید کاری بسازی که در آخر همخوانی خوبی با فیلم داشته باشد.»
او ادامه داد:«ساخت موسیقی این فیلم تجربه عجیبی بود و خیلی با روحیه من و همایون شجریان همخوانی نداشت و کار مشکلی بودواز همایون شجریان تشکر می کنم که در این راه با هم همقدم شدیم و با گیتار برقی و درام ملودی ایرانی را برای کار ساختیم و همایون شجریان به خوبی از پس اجرای موسیقی فیلم برآمد.»
همایون شجریان خواننده تیتراژ پایان این فیلم، گفت:«قصدمان از ساخت آهنگ این فیلم این بود که موسیقی پرانرژی را اجرا کنیم و در نهایت به شعری از مولانا رسیدیم و سهراب پور ناظری به ساختارهای تازه ای از ملودی رسید و از موسیقی الکترونیک استفاده کردیم و با تکنیک خوانده شد و سعی کردم تحریر داشته باشیم و بر خلاف تصور من تجربه فوق العاده ای شد.»
سعید سعدی تهیه کننده فیلم «آرایش غلیظ» در پاسخ به این پرسش که آیا فیلم با بودجه دولتی ساخته شد است یا خیر؟گفت:«این فیلم توسط بخش خصوصی ساخته شده و شریک دولتی نداشته و به دلیل تعدد لوکیشن هزینه فیلم هم بالا بود.»
علیرضا برازنده مدیر فیلمبرداری این فیلم سینمایی هم گفت:«یکی از ویژگی های این فیلم تعدد لوکیشن هایش بود و وجود لوکیشن های خارجی داخلی و شب و روز برای یک فیلمبردار چالش خوبی است و در اکثر مواقع باآقای نعمت الله درباره چگونگی نور و قاب بندی ها همفکری می کردم و امیدوارم نتیجه کار برای مخاطبان راضی کننده باشد.»
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]امیر خجسته به برج میلاد آمد[/h] رئیس کمیسیون سیاست داخلی و شوراها مجلس شورای اسلامی برای بازدید از سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر به برج میلاد آمد.





به گزارش مدیریت ارتباطات، امیر خجسته رئیس کمیسیون سیاست داخلی و شوراها مجلس نهم یکشنبه ۲۰ بهمن به برج میلاد آمد.
خجسته با حضور در ستاد خبری و دفتر نشریه روزانه با اعضای تحریریه هم دیدار کرد. در این بازدید مدیران ستاد اجرایی جشنواره و ابراهیم داروغه زاده قائم مقام دبیر جشنواره او را همراهی کردند.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
با داریوش مهرجویی

بازگشت به دوره‌های قبل، عین پسرفت است

در نخستین سال‌های هشتمین دهه زندگی و در واپسین سال‌های پنجمین دهه فیلمسازی، باید پای حرف‌هایش درباره گذر عمر و سیر تاثیر هنر و ادبیات و سینمای دنیا بر خودش و فیلم‌هایش نشست و به پرسیدن و شنیدن از فیلم اخیرش بسنده نکرد. کاری که در این گپ‌وگفت صورت گرفته است.





میان گرایش‌های گوناگونی که در آثار داریوش مهرجویی به چشم می‌خورد، یکی که از همه بیشتر دغدغه و مورد علاقه‌ام است، عموما جلوه و جاذبه‌ای در دید دیگران ندارد و شاید در برخی موارد، اساسا از نگاه‌ها نهان مانده باشد: گرایش او به گروتسک، هجویه‌سازی و نگاه پاردویک، نوعی کمدی‌سازی عمدا دیوانه‌وار و به شدت بازیگوشانه که گاه حتی تا مرز سوررئالیسم فانتزی هم پیش می‌رود. گرایشی که اغلب همکارانم نادیده اش می‌گیرند و اگر هم به آن توجهی کنند، به «اجاره‌نشین‌ها» محدود می‌ماند. اما این خودش سوالی اساسی است که سازنده فیلمی ‌با عنوان شایسته و برازنده «بهترین کمدی تاریخ سینمای ایران»، چگونه ممکن است هرگز هیچ گرایش کمیک دیگری در آثارش نداشته باشد؟!
این بحثی است که بر سر کمدی انسانی و اجتماعی «مهمان مامان»، فانتزی فلینی‌وار و ذهنی و غریب «دختردایی گمشده» (اپیزود مهرجویی در مجموعه «کیش») و حتی یکی، دو فیلم اخیر او داشته و دارم. در این گفت‌وگو، در خلال مرور گذر عمر هنری او و رسیدن به «اشباح» و آن چه خودش به تاسی از واژگان نقد ادبی «appropriation/مال خود کردن» اثر ادبی می‌نامد، از جمله به نادیده گرفتن این گرایش‌های سرخوشانه و شیطنت‌آمیز او از سوی منتقدان آثار اخیرش هم پرداخته‌ام. ضمنا چون بنا بود این یک گفت‌وگوی عمری باشد، به گمانم این عین از دست دادن فرصتی طلایی بود اگر به تاثیرات هنرهای دیگر و هنرمندان دیگر نقاط دنیا بر او و افکارش نمی‌پرداختیم. در نتیجه، این گفت‌وگو به طور طبیعی کمتر به «اشباح» می‌پردازد و بیشتر به خود مهرجویی در این دوران و این سن و سال. «اشباح» بعد از دیده شدن، فرصت زیادی برای بحث خواهد داشت. این‌جا مهم این بود که فرصت نشستن پای حرف‌های مربوط به گذر عمر مهرجویی را از کف ندهم.
*فدریکو فلینی جمله‌ای داشت که در جواب آن سوال معروف «چرا فیلم می‌سازید؟» می‌گفت: «باز این سوال لعنتی»! امیدوارم شما الان در جواب سوال اول من که قصدم از طرحش نگاهی به گذر عمر است، این جمله به ذهن‌تان نیاید! الان در این مقطع از عمر، بین این همه مطالعات و فعالیت‌ها، اگر کارگردان سینما نمی‌شدید، فکر می‌کنید چه کار می‌کردید؟
راستش من از اول دوست داشتم آهنگساز و رهبر ارکستر بشوم. احتمالا اگر فیلم نمی‌ساختم، کار موسیقی می‌کردم...
*مقداری هم واردش شدید البته...
بله؛ خب به هر حال یک جور تمرین است دیگر. ساز زدن باعث می‌شود ذهن آدم باز شود... نمی‌دانم ولی الان‌که به سوالت فکر می‌کنم، می‌بینم چیزی که برایم حتمی ‌است این است که وارد بیزنس نمی‌شدم... بعد از این‌که دیپلمم را گرفتم، چون انگلیسی‌ام خوب بود، مدتی مدیر هتل آتلانتیک شدم که آمریکایی‌ها آنجا زیاد می‌آمدند. برای خودم تاخت‌وتاز کردم و دکوراسیون آنجا را عوض کردم و صاحب هتل از کار و سلیقه‌ام خوشش آمد. گفت بیا در هتل دیگری که می‌خواهم بزنم، شریک شویم. کار از تو و سرمایه از من. ولی من دیدم پول درآوردن این شکلی اصلا هدفم نیست. دیدم آن ایده‌آل‌هایی که دارم را نمی‌توانم رها کنم. رفتم سراغ هنر و فلسفه و این مسیری که الان هم تویش هستم...
*آدم هر فیلمی ‌را در یک دوره و یک حال‌وهوا می‌سازد. در مورد شما طبیعی است که در سیری چند دهه‌ای، حتی جهان‌بینی‌تان هم تغییرهایی کرده باشد. شده که با دوباره دیدن فیلمی ‌از سال‌های گذشته، جهان‌بینی داریوش مهرجویی در آن دوران به نظرتان مردود بیاید؟
مشکل این است که من اغلب نمی‌نشینم فیلم‌های خودم را بعد از سال‌ها باز ببینم. حتی خیلی از فیلم هایم را کامل و از اول تا آخر در یک نشست، ندیده‌ام! الان‌ که این شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان داخلی و خارجی زیاد شده اند، تقریبا هر شب یکی‌شان دارد یکی از فیلم‌های مرا نشان می‌دهد. همین دیشب یک شبکه‌ای داشت «بانو» را نشان می‌داد. آن‌قدر هم تصویر و صدایش بد بود و آن‌قدر وسطش قطع می‌شد و تبلیغات می‌آمد که اگر می‌خواستم هم نمی‌توانستم ببینم...
*ولی کلا اگر بخواهید محور سوال مرا دنبال کنید، جوابی برایش دارید؟
می‌دانی، من خیلی این‌جوری ام که یک کاری را می‌کنم و برایم تمام می‌شود و بعد می‌روم سراغ یک کار دیگر. فیلم‌هایم تک‌تک برایم این‌طور بوده‌اند. مثل نجاری که یک کمد می‌سازد و بعد که می‌رود سراغ یک میز، دیگر کاری به کمد ندارد.
*پرسیدن این سوال از شما به طور مشخص، بامعناست. چون این علایق عمومی ‌نقد سینمایی در ایران‌ که دوست دارند کارنامه فیلمساز را به دو یا سه دوره مشخص تقسیم‌بندی کنند، در مورد شما همیشه به بن بست می‌رسد. نمی‌توانند بگویند در فلان دوره آدم سوزناک و دلرحمی‌ شده بود و ملودرام می‌ساخت؛ در بهمان دوره فلسفه خواندنش مدام در فیلم هایش جاری شد و غیره. به دلیل همین تغییر و نوسان‌هاست که این را می‌پرسم...
خب کمابیش تمام فیلم‌های من زاییده یک اتفاق تصادفی‌اند. یعنی تصمیم به ساختن‌شان هیچ‌وقت صددرصد برنامه‌ریزی شده نبوده. برای همین است که از آن تقسیم‌بندی‌ها فرار می‌کنند. همیشه یک اتفاق غیرمترقبه باعث تصمیم ساخت هر فیلمم شده. مثلا در مورد فیلم «گاو»، این را قبلا هم تعریف کرده‌ام. با ساعدی بودیم و بنزین ماشین‌مان تمام شده بود و داشتیم توی میدان توپخانه پیاده می‌رفتیم. بعد از «الماس ۳۳» بود و من خیلی دمق بودم و نمی‌دانستم چه کار کنم. ساعدی گفت بیا و این داستان را بخوان و ببین چه‌قدر به درد فیلم شدن می‌خورد.
*هیچ‌وقت به آن معنای دم‌دستی موردنظر کلیشه‌های نقد، فیلم فلسفی ثقیل نساختید. خودتان در سینمای دنیا چه فیلم‌هایی را به لحاظ تفکر فلسفی، درگیرکننده می‌دانید؟
ببین، اصلا مشکل همین است که فکر می‌کنند فیلم غیرقابل‌فهم، فلسفی است. به طور کلی در هر نوشتار ادبی و نمایشی، هر اثری که عمیق و اصیل باشد، حتما به یک معنا فلسفی است. این ساحت فلسفی در مورد همه آثار بزرگ در همه هنرها وجود دارد. از هومر و اوریپید و سوفوکل تا هر اثر امروزی که شاید به روشنی فلسفی بودن‌شان را نشان ندهند یا در واقع به رخ نکشند. داستان‌هایی مطرح می‌شود که آن پرسش وجودی بشر در آنها مطرح می‌شود...
*پرسش‌ها و دغدغه‌هایی که «بنیادین»اند...
بله. این‌که در این دنیا چه می‌کنی. سرنوشت چیست. چه‌طور رستگار می‌شوی. چه‌طور ویران می‌شوی... یک‌جور پرداختن به ماهیت و اصل و دلیل وجودی هر چیز و هر کس. هدف، داستانسرایی نیست. داستانسرایی یک مسیر و ابزار است برای رسیدن به آن سوال‌های عمیق انسانی. سینما هم همین‌طور. به هر حال سینما هم دارد پابه‌پای رمان پیش می‌آید. هرچند هنوز هم تصور می‌کنم ادبیات غنی‌تر است.
*غنی‌تر از نظر ابزار؟ یا حجم آثار بزرگی که در تاریخش خلق شده؟
از حیث ابزار. ادبیات با ابزاری که در اختیار دارد بدون دغدغه زمان‌که مثلا فیلم از صد دقیقه و نهایتا دو ساعت نباید بیشتر بشود، بدون دغدغه‌های اینچنینی، و با گستردگی خیلی زیادی می‌تواند به مسائل درونی بشر بپردازد؛ و پرداخته. در سینما فیلسوف‌ترین فیلمسازی که می‌شناسم برگمان است. «مهر هفتم»اش تاثیر عجیبی روی افکار من گذاشت. حتی آن موقع درباره‌اش نوشتم.. .
*کجا؟
در مجله «سایت اند ساوند» چاپ شد... برگمان و البته برسون. این خیلی جالب است که برسون برخلاف برگمان اغلب کارهایش اقتباسی است. برگمان بسیار تحت‌تاثیر استریندبرگ بوده ولی خودش قصه‌ها و فیلمنامه‌هایش را به طور تالیفی می‌نوشته. برسون از داستایفسکی و برنانوس و اینها اقتباس کرده، ولی همچنان جهان خودش را خلق کرده و پرسش‌های فلسفی خودش در فیلم‌هایش مطرح است. و هر دو خیلی مؤلف ‌اند. این نشان می‌دهد که اقتباس، مانع تالیف آدم‌ها نیست.
*انگار آنها برای او نوشته‌اند یا در واقع او دنیای خودش را از دل آثار آنها بیرون کشیده. در یک شکل دیگر، پولانسکی هم به شدت این‌طور است.
در نقد هنری واژه‌ای هست تحت عنوان appropriation. وقتی است که تو اثری را منبع اقتباس قرار می‌دهی و بعد آن را «تصرف» می‌کنی. مال خودت می‌کنی و بعد به آن چیزی که ذهن و روح خلاقه‌ات می‌خواهد، می‌رسی. آن چیزی را که خودت می‌فهمی ‌و می‌خواهی، از آن استخراج می‌کنی. این دیگر عملا اقتباس نیست. شاید بشود این‌طور گفت که یک نوع عشق‌ورزی با آن اثر است؛ که آن را می‌گیری و نطفه افکار خودت را در دل آن می‌پرورانی. یا برعکس...
*یعنی در این بارداری و باروری، زن یا مرد بودن زیاد تفاوتی نمی‌کند...
دقیقا. مهم خود زایش بعد از آن مال خود کردن و appropriation است.
*برای همین است که در برخی کارهای شما، به این منابع اشاره‌ای نشده؟ چون مثلا ربط «هامون» به رمان «هرتزوگ» سال بلو یا به کتاب «ترس و لرز» سورن کی یر که گارد که البته اسمش در دیالوگ‌های فیلم می‌آید، ریشه‌ای‌تر و مبنایی تر از آن است که بشود عنوان «اقتباس» بر آن گذاشت. انگار همه اینها درباره دغدغه‌های مشترک انسانی اند.
حتی چند متفکر می‌گفتند «هامون» یک‌جور «بوف کور» جدید است. عاشق زن اثیری است و عظیمی ‌مثل پیرمرد خنزرپنزری، حضور آزارنده‌ای برای او دارد و اینها... شاید هم واقعا این تاثیر در ناخودآگاهم بوده و این جا به این شکل بروز کرده...
*این رسوب‌ها در ناخودآگاه فیلمساز باقی می‌ماند، درست. ولی آیا در هر سن و شرایطی ممکن است بازتاب پیدا کند و در فیلمی‌ جاری شود؟ بگذارید مثال بزنم: اغلب کارهای رادیکال عجیب و بدعت‌های ساختاری فیلم‌های برگمان، فلینی، آنتونیونی و خیلی‌های دیگر، در سنین میانسالی‌شان اتفاق افتاده. انگار که در سال‌های بعدتر، وقتی پا به سن گذاشتند، دیگر کارهای ساختارشکنانه‌شان را کرده بودند و دیگر ولع و طمعی برایش نداشتند. راستش وقتی واکنش‌های خیلی‌ها نسبت به فیلم‌های اخیر شما را می‌بینم، یاد این حکایت فولکلور ایتالیایی می‌افتم که سال‌ها پیش از علی معلم شنیدم: نوه و نتیجه‌های پیرمردی که اهل و ساکن جنوب ایتالیاست، از شمال و از شهرهای بی‌ساحل، به دیدارش می‌آیند. وقتی اینها در ساحل ورجه‌ورجه می‌کنند و هیجان‌زده‌اند، پیرمرد یک صندلی می‌گذارد و پشت به دریا می‌نشیند. نوه نتیجه‌ها داد می‌زنند «بابابزرگ؛ دریا رو ببین»؛ ولی او آرام می‌گوید من به قدر کافی دیده‌ام بابا جان. الان دیگر دوست دارم جست وخیز شماها را ببینم...
(مدتی می‌خندد و مکث می‌کند؛ بعد می‌دانی، یک چیزی که در نظر گرفته نمی‌شود، این است که ما موقع تصمیم به نوشتن و ساختن، نباید به مضمون فکر کنیم. این ساده‌لوحانه است که فکر کنیم کسی مضمونی را انتخاب می‌کند یا باید انتخاب کند و بعد برایش دنبال سوژه بگردد. درست برعکس؛ وقتی سوژه‌ای به سراغ‌مان یا به ذهن‌مان می‌آید، باید بسنجیم و ببینیم چه‌قدر قدرت و قابلیت دارد. چه‌قدر می‌شود پرداختش کرد و گسترشش داد. مضمون و حرف‌هایی که در دل آن است و می‌تواند پرورش پیدا کند، بعدا معلوم می‌شود. داستان و درام باید ساختار محکمی ‌داشته باشد و در عین حال بیانگر وضع موجود و حال و درون خالقش هم باشد و بعد حرف‌ها تویش پیدا می‌شود. مهم این است که همان حال‌وهوای آدم، جهت این تصمیم‌ها را مشخص می‌کند. به این شکل که نگاه کنیم، «هامون» فقط در همان دوره زندگی من می‌توانست ساخته شود. همان‌طور که «اشباح» باید در همین دوره شکل می‌گرفت و گرفت...
«اشباح» هم باید از همان نمونه‌های appropriation باشد...
شاید. «اشباح» حاصل این بود که یک خانم پژوهشگر و ادیب که تا به حال چندین کتاب درباره تولستوی و نویسندگان بزرگ دیگر داشته، یک کتاب هم درباره من و ایبسن نوشته. سوای اقتباس من از ایبسن و «خانه عروسک» در فیلم «سارا»، برداشته و فیلم «سنتوری» مرا با داستان و نمایشنامه «اشباح» ایبسن مقایسه کرده و بعد به بررسی شباهت‌ها و ریشه‌های افکار من و ایبسن پرداخته. کتاب قطوری هم هست.
*به فرانسه؟
نه. به انگلیسی نوشته. لاله بهنام، خودش ایرانی است. ادبیات تدریس می‌کند. ایشان این کتاب را به من داد تا بخوانم و با این که سال‌ها پیش «اشباح» را خوانده بودم، این کتاب و تحلیل‌هایش باعث شد بروم دوباره آن متن را بخوانم و این بار خیلی بیشتر از آن سال‌ها جذبش شدم. شاید این همان تفاوت دوره‌های سنی و مقاطع مختلف عمر است که داری ازش حرف می‌زنی. در این دوره، «اشباح» تاثیری بر من و حال و ذهنم گذاشت که قدیم‌ها نگذاشته بود. بعد ساختار خودم را از دلش بیرون کشیدم. شرایط موجود و وضعیت الان ما در کنار ایرانیزه کردن سوژه، از کارهایی بود که روی این متن کردم. قبلش سه، چهار فیلمنامه دیگر نوشته بودم و سه تایش را پروانه ساخت ندادند. اغلب هم در همین حال‌وهوای «اشباح» بود. (بعد از مدتی مکث) یک‌جوری سانسور هشت سال گذشته، آدم را کانالیزه می‌کرد که اصلا سمت یک کارهایی نرود...
*این را به عنوان توجیهی بر فیلم‌های اخیر که نمی‌گویید؟ چون از این حرف بعضی نقدها خنده‌ام می‌گرفت که می‌گفتند فیلم‌های اخیر مهرجویی و حس فکاهی‌شان، پوزخندی است به وضعیت و نظارت موجود. من ریشه این نگاه هجوآمیز را در خیلی قبل‌تر در یکی از محبوب‌ترین فیلم‌هایم بین کارهای شما یعنی «دختردایی گمشده» می‌دیدم؛ ولی نقدها طوری برخورد می‌کردند که انگار غیر از «اجاره‌نشین‌ها» به عنوان یک کمدی کامل، شما هیچ‌وقت گرایش‌های هجویه‌وار نداشته‌اید!
نه. واقعا و با قطعیت می‌گویم همه فیلم‌های اخیر هم مثل قبلی‌ها با خواست و اراده درونی خودم ساخته شده. فیلم تبلیغاتی که نمی‌خواستم بسازم. هر فیلمی ‌از سوژه تا حاصل نهایی‌اش، باید به دل خودم بچسبد تا کارش کنم. حتما هرکدام شان برای من معنایی داشته که ساخته‌ام. مهم این است که آدم به هر حال دوره‌های مختلفی دارد. شما کارنامه شکسپیر به آن عظمت را در نظر بگیرید. مثلا «رومئو و ژولیت» را می‌نویسد، بعد می‌رود سراغ نوشتن «رویای شب نیمه تابستان» که طنز عاشقانه شیطنت‌آمیزی است براساس این‌که آدم‌ها می‌روند قیافه و ظاهرشان را عوض می‌کنند و... فضایی خلق می‌کند که واقعا هیچ ربطی به جدیت رمانتیک و حماسی «رومئو و ژولیت» ندارد. خیلی جاهای دیگر کارنامه‌اش هم از این نوسان‌ها هست. برمی‌گردد به این که در چه حال و دورانی هستی و چی از درونت می‌جوشد. ضمن این‌که من همیشه از این که فیلم ثقیل پیچیده نما بسازم، پرهیز داشته‌ام. هیچ‌وقت نخواستم درگیر آن اسنوبیسمی ‌بشوم که اتفاقا در دوره‌های مختلف در بین هنردوستان ایرانی، طرفدار داشته. واقعا همیشه پیش خودم فکر کرده‌ام من هیچ‌وقت نمی‌توانم فیلمی ‌بسازم مثل آن فیلم تارکوفسکی که آدم‌ها سوار قطار می‌شوند و همین‌طور تا ابد می‌روند و می‌روند...
*استاکر؟
استاکر. هیچ‌وقت نمی‌توانم چنین حس یا جرأتی داشته باشم که نیم‌ساعت تمام تماشاگر را بنشانم تا یک موقعیت ایستا را تماشا کند و تماشا کند تا چشمش دربیاید! انگار که مثلا با تماشاگر سر جنگ داشته باشم و بخواهم حال و رمقش را بگیرم! ولی واقعیت این است که آدم دروه‌های مختلفی دارد و سیر تحولی خودش را طی می‌کند و این حرف‌ها که فلانی بازگشت کرده یا باید بازگشت کند به دوران قبلی‌اش را جدا نمی‌فهمم. مگر می‌شود آدم عقبگرد کند؟ به‌خصوص اگر هدف این عقبگرد، جلب رضایت و پسند عده‌ای باشد که دیگر بیشتر تصنعی و دروغین می‌شود.
* به قول حمید هامون، دیگر «من ِ خودم» نیست!
آره. و این «خود» برای من همیشه به شرایط روز جامعه هم بستگی دارد. ربط دارد. ولی منظورم از جامعه، طبیعتا تمام جامعه نیست. آن بخشی است که در آن زمانه به سوژه تمرکز فیلمم تبدیل می‌شود. در زمان «هامون» خیلی‌ها در فضاهای روشنفکری جلوی من را می‌گرفتند و می‌گفتند تو از کجا جزئیات زندگی یا افکار مرا می‌دانستی و توی فیلمت آوردی! هیچ‌وقت هدفم از ساهتن «هامون» مثلا بررسی شرایط زندگی شخصی و خانوادگی روشنفکران در آن دوره نبوده. این خودش از دل آن حال‌وهوا و آن فیلم، به دست آمده.
*مثل یک جور «دستاورد جانبی». خب اگر چنین دستاوردی درباره «اشباح» وجود داشته باشد، فکر می‌کنید می‌تواند چه باشد؟ می‌توانید حدسی داشته باشید؟
بستگی دارد که چه کسی از چه دیدی فیلم را نگاه کند. به یک اعتبار، در این فیلم شاهد نابودی و اضمحلال یک روحیه هنرمندانه و حساس و مدرن یک آدم، یک جوان هستیم. شاید مثل همه شاعرهای بزرگ ما. شاید یک بعد دیگرش این باشد که چگونه گناه پدران، گریبانگیر فرزندان می‌شود. از بعد دیگری، باز مسئله ویران شدن مدرنیته توسط سنت یا زدودن سنت به دست دستاورد‌های مدرنیته هم در فیلم مطرح است.

تک‌نگاری:امیر پوریا
info@amirpouria.com
نشریه روزانه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]تعقيب و گريزي ساده براي پيگيري داستان[/h]آ نتونيا شرکاء با بهروز افخمي درباره تازه ترين ساخته اش «آذر،شهدخت، پرويز و ديگران» گفتگویی انجام داده است.




چه شد تصميم گرفتيد در جديدترين ساخته خود، سمت يک سوژه اقتباسي برويد و «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران» را با اقتباسي از کتاب خانم شيرمحمدي بسازيد؟
هميشه به دنبال داستانهاي خوب هستم و دوست دارم اغلب داستانهاي مرجان شيرمحمدي را تبديل به فيلم کنم. ابتدا قرار بود اين فيلمنامه را خود مرجان شيرمحمدي بسازد اما وقتي فيلمنامه را براي او نوشتم، او کمي شک کرد و فکر ميکرد به دليل اينکه فيلم پرجمعيتي است و صحنههاي شلوغي دارد بهتر است فيلم اولش چنين فيلمي نباشد و در قدم اول سراغ ساخت يک فيلمنامه ساده و جمع و جور برود.
اتفاقا من تصور ميکنم يکي از نقاط قوت اين فيلم پرشخصيت بودن آن است. اينکه فيلم شما را شخصيتهاي مختلف با طيفهاي سني متنوع تشکيل ميدهد و شما به عنوان فيلمساز توانستهايد مفهوم قديمي يک خانواده ايراني را به خوبي نشان دهيد. فکر ميکنم ساخت چنين فيلم پرشخصيتي در کارنامه خود شما هم تازگي دارد.
هرچه که داستان اقتضا کند ما انجام ميدهيم. اين فيلم شبيه به هيچکدام از فيلمهايي که تا به حال ساختم نيست. مرجان شيرمحمدي اين داستان را خوب نوشته بود و تمام اين شخصيتها در داستان اصلي هم وجود دارند. کاري که من کردم اين بود که اين شخصيتها را سينمايي کنم.
آيا از ابتدا به همين ترکيب بازيگران فکر کرده بوديد؟ از همان ابتدا قرار بود شخصيت آذر را خانم شيرمحمدي بازي کند؟
بله حتي در آن دوراني که تصميم داشت خودش فيلم را کارگرداني کند، من به او توصيه ميکردم نقش آذر را خودش بازي کند و اين درخواست را رد ميکرد و ميگفت اگر قرار باشد خودم کارگرداني کنم ديگر نميتوانم در آن بازي کنم.
خانم شيرمحمدي از همان ابتدا که نگارش اين رمان را آغاز کرد پيشبيني ميکرد که اين داستان، روزي به فيلم تبديل ميشود؟ چون جزو معدود اقتباسهاي ادبي چند سال اخير است که وجوه مشترک زيادي با متن اصلي دارد؟
بله، از همان ابتدا که فکر اوليه اين رمان را با من در ميان گذاشت تصور ميکردم اين متن قابليت سينمايي شدن را دارد و قرار شد او رمان را به اتمام برساند و من بر اساس رمان، فيلمنامهاي بنويسم که خود او آن فيلمنامه را جلوي دوربين ببرد.
از همان ابتدا مايل بوديد يک داناي کل نريشنهاي فيلم را بگويد؟ آيا بهتر نبود اين نريشنها از زبان شخصيت اول مرد گفته شود؟
راستش ابتدا به اين مسئله فکر کردم که راوي داستان شخصيت آذر باشد و ما قصه را با صداي مرجان شيرمحمدي بشنويم. اما هرگز به اين مسئله فکر نکردم که پرويز راوي قصه ما باشد، چون شخصيت پرويز اصلا اقتضا نميکند که خودش داستان خودش را تعريف کند. به نظرم بايد يک آدمي که خودش را جدي نميگرفت و با شخصيت پرويز و ديگران شوخي ميکرد اين نريشنها را ميگفت.
آيا بهتر نبود از حجم نريشنها کاسته ميشد و ما تصويرسازي بيشتري را ميديدم؟
اين ميزان نريشن از لحن خود رمان ميآيد. من ميترسيدم که آن لحن با تغييراتي از بين برود. من در زمان نگارش اين فيلمنامه به اين نتيجه رسيدم که براي حفظ لحن رمان دو کار بيشتر نميتوانم انجام دهم. يک راوي که داستان را تعريف ميکند اما خودش هيچکدام از شخصيتهاي قصه نيست و دوم احساسي است که موسيقي در اين فيلم ايجاد ميکند. وقتي تدوين فيلم تمام شد فکر کردم بخشي از لطافت موجود در رمان از دست رفته که به نظرم بايد با موسيقي جبران ميشد و تصور ميکنم موسيقي آرمان موسيپور به ما کمک کرد تا يکجور لطافت و رمانتيسيسم که در داستان اصلي است را به فيلم برگردانيم. الان که به فيلم نگاه ميکنم تصور ميکنم اجراي من کميخشنتر از خود رمان است.
خشنتر از چه منظر؟
خود رمان خيلي ملايم و مطبوع است. من هر وقت اين رمان را مطالعه ميکنم تصور ميکنم اين رمان حس مطبوعي دارد که درآوردن آن در سينما بسيار دشوار است و يا حداقل براي من سخت است.
فيلم حالوهواي زنانهاي را دارد و ما با شخصيتهاي زني روبهرو هستيم که هر يک دغدغه و مشکلات خاص خودشان را پيشرو دارند اما در مقابل شخصيت مرد داستان هم نگاه سنتي و مردسالارانهاي به اين قضايا دارد. قبول داريد اين نگاه سنتي به زن و مردسالارانه کمي در فيلم پررنگ است؟ آيا اين نگاه در متن اصلي هم به همين شکل بود؟
غالب بودن شخصيت پرويز ديوانبيگي در طول داستان چيزي بود که خودم در فيلمنامه لحاظ کردم و بايد بگويم رمان به اندازه کافي زنانه بود و داستان زنها و موقعيت عاطفي آنها را خوب بيان کرده بود اما واقعيت امر در متن اصلي شخصيت پرويز ديوانبيگي کمي ضعيف از آب درآمده بود و به نظرم تقويت اين شخصيت سبب ميشد که ما کشمکش بيشتري را در داستان ببينيم و فيلم به لحاظ دراماتيک قويتر شود.
که در واقع محصول نهايي فيلمي تخت نباشد.
بله، الان تصور نميکنم پرويز ديوانبيگي آنقدر در کار قالب شده باشد که بگويم همه داستان مربوط به او است. اما اين حس که او مرد سنتي است که روزگار هم بر عليهاش است خوب درآمده.
برخي از آثار شما جز کارهايي بودند که در مقطع زماني خود بسيار جريانساز بودند، مثل فيلم «عروس» و «شوکران» که در بازنمايي وجوه زنانه بسيار موثر عمل کردند، فکر ميکنيد «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران» چه آيندهاي را در کارنامه حرفهاي شما دارد؟
من اميدوارم اين فيلم جايگاه خوبي در ميان فيلمهايم پيدا کند و تصور ميکنم خيلي هم اميد بيربطي نيست. در مورد فيلمنامههايي که شخصيت زن دارند و درام با حضور يک شخصيت و يا چند شخصيت زن شکل ميگيرد بايد در مرحله فيلمنامهنويسي از يک نويسنده زن استفاده کرد. در مورد «شوکران» اين کار را با کمک خانم مينو فرشچي انجام دادم، من آن فيلمنامه را خودم ميتوانستم بنويسم و حتي خلاصه سکانسبندي شده آن را نوشته بودم اما آن فيلمنامه را به مينو فرشچي واگذار کردم و اينگونه شد که او فيلمنامه را يک بار از اول تا آخر نوشت و من از آن فيلمنامه استفاده کردم و يکسري بازنويسيهايي روي آن انجام دادم که نهايتا شد فيلمنامه «شوکران». فکر ميکنم نقطه قوت «شوکران» هم اين بود که يک بار توسط يک زن نوشته شده بود. در اين فيلم هم اينگونه است و بايد بگويم در اين فيلم نويسنده زن حضور مهمتري دارد به نسبت فيلم «شوکران» و همين کشمکش جاري در داستان، بين شخصيت زن و مرد حاصل حضور يک نويسنده زن است. اما اينکه اين فيلم چقدر مورد توجه و يا حتي مورد تقليد قرار ميگيرد را نميدانم.
بهروز افخمي را تا چند سال قبل بيشتر به عنوان کارگرداني ميشناختيم که آثارش ميزانسنها و دکوپاژ پيچيدهاي داشت و قصههاي پرفراز و فرودي را روايت ميکرد، اما در ساليان اخير و به ويژه در دو فيلم متاخر خود از آن جنس سينما فاصله گرفتيد و قصههاي ساده و بيآلايشي را جلوي دوربين برديد. اين نگاه ساده چقدر ناخودآگاه بود و چقدر آگاهانه؟
واقعيت امر بايد ديد داستان چه چيزي را حکم ميکند. يک فيلم مثل «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران» است که هيچ جايي براي پيچيدگي و پيچيده شدن حرکات دوربين باقي نميگذارد. به نظر من اصلا معنا ندارد که کارگرداني فيلم تبديل به يک کارگرداني متظاهرانه شود. ما به عنوان کارگردان بايد به دنبال داستان باشيم، بايد مخاطب داستان را به سادگي تعقيب کند. اما اين داستان با اينکه به ظاهر اصلا داستان پيچيدهاي نيست اما طرح کردن آن بسيار حساس است و بايد جوري کارگرداني شود که بيننده احساس مزاحمت نکند و بتواند شخصيتهاي درون فيلم را دنبال کند. پس بايد براي چنين داستاني سادهترين روش را انتخاب کرد تا مخاطب تمام حواسش را به قصه بسپارد.
بيشتر منظورم اين بود که ديگر با آن قصههاي پيچيده و درامهاي جنجالي طرف نيستيم، در دو ساخته اخيرتان بيشتر با آدمهايي روبهرو هستيم که دغدغه و گرفتاري روزانه اغلب افراد پا به سن گذاشته را دارند و خيلي قصههاي پيچيدهاي را به سبک «شوکران» و يا «جهان پهلوان تختي» روايت نميکنيد.
باز تاکيد ميکنم که همه چيز به داستان بازميگردد. من تصور ميکنم مرجان شيرمحمدي در داستاننويسي و فيلمسازي علاقه به افرادي دارد که حداقل بنده هيچ ارتباطي با آن نوع داستانها نداشتهام. مثلا در سينما با بيلي وايلدر و در عرصه داستاننويسي با چخوف. اين افراد جزو کساني نبودند که من بخواهم به سراغشان بروم و قصد اين را داشته باشم که فيلمي در حالوهواي بيلي وايلدر بسازم و يا داستاني از چخوف را تبديل به فيلم کنم. البته علت اصلي اين ماجرا اين است که آن نوع فيلمسازي بسيار دشوار است مخصوصا در برگردان سينمايي آثار چخوف. چند وقت پيش از مهدي فخيمزاده شنيدم که شاگرد مرحوم حميد سمندريان بودند. ايشان تعريف ميکردند در ايام جواني آقاي سمندريان بسيار از چخوف تعريف ميکردند و ما هنگاميکه نمايشنامههاي اين نويسنده را خوانديم ديدم درست از آن سر در نميآوريم اما چون سمندريان استاد اين کار هست پس حتما چخوف نويسنده بزرگي هست! بعد به ايشان گفتيم که ميخواهيم متني از چخوف را اجرا کنيم که ايشان مانع شدند و گفتند نه شما ميتوانيد متنهاي او را بازي کنيد و نه من ميتوانم آن را درست اجرا کنم. واقعا هم چنين است خيلي از متوني که از چخوف روي صحنه ميآيند ميبينيم که آن طنز و حال بخصوص اين نويسنده را دارا نيستند. پس براي من سينمايي کردن چنين داستانهايي دشوار است اما مرجان شيرمحمدي اين مدل نوشتن را دوست دارد و خيلي درگير اين مدل نويسندهها است (از چخوف گرفته تا ريموند کارور) وقتي او تصميم گرفت که اين فيلمنامه را نسازد براي من يک جور تکليف سخت شد براي درآوردن داستاني که از جهاتي شبيه داستانهاي چخوف است و از جهاتي هم شبيه وايلدر است! الانکه فيلم تمام شده و از آن فاصله گرفتم به نظرم ميرسد براي ساخت اين فيلم من از راهحلهاي وايلدري استفاده کردم.
به عنوان سوال آخر ميخواستم بپرسم چرا چنين نام سختي را براي فيلم خود انتخاب کرديد؟ ظاهرا نام يک فيلم فرانسوي از کلود سوته هم چنين چيزي است.
بله، سوته يک فيلم معروف دارد به نام «وننسا، فرانسا، پل و ديگران» که من آن فيلم را دوست دارم. فکر کردم اسمي هست که به خاطر ميماند .



مقداري مسخره بازي نياز دارم
گفت و گوي نيما حسني نسب، منتقد سينما باحميد نعمت الله درباره فيلم امسالش درجشنواره. توضيحات اين کارگردان از شرايط ساخت اين فيلم را بخوانيد
شما سالهاي زيادي با هادي مقدمدوست به عنوان زوج نويسنده کار کرديد و انگار يک صندوقچه از قصه و شخصيت و فيلمنامه داريد که هر وقت موقعيت و فرصت توليد سريال، تلهفيلم و فيلم سينمايي پيش ميآيد، دست ميکنيد توي اين صندوقچه و ازش قصه و موقعيتهاي تازه درميآوريد. قصه و آدمهاي «آرايش غليظ» را ازکجاي اين انبان بيرون کشيديد؟ طرحش تازه است يا قديمي، يا ترکيبي از چند خط و موقعيت از پيش طراحي شده؟
دو، سه سال پيش طرحي داشتيم که از آن براي «آرايش غليظ» استفاده کرديم اما تنها چيزي که از آن طرح در فيلمنامه باقي ماند اين بود که گروهي با يکديگر همسفر ميشوند. باقي فيلمنامه را قبل از اينکه فيلم کليد بخورد نوشتيم. در واقع هيچ قصه منسجمي از ابتداي کار وجود نداشت.
يعني جاي قصه، فقط موقعيتها را داشتيد؟ اين موقعيت مرکزي چه بود؟
ريشه ماجرا از اينجا شروع شد که من در جشنواره سال گذشته عضو هيات انتخاب بودم. فيلم ديدن بيوقفه و پشتسر هم باعث شد به اين نتيجه برسم که چقدر فيلمها خستهکننده است...
يعني از دل خلاءهايي که در آثار اين سالهاي سينماي ايران وجود داشت به قصه «آرايش غليظ» رسيديد؟
بله. به هادي مقدمدوست گفتم ميخواهم فيلمي بسازم که ريتم تند و جذابي داشته باشد. اين جذابيت همان نکته اصلي بود که به طرح اوليه اضافه کرديم.
با توجه به اينکه ميگوييد «آرايش غليظ» نتيجه آسيبشناسي تماشاي توليدات سال گذشته سينماي ايران بود، به نظرتان خلاء اصلي سينما چه بود؟
محتوازدگي... فيلمها جذاب نبودند. البته جذابيت معيار خوب يا بد بودن فيلم نيست، ولي من کلا در تماشاي فيلم آدم سختگيري هستم. در هيات انتخاب پارسال هم صندليام را گذاشته بودم جلوي در که اگر خسته شدم از سالن بزنم بروم. ديدن روزي شش فيلم خستهکننده است و کسالت بار بودن تعداد زيادي از آنها هم خستهترم ميکرد.
پس هدفتان از ساخت «آرايش غليظ» کم کردن بار کسالت موجود در سينماي اين سالها بود. استراتژيهاي مختلفي براي کسالتبار نشدن فيلم وجود دارد. براي دور کردن «آرايش غليظ» از اين کسالت چه کرديد؟
همه چيز را در نظر گرفتم؛ از شخصيتها تا قصه و بقيه عناصر فيلم مثل موسيقي، لوکيشن و چيزهاي ديگر.
«آرايش غليط» برخلاف خيلي از فيلمهاي امسال آپارتماني نيست و تعدد لوکيشن دارد. حتي لوکيشنها از تهران به شهرستان و مناطق ديگر و کشور ديگر هم ميرود. براي فاصله گرفتن از يکنواختي و کسالت، به نظر ميرسد اول تعدد لوکيشن را در نظر گرفتيد و بعد فيلمنامه را بر اساس آن نوشتيد.
همينطور است. از همان اول قرار بود فيلمنامهاي مثل «دور دنيا در هشتاد روز» بنويسيم، ولي وقتي فيلمنامه را نوشتيم، تازه افتاد مشکلها! همه چيز که به نوشتن فيلمنامه محدود نيست. وقتي به توليد رسيديم تازه اصل کار شروع شد. يکي ديگر از مواردي که طرح فيلم را کامل کرد گفتوگو با يکي از اقوام بود. يکي از فاميلها را بعد از مدتها ديدم و تمام صحبتمان شد سرنوشت فاميلهاي ديگري که از آنها بيخبر بوديم. يکي از ايران رفته بود، يکي پولدار شده بود و يکي معتاد و.. . اين سرنوشتهاي مختلف و عجيب آدمها برايم جالب بود و خيلي در فيلمنامه کمکمان کرد.
به نظر ميرسد کاراکترهاي اين فيلم ميتواند ادامه کاراکتر فيلمهاي قبلي شما باشد. مثلا انگار شخصيت مسعود در «آرايش غليظ» تداوم کاراکتري است که حامد بهداد در «بوتيک» بازي ميکرد؛ جنس بطالت و نوع رندياش شبيه قبلي است که حالا سرحالتر و جاهطلب تر شده.
بله. البته اخيرا کاراکترهاي خاکستري در سينما طرفدار پيدا کرده و ظاهرا نسبت به شخصيتهاي مثبت و منفي گارد به وجود آمده. من کمي با اين ديدگاه و اين تعبير مشکل دارم.
اين مبحث بيشتر از آنکه اجرايي باشد، انتقادي است. يعني از آن اصطلاحاتي است که در نوشتن نقد و يادداشت استفاده ميشود!
همينطور است. هيچ ايرادي ندارد يک کاراکتر کاملا منفي يا کاملا مثبت باشد. به قول يک دکتر روانشناس آدمها خاکستري نيستند بلکه گورخرياند؛ آدمها با راههاي سياه و سفيد. اتفاقا دوست داشتم که شخصيت مسعود در فيلم کاملا منفي و بدمن باشد.
در سينماي کلاسيک هم قهرمان و ضدقهرمان اغلب کاملا سياه و سفيد هستند. در خيلي فيلمهاي بزرگ هم شخصيتهاي خاکستري وجود ندارد.
بله. حتي اين نوع ديدگاه ميتواند براي هنرجويان سينما گمراهکننده باشد. چون تصور ميکنند حتما بايد نقاط مثبت شخصيت منفي و يا نقاط منفي شخصيتهاي مثبت را نشان بدهند.
در «آرايش غليظ» يک بدمن کلاسيک وجود دارد؛ يک موجود منفعتطلب و بيرحم که حاضر است از هر کسي براي رسيدن به هدفش استفاده کند. واضح است که حواستان بوده که اين بدمن ابهت پيدا نکند، شايد برخلاف حرف هيچکاک که معتقد است هرچه بدمن فيلم قويتر باشد، فيلم بهتري از آب درميآيد. حتي يکي از موارد جذاب «آرايش غليظ» بلاهت بدمن فيلم است. تصور شما از فضاي منفي حاکم بر روابط جامعه به اندازه فيلم آرايش غليظ کاريکاتوري است؟
اصولا شر و بلاهت به نظرم کنار هم قرار ميگيرند. هيچوقت در حالوهواي ساخت فيلمِ کاملا جدي نبودم و نيستم. هميشه به استفاده از مقادري مسخرهبازي در فيلم نياز داشتم.
يادم است يک قصه هم به نام «الواتها» داشتيد که وسط کار آنقدر حالتان بد شد که رفتيد سراغ ساخت فيلم «بيپولي». کاراکتر مسعود در «آرايش غليظ» انتقامگيري و خشونتهاي عجيب و غريبي دارد که معلوم است آنها را با تماشاي فيلم ياد گرفته و همانها را در قصه به صورت کاريکاتوري اجرا ميکند. خشونتهاي «آرايش غليظ» را از موقعيتهاي فيلمنامه «الواتها» گرفتيد يا مستقل از آن است؟
از قصه «الواتها» خيلي کم در اين فيلم استفاده شده. بخشهاي خشونتآميز فيلم به «الواتها» شبيه است، اما نميخواستم «آرايش غليظ» مثل آن فيلم جدي باشد. ترجيح دادم دوز فانتزي فيلم بيشتر بشود. اين فيلم يکجورهايي تلخ و شيرين را با هم دارد.
همجواري تلخي و شيريني از مشخصات فضا و لحن گروتسک است که رگههايش در فيلم مشهود است. در فضاها و جنس بازيها هم انگار عامدانه اغراق شده و کاريکاتوري از کار درآمده. موقع اجرا به اين لحن رسيديد يا از ابتدا قرار بود به همين صورت ساخته شود؟
همان اول کار اين لحن را انتخاب کرديم. ميخواستيم فيلمي بسازيم که نه جدي باشد و نه کمدي.
«آرايش غليظ» فيلم ژانر نيست و تلفيقي از الگوهاي ژانري مختلف در فيلم به چشم ميخورد.
دقيقا. اصلا اين کلمه ژانر مايه دردسر است. وقتي براي فيلم ژانر انتخاب کني مجبوري قواعد آن را هم رعايت کني. همان کساني که ژانرها را ابداع کردند در کارهايشان مدام مرزهايش را ميشکنند، در حالي که فيلمسازان ما در ايران سفت و سخت پاي قواعد قديمي ژانر ايستادهاند. اصلا دليلي ندارد که به ژانر وفادار ماند، چون ممکن است تبديل به کليشه شود.
به نظرم ميآيد که «آرايش غليظ» بيشتر از آنکه قصهمحور باشد موقعيتمحور است، يعني قصه را براساس موقعيتها نوشتيد و جلو برديد.
به هر حال موقعيتهايي از قبل مشخص بود، به خصوص کاراکترها. مثلا شخصيت برقي از همان اول آدمي بود که بدنش برق داشت. در اينترنت سرچ کرديم، اما آدم با اين مشخصات پيدا نکرديم. فقط يک نفر را پيدا کرديم که بدنش خاصيت آهنربايي داشت.
يعني يکسري عناصر مستقل جذابيت را در کاراکترها ملاک قرار داديد و بعد آنها را در موقعيتهاي و ميزانسنها تعريف کرديد؟
بله، در اصل اول کاراکترها را داشتيم بعد براي آنها قصه چيديم.
انگار عامدانه موقعيتها را طوري چيديد که خط قصه بياهميت جلوه کند.
بله. با اينکه بعضي وقتها قصه در پيچهايي قرار ميگيرد اما موضوع اصلي فيلم نيست.
براي کسي که تجربه زيادي در فيلمنامهنويسي دارد پيدا کردن چيزهاي پيچيده براي گرهگشايي و جور کردن منطق داستاني سخت نيست، اما انگار تعمدا اين گرهها را با راحتترين روشها باز کرديد. انگار ميخواستيد بگوييد نقشههاي کاراکترهاي قصه هم همين قدر ابلهانه لو ميروند.
دقيقا همينطور است. اگر قرار بود در فيلمنامه گرههاي پيچيدهاي بگذاريم، انرژي و تايم زيادي از فيلم گرفته ميشد و هدف اصلي فيلم اين نبود.
اگر اينطور ميشد ذهن بيننده به سمت حل کردن معما ميرفت و باعث ميشد از تماشا دور بماند. در واقع توجه به جايگاه فراموش شده «تماشا» را به طرح معما و پازل ساختن ترجيح داديد.
دقيقا همين است که گفتيد؛ «تماشايي» شدن فيلم اصليترين هدف و برنامه من بود. اتفاقا زمان ساخت هم از همين کلمه «تماشا» استفاده ميکرديم. فقط اميدوارم گرههاي ساده فيلم باعث نشود مخاطب فکر کند در ساخت آن سادهانگاري کرديم.
مرز باريکي بين سادهانگارانه ساخته شدن فيلم و ساده جلوه دادن عامدانه آن وجود دارد.
خصلت بلاهت فيلم نبايد از دست ميرفت.
يعني اين کاراکترها کاريکاتور و گنگسترهاي ابله هستند.
اين بلاهت بايد به کل فيلم تعميم داده ميشد.
تماشايي شدن فيلم با ساختار فقير توليد سينماي ايران منافات دارد. چطور اين تناقض را حل کرديد؟
يادم است روز اول کار به سعيد سعدي گفتم فيلمبرداري در ۶۰ جلسه تمام ميشود. از اول مشخص بود هزينه توليد فيلم بيشتر از معمول سينماي ما است. اصرار هم داشتيم فيلم متعلق به بخش خصوصي باشد. براي همين تهيهکننده کل هزينه را شخصا پرداخت کرد و ما هم فيلم را در ۴۲ جلسه تمام کرديم. خيلي چيزها را از کار حذف کرديم.
يعني سعي کرديد به يک تعادل بين جاهطلبي بصري و مقتضيات توليد در سينماي امروز برسيد.
بله و اين مساله خيلي عذابآور است. مثلا مهمانسراي فيلم قرار بود دکور خاصتري داشته باشد ولي مجبور شديم صحنه را با سادهترين شکل ممکن بچينيم. از طرفي براي اينکه زمان فيلمبرداري کمتر شود فشرده کار کرديم و فرصت نفس کشيدن نداشتيم. براي همين نگران بوديم که کيفيت فيلم به خاطر اين مشکلات از دست نرود.
معمولا از مرحله تبديل متن به تصوير خيلي چيزها از بين ميرود و خروجي با آن چيزي که انتظار ميرفت برابر نميشود. «آرايش غليظ» فيلم گراني نيست، اما کار ارزاني هم به نظر نميآيد. بخشي از اين موفقيت به تجربه و توانايي فيلمساز برميگردد و بخشي از آن به حضور يک تيم خوب.
بچههاي اين فيلم خيلي هماهنگ و همدل بودند و سختگيريها و مشکلاتي که براي دير رسيدن يا کم بودن پول در بسياري از فيلمها پيش ميآيد براي ما وجود نداشت.
«آرايش غليظ» انتخاب بازيگر درستي دارد. حامد بهداد و حبيب رضايي به خوبي نقش دو دغلباز حقير را بازي ميکنند و بخشي از پتانسيل فيلم هستند. چطور توانستيد کاريکاتوري بودن نقشها را در لحن و اجرا براي بازيگران تفهيم کنيد و اندازهاش را نگه داريد؟
در طول فيلم براي توضيح جنس بازيها از کلمه «مسخره» استفاده ميکردم و ازشان ميخواستم مسخرهتر بازي کنند. تاکيد ميکردم که بازيها نبايد رئال باشند. ديدگاهي مبني بر بد بودن بازيهاي اغراق شده وجود دارد، در حالي که در فيلمهاي مختلف اين لحن متفاوت است. در سريال «وضعيت سفيد» هم بازيها نسبتا اغراق شده بود، ولي به فضاي رئال کار لطمه نخورد.
حتي اسم فيلم هم به مفهوم کلي آن ارجاع ميدهد. همه چيز در اين فيلم غليظ و غلو شده است.
يادم هست روز اول به فيلمبردار گفتم رنگها را غليظ و اصطلاحا جيغ ميخواهم. به آهنگساز هم گفتم اين فيلم به يک موسيقي ديوانه نياز دارد. خلاصه که در همه بخشها ويژگي آشفتگي و غلو را حفظ کرديم. به همه توصيه ميکردم که از فالش بودن کارشان نترسند.
با توجه به انتخاب فضاهاي عجيب و غريب و شرايط اجتماعي سياسي که از سر گذرانديم،به نظر ميآيد ممکن است آرايش غليظ در دام نمادپردازي گرفتار شود. يعني عدهاي نشانهشناسي کنند و از هر نکتهاي يک برداشت عجيب و غريب و نمادين داشته باشند. در طول ساخت فيلم به اين احتمالات فکر کرده بوديد؟
نگرانيهايي داشتم، اما مسالهاي نبود که بخواهد کار را تحت تاثير قرار بدهد . فقط سعي کرديم کاراکترها با وجود اغرقي که در شخصيتپردازي دارند براي مخاطب جذاب باشند و بتوانند با آنها همذاتپنداري کنند.
به دست آورن مرزي که در آن کاراکترها در عين کاريکاتوري بودن از انسانست خارج نشوند سخت است. «آرايش غليظ» فانتزي محض نيست و فضاي رئالي دارد. انگار شرايطي ايجاد شده که آدمهاي معمولي با قرار گرفتن در موقعيتهاي خاص کاريکاتوري به نظر ميرسند.
فانتزي موجود در «آرايش غليظ» شبيه فانتزيهاي آکادميک نيست. اصلا فيلمهاي فانتزي مورد علاقه من نيستند.
بخشي از زندگي ما فانتزي و حتي گروتسک است براي همين هيج جاي فيلم غير قابل باور و غير رئال نيست!
هميشه فکر ميکردم ساختن فيلم فانتزي که با معيارهاي سينماي ايران جور دربيايد سخت است. نميخواستم «آرايش غليظ» آنقدر از واقعيت دور شود که فانتزي به نظر برسد.
پيش بيني ميکنيد که اکران موفقي داشته باشيد؟ حدس زدن ميزان استقبال تماشاگران از فيلم سخت است.
اتفاقا نگران عکسالعمل مخاطب هستم. احساس مسئوليتي هم که در مقابل تهيهکننده ميکنم اين نگراني را بيشتر ميکند. اميدوارم پول فيلم در اکران عمومي برگردد و بازتاب عمومي و انتقادي خوبي هم داشته باشد. راستش بودن تو در اين جور مواقع براي کارهاي قبلي من خوشيمن بوده و همين باعث ميشود که اين مصاحبه را هم به فال نيک بگيرم.
منبع:نشریه روزانه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]روزهای خوب سینما در استان ها[/h]سینماهای شهرستان ها در روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر جان تازه ای گرفته اند. این نظر بیشتر مدیران فرهنگی و هنری شهرهای مختلف است که معتقدند برگزاری جشنواره فیلم فجر باعث شده است مردم سری به سینماهای شهرشان بزنند و با سینما آشتی کنند.





در میان امتیازاتی که مسئولان فرهنگی استان ها برای مردم در نظر گرفته اند، قیمت پایین بلیت ها یکی از مهمترین دلایل جذب مخاطبان سینما به فیلم های جشنواره است. البته استقبال در بعضی شهرها به اندازه ای است که نیازی به پایین آوردن قیمت ها بلیت ها هم نیست.
شب های سینمایی در سمنان
سینما فرهنگ شهر سمنان بیش از ۴۰۰ نفر ظرفیت دارد. این سالن از ساعت ۱۴ عصر نمایش فیلم را شروع می کند و روزی چهار سانس فیلم نمایش می دهد. نعمت الله قنبری نیک دل، معاونت هنری اداره کل سمنان با اشاره به استقبال مردم از ۲۰ فیلم جشنواره سی و دوم فجر می گوید: « همانطور که می دانید در شهرستان ها جشنواره فیلم فجر با تاخیر نسبت به تهران آغاز می شود. در همین روزهای ابتدایی مردم استقبال خوبی داشتند. البته از آنجایی که سمنان شهر کارمندی است از سانس ۱۴ استقبال زیادی نمی شود اما مردم از ساعت ۱۶ به سینما می آیند و سانس های عصر سالن پر می شوند.»
به گفته مدیر هنری استان سمنان فیلم سینمایی «رد کارپت» رضا عطاران در این شهر با استقبال زیاد علاقه مندان مواجه شده است و مردم علاقه زیادی به دیدن دوباره این فیلم دارند. همچنین دو فیلم «چ» حاتمی کیا و «معراجی ها» مسعود ده نمکی نیز با اینکه در بسته ارائه شده به استان سمنان نبوده اما متقاضی فراوانی دارد.
سینما فرهنگ سمنان مجهز به سیستم دیجیتال است و مشکلی در خصوص نمایش فیلم ها از نظر فنی وجود ندارد. البته بعضی از صندلی های این سالن سینمایی فرسوده شده و قرار است بعد از جشنواره به این مساله رسیدگی شود.
دسترسی همه مردم استان به سینما
قنبری نیک رفتار در خصوص سالن در نظر گرفته شده برای نمایش فیلم های جشنواره فجر توضیح می دهد: «نظر ما سینمای شهرستان گرمسار بود. این سینما جدید است و امکانات بهتری دارد اما از آنجایی که سینمای مورد نظر باید در مرکز استان می بود، نمایش فیلم در سینمای گرمسار امکانپذیر نبود.»
قیمت بلیت سینمای فرهنگ شهر سمنان سه هزار تومان است و این قیمت با توجه به امکانات سینما و مساله مالی مردم در نظر گرفته شده است. البته برای انجمن های فرهنگی و هنری این استان بلیت به صورت رایگان است. ۱۰۰ نفر از ظرفیت سالن برای فیلم های مهم به این افراد اختصاص داده شده و باقی بلیت ها هم فروخته می شود.
از برنامه هایی که مدیران فرهنگی سمنان در حاشیه برگزاری جشنواره فیلم فجر در نظر گرفته اند می توان به برگزاری اختتامیه با حضور هنرمندان اشاره کرد. همچنین در سمنان امکانی برای نقد فیلم های جشنواره در یکی از روزنامه های فراهم شده است و فرم های نظرسنجی در مورد فیلم ها نیز در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد تا آرای مردمی جشنواره سی و دوم در استان سمنان نیز مشخص شود.
اولین تجربه ایلام از برگزاری جشنواره فیلم فجر
جشنواره سی و دوم فیلم فجر به ایلام هم رسیده است. سینمای این شهر تخریب شده و در حال بازسازی است و مدیران فرهنگی این شهر تصمیم گرفته اند جشنواره را در سالن آمفی تئاتر برگزار کنند. این سالن ۲۲۰ نفر ظرفیت دارد و در طول روز چهار سانس فیلم در آن نمایش داده می شود. قیمت بلیت های درنظرگرفته شده در استان ایلام در روزهای جشنواره فجر سه هزار تومان است.
علی هلچی دبیر اجرایی جشنواره فیلم فجر در استان ایلام درباره تبلیغات محیطی جشنواره سی و دوم در این استان عنوان می کند: «ما فعالیت های زیادی برای تبلیغات و اطلاع رسانی در خصوص برگزاری جشنواره فیلم فجر در ایلام کردیم. البته اگر هوا مساعد بود و به تعطیلی نمی خوردیم اتفاق بهتری می افتد و مخاطبان بیشتری برای تماشای فیلم ها می آمدند. با این همه باز هم استقبال خوب و راضی کننده است.»
دبیر اجرایی جشنواره فیلم فجر در استان ایلام یادآور می شود: «این برای اولین بار است که جشنواره فیلم فجر در ایلام برگزار شده است. به همین خاطر ممکن است استقبال آنطور که ما فکر می کنیم نباشد. با این همه ما بهای بلیت را پایین در نظر گرفتیم تا همه بتوانند از امکان فیلم دیدن در جشنواره استفاده کنند. همچنین کارت دعوت برای هنرمندان و ادارات فرهنگی فرستادیم و از فیلمسازان استان هم خواستیم در این حضور داشته باشند. همچنین تلویزیون ایلام نیز به صورت زیر نویس اخبار جشنواره فجر را در این استان انعکاس می دهد.»
صف بستن مشهدی از ساعت ۶ صبح
حال و هوای جشنواره فیلم فجر در شهر مشهد اما به گونه دیگری است. سید حمید طباطبایی معاون هنری استان خراسان رضوی در خصوص نحوه برگزاری جشنواره فیلم فجر در این استان توضیح می دهد: «مردم شهر مشهد فوق انتظار ما عمل کردند. از ساعت ۶ صبح جلوی گیشه سینما هویزه صف می بندند و سردی هوا را برای فیلم دیدن به جان می خرند. در این چند روزی که جشنواره فیلم فجر در مشهد کار خود را آغاز کرده است در همه سانس ها با ظرفیت کامل ۵۰۰ نفر فیلم ها را نمایش دادیم و هیچ فیلمی با سالن خالی و کمتر از ۵۰۰ نفر اکران نشده است.»
آراء مردمی در مشهد نیز پیگیری می شود. بنا بر این آمار «چ» حاتمی کیا از میان فیلم های نمایش داده شده توانسته رضایت اکثر مخاطب را جلب کند. در سینما هویزه مشهد هر روز دو فیلم سه بار تکرار می شود و در کل شش سانس به نمایش فیلم اختصاص دارد.»
مردمی که فیلم ندیده به خانه برمی گردند
طباطبایی ادامه می دهد: «استقبال بی نظیر مردم مشهد نشان می دهد به سینما علاقه دارند و مردم فرهیخته ای هستند. به همین دلیل باید به گونه ای برنامه ریزی شود که در استان های علاقه مند چند سالن به نمایش فیلم های جشنواره فجر اختصاص بدهند. ما معمولا شرمنده جمعیت چند صد نفری منتظر پشت درهای سینما می شویم و به خیلی از آنها بلیت نمی رسد و به خانه هایشان بازمی گردند. مثلا در استانی با وجود بلیت رایگان، مردم علاقه زیادی به دیدن فیلم ندارند. منصفانه نیست به چنین استانی یک سالن سینما و به مشهد هم یک سالن اختصاص داده شود.»
مدیر هنری استان خراسان رضوی پیشنهادی هم برای برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر دارد: «جشنواره امسال نظم و روال منطقی تری نسبت به دوره های گذشته دارد. اما اگر اختیاراتی برای انتخاب فیلم ها و نمایش آنها به برگزارکنندگان جشنواره فجر در هر استان داده شود، می توانند برنامه ریزی بهتری داشته باشند. بعد از ۱۱ دوره برگزاری جشنواره فیلم فجر در مشهد، فکر می کنم انقدر تجربه کسب کرده ایم که بتوانیم سلیقه مخاطب را درک کنیم.»
بلیت های نصف قیمت در اصفهان
سینما سپاهان اصفهان هم روزهای متفاوتی را در جشنواره سی و دوم فیلم فجر تجربه می کند. علاقه مندان به سینما در اصفهان علاقه بسیاری برای دیدن فیلم های این دوره جشنواره نشان می دهند. تجهیزات این سینما کامل است و ۷۵۰ نفر ظرفیت دارد. رضا دهقانی مدیر امور سینمایی این استان می گوید: «ما قیمت چهار هزار تومان را برای بلیت های جشنواره در نظر گرفتیم. البته این قیمت برای هنرمندان نیم بها است. ما بلیت ها را در اختیار انجمن سینمای جوان، انجمن سینما و بسیج هنرمندان قرار دادیم تا در اختیار هنرمندان قرار دهند.»
البته اصفهانی ها بلیت رایگان ندارند و بن های تخفیف در اختیار هنرمندان قرار داده اند. به گفته مدیر امور سینمایی اصفهان قیمت بلیت های در نظر گرفته شده برای مردم در اصفهان مناسب است و استقبال مردم هم دلیل این مدعاست. این پنجمین دوره است که جشنواره فیلم فجر در اصفهان برگزار می شود.
دادن اختیارات به برگزارکنندگان استانی به نفع جشنواره است
دهقانی درباره دلیل استقبال مردم اصفهان توضیح می دهد: «جشنواره سی و دوم، به لحاظ فیلم ها پربار است و تعداد فیلم هایی که برای استان ها درنظر گرفته شده، به نسبت سال گذشته بیشتر است. در دوره های قبل شاید یکی دو فیلم مطرح در روزهای برگزاری جشنواره در اصفهان اکران می شد اما در این دوره پای بزرگان سینما به جشنواره فیلم فجر باز شد.»
مدیر امور سینمایی استان اصفهان دسترسی نداشتن مسئولان برگزاری جشنواره به بازیگران و مهمانان را یکی از مشکلات این جشنواره می داند. او معتقد است هماهنگی ستاد برگزاری جشنواره فیلم فجر با برگزارکنندگان استانی و ارتباط و تعامل آن ها با فیلمسازان مطرح باعث رونق گرفتن جشنواره فیلم فجر در استان های مختلف می شود.
تهیه و تنظیم: الهام نداف/ نشریه روزانه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]«مهدی نورمحمدی» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی- هنری است[/h] «مهدی نورمحمدی» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی- هنری برای فیلم های «در پناه بلوط» و «حیات در رگ‌های سرد» معرفی شد.




به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر، علی‌رغم ثبت تقاضای اینترنتی فیلم «در پناه بلوط» و «حیات در رگ‌های سرد» که در آن نام دو تصویربردار قید شده است اما با مراجعه حضوری آقای «مهدی نورمحمدی» تصویربردار هر دو اثر و براساس اشتباهی که از سوی سازندگان اعمال شده، از نام آقای «مهدی نورمحمدی» به عنوان نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین دستاورد فنی- هنری یاد می شود.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]مشاور رئیس سازمان سینمایی کشور؛[/h][h=1]عزم جدی دولت توسعه زیر ساخت های سینمایی است[/h]مشاور رئیس سازمان سینمایی کشور با تأکید بر اهمیت رشد زیر ساختهایی سینمایی در سراسر کشور اعلام کرد: دولت در این باره مجدانه تلاش خواهد کرد.





به گزارش کمیته اطلاع رسانی بخش استانی سی و دومین جشنواره فیلم فجر در خراسان شمالی؛ «محمد حیدری»، مشاور رئیس سازمان سینمایی کشور با اشاره به اینکه تمرکز زدایی جشنواره بین المللی فیلم فجر از سیاست ها و اهداف این سازمان است، گفت: اکران فیلم های جشنواره فجر به منظور تحقق این سیاست و برای بهره مندی همزمان علاقمندان در سراسر کشور از این رویداد فرهنگی دردل برنامه های جشنواره گنجانده شد.
وی با بیان اینکه یکی از دغدغه های اصلی سازمان سینمایی، دیجیتالی کردن سینماهای کشور بود، اظهارداشت: خوشبختانه این اتفاق همزمان با برگزاری سی و دومین جشنواره فیلم فجر در استان ها محقق شد.
حیدری به عظم جدی دولت و ورود بخش خصوصی برای ساخت سینما را مورد توجه قرار داد و آن را در کشور بسیار مهم و ضروری عنوان کرد.
وی همچنین افزود: این حرکت در تهران آغاز شده است و تا خرداد ماه سال آینده۴۰ سینما به سینماهای پایتخت افزوده می شود که امیدواریم این حرکت در استان ها نیز سرعت بگیرد.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]کمال تبریزی:[/h][h=1]ناشکر و نسبت به داشته هایمان بی تفاوت شده ایم[/h]نشست پرسش و پاسخ فیلم «طبقه حساس» به کارگردانی کمال تبریزی در آخرین روز جشنواره ۲۱ بهمن با حضور عوامل فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.





به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، «طبقه حساس» فیلمی کمدی است که فیلمنامه آن توسط پیمان قاسم خانی نوشته شده است و داستان مردی را روایت می‌کند که بعد از مرگ همسرش او را در یک قبر دو طبقه دفن می‌کند اما پس از مدتی که سر مزار همسرش می‌رود متوجه می‌شود به اشتباه مردی غریبه در آن مکان (قبر دیگر) دفن شده است.
کمال تبریزی درباره فیلم و ایده آن توضیح داد: «اگر بخواهم جان مایه فیلم را توضیح دهم بر این اساس است که یک فرهنگ غلطی در رفتار و سکنات ما وارد شده که قدری ناشکر شده ایم و نسبت به داشته هایمان بی تفاوت هستیم. وقتی داشته هایمان را می گیرند می فهمیم که چه چیز را از دست داده ایم. وقتی طرح اصلی نوشته شد در ذهنم این بود که تا زمانی که عزیزانمان در کنارما هستند خیلی به آن ها اهمیت نمی دهیم اما وقتی فوت می کنند، افسوس می خوریم که چرا فلان کار را نکردیم.»
این کارگردان تصریح کرد:«همه شوخی هایی که در فیلم هست در مسیری هستند که شخصیت اصلی را به نقطه ای یعنی دلتنگی برای همسرش برساند.»
پیمان قاسم خانی فیلمنامه نویس «طبقه حساس» در این نشست، توضیح داد:«طرح برای سیروس همتی بود، داستانی یک خطی که او تعریف کرد درباره مردی بود که روی قبر خانمی دفن می شود و من از ابتدا عاشق این داستان شدم و فیلمنامه را نوشتم.»
او ادامه داد:«من از اول این فیلم را آن قدر کمدی نمی دیدم و به آقای تبریزی گفتم که فیلم ما کمدی نیست در واقع فیلمی هست که هر چه جلوتر می رود تیره و تارتر می شود. به هر حال من این کار را در کنار کارهای دیگرم نمی گذارم.»
حبیب رضایی مسوول انتخاب بازیگران درباره انتخاب عطاران برای این فیلم، گفت:«پروسه طولانی در مورد این فیلم اتفاق افتاد و این طور نبود که پیمان قاسم خانی بلافاصله فیلمنامه را بنویسد و ما بسازیم، این فیلمنامه بعد از ارایه در سال ۸۸ توقیف شده بود در آن زمان انتخاب اصلی ما پرویز پرستویی بود، صحبت ابتدایی هم شده بود ولی فیلمنامه اجازه نگرفت و بعدا که اجازه یافت آقای پرستویی درگیر کار دیگری بود در نتیجه از عطاران استفاده کردیم و الان فکر می کنم کار بدون عطاران قابل تصور نیست.»
تبریزی هم درباره عطاران، گفت:«فکر می کنم رضا عطاران انسان بسیار نازنینی است که در کنار سوپر استارها قرار می گیرد، اما اخلاق بسیار خوبی دارد علیرغم تمام توانایی هایی که دارد وجه بدی در او وجود ندارد.»
رضا عطاران بازیگر فیلم درباره بازی خود، توضیح داد:«من برای هر کاری با انرژی ثابتی می روم و بقیه انرژی را در ادامه به کار می گیرم. در این کار آقای تبریزی سرشار از انرژی بود، در او انگیزه یک کار اولی را دیدم. او در همه مراحل حضور داشت و نظرشان این بود که باید این طور باشد.»
پیمان یزدانیان آهنگساز فیلم که برای موسیقی «طبقه حساس» نامزد دریافت سیمرغ جشنواره شده است، درباره موسیقی این فیلم، تاکید کرد:«می خواستم موسیقی بر اساس شکل گیری و تغییر شخصیت اصلی داستان یعنی آقای کمالی باشد. دوست داشتم که به تنها شدن او بپردازم و عشقی که در انتها پیدا می کند. در واقع سعی داشتم که موسیقی بیشتر درونی و عمیق باشد و نمی خواستم در خدمت بافت کمدی فیلم قرار گیرد.»
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]علی زمانی عصمتی:[/h][h=1]شخصیت اصلی ما به ازای بیرونی داشت[/h]نشست پرسش و پاسخ فیلم «شیفتگی» به کارگردانی علی زمانی عصمتی در آخرین روز جشنواره )۲۱ بهمن( با حضور عوامل فیلم در سالن سعدی برج میلاد برگزار شد.





به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، این فیلم درباره شایسته زنی است که بیش از سی سال شخصیت اصلی‌ خود را فراموش کرده است. او پس از آشنایی با یک موزیسین جوان به نام غوغا و کمک به او برای رفع گرفتاریش خود نیز دچار دگردیسی می‌شود.
علی زمانی عصمتی درباره ایده این فیلم توضیح داد:«من برای این فیلم چند ایده را باهم مخلوط کردم. این فیلم را اولین بار در سالن دیدم و هنوز کار دارد. ریتم فیلم هنوز کند و است و باید مونتاژ شود. چون ما عجله داشتیم و قول داده بودیم که این نسخه را به جشنواره برسانیم کار صداگذاری و مونتاژ و بقیه مسایل را در بیست روز انجام دادیم.»
او افزود:« روز تست گریم کاملا بررسی کردیم که با چه شرایطی می توانیم فیلم را بسازیم و از سازندگان فیلمی قبلی در مورد سر تراشیده سوال کردیم و همه پاسخ دادند که سر تراشیده بلا مانع است.»
این کارگردان، متذکر شد:«کاراکتر اصلی فیلم ما به ازای بیرونی داشت و من در زمان نوجوانی او را دیده بودم. کاراکتر فیلم من هم زن است اما مردپوش بود و شرایط اجتماعی باعث شده است که لباس مردانه بپوشد.»
او یادآور شد:«من جزو کارگردان های قدیمی نسل خودم هستم اما در چند سال اخیرموقعیت کار برایم وجود نداشت.»
رویا تیموریان که در این فیلم نقش زنی مردپوش را ایفا می کند درباره نقش اش توضیح داد:«مهم ترین چیز سناریوی آقای زمانی بود و دو کار قبلی او را هم دیدم و مذاکره کردیم. در روزهای پایانی فیلمبرداری متوجه شدم که این شخصیت واقعی است. من این قرار را با خودم و زمانی گذاشته بودم که من مرد بازی نمی کنم. نکته مدنظرم این بود که من سعی کردم منش مردانه بازی کنم زنی که با تمام زنیت خود منش مردانه پیدا می کند.»
احسان دادرس فیلمبردار فیلم «شیفتگی»، گفت:«بخش هایی از این کار به شکل دو دوربینه گرفته شد. تا جایی که شد آفتاب را حذف کردیم و قصد نداشتیم که جنس کار کاملا رئال باشد، ولی تا جایی که شد این کار را انجام دادیم تا کار باورپذیر باشد.»
او متذکر شد:«بخش هایی از کار که تنش زیاد است دوربین روی دست است و جاهایی که آرامش هست دوربین روی سه پایه قرار گرفته است.»
افسانه چهرآزاد بازیگر دیگر فیلم، توضیح داد:«من این قصه را خیلی دوست داشتم و خوشحالم که در آن همکاری داشتم. مهم ترین مساله قصه زنانه ای بود که فیلم داشت؛ زیرا خیلی کم پیش می آید که قصه ای زنانه باشد. عامل دیگر حضور رویا تیموریان بود، من در زندگی عادی ام خواهر ندارم ولی در این فیلم این کمبود را توانستم جبران کنم.»
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزشمار جشنواره / روز دهم (۲۱ بهمن)

امروز آخرین روز نمایش فیلم در برج میلاد است.
صبح فیلم عصبانی نیستم رضا درمیشیان با تغییر برنامه بجای طبقه حساس به نمایش درآمد و نشست خبری نداشت.
در ساعت ۱۶ فیلم طبقه حساس به نمایش درآمد و نشست خبری فیلم برگزار شد.
سپس فیلم «شیفتگی» ساخته علی زمانی عصمتی در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت.
 
آخرین ویرایش:

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]مدیر هفدهمین بازار جشنواره فیلم فجر:[/h][h=1]گسترش فضای بازار فیلم از ضروریات است[/h]وحید اسفندیاری مدیر هفدهمین بازار فیلم جشنواره فجر بر ضرورت تخصیص فضای مناسب تر برای کل بازار و بالاخص برای تولیدکنندگان و توزیع کنندگان آثار پویانمایی و مستند در دوره آتی بازار تاکید کرد.






به گزارش مدیریت ارتباطات، وحید اسفندیاری مدیرهفدهمین بازار فیلم جشنواره فجر، گفت: عملکرد بازار هفدهم با توجه به مذاکرات به عمل آمده مثبت ارزیابی می شود. بر اساس این مذاکرات، شرکت های خارجی و ایرانی اشتیاق فراوانی برای تولیدات مشترک داشتند که این امر اتفاق مبارک و خوش یمنی است.
اسفندیاری با اشاره به اینکه بازار هفدهم فضای مناسبی را برای تولید و عرضه آثار مستند و پویانمایی مهیا کرد، افزود: آثار مستند و پویانمایی قابلیت های بسیاری دارند که متاسفانه نا دیده گرفته می شود. با این وجود در بازار هفدهم توافق هایی بین شرکت های ایرانی و خارجی در ارتباط با این نوع آثار حاصل شد.
وی افزود: اگر قرار باشد بازار سال آینده با کیفیت بهتری برگزار شود باید فضا ومکان بیشتری به این بخش اختصاص یابد و نسبت به ساخت کاخ و بازار جشنواره بر اساس نیازهای مستقیم برگزارکنندگان و شرکت کنندگان اقدام شود. متاسفانه در بازار هفدهم به دلیل کمبود جا برخی شرکت ها فرصت حضور نیافتند و یا اینکه در فضای کوچکی غرفه های خود را دایر کردند.
وی ادامه داد: کمبود فضا باعث شد تا برخی شرکت های داخلی و حتی خارجی هم از حضور در بازار هفدهم باز بمانند. رفع این مشکل نیاز به بسط و گسترش فضای برگزاری دارد. امید است بازار هجدهم در سال آینده، در فضای بزرگتری برگزار شود.
مدیر هفدهمین بازار فیلم جشنواره فجر، بیان داشت: تبلیغات و اطلاع رسانی به بهتر شدن کیفیت بازار فیلم کمک می کند. می توان با تبلیغات گسترده در رویدادهای بین المللی، سایر شرکت های معتبر را هم در فاصله زمانی حداقل شش ماهه از برگزاری بازار فیلم فجر مطلع کرد.
اسفندیاری اظهار داشت: شرکت هایی که در سالهای گذشته به ایران سفر کرده بودند با دیدن تغییرات فیزیکی شهر و امکانات به وجود آمده در بازار بسیار هیجان زده شدند.
وی در پایان خاطر نشان کرد: ما به عنوان برگزار کنندگان بازار فیلم از عملکرد خود در فرصت محدودی که داشتیم رضایتی نسبی داریم، اما باید این رضایت در میان شرکت هایی که حضور داشتند وجود داشته باشد. بسیاری از شرکت های ایرانی و خارجی توانسته اند در این فضای بین المللی به توافق های اولیه برای تولید مشترک، ارائه خدمات و خرید و فروش فیلم دست پیدا کنند که این موضوع برای ما خوشحال کننده است. البته تمام این اقدامات دو پیش نیاز اساسی دارد: توجه به اصول پخش فیلم بر اساس معیارهای بین المللی که بالطبع مستلزم مراعات حقوق صاحبان محصولات سینمایی و تلویزیونی است؛ و تبلیغات لازم در زمان مناسب به نحوی که امکان جذب شرکت کنندگان بین المللی بیشتری فراهم آید.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]سرنوشت آرای مردمی[/h]سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، یکی از شیرین ترین جوایزی است که هنرمندان از مردم می گیرند. گزارشی از روند جمع آوری و شمارش آرای مردمی در خانه سینما می خوانید.





ستاد انتخاب فیلم برگزیده از نگاه تماشاگران در جشنواره سی و دوم فیلم فجر بر عهده خانه سینماست. طبیعی است به خاطر سپردن این مسئولیت، خانه سینما برخی از ساز و کارهای مربوط به شمارش آرای مردمی را نسبت به دوره های گذشته تغییر دهد. این خانه قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر آیین نامه ای تنظیم و منتشر کرد که در آن ساز و کار اخذ و شمارش آرای مردمی در ۱۴ بند توضیح داده شد. خانه سینما در این آیین نامه تاکید کرد با برخورداری از تجارب پیشین و با رویکردی علمی جمع بندی آرای مردمی برای معرفی برنده سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران پیگیری می کند. اما برگه های رای از زمان افتادن در صندوق تا شمارش، مراحل مختلفی را می گذرانند.
پنج انتخاب برای یک فیلم
خانه سینما ۱۱ روز قبل از برگزاری جشنواره فیلم فجر آیین نامه خود را در خصوص شمارش آرای مردمی منتشر کرد. در این آیین نامه چند نکته قابل توجه وجود داشت. مثلا آرای مردمی فقط در تهران و از میان فیلم های بخش سودای سیمرغ اخذ می شود. یا ۱۵ سالن نمایش بر اساس توازن گستره جغرافیایی شهر تهران برگزیده شده اند. همچنین برای امکان اعلان روزانه سه تا پنج رتبه از فیلم‌های منتخب تماشاگران، سامانه نظرسنجی به صورت پنج گزینه ای اصلا نپسندیدم (بدون امتیاز)، نپسندیدم (۱امتیاز)، میانه (۲امتیاز)، پسندیدم (۳امتیاز)، خیلی پسندیدم (۴امتیاز) طراحی شده است. البته این ها بخشی هایی از قواعد این آیین نامه بود.
دلیل انتخاب کلمه «پسندیدن» توسط خانه سینما این است که امسال مفهوم ارزشی «بد، متوسط و خوب» از روی فیلم ها برداشته شود. قرار نیست مخاطبان فیلم ها را دسته بندی کنند چراکه این اتفاق توسط هیات داوران اتفاق می افتد. مردم سلیقه خودشان را بیان می کنند که برچسبی بر فیلم ها نخورد.
اما در بندی از این آیین نامه امکانی برای تهیه کنندگان بخش سودای سیمرغ برای انصراف از حضور در آرای مردمی در نظر گرفته شده است. سه نفر از صاحبان فیلم ها به عنوان نماینده می توانند بر نحوه اخذ و شمارش آرا نیز نظارت کنند.
تشویق مردم به انتخاب فیلم مورد علاقه شان
خانه سینما همچنین تدبیری برای ترغیب مردم به رای دادن در نظر گرفته است. برای این کار پوسترهایی طراحی و در ورودی لابی سینماها نصب شده است.همچنین قبل از نمایش فیلم ها تیزری ۶۳ ثانیه ای برای مردم حاضر در سالن به نمایش درمی آید تا ساز و کار رای دادن را به آن ها یاد دهد. در کنار این ها مسئولان صندوق ها نیز به صورت شفاهی مردم را به رای دادن و انداختن برگه به داخل صندوق ها تشویق می کنند.
در سالن های سینما ۳۳ صندوق برای اخذ آرای مردمی مستقر شده است. البته تعداد این صندوق ها در همه سینماها برابر نیست و بستگی به پرده نمایش دارد.مثلا در پردیس ملت و آزادی چهار صندوق و در فرهنگ دو صندوق وجود دارد. در جنوبی ترین و شمالی ترین سینماها یعنی سینما راگا و جوان هم اصلا صندوقی مستقر نشده است. البته به گفته مسئولان خانه سینما به دلیل اینکه رای گیری به صورت خوشه برداری است از نظر علمی مشکلی پیش نمی آید.
مشارکت ۶۵ درصدی مردم برای اعطای یک سیمرغ
تا نهمین روز جشنواره فیلم فجر ۵۹ هزار نفر آرای خود را به داخل صندوق ها ریختند، یعنی ۶۵ درصد مردم در تعیین سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران مشارکت داشتند. این در حالی است که در جشنواره فجر دوره گذشته تنها ۲۷ هزار نفر در تعیین آرای مردمی سهیم بودند. هر تماشاگر باید به تنهایی رای خود را در داخل صندوق بیندازد مگر اینکه خانواده ای مخاطب یک فیلم باشند و می توانند تا سه برگ از آرای خود را توسط یک نفر به صندوق بسپارند. در هر سینما حداقل دو و حداکثر پنج نفر سر صندوق ها حضور دارند.
پاکت های سه و نیم میلیون تومانی
بعد از رای گیری تمام برگه های رای که همان بلیت های سینماست، با سالن سینما، فیلم، ساعت نمایش و تاریخ اکران مطابقت داده می شود تا برگه ای اشتباهی به داخل صندوق نرود و مسئولان صندوق رای های مخدوش را کنار می گذارند. مسئولان هر صندوق با حضور ناظران، آرای صندوق ها را بعد از نمایش آخرین سئانس فیلم در هر سینما، شمارش می کنند. بعد از پایان شمارش، آرا داخل پاکت هایی ریخته می شود و اگر در این پاکت ها بعد از بسته شدن دوباره باز شود، امکان بسته شدن دوباره آن نیست. برای خرید این پاکت ها سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان هزینه شده است. بر روی هر پاکت میزان آرا با امضای رئیس صندوق و متصدیان مربوطه، منگنه می شود.
مجموع پنج پاکت آرای یک فیلم از یک سئانس داخل کیفی با نشان خانه سینما می رود. تجمیع آرای این پنج پاکت، نام فیلم، سئانس نمایش، سینما و تاریخ اکران، دوباره بر کیف منگنه شده و به خانه سینما واقع در خیابان وصال فرستاده می شود.
محکم کاری خانه سینما در شمارش آرا
در خانه سینما دو نیروی ماهر مسئول تطبیق اطلاعات داخل کیف ها و محتویات آن ها هستند. اگرچه آرای مردمی یک بار در سینماهای مردمی شمارش شده است، اما مسئولان مربوطه برای محکم کاری، از هر کیف آرای یک پاکت را شمارش می کند. اگر آرای شمارش شده با شناسانامه منگنه شده روی پاکت مطابقت داشت، اطلاعات مربوط به هر کیف که تجمیعی از آرای پنج پاکت است، وارد نرم افزار می شود. اما اگر بعد از شمارش یک پاکت، شناسنامه با محتوایات همخوانی نداشت، پاکت بعدی هم بررسی می شود. اگر این مشکل در پاکت دوم هم وجود داشت، پاکت سوم هم شمارش شده و ممکن است هر پنج پاکت شمرده شود.
بعد از بررسی صحت اطلاعات و وارد شدن آن ها در نرم افزار، نتیجه نهایی در چهار گزارش میانگین امتیاز به سئانس، میانگین امتیاز به روز نمایش، میانگین امتیاز به سینما و میانگین امتیاز به پنج گزینه (اصلا نپسندیدم، نپسندیدم، میانه، پسندیدم، خیلی پسندیدم) تنظیم می شود. از میان این گزارش ها، میانگین امتیاز به گزینه ها را با مهر و امضا بلافاصله بعد از پایان آرا و نیمه های شب علیرضا رضا داد دبیر جشنواره فیلم فجر و محمدمهدی عسگرپور مدیر عامل خانه سینما می فرستند.
فرصت برابر برای همه فیلم ها
خانه سینما در تعیین آرای مردمی به یکی از بندهای آیین نامه عمل نکرد. در این بند به این نکته اشاره شده بود که آرای مردمی از همان ابتدای جشنواره فیلم فجر اعلام می شود. مسئولان برگزاری شمارش آرا مردمی در خانه سینما اما اولین نتیجه آرا را اولین بار در روز چهارم جشنواره اعلام کردند. ستاد انتخاب فیلم برگزیده مردمی دلیل این تاخیر را اینطور توضیح می دهند: «دبیر جشنواره فیلم فجر و آقای عسگرپور تصمیم گرفتند تا زمانی که هر فیلم یک نوبت نمایش داده نشود، آراء اولیه را اعلام نکنند. بر همین اساس جدول نمایش فیلم ها به نحوی طراحی شد که همه فیلم ها دو سئانس زیر ساعت ۱۶ ،که با اقبال کمتری مواجه می شود، شش سئانس ۱۶ تا ۲۰ و پنج سئانس ساعت ۲۰ و بالاتر نمایش داده شود تا همه آثار سودای سیمرغ به صورت روی پرده بروند.»
این اتفاق سال گذشته نیفتاد. مثلا بعضی فیلم ها از نیمه جشنواره وارد جدول نمایش می شدند و جایزه سیمرغ بهترین آراء مردمی را هم می گرفتند اما امسال برای رعایت عدالت این اتفاق نمی افتد و دوران رشد و افول فیلم ها در نظر گرفته می شود.
تهیه و تنظیم: الهام نداف/نشریه روزانه سی ودومین جشنواره بین المللی فیلم فجر
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]فیلم بهروز افخمی درشش بخش نامزد است[/h]فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» بهروز افخمی در جشنواره امسال در شش بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.





به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، بهروز افخمی برای کارگردانی این فیلم در کنار چهار نامزد دیگر قرار دارد.
او همچنین در بخش بهترین فیلمنامه هم به خاطر این فیلم نامزد شده است.
همچنین این فیلم در بخش بهترین فیلم (به تهیه‌کننده) به تهیه‌کنندگی بهروز افخمی و سیدجمال ساداتیان نیز نامزد شده است.
مرجان شیرمحمدی نیز برای بهترین طراحی صحنه و لباس این فیلم نامزد شده است.
نعیمه نظام‌دوست نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن و مرد مهدی فخیم‌زاده نامزد بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» نامزد شده است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]با نامزدی در هشت بخش:[/h][h=1]«چ» بعد از «رستاخیز» رکوردار است[/h]فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا با نامزدی در هشت بخش بعد از فیلم «رستاخیر» رکوردار است.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، ابراهیم حاتمی کیا برای بهترین کارگردانی نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره امسال است.
همچنین این فیلم که به تهیه کنندگی بنیاد سینمایی فارابی است در بخش بهترین فیلم (به تهیه‌کننده) نامزد شده است.
فیلم «چ»در بخش بهترین صدای فیلم نیز نامزد دریافت جایزه شده است، بهمن اردلان به عنوان صدابردار و سیدعلیرضا علویان به عنوان صداگذار فیلم در این بخش نامزد هستند.
بابک حمیدیان نیز با فیلم «چ» در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد نامزد دریافت جایزه شده است.
مهدی حسینی‌وند برای بهترین تدوین،هادی اسلامی نامزد سیمرغ بلورین بهترین جلوه های بصری، حمیدرضا سلیمانی نامزد بهترین جلوه‌های ویژه میدانی، عباس بُلوندی نامزد بهترین طراحی صحنه و لباس هستند.
گفتنی است، مراسم اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر سه شنبه ۲۲ بهمن ماه در برج میلاد برگزار می شود.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=1]هنرمندان روی فرش قرمز[/h]برج میلاد از ساعاتی پیش به جنب و جوش افتاده تا قطار جشنواره سی و دوم را به ایستگاه پایانی برساند.





به گزارش مدیریت ارتباطات، هنرمندان دقایقی پیش در میان استقبال مخاطبان، اهالی رسانه و عکاسان از فرش قرمز جشنواره گذشتند تا برای حضور در مراسم اختتامیه به سالن بیایند.
در حال حاضر عوامل فیلم های«شیار ۱۳۴»، «آذر شهدخت، پرویز و دیگران»، «پنج ستاره»، «قصه ها»،«خط ویژه»، «تمشک» به همراه هنرمندانی چون آزیتا حاجیان، ملیکا شریفی نیا، سعید راد، داریوش فرهنگ، بهرام رادان، جهانگیر میرشکاری، حامد بهداد ، هنگامه قاضیانی، شبنم مقدمی، رضا عطاران، هومن سیدی، نوید محمد زاده، بابک حمیدیان، مجید مظفری، فرامرز قریبیان، فرهاد اصلانی، شهرام مکری، نیکی کریمی،رویا نو نهالی، و..... از فرش قرمز گذشتند و در سالن حضور یافتند.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]رضا داد:[/h][h=1]پیروز امسال سینمای ایران است[/h] رضا داد دبیر سی ودومین جشنواره فیلم فجر در مراسم اختتامیه اظهار امیدواری کرد که سال های بهتری برای سینمای ایران داشته باشیم.






به گزارش مدیریت ارتباطات، دبیر جشنواره فجر یادآور شد:« قرار بود که باری از دوش برخی دیگران از همکاران برداریم و جمعی کوچک و صمیمی به قدر توان داشته باشیم.»
او ادامه داد:«امیدوارم هر چه کردیم مورد رضایت جمع و بعد مورد پسند خانواده سینمای ایران قرار گیرد. تردیدی ندارم که پیروز امسال سینمای ایران و علاقمندان سینمای خواهد بود.»
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر۳[/h][h=1]«چند متر مکعب عشق» جایزه بهترین فیلم و کارگردانی بخش نگاه نو را برد[/h]در بخش نگاه نو سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم و کارگردانی به جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» رسید و همچنین در این بخش سمیرغ بلورین بهترین فیلمنامه به محمد هادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت» تعلق گرفت.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، «یک تراژدی»(به تهیه‌کنندگی محمدحسن نجم)، ، «حقِ سکوت» (به تهیه‌کنندگی (سیدرضا میرکریمی)، «خانه‌ای کنار ابرها» (به تهیه‌کنندگی روح‌اله برادری)، «سیزده» (به تهیه‌کنندگی سعید سعدی) و «ملبورن» (به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی) نامزدهای دیگر بهترین فیلم بودند.
نیما جاویدی برای فیلم «ملبورن»، هومن سیدی برای فیلم «سیزده»، آزیتا موگویی برای فیلم «تراژدی»، محمدهادی نائیجی برای فیلم «حقِ سکوت» و برزو نیک‌نژاد برای فیلم «ناخواسته» نامزدهای دیگر بهترین کارگردانی بودند.
در بخش فیلم نامه بهروز افخمی برای فیلم «پایان خدمت»، هومن سیدی برای فیلم «سیزده»، رضا کریمی، برای فیلم «یک تراژدی»، جمشید محمودی برای فیلم «چند متر مکعب عشق» نامزد دریافت سمیرغ بلورین بهترین فیلمنامه بودند.
دیپلم افتخار این بخش به سیدجلال دهقانی اشکذری برای فیلم «خانه‌ای کنار ابرها» اهداء شد.
جایزه ویژه هیات داوران به هومن سیدی برای فیلم «سیزده» تعلق گرفت. او جایزه اش را به رییس جمهور به خاطر برگرداندن لبخند به سینما اهدا کرد.
همچنین در بخش نگاه نو، امیر جدیدی برای فیلم «پایان خدمت »و« سیزده »، پانته آ پناهی برای فیلم «خانوم » دیپلم افتخار بازیگری را دریافت کردند و مسعود سلامی برای فیلم «ناخواسته »دیپلم افتخار فیلمبرداری را در این بخش از آن خود کردند.
مراسم اختتامیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر هم اکنون در سالن همایش های برج میلاد در حال برگزاری است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر۲[/h][h=1]برگزیدگان بخش سینمای مستند معرفی شدند[/h]برگزیدگان بخش سینما حقیقت(آثار مستند وبلند) در چهار بخش سمیرغ بلورین گرفتند.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، سمیرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران به مجتبی میرطهماسب برای فیلم «شش قرن و شش سال» تعلق گرفت.
سمیرغ بلورین برای بهترین فیلم به خاطراتی برای تمام فصول (به تهیه‌کنندگی مرتضی رزاق‌کریمی) رسید. در این بخش دو فیلم جایی برای زندگی (به تهیه‌کنندگی محسن استادعلی و نسرین عبدی) وحیات در رگ‌های سرد (به تهیه‌کنندگی فتح‌اله امیری) نیز نامزد بودند.
در بخش بهترین کارگردانی محسن استادعلی برای فیلم «جایی برای زندگی» سیمرغ بلورین را از آن خود کرد. در این بخش لقمان خالدی برای فیلم «کمی بالاتر»، مصطفی رزاق‌کریمی برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول» مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بودند.
در بخش بهترین پژوهش و تحقق سیدغلامرضا نعمت‌پور و لاله روزگرد برای فیلم «برای گونگادین بهشت نیست» سیمرغ بلورین را از آن خود کردند. در این بخش مصطفی رزاق‌کریمی و سام کلانتری برای فیلم «خاطراتی برای تمام فصول»، بهزاد فتحی‌نیا برای فیلم «حیات در رگ‌های سرد» نامزد بودند.
سیدغلامرضا نعمت پور بعد از دریافت جایزه اش گفت که جایزه ام را به روح پدرم و همسرم تقدیم می کنم که همراه من بود.
در بخش بهترین دستاورد فنی-هنری مهدی نورمحمدی برای فیلم «در پناه بلوط» سیمرغ بلورین دریافت کرد. وحید بیوته برای فیلم «لطفاً بوق بزنید»، ماکان عاشوری برای فیلم «نیمروز مَکُران» و علی لقمانی برای فیلم «باد بر باغ نظر»، مهدی نورمحمدی و محمود منصوری برای فیلم «حیات در رگ‌های سرد» و دیگر نامزدهای این بخش بودند.
مراسم اختتامیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر هم اکنون در سالن همایش های برج میلاد در حال برگزاری است.
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر ۱۴[/h][h=1]«شیار ۱۴۳» و «خط ویژه» بهترین فیلم مردمی شد[/h]«شیار ۱۴۳» به کارگردانی نرگس آبیار و «خط ویژه» ساخته مصطفی کیایی سمیرغ بلورین فیلم های برتر از نگاه تماشاگران را از آن خود کردند.






به گزارش مدیریت ارتباطات سی و دومین جشنواره فیلم فجر، محمد مهدی عسگرپور مدیر عامل خانه سینما در اختتامیهجشنواره فیلم فجر با اعلام آرا مردمی، گفت:« بیش از ۷۲ هزار رای اخذ شده این آرا در ۴۰۹ نوبت نمایش طی ۱۱ روز برگزاری جشنواره پنج فیلم به شرح زیر رتبه های اول تا پنجم را کسب کردند.​
«شیار ۱۴۳» ۳۱/۳ ، «خط ویژه» ۳۰/۳، «عصبانی نیستم» ۱۶/۳،«چ»۱۵/۳ و «قصه ها» ۱۳/۳ »​
او یادآور شد:«به دلیل فاصله اندک دو فیلم شیار ۱۴۳ و خط ویژه در کسب آرای مردمی این دو فیلم سمیرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران تعلق می گیرد.»​
 

ahoo_fr

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]اختتامیه سی و دومین جشنواره بین المللی فیلم فجر ۱۳[/h][h=1]«چ» حاتمی کیا جایزه نگاه ملی را برد[/h]قرار بود اولین جایزه ویژه ریاست جمهوری امسال به یکی از فیلم های جشنواره فجر اهدا شود اما علیرضا رضاداد در ابتدای برنامه گفت:«امسال فیلم ها بررسی شد اما هیچ فیلمی برای جایزه ویژه ریاست جمهوری انتخاب نشد.»






در اختتامیه جایزه نگاه ملی به بنیاد سینمایی فارابی برای فیلم «چ» ساخته ابراهیم حاتمی کیا اهدا شد.
جعفری جلوه مدیر بنیاد سینمایی فارابی که این جایزه را دریافت کرد، گفت:«از تلاش های چمران و همرزمانش در لبنان و جبل عامل و جبهه های حق علیه باطل تشکر می کنم.»​
 
بالا