احادیث كتاب جهاد النفس وسائل الشيعه

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
9 - بَابُ وُجُوبِ غَلَبَةِ الْعَقْلِ عَلَى الشَّهْوَةِ وَ تَحْرِيمِ الْعَكْسِ

9 - باب وجوب غلبه عقل بر شهوت و حرمت غلبه شهوت برعقل

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :

90 مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ شُعَيْبِ بْنِ وَاقِدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ ع عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي حَدِيثِ الْمَنَاهِي قَالَ مَنْ عَرَضَتْ لَهُ فَاحِشَةٌ أَوْ شَهْوَةٌ فَاجْتَنَبَهَا مَخَافَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ النَّارَ وَ آمَنَهُ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ وَ أَنْجَزَ لَهُ مَا وَعَدَهُ فِي كِتَابِهِ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ أَلَا وَ مَنْ عَرَضَتْ لَهُ دُنْيَا وَ آخِرَةٌ فَاخْتَارَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ لَقِيَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَيْسَتْ لَهُ حَسَنَةٌ يَتَّقِي بِهَا النَّارَ وَ مَنِ اخْتَارَ الْآخِرَةَ وَ تَرَكَ الدُّنْيَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَ غَفَرَ لَهُ مَسَاوِيَ عَمَلِهِ

ترجمه :

90 - از امام صادق عليه السلام و آن حضرت از پدران بزرگوارش عليهم السلام و آنان از رسول خدا صلى الله عليه و آله در حديث مناهى روايت كنند كه فرمود: هر كس كه گناهى يا امر شهوانى بر او عرضه شود و او از ترس ‍ خداى عزوجل از ارتكاب آن خوددارى كند خداوند آتش دوزخ را بر او حرام مى گرداند و از بى تابى بزرگ روز قيامت او را ايمن مى كند و در مورد او به آنچه كه در كتابش وعده داده است وفا خواهد كرد خداوند در كتابش ‍ فرمود: ((و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت باشد))[SUP](54)[/SUP] آگاه باشيد كسى كه دنيا و آخرت به او عرضه شود و دنيا را بر آخرت برگزيند در روز قيامت خداى عزوجل را در حالتى ديدار خواهد كرد كه هيچ حسنه اى كه به سبب آن از آتش محفوظ بماند ندارد و كسى كه آخرت را برگزيند و دنيا را واگذارد خداوند از او خشنود خواهد شد و بديهاى كردارش را بر او ببخشايد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :


91 وَ فِي الْعِلَلِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ ع فَقُلْتُ الْمَلَائِكَةُ أَفْضَلُ أَمْ بَنُو آدَمَ فَقَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ع إِنَّ اللَّهَ رَكَّبَ فِي الْمَلَائِكَةِ عَقْلًا بِلَا شَهْوَةٍ وَ رَكَّبَ فِي الْبَهَائِمِ شَهْوَةً بِلَا عَقْلٍ وَ رَكَّبَ فِي بَنِي آدَمَ كِلْتَيْهِمَا فَمَنْ غَلَبَ عَقْلُهُ شَهْوَتَهُ فَهُوَ خَيْرٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَنْ غَلَبَ شَهْوَتُهُ عَقْلَهُ فَهُوَ شَرٌّ مِنَ الْبَهَائِمِ


ترجمه :


91 - عبدالله بن سنان گويد: از امام جعفر صادق عليه السلام پرسيدم : آيا فرشتگان برترند يا فرزندان آدم ؟ حضرت فرمود: اميرالمؤ منين على بن اءبى طالب عليه السلام فرمود: خداوند در وجود فرشتگان عقل بدون شهوت و در وجود حيوانات شهوت بدون عقل و در وجود انسان هر دو را تركيب نمود پس كسى كه عقلش بر شهوتش چيره شود از فرشتگان برتر است و كسى كه شهوتش بر عقلش غالب آيد از حيوانات بدتر خواهد بود.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :

92 وَ فِي ثَوَابِ الْأَعْمَالِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ جَدِّهِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ جَدِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص طُوبَى لِمَنْ تَرَكَ شَهْوَةً حَاضِرَةً لِمَوْعِدٍ لَمْ يَرَهُ

ترجمه :

92 - امام صادق عليه السلام از پدر بزرگوارش و او از پدرانش : روايت كند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خوشا به حال كسى كه خواهش ‍ نفسانى حاضر را به خاطر وعده گاه قيامت كه آن را نديده است ترك كند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :

93 مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ الرَّضِيُّ فِي نَهْجِ الْبَلَاغَةِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع أَنَّهُ قَالَ كَمْ مِنْ شَهْوَةِ سَاعَةٍ أَوْرَثَتْ حُزْناً طَوِيلًا

ترجمه :

93 - اميرالمؤ منين عليه السلام فرمود: چه بسيار خواهش نفسانى لحظه اى كه اندوه طولانى و درازى را در پى دارد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :

94 قَالَ وَ قَالَ ع كَمْ مِنْ أَكْلَةٍ مَنَعَتْ أَكَلَاتٍ

ترجمه :

94 - و نيز فرمود: چه بسيار يك بار خوردن كه آدمى را از خوردن ها باز مى دارد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :

95 أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيُّ فِي الْمَحَاسِنِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى إِنَّمَا أَقْبَلُ الصَّلَاةَ لِمَنْ تَوَاضَعَ لِعَظَمَتِي وَ يَكُفُّ نَفْسَهُ عَنِ الشَّهَوَاتِ مِنْ أَجْلِي وَ يَقْطَعُ نَهَارَهُ بِذِكْرِي وَ لَا يَتَعَاظَمُ عَلَى خَلْقِي وَ يُطْعِمُ الْجَائِعَ وَ يَكْسُو الْعَارِيَ وَ يَرْحَمُ الْمُصَابَ وَ يُؤْوِي الْغَرِيبَ فَذَلِكَ يُشْرِقُ نُورُهُ مِثْلَ الشَّمْسِ أَجْعَلُ لَهُ فِي الظُّلُمَاتِ نُوراً وَ فِي الْجَهَالَةِ حِلْماً أَكْلَؤُهُ بِعِزَّتِي وَ أَسْتَحْفِظُهُ مَلَائِكَتِي يَدْعُونِي فَأُلَبِّيهِ وَ يَسْأَلُنِي فَأُعْطِيهِ فَمَثَلُ ذَلِكَ عِنْدِي كَمَثَلِ جَنَّاتِ عَدْنٍ لَا يَسْمُو ثَمَرُهَا وَ لَا تَتَغَيَّرُ عَنْ حَالِهَا

ترجمه :

95 - امام صادق عليه السلام فرمود: خداى تعالى فرموده است : من نماز را از كسى مى پذيرم كه در برابر عظمت من فروتنى كند و به خاطر من نفس ‍ خود را از شهوات باز دارد و روز خود را به ياد من سپرى كند و بر خلق من خودنمايى و بزرگى نكند و گرسنه را طعام دهد و برهنه را بپوشاند و بر مصيبت زده ترحم آورد و غريب را جاى دهد چنين كسى نورش همانند نور خورشيد مى تابد و من در تاريكى ها نور و در وقت نادانى حلم و بردبارى برايش قرار مى دهم ، به عزتم او را نگهدارى مى نمايم و به وسيله فرشتگانم او را حفظ مى كنم ، چنين بندگانى مرا مى خوانند و من اجابت مى كنم و از من درخواست مى كنند و من عطا مى كنم مثل آنان در نزد من مانند مثل بهشت جاودان است كه ميوه هايش علو و ارتفاع ندارد (اشاره است به تواضع و فروتنى آنان ) و دگرگونى در حالت آن راه ندارد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=1]10 - باب وجوب الاعتصام بالله
[/h]
[h=1] 10 - باب وجوب چنگ زدن به ريسمان الهى [/h]​

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :

96 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : ايما عبد اقبل قبل ما يحب الله عزوجل اقبل الله قبل ما يحب و من اعتصم بالله عصمه الله و من اقبل الله قبله و عصمه لم يبال لو سقطت السماء على الارض او كانت نازله نزلت على اهل الارض فشملتهم بليه كان فى حزب الله بالتقوى من كل بليه اليس ‍ الله يقول : (ان المتقين فى مقام امين )


ترجمه :

96 - امام صادق عليه السلام فرمود: هر بنده اى كه به سوى چيزى كه خداى عزوجل دوست مى دارد روى بياورد خداوند نيز به سوى چيزى كه او دوست مى دارد روى مى آورد و كسى كه چنگ زند خداوند او را حفظ مى كند و كسى كه خداوند به سوى او روى آورد و او را نگاهدارى كند باكى ندارد اگر آسمان بر زمين افتاد يا بلاى سختى بر اهل زمين فرود آيد و همگى را در برگيرد چنين كسى به سبب پرهيزگارى اش در حزب خدا جاى دارد و از هر بلايى در امان است ، آيا خداوند نمى گويد: (همانا پرهيزگاران در مقام امن الهى جاى دارند.) (55)
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث :

97 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال : او حى الله عزوجل الى داود: ما اعتصم بى عبد من عبادى دون احد من خلقى عرفت ذلك من نيته ثم يكيده السماوات و الارض و من فيهن الا جعلت له المخرج من بينهن و ما اعتصم عبد من عبادى باحد من خلقى عرفت ذلك من نيته الا قطعت اسباب السماوات من يديه و اسخت الارض من تحته و لم ابال باى واد يهلك .


ترجمه :

97 - امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند عزوجل به سوى داود عليه السلام وحى فرستاد كه : هيچ بنده اى از بندگان من به من چنگ نزده است كه اين را از نيتش دانسته باشم سپس تمامى آسمانها و زمين و هر كه در آنهاست به مكر و كيد با او بپردازد، جز اينكه راه خروج از كيد و مكر آنها را برايش قرار مى دهم و هيچ بنده اى از بندگان من به يكى از مخلوق من چنگ نزده است كه اين را از نيت او دانسته باشم جزء اينكه همه وسيله هاى آسمانها را از پيش روى او قطع مى كنم و زمين را از زير پاى او فرو مى برم و باكى ندارم كه او در چه دره اى هلاك گردد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
11 - باب وجوب التوكل على الله و التفويض اليه


11 - باب وجوب توكل بر خدا و سپردن امور به سوى او

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:
[/h]98 - عن على بن الحسين عليه السلام قال: خرجت حتى انتهيت الى هذا الحائط فاتكات عليه فاذا رجل عليه ثوبان ابيضان ينظر فى تجاه وجهى ثم قال: يا على بن الحسين ما لى اراك كئيبا حزينا؟ - الى ان قال - ثم قال: يا على بن الحسين عليه السلام هل رايت احدا دعا الله فلم يجبه قلت: لا. قال: فهل رايت احدا توكل على الله فلم يكفه قلت: لا. قال: فهل رايت احدا سال الله قلم يعطه قلت: لاثم غاب غنى.


[h=2]ترجمه:[/h]98 - امام سجاد عليه السلام فرمود: بيرون آمدم تا اينكه به اين ديوار رسيدم پس بر آن تكيه زدم ناگاه مردى كه دو جامه سفيد در برداشت در برابر روى من به من مىنگريست. سپس گفت: اى على به الحسين! چه شده است مرا كه تو را افسرده و غمگين مىبينم - تا آنجا كه گفت: - على بن الحسين! آيا كسى را ديده اى كه خداى را بخواند و خدا او را اجابت نكند؟ گفتم: نه، گفت: آيا كسى را ديده اى كه بر خدا توكل كند و خدا او را كفايت نكند؟ گفتم: نه، گفت: آيا كسى را ديده اى كه از خدا درخواست كند و خداوند به او عطا نكند؟ گفتم: نه. سپس از جلو چشمان من غائب شد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]99 - ابى عبدالله عليه السلام قال: ان العنى و العز يجولان فاذا ظفرا بموضع التوكل اوطنا.
[h=2]ترجمه:
[/h]99 - امام صادق عليه السلام فرمود: ثروتمندى و عزت سير و گردش مى كنند پس هرگاه به موضع توكل دست يافتند در همانجا اقامت مى گزينند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]
100 - عن ابى الحسن الاول عليه السلام قال: سالته عن قول الله عزوجل: (و من يتوكل على الله فهو حسبه) فقال: التوكل كل على الله درجات منها ان تتوكل على الله فى امورك كلها فما فعل بك كنت عنه راضيا تعلم انه لايالوك خيرا و فضلا و تعلم ان الحكم فى ذلك له فتوكل على الله بتفويض ذلك اليه و ثق به فيها و فى غيرها.


[h=2]ترجمه:[/h]
100 - راوى گويد: از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام در مورد گفتار خداى عزوجل پرسيدم كه مىفرمايد:
«و كسى كه بر خدا توكل كند پس خدا او را بس است» (56) حضرت فرمود: توكل نمودن بر خدا داراى درجاتى است يكى از آنها اين است كه در تمامى كارهايت بر خدا توكل كنى پس هر چه خداوند با تو كند از او خوشنودى زيرا مىدانى كه او در رساندن خير و فضل بر تو كوتاهى نمى كند و مىدانى كه حكم در تمامى امور از آن اوست پس با سپردن تمامى كارهايت به خداوند بر او توكل كن و در همه امور به او اعتماد كن.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]
101 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال: من اعطى ثلاثا لم يمنع ثلاثا: من اعطى ادعاء اعطى الاجابه و من اعطى الشكر اعطى الزياده و من اعطى التوكل اعطى الكفايه ثم قال: اتلوت كتابه الله عزوجل (و من يتوكل على الله فهو حسبه) و قال: (لئن شكرتم لازيدنكم) و قال: (ادعونى استجب لكم).


[h=2]ترجمه:[/h]
101 - امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه سه چيز به او داده شده از سه چيز بى بهره نمانده است: كسى كه به او دعا عطا شده اجابت هم به او عطا گرديده و كسى كه به او شكر داده شده و زيادت هم به او بخشيده شده و كسى كه توكل به او عطا گرديده كفايت هم به او عطا شده. سپس فرمود: آيا كتاب خداى عزوجل را تلاوت كرده اى «و كسى كه بر خدا توكل كند پس خداوند او را بس است» (57)
(اشاره به فقره سوم) و «اگر شكر كنيد بر شما زيادتى مىبخشيم» (58) (اشاره به فقره دوم) و «مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم» (59) (اشاره به فقره اول).
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
12 - باب عدم جواز تعلق الرجاء و الامل بغير الله



12 - باب عدم جواز اميد و آرزو داشتن به غير خدا

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]
102 - عن ابى عبدالله عليه السلام: انه قرا فى بعض الكتب ان الله تبارك و تعالى يقول: و عزتى و جلالى و مجدى و ارتفاعى على عرشى لاقطعن كل مومل من الناس غيرى بالياس و لاكسونه ثوب المذله عند الناس و لانحينه من قربى و لابعدنه من فضلى. ايومل غيرى فى الشدائد و الشدائد بيدى و يرجو غيرى و يقرع بالفكر باب غيرى و بيدى مفاتيح الابواب و هى مغلقه و بابى مفتوح لمن دعانى فمن ذا الذى املنى لنائبه فقطعته دونها؟ و من الذى رجانى لعظيمه فقطعت رجاءه منى جعلت آمال عبادى عندى محفوظه فلم يرضوا بحفظى و ملات سماواتى ممن لايمل من تسبيحى و امرتهم ان لايغلقوا الابواب بينى و بين عبادى فلم يثقوا بقولى الم يعلم من طرقته نائبه من نوائبى انه لا يملك كشفها احد غيرى الا من بعد اذنى فما لى اراه لاهيا عنى اعطيته بجودى ما لم يسالنى ثم انتزعته عنه فلم يسالنى رده و سال غيرى. افترانى ابدا بالعطاء قبل المساله ثم اسال فلا اجيب سائلى ابخيل انا فيبخلنى عبدى او ليس الجود و الكرم لى او ليس العفو و الرحمه بيدى او ليس انا محل الامال فمن يقطعها دونى افلا يخشى الموملون انن يوملوا غيرى فلو ان اهل سماواتى و اهل ارضى املوا جميعا ثم اعطيت كل واجد منهم مثل ما امل الجميع ما انتقص من ملكى عضو ذره و كيف ينقص ملك انا قيمه فيا بوسا للقانطين من رحمتى و يا بوسا لمن عصانى و لم يراقبنى.


[h=2]ترجمه:[/h]
102 - از امام صادق عليه السلام روايت است كه حضرت در برخى از كتابها چنين خوانده است كه خداى تبارك و تعالى مىفرمايد: سوگند به عزت و جلالم و بزرگوارى ام و بلندى من بر عرشم كه آرزوى هر كه را چشم آرزويش به مردم است با نوميد نمودنش قطع مىكنم و در نزد مردمان جامه ذلت بر او مىپوشانم و او را از نزديكى خودم به كنار مىزنم و از فضل خود او را دور مىكنم. آيا در سختى ها چشم آرزويش به غير من دوخته مىشود در حالى كه سختى ها به دست من است و آيا به غير من اميد دارد و با فكر خود در غير مرا مىكوبد در حالى كه كليد درهاى بسته به دست من است و درگاه من به روى هر كه مرا بخواند باز است پس كيست كه در حادثه اى چشم آرزويش به من دوخته بوده و من او را از آرزويش جدا كرده ام و كيست آنكه در بلاى سختى به من اميد بسته و من اميدش را از خود بريده ام من آرزوهاى بندگانم را در نزد خود نگه داشته ام و آنان به نگهدارى من راضى نيستند و آسمانهايم را از فرشتگانى كه تسبيح من خسته نمى شوند پر كرده ام و به آنان امر كرده ام كه درهاى بين من و بندگانم را نبندند با اين وجود بندگانم به گفتار من اعتماد نمى كنند.
آيا كسى كه مصيبتى از از مصائب من بر او وارد شده نمى داند كه هيچ كس غير من نمى تواند آن را بر طرف كند مگر بعد از اينكه من اجازه دهم
پس چه شده است كه او را مىبينم كه از من غافل گشته است با جود و بخشش خودم چيزى را كه از من درخواست نكرده است به او عطا كرده ام سپس آن را از او گرفته ام پس او بازگشت آن را از من نخواسته و از غير من آن را درخواست مىكند، آيا در مورد من مىپندارى كه منى كه پيش از درخواست عطا مىكنم اگر از من درخواست شود سائل خود را اجابت نمى كنم آيا من بخيل هستم كه بنده ام مرا بخيل پندارد؟ آيا جود و كرم از آن من نيست آيا عفو و رحمت به دست من نيست آيا من محل (برآورده شدن) آرزوها نيستم پس چه كسى به جز من آرزوها را قطع مىكند؟ آيا من محل (برآورده شدن) آرزوها نيستم پس چه كسى به جز من آرزوها را قطع مىكند؟ آيا آرزو كنندگان از اينكه به غير من چشم آرزو بسته اند نمى ترسند؟ پس اگر همه اهل آسمانها و زمين من آرزو كنند و من آرزوى همه را برآورده سازم از ملك من به اندازه ذره اى كم نمى شو و چگونه ملكى كه من متولى و متصدى آن هستم كم مىشود؟ پس اى تيره بختى باد بر نوميدان از رحمت من و اى تيره بختى باد بر كسى كه مرا عصيان كند و مراقبت من نباشد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث:

103 - عن ابى عبدالله عليه السلام فى قول الله عزوجل: (و ما يومن اكثرهم بالله الا و هم مشركون) قال: هو قول الرجل لو لا فلان لهلكت و لو لا فلان ما اصبت كذا و كذا و لو لا فلان لضاع عيالى الاترى انه قد جعل لله شريكا فى ملكه يرزقه و يدفع عنه قلت: فيقول ما ذا؟ يقول: لو لا ان من الله على بفلان لهلكت قال: نعم لا باس بهذا او نحوه.
ترجمه:

103 - از امام صادق عليه السلام در مورد قول خداى عزوجل «و اكثر آنان به خداوند ايمان نمى آورند جز اينكه مشركند» (60) روايت است كه فرمود: مشرك بودن مومن به اين است كه مردى بگويد: اگر فلانى نبود من هلاك مىشدم و اگر فلانى نبود به چنين و چنان نمى رسيدم و اگر فلانى نبود خانواده ام تلف مىشد. آيا در اين سخنان نمى نگرى كه براى خداوند شريك قرار داده است شريكى كه به او روزى مىدهد و از او دفع بلا مىكند - رواى مىگويد: - عرض كردم: پس چه بگويد؟ آيا بگويد: اگر خداوند به واسطه فلانى بر من منت نمى نهاد هلاك مىشدم حضرت فرمود: آرى باكى نيست اگر اينگونه يا شبيه آن را بگويد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
13 - باب وجوب الجمع بين الخوف و الرجاء والعمل لما يزجو و يخاف

13 - باب وجوب جمع بين خوف و رجا وعمل كردن براى آنچه كه به آن اميد يا بيم از آن دارد

 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]104 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال: قلت له: ما كان فى وصيه لقمان قال: كان فيها الاعاجيب و كان اعجب ما كان فيها ان قال لابنه: خف الله خيفه لو جئته ببر الثقلين لعذبك و ارج الله رجاء لو جئته بذنوب الثقلين لرحمك: ثم قال ابو عبدالله عليه السلام: كان ابى يقول: ليس من عبد مومن الا و فى قلبه نوران نو خيفه و نور رجاء لو وزن هذا لم يزد على هذا و لو وزن هذا لم يزد على هذا.
[h=2]ترجمه:[/h]104 - راوى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: در وصيت لقمان به فرزندش چه جملاتى هست حضرت فرمود: در آن جمله هاى عجيبى است و از همه عجيب تر آن است كه ايشان به فرزندش سفارش كرده: از خداوند چنان بترس كه اگر نيكى جن و انس را به پيشگاهش ببرى عقوبتت مىكند و به او چنان اميدوار باش كه اگر گناهان جن و انس را نزدش برى بر تو رحم آورد. سپس امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم مىفرمود:
هيچ بنده مومنى نيست جز اينكه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بيم و نور اميد، به گونه اى كه اگر با آن و آن به اين سنجيده شود هيچيك بر ديگرى زيادتى ندارد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]105 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال: قلت له: قوم يعملون بالمعاصى و يقولون: نرجو، فلا يزالون كذلك حتى ياتيهم الموت فقال: هولاء قوم يترجحون فى الامانى كذبوا اليسوا براجين من رجا شيئا طلبه و من حاف من شى ء هرب منه.
[h=2]ترجمه:[/h]105 - راوى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: گروهى هستند كه گناه مىكنند و مىگويند: اميد (به بخشش الهى) داريم، پس اينان پيوسته چنين اند تا اينكه مرگ به سراغشان مىآيد. حضرت فرمود: اينها گروهى هستند كه به آرزوها گرايش دارند، دروغ مىگويند، اميدوار به رحمت الهى نيستند زيرا كسى كه به چيزى اميد دارد آن را طلب مىكند و كسى كه از چيزى بيم دارد از آن مىگريزد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]106 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال: كان ابى يقول: انه ليس من عبد مومن الا و فى قلبه نوران نور خيفه و نور رجاء لو وزن هذا لم يزد على هذا و لو وزن هذا لم يزد على هذا.
[h=2]ترجمه:[/h]106 - امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم مىفرمود: هيچ بنده مومنى نيست جز اينكه در قلب او دو نور وجود دارد: نور بيم و نور اميد، به گونه اى كه اگر اين با آن و آن با اين سنجيه شود هيچيك بر ديگرى زيادتى ندارد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]107 - ابا عبدالله عليه السلام يقول: لايكون المومن مومنا حتى يكون خائفا راجيا و لايكون خائفا راجيا حتى يكون عاملا لما يخاف و يرجو.
[h=2]ترجمه:[/h]107 - امام صادق عليه السلام مىفرمود: مومن مومن نيست مگر اينكه ترسان و اميدوار باشد و ترسان و اميدوار نمى باشد مگر اينكه آنچه را كه از آن مىترسد و آنچه را كه به آن اميد دارد در عمل رعايت كند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]108 - عن الصادق جعفر بن محمد عليه السلام قال: كان فيما اوصى به لقمان لابنه ان قال يا بين خف الله خوفا لو جئته ببر الثقلين خفت ان يعذبك الله و ارج الله رجاء لو جئته بذنوب الثقلين رجوت ان يغفر الله لك.
[h=2]ترجمه:[/h]108 - امام صادق عليه السلام فرمود: در وصيت لقمان به پسرش آمده است كه: اى پسركم! از خداوند چنان بترس كه اگر نيكى جن و انس را به پيشگاهش ببرى عقوبتت مىكند و به او چنان اميدوار باش كه اگر گناهان جن و انس را نزدش برى تو را شامل مغفرت خود گرداند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]109 - قال الصادق جعفر بن محمد عليه السلام: ارج الله رجاء لايجرئك على معصيه و خف الله خوفا لايويسك من رحمته.
[h=2]ترجمه:[/h]109 - امام صادق عليه السلام فرمود: به خداوند اميدوار باش اميدى كه تو را بر انجام معصيتش جرات نبخشد و از خداوند بيم داشته باش بيمى كه تو را از رحمتش نااميد نگرداند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]110 - عن اميرالمؤمنين عليه السلام انه قال: فى خطبه له: يدعى بزعمه انه يرجو الله، كذب و العظيم، ما له لا يتبين رجاوه فى عمله و كل راج عرف رجاوه فى عمله الا رجاء الله فانه مدخول و كل خوف محقق الا خوف الله فانه معلول، برجو الله فى الكبير و يرجو العباد فى الصغير، فيعطى العبد ما لا يعطى الرب، فما بال الله جل ثناوه يقصر به عما يصنع لعباده اتخاف ان تكون فى رجائك له كاذبا او يكون لايراه للرجاء موضعا؟ و كذلك ان هو خاف عبدا من عبيده اعطاه من خوفه ما لا يعطى ربه فجعل خوفه من العباد نقدا و خوفه من خالقه ضمارا و وعدا.
[h=2]ترجمه:[/h]110 - اميرالمؤمنين عليه السلام در خطبه اى فرمود: كسى به گمان خود ادعا دارد كه به خداوند اميد دارد، سوگند به خداى بزرگ كه دروغ مىگويد. او را چه شده كه اميدوارى اش در عملش آشكار نيست! هر اميد دارنده اى اثر اميدش در عملش پيداست مگر اميدى كه مردم به خداى تعالى دارند كه اين اميد داراى عيب و ناخالص است، و هر ترسى (اثرش) مسلم و ثابت است مگر ترس از خدا كه اين ترس (در بيشتر مردم) ناقص و بيمار است، در كار بزرگ (آخرت) به خدا اميد دارد و در كار كوچك (دنيا) به بندگان خدا اميدوار است، پس با بنده خدا به گونه اى رفتار مىكند كه با خداوند چنين رفتارى ندارد، پس چگونه است شان خداوند جل ثناثه كه در حق او نسبت به آنچه كه با بندگان رفتار مىشود كوتاهى مىگردد؟ آيا مىترسى كه در اميدواريت به خدا دروغگو باشى يا اينكه او را شايسته اميدوارى نمى بينى همچنين اگر از بنده اى بترسد چنان از او مىترسد كه از پروردگارش به اين اندازه نمى ترسد. پس ترس از بندگان را نقد و ترس از آفريننده اش را به منزله وامى كه اميد برگشت آن نيست و وعده اى كه به آن عمل نشود مىپندارند.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
14 - باب وجوب الخوف من الله

14 - باب وجوب ترس از خدا
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
[h=2]حديث:[/h]111 - عن حمزه بن حمران قال: سمعت ابا عبدالله عليه السلام يقول: ان مما حفظ من خطب رسول الله صلّى الله عليه وآله انه قال: ايها الناس ان لكم معالم فانتهوا الى معالمكم و ان لكم نهايه فانتهوا الى نهايتكم. الا ان المومن يعمل بين مخالفتين: بين اجل قد مضى لايدرى ما الله صانع فيه و بين اجل قد بقى لا يدرى ما الله قاض فيه فلياخذ العبد المومن من نفسه لنفسه و من دنايه لآخرته و فى الشبيه قبل الكبر و فى الحياه قبل الممات فو الذى نفس محمد بيده ما بعد الدنيا من مستعتب و ما بعدها من دار الا الجنه او النار.
[h=2]ترجمه:[/h]111 - حمزه بن حمران گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمود: بخشى از خطبه هاى رسول خدا صلّى الله عليه وآله كه حفظ شده است اين است كه حضرت فرمود: اى مردم! همانا براى شما نشانه هايى است پس از آن نشانه ها باخبر شويد و همانا براى شما نهايت و پايانى است پس آنجا باز ايستيد (يا پس آن نهايت را بشناسيد و از آن آگاه باشيد)، آگاه باشيد كه مومن بين دو ترس عمل مىكند: يكى بين زمانى كه سپرى شده است و او نمى داند كه خداوند درباره زمان گذشته با او چه مىكند و ديگرى بين زمانى كه باقى مانده است و او نمى داند كه خداوند چه حكمى در آن روا مىدارد پس بايد بنده مومن از نفس خود براى خود و از دنياى خود براى آخرتش (توشه) گيرد و در جوانى پيش از پيرى و در زندگانى پيش از مرگ (زاد و توشه فراهم كند)، پس سوگند به آن كسى كه جان محمد صلّى الله عليه وآله در دست اوست بعد از اين دنيا باز گشتنى نيست و خانه اى جز بهشت يا دوزخ پس از اين وجود ندارد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث:

112 - عن ابى عبدالله عليه السلام قال: المومن بين مخافتين ذنب قد مضى لايدرى ما صنع الله فيه و عمر قد بقى لايدرى ما يكتسب فيه من المهالك فلا يصبح الا خائفا و لا يصلحه الا الخوف.
ترجمه:

112 - امام صادق عليه السلام فرمود: مومن همواره بين دو ترس گرفتار است: يكى گناهى كه گذشته است و او نمى داند كه خداوند در مورد آن گناه با او چه مىكند و ديگرى عمرى كه مانده است و او نمى داند كه چه چيزى از مهالك را در آن كسب مىكند پس مومن صبح نمى كند مگر با حالت خوف و جز خوف نيز او را اصلاح نخواهد كرد.
 

Persia1

مدیر تالار زبان انگلیسی
مدیر تالار
حديث:

113 - عن ابى عبدالله عليه السلام فى قول الله عزوجل: (و لمن خاف مقام ربه جنتان) قال: من علم ان الله يراه و يسمع ما يقول و يعلم ما يعمله من خير او شر فيحجزه ذلك عن القبيح من الاعمال فذلك الذى خاف مقام ربه و نهى النفس عن الهوى.

ترجمه:

113 - در مورد قول خداى عزوجل «و براى آن كس كه از مقام و مرتبه الهى ترسان است دو بهشت خواهد بود» (61). امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه بداند خداوند او را مى بيند و سخن او را مى شنود و اعمال خير و شر او را مى داند اين آگاهى او را از ارتكاب اعمال زشت باز مى دارد پس وى همان كسى است كه از مقام پروردگارش ترسان است و نفس خود را از پيروى خواهش نفسانى از داشته است.
 
بالا