اجرا بزرگ‌ترين مسالهء مطرح نشده در مديريت امروز است و نبود آن بزرگ‌ترين مانع موفقيت و ...

محسن2115

عضو جدید
کاربر ممتاز
1. اجرا بزرگ‌ترين مسالهء مطرح نشده در مديريت امروز است و نبود آن بزرگ‌ترين مانع موفقيت و بيش‌تر ناكامي‌هايي است كه به اشتباه به گردن علل ديگر گذاشته مي‌شود.
 

comudf

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
سه بار از روش خوندم تا فهمیدم چی شد ( البته فکر کنم )
خیلی باحاله ;)
 

محسن2115

عضو جدید
کاربر ممتاز
كام-يو-دي اف عزيز ممنونم كه حداقل خوندي.
اما اين واقعيته.كه ما تو تمام كشور به هيچ عنوان مدير اجرايي نداريم.چون اكثر مديرامون بلافاصله بعد از اتمام درس وارد واحد هاي ستادي شدن وفقط يه سري قانون ياد گرفتند واز روي اون هي دستور ميدن.ولي تا وقتي ندوني كسي كه داره كار عملياتي ميكنه چه مشكلاتي داره نميتوني بهش دستور بدي.
تو ژاپن مدير اول بايد از تو قسمت شروع كنه كار كردن تا تمام راه وچاه كارو ياد بگيره تا وقتي مدير شد تصميمات درست بگيره.
 

Sogol1681

مدیر تالار روانشناسی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اي بابا تو مملكت ما مدرك ها هم قلابي چه برسه به تجربه ؟
بله و همين اصل هم خودش بزرگترين معظل مملكت ماست... الان دانشجو فقط دنبال يك مدرك هستش... اجرا كجا بود؟ تازه وقتي از تحصيل فارغ شد بايد يك سري آموزش ها بهشون بدين.. تمام مقاطع و رشته ها همينطوره.. (از دندان پزشكي و... گرفته تا.......................)اكثراً نمره مي خوان به هر قيمتي... مدرك مي خوان باز به هر قيمتي.. حالا اجراش هم مي مونه برا زماني كه شاغل شدن كه اونم به قول خودشون حل شده است...مهمتر اينه كه هيشكي سر جاي خودش نيست... :(:cool: شاد باشيد.:gol:
 

taravat_tree

عضو جدید
1. اجرا بزرگ‌ترين مسالهء مطرح نشده در مديريت امروز است و نبود آن بزرگ‌ترين مانع موفقيت و بيش‌تر ناكامي‌هايي است كه به اشتباه به گردن علل ديگر گذاشته مي‌شود.
راستش شخصا خیلی با این جمله موافق نیستم . نمونه ش هم همین جامعه ی ایران . در نظر بگیرید ، یک طرحی کشیده میشه و بودجه هم در اختیارش قرار میگیره و اون طرح اجرا هم میشه . منتها شکست میخوره . چرا ؟ به علت نبود برنامه ریزی استراتژیک یا حتی کوتاه مدت .
مشکل از نبود اجرا نیست . مشکل از نبود دید مدیریتیه . و تو این دید ، اجرا ، مرحله ی آخر رو شامل میشه .که البته تمام شکل ظاهری طرح هم در این مرحله خلاصه میشه . و مدیران سطحی نگر تنها با دیدن همین بخش ، به طور کلی نتیجه گیری میکنن .
 

خانومي

عضو فعال
کاربر ممتاز
اگه جمله شما رو با حرفاي طراوت مخلوط كنيم خيلي خوب ميشه.
بايد اول يه مديريت درست و حسابي با تصميم هاي درست و قاطع به وجود بياريم.
بعد به بهترين نحو اون تصميمات مدير رو به اجرا برسونيم.
اصلا اين دو تا جدا از هم نيستن و بدون همديگه معنا پيدا نميكنن. چرا كه بدون تصميمات مؤثر يك مدير اجراي مؤثر هم نخواهد بود و بدون اجراي دقيق، اون تصميمات حاصلي نخواهد داشت.
 

محسن2115

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش شخصا خیلی با این جمله موافق نیستم . نمونه ش هم همین جامعه ی ایران . در نظر بگیرید ، یک طرحی کشیده میشه و بودجه هم در اختیارش قرار میگیره و اون طرح اجرا هم میشه . منتها شکست میخوره . چرا ؟ به علت نبود برنامه ریزی استراتژیک یا حتی کوتاه مدت .
مشکل از نبود اجرا نیست . مشکل از نبود دید مدیریتیه . و تو این دید ، اجرا ، مرحله ی آخر رو شامل میشه .که البته تمام شکل ظاهری طرح هم در این مرحله خلاصه میشه . و مدیران سطحی نگر تنها با دیدن همین بخش ، به طور کلی نتیجه گیری میکنن .

اگه جمله شما رو با حرفاي طراوت مخلوط كنيم خيلي خوب ميشه.
بايد اول يه مديريت درست و حسابي با تصميم هاي درست و قاطع به وجود بياريم.
بعد به بهترين نحو اون تصميمات مدير رو به اجرا برسونيم.
اصلا اين دو تا جدا از هم نيستن و بدون همديگه معنا پيدا نميكنن. چرا كه بدون تصميمات مؤثر يك مدير اجراي مؤثر هم نخواهد بود و بدون اجراي دقيق، اون تصميمات حاصلي نخواهد داشت.
خانومي ممنونم از نظرت.اينمه درسته اين هردو تا بايد با هم مچ باشن تا بتونن يه كارو تمام و كمال به انجام برسونن.
رفتمو اومدم حالا ادامش با توجه به مطالب خانومي و طراوت.
اما من خودم فكر ميكنم كه اجرا در يك كار 95% اهميت داره.
شما تو ستاد بصورت تئوريك با موضوعات برخورد داريد وتمامي بررسيها وكارشناسي هاتون از روي مطالب خونده شده هست.اما در اجرا شما ميتونيد به تمامي نواقص ها و مشكلات واقف شويد.
طرح روي كاغذ فقط يه نوشتست.وقتي كه به مرحله ي اجرا ميرسه ميشه طرح.حالا شما تو اونجاست كه ميتوني ايرادات رو بفهمي اگه واقعا اجرايي باشي.چون مشكلات و موانع اونجاست كه خودشو نشون ميده و اونجاست كه تبحر در مديريت براي كسي كه واقعا مديره نمود پيدا ميكنه.
 

نازي_مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا محسن همه اين حرفهارو همه مي دونن ولي مشكل اينجاست كه تا وقتي همه مديران و دولتمردان اين مملكت به فكر خودشون هستن چطوري مي توني توقع داشته باشي مدير ي بياد سر كار كه تجربه داشته باشه يا به قولي سرش به تنش بيارزه يا از اين حرفها

اين خيلي مهم كه براي هر كار ي مدير ي انتخاب بشه كه بتونه حرفهاشو اجرا كنه يعني هم ايده هاي خوب داشته باشه هم از مخ زير دستاش استفاده بهينه بكنه و در نهايت همه رو اجرا كنه

ولي داشتن همچين مديري به نظر ميرسه به ضرر بعضي ها باشه كه مي خواهن ................
 

محسن2115

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا محسن همه اين حرفهارو همه مي دونن ولي مشكل اينجاست كه تا وقتي همه مديران و دولتمردان اين مملكت به فكر خودشون هستن چطوري مي توني توقع داشته باشي مدير ي بياد سر كار كه تجربه داشته باشه يا به قولي سرش به تنش بيارزه يا از اين حرفها

اين خيلي مهم كه براي هر كار ي مدير ي انتخاب بشه كه بتونه حرفهاشو اجرا كنه يعني هم ايده هاي خوب داشته باشه هم از مخ زير دستاش استفاده بهينه بكنه و در نهايت همه رو اجرا كنه

ولي داشتن همچين مديري به نظر ميرسه به ضرر بعضي ها باشه كه مي خواهن ................
نازي خانم ممنون.
اما اين مديرها دورشون بخوان ونخوان تمومه .و مطمئن باش به دوره به من وشما ميرسه.حالا منظورم از من وشما هم خود اصليمونه هم مثال نوعي بودنه.حالا خودمونم نه دوستان وآشنايان.بعدش خودمونيم كه بايد بدونيم يه زماني منتقد چي بوديم.
من نميگم مدير به فكر خودش نباشه.اما يادش هم باشه كه اساس حكومتش و رياستش روي دوش كي ها هست.
ما متاسفانه از مديريت مزاياشو ميخواهيم و عدم پاسخگويي شو.
بعدشم چون تفاوت مدير با زير دستش بسيار بسيار زياد هست.بخاطر همين هر كسي اين فكرو (مدير شدن)برا خودش پرورش ميده.اون لحظه ي پيشنهاد فكر امال و ارزوهاي خودشه نه خدمت.
به نظر من تو كاركردن اينقدر ميشه خورد وچپاول كرد كه تو نخوردن نيست.
كار بكن بودجه بگير سرت شلوغه بخور.
پس بازم ميبيني اجرا از همه جا بهتره.اينا مدير نيستن.
از پاسختم ممنونم.
 

taravat_tree

عضو جدید
خوب ! من می خوام نظر خودمو تعدیل کنم !
امروز تو کلاس بازاریابی مطلبی رو یاد گرفتم ! ( خوشم میاد من هی تو این کلاسا چیز یاد میگیرم !!!!!!! ) ما در این کلاس آموختیم که نباید هیچ مرحله ای رو ارجح بدونیم . بلکه تمامی مراحل یک کار ، از ب بسم الله تا پایان کار ، تشکیل دهنده ی موفقیت اون کار هستن .
به نظر من نباید گفت کدوم مرحله مهم تره . چون همشون مهمن . اگر برنامه ریزی نباشه ، کار لنگه و اگر اجرا هم نباشه ، طرح رو هواست .
 

محسن2115

عضو جدید
کاربر ممتاز
طراوت جان درسته.
تمام مراحل مهمه.
اما يه مرحله هست كه اهميتش از بقيه بيشتره.و به نظر من اجرا از بقيه مهمتره.
 

نازي_مو

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش حالا اومديم يكي اومد افكارشو اجرا كنه اينقدر قوانين هست كه نمي زاره تكون بخوره هر قانوني براي خودش 100 تا تبصره هم داره حالا بيا درستش كن يا اينكه زير دستيها اينقدر كارشكني مي كنن كه خودت بيخيال ميشي يا ....................

حالا اگه از همه اين حرفها بگزريم و فكر كنيم كه تو كشور ايران نيستيم و تو كشور ايراني ديگر هستيم

به نظر من يه مدير براي اينكه افكارشو بتونه اجرا كنه نياز به يه تيم قوي داره البته نه صرفا از نظر علمي و فني بلكه تيمي كه جنبه كار گروهي رو داشته باشه يا اينكه درك كنه يه نفر براي همه و همه براي يه نفر كه من فكر مي كنم يكي ديگه از مشكلات مملكت ما همين عدم توانايي كار كردن در گروه كه بايد از دوران كودكي اموخته باشيم
 

محسن2115

عضو جدید
کاربر ممتاز
نازي خانم.ممنون.از اينكه ميايييد و سر ميزنيد.
بله كارشكني كه زياده.چون ما تو كارامون اعمال سليقه ميكنيم.خونه دعوامون ميشه مياريم اداره وبرعكس.و موقعي كه تو اداره سر ارباب رجوع خالي ميكنيم از بي كفايتي مديرمونه.اما همش نه.خودمونم مقصريم.
مدير تيمشو خودش انتخاب ميكنه.من نميام به مدير بگم منو بعنوان كارشناست استفاده كن.حالا مديريت هاي ما هم همه اتوبوسي.
من ميام يه اتوبوس با خودم ميارم.حالا كار بلد هستن يا نه.به من چه.منو اين عده به اميال و خواسته هام ميرسونن برام بسه.بس.
ما تو ايران مدير نداريم.دستور بده داريم.مدير نداريم.
مدير:
م:مسئوليت پذير
د:دقيق
ي:يك دل ويك رنگ
ر:راهبر
 

taravat_tree

عضو جدید
ببینید . تمام حرفهای شما درسته . منتها شما دارید زیادی رو یه جنبه از کار مدیریت پافشاری میکنید . و این اصلا برای یک مدیر چیز خوبی نیست . چون از جنبه های دیگه ی کار غافل میشه .
حالا غافل شدن ، هیچ . این پافشاری باعث میشه مدیر ، تنگ نظر بشه . بهتر نیست شما این مدل منطق رو کنار بذارید و یک نگاه فازی به مسئله داشته باشید ؟
 

احسان اسدی

عضو جدید
زمانی اجرا امکان پذیر هست که یک فرهنگ مناسب در سازمان و کشور بوجود بیاید
در بسیار ی از نقاط کشور فرهنگ اجتماعی به گونه ای است که امکان سرمایه گذاری نیست
واگر هم انجام شود بسیار سخت امکان اداره آن هست
و همچنین در خود تهران هم می بینیم که کارمندان نسبت به انجام صحیح و مناسب کارهای خود تفره می روند
من مدتها پیش یک فیلم را دیدم که مردم آلمان پس از جنگ جهانی دوم وضعیت اسف باری داشه اند
اما امروز این کشور چیست اگر این کشور قدرت اقتصادی اول اروپا هست به دلیل این هست که بهای آن را پرداخته
مشگل ما در این کشور این است که نمی خواهیم با سختی چیزی را بدست بیاوریم و راحت طلب هستیم
بزرگی می گفت بهشت را به بها می دهند نه به بهانه
ما تا فرهنگ صحیح سازمانی و اجتماعی نداشته باشیم نمی توانیم راه به جایی ببریم حتی اگر بهترین مدیرهای اجرایی را داشته باشیم
و دوم آنکه در مملکتی که ثباط اقتصادی نباشد اجرا همواره با ریسک همراه است.
 
بالا