اثرات منفی سدها

alireza_ab

عضو جدید
آیا سدها اثرات منفی هم دارند؟ نه تنها تالاب‌ها و درياچه‌ها (مثلاً درياچه‌ی اروميه) با سدسازی بر روی رودخانه‌های ورودی، شورتر می‌شوند و رو به زوال می‌روند، بلكه حتی گاه درياها نيز دچار مشكل می‌شوند: كم شدن آب شيرين ورودی به خليج فارس ـ در كنار ديگر عوامل ـ سبب شورتر و آلوده‌تر شدن آب اين دريا و در نتيجه، كم شدن جمعيت ماهيان و آسيب‌ديدن زندگی مردمی كه وابسته به صيد هستند، شده است. سدها از نظر طول عمر مفيد و پايداری در بهره‌سانی به جوامع انسانی، در قياس با روش‌های ديگر بهره‌برداری از آب، فايده‌ی كم‌تری دارند. استفاده از آب در امتداد رودخانه‌ها، و در پايين‌ترين بخش‌های آن (مصب‌ها، تالاب‌ها، خورها) يا پخش سيلاب‌ها در دشت و هدايت اين آب‌ها به سفره‌های زيرزمينی (آب‌خوان داری‌) كه شيوه‌های ديرينه‌ی بهره‌برداری از آب شيرين هستند، در كنار ارتقای روش‌های آبياری و صرفه‌جويی، می‌تواند شكل پايدارتری را از زيست هماهنگ با محيط براي انسان رقم زند.
عمر مفيد سدها معمولاً زير صد سال است، اما رودها، تالاب‌ها و سفره‌های زيرزمينی، عمر هزاران ساله دارند. در ايران كه فرسايش خاك، به دليل نابودی پوشش گياهی مرتعی و جنگلی، بسيار بالا است، عمر مفيد سدها به دليل انباشته شدن رسوب، حتی كم‌تر از آن چيزی است كه سازندگان آنها پيش‌بينی كرده‌اند. مثلاً برای سد سفيدرود، يك عمر هشتاد ساله با ظرفيت 8/1 ميليارد مترمكعب پيش‌بينی شده بود، اما پس از چهل سال، حدود 600 ميليون مترمكعب از حجم آن/يعنی به اندازه‌ی سه برابر حجم سد اميركبير) انباشته از گل و لای شده است. مقام‌های رسمی مسئول در بخش كشاورزی و آبياری كشور (در برآوردی كه خوش‌بينانه به نظر می‌رسد) می‌گويند كه سالانه در حدود يك درصد از حجم مخازن سدها با رسوب پر می‌شود. با اين حساب، با در نظر داشتن تعداد سدهای كشور، می‌توان گفت كه فقط با جلوگيری از فرسايش خاك و احيای جنگل‌ها و مراتع كشور، درواقع هر سال به اندازه‌ی يك يا دو سد به ذخيره‌ی آبی خود كمك خواهيم كرد. تازه، اين به جز كمكی است كه پوشش گياهی، به جذب اب در خاك و افزايش رطوبت محيط، می‌كند. سدها، مشكلات ديگري هم می‌سازند: به گفته‌ي مديركل امور عشايری خوزستان، آب‌گيري سد كارون 3 درياچه‌اي به طول 60 كيلومتر به وجود آورده كه نتيجه‌ی آن زير آب رفتن هزاران هكتار اراضی كشاورزی، مراتع و خانه‌های مردم بوده است، و در طراحی اين سد هيچ فكری برای مالكان عرفی منطقه نشده است (ميراث خبر 12/5/84). با از ميان رفتن مراتع و جنگل‌هايی كه به زير آب می‌روند، فشار بهره‌برداران اين نواحی، به نقاط ديگر منتقل می‌شود، يا دام‌داران و كشاورزان اين مناطق، به حاشيه‌نشين شهرها بدل می‌شوند. در ايران، تا يكی دو سال اخير، در برنامه‌های سدسازی هيچ توجهی به ميراث فرهنگی و محوطه‌های تاريخی كه به زير آب می‌روند، نشده است. با آب‌گيری سد كارون 3 بسياری از آثار باستانی ايذه، از جمله كاروانسرای 700 ساله‌ی خار سياه دون (و بی‌شمار آثار ناشناخته و كم شناخته شده‌ي ديگر) به زير آب رفتند. در پروژه‌ی سد سيوند هم آثار بسياری می‌رفت كه به كلی نابود شود، اما توجه سازمان‌های غيردولتی و مطبوعات به موضوع (با توجه به نزديك بودن محل پروژه به آثار بی‌نظير تخت جمشيد و پاسارگاد) توانسته آب‌گيری سد را به تاخير اندازد تا شايد گروه‌های پژوهشی بتوانند بخشی از ميراث منطقه را نجات دهند. اما در ده‌ها برنامه‌ی سدسازی ديگر هيچ برنامه‌ی شناسايی آثار تاريخی و عمليات نجات‌بخشی ميراث فرهنگی انجام نشده است. در آذربايجان، در جريان عمليات ساخت سد سهند پل ايلخانی گوچينلو تخريب شده و 9 محوطه‌ی باستانی در خطر غرق شدن است، در خوزستان، سد رامهرمز باعث نابودی سد باستانی جره خواهد شد؛ در فارس، سد ملاصدرا محوطه‌های باستانی مطالعه نشده‌ای را به زير آب برده يا خواهد برد (روزنامه‌ی ايران 27/12/84).
از عوارض ديگر سدسازی، تخريب گسترده‌ای دامنه‌های كوهستانی در جريان خاك‌برداری و جاده‌سازی و احداث تاسيسات ديگر است. نمونه‌ي كوچك اما بارز در اين زمينه، پروژه‌ی سد و نيروگاه سياه‌بيشه در جاده‌ی چالوس است. در اين پروژه، در چند كيلومتر از امتداد جاده، می‌توان شيب‌های سابقاً جنگلی و مرتعی را ديد كه به كلی مخروبه و مبدل به دامنه‌های پوشيده از خاك سست و بی‌گياه شده است. سدها، مسير مهاجرت پاره‌اي از ماهيان را كه براي تخم‌ريزي از دريا به رودخانه می‌آيند، مي‌بندند و به اين ترتيب نسل آنها را رو به انقراض می‌برند. همچنين، اكوسيستم پايين دست سد به علت كم شدن يا قطع جريان آب، ونيز به دليل باز كردن گاه به گاه دريچه‌های زيرين سد (براي رسوب‌زدايی) به شدت آسيب می‌بيند. خلاصه آن كه برنامه‌های سدسازی، از فعاليت‌هايی‌هستند كه محيط زيست را به شدت تحت تاثير قرار می‌دهند. مطالعه‌ی بوم‌شناختی همه جانبه، در نظر گرفتن منافع بهره‌برادران سنتی مسير رودخانه، توجه به منافع اقتصادی درازمدت به جای پاسخ دادن به نيازهای فوری يك منطقه، نظرخواهی از سازمان‌های زيست محيطی پيش از شروع پروژه، و باز گذاردن راه دسترسی به اسناد ارزيابی زيست محيطی طرح برای سازمان‌های غيردولتی، می‌تواند اثرات منفی سدسازی را به حداقل برساند.
 

MehrAn.ButterFly

عضو جدید
با توجه به اونکه کلا مهندسین اب زدن تو گاراژ
فکر کردم برم از تو تایپیک های قدیمی چنتاییشون رو بیارم بالا شاید یه تکونی به خودتون بدین
اما در مورد خودم شرمنده من مطلبه خیلی جذابی براتون ندارم
حالا شما جور مارو بکشید شاید تالار فعال بشه
 

MehrAn.ButterFly

عضو جدید
اما در مورد این بحث
من قبلا موضعمو در مورد محیص کردم وکاملا با ایجاد سد های بزرگ مخالفم چون جدا باعث ایجاد شرایط اب و هوایی جدید در یک منطقه میشه
پس نباید به هر قیمتی سد بزنیم
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
اما در مورد این بحث
من قبلا موضعمو در مورد محیص کردم وکاملا با ایجاد سد های بزرگ مخالفم چون جدا باعث ایجاد شرایط اب و هوایی جدید در یک منطقه میشه
پس نباید به هر قیمتی سد بزنیم

در مورد این شرایط آب و هوایی جدید توضیح میدی دلبندم؟
 

MehrAn.ButterFly

عضو جدید
منظور من از شرایط اب و هوایی جدید رو با یه مثال برات میگم
شما یه منطقه کوهستانی رو در نظر داشته باش که یه رودخانه درش وجود داره که با وجود اون هیچ گونه هوای شرجی در منطقه وجود نداره و هوا تو فصول سرد سرده و بلعکس
حالا با زدن سد در این منطقه چنتا تغییر تو اب و هوا رو برات میگم:
شرجی شدن ابو هوای منطقه تو فصول گرم به دلیل وجود دریاچه پشت سد
گرم شدن هوا تو فصول سرد به دلیل وجود اب (همون ظرفیت گرمایی اب) و عدم بارش برف(به جاش بارون میباره)
تغییر اکوسیستم منطقه(چون از حالت طبیعی خارج میشه
اگه توجه کرده باشی مدام همه جا هشدار از گرم شدن دمای کره زمین میدن
یکی از عوامل تشدید کننده گرما وجود همین سدهاست
امیدوارم توضیحاتم مفید بوده باشه
 

MehrAn.ButterFly

عضو جدید
در حال حاضر یکی از بیشترین اسیبهای قابل مشاهده در کشورمون رو میشه به سدهای روی رودخانه کارون نسبت داد
کافیه به مقدار اب کارون توجه کنید
قبلا کارون رودی بود که میشد توش کشتیرانی کرد البته از نوع خیلی بزرگش نه ولی حالا...
 

Irrigation eng

عضو جدید
خيلي ممنون مهران عزيز ، واقعا به نكتهاي اشاره كردي كه شايد كمتر كسي اونو در نظر ميگرفت.

حالا ما كوچيكترا ميخوايم از شما بزرگتر ياد بگيريم ، ميشه يه روشي رو به عنوان مثال براي جبران كمبود آب اون اراضي پيشنهاد كني؟ با توجه به انفجار جمعيت و ناگذير بودن از قابل استفاده كردن مناطقي كه ممكنه قبلا استفاده از اون ممكن نبود. مثلا تئو همون منطقه ي كوهستاني كه عرض كرديد.
 

ZeinabA

عضو جدید
یکی از مسائلی که در سدسازی باید بررسی بشه همین اثرات زیست محیطی است که باید پیش بینی بشه چه تغییرات آب و هوایی نه تنها در منطقه احداث سد که حتی در بالادست و پایین دست سد اتفاق می افته.
من یک نمونه عملی سراغ دارم. اما بگذارید ببینم میشه شرایط دقیقش رو از توی اینترنت پیدا کرد تا براتون بگذارم و ببینید. چون واقعا جالبه.
 

MehrAn.ButterFly

عضو جدید
ممنون خانم دکتر مطمئنا شما در این زمینه اطلاعات مفیدتری دارید
ولی در هر صورت من با همین چیکه عقل ناقصم چنتایی پیشنهاد تقریبا بدرد نخور دارم
البته اگه اسمشو راهکار بشه گذاشت
کلا من نمیخوام مخالف کامل سد سازی بشم ولی تا حد امکان بشه از ساختش پرهیز کرد مثلا تو چند سال اخیر به شدت فعالیت سدسازی در کشور ما افزایش پیدا کرده که دلیل اصلی اون در مناطق مرزی که خودم شاهدش هستم جلوگیری از خروج ابهای بینالمللیه چون فقط یه مهلت نسبتا کوتاه فرصت داشتن
در ضمن در خیلی از مناطق برای ساختن سدها مسیر اصلی رودخانه رو عوض میکنن که همین از اساسی ترین مشکلات سدسازی هستش که باید جدا از این مسئله صرفنظر بشه
در خیلی موارد میشه آب یه منطقه رو با یه سد با ارتفاع دیواره کوتاه (آب بند ) تامین کرد که بدون توجه به این مسئله فقط به فکر رسیدن به رکورد سدسازی جهانی هستن(البته این مورد مختص به کشورمونه)
و چند مورد دیگه که انشالله در یه فرصت دیگه خدمتتون عرض میکنم
 

MehrAn.ButterFly

عضو جدید
ميشه يه روشي رو به عنوان مثال براي جبران كمبود آب اون اراضي پيشنهاد كني؟ با توجه به انفجار جمعيت و ناگذير بودن از قابل استفاده كردن مناطقي كه ممكنه قبلا استفاده از اون ممكن نبود. مثلا تئو همون منطقه ي كوهستاني كه عرض كرديد.

مهندس جان من اینجا در حال یاد گرفتن هستم از بزرگانی چون خانم دکتر و بقیه دوستان
در ضمن تمامه کشاورزی در اب خلاصه نمیشه و شرایط دیگه ای هم دخیله در همین کشور عزیزمون اصلی ترین موضوع پایین بودن میزان بهره وریه که مارو با مشکلات زیادی روبه رو کرده که به طور مثال استفاده نکردن از نژادهای اصلاح شده گیاهی و همینطور عدم فرهنگ استفاده از مهندسین ترویج در روستاهاو در میان روستاییان عزیز و چند دلیل دیگه که جای بیان اون اینجا وقته زیادی میخواد
ولی در رابطه با بحث اصلی خودمون در حد یه پیشنهاد میشه از اب بندهای پیاپی استفاده کرد که حتی میشه از اونا تامین انرژیی نیز کرد نه استفاده از سدهای بزرگ با ارتفاع تاج بالا که باعث ایجاد دریاچه هایه بزرگ و مشکلات پس از اون بشه البته این فقط یه پیشنهاد از طرف یه دانشجویه کم تجربست
 

Similar threads

بالا