اتاق مطالعه تاپیک مهدیه ..... احترام به والدین

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
احسان به پدر و مادر امرى است که عقل و شرع بر ضرورت آن تصریح نموده است.

از نظر عقل شکر منعم یعنى قدردانى و تشکر از کسى که نعمتى به انسان رسانده، لازم است. با توجه به این که پدر و مادر سمبل نیکى و احسان به فرزند هستند و از جان و مال خود براى پرورش او مایه گذارده‏اند، سزاوارترین انسان‏ها براى احترام و قدردانى‏اند و بهترین احترام و قدرشناسى، محبت و اطاعت از آن‏ها است.

خداوند مهربان در قرآن مجید می فرماید: وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ (اسراء: 24) از روی محبت و مهربانی، بال فروتنی را برای پدرو مادرت فرود آور.

و بارها در آیات مختلف احسان به والدین را همردیف با توحید از اصول دین مطرح ساخته است ، مثلا در آیه 36 سوره نساء می فرماید: «واعبدوالله ولا تشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا؛ و خدا را بپرستید، و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید»
علامه طباطبایى در تفسیر آیه می گوید: «معلوم مى‏شود مسئله احسان به پدر و مادر بعد از مسئله توحید، واجب‏ترین واجبات است، هم چنان که مسئله عقوق (نفرین) بعد از شرک ورزیدن به خدا از بزرگ‏ترین گناهان کبیره است، به همین جهت این مسئله را بعد از توحید و قبل از سایر احکام اسم برده، نه تنها در این آیات چنین کرده، بلکه در موارد متعددى از کلام خود همین ترتیب را به کار بسته است». (
3-سوره اسراء، آیه 23)






لذا در این هفته بر آن شدیم تا احسان والدین را مورد مطالعه دقیق قرار دهیم تا از این طریق با عهدی که پایان هفته با امام مان می بندیم و عمل به آن ، اخلاق مان را مهدوی کنیم
منتظر حضور گرم دوستان در این بحث هستیم
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟

گر چه عواطف انسانى و مسأله حق شناسى، به تنهائى براى رعایت احترام در برابر والدین کافى است، ولى از آنجا که اسلام، حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد، و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در این گونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند در مورد احترام والدین آن قدر تأکید کرده است که: در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم:



الف ـ در چهار سوره از قرآن مجید، نیکى به والدین، بلافاصله بعد از مسأله توحید قرار گرفته، این هم ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که: اسلام تا چه حدّ براى پدر و مادر احترام قائل است. در سوره «بقره» آیه 83 مى خوانیم: «لاتَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً».و در سوره «نساء» آیه 36: «وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً».و در سوره «انعام» آیه 151 مى فرماید: «أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً».و در سوره «اسراء» آیه 23 نیز، این دو را قرین با هم مى بینیم: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً».


ب ـ اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم قرآن و هم روایات صریحاً توصیه مى کنند: حتى اگر پدر و مادر کافر باشند رعایت احترامشان لازم است. در سوره «لقمان» آیه 15 مى خوانیم: وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً: «اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به نیکى با آنها معاشرت نما»!


ج ـ شکرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر نعمت هاى خدا قرار داده شده، چنان که مى خوانیم: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ».(سوره بقره آیه 183) با این که: نعمت خدا بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران مى باشد.


د ـ قرآن، حتى کمترین بى احترامى را در برابر پدر و مادر اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِما: «اگر چیزى کمتر از اف وجود داشت خدا از آن نهى مى کرد (اف همانطور که گفتیم کمترین اظهار ناراحتى است) و این حداقل مخالفت و بى احترامى نسبت به پدر و مادر است، و از این جمله، نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر کردن مى باشد».


هـ ـ با این که جهاد، یکى از مهمترین برنامه هاى اسلامى است، مادام که جنبه وجوب عینى پیدا نکند، یعنى داوطلب به قدر کافى باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است، و اگر موجب ناراحتى آنها شود، جایز نیست. در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: مردى نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمده عرض کرد: من جوان با نشاط و ورزیده اى هستم و جهاد را دوست دارم ولى مادرى دارم که از این موضوع ناراحت مى شود، پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: ارْجِعْ فَکُنْ مَعَ والِدَتِکَ فَوَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لاَ ُنْسُهَا بِکَ لَیْلَةً خَیْرٌ مِنْ جِهاد فِی سَبِیلِ اللّهِ سَنَةً: «برگرد و با مادر خویش باش، قسم به آن خدائى که مرا به حق مبعوث ساخته است، یک شب، مادر، با تو مأنوس گردد از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است»!ولى، البته هنگامى که جهاد، جنبه وجوب عینى پیدا کند، کشور اسلامى در خطر قرار گیرد و حضور همگان لازم شود، هیچ عذرى پذیرفته نیست، حتى نارضائى پدر و مادر. در مورد سایر واجبات کفائى و همچنین مستحبات، مسأله همان گونه است که در مورد جهاد گفته شد.

و ـ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: إِیّاکُمْ وَ عُقُوقَ الْوالِدَیْنِ فَإِنَّ رِیحَ الْجَنَّةِ تُوجَدُ مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عام وَ لا یَجِدُها عاقٌّ: «بترسید از این که: عاق پدر و مادر و مغضوب آنها شوید، زیرا بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد، ولى هیچ گاه به کسانى که مورد خشم پدر و مادر هستند، نخواهد رسید». این تعبیر اشاره لطیفى به این موضوع است که: چنین اشخاصى نه تنها در بهشت گام نمى گذارند، بلکه، در فاصله بسیار زیادى از آن قرار دارند، و حتى نمى توانند به آن نزدیک شوند. «سید قطب» در تفسیر «فى ظلال» حدیثى به این مضمون از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که: مردى مشغول طواف، مادرش را بر دوش گرفته طواف مى داد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در همان حال مشاهده کرد، عرض کرد: آیا حق مادرم را با این کار انجام دادم، فرمود: نه حتى جبران یکى از ناله هاى او را (به هنگام وضع حمل) نمى کند»!در پایان این بحث، ذکر این نکته را لازم مى دانیم: گاه مى شود پدر و مادر پیشنهادهاى غیر منطقى و یا خلاف شرع، به انسان مى کنند، بدیهى است اطاعت آنها در هیچ یک از این موارد لازم نیست، ولى با این حال، باید با برخورد منطقى و انجام وظیفه امر به معروف در بهترین صورتش، با این گونه پیشنهادها برخورد کرد.


منبع
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
شرایط احسان به والدین


- احسان به والدین بدون واسطه

«و بالوالدین إحساناً»
کلمه‏ی «إحسان» هر گاه با کلمه‏ی «إلی» ذکر شود، مفهوم آن نیکی کردن است، هر چند به طور غیر مستقیم و بالواسطه باشد؛ اما زمانی که با کلمه‏ی «باء» ذکر شود، معنای آن نیکی کردن به طور مستقیم و بی‏واسطه است. بنا بر این، آیه‏ی شریفه تأکید می‏کند که موضوع نیکی به پدر و مادر را باید به گونه‏ای اهمیت داد که شخصاً و بدون واسطه انجام گیرد.

-نهایت احترام به والدین
«و قضی ربّک ألاّ تعبدوا إلاّ إیّاه و بالوالدین إحساناً إمّا یبلغنّ عندک الکبر أحدهما أو کلاهما فلا تقل لهما أفّ و لا تنهرهما و قل لهما قولاً کریماً و اخفض لهما جناح الذّل من الرّحمة و قل ربّ ارحمهما کما ربّیانی صغیراً»
در این دو آیه خداوند متعال لزوم نهایت احترام و تکریم از والدین را در قالب چهار امر و دو نهی یادآور شده است:
1 - لزوم احسان به والدین؛ «و بالوالدین إحساناً».
2 - نگفتن کمترین سخن اهانت آمیز به آن‏ها (أفّ) به هنگام دوران پیری؛ «اما یبلغنّ عندک الکبر أحدهما أو کلاهما فلا تقل لهما أفّ».
3 - بر سر آن‏ها فریاد نزدن؛ «و لا تنهرهما».
4 - با آن‏ها کریمانه و بزرگوارانه سخن گفتن؛ «و قل لهما قولاً کریماً».
5 - نهایت فروتنی در برابر آن‏ها؛ «و اخفض لهما جناح الذّل من الرّحمة».
6 - طلب رحمت برای آن‏ها؛ «و قل ربّ ارحمهما کما ربّیانی صغیراً».
7 - جالب این که قرآن کریم به هنگام لزوم تواضع برای مؤمنین به پیامبر اکرم ‏صلی الله علیه وآله می‏فرماید: «و اخفض جناحک للمؤمنین»، اما به هنگام تواضع برای والدین خفض جناح و تواضع را مقید به کلمه‏ی «ذلّ» می‏کند و می‏فرماید: برای والدین ذلیلانه خفض جناح کنید.

-لزوم شکر منعم و نیکی به والدین
یکی از وظایف انسان، شکر منعم است و منعم حقیقی خداوند متعال است که باید او را عبادت کرد؛ «ألاّ تعبدوا إلاّ أیّاه». سرّ این که احسان به والدین را بعد از عبادت خداوند ذکر کرده، آن است که بفهماند پدر و مادر نیز به انسان احسان کرده‏اند، و شکر آن‏ها نیز لازم است؛ «و بالوالدین إحساناً». زیرا در حدیث است که اگر انسان شکر مخلوق را نکند، شکر خدا را نیز انجام نداده است؛ «من لم یشکر النّاس لم یشکر اللّه»، و هیچ کس بعد از خداوند متعال که همه‏ی نعمت‏ها از اوست، برای انسان مانند والدین خدمت نکرده است. از این رو شکر آن‏ها، و نیز احسان به آن‏ها لازم است؛ «و بالوالدین إحساناً».

-لزوم تکریم والدین
«امّا یبلغنّ عندک الکبر أحدهما أو کلاهما فلا تقل لهما أفّ ...»
این آیه‏ی شریفه در باره‏ی لزوم احترام و تکریم و عدم اهانت نسبت به والدین است و علت اختصاص این حکم به دوران پیری آن‏ها، بدین جهت است که پدر و مادر در آن دوران، سخت‏ترین حالات را دارند و به کمک فرزندان خود نیازمندترند. زیرا از بسیاری از واجبات خود ناتوانند و همین معنا یکی از آرزوهای والدین است که سال‏ها از فرزندان خود آن را انتظار می‏کشند.
آری! زمانی که پرستاری فرزند را می‏کردند و مشقات آن‏ها را تحمل می‏کردند و تربیت آن‏ها را به دوش می‏کشیدند، در همه‏ی این زمان‏ها، فرزند از تأمین واجبات خود عاجز بود. آن‏ها با این آرزو تأمین می‏کردند که در روزگار پیری از دستگیری فرزند خود بهره‏مند شوند. بنا بر این، آیه‏ی شریفه نمی‏خواهد حکم را مخصوص دوران پیری والدین کند، بلکه می‏خواهد وجوب احترام را بیان کند، حال چه در هنگام احتیاجشان به فرزند و چه در هر حال دیگر.
فخر رازی می‏گوید: پدر و مادر در دوران پیری یا در منزل فرزند به سر می‏برند یا در منزل خودشان یا در منزل دیگری. از کلمه‏ی «عندک» استفاده می‏شود که انسان در صورتی احترام آن‏ها را رعایت کرده که پدر و مادر در نزد فرزند به سر ببرند، نه این که در منزل خودشان یا در منزل دیگری. خلاصه این که اگر والدین نزد فرزند نباشند و آنگاه انسان احترام آن‏ها را حفظ کند، که خیلی اهمیت ندارد.


-عظمت حق مادر
«و وصّینا الإنسان بوالدیه إحساناً حملته أمّه کرهاً و وضعته کرهاً»
این آیه دلالت دارد بر این که حق مادر بزرگتر از حق پدر بر انسان است. زیرا در آغاز مسئله‏ی احسان به پدر و مادر را بیان کرد، سپس مادر را جداگانه ذکر کرد که فرزند را با مشقت و رنج حمل و وضع می‏کند؛ «حملته أمّه کرهاً و وضعته کرهاً»، و این دلالت بر عظمت حق مادر می‏کند.

-نهی از بی احترامی به والدین
قرآن کریم کمترین بی‏احترامی را در باره‏ی والدین اجازه نداده است. امام صادق‏علیه السلام می‏فرماید: اگر چیزی کمتر از «أف» وجود داشت، خدا از آن نهی می‏کرد. (أف کمترین اظهار ناراحتی است) و این حدّاقل مخالفت و بی‏احترامی به پدر و مادر است و منظور از این جمله، نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر کردن است؛ «لو علم اللّه شیئاً هو أدنی من أفّ لَنهی عنه و هو من أدنی العقوق و من العقوق أن ینظر الرّجل إلی والدیه فیحّد النظر إلیهما».

-رفتار پسندیده با والدین مشرک در دنیا
«و إن جاهداک علی أن تشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما و صاحبهما فی الدّنیا معروفاً و اتّبع سبیل من أناب إلیّ»
هر گاه پدر و مادر تلاش کردند که موجودی را برای من شریک قرار دهی که از آن علم و آگاهی نداری (بلکه می‏دانی باطل است)، از آن‏ها اطاعت نکن؛ یعنی هرگز نباید رابطه‏ی انسان و پدر و مادرش مقدم بر رابطه‏ی او با خدا باشد و هرگز نباید عواطف فرزندی حاکم بر عقیده و دین گردد.
«و صاحبهما فی الدّنیا معروفاً»؛ یعنی بر انسان لازم است که در امور دنیوی، نه در احکام شرعی که راه خدا است، با پدر و مادر خود به طور پسندیده و متعارف مصاحبت کند و زحمت و رنج چند روزه‏ی دنیا را تحمل کند؛ به خلاف مسئله‏ی دین و مکتب که نباید برای خوش‏آیند پدر و مادر از آن چشم پوشید. چون دین با سعادت ابدی انسان سر و کار دارد.

منبع
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
حق والدین بر فرزند


21- حق مادر .
فحق امك أن تعلم أنها حملتك حيث لا يحمل احد احدا ؛ و أطعمتك من ثمرة قلبها مـا لا يطعم احد احدا؛ وأنها وقتك بسمعها و بصرها و يدها و رجلها وشعرها و بشرها وجميع جوارحها مستبشرة بذلك؛ فرحة؛ موبلة؛ محتملة لما فيه مكروهها وألمها و ثقلها وغمها؛حتى دفعتها عنـك يدالقـدرة وأخرجتـك الى الارض فرضيت أن تشبع و تجوع هى وتكسوك وتعرى وترويك وتظمأ وتظلك وتضحى وتنعمك ببؤسها وتلذذك بالنوم بأرقها وكان بطنها لك وعاءاً وحجرها لك حواءاً وثديها لك ثقاءاً ونفسها لك وقاءاً؛ تباشر حرالدنيا وبردها لك و دونك ؛ فتشكرها على قدر ذلك ولاتقدر عليه الا بعون الله و توفيقه .
ترجمه : اما حق مادر برتو آنست كه بداني او حمل كرده است ترا نه ماه طوريكه هيچ كس حاضر نيست اين چنين ديگري را حمل كند و به تو شيره جانش را خورانده است قسمي كه هيچ كس ديگر حاضر نيست اينكار را انجام دهد و با تمام وجود ؛ با گوشش چشمش ؛ دستش ؛ پايش ؛ مويش ؛ پوست بدنش و جميع اعضا و جوارحش ترا حمايت و مواظبت نموده است و اينكار را از روي شوق و عشق انجام داده و رنج و درد و غم و گرفتاري دوران بارداري را به خاطر تو تحمل نموده است ؛ تا وقتي كه خـداي متعال ترا از عالم رحم به عالم خارج انتقال داد .
پس اين مادر بود كه حاضر بود گرسنه بماند و توسير باشي ؛برهنه بماند و تو لباس داشته باشي ؛ تشنه بماند و تو سيراب باشي ؛ در آفتاب بنشيند تا تو در سايه او آرام استراحت كني ؛ ناراحتي را تحمل كند تا تو در نعمت و آسايش به زندگي ادامـه داده و رشد نمائي و در اثر نوازش او به خواب راحت و استراحت لذيذ دست يابي .
شكم او خانهء تو و آغوش او گهواره تو و سينه او سيراب كننده تو و خود او حافظ و نگهدارنده تو بود ؛ سردي و گرمي دنيا را تحمل ميكرد؛ تا تو در آسايش و ناز و نعمت زندگي كني .
پس شكر گزار مادر باش به اندازهء كه براي تو زحمت كشيده است؛ و نمي تواني از او قدر داني نمائي مگر به عنايت و توفيق خداوند متعال .

22- حق پدر .
وأما حق أبيك فتعلـم أنـه أصلك و أنـك فرعـه و أنـك لولاه لم تكـن ؛ فمهما رأيت فى نفسك مما يعجبك؛ فاعلم أن أباك أصل النعمة عليك فيه واحمدلله و اشكره على قـدر ذلك ولا قوة الا بالله .
ترجمه : اما حق پدرت بر تو آنست كه بداني او اصل و ريشه تست؛ و تو فرع و شاخه او هستي؛ و اگر او نبود تو نبودي ؛ پس هر وقت در خودت چيزي مي بيني كه موجـب پيدا شدن غرور در تو مي گردد ؛ متوجه باش كه پدرت اصل و اساس آن نعمت است و خداوند را به خاطر اين نعمت بزرگ ستايش كن و از او تشكر كن به اندازهء نعمتي كـه به تو ارزاني نموده است و قوتي نيست مگر به قوت خداوند متعال .


رساله حقوق امام سجاد ع
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
پدر و مادر مثل خالق ادم می مونند البته نه به معنی خلق و بدا
یک مرتبه پایین تر از خالق بعبارتی در طول خالق هستند
.
در همه حالت باید پدر و مادر رو روی سر گزاشت جز شرک برای خدا
.
ولی حیف که ما قدر نمی دونیم
حیف
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار دنیوی احسان به والدین....

آثار دنیوی احسان به والدین....

آثار دنیوی احسان به والدین....

۱) دوری از عصیان گری و شقاوت
از جمله آثاری که قرآن کریم به آن تصریح نموده، این است که نیکی به والدین صفت جبار و عصیانگری را از انسان دور می کند و همچنین دچار شقاوت نمی گردد.
قرآن کریم می فرماید:
یَا یَحْیَی خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَآتَیْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِیّاً * وَ حَنَاناً مِّن لَّدُنَّا وَزَکَاةً وَ کَانَ تَقِیّاً * وَ بَرّاً بِوَالِدَیْهِ وَلَمْ یَکُن جَبَّاراً عَصِیّاً . ) مریم‎/ ۱۲-۱۴
گفتیم: ای یحیی کتاب آسمانی را به جدّ و جهد بگیر و به او در عهد کودکی نبوت بخشیدیم و از سوی خویش بر او رحمت آوردیم و پاکیزه اش داشتیم و او پرهیزگار بود و او را سفارش به نیکی به پدر و مادرش نمودیم و او جبار و عصیانگر نبود.
و یا درباره حضرت عیسی(ع) فرموده که چنین گفت:
وَ أَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ مَا دُمْتُ حَیّاً * وَ بَرّاً بِوَالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیّاً((مریم‎/ ۳۱-۳۲)
و مرا مادام که زنده باشم به نماز و زکات سفارش فرموده است و نیز مرا در حق مادرم نیکوکار گرداند و مرا زورگوی سخت دل نگردانده است.

۲) طول عمر
همانطور که طول عمر اثر قطعی صله رحم، شمرده می شود، روایات اسلامی این اثر را مترتب بر نیکی به والدین، به طور خاص نموده اند.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
مَن سَرَّه اَن یُمدّلَه فی عُمره، و یُبسط فی رزقه فلیَصِل اَبَویه .( محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج،۷۴ باب ،۲ ح۹۶)
کسی که طولانی شدن عمر و توسعه رزق را دوست دارد به پدر و مادر خود نیکی کند.
و نیز رسول خدا(ص) می فرماید:
رأیتُ بالمنَام رَجُلاً من اُمّتی قَداتاهُ مَلَکَ المَوتِ لِقَبض روُحه فَجاءَ بِرُّه بوالدیه، فَمَنَعه مِنُه(همان، ح۸۲)
در خواب مردی از امتم را دیدیم که فرشته مرگ برای قبض روح او حاضر شده بود، اما او با نیکی به والدین خود آن فرشته را از مأموریتش منع کرد.

۳) فراوانی روزی
همان طور که در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) در عنوان قبلی اشاره شد یکی از پیامدهای نیک ارتباط با والدین، مسأله زیاد شدن رزق بود. همچنین در روایت دیگری امام صادق(ع) می فرماید:
هر کس نیکی به والدین نماید هرگز در زندگی به فقر مبتلا نخواهد شد.( همان، ح۳۳)

۴)اجابت دعای والدین در حق فرزندان
در برخی روایات به اهمیت دعای والدین در حق فرزندان اشاره شده و از جمله آثار توجه و نیکی به آنها، شمرده شده است. به طور مثال:
امام صادق(ع) فرمود:
ثلاثُ دعوات لا یَحجُبْنَ عَن الله تعالی: دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ اِذا بِرَّه و دعوتُه علیهِ اِذا عَقَّ دُعاءُ المَظلوم عَلی ظالمه(همان، ح۵۷ )
خداوند دعای سه کس را رد نخواهد کرد:
دعای پدر در حق فرزند در هنگام نیکی به او، دعای پدر بر ضد فرزند(نفرین) هنگامی که مورد عاق او واقع شود و دعای مظلوم بر ظالم .
و نزدیک به همین مضمون در روایت پیامبر اکرم(ص) متجلی است که حضرت می فرماید:
از نفرین پدر دوری گزینید، زیرا به هدف اجابت می رسد و از شمشیر، تیزتر و برنده تر است.»(
ر.ک: بحارالانوار، ج،۷۴ باب،۲ ح۹۴)

۵) موجب نیکی فرزندان می شود
از جمله اثرهای وضعی نیکی به پدر و مادر این است که اگر کسی پدر و مادرش را احترام نمود آن احترام را از ناحیه فرزندانش خواهد دید. فلسفه این امر روشن است زیرا فرزندان انسان، پدر و مادر خود را الگوی عملی خویش قرار می دهند. اگر آن ها ببینند پدر و مادرشان نیکی به والدین را سرلوحه زندگی خود قرار داده اند و به آن اهتمام می ورزند، او هم نسبت به آنان چنین خواهد کرد.
امام صادق(ص) فرمود:
بِرُّوا آباءَکُم یَبرُّکُم أبناءکم(همان، ح۳۱ )به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
آثار اخروی احسان به والدین....

آثار اخروی احسان به والدین....

آثار اخروی احسان به والدین....

۱) آسان شدن مرگ
امام صادق(ع) فرمود:
کسی که دوست دارد خدای متعال سختی های مرگ را بر او آسان سازد، به خویشان و نزدیکان و پدر و مادرش نیکوکار باشد و اگر چنین کند خدای متعال سختی های مرگ را بر او آسان می کند. (همان، ح ۳۲)

۲) دریافت پاداش زیاد
امام صادق(ع) در این باره می فرماید:
ما یَمْنَع الرَّجل مِنکُم اَن یَبَّر والدیه حَییَّن اَو مَیِّتَین، یُصَلّی عنها و یتصدَّقُ عَنهما و یَحِجّ عنَهما فیکون الذی صنَع لَهُما و له مِثلُ ذلِکَ فَیزدُهُ اللّهُ عزّوجلّ بِبِرّه و صلاتِهِ خیراً کثیراً .
چه چیز مانع شخص می شود وقتی که پدر و مادرش زنده یا مرده اند به آنها نیکی کند، به این صورت که به نیت آنها نماز بخواند، صدقه بدهد، حج به جا بیاورد و روزه بگیرد.
زیرا اگر چنین کند ثواب آن به پدر و مادرش می رسد و به خودش نیز همان مقدار ثواب داده می شود. همچنین خداوند بر کارهای نیک و نماز او خیر زیاد عطا می کند» در برخی از روایات به پاداش هایی اشاره شده است که به ازای نیکی به پدر و مادر عطا می شود به طور مثال در روایتی از ابن عباس از رسول اکرم (ص) آمده است:
هر فرزند نیکوکاری که از روی مهربانی به پدر و مادر نگاه کند در مقابل هر نگاه ثواب یک حج کامل مقبول به او داده می شود. سؤال کردند حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟ حضرت فرمود: آری خداوند بزرگ تر و پاک تر است.

۳) مغفرت حق
امام سجاد(ع) فرمود:
«مردی خدمت رسول خدا(ص) رسید و گفت: ای رسول خدا؛ من هیچ کار زشتی نمانده که انجام نداده باشم آیا می توانم توبه کنم؟ رسول خدا فرمود: آیا هیچ یک از پدر و مادرت زنده هستند؟ گفت: بله، پدرم، حضرت فرمود: برو به او نیکی کن تا آمرزیده شوی. وقتی او راه افتاد پیامبر(ص) فرمود: ای کاش مادرش زنده بود ،یعنی اگر مادرش زنده بود و به او نیکی می کرد زودتر آمرزیده می شد.
و در روایت دیگری نیز رسول خدا(ص) می فرماید:
رِضَی الله مَع رِضَی الوالدَین.
رضایت خدا با رضایت والدین است.
و در روایتی از رسول خدا(ص) آمده است که فرمود:
«از طرف خدا به کسی که عاق والدین شده گویند: هر کاری می خواهی انجام بده، دیگر تو را نمی بخشم و به نیکوکار نسبت به پدر و مادر هم گفته می شود هر چه می خواهی انجام بده تو را می بخشم.
البته واضح است که مراد از این که نیکوکار هر چه می خواهد انجام دهد، گناه و معصیت نیست زیرا اگر به نیکوکار گفته شود هر چه می خواهی انجام بده، یعنی کار نیک انجام بده. زیرا شأن نیکوکار این است که کارهایش را نیک و درست انجام دهد و الا صفت نیکوکاری برای او صادق نخواهد بود و همچنین نسبت به عاق والدین کارهایی که انجام می دهد و مورد بخشش واقع نمی شود از جمله کارهایی است که قبیح و ناپسند است.


۴) وصول به بهشت
رسول خدا(ص) در این مورد فرمود:
اَرَبع مَن کُنّ فیه نَشَر اللّهُ عَلیهِ کَنَفه و اَدْخلُه فی رَحمَتهِ، حُسنُ خلق یَعیش بهِ النّاس و رفق بالمعروفِ و شفقتُه عَلی الوالِدَین و احسان اِلی المُولک
چهار خصوصیت است که اگر کسی واجد آن باشد لطف و احسان حق تعالی بر او ریزش خواهد کرد و در بهشت رضوان، مأوی خواهد گزید:
اخلاق نیکی که با آن در میان مردم زندگی کند،
مدارا کردن با گرفتاران، شفقت و مهربانی به والدین، احسان به زیردستان
همچنین ابراهیم بن شعیب می گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: پدری فرتوت و ضعیف دارم که به هنگام قضای حاجت او را به دوش می کشم. حضرت فرمود: تا هر گاه که می توانی از این عمل مضایقه نکن و غذای او را لقمه لقمه در دهانش بگذار، چه این عمل در واپسین روز، سپر آتش خواهد بود.


۵) ورود به درجات بالای بهشتی
امام باقر(ع) در بیان یکی از آثار اخروی نیکی به والدین می فرماید:
قالَ اَربع مَن کُنَّ فیهِ من المؤمنین اَسْکَنُه اللّهُ فی اعلی عِلّیین فی غُرَف فوق غُرَف فی مَحلِّ الشَّرف کلَّ الشرَّفِ، مَن آوَی الیَتیمَ و نَظَر لَه و فکان لَه اَباً وَ مَن رحِمَ الضَّعیف و اعانهُ و کفَاهُ وَ مَن انفق علی والدیه و ارفق بهما و بَرَّ هُما و لم یحزنْهُا
اگر مؤمنی چهار ویژگی در خود داشته باشد خداوند او را در بالاترین و شریف ترین جایگاه قرار خواهد داد. کسی که یتیمی را پناه داده و بر او پدرانه نظر افکند، کسی که ضعیفی را مورد ترحم قرار دهد و در حد کفایت به او کمک کند، کسی که به والدین خود انفاق و با آنان مدارا کند، به ایشان نیکی کرده واز نگران ساختن آنها اجتناب نماید.
همچنین امام صادق(ع) فرمود:
هنگامی که حضرت موسی مشغول مناجات با پروردگارش بود، مردی را دید که در زیر سایه عرش الهی در ناز و نعمت است عرض کرد: خدایا این کیست که عرش تو بر او سایه افکنده است خداوند متعال فرمود: او نسبت به پدر و مادرش نیکوکار بود.

۶) همنشینی با نیکان
رسول اکرم(ص) در بیان پیامد اخروی و اثرات نیکی به والدین در کمال آدمی می فرماید:
مَنْ حجَّ عَن والدَیه اَوقَضی عَنْهُما مَغرماً بَعَثهُ اللّهُ یَومَ القیامهِٔ مَع الاَبْرار.کسی که برای پدر و مادرش حج انجام دهد و یا بدهکاری آنها را بپردازد، خداوند او را در روز قیامت با نیکان بر می انگیزد.
در روایت دیگری نیز ایشان می فرماید:
سَیّدُ الابْرارِ یَومَ القیامِهٔ رَجُلُ بَرَّ والِدَیه بَعَد مَوتهما .
یعنی برترین انسان های نیک در قیامت کسانی خواهند بود که به والدین خویش، پس از مرگ آنها نیکی کرده باشند.
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاق والدین



عاق والدين يكي از گناهان كبيره‌ است و فهم اينكه چرا عاق والدين از جمله گناهان كبيره است؛ مسبوق به فهم عظمت احترام، نيكي و اطاعت از پدر و مادر است؛ پس اگر كسي نيكي به پدر و مادر را بفهمد آنگاه بزرگي گناه عاق والدين را خواهد فهميد.



* سلب توفيق عبادت از آثار عاق والدين است

روايتي از امام رضا (ع) در وسائل الشيعه ج ۱۵ نقل شده است كه در آن امام رضا(ع) دلايل تحريم و جزو كبائر بودن عاق والدين را بيان مي‌كند؛ در آن روايت آمده است كه امام مي‌فرمايد خداوند بدان دليل عاق والدين را حرام اعلام كرده است كه باعث سلب توفيق اطاعت خداوند مي‌شود.

كسي كه به عبادت خداوند مي‌پردازد، بايد بداند كه در مرحله اول خداوند به او توفيق طاعت را داده است، اگر به اين امر توجه تام داشته باشد، لذا دچار صفت رذيله عٌجب نمي‌شود. في الواقع عبد سالك در مقام عبوديت به جايي مي‌رسد كه مي‌فهمد كه هر مقدار در عبادت خداوند موفق باشد،‌ اين موفقيت از ناحيه خودش نيست،‌ بلكه توفيق خداوند است كه نصيب حال او شده است.
حال مي‌توان به جواب اين پرسش دست يافت كه چرا اولياي الهي با وجود آنكه داراي مراتب عالي هستند، خضوع و خشوع بيشتري دارند؟ سالك الي الله قادر به اين فهم است كه هر كس به بستر عبوديت ورود پيدا كند، مي‌فهمد كه اين طاعت، توفيق‌اش از ناحيه حضرت حق است؛ لذا هر مقدار كه سالك توفيق براي طاعت پيدا مي‌كند، احساس ذليل بودن و خوار بودن در مقابل حضرت حق بيشتر مي‌شود. سالك بايد بر اين امر اعتراف داشته باشد كه اگر قرار بود به تنهايي به مقام عبوديت برسد، غير ممكن مي‌بود؛ لذا اين طاعت‌ها از ناحيه حضرت حق است، بنابراين در بستر توفيق‌هاي الهي است كه انسان به مقام‌هاي الهي مي‌رسد و در روايت قدسي امده است كه انسان در مقام اطاعت و عبوديت، همانند خداوند مي‌شود «اجعلك مثلي» و آنچه باعث مي‌شود انسان از اين توفيق‌هاي الهي محروم شود، عاق والدين است.

* خروج از دايره بندگي خداوند؛ نتيجه عاق والدين قرار گرفتن است
از آقا علي دامغاني، از عارفان واصل نقل شده است كه نخستين نتيجه عاق والدين اين است كه انسان از دايره عبوديت خارج مي‌شود. به تعبير ساده، عاق والدين منجر به اين مي‌شود كه انسان لايق بنده بودن خداوند را از دست بدهد و ديگر خداوند او را نمي‌پذيرد؛ بنابراين اگر كسي مورد عاق والدين قرار گرفت در أسفل السافلين درجات قرار مي‌گيرد.

برخي از اذكار و اعمال هستند كه انسان سالك را در سلوك خيلي كمك مي‌كند و از آيت‌الله مرعشي نجفي نقل شده است:

جواني به سراغ فيض كاشاني رفت و اصرار بسياري بر دريافت دستورالعمل سلوك‌ عرفاني داشت؛ سيماي و اصرار جوان بر سلوك بر جناب فيض كاشاني خوش‌آيند آمد، بنابراين دستورالعملي براي چلّه نشيني به او داد و بعد از مدتي جوان به درگاه فيض كاشاني مراجعت كرد و اوضاع احوال خود را براي فيض بيان كرد؛ اين در حالي بود كه هيچ تغييري در او ايجاد نشده بود؛ لذا فيض دستور چلّه نشيني دوم را داد ولي بعد چهل روز و با مراجعت دوباره، بازهم هيج تغييري در احوال‌هاي جوان ديده نشد، بنابراين فيض فهميد كه مشكلي در كار است؛ از جوان پرسيد آيا تمام دستورالعمل را عمل مي‌كني؟! كه جواب مثبت شنيد ولي در عين حال جوان به او گفته بود كه گاهي اوقات حال خوشي از براي عمل كردن به آن دستور العمل را ندارم؛ كه فيض به او گفته بود «آيا به دستور العمل‌هاي من شك داري؟!!» كه جواب منفي شنيد، فيض پس از تأملي از جوان پرسيده بود كه رفتارت با پدر و مادر چگونه است؟ كه از جوان پاسخ شنيده بود كه گاهي اوقات رفتار‌هاي پدر و مادرم بر من سخت مي‌آيد، لذا نگاه‌ خشم‌آلودي مي‌كنم، در اين حال فيض تغيير حالت مي‌دهد و مي‌گويد اين دستورالعملي را كه به تو دادم اگر انجام مي‌دادي سرعت سلوكت بسيار زياد بود، ولي نگاه خشم‌آلود تو به پدر و مادرت، توفيق طاعت را از تو گرفته است، چرا كه يكي از حقوق پدر و مادر بر گردن فرزند «خشوع و خضوع به ايشان در هنگامي كه ايشان به تو ظلمي روا مي‌دارند» است.
در ادامه روايت از امام رضا نقل شده است كه اگر كسي مورد عاق والدين قرار گيرد، بي احترامي به پدر و مادر برايش عادي مي‌شود.

روزي در محضر آيت‌الله بهجت بودم كه فردي خدمت ايشان رسيد و گفت: بنده عادت كرده‌ام كه قبل از غذا خوردن، به جاي اينكه اول بگويم «الحمدلله»، ابتدا از پدر و مادر خود تشكر و سپس شكر خدا را انجام مي‌دهم؛ آيا اين عادت صحيح است؟! كه آيت‌الله بهجت در پاسخ فرمود «صحيح است آقا! صحيح است آقا! انجام بدهيد!» بنابراين شكر خداوند، بدون شكرگزاري از پدر و مادر ميسر نيست.
در ادامه همان روايت آمده است كه «عاق والدين منجر به انقطاع نسل و قطع رحم مي‌شود». در برخي روايات آمده است كه اگر كسي داراي فرزند نبود آب زمزم، خاك تربت، آب اطراف قبر حضرت ابوالفضل را با هم مخلوط كند و بخورد، صاحب فرزند مي‌شود، اگر كساني اين عمل را انجام مي‌دهند و صاحب فرزند نمي‌شوند، بدانند كه بي احترامي به پدر و مادر دارند و بايد ابتدائاً دل آن‌ها را بدست آورد.
از آيت‌الله مولوي قندهاري نقل شده است كه اگر در جامعه‌اي صله رحم رخت بست، علت آن دو امر است؛ نخست از امام عادل زمان خويش تبعيت نمي‌كنند، دوم اينكه بي احترامي به پدر و مادر ترويج پيدا كرده است.

در ادامه آن روايت آمده است كه عاق والدين منجر به بي رغبتي به فرزنددار شدن مي‌شود؛ چرا كه خود فرد در خاطر دارد كه با پدر و مادرش چه رفتاري داشته است.

* خداوند عنوان «رب صغير» را براي پدر و مادر برگزيد
خداوند راجع به پدر و مادر آن‌ها را با عنوان «رب صغير» از‌ آن‌ها ياد كرده است؛ در حالي كه اولياء و انبياء خود را با آن عنوان ياد نكرده است.

از امام صادق (ع) روايتي نقل شده است كه معناي از جمله «نافرماني و عقوق والدين» اين است كه انسان در مقابل پدر و مادر چهره در هم بكشد و به پدر و مادر خيره‌وار نگاه كند؛ يعني مانند طلب‌كار با پدر و مادر نگاه داشته باشد؛

آيت‌الله بهجت مي‌فرمود كه پدرش نقل مي‌كرد كه «هرگاه پدر من را دعوا مي‌كرد، شرم مي‌كردم كه به چهره پدر نگاه كنم»، بنابراين رفتار ما با پدر و مادر روي نسل بعد تأثير خواهد گذاشت؛ چرا كه رفتار احترام‌آميز پدر آيت‌الله بهجت، زمينه‌ساز تعالي ايشان شد.

از امام صادق (ع)روايت ديگري نقل شده است كه اگر پدر و مادر كسي به او ستم كرده باشد و او نگاه تند و كينه توزانه‌اي به ايشان كند، خداوند نماز او را قبول نمي‌كند.
يكي از عواملي كه منجر به عاق والدين مي‌شود، ناراحت كردن پدر و مادر است، بنابراين از رسول‌الله (ص) نقل شده است كه هر كس پدر و مادر خود را ناراحت كند و آنان اندوهگين شوند، بداند كه عاق والدين شده است. نكته قابل تأمل در روايت فوق اين است كه ناراحتي پدر و مادر مصداق عاق است، چه برسد به نفرين!


برگرفته از درس اخلاق آيت الله قرهي
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
عاق والدین پس از مرگ
در آیه 41 سوره ابراهیم دعایی از زبان ابراهیم علیه‏السلام نقل شده:

«پروردگارا! من و پدر و مادرم و همه مومنان را در آن روزی که حساب برپا می‏شود، بیامرز».

که این مربوط می‏شود به بعد از مرگ. یعنی دعا و یاد پدر و مادر حتی پس از مرگشان هم سفارش شده است.
امام باقر (علیه‏السلام) هم چنین می‏گوید: «بنده‏ای در حال حیات پدر ومادرش به آنها نیکوکار است، ولی پس از مرگ، آنها را فراموش می‏کند

و بدهی ایشان را نمی‏پردازد و برای آنها طلب رحمت نمی‏کند، خداوند او را جزو عاق والدین ثبت می‏کند،

اما بنده دیگری در حال حیات، عاق والدین است ولی پس از مرگ با دعا و استغفار آنها را یاد می‏کند،

خداوند او را نیکی کننده به والدین ثبت خواهد فرمود». «اصول کافی، جلد 3).
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
روایاتی درباره عاق والدین

رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مى فرماید:
كن باراً و اقصر على الجنة و ان كنت عاقاً فَاقْصِر على النار[جامع السعادات، ج 2، ص 202.]; (با پدر و مادر) نیكو رفتار باش، تا در بهشت جاى گیرى و اگر عاق شوى، در آتش جهنم خواهى بود.

و در حدیث قدسى وارد شده كه خداوند مى فرماید:
به عزّت و جلال و علّو شأن خودم سوگند، اگر عاق والدین، مثل همه ى انبیا عمل كند از او نمى پذیرم[جامع السعادات، ج 2، ص 202. ].

امام صادق(علیه السلام)نیز مى فرماید:
و اذا كان یوم القیمه كُشف غطآء من اغطیة الجنة فوجد ریحها من كانت له روح من مسیرة خمسمأة عام الاّ صنفاً واحداً، فقیل له من هم قال العاق لوالدیه[جامع السعادات، ج 2، ص 202. ];

چون روز قیامت شود، پرده اى از پرده هاى بهشت برداشته شود و هر كس داراى روح باشد، بوى بهشت را از پانصد سال راه خواهد شنید، مگر یك دسته. عرض كردند: آنان چه كسانى هستند؟ فرمود: عاق والدین.


از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است كه فرمود:
تمام مسلمانان در روز قیامت مرا خواهند دید، مگر عاق والدین و شراب خوار و كسى كه نام مرا بشنود و بر من صلوات نفرستد[جامع السعادات، ج 2، ص 202. ]. اللهم صلّ على محمد و آل محمد.

در روایات آمده است كه نفرین پدر در حق فرزند رد نخواهد شد و به تجربه ثابت شده است، و سكرات موت و عذاب قبر كسى كه عاق مادر شده باشد سخت خواهد بود.

از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمودند: لایقبل اللهُ صلاةَ العاقّ. «نماز کسى که مورد عاق (نفرین) والدین واقع شده باشد قبول نیست»[مستدرک الوسائل، ج13 ص332.]

و نیز از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: مَنْ نظر الى ابویه نظر ماقت وهما ظالمان له لم یقبل الله له صلاةً.

هرکس با چشم بغض و کینه به پدر و مادر خود که به وى ستم کردهاند نگاه کند نمازش در پیشگاه الهى قبول نیست»[مستدرک الوسائل، ج13 ص332. ]

در روايت شريفي به نقل از پيامبر اسلام (ص) آمده است كه روزي حضرت موسي‌بن‌عمران (ع) به خداوند عرضه داشت: خدايا حال دوستِ من كه شهيد شده، در عالم برزخ چگونه است؟ خداوند به حضرت موسي (ع) گفت: او در جهنم است؛ حضرت موسي (ع) با تعجب به خدا عرضه داشت خدايا مگر وعده نكرده‌اي كه شهيد با اولين قطره خونش به بهشت مي‌رود و همه گناهانش آمرزيده مي‌شود، خدا به حضرت موسي (ع) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل كسي را كه بر پدر و مادرش ستم كند قبول نمي‌كنم، حتي با شهادت؛ بنابراين كساني اسمشان در طومار شهداء نوشته مي‌شود كه عاق والدين نباشد.


روايتي از پيامبر اكرم (ص) در كتاب‌هاي اصول كافي و بحار‌الانوار ج 74 نقل شده است كه به انسان‌ها يادآوري مي‌كنند و مي‌فرمايند: عقوق داراي مراتبي است و فوق تمام عقوق اين است كه انسان باعث شود كه پدر و مادرش به وسيله او بميرند؛ بنابراين انسان با خواندن هزار ركعت نماز مستحبي به جايي نمي‌رسد، اما راه توبه در صورتي كه توبه حقيقي باشد باز است

یَا عَلىُّ: لَعَنَ اللهُ وَ الِدَیْن حَمْلاً وَلَدَهُما عَلَى عُقُوقِهَمَا.

یَا عَلِىُّ: مَنْ أَحْزَنَ وَالِدَیْهِ فَقَدْ عُقّهَمَا.

اى على، خدا لعنت كند والدینى كه فرزندشان را عاق مى كنند.

اى على، كسى كه والدین خود را محزون و غمناك نماید، آن ها را عاق نموده.[منتهى الآمال، ج 2، ص 844، حكایت 21.]


عاق والدین شدن منحصر به آن نیست كه مخالفت و درشتى و صدمه زیادى به آن ها برساند، بلكه فقط رفتارى كند، كه اسباب غصّه و كدورت پدر و مادر گردد، و لو این كه به زبان عاقش نكنند، بنابراین كار عقوق بسیار باریك است و اولاد باید رعایت خشنودى آن ها را نماید.
 
آخرین ویرایش:

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفارش حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) نسبت به پدر


آقا سیّد محمّد موسوى نجفى معروف به هندى كه از اتقیاى علما و ائمه جماعت حرم امیر المؤمنین (علیه السلام)است نقل كرد از جناب شیخ باقر فرزند شیخ هادى كاظمینى مجاور نجف اشرف و ایشان از شخص مورد اعتمادى كه به دلاّكى اشتغال داشت، آن شخص را پدر پیرى بود كه سعى فراوان نسبت به خدمتگزارى او مى كرد، حتّى خودش براى او آب در مستراح مى برد و منتظر مى شد تا خارج شود و به مكانش برساند، پیوسته ملازم خدمت او بود، مگر در شب چهار شنبه كه به مسجد سهله مى رفت و در آن شب به واسطه شب زنده دارى در آن جا از خدمت معذور بود، ولى پس از مدّتى ترك كرد و دیگر آن جا نمى رفت.

از او پرسیدم چرا رفتن به مسجد سهله را ترك كردى؟ گفت: چهل شب چهارشنبه به آن جا رفتم، شب چهارشنبه چهلم به تأخیر افتاد، تا نزدیك غروب، در آن وقت تك و تنها بیرون رفتم، و با همان وضع به سیر خود ادامه دادم تا یك سوّم راه باقى ماند، كم كم مهتاب، مقدارى از تاریكى شب را به روشنایى تبدیل كرد، در این هنگام شخص عربى را دیدم كه بر اسبى سوار است و به طرف من مى آید، در دل خود گفتم الآن این مرد راهزن مرا برهنه مى كند.

همین كه به من رسید با زبان عرب بَدَوى شروع به صحبت كرد، پرسید: كجا مى روى؟ گفتم: مسجد سهله.

گفت: با تو چیز خوردنى هست؟ جواب دادم: نه. فرمود: دست خود را در جیب كن. گفتم: در آن چیزى نیست. باز آن سخن را به تندى تكرار كرد. من دست در جیب كردم و مقدارى كشمش یافتم، آن گاه به من فرمود: «أوصیك بالعَوْدِ» سه مرتبه و عَوْد به زبان عرب بدوى. پدر پیر را مى گویند، یعنى سفارش مى كنم تو را به پدر پیرت.

بعد از این سخن ناگهان از نظرم ناپدید شد، فهمیدم كه او حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بود و دانستم آن جناب راضى نیست ترك خدمت پدرم را، حتّى در شب چهارشنبه، از این رو دیگر به مسجد سهله نرفتم.[برگرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی]
 

ro0zhin

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفارش حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) نسبت به پدر


آقا سیّد محمّد موسوى نجفى معروف به هندى كه از اتقیاى علما و ائمه جماعت حرم امیر المؤمنین (علیه السلام)است نقل كرد از جناب شیخ باقر فرزند شیخ هادى كاظمینى مجاور نجف اشرف و ایشان از شخص مورد اعتمادى كه به دلاّكى اشتغال داشت، آن شخص را پدر پیرى بود كه سعى فراوان نسبت به خدمتگزارى او مى كرد، حتّى خودش براى او آب در مستراح مى برد و منتظر مى شد تا خارج شود و به مكانش برساند، پیوسته ملازم خدمت او بود، مگر در شب چهار شنبه كه به مسجد سهله مى رفت و در آن شب به واسطه شب زنده دارى در آن جا از خدمت معذور بود، ولى پس از مدّتى ترك كرد و دیگر آن جا نمى رفت.

از او پرسیدم چرا رفتن به مسجد سهله را ترك كردى؟ گفت: چهل شب چهارشنبه به آن جا رفتم، شب چهارشنبه چهلم به تأخیر افتاد، تا نزدیك غروب، در آن وقت تك و تنها بیرون رفتم، و با همان وضع به سیر خود ادامه دادم تا یك سوّم راه باقى ماند، كم كم مهتاب، مقدارى از تاریكى شب را به روشنایى تبدیل كرد، در این هنگام شخص عربى را دیدم كه بر اسبى سوار است و به طرف من مى آید، در دل خود گفتم الآن این مرد راهزن مرا برهنه مى كند.

همین كه به من رسید با زبان عرب بَدَوى شروع به صحبت كرد، پرسید: كجا مى روى؟ گفتم: مسجد سهله.

گفت: با تو چیز خوردنى هست؟ جواب دادم: نه. فرمود: دست خود را در جیب كن. گفتم: در آن چیزى نیست. باز آن سخن را به تندى تكرار كرد. من دست در جیب كردم و مقدارى كشمش یافتم، آن گاه به من فرمود: «أوصیك بالعَوْدِ» سه مرتبه و عَوْد به زبان عرب بدوى. پدر پیر را مى گویند، یعنى سفارش مى كنم تو را به پدر پیرت.

بعد از این سخن ناگهان از نظرم ناپدید شد، فهمیدم كه او حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بود و دانستم آن جناب راضى نیست ترك خدمت پدرم را، حتّى در شب چهارشنبه، از این رو دیگر به مسجد سهله نرفتم.[برگرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی]
خيلييييييييييي قشنگ بود..............:gol:
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
اثر خدمت و احترام به پدر و مادر




آیت الله خزعلی از آیت الله محمدرضا بروجردی نقل کردند که :


پدر آقای مشکور در عالم خواب می بیند به حرم امام حسین علیه السلام مشرف شده است و همه مردمی که آنجا به زیارت مشغول هستند - به جز چند نفر - به صورت حیوانات دیده می شوند.


در همان حال نیز مشاهده می کند که جوانی به حرم وارد شده و گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله


و از آن حضرت جواب شنید : و علیک السلام احسنت.


آقای مشکور می گوید: که از خواب بیدار شده و به حرم مشرف شدم، منظره حرم را همان طور که در خواب دیده بودم، مشاهده کردم، البته همه به صورت انسان بودند اما افراد همان افرادی بودند که در خواب آنها را مشاهده نموده بودم.


چیزی نگذشت که ناگهان دیدم همان جوان نیز آمده و سلام داد ولی من جواب سلام حضرت را نشنیدم.


سراغ جوان رفته و جریان خوابم را به او گفتم.


جواب داد: برای او مهم نیست.


گفتم: چطور این خواب برای شما مهم نیست؟


گفت: من جواب آن حضرت را شنیدم.


گفتم: شما چه کردی؟


جواب داد: من هر شب جمعه به زیارت حضرت می آیم و هر بار پدر یا مادرم را به حرم می آورم.


یکبار پدر و مادرم هر دو با هم گفتند ما را ببر.


در بین راه پدرم به زمین خورد و از راه رفتن عاجز شد.


ولی باز از من خواست که او را به حرم ببرم. من او را روی دوش خودم قرار داده و به حرم بردم؛ لذا حضرت جواب من را دادند و مرا تحسین کردند. [ روزنه هایی از عالم غیب]




ثواب بوسیدن پای مادر:

پیامبر(ص) فرمود:«کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است».(گنجینه جواهر )
و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند».(نهج الفصاحة)
در حدیث دیگری فرمود:«کسی که قبر والدین خود را در هر جمعه زیارت کند، گناهانش بخشیده می‌شود و از نیکوکاران نوشته شود.(مستدرک الوسائل، ج 2)
گناهی نیست که مرتکب نشده باشم!



پذیرش توبه به واسطه ی احترام به والدین

روزی مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد:من تمام گناهان را انجام داده‌ام،ایا راه توبه برای من هست؟ فرمود:ایا پدر و مادرت زنده‌اند؟گفت:تنها پدرم زنده است.فرمود:به پدر خود احترام و نیکی کن؛تا خداوند تو را ببخشد.وقتی که آن مرد رفت،حضرت به اطرافیانش فرمود:«ای کاش مادرش زنده بود».(بحارالانوار، ج 71)
حضرت محمد(ص) فرمودند:«دعاء الوالد لولده کدعاء النبی لأمتّة؛همانگونه که دعای پیامبران در مورد امت خودشان مستجاب است، دعای پدران نیز در حق فرزندانشان مستجاب است».(نهج الفصاحه)


ثواب یک نگاه

پیامبر اسلام(ص) فرمود:«نگاه پر مهر و محبت فرزند نیکوکار به پدر و مادرش ثواب حج دارد.از آن حضرت پرسیدند:اگر روزی صد مرتبه به والدین نگاه کند،ایا آن ثواب افزایش می‌یابد؟ فرمود:بلی خداوند بزرگتر از آن است که شما فکر می‌کنید،چون برای آن قدرت مطلق، اعطای چنین ثواب‌هایی بسیار آسان است».(بحاررالانوار، ج 71)
رسول خدا(ص) فرمود:«در عالم رؤیا، مردی از امت خود را دیدم که عزرائیل برای گرفتن جانش آمده بود،ولی کار نیک وی نسبت به والدین خود، مانع قبض روحش گردید و عمرش طولانی گشت». (بحارالانوار، ج 71)



 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
روایاتی درباره عاق والدین

رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مى فرماید:
كن باراً و اقصر على الجنة و ان كنت عاقاً فَاقْصِر على النار[جامع السعادات، ج 2، ص 202.]; (با پدر و مادر) نیكو رفتار باش، تا در بهشت جاى گیرى و اگر عاق شوى، در آتش جهنم خواهى بود.

و در حدیث قدسى وارد شده كه خداوند مى فرماید:
به عزّت و جلال و علّو شأن خودم سوگند، اگر عاق والدین، مثل همه ى انبیا عمل كند از او نمى پذیرم[جامع السعادات، ج 2، ص 202. ].

امام صادق(علیه السلام)نیز مى فرماید:
و اذا كان یوم القیمه كُشف غطآء من اغطیة الجنة فوجد ریحها من كانت له روح من مسیرة خمسمأة عام الاّ صنفاً واحداً، فقیل له من هم قال العاق لوالدیه[جامع السعادات، ج 2، ص 202. ];

چون روز قیامت شود، پرده اى از پرده هاى بهشت برداشته شود و هر كس داراى روح باشد، بوى بهشت را از پانصد سال راه خواهد شنید، مگر یك دسته. عرض كردند: آنان چه كسانى هستند؟ فرمود: عاق والدین.


از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده است كه فرمود:
تمام مسلمانان در روز قیامت مرا خواهند دید، مگر عاق والدین و شراب خوار و كسى كه نام مرا بشنود و بر من صلوات نفرستد[جامع السعادات، ج 2، ص 202. ]. اللهم صلّ على محمد و آل محمد.

در روایات آمده است كه نفرین پدر در حق فرزند رد نخواهد شد و به تجربه ثابت شده است، و سكرات موت و عذاب قبر كسى كه عاق مادر شده باشد سخت خواهد بود.

از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) منقول است که فرمودند: لایقبل اللهُ صلاةَ العاقّ. «نماز کسى که مورد عاق (نفرین) والدین واقع شده باشد قبول نیست»[مستدرک الوسائل، ج13 ص332.]

و نیز از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: مَنْ نظر الى ابویه نظر ماقت وهما ظالمان له لم یقبل الله له صلاةً.

هرکس با چشم بغض و کینه به پدر و مادر خود که به وى ستم کردهاند نگاه کند نمازش در پیشگاه الهى قبول نیست»[مستدرک الوسائل، ج13 ص332. ]

در روايت شريفي به نقل از پيامبر اسلام (ص) آمده است كه روزي حضرت موسي‌بن‌عمران (ع) به خداوند عرضه داشت: خدايا حال دوستِ من كه شهيد شده، در عالم برزخ چگونه است؟ خداوند به حضرت موسي (ع) گفت: او در جهنم است؛ حضرت موسي (ع) با تعجب به خدا عرضه داشت خدايا مگر وعده نكرده‌اي كه شهيد با اولين قطره خونش به بهشت مي‌رود و همه گناهانش آمرزيده مي‌شود، خدا به حضرت موسي (ع) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل كسي را كه بر پدر و مادرش ستم كند قبول نمي‌كنم، حتي با شهادت؛ بنابراين كساني اسمشان در طومار شهداء نوشته مي‌شود كه عاق والدين نباشد.


روايتي از پيامبر اكرم (ص) در كتاب‌هاي اصول كافي و بحار‌الانوار ج 74 نقل شده است كه به انسان‌ها يادآوري مي‌كنند و مي‌فرمايند: عقوق داراي مراتبي است و فوق تمام عقوق اين است كه انسان باعث شود كه پدر و مادرش به وسيله او بميرند؛ بنابراين انسان با خواندن هزار ركعت نماز مستحبي به جايي نمي‌رسد، اما راه توبه در صورتي كه توبه حقيقي باشد باز است

یَا عَلىُّ: لَعَنَ اللهُ وَ الِدَیْن حَمْلاً وَلَدَهُما عَلَى عُقُوقِهَمَا.

یَا عَلِىُّ: مَنْ أَحْزَنَ وَالِدَیْهِ فَقَدْ عُقّهَمَا.

اى على، خدا لعنت كند والدینى كه فرزندشان را عاق مى كنند.

اى على، كسى كه والدین خود را محزون و غمناك نماید، آن ها را عاق نموده.[منتهى الآمال، ج 2، ص 844، حكایت 21.]


عاق والدین شدن منحصر به آن نیست كه مخالفت و درشتى و صدمه زیادى به آن ها برساند، بلكه فقط رفتارى كند، كه اسباب غصّه و كدورت پدر و مادر گردد، و لو این كه به زبان عاقش نكنند، بنابراین كار عقوق بسیار باریك است و اولاد باید رعایت خشنودى آن ها را نماید.

این تیکه ای رو که قرمز کردم رو مطمئنید درست نوشتید
آخه جور در نمیاد:(
 

محمدیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
این تیکه ای رو که قرمز کردم رو مطمئنید درست نوشتید
آخه جور در نمیاد:(

سلام مرسی که مطلب رو با دقت مطالعه کردید، راستش منبع منتهى الآمال، ج 2، ص 844، حكایت 21.] برای حدیث ذکر شده بود و دو قسمت حدیث توام بیان شده ! شاید رسول الله منظور خاصی داشتند و با توجه به عواقب عاق شدن فرزندان این کار رو نهی کرده باشند. منم نمی دونم !
 

ITDeveloper

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام مرسی که مطلب رو با دقت مطالعه کردید، راستش منبع منتهى الآمال، ج 2، ص 844، حكایت 21.] برای حدیث ذکر شده بود و دو قسمت حدیث توام بیان شده ! شاید رسول الله منظور خاصی داشتند و با توجه به عواقب عاق شدن فرزندان این کار رو نهی کرده باشند. منم نمی دونم !

سلام خواهشا می کنم
توفیق شد خوندیم
.
یه اندک سرچی کردم چیزی که فهمیدم اینه که
اگر پدر و مادر فرزند خود رو مجبور کنند کاری امجام دهد و بعد موجب عاق شوند مصداق این حدیث می شوند
.
البته نظر شخصی من است و مطمئنا ناقص
 

mec1386

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفارش حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) نسبت به پدر


آقا سیّد محمّد موسوى نجفى معروف به هندى كه از اتقیاى علما و ائمه جماعت حرم امیر المؤمنین (علیه السلام)است نقل كرد از جناب شیخ باقر فرزند شیخ هادى كاظمینى مجاور نجف اشرف و ایشان از شخص مورد اعتمادى كه به دلاّكى اشتغال داشت، آن شخص را پدر پیرى بود كه سعى فراوان نسبت به خدمتگزارى او مى كرد، حتّى خودش براى او آب در مستراح مى برد و منتظر مى شد تا خارج شود و به مكانش برساند، پیوسته ملازم خدمت او بود، مگر در شب چهار شنبه كه به مسجد سهله مى رفت و در آن شب به واسطه شب زنده دارى در آن جا از خدمت معذور بود، ولى پس از مدّتى ترك كرد و دیگر آن جا نمى رفت.

از او پرسیدم چرا رفتن به مسجد سهله را ترك كردى؟ گفت: چهل شب چهارشنبه به آن جا رفتم، شب چهارشنبه چهلم به تأخیر افتاد، تا نزدیك غروب، در آن وقت تك و تنها بیرون رفتم، و با همان وضع به سیر خود ادامه دادم تا یك سوّم راه باقى ماند، كم كم مهتاب، مقدارى از تاریكى شب را به روشنایى تبدیل كرد، در این هنگام شخص عربى را دیدم كه بر اسبى سوار است و به طرف من مى آید، در دل خود گفتم الآن این مرد راهزن مرا برهنه مى كند.

همین كه به من رسید با زبان عرب بَدَوى شروع به صحبت كرد، پرسید: كجا مى روى؟ گفتم: مسجد سهله.

گفت: با تو چیز خوردنى هست؟ جواب دادم: نه. فرمود: دست خود را در جیب كن. گفتم: در آن چیزى نیست. باز آن سخن را به تندى تكرار كرد. من دست در جیب كردم و مقدارى كشمش یافتم، آن گاه به من فرمود: «أوصیك بالعَوْدِ» سه مرتبه و عَوْد به زبان عرب بدوى. پدر پیر را مى گویند، یعنى سفارش مى كنم تو را به پدر پیرت.

بعد از این سخن ناگهان از نظرم ناپدید شد، فهمیدم كه او حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) بود و دانستم آن جناب راضى نیست ترك خدمت پدرم را، حتّى در شب چهارشنبه، از این رو دیگر به مسجد سهله نرفتم.[برگرفته از درس اخلاق حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی]
خدایا کوتاهی های مارا ببخش
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
موضوع: احترام به پدر و مادر
نگارنده: آيت الله سيد محمد‌باقر خوانساري(رحمة­الله­علیه)
مخاطب: فرزند معظم­له

فرزندم، دلبندم! خدا تو را بر انجام خوبي و پرهيزگاري موفق بدارد، به پدر و مادرت چه در دار دنيا باشند يا در سراي آخرت، نيكي كن؛ زيرا آن كه عاق پدر و مادر شود، نه دنيا دارد و نه آخرت و پس از مرگش فرزندانش او را از ياد ببرند.
براي پدر و مادرت در همه عمر دعا كن؛ چه خدا در قرآن تو را به دعا براي آن دو فرا مي‌خواند:

«وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا» (اسراء/24)
«و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنان كه مرا در خردي پروردند»

نماز و روزه‌هاي قضاي پدر و مادرت را به اندازه توان به جاي آور. اگر مي‌تواني به نيابت از آن‌ها حج بگذار و انفاق كن. و به گاه پذيرش دعا به يادشان باش و براي آنان دعا كن. تا خدا عمرت را دراز كند و كارهايت را سامان بخشد... از آنان (خواهران و برادرانت) و غير آن‌ها بخواه كه براي پدر و مادرت دعا و طلب آمرزش كنند.[1]

1- پاداش نيكي جز نيكي نيست، آن چنان كه به تو نيكي روا داشته‌اند، تو نيز چنين كن. تا خود را سزاوار نيكي ديگران كني و نظر رحمت الهي را به خود جلب نمايي.
2- اعمال نيك غير از ثواب و پاداش اخروي، آثاري در اين دنيا نيز به بار مي‌آورند. فرد سالك كه از مقبوليت مردمي و حسن شهرت برخوردار است، اين سرمايۀ نيك را از رضا و مقبوليت در پيشگاه الهي به دست آورده است. گرچه نيت او از اعمال نيك جز تقرب به حضرت دوست نبوده است.


[1] - منبع نامه: مجله حوزه، شماره 83.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
رعايت احترام به والدين

رعايت احترام به والدين

رعايت احترام به والدين



چون از نيکي به والدين و اداء حقوق ايشان رعايت ادب و احترام در مصاحبت است اموري در روايات اهل بيت رسيده که بايد در معاشرت با ايشان رعايت شود که به بعضي اشاره شود:

- هرگاه صداي والدين مي زند آنها را به نام نخواند بلکه لقب يا کنيهء ايشان را ذکر کند، يا بگويد بابا، آقا، خانم، و مانند اينها.
- جلو آنها راه نرود و پيش از ايشان نشيند.
- قبل از آنها شروع به خوردن طعام ننمايد.
- حضرت سجّاد(ع) با مادر خود هم خوراک نمي شد و مي فرمود مي ترسم براي لقمه اي دست دراز کنم که مادرم قصد آن را داشته پس با اين عمل رعايت حرمت و ادب او را ترک کرده باشم.
- در مجلس روي خود را از ايشان برنگرداند.
- در سخن گفتن صداي خود را از ايشان برنگرداند.
- دست خود را بالاي دست آنها قرار ندهد.
- کاري نکند که مردم پدر يا مادرش را بد بگويند و سبّ و لعن نمايند مثل اينکه پدر کسي را سبّ کند که او هم برگردد پدرش را دشنام گويد.
- مروي است که حضرت سجّاد(ع) پسري را ديدند که در راه رفتن تکيه به دست پدر نموده است. آن حضرت بر آن پسر غضبناک شده تا آخر عمرش با او سخن نفرمود.
- ناگفته نماند آنچه گفته شد از وجوب نيکي به والدين قدر مسلّم آن نيکي است که در ترکش والدين رنجيده خاطر شوند، مانند اينکه نفقهء آنها را ابتدا ندهد تا ناچار شوند مطالبه کنند، آنگاه بدهد، چون اين مسامحه موجب رنجش آنها مي شود؛ واجب است پيش از مطالبه کردن به آنها برساند. و مانند اينکه در مجلس ضيافت خود به آنها اعتناء نکند و دعوت ننمايد چون رنجيده مي شوند ترک اين نيکي حرام است و همچنين در موارد تحفه و هديه دادن. و اما ترک کردن آن نيکي که آنها را نرنجاند حرمت آن معلوم نيست.
و نيز آنچه گفته شد از لزوم اکرام واحترام آنها قدر مسلّم آن اکرامي است که ترک آن موجب آزار و رنجش آنها شود مانند اينکه براي اهانت و خوار کردن والدين پشت به آنها کند، صداي خود را بلندتر از صداي آنها نمايد، جلو آنها راه رود البته تمام آنها حرام است لکن ترک بعضي از موارد اکرام بدون قصد اهانت بطوريکه موجب رنجش آنها نشود حرمت آنها معلوم نيست، بلکه پاره اي از موارد اکرام والدين از مستحبّات شمرده شده است.​
نيکي به والدين و طول عمر

حضرت باقر(ع) فرمود: صدقهء نهاني آتش قهر خدا را خاموش مي کند و نيکي کردن به والدين و صلهء رحم عمر را زياد مي کند.
در حديث ديگر فرمود: بخشش پنهاني و نيکي به پدر و مادر، تهيدستي را برطرف مي کند و عمر را دراز مي نمايد و هفتاد قسم مردن بد را دور مي کند.​
زيادتي مال وآبرو

پيامبر اکرم(ص) فرمود: بخشش پنهاني و نيکي به پدر و مادر، تهيدستي را برطرف مي کند و عمر را دراز مي نمايد و هفتاد قسم مردن بد را دور مي کند.​
دعاي والدين مستجاب است

نيکي به والدين سبب دعاي آنها درباره اولاد است چنانچه بدي کردن به ايشان سبب نفرين آنهاست و از دعاهاي بلکه سريع الاجابه، دعا و نفرين والدين نسبت به اولاد است.

برگرفته از کتاب گناهان کبيره اثري از آيت الله دستغيب​

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
وجوب پرهيز از آزار پدر و مادر

خداوند در قرآن كريم نيكى به پدر و مادر را وظيفه‏اى واجب معرفى فرموده است؛ وظيفه‏اى كه پس از توحيد در پرستش ذكر شده است:

و قضى ربك الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا اما يبلغن عندك الكبر احدهما او كلا هما فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا كريما؛ (۲۵۱)
پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر خود احسان كنيد؛ اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها حتى اف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.

مطابق اين آيه به پدر و مادر امرى واجب وكوچك‏ترين بى‏احترامى به آنان ممنوع است.اين وجوب و ممنوعيت چنان كه گفتيم پس از بيان وجوب يگانه پرستى ذكر شده است و اين گواه اهميت حقوق والدين است.

اهانت و بى‏احترامى نسبت به والدين به هيچ روى پذيرفته نيست؛ حتى كوچك‏ترين رفتار يا گفتارى كه موجب آزار آنان باشد بر طبق اين آيه ممنوع است.

امام رضا (ع) فرمودند:

اگر لفظى كوتاه‏تر و سبك‏تر از اف وجود داشت خداوند آن را در آيه ذكر مى‏فرمود.
(۲۵۲)

و در روايت ديگرى آمده است كه مقصود از اف كمترين ازار است و اگر كلمه‏اى وجود داشت كه بر آزارى كوچك‏تر دلالت مى‏كرد، خداوند از آن نهى مى‏فرمود.(۲۵۳) روايات بسيارى در نهى از آزار پدر و مادر آمده است. امام باقر(ع) از پيامبر اكرم(ص) نقل فرموده‏اند:

اياكم و عقوق الوالدين فان ريح الجنة توجد من مسيرة الف سنة و لا يجدها عاق... (۲۵۴)
از آزار پدر و مادر بپرهيزيد، زيرا بوى بهشت از هزار سال فاصله بوييده مى‏شود، ولى آزار دهنده پدر و مادر آن را نمى‏يابد.

آزار والدين حتى اگر آنان ظالم باشند جايز نيست. امام صادق(ع) فرمود:

من نظر الى ابويه نظر ماقت و هما ظالمان له لم يقبل اللَّه تعالى له صلوة؛ (۲۵۵)
كسى كه به پدر و مادرش به حالت دشمنى و تنفر نگاه كند خداوند نمازش را نمى‏پذيرد
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
فروتنى در برابر والدين

فروتنى در برابر پدر و مادر از سر مهربانى، سفارش خدا و مصداقى از نيكى به پدر و مادر است و نشانه‏اى از روح شكرگزارى به شمار مى‏رود:

واحفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب رحمهما كما ربيانى صغيرا؛ (۲۵۶)
دو بال فروتنى خويش را از سر مهربانى در برابر آنان فرود آر، و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت كن چنان كه مرا در خردى پروردند.

از اين بخش از آيه كه فرمود: و قل رب ارحمهما كما ربيانى صغيرا مى‏توان دريافت كه طلب رحمت و بخشايش براى والدين نيز ريشه در احساس شكرگزارى انسان دارد.

امام صادق(ع) فرمودند:

لا تملا عينيك من النظر اليهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتك فوق اصواتهما، و لا يدك فوق ايديهما، و لا تقدم قدمهما؛ (۲۵۷)
چشمانت را جز به مهربانى و نرمى به آنان مدوز و صدايت را از صداى آنان بلندتر مكن و دستت را بالاتر از دست آنان مبر و بر آنان پيشى مگير.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
وظيفه فرزند پس از درگذشت والدين

فرزند حتى پس از آن كه پدر و مادرش از دنيا مى‏روند. همچنان وظيفه‏اى اخلاقى دارد. او بايد براى آنان نماز بگزارد و از خداوند برايشان درخواست رحمت و مغفرت كند. از امام باقر(ع) روايت شده است:

ان العبد ليكون باراً بوالديه فى حياتهما ثم يموتان فلا يقصى عنهما دينهما و لا يستغفر لهما فيكتبه اللَّه عاقاً و انه ليكون عاقا لهما فى حياتهما غير بار بهما فاذا ما تا قضى دينهما و استغفر لهما فيكتبه اللَّه باراً؛ (۲۵۸)
هر آينه كسى كه نسبت به پدر و مادر خود نيكوكار بوده پس از مرگ آنها دين آنان را ادا نمى‏كند و براى آنان استغفار نمى‏نمايد پس خداوند او را در شمار آزار دهندگان قرار مى‏دهد. و بسا كه كسى آزار دهنده پدر و مادرش بوده و در حياتشان به آنان نيكى نمى‏كرده است ولى پس از مرگ آنها دين آنها را ادا كرده و برايشان استغفار نموده است پس خداوند او را در شمار نيكى كنندگان به والدين قرار مى‏دهد.

از اين روايت فهميده مى‏شود كه اولا: وظيفه سپاسگزارى از پدر و مادر با مرگ آنها خاتمه نمى‏يابد و ديگر اين كه خداوند راه را براى جبران كوتاهى‏هاى فرزند خطا كار باز گزارده است.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
باب خوش رفتاري با پدر و مادر در اصول كافي ---قسمت 1

باب خوش رفتاري با پدر و مادر در اصول كافي ---قسمت 1

باب خوش رفتار با پدر و مادر در اصول كافي---قسمت اول

ابو ولاد حناط گويد: از امام صادق (ع ) پرسيدم خداى عزوجل كه فرمايد: (و بپدر و مادر احسان كنيد، 23 سوره 17) اين احسان چيست ؟ فرمود: احسان اينستكه : با آنها نيكو معاشرت كنى و آنها را مجبور نكنى كه چيزيرا كه احتياج دارند از تو بخواهند، اگر چه بى نياز باشند (بلكه بايد اظهار نكرده وظيفه خود را انجام دهى ) مگر خداى عزوجل نميفرمايد: (هرگز به نيكى نرسيد، مگر از آنچه دوست داريد انفاق كنيد، 92 سوره 3).
سپس امام صادق (ع ) فرمود: و اما قول خداى عزوجل : (اگر يكى از ايشان يا هر دو آنها نزد تو به پيرى رسيدند، بآنها اف مگو و تنديشان مكن ، 23 سوره 17) يعنى اگر دلتنگت كردند بآنها اف مگو و اگر ترا زدند با آنها تندى مكن ، و فرمود: (و بآنها سخنى شريف و بزرگوار بگو) يعنى اگر ترا زدند بگو: خدا شما را بيامرزد اينست سخن شريف تو و فرمود: (و از روى مهربانى براى آنها جنبه افتادگى پيش آور) يعنى ديدگانت را به آنها خيره مكن ، بلكه با مهربانى و دلسوزى به آنها بنگر، و صدايت را از صداى آنها بلندتر مكن و دستت را بالاى دست آنها مگير و بر آنها پيشى مگير.
اصول كافى ج : 3 ص : 230 رواية :1

امام صادق (ع ) مى فرمود: مردى نزد پيغمبر (ص ) و عرض كرد: يا رسول الله مرا سفارشى كن ، فرمود: چيزيرا بخدا شريك مساز اگرچه به آتش سوخته شوى و شكنجه بينى ، همواره دلت بايمان محكم باشد، و پدر و مادرت را فرمان بر و با آنها نيكى كن ، زنده باشند يا مرده و اگر دستور دادند خاندان و مالت را كنار گذار، اين كار را بكن كه از ايمانست .اصول كافى ج : 3 ص : 230 رواية :2

امام صادق (ع ) فرمود: روز قيامت چيزى مانند گلوله ميايد و به پشت مؤ من ميزند تا او را داخل بهشت ميكند، و گفته مى شود اين احسانست .
اصول كافى ج : 3 ص : 231 رواية :3
شرح :
مرحوم كلينى از كلمه (بر) احسان بوالدين را فهميده ولى ممكن است احسان بهر كس را شامل شود، و اين حديث كنايه از اينستكه احسان بزودى محسن را داخل بهشت كند و در محشر معطل نشود.


منصور بن حازم گويد: به امام صادق (ع ) عرض كردم : چه اعمالى بهتر است ؟ نماز در وقت و نيكى با پدر و مادر و جهاد در راه خداى عزوجل .
اصول كافى ج : 3 ص : 231 رواية :4


موسى بن جعفر (ع ) فرمود: مردى از رسولخدا (ص ) پرسيد: حق پدر بر فرزندش چيست ؟ فرمود: او را بنامش نخواند و جلوش راه نرود و پيش از او ننشيند و باعث دشنام او نشود (كارى نكند كه مردم پدرش را دشنام دهند).
اصول كافى ج : 3 ص : 231 رواية :5


راوى گويد: خدمت امام صادق (ع ) بودم كه آنحضرت بعبد الواحد انصارى درباره نيكى به پدر و مادر كه در قول خداى عزوجل و بالوالدين احسانا است مطالبى ميفرمود، ما گمان كرديم سخن حضرت درباره آيه ايست كه در سوره بنى اسرائيل است كه فرمايد
(پروردگارت حكم فرمود كه جز او را نپرستيد (و بپدر و مادر احسان كنيد) (آيه 23).
سپس من از آن حضرت سؤ ال كردم . فرمود: مقصود آيه سوره لقمان است كه فرمايد:
(بانسان سفارش كرديم درباره پدر و مادرش (نيكى كند) و اگر بكوشند كه چيزيرا كه نمى دانى شريك من سازى اطاعتشان مكن ، راوى عرضكرد: اينكه خدا صله و رعايت حق پدر و مادر را در حالى (اگر چه حال واردار كردن بشرك باشد) بزرگتر و مهمتر است از آنكه فرمايد: (و اگر بكوشند كه چيزيرا كه نمى دانى شريكم سازى فرمانشان مبر) امام فرمود: نه ، بلكه خدا امر بصله آنها مى كند اگر چه فرزند را بشرك وادارند، و اين جز عظمت حق آنها را نيافزايد (زيرا وقتى كه در حال وادار كردن بشرك رعايت حق آنها لازم باشد در حال ايمان و هدايت كردن آنها فرزند را لازمتر است ).
اصول كافى ج : 3 ص : 231 رواية :6
شرح :
مرحوم مجلسى گويد: اين روايت از اخبار مشكل و پيچيده ئيستكه هر يك از بزرگان در بيان آن براهى رفته اند، سپس اقوال آنها را بتفضيل بيان مى كند و در آخر اصل روايت را از كتاب (تاءويل الايات الظاهرة ) نقل مى كند و اين روايت را داراى تصحيف مى داند به مرآت العقول ج 2 ص 162 رجوع شود.



امام صادق (ع ) فرمود: مردى از شما را چه مانع مى شود كه بپدر و مادرش نيكى كند، زنده باشند يا مرده ، كه از جانب آنها نماز بخواند و صدقه دهد و حج گذارد و روزه بگيرد، تا آنچه كرده ثوابش از آنها باشد و مانند آن هم براى خود او و تا خداى عزوجل بوسيله احسان و صله او خير و فراوانى برايش زياد كند.
اصول كافى ج : 3 ص : 232 رواية : 7


 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
باب خوش رفتاري با پدر و مادر در اصول كافي ---قسمت 2

باب خوش رفتاري با پدر و مادر در اصول كافي ---قسمت 2


معمر بن خلاد گويد: بامام رضا عليه السلام عرضكردم : هر گاه پدر و مادرم مذهب حق را نشناسند دعاشان كنم ؟ فرمود: براى آنها دعا كن و از جانب آنها صدقه بده ، و اگر زنده باشند و مذهب حق را نشناسند با آنها مدارا كن ، زيرا رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خدا مرا برحمت فرستاده نه به بى مهرى و نافرمانى .
اصول كافى ج : 3 ص : 232 رواية : 8


امام صادق (ع ) فرمود: مردى خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و عرضكرد: بكه احسان كنم ؟ فرمود: بمادرت گفت : سپس بكه ؟ فرمود: بمادرت ، عرضكرد: سپس بكه ؟ فرمود: بمادرت عرضكرد: سپس بكه فرمود: بپدرت .
اصول كافى ج : 3 ص : 233 رواية : 9


و فرمود: مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرضكرد: يا رسول الله ؟ من بجهاد علاقه دارم و نسبت بآن با نشاطم ، پيغمبر صلى الله عليه و آله فرمود: پس در راه خدا جهاد كن كه اگر كشته شوى نزد خدا زنده خواهى بود و روزى داده شوى و اگر بميرى پاداشت بعهده خدا باشد، و اگر (از ميدان جنگ ) باز گردى ، از گناهان پاك شوى مانند روزيكه متولد شده اى .
عرضكرد: يا رسول الله ! من پدر و مار پيرى دارم كه بگمان خود بمن انس گرفته اند و از رفتنم بجهاد كراهت دارند.
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: در اينصورت ملازم پدر و مادرت باش . سوگند بآنكه جانم در دست اوست : ماءنوس بودن يكشبانه روز آنها با تو از جهاد يكسال بهتر است .
اصول كافى ج : 3 ص : 233 رواية :10

زكريا بن ابراهيم گويد: من نصرانى بودم و مسلمان شدم و حج گزاردم سپس خدمت امام صادق (ع ) رسيدم و عرضكردم : من نصرانى بودم و مسلمان شدم ، فرمود: از اسلام چه ديدى ؟ گفت : قول خداى عزوجل كه فرمايد: (تو كتاب و ايمان نمى دانستى چيست ؟ ولى ما آنرا نورى قرار داديم كه هر كه را خواهيم بدان هدايت كنيم ، 52 سوره 42) فرمود: محققا خدا ترا رهبرى فرموده است . آنگاه سه بار فرمود: خدا يا هدايتش فرما. پسر جان هر چه خواهى بپرس .
عرضكردم : پدر و مادر و خانواده من نصرانى هستند و مادرم نابيناست ، من همراه آنها باشم و در ظرف آنها غذا بخورم ؟ حضرت فرمود: آنها گوشت خوك مى خورند؟ عرضكردم : نه با آن تماس هم نمى گيرند، فرمود: باكى ندارد، مواظب مادرت باش و با او خوشرفتارى كن ، و چون بميرد او را بديگرى وامگذار، خودت بكارش اقدام كن ، و بكسى مگو نزد من آمده ئى تا در منى پيش من آيى ان شاء الله .
زكريا گويد: من در منى خدمتش رفتم در حالى كه مردم گردش را گرفته بودند و او مانند معلم كودكان بود كه گاهى اين و گاهى آن از او سؤ ال مى كرد (و او پاسخ مى فرمود) سپس چون بكوفه رفتم نسبت بمادرم مهربانى كردم و خودم باو غذا مى دادم و جامه و سرش را از كثافت پاك مى كردم و خدمتگزارش بودم .
مادرم بمن گفت : پسر جان ! تو زمانيكه دين مرا داشتى با من چنين رفتار نمى كردى ، اين چه رفتار است كه از تو مى بينم از زمانيكه از دين ما رفته و بدين حنيفه گرائيده ئى ؟ گفتم : مردى از فرزندان پيغمبر ما بمن چنين دستور داده .
مادرم گفت : آن مرد پيغمبر است ؟ گفتم : نه بلكه پسر يكى از پيغمبران است .
مادرم گفت : پسر جان اين مرد پيغمبر است ، زيرا دستوريكه بتو داده از سفارشات پيغمبرانست .
گفتم : مادرم ! بعد از پيغمبر ما پيغمبرى نباشد و او پسر پيغمبر است .
مادرم گفت : دين تو بهترين دين است ، آنرا بمن عرضه كن ، من باو عرضه داشتم و او مسلمان شد و من هم برنامه اسلام را باو آموختم ، او نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا گزارد و در شب عارضه ئى باو رخ داد (و بيمار شد) بمن گفت : پسر جان ! آنچه بمن آموختى دوباره بياموز، من آنها را تكرار كردم ، مادرم اقرار كرد و از دنيا رفت ) چون صبح شد مسلمانها غسلش دادند و خودم بر او نماز خواندم و در گوش گذاشتم .
اصول كافى ج : 3 ص : 233 رواية :11
شرح :
گويا زكريا از آيه شريفه و تاريخ پيغمبر اسلام چنين استفاده كرده كه مرديكه بمكتب و مدرسه ئى نرفته و در برابر هيچ معملى زانو نزده است ، با ملاحظه دين كامل و قرآن محكم و برنامه متينى كه آورده است جز با ارتباطش ‍ با عالم غيب و وحى آسمانى درست نيايد و نيزطهارت اهل كتاب از اين خبر استفاده مى شود.


عمار بن حيان گويد: بامام صادق (ع ) خبر دادم پسرم اسماعيل نسبت بمن خوشرفتار است ، فرمود: من هم او را دوست داشتم و اكنون دوستيم با افزون گشت ، همانا خواهر رضاعى رسول خدا صلى الله عليه و آله نزد آنحضرت آمد، چون او را ديد شادمان گشت و روپوش خود را براى او گسترد و او را روى آن نشانيد، سپس باو رو كرد و با او بسخن پرداخت و تبسم مى فرمود، تا او برخاست و برفت و برادرش آمد حضرت رفتاريكه نسبت بخواهرش كرد، دوباره او عمل نفرمود، بحضرت عرض شد: با خواهرش رفتارى كردى كه نسبت باو نكردى با آنكه او مرد است ؟ فرمود: زيرا آن خواهر نسبت بپدر و مادرش خوش رفتارتر بود.
اصول كافى ج : 3 ص : 235 رواية :12


ابراهيم بن شعيب گويد: بامام صادق (ع ) عرضكردم : پدرم بحدى پير و ناتوان شده كه او را براى قضاى حاجت به پشت مى بريم ، فرمود: اگر توانى خودت اين كار را مباشرت كنى بكن و خودت برايش لقمه كن تا سپر آتش فردايت باشد (تا فردا ترا ببهشت ببرد).
اصول كافى ج : 3 ص : 236 رواية : 13


مردى بامام صادق (ع ) عرضكرد: پدر و مادر من مخالف مذهب شيعه مى باشند، حضرت فرمود با آنها خوشرفتارى كن ، چنانكه با مسلمانهاى دوست ما خوشرفتارى مى كنى (زيرا همچنانكه مؤ من حق ايمان دارد، پدر و مادرت هم حق ولايت دارند).
اصول كافى ج : 3 ص : 236 رواية : 14





 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
باب خوش رفتاري با پدر و مادر در اصول كافي ---قسمت 3

باب خوش رفتاري با پدر و مادر در اصول كافي ---قسمت 3

امام باقر (ع ) فرمود: سه چيز است كه خداى عزوجل نسبت بآنها مخالفت رخصت نفرموده : رد امانت به نيكوكار و بدكردار و وفاء بپيمان نسبت به نيكوكار و بدكردار و خوشرفتارى با پدر و مادر، نيكوكار باشند يا بدكردار.
اصول كافى ج : 3 ص : 236 رواية : 15


امام صادق (ع ) فرمود: از سنت و احسان بپدر اينست كه مرد باسم پدرش كينه گيرد (يعنى اگر نام پدرش مثلا محمد بوده ، به پسرش كنيه ابومحمد يا نام محمد دهد و يا براى خود بن محمد كنيه گيرد و خود را بنام پدر معرفى كند چنانكه اميرالمؤ منين عليه السلام از خود به ابن ابيطالب معرفى مى فرمود).
اصول كافى ج : 3 ص : 236 رواية : 16


امام صادق (ع ) فرمود: مردى خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و از حضرت راجع بخوش رفتارى با پدر و مادر پرسيد. حضرت فرمود: با مادرت خوشرفتارى كن ، با مادرت خوشرفتارى كن ، با مادرت خوشرفتارى كن . با پدرت خوشرفتارى كن ، با پدرت خوشرفتارى كن ، با پدرت خوشرفتارى كن ، و مادر را پيش از پدر ذكر فرموده .
اصول كافى ج : 3 ص : 236 رواية : 17


ابو خديجه گويد: امام صادق (ع ) فرمود: مردى خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: برايم دخترى متولد شد و او را پروريدم تا بالغ شد، من جامه و زيورش پوشيدم او را سر چاهى آوردم و در ميان آن انداختم ، و آخر سخنى كه از او شنيدم اين بود كه گفت : پدر جان اكنون جبران اين كارم چه باشد؟
حضرت فرمود: مادرت زنده است ؟ گفت نه . فرمود: خاله ات زنده است ؟ گفت : آرى ، فرمود: با او خوشرفتارى كن كه او بجاى مادر است ، و خوشرفتارى با او كفاره آن كارت شود.
ابوخديجه گويد: بامام صادق (ع ) عرضكردم : اين كار در چه زمان بود؟ فرمود: در زمان جاهليت بود كه دختران را مى كشتند، كه مبادا اسير شوند و در ميان قبيله ديگرى فرزند آورند.

اصول كافى ج : 3 ص : 237 رواية : 18

سدير گويد: بامام جعفر صادق (ع ) عرضكردم : آيا فرزند مى تواند پدرش را پاداش دهد؟ (و زحمات او را جبران كند) فرمود: پاداشى براى پدر نيست جز در دو صورت : 1 پدر برده باشد و پسر او را بخرد و آزاد كند. 2 پدر بدهى داشته باشد و پسر آن را بپردازد،
اصول كافى ج : 3 ص : 237 رواية : 19

جابر گويد: مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرضكرد: من جوانى با نشاطم و جهاد را دوست دارم ولى مادرى دارم كه نمى خواهد بجهاد روم . پيغمبر صلى الله عليه و آله باو فرمود: باز گرد و همراه مادرت باش ، سوگند بآنكه مرا بحق نبوت مبعوث فرموده ، كه انس گرفتن يك شب او با تو از جهاد يكسالت در راه خدا بهتر است .
اصول كافى ج : 3 ص : 237 رواية : 20


امام باقر (ع ) فرمود: همانا بنده ئى نسبت بپدر و مادر خويش در زمان حياتشان نيكوكار است ، سپس آنها مى ميرند و او بدهى آنها را نمى پردازد و براى آنها آمرزش نمى خواهد، لذا خدا او را عاق و نافرمان مى نويسد، و بنده ديگر در زمان حيات پدر و مادر خود عاق آنها است و نسبت بآنها نيكى نمى كند، ولى چون مردند بدهى آنها را مى پردازد و براى آنها آمرزش مى خواهد و خداى عزوجل او را نيكوكار مى نويسد،
اصول كافى ج : 3 ص : 238 رواية : 21

 

love.1982

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
عواقب بی‌احترامی به والدین چیست؟

عواقب بی‌احترامی به والدین چیست؟

عواقب بی‌احترامی به والدین چیست؟







خداوند متعال گسستن پیوند با والدین را نکوهیده و درباره آن تهدید کرده است. کسانی که پدر و مادر را تحقیر و به آنان اهانت می‌کنند به سرانجامی بد گرفتار می‌شوند.






در قرآن کریم آمده است: «وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَکُمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَٰذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ( 17 ) أُولَٰئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ» (آیات 17 و 18 «سوره احقاف»)
«و آن کس که به پدر و مادر خود، آنگاه که او را به پذیرش رستاخیز فراخواندند، گفت اُف بر شما... اینان کسانی‌اند که آن سخن (وعده عذاب) درباره آنان به حقیقت پیوست. در حالی که در میان امت‌هایی از جنیان و آدمیان هستند که پیش از آنان در گذشتند. قطعا اینان زیانکارند»

این آیه تنها درباره فرزندان کفرپیشه نیست، بلکه محور آن، نکوهش اهانت و تحقیر والدین است، چنانچه که خدا در آیه‌ای دیگر، این کار را نکوهیده و فرموده است:

«... فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا ...» (آیه 23 سوره «اسراء») «و ... به آنان کلمه‌ای ناخوشایند مگوی و با آنان پرخاشگری مکن»

رسول خدا(ص) نیز فرمود:
"از ستم بر والدین بپرهیزید، زیرا بوی بهشت از راهی هزار ساله به مشام می‌رسد؛ ولی عاق والدین... آن را نمی‌یابد."

امام صادق(ع) فرمود:
"پایین‌ترین مرتبه عاق والدین شدن، افّ گفتن به آنها است. اگر خدا چیزی کمتر از اُف گفتن نشان می‌داشت، از آن نهی می‌کرد."
همچنین فرمود:
"هرکس به والدین خود در حالی که به او ستم کرده‌اند خشمگینانه بنگرد خدا نمازش را نمی‌پذیرد"

منبع: مفاتیح‌الحیات، مولف: آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، ناشر: مرکز نشر اسراء، نوبت چاپ: سوم، بهار 1391
پایگاه تخصصی ترجمه قرآن کریم
www.maarefquran.net


کلمات کليدی: بی‌احترامی،والدین
 

Similar threads

بالا