.::اتاق تفسير قرآن كريم (جلسات حفظ قرآن باشگاه مهندسان ايران)::.

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
تفسیرنمونه آیه 19

تفسیرنمونه آیه 19

تفسیر نمونه آیه 19 سوره بقره




  • در مثال دوم قرآن صحنه زندگى آنها را به شكل ديگرى ترسيم مى نمايد:
  • شبى است تاريك و ظلمانى پرخوف و خطر، باران به شدت مى بارد، از كرانه هاى افق برق پرنورى مى جهد،
  • صداى غرش وحشتزا و مهيب رعد، نزديك است پرده هاى گوش را پاره كند،
  • انسانى بى پناه در دل اين دشت وسيع و ظلمانى و پر از خطر، حيران و سرگردان مانده است ،
  • باران پر پشت ، بدن او را مرطوب ساخته ، نه پناهگاه مورد اطمينانى وجود دارد كه به آن پناه
    برد و نه ظلمت اجازه مى دهد گامى به سوى مقصد بردارد.
  • قرآن در يك عبارت كوتاه ، حال چنين مسافر سرگردانى را بازگو مى كند:
  • يا همانند بارانى كه در شب تاريك ، توام با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانى ) ببارد (او كصيب من السماء فيه ظلمات و رعد و برق ).
  • سپس اضافه مى كند آنها از ترس مرگ انگشتها را در گوش خود مى گذارند تا صداى وحشت انگيز صاعقه ها را نشنوند (يجعلون اصابعهم فى آذانهم من الصواعق حذر الموت ).
  • و در پايان آيه مى فرمايد: و خداوند به كافران احاطه دارد (و آنها هر كجا بروند در قبضه قدرت او هستند) (و الله محيط بالكافرين ).

 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
صورت آیه 20 سوره بقره ...

صورت آیه 20 سوره بقره ...


.
.
.


بسم الله الرحمن الرحیم ...


يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ( 20 )


نزديك است كه برق چشمانشان را بربايد هر گاه كه بر آنان روشنى بخشد در آن گام زنند

و چون راهشان را تاريك كند [بر جاى خود] بايستند

و اگر خدا مى‏خواست‏شنوايى

و بينايى‏شان را برمى‏گرفت

كه خدا بر همه چيز تواناست
...
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
تفسیر نمونه آیه 20 سورهبقره

:gol:
:gol::gol::gol::gol::gol:


· برقها پى در پى بر صفحه آسمان تاريك جستن مىكند: نور برق آنچنان خيره كننده است كه نزديك است چشمه اى آنها را بربايد (يكادالبرق يخطف ابصارهم ).
· هر زمان كه برقى مى زند و صفحه بيابان تاريك، روشن مى شود، چند گامى در پرتو آن راه مى روند،
· ولى بلافاصله ظلمت بر آنها مسلط مى شود وآنها در جاى خود متوقف مى گردند (كلما اضاء لهم مشوا فيه و اذا اظلم عليهم قاموا).
· آنها هر لحظه خطر را در برابر خود احساس مىكنند، چرا كه در دل اين مى خورد، و نه درختى تا از خطر رعد و برق و صاعقه جلوگيرىكند، هر آن ممكن است هدف صاعقه اى قرار گيرند و در يك لحظه خاكستر شوند!.
· مى دانيم صاعقه ها به هر برآمدگى از زمينحمله مى كنند، اما در دل بيابان جز آنها بر آمدگى پيدا نمى شود كه صاعقه متوجه آنگردد،
· بنابراين خطر جدى و حتمى است (با توجه بهاينكه خطر صاعقه در بيابانهاى مسطحى همچون بيابانهاى حجاز به درجات از مناطقكوهستانى بيشتر است اهميت اين مثال براى مردم آن محيط روشنتر مى شود).
· خلاصه نمى داند چه كند، مضطرب و پريشان ،حيران و سرگردان بر جاى خود ايستاده ، نه راهى در ميان شنهاى بيابان پيدا است و نهراهنمائى كه در پرتو هدايت او گام بر دارد.
· حتى اين خطر وجود دارد كه غرش رعد، گوش آنهارا پاره و نور خيره كننده برق چشمشان را نابينا كند،
· آرى ((اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را ازميان مى برد چرا كه خدا به هر چيزى توانا است )) (و لو شاء الله لذهب بسمعهم وابصارهم ان الله على كل شى ء قدير).
· آرى منافقان درست به چنين مسافرى مى مانند،آنها در ميان مؤ منان روز افزون كه همچون سيل خروشان و باران پرپشتى به هر سو پيشمى روند قرار گرفته اند
· افسوس كه به پناهگاه مطمئن ايمان ، پناهنبرده اند تا از شر صاعقه هاى مرگبار مجازات الهى نجات يابند.
· جهاد مسلحانه مسلمين در برابر دشمنان همانندخروش رعد و صاعقه بر سر آنها فرود مى آمد،
· گاهگاه فرصتهائى ، براى پيدا كردن راه حقنصيبشان مى شد و انديشه هاشان بيدار مى گشت ، ولى افسوس كه اين بيدارى همچون برقآسمان ديرى نمى پائيد تا مى خواستند چند گامى بردارند خاموش مى شد و تاريكى غفلت وسپس توقف و سرگردانى جاى آن را مى گرفت .
· پيشرفت سريع اسلام همچون برق آسمانى چشم آنهارا خيره كرده بود و آيات قرآن كه پرده از رازهاى نهانيشان بر مى داشت همچون صاعقهها آنها را هدف قرار مى داد، هر دم احتمال مى دادند آيه اى نازل گردد و پرده ازرازهاى ديگرى بر دارد و رسواتر شوند.
· چنانكه قرآن در آيه 64 سوره توبه مى گويد:
· يحذر المنافقون ان تنزل عليهم سورة تنبئهمبما فى قلوبهم قل استهزئوا ان الله مخرج ما تحذرون ((منافقان از اين مى ترسند كهسورهاى بر ضد آنها نازل شود و آنچه در درون مخفى مى دارند فاش گردد بگو هر چه مىخواهيد استهزاء كنيد خدا آنچه
را از آن مى ترسيد ظاهر مى سازد)).
 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه تفسیر نمونه آیه 20 سوره بقره

ادامه تفسیر نمونه آیه 20 سوره بقره

تفسیر نمونه آیه 20 سوره بقره

:gol::gol::gol::gol:


  • منافقان از اين نيز وحشت داشتند كه با علنى شدن اسرارشان فرمان جنگ از طرف خدا با اين دشمنان خائن داخلى صادر شود و مسلمانان كه در آن روز قوى و نيرومند بودند بر آنها، حمله كنند،

  • آنچنانكه قرآن مى گويد: لئن لم ينته المنافقون و الذين فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدينة لنغرينك بهم ثم لا يجاورونك فيها الا قليلا ملعونين اينما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتيلا:
  • ((اگر منافقان و آنهائى كه قلبشان بيمار است و كسانى كه با اشاعه اكاذيب ، ترس و وحشت و سستى مى آفرينند، دست از كردار خود بر ندارند ما تو را بر آنها مى شورانيم تا نتوانند در جوار شما جز اندكى زندگى كنند و به صورت افراد نفرين شده هر جا يافت شوند، آنها را بگيرند و بكشند)) (احزاب 60 - 61).
  • از اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه منافقان در وحشت و سرگردانى سختى در مدينه قرار داشتند، آيات با لحن شديد و قاطعى پى درپى همانند رعد و برق آسمانى بر ضد آنها نازل مى شد، و هر آن احتمال اين مى رفت كه دستور مجازات و يا حداقل اخراج آنها از مدينه صادر گردد.
  • اگر چه شاءن نزول اين آيات ، منافقان عصر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) است اما با توجه به اينكه خط نفاق در هر عصر و زمانى ، در برابر خط انقلابهاى راستين وجود داشته و دارد به منافقان همه اعصار و قرون گسترش مى يابد، و ما با چشم خود تمام اين نشانه ها را يك به يك و مو به مو در مورد منافقان عصر خويش ، مى يابيم ، سرگردانى آنها، وحشت و اضطرابشان و خلاصه بى پناهى و بدبختى و سيه روزى و رسوائى آنها را درست همانند همان مسافرى كه قرآن به روشنترين وجهى حال او را ترسيم كرده است مشاهده مى كنيم .
  • در اينكه ميان مثال دوم و اول در آيات فوق چه تفاوتى است ؟،
  • در اينجا دو تفسير وجود دارد.
    نخست اينكه : آيه اول (مثلهم كمثل الذى ...) اشاره به منافقانى است كه در آغاز وارد، صف مؤ منان راستين شده بودند و حقيقتا ايمان آوردند، اما اين ايمان مستقر و پا برجا نبود و به نفاق گرائيدند.
  • و اما مثال دوم (او كصيب من السماء...) حال منافقانى را بازگو مى كند كه از آغاز در همان صف نفاق بودند و حتى براى يك لحظه هم ايمان نياوردند.
  • ديگر اينكه : مثال اول بازگوكننده حال افراد است ، و مثال دوم مجسم كننده وضع محيطها، لذا در اول مى فرمايد مثلهم كمثل الذى ... (مثل آنها مانند كسى است كه ...) و در مثال دوم مى گويد: ((او كصيب من السماء فيه ظلمات و رعد و برق )): ((مانند باران پرپشتى كه از آسمان فرو مى ريزد، و در آن ، ظلمت
    و رعد و برق است )) اشاره به محيط وحشتزا و پرخوف و خطرى است
    كه منافقان در آن زندگى داشتند

 

sebtoshshaikh

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
ممنون از حضورتون،
میشه بگید چرا به نظرتون از این آیات استخراج نمیشه؟؟


با نام خدا و با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت شما


مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ ( 17 )

مثل آنان همچون مثل كسانى است كه آتشى افروختند و چون پيرامون آنان را روشنايى داد خدا نورشان را برد و در ميان تاريكيهايى كه نمى‏بينند رهايشان كرد ...

نوری که خدا می برد - " ذهب الله بنورهم " - نوریست که از آتش منافقان برخاسته ، و آتش منافقان ، نورش حق نیست و هدایت ندارد .
 

nafis...

مدیر بازنشسته
تفسیر نور
سوره بقره
آیه 20

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
نکات
1- منافق در مسير حركت، متحيّر است.
«أضاء... مشوا، أظلم... قاموا»
2- حركت منافق، در پرتو نور ديگران است.
«اضاء لهم»
3- منافق به سبب اعمالى كه مرتكب مى‏شود، هر لحظه ممكن است گرفتار قهر خداوندى شود.
«و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم»
4- سنّت الهى، آزادى دادن به همه است و گرنه خداوند مى‏توانست منافقان را كر و كور كند.
«و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم و ابصارهم»

پیام ها

  • منافقان، تاب وتوان ديدن دلائل نورانى و فروغ آيات الهى را ندارند.منافقان در جامعه اسلامى هر چند گاهى چند قدمى پيش مى‏روند، ولى در اثر حوادث يا اتّفاقاتى از حركت باز مى‏ايستند. آنان چراغ فطرت درونى خويش را خاموش كرده ومنتظر رسيدن نورى از قدرت‏هاى بيرونى مانده‏اند.

  • هرگاه گفته مى‏شود خداوند بر هر كارى قادر است، مراد كارهاى ممكن است. مثلاً اگر گفتيم فلانى رياضى‏دان است، معنايش آن نيست كه بتواند حاصل جمع 2+2 را 5 بياورد. زيرا اين امر محال است، نه آنكه آن شخص قادر بر جمع نمودن آن نباشد. كسانى از امام عليه السلام سؤال كردند: آيا خداوند مى‏تواند كره‏ى زمين را در تخم مرغى قرار دهد؟ امام ابتدا يك پاسخ اقناعى دادند كه با يك عدسىِ چشم، آسمان بزرگ را مى‏بينيم، سپس فرمودند: خداوند قادر است، امّا پيشنهاد شما محال است.
  • منافقين در باطن ايمان ندارند، ولى خود را مصلح و عاقل مى‏پندارند. با همفكران خود خلوت مى‏كنند، نمازشان با كسالت و انفاقشان با كراهت است. نسبت به مؤمنان عيب‏جو و نسبت به پيامبر صلى الله عليه وآله موذى‏اند. از جبهه فرارى و نسبت به خدا غافل‏اند. افرادى ياوه‏سرا، رياكار، شايعه ساز و علاقمند به دوستى با كفارند. ملاك علاقه‏شان كاميابى و ملاك غضبشان، محروميّت است. نسبت به تعهّداتى كه با خدا دارند بى‏وفايند، نسبت به خيراتى كه به مؤمنين مى‏رسد نگران، ولى نسبت به مشكلاتى كه براى مسلمين پيش مى‏آيد شادند. امر به منكر ونهى از معروف مى‏كنند.
 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
جمع بندی تفسیر آیات 17 تا 20

جمع بندی تفسیر آیات 17 تا 20

سلام دوستان خوبم

با عرض شرمندگی به خاطر تعویق در جمع بندی:(، من این هفته و هفته پیش درگیر بیماری پدربزرگم یودم که شکر خدا یا دعاهای شما دوستان خوبم حالشون هر روز بهتر میشه.

:gol:جمع بندی تفسیر آیات 17 تا 20 سوره بقره:gol:


----------------------------------------------------------------------------

مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ ( 17 )



  • منافق براى رسيدن به نور، از نار (آتش) استفاده مى‏كند كه خاكستر و دود و سوزش نيز دارد. «استوقد ناراً»

  • نور اسلام عالم‏گير است، ولى نورى كه منافقان در سايه‏ى آن تظاهر به اسلام مى‏كنند، در شعاعى كمتر و روشنايى آن ناپايدار است.
  • كسى كه از يك نور بهره‏مند نشود، در ظلمات متعدّد باقى مى‏ماند
  • عاقبت و آينده‏ى منافقان، تاريك است.

...........................................................................................................


صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لاَ يَرْجِعُونَ (18)


  • نفاق، انسان را از درك حقايق و معارف الهى باز مى‏دارد. «صم بكم عمى»

  • كسى كه از عطاياى الهى در راه حقّ بهره نگيرد، همانند كسى است كه فاقد آن نعمت‏هاست. «صم بكم عمى»
  • حقّ نديدن منافقان دو دليل دارد: يكى آنكه فضاى بيرونى آنان تاريك است؛ «فى ظلمات» وديگر آنكه خود چشم دل را از دست داده‏اند. «صم بكم عمى»
  • منافقان، لجاجت و تعصّب دارند.


..........................................................................................................


أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصْابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ واللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ ( 19 )


  • منافقان غرق در مشكلات و نگرانى‏ها مى‏شوند، و در همين دنيا نيز دلهره و اضطراب و رسوايى و ذلّت دامن گيرشان مى‏شود. «ظلمات و رعد و برق»
  • منافقان از مرگ مى‏ترسند. «حذر الموت»
  • منافقان بدانند كه خداوند بر آنها احاطه دارد و هر لحظه اراده فرمايد، اسرار و توطئه‏هاى آنها را افشا مى‏كند. «و اللّه محيط بالكافرين»
  • سرانجام نفاق، به كفر منتهى مى‏شود. «و اللّه محيط بالكافرين» لذا در جاى ديگر قرآن مى‏فرمايد: «ان اللَّه جامع المنافقين و الكافرين فى جهنم جميعاً»
........................................................................................................

يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْاْ فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ( 20 )


  • منافق در مسير حركت، متحيّر است. «أضاء... مشوا، أظلم... قاموا»
  • حركت منافق، در پرتو نور ديگران است. «اضاء لهم» -
  • منافق به سبب اعمالى كه مرتكب مى‏شود، هر لحظه ممكن است گرفتار قهر خداوندى شود.«و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم» -
  • سنّت الهى، آزادى دادن به همه است و گرنه خداوند مى‏توانست منافقان را كر و كور كند. «و لو شاء اللّه لذهب بسمعهم و ابصارهم


.........................................................................................................​


 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسم الله الرحمن الرحیم

:gol:

سلام دوستان خوبم

:gol:
برنامه این هفته اتاق تفسیر آیات 21 تا 24 سوره بقره

آیه 21: روز سه شنبه

آیه 22: روز چهارشنبه

آیه 23 روز پنج شنبه

آیه 24 : روز جمعه

در روز جمعه جمع بندی رو هم انجام میدیم


دوستان عزیز منتظر حضور گرمتون هستیم.


امام رضا (ع) می فرمایند :

قرآن، سخن خدا است از مرز آن مگذرید و هدایت و سعادت را در غیر آن نجویید که گمراه خواهید شد.



 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
بسم الله الرحمن الرحيم

با عرض سلام دوباره و معذرت بابت غيبت طولاني:(
تفسير نور آيه 21(ببخشيد مهسا خانم كه تو كارتون دخالت ميكنم:redface:


يَأَيُّهَا النّاسُ اعْبُدُواْ رَبَّكُمُ الَّذِى خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ‏

اى مردم! پروردگارتان كه شما وپيشينيان شما را آفريد، پرستش كنيد تا اهل تقوا شويد.


- دعوت انبيا، عمومى است و همه مردم را دربر مى‏ گيرد. «يا ايها الناس»

- از فلسفه ‏هاى عبادت، شكرگزارى از ولى نعمت است. «اعبدوا ربّكم ‏الذى‏ خلقكم»

- اوّلين نعمت‏ها، نعمت آفرينش، و اوّلين دستور، كُرنش در برابر خالق است. «اعبدوا ربّكم الذى خلقكم»

- مبادا بت‏ پرستى يا انحراف نياكان، ما را از عبادت خداوند دور كند، حتّى آنان نيز مخلوق خداوند هستند. «و الذين من قبلكم»

- عبادت، عامل تقواست. اگر عبادتى تقوى ايجاد نكند، عبادت نيست. «اعبدوا... لعلّكم تتقون»

- به عبادت خود مغرور نشويم كه هر عبادتى، تقوا ساز نيست. «لعلّكم تتقون»

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
سؤال: چرا خدا را عبادت كنيم؟

پاسخ: در چند جاى قرآن پاسخ اين پرسش چنين آمده است:

* چون خداوند خالق و مربّى شماست. «اعبدوا ربّكم الّذى خلقكم» [1]

* چون تأمين كننده رزق و روزى و امنيت شماست. «فليعبدوا ربّ هذا البيت الذى اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» [2]

* چون معبودى جز او نيست. «لا اله الاّ أنا فاعبُدنى» [3]



**************************************

1) مشركان خالقيّت را پذيرفته ولى ربوبيّت را انكار مى ‏نمودند، خداوند در اين آيه دو كلمه »ربّكم« و »خلقكم« را در كنار هم آورده تا دلالت بدين نكته كند كه خالق شما، پروردگار شماست.
2) قريش، 3تا4.
3) طه، 14.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
عبادت انسان، هدف آفرينش انسان است نه هدف آفريننده.
او نيازى به عبادت ما ندارد، اگر همه مردم زمين كافر شوند او بى ‏نياز است:
«ان تكفروا انتم و من فى الارض جميعاً فانّ اللَّه لغنى...»
چنانكه اگر همه مردم رو به خورشيد خانه بسازند يا پشت به خورشيد، در خورشيد اثرى ندارد.
با اينكه عبادت خدا بر ما واجب است، چون خالق و رازق و مربّى ماست، ولى بازهم در برابر اين اداى تكليف، پاداش مى ‏دهد و اين نهايت لطف اوست.
 

nafis...

مدیر بازنشسته
صورت آیه 22 سوره بقره ...

صورت آیه 22 سوره بقره ...

بسم الله الرحمن الرحیم ...
.
.
.

الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ

همان کسى که زمين را براى شما بسترى گسترده و آسمان را بنايى برافراشته قرار داد

و

از آسمان آبى فرود آورد و به وسيله آن براى شما از ميوه ها و محصولات رزقى پديد آورد

پس شما که از دانشى برخورداريد ، براى خدا همتايانى قرار ندهيد ...
 

nafis...

مدیر بازنشسته
تفسیر نور-سوره بقره-ایه 22

تفسیر نور-سوره بقره-ایه 22

تفسیر نور
سوره بقره
آیه 22

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
نکته ها
در این آیه خداوند به نعمت های متعددی اشاره می کند که هرکدام از انها سرچشمه چند نعمت دیگر است. مثلا فراش بودن زمین، اشاره به نعمت های فراوان دیگری است. همچون سخت بودن کوه ها و نرم بودن خاک دشت ها، فاصله زمین تا خورسید و غیره.

در قران برا یزمین تعابیر چندی شده است. زمین هم گهواره هست هم رام و آرام و هم در برگیرنده

کلمه << سما>> در ایه یک بار در برابر ارض آمده است که به همه ی قسمت های بالا اشاره دارد و بار دوم مراد همان قسمت نزول باران از ابرها می باشد.

پيام ها

1- ياد نعمت‏هاى الهى از بهترين راههاى دعوت به عبادت است. «اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم»
2- از بهترين راههاى خداشناسى، استفاده كردن از نعمت‏هاى در دسترس است.
«جعل لكم الارض فراشاً و السماء بناءً»
3- در نظام آفرينش، هماهنگى كامل به چشم مى‏ خورد. هماهنگى ميان زمين، آسمان، باران، گياهان، ميوه‏ ها وانسان. (برهان نظم)
«جعل، انزل، اخرج»
4- آفريده ‏ها هركدام براى هدفى خلق شده ‏اند. «رزقاً لكم» باران براى رشد و ثمر دادن ميوه‏ ها، «فاخرج به» و ميوه‏ها براى روزى انسان.
«رزقاً لكم»
5 - زمين وباران وسيله هستند، رويش گياهان وميوه ‏ها بدست خداست.
«فأخرج»
6- نظم و هماهنگى دستگاه آفرينش، نشانه‏ ى توحيد است، پس شما هم يكتا پرست باشيد.
«فلا تجعلوا لِلّه انداداً»
7- ريشه‏ ى خداپرستى در فطرت و وجدان همه مردم است. «وانتم تعلمون»
8 - آفرينش زمين و آسمان و باران و ميوه‏ ها و روزى انسان، پرتوى از ربوبيّت خداوند است.
«اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...»
9- همه‏ ى انسان‏ها، حقّ بهره ‏بردارى و تصرف در زمين را دارند. (در آيه «لكم» تكرار شده است.)
10- دليل واجب بودن عبادت شما، لطف اوست كه زمين وآسمان وباران و گياهان را براى روزى شما قرار داده است.
«اعبدوا ربّكم... الذى جعل لكم...»
11- خداوند بر اسباب طبيعى حاكم است.
«جعل، انزل، اخرج»
12- پندار شريك براى خداوند، از جهل است.
«لا تجعلوا لله اندادا وانتم تعلمون»

 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
صورت آیه 23 سوره بقره ...

صورت آیه 23 سوره بقره ...

.
.
.


بسم الله الرحمن الرحیم


وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ( 23 )



و اگر در آنچه بر بنده خود نازل كرده‏ايم شك داريد پس اگر راست مى‏گوييد سوره‏اى مانند آن بياوريد و گواهان خود را غير خدا فرا خوانيد ...
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان

:gol:

تفسیر نمونه آیه 21 سوره بقره

:gol:
شرحی بر آیات قبل
در آيات گذشته خداوند حال سه دسته (پرهيزكاران ، كافران و منافقان ) را شرح داد.

  • و بيان داشت كه پرهيزكاران مشمول هدايت الهى هستند، و قرآن راهنماى آنان است
    [*]در حالى كه بر دلهاى كافران مهر جهل و نادانى زده ،
  • به خاطر اعمالشان بر چشم آنها پرده غفلت افكنده و حس تشخيص را از آنان سلب نموده است .
  • و منافقان بيماردلانى هستند كه بر اثر سوء اعمالشان بر بيماريشان مى افزايد.

  • اما در آيات مورد بحث ، بعد از اين مقايسه روشن ، خط سعادت و نجات را كه پيوستن به گروه اول است مشخص ساخته مى گويد: ((اى مردم پروردگارتان را پرستش كنيد كه هم شما و هم پيشينيان را آفريد تا پرهيزكار شويد)) (يا ايها الناس اعبدوا ربكم الذى خلقكم و الذين من قبلكم لعلكم تتقون ).
  • در اينجا به چند نكته بايد توجه كرد:

1- خطاب ((يا ايها الناس )) (اى مردم ) كه در قرآن حدود بيست بار تكرار شده و يك خطاب جامع و عمومى است نشان مى دهد كه :

  • قرآن مخصوص نژاد و قبيله و طايفه و قشر خاصى نيست ، بلكه همگان را در اين دعوت عام شركت مى دهد،
  • همه را دعوت به پرستش خداى يگانه و مبارزه با هر گونه شرك و انحراف از خط توحيد مى كند.

2- براى برانگيختن حس شكرگزارى مردم ، و جذب آنها به عبادت پروردگار از مهمترين نعمت شروع مى كند كه :

  • نعمت خلقت و آفرينش همه انسانها است ،
  • نعمتى كه هم نشانه قدرت خدا است ، و هم علم و حكمت او و هم رحمت عام و خاصش چرا كه در خلقت انسان اين گل سر سبد عالم هستى ، نشانه هاى علم و قدرت بى پايان خدا و نعمتهاى گسترده اش كاملا به چشم مى خورد.
  • آنها كه در برابر خدا خاضع نيستند و او را پرستش نمى كنند غالبا به خاطر اين است كه
  • در آفرينش خويش و پيشينيان نمى انديشند، و به اين نكته توجه ندارند كه اين آفرينش بزرگ را نمى توان به عوامل كور و كر طبيعى نسبت داد، و اين نعمتهاى حساب شده و بى نظير را كه در جسم و جان انسان ، نمايان است ، نمى توان از غير مبدء علم و قدرت بى پايانى دانست .

  • بنابراين يادآورى اين نعمتها، هم دليلى است بر خداشناسى ، و هم محركى است براى شكرگزارى و پرستش .
3- نتيجه اين پرستش ، تقوا و پرهيزگارى است (لعلكم تتقون ).

  • بنابراين عبادتها و نيايشهاى ما چيزى بر جاه و جلال خدا نمى افزايد همانگونه كه ترك آنها چيزى از عظمت مقام او نمى كاهد،
  • اين عبادتها كلاسهاى تربيت براى آموزش تقوا است ،
  • تقوا همان احساس مسئوليت و خودجوشى درونى كه معيار ارزش انسان و ميزان سنجش شخصيت او است .

4- تکیه بر ((الذين من قبلكم )) (كسانى كه پيش از شما بودند) شايد اشاره به اين باشد كه :

  • اگر شما در پرستش بتها استدلال به سنت نياكانتان مى كنيد خدا هم آفريننده شما است و هم آفريننده نياكان شما است ،
  • هم مالك و پرورش دهنده شما است و هم مالك و پرورش دهنده آنها، بنابراين ، پرستش بتها چه از ناحيه شما باشد و چه از ناحيه آنها چيزى جز انحراف نيست .
 

nafis...

مدیر بازنشسته
تفسیر نور-سوره بقره-ایه 23

تفسیر نور-سوره بقره-ایه 23

تفسیر نور
سوره بقره
آیه 23
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُواْ شُهَدَاءكُم مِّن دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ

نکته ها

- این آیه معجزه بودن قران را مطرح میکند
- خداوند برای اثبات حقانیت پیامبر و کتاب خود، از یک سو مخالفان را تحریک و از سوی دیگر به ان ها تخفیف داده است. یک جا فرموده کتابی مثل قرآن بیاورید و در جای دیگر ده سوره و در جایی دیگر یک سوره. به علاوه می گوید: برای این کار متوانید از تمام قدرتها و یاران همفکر خود در سراسر جهان دعوت کنید.!!
- قران در ستایش انبیا بعد از کلمه عبد نام آن ها را می بردک ولی درباره پیامبر اسلام تنها کلمه عبد بدون ذکر نام را به کار میبرد شاید اشاره به این است که عبد مطلق محمد است.
- تقسیم بندی قران و نامگذاری هر بخش به نام سوره در زمان پیامبر و از جانی خداوند بوده است
فَأْتُواْ بِسُورَةٍ

پيام ها
1- بايد از فكر و دل افراد شكّ زدايى صورت گيرد مخصوصاً در مسائل اعتقادى.
«ان كنتم فى ريب»
2- شرط دريافت وحى، بندگى خداست
«نزّلنا على عبدنا»
3- قرآن، كتاب استدلال و احتجاج است و راهى براى وسوسه و شكّ باقى نمى ‏گذارد.
«فاتوا بسورة»
4- انبيا بايد معجزه داشته باشند و قرآن معجزه‏ ى رسول اكرم صلى الله عليه وآله است.
«فاتوا بسورة من مثله»
5 - دين جاويد، معجزه‏ى جاويد مى ‏خواهد تا هر انسانى در هر زمان و مكانى، اگر دچار ترديد و شكّ شد، بتواند خود آزمايش كند.
«فاتوا بسورة من مثله»
6- بر حقّانيت قرآن به قدرى يقين داريم كه اگر مخالفان، يك سوره مثل قرآن نيز آوردند به جاى تمام قرآن مى ‏پذيريم.
«بسورة»
7- بهترين قاضى و داور، وجدان است. خداوند وجدان مخالفان را داور قرار داده است.
«و ادعوا شهداءكم»
 

nafis...

مدیر بازنشسته
صورت آیه 24 سوره بقره

صورت آیه 24 سوره بقره

بسم الله الرحمن الرحیم ...
.
.
.

فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ وَلَن تَفْعَلُواْ فَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ (24)


پس اگر چنين نکرديد که هرگز نمى کنيد و نتوانيد کرد

از آن آتشى که هيزمش انسان ها و سنگ هاى مورد پرستش شمايند

و

براى کافران آماده شده است پروا کنيد ...
 

nafis...

مدیر بازنشسته
تفسیر نور-سوره بقره-آیه 24

تفسیر نور-سوره بقره-آیه 24

تفسیر نور
سوره بقره
آیه 24
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
نکات
در سوره‏ ى انبياء مى ‏خوانيم: «انّكم و ماتعبدون من دون‏اللّه حصب جهنّم»شما و آنچه غير از خدا پرستش مى ‏كنيد (بت‏هايتان)، هيزم دوزخيد. بنابراين ممكن است مراد از سنگ در اين آيه، همان بت‏ها باشند كه مورد پرستش بوده‏اند، نه هر سنگى، تا آنان بدانند و به چشم خود ببينند كه كارى از بت‏ها ساخته نبوده و نيست. همچنين اين سنگ‏ها در قيامت، همانند چاقوى خونى همراه پرونده قاتل، سند جرم و گناه آنان است.

پيام ها
1- يقين به حقّانيت راه وهدف، يكى از اصول رهبرى است. «ولن تفعلوا»
2- اكنون كه احساس عجز و ناتوانى كرديد، تسليم حقّ شويد.
«ولن تفعلوا فاتّقوا»
3- انسان جمود و كافر، هم رديف سنگ است.
«الناس و الحجارة»
4- خباثت‏هاى درونى انسان گناهكار، در قيامت تجسم يافته و آتش گيرانه مى ‏شود.
«وقودها الناس»
5 - كفر و لجاجت، انسان شايست ه‏ى خليفةالّلهى را، به هيزم دوزخ تبديل مى‏ كند.
«وقودها الناس»
6- رهايى از آتش دوزخ، در گرو ايمان به قرآن و تصديق پيامبر اسلام است.
«فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتّقوا النّار... اُعدّت للكافرين»
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
تفسیر نمونه آیه 22 سوره بقره

تفسیر نمونه آیه 22 سوره بقره

سلام دوستان
:gol::gol:

بخش اول
:gol::gol:

تفسیر نمونه آیه 22 سوره بقره
:gol::gol:


نعمت زمين و آسمان
در آيه بعد به قسمت ديگرى از نعمتهاى بزرگ خدا كه مى تواند انگيزه شكرگزارى باشد اشاره كرده،


  • نخست از آفرينش زمين سخن مى گويد همان خدائى كه زمين را بستر استراحت شما قرار داد (الذى جعل لكم الارض فراشا).
  • نيروى جاذبه اش كه به شما اجازه حركت و استراحت و ساختن خانه و لانه و تهيه باغها و زراعتها و انواع وسائل زندگى مى دهد، نعمت ديگرى است.
  • تعبير به ((فراش )) (بستر استراحت ) چه تعبير زيبائى است ، فراش ، نه تنها مفهوم آرامش و آسودگى خاطر و استراحت را در بر دارد بلكه گرم و نرم بودن و در حد اعتدال قرار داشتن نيز در مفهوم آن افتاده است .
  • جالب اينكه : چهارمين پيشواى شيعيان جهان امام سجاد على بن الحسين (عليهماالسلام ) در بيان شيوايش اين حقيقت را در تفسير همين آيه تشريح فرموده است .
  • ((خداوند زمين را مناسب طبع شما قرار داد و موافق جسم شما، آن را گرم و سوزان نساخت تا از حرارتش بسوزيد، و زياد سرد نيافريد تا منجمد شويد، آن را آنقدر معطر و زننده قرار نداد تا بوى تند آن به مغز شما آسيب رساند و آن را بدبو نيافريد تا مايه هلاكت شما گردد، آن را همچون آب قرار نداد كه در آن غرق شويد و نيز چنان سفت و محكم نيافريد تا بتوانيد در آن خانه و مسكن بسازيد و مردگان را (كه وجودشان در سطح زمين مايه هزارگونه ناراحتى است ) در آن دفن كنيد، آرى خداوند اين گونه زمين را بستر استراحت شما قرار داد)).


  • سپس به نعمت آسمان مى پردازد و مى گويد: ((آسمان را همچون سقفى بر بالاى سر شما قرار داد)) (و السماء بناء).

  • شايد اين تعبير براى بعضى از كسانى كه به وضع ساختمان آسمان و زمين از نظر هيئت امروز آشنا هستند عجيب بيايد كه اين سقف چگونه است و كجاست ؟ آيا اين تعبير، فرضيه هيئت بطلميوس را دائر به قرار گرفتن افلاك به روى هم همچون طبقات پوست پياز در خاطره ها تداعى نمى كند؟ ولى با توجه به توضيح زير مطلب كاملا روشن مى شود:
  • كلمه ((سماء)) در قرآن به معانى مختلفى آمده است ، كه قدر مشترك همه آنها چيزى است كه در جهت فوق قرار گرفته است ،
  • يكى از آنها كه در اين آيه به آن اشاره شده است همان جو زمين است ، يعنى قشر هواى متراكمى كه دور تا دور كره زمين را پوشانده ، و طبق نظريه دانشمندان ضخامت آن ، چند صد كيلومتر است .
  • اين قشر مخصوص هوا كه همچون سقفى بلورين ، اطراف ما را احاطه كرده در عين اينكه مانع از تابش نور آفتاب اين اشعه حياتبخش و زندگى آفرين نيست بقدرى محكم و مقاوم است كه از يك سد پولادين كه چندين متر ضخامت داشته باشد نيز محكمتر است !
  • اگر اين سقف نبود، زمين دائما در معرض رگبار سنگهاى پراكنده آسمانى بود و عملا آرامش از مردم جهان سلب
    مى شد ولى اين قشر فشرده چند صد كيلو
    مترى تقريبا تمام سنگهاى آسمانى را قبل از سقوط به سطح زمين مى سوزاند و نابود مى كند و تنها تعداد بسيار كمى مى توانند از آن عبور كرده و به عنوان يك زنگ خطر براى زمينيان به گوشهاى پرتاب شوند، و اين تعداد كم هرگز نتوانسته است آرامش را بر هم زند.
  • از جمله شواهدى كه نشان مى دهد يكى از معانى آسمان همين جو زمين است حديثى است كه از پيشواى بزرگ ما امام صادق (عليه السلام ) درباره رنگ آسمان نقل شده است آنجا كه به مفضل مى فرمايد:
  • ((اى مفضل در رنگ آسمان بينديش كه خدا آن را اينچنين آبى آفريده كه موافقترين رنگها براى چشم انسان است و حتى نظر كردن به آن ديده را تقويت مى كند)).
  • امروز اين را همه مى دانيم كه رنگ آبى آسمان چيزى جز رنگ هواى متراكم شده اطراف زمين نيست ، بنابراين منظور از آسمان در اين حديث همان جو زمين است .


 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
بخش دوم

بخش دوم

تفسیر نمونه آیه 22

:gol:
بخش دوم


:gol::gol:

  • بعد از آن به نعمت باران پرداخته مى گويد: ((و از آسمان آبى ازل كرد)) (و انزل من السماء ماء).

  • اما چه آبى ؟ حياتبخش ، و زندگى آفرين ، و مايه همه آباديها و شالوده همه نعمتهاى مادى .
  • جمله و انزل من السماء ماء بار ديگر اين حقيقت را تاءكيد مى كند كه منظور از سماء در اينجا همان جو زمين است ، زيرا مى دانيم باران از ابرها و ابرها از تراكم بخارهائى كه در جو زمين پراكنده اند به وجود مى
    آيند.
  • ((امام سجاد على بن الحسين )) (عليهماالسلام ) در تفسير اين آيه راجع به نزول باران از آسمان بيان جالبى فرموده كه ذيلا مى خوانيد:
  • ((خداوند باران را از آسمان نازل مى كند تا به تمام قله هاى كوه ها، تپه ها و گودالها و خلاصه تمام نقاط مرتفع و هموار برسد (و همگى بدون استثناء سيراب گردند) و آن را دانه دانه و نرم و پى در پى گاهى به
    صورت دانه هاى درشت و گاهى قطره هاى كوچكتر قرار داد، تا كاملا در زمين فرو رود، و سيراب گردد، و آن را به صورت سيلابى نفرستاد تا زمينها و درختان و مزارع و ميوه هاى شما را بشويد و ويران كند)).


  • قرآن سپس به انواع ميوه هائى كه از بركت باران و روزيهائى كه نصيب انسانها مى شود اشاره كرده چنين مى گويد:
  • خداوند بوسيله باران ، ميوه هائى را به عنوان روزى شما از زمين خارج ساخت (فاخرج به من الثمرات رزقا لكم ).
  • اين برنامه الهى كه از يكسو، رحمت وسيع و گسترده خدا را بر همه بندگان مشخص مى كند و از سوى ديگر بيانگر قدرت او است كه چگونه از آب بى رنگ صد هزاران رنگ از ميوه ها و دانه هاى غذائى با خواص متفاوت براى انسانها،و همچنين جانداران ديگر، آفريده ، يكى از زنده ترين دلائل وجود
    او است
  • لذا بلافاصله اضافه مى كند: ((اكنون كه چنين است براى خدا شريكهائى قرار ندهيد در حالى كه مى دانيد)) (فلا تجعلوا الله اندادا و انتم تعلمون ).
  • آرى همه شما مى دانيد كه اين بتها و شركاى ساختگى، نه شما را آفريده اند و نه روزى مى دهند، و نه كمترين مواهب شما از ناحيه آنها است ، پس چگونه آنها را شبيه خدا مى دانيد..

نكته :
بت پرستى در شكلهاى مختلف



  • در اينجا توجه به اين حقيقت لازم است كه قرار دادن شريك براى خدا تنها، منحصر به ساختن بتهاى سنگى و چوبى و يا از آن فراتر، انسانى همچون مسيح (عليه السلام ) را يكى از خدايان سه گانه دانستن ، نيست بلكه معنى وسيعى دارد
  • صورتهاى مخفيتر و پنهان تر را نيز شامل مى شود بطور كلى هر چه را در رديف خدا در زندگى مؤ ثر دانستن يك نوع شرك است
  • .ابن عباس در اينجا تعبير جالبى دارد مى گويد:
· ((انداد، همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك ، از جمله اينكه انسان بگويد: به خدا سوگند به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند ... (يعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سگ اگر ديشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يا به دوستش بگويد: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ،همه اينها بوئى از شرك مى دهد)).

  • و در حديثى مى خوانيم كه مردى در برابر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) همين جمله را گفت : (هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ) پيامبر فرمود: مرا شريك خدا و همرديف او قرار دادى ))؟!.
  • در تعبيرات عاميانه روزمره نيز بسيار مى گويند: ((اول خدا، دوم تو))! بايد قبول كرد كه اين گونه تعبيرات نيز مناسب يك انسان موحد كامل نيست .
  • در روايتى در تفسير آيه 106 سوره يوسف از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم كه فرمود: (اين اشاره به شرك خفى است ) مانند اينكه انسان به ديگرى بگويد: اگر تو نبودى من نابود شده بودم يا زندگانيم
    بر باد مى رفت )).

 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
صورت آیه 25 سوره بقره ...

صورت آیه 25 سوره بقره ...


.
.
.


بسم الله الرحمن الرحیم


وَبَشِّرِ الَّذِين آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُواْ مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُواْ هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُواْ بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ( 25 )


و كسانى را كه ايمان آورده‏اند و كارهاى شايسته انجام داده‏اند مژده ده كه ايشان را باغهايى خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جويها روان است

هر گاه ميوه‏اى از آن روزى ايشان شود مى‏گويند اين همان است كه پيش از اين [نيز] روزى ما بوده و مانند آن [نعمتها] به ايشان داده شود

و در آنجا همسرانى پاكيزه خواهند داشت و در آنجا جاودانه بمانند ...

 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
نفسیر نمونه آیه 23 سوره بقره

نفسیر نمونه آیه 23 سوره بقره

تفسیر نمونه
:gol:
آیه 23 سوره بقره

:gol:


قرآن معجزه جاويدان


  • از آنجا كه نفاق و كفر كه موضوع بحثهاى آيات پيشين بود، گاهى از عدم درك محتواى نبوت و اعجاز پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) سرچشمه مى گيرد،
  • در آيات مورد بحث به اين مساله پرداخته و مخصوصا انگشت روى معجزه جاويدان ((قرآن )) مى گذارد تا هرگونه شك و ترديد را نسبت به رسالت پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) از ميان ببرد، مى گويد:
  • ((اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم ، شك و ترديد داريد لااقل سورهاى همانند آن بياوريد (و ان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا بسورة من مثله ).
  • و به اين ترتيب قرآن همه منكران را دعوت به مبارزه با قرآن و همانند يك سوره مانند آن مى كند تا عجز آنها دليلى باشد، روشن بر اصالت اين وحى آسمانى در رسالت الهى آورنده آن .
  • سپس براى تاکید بيشتر مى گويد: تنها خودتان به اين كار قيام نكنيد بلكه ((تمام گواهان خود را جز خدا دعوت كنيد (تا شما را در اين كار يارى كنند) اگر در ادعاى خود صادقيد كه اين قرآن از طرف خدا نيست )) (و ادعوا شهداءكم من دون الله ان كنتم صادقين ).
  • كلمه ((شهداء)) در اينجا اشاره به گواهانى است كه آنها را در نفى رسالت پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) كمك مى كردند، و جمله ((من دون الله )) اشاره به اين است كه حتى اگر همه انسانها جز الله دست به دست هم بدهند، براى اينكه يك سوره همانند سوره هاى قرآن بياورند قادر نخواهند بود.
  • و جمله ان كنتم صادقين (اگر راست مى گوئيد) در حقيقت براى تحريك آنها به قبول اين مبارزه است ، و مفهومش اين است كه اگر شما از اين كار عاجز هستيد دليل دروغگوئى شماست پس براى اثبات راستگوئى خود برخيزيد و دست به كار شويد.
  • ((تحدى )) و دعوت به مبارزه ، بايد هر چه ممكن است قاطع باشد، و دشمن را تا آنجا كه امكان دارد تحريك كند و به اصطلاح بر سر غيرت آورد، تا تمام قدرت خود را به كار گيرد و پس از عجز و ناتوانى به طور مسلم بداند پديدهاى كه با آن روبرو است يك پديده بشرى نيست ، يك امر الهى است .
 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
تفسیر نمونه آیه 24 سوره بقره

تفسیر نمونه آیه 24 سوره بقره

تفسیر نمونه
:gol::gol::gol:
آیه 24 سوره بقره
:gol::gol::gol:

لذا در آيه بعد با تعبيرهاى مختلف بهاين مهم پرداخته مى گويد:


  • [*=right]اگر شما اين كار را انجام نداديد وهرگز انجام نخواهيد داد از آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم بى ايمان ، وهمچنين سنگها است ! (فان لم تفعلوا و لن تفعلوا فاتقوا النار التى وقودها الناس والحجارة ).
    [*=right] ((آتشى كه هماكنون براى كافران آماده شده است )) و جنبه نسيه ندارد! (اعدت للكافرين )
    [*=right]((وقود)) بهمعنى ((آتشگيره )) است يعنى ماده قابل اشتعال مانند هيزم (نه به معنى آتشزنه همچونكبريت يا جرقه اى كه با سنگهاى مخصوص ايجاد مى كنند).
    [*=right] عده اى از مفسران گفته اند كه منظوراز ((حجاره )) بتهائى است كه آنها را از سنگ ساخته بودند و آيه 98 سوره انبياء راشاهد آن دانسته اند: انكم و ما تعبدون من دون الله حصب جهنم : ((شما و آنچه غير ازخدا مى پرستيد آتشگيره دوزخ است )).
    [*=right]بعضى ديگر مى گويند: ((حجاره )) اشارهبه سنگهاى گوگردى است كه حرارتشان بيش از سنگهاى ديگر مى باشد
    [*=right]ولى بعضى از مفسران معتقدند كه منظوراز اين تعبير توجه دادن به شدت حرارت دوزخ است ، يعنى آنچنان حرارت و سوزندگى داردكه سنگها و انسانها را همانند هيزم شعله ور مى سازد.
    [*=right]آنچه با ظاهر آيات فوق ، سازگارتر بهنظر مى رسد اين است كه آتش دوزخ از درون خود انسانها، و سنگها، شعله ورمى شود، و با توجه به اين حقيقت كه امروز ثابت شده همه اجسام جهان در درون خود،آتشى عظيم نهفته دارند، (يا به تعبيرديگر انرژيهائى كه قابل تبديل بهآتشند) درك اين معنى مشكل نيست و لزومى ندارد كه آن آتش سوزان را شبيه آتشهاىمعمولى اين جهان بدانيم .


  • [*=right]در سوره همزه آيه 6 و 7 مى خوانيم نار الله الموقدة التى تطلع على الافئدة :((آتش سوزان پروردگار كه از درون دلها سرچشمه مى گيرد و بر قلبها سايه مى افكند، و از درون به برون سرايت مى كند)) (به عكس آتشهاى اين جهان كه از بيرون به درون مى رسد)!

دوستان عزیز از این به بعد فقط تفسیر کوتاهی جهت علاقه مند کردن شما دوستان عزیز گذاشته میشود در صورت علاقه مند بودن به مطالعه بیشتر میتونید به این آدرس مراجعه کنید.
تفسیر نمونه سوره های قرآن
 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
تفسیر نمونه آیه 25 سوره بقره

تفسیر نمونه آیه 25 سوره بقره

سلام دوستان عزیزم
:gol::gol::gol:
تفسیر نمونه آیه 25 سوره بقره
:gol::gol::gol:






  • [*=right]از آنجا كه در آخرين آيه بحث گذشته ، كافران و منكران قرآن به عذاب دردناكى تهديد شدند، در آيه مورد بحث ، سرنوشت مؤ منان را بيان مى كند تا همانگونه كه روش قرآن است با مقابله اين دو با هم ، حقيقت روشنتر شود.
    [*=right]نخست مى گويد: ((به آنها كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام داده اند بشارت ده كه براى آنها باغهائى از بهشت است كه نهرها از زير درختانش جريان دارد)) (و بشر الذين آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات تجرى من تحتها الانهار).
    [*=right]مى دانيم باغهائى كه آب دائم ندارند و بايد گاهگاه از خارج ، آب براى آنها بياورند، طراوت زيادى نخواهند داشت ، طراوت از آن باغى است كه همى شه آب در
اختيار دارد، آبهائى كه متعلق به خود آنست و هرگز قطع نمى شود خشكسالى و كمبود آب آن را تهديد نمى كند و چنين است باغهاى بهشت .



  • [*=right]بعضى گفته اند: منظور اين است كه اين نعمتها به خاطر اعمالى است كه ما قبلا در دنيا انجام داديم و زمينه آن از قبل فراهم شده است .
    [*=right]بعضى ديگر گفته اند: هنگامى كه ميوه هاى بهشتى را براى دومين بار براى آنها مى آورند مى گويند اين همان ميوه اى است كه قبلا خورديم ، ولى هنگامى كه آن را مى خورند مى بينند، طعم جديد و لذت تازهاى دارد! و به تعبير ديگر فى المثل سيب و انگورى را كه در اين دنيا مى خوريم در هر مرتبه همان طعم قبل را احساس مى كنيم ، ولى ميوه هاى بهشتى هر چند ظاهرا يك نوع بوده باشند هر بار طعم جديدى دارند، و اين از امتيازات آن جهان است كه گوئى تكرار در آن نيست !.
    [*=right]بعضى ديگر گفته اند: منظور اين است كه آنها هنگامى كه ميوه هاى بهشتى را مى بينند آن را شبيه ميوه هاى دنيا مى يابند، تا خاطره ناماءنوسى نداشته باشد، اما به هنگامى كه مى خورند طعم كاملا تازه و عالى در آن احساس مى كنند.
    [*=right]هيچ مانعى ندارد كه جمله بالا اشاره به همه اين مفاهيم و تفاسير باشد چرا كه الفاظ قرآن گاه داراى چندين معنى است .
    [*=right]سپس اضافه مى كند ((و ميوه هائى براى آنها مى آورند كه با يكديگر شبيهند)) (واتوابه متشابها).
    [*=right]يعنى همه از نظر خوبى و زيبائى همانندند، آنچنان در درجه اعلا قرار دارند كه نمى شود يكى را بر ديگرى ترجيح داد، به عكس ميوه هاى اين جهان كه بعضى ممكن است نارس ‍ باشند، بعضى بيش از حد رسيده ، بعضى كم رنگ و بو بعضى خوشبو و معطر، ولى ميوه هاى باغهاى بهشت يك از يك خوشبوتر، يك از يك شيرينتر و يك از يك جالبتر و زيباتر!
    [*=right]و بالاخره آخرين نعمت بهشتى كه در اين آيه به آن اشاره شده همسران پاك و پاكيزه است مى فرمايد: ((براى آنها در بهشت همسران مطهر و پاكى است )) (و لهم فيها ازواج مطهرة ).
    [*=right]پاك از همه آلودگيهائى كه در اين جهان ممكن است داشته باشند، پاك از نظر روح و قلب ، و پاك از نظر جسم و تن .
    [*=right]يكى از اشكالات نعمتهاى دنيا اين است كه انسان در همان حال كه داراى نعمت است فكر زوال آن را مى كند و خاطرش پريشان مى شود، و به همين دليل هرگز اين نعمتها نمى تواند آرامش آفرين گردد،
    [*=right]اما نعمتهاى بهشتى چون جاودانى است و فنا و زوالى براى آن نيست از هر جهت كامل و آرام بخش است ، لذا در پايان آيه مى فرمايد: ((مؤ منان جاودانه در آن باغهاى بهشت خواهند بود)) (و هم فيها خالدون )
 
آخرین ویرایش:

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
برنامه این هفته

برنامه این هفته

بسم الله الرحمن الرحیم
:gol:

سلام دوستان خوبم

:gol:

برنامه این هفته اتاق تفسیر قرآن کریم
آیه 25 : روز شنبه
آیه 26: روز یکشنبه
آیه 27 : روز دوشنبه
آیه 28 : روز سه شنبه
آیه 29 : روز چهارشنبه
روز پنج شنبه جمع بندی هفته قبل و این هفته

دوستان عزیز این تفاسیر به صورت کوتاه برای علاقه مند کردن شما گذاشته میشود، در صورتی که می خواهید مطالعه بیشتری داشته باشید می تونید به این آدرس مراجعه کنید.

تفسیر نمونه سوره های قرآن



امام علی (ع ) می فرمایند:

هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی
.

 

nafis...

مدیر بازنشسته
تفسیر نور-سوره بقره-ایه 25

تفسیر نور-سوره بقره-ایه 25

تفسیر نور
سوره بقره
آیه 25
:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
نکات
شايد مراد از «متشابهاً» اين باشد كه بهشتيان در نگاه اوّل، ميوه‏ ها را مانند ميوه‏ هاى دنيوى مى ‏بينند ومى‏ گويند: شبيه همان است كه در دنيا خورده بوديم، لكن بعد از خوردن مى ‏فهمند كه طعم ولذّت تازه‏اى دارد. وشايد مراد اين باشد كه ميوه‏ هايى به آنان داده مى ‏شود كه همه از نظر خوبى وزيبايى وخوش عطرى يكسانند و مانند ميوه‏هاى دنيا درجه يك، دو وسه ندارد.
در قرآن، معمولاً ايمان و عمل صالح در كنار هم مطرح شده است، ولى ايمان بر عمل صالح مقدم قرار گرفته است. آرى، اگر اتاقى از درون نورانى شد، شعاع اين نور از روزنه و پنجره‏ها بيرون خواهد زد. ايمان، درونِ انسان را نورانى و قلب نورانى، تمام كارهاى انسان را نورانى مى ‏كند. بركات ايمان و عمل صالح بسيار است كه در آيات قرآن به آنها اشاره شده است.

همسران بهشتى دو نوع هستند:
الف: يكى حور العين كه همچون لؤلؤ و باكره هستند و در همان عالم آفريده مى ‏شوند. «أنشاناهنّ إنشاء»
ب: همسران مؤمن دنيايى كه با چهره‏اى زيبا در كنار همسرانشان قرار مى ‏گيرند. «ومن صلح من ابائهم و أزواجهم»
از امام صادق عليه السلام درباره‏ ى ازواج مطهّره سؤال شد، فرمودند: همسران بهشتى آلوده به حيض و حدث نمى ‏شوند.


پيام ها
1- مژده و بشارت همراه با هشدار و اخطار (در آيه قبل) يكى از اصول تربيت است. «فاتقوا النار... وبشّر الذين آمنوا...»
2- ايمان قلبى بايد توأم با اعمال صالح باشد.
«آمنوا وعملوا الصالحات»
3- انجام همه‏ ى كارهاى صالح وشايسته، كارساز است، نه بعضى از آنها.
«عملوا الصالحات» («الصالحات» هم جمع است وهم (الف‏ولام) دارد كه به معناى همه كارهاى خوب است.)
4- كارهاى شايسته و صالح، در صورتى ارزش دارد كه برخاسته از ايمان باشد، نه تمايلات شخصى و جاذبه‏ هاى اجتماعى. اوّل «آمنوا» بعد
«عملوا الصالحات»
5 - محروميت‏هايى كه مؤمن به جهت رعايت حرام و حلال در اين دنيا مى ‏بيند، در آخرت جبران مى‏ شود.
«رزقوا»
6- ما در دنيا نگرانِ از دست دادن نعمت‏ها هستيم، امّا در آخرت اين نگرانى نيست.
«وهم فيها خالدون»
7- آشنايى با سابقه‏ى نعمت‏ها، بر لذّت كاميابى مى ‏افزايد.
«رزقنا من قبل»
8 - همسران بهشتى نيز پاكيزه‏ اند.
«ازواج مطهّرة»
 

V A H ! D

کاربر فعال تالار مهندسی صنایع ,
کاربر ممتاز
صورت آیه 26 سوره بقره ...

صورت آیه 26 سوره بقره ...

.
.
.


بسم الله الرحمن الرحیم


إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُواْ فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُواْ فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِينَ ( 26 )


خداى را از اينكه به پشه‏اى يا فروتر [يا فراتر] از آن مثل زند شرم نيايد پس كسانى كه ايمان آورده‏اند مى‏دانند كه آن [مثل] از جانب پروردگارشان بجاست

ولى كسانى كه به كفر گراييده‏اند مى‏گويند خدا از اين مثل چه قصد داشته است [خدا] بسيارى را با آن گمراه و بسيارى را با آن راهنمايى مى‏كند و[لى] جز نافرمانان را با آن گمراه نمى‏كند ...

 

mahsa66

عضو جدید
کاربر ممتاز
شان نزول آیه 26 سوره بقره

شان نزول آیه 26 سوره بقره

سلام

شان نزول
:gol::gol::gol:

آیه 26 سوره بقره
:gol::gol::gol:
شان نزول

  • جمعى از مفسران از ابن عباس در شان نزول نخستين آيه فوق چنين نقل كرده اند:
  • هنگامى كه خداوند در آيات گذشته پيرامون منافقين ، دو مثال براى آنها بيان كرد (مثلهم كمثل الذى استوقد نارا ... و او كصيب من السماء...) منافقين گفتند خداوند برتر و بالاتر از اين است كه چنين مثالهائى بزند، و از اين راه در وحى بودن قرآن اظهار ترديد كردند، در اين موقع آيه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت .
  • بعضى ديگر گفته اند هنگامى كه در آيات قرآن ، مثلهائى به ((ذباب )) (مگس ) و عنكبوت نازل گرديد، جمعى از مشركان اين موضوع را بهانه قرار داده زبان به انتقاد گشودند و مسخره كردند كه اين چگونه وحى آسمانى است كه سخن از ((عنكبوت )) و ((مگس )) مى گويد؟ آيه فوق نازل شد و با تعبيراتى زنده به آنها جواب داد.
 
بالا