حمام
حمام
حمام سنتى و موزه مردم شناسى گنجعليخان- كرمان
حمام صفا- قزوين
يك حمام قديمى، دهِ كُهنه، كهكيلويه (دهدشت)
مردم ايران، چه پيش و چه بعد از ظهور اسلام به پاکيزگى اهميت زيادى مىدادند اما بعد از ظهور اسلام اين موضوع تشديد شده است.
واژه گرمابه مرکب از دو کلمه گرم و آبه است. آبه به محل ساختمان گفته مىشده، مثل سردابه (ساختمان سرد)، گورابه (يعنى قبرستان يا مقبره). گرمابه ساختمانى گرم با ظرفى بزرگ بهنام آبزن بوده است. از آن جهت که آب را مقدس مىشمردند و نمىخواستند آن را آلوده کنند آب استفاده شده را بعد از استحمام روى زمين يا به آسمان پاشيده و به هيچ عنوان آن را وارد آب پاک نمىکردند.
حمام وكيل- شيراز
حمام دوره قاجار- كرمانشاه
حمام سنتى وكيل - كرمان
همانطور که گفته شد گرمابه محلى گرم چه براى زمستان و چه تابستان بوده است. بهجاى خزانه ظرفى به اندازه يک آدم داشته و از آب همين ظرف جهت وضوع نيز استفاده مىشده است.
از حمامهاى قديمى که نمونههايى از آن باقى است، از قرن هشتم حمام وزير در يزد و از زمان آلمظفر حمام معينالدين معلم در نزديکى مسجد جامع يزد را مىتوان نام برد.
همچنين در مراغه از زمان خواجه نصيرالدين طوسى حمام خان که براى هلاکو ساخته شده بود را داشتيم که متأسفانه آن را خراب و بانک ملى را روى آن ساختند.
همانطور که مىدانيم انسان وقتى يکدفعه از محل گرم به محل سرد و يا برعکس، وارد شود. بهدليل تغيير قابل ملاحظه دماى هوا، ممکن است مريض شود. براى همين موضوع چند اصل مهم در مورد گرمابه رعايت مىشده است.
يکى از آن اصول ايجاد راهرويى پيچ در پيچ در حدفاصل دهليز و ورودى حمام بوده است. اين مسئله باعث مىشده که هواى گرم نتواند بهطور مستقيم وارد شود.
سپس وارد دهليز شده (فضاى برزخ) و بعد از آن بينه يا رختکن که محيطى نيمه گرم و نسبتاً خشک بوده قرار داشته است. بعد از اين فضا نيز مستقيماً وارد گرمخانه نمىشدند و فضايى بهنام مياندر در اين فاصله بوده است. در اينجا يک يا دو سکو جهت انداختن لنگ و دو لچه و اسباب حمام داشته و معمولاً راه دستشويى و مستراح از همين ميان در بوده است. براى ستردن موهاى اضافى در قسمتى از بينه سلمانى سر را مىتراشيد و محلى نيز در ميان در جهت موهاى اضافى بوده و کسانى که نياز به اين کار نداشتند مستقيماً وارد گرمخانه مىشدند اين محل از زمان صفويه در داخل گرمخانه قرار گرفته و در آن را از ميان در بستهاند.
فضاى داخل گرمخانه به چند محل جهت کيسهکش، تميز کردن و خزانهها تقسيم مىشده است. خزانه در حمامهاى کامل سه عدد بوده که يکى براى آب گرم، يکى براى آب سرد و در وسط آن دو، خزانه آب ولرم جاى مىگرفت. براى اعيان هم، گرمخانه خصوصى در دو گوشه خزانه داشتهاند که بهجاى خزانه دستک داشته است. علاوه بر اين گرمخانه محلى براى آب بازى و شنا داشته است. حمام جاى خاصى نيز براى رگ زدن داشته و چون خون جارى مىشده است محلى را براى خاک ريختن روى آن در نظر مىگرفتند.
گرم کردن حمام بهوسيله تون (خُند يا گل خُس يا کانون آتش) که در زير حمامها بوده صورت مىگرفته و مواد سوختنى آن بته بوده است. آب در ديگهاى بزرگ و مقاومى از هفت جوش يا بهعبارتى ترکيبى از روي، مس، قلع، سرب و چيز ديگر ريخته که در مجموع چيز محکمى بوده است. براى چسباندن ديگ از پيه دارو استفاده مىکردهاند و طورى آن را مىچسباندند که هيچ وقت آب خزانه به داخل ديگ نمىرسيد.
براى گرم کردن کف حمام، زير قسمت گرمخانه، گربه روهايى را ساخته، دود و آتش را به آن راه مىدادند و دود را از دودکش آن خارج مىکردند. در بينه تعداد اين گربهروها کم مىشده است. به اين ترتيب رادياتورهايى در زير آن مىساختند. در کنار کوچه، ورودى آن قرار دارد و بعد از آن ورودى پيچ خورده، وارد دهليز مىشويم.
دهليز يک راه به بينه و يک راه به راهرو داشته و همانطور که در شکل ديده مىشود جهت راهرو با ورودى بينه کاملاً متفاوت است. همينطور جهت انداختن لنگها راه پلهاى براى پشتبام حمام در نظر گرفته شده است. دخل استاد حمام نيز در کنار دهليز قرار داشت.
بينه در انواع شکلها مثل مربع، هشت ضلعى و کشکولى ساخته شده و در گوشههاى آن رختکنها و در وسط، حوض آب سرد قرار داشته است و سپس وارد ميان در مىشدهاند.
حمامها معمولاً از سقف نور مىگرفتند. اين نور در تمام فصل نور مناسب است. عنصرى بهنام جامخانه عمل نورگيرى را انجام مىداد و جنس آن از شيشه بوده است.
مراسم بسيار زيبايى مثل حنابندان، حمام عروسى و زايمان وغايره نيز در حمام انجام مىگرفته است. ملاحظاتى را نيز جهت حمام براى استفاده زنان و مردان داشتهاند. معمولاً براى اين امر دو حمام مىساختند و راه آنها حتى از يک کوچه نبوده است و طورى مسئله را حل مىکردند که خزانهەا به هم چسبيده بود و از يک جا گرم مىشدند. براى حمامهاى خصوصى صرفاً زنانه محوطههاى بزرگى را براى مسائل مختلف در نظر مىگرفتند.
در بعضى محلها که فقط يک حمام داشتند بعضى روزها به زنها و بعضى روزها به مردها اختصاص داده مىشد.
بعضى از حمامها خوب بهجاى مانده عبارتند از:
- حمام گنجعلىخان کرمان
- حمام وکيل کرمان
- حمام ابراهيمخان کرمان
- حمام وکيل شيراز: در اصلى آن در جاى فعلى نيست و آن را تبديل به مغازه کردهاند.
- حمام پهنه سمنان، از دوره قاجاريه زمان فتحعلىشاه.
- حمام خسرو آقا اصفهان که متأسفانه قسمتى از آن را خراب کردند.
- حمام حاج عبدالکريم در قزوين، ورودى حمام به سبب خيابانکشى از بين رفته است. در آن از مرمر استفاده شده بود.
- حمام خان کاشان
- در باغ فين کاشان هم حمام سلطنتى دارد و هم حمام خدمه
- حمامى در باغ عفيفآباد شيراز
- حمام چهار فصل در اراک که بينهاى با دو گرمخانه خصوصى و عمومى دارد.
منبع:aftabir
حمام
حمام سنتى و موزه مردم شناسى گنجعليخان- كرمان
حمام صفا- قزوين
يك حمام قديمى، دهِ كُهنه، كهكيلويه (دهدشت)
مردم ايران، چه پيش و چه بعد از ظهور اسلام به پاکيزگى اهميت زيادى مىدادند اما بعد از ظهور اسلام اين موضوع تشديد شده است.
واژه گرمابه مرکب از دو کلمه گرم و آبه است. آبه به محل ساختمان گفته مىشده، مثل سردابه (ساختمان سرد)، گورابه (يعنى قبرستان يا مقبره). گرمابه ساختمانى گرم با ظرفى بزرگ بهنام آبزن بوده است. از آن جهت که آب را مقدس مىشمردند و نمىخواستند آن را آلوده کنند آب استفاده شده را بعد از استحمام روى زمين يا به آسمان پاشيده و به هيچ عنوان آن را وارد آب پاک نمىکردند.
حمام وكيل- شيراز
حمام دوره قاجار- كرمانشاه
حمام سنتى وكيل - كرمان
همانطور که گفته شد گرمابه محلى گرم چه براى زمستان و چه تابستان بوده است. بهجاى خزانه ظرفى به اندازه يک آدم داشته و از آب همين ظرف جهت وضوع نيز استفاده مىشده است.
از حمامهاى قديمى که نمونههايى از آن باقى است، از قرن هشتم حمام وزير در يزد و از زمان آلمظفر حمام معينالدين معلم در نزديکى مسجد جامع يزد را مىتوان نام برد.
همچنين در مراغه از زمان خواجه نصيرالدين طوسى حمام خان که براى هلاکو ساخته شده بود را داشتيم که متأسفانه آن را خراب و بانک ملى را روى آن ساختند.
همانطور که مىدانيم انسان وقتى يکدفعه از محل گرم به محل سرد و يا برعکس، وارد شود. بهدليل تغيير قابل ملاحظه دماى هوا، ممکن است مريض شود. براى همين موضوع چند اصل مهم در مورد گرمابه رعايت مىشده است.
يکى از آن اصول ايجاد راهرويى پيچ در پيچ در حدفاصل دهليز و ورودى حمام بوده است. اين مسئله باعث مىشده که هواى گرم نتواند بهطور مستقيم وارد شود.
سپس وارد دهليز شده (فضاى برزخ) و بعد از آن بينه يا رختکن که محيطى نيمه گرم و نسبتاً خشک بوده قرار داشته است. بعد از اين فضا نيز مستقيماً وارد گرمخانه نمىشدند و فضايى بهنام مياندر در اين فاصله بوده است. در اينجا يک يا دو سکو جهت انداختن لنگ و دو لچه و اسباب حمام داشته و معمولاً راه دستشويى و مستراح از همين ميان در بوده است. براى ستردن موهاى اضافى در قسمتى از بينه سلمانى سر را مىتراشيد و محلى نيز در ميان در جهت موهاى اضافى بوده و کسانى که نياز به اين کار نداشتند مستقيماً وارد گرمخانه مىشدند اين محل از زمان صفويه در داخل گرمخانه قرار گرفته و در آن را از ميان در بستهاند.
فضاى داخل گرمخانه به چند محل جهت کيسهکش، تميز کردن و خزانهها تقسيم مىشده است. خزانه در حمامهاى کامل سه عدد بوده که يکى براى آب گرم، يکى براى آب سرد و در وسط آن دو، خزانه آب ولرم جاى مىگرفت. براى اعيان هم، گرمخانه خصوصى در دو گوشه خزانه داشتهاند که بهجاى خزانه دستک داشته است. علاوه بر اين گرمخانه محلى براى آب بازى و شنا داشته است. حمام جاى خاصى نيز براى رگ زدن داشته و چون خون جارى مىشده است محلى را براى خاک ريختن روى آن در نظر مىگرفتند.
گرم کردن حمام بهوسيله تون (خُند يا گل خُس يا کانون آتش) که در زير حمامها بوده صورت مىگرفته و مواد سوختنى آن بته بوده است. آب در ديگهاى بزرگ و مقاومى از هفت جوش يا بهعبارتى ترکيبى از روي، مس، قلع، سرب و چيز ديگر ريخته که در مجموع چيز محکمى بوده است. براى چسباندن ديگ از پيه دارو استفاده مىکردهاند و طورى آن را مىچسباندند که هيچ وقت آب خزانه به داخل ديگ نمىرسيد.
براى گرم کردن کف حمام، زير قسمت گرمخانه، گربه روهايى را ساخته، دود و آتش را به آن راه مىدادند و دود را از دودکش آن خارج مىکردند. در بينه تعداد اين گربهروها کم مىشده است. به اين ترتيب رادياتورهايى در زير آن مىساختند. در کنار کوچه، ورودى آن قرار دارد و بعد از آن ورودى پيچ خورده، وارد دهليز مىشويم.
دهليز يک راه به بينه و يک راه به راهرو داشته و همانطور که در شکل ديده مىشود جهت راهرو با ورودى بينه کاملاً متفاوت است. همينطور جهت انداختن لنگها راه پلهاى براى پشتبام حمام در نظر گرفته شده است. دخل استاد حمام نيز در کنار دهليز قرار داشت.
بينه در انواع شکلها مثل مربع، هشت ضلعى و کشکولى ساخته شده و در گوشههاى آن رختکنها و در وسط، حوض آب سرد قرار داشته است و سپس وارد ميان در مىشدهاند.
حمامها معمولاً از سقف نور مىگرفتند. اين نور در تمام فصل نور مناسب است. عنصرى بهنام جامخانه عمل نورگيرى را انجام مىداد و جنس آن از شيشه بوده است.
مراسم بسيار زيبايى مثل حنابندان، حمام عروسى و زايمان وغايره نيز در حمام انجام مىگرفته است. ملاحظاتى را نيز جهت حمام براى استفاده زنان و مردان داشتهاند. معمولاً براى اين امر دو حمام مىساختند و راه آنها حتى از يک کوچه نبوده است و طورى مسئله را حل مىکردند که خزانهەا به هم چسبيده بود و از يک جا گرم مىشدند. براى حمامهاى خصوصى صرفاً زنانه محوطههاى بزرگى را براى مسائل مختلف در نظر مىگرفتند.
در بعضى محلها که فقط يک حمام داشتند بعضى روزها به زنها و بعضى روزها به مردها اختصاص داده مىشد.
بعضى از حمامها خوب بهجاى مانده عبارتند از:
- حمام گنجعلىخان کرمان
- حمام وکيل کرمان
- حمام ابراهيمخان کرمان
- حمام وکيل شيراز: در اصلى آن در جاى فعلى نيست و آن را تبديل به مغازه کردهاند.
- حمام پهنه سمنان، از دوره قاجاريه زمان فتحعلىشاه.
- حمام خسرو آقا اصفهان که متأسفانه قسمتى از آن را خراب کردند.
- حمام حاج عبدالکريم در قزوين، ورودى حمام به سبب خيابانکشى از بين رفته است. در آن از مرمر استفاده شده بود.
- حمام خان کاشان
- در باغ فين کاشان هم حمام سلطنتى دارد و هم حمام خدمه
- حمامى در باغ عفيفآباد شيراز
- حمام چهار فصل در اراک که بينهاى با دو گرمخانه خصوصى و عمومى دارد.
منبع:aftabir