[ابنیه سنتی ایران] برج های تاریخی

آلوین

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام و درود بر دوستان ِ عزیز معماری ..

این تاپیک را برای
"برج های تاریخی" افتتاح می کنیم ، و از این پس مطالب مرتبط را در اینجا قرار می دهیم .

موفق باشید...:gol:
.
.
.

قوانین این تاپیک :
1- لطفا ،در عنوان پست ِ خود ، نام ِ مکانی را که می خواهید ارائه و بررسی کنید ، بنویسید .
2- به خاطر احترام به قانون ِ نشر ، ذکر ِ منبع را فراموش نفرمایید .
3- عکسها را از سایتهای معتبر آپلود کنید، تا پست ها بعد از گذشت ِ زمان ، دچار مشکل نشوند .
4- لطفا جهت ِ حفظ ِ انسجام و تسلسل ، از دادن ِ پست های بی ارتباط با موضوع (اسپم) اکیدا خودداری نمائید .


فهرست مطالب:

برج طغرل#1-#5-#11
گنبد غفاریه#2
برج مدور مراغه #3
برج شمس تبریزی#4
برج رادکان#6-#11
برج لاجیم#7-#10-#11
گنبد کاووس#8-#9
برج اخنگان #11
برج خرقان#11
برج کشمار#11-#20
برج رسکت#11
برج شبلی#11-#21
برج های باغ هزار جریب#12
برج های کبوتر خانه#13
برج مدور مراغه#14
برج سه گنبد#15
گنبد علويان #16-#17-#18-#19


برج طغرل
سرزمين ايران اقليمي كهن با سابقه شگرف علمي همواره در صحنه تمدن بشري درخششي خيره كننده دارد و فرزانگان و انديشمندان اين مرز و بوم مهم بسزايي در گسترش انديشه بشري و تبلوري از خلاقيت‌ها و نمودي از شاهكارهاي فكري اعصار را در منظر جهانيان به نمايش در آورده‌اند آثاري كه هر كدام در جاي خود حكايت از فرهنگي غني و پشتوانه‌اي علمي بس محكم و انديشه‌اي پوياست.
آري ايران سرزمين تمدن و شاهراه تفكر انساني، كه اين عبارت را در خور مدح خود كرده «هنر نزد ايرانيان است و بس» و يا در طنين وحي الهي از زبان پيام آور بزرگ دادار يكتا چنين حكايت شده «اگر دانش در ثريا مسكن گزيند مرداني بلند همت از ديار ايران به آن دست خواهند يافت» و اين منت خداوند و تاج زرين الهي بر بلنداي سرزمين ايران است و اين زمزمه شكوه انديشه ايراني در برابر جهانيان است. كه ايران نباشد تن من مباد.
روز تاريخ سرزمين كهن ايران را از اعمال اعصار مي‌پيمايد و از ادوار متعهد يادگاراني را به همراه مي‌آورد از سرزمين مغان و سروده‌هاي زردشت میگذرد، ديار شاهان و سلسله‌هاي مختلف را مي‌پيمايد و با عناي و صفاي مردمان عجين مي‌شود، تا به دوران سلجوقيان مي‌رسد.
همواره در قرون مختلف پيران طريقت علم و انديشه ياد سرداران و سلاطين زمان را با پديد آوردن آثاري جاودانه، به تاريخ مي‌سپارند. و فرزندان آينده را به پدران گذشته پيوند ناگسستني مي‌دهند. اگر طريقتگران بنيان آفرين دوران هخامنش نبودند و زيبائيهاي شهر پارسه را نمي‌آفريدند چه پيوندي بين ما فرزندان اين عصر با نياكانمان در آن عصر بود.
اگر شاهكارهاي هنرمندان دوران و فرزانگان عهد صفوي نبود چه حلقه‌اي و چه افتخاري و چه فرهنگي قابل مباحات باقي مانده بود كه حكايت از تمدن ايران زمين كند.
يكي از شاهكارهاي دوران و زيبايي‌هاي بر جاي مانده در زمان در حاشيه شهر تهران در منطقه ابن باويه شهر كهن ري در ميان انبوهي از سازه‌هاي زمان سر به فلك كشيده شكوه خود را پس از 700 اندي سال كه از قدمت آن گذشته حفظ نموده است ، برجي به بلنداي تاريخ، و شكوه و تمدن ايران زمين.

آري، اين برج، برج طغرل نام دارد يادواره سردار دلاور و بنيانگذار سلسله مقتدر و با عظمت سلجوقيان «طغرل بيك سلجوقي» مي‌باشد كه بنا به گفته پير كاوشگر ري باستان مرحوم دكتر حسين كريمان كه روحش شاد باد، آرامگاه وي و مادرش و بنا به حكايت مورخ دوران و فرزانه فرهيخته زمان مرحوم محمد محيط طباطبايي زواره‌اي كه مرقد وي در زوايه شمالي اين برج حقايقي را فرياد مي‌كند «نه تنها آرامگاه طغرل سلجوقي و مادرش مي‌باشد بلكه مرقد بسياري از فرزانگان و دانشمندان عصر سلجوقي نيز مي‌باشد كه اين بقعه به پاسداشت عظمت آنها بنا شده بوده است» (كيهان فرهنگي...) كه مرحوم محيط براي فراموش نشدن اين مهم وصيت بر تدفين خود در جنب اين برج با شكوه نموده است كه يادش گرامي و روانش شاد باد.
اين بنا با مساحتي بالغ بر 48 متر مربع و ارتفاعي در حدود 20 متر و با اسكلتي خشتي و آجري به صورت استوانه‌اي افراشته خودنمائي مي‌كند كه نماي داخلي آن به صورت استوانه گون و نماي بيروني آن بصورت مشلع تزئين يافته است كه از 24 كنگره با زوايه‌هاي حاده تشكيل شده است.
در ضلع شمالي و جنوبي برج دو سر در با معماري طرح رازي ساخته شده است و تقريباً تا ارتفاع چهارمتري برج ديوارها به صورت توپ تا قطر ديوارهاي حدود 5/1 متر تشكيل شده و ديوارهاي بالاي ارتفاع چهارمتر به صورت تو خالي طراحي شده و وسط آن پليكاني وجود دارد كه درب آن در همان ارتفاع در ضلع شمالي بنا خودنمائي مي‌كند كه رابطي بين قسمتهاي تحتاني و فوقاني برج مي‌باشد دربها و قوسهاي رازي كه فشار فوق‌العاده‌اي را تحمل مي‌كند و تو خالي بودن ديوارهاي فوقاني به استحكام بنا كمك كرده و جنس خشت به كار رفته در برج كه از زاج و خاك و سفيده تخم مرغ است بر استحكام آن مي‌افزايد.
قدمت برج و پا برجا بودن آن در طي 700 سال كه از ساخت آن مي‌گذرد با توجه به وقوع زلزله‌هاي سهمگين در ناحيه نشان از پي مستحكم و عميق اين بنا دارد.
پي سازنده اين برج در كف آن در كناره‌هاي ديوارها كانال‌هاي گذر هوا را تعبيه كرده‌ كه اين كانال‌ها مانع از رطوبت ديوارها و از بين بردن خرابيهاي ناشي از آن مي‌شود و ديوارهاي برج طوري طراحي شده كه موجب طنين صدا در درون بنا مي‌شود. و اگر واعظي يا خواننده‌اي در وسط برج خطبه‌اي ايراد كند و يا تصنيفي را بسرايد صداي آن در همه برج طنين انداز مي‌شود و به صورت اكو وار به سمع همه مي‌رسد كه البته وجود سقفي مخروطي كه بر فراز ديوارهاي برج قرار داشته كه هم اكنون اثري از آن بر جاي نيست شايد به اين فناوري اكستيكي جلوه‌اي ديگر مي‌داده است.
اين برج علاوه بر آنكه یادآور فرزانگان و دلاوران عصر خود مي‌باشد استاد سازنده آن كاربردهاي ديگري را در جاودانه ساختن آن بكار برده و معماري پنهاني را براي پي بردن به اسراري با آن عجين كرده است.
از جمله كاربرد اين برج استفاده در شبهاي تار با استفاده از روشن كردن آتش بر باروي بلند آن براي راهنمائي مسافران جاده ابريشم كه از جانب خراسان به جانب ري مي‌آمدند بوده و در روز احتياجات گاهشماري مردم را مرتفع نموده است.
بنا به گفته فرزانه انديشمند استاد منوچهر آرين پژوهشگر خراساني عرصه تاريخ علم كشور در مقاله نگاه ديگري به برجها اطلاق واژه برج به اين بنا و بناهاي مشابه از آنجا كه برج به منازل عبور حركت سالانه خورشيد در دائره‌البروج گفته مي‌شود حكايت از اين مطلب دارد كه گذشتگان از اين روي سايه‌هاي اين ابنيه و دريچه‌هاي گذر نور خورشيد كه در روي آنها تعبيه شده پي به برجي كه خورشيد در آن غوطه ور مي‌باشد مي‌بردند زيرا كه در هر برجي خورشيد ارتفاع خاصي در آسمان نسبت به افق و ميل خاصي نسبت به جهات جغرافيايي مناطق دارد؛ لاجرم سايه‌ها و طرز تابش آن متفاوت خواهد بود كه از اين تغييرات مي‌توان در تعيين روزها و برج‌ها بهره‌ برد و اين فناوري به كار رفته در اين ساختمانهاست كه كلمه برج را زيبنده نام آن كرده است.
برج طغرل علاوه بر اين ويژگي فوق‌العاده، ويژگي منحصر به فرد ديگري در خود نهفته دارد كه سرود زيباي انديشه استاد سازنده خود را جلوه‌گر مي‌كند. و آن ساعت آفتابي منحصر به فردي است كه در دل كنگره‌هاي آن پنهان دارد كه شايد مورد مشابه آن در تاريخ علم كمتر يافت مي‌شود. همان طور كه ذكر شد حول اين برج از نماي بيروني 24 كنگره با زاويه حاده جلوه‌گر شده كه اگر در روبروي درگاه آن بايستيد گويي شيري با دهاني باز به شما مي‌نگرد.
در دقت در اين بنا از آنجا كه اين كنگره‌ها دور تا دور اين اثر را فرا گرفته به گونه‌اي خاص طراحي شده كه اگر چنانچه طلوع آفتاب اتفاق بيافتد در جانب شرق بنا كم‌كم يكي از كنگره‌ها روشن مي‌شود و آفتاب درون آن مي‌تابد، اگر نيم ساعت از طلوع آفتاب بگذرد. نصف كنگره روشن مي‌شود اگر يك ساعت از طلوع خورشيد بگذرد يك كنگره به طور كامل روشن مي‌شود و اگر چنانچه دو ساعت بگذرد دو كنگره روشن مي‌شود، همين طور اگر سه ساعت بگذرد سه كنگره تا هنگامي كه به لحظه‌اي مي‌رسيم كه خورشيد روي نصف النهار منطقه قرار مي‌گيرد. يعني بيشترين ارتفاع خود را از افق دارد، در اين هنگام خورشيد درست در بالاي سر در جنوبي برج قرار مي‌گيرد چرا كه دربهاي برج كاملاً شمالي جنوبي بوده و روي نصف النهار واقع است در اين هنگام سايه تيغه‌اي كه بالاي سر سردرب ورودي است درست در بالاي تبري ضربي گونه سر در قرار گرفته و حكايت از لحظه اذان ظهر مي‌كند و در زمستان كه ارتفاع خورشيد پائين‌تر است در لحظه ظهر خورشيد از درب جنوبي درست وسط برج مي‌تابد.
اگر چنانچه خورشيد از لحظه ظهر زوال پذير و به جانب غرب گرايش يابد حال كنگره‌هاي جانب غرب شروع به روشن شدن مي‌كند. اگر نيم‌ ساعت از لحظه ظهر بگذرد نيمي از كنگره از جانب غرب روشن مي‌شود اگر يك ساعت بگذرد يكي از كنگره‌ها و اگر دو ساعت از ظهر بگذرد نيمي از كنگره‌ها روشن مي‌شود و همين گونه تا خورشيد غروب كند. پس از روي كنگره‌هاي اين برج و روشن شدن آن توسط خورشيد مي‌توان مقدار گذشت زمان را از لحظه طلوع آفتاب، لحظه ظهر ، و مقدار گذشت زمان از لحظه ظهر را محاسبه و تعيين نمود.
برج طغرل شاهكار معماري و نجوم مهندسي رازيست و حكايتگر ري باستان ما در تهران كه گذر زمانه چهره پر فروغ آن را بي رمق كرده و حجاب تاريخ سيماي تابناك آن را مكدر نموده پس بر فرزندان ايران زمين است كه با نظري بر پيشينه فرهنگي خود خودباوري خود را دو چندان كرده و با افتخار از پيشينه تابناك خود كه در حدود هزار سال گذشته رصد خانه‌اي چون رصدخانه ابو محمد خضر خجندي را در دامنه كوه طبرك ري و در هفتصدسال پيش شاهكار گاهشماري اعصار را داشته‌اند آينده‌اي درخشان را رقم زنند كه ابقاي روزگار سوار بر مركب گذشته به سوي آينده روشن قدم گذاشته‌اند آينده‌اي همراه با فناوري و اخلاق و تمدن عالي و با دو بال علم و اخلاق نظر بر جلال ملكوتي حق انداخته و هياهوي زمان را زير لگام انديشه و نيك و كردار خوب و رفتار عالي به زير سيطره خود گيرند. اين است نويد و سروش و ارمغان و ميراث تاريخ براي ما اينان زمان. با سلام و صد درود بر روان همه پاكان و فرزانگان صالحان اقليم تمدن بشريت.
نویسنده : مهدي دانشيار
منبع : سایت بازتاب
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گنبد غفاریه

گنبد غفاریه

گنبد تاریخی در قسمت شمال غربی مراغه و دركنار رودخانه (صافی) قرار گرفته این برج یكی از زیباترین بناهای قرن هشتم هجری قمری می باشد كه در زمان سلطان ابوسعید بهادرخان حاكم وقت ایلخانی ساخته شده استدر مورد وجه تسمیه آن باید گفت از نام فردی بنام نظام الدین احمدبن حسین غفاری كه در زمان آق قویونلوها به هنگام مراجعت از حج عمارتی در نزدیكی بنا احداث و املاك و باغی برای مصارف آن وقف می كند، گرفته شده است.

گنبد غفاریه با الهام از گنبد سرخ مراغه ساخته شده بر روی سكوی سنگی و بر فراز دخمه ای استوار شده است. چهار گوشه آن به وسیله ستونهائی كه دارای تزئینات آجری است زینت یافته است.
درگاه ورودی بنا به سمت شمال واقع شده و دارای یك طاقنمای بزرگ و دو طاقنمای باریك و بلند جانبی است. طاقنمای مركزی دارای تزئینات زیبای معقلی مركب از آجر و كاشی های الوان سیاه و سفید فیروزه ای و دو كتیبه به خط ریحان می باشد كه كتیبه بالائی مشخص می كند بنا در زمان سلطان ابوسعید بهارخان ساخته شده و كتیبه پائینی به نظر می رسد نام و القاب مدفون در مقبره باشد كه قسمتی از آن به كلی از بین رفته است.
گنبد غفاریه در هر یك از اضلاع شرقی و غربی و جنوبی دارای دو طاقنما و هر یك از آنها دارای قاب مستطیلی منقش به نقش و نگارهائی از كاشی و آجر می باشد.
در بالای هلال هر یك از طاق نماها به جز كتیبه ، حاشیه ای است كه دارای سه شكل مدور حاوی دو چوگان قرینه می باشد . با توجه به اینكه علامتمزبور موسوم به امیر شمسالدین قره سنقر است ، می توان حدس زد كه این بنا مدفن قره سنقرالچركسی المنصوری ازامرای ممالك مصر است كه در سال 728 هجری قمری سلطان ابوسعید او را به خاطر جلب توجه وخشنودی الملك الناصربه دسیسه ای به قتل رساند و ضمن ابلاغ خبر در گذشت وی به سلطان مصر،امر نمود جنازه وی را در همان مقبره كهشاید خود قره سنقر در زمان حیات خود ساخته باشد دفن كنند. فضای داخلی بنا مربع شكل و همانند بیرون اضلاع آن متشكل از دو طاق نمای بلند بدون تزءین و تكلف است . این بنا هم مثل گنبد سرخ دارای گنبدی دو پوش بوده كه تمامافرو ریخته و از بین رفته است.
این آرامگاه كه نام جدید آن از مدرسه‌ای كه در مجاورت آن قرار دارد – مدرسه غفٌاریه – به عاریت گرفته شده،‌ حدود پانزده سال بعد از مقبره سلطان الجایتو خدابنده ساخته شده است. فرد مدفون در مقبره شناخته شده نیست ولی سه نشان خانوادگی در آن وجود دارد كه می‌توان با توجه به آنها معمار بنا را فردی موسوم به امیر مملوك شمس‌الدین قراسنقر الچركسی المنصوری دانست. این بنا در دورانی ساخته شده است كه به استحكام بیش از ظواهر و تزیینات اهمیت می‌د‌ادند.
این گنبد بنایی است مربع از آجر سرخ كه بر زیربنایی از سنگ نهاده شده است. در میان این زیربنای سنگی سردابی تعبیه كرده‌اند. احتمال بسیار وجود دارد كه این بنا هم از داخل و هم از خارج گنبدی بوده باشد و طبیعتاُ جزئیات متعددی در آن تغییر و تحول یافته است.
توسط چهارستون مزیٌن به نقوش لوزی‌شكل كه در زوایا برپا داشته‌اند به زیبایی بنا افزوده‌اند. نمای اصلی رو به سمت شمال دارد و در ورودی سرداب رو به مشرق باز می‌شود. هر یك از اضلاع جانبی و ضلع عقبی با دو طاق‌نما كه بر بالای آنها كتیبه‌ای حك شده آذین شده است. طاق‌نمایی كه در وسط ضلع اصلی قرار گرفته در بنا را احاطه كرده است. بر بالای در كتیبه‌ای در دو سطر و بر بالای طاق كتیبه‌ای دیگر بچشم می‌خورد.حروف كتیبه‌ها در این بنا منحصراً ریحان است. رنگ آبی فیروزه‌ای در این جا بسیار مورد استفاده قرار گرفته و رنگهای سیاه، سفید و آبی دریایی به آن اضافه شده است
نماهای جانبی و نمای عقبی به عوض آن كه مثل نماهای گنبد سرخ بسته و فاقد هر گونه روزنه‌ای باشند هر یك به دو پنجره – هر پنجره در یك طاق‌نما – مجهزند. بالای هر پنجره كه در چهارچوبی مستطیل قرا گرفته با نقوش بسیار زیبایی از آجر و كاشی مینایی تزیین شده است. بالای این تزیینات نواری قرار گرفته است كه با سه نشان خانوادگی صاحب آرامگاه آذین شده است.
شبستان اصلی با گچ سفید اندود شده و بر آن اثری از رنگ‌آمیزی دیده نمی‌شود و نمای داخلی به طاق‌نماهای مسطح عریضی كه دارای مقرنس هستند منحصر می‌شود.
 

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
برج مدور مراغه

برج مدور مراغه

در فاصله ده متری شمال برج مادر هلاكو مقبره دیگری بنام برج مدور قرار دارد. تاریخ بنای برج ، طبق كتیبه كوفی آن ماه رجب سال 563 هجری – قمری است . لیكن در مورد نام بانی بنا و مدفون داخل آن هیچگونه اطلاعی دردست نیست. بنا ، ظاهری ساده دارد و از دو طبقه تشكیل یافته است .
سردابه و اتاق فوقانی ، سردر ورودی برج مدور مانند گنبد سرخ دارای قاب بندی و طاقی هلالی شكل است كه درگاه را احاطه كرده و در بالای آن و همچنین زیر طاق هلالی كتیبه ای به خط كوفی با نقوش تركیبی از آجر و كاشیهای فیروزه ای به چشم میخورد . تزئینات كاشی و نقوش كه در بندكشی بین آجرها به صورت مهرهایی با نقش الله و نقوش هندسی به كار رفته امتیاز خاصی به این بنا داده اند.اتاق فوقانی سابقا" دارای پوشش گنبدی و در داخل دارای گچبری و تزئینات گچی بوده كه از آن همه هنر و زیبایی فقط درگوشه و كنار آن قطعاتی به جا مانده است.


نمای خارجی بنا :
نمای خارجی بسیار ساده و شامل ازاره سنگی و آجركاری معمولی است. پوشش بنا را سابقا" گنبدی دوپوش تشكیل داده كه به مروز زمان فرو ریخته و جهت جلوگیری از خرابی آن سقف تیرپوشی با شیروانی بر روی آن احداث نموده اند.

طول و عرض بنا:
مساحت آن 80 متر مربع با سردابه و زیربنای آن 50 متر مربع است.


نشانی : مراغه – ده متری شمال گنبد کبود- خیابان خواجه نصیر- برج مدور مراغه
 

JMSBeta

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
گنبد كبود (مقبره مادر هلاکو)

گنبد كبود (مقبره مادر هلاکو)

گنبد کبود كه به مقبره مادر هولاكو نیز معروف می باشد در حدود 10 متری برج مدور واقع است. در این برج، كتیبه ای كه تاریخ بنای آن را معلوم نماید وجود ندارد ولی كارشناسان آن را مربوط به دوره سلجوقی دانسته و تاریخ بنای آن را به سال پانصد و نود و سه نسبت می دهند.
گنبد کبود یا مقبره مادر هلاکو؛ مراغه
عده ای نیز به علت انتساب برج به مادر هلاكو آن را متعلق به دوره مغول می دانند ولی به عقیده "آندره گدار" تاریخ بنای برج باید مربوط به قبل از هلاكو باشد.
این برج، 10 ضلعی است و در زوایای 10 گانه آن ستونی مدور با تزئینات تخمیری تعبیه شده كه تا زیر طاق های موجود ادامه می یابد. زیر قوس طاق نماها به سه ردیف مقرنس ساده و تزئینات پركار معقلی زیبا زینت یافته است. در زیر گنبد کبود از داخل یك حاشیه از كتیبه گچ بری به خط نسخ، آیاتی از قرآن مجید به چشم می خورد. از سایر تزئینات داخل مقبره اعم از گچ بری ها و نقاشی ها آثار كمی برجای مانده است. در زیر اتاق اصلی برج نیز سردابه كوچكی وجود دارد.
گنبد کبود یا مقبره مادر هلاکو؛ مراغه
پس از انقلاب با ایجاد یك پوشش مجدد سعی در مقاوم سازی بنا داشتند كه تا امروز نیز این بنا به خاطر مرمت همان سال ها در جای خود ایستاده است. اما از آنجایی كه در آن زمان طرح مرمتی خاصی برای مرمت برج در نظر گرفته نشده بنا به مشاهدات گروه آنوبانینی بخش اعظم برج اعم از تزیینات داخلی و خارجی و قسمت هایی از دیوارها مرمت نشده و در معرض تخریب است.​
 

samira3242

عضو جدید
کاربر ممتاز
ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

ایران- همشهری آنلاین:
برج شمس تبریزی روی مزاری منسوب به شمس تبریزی در دوره صفویان در شهر خوی ساخته شد
این بنا در محلهٔ امامزاده سید بهلول در شمال غربی شهر خوی در آذربایجان غربی واقع است.
سطح بیرونی این مناره با شاخ‌هایی از قوچ وحشی که شاه اسماعیل صفوی طی اقامت 40 روزه‌اش در کوه چله خانهٔ خوی شکار کرده بود، تزیین شده است.
طبق اسناد موجود، این بنا به دستور شاه اسماعیل صفوی ساخته شده و مناره آن به وسیله شاخ قوچ‌های وحشی تزئین شده است. از شاخ قوچ در مناره یاد شده برای نشان دادن قدرت و مهارت شاه اسماعیل در شكار قوچ در یك روز صورت گرفته است.
مدارك و تصاویر مینیاتوری باقیمانده از مقبره شمس تبریزی در شهرستان خوی نشان می‌دهد این بنا در ابتدا از ۳ مناره دور قبر شمس تشكیل شده بود كه به دلایل طبیعی اكنون تنها یكی از آنها مانده است.

برج شمس تبریزی 3.40 متر قطر داشته و مساحت آن نیز ۱۱ متر است.
مقبره شمس تبریزی دارای برجی به ارتفاع ۱۷ متر است و آرامگاه شمس در فاصله ۱۰ متری از مقبره ساخته شده قرار دارد.
محمدبن علی بن ملك تبریزی ملقب به شمس‌الدین، یا شمس تبریزی در سال 582 هجری قمری در خوی به دنیا آمد.
مقبره شمس تبریزی كه دارای برجی به ارتفاع ۱۷ متر است از چند سال گذشته به طور محسوسی منحرف شد و بیم آن می رفت كه بنای برج در آینده فرو بریزد.


به همین دلیل در سال 1386 با همكاری كارشناسان ایتالیایی، مقبره و برج شمس تبریزی در شهرستان خوی مرمت شد.




 

yasi

عضو جدید
ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی


[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]

[FONT=&quot]
[/FONT]

[FONT=&quot]
[/FONT]

[FONT=&quot]براساس تحقيقات نجوم­شناسان و باستان­شناسان در چند دهه اخير، مشخص شده است که تعدادی از بناهای باستانی برجسته در کشورهای مختلف جهان، کاربرد تقويمی داشته و به منظور گاه­سنجی مورد استفاده قرار می­گرفتند، بدين صورت که در اين بناها سازوکاری انديشيده و ساخته شده است که به واسطه آن بتوان زمان رسيدن خورشيد به برخی از مواضع سالانه و زمان انقلاب زمستانی و انقلاب تابستانی را با دقت تماشا و در نتيجه تقويم را استخراج کرد.[/FONT]
[FONT=&quot]البته اين بدين معنی نيست که لزوماً تمامی اين بناها کاربرد صرفاً تقويمی داشته­اند، بلکه تعدادی از آنها بناهايی مقدس بوده و جنبه دينی داشته­اند. از مشهورترين اين بناها می­توان به بنای سنگی عظيم «استون هنج» ([/FONT][FONT=&quot]Stonehenge[/FONT][FONT=&quot]) در انگليس، آرامگاه باستانی نيوگرنج ([/FONT][FONT=&quot]Newgrange[/FONT][FONT=&quot]) در جمهوری ايرلند، هرم [/FONT] [FONT=&quot] El Castillo[/FONT][FONT=&quot] و رصدخانه [/FONT] [FONT=&quot]El[/FONT][FONT=&quot] [/FONT] [FONT=&quot] Caracol[/FONT][FONT=&quot] در شهر باستانی «چيچن ايتزا» ([/FONT][FONT=&quot]Chichen Itza[/FONT][FONT=&quot]) در مکزيک، سازه «اينتيهواتانا» ([/FONT][FONT=&quot]Intihuatana[/FONT][FONT=&quot]) در شهر باستانی ماچوپيچو ([/FONT][FONT=&quot]Machu Picchu[/FONT][FONT=&quot]) در پرو، دروازه خورشيد در شهر باستانی تياهواناکو ([/FONT][FONT=&quot]Tiahuanaco[/FONT][FONT=&quot]) در بوليوی، و بالاخره قبله مقدس ما مسلمانان يعنی «کعبه» اشاره کرد.[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]برج طغرل، یکی دیگر از برج­های تاریخی باشکوه سرزمین ایران است که در مشرق گورستان ابن بابویه، در شهرری واقع شده است. برخی از پژوهشگران معاصر این برج را آرامگاه طغرل (متوفای 455 هـ)، مؤسس سلسله پادشاهان سلجوقی دانسته­اند که بنا به گفته مورخین در شهرری دفن شده است. البته در حال حاضر در این برج کتیبه­ای وجود ندارد که تاریخ دقیق بنای آن را نشان دهد، با این حال، همان گونه که پژوهشگر فقید آقای سید محمدتقی مصطفوی نیز به آن اشاره کرده است، گرچه این برج به طغرل منسوب شده است، ولی ساختمان آن به آثار قرن هفتم هجری شباهت دارد(1) که دو نمونه مشابه آن، یکی «برج علاءالدوله» ورامین، بر اساس کتیبه گرداگرد آن، در سال 688 هجری بنا شده است، و نمونه دوم یعنی «برج کاشانه» بسطام شاهرود، تاریخ 723 هجری در کتیبه آن به چشم می­خورد.[/FONT]
[FONT=&quot]برج طغرل، برج مدور آجری و خشتی به ارتفاع 20 متر است که نمای خارجی آن مضرّس و دارای 24 ترک است. فضای داخلی آن نیز استوانه­ای ساده به قطر 4/12 و محیط 93/39 متر است. احتمالاً گنبدی مخروطی بر فراز بنا بوده است که امروزه نشانه­ای از آن دیده نمی­شود و در حال حاضر این برج فاقد سقف و پوشش است. قسمت­های فوقانی این برج که تخریب شده بود، در سال 1301 هجری، در سی و ششمین سال سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، به همت میرزا علی­اصغر خان اتابک و توسط حاجی ابوالحسن معمار باشی مورد تعمیر قرار گرفته است که به این بازسازی، در کتیبه­ای سنگی بر سردر بنا، اشاره شده است.[/FONT]
[FONT=&quot]در شمال و جنوب برج دو سردر با طرح رازی ایجاد شده و تقریباً تا ارتفاع 4 متری برج دیوارها توپر است. ولی دیوارهای بالای ارتفاع چهار متر به صورت توخالی طراحی شده و در وسط آن پلکانی وجود دارد. وجود سردرها و قوس­های رازی که فشار فوق­العاده­ای را تحمل می­کند، و توخالی بودن دیوارهای فوقانی، و همچنین جنس خشت به کار رفته که از زاج و خاک و سفیده تخم مرغ است، باعث افزایش استحکام بنا گردیده است. قدمت برج و پابرجا بودن آن در طی این مدت زمان طولانی که از ساخت آن می‌گذرد، با توجه به وقوع زلزله‌های شدید در این منطقه نشان از پی مستحكم و عمیق این بنا دارد. پی سازنده این برج، در كف آن در كناره‌های دیوارها كانالهای گذر هوا را تعبیه كرده‌ كه این كانالها مانع از رطوبت دیوارها و از بین بردن خرابیهای ناشی از آن می‌شود.(2)[/FONT]
[FONT=&quot]از ویژگی­های جالب و منحصر به فرد این برج، کاربرد آن به عنوان یک ساعت آفتابی عظیم است. بدین صورت که ترک­های دور تا دور برج به گونه‌ای طراحی شده كه با طلوع آفتاب در سمت شرق بنا، كم‌كم یكی از كنگره‌ها روشن می‌شود و آفتاب به درون آن می‌تابد. با گذشت نیم ساعت از طلوع خورشید، نصف كنگره روشن می‌شود و با گذشت یک ساعت از طلوع خورشيد، یک کنگره به طور كامل روشن می‌شود. به همین ترتیب با گذشت دو ساعت دو كنگره و با گذشت سه ساعت سه كنگره روشن می­شود، تا اینکه لحظه‌اي فرا می­رسد كه خورشيد روي نصف النهار منطقه و در بيشترين ارتفاع خود از افق قرار می­گیرد. در اين هنگام خورشید دقیقاً در بالای سر در جنوبی برج قرار می‌گیرد، زیرا درب­های برج كاملاً شمالی جنوبی بوده و روی نصف­النهار واقع است. در اين هنگام سایه تیغه‌ای كه بالای سردر ورودی است دقیقاً در بالای تبری ضربی گونه سردر قرار گرفته و حكایت از لحظه اذان ظهر می‌كند و در زمستان كه ارتفاع خورشید پایین‌تر است، در لحظه ظهر خورشید از درب جنوبی به میان برج می‌تابد. با زوال خورشید پس از لحظه ظهر و میل آن به سمت غرب، ترک­های سمت غرب بنا شروع به روشن شدن می‌كند. با گذشت نیم‌ ساعت از ظهر، نيیمی از ترک از سمت غرب روشن می‌شود. با گذشت یک ساعت از ظهر یکی از ترک‌ها و با گذشت دو ساعت دو ترک بنا روشن می‌شود و به همین ترتیب تا خورشید غروب كند. بنابراین از روی كنگره‌های این برج و روشن شدن آن توسط نور خورشید می‌توان مقدار گذشت زمان از لحظه طلوع آفتاب، لحظه ظهر و مقدار گذشت زمان از لحظه ظهر را محاسبه کرد.[/FONT]

[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]

[FONT=&quot] http://khamehyar.blogfa.com/[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]‌[/FONT]

[FONT=&quot]پاورقی­ها:[/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]

[FONT=&quot] (1) مصطفوی، سید محمدتقی، آثار تاریخی طهران: اماکن متبرکه، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ـ انتشارات گروس، چاپ2، 1375 ش، ص 145.[/FONT]
[FONT=&quot](2) دانشیار، مهدی، مقاله: «معماری پنهان برج طغرل: برج طغرل شاهكار نجوم و هنر معماری ایران»، بانک مقالات فارسی، [/FONT][FONT=&quot] http://www.mydocument.ir/main/index.php?article=515.[/FONT]
[FONT=&quot] 3- سيد مصطفی مجرد، «تحقيقی در باب ميل گنبد و انگيزه ايجاد آن»، کيهان فرهنگی، آبان 1377، شماره 147، صص 28-29[/FONT][FONT=&quot].
[/FONT]
 

فهم

عضو جدید
ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

برج رادکان، تنها تعيين کننده فصل، سال و نوروز است برج رادکان، که تصور مي شد آرامگاه يکي از ايلخانيان است تنها برجي است که توانايي تعيين چهار فصل، سال کبيسه و آغاز نوروز را دارد.

برج رادکان چناران در خراسان رضوي
تهران _ ميراث خبر:
گروه استان ها: برج تاريخي رادکان چناران تنها برجي است که توانايي تعيين چهار فصل، سال کبيسه و آغاز نوروز را دارد.
«منوچهر آرين» پژوهشگر نجوم باستاني در همايش چنارانشناسي ويژه برج رادکان با اعلام اين خبر افزود: «تا چند سال پيش تصور مي شد اين برج آرامگاه يکي از ايلخانيان است اما مقبره اي شمردن برج يک نظريه است که هيچ سنديت عملي براي آن ارايه نشده است.
«آرين» افزود: «اين برج سند استوار کار علمي خواجه نصيرالدين طوسي منجم بزرگ ايران است، تاريخ منقوش بر کتيبه در برج نيز سال 660 هجري قمري را که همزمان با اتمام ساخت بناهاي وابسته به رصد خانه مراغه است نشان مي دهد.
وي تصريح کرد: «برج به 12 ديوار خشتي بيروني با پهنا و بلندي پايه گذاري شده که برج را به 12 بخش 30 درجه اي تقسيم مي شود و هر ديواره 30 درجه از زاويه افق را در برمي گيرد، دو در ديوار مقابل هم ساخته شده و بر ديواره 365 ترک ني ستوني وجود دارد که برج را به 36 ترک 10 درجه اي تقسيم کرده است.»
آرين گفت: «انتخاب مکان درها، دريچه ها در برج اتفاقي نيست، درها درست در راستاي طلوع يلدايي (آغاز زمستان) و غروب آغاز تابستان در پهنه برج ساخته شده است و اين برج تنها برجي است که مي توان از طريق آن چهار فصل، سال کبيسه و آغاز نوروز را معين کرد.»
به گفته اين پژوهشگر، متاسفانه امروز واحد اندازه گيري خود را به فراموشي سپرده ايم اما در اين برج حتي به اين مساله توجه ويژه شده و 36 ترک برج نوعي واحد اندازه گيري است.
اين پژوهشگر نجوم باستاني با بيان اين که برج رادکان داراي گويايي علمي و نجومي است، تاکيد کرد: «برج رادکان واقع در مينو دشت استان گلستان هيچ شباهتي به برج رادکان چناران نداشته و فاقد ويژگي هاي نجومي است.»
برج رادکان يکي از آثار تاريخي چناران واقع در خراسان رضوي است.





برج رادكان در نزديكي روستاي رادكان و در 24 كيلومتري جنوب كردكوي و 54 كيلومتري جنوب غربي گرگان برفراز تپه باصفايي كه از موقعيت خاص طبيعي و سوق الجيشي برخوردار است. برج مزكور به ارتفاع 37 متر و با گنبد رك دو پوشه به دستور اسپهبد ابوجعفر از شاهزادگان طبرستان واز فرمانروايان آخر سلسله باوندي در زمان زياريان ساخته شده است.
بر بالاي بدنه مزكور كتيبه اي به دوزبان پهلوي و كوفي ديده مي شود كه استفاده از خط پهلوي راحتي چهار قرن بعد از ورود مسلمانان به اين مكان نشان مي دهد و متن كتيبه ، شامل نام باني و تاريخ ساخت بنا است.
برج رادكان مركب از دوبخش ، بدنه ومدور و گنبد مخروطي آجري كه به صورت رك بلند و كشيده است. چنين به نظر مي رسد كه تقليد از معماري گنبد قابوس است. در حاشيه شمالي آن برج ديگري به فاصله 20 متري وجود دارد كه زمان شروع ساخت بنا 407 هجري قمري وپايان آن 411 هجري قمري است كه معمار آن احمد بن عمر است.
اين برج به منظور راهنمائي مسافران و ره گم كردگان دشت هاي سرسبز و جنگل هاي انبوه شمال ساخته شده بود ، و به عنوان آرامگاه يكي از اسپهبدان آل باوند طبرستان نيز مورد استفاده قرار گرفته است.
بناي اين برج كه در سال 411 هجري قمري به پايان رسيد بي ترديد يكي از مفاخر معماري و يكي از مواريث فرهنگي كشورمان به حساب مي آيد.
اگر كسي يكي دوبار بدون راهنما از دشت هاي سرسبز و جنگل هاي انبوه و تاريك شمال گذشته باشد در مي يابد كه وجود اين برج ها به عنوان ميل هاي راهنما تا چه اندازه در راهنمايي قوافل ، مهم و موثر بوده است.
در ميان برج هاي تاريخي ايران دو برج بسيار معروف وجود دارد كه يكي در خراسان و ديگري در گرگان مي باشد و ((رد)) در زبان پهلوي به معناي نظم و ترتيب و ((رده)) آمده است و رادكان درست در جاده ها همان كار را مي كند كه از نامش برمي آيد ، مسافر را راهنمايي نموده وبه راهپيمائي او نظم و ترتيب مي دهد هرچند كه اين واژه ها با ((راه)) همبستگي دارد و در بعضي از كتب مسالكبه صورت ((رايكان)) هم آورده شده است و وجود اين برج در كنار شاهراه و برفراز تپه اي كه از دور نمايان است ، به منظور راهنمائي رهگذران ساخته شده ، گرچه بهدها از اين بنا به عنوان آرامگاه باني آن نيز استفاده كرده اند. اين برج محل دفن يكي از اسپهبدان آل باوند طبرستان به نام ابوجعفر محمد بن وندرين باوندي است. برطبقكتيبه فوقاني كه به صورت كمربندي در زير گنبد به چشم مي خورد. بناي اين برج در تاريخ ربيع الثاني 407 هجري قمريس يعني زمان فرمانروايي اسپهبد ابو جعفر شروع و كار ساختمان در سال 411 هجري به دست احمد بن عمر به پايان رسيده است. تا دوره قاجار بربالاي ورودي بنا نيز كتيبه اي به خط كوفي وجود داشته است كه بنا به اظهارات رابينو ، كتيبه مزبور در آن زمان توسط عوامل خارجي به سرقت برده شده است.
ميل رادكان كه از سبك خاص معماري برخوردار است و درعين سادگي ، يكي از شاهكارهاي معماري ايران بعد از اسلام به حساب مي آيد و بيش از هر چيز ارتفاع بلند آن كه از 35 متر متجاوز است جلب توجه مي كند.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

فهم

عضو جدید
ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

برج لاجیم بنایی تاریخی است که در شهرستان سواد کوه استان مازندران واقع است.
برج لاجیم در شمار آثار زمان تسلط آل زیار بر طبرستان در فاصله سالهای ۳۱۶ الی ۴۴۳ هجری قمری است.
این بنای تاریخی در خارج از یك گنبد مخروطی ساده و ظریف پوشیده شده است كه در داخل به حالت مدور تغییر شكل می‌دهد. ورودی این بنای آجری در سمت شرق است و پایه گنبد به وسیله یك ردیف طاق‎نما تزئین شده است. در كمربند زیر گنبد دو كتیبه به خط كوفی و پهلوی بر روی هم قرار گرفته است. این دو كتیبه بشكل زیبایی با آجرهای تراش‎خورده در زمینه‎ای از گچ سفید نصب شده‎اند كتیبه با خط كوفی نام كیا اسماعیل ابوالفوراس شهریار ابن عباس صاحب بنا و تاریخ ۴۱۳ هجری قمری را نشان می‌دهد.
اهمیت برج لاجیم مانند برج رسکت، بیشتر به دلیل دارا بودن كتیبه پهلوی در كنار كتیبه كوفی است. این امر نشان می‎دهد كه در قرن پنجم هجری قمری در این قسمت از ایران، حكمرانان وقت علاوه بر توجه به هنر دوران قبل از اسلام به خط رایج در دوره حكومت شاهان ساسانی نیز اهمیت می‎داده‎اند.
در كتیبه كوفی نام و القاب صاحب مرقد خوانده می‎شود ولی نام سازنده آن مشخص نیست و تنها حدس و گمان و با توجه به قرینه اجزایی از كلمات باقی مانده می‌توان بدان دست یافت.
متن كتیبه چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم. هذا قبر القیم الكیا الجلیل ابوالفوراس شهریار بن العباس بن شهریار مولی امیرالمؤمنین رحمه الله امر بینائه فی سنه ثلاث محشر و اربعمانه، عمل الحسن بن علی.
تاریخ

بنای برج لاجیم متعلق به حد فاصل میان سقوط نخستین سلسله باوندی و ظهور دومین سلسله این خاندان است. در این دوره هفتاد ساله، تمامی نواحی مازندران زیر تسلط آل زیار بود. ولی آن‎ها بر كوهستان‎ها تسلط نداشتند و بازندگان باوندیان منتظر فرصت بودند كه املاك خود را باز پس‎ گیرند.
بر پایه روایات تاریخی منقول از ابن اسفندیار، در زمان حكومت آلب ارسلان در سالهای ۴۵۵ تا ۴۶۶ هجری قمری سپهبد قارن بن سرخاب تا اندازه‎ای توانست كه بر مازندران تسلط یابد و قدرت خاندان وشمگیر را به زوال بكشاند. محل اقامت حكام باوندی در كوهستان‎های جنوب مقر قدیمی آن‎ها یعنی شهر ساری بود. ولی مشخص نیست كه ابوالفوراس شهریار در میان بزرگان باوندی دارای چه مقامی بوده است و با شهریار بن دارا كه به دست وشمگیر كشته شد و نیز سرخاب بن شهریار و قارن بن سرخاب و حسام الدوله ابن قارن سر سلسله شعبه دوم باوندیه چه نسبتی داشته است.
متاسفانه برج لاجیم به اشتباه به مقبره امامزاده عبدالله نیز مشهور است و عوام به زیارت آن به گمان امامزاده و مذهبی بودن می‌آیند. محیط دایره بنا در قاعده ۲۶۸۰ سانتی‌متر، قطر فضای داخلی ۵۴۷ سانتی‌متر و پهنای ورودی آن ۱۱۲ سانتی‌متر می‌باشد.


دسترسی

جاده دسترسی به روستای لاجیم از شهر زیرآب آغاز می‎شود و پس از طی یك مسافت ۳۰ كیلومتری به سر گردنه مرتفعی می‎رسد كه از طبیعت و ارتفاعات جنگلی خارج و به چمنزار و بوته زارهای زیبا بدل می‌گردد. در میان سبزه زاران وسیع و گسترده یك منطقه بدون پوشش بوته‎ای مانند شبه‌جزیره‌ای كه از سه طرف به پرتگاه‎های عمیق مشرف است به چشم می‌خورد. در حاشیه پرتگاه در قدیم خندقی با دیوارهای عظیم وجود داشته است كه احتمالاً قلعه‎ای وسیع و پر اهمیت را تشكیل می‎داده است كه برج مشهور لاجیم را در میان آن بنا كرده بودند.
راه دیگر از طریق جنگل و از میانه راه آسفالته ساری به کیاسر به روستای لاجیم منتهی می‌گردد.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mh.memar

عضو جدید
برج آجری گنبد کاووس;)
گنبد کاووس یا گنبد قابوس بنایی تاریخی از سده چهارم هجری است که در گنبد کاووس، شمال شرقی ایران قرار دارد. سبک معماری بنا شیوه رازی است.
این بنا که یکی از بلندترین بناهای آجری جهان به‌شمار می‌آید بر فراز تپه‌ای خاکی که قریب پانزده متر از سطح زمین بلندتر است قرار دارد. این بنا در سال (۳۹۷ هجری قمری برابر با ۳۷۵ هجری خورشیدی) و در زمان سلطنت شمس المعالی قابوس بن وشمگیر و در شهر جرجان که پایتخت پادشاهان آن دیار بوده، بنا گردیده‌است.
پروفسور آرتور پوپ در مورد این بنا چنین نوشته‌است:
در زیر سمت شرق کوه‌های البرز و در برابر صحراهای پهناور آسیا یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای معماری ایران با تمام شکوه و عظمت خود قد بر افراشته‌است. این بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه قابوس بن وشمگیر می‌باشد و برج آرامگاه از هرگونه آرایش مبراست. جنگنده‌ای با نیروی ایمان در نبرد رودرروی، پادشاهی شاعر در نبرد با ابدیت، آیا آرامگاهی چنین عظیم و مقتدر وجود دارد.
و ویل دورانت در مورد آن نوشته‌است:
جرجان در قرن ۱۰ میلادی (عصر زیاریان) یکی از ولایت‌های بزرگ ایران بود و به امیران روشنفکر اشتهار داشت، مثل شمس المعالی قابوس وشمگیر که ابن سینا را به دربار خود خواند. این شهر گنبدی ۵۲ متری دارد.[۲]
مشخصات سازه
گنبد قابوس شامل ۲ قسمت است:
* ۱-پی یا پای بست بنا و بدنه
* ۲-گنبد مخروطی
پی سازی بنا از زمین سفت شروع و تا ارتفاع حدود ۱۵ متری با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده‌است. درون پای بست سردابی وجود داشته که پا کار طاق آن هنوز بر جای است ولی بر اثر کاوشهای پیاپی کاوشگران که در پی گنج بوده‌اند آثاری از کف آن بر جای نمانده‌است. بدنه مدور خارجی گنبد قابوس دارای ۱۵ ترک (دندانه نود درجه) می‌باشد (همانند ستاره ده پر) این ترکها که در اطراف آن و به فواصل مساوی از یکدیگر قرار دارند، از پای بست بنا شروع و تا زیر سقف گنبدی ادامه می‌یابد و میان این ترکها با کوهه‌ای آجری پر شده‌است. به جز در ورودی) راس این ترکها به اندازه ۱٫۳۴ متر از یکدیگر فاصله دارند. قطر داخلی گنبد به طول ۹ متر و ۷۰ سانتی متر و قطر آن از قاعده ترکها بطول ۱۴ متر و ۶۶ سانتی متر و طول قطر آن از رأس ترکها یا به عبارتی قطر ارباب یا پای بست آن ۱۷ متر و ۶ سانتی متر می‌باشد ضخامت میل از پایین به بالا کرنش کمی دارد و در ارتفاع ۳۷ متری گنبد مخروطی بنای برج را تکمیل می‌کند.
این گنبد که با آجرهای مخصوص دنباله دار کفشکی ساخته شده‌است دو پوسته‌است. گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخم مرغی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی با آجر دنباله دار، و ارتفاع این گنبد مخروطی ۱۸ متر است در بدنه شرقی روزنه‌ای تعبیه شده که ارتفاع آن یک متر و نود سانتیمتر است عرض روزنه در قسمت بالا ۷۳ و در وسط ۷۵ و در پایین ۸۰ است. در ضلع جنوبی آن یک ورودی می‌باشد که ۵/۱ متر عرض و ۵۵/۵ متر ارتفاع دارد. در درون طاق هلالی سر در آن، مقرنسی است که به نظر می‌رسد در مراحل نخستین پیشرفت این نوع تزئینات معماری و گچ بری است. شاید این مقرنس ساده و در عین حال زیبا از اولین نمونه‌های مقرنس سازی در بناهای اسلامی می‌باشد که بتدریج تکمیل شده‌است دکتر ویلسن آمریکایی نماینده دانشگاه پنسیلوانی نیز در بازدید و تحقیقاتی که از این بنا داشته راجع به این مقرنسها چنین نوشته‌است: ? بالای در، داخل هلال مدخل گیلویی مقرنسی است که در مراحل اولیه ترقی می‌باشد و این یکی از نمونه‌های تزئینی است از اصول یک معماری که بعد اهمیت پیدا کرده‌است ? در ردیف کتیبه کوفی بصورت کمر بند وار بدنه را آرایش کرده‌است که یک ردیف آن در ۸ متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی قرار دارند نوع نوشته کوفی کتیبه‌ها ساده و آجری است حروف آن آرایش ندارند. بر جسته و خوانا می‌باشد و حاشیه دور آنها قاب مستطیلی شکلی است از آجر .
متن کتیبه‌ها
متن کتیبه‌های سازه چنین است:
* بسم الله الرحمن الرحیم
* هذ القصر العالی
* الامیر شمس المعالی
* الامیر ابن الامیر
* قابوس بن وشمگیر
* امر به نبائه فی حیاتی
* سنه سبع و خمسین و ثلثماته قمریه
* و سنه خمس و سبعین و ثلثماته
* برگردان:
* به نام خداوند بخشنده مهربان
* این است کاخ باشکوه
* امیر شمس معالی
* امیر پسر امیر
* قابوس فرزند وُشمگیر
* فرمان داد به ساخت آن در زندگی خویش
* سال سیصد و نود و هفت قمری
* و سال سیصد و هفتاد و پنج (خورشیدی)
پانویس
1. ↑ سبک‌شناسی معماری ایرانی. محمد کریم پیرنیا. نشر معمار. ۱۳۸۳. ص۱۵۷
2. ↑ تاریخ تمدن، ویل دورانت / جلد چهارم / ص ۲۹۶
منبع
1. ↑ سبک‌شناسی معماری ایرانی. محمد کریم پیرنیا. نشر معمار. ۱۳۸۳. ص۱۵۷
2. ↑ تاریخ تمدن، ویل دورانت / جلد چهارم / ص ۲۹۶
.

آشنایی با برج تاریخی گنبد کاووس
در مورد این بنا چنین نوشته است : در زیر سمت شرق کوههای البرز و در برابر صحراهای پهناور آسیا یکی از بزرگترین شاهکارهای معماری ایران با تمام شکوه و عظمت خود قد بر افراشته است . این بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه قابوس بن و شمگیر می باشد و ? برج آرامگاه از هرگونه آرایش مبراست . جنگنده ای بانیروی ایمان در قتال رو در روی ، پادشاهی شاعر در نبرد با ابدیت ، آیا آرامگاهی چنین عظیم و مقتدر وجود دارد ،محمد علی قورخانچی نیز تحقیقی در مورد گنبد قابوس داشته و در کتاب نخبه سینیه خود گنبد قابوس را در نیم فرسخی خرابه های شهر جرجان دانسته و نظیری را برای این گنبد در ایران زمین موجود ندانسته است در معماری سنتی ایران به چنین بناهای عظیم و کشیده ای که ( میل نیز نامیده می شوند ) در طول راهها برای راهنمایی و تعیین مسیر کارونها احداث می شده زیاد بر می خوریم ولی هیچکدام آنها به پای عظمت گنبد قابوس نمی رسند
پروفسور ارتورافام پوپ
مشخصات بنا : گنبد قابوس شامل 2 قسمت است
پی سازی بنا از زمین سفت شروع و تا ارتفاع حدود 15 متری با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده است . درون پای بست سردابی وجود داشته که پا کار طاق آن هنوز بر جای است ولی بر اثر کاوشهای پیاپی کاوشگران که در پی گنج بوده اند آثاری از کف آن بر جای نمانده است . بدنه مدور خارجی گنبد قابوس دارای 15 ترک ( دندانه نود درجه ) می باشد ( همانند ستاره ده پر ) این ترکها که در اطراف آن و به فواصل مساوی از یکدیگر قرار دارند ، از پای بست بنا شروع و تا زیر سقف گنبدی ادامه می یابد و میان این ترکها با کوهه ای آجری پر شده است 0 به جز درب ورودی ) راس این ترکه ها به اندازه یک مترو سی چهار سانتی متر از یکدیگر فاصله دارند . قطر داخلی گنبد به طول نه متر و هفتاد سانتی متر و قطر آن از قاعده ترکها بطول چهارده متر و شصت و شش سانتی متر و طول قطر آن از رأس ترکها یا به عبارتی قطر ارباب یا پای بست آن هفده متر و شش سانتی متر می باشد ضخامت میل از پایین به بالا کرنش کمی دارد و در ارتفاع 37 متری گنبد مخروطی بنای برج را تکمیل می کند . این گنبد که با آجرهای مخصوص دنباله دار کفشکی ساخته شده است دو پوسته است . گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخم مرغی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی با آجر دنباله دار ، و ارتفاع این گنبد مخروطی 18 متر است در بدنه شرقی روزنه ای تعبیه شده که ارتفاع آن یک متر و نود سانتیمتر است عرض روزنه در قسمت بالا 73 و در وسط 75 و در پایین 80 است . در ضلع جنوبی آن یک ورودی می باشد که 5/1 متر عرض و 55/5 متر ارتفاع دارد . در درون طاق هلالی سر در آن ، مقرنسی است که به نظر می رسد در مراحل نخستین پیشرفت این نوع تزئینات معماری و گچ بری است . شاید این مقرنس ساده و در عین حال زیبا از اولین نمونه های مقرنس سازی در بناهای اسلامی می باشد که بتدریج تکمیل شده است دکتر ویلسن آمریکایی نماینده دانشگاه پنسیلوانی نیز در بازدید و تحقیقاتی که از این بنا داشته راجع به این مقرنسها چنین نوشته است : ? بالای در ، داخل هلال مدخل گیلوئی مقرنسی است که در مراحل اولیه ترقی می باشد و این یکی از نمونه های تزئینی است از اصول یک معماری که بعد اهمیت پیدا کرده است ? در ردیف کتیبه کوفی بصورت کمر بند وار بدنه را آرایش کرده است که یک ردیف آن در 8 متری پای آن دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی قرار دارند نوع نوشته کوفی کتیبه ها ساده و آجری است حروف آن آرایش ندارند . بر جسته و خوانا می باشد و حاشیه دور آنها قاب مستطیلی شکلی است از آجر .
متن کتیبه ها چنین است بسم الله الرحمن الرحیم بنام خداوند بخشیده مهربان
2- هذ القصر المعالی این است کاخ عالی
3- الاصیر شمس المعالی امیر شمس معالی
4- الاصیر ابن الاصیر امیر سپر امیر
5- قابوس ابن وشمگیر قابوس فرزند وشمگیر
6- امر به نبائه فی حیاتی فرمان داد به بنای آن در زندگی خویش
7- سنه سبع و تمسین و ثلثماته قمریه سال سیصد و نود و هفت قمری
8- و سنه خمس و سیعین و ثلثماته سال سیصد و هفتاد و پنج شمسی
برج در طی عمر خود سه بار تعمیر ومرمت شد آخرین بار نیز در سال 1349 تعمیر اساسی آن انجام گرفت بطوری که این شاهکار معماری اسلامی که با شکوه کمترین ابنیه قرن چهارم هجری است حفظ و مصون گشت . مصالح بکار رفته در این بنا ملات ساروج و آجر است این بنا تماماً از آجرهای پخته قرمز ساخته شده است آجرهای سخت این بنا بدلیل عوامل جوی بمرور به رنگ برنزی در آمده است در نحوة اجرای این ساختمان بدلیل نبودن امکانات و تکنولوژی پیشرفته به جای چوب بست از کوبه و متراکم کردن خاک به دور نما بصورت مارپیچ و پله ای تا انتهای آن استفاده شده است که بعد از اتمام بنا خاکها را بصورت تپه در اطراف بنا پخش نموده اند .
شیوه معماری بنا : این بنا یکی از اولین ساختمانهایی است که مرز بین شیوة معماری خراسانی و رازی محسوب می شوند و در واقع مربوط به اوائل دورة شیوة معماری رازی است ساختمان این بنا تماماً از آجر و ملات ساروج
ساخته شده است . یکی از بارزترین ویژگیهای شیوة معماری رازی استفاده از آجر با بهترین کیفیت ممکن است
این برج یکی از آثار باستانی کشورمان که در اعداد بزرگترین مفاخر معماری قرن چهارم هجری است در شمال شرقی ایران در شهر گنبد کاووس قرار دارد . این بنای معروف که یکی از بلند ترین آثار تاریخی جهان بشمار می آید بر فراز تپه خاکی که قریب 15 متر از سطح زمین بلند تر است قرار دارد این بنا در سال ( 397 ه. ق. و 375 ه. ش) و در زمان سلطنت شمس المعالی قابوس ابن و شمگیر و در شهر جرجان که پایتخت پادشاهان آن دیار بوده ، بنا گردیده است بنایی که از هزار سال پیش تا کنون بر فراز تپه ای خاکی استوار است در عین سادگی یکی از غرور انگیز ترین بناهایی است که نه تنها در خاک ایران بلکه در سراسر جهان شناخته شده است و مورد توجه بسیاری از جهانگردان و باستان شناسان است .

5889cf86123a4f8b880d15cb3e390a1e.jpg450px-Gonbad-e_Qabus.JPGhttp://www.www.www.iran-eng.ir/images/misc/pencil.png
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

arastoomahdi

عضو جدید
ميل گنبد شاهكار معماري

ميل گنبد شاهكار معماري

تاريخ : پنج شنبه 5 فروردين 1389

میل گنبد ؛ شاهکار معماری ایرانی در جهان

گنبد کاووس به دلیل وجود بلندترین برج آجری جهان سالانه گردشگران زیادی را برای بازدید از این شکوه معماری اصیل و تاریخی ایران زمین به این منطقه جذب می کند.

به گزارش خبرنگار مهر در گرگان، میل گنبد، بنایی که از هزار سال پیش تاکنون بر فراز تپه ای خاکی استوار است در عین سادگی یکی از غرور انگیز ترین بناهایی که نه تنها در خاک ایران بلکه در سراسر جهان شناخته شده و مورد توجه بسیاری از جهانگردان و باستان شناسان است.
میل گنبد بیش از هزار سال، سرفرازانه سر به آسمان کشیده و تمدن کهن مردم این دیار را رخ جهانیان می کشد.

این بنا از چهار بخش تشکیل شده است که شامل پی و صفه بنا، سردابه،, بدنه و گنبد مخروطی می شود و ارتفاع بنا 70 متر است ، بدنه بنا 37 متر ارتفاع دارد و دارای 10 ترک است.

این بنای باشکوه به دستور شمس المعالی قابوس بن وشمگیر، مشهورترین پادشاه آل زیار که به گفته یاقوت حموی هم جنگجویی بی همتا و هم ادیبی فاضل بود، ساخته شد.

شمس المعالی مردی فاضل، هنرپرور، خطاط و نویسنده ای زبردست و متفکر بودکه به زبان فارسی و عربی مطلب می نگاشت و دربار وی محل تجمع علما و دانشمندان بود. به طوری که ابوریحان بیرونی کتاب معروف خود آثار الباقیه را به سال ۳۹۰ هجری قمری به نام او تألیف کرد.

بررسی های باستان شناسی نشان می دهد که در معماری سنتی ایران به چنین بناهای عظیم و کشیده ای که میل نیز نامیده می شوند، در طول راه ها برای راهنمایی و تعیین مسیر کاروانها احداث می شده، زیاد بر می خوریم ولی هیچکدام آنها به پای عظمت گنبد قابوس نمی رسد.

گنبد قابوس شامل دو قسمت است، یکی پی یا پای بست بنا و بدنه و دیگری گنبد مخروطی پی سازی بنا از زمین سفت شروع و تا ارتفاع حدود 15 متری با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده است.

درون پای بست سردآبی وجود داشته که پا کار طاق آن هنوز بر جای است اما بر اثر کاوشهای پیاپی کاوشگران که در پی گنج بوده اند آثاری از کف آن بر جای نمانده است.

بدنه مدور خارجی گنبد قابوس دارای 15 ترک ( دندانه نود درجه )، همانند ستاره 10 پر است، این ترکها که در اطراف آن و به فاصله های مساوی از یکدیگر قرار دارند، از پای بست بنا شروع و تا زیر سقف گنبدی ادامه می یابد و میان این ترکها با کوهه ای آجری پر شده است.

راس این ترکه ها به اندازه یک مترو 34 سانتیمتر از یکدیگر فاصله دارند، قطر داخلی گنبد به طول 9 متر و 70 سانتیمتر و قطر آن از قاعده ترکها به طول 14 متر و 66 سانتیمتر و طول قطر آن از رأس ترکها یا به عبارتی قطر ارباب یا پای بست آن 17 متر و شش سانتیمتر است، ضخامت میل از پایین به بالا کرنش کمی دارد و در ارتفاع 37 متری گنبد مخروطی بنای برج را تکمیل می کند.

میل گنبد که با آجرهای مخصوص دنباله دار کفشکی ساخته شده است دو پوسته است، گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخم مرغی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی با آجر دنباله دار، و ارتفاع این گنبد مخروطی 18 متر است.

در بدنه شرقی روزنه ای تعبیه شده که ارتفاع آن یک متر و 90 سانتیمتر است عرض روزنه در قسمت بالا 73 و در وسط 75 و در پایین 80 است و در ضلع جنوبی آن یک ورودی است که 1.5 متر عرض و 5.55 متر ارتفاع دارد، درون طاق هلالی سر در آن، مقرنسی است که به نظر می رسد در مراحل نخستین پیشرفت این نوع تزئینات معماری و گچ بری است.

در ردیف کتیبه کوفی به صورت کمربند وار بدنه را آرایش کرده است که یک ردیف آن در 8 متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی قرار دارند. نوع نوشته کوفی کتیبه ها ساده و آجری است حروف آن آرایش ندارند، بر جسته و خوانا است و حاشیه دور آنها قاب مستطیلی شکل از آجر است.

به نظر کارشناسان معماری، ارتفاع در یک بنا هنگامی معنا می یابد که بر فضای اطراف سیطره داشته باشد و از منظر زیبایی شناسی، بلندی برج احساس شود. با این تعریف، گنبد قابوس بلندترین برج آجری جهان محسوب می شود. چون از یک سو به دشتهای آسیای میانه اشراف دارد و از سوی دیگر، نگاهش به دریای مازندران است که 400 متر از سطح اقیانوس پایین تر است.

برج قابوس، یکی از بی نظیرترین یادمان های معماری ایران در دوره اسلامی برج قابوس بن وشمگیر است و در شمال شهر گنبد و در سه کیلومتری بازمانده شهر قدیم جرجان مرکز حکومت آل زیار قرار دارد، از نظر هنر معماری و تاریخی، یادگاری بس ارزنده از دوران آبادی و شوکت سرزمین جرجان و دودمان آل زیار است.

همزمان با ایام نورز نمایشگاهی از دست بافته های اقوام ترکمن در حاشیه این برج تاریخی برپا شده است و میل و گنبد هر سال میزبان گردشگران داخلی و خارجی است.



منبع : خبرگزاري مهر
 

sahar-architect

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آندره گدار باستان‌شناس فرانسوی که در سال 1933 میلادی به بازدید برج لاجیم آمده می‌نویسد: در داخل این حصار چند تل است که نشان می‌دهد این قلعه در واقع شهر مستحکمی است این محل که در قلب جنگل انبوه و دور هنگامه شهرها واقع شده است. مسلماً قرارگاه مهم یکی از سرکشان یا پناهگاه استوار یکی از پادشاهان مخلوع بوده است که به امید بازگشت وقت مساعد در آنجا بدور از آسیب خصم در امان می‌داشته است. شخصیت مدفون در برج (کیا ابوالخوارس شهریار) از خاندان باوندیان بوده که در فاصله سقوط سلسله باوندیان اول و به قدرت رسیدن مجدد خاندان آل باوند پس از اشغال ناحیه آمل به دست قابوس وشمگیر به منطقه کوهستانی لاجیم پناه برده است.





[FONT=&quot]



[/FONT]
 

manouchehri

عضو جدید
ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

ابنیه سنتی ایران : برج های تاریخی

گرد آوری اطلاعات برج های تاریخی ایران و تبدیل آن به یک مرجع هدف این تاپیک می باشد .


فرهنگ و تاریخ > تاریخ ایران- رضا مرادی غیاث‌آبادی:
خیلی از شهرهای ایران را با برج‌هایش می‌شناسیم؛ بناهایی که هرچند به‌نظر می‌آید کاربردی آرامگاهی داشته‌اند، اما بعید نیست استفاده‌های دیگری هم از آن‌ها می‌شده.
وقتی در این بناها دقیق می‌شویم، علاوه بر ریزه‌کاری‌های معماری و مهندسی ساخت آن‌ها، با نمایشگاهی از نقش و نگارهای زیبا و کتیبه‌هایی با خط‌های گوناگون مواجه می‌شویم. برج‌های ایرانی، نشانه‌هایی هستند از هنر و دانش ایرانی که هنوز بعد از حدود هزار سال، در سرزمین زلزله خیزی مثل ایران سر پا مانده‌اند.
در کنار این برج‌ها بنای دیگری نبوده است و به نظر می‌رسد بناهایی منفرد و مستقل بوده‌اند و نه بخشی از یک مجموعه.
معمولا اولین و نخستین بخش یک بنا که به مرور زمان تخریب می‌شود، گنبد آن است. به نظر می‌رسد برج‌ها اول گنبد داشته‌اند که به مرور زمان از بین رفته است.
تنها یک معمار می‌تواند درک کند که ساختن شیارهایی به این دقت و به این بلندی بر روی یک بنا، آن‌هم به این دقت و ظرافت تا چقدر دشوار است.
همه برج‌ها یک زیرزمین هم دارند و همین قضیه باعث شده تصور شود که برج‌ها صرفا محل دفن بوده‌اند. اما نکته این‌جاست که ساختن یک بنای بلند و سنگین، احتیاج به یک پی عمیق دارد و به همین خاطر تا اندازه زیادی گودبرداری و پی‌سازی شده که هر استفاده‌ای از آن می‌توان کرد.
حدود بیست و پنج برج با این مشخصات و ویژگی‌ها در ایران موجود است که هشت تای آن‌ها در این صفحه معرفی شده‌اند.
برج اخنگان
گنبد این برج با آجرهای لعاب‌دار لاجوردی و فیروزه‌ای‌اش در نوع خود بی‌نظیر است. کتیبه‌های روی سنگ قبر داخل برج نشان می‌دهد که آرامگاه گوهرخاتون بوده است.
بدنه برج نیز پر بوده است از نگاره‌های گل‌هایی از کاشی فیروزه‌ای که تقریبا همه‌شان به باد یغما رفته است. این برج کنار روستای اخنجان در ده کیلومتری آرامگاه فردوسی در توس قرار دارد. برج اخنگان از بقیه برج‌ها جوان‌تر است و متعلق به سده نهم هجری است
برج لاجیم
امروز تبدیل به زیارتگاه مردم شده. در بالای بدنه برج، دو ردیف کتیبه دیده می‌شود که کتیبه پایینی به خط ایرانی کوفی و کتیبه بالایی به خط پهلوی است. این برج را در قرن پنج هجری ساخته‌اند و کتیبه‌ها نشان می‌دهند که آن وقت‌ها هنوز خط و زبان پهلوی رایج بوده. از کتیبه‌ها این‌طور برمی‌آید که این‌جا محل دفن یکی از شهریاران زیاری است. با این حال چون کتیبه‌ها درست و کامل خوانده نشده، هنوز این قضیه قطعی نیست. برج لاجیم در شرق پل سفید، در کوهستان‌های بلند مازندران، و بین جنگل‌های انبوه قرار دارد
برج خرقان

وقتی در راه قزوین به همدان به شهر آبگرم می‌رسید، جاده‌ای به سمت غرب می‌رود که پس از حدود بیست کیلومتر، شما را به روستای «حصار ارمنی» می‌رساند. برج خرقان در نزدیکی این محل قرار دارد. برج‌های خرقان، دو تا هستند و هر دویشان در کنار هم و با فاصله بیست و شش سال از هم ساخته شده‌اند.
برج‌های خرقان، موزه آجرکاری ایرانی‌اند و ده‌ها طرح آجرکاری در ساختن‌شان به کار گرفته شده است. گنبد آن‌ها هم دوپوش است. یعنی دو گنبد بر روی هم ساخته شده تا مقاوم‌تر باشند. در زمین‌لرزه چند سال پیش در منطقه آوج و آبگرم، این دو برج آسیب‌های زیادی دیدند
برج طغرل
این برج نزدیک‌ترین برج به تهرانی‌هاست. در قرن ششم ساخته شده و محل آن شهر ری نزدیک گورستان ابن بابویه است. گنبد برج کاملا از بین رفته. سایه‌هایی که روی مقرنس‌های خارجی برج می‌افتد، در ساعت‌های مختلف روز، تصاویر زیبایی می‌سازد و برای کسی که با آن آشنا باشد، در حکم یک ساعت آفتابی بی‌نظیر است

برج کشمار

این برج درست در وسط روستای علی آباد کشمار در غرب شهر کاشمر قرار دارد. خیاره‌های نیم دایرة این برج، شبیه برج رادکان است اما نقش و نگار آن بیشتر است. اطراف این روستا و برج، پر است از باغ‌های انار و مزرعه‌های زیره که اگر به آن‌جا بروید، هرگز بوی خوش زیره و مهربانی مردمان آن‌جا از یادتان نمی‌رود​
برج رادکان

این برج در نزدیکی روستایی به همین نام بین مشهد و قوچان واقع است. ساخت برج به سده ششم باز می‌گردد. خیاره‌های فراوان و نیم دایره این برج در نوع خود استثنایی هستند و اگر کمی معماری بدانید، از توانایی‌های سازندگانشان انگشت به دهان می‌مانید. یک برج دیگر هم به اسم رادکان در روستای رادکان در جنوب شهر کردکوی در استان گلستان قرار دارد که برای رسیدن به آن باید دو ساعت در راهی کوهستانی و صعب‌العبور تا 3000 متر از سطح دریا بالا رفت
برج رسکت

این برج هم در فاصله چند کیلومتری شرق برج لاجیم قرار دارد. برای رفتن از لاجیم به رسکت باید از جنگل‌هایی بسیار انبوه و کوره راهی فرعی عبور کرد که بسیار زیبا و بکر است. این برج در دامنه کوهی که چشم‌انداز زیبا و بی‌نظیری دارد، ساخته شده و ازنظر زمان ساخت و کاربرد و همچنین به خاطر کتیبه‌ای دو زبانه، شبیه برج لاجیم است. این کتیبه بر بالای برج دیده می‌شود
برج شبلی

اگر گذارتان به حاشیه شرقی شهر دماوند بیفتد، می‌توانید این برج را ببینید. معروف است که این‌جا آرامگاه شبلی، عارف مشهور ایرانی است. بدنه برج دو لایه دارد که اگر دقت کنید، در بخش‌هایی از عکس که برج تخریب شده، می‌توانید لایه زیری را ببینید. لایه ‌زیری، دیوار اصلی برج است و لایه بیرونی، با تزیینات ساخته شده .


منبع : همشهری آنلاین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

manouchehri

عضو جدید
برج های باغ هزار جریب

برج های باغ هزار جریب

برج های باغ هزار جریب را می شناسید ؟
برج باغ هزار جری&#.jpgبرج باغ هزار جری&#.jpg


از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
پرش به: ناوبری، جستجو
باغ هزار جریب اصفهان باغی بود که در جنوب اصفهان در دامنه کوه صفه در انتهای خیابان چهارباغ قرار داشت.
نام‌گذاری این باغ به دلیل وسعت زیاد آن و مساحت هزار در هزار ذرعی آن بود. در دوره شاه عباس صفوی چهارباغ از یک طرف به عمارت جهان‌نما و از سوی دیگر در جنوب شهر به باغ هزار جریب منتهی می گردیده است. از این باغ اکنون اثری نیست و به دست ظل‌السلطان در دوره قاجار به همراه دیگر باغ‌های چهارباغ اصفهان از بین رفته است.
برجهای باغ هزارجریب مربوط به دوره صفوی است و در اصفهان، باغ هزار جریب، دروازه شیراز، خیابان برج واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ آذر ۱۳۶۴ با شمارهٔ ثبت ۱۶۹۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

manouchehri

عضو جدید
برج های کبوتر خانه

کبوترخانه ها از تجربیات ارزنده کشاورزی سنتی یزد و اصفهان است و در یزد دو برج کبوترخانه میبد و کسنویه باقی مانده است

مهر: معماران ایرانی به دلیل نگاه عالمانه به اقلیم و علم زیست شناسی، عجایبی حیرت انگیز و ماندگار با عنوان کبوترخانه های ایرانی خلق کرده اند که حقیقتا سزاوار است به آنها به عنوان آثاری برتر از عجایب هفتگانه عالم نگاه کرد.

کبوترخانه های ایرانی مانند بسیاری از مظاهر هنری ایران ناشناخته مانده اند این در حالی است که این برجهای زیبای کبوتران به عنوان زیرساخت تاسیسات کشاورزی در تمام سرای ایران از کناره های شرقی دریاچه ارومیه گرفته تا کویر یزد و میبد و برخی روستاهای نطنز و کاشان و از جنوب خراسان و طبس گرفته تا گوشه و کنار شهرها و آبادیهای این سرزمین حضوری پیوسته داشته است.

تنها در حوالی اصفهان بیش از سه هزار برج زیبای کبوتر وجود داشته است و استان یزد نیز در شهرستان میبد یکی از زیباترین کبوترخانه ها را در خود جای داده است.

طراحی و عملکرد کبوترخانه ها بسیار جالب و عالمانه بوده به گونه ای که در جذب کبوتران و خلق زیستگاهی امن برای کبوتر، حیرت برانگیز بوده است.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183803_525.jpg

کبوترخانه ها مانند دژ نظامی در برابر همه دشمنان کبوتر که کم هم نیستند، مقاوم و نفوذ ناپذیر بوده است.

ساختار معماری کبوترخانه به گونه ای بوده که نه تنها در برابر پرندگان شکارچی مانند قوش، جغد و کلاغ فکر و اندیشه شده، بلکه هرگز پرندگان مهاجم را نیز درون برجها راهی نبوده است زیرا نحوه ساخت این کبوترخانه به گونه ای بوده که امنیت همراه با آرامش و آسایش کبوتران را تأمین می کرده است.

فضای داخلی کبوترخانه ها گاه محل اجتماع بیش از 25 هزار کبوتر بوده است

دقت در اجرای این برجهای کبوتر به حدی بوده است که درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم را به صفر می رسانیده زیرا اگر حتی یک مورد پرنده یا حیوان مهاجمی به درون این کبوترخانه راه می یافت، هرگز هیچ کبوتری احساس امنیت نمی کرد و کبوترخانه خالی از حضور کبوتران می شد.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183810_973.jpg

فضای داخلی کبوترخانه آن چنان امن و مفرح بود که گاهی محل تجمع حدود ۲۵ هزار کبوتر می شد.

آشیانه ها آنچنان زیبا و منظم با مدولهای یک شکل و از مصالح کاهگل ساخته شده بود که در تابستان بسیار خنک و به گونه ای بوده است که باد در فضای آن جاری بوده و برعکس در زمستان گرم و از وزش بادهای سرد محلی در امان بوده است.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183804_166.jpg

همه این تمهیدات منجر به خلق این شاهکارهای معماری یعنی کبوترخانه های ایرانی شده است.

قطر سوراخهای ورودی کبوتران به داخل برجها به اندازه ای ساخته شده است که تنها کبوتران می توانستند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل آن نبودند.

معماری زیبای کبوترخانه های ایرانی همراه با عملکرد اقتصادی آن یعنی کارخانه ساخت مرغوب ترین کود شناخته شده در جهان بر کسی پوشیده نیست.

از علوم دیگر در ساخت برجهای کبوتر همچون استفاده از دانش فیزیک با توجه به اصل تشدید به منظور توجه و پرواز همزمان دسته جمعی حدود ۱۴ هزار تا ۲۵ هزار کبوتر در اثر برخاستن ناگهانی که ارتعاشات بسیار قوی را به دنبال دارد، عالمانه بهره برده شده است.

هندسه و ریاضیات به خاطر به حداکثر رساندن سطح در حجمی ثابت و بهره گیری از اصول زیباشناختی آن چشمگیر است.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183805_537.jpg

دانش جانورشناسی و روانشناسی جانوری از دیگر علومی است که در ایجاد تجهیزات دفاعی کبوترخانه و تمهیدات مکانیکی، بیولوژیکی و شیمیایی برای مبارزه با دشمنان کبوتر اعمال می شده است.

معماری داخلی کبوترخانه ها استثنایی است؛ عظمت این بناها هم به سبب گستردگی و شکوه و هم به سبب تنوع در فرم اعجاب برانگیز است و این بناها مانند سایر آثار معماری ایرانی هم از عملکرد وافر و هم از فرم زیبایی پیروی کرده است.

ساخت کبوترخانه یکی از تجربیات ارزنده کشاورزی سنتی یزد و اصفهان است که در استان یزد دو کبوترخانه میبد و کسنویه باقی مانده است.

برج کبوترخانه میبد در جنوب شرقی باروی قدیم میبد (محل کنونی فرمانداری میبد) واقع است و بنا از خارج به صورت برجی مدور و آراسته به نقشهای ویژه و از داخل دارای سه طبقه و مجهز به هزاران لانه برای جلب و نگهداری پرندگان مهاجر است.

برج کبوترخانه هم به لحاظ حمایت از پرندگان بی پناه و هم به جهت استفاده ای که در گذشته از کود آنها برای کشاورزان می کردند قابل توجه است.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183806_734.jpg

قدمت برج کبوترخانه میبد به دوران قاجار بر می گردد و در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

این برج به صورت استوانه ای ساخته شده و دارای تزئینات قطاربندی آجری و گچی است که مانع تردد مارها به داخل برج می شود ولی در برجهای مکعبی و چند قلو ترفندهای دیگری مانند ایجاد قوس به داخل انجام شده و زمانی که کبوتران احساس خطر می کنند به طور ناگهانی به پرواز در می آیند که این امر موجب ایجاد ارتعاشی داخل برج می شود و برای رفع این مشکل، علاوه بر ساختن یک طبقه در میانه برج، طاق هایی بین استوانه خارجی و داخلی ایجاد کرده اند تا طول برج کاهش یافته تا ضمن استحکام سازه از ارتعاشات نیز جلوگیری می کند.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183807_967.jpg

نوارهای گچی اطراف دیوار، تله مارگیر، گنبد کنگرهای و طاق بندی با گچبری های خاص از دیگر ویژگیهای برج کبوترخانه میبد است.

ساخت کبوترخانه، یکی از تجربیات ارزنده کشاورزی سنتی یزد و اصفهان است که در استان یزد دو کبوترخانه میبد و کسنویه باقی مانده است.

پیش از رواج کودهای شیمیایی کشاورزان مناطق کویری یزد و اصفهان از فضله پرندگان برای افزایش بهره وری خاک استفاده می کردند و برای این منظور بناهایی که کبوترخانه نامیده می شد، در اطراف آبادیها می ساختند.

کبوترخانه ها و سیاحان خارجی

کبوترخانه های ایرانی مورد توجه بسیاری از سیاحان و گردشگران خارجی بوده و ابن بطوطه مراکشی ظاهرا اولین سفرنامه نویسی بوده که درباره کبوترخانه ایرانی سخن گفته است.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183808_974.jpg

او در سفر طولانی خود در حدود پنج قرن قبل (۴۷۷ سال پیش) می گوید: این کبوترخانه ها را بین راه قریه فیلان و اصفهان دیده است: "قیلان قریه بزرگی است که بر روی رودخانه عظیمی ساخته شده و در کنار آن مسجد زییایی وجود دارد. آن روز تیر از وسط باغها و آبها و روستاهای زیبا که برجهای کبوتر زیادی داشت به مسیر خود ادامه دادیم و پسین روز به اصفهان رسیدیم...»

علاوه بر ابن بطوطه در قرنهای بعد نیز سیاحان بسیاری راجع به برجهای کبوترخانه اصفهان و یزد مطالب بسیاری نوشته اند.

عملکرد پرسود کبوترخانه ها در کشاورزی مغفول مانده است

کبوترخانه در گذشته در اقتصاد کشور نیز تاثیرگذار بوده اند به نحوی که غازان خان مغول در کنار سایر اقداماتی که برای احیای کشاورزی ایران انجام داد، فرمانهایی برای حفظ و بازسازی و نگهداری کبوتران و کبوترخانه ها صادر کرد و بی انصافی است که از این همه دانش و تحصیل این آثار بی بهره باشیم و هیچ کاری در خور عظمت آنها انجام ندهیم و هر روز شاهد فروریختن این مواریث فرهنگی و هنری باشیم.

متاسفانه عملکرد پرسود این بناهای با ارزش که در کار کشاورزی بنیادی حیاتی دارد، بر جامعه ما پنهان مانده است.

http://www.www.www.iran-eng.ir/files/fa/news/1390/5/13/183809_227.jpg

این بناهای شگفت آور، کارخانه ساخت مرغوبترین کود شناخته شده جهان هستند.

جهانیان ایرانیان را حساس ترین انسانهای جهان معاصر در حفظ و حراست از آثار باستانی خویش می دانند به همین دلیل بر ماست که چون گذشته در حفظ مواریث فرهنگی از جمله اندیشه دل سوزانه برای بازمانده این برجهای دل انگیز کبوتران که هر کدام یک جاذبه توریستی است، با یکدلی و همکاری سازمان میراث فرهنگی، سازمان ایرانگردی و جهانگردی، سازمان حفظ محیط زیست، وزارت جهاد کشاورزی، دانشکده های باستان شناسی و معماری و سایر سازمانهای مرتبط، در حفظ این آثار اعجاز برانگیز معماری که زیرساخت ارتقای صنعت کشاورزی این مرز و بوم است، همت کنیم.

183803_525.jpg183804_166.jpg





عکس ها باز نشد حتما" به لینک زیر مراجعه کنید بسیار جالب است

http://www.asriran.com/fa/news/175712/کبوترخانه؛-اعجاز-معماری-ایرانی-+عکس
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

manouchehri

عضو جدید
برج مدور مراغه

برج مدور مراغه

راجع به برج مدور مراغه چه می دانیم ؟


برج مدور مراغه.jpg

از ویکی پدیا

برج مدور
از بناهای ساخته‌شده در دورهٔ سلجوقیان در شهر مراغه می‌باشد که در فاصلهٔ ده متری شمال گنبد کبود قرار گرفته‌است. برروی کتیبهٔ برج به خط کوفی تاریخ احداث بنا سال ۵۶۳ هجری می‌باشد؛ ولی دربارهٔ نام بانی و مدفون داخل آن هیچ‌گونه اطلاعی در دست نیست و مزاری کاملا ناشناخته‌است.
این بنا برجی است مدوری‌شکل با ظاهری ساده که با گنبدی دوپوش پوشیده شده‌بود؛ ولی از گنبد و سقف آن در اثر مرور زمان چیزی برجای نمانده‌است. برای جلوگیری از خرابی بنا، سقف پوششی با شیروانی برروی آن احداث نموده‌اند.
سردر ورودی برج مدور دارای قاب و تاقی هلالی‌شکل بوده که درگاه را احاطه کرده و در بالا و زیر تاق هلالی، کتیبه‌ای به‌خط کوفی با نقوش پیچیده‌ای از آجر و کاشی‌های فیروزه‌ای به‌چشم می‌خورد.
ارزش بنا در این است که ترقی و تکامل نمای مینایی را طی دوران کوتاه میان تاریخ احداث این بنا و تاریخ ساخت گنبد سرخ نشان می‌دهد. این بنای آجری بروی سکوی بلندی از سنگ که سردابی در میان دارد، قرار گرفته‌است .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
برج سه گنبد:
سه‌گنبد نام برجی است در جنوب شرقی شهر ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی
این بنا آرامگاه بوده و در سال ۵۸۰ قمری در جنوب شرقى ارومیه ساخته شده.مقبره یا برج آجری سه گنبد متعلق به قرن ششم هجری بوده و در مدخل بنا سه کتیبه به خط کوفی باقی مانده است.برخى از مورخین عقیده دارند که این بنا به جاى آتشکده‌اى از دورهٔ‌ ساسانى احداث شده است، ولى هیچ‌گونه سند معتبرى مبنى بر صحت ادعاى خود ندارند.از سوى دیگر در مدخل بنا سه کتیبه به خط کوفى است که آن را از سنگ تراشیده‌اند و در پایان کتیبه، محرم سال ۵۸۰ هجرى خوانده مى‌شود. از این رو شاید بتوان مقبره یا برج آجرى سه گنبد را متعلق به قرن ششم هجرى دانست. طبق این کتیبه این بنا به دستور یکی از امرای سلجوقی به نام شیث قاطه المظفری ساخته شده است. از نظر معماری این بنا با مقابر قرن ششم هجری قمری بخصوص مقابر مراغه و سایر مقبره های دوره های سلجوقی مشابهت فراوانی دارد.بنای تاریخی سه گنبد عبارت است از سکوی بلندی که به شکل استوانه و مدور ساخته شده است.قطر بنا 5 متر و ارتفاع آن 13 متر می باشد. ساختمان فعلی دو طبقه است و در چهار سمت آن دریچه‌هایی وجود دارد.طبقه اول به نام سردابه خوانده می شود که دارای پوششی قوس‌دار است و بدین وسیله از طبقه دوم مجزا می‌شود.درب کوچک طبقهٔ اول ۱ متر و ۷۰ سانت ارتفاع دارد. طبقهٔ دوم که اتاق مقبره خوانده مى‌شود داراى درى به ارتفاع دو و نیم متر است.به عبارت دیگر، ‌بناى استوانه‌اى شکل مدور داراى دخمه‌ایست که قسمت فوقانى آن را به وسیلهٔ آجر تبدیل به بنایى شامل اطاق مقبره کرده‌اند و مدخل آن در یک قالب معمارى پر نقش و نگار محاط شده و در بدنهٔ استوانه‌اى برج تعبیه شده است؛ درگاه ورودى آن در میان طاق‌هاى سطحى واقع شده و از لحاظ معمارى زینت‌ خاصى به آن بخشیده است.سقف اصلی گنبد و دیوارهای آن تماما سالم و بر جا می باشد. طبقه دوم بنا مانند سایر مقادیر دوره سلجوقی روی سردابه احداث شده استتزئینات سر در ورودی مقبره در نوع خود کم نظیر می‌باشد و به صورت قطعات سنگ و گچ با نقوش هندسی و کتیبه به خط کوفی تزئین شده است.
مصالح قسمت‌های تحتانی بنا تا ارتفاع حدود 3/6 متر از سنگ‌های تراش خاکستری رنگ ساخته شده و از این قسمت به بالا تمام مصالح بنا از آجرهای چهار گوش می‌باشد.این اثر با شماره 242 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.


برج گنبد ، غفاريه ، مراغه:

اين گنبد يكي از بناهاي تاريخي قرن هشتم هجري است كه در زمان سلطان ابوسعيد بهادرخان،پادشاه ايلخاني ساخته شد. از آنجا كه نظام الدين احمد بن حسين الغفاري در زمان حكومت " سلطان يعقوب بن حسن بيك آق قويونلو " عمارتي نزديك اين برج احداث كرد و املاك و باغي را وقف آن نمود ، اين آثار به نام او به " غفاريه " اشتهار يافت .
اين بناي آجري مكعب شكل بر روييك سكوي سنگي ساخته شده و چهارگوشه ي آن به وسيله ستون هايي كه داراي تزيينات آجري است مانند گنبد سرخ طراحي شده است .
درگاه ورودي اين برج در سمت شمال قرار دارد و داراي يك طاق نماي بزرگ با سردر مزين به كاشي هاي سياه ، سفيد و فيروزه اي است . دو كتيبه به خط ريحان و با نام سلطان ابوسعيد در اين سر در جاي دارد.از قراين پيداست كه اين بنا مربوط به " امير شمس الدين قراسنقر الچركسي المنصوري " از امراي ممالك مصر است كه در سال 728 ه . ق به دستور سلطان ابوسعيد به قتل رسيد.

برج شاطر :
اين برج در روستاى صومعه ۸/۵ کيلومترى اردبيل در يک فضاى وسيع و گسترده بنا شده است. در حوالى برج به فواصل گوناگون، تپه‌هاى باستانى قرار دارد. بيشتر آن‌ها مربوط به دوره‌هاى پيش از اسلام به ويژه دوره اشکانى است.
برج از داخل استوانه و از خارج ده ضلعى با طول اضلاع ۲/۶۳ متر است و ازاره‌اى سنگى به ارتفاع ۱/۵ متر و مرکب از چهار رج سنگ‌ تراش دارد. بر روى پايهٔ سنگى، جرزهاى دو وجهى آجرى و در فاصله آن‌ها قاب‌سازى‌هاى آجرى با طرح‌هاى مختلف انجام شده است. ورودى برج در ضلع شرقى و در بالاى پايهٔ سنگى واقع شده که پنج يا شش پله در برابر آن قرار داشته است. از کتيبه و پوشش بنا چيزى برجا نمانده است، ولى از شيوه معمارى برج و شباهت آن با مقبره چلبى اوغلو در سلطانيه چنين برمى‌آيد که احتمالاً از بناهاى قرن هشتم هجرى باشد.

برج چهل‌دختر دامغان برج آجری در مغرب شهر دامغان پشت آرامگاه امامزاده جعفر و کنار جاده دامغان به سمنان قرار دارد. ارتفاع برج مذکور تقریباً ۱۵ متر و محیط خارجی آن ۲۳ متر و قطر داخلی آن ۵/۵ متر است. این برج که تقریباً به سبک برج طغرل ری و میل رادکان بنا شده در سال ۴۴۶ هجری(۱۰۵۴ میلادی) به امر ابوشجاع اصفهانی ساخته شده‌است.
برج چهل دختر دامغان


در بیرون این برج کتیبه‌ای به خط کوفی قرار دارد که خواندن آن بسیار مشکل می‌باشد. فقط «امر ببناء هذا لقبة الامیر الجلیل ابوشجاع» و در آخر کتیبه «ثلثمائه» از آن خوانده می‌شود و معلوم می‌شود که از بناهای قرن چهارم هجری است. به علت استحکام بنا خوب دوام کرده بطوریکه هیچگونه آثار خرابی در آن مشاهده نمی‌شود. در بالای در کوچک این برج که به جانب جنوب باز می‌شود کتیبه‌ای است از گچ به خط کوفی گویا نام بانی آن را نوشته‌اند.
در وسط برج، قبر ساده‌ای است که از گچ که صاحب آن معلوم نیست و از قرائن چنان بر می‌آید که تا چندی قبل سطح داخلی برج مرتفع‌تر از زمان کنونی بوده‌است زیرا با اندکی دقت، قسمتی را که در زیر خاک بوده و بعداً خاک برداری شده‌است می‌توان تشخیص داد.
قدر مسلّم اینکه اسم چهل دختر یا چهل دختران مربوط به دوره‌های قبل از اسلام می‌باشد و بعید به نظر نمی‌رسد که این ساختمان نیز مانند ساختمان چهل دختر سمنان از خشت خام بوده، چون به مرور زمان قسمتی از آن که فرو ریخته، در قرن چهارم یا پنجم به دستور ابوشجاع که هویت او تا اندازه‌ای مجهول است مجدداً با در نظر داشتن طرح سابق آن، منتهی با آجر و سقف مخروطی شکل بنا گردیده‌است .
 
آخرین ویرایش:

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
گنبد علويان شاهکار معماري بعد از اسلام در همدان

گنبد علويان شاهکار معماري بعد از اسلام در همدان






گنبد علويان يکي از شاهکارهاي معماري و گچ‌بري بعد از اسلام و يکي از يادمان هاي متعلق به اواخر دوره سلجوقيان در قرن ششم هجري در همدان است

اين بنا توسط خاندان علويان ابتدا به عنوان مسجد احداث شده بوده و در دوره‌هاي بعد با ايجاد سردابي در زير زمين به مقبره آن خاندان تبديل شده ‌است.
خاقاني به کنايه از آن به عنوان گنبد سبز ياد نموده‌است و فرهنگ عاميانه مردم استان همدان نيز بر اين امر دلالت دارد که مي‌گويد:
'دلا دوشم دلا دوشم دلا دوش به حق گنبد سبز سيه پوش'
نام خانوادگي يک دسته از بازماندگان فعلي علويان در همدان هنوز هم «سيه‌پوش» است.
راوندي صاحب مجمع التواريخ و القصص نيز از گنبد علويان به عنوان تريه اسلاف نام برده‌است.
علت نام‌گذاري اين بنا به «گنبد» علويان اين بوده‌ که در گذشته‌هاي دور اين بنا داراي گنبد بوده و در اثر گذشته زمان گنبد آن فرو ريخته‌است.
همچنين علاقه شديد مردم به سادات و دوستداران امام علي(ع) و مدفون بودن دو تن از خاندان علويان در اين بنا از دلايل ديگر اين نامگذاري بوده ‌است.
بناي زيبا، معماري و گچ بري هاي منحصر به فرد اين بنا را به عنوان يکي از ميراث معماري کهن ايران زمين مطرح مي کند.
بناي گنبد علويان در شهر همدان که تا چندي پيش در محدوده دبستاني کوچک در بافت قديمي شهر مجالي براي شناساندن معماري منحصر به فرد خود نداشت اکنون پس از آزاد کردن بافت پيرامون و تجهيز محدوده آن در وضعيت مناسب تري قرار گرفته و به دليل معماري وي‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه و تزيينات بسيار پيچيده گچي آن که از حدود 900 سال پيش به جا مانده در خور معرفي است.
گنبد علويان به اعتبار تحقيقات باستان شناسان بنايي مغولي يا به عبارتي سلجوقي تکامل يافته است.
اين گنبد به دلايلي چند، از جمله ويژگي هاي منحصر به فرد کالبدي و ظرافت تزيينات استثنايي آن همواره مورد توجه ويژه محققان قرار داشته است.
پورفسور آرتور اپهام پوپ به اين بنا عنايتي خاص نشان داده و در هنگام قياس با معماري دوره هاي پيشين چنين گفته است: معماري مغول ايلخاني با پيشينيانش نزديکي دارد و در واقع رشد همشکل سبک ها و شيوه هاي قبلي سلجوقي است .
وي مي افزايد: ارتباط ميان اين دو سبک چنان نزديک است که در برخي موارد مانند گنبد علويان همدان عقايد در مورد سلجوقي يا مغولي بودن بنا متفاوت است ولي به طور کلي معماري مغولي داراي يک خصلت ويژه خود بود و در بسياري جنبه ها با کارهاي سلجوقي تفاوت داشت.
معاون ميراث فرهنگي سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي استان همدان نيز گفت: باوجودي که در بناي مغولي يک مقياس عظيم به کار رفت، آنها در عين حال خيلي سبک ترند به طور کلي در اين معماري سختي و خشني کاهش يافته فضاهاي خالي بيشتر شده و روشنايي افزون تر و بهتر طراحي شده است.
'احمد ترابي' افزود: اين بنا از لحاظ هنر گچبري و آجرکاري از آثار ارزشمند و کم نظير سده هاي مياني دوره اسلامي (سده هاي شش و هفت هجري) است.
وي گفت: شکل ظاهري آن شبيه 'گنبد سرخ' مراغه است که در سال 542 هجري قمري ساخته شده و ابعاد داخلي آن (هشت متر در هشت متر ) و تزيينات غني و متراکم و در عين حال راز آميز و چشم نواز درون بنا تا حدودي مشابه بناي (گنبد حيدريه ) قزوين از بنا هاي اوايل قرن شش هجري قمري است.
وي ادامه داد: بنابراين گنبد علويان همدان را هم بايد از آثار معماري آرامگاهي اين دوران به شمار آورد.
ترابي اظهار کرد: بنا به صورت مکعبي چهار ضلعي در ابعاد 8/12 در 5/12 متر و ارتفاع 5/11 متر ساخته شده و چهار جرز ستون مانند به ارتفاع 5/9 متر با قطري قريب به 2 متر و شبيه برج هايي در چهار گوشه آن را در ميان گرفتند.


وي افزود: هر يک از برج ها داراي پنج طاقنماي فرو رفته مثلثي به ارتفاع هشت متر و عرض يک متر و عمق 5/. متر است که از حيث مقطع جرزها را به صورت نيمي از يک ستاره هشت پر در آورده است.
وي ادامه داد: ورودي رفيع بنا در هيبت طاقي جناغي به عرض 6/1 و ارتفاع 40/3 متر جلوه اي ويژه به آن مي بخشد.
اين کارشناس ميراث فرهنگي اظهار کرد: بر فراز ورودي و درون کادر مستطيل شکل گچبري هاي بر جسته لانه زنبوري شامل گل و بوته هاي در هم پيچيده به شکل زيبايي خود نمايي مي کند.
ترابي اضافه کرد: بر حاشيه خارجي کادر نيز کتيبه اي گچبري شده مشتمل بر آياتي از قرآن مجيد به خط کوفي مشاهده مي شود.
وي گفت: پيشاني طاق نما را نيز گچبري مثلثي و ستاره اي شکلي به صورتي بديع تزيين کرده است حد فاصل طاق نما و برج هاي پيراموني را دو سطح مستطيل شکل هم ارتفاع با کل بنا و به عرض 80 سانتي متر پوشيده از تزيينات گچبري و نيز دو سطح نيم دايره که با آجرهاي راسته و خفته تزئين شده اند زينت مي بخشند.
وي بيان کرد: اضلاع غربي و شرقي ساختمان هر کدام داراي دو طاق نما به ارتفاع 5/8 و عرض چهار متر است که درون آنها با برجسته کاري هاي آجري مشتمل بر طرح هاي تو در تو لوزي شکل تزيين شده است.
ترابي افزود: بر فراز طاق نما ها و قسمت هاي انتهايي برج ها بقايايي از کتيبه اي آجري و بر جسته به خط کوفي مشتمل بر آيات نخستين سوره (دهر) مشاهده مي شود .
وي اضافه کرد: سطح شبستان ورودي بنا در مقايسه با زمين هاي اطراف و ديوارهاي خارجي آن در ارتفاعي معادل 2/1 متر واقع شده و در حال حاضر هفت پله ارتباط بيرون و داخل بنا را ميسر مي کند.
وي اظهار کرد: در هر کنج بنا دو طاقچه رفيع و نيز دو طاق نما در اضلاع غربي ?شرقي پوشيده از طرح هاي انبوه و بسيار زيباي گچبري ديده مي شود .
وي افزود: محراب گنبد نيز که در ضلع جنوبي واقع شده با تزيينات بديع گچبري بر غناي اين اثر افزوده است .
وي گفت: معدود نورگيرهاي مرتفع و مجاور سقف روشنايي مناسبي به محوطه داخل بنا مي دهند و راه پله هاي کم عرض از درون برج شمالي شرقي دسترسي به سقف و نيز راه پله اي که به صورت غير متعارف درون محراب ايجاد شده راه يابي به سرداب اشکوب زيرين را ميسر مي کند.
ترابي افزود: سرداب کوچک مدفن دو تن از بزرگان خاندان علويان است فضاي داخلي آن از شش حجره با طاق نماي جناغي تشکيل شده و قبر ها به شکل حجم هاي مکعب مستطيل شکل پوشيده از آجرهاي لعابدار فيروزه اي در مرکز آن قرار گرفتند.
گنبد علويان باتوجه به اين قدمت 900 ساله و همچنين شگفتي و جذابيت هاي بسيار بالاي معماري و گچ بري هاي زيبا يکي از جاذبه هاي گردشگري استان همدان براي گردشگران داخلي و خارجي محسوب مي شود.
گردشگراني که علاقمند به تاريخ و هنر معماري کهن ايران زمين هستند براي بازديد از اينگونه اماکن استقبال کرده لذا مي توان با معرفي شايسته و اجراي برنامه هاي مناسب انگيزه آنان را براي سفر به اين مناطق تقويت کرد.
يکي از اين برنامه ها مي تواند برگزاري نمايشگاه هاي مختلف تاريخي و هنري و يا برگزاري برنامه هاي متنوع و شاد در اينگونه ها بناهاي باستاني و تاريخي باشد.
رييس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع‌دستي و گردشگري استان همدان در اين خصوص از حضور پر رنگ صنايع‌دستي اين استان در نوروز سال 89 در دو محوطه تاريخي گنبد علويان و هگمتانه خبر داد.
'اسدالله بيات' افزود: بازارچه‌هاي نوروزي صنايع دستي استان همدان در گنبد علويان و تپه باستاني هگمتانه در ايام نوروز امسال برگزار مي شود.
وي اضافه کرد: حدود 15 غرفه در هگمتانه و گنبد علويان به نمايش اقلام و توليدهاي صنايع‌دستي و هنرهاي سنتي استان همدان اختصاص مي‌يابد.
وي خاطرنشان کرد: صنايع‌‌دستي همدان با رشته‌هايي چون مصنوعات چرمي، مبلمان منبت، سفال، سراميک، معرق، گليم و گبه، شيشه دست ساز، مصنوعات فلزي و سنگي در اين بازارچه‌ها حضور مي‌يابد.
وي ادامه داد: برگزاري اينگونه نمايشگاه ها و همچنين اجراي موسيقي سنتي و پاپ، برنامه‌هاي زنده، مسابقات همدان شناسي و شعرخواني در اماکن تاريخي و آرامگاه هاي بوعلي و باباطاهر در ايام نوروز مي تواند لحظات شادي را براي گردشگران ايجاد کرده و انگيزه آنان را براي سفر به استان تقويت کرد.
استان همدان داراي بيش از يک هزار و 700 اثر تاريخي و باستاني است که حدود 800 اثر آن از جمله گنبد علويان در فهرست آثار ملي کشور به ثبت رسيده است.
اين استان هرساله تعداد زيادي از گردشگران داخلي و خارجي را فصول گردشگري و ايام تعطيلات به خود جذب مي کند.
همدان به دليل سابقه مدنيتي سه هزار ساله و وجود آثار غني تاريخي پايتخت تاريخ و تمدن ايران زمين نام گرفته و همواره به عنوان قطب گردشگري در کشور مطرح بوده است.
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
گنبد علویان و شیوه های مرمتی

گنبد علویان و شیوه های مرمتی

مقدمه
یکی ازارزشمندترین وگرامی ترین مواریث تاریخی وفرهنگی کشور عزیزمان ایران، بنا های آرامگاهی است که در جایگاه تقسیم بندی وارائه تعریف دارای اسامی چون بقعه ها،امام زاده ها،ودر برخی موارد با نام گنبد همراه بوده است.دراین مجال ما سعی برآن داریم که به معرفی بنای زیبای گنبد علویان بپردازیم که درنوع خودبی نظیروقابل تحسین است این بنای زیبا که در فهرست بنا های آرامگاهی قرار می گیرد از بنا های دوره سلجوقی است که در طی اعصار گذشته با برداشته های مختلفی همراه بوده است. در این جُستار بر آنیم که به این برداشته ها اشاره ای گذرا داشته باشیم و به بررسی این برداشته ها بپردازیم و با توجه به عوامل موثر در توصیف و معرفی این بنا و عوامل باززنده سازی این گنبد پای بر جا اشاره ای توصیفی و منطقی داشته باشیم
این بناکه در سیر ارائه نمونه معماری اسلامی و ایرانی بی نظیر و بی مانند است . از نمونه های منحصر به فرد معماری ایران زمین است که در شهر زیبای همدان قرار گرفته است و میراث دار پیشینه اعتقادی مردمان همین دیار است که مورد توجه محققان بوده است و مسلماً در جای جای باور های مردم همدان جایگاه بس رفیع و بی مانند دارد چنانکه اشعاری به صورت عامیانه در مورد این بنا ذکر می شود که از این اشعار می توان به شعر: ((دلا دوشم دلا دوشم دلا دوش به حق گنبد سبز سیه پوش)) اشاره کرد.
بناي گنبد علويان كه تا چندي پيش در محدوده دبستاني كوچك در بافت قديمي شهر مجالي براي شناساندن معماري منحصر به فرد خود نداشت اكنون پس از آزاد كردن بافت پيرامون و تجهيز محدوده آن در وضعيت مناسب تري قرار گرفته و به دليل معماري وي‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ژه و تزئينات بسيار پيچيده گچي آن در خور معرفي است.
در این تحقق با توجه به آنچه که گفته شد سعی بر آن شده است که ویژگی های از قبیل موقعیت مکانی ،معماری ، پیشینه تاریخی ، کاربرد اصلی این بنا ، توصیف نمای بیرونی و داخلی بنا ، و بررسی اهم ویژگی های مرمتی که در گذشته اجرا وقابل اجرا بوده است ذکر شود و در نهایت امکان به بیان پیشنهادات مرمتی در سیر تحول این بنا اشاره کنیم امید که در این امر خطیر توانسته باشیم ذره ای از فهوای معنایی و علمی گنبد علویان را بیان کرده باشیم.
موقعیت مکانی
«گنبد علویان از آثار فرهنگی و ملی است که طي شماره 94 در مورخه 15/10/1310 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.»(عقابی ـ 1378ـ 333)این گنبد از سمت شمال در خیابانی که میدان عین القضات را به میدان امامزاد عبدالله ختم می کندقرار گرفته است و ازسمت جنوب با خیابان باباطاهر و از شرق با خیابان اکباتان محصور شده است این بنا که در گذشته در محوطه آموزش قرار داشت امروزه با برداشتن این محوطه به نسبت آشکار تر از قبل در ذهن بازدیدکنندگان جلوه می کند
امروزه به دوراین بنای تاریخی حصارکشی انجام شده است وازطرف سازمان میراث فرهنگی حفظ و نگه داری می شود و در طی سال های گذشته مر متهای چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بر روی این بنای تاریخی انجام شده است.«نقشه بنای چهار ضلعی و گوشه های آن دارای لبه های ستاره ای شکل است . دیوار های این مقبره مکعب شکل بوده ، تا خط آغاز گنبد باقی مانده ولی خود گنبد فرو ریخته و از بین رفته است . اداره کل باستان شناسی در سال 1317 شمسی به نحوی اساسی نسبت به تعمیر آن ـ تا حدی که بااصول تعمیر آثار قدیم متناسب بود ـ اقدام کرد و بر روی آن پوششی از چوب و شیروانی ترتیب داد که اکنون بر قرار و مورد پسند خاطر علاقه مندان آثار تاریخی است. این مقبره باآجر ساخته شده است و از کف زمین بلند تر است و مانند دیگر مقبره های چهار ضلعی بر روی سکوی قرار گرفته که داخل سکورا طبقه زیرین مقبره شامل می شود در محوطه جلو خان مقبره پله های سنگی که تعداد انها به نُه عدد می رسد به چشم می خورد»(حاتم ـ 1379ـ 146)
پیشینه پژوهشی
این بنای چهار ضلعی با داشتن نمای خارجی گچ کاری و آجر کاری شده نظر هر بیننده ای را به خود جلب می کند چنانکه گردشگرانی در گذشته به نیت دیدن (تپه مصلی) که امروزه به تپه هگمتانه معروف است و در نزدیکی این گنبد قرار دارد گاهی هم به این بنا توجه داشته اند به عنوان مثال فردی به نام سیسل ادواردز در زمان رضا شاه پهلوی به نیت خریداری قالی در همدان و مطالعه بر روی قالیهای ایران به این منطقه نظری داشته است و در عین حال که به فرهنگ همدان علاقه داشته است و مطالعاتی سطحی در این مورد انجام داده بود به تپه هگمتانه علاقه پیدا می کند و بعد ازبازدید از تپه هگمتانه گنبد علویان نظرش را جلب می کند و از گنبد علویان نیز بازدید می کند و این بازدید همراه بوده است با تاریخ 1317 یعنی زمانی که گنبددرحال مرمت بوده است اوازبازدیدش از گنبد علویان که با گفت و شنود با متولی گنبد همراه بوده است چنین یاد می کند :«یک مقبره زیبا که در بنه بازار یعنی محله پیشه وران عرب واقع گردیده است و گنبد علویان نام دارد
گفت و شنود :
صحنه : میدان مقابل گنبد علویان .
من ـ چقدر خوب شد که بالاخره این گنبد را مرمت کردند این زیبا ترین بنای تاریخی همدان است و نزدیک بود از هم پاشیده شود یکی دو سال است دیگر قطعاً اثری از آن باقی نمی ماند
متولی ـ خدا را شکر که این کار تمام شد همان طور که می بینید قسمت جلو را تعمیر کردند و اطاق عقب و گنبد را از نو بنا کردند یک میلیون ریال خرج آن شده است .
من ـ بالاخره نتوانستم بفهمم چه کسی در این مقبره مدفون است شما می توانید در این باره ذهن مرا روشن کنید ؟
متولی چطور انتظار دارید که همدانیان راجع به به چنین مطلبی اطلاعاتی به شما بدهند چه به تنهایی چیزی که فکر می کنند خرید و فروش است وی مرد مقدسی بود که به دست مغولهای توله سگ شهید شد آنها با یک ضربه شمشیر سر وی را ازتن جدا کردند و وقتی این کار کردند ذریه امام ( که هنوز بر پا ایستاده بود ) خم شد سر خود را از زمین بلند کرد و آرام زیر بغل گذاشت و به راه افتاد مغولها ملعون چنان از دیدن این منظره ازخود بی خود شدند که اغلب آنها بیهوش برزمین افتادندوهنگامی که به هوش آمدند دین اسلام را پذیرفتند بلی نقشه های خداوند این طور عملی می شود »( ادواردز ـ 1368ـ 103)
از اساتید و بز رگانی که این بنای زیبا را معرفی و توصیف کرده اند و به بررسی نوع معماری و تزئینات به کار رفته این بنا پرداخته اند می شود به اختصار به پرفسور هرتسفلد ، پرفسور ابهام پوپ ، دانشمند فقید مرحوم محمد تقی مصطوفی ، دکتر غلامعلی حاتم ، اشاره کرد که هرکدام در جای خود به بررسی این بنای زیبا پرداخته اند و هر کدام در جایگاه سخن به نحوی از این بنا برداشتی داشته اند که به اختصار این برداشته ها و گفته ها عبارتند از :
«پروفسور هرتسفلد باستان شناس معروف که اسناد و مدارک منابع مربوط به این اثر را به دقت مورد مطالعه قرار داده به این نتیجه رسیده است که تاریخ این مقبره بین سالهای 1309و1316 .م است ولی ساختمان دارای خصوصیاتی است که بی شباهت به به دوره سلجوقی نیست طرحهای هندسی سفالی و کتیبه های دارای حروف سفالی و طرح آجر چینی شبیه به معماری دوران سلجوقی در مراقه است و حتی شباهت بیشتری بهجزئیات تزئینی مقبره مومنه خاتون در نخجوان دارد که تاریخ آن سال582 هجری (1186میلادی ) است دو عامل تزئینی معمولی دوره مغول عبارتند از گچ چند رنگ و کاشی لعاب دار ، در این بنا دیده نمی شود از طرف دیگر ابنیه ای جدیدتر از این ساختمان ، یعنی بعد از سال 1300 میلادی نیز وجود دارد که در آنها سفال لعابدار به کار نرفته است در این ساختمان طرحها و تزئینات مفصل تر و پر کار تر از دوره سلجوقی دیده می شود و احتمال می رود که این گنبد در حدود سال 1315 میلادی ساخته شده باشد .»( دونالد ـ 1346ـ 164)
پرفسور آرتور ابهام پوپ در مورد گنبد علویان چنین می فرمایند : « در آرامگاهی در همدان به نام علویان مربوط به نیمه دوم سده دوازدهم داخل بنا سراسر پوشیده از گچبری فوق العاده غنی است و تا حدی به سبک حیدریه کار بزرگی است مستلزم قدرت تخیل فراوان . کشف هماهنگیها پنهان و مفهوم زینتی آن دارای لذت بی پایانی است »( پوپ ـ 1384ـ 129)
دانشمند فقید مرحوم محمد تقی مصطفوی درباره این آرامگاه چنین نظرمیدهد:«این بنا ازلحاظ منظره بیرونی وهیئت خارجی،شبیه بنای معروف وشیوای گنبد سرخ مراغه می باشد که درسال 542 هجری ساخته شده است،با این تفاوت که ابعاد وتناسب آن بزرگتروبا آجرهای معمولی همدان که سفیدوروشن می باشد بنا شده است.درصورتی که بنای گنبد سرخ مراغه هم کوچکتر ازگنبد علویان است وهم با آجر های قرمز رنگ تیره احداث شده است.داخل گنبد علویان شبیه بنای تاریخی گنبد حیدریه قزوین است و مانندآن گچبری های فراوان وکتیبه های قرآنی متعددکه تماماً به تاریخ خط ثلث برجسته گچبری شده اند زینت بخش حاشیه های مختلف و بدنه ها و طاقنماهای درونی آن است از لحاظ ابعاد داخلی هم بنای گنبد علویان با گنبد حیدریه تقریباً برابربوده،طول و عرض محوطه داخلی آنها هر کدام در حدود هشت متر است . هرچند گنبد حیدریه قزوین دارای سال و تاریخ نیست ئلی از قرائن امر استنباط می شود که با شبستان عهد سلجوقی مسجد جامع قزوین( گنبد خمارش )که بین سالهای 500 تا 508 هجری ساخته شده است معاصر و همدوره باشد بنابر این گنبد علویان همدان چه از لحاظ هیئت خارجی و چه از نظر وضع داخلی ،با ابنیه نیمه اول قرن ششم هجری تطبیق می کندوقاعدتاً مربوط به نیمه دوم قرن ششم هجری می شودودلیلی ندارد آن را جدید ترازقرن ششم بدانیم بقایای کتیبه های آجری زیبای دربالای دیوارخارجی بنا با آجربه خط کوفی برجسته مشتمل برچند آیه اول سوره دهر یا سوره انسان (سوره76 قرآن مجید)دیده می شودکه به نوبه خود ازکتیبه های مشخص عهد سلجوقی بوده است ،احداث بنای گنبد علویان رادرقرن ششم هجری بیش ازپیش تایید می کند.»( مصطفوی ـ 1332ـ 161و163)
دکتر غلامعلی حاتم در باره این گنبد چنین می فرمایند :« با توجه به نظرات مختلفی که درباره این گنبد ارائه شده است به احتمال زیاد نقشه و طرح بنای اصلی گنبد مربوط به اواخر قرن ششم هجری است و دردوره مغول تزیین و مرمت شده است شباهت شیوه معماری این گنبد با گنبد سرخ مراغه و تزئینات آجری و خطوط کوفی آن تماماً ویژگیهای دوره سلجوقی را نمایش می دهد . با شرح مبسوطی که از جزئیات معماری این گنبد ذکر می شود . می توان با جرأت بیشتری ادعای مرحوم مصطوفی را در مورد گنبد قبول داشت .»( حاتم ـ 1379 ـ 146)
با توجه به آنچه گفته شد می توان گفت گنبد علویان با داشتن یک معماری بسیار زیبا در ساخت که ریشه در تفکر سازنده و مهارت معمار دارد در بر گیرنده ماهیت سلجوقی است نمای داخلی و خارجی با طاقنماها و نغول های متنوع و نما کاری و تزئین شده است همه بیان کننده فن معماری پیشرفته زمان سلجوقیان است که در نوع تاریخگذاری با تفاسیر مختلف مواجه است
گنبد علويان به اعتبار تحقيقات باستان شناسان بنايي مغولي يا به عبارتي سلجوقي تكامل يافته است.اين گنبد به دلايلي چند واز جمله ويژگي هاي منحصر به فرد كالبدي وظرافت تزئينات استثنايي آن همواره مورد توجه ويژه محققان قرار داشته .پورفسور آرتور اپهام پوپ به خصوص به اين بنا عنايتي خاص نشان داده و در هنگام قياس با معماري دوره هاي پيشين چنين گفته است:معماري مغول ايلخاني با پيشينيانش نزديكي دارد و در واقع رشد همشكل سبك ها و شيوه هاي قبلي سلجوقي است ارتباط ميان اين دو سبك چنان نزديك است كه در برخي موارد مانند گنبد علويان همدان عقايد در مورد سلجوقي يا مغولي بودن بنا متفاوت است ولي به طور كلي معماري مغولي داراي يك خصلت ويژه خود بود و در بسياري جنبه ها با كارهاي سلجوقي تفاوت داشت.گر چه در بناي مغولي يك مقياس عظيم به كار رفت اما آنها در عين حال خيلي سبك ترند ....به طور كلي در اين معماري سختي و خشني كاهش يافته فضاهاي خالي بيشتر شده و روشنايي افزون تر و بهتر طراحي شده است.
معماری آرامگاهی
کلیات :«گنبد در فرهنگ معماری معمولاً به پوششی منحنی که به صورت نیم کره فضا های استوانه ای یا چند ضلعی به کمک یا بدون کمک گوشواره ها اجرا می گردد ؛ اما در اینجا مراد از گنبد ، آن دسته از بنا های آرامگاهی است که به صورت منفرد و گاه پیوسته دارای قاعده استوانه ای یا چند ضلعی و پوشش گنبدی بزرگ و مرتفع و از دیدگاه معماری دارای خصوصیات تقریباً مشابهی هستند ( مانند گنبد سلطانیه ، گنبد عالی ابر قو ، گنبد سبز ، ... ) وجه تسمیه این بنا ها از گنبد بزرگ و مرتفعی است که بر فراز اغلب آنها دیده می شود»(عقابی ـ 1378ـ 317)
پرفسور هیلن براند «ریشه پیدایش آرامگاه را با توجه به جغرافیایی تاریخی در برخی از شهرهای سوریه می داند که از فرهنگ باستانی و مسیحی اشباع شده بود با توجه به این فرهنگ آرامگاهها دارای جایگاه والایی بودند وهدف اصلی این آرامگاهها جمع کردن عده ای از عبادت کنندگان نبود بلکه گرامی داشتن یاد و خاطره شخص یا رویدادی بود که انتظار می رفت فقط در سالگرد آن واقعه ، مردم در آنجاجمع شوند . در غیر این صورت تنها رفت و آمد زائرین پاسخگوی نیاز بود که این موضوع از ویژگی های تقریباً پیش بینی نا شدنی آرامگاهها به شمار می رفت . این آیین یاد بود ، سوریه و بیزانس در قرن چهارم میلادی باعث شکوفایی ساخت و ساز گردید ، به گونه ای که چهره کشور دگرگون شد و حتی در زمان اعراب نیز این حرکت متوقف نگردید . »( هیلن براند – 1377- ص 316و 317)بعدها روند آرامگاهها سازی به حدی می رسد که« آرامگاه بخشی از یک بنا عمومی می گردد با این کار ، آرامگاه به شکلی موثر ، رنگ تقدس می گرفت و این پاکی دقیقاً متعلق به مسجد ، مدرسه ، رباط ، یا دیگر بنا های مذهبی بود که در مجاورت آرامگاه قرارداشت . چنین بنا های عمومی نخست به تعداد بی شماری در دوران سلجوقی به ثبت رسیدند.» (هیلن براند- 1377-ص 319) با توجه به این نکاتی و وجود آثار ویژگی های بیان شده در گنبد علویان هم رعایت شده است که گذار از کارکرد یک مقبره ساده به یک آرامگاه مقدس که مردم آن را مستایند در این گنبد به چشم می خورد و گاهاً با خرافات هم همراه بوده است که نه در این گنبد که در آرامگاههای دیگراین گفتار مصداق یافته است
گنبد علویان از لحاظ هنر گچبري و آجركاري از آثار ارزشمند و كم نظير سده هاي مياني دوره اسلامي (سده هاي 6و 7هجري) است.شكل ظاهري آن شبيه ((گنبد سرخ)) مراغه است كه در سال 542 هجري قمري ساخته شده و ابعاد داخلي آن (8متر در 8متر ) و تزئينات غني و متراكم و در عين حال راز آميز و چشم نواز درون بنا تا حدودي مشابه بناي (گنبد حيدريه ) قزوين است كه از بنا هاي اوايل قرن 6 هجري قمري است .بنابراين گنبد علويان همدان را هم بايد از آثار معماري آرامگاهي اين دوران به شمار آورد.
بنا به صورت مكعبي 4ضلعي در ابعاد 8/12 در 5/12 متر و ارتفاع 5/11 متر ساخته شده و 4 جرز ستون مانند به ارتفاع 5/9 متر با قطري قريب به 2 متر و شبيه برجهايي در 4 گوشه آن را در ميان گرفته اند .هر يك از برجها داراي 5 طاق نماي فرو رفته مثلثي به ارتفاع8 متر و عرض 1 متر و عمق 5/. متر است كه از حيث مقطع جرزها را به صورت نيمي از يك ستاره هشت پر در آورده است.
در جبهه شمالي بنا طاق نمايي جناغي از نوع 5و 7 و به ارتفاع 10 متر و عرض حدود 5/5 متر ديده مي شود .درون آن قابي مستطيل شكل به ارتفاع 60/5 و عرض 90/3 به صورت بر جسته قرار دارد.ورودي رفيع بنا در هيبت طاقي جناغي به عرض 6/1 و ارتفاع 40/3 متر جلوه اي ويژه به آن مي بخشد.
بر فراز ورودي و درون كادر مستطيل شكل گچبري هاي بر جسته لانه زنبوري شامل گل و بوته هاي در هم پيچيده به شكل زيبايي خود نمايي مي كند. بر حاشيه خارجي كادر نيز كتيبه اي گچبري شده مشتمل بر آياتي از قرآن مجيد به خط كوفي مشاهده مي شود. پيشاني طاق نما را نيز گچبري مثلثي و ستاره اي شكلي به صورتي بديع تزئين كرده است
حد فاصل طاق نما و برجهاي پيراموني را دو سطح مستطيل شكل هم ارتفاع با كل بنا و به عرض 80 سانتي متر پوشيده از تزئينات گچبري و نيز دو سطح نيم دايره كه با آجرهاي راسته و خفته تزئين شده اند زينت مي بخشند.اضلاع غربي و شرقي ساختمان هر كدام داراي دو طاق نما به ارتفاع 5/8 و عرض 4متر است كه درون آنها با برجسته كاريهاي آجري مشتمل بر طرحهاي تو در تو لوزي شكل تزئين شده است.
بر فراز طاق نما ها و قسمتهاي انتهايي برجها بقايايي از كتيبه اي آجري و بر جسته به خط كوفي مشتمل بر آيات نخستين سوره (دهر) مشاهده مي شود .
سطح شبستان ورودي بنا در مقايسه با زمينهاي اطراف و ديوارهاي خارجي آن در ارتفاعي معادل 2/1 متر واقع شده و در حال حاضر 7 پله ارتباط بيرون و داخل بنا را ميسر مي كند.
در هر كنج بنا دو طاقچه رفيع و نيز دو طاق نما در اضلاع غربي −شرقي پوشيده از طرحهاي انبوه و بسيار زيباي گچبري ديده مي شود .محراب گنبد نيز كه در ضلع جنوبي واقع شده با تزئينات بديع گچبري بر غناي اين اثر افزوده است . معدود نورگيرهاي مرتفع و مجاور سقف روشنايي مناسبي به محوطه داخل بنا مي دهند.
راه پله هاي كم عرض از درون برج شمالي شرقي دسترسي به سقف و نيز راه پله اي كه به صورت غير متعارف درون محراب ايجاد شده راه يابي به سرداب اشكوب زيرين را ميسر مي كند . سرداب كوچك مدفن دو تن از بزرگان خاندان علويان است.فضاي داخلي آن از 6 حجره با طاق نماي جناغي تشكيل شده و قبر ها به شكل حجمهاي مكعب مستطيل شكل پوشيده از آجرهاي لعابدار فيروزه اي در مركز آن قرار گرفته اند.
به دليل تخريب گنبد اصلي بنا در گذشته اي نا معلوم به نظر مي رسد هنوز مرمتهاي انجام شده در 68 سال قبل (سال 1317) و پوششي كه با سقف شيرواني براي جلو گيري از انهدام بنا بر فراز آن تعبيه شده همچنان بايد باقي بماند چون تا كنون مدرك مستند و نقشه اي كه گوياي چگونگي وضعيت گنبد فوقاني اين آرامگاه باشد به دست نيامده است. از همين رو مستند سازي و شكل دهي مجدد پوشش اين بنا هنوز ميسر نشده است .
هرتسفلد به ارزش هنري گچبري آن توجه كرده و مي نويسد: در اينجا تزئينات از طريق آميزش همه عوامل به بالاترين حد خود رسيده است .كلمات قادر به توصيف آن نيستند تنها بايد آن را ديد.
پوپ كار را با اين عبارت غنا مي بخشد: هرتسفلد در مورد ناتواني بيان از توصيف اين مخلوق حيرت انگيز حق دارد ولي اظهار شگفتي كافي نيست.
معماری خارجی :
«نقشه بنا چهار ضلعی و گوشه های آن دارای لبه های ستاره ای شکل است دیوار های ایم مقبره مکعب شکل بوده تا خط آغاز گنبد باقی مانده ولی خود گنبد فروریخته و از بین رفته است این مقبره با اجر ساخته شده از کف زمین بلند تر است مانن دیگر مقبره ها چهار ضلعی بر روی سکو هایی قرار گرفته که داخل سکو را طبقه زیرین مقبره شامل می شود در محوطه جلو خان مقبره پله های سنگی که تعداد انها به نه ردیف می رسد به چشم می خورد در ورودی نسبتاً بزرگ مقبره که در وسط درگاه زیبا با طاق نوک تیز و حاشیه مستطیلی در داخل لوح طاقدار دیگری که آن هم قسمتهای در گاه با تزئینات هندسی پر کار همراه با ملاط یا آجر های کوچک در طرحهای هندسی و اسلیمی پوشیده شده است در این تزئینات از گچبری بر جسته و کنده کاری شده استفاده شده است و وجود کتیبه کوفی و نیم ستون های مدور تزئینی شده اعتبار خاصی به این درگاه بخشیده است به گونه ای که می توانگفت تزئینات هندسی و نباتی ، گچبری ، خطوط کوفی ، حاشیه زیبای قاب در گاه این مقبره در نوع خود کم نظیر است همچنین ستونهای آجری لبه دار گوشه ها ، خوداز ویژگی خاصی بر خوردارند این ستونها در بالا به طاقهای نوک تیز منتهی می شوند وجود این ستونها در گوشه ها و درگاه بلند آن در وسط بنای قلعه ای را به تصویر می کشد که تاج زیبای بر فراز خود حمل می کند دیوار های کناری هر کدام از دو نغول تشکیلی شده اند که دارای طاق نوک تیز و حاشیه مستطیلی هستند و با آجر های راسته و خفته و طرحهای هندسی بسیار متنوعی نمایش داده شده اند در قسمت فوقانی این دیوار ها کتیبه هایی کوفی که حروف آنها از سفال است جای گرفته اند در قسمت بالای بدنه مقبره دریچه هایی به چشم می خورد که نور گیر های حاشیه گنبد را شامل می شوند با تعمیراتی که در خارج مقبره صورت گرفته خسارات وارده به گنبد به خوبی دیده می شود گنبد اصلی بنا فرو ریخته و ارتفاع فعلی مقبره حدود 12متر است .»( حاتم ـ1379ـ 146)
معماری داخلی
«نقشه داخلی اتاق مقبره مربع شکل و کف آن در حال حاضر با آجر مفروش است تمام سطوح دیوار به جز محراب و در گاه ورودی ، نغول سه قسمت دارد که دارای طاق نوک تیز و حاشیه مستطیل است نغولها به وسیله تعدادی نیم ستون از هم جدا شده هشت جفت از این نیم ستون ها تا طاق سه گوشه ای بالابرده شده است دیوار ها در بالا و در زیر قبه به هشت ضلعی تبدیل و مقرنسهای گوشه های سه طبقه ساخته شده اند در گوشه شمال و در زیر قبه به هشت ضلعی تبدیل و مقرنسهای گوشه ها سه طبقه ساخته شده اند . در گوشه شمال شرقی یعنی سمت راست مدخل مقبره دریچه ای جای دارد که به پلکانی باز می شود و بالای مقبره راه دارد ضلع مقابل ورودی شامل محراب بسیار زیبا مقبره است بعضی از دانشمندان این محراب را متعلق به دوره بعد می دانند ولی مرحوم پوپ و پرفسور و. مینورسکی معتقدند که متعلق به زمان سلجوقیان است در وصف این محراب و تزئین ان پوپ می گوید « از جهت نمایاندن مهارت در عمل و قشنگی نقشه و نفاست و زیبایی در جزئیات ، این گچبری داخل مقبره با نفیس ترین نقشه قالیها شرقی برابری می کند در اینجا باید حاشیه مزین به خط کوفی دور طاقی که محراب در آن قرار دارد را نیز ذکر کرد این کتیبه زیبا در اغلب مساجد دیده می شود مثلاً حاشیه کوفی که در مدرسه حیدریه قزوین موجود است از بهترین نمونه های گچبری کوفی به شمار می رود طرحهای پر کار بر جسته و تراشیده شده بر نیم ستون ها زوایا و ملحقات داخل طرح گنبد وجود مدخل دخمه مقبره است که درست در وسط محراب واقع شده و این امر بکلی غیر طبیعی و غیر معقول است احتمالاً این دخمه بعد از بنای اصلی گنبد ساخته شده است برای اینکه اگر دخمه را توأم با گنبد علویان ساخته بودند راه ورود به آن مانند دیگر ابنیه می بایست غیر از محراب می بود زیرا با وضع فعلی محراب گنبد علویان از حال طبیعی و اصلی خود بیرون آمده است ضمناً درون سردابه هم راهی غیر از راه سمت محراب مشاهده نمی شود که تصورمی رود قبلاً از محلی دیگر به آن می رفته اند و اینک متروک مانده باشد اگر چه این نظریه هم وجود دارد که در روزگار گذشته یک راهرو زیرزمینی سردابه این بنا را به خانه روحانی شهر هدایت می کرده است اما این نظریه چندان معقول نیست در وضعیت کنونی در قسمت مرکزی دخمه قبری با کاشیهای فیروزه رنگ دیده می شود این قبر را سید محمد نور بخش معروف به علوی ( از اهالی خراسان و یکی از بزرگان شیعه ) نسبت می دهند در مورد انتساب این مقبره به خاندان علویان مرحوم مصطفوی بررسیهای کرده که در کتاب هگمتانه منعکس شده است در خصوص تزئینات و گچبری های این مقبره ایجاد شده همان ویژگی اصلی گچبری حفظ تنها مهارت در این هنر بر جسته کاری بیشتر شده است ترکیبات ستونچه های و سطحه ها داخل مقبره علاوه بر زیبایی عنصری قوی را از دیدگاه هنری شامل می شوند سطحه ها با اشکال حلزونی ، طاقنماها ، ستونهای بلند ، مقرنس کاری ها بر جسته داخل مقبره همگی دلالت بر قدرت تزئینی در این بنا ست و زیباترین قسمت تزئینی داخل مقبره می توان در محراب گنبد دید به گفته هرتسفلد گچبری این بنا از جهت هنری تاثیری زیادی در ساختمان مقبره گذاشته است به طوری که مشکل بتوان اینهمه زیبایی را توصیف کرد و فقط با دیدن این گچبر یها می توان پی به اینهمه زیبایی برد پنهان داشتن گلها در بین بر گها از اینها دارای ارزش هنری جدایی هستند چرا که هر عنصر ویژگی خاصی را عرضه می کند نقوش تزئینی ستاره مانند و شبیه به لانه زنبور ،خود از هنر والایی نشان دارند این هنر نماییهادر سطح ستونها ،طاقنماها و پانلها به شکل برجسته به خوبی در داخل و خارج مقبره دیده می شوند. این تزئینات همه کار یک هنرمند با احساس و پر دقت را نشان می دهد وگویای این حقیقت است که با وجود نشان دادن تضادها کاری کرده است تا در یکدیگر داخل نشوند یکی دیگر از ویژگیها این گنبد ، در قسمت خارج آن ، وجودد لبه های ستاره ای در گوشه های طرح مربع آن است .»( حاتم ـ 1379ـ 147)

برگرفته از سایت:http://www.madian.blogfa.com/post-24.aspx
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
تطبیق نوع تزيين محراب گنبد علویان با نمونه های مشابه

تطبیق نوع تزيين محراب گنبد علویان با نمونه های مشابه

تطبیق نوع تزيين محراب گنبد علویان با نمونه های مشابه«آغاز تزئين محراب درايران درايران قرن سوم هجري، معرفي محراب‌هاي معروف ازاين زمان به بعدو توضيحاتي دربارة تزئين آنها:‌ محراب مسجد جامع شيراز (381 ه.ق)، محراب مسجد نائين،‌ محراب مسجد نيريز (قرن چهارم ه.ق) ـ محرابهاي گچ‌بري شده از عهد سلجوقيان: محراب مدرسة‌ خارجرود (حدود 460 ه.ق) محراب مسجد ملك كرمان (477 ه.ق)،‌ محراب امامزاده كرار (1133 ميلادي)... ـ معرفي بعضي از محرابهاي عهد مغول:‌ محراب مسجد جامع رضائيه، محراب مسجد ورامين،‌ ... ـ آثاري از تزئينات محراب ازعهد صفويه: محراب مسجد جامع ساوه ... ـ معرفي بعضي از محرابهايي كه با كاشي ساده و معرق و كاشي هفت رنگ يا كاشي موزائيك تزئين شده‌اند. در کنار این تزئینات محرابها محراب گنبد علویان دارای ویژگی خاصی است که در نوع خود بی نظیر است
محراب در مسجد مكاني است براي پيشواي مذهبي هنگامي كه نماز به صورت جماعت مي‌گزارد. معمولاً در ضلع جنوبي ديوار مسجد رو به قبله نمازگزاران بنا مي‌شود، گاهي از سطح صحن مسجد گودتر و گاهي در قسمتي از ديوار فرو رفته است. همان گونه كه با آراستن گنبدها و مناره‌ها و پوشش ديوار داخلي و خارجي مساجد در ايران پرداخته‌اند و كوشش مي‌كردند كه كمال ذوق و هنر را بر آنها بكاربرند، هنرمندان ايراني محراب را عرصة هنرنمائي خود قرار داده تا قبله نمازگزاران خالي از لطايف هنري نماند و عابد را در خلوص و صفاي عبادتش ياري دهد. به موازات تحولاتي كه در هنر تزئيني ايران ، بعد از اسلام رخ داد محراب‌ها هم از گوناگوني كم نظيري برخوردار شدند، چنانكه كمال هنر گچ بري و كاشي كاري در آراستن محرابها نمايان شده است.»(کارل .ف. ـ 1348ـ 11)
«گچ بري ـ آثار موجود كهن در ايران نشان مي دهد كه هنرمندان ما از قرن سوم هجري به تزئين محراب توجه كرده اند و يك نمونه از آن، مسجد عتيق يا مسجد شيراز است كه در سال 281 هجري به دستور عمروبن ليث بنا شده و در اثر زلزله و علتهاي ديگر چندين بار ويران و تجديد ساختمان گرديده است، و اين موضوع تعيين و تشخيص شكل اصلي بنا را كمي دشوار مي كند ولي از آثار مختصري كه در قسمت جنوبي آن بجاي مانده ميتوان نكته‌هايي از نخستين بنا پيدا كرد. گچ بري عميقي در قسمت زير طاق محراب اين مسجد به چشم مي خورد كه با طرح ساده گل، آراسته است، و از نظر آنكه پيرايه زيادي در آن نقشها مشاهده نمي‌شود زيبايي خاص يافته. محراب مسجد جامع نائين را هم با گچ بري تزئين كرده اند و در نقش آن از كثير الاضلاعهاي هشت ضلعي و اشكال هندسي ساده و گلهاي مختلف استفاده شده است ريزه كاري زياد در گچ بري آن وجود ندارد ولي نقشها از زيبايي بي بهره نيستند، و چون اين گچ بري عميق كنده شده و از ظرافت عاري است چنين تصور مي شود كه محراب به دوره‌هايي كه هنر گچ بري اولين قدمهاي خود را بر ميداشت متعلق باشد. درست است كه محراب مسجد جامع نايين و شيراز از بعضي جهات شباهت زيادي با هم دارند، ولي به نظر مي‌رسد كه مسجد شيراز قديمي تر از مسجد نايين باشد. »( کارل .ف. ـ 1348ـ 12)
«در نيريز دويست كيلومتري مشرق شيراز مسجدي است كه شايد اواسط قرن چهارم هجري ساخته شده باشد، و محرابي دارد كه بعداً اضافه شده و از نظر سادگي در طرح و زيبايي نقش حايز اهميت است.
زيباترين و پيچيده‌ترين گچ‌بريها درزمان سلجوقيان انجام گرفته است. در اين عصر با كتيبه‌هايي كه نقشهاي مفصل و پركار داشتند اطراف محراب را مي‌پوشاندند. قسمت بالا و اطراف طاق نوك تيز طاقچه‌اي را، حاشيه احاطه كرده بود و معمولاً در بخش بالا حاشيه زياد تري با نقشهاي درشتتر گچ‌بري مي‌كردند. اطراف طاق مركزي حاشيه مستطيلي منقوش مي شد و طرح‌ها عبارت بودند از نقوش اسليمي، نقش مو و تاك و برگهائي كه سوراخ شده و شكل لانه زنبور به خود گرفته بودند.
از محرابهاي كهن دورة سلجوقي، محراب مدرسهُ خارجرد بايد نام ببريم در حدود 460 هجري (1068 ميلادي) ساخته شده و محراب مسجد ملك كرمان در 477 هجري (96ـ1084 ) و محراب مشهور امامزاده كرار (1133 ميلادي) . كتيبه اين محراب به خط نسخ نوشته شده و نخستين نمونه خط نسخ است كه در تزيئنات محراب ديده مي شود زيرا قبلاً خط كوفي را تقريباً استثناء بكار مي‌برده‌اند.»( کارل .ف. ـ 1348ـ 13)
«محراب جالب توجه ديگر كه از آجر ساخته و گچ‌بري شده در برسيان است كه تاريخ 528 هجري دارد و محراب زواره نزديك اردستان كه در530 هجري (1135 ميلادي) بنا شده است. در مسجد جامع اردستان 555 هجري (1160 ميلادي) سه محراب وجود دارد كه از لحاظ زيبايي در تزيين يكي از ديگري بهتر است. در اينجا چند نوع نقش تزييني اسليمي با يكديگر تركيب شده‌اند و يكي بروي ديگري قرار گرفته و زمينه از اسليمي برجسته پوشيده شده است.
محراب گنبد علويان همدان را كه بعضي متعلق به دوره‌هاي بعد مي‌دانند پروفسور پوپ و پروفسور مينورسكي معتقدند كه در زمان سلجوقيان بنا شده است. پروفسور پوپ مي‌گويد «از نظر استادي و مهارت در اجراي طرحها , و زيبايي در جزييات نقش , اين گچ‌بري از شاهكارهاي نوع خود محسوب ميشود» مي‌توان گفت كه نقش گچ‌بري اين مقبره با عاليترين نقشه قالي برابري مي‌كند. حاشيه مزين خط كوفي دور طاقي كه محراب در آن قرار دارد نيز خالي از لطف و ظرافت نيست. نظير اين كتيبة عالي در بيشتر مساجد اسلامي ديده شده كه محض نمونه حاشيه كوفي مدرسة حيدريه قزوين را بايد اشاره كرد كه از شاهكارهاي گچ بري كتيبه كوفي مي‌باشد.
از زمان سلجوقيان در دماوند مسجدي بجا ي مانده كه شايد تاريخ آن در حدود 500 هجري باشد و محراب گچ‌بري اين مسجد بسيار قابل توجه و جالب نظر است.
در عهد مغول هم دست بكار تزيين محراب از گچ بري زده‌اند و محراب مسجد جامع رضائيه از بهترين آثار اين دوره محسوب است. اين محراب بزرگ در زمان سلطنت اباقا در تاريخ 676 هجري (1277ميلادي) ساخته شده، بلندي آن 7 متر و 82 سانتيمتر و عرض 5 مترو 48 سانتيمتر است. گچ‌بري بسيار زيباي آن شبيه به پارچه توري است، چند كتيبه جالب توجه در ميان طرحهاي گچي كنده شده است، بين ستونهاي طرفين محراب اين جمله نوشته شده«عمل عبدالمؤمن بن شرف شاه النقاش التبريزي في شهر ربيع الآخرسنه ست و سبعين و ست مأه‌» كه ترجمه آن اين است: كار عبدالمومن پسر شرف شاه نقاش تبريزي مورخ ربيع الآخر سنه 676 هجري (1277 ميلادي ).
دو محراب با تزئين گچ‌بري در بسطام باقيمانده كه قابل ملاحظه است يكي از آنها محراب مرقد بايزيد است كه سطح داخلي آن نقش هندسي دارد دو كتيبه به خط نسخ بالاي آن است و دور محراب كتيبه هاي خط كوفي سطح بزرگي را پوشانده است.
در مسجد جامع مرند محرابي ديگر با تزيين گچ بري موجود است كه از نظر ساختمان در صف محرابهاي خوب قرار نمي‌گيرد و كتيبه‌اي روي آن است كه آن را به زمان سلطنت ابوسعيد نسبت مي‌دهد«جدد من فواضل الفام السلطان الاعظم مالك الرقاب لامم ابوسعيد بهادر خان خلد الله ملكه في سنه احدي و ثلاثين و سبعمائه»تاريخ 731 هجري (1330 ـ 1331 ميلادي) و بين دو ستوني كه طاق آن را نگاه مي‌دارد نوشته شده . عمل الفقير العبد الفقير نظام بند گير التبريزي
مسجد ورامين هم در تاريخ 722 ـ 726 هجري يعني در زمان سلطنت ابوسعيد پسر الجاتيو بنا شده است. در فضاي زير گنبد اين مسجد محرابي است كه گچ بري تزييني‌اش فضاي بسيار زيادي را اشغال كرده است، اين محراب در زمان شاهرخ هنگام تعمير مسجد ساخته شده و كاملاً تمام نشده است.
آثاري از تزيينات گچ‌بري مربوط به عهد صفوي باقي مانده است كه در جاي خود مورد مطالعه مي‌تواند باشد‌؛ يكي از آنها كه به زمان شاه اسمعيل صفوي نسبت داده مي‌شود مسجد جامع ساوه است. در محوطه زير گنبد محراب، گچ بري قشنگي است كه با رنگهاي مختلف نقاشي شده. اين گچ‌بري را ابتدا با ماده‌اي سفيد رنگ پوشانده‌اند تا زمينه را براي نقاشي مناسب كنند.
محراب ديگر در مسجد ميدان ساوه است كه گچ‌بري شده است. محراب مسجد ميدان ساوه به ظرافت و بزرگي محراب مسجد جامع نيست ولي چهار قسم كتيبه كوفي و نسخ روي آن تزيين و نقش كرده‌اند كه محض همين كتيبه‌ها محراب معروفي شده است.
كاشي كاري ـ هنگاميكه در كاشان طريقه حرارت دادن به قطعات بزرگ سفال را آموختند محرابها را با سفال لعابي پوشاندند. از مشهورترين محرابهاي كاشي كاري سه محراب در مرقد حضرت امام رضا در مشهد مي‌باشد كه عمل محمد بن ابي‌طاهر است 612 هجري (16ـ1215 ميلادي). اين شخص از خانواده هاي كاشاني بود كه راز سفال سازي در آن خانواده از پدر به پسر به ارث مي‌رسيد.
محرابي در حرم حضرت رضا است كه امضاي ابوزيد و تاريخ سال 612 هجري دارد، اين محراب با قدرت معماري طراحي شده، طاقهاي هلالي تودرتو، ظاهر در هم پيچيده اي به آن داده، در خانه‌هاي محيط بر يكديگر كتيبه‌هايي بر جسته به رنگ كبود روشن دارد كه در زمينه جالبي از برگهاي مو، طلايي و سفيد قرار گرفته و ستونها و هلالهايي به رنگ آبي فيروزه اي پيرامون اين كتيبه‌ها را پوشانده‌اند اين محراب روي هم رفته درخشندگي و جلوه زريني دارد كه در نگاه اول همه نقوش و خطوط را تحت الشعاع قرار مي‌دهد.
از شاهكارهاي سفال سازي كاشان محراب مسجد ميدان اين شهر است كه فعلاً در مجموعه اسلامي موزه برلين حفظ مي‌شود. از نوشته روي محراب چنين بر مي‌آيد كه سازنده آن «حسن بن عرب شاه» است و در تاريخ 623 هجري (1226 ميلادي) زيور يافته است، گرچه از شهر كاشان نامي در آن نيست ولي ترديدي نيست كه در آنجا ساخته شده است.
محراب امامزاده يحيي در ورامين چهل و يكسال بعد توسط «علي بن ابن طاهر» بنا شده شبيه محراب مسجد ميدان كاشان است. علي بن محمد بن ابي طاهر سازندة محراب قم نيز بوده كه تاريخ 663 هجري (1264 ميلادي) دارد، اين محراب اكنون در موزة برلين است و صنعت كاشي كاري ايران را در اوج كمال خود نشان مي‌دهد. طرح و نقش تزييني آن عبارتست از انواع مختلف اشكال نباتي اسليمي بعضي به تناسب بزرگ و برخي به تناسب كوچك، كه زمينة كتيبه‌ها را تشكيل مي دهد و كتيبه‌ها به رنگ آبي برجسته نقاشي شده است.
هنرمندان ايراني كاشان از تركيب نوشته و اشكال تزييني به رنگ آبي و فيروزه اي كه گاهي صاف و گاهي برجسته نقاشي مي‌شد طرح تزييني جديدي براي كاشي بوجود آوردند كه در تمام قرن هفتم و هشتم هجري (13و14 ميلادي) آن را در قسمت مركزي محرابها بكار مي‌زدند كه نمونه‌هايي موجود است و بعضي از قطعات آنها در موزة «مترو پولتين» نيويورك حفظ مي‌شود.
در تزيين پوششي ابنيه و عمارات و مساجد و مقابر كاشي‌هاي جلا دار نيز بطور قابل ملاحظه‌اي بكار مي‌رفتند، اين كاشي‌ها ستاره شكل، صليب شكل و يا مستطيل شكل بودند كه در آراستن محراب و تزيين حاشيه نقش بزرگي را بازي مي‌كردند. امامزاده يحيي در ورامين كاشي‌هاي بشكل ستاره و صليب دارد و تاريخ آنها 661 (1262 ميلادي ) و يا 662 هجري است.
اما تزيين با كاشي معرق در اصفهان به حد اعلا پيشرفت و ترقي كرده بود و يكي از نمونه‌هاي آن مقبره بابا قاسم است كه در سال 2ـ741 هجري توسط هنرمندي به نام «ابو الحسن طالوت دامغاني» بنا شده و محرابش كاملاً از سفال موزائيك پوشيده شده و طرح تزييني آن اشكال و نقشهاي نباتي است به رنگ سفيد و آبي تيره و آبي روشن.
نزديك مقبره بابا قاسم مدرسه امامي واقع شده كه تاريخ 755 هجري (1334 ميلادي) دارد و محراب كم نظير اين مدرسه اكنون در موزة «مترو پوليتن» نيويورك نگاهداري مي‌شود.

تزيين محراب مدرسه كه نماينده صنعت سفال موزائيك در دورة مغول مي‌باشد عبارت از كتيبه‌اي در حاشيه حاوي آيات قرآن بخط كوفي كه حروف بلند و مدور با اشكال نباتي و هندسي دارد. اشكال هندسي، در قسمت مركزي و قسمت فوقاني بالاي طاق محراب را پوشانيده‌اند. رنگ‌هاي كه در كاشي‌هاي معرق بكار رفته عبارتند از سفيد، آبي ، آبي فيروزه اي، پرتقالي و سبز. زمينة طرح بطور كلي آبي است و طرح و اشكال جالب روي محراب كه سبك و خصايص مغولي دارد بطرز خاصي بر زمينه جلوه ميكند. از خصوصيات ديگر شيوه عهد مغول ترسيم اشكال نباتي و گل نيلوفر آبي به طرز طبيعي است. از نمونه‌هاي ديگر كاشي موزائيك مسجد جامع اصفهان و مسجد يزد است كه از محراب‌هاي شگفت انگيز و عالي محسوب مي‌شوند و در سال 777 هجري(1375 ميلادي) ساخته شده است نقشهاي تزييني چندين مسجد و مدرسه در اصفهان با كاشي معرق، از انواع بسيار ارزنده‌اي هستند كه بدورة صفوي متعلق‌اند و هنر شكفته‌اي كه بر ديوار‌ها و محرابها و گنبدها و مناره‌ها شان جلوه مي‌كند افتخاري است كه هنرمندان ايراني نصيب ما كرده‌اند. مسجد شاه اصفهان، مسجد شيخ لطف الله، مدرسه چهار باغ از نمونه هاي بزرگ و مشخصي اين هنرند. مساجدي كه نام برده شد صد سال بعد از مسجد ساوه ساخته شدند و هر دو در ميدان نقش جهان قرار دارند. در سمت جنوب ميدان نقش جهان سر در بزرگ مسجد شاه ديده مي شود كه از هر طرف مناره اي بزرگ دارد از فضاي بزرگ زير طاق بلند نوك تيز كاشي كاري، واردين بطرف راست متمايل مي‌گردند و داخل در صحن مسجد مي‌شوند. اين صحن كاملاً در قسمت جنوب ميدان قرار نگرفته بلكه در گوشه‌اي از آن واقع مي‌شود تا اينكه محراب مسجد بطرف قبله قرار گيرد. نقش كاشي موزائيك يا كاشي هفت رنگ محرابهاي اين مساجد كم نظيرند.
بر سطح داخلي محراب يكي از اين مساجد درخت زندگي را نقش كرده‌اند كه بسيار دلفريب است. كتيبه‌ها با خطوط نسخ بلند نوشته شده اند كه جلوه خاصي به ديوارها داده‌اند.
كاشي كاري محراب مسجد شيخ لطف الله در اصفهان
 

Seti.Star

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیارش به کاررفته در ساخته گنبد علویان

نیارش به کاررفته در ساخته گنبد علویان

نیارش به کاررفته در ساخته گنبد علویان
نیارش به کار رفته جدای از اینکه از مصالح بوم آورد استفاده شده است بلکه مطمئنا از نقاط دیگر بر آوردن بعضی مصالح چون آجر سفید و روشن استفاده شده است نیارش اصلی به کار رفته بیشتر ساروج ، سنگ ، گچ ، است آجر هایدر ابعاد مختلف هستند و آجر های پیش بر در نمونه خاص خود بی نظیر است و بی مانند .نو ع در آوردن ستونماها و آجر کار یهای تزئینی زیبا در نوع خود بی مانند است به خصوص در انتهای ستون نما و مقرنس ها و گوشوار ها گنبد بر روی آن سوار می شده است
استفاده از سنگ در کرسی بنا تا بتوان تحمل وزن سنگین این بنا را داشته باشد از ابداعات خاصی است که در آرامگاه به خصوص آرامگاه دوره سلجوقی و ایلخانی می توان دید
شيوة تزئين ساختمانها با گل و يا گچ در قرون ششم تا نهم هجري و دلايل بكار بردن اين نقوش گچ‌بري روي بنا ، نقوش برجسته با آجر و سنگ و ذكر نمونه‌ها در معماري ايراني و عثماني.
يكي از ويژگيهاي معماري اسلامي خاورميانه كه در شيوة غربي همانندي ندارد و حتي شايد در ذوق و سليقه غربيان هم جلوه‌اي از آن نباشد همانا سبك تزيين پُر گل‌و‌بته و پُر نقش‌و‌نگار آنها است. اين آرايشها كه معمولا با فضا و سطحي كه معمار در دسترس گذاشته است سازگار و هماهنگ است داراي آنچنان گيرايي و تأثيري است كه خود نفوذي بيش از اندازه در بيننده مي‌گذارد. در اين مقاله تنها مي‌پردازيم به سدة يازدهم ( ششم هجري ) تا چهاردهم ( نهم هجري) كه دوران نيرومندي و فرمانروايي سلجوقيان و مغولان جهانگشا بود.
بايد ياد‌آور شد كه تمدنهاي كنارة شرقي مديترانه و نيز تمدنهاي خشكيهاي پشت آنها از صدها سال پيش مواد و مصالح و اصول يكسان و يكنواختي مخصوص به خود داشتند پس سلجوقيان اجازه نداشتند جز آنكه آنچه در برابر دارند تقليد كنند و براي رسيدن به آنچه در نظر دارند دگرگونيهائي در كار پديد آورند. همچنانكه سلجوقيان اسلام را با محتويات التقاطي آن پذيرفتند و دولتي پديد آوردند كه در آن اصول زندگي آسياي ميانه با بازماندة رسوم و آيين ساسانيان و تازيان درهم آميخته بود و اين نظام را با كشور‌گيري تا اقصاي قونيه و افسس گستردند ، در معماري روي نماي ساختمان و طاقها و ديوارها و منارها و صحن‌ها را پوششي از گچ مي‌كشيدند و آن را گل‌و‌بته و نقش‌و‌نگار برجسته مي‌دادند تا بيننده را يكنواختي كار معماري خسته نكند. سطحهاي بسيار پهناور را با نقشهاي ساده مي‌پوشانيدند و ايوانها و ديوارهاي رو به قبله و محرابها را با نقشهاي پر پيچ‌و‌خم و پر گل‌و‌بته و دالبر مي‌آراستند- طراح براي هر گوشه‌اي و هر سطحي كه معمار خالي گذاشته بود آرايشي درخور و متناسب فراهم مي‌كرد. گذشته از بناي پر آرايش مزار اسماعيل ساماني در بخارا كه بيشتر آن را از سدة نهم و دهم ميلادي ( چهارم و پنجم هجري ) مي‌دانند ، سلجوقيان هم مزاياي در بسطام برجاي گذاشته‌اند كه متعلق به حدود 1200 م (597 ه ) است (شكل 1) در اين ساختمان شش‌گونه نقش گوناگون در كنار هم گذاشته شده است. اين آرايش از نخستين نمونه‌هائي است كه نقشها از زمينه و اساس ساختماني خطهاي افقي و عمودي يا خطهاي مايل چهل‌و‌پنج درجه بسا كه چشم را خسته كند و همچنين زمينة آرايش با زمينة بنا همرنگ است و آن را نمي‌توان جز در روشني كامل روز بازشناخت. با آنكه چشم ما از ديدن اين نقش بديع خسته نشده است بايد بگوييم كه طراحان دست از اين شيوه كشيدند و طرحي ديگر افكندند.
به كار بردن پوشش نازكي از گچ يا گل شيوة آرايش كهنه‌اي است كه ساسانيان در پانصد‌سال پيش از سلجوقيان هم به كار مي‌بستند چنانكه در موزة ايران باستان تهران نمونه آن را مي‌توان ديد ( شكل 2 ) در اينجا نه تنها نقشهاي اسليمي ديده مي‌شود بلكه مي‌توان دريافت كه در آن روزگار حتي عادت بر اين جاري شده بود كه درون و بيرون ساختمان را با آرايشهاي پر گل‌و‌بته بپوشانند. چند هزارة موجود در موزة تهران نشاني مي‌دهد از اينكه نقشهاي كهن تا روزگار سلجوقيان و مغولان پايدار مانده و اينان بر پيچش و تركيب آن افزودند. ( شكل 3و 4) نوار مانند‌هاي پهن در اين نقشها بر هماهنگي آن مي‌افزايد و مجموعه‌هاي مستقلي مي‌سازد كه مانند منظومه شمسي با صور فلكي است. اين نمونه و نمونه‌هاي ديگر كه يادآور نقشهاي سدة نهم ميلادي در كنده‌كاري روي چوب در سامره است يا از سدة ‌دوازدهم است يا از سدة ‌سيزدهم ميلادي از مدرسه‌ها‌ي كاخهاي ري.
گچ‌كاري در زير سرپناهها بهتر مي‌ماند ولي در دروازة شمالي مسجد حكيم اصفهان ( شكل 5) كه از بناهاي سلجوقي است فوق‌العاده برجسته و بي‌گزند مانده است. ضمناً بايد يادآور شد كه قسمتي از تزئينات اينجا با آجر انجام داده شده ولي قشر آجري بسيار نازك است. گوناني بسيار آرايشها از دليري و استادي طراحان داستان مي‌زند كه خواسته‌اند با نقشهاي مختلف و گريز از يكنواختي ، تزئينات بسيار در برابر چشم تماشاگر گسترده باشند . در اينجا مي‌توان نُه گونه نقش بر شمرد.
گاهي در سراسر طرح آجرهاي جرز و ديوار اصلي بنا در جاهاي بسيار آشكار مي‌شود و در ميان تزيينات به چشم مي‌خورد. اين‌گونه آرايش بيننده را به ياد برودري‌دوزي و فلز‌كاري مي‌اندازد. در شبستان مسجد جمعة ‌اردستان كه در حدود 1072 تا 1158 م. (475-553 ه .) ساخته شده برجستگي نقشها بسيار اندك است و ديوارها و طاقها را يكسان پوشيده است. اين طرحها غالباً داراي خطهاي افقي و عمودي است ولي شيوة تزيين چنان است كه توجه بيننده بدان جلب نمي‌شود. در طاق مسجد اشترجان (شكل‌6) كه از ساختمانهاي سدة دوازدهم ( قرن ششم ) است نقشها با آجر پديد آمده‌اند و بندكشي سفيد ميان آجرها بيننده را به دريافت نقشها رهبري مي‌كند. گچ‌كاري چه بسا كه مانند گچ‌كاري مسجدهاي زواره و قم از يك طبقة بسيار نازك باشد كه مثل سنگ‌‌تراشي به نظر مي‌رسد.
در تركيه و ايران نقشهاي برجسته را گاهي بر سنگ پديدار كرده‌اند. پيرامون پنجره‌اي از سدة دوازدهم ( قرن ششم هجري) ‌در ديار بكر (شكل 7) كه اكنون به موزه ترك و اسلامي استانبول آورده شده نقشهاي بديعي دارد كه از آنچه هنرمندان در گچ پديد آورده‌اند دست‌كمي ندارد. يكي از مشخصات چشمگير اين نقش جانوراني خيالي است در آنها كه در ميان نقشهاي معمولي هندسي و گل‌و‌بته و خطاطي نگاشته‌اند. مثلا نقش شيردال يا طوطي در آثار عثماني ديده مي‌شود. اينك دريافته بودند كه بر سنگ هم مي‌توان همان نقشهايي را كه بر گل پديدار مي‌كردند آفريد. در دو نقش كه در نماي مسجد ياقوتية ارز‌روم هست ( شكل 8 و 9 ) اين را مي‌توان آشكار ديد. بر سنگ همان نقشهائي را آفريده‌اند كه در گل مي‌ساختند. اين پرسش پيش مي‌آيد كه چرا چون از كوههاي زاگرس مي‌گذري اين نقشهاي جانوران و گياهان ( شير و شاهين و خرما ) را مي‌بيني و در ايران از اينها اثري نمي‌يابيم. ظاهراً اين امر از يك علت ناشي مي‌شود و آن نأثير هنر ارمني و بيزانس است بر سلجوقيان.
در گنبد علويان همدان ( شكل 10 ) از سده يازدهم ( قرن پنجم هجري ) آثاري از گل‌و‌بتة انار هست كه اينك رو به تباهي گذاشته است و در تركيه هم همانند‌هايي دارد. در مزار پيربكران 1 ( شكل 11 ) كه از سدة سيزدهم ( قرن هفتم هجري ) است سه سطح نقش مختلف مي‌توان ديد.
در اينجه منارة قونيه كه همزمان با دو بناي نامبرده است نظير همين نقشها به چشم مي‌رسد ( شكل 12 ). در اينجا كتيبه‌هاي قيطان‌وار عربي با نقشهاي بزرگ حجاري تعارضي نمودار مي‌سازند. نقشهاي سردر مسجد بزرگ ديوريكي 2 كه به سال 1228 م (626 ه) ساخته شده ( شكل 13 ) مي‌تواند راهنمايي باشد براي تصور آنچه از سردر مسجد علويان محو و تباه شده. در اينجا مي‌توان گوشه‌اي از اين فرضيه را معاينه ديد كه نفوذ سنگ‌تراشي هندي به همراه كشور‌گيري سلجوقيان راه مغرب پيش گرفته بود.
معماران ترك سپس دست بردند به استعمال سنگ رنگي تا گوناگوني پديد آرند. در نزديكي قونيه در كاروانسراي سلطان خاني ، سنگ خاكستري را در كنار سنگ سبز گذاشته‌اند تا چشمگير باشد. در نماي مدرسه كارتاي در قونيه ( شكل 14 ) كه از ساختمانهاي 1251 م (649 ه) است گوناگوني رنگها شگفت چشمگير است. نماي ساختمان را در تركيه كمتر با رنگهاي گوناگون آراسته‌اند. در درون ساختمان هم كاشي الوان به كار مي‌زدند. گنبد مسجد كاراتاي چنين است.
در تركيه كارهاي سنگ‌تراشي غالباً دو سطح در كنار هم داشته يك نقشهاي برجسته كم‌عمق و پر گل‌و‌بته و ديگري شيارها با برآمدگيهاي چشمگير تنها در آنجا كه آجر به كار مي‌رفته به ويژه در منارها رنگهاي گوناگون پديدار مي‌كردند. در دو مزار ساخته شده در اواخر قرن سيزدهم ( هفتم هجري ) و اوائل سده چهاردهم ( هشتم هجري ) قيصريه و نقده ( شكل 15 ) كنده‌كاريهاي نازك و باريك و دقيق از گل‌ و بته و جانور و درخت خرما و برآمدگيهاي بلند و ستون و فرورفتگيهاي ژرف نماي مسجد آبي در سيواس ( شكل 16 ) ساخته شده در 1271 م. مي‌توان ديد. سردر مسجد‌جامع علاءالدين در نقده يك [17] سطح هموار را در كنار دندانه‌هاي فراوان گذاشته است. (‌670 ه) از سنگهاي تراشيده است به دو رنگ و مناره‌اي كه از آجر است با تزيينات كاشي فيروزه رنگ. در تركيه در پرداختن رنگها همان شيوه كهن ايراني را به كار مي‌بستند [18] و ستونهاي خرد و تزيينات خطاطي به كار مي‌بردند.
در ايران كه يا سنگها آنچنان استوار يا با سليقه‌ها سازگار نبودند بيشتر كاشي به كار مي‌زدند كه لعابي رنگي داشت مانند محراب مسجد نطنز ( شكل17 ) كه از 1300 م. (700 ه) است. مغولان بودند كه رنگ را در ساختمانها فراوان به كار مي‌بردند. مانند مسجد‌جامع ورامين كه ستونها و سطحهاي نماي آن با كاشي فيروزه‌اي تزيين شده‌است.
در ساختن نماي مدرسه ياقوتيه در ارزروم مناره‌ها را با آجر برآورده‌اند تا با سنگهاي پايه سازگار باشد. بندكشيهاي ميان آجرها لوزيهاي فرورفتة عميقي به اندازة شش اينچ (پانزده سانت) پديد آورده است. در مراغه در ساختمان گنبد‌كبود اين شيوة برجستگي و ژرفي موجب پديدار‌شدن سه سطح گوناگون سفالي شده است. در همين شهر مراغه در ساختمان مزارهاي ديگر سفال و كاشي در يك سطح به كار رفته‌اند و تنها اختلاف رنگها است كه بيننده را به اشتباه مي‌اندازد تا تصور كند كه نماي ساختمان سطحهاي مختلف دارد. گنبد غفاريه ( شكل 18 ) ساخته شده در 1328 م. (729 ه) نمونة شيوة نوي است در ايران زمان خويش . در تبريز در سدة بعد دو رنگ گوناگون در آرايشها به كار برده شد. گل‌و‌بته و حاشيه و مانند آنها در آرايشهاي گنبد كبود يا گوي مسجد ( شكل 19 ) ساخته شده در 1465 م. (870 ه) اين چنين است. نقوش در يك‌سطحند و تنها اختلاف رنگها و امتداد خطها است كه در نظر بيننده اختلاف سطح ايجاد مي‌كند. با گذراندن نقشي بر نقشي و خطي بر خطي كه از نوآوريهاي كاشي‌كاري اين عصر است بر اين اشتباه چشم بس افزوده شد.
گفتيم كه قبايل بيابان‌گرد شيوة خاصي در آرايش ساختمانها رايج كردند كه در ايران و تركيه پايدار گشت. در شيوة معماري تيموري و صفوي اين سطوح را با بازي و حيله بر بيننده پديدار مي‌كردند. در ايوان مسجد گوهرشاد در مشهد ديوار عقب ايوان با رنگهاي تيره پرداخته شده تا در كنار رنگهاي سفيد و زرد و فيروزه روشن حاشيه ايوان عميق‌تر و فرورفته جلوه كند. در تكيه در شهر بروصه مسجد سبز يا يشيل‌مسجد ( شكل2 ) از ساخته‌هاي 1419 م. (822 ه) در پرداختن پنجره‌ها و درها همچنان سطح گوناگون و برجستگي و فرورفتگي ديده مي‌شود و اين شيوه در زمان عثمانيان هم ادامه يافت.
نخست ديديم كه با وجود اختلاف محل و فراواني و كمي مواد مختلف ساختماني يگانگي خاص در دو سرزمين ديده مي‌شود و اين شيوه در زمان عثمانيان هم ادامه يافت.
نخست ديديم كه با وجود اختلاف محل و فراواني و كمي مواد مختلف ساختماني يگانگي خاص در دو سرزمين ديده مي‌شد و هنرمندان از يكديگر به آساني تقليد مي‌كردند و بيشتر نقشهايي را مي‌گرفتند كه به چشم آشنا باشد قطع نظر از اصل و منشاء آنها . سرانجام از اين همرنگي و اين سرچشمة يكسان سلجوقيان و مغولان ، شيوه‌هاي دوگانه‌اي برخاست كه يكي در ايران صفوي و ديگري در تركية عثماني باب شد.
ارائه تطیق نوع تزئینات به کار رفته در معماری سلجوقی و ایلخانی همه در یک اتحاد ساختاری مختصر می شود و آن نوع استحکام در روح زیبای تزئیناتی معماری خاصی است که در دوره های بعد دیگر دیده نمی شود استفاده از نوع خوب و خاص نیارش استفاده از مهارت در ساختار های معماری و... در معماری سلجوقی و ایلخانی مختصر می شود دوره ای که بر اساس ویژگی های معماری خاص خود در لیست سبک های ایرانی قرار می گیرد و براساس خصوصیاتی چون ،آجرهای به کار رفته، و چند ضلعی ضلعی بودن بنا و سردابه چند ضلعی درردیف شیوه های رازی قرار می گیرد .،( پیرنیا ـ 1383ـ ص 156)
گنبد علویان با داشتن تمام ویژگی های بیان شده می تواند در عرصه معرفی به عنوان بهترین بنای شیوه رازی بیان شود و با تطبیق این گنبد با آنچه که ارائه شد در عرصه تحقیق بهترین نمونه راحترین ویژگی مختصر شده معماری اسلامی ایرانی است

برگرفته از سایت:http://www.madian.blogfa.com/post-24.aspx

ادامه گزارش مرمت این بنا در تاپیک مرمت!
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
برج کشمر - خراسان رضوی

برج کشمر - خراسان رضوی



برج کشمر در استان خراسان رضوی در نزدیکی شهرستان کاشمر و در شمال شرقی بردسکن در روستایی به همین نام قرار دارد این بنا بر فراز بقایا و آوارهای قلعه‌ای کهن به نام کوشک ساخته شده و از دیدگاه معماری با برج رادکان در چناران قابل مقایسه است.

بنا فاقد کتیبه است و بیشتر نشان دهنده اسلوب معماری در قرن هفتم هجری است
. معماری این برج که 18 متر ارتفاع دارد به سبک برج رادکان است. شکل درونى برج، هشت‌گوش است و دارای 42 متر محیط خارجی و 21 متر محیط داخلی می‌باشد. نمای خارجی پوششی مخروطی شکل دارد و از آجر ساخته شده است.

بنا دو جداره است که از جدار داخلی طاقی‌هایی به داخل بنا ساخته شده
. راهروی پلکانی و مارپیچ بین دو جداره صعود به پوشش اول را مهیا می‌کند. بدنه بنا دارای دو قسمت است که قسمت پایین دوازده ضلعی است و پایه بنا را تشکیل می‌دهد، قسمت بالای پایه، بدنه اصلی و دارای 48 ترک به شکل نیم ستون می‌باشد.

برج از داخل دارای 3 طبقه و ارتفاع تیزه اصلی گنبد تا کف 31 متر است. معماری این بنا نیز به معماری سبک سلجوقی نزدیک است. مطالعات نشان داده که لحظه سال تحویل را در روز اول بهار از روی این برج و در محل یکی از طاقچه‌های آن با استفاده از نور خورشید تعیین می‌کرده‌اند. مهمترین کارکرد این برج راهنمایی مسافران مرکز ایران به نیشابور بوده است.










منبع : سایت مرجع معماری
 
  • Like
واکنش ها: mpb

MisyoMasoud

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برج شبلی دماوند، نمونه منحصر بفرد هنرمعماری ایرانی

برج شبلی دماوند، نمونه منحصر بفرد هنرمعماری ایرانی




برج شیخ شبلی دماوند، نمادی از تاریخچه این شهر است که در مرکز شهر و بین دو محله قدیمی ˈفرامهˈ و ˈ قاضیˈ از محله های قدیمی شهرستان قرار دارد.

برج شبلی یکی از نمونه های بارز شیوه معماری و اوج هنر در ایران بعد از اسلام است.

شیوه معماری برج شبلی شیوه معماری رازی است که در دوره سلجوقیان رواج داشته است.

در سال 247 هجری قمری، مردی در سامرا متولد شد که به ˈشیخ ابوبکر دلف بن حجدر شبلیˈ نام گرفت.

وی شیعه و متولد ˈشبلیهˈ و در بغداد زندگی می کرد، در دوران جوانی به علت اشتغال پدر و دایی اش در درگاه خلفای عباسی به مقام سیاسی دست یافت و از سوی حاکمان طبرستان، به امیری دماوند گمارده شد.

دماوندی ها دوران صدارتش را دورانی می دانند که در گسترش عدالت، امنیت و رفاه نمونه بوده است و زمانی که خبر فوتش در سال 334 هجری قمری در بغداد به گوش مردم دماوند رسید، آنان نیز بنایی یادبودی به نامش برپا داشتند که هنوز بعد از دوره سلجوقی و قرون چهارم و پنجم یاد او در گوشه و کنار شهر و مردم دماوند زنده است.

قدیمی های دماوند، این برج را ˈپاگنبذˈ می نامیدند، زیرا بر روی تپه های کوه نیل و به صورت هشت ضلعی بنا شده است و آن را پاگنبذ شیخ شبلی و یا برج شبلی شهرت داده اند.

این برج در ابتدا ساده و بعدها هشت ضلعی ساخته شد و تزئینات روکاری آن انجام شد و اکنون دو پوشش دارد که در صورت از بین رفتن پوشش خارجی برج، پوشش اصلی شبلی باقی می ماند.

در گوشه های آن در هر ضلع ستون های نیم دایره ای تزئینی دیده می شود که با آجر پخته ساخته شده و جنبه تزئینی دارد، گنبد آن نیز هشت ترک دارد که با یک شکستگی با زاویه تند به طرف راس متمایل می شود.


برج شبلی به سبک سردابه ساخته شده و چهارگوش است که با چندین پله از در ورودی برج به قسمت سردابه راه دارد.

گنبد داخلی به صورت کروی و عرقچین که سطح زیرین آن به شیوه معماری خاص آجرکاری طرح جناغی متحدالمرکز شده که یکی از شاهکارهای معماری آن زمان است.

تزئینات برج با سبکی خاص و متفاوت از یکدیگر ساخته شده است و در مجموع 30 قاب ˈاسپرˈ در بنا به کار رفته که 22 قاب تزئینات اسپر بنا را تشکیل می دهد و هشت قاب دیگر که در زیر گنبد به کار رفته همگی به صورت مستطیل شکل افقی ساده که در هر ضلع تکرار شده که بیانگر هنر بی نظیر معماری ایرانی است.

زیبایی بکار رفته در قاب ها خیره کننده است و تزئینات هر شکل آن به واقع گویای هنر منحصر به فرد ایرانیان است، ضلع شمالی برج لوزی شکل و برجسته با آجرهای افقی و با مهرهای ضربدری طرح لوزی در لوزی ایجاد شده است.

یکی دیگر از جاذبه های ساخت این بنا وجود حفره های هواگیر است که برای تخلیه هوا و در ساخت و سازهای برج استفاده شده است.

در شرق استان تهران دو بنای تاریخی از جمله امامزاده ˈگتمیرˈ شهر آبسرد در دماوند و برج شبلی دماوند وجود دارد که به سبک آرامگاهی ساخته شده است.

رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان دماوند در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران رودهن در خصوص بازسازی این برج گفت: بعد از برگزاری مناقصه و انتخاب پیمانکار، پروژه با شرح خدماتی شامل دیوارکشی دور مجموعه، احداث سرویس بهداشتی و نمازخانه، احداث ساختمان نگهبانی و پارکینگ مجموعه و فضاسازی پیرامون برج و دیگر اقدامات اجرا شد و به واسطه ارائه خدمات مطلوب هم اینک به شهرداری دماوند واگذار شده است.

ˈابراهیم اکبریˈ افزود: برج شبلی از جمله معماری پس از شیوه پارسی، پارتی و خراسانی در دوره اسلامی شکل گرفته است و همه ویژگی های اعصار و دوره های پیش از خود، از جمله هیبت و شکوه معماری پارتی و ظرافت شیوه پارسی را دارد.

وی خاطرنشان کرد: این بنای هشت ضلعی با طاق، گنبد و سرداب از آجر و آهک ساخته شده است و بناهایی مثل مسجدˈاردستان ˈ، ˈگنبد قابوسˈ و چند اثر دیگر در ایران متعلق به این دوره است.

رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری شهرستان دماوند گفت: گردشگران از این برج و فضای اطراف به عنوان تفرجگاه می توانند استفاده کنند.

برج شیخ شبلی از آثار قرون 4 و 5 هجری قمری در دوران سلجوقی در ارتفاعات مشرف به شهر دماوند واقع است.

برج هشت ضلعی شیخ شبلی دماوند در تاریخ 29 خرداد ماه 51 به شماره 920در فهرست آثار ملی به ثبت رسید.








منبع:yjc.ir
 

Ashkan-kamrani

عضو جدید
برج کلاه‌فرنگی شوشتر خوزستان

برج کلاه‌فرنگی شوشتر خوزستان

برج کلاه‌فرنگی شوشتر با قدمت دوره قاجاریه در مرکز شهر شوشتر در استان خوزستان قرار دارد.

این بنای برج مانند در کنار رود کارون و نزدیک به بند میزان در شهرستان شوشتر قرار دارد و مشهور به کلاه فرنگی است.
این برج هشت ضلع دارد و زیرسازی آن که برج روی آن قرار گرفته است، نسبت به سطح زمین، چهار متر ارتفاع دارد و ارتفاع خود برج نیز حدود هفت متر است.
مردم شهر شوشتر این برج را کلاه‌فرنگی می نامند و می گویند، برج جایگاه دیده‌بانی قیصر روم یا شاپور ساسانی جهت نظارت بر کار کارگران مشغول در بندمیزان بوده است.
نمای بیرونی این برج از سنگ‌های تراش خورده ساخته شده است. که این سنگها نیز به مرور زمان افتاده‌اند و اکنون فقط سه متر از این سنگهای تراش خورده بر بدنه برج باقی مانده است.
بندمیزان با دو ضلع مورب خود، تقریبا در روبرو و چشم‌انداز این برج قرار دارد.
برج کلاه‌فرنگی شوشتر در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۶۱۱ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.



لینک منبع: http://www.shahrsazionline.com/8147/برج-کلاه‌فرنگی-شوشتر-خوزستان/
 

Similar threads

بالا