[ابنیه تاریخی ایران]:پل خواجو

a.m.s.d63

عضو جدید
این پل علاوه بر اینكه برای عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود برای تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است. چنانچه از قصص الخاقانی نقل شده در سال (۱۰۶۰ ه.ق( كه پل ساخته شد و به پل شاهی اشتهار یافت بعد از تعطیلات نوروز آن سال بر حسب فرمان شاه عباس ثانی پل را آئین بندی و چراغان كردند و هر یك از غره‏های آن را یكی از امراء و بزرگان تزیین نمود و برای جشن مهیا گردید و سائرای مشهدی قصیده‏ای در ۴۵ بیت و نیز صائب تبریزی قصیده‏ای در وصف آن چراغانی و جشن سروده‏ اند.
▪ مؤلف تاریخ اصفهان وری چنین گفته:
و اما مبانی شگرف اصفهان یكی پل هائی است كه روی زاینده رود زده شده مانند پل بابا ركن الدین كه به پل خواجو معروف است. ریشه و اساسش قبل از عجم بوده و زمان تركمان‏های آق‏قوینلو تعمیری از آن شده و به عهده صفویه مرتبه بالا را طرح انداخته و در بیگلربیگی صدر اصفهانی روی مرتبه فوقانی بالاخانه ساخته بود بنام خود كه در ۱۳۱۰ اجزای ظل السلطان خراب كردند و راه چهارباغ نو است برای تخت پولاد.
اینكه مؤلف تاریخ اصفهان وری گفته اساسش قبل از عجم بوده معلوم نشد چه زمانی را در نظر داشته است ولی آنچه مسلم می‏نماید اینستكه پیش از دولت اسلام اساس آن پل وجود داشته و در زمان تركمانها تعمیری از آن شده و در دوران صفرویه طبقه بالای آن ساخته شده و در زمان بیگلربیگی صدر اصفهانی روی مرتبه فوقانی بالاخانه‏ای به نام خود ساخته كه در سال (۱۳۱۰ ه.ق( از طرف ظل السلطان خراب گردیده است.
این پل را باسامی:
۱) بابا ركن الدین
۲) خواجو
۳) گبرها
۴) شیراز
۵) حسن آباد
۶) پل شاهی تیموری خوانده‏اند اما اینكه آن را پل بابا ركن الدین گفته‏اند از این جهت است كه در تخت فولاد كه نزدیكی جاده قدیم شیراز واقع شده قبر و بقعه بابا ركن الدین كه از عرفای معروف زمان خود در ۲۶ ربیع‏الاول سال (۷۶۹ ه.ق( وفات كرده در آنجا واقع وم مورد توجه و مزار عمومی است از این رو پل به نام او معروف گردیده است.
اما نامیدن آن به پل خواجو به مناسبت این است كه در مجاورت محله خواجو ساخته شده و پل شیراز از این نظر كه نزدیك جاده اصفهان به شیراز واقع گردیده و پل گبرها از نظر اینكه گبرها از این پل به محله خود می‏رفته‏اند و پل حسن آباد از جهت این كه محل خواجو را در قدیم حسن اباد می‏نامیده‏اند و اما پل شاهی از این جهت بود كه چون شاه عباس دوم در سال یكهزار و شصت پل را كامل كرد و از هر جهت آراسته گردید به پل شاهی معروف گردید و تیموری از آن نظر گفته‏اند كه تیمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود كه آن پل را بنا كند و بنا كرد.
▪ مؤلف صنف جهان در باب پل خواجو چنین نوشته است:
پل هشتم - پلی است كه الحال به پل خواجو اشتهار دارد زیرا كه در آخر چهارباغ مشهور به خواجو واقع است و قبل از چهار باغ در آخر و كنار آن محله واقع بوده و پل طرف یمین است و در اول قبل از خرابیها بر سر محله حسن آباد بوده و بانی آن را به اسم پل حسن آباد موسوم نموده بوده و چون محله حسن آباد در فترت افغان و فتنه‏های بعد از آن خراب و بكلی از آبادی افتاده است و محله خواجو نزدیك آن بوده به اسم آن معروف شده. این ل در كمال خوبی و زیبایی است و زیاده خوش نماتر از پلی سی و سه چشمه است اما با آن عرض و طول نیست لكن به همان استحكام ساخته شده و دقیقه‏ای از استحكام و خوش نمائی را فرو گذار ننموده‏اند، آن را شاه عباس ثانی بنا نموده و میرزا طاهر وحید تخلص كه در آن زمان وقایع نگار و مورخ زمان آن پادشاه بود آن را ضبط و در تاریخی كه به نام او نوشته ثبت نموده است و آورده كه در محل این پل یك پل كهنه مدروس و ویران بود و شاید آن پلی بوده است كه در كتاب ماروخی با اسم جس حسین نوشته شده و باالجمله به حكم پادشاه آن را خراب نموده و برداشتند و این پل را به این وضع خوب و هیئت مرغوب مشتمل بر بیست و چهار چشمه به زمان اندك بساختند و چون پیش محله حسن اباد و جنوب آن بوده ان پل حسن اباد نام نهادند و تصریح نموده است كه یك طرف آن باغ سعادت آباد است كه مشتبه به پل دیگر به هیچ وجه نیست و مرحوم امیر الشعراء رضا قلی خان هدایت تخلص نیز در كتاب روضهٔالصفای ناصری در آخر احوال شاه عباس ثانی اشاره‏ای از بنای این پل از پادشاه مذكور نموده است. بر بالای این پل به دستور خیابان و دو طرف غرفه‏ها بسته‏اند و سرطاقهای غرفه‏ها را كاشی كاری نموده و در میان آن عمارت و نمائی ساخته‏اند كه در غرفه‏ها و آن عمارت همه نشیمن مردمان عام و خاص می‏باشد كه به تفریج و تماشا آیند و شاه عباس بعد از اتمام آن در آنجا چند شبی جشن و چراغان خود را كه موسوم به فتح آباد است متصل به این پل بنا كرده است. زیر این پل را به طرز دیگر ساخته ‏اند كه زیاد از حد مزید حسن آن گشته. دو طرف شرقی و غربی پل را كه جهت دخول و خروج آب است مهتابی طرح انداخته و میان پل ها را طاقنمائی ساخته‏اند و در میان هر طاقنمائی نه بزرگ سنگی بنا كگرده‏اند كه آب قسمت آن چشمه از میان نهر می‏رود و دو طرف آن شهر راه روی است كه مردمان بر سر آن می‏روند و می‏نشینند و گاهی كه در فصل بهار اب زیاده طغیان می‏كند تا بالای جویهای میان آمده راه عبور و مرور را می‏بندد و برای مهتابی روی به مشرق در میان ممرهای آب و محل ریزش آن زینه‏ها قالب آب ساخته‏اند كه مردمان بر آن نشسته از صفا و تماشی آب محظوظ شوند و نمائی دیگر به طرف طول در میان پل ساخته‏اند ایوان مانند از اول تا آخر چشمه‏ها محاذی یكدیگر، چنانچه از اول چشمه آخری آن پیدا است مجملاً مانند این پل و پل سی و سه چشمه پلی بایران ساخته نشده و بنفاست و استحكام آنها نپرداخته‏اند. و در نزد مردم عامل و كسانی كه از تاریخ خبر ندارند این پل به پل حسن خان تركمان مشهور شده است و مراد ایشان امیر حسن بیك آق‏قوینلو است كه امیر آذربایجان بوده و بر این سمتها نیز فرمان روا بود ولیكن او هرگز به این جاها نپرداخته و چنین همت و سلیقه نداشت بلكه تمام دولت او به همه عمر به قدر خرج این پل نبوده است و او قبل از زمان سلطنت صفویه بوده و سلطنت از اولاد او به صفویه منتقل شده و اگر این پل را بنا نموده بود و شاه عباس بزرگ كه بسیار سال بعد از او بود و این وضع و تركیب را دیده بود سلیقه شاه عباس هرگز به وضع و هیئت پل سی و سه چشمه رضا نمی‏داد و همت به شكل و وضع به از این می‏گماشت نه كس از آن، چه این پل فایق دارد و زیاده قابل تعریف و تحسین است هزار آفرین به دانش و ذهن مهندسان آن زمان و صد هزار آفرین به همت آن پادشان به فروتمكین باد كه ذره‏ای در مخارج آن خست و اهمالی ننموده است و مسلماً وجه اشتباه نزدیكی اسم شده و از بی خبری پل حسن آباد را پل حسنخان گفته و دانسته‏اند و حال آنكه آن هم غلط است نه خان است و نه شاه بلكه امیر حسن بیك تركمان است و هرگز لقب خانی و شاهی نداشته.
از گفتار مورخان معلوم گردید كه در جای كنونی پل های خواجو پل دیگری بوده كه به وضع آندراس در آمده بوده و قابل استفاده نبوده است و از این رو شاه عباس دوم دستور داده بر طبق نقشه پلی بر روی زاینده رود كه در نزدیكی باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه بوده ساخته شود و كاركنان بر طبق دستور ساعی بوده‏اند كه این پل از پل اللهوردیخان و سایر پل ها زیباتر و بهتر ساخته شود و مسلم پل با وضع كنونی بعد از شاه عباس دوم ایجاد شده و پلی كه پیش بوده، اهمیتی از نظر ساختمان نداشته است و مسلم سطح معماری آن پل در هنگام احداث پل اللهوردیخان پائین‏تر بوده است.
در طول این پل اختلاف است، چنانچه در گفته‏های پیش نوشته شد طول را ۱۵۰ و عرض را ۱۴ متر نوشته‏اند ولی در گنجینه آثار تاریخی اصفهان طول ۱۳۲/۵ متر و عرض ۱۲ متر نوشته شده است.
عدد چشمه مهی این پل را بعضی ۲۶ و برخی ۲۴ و كسانی ۲۱ و دیگران ۲۸ نوشته‏اند و گمان می‏رود بعضی از چشمه‏های آن در زین شن و خاك مسطور شده باشد.
این پل زیر شماره ۱۱۱ به ثبت تاریخی رسیده است.
 

maxer

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
پل خواجو

پل خواجو

پل خواجو (پل شاهى)
http://blog.360.yahoo.com/blog-dNtCAYYwaa8MJ6yrYU0Rdv.Zos2TDsA-?cq=1&p=30#/document/پل%20خواجو‏_files/main_a.jpg​

این پل كه از اواخر تیمورى شالوده‏ هایى داشته به امر شاه‏ عباس دوم در سال 1060 به صورت امروزى آن ساخته شده است. در وسط این پل براى اقامت موقتى شاه صفوى و خانواده او ساختمان مخصوصى كه به نام بیگربیكى شهرت دارد بنا شده كه هم‏ اكنون وجود دارد و طاق هاى آن داراى تزئینات نقاشى است. نام‌ پل‌خواجو، تحریف‌ كلمه‌ «خواجه‌» است‌ كه‌ به‌ مناسبت‌ لقب‌ بزرگان‌ وخواجه‌های‌ عصر صفوی‌ نام‌ گذاری‌ شده‌ است‌.
این پل در انتهاى شرق خیابان كمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى جنوبى خیابان خواجو واقع شده است. به طورى كه باستان شناسان تحقیق كردهاند پل مزبور بر روى پلى كه در پیش وجود داشته و خرابى بآن راه یافته بوده بنا گردیه است.
در باب ساختمان این پل و زمان ساختنمان و بانى ساختمان و كیفیت آن اقوال گوناگونى نوشته اند ولى آنچه مناسب به نظر مى رسد شرحى است كه مؤلف تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهانى در این باب نگاشته و از این رو نوشته مزبور عیناً نقل مى گردد.
در انتهاى شرقى خیابان كمال اسماعیل و انتهاى جنوبى خیابان خواجو كه به طرف تخت فولاد (قبرستان اصفهان) و راه یزد مى رود پل زیبا و تاریخى خواجو واقع شده - این پل بر روى خرابه هاى پل حسن بیك به وسیله شاه عباس دوم صفوى در سال (1065 ه) ساخته شده است. آن را با اسامى: پل خواجو - پل حسن بیك پل بابا ركن الدین - پل گبرها نوشته اند.
تارونیه سیاح اروپائى نوشته است كه در دو طرف خیابان این پل دو خانه وجود دارد كه متعلق به شاه است و رودخانه در هیچ كجا بسترى بقشنگى این ندارد و چون این محل از همه جا گودتر است همین امر تا اندازهاى شاه عباس را وادار به ساختمان این پل نمود و چون محل گبرها آن طرف رودخانه بوده براى این كه آنان از خیابان چهارباغ نگذرند و از این پل كه راه را كوتاهتر مىنمود زودتر به منزل برسند ساخته شد و تاریخ آن 1057 تا 1077 هجرى است.
و نیز نوشته شده است وقتى كه پل به اتمام رسید به همان نام حسن بیك نامیده شد. این پل كه طولش 150 متر و عرضش 14 و معبر آن 7/5 متر مىباشد از سنگ و آجر ساخته شده و 21 جوى و 26 چشمه دارد.
این پل به منزله سد و از حیث معمارى و استحكام بى اندازه زیبا و بى نظیر آن، شامل چهار طبقه و در دو طرف داخلى معبر فوقانى هر طرف 51 غرفه بزرگ و كوچك دارد.
طول سنگهاى این پل متجاوز از دو متر و امتداد ستونهاى فاصله هر چشمه به سقف 20 متر است جلو هر سقف و دیوار پیش آمدگى و فرو رفتگى وجود دارد اگر تختهاى با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتى ذخیره مىشود.
و در قدیم مواقع جشن و غیره نیز قایقرانى مىنمودهاند و. در هذه السنه از طرف شهردارى تخته گذارى و قایقرانى و منظره زیبائى ایجاد شده و چنانچه براى خسرانى نداشته باشد، اقدام خوبى است اما نه براى همیشه. در قسمت شرقى پل طرفین دو صفه مسطح سنگى وجود دارد و در وسط آن دو تقریباً در كف رودخانه سنگرس مفصلى دیده مىشود و چنانچه نوشتهاند دریاچهاى وجود داشته كه از فوارههاى آن جستن مىنموده است، تا كف رودخانه یازده پله سنگى مىخورد، دو طرف شرقى قسمت پائین پل دو شیر سنگى بزرگ از قدیم موجود است كه در بى مبالاتى و جهالت افراد خرابیهائى بدان وارد شده. غرفهها و اطاقهاى وسط پل به همان طرز نقاشى و طلاكارى دوره صفئویه باقى است و طبقه بالاى اطاقها را در چندین سال قبل خراب نمودهاند. پشت بغلهاى این پل از كاشیهاى خشت هفت رنگ تزیین شده كه متأسفانه در اثر لاقیدى بى مواظبتى مسئولین امر و یا ت.ثیر باد و باران همه ساله تعداد زیادى از آنها خراب و از بین رفته بود. از وسط پل در طرفین تالار دو راه پله موجود است كه به وسیله آن دو طبقه زیرین مىتوان رفت و آمد كرد. تاریخ تعمیر این پل مطابق كتیبه كوفى كه در طرف راست جنوبى پل رو بكار خانه نور است در سال 1290 هجرى بسعى نصر الله خان در زمان ناصر الدین شاه قاجار مىباشد.
اطراف پل مانند قدم در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل محل گردشگاه عموم اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریباً مشكل مىشود.
در كتاب عباسنامه تألیف محمد طالهر وحید قزوینى به سال (1110 تا 1015 ه( شرح مفصلى راجع به ساختمان پل حسن آباد »خواجو« نوشته به خلاصه اینكه پس از اتمام شاه عباس دوم دستور آئین بستن و گلریزان نمودن پل را به عهده و اهتمام مقصود بیك سفره چى باشى واگذار نمود و تزیین هر یك از طاقهاى آن پل به عهده یكى از امرا محل گردید و چشمههاى وسط كه به منزله دل در بدن و معنى در سخن است از طرف شاه آئین بسته شد و مىنویسد: آب رودخانه را ببالا پل سد نموده به طورى كه فواره حوض آن تقریباً سه گز مىجست، سایبانهاى زرنگار از مبداء تا منتهاى پل بر سر پا بود و رشتههاى مفتول جهت آویختن فانوس و قنادیل به طرحهاى مختلف كشیده بودند.
و در هر مجلسى فرشهاى قالى كرمانى و قائنى افتاده بود و در هر حجرهاى شاهد سنبل مو بر پاى ایستاده و جوانان خطه ارم عباس آباد و سیمبران خوش اب ورنگ هندو و ارامنه شمشاد قامت گلرخسار مجلس را به صورت نگار گردانیده بودند و اعلیحضرت ضلاللهى كامران و كامیاب تا حین طلوع صبح عالمتاب در عبارت شرقى پل مزبور استراحت و امرا و مقربان و ملازمان هر یك در حجرات مختلف خود غنودند.​
حبذا زین پل مبارك فال كه بود آسمان جاه و جلال
بر سرش سایبان رنگارنگ چون كله بر سر بتان فرنگ
باطن او ز جوشش سرشار چون رگ شاخ گل به فصل بهار
×××
گشت در عهد پادشاه زمان جنتى بر پل صراط عیان
×××
در آن خلد برین گردیده پیدا ز مینا شمع و از آیینه مینا
كس از بینندگان كم دیده انسان چراغان در چراغان در چراغان​
در وصف ساختن دریاچه و سد بر روى پل مزبور بابا محمد على اصفهانى حدود (1081 ه.ق( از شعراى مصاحب حكیم شفائى چنین سروده است:​
ندانم چوئن كنم تعریف آن پل كزو ایجاد شد راه توكل
شكوه بحر اگر آنجا كشد سر جهد مانند میمونى ز چنبر​
و نیز شیخ رمزى كاشى در تاریخ بستن سد بر روى زاینده رود چنین نوشته:​
سدى كه از خارا به پیش زنده رود از عطاى شاه دین عباس ثانى بستهاند​
در تاریخش گذشت از آب رمزى و نوشت:
(سد اسكندر بآب زندگانى بسته اند)
(1076)
از مزایاى اختصاصى این پل سدى بوده كه براى آن در موقع ساختن در نظر گرفته اند كه هر زمان اقتضاء داشته با بستن چشمه هاى پائین آب بالا مى آمده و حكم دریاچه و سدى پیدا مى كرده و از این رو گفته اند:
داراى جهان پناه عباس دریاچه و سد و پل بنا كرد
و بناى این سد و دریاچه براى این بوده كه منظره عمارات و باغهاى واقع در آن محل باشد و در هنگام جلوس در آن عمارات و باغات از منظره دریاچهاى كه با بستن سد ایجاد مىگردید لذت برند.
منظور از عباس كه در شعر بالا گفته شد عباس ثانى است كه امر ببناى ل و سد نمود، زیرا بانى آن همان شاه عباس دوم است و تاریخ بناى پل (1060 ه.ق) و بناى سد (1068 ه.ق) بوده است.
این پل علاوه بر اینكه براى عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود براى تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است. چنانچه از قصص الخاقانى نقل شده در سال (1060 ه.ق( كه پل ساخته شد و به پل شاهى اشتهار یافت بعد از تعطیلات نوروز آن سال بر حسب فرمان شاه عباس ثانى پل را آئین بندى و چراغان كردند و هر یك از غرههاى آن را یكى از امراء و بزرگان تزیین نمود و براى جشن مهیا گردید و سائراى مشهدى قصیدهاى در 45 بیت و نیز صائب تبریزى قصیدهاى در وصف آن چراغانى و جشن سروده اند.
مؤلف تاریخ اصفهان ورى چنین گفته:
و اما مبانى شگرف اصفهان یكى پل هائى است كه روى زاینده رود زده شده مانند پل بابا ركن الدین كه به پل خواجو معروف است. ریشه و اساسش قبل از عجم بوده و زمان تركمانهاى آققوینلو تعمیرى از آن شده و به عهده صفویه مرتبه بالا را طرح انداخته و در بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه ساخته بود بنام خود كه در 1310 اجزاى ظل السلطان خراب كردند و راه چهارباغ نو است براى تخت پولاد.
اینكه مؤلف تاریخ اصفهان ورى گفته اساسش قبل از عجم بوده معلوم نشد چه زمانى را در نظر داشته است ولى آنچه مسلم مىنماید اینستكه پیش از دولت اسلام اساس آن پل وجود داشته و در زمان تركمانها تعمیرى از آن شده و در دوران صفرویه طبقه بالاى آن ساخته شده و در زمان بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانهاى به نام خود ساخته كه در سال (1310 ه.ق( از طرف ظل السلطان خراب گردیده است.
این پل را باسامى: بابا ركن الدین - خواجو - گبرها - شیراز - حسن آباد - پل شاهى تیمورى خواندهاند اما اینكه آن را پل بابا ركن الدین گفتهاند از این جهت است كه در تخت فولاد كه نزدیكى جاده قدیم شیراز واقع شده قبر و بقعه بابا ركن الدین كه از عرفاى معروف زمان خود در 26 ربیعالاول سال (769 ه.ق( وفات كرده در آنجا واقع وم مورد توجه و مزار عمومى است از این رو پل به نام او معروف گردیده است.
اما نامیدن آن به پل خواجو به مناسبت این است كه در مجاورت محله خواجو ساخته شده و پل شیراز از این نظر كه نزدیك جاده اصفهان به شیراز واقع گردیده و پل گبرها از نظر اینكه گبرها از این پل به محله خود مىرفتهاند و پل حسن آباد از جهت این كه محل خواجو را در قدیم حسن اباد مىنامیدهاند و اما پل شاهى از این جهت بود كه چون شاه عباس دوم در سال یكهزار و شصت پل را كامل كرد و از هر جهت آراسته گردید به پل شاهى معروف گردید و تیمورى از آن نظر گفتهاند كه تیمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود كه آن پل را بنا كند و بنا كرد.

مؤلف صنف جهان در باب پل خواجو چنین نوشته است:
پل هشتم - پلى است كه الحال به پل خواجو اشتهار دارد زیرا كه در آخر چهارباغ مشهور به خواجو واقع است و قبل از چهار باغ در آخر و كنار آن محله واقع بوده و پل طرف یمین است و در اول قبل از خرابیها بر سر محله حسن آباد بوده و بانى آن را به اسم پل حسن آباد موسوم نموده بوده و چون محله حسن آباد در فترت افغان و فتنههاى بعد از آن خراب و بكلى از آبادى افتاده است و محله خواجو نزدیك آن بوده به اسم آن معروف شده. این ل در كمال خوبى و زیبایى است و زیاده خوش نماتر از پلى سى و سه چشمه است اما با آن عرض و طول نیست لكن به همان استحكام ساخته شده و دقیقهاى از استحكام و خوش نمائى را فرو گذار ننمودهاند، آن را شاه عباس ثانى بنا نموده و میرزا طاهر وحید تخلص كه در آن زمان وقایع نگار و مورخ زمان آن پادشاه بود آن را ضبط و در تاریخى كه به نام او نوشته ثبت نموده است و آورده كه در محل این پل یك پل كهنه مدروس و ویران بود و شاید آن پلى بوده است كه در كتاب ماروخى با اسم جس حسین نوشته شده و باالجمله به حكم پادشاه آن را خراب نموده و برداشتند و این پل را به این وضع خوب و هیئت مرغوب مشتمل بر بیست و چهار چشمه به زمان اندك بساختند و چون پیش محله حسن اباد و جنوب آن بوده ان پل حسن اباد نام نهادند و تصریح نموده است كه یك طرف آن باغ سعادت آباد است كه مشتبه به پل دیگر به هیچ وجه نیست و مرحوم امیر الشعراء رضا قلى خان هدایت تخلص نیز در كتاب روضةالصفاى ناصرى در آخر احوال شاه عباس ثانى اشارهاى از بناى این پل از پادشاه مذكور نموده است. بر بالاى این پل به دستور خیابان و دو طرف غرفهها بستهاند و سرطاقهاى غرفهها را كاشى كارى نموده و در میان آن عمارت و نمائى ساختهاند كه در غرفهها و آن عمارت همه نشیمن مردمان عام و خاص مىباشد كه به تفریج و تماشا آیند و شاه عباس بعد از اتمام آن در آنجا چند شبى جشن و چراغان خود را كه موسوم به فتح آباد است متصل به این پل بنا كرده است. زیر این پل را به طرز دیگر ساخته اند كه زیاد از حد مزید حسن آن گشته. دو طرف شرقى و غربى پل را كه جهت دخول و خروج آب است مهتابى طرح انداخته و میان پل ها را طاقنمائى ساختهاند و در میان هر طاقنمائى نه بزرگ سنگى بنا كگردهاند كه آب قسمت آن چشمه از میان نهر مىرود و دو طرف آن شهر راه روى است كه مردمان بر سر آن مىروند و مىنشینند و گاهى كه در فصل بهار اب زیاده طغیان مىكند تا بالاى جویهاى میان آمده راه عبور و مرور را مىبندد و براى مهتابى روى به مشرق در میان ممرهاى آب و محل ریزش آن زینهها قالب آب ساختهاند كه مردمان بر آن نشسته از صفا و تماشى آب محظوظ شوند و نمائى دیگر به طرف طول در میان پل ساختهاند ایوان مانند از اول تا آخر چشمهها محاذى یكدیگر، چنانچه از اول چشمه آخرى آن پیدا است مجملاً مانند این پل و پل سى و سه چشمه پلى بایران ساخته نشده و بنفاست و استحكام آنها نپرداختهاند. و در نزد مردم عامل و كسانى كه از تاریخ خبر ندارند این پل به پل حسن خان تركمان مشهور شده است و مراد ایشان امیر حسن بیك آققوینلو است كه امیر آذربایجان بوده و بر این سمتها نیز فرمان روا بود ولیكن او هرگز به این جاها نپرداخته و چنین همت و سلیقه نداشت بلكه تمام دولت او به همه عمر به قدر خرج این پل نبوده است و او قبل از زمان سلطنت صفویه بوده و سلطنت از اولاد او به صفویه منتقل شده و اگر این پل را بنا نموده بود و شاه عباس بزرگ كه بسیار سال بعد از او بود و این وضع و تركیب را دیده بود سلیقه شاه عباس هرگز به وضع و هیئت پل سى و سه چشمه رضا نمىداد و همت به شكل و وضع به از این مىگماشت نه كس از آن، چه این پل فایق دارد و زیاده قابل تعریف و تحسین است هزار آفرین به دانش و ذهن مهندسان آن زمان و صد هزار آفرین به همت آن پادشان به فروتمكین باد كه ذرهاى در مخارج آن خست و اهمالى ننموده است و مسلماً وجه اشتباه نزدیكى اسم شده و از بى خبرى پل حسن آباد را پل حسنخان گفته و دانستهاند و حال آنكه آن هم غلط است نه خان است و نه شاه بلكه امیر حسن بیك تركمان است و هرگز لقب خانى و شاهى نداشته.
از گفتار مورخان معلوم گردید كه در جاى كنونى پل هاى خواجو پل دیگرى بوده كه به وضع آندراس در آمده بوده و قابل استفاده نبوده است و از این رو شاه عباس دوم دستور داده بر طبق نقشه پلى بر روى زاینده رود كه در نزدیكى باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه بوده ساخته شود و كاركنان بر طبق دستور ساعى بودهاند كه این پل از پل اللهوردیخان و سایر پل ها زیباتر و بهتر ساخته شود و مسلم پل با وضع كنونى بعد از شاه عباس دوم ایجاد شده و پلى كه پیش بوده، اهمیتى از نظر ساختمان نداشته است و مسلم سطح معمارى آن پل در هنگام احداث پل اللهوردیخان پائینتر بوده است.
در طول این پل اختلاف است، چنانچه در گفتههاى پیش نوشته شد طول را 150 و عرض را 14 متر نوشتهاند ولى در گنجینه آثار تاریخى اصفهان طول 132/5 متر و عرض 12 متر نوشته شده است.
عدد چشمه مهى این پل را بعضى 26 و برخى 24 و كسانى 21 و دیگران 28 نوشتهاند و گمان مىرود بعضى از چشمههاى آن در زین شن و خاك مسطور شده باشد.
این پل زیر شماره 111 به ثبت تاریخى رسیده است​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
عکس هایی از پل خواجو

عکس هایی از پل خواجو

.
.
.
.
.
























 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
پل خواجو
Khajoo Bridge

پل خواجو بی شک یکی از زیباترین و منحصر به فردترین پل های تاریخی جهان است که هنوز سرپا مانده و مکانی فرح بخش و دل نشین برای گردشگران ایرانی و خارجی است. از نظر معماری، علاوه بر شکل ظاهری، آنچه پل خواجو را از بسیاری پل های دیگر متفاوت می سازد، عملکرد چندگانه ی آن است. علاوه بر مصرف اصلی پل که به منظور رفت و آمد ساخته شده است، پل خواجو چه در زمان خود و چه امروز، تفرج گاهی منحصر به فرد است که بازدید کننده می تواند بر روی پله های آن بنشیند و از گذر آب لذت ببرد. هر چند امروزه به دلیل کمبود آب، گاهی از اوقات رودخانه ی زاینده رود به خشکی می گراید اما در هر صورت از ارزش های پل خواجو به هیچ وجه کاسته نمی شود.
تاریخچه
در مکانی که امروزه پل خواجو قرار دارد، بقایایی از یک پل قدیمی به نام حسن بیک که تاریخ ساخت آن به دوره ی تیموریان برمی گردد وجود داشته است. شاه عباس دوم دستور می دهد تا در همین مکان پل جدیدی ساخته شود. تاریخ ساخت پل بعد از پل الهوردی خان ( سی و سه پل ) است و آن گونه که در منابع آمده در سال 1028 خورشیدی ساخته شده است. هرچند بنای سد آن هشت سال بعد به اتمام رسیده است. صرف نظر از مرمت های فعلی، پل در عهد ناصری مقارن سال 1252 خورشیدی به همت فردی به نام نصراله خان مرمت گردیده است. در عصر محمدرضا پهلوی، در دهه ی 1350 نیز پل خواجو مرمت گردید و برای همسانی سنگ های آن، از سنگ قبرهای قبرستان تخت فولاد استفاده نمودند. در مرمت های امروزی از سنگ های نو برای مرمت پل استفاده می شود که این روش به ساختار باستانی پل لطمه وارد می کند.
اسامی پل:
1- بابا رکن الدین: بابارکن الدین عارف قرن هشتم در تخت فولاد مدفون است و از آنجا که این پل باعث تسهیل در رفت و آمد به تکیه بابارکن الدین می شده به پل بابارکن الدین معروف بوده است. 2- خواجو: چون پل در کنار محله ی خواجه واقع شده، به این نام معروف گردیده. هرچند در گذر زمان و با گویش اصفهانی به پل خواجو تغییر نام یافته و امروزه نیز به همین نام معروف است. 3- گبرها: در زمان صفویه و بعد از آن محل سکونت زرتشتیان در جنوب رودخانه بوده و ساخت پل خواجو باعث می شده که زرتشتی ها برای رفت و آمد از خیابان چهارباغ، که به نوعی خیابان اصلی شهر محسوب می شده، استفاده نکنند. به همین دلیل به تدریج عده ای به پل خواجو، پل گبرها ( زرتشتی ها ) می گفتند. 4- شیراز: از آنجا که پل بر سر راه اصفهان – شیراز قرار داشته، به پل شیراز هم معروف گشته است. 5- حسن آباد:محله خواجو یا مجاورات اطراف آن را در گذشته حسن آباد می نامیدند. محله ی حسن آباد در زمان حکومت افغان ها در اصفهان به تدریج رو به افول گذاشت و محله ی خواجو از لحاظ شهرت جای آن را پر کرد. محله ی حسن آباد موسوم به حسن بیک ترکمان است. 6- پل شاهى: پل به دستور شاه عباس دوم ساخته شد. به همین دلیل برخی آن را پل شاهی می نامیدند. 7- تیمورى: چون سابقه ی ساخت پل به دوره ی تیموریان برمی گردد، یکی از اسامی که به آن معروف بوده، پل تیموری است.
معماری پل خواجو
بسیاری بر این باورند که پل خواجو به سبب سبک معماری، مصارف چند گانه، تزئینات و کاشی کاری های آن از سی و سه پل برتر است. پل خواجو 132 و نیم متر طول و 12 متر عرض دارد. پل دارای دو معبر فوقانی و تحتانی است. از معبر زیرین تا کف رودخانه یازده پله ی سنگی وجود دارد که رهگذران و بازدیدکنندگان به راحتی می توانند بر روی آنها بنشینند و از عبور آب لذت ببرند. در دو طرف معبر فوقانی 51 غرفه ی کوچک و بزرگ وجود دارد که آنها نیز علاوه بر سایه بان حکم تفرج گاه دارند. در مرکز پل، عمارت دو طبقه ای به نام بیگلربیگی وجود دارد که محل استراحت پادشاه و امرا بوده است. تزئینات و کاشی کاری های این مجموعه در گذر زمان به مقدار زیادی تخریب شده اند و عملاً اقدام مناسبی برای مرمت آنها صورت نپذیرفته است. پل دارای 24 چشمه ی گذر آب است که البته امروز از همه ی آنها آب عبور نمی کند. ارتفاع معمول از چشمه ها تا سقف بیست متراست. یکی دیگر از کاربری های پل خواجو، احداث سد بر روی رودخانه ی زاینده رود است. باید توجه داشت که آب رودخانه ی زاینده رود به شفافیت امروزی آن نبوده است. امروزه به دلیل احداث سد زاینده زود که در منطقه ی چادگان احداث شده است، سرریز آب که گل و لای آن گرفته شده است به شهر اصفهان می رسد که در گذشته چنین نبوده است. گفته شده که شدت آب گاهی آنقدر زیاد بوده که از طبقه ی زیرین پل نمی توانستند استفاده کنند. ضمناً میزان بارندگی نیز در گذشته بیش از امروز بوده و همچنین برداشت آب در بالادست نیز کمتر صورت می پذیرفته. با همه ی اینها، پل خواجو به سبکی ساخته شده که با قرار دادن قطعات بزرگ چوبی در ورودی چشمه ها، از گذر آب جلوگیری می کردند و عملاً حوضچه ی بزرگی در پشت سد به وجود می آمده که علاوه بر نمای زیبایی که ایجاد می شده، برای شنا و قایقرانی نیز کاربرد داشته است، کاری که در تندآب زاینده رود قدیم عملاً امکان پذیر یا لذت بخش نبوده است. یکی از نکات قابل توجه در معماری سنتی ایران، توجه به اقلیم گرم و خشک منطقه است. استفاده ی ترکیبی از فضاها، مجاورت با آب ( جهت خنک کردن مجموعه )، استفاده از سایه بان و طاق نما ( برای جلوگیری از تابش آفتاب سوزان )، جرز و دیوارهای ضخیم که از انتقال گرما و سرما جلوگیری می کردند، فرم پنجره ها و عوامل دیگر همه سازگار با محیط زندگی گرم و خشک ایران طراحی شده بودند. آنچه که متاسفانه امروزه با تقلیدی کاملاً کورکورانه از معماری غربی، بدون آنکه فرم جدیدی متناسب با دانش روز جایگزین آن شود، به باد فراموشی سپرده شده است. پل خواجو از نظر نویسنده یکی از بناهایی است که سمبل معماری ایرانی با کاربری چندگانه و متناسب با طبیعت گرم و خشک فلات مرکزی ایران است. اگر گذارتان به پوتراجایا (Putrajaya) پایتخت اداری مالزی بخورد، بر روی دریاچه ی مصنوعی این شهر پلی با الهام از معماری پل خواجو ساخته شده است. این بنا با شماره 111 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
***
پل خواجو از دیرباز نه تنها محل عبور و مرور، که تفرجگاهی برای مردم و خصوصاً جوانان بوده است. شب هنگام و ایام تعطیل هر دو طبقه پل مملو از جمعیت می شود. برخی که می پندارند از صدای خوشی برخوردارند به آوازه خوانی مشغول می شوند. خیلی وقت ها بساط قلیان کشی برپاست. گهگاه مزاحمت های بی ادبانه ای مشاهده می شود. در تاریکی شب جوانان به خود اجازه می دهند تا در تفریحاتشان از هر ادبیاتی استفاده کنند. گاهی در زیر دالان های پل معتادان خانه به دوش و کارتن خواب در حال استراحتند یا عرش را سیر می کنند و البته همانجا هم به اجابت مزاج می پردازند. با همه ی اینها، پل خواجو در فرهنگ مردم اصفهان، جایگاه ویژه ای داشته و دارد، به گونه ای که اشعار و ترانه هایی نیز برای آن ساخته اند. به عنوان مثال می توان از ترانه ی " سر پل خواجو " به خوانندگی پریوش ستوده نام برد. پل خواجو برای گردشگران غیرایرانی نیز جذابیت های فراوانی دارد. ضمن اینکه رها کردن صدای آواز در مکانی عمومی برای بسیاری از آنها غریب و بعضاً تماشایی است. به هر حال اگر گذارتان به اصفهان افتاد، بسیار حیف خواهد بود اگر شبی را در کنار پل های سی و سه پل و خواجو و بوستان های اطراف رودخانه سپری نکنید.
موقعیت جغرافیایی: استان اصفهان، شهر اصفهان، " 13 '38 ْ32 شمالی و " 01 '41 ْ51 شرقی. ارتفاع از سطح دریا 1570 متر.
نحوه دسترسی: شهر اصفهان از طریق اتوبان تهران، قم، کاشان، نطنز، اصفهان 420 کیلومتر با تهران فاصله دارد و مرکز استان اصفهان است. هرچند اصفهان دارای فرودگاه و پروازهای مرتب روزانه و همچنین مسیر ریلی می باشد اما حمل و نقل جاده ای عمومی ترین روش مسافرت به اصفهان می باشد. پل خواجو در مرکز شهر اصفهان واقع شده است.
امکانات رفاهی:
* پارکینگ مناسب نزدیک پل خواجو موجود نیست. در زمان های شلوغی بهتر است خودروی خود را در فاصله های دورتر پارک فرمایید. * آب آشامیدنی در محوطه ی اطراف پل موجود می باشد. * سرویس بهداشتی توالت مجموعه تمیز است. توالت فرنگی موجود نیست. * شهر اصفهان از نظر تعداد هتل و مسافرخانه سومین شهر ایران است. با وجود این در زمان های خاص ممکن است مسافران با کمبود جا مواجه شوند. از طرف دیگر برای بسیاری پرداخت هزینه ی هتل مقدور نیست، به همین دلیل برخی از مسافران به دلیل کمبود جای مناسب و کاهش هزینه های سفر در چادر اطراق می کنند. درصورت تمایل به استفاده از هتل حتماً قبلاً هماهنگی های لازم را به عمل آورید. * شهر اصفهان از نظرتعداد و کمیت رستوران و اغذیه فروشی از وضعیت مناسبی برخوردار است. * آنتن دهی تلفن همراه مطلوب است.
امنیت منطقه: شهر اصفهان از امنیت بالایی برخوردار است. مردم عموماً برخورد خوبی با مسافران دارند.
بهترین زمان بازدید: به دلیل آنکه پل خواجو در مرکز شهر اصفهان واقع شده است محدودیتی برای بازدید از نظر فصول مختلف سال ندارد، اما طبیعتاً از اردیبهشت تا مهر ماه زمان مناسبتری برای بازدید می باشد.
 

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
توضیحات عکس ها: عکس شماره 1 : نمایی از پل خواجو


عکس شماره 2 : نمایی از پل خواجو


عکس شماره 3 : دو طرف رودخانه به نحو زیبایی فضاسازی شده است. این مکان تفرج گاه مناسبی برای گردشگران و اصفهانی هاست.


عکس شماره 4 : نمایی از پل خواجو


عکس شماره 5 : نمای پهلو از پل خواجو. همانطور که در عکس می بینید متاسفانه برخی با موتورسیکلت از محل عبور پیاده ها می گذرند و آرامش ایشان را برهم می زنند.


عکس شماره 6 : نمایی دیگر از پل خواجو. در هنگام خشکسالی یا کم آبی برخی از چشمه های پل کاملاً خشک می شوند و آب از آنها عبور نمی کند.


عکس شماره 7 : نمای پل خواجو در شب و انعکاس آن در آب رودخانه.


عکس شماره 8 : پل خواجو در شب.


عکس شماره 9 : اگر شب هنگام دقایقی را بر روی پل بگذرانید، حرکت آرام آب ( البته اگر رودخانه خشک نباشد ) و زیبایی های دو طرف رودخانه بسیار آرامش بخش خواهد بود.


عکس شماره 10 : دالان های طبقه ی فوقانی پل و نحوه ی نورپردازی آن.


عکس شماره 11 : عکس هوایی از مرکز شهر اصفهان و رودخانه ی زاینده رود. عکس از: Google Earth 1- میدان امام ( نقش جهان ) و عمارت عالی قاپو، مسجد امام ( شاه ) و مسجد شیخ لطف الله 2- چهلستون 3- باغ هشت بهشت 4- پل خواجو 5- سی و سه پل 6- پل بزرگمهر 7- پل فردوسی 8- پل آذر 9- پل فلزی
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
"پل خواجو" (پل بابا رکن الدین )شاهکار جاودانه معماری ایرانی- اسلامی

"پل خواجو" (پل بابا رکن الدین )شاهکار جاودانه معماری ایرانی- اسلامی

پل خواجو اثری هنرمندانه از معماری صفوی است و یکی از چشم اندازهای محور زاینده رود است که چشمان هر بیننده را مجذوب نمای چشم نواز خود می‌کند.




تاریخچه پل خواجو

پل بابا رکن الدین یا پل خواجو، در شهر اصفهان و روی رودخانه زاینده رود در شرق سی وسه پل قرار دارد. این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این پل را پل شاهی، بابا رکن الدین، شیراز و حسن آباد هم نامیده اند و از بناهای شاه عباس دوم صفوی است که در سال ۱۰۶۰هجری قمری بنا شده است. درازای پل ۱۳۳ متر و پهنای آن ۱۲متر است. این پل را به نام های دیگری نیز خوانده اند ولی به سبب قرار گرفتن در محله خواجو به پل خواجو مشهور است.

شالوده اصلی پل از زمان های قبل توسط حسن بیک ترکمان از امرای تیموری بنا شده بود که در زمان صفوی به صورت دو طبقه با ۲۱ چشمه و به عنوان یک شاهکار مهندسی و سدسازی تاریخی ایران بنا شده و نقشه ای شبیه به سی و سه پل دارد
.
طبقه زیرین این پل، بر شالوده سنگی قرار گرفته و در پایه آن شیارهایی تعبیه شده که با گذاشتن کشوها در آن، آب تا ارتفاع ۶ متری بالا آمده و دریاچه ای در پشت آن ایجاد می کرده است
.
یکی از امتیازات این پل، وجود کاشی کاری و تزیینات کناره های پل و غرفه های بالا است که در پیش آمدگی وسط پل و اتاق ها و ایوان های مشرف به رودخانه موجود است و محل اقامت تفریحی شاه عباس دوم بوده است.



معماری پل خواجو

پل خواجو به دلیل معماری و تزیینات کاشی کاری آن از دیگر پل های زاینده رود مشهورتر است. این پل در دوران صفوی یکی از زیباترین پل های جهان به شمار می رفت و بیشتر به منزله سد و بند بوده است. در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل ساختمانی بنا شده که شامل چند اتاق مزین به نقاشی است. این ساختمان که (شاه نشین) نامیده می شود در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی روی دریاچه مصنوعی به این مکان فراخوانده می شدند
.
در گوشه های ضلع شرقی پل خواجو دو شیرسنگی وجود دارد که ظاهرا نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان در عصر صفویه هستند. این پل دارای ۲۴دهانه است که از مکعب های به دقت تراش خورده ساخته شده و در بخش میانی، با سدهای چوبی برای گرفتن جلو رودخانه مسدود شده است.

پل خواجو از اواخر تیموری شالوده هایی داشته و به امر شاه عباس دوم در سال ۱۰۶۰ به صورت امروزی آن ساخته شده است. نام پل خواجو، تحریف کلمه «خواجه » است که به مناسبت لقب بزرگان و خواجه های عصر صفوی نام گذاری شده است . این پل در انتهای شرق خیابان کمال اسماعیل اصفهانی و انتهای جنوبی خیابان خواجو واقع شده است. به طوری که باستان شناسان تحقیق کرده اند پل مزبور روی پلی که در پیش وجود داشته و خرابی به آن راه یافته بوده بنا شده است
.


مهندسی پل خواجو

پل خواجو در نگاه نخست اثری هنرمندانه از معماری صفوی است؛ اما برجستگی جلوه‌های هنری این بنا ارزش‌های مهندسی آن را پنهان کرده است. خصوصیات مهندسی پل بازخوانی آن را در ردیف مهندسی تحلیلی قرار می‌دهد؛ مهندسی‌ای که با کیفیت و کمیت زمانی و مکانی ارتباطی تنگاتنگ داشته و درک آن از راه تحلیل و مدل‌سازی ممکن است

پل خواجو مثالی مناسب در به کارگیری مهندسی تحلیلی، یعنی استفاده هم زمان و هماهنگ از سیستم مدیریت شهری و روش‌های مهندسی هیدرولیک و سازه است که با تحلیل خصوصیات سازه و معماریِ آن روشن می‌شود. این مثال ماندگار و کارآمد در زمان خود، همراه با دیگر تاسیسات تاخیرانداز، مادی‌ها، بندها، باغ‌ها و درختان شهری، فضای زیست محیطی شهر کویری را از رطوبت مناسب برخوردار می‌کرد. مکان‌یابی پل در مهار و جهت‌دهی و ذخیره‌ی​
سفره‌های آب زیرزمینی، هوشمندانه است. 21 کانال اصلی و دیگر ظرایف کالبدی در ورودی‌ها و سکوها از تلاطم و سرعت آب می‌کاهد. با استهلاک نیروی مخرب آب در تغییر مسیرهای درونِ کالبد و مواجهه‌ی سطوح و جریانات آب با یکدیگر، در پایین دست پل حوضچه‌ی آرامشی ایجاد می‌شود که در آن ماهی هم پرورش می‌داده‌اند.
منبع: anakhabar.com
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
تاریخچه پل خواجو و معماری آن

تاریخچه پل خواجو و معماری آن



مقدمه


در قرن سوم وچهارم هجری محله خواجوی اصفهان یکی از محلات آباد و پر جمعیت شهر محسوب می‌شد که در سال‌های اخیر که اصفهان از اطراف گسترش یافته و بر وسعت و آبادانی آن افزوده شده است. کم کم محله خواجو مورد توجه مردم قرار گرفته و آبادتر شد و عده بسیاری از مردم از محلات دیگر شهر رو بدان محله آوردند.

تاریخچه مختصری از محله خواجو:


از نوشته‌های قدیمی و قباله جات و هم چنین کتب تاریخی و غیره بر می‌اید که این محله را قبل از دوران صفویه (باغ کاران و طراز آباد) می‌گفتند و در عهد صفویه و پس از آن گاهی خواجو و در زمانی خواجه می‌گفتند و علت آن ظاهرا سکونت عده ای از خواجه سرایان حرم سلاطین سلجوقی یا صفویه این قسمت را محله‌ی خواجه‌ها سپس در اثر کثرت استعمال خواجو می‌گفتند. (مهدوی. بی تا.5)
این پل که در سر راه قدیم اصفهان به شیراز ساخته شده است به نام حسن آباد و یا پل بابا رکن الدین نیز خوانده شده است اما احتمال داده‌اند که شالوده آن در زمان حسن بیک ترکمان یا حسن پاشا نامی از امرای تیموری گذاشته شده باشد. ساختمان پل امروزی خواجو که به واسطه مجاورتش با محله خواجو به این نام معروف شده است از دوره شاه عباس دوم است. این پل در سال 1060 هجری بنا شده و طول آن صد و سی و دو متر و عرض آن دوازده متر است.

این بنا را فقط از لحاظ ایجاد یک پل بنا نکردند بلکه در عین حال به منزله‌ی سد وب‌اند نیز می‌باشد و به همین جهت در باره بنای پل گفته‌اند: دارای جهان پناه عباس /دریاچه و سد و پل بنا کرد با مسدود کردن دهانه‌های زیرین پل خواجو قسمت غربی آن به صورت دریاچه کوچکی در می‌آید {در دوره‌ی شاه عباس دوم در مواقعی که در کاخ‌های هفت دست وآینه خانه مراسم رسمی برپا بوده پل خواجو (تخته بند) می‌شده و قسمتی ااز رودخانه که در مقابل کاخ‌های سلطنتی مزبور واقع می‌شده و بر روی آب‌های این دریاچه مراسم آتش بازی به عمل می امده است} امتیاز پل خواجو بر سایر پل‌های زاینده رود آن است که غیر از اختلاف جنبه معماری تزئینات کاشی کاری فراوان نیز دارد و پشت بغل‌های چشمه‌های پایین و غرفه‌های بالا و بنای دو بیگلری بیگی روی پل و نمای غرفه‌های طرفین پل با کاشی‌های الوان مختلف تزئین شده و داخل اتاق‌ها و گوشواره‌ها بیگلری‌های روی پل که اقامتگاه تفریحی پادشاه بوده نقاشی شده است. (هنرفر 582.1350)

چنانچه گفته شد خواجو از محلات خارج شهر و متصل به دان و مشتمل برباغات عدیده و کوچه‌های منظم و محل سکونت اعیان و معاوریف بوده است. چنانچه شاردن می‌گوید بقیه محله خواجو در سمت چپ خیابان چهارباغ واقع است. در کوچه‌های آن نهرها جاریست که اطراف آن‌ها درختان تنومندی غرس شده و از این رو شبیه به شهرهای (هلاند) است. در این جا غیر از اشخاص مهم و معروف کسی دیگر سکنی ندارد و جز عمارت مجلل و باشکوه دیده نمی‌شود. از میان محله‌های مختلف و کثیر شهر اصفهان محله خواجو بوده است که شاهزادگان و اشراف و بزرگان و حکام سکونت داشتند که عمارت عالی و قصور مجلل شاهانه ساخته‌اند که محل تفریح و گردش خانواده‌های سلطنتی بوده است به همین دلیل می‌توانیم بگوییم که محله خواجو در اصفهان محل سکونت اشراف و بزرگان بوده است. (مهدوی. بی تا.15)

علت انتساب پل خواجو به پل شاهی:


در عصر شاه عباس دوم پل خواجو به نام پل شاهی شهرت داشته است. صاحب کتاب قصص الخاقانی نوشته است بعد از تعطیلات نوروز سال 1060 به امر شاه عباس ثانی پل شاهی را که بر زاینده رود بسته شده بود آئین بندی و چراغان و گلریزان کردند و هر یک از غرفه‌های آن را یکی از امرا و بزگان تزیین نموده. مولانا سایرای مشهدی به مناسبت افتتاح پل اشعاری به رشته نظم کشیده است. چند بیت از قصیده افتتاحیه‌ی پل خواجو (شاهی) به شرح زیر است.

به حکم پادشاه استادتر دست / پلی بر زنده رود اصفهان بست
که ریزد سیل هنگام بهارش / به جوی کهکشان از آبشارش
پلی بر روی دریا تازه بستند/ بر اجزای زمین شیرازه بستند
به حکم پادشاه هفت کشور/ به طاق آسمان شد پل برابر
دلش آئین گل ریزان پل خواست/ رخ از جام چراغان می‌آراست
بفرمود از پی جشن آن زمان زود / به بزم افروز آن هنگام مقصود
که پل را چون بروج آسمانی / ببند آئین نگه کن بین که دانی
زبس تصویر گوناگون نمودار/ روا بانی آن جا نقش دیوار
عجب نبود اگر از عکس آئین/شود آئینه صورتخانه چین
اگر یک گل زمین ساده دیدند/ به رویش عقد از گوهر کشیدند
پل از دریاچه بیند جلوه خویش/ نهاده چون عروس آئینه در پیش
چراغان شد ز حکم پادشاهی / زمین تا آسمان مه تا بمانی (شاملو. 518,1371 _519)
مساجد محله خواجو:


از مساجد قبل از صفویه هیچ گونه اثری در محله خواجو باقی نمانده است و بیشتر مساجد عهد صفویه نیز که در این محل بوده یا خراب شده و یا به نامی دیگر معروف گردیده است در این محله دوازده
مسجد بزرگ و کوچک وجود دارد که در هر حال مساجد کنونی این محل عبارت تند از:

1. مسجد میرزا اشرف
2. مسجد پانارون
3. مسجد خرابه (خاکی)
4. مسجد چهارسو آجری
5. مسجد رکن الملک
6. مسجد حاج میرزا صادق جنب چهرسو آجری از آپار عهد فتعلی شاه قاجار مورخ به سال 1242 قمری است.
7. مسجد فریدون جنب بازارچه فریدون
8. مسجد علی اکبر بیک
9. مسجد کازرونی
10. مسجد حاج منوچهر خان از آثار عهد صفوی
11. مسجد حاج مهدی از آثار عهد صفوی مورخ به سال 1107 قمری

بزرگ‌ترین این مساجد مسجد جامع حاج میرزا صادق و مسجد میرزا اشرف و البته مسجد خرابه از این‌ها بزرگ‌تر است. (همان. بی تا.26)

معماری پل خواجو:


ویژگی‌های طرح ساختمانی و معماری پل خواجو:

پل خواجو که از نوع پل سدی است,به عقیده برخی نقطه ای اوج صنعت پل سازی در ایران به شمار می‌رود. عملکرد سد پل این است که می‌تواند آب را تا ارتفاع 6 متر بالا ببرد. این پل دارای 16 درچه تخلیه آب می‌باشد و در بدنه پل خواجو شیارهایی قرار دارد که کشوهایی دران قرار گرفته و می‌توانستند این کشوهارا بالا و پایین ببرند. با بالا و پایین کردن کشوها اندازه آبی را که جاری می‌شده تنظیم می‌نموده‌اند با همین کشوها عمل تنظیم آب جمع شده در پشت این پل سدی را انجام می‌داده‌اند. در پایین دست پل یک میله چوبی درجه بندی شده برای آب سنجی و اندازه گیری آب نصب شده است. (مختاریان.45.1380)

اصل قرینه سازی در معماری پل خواجو:


گرایش به تقارن و پدیده‌های هم آهنگ و منظم یکی از باستانی‌ترین و مداوم‌ترین جنبه‌های تاریخی تمدن انسانی ست. اعتقاد بشر به تقارن و هم آهنگی بین پدیده‌ها و تلاش برای رسیدن به وجودهای متقارن و هم آهنگ در تمام رشته‌های معرفت, صنعت و هنر پدیدار است. شاید کمتر ملت باستانی را بتوان یافت که بیش از ایرانیان در طول تاریخ خویش به تقارن و هماهنگی توجه و گرایش داشته باشد, تقارن جوی در تمام شئونات فرهنگی ایران و در تمام دوره‌های تاریخی این سرزمین به نحوی جلوه گری کرده است. آثار هنری,علمی, مذهبی و فلسفی و مهندسی در تاریخ ایران سرشار از اعتقادات ایرانیان به پدیده‌ها و پندارهای متقارن,هم اهنگ و منظم است. مسلم آن است که قرینه سازی و ایجاد فرم‌های متقارن دست هنر مندان و سازندگان باستانی همواره از روی قصد و با هوشیاری صورت می‌گرفته. این قرینه سازی به صورت‌های گوناگون در آثار تاریخی ایران زمین شکل گرفته است.قرینه سازی و تقارن انواع مختلفی دارد هم چون تقارن انتقالی/انعکاسی/ دورانی/مرکب و ...

از آن جایی که تقارن مورد استفاده در طراحی پل از نوع تقارن انعکاسی است به توضیح آن می‌پردازیم.
در تقارن انعکاسی شکل یا فرم نسبت به صفحه ای تقارن دارد و مانند آن است که تصویر یک سوی در اینه ای واقع در سویی دیگر ایجاد شده باشد.اگر شخصی در زیر پل بایستد در طول ضلع شرقی پل فرو رفتگی‌هایی در قسمت فوقانی و میانی پایه‌های پل مشاهده می‌کند و در تمامی تالارها چهار فرورفتگی دیده می‌شود و این فرو رفتگی‌ها که با یک ریتم و آهنگ منظم در طول ضلع شرقی تکرار شده است از نوع تقارن انعکاسی است.به جرات می‌توان گفت که این قرینه سازی در پل در عین سادگی یکی از شگفت‌ترین قرینه سازی در ایران و جهان است (مختاریان.57.1380)

اصل تناسبات و نسب‌ها در معماری پل خواجو:


سیستم‌های تعین تناسب در طراحی‌های معماری از اهمیت خاصی برخوردار است. منظور تمامی تئوری‌های تناسبات, ایجاد احساس نظم بین اجزائ یک ترکیب بصری است. این تناسبات و نسبت‌ها در هر یک از دسته بندی‌ها با توجه به نوع سازماندهی فضائی متفاوت است. پل خواجو از یک سازماندهی فضایی خطی بر خوردار است که از تکرار یک سری فضاهایی که تقریبا در یک اندازه,فرم و عملکرد یکسان هستند, تشکیل شده است. در زیر پل 21 تالار وجود دارد که با فاصله از هم جدا هستند و توسط یک فضای میانی به یکدیگر متصل شده‌اند. فضاهای میانی از لحاظ طول و عرض دارای تناسب هستند و نقش اساسی دارند مثلا به وجود آوردن فضایی لازم برای تامین نور و رویت دو سوی پل است. (مختاریان.61.1380)

نتیجه:


نتیجه اینکه باید به آثار ارزشمند معماری که نشانگر فرهنگ و تمدن ایرانی ست و تلاش‌های بی وقفه هنرمندانی که در توسعه هنر معماری در دوران اسلامی انجام داده‌اند افتخار کنیم و به آثار پر بار و پر ارزش آن‌ها بها بدهیم.


منابع:

شاملو. ولی قلی. قصص الخاقانی. بی جا بهار 1371. چ 1. ج 1
مختاریان. ساسان. راز هندسه پنهان در نماد و معماری پل خواجو. اصفهان. بی نا. 1380. چ 1
مهدوی. سید مصلح الدین. مختصری از تاریخچه محله خواجو. بی جا. بی تا
هنر فر. لطف الله. گنجینه آثار تاریخی اصفهان. تهران. مهر 1350





نویسنده: متین السادات اصلاحی*
منبع:راسخون
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
پل خواجو

پل خواجو


پل خاجو را به نامهای دیگری مانند پل شاهی و بابا رکن الدین و شیراز و حسن آباد هم نامیده اند، ولی به سبب قرار گرفتن در محله خواجو به این نام معروف است. این پل از بناهای دوره شاه عباس دوم صفوی است که در سال 1060 ه.ق بنا شده است.
پل خواجو، در شهر اصفهان و بر روی رودخانه زاینده رود، در شرق سی و سه پل قرار دارد. درازای این پل 133 متر و پهنای آن 12 متر است. این اثر در تاریخ 15 دی 1310 با شماره ثبت 111 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. پل خواجو به خاطر معماری و تزئینات کاشیکاری آن از دیگر پل های زاینده رود مشهورتر است. این پل که در دوران صفوی یکی از زیباترین پل های جهان به شمار می رفت، بیشتر به منزله سد و بند بوده است. در میان هر یک از دو ضلع شرقی و غربی پل ساختمانی بنا شده که شامل چند اتاق مزین به نقاشی است. این ساختمان که (شاه نشین) نامیده می شود، در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی بر روی دریاچه مصنوعی به این مکان فراخوانده می شدند. در گوشه های ضلع شرقی پل خواجو دو شیر سنگی وجود داردکه ظاهراً نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان در عصرصفویه هستند. این پل دارای 24 دهانه است که از مکعب های به دقت تراش خورده ساخته شده و در بخش میانی، با سدهای چوبی برای گرفتن جلو رودخانه مسدود گردیده است. شعرای اصفهان درباره پل خواجو اشعار زیبایی سروده و در این سروده ها، زیبایی های آن را ستوده اند. از جمله این سروده ها قصیده بلند صائب تبریزی در وصف یکی از روزهای جشن و چراغانی در کنار این پل است. به نوشته تاریخ نگاران و پژوهشگرانی که درباره سلسله صفوی بررسی کرده اند، هدف شاه عباس دوم از ساختن پل خواجو، پیوند دادن دو محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شیراز بوده است. گردشگران و جهانگردانی که در دوره های گوناگون به اصفهان آمده اند، زیبایی های پل خواجو را ستوده، آن را در زمره شاهکارهای جاودانه معماری ایرانی و اسلامی به شمار آورده اند. نام‌ پل‌ خواجو، تحریف‌ كلمه‌ "خواجه‌" است‌ كه‌ به‌ مناسبت‌ لقب‌ بزرگان‌ و خواجه های‌ عصر صفوی‌ نام‌ گذاری‌ شده‌ است‌. طبق تحقیق باستان شناسان، پل خاجو بر روى پلى كه در پیش وجود داشته و خرابى به آن راه یافته بوده بنا گردیده است. تارونیه سیاح اروپایى نوشته است كه: "در دو طرف خیابان این پل دو خانه وجود دارد كه متعلق به شاه است و رودخانه در هیچ كجا بسترى به این زیبایی ندارد و چون این محل از همه جا گودتر است همین امر تا اندازه‏ اى شاه عباس را وادار به ساختن این پل نمود و چون محل گبرها آن طرف رودخانه بوده براى این كه آنان از خیابان چهار باغ نگذرند برای كوتاه تر نمودن راه این پل ساخته شد و تاریخ آن 1057 تا 1077 هجرى است. همچنین وقتى كه پل به اتمام رسید به همان نام حسن بیك نامیده شد. این پل كه طولش 150 متر و عرضش 14 و معبر آن 5/7 متر است از سنگ و آجر ساخته شده و 21 جوى و 26 چشمه دارد. این پل به منزله سد و از حیث معمارى و استحكام بى اندازه زیبا و بى نظیر آن، شامل چهار طبقه و در دو طرف داخلى معبر فوقانى هر طرف 51 غرفه بزرگ و كوچك دارد. طول سنگ هاى این پل متجاوز از دو متر و امتداد ستون هاى فاصله هر چشمه به سقف 20 متر است جلو هر سقف و دیوار پیش آمدگى و فرو رفتگى وجود دارد اگر تخت ه‏اى با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتى ذخیره می شود. در قدیم، مواقع جشن و غیره نیز قایق رانى مى‏ نموده‏ اند. در قسمت شرقى پل طرفین دو صفه مسطح سنگى وجود دارد و در وسط آن دو، تقریباً در كف رودخانه سنگرس مفصلى دیده مى‏ شود و چنانچه نوشته‏ اند دریاچه‏ اى وجود داشته كه از فواره‏ هاى آن جستن مى‏ نموده است، تا كف رودخانه یازده پله سنگى مى‏ خورد، دو طرف شرقى قسمت پایین پل دو شیر سنگى بزرگ از قدیم موجود است كه در بى مبالاتى و جهالت افراد خرابی هایى به آن وارد شده است. غرفه‏ ها و اطاق هاى وسط پل به همان طرز نقاشى و طلاكارى دوره صفویه باقى است و طبقه بالاى اطاق ها را در چندین سال قبل خراب نموده‏ اند. پشت بغل هاى این پل از كاشی هاى خشت هفت رنگ تزیین شده كه متأسفانه در اثر بى مواظبتى و یا تأثیر باد و باران همه ساله تعداد زیادى از آنها خراب و از بین رفته بود. از وسط پل در طرفین تالار دو راه پله موجود است كه به وسیله آن دو طبقه زیرین مى‏ توان رفت و آمد كرد. تاریخ تعمیر این پل مطابق كتیبه كوفى كه در طرف راست جنوبى پل رو به كارخانه نور است در سال 1290 هجرى به سعى نصرالله خان در زمان ناصر الدین شاه قاجار است. اطراف پل مانند قدم در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل، محل گردشگاه عموم اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریباً مشكل مى‏ شود." در كتاب عباسنامه تألیف محمد طاهر وحید قزوینى به سال (1110 تا 1015 ه) شرح مفصلى راجع به ساختمان پل حسن آباد "خواجو" نوشته به خلاصه این كه: پس از اتمام، شاه عباس دوم دستور آیین بستن و گلریزان نمودن پل را به عهده و اهتمام مقصود بیك سفره چى باشى واگذار نمود و تزیین هر یك از طاق هاى آن پل به عهده یكى از امرا محل گردید و چشمه‏ هاى وسط كه به منزله دل در بدن و معنى در سخن است از طرف شاه آیین بسته شد و مى‏ نویسد: آب رودخانه را به بالای پل سد نموده به طورى كه فواره حوض آن تقریباً سه گز مى‏ جست، سایبان هاى زرنگار از مبداء تا منتهاى پل بر سر پا بود و رشته‏ هاى مفتول جهت آویختن فانوس و قنادیل به طرح هاى مختلف كشیده بودند. از مزایاى اختصاصى این پل، سدى بوده كه براى آن در موقع ساختن در نظر گرفته ‏اند كه هر زمان اقتضاء داشته با بستن چشمه‏ هاى پایین آب بالا مى ‏آمده و حكم دریاچه و سدى پیدا مى ‏كرده و از این رو گفته ‏اند: داراى جهان پناه عباس دریاچه و سد و پل بنا كرد. و بناى این سد و دریاچه براى این بوده كه منظره عمارات و باغ هاى واقع در آن محل باشد و در هنگام جلوس در آن عمارات و باغات از منظره دریاچه‏ اى كه با بستن سد ایجاد مى‏ گردید لذت برند. منظور از عباس كه در شعر بالا گفته شد عباس ثانى است كه امر به بنای سد نمود، زیرا بانى آن همان شاه عباس دوم است و تاریخ بناى پل (1060 ه.ق) و بناى سد (1068 ه.ق) بوده است. مؤلف تاریخ اصفهان و رى چنین گفته: و اما مبانى شگرف اصفهان یكى پل هایى است كه روى زاینده رود بنا شده مانند پل بابا ركن الدین كه به پل خواجو معروف است. ریشه و اساسش قبل از عجم بوده و زمان تركمان‏ هاى آق‏ قوینلو تعمیرى از آن شده و به عهده صفویه مرتبه بالا را طرح انداخته و در بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه ساخته بود به نام خود كه در 1310 اجزاى ظل السلطان خراب كردند و راه چهار باغ نو براى تخت پولاد است. اینكه مؤلف تاریخ اصفهان گفته اساسش قبل از عجم بوده معلوم نشد چه زمانى را در نظر داشته است ولى آنچه مسلم مى‏نماید این است كه پیش از دولت اسلام اساس آن پل وجود داشته و در زمان تركمان ها تعمیرى از آن شده و در دوران صفویه طبقه بالاى آن ساخته شده و در زمان بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه‏اى به نام خود ساخته كه در سال (1310 ه.ق) از طرف ظل السلطان خراب گردیده است. این پل را با اسامى: بابا ركن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد، پل شاهى تیمورى خوانده‏اند. اما این كه آن را پل بابا ركن الدین گفته‏اند از این جهت است كه در تخت فولاد كه نزدیكى جاده قدیم شیراز واقع شده قبر و بقعه بابا ركن الدین كه از عرفاى معروف زمان خود در 26 ربیع‏الاول سال (769 ه.ق) وفات كرده در آنجا واقع و مورد توجه و مزار عمومى است از این رو پل به نام او معروف گردیده است. اما نامیدن آن به پل خواجو به مناسبت این است كه در مجاورت محله خواجو ساخته شده و پل شیراز از این نظر كه نزدیك جاده اصفهان به شیراز واقع گردیده و پل گبرها از نظر این كه گبرها از این پل به محله خود مى‏ رفته‏ اند و پل حسن آباد از جهت این كه محل خواجو را در قدیم حسن آباد مى‏ نامیده ‏اند و اما پل شاهى از این جهت بود كه چون شاه عباس دوم در سال یك هزار و شصت پل را كامل كرد و از هر جهت آراسته گردید به پل شاهى معروف گردید و تیمورى از آن نظر گفته ‏اند كه تیمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود كه آن پل را بنا كند و بنا كرد. مؤلف صنف جهان در باب پل خواجو چنین نوشته: پل هشتم -پلى است كه در حال حاضر به پل خواجو شهرت دارد زیرا در آخر چهار باغ مشهور به خواجو واقع است و قبل از چهار باغ در آخر و كنار آن محله واقع بوده و پل طرف یمین است و در اول قبل از خرابی ها بر سر محله حسن آباد بوده و بانى آن را به اسم پل حسن آباد موسوم نموده بوده و چون محله حسن آباد در فترت افغان و فتنه ‏هاى بعد از آن خراب و به كلى از آبادى افتاده است و محله خواجو نزدیك آن بوده به اسم آن معروف شده است. و این پل خوش نماتر و زیباتر از سی و سه پل است اما با آن عرض و طول نیست لكن به همان استحكام ساخته شده و دقیقه ‏اى از استحكام و خوش نمایى را فرو گذار ننموده ‏اند. آن را شاه عباس ثانى بنا نموده و میرزا طاهر وحید كه در آن زمان وقایع نگار و مورخ زمان آن پادشاه بود آن را ضبط و در تاریخى كه به نام او نوشته ثبت نموده است و آورده كه در محل این پل یك پل كهنه مدروس و ویران بود و شاید آن پلى بوده است كه در كتاب ماروخى با اسم جس حسین نوشته شده و باالجمله به حكم پادشاه آن را خراب نموده و برداشتند و این پل را به این وضع خوب و هیئت مرغوب مشتمل بر بیست و چهار چشمه در زمان اندك ساختند و چون پیش محله حسن آباد و جنوب آن بوده ان پل حسن آباد نام نهادند و تصریح نموده است كه یك طرف آن باغ سعادت آباد است كه مشتبه به پل دیگر به هیچ وجه نیست و مرحوم امیر الشعراء رضا قلى خان هدایت تخلص نیز در كتاب روضةالصفاى ناصرى در آخر احوال شاه عباس ثانى اشاره‏اى از بناى این پل از پادشاه مذكور نموده است. بر بالاى این پل به دستور خیابان و دو طرف غرفه‏ ها بسته‏ اند و سر طاق هاى غرفه ‏ها را كاشى كارى نموده و در میان آن عمارت و نمایى ساخته‏ اند كه در غرفه‏ ها و آن عمارت همه نشیمن مردمان عام و خاص است كه به تفریج و تماشا آیند و شاه عباس بعد از اتمام آن در آنجا چند شبى جشن و چراغان خود را كه موسوم به فتح آباد است متصل به این پل بنا كرده است. زیر این پل را به طرز دیگر ساخته ‏اند كه زیاد از حد مزید حسن آن گشته. دو طرف شرقى و غربى پل را كه جهت دخول و خروج آب است مهتابى طرح انداخته و میان پل ها را طاق نمایى ساخته‏ اند و در میان هر طاق نمایى بزرگ سنگى بنا كرده ‏اند كه آب قسمت آن چشمه از میان نهر مى‏ رود و دو طرف آن شهر راه روى است كه مردمان بر سر آن مى‏ روند و مى‏ نشینند و گاهى كه در فصل بهار آب زیاده طغیان مى ‏كند تا بالاى جوی هاى میان آمده راه عبور و مرور را مى‏ بندد و براى مهتابى روى به مشرق در میان معمرهاى آب و محل ریزش آن زینه‏ ها، قالب آب ساخته‏ اند كه مردمان بر آن نشسته از صفا و تماشاى آب استفاده برند و نمایى دیگر به طرف طول در میان پل ساخته‏ اند. از گفتار مورخان معلوم گردید كه در جاى كنونى پل هاى خواجو پل دیگرى بوده كه به وضع آندراس در آمده بوده و قابل استفاده نبوده است و از این رو شاه عباس دوم دستور داده بر طبق نقشه پلى بر روى زاینده رود كه در نزدیكى باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه بوده ساخته شود و كاركنان بر طبق دستور ساعى بوده ‏اند كه این پل از پل الله وردیخان و سایر پل ها زیباتر و بهتر ساخته شود و مسلم پل با وضع كنونى بعد از شاه عباس دوم ایجاد شده و پلى كه پیش بوده، اهمیتى از نظر ساختمان نداشته است و مسلم سطح معمارى آن پل در هنگام احداث پل الله وردیخان پائین‏تر بوده است. در طول این پل اختلاف است، چنانچه در گفته‏ هاى پیش نوشته شد طول را 150 و عرض را 14 متر نوشته ‏اند ولى در گنجینه آثار تاریخى اصفهان طول 132/5 متر و عرض 12 متر نوشته شده است. عدد چشمه این پل را بعضى 26 و برخى 24 و كسانى 21 و دیگران 28 نوشته ‏اند و گمان مى‏ رود بعضى از چشمه‏ هاى آن در زیر شن و خاك مسطور شده باشد.


















منبع:arthut.co
 
بالا