[ابنیه تاریخی ایران]:تخت سلیمان

مهناز

عضو جدید
افسانه تخت سليمان
:: بهرنگ امين تفرشي-پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد اندیشه اسلامی
مجموعه آثار باستاني تخت سليمان در 42 كيلومتري شمالشرقي شهرستان تكاب در استان آذربايجان غربي قرار دارد. آثار باستاني اين مجموعه و درياچه جوشان آن روي صفه‌اي سنگي و طبيعي قرار گرفته كه از رسوبات آب درياچه به وجود آمده است. قدمت اين منطقه از لحاظ سكونتگاه انساني به 3 هزار سال پيش باز مي‌گردد.
آثار باستاني اين محل در محوطه‌اي با 124 هزار متر مربع وسعت قرار دارند احتمالا آتشكده مقدس آذرگشسب يكي از آثار تاريخي تخت سليمان روي بقاياي آثار دوره اشكاني بنا شده است. اين آتشكده يكي از 3 آتشكده معروف دوره ساساني است.
براي ديدين مجموعه آثار تاريخي تخت سليمان از طريق تهران مي‌توان مسير جاده زنجان را در پيش گرفت 40 كيلومتري زنجان، سمت چپ حاده شهر سلطانيه قرار دارد. در اين شهر كه زمان ايلخانان مغول و صفويه رونقي فراوان داشت مي‌توانيد گنبد عظيم سلطانيه را ببينيد. اين گنبد از سطح زمين 51 متر ارتفاع دارد و يكي از عظيم ‌ترين گنبدهاي اسلامي است. پس از ديدار از اين بناي قديمي و عظيم به زنجان برويد و به سوي دندي حركت كنيد. از زنجان تا دندي 90 كيلومتر مسير كوهستاني است كه بتازگي اين مسير آسفالت و هموار شده است. مي‌توانيد خودروي خود را در پاركينگ جلوي دروازه جنوب شرقي تخت پارك كنيد. براي خوردن چاي و استراحت، كلبه‌اي چوبي جلوي دروازه ساخته شده است. راه سنگفرش را در پيش گيريد و وارد تخت شويد. از دروازه ساخته شده است. از دروازه كه گذشتيد سمت شمال غرب درياچه شاهد كاخ شكار آباقاخان(قرن سيزدهم ميلادي) و ايوان غربي معروف به ايوان خسرو خواهيد بود. روبه‌روي آن هشت ضلعي‌هاي دوره مغولي را خواهيد يافت و اگر به سمت غرب نگاه كنيد روستاي احمد آباد سفلي با چشمه‌هاي آب گرم و زندان سليمان را در 3 كيلومتري خواهيد ديد.
زندان سليمان كه تپه‌اي است به ارتفاي يكصد متر از سطح زمين و مخروطي شكل زمان ساسانيان محل قرباني يا نيايش موبدان زرتشتي بوده و البته بقاياي بناهاي دور مخروط زندان سليمان، نشانگر اهميت اين محل مقدس است.
موبدان پس از نيايش در محل و استفاده از برسم، حيوان در نظر گرفته شده را براي قرباني به جايگاه مي‌بردند تا نذر آتشكده كنند.
احتمالا دو هزار سال پيش مخروطي كه امروز خالي از آب است و در دهانه تپه قرار دارد، پر از آب بوده و بقاياي آب انبارها اطراف مخروط نشانگر غير قابل استفاده بودن آب اين دهانه و درياچه درون آن است؛ اما به مرور زمان و بر اثر حجم رسوبات با فرو ريختن دهانه، چشمه‌هاي اين درياچه كه در عمق 100 متري قرار داشته‌اند بسته شده و مخروط كم كم به خشكي رفته است.
آب درياچه تخت سليمان و زندان سليمان هيچ كدام آشاميدني نيست و براي انسان و احشام خطرناك است و تنها براي كشاورزي و به راه انداختن آسياب‌هاي آبي اطراف قابل استفاده بوده است.
معبد آناهيتا در شمال شرقي درياچه حائز اهميت است، چون آناهيتا، الهه آب، مورد احترام ايرانيان باستان بوده و براي وجود چنين معبدي بايد دليل خاصي وجود داشته باشد. كوه بلقيس با دو قله مرتفع 3300 متري در 5/7 كيلومتري شمال شرقي تخت سليمان قرار دارد. روي قله جنوبي تراسها و اركهاي ساساني ديده مي‌شوند. صعود از كوه چندان مشكل نيست كه مي‌توان با گرفتن يك راهنماي محلي از دهكده تازه كنديا احمد آباد و سفلي به سوي آن رفت.
بين دو قله در فصل بارش درياچه‌اي از آب برفهاي دوب شده ديده مي‌شود و پايين‌تر، چشمه‌اي وجود دارد كه علت اصلي حضور معبد آناهيتاست.
اين چشمه، آب آشاميدني موبدان را تامين مي‌كرده است و نام كوه برگرفته از نام ملكه صبا همسر حضرت سليمان است؛ اما در شمال درياچه تخت سليمان آتشكده آذرگشسب قرار دارد كه مهمترين اثر تاريخي اين مجموعه است و جلوي‌ آن، حياط شمالي آتشكده و در شرق آن محل آتش مقدس است و در سمت شرق آتشكده تالار ستون داري قرار دارد، اما از تخت سليمان و زندان سليمان كه بگذريم به تكاب، شهر كردها و آذري‌ها مي‌رسيم. هتل رنجي محل مناسبي براي استراحت است و مي‌توان صبح روز بعد به ديدن جزيره‌اي شناور رفت. در 17 كيلومتري شمال شرقي تكاب، جاده‌اي كه به روستاي بدرلو ختم مي‌شود، درياچه‌اي ديده مي شود كه چميني سبز و شناور گرفته- در بسياري از سفرنامه‌هاي باستان ياد شده است؛ اما اگر از ديدني‌هاي اين مناطق سيراب نشده‌ايد به مراغه سفر كنيد؛ شهري كه زماني پايتخت ايلخان مغول، آباقاخان بوده است
 

sare_r

عضو جدید
تخت سلیمان

تخت سلیمان

تخت سلیمان


دوره بندی تاریخی
هخامنشي
در حفريات انجام شده تخت سليمان بقايايي از آثار دوره هخامنشي بدست آمده است اين آثار شامل خانه هاي مسكوني است كه با خشت روي يك پي به ضخامت 60 سانتي متر از سنگ لاشه، با تكنيك جناقي ساخته شده است اين محوطه هاي مسكوني داراي اتاقهاي كوچكي بازواياي مايل و طرحي ساده هستند كه هيچ كدام به طور كامل مشخص نشدند. در مواردي كف اتاقها و حياط ها تخته سنگ، سنگفرش شده بود. اشياء بدست آمده درحفريات، بر عكس اجاقها و كوره ها كه شايد در اثر نفوذ آب متلاشي و از بين رفته مواد و خمره هايي كه دفن شده بودند محفوظ مانده بود
[FONT=&quot]پارتي [/FONT]
در هيچ كجاي تخت يك لايه مسكوني پارتي آشكار تشخيص داده نشده است. قطعات پراكنده سفالهاي پارتي به دست آمده به نظر مي رسد با مصالح ساختماني دوره معماري خشتي از جاي ديگر به اين جا آمده باشد. در هر صورت مي توان به اين نتيجه رسيد كه يك محوطه مسكوني دوره پارتي در اراضي هموار دره در حوالي تخت وجود داشته است اين سفالها در يك لايه مشخص قرار نداشتند و در بقاياي ساختماني دوره ساساني قرار داشته اند.​
[FONT=&quot]ساساني[/FONT]

در دوره ساساني به ويژه در زمان خسرو انوشيروان ( 579-531 ميلادي ) و خسرو دوم ( 628 – 590 م ) توجه خاصي به عمران و آباداني آن معطوف گرديده است . آتشكده آذر گشنسب به زبان پهلوي گزك يا گنجه ناميده مي شود.
از لحاظ معماري در جبهه شمال غربي درياچه و در زاويه مربع بزرگتر، ايوان رفيع ساساني معروف به ايوان خسرو كه از آجر قرمز و ملات ساروج ساخته شده بوده قرار داشته است. در حال حاضر از اين ايوان جز يك جرز و از اره هاي ديوار آن چيزي باقي نمانده است. قطر دهانه ايوان 5/18 متر و عمق آن 20 متر است.
در مركز مربع شمالي آتشكده معروف آذرگشنسب واقع شده است كه از سويي روي به دروازه شمالي دارد و از جنوب راه به درياچه مي برد.
در حد فاصل آتشكده و دروازه شمالي راهرو ها و حياطهاي چندي به چشم مي خورد كه كار كاوش و خاكبرداري آنها پايان نيافته است. آتشكده آذر گشنسب كه به طور كامل حفاري شده مجموعه اي است مشتمل بر يك سالن مركزي مربع شكل با 4 جرز قطور آجري كه گنبد بزرگ آجري آن را پوشانده است.
مجاور اين مجموعه در بخش غربي مجموعه ديگري است كه از يك آتشكده صليبي شكل با ابعاد كوچكتر و دو تالار ستون دار با ستونهاي مدور چهار گوش و تعداد اتاقها و فضاهاي جانبي تشكيل شده است . از لحاظ استحكامات، مجموعه داراي حصاري به طول 120/1 كيلومتر دوره ايلخاني است با 38 برج و 38 بارو دو دروازه شمالي و جنوب شرقي از دوره ساساني و يك دروازه جنوبي مربوط به نهايتا" تخت سليمان در سال 624 ميلادي به واسطه حمله ارتش روم و شكست سپاهيان خسرو دوم مرود غارت و تخريب واقع گرديد و از اعتبار آن كاسته شد
سابقه تاريخي – اسلامي ( اوايل اسلام )
دوره ميانه ( قرن 10-12 ميلادي )

با انقراض حكومت ساساني در نيمه دوم قرن هفتم ميلادي، آتشكده سريعا" اهميت خود را از دست داد گرچه بر اساس گزارشهاي ابودلف آتش تخت سليمان تا اوايل قرن دهم مورد احترام بوده است. ولي تحقيقات باستان شناسي نشان دهنده محوطه هاي مسكوني كم اهميت در اين دوره است. ساكنان آن در اين دوره بناي آتشكده را كه نشان مي داد شديدا" در حال تخريب است. بيشتر و بيشتر مورد استفاده و بي حرمتي قرار دادند و سپس محدوده بين آتشكده و حصار استحكامات را براي سكونت برگزيدند. در اين دوره به نظر نمي رسد كه بناهاي با اهميتي به وجود آمده باشد. ولي سراميكهاي متعلق به دوره خلفاي عباسي و آل بويه كه در لايه هاي تخريبي به دست آمده اجازه شناسايي يك اسكان متناوب را مي دهند و اين مقطع زماني با ظهور سراميكهاي جلادار و نقاشي شده الوان، علامتگذاري و مشخص شده اند.
ظروف مينايي با رنگ آميزي آبي و سبز روي زمينه سفيد كه اصطلاحا" ظروف « ساعر » خوانده مي شوند، متعلق به توليدات اوليه اين دوره است . ظروفي با رنگ آميزي زرد، ارغواني و سبز كه بر اساس محل كشف حدود 900 ميلادي تاريخ گذاري شده اند به گروه ياد شده مي پيوندند. اواخر قرن دهم ميلادي ظروفي سفالي به وجود آمد كه با دو غاب گل رس پوشش شده بود و زير رنگهاي سبز، زرد، ارغواني آذيني با تكنيك گرافيتو ( خراشهاي تزييني ) داشت.
در اين رده، تكنيك آذين ( گرافيتو ) در ظروف به اصطلاح (گروس ) به ويژه در دوره سلجوقي و اوايل مغول به نقطه اوج مي رسد. اين در حالي است كه كار اصلي روي خطوط خراشيد فازك و پهن و محدوده هاي كوچك خالي شده كه در لعاب سبز و قهوه اي كه با رنگ تيره بيشتر جلوه مي كنند، تكيه دارد ظروف در محل توليد شده است و از كالاي وارداتي نشاني نيست. عدم وجود ظروف مينايي الوان به ويژه اي نشانه اي است كه كم اهميتي محل را در آن زمان مورد تاييد قرار مي دهد در حالي كه براي مورخين ايراني به عنوان محل آتشكده معروف و شناخته شده باقي است. پس از به حكومت رسيدن سلجوقيان مهاجرت شديد تركان به سرزمين قابل ثبت است كه تا زمان رانده شدن سكنه از محل و ساختن كاخ شكار به دستور آباقاخان در روي ويرانه هاي آتشكده ادامه داشته است
[FONT=&quot]مغول[/FONT][FONT=&quot]
در دوره اسلامي نيز به لحاظ پذيرش دين مبين اسلام آتشكده رونق خود را از دست داد و فقط به عنوان سكونت هاي موقت مورد استفاده قرار گرفت تا اينكه در زمان ايلخانيان با احداث و احداي جديد مخصوصا" تعمير ايوان خسرو توسط آباقاخان، مجددا" در اين محوطه فعاليتهاي سياسي و اجتماعي آغاز شد و به عنوان پايتخت ييلاقي مورد استفاده قرار گرفت. بعدا" نيز محل مذكور توسط عامه مردم به صورت شهركي كم اهميت با مشاغل متنوع تا قرن 11 هـ- ق ادامه حيات مي دهد و از اين تاريخ به بعد اين مكان به كلي متروكه مي گردد.[/FONT]









 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]تاريخچه تحقيقات تخت سليمان و زندان سليمان[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]منابع تاريخي كه در آنها به آتشكده " شيز " اشاره شده و در آنها به ويژه توسط نويسندگان اسلامي توصيفاتي از تخت سليمان به دست داده شده است، توسط " ك . شيپ مان " تنظيم و مورد بررسي قرار گرفته است .
تحقيقات جديد درباره اين دو مكان يعني تخت سليمان و زندان سليمان كه در فاصله ديد يكديگر قرار دارند، قابل تفكيك از هم نيست." سر روبرت كرپورتر "( [/FONT]
[FONT=&quot]Sir Robert Ker Porter[/FONT][FONT=&quot]) كه كاشف اين محل شناخته مي شود. در اوت 1819 در راه بازگشت از غار " كرفتو " در حالي كه دره ساروق را سوار بر اسب بالا مي رفت به اين دو مكان رسيد و به توصيف آنها پرداخت. در سال 1831 كلنل" دبليو، مونتيت " ( [/FONT][FONT=&quot]W.Monteith[/FONT][FONT=&quot] ) از دره مرتفع بازديد كرد و تشخيص داد كه هر دو تپه بلند و عجيب، ساختار زمين شناسي مشابهي دارند و از انباشته رسوبات آهكي چشمه هايي كه درياچه را تشكيل داده اند، ساخته شده اند. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]اولين توصيف جامع از ويرانه هاي روي تخت و زندان را همراه با طرح اوليه موقعيت هر دو تپه ، مديون " سر هنري راولينسون " ( [/FONT][FONT=&quot]Sir Henry Rawlinson[/FONT][FONT=&quot] ) هستيم كه سال 1838 چند روزي را صرف تحقيق و بررسي كرد. اوآتشكده را دقيقا" مورد بررسي قرار دادو توصيفي از آن عرضه داشت كه امروزه هنوز هم ارزشمند است. " راولينسون " اتاق اصلي آتشكده را شناسايي كرد و دالانهاي آن را كه هنوز در آن موقع داراي طاق بودند و گنبد روي اتاق اصلي را كه بعضا" فروريخته بود، تشريح كرد. زندان را بستر درياچه اي توصيف كرد كه به وسيله زلزله اي شديد تلاطم كرده و بيرون ريخته و آبش سرازير و تخليه شده است. اومعتقد است كه تخت امكان دارد روزي تصوير مشابهي را عرضه كند. " راولينسون " قله پوشيده از برف تخت بلقيس را با دوربين چشمي نظاره نمود و حصار استحكامات قلعه مانند آنجا را كه به درستي ساساني وصف مي كند، كشف كرد.
" آ. هتوم – شيندلر" ( [/FONT]
[FONT=&quot]A. Hautum Schineller[/FONT][FONT=&quot] ) ژنرالي كه سربازرس تلگراف ايران بود در سال 1881 از " تخت " و " زندان " ديدن كرد. كانيهاي موجود در محدوده را در نقشه اي ثبت نمود و ويرانه هاي روي " تخت " را بدون اينكه رده بندي كند، توصيف كرد. " ا.وي ويليامز جكسون " ( [/FONT][FONT=&quot]A.V Williams Jackson[/FONT][FONT=&quot] ) كه در آوريل 1903 هر دو محل را پوشيده از برف ديده است، زندان را كه از آن بوي گاز احساس مي كرد، يك آتشفشان محسوب داشت. " آ.اف. اشتال " ( [/FONT][FONT=&quot]A.F.Stahl[/FONT][FONT=&quot] ) كه مدير كل پست در ايران بود در سال 1907 به منطقه تخت سليمان مي رود و با نقشه برداري از راهها گزارش جامعي از ساختمان طبقات زمين شناسي كوهستان و نقشه اي از تشكيلات سنگها تهيه مي كند.
در سال 1937 " ا.اف. شميدت" ( ) در پروازهاي خود بر فراز شهرهاي باستاني ايران عكسهاي هوايي ممتازي تهيه مي كند كه شناخت موقعيت هر دو محل را نسبت به يكديگر ميسر مي سازد. ضمنا" در روي " تخت " نه فقط معماري قابل ديد در سطح را نشان مي دهند ، بلكه روي اراضي پست و بلند و گودهاي ناشي از سرقت آجرها، طرح عمودي مستطيل شكل تاسيسات آتشكده و بناسازي كاخ شكار كنار درياچه را به شكل برجسته اي ظاهر مي سازد. در عكسهاي زندان نيز تصور مي رود كه بقاياي ديواره هايي در دامنه جنوبي قابل مشاهده باشد. تحقيقات به وسيله يك عكس هوايي حركت تازه اي پيدا مي كند. "آ.گدار " ( [/FONT]
[FONT=&quot]A.Godard[/FONT][FONT=&quot] ) قبلا" در كارهاي خود راجع به آتشكده هاي ايران از آنها استفاده كرده بود. در اكتبر 1937 " مايرون ، بي، اسميت " ( [/FONT][FONT=&quot]Myron B.Smith[/FONT][FONT=&quot] ) و " آرتور. يو. پوپ " ( [/FONT][FONT=&quot]Arthur U.Pope[/FONT][FONT=&quot] ) هر يك مستقلا" با در دست داشتن اين عكسهاي هوايي ، از " تخت " بازديد كردند. " پوپ " سرپرستي " هشتمين هيات تحقيقات معماري موسسه آمريكايي براي معماري و هنر ايران " را كه " دونالد، ان،ويلبر " ( [/FONT][FONT=&quot]Donald N. Wilber[/FONT][FONT=&quot] ) به عنوان آرشيتك عضو آن بود، بر عهده داشت. " ويلبر " در كنار مساحي هاي جداگانه از ويرانه هاي قابل ديد در سطح، يك پلان كلي بسيار خوب از " تخت " تهيه كرد . در گزارش هيات، " پوپ" به تشريح اهميت عمومي محل پرداخته و " ماري كرين "
( [/FONT]
[FONT=&quot]Mary Crane[/FONT][FONT=&quot]) اسناد تاريخي را تنظيم كرده است. " ويلبر " بقاياي معماري موجود را توصيف كرده و در تعبير و تفسير و تاريخگذاري خود به شدت تحت تاثير اين نظريه غلط كه در اينجا " فراسپا" پارتي ( جايي كه به وسيله لشگريان تحت فرمان آنتونيوس بيهوده محاصره شده بود ) قرار داشته ، واقع شده است. " فيليز آكرمان " ( [/FONT][FONT=&quot]Phullis Ackermann[/FONT][FONT=&quot] ) به تشريح اريكه خسرو ( تخت طاقديس ) كه تصور مي كند روي ظرف برنزي موزه برلين تصوير شده، پرداخته است. اين تصوير را " اسكار رويتر" ( [/FONT][FONT=&quot]Oskar Reuther[/FONT][FONT=&quot] ) نيز بعدا" در بازسازي خود براي آتشكده مبنا قرار مي دهد. " ايوار – رينگ بوم لارس " ( [/FONT][FONT=&quot]Lars[/FONT][FONT=&quot] –[/FONT][FONT=&quot]Ivar[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]Ringbum[/FONT][FONT=&quot] ) در كتابهاي خود پارا فراتر مي گذارد و بر اساس طاقنماهايي كه دور تصوير وسط ظرف برنزي است، رواق دايره شكل درياچه را بازسازي مي كند.
شرايط نامناسب زمان بيشتر از 20 سال تحقيق و بررسي را مسكوت گذاشت و ابتدا در سال 1958 " هانس هينينگ فون در اوستن " ( [/FONT]
[FONT=&quot]Hans Henning Von der Osten[/FONT][FONT=&quot] ) و " برتيل آلم گرن " ( [/FONT][FONT=&quot]Bertil Almgren[/FONT][FONT=&quot] ) از " اوپسالا " توانستند از طرف موسسه باستان شناسي آلمان تحقيقات مقدماتي لازم را براي يك حفاري علمي در روي ويرانه هاي " تخت " انجام دهند.
" كورت بيتل " ( [/FONT]
[FONT=&quot]Kurt Bittel[/FONT][FONT=&quot] ) رئيس موسسه باستان شناسي در آن زمان با اتكاء به نتيجه گزارش آنها موفق شد در سال 1959 در تهران اجازه حفاري براي زندان سليمان و تخت سليمان را به لطف همه جانبه مقامات ايراني دريافت دارد. سپس اولين فصل حفاري با همكاري كارشناسان ايراني، آلماني و سوئدي، تحت سرپرستي " هانس هينينگ فون دراوستن " و " رودلف ناومان " ( [/FONT][FONT=&quot]Rudelf Naumann[/FONT][FONT=&quot] ) انجام گرفت.
در حفريات علمي زندان سليمان كه تا پايان عمليات در سال 1964 به عنوان بخشي از حفريات هيات مستقر در تخت سليمان انجام گرفت ، ابتدا " هانس گئورگ اولر " و " زونه تساخ رسون " ( [/FONT]
[FONT=&quot]Sune[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]Zachreson[/FONT][FONT=&quot] ) شركت داشتند . " راينر، ام، بومر " روي سفالها كار مي كرد و " اليزابت ناومان " ( [/FONT][FONT=&quot]Elisabeth Naumann[/FONT][FONT=&quot] ) بررسيهاي زمين شناسي را انجام مي داد. از سال 1960 " ولفرام كلايس " ( [/FONT][FONT=&quot]WollramKleiss[/FONT][FONT=&quot] )به عنوان آرشيتكت همكاري داشت كه بعدا" نيز معماري روي " تخت " را منتشر كرد. در سال 1960 " و . مومرتس " ( [/FONT][FONT=&quot]W.Mommerts[/FONT][FONT=&quot] )رئيس معادن آلمان از حفريات زندان بازديد كرد وضمن شنيدن ابزار تاسف باستان شناسان از عدم تسهيلات لازم براي تحقيق دركف دهانه آتشفشانه، امكانات فني وانساني ارزشمندي در اختيار هيات گذاشت. " مومر تس " با حمايت مالي بنياد " فريتس – تيسن " ( [/FONT][FONT=&quot]Fritz[/FONT][FONT=&quot]- [/FONT][FONT=&quot]Thyssen[/FONT][FONT=&quot] ) موجبات حفر يك تونل از پاي تپه مرتفع تا كف دهانه آتشفشان را فراهم آورد كه با كمك معدنچيان آلماني در سال 1964 انجام گرفت. " كلايس " از اين طريق توانست در آنجا گمانه هايي بزند و " ب،دام " ( [/FONT][FONT=&quot]B.Damm[/FONT][FONT=&quot] ) همزمان با او شرايط زمين شناسي را مورد بررسي قرار داد.
در سالهاي 64و 1963 حفرياتي نيز توسط " هانس و يك آرتس " ( [/FONT]
[FONT=&quot]Hans[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]Wiehartz[/FONT][FONT=&quot] ) در تومولوسي ( تپه مجيد ) كه در 2 كيلومتري شمال شرقي زندان قرار داشت، انجام گرفت و در سمت شمال تپه برشي تا مركز تپه ايجاد شد.
حفريات تخت سليمان به جز سالهاي 1967 و 1971 همه ساله انجام گرفته است. پس از فوت " فون دراوستن " در اوايل تابستان 1960 " رودلف ناومان " حفريات را سرپرستي كرد. " سي،نايلاندر " ( [/FONT]
[FONT=&quot]C.Nylander[/FONT][FONT=&quot] ) و " كلايس ،" د.هوف " ( [/FONT][FONT=&quot]D.Huff[/FONT][FONT=&quot] ) ، " او،هارب"( [/FONT][FONT=&quot]U.Harb[/FONT][FONT=&quot] )و " ها،فون گال "( [/FONT][FONT=&quot]H.Von Gall[/FONT][FONT=&quot]) عهده دار بخشهايي از حفريات بودند.
از 1976 " هوف " سرپرستي حفريات در محل را به عهده گرفت. گزارشهاي مقدماتي در مجلات باستان شناسي ( [/FONT]
[FONT=&quot]AA[/FONT][FONT=&quot] ) و مجله تحقيقاتي تهران به چاپ رسيد كه گزارش نهايي و كلي به وسيله " روددلف ناومان" منتشر خواهد شد.[/FONT]

[FONT=&quot][/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]سابقه تاريخي و نحوه شروع مطالعات پژوهشي تخت سليمان[/FONT][FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]

[FONT=&quot]در مورد مشخصات معماري و سابقه تاريخي اين مجموعه باستاني مطالب فراواني در كتب مذهبي زرتشتيان، مورخين و جغرافي نويسان قرون اوليه اسلامي ، شاهنامه فردوسي و بعدها در سفرنامه هاي مستشرفين وجود دارد، پروفسور نومان پژوهشگر اوليه مجموعه در كتاب خود راجع به اين مكان تاريخي چنين مي نويسد :محوطه باستاني تخت سليمان و آثار و بقاياي عظيم روي آن كه در شمال غربي ايران واقع شده،در سال1819توسط"سرروبرت كرپورتر"كشف گرديد و در سال1838نيز "سر هنري راولينسون" پس از بازديد از محل، توصيف دقيقي از آنجا عرضه داشت. كشف و شناخت اين محوطه تاريخي بي ترديد درسير تكاملي باستانشناسي ايران تاثير فزاينده اي داشت. دسترسي به تخت سليمان به دليل واقع شدن در اراضي كوهستاني و صعب العبور چندان آسان نبوده و به همين خاطر بررسي اين محوطه با مشكلات بيشتري همراه بود و نياز به زمان طولاني تري داشت عكسهاي هوايي دقيق و روشني كه"اريك شميدت"از اين محل تهيه نمود و در كتاب(پرواز بر فراز شهرهاي باستاني ايران 87-89)منتشر ساخت ما را در شناخت بيشتر از تخت سليمان كمك كرد."آ. گدار"نيز در نوشته هاي خود تحت عنوان[/FONT][FONT=&quot]Les Monuments du feu[/FONT][FONT=&quot] آثار ايران–شماره 3،سال 1938، ص 45"اين مجموعه مذهبي را مورد توجه و دقت قرار داده است. اما براي يك حفاري كامل در چنين تاسيسات بزرگ مذهبي كه در ميان آتشكده هاي ايراني از اهميت ويژه اي برخوردار است، نياز به اطلاعات جامع و كاملتري احساس مي شد. "د. ان. ويلبر " و " آ. او . پوپ "در سال 1937 اقدام به گمانه زني هاي مختصري در اين محل نمودند. " ك. اردمن" هم در كتاب خود تحت عنوان آتشكده هاي ايراني (لايپزيك 1941 ، ص 27) تاكيد كرد كه بدون انجام يك حفاري منظم نمي توان تصوير درست ومناسبي از تخت سليمان ارائه داد. لذا سفر تحقيقاتي " و. ايلرز " ،" ك اردمن "،" ا.كونل " كه توسط " ا.بورينگر" رئيس وقت موسسه باستان شناسي فراهم آمده بود و هدف آن جمع آوري اطلاعات بيشتر در محل بود به خاطر شرايط آب و هوايي اواخر پائيز ( سپتامبر 1957 ) و مشكل دستيابي به تخت سليمان در ارتفاعات بلند نا موفق ماند، تا اينكه در اكتبر 1958 " هانس هنينگ فون در اوستن " همراه همسرش خانم " هته فون در اوستن" و " برتيل آلم گرن " از اوپسالا، از طرف موسسه باستان شناسي بررسيهاي مقدماتي را به منظور حفاري در ويرانه هاي تخت سليمان انجام دادند. اين بررسي نتايج خوبي به همراه داشت و مقدمات اولين فصل حفاري را با همكاري كارشناسان ايراني، آلماني و سوئدي در سال 1959 فراهم ساخت . در سال 1959 " هانس هنينگ فون در اوستن " همراه با " سرردلف ناومان" حفريات موسسه باستانشناسي آلماني را در تخت سليمان سرپرستي و هدايت كردند. ادامه اين حفاري بزرگ توسط " فون در اوستن " براي سالهاي بعد نيز برنامه ريزي شده بود. حفريات او در آناتولي و سوريه از يك طرف و دانش همه جانبه اش در باستانشناسي شرق كهن و ايران از سوي ديگر شايستگي او را براي اين منظور كاملا"نشان مي داد . علاوه بر اين، استعداد فوق العاده، حسن تدبير، صميميت و اراده راسخي كه در او وجود داشت، وي را براي سرپرستي يك هيات حفاري بزرگ از هر جهت مناسب مي ساخت. " فون در اوستن " در ژوئيه سال 1960 در گذشت و به اين ترتيب دوستان او مرد بزرگي را از دست دادند. حفاري تخت سليمان آخرين كار با اهميتي بود كه او سرپرستي كرد.اين حفاري طبق برنامه ادامه خواهد يافت[/FONT]






[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]آسيب شناسي[/FONT][FONT=&quot] آتشگاه[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]با عنايت به عكسهاي پيوست ملاحظه مي شود ساختمان چهار طاقي آتشكده آذرگشنسب بر اثر عوامل انساني و شرايط طبيعي، دچار صدمات فراوان شده و قسمت عمده طاق و گنبد و قوسهاي پوشش و تداركات روكاري آن از بين رفته، بعد از خارج نمودن اسكلت متلاشي شده آتشكده اززير آوار چند صد ساله توسط هئيت باستانشناسي آلماني وتغيير شرايط محيطي و عدم حفاظت لازم آسيبهاي جدي به بقاياي آتشكده وارد شده، همچنين صدمات وارده به ملات بين آجرها بعلت نفوذ آب برف وباران و طغيانها و جريانهاي موردي درياچه و مهمتر از همه متروكه بودن محل و گذشت زمان سبب از بين رفتن اين بخش از مجموعه كه شاخصترين و هسته اوليه كليه آثار درون حصار محيطي مي باشد،گرديده است. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]از سالهاي اخير اقدامات اوليه حفاظتي در حد رفع خطر در قسمتهاي مختلف آتشكده انجام شد اميد است بتوان در آينده نزديك طبق طرح مصوب نسبت به حفاظت اصلاح و استحكام بخش آن اقدام نمود.

[/FONT]

[FONT=&quot]
[/FONT]
[FONT=&quot]آسيب شناسي معبد آناهيتا[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]بطوريكه گفته شد ساختمان معبد كه متصل به مجموعه مقدس آتشكده آذرگشنسب ساخته شده با مصالح بسيار مرغوب و از جنس سنگهاي تراشدار احداث و رواقهاي آن داراي سقف آجري بوده است، با وجود از بين رفتن سقف پوششي رواقها، خوشبختانه ديوارهاي جانبي و جرزهاي معبد كه تماما" از سنگ تراشدار هستند سالم باقي مانده است. [/FONT]
[FONT=&quot]انجام حفاظتهاي ضروري بويژه نگهداري بقاياي پاكارقوس و سردرها، حفاظت كف بنا، مستند سازي كامل آن، معرفي ويژگيهاي خاص محل بوسيله تابلوهاي راهنماي دو زبانه براي بازديدكنندگان از اهميت خاصي برخوردار مي باشد. [/FONT]
[FONT=&quot]آسيب شناسي برج و باروي حصار بصورت اجمالي[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]تاثير عوامل جوي : با توجه به عكسهاي پيوست ملاحظه مي شود جبهه جنوبي برج و بارو كه به علت جهت جغرافيايي وبهره گيري از تابش آفتاب، كمتر در معرض شدت سرما و يخبندان بوده، نسبتا" خوب و سالم باقيمانده است چنانكه در تصاوير مشهود است دروازه جنوب شرقي، باروهاي 2،1 و 5 در اين قسمت در شرايط بهتر قرار داشته و بعنوان سالمترين مدارك معماري دوره ساساني در اين بخش از مجموعه به حساب مي آيند، چنانكه براي بازسازي ديگر بخشها مي توان از آن استفاده نمود. بويژه براي احياي قوس سنگي دروازه اصلي مجموعه ( دروازه شمال ) كه به شدت صدمه ديده و در حالت خطر ناك قرار دارد، بعنوان شاخص و الگوي مستند از شكل اجرائي آن استفاده خواهد شد.[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]بنابر اين ميتوان اظهار داشت كه عوامل زير در امر صدمه و تخريب برج و بارو حصار محيطي تاثير مستقيم داشته اند :
1-[/FONT]
[FONT=&quot]شرايط جغرافيايي و زمستانهاي طولاني و سرد منطقه كه تغيير شديد درجه گرما و سرماي محل در طول صدها سال، سبب فرسايش تدريجي سنگهاي تراشدار نماي خارجي و ريزش لبه هاي آنها گرديده است. [/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
2- [FONT=&quot]فعل و انفعالات فيزيكي و شيميايي مستمر، يكي ديگر از علتهاي آسيب رسان به سنگهاي آهكي تراشدار در نماي خارجي اين بخش از مجموعه مي باشد كه تاثير منفي آن بر اين نوع مصالح كاملا" شناخته شده و محسوس مي باشد.
3-[/FONT]
[FONT=&quot]بر اثر متروكه شدن محل از حدود قرن 7 ميلادي و بي توجهي در ادوار گذشته در مورد حفاظت رخ بام و قسمتهاي باقيمانده حصار ،نفوذ آبهاي برف وباران به جداره داخلي ديوارها ، علاوه بر ريزش بخش قابل توجهي از لبه هاي فوقاني ديوار و صدمات چشمگير، اين امر باعث كم دوام شدن ملات ما بين مصالح، مهم تر از همه ريزش سنگهاي بزرگ نماي خارجي ديوارها وبرج ها مي گردد.
4-[/FONT]
[FONT=&quot]طغيان موردي درياچه و جريان و نفوذ آب به جداره ديوارها، با توجه به شواهد موجود، آب درياچه مركز مجموعه در طول 14 قرن گذشته چندين بار بر اثر عوامل زمين شناسي بشدت طغيان نموده و در بخشهايي از محوطه جريان مي يابد كه بر اثر اين اتفاق، ملات برخي از بقاياي آثار معماري مجموعه شسته شده و اين عمل سبب تزلزل بنيان بخشي از آثار مي شود.
5-[/FONT]
[FONT=&quot]زلزله هاي پي در پي منطقه، يكي ديگر از عمده دلايل آسيب رسان به چنين آثاري مي باشند، با توجه به ارتفاع( 18 متر ) زياد برج و باروها و سنگيني پوسته روكار آن كه قفل و بست مطمئني هم با جداره داخلي حصار نداشته، اين عامل بعنوان مهمترين دليل ريزش سنگهاي تراشدار به نظر مي رسد.
6-[/FONT]
[FONT=&quot]صدماتي كه بر اثر جنگهاي اواخر دوره ساساني و حملات سپاهيان روم و اغتشاشات آن زمان و هم چنين اتفاقات بعدي يكي از عوامل عمده در امر تخريب آثار مجموعه بخصوص حصار محيطي بحساب مي آيد.
آسيب شناسي ايوان غربي
همانطوريكه از تصاوير ضميمه ملاحظه مي گردد، بقاياي ايوان خسرو به مرور ايام دچار صدمات فراوان شده اما طبق يك سند موجود تا سال 1938 [/FONT]
[FONT=&quot]ميلادي هر دو ديوار طولي و جانبي ايوان نسبتا“ سالم و بر پا باقيمانده تا اينكه بر اثر زلزله، ديوار جنوبي تا روي بدنه سنگي كاملا" فروريخته و ديوار شمالي نيز بحالت نيمه مخروبه در آمده است با وصف كارهاي حفاظتي كه از 3[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]دهه پيش براي نگهداري آن بعمل آمده فعلا" اين بخش از كاخ شرايط خوبي ندارد. بنابر اين تهيه طرح حفاظت اصولي و مرمت اساسي آن در دست اقدام مي باشد كه لازم است بعد از تكميل طرح مذكور جهت بررسي و نحوه اجرا، به تصويب شوراي فني سازمان ميراث فرهنگي برسد. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]ضمنا" بر روي كف اوليه دوره ساساني تا ارتفاع بيش از 4 [/FONT][FONT=&quot]متر آوار انباشته شده، در زمان ايلخانان مغول هنگام استفاده مجدد از ايوان در همين تراز، كف جديدي بوجود آورده اند. به همين جهت تعميرات اساسي ايوان بايستي با رعايت ضوابط و حداكثر تلاش براي حفظ الحاقات معماري ارزشمند دوره هاي بعدي انجام گيرد كه اين امر نياز به مطالعات تخصصي و فني لازم دارد.اما دسترسي به كف دوره ساساني به منظور تحكيم بخشي پي ديوارها و امكان اجراي طرح حفاظت اضطراري با رعايت ضوابط بايستي مد نظر باشد.
[/FONT]


[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]





[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]بخش حفاظت و مرمت ( اشيا و تزئينات ) [/FONT]

كارگاه و آزمايشگاه حفاظت و مرمت و آثار تاريخي مجموعه تخت سليمان از سال 1379/ 2000 راه اندازي شده است.​
در اين بخش آثار متنوع مكسوفه از حفاري هئيت آلماني و كاوش هاي جديد طبقه بندي و سمتند نگاري شده و در بخش نمايشگاه مجموعه انبار شده و تعدادي نيز به نمايش در آمده اند.​
اين آثار متنوع شامل تعداد زيادي قطعات گچبري ناقص ايلخاني سفالهاي متنوع ساساني و ايلخاني كاشي متنوع زرين فام، لاجوردي ، هندسي و اشيا سنگي مي باشد كه از همه اين اشيا شناسنامه فني تهيه شده است.​
همچنين عمليات حفاظت و مرمت نيز بر روي برخي از اين مجموعه انجام شده است.​
- پاكسازي ، استحكام بخشي و حفاظت 120 قطعه از گچبري هاي ناقص ايلخاني​
- مستند نگاري و حفاظت تعداد زيادي كاش هاي متنوع زرين فام و ايلخاني .​
- پاكسازي و حفاظت تعدادي از سفالهاي متنوع ساساني و ايلخاني .​
- پاكسازي و صالحي و مرمت يك قطعه گچبري منحصر بفرد ايلخاني متعلق به بخش گريو گنبد اتاق هشت گوش جنوبي.​
- استحكام بخشي محل قرار گيري كاشي هاي متنوع اليخاني در داخل ايوان غربي​
- استحكام بخشي تنها اند و گچي باقي مانده ساساني در ديوار شرقي آتشكده .​
خلاصه فعاليتهاي هاي آزمايشگاه مرمت تخت سليمان

- مستند سازي و نجات بخشي مرمت و حفاظت 120 قطعه گچبري متعلق بدور ايلخاني
- مرمت و استحكام بخشي قسمت باقيمانده اندود ورودي شرقي آتشكده.
- حفاظت و مرمت تعداد زيادي از سفالهاي دوره هاي مختلف
- مرمت اشياء مختلف سفالي ، مفرغي ، نقره اي و ... بدست آمده در حفاريهاي سالهاي ساخير
- ساماندهي طبقه بندي و كد گذاري كليه كاشيهاي زرين فام.​
- طبقه بندي كاشيهاي زرين فام برحسب نوع نقش به يازده گروه:​
1- كاشي چليا
2- كاشي ستاره هشت پر حاشيه ساده
3- كاشي ستاره هشت پر حاشيه كنگره دار
4- كاشي ستاره هشت پر حاشيه كتيبه دار
5- كاشي ستاره هشت پر با نقوش حيواني
6- كاشي ستاره هشت پر با نقوش انسانس
7- كاشي با نقش برجسته
8- كاشي به رنگ زمينه لاجورد
9- كاشي به رنگ زمينه آبي گمرنگ
10- كاشي به رنگ زمينه سفيد
11- كاشي با فرم نا مشخص​
- حفاظت ، مرمت، استحكام بخشي و وصالي يك قطعه گچبري بفرد از دوره ايلخاني، متعلق به ساقه گنبد داخلي اتاق هشت گوش شمالي.
اين گچبري با نقوش هندسي شهر بفرد خود كه در يكي از ايوانهاي جنوبي اتاق هشت گوش جنوبي مدفون شده بود به 14 قطعه كوچكتر بزرگ تقسيم شده بود. نمونه به محل تالار شورا انتقال يافت و پس از تميز كاري با آب و و در نقاطي استون و به كمك ابزار مكانيكي با پارالوئيد رقيق تثبيت شد و با چپ آرالديت اتصال نقطه اي برقرار شد. و يا گچ كوره و تب چپ پر شد در وصالي اين قطعات از تعداد زيايد آراماتور و اسكوپ هاي برنجي استفاده شد.
اين گچبري پس از كامل شدن در يك قاب آلومينيوني قرار گرفت و از طرف چهار قيد با تعدادي آراماتور مهار شد. اكنون براي نمايش در تالار شورا قرار دارد.








 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]حفاظت و مرمت معماري آتشگاه[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]تاكنون اقدامات اوليه اي در جهت حفاظت بقاياي آثار معماري آن معمول شده و براي حفاظت و مرمت اساسي بقاياي چهار طاقي، آتشكده به روش اصولي تهيه طرح آسيب شناسي علمي و فني آن در دست اقدام مي باشد. كه بايستي به تائيد شوراي فني سازمان ميراث فرهنگي برسد.
ضمنا" حفاظت و مرمت اساسي آتشكده علاوه بر تهيه طرح علمي، نيازمند امكانات فني و بودجه كافي است .مهمتر از همه عمليات اجرائي آن بايستي زير نظر كارشناسان مجرب صاحب نظر و با استفاده از نيروهاي تخصصي و توانا انجام گيرد .
اميد است بتوان بر اساس طرحي مناسب از روند نگران كننده تخريب تدريجي مجموعه بويژه از بين رفتن شواهد ارزشمند معماري اصيل آن مانند بقاياي پاكار قوسهاي پوششي و سردر هاي باقيمانده ، بروشي اساسي جلوگيري نمود.[/FONT]


[FONT=&quot]موقعيت كشوري و استاني[/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]در شمال غرب كشور حد مرز استانهاي آذربايجان غربي و شرقي و زنجان و كردستان ما بين شهرهاي تكاب، زنجان، مياندوآب و ميانه كه منطقه كوهستاني نزديك به شهرهاي دندي از استان زنجان و تكاب آذربايجان غربي با مجموعه اي از آثار تاريخي مواجهيم كه مجموعه تخت سليمان با ويژگيهاي خاص در ميان اين آثار جلوه نمايي ميكند.[/FONT]


[FONT=&quot]موقعيت شهري و منطقه اي : [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]اين مجموعه در 42 كيلومتري شمال شرق شهرستان تكاب واقع شده است كه بر اساس تقسيمات شهرستان در حدود 2 كيلومتري روستاي تازه كند ( نصرت آباد ) بخش تخت سليمان تكاب مي باشد.
ارتفاع منطقه از سطح دريا 2150 متر، طول جغرافيايي آن 30/45 درجه و عرض جغرافيايي آن 40/36 درجه مي باشد.
[/FONT]



درياچه
[FONT=&quot]درياچه هميشه جوشان و فيروزه نام تحت سيلمان به طول 120 و عرض 80 متر به شكل يك بيضي نامنظم در مركز محوطه تاريخي تخت سليمان واقع شده است. زير آب درياچه در حال حاضر در دو جوي از محوطه داخلي به خارج و براي آبياري زمينهاي زراعي جريان دارد. آب درياچه به خاطر وجود املاح زياد و درجه حرارت بالا قابل آشاميدن نيست. [/FONT]
[FONT=&quot]عمق درياچه 64 متر است و آثار هفت جوي از دوره ساساني در عمق 5/4 متري از سطح فعلي وجود دارد و با گذشت هزاران سال آب براي خود حوضچه اي سنگي درست كرده است. دو جريان آب درياچه در مسير خود رسوب سنگي ايجاد مي كند و نمونه اين جويها به ارتفاع 3 متر و را اراضي جنوبي پيچ و تاب خورده وبه سنگ اژدها معروف است و احتمالا" در دوره ساساني بوجود آمده است و نشان دهنده معبده سال بهره برداري دائمي از جريان آب است.

[/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]
درياچه در بناي آتشكده و فضاهاي پيرامون آن نقش تعين كنند اي را بر عهده داشته است. زيرا محور آتشكده اصلي در مركز آن قرار داشته است و در روي اين محور مهمترين فضاهاي رديف شده است. دروازه هشتي حياط ورودي اصلي پرستشگاه با محراب آتش و ايوان اصلي در مقابل درياچه مجموعه تاسيسات كاملا" بدون تعبيت از استحكام بيضي شكل از دو مربع ساخته شده است و ديوارهاي بيروني آن با ارك هاي نيمدايره دژ مانند تجهيز شده است.[/FONT]

[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]حصار محيطي از تاسيسات بزرگ اواسط دوران ساساني مي باشد كه با طول 1120 متر و 38 برج و بارو به عنوان حصار دفاعي و حفاظتي مجموعه آتشكده آذرگشنسب را در برگرفته است. ديوار حصار در بلندترين قسمت 18 متر ارتفاع دارد و طرح كلي دايره وار آن از خصوصيات بارز شهرسازي ومعماري دوره ساساني مي باشد. شكل حصار محيطي مجموعه از فرم بيضي شكل درياچه طبيعي نيز تاثير پذيرفته است.

[/FONT]
[FONT=&quot]مصالح دوره ایلخانی[/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot]براي بناي كاخ شكار و اقامتگاه تابستاني در دوره ايلخاني از ديوارهاي محفوظ مانده آتشكده استفاده شد. سنگهاي حجاري شده آجر و سنگ ماسه زرد رنگ در بناي ديوارهاي كاخ شكار و در ساختن كاخ شكار فقط لاشه سنگ و ساروج و سنگ ماسه قرمز رنگ يا سنگ هاي چهارگوش دوباره مصرف شده ساماني به كار رفته است. طرح اصلي آتشكده براي تاسيسات كاخ شكار بيش از حد داراي اعتبار بوده است و در واقع مي توان گفت كه تاسيسات كلي جايگاه مقدس در تاسيسات كاخ منعكس است و اين امر به دليل استفاده مجدد از بقاياي موجود ديوارها و تطبيق طرح تاسيسات كاخ با معماري مجدوده آتشكده در كنار درياچه است[/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]مشخصات معماری[/FONT]​
[FONT=&quot]
آثار مربوط به اين دوره بيشتر در پيرامون درياچه كمتر از شده و بر خلاف دوره ساساني كه در قسمت شمالي آن قرار داشته است گوناگوني طرحها شكلها فضاها عظمت و ابعاد از خصوصيات ديگر معماري آنها مي باشد انتخاب سيستم ساختماني متناسب با اقليم و مصالح بومي مثل چوب استفاده از سقف هاي مسطح از ديگر مشخصات معماري ايلخاني است عدم وجود ايوان در آكس ضلع غربي آن را از صخهاي اين دوره متفاوت مي سازد البته اين صحن بزرگترين نوع مي باشد.[/FONT]


[FONT=&quot]ايوان غربي و دو اتاق هشت گوش[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]

[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]از آنجا كه معماري بخش زيرين ايوان غربي دوره ساساني هنوز برپا و محفوظ مانده بود، ايوان در همان ابعاد مجددا" ساخته شد. به قسمت پشت آن يك تالار عريض اريب ضميمه شد. و در دو طرف آن دو اتاق هشت ضلعي بنا گرديد . . اين بخش از كاخ كه در اصل اتاقهاي مسكوني ايلخان را در برداشت بسيار جالب توجه است، چون تقريبا" تمام تجهيزات داخلي آن مي توان با كاشي، گچبري و پوشش نماي بيرون بنا با سراميك بازسازي شود. از اين تزئينات بقاياي با اهميتي به دست آمده است.
در ايوان غربي بقاياي موجود دوره ساساني از طريق پي سنگي معماري خشتي قسمت بالا به روشني از معماري دوره مغول با لاشه سنگ قايل تشخيص است. بناي ايوان جنوبي ابتدا پس از 1983 ميلادي فروريخته است. دو ديوار پيشاني ايوان با سه طاقنما بر بالاي هم كه قوس راس آنها مقرنس كاري شده است، آذين شده بودند پاطاق گنبد با عرض 5/11 متر قابل شناسايي است. عكسهاي قديمي مربوط به زماني كه ديوار جنوبي هنوز برپا بوده است، نشان مي دهند كه در پيشاني گنبد طاقنماهاي ديگري وجود داشته است.
كف گچپوش شده ايوان با قطعات مستطيل شكل سنگ سبز رنگي سنگفرش بوده است و درطول ديوارهاي هر دو سمت نشيمنگاههاي بزرگي به عرض 30 و ارتفاع 40 سانتي متر وجود داشته است. در ازاره ديوارها جاي كاشيها روكار ديوار هنوز هم در گچ باقي است. از طريق جاي كاشيها در ديوار، تقسيم بندي ديوارها در سطوح مستطيل شكل بزرگ با نقشهاي مختلف قابل شناسايي است. از قطعات شكسته به دست آمده بازسازي آزمايشي قطعه اي از روكار ديوار ميسر شد
دري كه در ديوار پشتي تالار در دوره ساساني فقط 2 متر عرض داشته است و ظاهرا" فقط به وسيله يك « تيرك مانع » جلويش سد بوده، تا حد مدخلي به عرض 8 متر توسعه داده شده است. طاق گذرگاه تا بالاي محدوده كاشي شده ازاره با مقرنس كاريهايي از گچ آذين بوده است.
براي بناي كاخ، سه اتاق غربي دوره ساساني تا حد ارتفاع كف تخريب شده و در جاي آنها تالاري به طول 17 و عرض 14 متر با دو اتاق هشت گوش در طرفين آن ساخته و ضميمه شده است. از آنجا كه ديوارهاي تالار بزرگ براي حمل طاق ضعيف به نظر مي رسند بايد يك سقف چوبي مسطح براي آن تصور كرد كه الواربندي زير آن روي پايه هاي چوبي باريكي تكيه داشته است. اين اقامتگاه اصلي بوده است كه در كنار آن دو اتاق هشت گوش، يعني خصوصي ترين اتاقها قرار داشتند. دياوارهاي آن به شكل يكساني با كاشيهاي شش گوش تزيين يافته بودند. بقاياي سراميكها در گچكاري ديوار، شناسايي نوع كاشيها را مسير مي سازند. در ديوار بيرون تالار و مشخصا" در پشت محل جلوس شاهزاده، كاشيهاي زرين فامي با نقش اژدها و سيمرغ در رنگهاي متناوب آبي و فيروزه اي نصب بوده است. در ديوارهاي داخل تالار كه در مقابل ديد او بوده است صحنه هايي از شكار قرار داشت. هر صحنه به وسيله 6 قطعه كاشي زرين فام به نمايش گذاشته شده بود. در هر صحنه نقشي از شكار ديده مي شد كه متناوبا" با نقش كاملا" برجسته يك غزال ، شيري در حال جهش يا فقط تزئينات گل و گياه تصوير شده بودند[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]دروازه جنوبي[/FONT][FONT=&quot]

در دوره ايلخاني محور مياني جايگاه مقدس از دروازه شمالي تا وسط درياچه حفظ ولي حدود 180 درجه چرخانده شد به طوري كه ورودي اصلي در جنوب قرار گرفت براي اين ورودي بايد دهانه اي در حصار استحكامات كه هنوز وجود داشته ايجاد مي شد. معماري قديمي كنار درياچه نيز تقريبا" در همان مقياسها حفظ شد با اين وصف طرح هاي در جزئيات شكل گيري پيدا كرد[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​
[FONT=&quot] [/FONT]​
[FONT=&quot].[/FONT] كاخ شكار ايلخان آباقا ( قرن 13 ميلادي )
[FONT=&quot]ايلخاني آباقا كه مقرش در مراغه بود براي بناي كاخ شكار و در عين حال اقامتگاه تابستاني اش كه حدود 1270 ميلادي شروع شد از ديوارهاي محفوظ مانده آتشكده استفاده كرد. از آنجا كه اين ديوارها در محدوده كاخ شكار از سنگهاي حجاري شده، آجر و سنگ ماسه زردرنگ بنا شده، لكن در ساختن كاخ شكار تقريبا" فقط لاشه سنگ، ساروج و سنگ ماسه قرمز رنگ با سنگهاي چهار گوش دوباره مصرف شده ساساني مورد استفاده قرار گرفته است،نتيجتا" به سادگي قابل تشخيص است كه كدام ديوار يا كدام بخش از ديوارها به اين دو دور تعلق دارد. از سوي ديگر مي توان به ويژه تشخيص داد كه كدام بخش از بناهاي دوره ساساني دست كم هنوز وجود داشته و مجددا" مورد استفاده قرار گرفته است. [/FONT]

[FONT=&quot]جالب توجه است كه طرح اصلي آتشكده براي تاسيسات كاخ شكار بيش از حد داراي اعتبار بوده است و در واقع مي توان گفت كه تاسيسات كلي جايگاه مقدس در تاسيسات كاخ منعكس است. اين امر مطمئنا" فقط به سبب استفاده مجدد از بقاياي موجود ديوارها نيست، بلكه به علت تطبيق طرح تاسيسات كاخ با معماري محدوده آتشكده در كنار درياچه است.
بدين ترتيب در درجه اول محور مياني جايگاه مقدس از دروازه شمالي تا وسط درياچه حفظ ، ولي حدود 180 درجه چرخانده شده به طوري اصلي در جنوب قرار گرفت. براي اين ورودي بايد دهانه اي در حصار استحكامات كه هنوز وجود داشته است، ايجاد مي شد . معماري قديمي كنار درياچه نيز تقريبا" در همان مقياسها حفظ شد. با اين وصف طرح در جزئيات شكل ديگري پيدا كرد.
هنگامي كه از مجموعه بزرگي اتاقهاي آتشكده فقط اتاق اصلي [/FONT]
[FONT=&quot]A مورد استفاده قرار گرفت، اين بخش از تاسيسات كلي، همراه با درياچه تشكيل يك مركز را داد. سطح كاخ شكار نيز تا حدود 1متر بالاتر قرار گرفت، چون صفه به خاطر آوار فروريخته آتشكده تا اين حد بالا آمده بود. بخشهايي از اين آوار به واسطه آب سرازير شده از درياچه رسوب گرفته بودند و سطح آب در همان حد بالا آمده بود. امروز سطح آب
1/32متر بالاتر، ثابت مانده است و قبل از تعبيه جويها در لبه درياچه گاهي نيز بالاتر قرار داشته است. [/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
ايوان غربي (کاخ)


اين ايوان در مجاورت آتشكده آذرگشنسب به عنوان كاخي جهت استفاده در زمان اجراي مراسم ديني ساخته شده است . تاريخ بناي ايوان مربوط به زمان خسرو اول معروف به انوشيروان عادل مي باشد و طراحي آن كاملا" شبيه ايوان و با همان نقشه ولي با ابعاد كوچكتر انجام شده است بعد از حمله سپاهيان روم در زمان خسرو و دوم (624 ميلادي ) پادشاه ساساني كه به محاصره و غارت و تخريب آتشكده انجاميد. ساختمان كاخ در دوره ايلخانان مغول با انجام تغييرات و احداث واحدهاي جديد معماري براي مدتي به عنوان كاخ تابستاني انتخاب مي شود. در اين دوره بنا با مقرنسهاي گچي و كاشي هاي لعابدار وزرين نام تزئين مي شود در انتهاي ايوان نيز دو اتاق هشت ضلعي اضافه مي شود كه به عنوان تنها نمونه هاي كاخ دوره ايخاني شناخته شده اند.


معماري آتشكده غربي

به عنوان اتاقهاي مورد استفاده براي آيين مذهبي قابل تعبير و تفسير هستند. بخش دوم گروه اتاقهاي PEتا PLبا اتاق چليپا شكلPGبه عنوان نقطه مركزي . بخش سوم اتاقهاي كوچك POتا PXو راه عبورKO2

تالارهاي اصليPAوPDدر يك محور به دنبال هم قرار دارند، ولي به وسيله ديوارهايي از هم مجزا هستند. تالارPAكه در اصل از رديف طاقنماهاي سمت درياچهقابل ورود بوده است، به وسيله ستونهاي چهار گوشي به سه بخش تقسيم مي شده كه هر بخشطاقي گهواره اي داشته است. نور تالار به وسيله پنجره هايي در بالاي بخش مياني قوسطاق تامين مي شده است. بخش گچي بيرون آورده شده در قسمت شمالي تالار به جز گوديهايكاسه مانند و محل اجاقها هيچ گونه تجهيزات ديگري نداشت. كاربرد اين تالار هنوز مشخصنيست. اين تالار زماني رو به سمت تالارPBگشوده بوده است، ولي بعدا" با يك ديوارخشتي كه فقط به بخشهاي جانبي راه ورود داشته، مجزا شده است.


تالار PB كاملا" از زير خاك خارج و بعضا"مرمت شده و در معرض ديد قرار دارد ( در حفريات زير كف بخشي از آن بقاياي معماري خشتي مربوط به دهكده هخامنشي به دست آمد ) . اين تالار نيزبه وسيله ستونهاي مدوري از خشت به سه بخش تقسيم شده و در اصل از سمت شمال داراي ديواري بوده است كه احتمالا" در آن پنجره هايي براي ديد به اتاقPDو دري به سمت اتاقPMداشته است. دري كه بين بخش شرقي و راهرويKO2قرار دارد بعدا" ايجاد شده است.
تا زماني كه بخشهاي سه گانه تالار
PBبا قطعات سنگ ماسه سنگفرش شود، تالار قشري از گل داشته كه چندين قشر ديگر به آن افزوده شده است. در بخش مياني تالار ظاهرا" براي حمايت از طاق كه در خطر فروريختن بوده است، بعدا" ستونهاي چهار گوشي ساخته شده است. اثري كه تالار در ذهن به جاي گذاشته با اين عمل تغيير كرده است.



بين ستونهاي مدور، ديوارهايي خشتي يا موانعي ساخته شده بود كه در جلوي آنها مخروطهاي گچي كوچكي با كاربرد ناشناخته قرار داشت. در بخش غربي تالار سه محراب آتش قرار داشت. اما در بخش شرقي آبروها و حوضچه هايي ايجاد شده كه مفهومي آييني داشته است. ستونهاي مدور، شيارهايي عمودي از گچ داشته اند.
PC1اولين سرسرا، به عنوان راهروي ارتباطي با مجموعه اتاقهاي غربي مورد استفاده بوده است.PC2دومين سرسرا، در اصل تالار طاقداري با دو طاقنما در هر طرف بوده است . اين تالار در قرون و سطا تغيير پيدا كرده است. قبل از بناي اين تالار، در اين محل اتاقي با چهار ستون خشتي قرار داشته كه خشتهاي آن متعلق به بناي خشتي قديمي بوده است. با ساختن تالارPC2دو در جانبي به نماي اتاق محراب آتش PDكه در اصل سه در داشته، اضافه شده است. در غربي به عنوان يك راه ورودي زاويه دار به PDو در شرقي به عنوان گذرگاهي بهPMو دالانKO1مورد استفاده بوده است.
اتاق چليپا شكل
PDبا سقف گنبدي، اندازه و شكل مشابهي مثل اتاقX آتشكده شرقي دارد. در بازوي شرقي داراي دو طاقنما عميق براي نگهداري وسايل مربوط به مراسم آيين مذهبي است. در زير كف اتاق مربع شكل وسط كه با تخته سنگهايي سنگفرش شده است، روي قشر زيرين گچ، يك پايه آتشدان سه پله به دست آمد. اين آتشدان كه از پاره آجر ساخته و اندود شده است با چهار فرو رفتگي در چهار گوشه به آتشدان اتاقBدر آتشكده اصلي شباهت دارد. با اين ترتيب اتاق ياد شده با بقاياي زغالي كه بيانگر آتش است بايد به عنوان محراب آتش مطرح باشد.ضمنا" در اينجا يك مهر انگشتري از برنز و قطعات گچي يك قالب برجسته انساني در اندازه طبيعي به دست آمد.
دومين مجموعه اتاقها با اتاق اصلي
PGبه عنوان مركز مجموعه داراي درهايي رابط و راهي مستقيم از ايوان غربي و سرسرايPVو راهرويKO3به آتشكده غربي است. اتاق اصليPGنيز يك اتاق چليپا شكل با سقفي گنبدي است. بازوهاي آن4*3متر وسعت دارد و ديوارهاي آنها داراي طاقنماهاي كوچكي است. اتاقPGتجهيزات ديگري جز اين نداشته است. درهاي باريكي راه ورود به اتاقهاي جانبيPHوPIرا تامين مي كرده است. با گذشتن از راهرويKO2و حياط سنگفرش شدهPIمي توان به سرويسهايPOوPQرسيد.
بخشي از اتاقهاي سومين مجموعه اتاقهاي
PXوPSبه نظر مي رسد كه مربوط به تاسيسات آشپزخانه ها و حياط آنPYباشد كه از شرق محدود به ديواري با يك ارك كوچك مدور است. بخشي
از اتاقها به دليل فقدان يافته ها هنوز كاربردشان در آن زمان نامشخص است.
در شروع حفريات، زماني كه تالار هاي ستوندار از زير خاك بيرون آمد، چون تالارهاي ستوندار به عنوان فرم معماري ويژه براي تاسيسات كاخ شناخته مي شد و در متون نيز از تالارهاي تاجگذاري و بناهاي عظيم اعجاب انگيز در روي " تخت " ياد شده است، بنابر اين در تمام بناهاي
PYوPAيك كاخ سلطنتي با پرستشگاهي كوچك براي شاه درPDحدس زده شد. در قالب چنين تعبير و تفسيري " سالن غذاخوري "PGآشپزخانه و سرويسهاي بزرگ به خوبي رده بندي سده به نظر رسيد. اگر اساسا" تغييري در استفاده رخ نداده باشد و مجموعه بدوا" ساخته شده براي كاخ، به منظور تازه اي تدارك ديده شده باشد، در اين صورت تجهيزات مذهبي در تالارPB( بيشتر از همه مقايسه با آتشكده هاي زرتشتي معاصرهند) تعبير و تفسير تمام مجموعه را به عنوان دومين آتشكده، در محدوده حدس و گمان قرار مي دهد. در واقع منطقه قرار گرفته در جنوب نيز همجوار با ايوان غربي است كه مي تواند مطمئنا" به قلمرو سلطنتي اختصاص داده شود.


لينك براي تصاوير:
http://hamshahrionline.ir/news-47309.aspx


مجموعه آثار باستاني تخت سليمان در 42 كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب در استان آذربايجان غربي قرار دارد.
آثار باستاني اين مجموعه و درياچه جوشان آن، روي صفحه‌اي سنگي و طبيعي قرار گرفته كه از رسوبات آب درياچه به وجود آمده است.
قدمت اين منطقه از لحاظ سكونت‌گاه انساني به 3 هزار سال پيش باز مي گردد؛ و يكي از مهمترين آثار تاريخي كشور است كه به عنوان چهارمین اثر ایران در ميراث جهاني یونسکو به ثبت رسیده است.
اين مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستان شناختي و چه به لحاظ ارتباط با مدارك مكتوب تاريخي و اسطوره‌اي در شمال و غرب ايران كاملا منحصر به فرد است.
هم اينك در اين مجموعه آثاري از اوايل دوره ساساني تا دوره ايلخانان مغول شناسايي شده، ولي از آنجايي كه تاريخ نظري اين مجموعه به دوره هخامنشي و اشكاني مي‌رسد، بي‌ترديد در صورت ادامه حفاري، آثار مهمي از دوره‌هاي پيش از ساساني در اين محل كشف خواهد شد.
بخش طبيعي مجموعه تخت سليمان متشكل از يك كوه آهكي است كه در قله آن، چشمه بسيار بزرگي (با درياچه‌اي به قطر حدود 100 متر) وجود دارد.
اين كوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهكي موجود در آب چشمه فوق شكل گرفته است. هم اينك در اطراف كوه تخت سليمان چندين تپه كوچك از اين نوع، در اطراف چشمه هاي آهكي در حال شكل گيري است.
كوه بلند زندان سليمان نيز يكي از همين كوه‌هاي رسوبي است كه در پنج كيلومتري تخت سليمان هزاران سال پيش شكل گرفته است (البته در حال حاضر چشمه به وجود آورنده اين كوه و درياچه آن خشك شده).
روند شكل گيري كوه‌هاي رسوبي در منطقه تخت سليمان امري طبيعي و مربوط به شكل خاص زمين و نوع املاح موجود در آب چشمه هاي منطقه است.
تصاوير از: حميد روحشاد


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

sare_r

عضو جدید
طرح معماري

معماري ساختمان چهار طاقيها
بنا به تحقيقات بعمل آمده در حالت كلي معماري آتشكده ها در دوره ساساني به صورت چهار طاقي معمول بوده است اين عنصر معماري كه تقريبا" بمصادف با انقراض دوره پارتها و روي كار آمدن ساسانيان شكل گرفتند شامل است بر چهار بايد قطور كه بين آنها چهار طاق عريض واقع شد و فضاء مربع شكل و نيم بازبسته اي را شكل مي دهد كه توسط گنبدي پوشش داده شده است نحوه قرار گيري اين گنبد بر روي پلان چهار گوش ذكر شد است كه با چهار طاقها ظهور كرده و دنياي معماري را متحول ميكند. چهار طاقها به تناسب نياز در بالاي بلندي ها در كنار آبها و در ميان مراكز مسكوني ساخته شده اند كه تا امروز حدود 39 نمونه از آن كه بيشتر در مراكز غرب و جنوب غرب كشور پراكنده شده اند شناساي شده اند .
چهارطاق به 3صورت در معماري مذهبي ساساني ظهور مي كند.
1-وقتي كه به صورت منفرد بكار رفته است.
2-وقتي كه به صورت منفرد و در پيرامون آن دالاني در برگرفته است
3-وقتي كه در ميان مجموعه از بناها و تاسيسات ديگر قرار دارد.
چهارطاقي مجموعه تخت سليمان از نوع سوم است كه چهار طاق آن همراه با مجموعه از بناهاي ديگر تعريف شده است اگر از نظر نوع قرار گيري مجموعه مذهبي قصر شيرين و كناره سياه خراسان و قابل مقايسه است.
اما اگر صرفا" چهار طاق آن را مورد بررسي قرار دهيد از نظر تاسيسات موجود پلان با چهار طاق با زهور خراسان قابل مقايسه است.كه حتي در كشور هاي ديگر نيز اين پلان و سبك معماري به روشني ديده مي شود مثلا" پلان معبد بناتئان واقع در سوريه يا پلان معبد هترا ( بين النهرين ) از دوران اشكاني يا پلان سرخ كتل واقع در افغانستان مربوط به همين دوره نيز دقيقا" با پلان آتشكده هاي ايران مشابهت دارند.
معماري برج و بارو حصار محيطي تخت سليمان

ديوار حصار محيطي تخت سليمان با 1120متر طول، 18متر ارتفاع و 80/3تا 4متر عرض با استفاده از لاشه سنگ و ملات گچ نيمكوب و نيم پخت، احداث و جبهه خارجي آن داراي پوسته نماكاري از سنگهاي بزرگ تراشدار بصورت كله و راسته بوده كه چهره زيبايي بدان بخشيده است.
متاسفانه بر اثر گذشت زمان، مشكلات اجرايي اوليه، دخالتهاي انساني و تاثير عوامل جوي، همانند ديگر بخشها صدمات زيادي به سنگهاي تراشدار درنماي خارجي، بويژه برج و باروهاي حصار محيطي وارد شده است بطوريكه برخي از قسمتهاي آن بكلي منهدم و در اكثر قسمتهاي باقيمانده حصار،سنگهاي تراشيدار نماي خارجي فرو افتاده و تنها در جبهه جنوبي حصار محيطي، نماي خارجي سه باروي 1،2،5و سردر ورودي دروازه جنوب شرقي نسبتا" سالم بجاي مانده است، كه براي تداوم حيات و رفع خطر از آنها، نياز به انجام عمليات حفاظت و مرمت اصولي مي باشد.
بطور كلي در نماي خارجي بخشهائي از برج و باروي باقيمانده حصار محيطي، مقدار كمي از سنگهاي تراشدار روكار آن بر روي برخي از برجها وباروها باقيمانده كه بيشتر آنها نيز در شرايط نا مطلوبي بوده و نياز به حفاظت، استحكام بخشي و مرمت فوري دارند.
مشخصات معماري ايوان خسرو


اين ايوان با عرض دهانه حدود 12متر و عمق 27متر و ارتفاع ( باقيمانده سالمترين بخشي از ديوار ضلع شمالي ) حدود 5/18متر است ( در مقابل ابعاد ايوان مدائن با عرض 26متر، عمق 43متر ارتفاع 37متر ) مي باشد.
متاسفانه به مرور زمان ،عوامل انساني و شرايط جغرافيايي منطقه بخصوص حملات سپاهيان دشمن در زمان ساسانيان و بعد از آن، سرما و يخبندانهاي طولاني منطقه، زلزله هاي پي در پي و متروكه شدن محل، خسارات و صدمات فراواني بدان وارد شده است. چنانكه بعد از حمله سپاهيان روم در زمان خسرو دوم پادشاه ساساني و محاصره و غارت و تخريب آتشكده آذرگشنسب و تاسيسات معماري وابسته بدان و اغتشاشات بعد از اين وقايع، صدمات شديدي به ساختمان كاخ وارد مي گردد تا اينكه در قرن 13 ميلادي در زمان حكام مغول با انجام تعميراتي در ساختمان كاخ وديگر بناها و احداث واحدهاي معماري جديد، براي مدتي موقت اين محل به عنوان كاخ تابستاني و تفرجگاه آنان انتخاب مي گردد.

معماريساختمان معبدآناهيتا

ملاحظه مي شود كه مصالح به كار رفته در تالار E ( معبد آناهيتا) شامل سنگهاي تراشدار منظم در قسمت تحتاني تا شروع پاكار قوسها و از اين قسمت به بعد پوشش بوسيله آجر چهار گوش با ملات گچ انجام شده است، برخي از قوس سردرهاي ورودي سالم باقيمانده اما تمامي سقف بخش آجري يعني قوس حد فاصل جرزها و سقف رواقهاي پيرامون سالن مركزي فروريخته است.

يك مجراي ورودي آب از جوي شمال شرقي درياچه بداخل سالن مركزي در زير جرز مياني ضلع شرقي كاملا" سالم باقيمانده و بنظر مي رسد در مواقع برگزاري مراسم از اين محل آب بداخل معبد هدايت مي شده است.

چهار طاق وفضاهايپيرامون

[FONT=&quot]شكل معماري آتشكده بر طبق آنچه از زمان حكومت ماد به جا مانده تا زمان ساسانيان [/FONT][FONT=&quot]تغ[/FONT][FONT=&quot]ييراتي كرده است ولي عموما" آتشكده ها يا به صورت چهار طاقي ساده بودند و يا شكل فضاي مربع شكل، كه همگي داراي دالان طوافي در اطراف فضاهاي ياد شده هستند كه به تناسب اهميت بزرگتر و مجللتر ساخته مي شده اند. [/FONT]
[FONT=&quot]از مهمترين آتشكده هاي زمان ساسانيان : آتشكده آذرگشنسب در تخت سليمان و آتشكده آذر برزين مهر در ريوند خراسان وآتشكده آذر فرنبغ در كاريان فارس بوده است.
در بين 3 آتشكده فوق آتشكده آذرگشنسب از همه مهمتر و متعلق به شاهان و لشگريان ساساني بوده كه سلاطين وقت بنا به اعتقادشان در مواقع خاصي براي زيارت اين آتشگاه با به روايتي از تيسفون، مقر حكومتشان پاي پياده به اين مكان مي آمدند. بنابر اين آتشكده آذرگشنسب از تقدس بسيار بالايي برخوردار بوده است.
نكته اي كه در معماري اين اتشكده قابل توجه است اينكه تمام مصالح آن از آجر مي باشد.
بر اساس مطالعات انجام شده، چهار طاقي آتشكده تخت سليمان داراي گنبدي بوده كه روي چهار جرز مربع شكل ساخته شده و در وسط آتشكده ( محل قرارگيري آتش) قرار دارد، و در هنگام اعياد و جشن ها آتش مقدس را از آتشدان محل نگهداري آتش جاويدان به اين مكان منتقل مي كرده اند. و بعد از اتمام مراسم دوباره آتش را به محل نگهداري اصلي يعني چهار طاقي چليپا شكل مجاور واقع در و ضلع شرقي چهار طاقي آتشكده آذر گشنسب برگشت مي دادند.
اطاق مركزي چهار طاق ي آتشكده سالن بزرگي است كه رنگ آجرهاي آن قرمز ،زرد، نارنجي و گاهي مايل به خاكستري است هم اكنون بقاياي اين چهار طاقي موجود است جرز و سردرها و پا كار قوسهاي پوشش سقف آن باقيمانده اما گنبد مركزي و طاق هاي پوشش دالانهاي آن از بين رفته است. [/FONT]

[FONT=&quot]آتشكده آذرگشنسب[/FONT]
[FONT=&quot]ساختمان آتشكده تخت سليمان كلا" آجري بوده و بخش مركزي اين چهار طاقي مربع شكل، حد فاصل چهار جرز 8*8 متر مي باشد كه زماني داراي سقفي گنبد بوده است. دورادور اين اتاق مركزي يك دالان امتداد پيدا مي كند كه زماني به وسيله نرده هاي باريكي ازاتاق مركزي محل قرارداشتن آتش مجزا بوده است.
ضمن كاوشهاي باستانشناسي در اين اتاق بقايايي از آثار و ادواتي در ارتباط با مراسم نيايش آ تش نيز بدست آمده است.
ضخامت ديوارهاي آجري اين آتشكده حدود 5/3 متر مي باشد و در پيرامون اين بنا راهروهاي بلند و باريك طاقداري به طول 5/16 متر ساخته شده و با گذاشتن از ورودي هايي طاقدار و عريض اين راهروها به اطاق مركزي آتشكده مي رسيم.
در ضمن ضخامت جرزهاي چهار طاقي آتشكده هم حدود 6 متر است. بطور كلي ابعاد كامل اطاق مركزي آتشگاه با احتساب رواقهاي پيرامون جرزهاي چهار طاقي 21*21 متر مي باشد.
چنانكه ذكر ش د مجموعه آتشكده ساساني آذر گشنسب وسيع ترين تاسيسات ساساني است كه تا كنون شناسايي و از زير خاك بيرون آورده شده است. يك آتشكده داراي تعداد زيادي اتاق است : در مركز بناي آتشكده معمولا" يك اتاق مربع به شكل چهار طاقي با محراب آتش ساخته مي شود. دومين اتاق مهم " يزشن – گاه " است كه در آن آتش را وقتي براي نيايش در معرض ديد نيست ، شعله ور حفظ مي كردند. حياطها، باغها، انبارها، سكونتگاه موبدان و اتاقهاي خزانه جايگاه مقدس، فضاهاي ديگر آتشكده هستند. [/FONT]

[FONT=&quot]تاسيسات آتشكده آذر گشنسب را مي توان به اين شكل توصيف وتشريح كرد. از جلوي ايوان جنوبي به چهار طاقي [/FONT][FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot] يعني مركز و جايگاه مقدس وارد مي شويم. اين بخش از بنا كاملا" از آجر ساخته شده است. بخش مركزي از يك اتاق مربع شكل با اضلاع 8 متر (زماني داراي سقفي گنبدي بوده است)، تشكيل مي شود. در هر ضلع اتاق يك طاق عريض قرار دارد كه بنا به همين دليل نيز چهار طاق خوانده مي شود. دور اين اتاق مركزي يك دالان امتداد پيدا مي كند كه زماني به وسيله نرده هاي باريكي از اتاق مركزي يعني محل آتشدان مجزا بوده است. در اين اتاق بقايايي در ارتباط با مراسم نيايش به دست آمد، يك گود چهار گوش در كفي از هشت رديف آجر ايجاد شده است كه در آن بايد قرار گرفته باشد و چهار سكو از سنگ ماسه با حفره هايي براي قرار دادن برسم. تعدادي نيمكت يا ميز ( از آجر ) براي آماده كردن مخلفات مربوط به نوشابه اي كه در مراسم نيايش نوشيده مي شده، قرار داشته است. مراسم نيايش مطمئنا" بسيار جالب توجه بوده است. موبدان در كنار آتشدان دهان خود را مي بستند تا آتش را با نفس خود آلوده نسازند و دستكشي مسي به دست مي كردند تا چوبهاي از قبل تطهير شده در مراسم خاص را كه با انبر روي آتش قرار مي دادند، ملوث نكنند . اين مراسم با سرودهاي كهن اوستا و متنهايي از تعليم زرتشت همراه بوده است.
معتقدان مي توانستند از دالان دور اتاق [/FONT]
[FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot] از پشت موانعي مراسم نيايش را از فاصله مناسب مشاهده كنند ( دالان غربي در دوره ايلخاني تيغه و مسدود شده است). از يك در باريك در دالان شرقي مي توان به اتاق [/FONT][FONT=&quot]B[/FONT][FONT=&quot] كه آن هم مربع شكل بوده و داراي چهار طاق بدون دالان احاطه كننده بوده است، وارد شد. اين اتاق نيز شبيه اتاق [/FONT][FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot] است. در وسط آن سكويي از آجر با چهار جايگاه براي آتشدانهاي سنگي به دست آمد كه روي آنها تخته سنگهايي قرار داشته است ( همان طور كه در تصوير روي سكه ها ديده شده است). وقتي آتش براي نيايش در اتاق [/FONT][FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot] يعني چهار طاقي اصلي آتشكده قرار نداشت، آن راروي تخته سنگها افروخته حفظ مي كردند. در اتاق [/FONT][FONT=&quot]B[/FONT][FONT=&quot] ( محل نگهداري آتش جاويدان ) يك آتشدان سنگي به دست آمد. [/FONT]
[FONT=&quot]باغهايي را عرضه مي داشتند. ( باغچه هاي كوچك ) در اين باغها درختاني قرار داشته است كه برسم مورد نياز براي مراسم نيايش را از تركه هاي آنها تهيه مي كرده اند. اين مجموعه هنوز كاملا" از زير خاك خارج نشده است.
در شرق اتاق [/FONT]
[FONT=&quot]B[/FONT][FONT=&quot] دو اتاق يك شكل [/FONT][FONT=&quot]C[/FONT][FONT=&quot] و [/FONT][FONT=&quot]D[/FONT][FONT=&quot] كه از چندين مربع شكل گرفته و ساخته شده اند، قرار دارند. هر يك از اتاقها داراي چهار طاقنما است و در آنها همان طور كه علائم روي ديوار نشان مي دهد، رفهايي ساخته بودند. اين اتاقها شايد خزانه هاي آتشكده باشند كه پادشاهان بخشي از غنايم جنگي خود را به آنها اختصاص مي دادند. در اينجا تعداد زيادي سكه ساساني نيز به دست آمد.[/FONT]

[FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]
[/FONT]
 

sare_r

عضو جدید

[FONT=&quot]تصوير معبد آناهيتا بعد از اندود حفاظتي كاهگل[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]بر روي جرزها[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]شمال اين اتاقها مجموعه بزرگي از اتاقها كه مستقيما" از اتاقهاي[/FONT][FONT=&quot]C[/FONT][FONT=&quot] و [/FONT][FONT=&quot]D[/FONT][FONT=&quot] قابل ورود نبوده است، دور يك فضاي مركزي مربع شكل [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] قرار گرفته بود. مجموعه اتاقها با سنگ حجاري شده ساخته شده و طاقهايي از آجر داشته است. فضاي مركزي [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] از هشت ستون بزرگ شكل گرفته و به وسيله دالان عريضي كه زماني داراي طاق بوده، احاطه شده است. در وسط فضاي [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] كه احتمالا" داراي اطاق بوده است يك سكوي مربع شكل مثل سكوي اتاق [/FONT][FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot] قرار داشته است. مجموعه اتاقهاي دور [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] به وسيله فضاي بزرگ طاقدار [/FONT][FONT=&quot]Q,P,G,F[/FONT][FONT=&quot] احاطه مي شده است. در اتاق [/FONT][FONT=&quot]p[/FONT][FONT=&quot] سكوهايي از آجر به دست آمد كه براي مقاصد ناشناخته نيايشي مورد استفاده داشته است. امكان دارد تمام مجموعه اتاقها مركز پرستش آناهيتا باشد كه در آن آب از احترام خاصي برخوردار بوده است. با اين وصف چون از مجموعه اتاقهاي دور فضاي [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot]راه مستقيمي به اتاق مركزي [/FONT][FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot] وجود داشته است به نظر مي رسد كه اينجا محلي براي چيدن و نگهداري چوبها بوده باشد كه آتش مقدس را در طول زمستان بلند كه تهيه چوب مشكل بوده ، روشن نگاه مي داشته است.
از يك در باريك در زوايه جنوب غربي اتاق [/FONT]
[FONT=&quot]G[/FONT][FONT=&quot] مي توان به جبهه شمالي بناي مركزي با اتاقهاي [/FONT][FONT=&quot]H[/FONT][FONT=&quot] تا [/FONT][FONT=&quot]L[/FONT][FONT=&quot] رسيد. از اتاق [/FONT][FONT=&quot]H[/FONT][FONT=&quot] به وسيله يك در كوچك به دالان اتاق مركزي[/FONT][FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot]وبدين تربيت به محرابهاي آتش [/FONT][FONT=&quot]A[/FONT][FONT=&quot] و [/FONT][FONT=&quot]B[/FONT][FONT=&quot] وارد مي شده اند.
در جبهه شمالي بناي مركزي يك ايوان [/FONT]
[FONT=&quot]I[/FONT][FONT=&quot] كه در اصل رو به حياط بوده، قرار داشته است بعدا" جز يك در بقيه ارتباطهاي آن تيغه ومسدود شده است. جرز ديوار درنيمه بالا متعلق به نوسازي دوره ايلخاني است كه بلافاصله رو ي معماري دوره ساساني قرار گرفته است. حياط بزرگ [/FONT][FONT=&quot]M[/FONT][FONT=&quot] در جلوي بناي مركزي آتشكده كه هنوز از زير خاك خارج نشده است از هر طرف با سر سراهاي ستوندار ساخته با سنگهاي حجاري شده كه به ايوان كوچك مي پيوسته اند ، احاطه شده بود. ورودي اصلي [/FONT][FONT=&quot]N[/FONT][FONT=&quot] در شمال حياط قرار دارد كه در جلوي بناي اصلي به عنوان فضاي ايوان مانند كوچكي جا داشته است. در دو طرف آن بعدا" اتاقهايي اضافه شده و ميدان جلوي آن تا حد دالان در شمال با قطعات سنگ ماسه سنگفرش شده است. در اتاقي كه در شرق ورودي [/FONT][FONT=&quot]N[/FONT][FONT=&quot] قرار دارد 250 مهر گلين با 1200 اثر مهر به دست آمد كه در اينجا همراه با اسناد مربوطه در رفها حفظ شده بود. در گوشه فضاي بين مجموعه اتاقهاي دور فضاي مربع شكل [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] و حياط، اتاق كوچك چليپا شكل [/FONT][FONT=&quot]X[/FONT][FONT=&quot] قرار داشته است كه در آن، همان گونه كه آتشدان سنگي به دست آمده در اين محل نشان مي دهد، آتش حفظ مي شده كه اهميت آن هنوز ناشناخته است. اين اتاق درهايي به حياط [/FONT][FONT=&quot]M[/FONT][FONT=&quot] و فضاي [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] داشته است.
در شمال شرقي مجموعه اتاقهاي دور فضاي [/FONT]
[FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] و دالان شرقي آن، زير يك بناي مسكوني چليپا شكل دوره ايلخاني ، يك تاسيسات ساختماني ساساني مشخص شد كه ظاهرا" مي تواند سكونتگاه موبدان بوده باشد.
در شرق حياط [/FONT]
[FONT=&quot]M[/FONT][FONT=&quot] در كوچكي قرار داشته است كه از طريق آن به حياط بيروني و دالان [/FONT][FONT=&quot]KO1[/FONT][FONT=&quot] فاصل ميان دو آتشكده ( راهرويي كه دسترسي مستقيم به درياچه را ميسر مي كرده است) ، وارد مي شدند.
در حاليكه آتشكده شرقي مورد بحث از سال 1959 هدف اصلي در حفريات بود، مجموعه اتاقهاي مجزا شده به وسيله دالان ياد شده در غرب از سال 1969 مورد مطالعه و بررسي قرار گرفت و به عنوان دومين آتشكده تشخيص داده شد. بنا با 120 متر طول و 50 متر عرض يك سوم تمام غرب منطقه مربع شكل شمال درياچه را اشغال مي كند. در جنوب اين منطقه روي بناهاي ساساني مقابل در ياچه يك عمارت كلاه فرنگي رفيع و استوار در دوره ايلخاني ساخته شده كه تالارهايي با ستونهاي مدور داشته است. تشخيص بناهاي ساساني زير اين كلاه فرنگي با زدن گمانه هايي ميسر شد.
حفريات باستان شناسي، سه دوره اصلي قبل از دوره اسلامي رامشخص كردند : محوطه كوچك دوره هخامنشي، يك بناي خشتي وسيع در دوره ساساني و تاسيسات تالار هاي ستوندار آتشكده غربي ساخته شده از سنگهاي حجاري شده ولاشه سنگ مي باشد.[/FONT]




[FONT=&quot]و يوناني ها آن را آرتميس آنايي تيس يا الهه عصمت و عفت ومورخان رم و بيزانس او را ديانا خوانده اند، معابدي از دورانهاي مختلف تاريخي با نام آناهيتا شناخته شده است و در هر جايي كه آب وجود داشته حضور آناهيتا را ( حتي اگر شده باشد با آوردن گل لوتوس يا نيلوفر آبي و يا دانه انار )احساس خواهيم كرد.[/FONT]
[FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]يكي از اين معابد كه در تخت سليمان شناسايي شده است، تالار [/FONT][FONT=&quot]E[/FONT][FONT=&quot] است كه در ضلع شرقي آتشكده آذرگشنسب قرار دارد، بلحاظ مشابهت سبك معماري، احتمالا" مكاني بوده براي ستايش ايزد بانوي آب، بنابر اين مشخصات اين مكان با برخي ابنيه مشابه جهت اطلاع بيشتر ذكر مي شود، معبد آناهيتا در تخت سليمان كه يك محيط مربع شكل است از حيث سبك معماري و حتي از لحاظ ابعاد بنا، با معابد ديگر مثل نيشاپور و كنگاور شباهتهائي دارد.
من باب مثال معبد آناهيتاي بيشاپورنيز يك محيط مربع شكل مركزي دارند كه اين معابد نيز همچون معبد آناهيتاي تخت سليمان يك تالار مركزي به صورت مربع و محصور به دالانهاي پيرامون را شامل مي شود.
در خصوص درهاي ورودي كه چهار ضلع معبد ايجاد شده اند نيز تشابهاتي در هر دو بنا مشاهده مي شود و همچنين راهروهاي پيرامون تالار مركزي، از جمله عناصري هستند كه در هر دو معبد البته بااندك تغييري ديده مي شوند. اين راهرو در معبد آناهيتاي تخت سليمان در تالار مركزي با چهار ستون گوشه دار با سنگهاي تراشدار و چهار ستون مستطيل شكل ايجاد شده است كه اين ستونها حامل طاقهاي آجري تالار نيز بوده اند.
نكته قابل توجه ديگري هم كه در دو معبد آناهيتاي تخت سليمان و بيشاپور رعايت شده است عدم وجود پوشش براي سالن مركزي اين مكانها است كه شايد تقدس نزولات آسماني و نزول آبها به داخل معبد و تقدس آب يكي از دلايل اين امر باشد. اما در راهروهاي موجود پيرامون سالن مركزي داغ قوس و پوشش سقف مشهود است.
معبد آناهيتاي كنگاور به نظر هر تسفلد و گيرشمن مربوط به دوره سلوكيها مي باشد اما برخي محققان به استناد مدارك مكشوفه باستان شناسي آنرا به دوره پارت و حتي ساساني نسبت مي دهند.
معبد آناهيتاي كنگاور با معابد آناهيتاي تخت سليمان و بيشاپور از نظر طرح ومشخصات معماري گرچه در مواردي مشابهت كلي با هم دارند اما در مواردي با هم متفاوت هستند كه اين مسله شايد بدليل اختلاف زماني و واقع شدن اين دو اثر در دو دوره تاريخي مختلف باشد.
يكي از اين تشابهات، مصالح بكار رفته در هر سه بنا است كه استفاده از سنگهاي تراشدار بزرگ و همچنين پله هايي است كه از يك نوع سنگ يكپارچه استفاده شده است و همچنين علائم سنگتراشاتي كه بر روي سنگهاي مورد استفاده در معابد آناهيتاي كنگاور و تخت سليمان وجود دارد، يكي مربوط به دوره پارتي و ديگري مربوط به دوره ساساني كه از جمله تشابهات اين دو معبد مي باشد. در نهايت در مجموعه تخت سليمان كه آب در مركز آثار قرار گرفته و پرستش آناهيتا الهه آب در واقع ارتباط بسيار نزديكي با آيين پرستش آتش داشته است. در اوستا " اردويسور آناهيته " چشمه اي است كه در كوه افسانه اي " هوگئيويه " ( هكر ) مي جوشد. اگر اين افسانه مربوط به همه جهان باشد بدين ترتيب در اين جا بايد در امتداد زندان و سپس روي كوه " شيز " نشانه اي از اين چشم انداز جهاني ديده باشد. وقتي در " بندهش " ( بنياد آفرينش ) گفته مي شود كه از يك تپه كوچك كوه غرب، شكل پيدا كرده است. بدين ترتيب اين موضوع يادآور شكل گيري و تكامل كوه زندان و سكوي تخت سليمان به وسيله املاح آهكي آب است.[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]برج وبارو و در وازه هاي تخت سليمان – دوره ساساني[/FONT][FONT=&quot]


حصار محيطي مجموعه تخت سليمان بلحاظ اهميت و ارزش معماري و دفاعي آن كه مربوط بدوره ساساني مي باشد از نظر طرح و مشخصات معماري ،قابل مقايسه و بررسي با ساير آثار معماري مشابه قبل و بعد از خود مي باشد[/FONT]
[FONT=&quot]اين حصار كه داراي 38 برج و بارو به طول 1120 متر مي باشد، به عنوان عنصر دفاعي و حفاظتي، مجموعه آتشكده آذرگشنسب و ديگر آثار معماري محوطه را در برگرفته است. ديوار حصار در بلندترين قسمت 18 متر ارتفاع دارد و بين 5/3 تا 4 متر عرض آن مي باشد. در حالت كلي طرح دايره وار كه به عنوان حصار براي شهرها و مكانهاي باستاني مختلف در دوره هاي متفاوت تاريخي ايجاده مي شده. سابقه اي بس قديمي دارد چنانكه از زمان پارتها به چهار شهري كه داراي چنين نقشه اي هستند برمي خوريم. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]


[FONT=&quot]در مرحله اول بنظر مي رسد كه طرح چنين شهرهايي از حيث سيستم دفاعي نظامي مورد توجه بوده بررسي شهرهايي مانند مرو به مثابه يك عنصر معماري كه تاثير عوامل نظامي بر روي شهر سازي پارتي داشته، بيانگر اين است كه پارتيان اهميت نقشه اوليه اين شهر را در زندگي سياسي و اقتصادي كشور دريافته و بخش قديمي آنرا همانطوريكه بود باقي گذاشتند و آن را هسته مركزي شهر جديدي قرار دادند كه دايره وار ساخته شده بود و يك كمر بند دفاعي واقعي خارجي بشمار مي رفت، اشكانيان براي آنكه تسلط خود را در شهرها برقرار و مستحكم سازند، در محل اردوگاه مهم خويش، شهر بزرگ تيسفون را با طرح نيم دايره برپا مي سازند كه يكي از پايتخت هاي آنان ميباشد و اين شهر پس از اشكانيان نيز پايتخت شاهنشاهان ساساني مي گردد.
موضوع مهمتر ديگر، اردشير بنيانگذار حكومت ساساني براثر پيش انديشي براي ايجاد روشهاي مطمئن دفاعي بخصوص مقابله با سپاهيان اردوان پنجم پادشاه اشكاني طرح شهر گور ( فيروزآباد ) را از روي نقشه دايره شهر داراب گرد بنا مينمايد. بنابر اين در طرح شهر سازي به شكل دايره يا بيضي، همواره جنبه دفاعي آن مورد توجه بوده چنانكه سلاطين پارت و ساساني نيز به اين موضوع توجه كامل مبذول مي نمايند.
اين طرح را در " الحضر " هم كه يك قلعه استحكاماتي است در مرز بين النهرين براي تامين شيوه دفاعي در برابر سپاهيان رومي مشاهده مي كنيم. در نهايت همين طرح از خصوصيات بارز شهر سازي، و معماري مركز بزرگ مذهبي – اجتماعي زمان ساساني يعني آتشكده آذر گشنسب در تخت سليمان ( شيز ) مي باشد. [/FONT]



[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot] [/FONT]
[FONT=&quot]بهمين جهت از مدتها قبل موضوع حفاظت اصولي، پژوهش و مستند سازي اين بخش از مجموعه مورد نظر بوده كه بر اساس مطالعات پژوهشي فني و علمي در خصوص، تحكيم بخشي جسم باقيمانده ديوارهاي طرفين و سردر ورودي دروزاه شمالي اقدام و نسبت به آماده سازي طرح مرمت اساسي و بازسازي بخشهاي از بين رفته بر اساس مدارك مستند و نقشه هاي مورد تائيد شوراي فني سازمان ميراث فرهنگي اقداماتي انجام شده است.[/FONT]


[FONT=&quot]گچبري [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]هنر گچبري در معماري تخت سليمان دوره ساساني و ايلخاني كاملا" مشهود است.
نقوش گچبريها اغلب نقوش اسليمي – گياهي – جانوري مي باشد.

[/FONT]
[FONT=&quot]حجاري[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot][/FONT]
[FONT=&quot]از لحاظ حجاري نيز يافتههايي بدست آمده استكه در نوع خود هنر حجاري تخت سليمان را معرفي مي نمايد. سنگهاي تزئيني استفاده شده درمعماري تخت سليمان از جمله طاقنماهايي كه در دروازه جنوبشرقي ديده مي شود بيانگر اين موضوع است.
حوضها- آبنماها- و ديگر عناصر معماري تزئيني كه در پژوهشهاي تخت سليمان بدست آمده هنر حجاران تخت سليمان را به نمايش گذاشته است.
در دوره ايلخاني نيز هنر حجار تخت سليمان به وضوح ديده مي شود. استفاده از سنگهاي ماسه اي قرمز رنگ در هنر حجاري دوره ايلخاني در ورودي تالار شورا بيانگر حجاران زبر دست در تخت سليمان را بيان مي كند.[/FONT]
[FONT=&quot][/FONT]
 

sare_r

عضو جدید
[FONT=&quot]نوع مصالح بكار رفته در ساختمانهاي ايوان خسرو[/FONT][FONT=&quot] _ دوره ساساني [/FONT]
[FONT=&quot]بخش زيرين ديوارهاي جانبي تا ارتفاع 6 [/FONT][FONT=&quot]متري با سنگهاي تراشدار مخصوص دوره ساساني احداث شده و از اين قمست به بعد مصالح آن از جنس آجر بوده كه متاسفانه بخش آجري آن بشدت صدمه ديده و اكثر [/FONT]
[FONT=&quot]قسمتهاي آن فروريخته چنانكه در حال حاضر ارتفاع ديوار آجري باقيمانده برروي بافت سنگي از 7متر تا 5/2 متر متفاوت است. [/FONT][FONT=&quot][/FONT]

[FONT=&quot]در خصوص تزئينات و روكاري ايوان در زمان ساسانيان اطلاعات چنداني در دست نيست اما مي توان به عناصر تزييني همانند گچبري، سراميك و نقاشي مشابه مانند ديگر كاخهاي عصرساساني اشاره نمود. در زمان مرمت و تجديد بناي كاخ، در قرن 13 ميلادي حكام مغول بخشهاي فروريخته را بوسيله لاشه سنگ و ملات گچ بازسازي و براي آرايش نماي ورودي و داخلي آن از عناصر تزئيني چشمگير و زيبا مانند : طاقنماهاي تزئيني، رسمي بندي، مقرنسهاي گچي، انواع كاشيهاي زرين فام، چليپا، كوكبي و نقاشيهاي روي گچ بهره گيري مي شود كه نمونه هائي از اين تزئينات در كاوشهاي باستان شناسي مجموعه بدست آمده و در حال حاضر زينت بخش موزه ملي ايران مي باشند و در اسناد و مدارك مطالعاتي منتشر شده موجود است.[/FONT]


[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot][/FONT]
 

*ملینا*

عضو جدید
کاربر ممتاز
تخت سلیمان

تخت سلیمان

تخت سلیمان



تخت سلیمان یا شهر گنجک (شیز) در ۴۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب در یک دره ی سرسبز در بلندی ۳۰۰۰ متری, سرشار از جاذبه های کم نظیر طبیعی- تاریخی واقع شده است که قله ۳۲۰۰ متری بلقیس در آنجا قرار دارد. ویرانی های بجا مانده از آتشکده آذرگُشنَسب (آتشکده پادشاهان و جنگاوران) بر پیرامون دریاچه ای همیشه جوشان و بر روی صخره ای سنگی ناشی از رسوبات آهکی دریاچه, در میان برج و باروی سنگی, آثار معماری خاص مانند چهار طاقی آتشکده و سازه های آیینی وابسته بدان, نیایشگاه آناهیتا, کاخهای دوران ساسانی و ساختمان هایی مربوط به سلاطین ایلخانی قرار دارد.​
این ناحیه همان شهر مشهوری است که بنا به نوشته های کهن, زادگاه زرتشت است و در نوشته های پهلوی به نام «گنجک» خوانده شده؛ گیتا نویسان عرب آن را «شیز» گفته اند, گذشته نگاران رومی و یونانی «گزکا» نوشته اند و حمدالله مستوفی آن را به زبان مغولان «ستوریق» گفته است که امروزه تمام این آثار را تخت سلیمان می نامند.آب دریاچه ی سحرآمیز و زیبای تخت سلیمان در تمام فصول سال یکسان است و انسان نمی تواند به عمق آن دست پیدا کند و در هر ثانیه ۱۰۰ لیتر آب از آن خارج می شود.درازای آن ۱۲۰ متر وپهنای آن ۸۰ متر می باشد. در باره این دریاچه گفته می شود که قرار است دختری پانزده ساله در آن شنا کند و از نطفه زرتشت که سالهاست در آن دریاچه نگهداری می‌شود، باردار شود تا منجی بشر دین زرتشت ( سوشیانت ) پا به پهنه گیتی بگذارد و جهان را رهایی بخشد.​
آتشکده آذرگشنسب, جایگاه آشتی آب و آتش, یکی از سه آتشکده مهم زرتشتیان است, چنانکه نام این آتشکده ۶۱ بار در شاهنامه آمده است. آن را آتش سلحشوران یا آتش شهریاری خوانده اند و نیز گفته می شود که این آتشکده به همه آتشگاه های گبران از خاور تا باختر آتش میرسانده است. در ایران باستان سه آتشکده مقدس اساطیری و باستانی وجود داشت که به ترتیب عبارتند از:​
۱- آتشکده آذرگشنسب که آتشکده پادشاهان و جنگاوران بوده است.​
۲- آتشکده آذرفرنبغ که آتشکده موبدان بوده است.​
۳- آتشکده آذربرزین مهر که آتشکده کشاورزان بود.​
ساخت این سازه به بیش از ۳۰۰۰ سال پیش باز میگردد و در دوره های هخامنشیان, اشکانیان و ساسانیان دارای ارزش و شکوه ویژه ای بوده است. در دوران پادشاهی ساسانیان و در زمان خسرو اول انوشیروان (۵۷۸-۵۳۱م)نسبت به آبادانی آن کوشش ویژه ای به عمل آمد, در این جایگاه مراسم نیایش های آیینی, برگزاری جشنها و امور تشریفات پادشاهی انجام می گرفت. این آتشکده, در زمان خود بسیار مورد توجه بوده است و آتش جاویدان آن به مدت ۷ قرن به عنوان نماد اقتدار آئین زرتشت و عامل وحدت سیاسی و اجتماعی حکومت ساسانی نقش به سزا داشته است و از آن به عنوان ثروتمند ترین نیایشگاه زمان خود یاد شده است.​
در کتاب هفتم دینکرد در بند ۳۹ سازنده آن, کیخسرو پسر سیاوخش شناخته شده است که فر ایزدی به او رسیده بود. واژه آذر گشنسب, به معنای آتش اسب نر است.درافسانه ها آمده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ درنیمروز، با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش “اسب نر” (گشسب یا گشنسب) نامیده شد.​
بیشتر پادشاهان ایران پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی با پای پیاده به نیایشگاه آذرگشنسب آذربایجان می رفتند و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده اند و سپس هدایایی تقدیم می کردند.​
این مجموعه بزرگ اجتماعی مذهبی در تاخت و تازهای ایران و روم در زمان خسروپرویز سه بار محاصره می شود و در یورش سوم در سال ۶۲۴م توسط سپاهیان روم غارت و ویران گردید. بعد از این رویداد, به علت آشفتگی های سیاسی اواخر دوران ساسانی و تاخت وتاز اعراب,آبادانی خود را از دست داد. هنگامی که اعراب به ایران تاختند, مردم تیزهوش شهر شیز, این مجموعه را به حضرت سلیمان نسبت دادند تا از ویرانی بیشتر این جایگاه مقدس توسط اعراب جلوگیری کنند و نام تخت سلیمان را بر آن نهادند.​
در سال ۶۷۴ ه ق در زمان فرمانروایی آباآقاخان مغو جانشین او قازان خان, با توجه به ویژگی های تاریخی- طبیعی, به خصوص وجود چراگاه های مرغوب و گونه های جانوری, این مکان باستانی به عنوان پایتخت تابستانی سلاطین مغول انتخاب و با انجام بازسازی گسترده در آثار دوران ساسانی و ساختن بناهای جدید, بار دیگر تخت سلیمان مورد استفاده حکومتی پیدا می نماید و تبدیل به پایتخت تابستانی و شکارگاه و تفرجگاه ایلخانان می گردد. جالب است که بدانیم, تنها در تخت سلیمان است که بقایای کاخ های دوره ایلخانی دیده می شود.​
پس از فروپاشی فرمانروایی ایلخانان این جایگاه تبدیل به مرکز خدمات کوچک برای روستاییان و عشایر محل می شود تا اینکه از قرن ۱۱ ه ق این مکان متروکه می شود و گذر زمان بر روی چهره خسته ی این مکان سحر انگیز خروارها خاک مینشاند.
جاذبه های طبیعی این دره سرسبز در نوع خود در دنیا بی نظیر هستند. در ۳ کیلومتری غرب تخت سلیمان, کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش, بر اثر وقوع آتش فشان به وجود آمده است. اهالی محل این کوه زیبا را زندان سلیمان یا زندان دیو می شناسند و معتقدند که حضرت سلیمان دیوهایی را از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی می کرده است. این نام نیز به افسانه و با توجه به نسبت دادن محل به حضرت سلیمان بر این کوه گذارده شده است.​
کوه زندان سلیمان
ارتفاع این کوه از زمین مجاور خود ۹۷ تا ۱۰۷ متر می باشد و بر فراز آن گودی عمیقی در حدو ۸۰ متر دیده می شود که قطر دهانه آن به طور تقریب ۶۵ متر است. شایان ذکر است که این کوه نیز در زمان مانایی ها(۸۳۰ تا ۶۶۰ ق.م) به عنوان نیایشگاه بوده است. در اطراف کوه زندان دیو چشمه های آب گرم گوگردی متعددی دیده می شود که دارای خاصیت درمانی متعددی می باشد.​
در فاصله ۲۰ کیلومتری تخت سلیمان یک دریاچه ی سحرآمیز دیگر قرار گرفته است که یک جزیره بر روی آن شناور است. قطر دریاچه ۸۰ متر و قطر جزیره شناور بروری آن ۶۰ متر است که وزش باد, هر روز دو بار این جزیره را از این سو به آن سو جابجا می کند. نام این جزیره ی شناور «چملی» می باشد.
مجموعه تخت سلیمان در سال ۱۳۸۲ به عنوان چهارمین اثر باستانی ایران در یونسکو ثبت شد و پس از ثبت پرسپولیس,نیایشگاه چغازنبیل و میدان نقش جهان اصفهان در سال ۱۳۵۸؛ خاموشی ۲۴ ساله ایران را شکست.​
برگرفته شده از سایت : http://forum.persiangraphic.com
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
تخت سليمان

تخت سليمان


یکی از باشکوه ترین و پرجاذبه ترین آثار باستانی ایران که در شمال غربی کشور و در 42 کیلومتری شمال شرقی شهرستان تکاب نزدیک روستای نصرت آباد در استان آذربایجان غربی قرار دارد، مجموعه باستانی تخت سلیمان یا آتشکده آذرگشسب است که همراه با چند اثر باستانی دیگر همچون زندان سلیمان، معبد آناهیتا، موزه هدایا، دژ بلقیس، آبگرم ها، قبور کهنسال، برج ها و دروازه های آن و همچنین دریاچه شگفت انگیزش چون نگینی بر صفحه تاریخ ایران می درخشد.
یونسکو تاکنون 830 اثر فرهنگی و طبیعی را در سرتاسر دنیا به عنوان میراث جهانی به ثبت رسانده که سهم ایران در این میان تنها هشت اثر است و مجموعه تاریخی تخت سلیمان یکی از این هشت اثر به شمار می رود که در سال 2003 میلادی از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی شناخته شد. تخت سلیمان از وسیع ترین مجموعه بناهای ساسانی و تنها اثر باقیمانده از سه آتشکده بزرگ ایران در زمان ساسانیان می باشد که پادشاهان ساسانی ارزش و احترام زیادی برای آنها قائل بودند. سه آتشکده بزرگ ایرانیان باستان عبارتند هستند از: 1- آتشکده برزین مهر (آذر مهر برزین): که ویژه برزگران و کشاورزان بوده و در نزدیکی نیشابور قرار داشته است. 2- آتشکده فربغ (آذر فربغ): که ویژه موبدان و بلندپایگان بوده و در کاریان فارس قرار داشته است. 3- آتشکده آذرگشسبپ: که ویژه پادشاهان و ارتشیان بوده و در شیز (تخت سلیمان کنونی) قرار داشته و برجسته ترین و مهم ترین آشکده ایران باستان محسوب می شده است. به طور کلی آتشکده از نظر باورهای دینی و نقشی که در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت، از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود و نماد اقتدار حکومت ساسانیان محسوب می شد. آتشکده آذرگشنسب تاریخ پرفراز و نشیبی را تجربه کرده است و در طول قرون و اعصار مختلف مورد حمله اقوام مختلف از جمله رومیان، اعراب و مغولان واقع شده است. البته تخت سلیمان از دوره ماد یک منطقه مسکونی بوده و در زبان پهلوی "گنزک یا گنجه"، در زبان عربی "شیز"، به مغولی "ستوریق" و در زبان رومی "نرکا" خوانده می شده است. همچنین اشکانیان آن را "فرا آسیا" می نامیدند، ولی نام اصلی این بنا همان آتشکده آذرگشسب است که در کتب تاریخی، متون اوستایی، نوشته های مورخان یونانی، ارمنی و رومی و همچنین حدود 70 بار در شاهنامه فردوسی ذکر شده است. تغییر نام آتشکده به احتمال زیاد در زمان حمله اعراب رخ داده و مردم منطقه به خاطر در امان ماندن معابد، آتشکده ها و ابنیه تاریخی خود از حمله اعراب، نام آتشکده آذرگشسب را به تخت سلیمان و نام قلعه نظامی مستحکم و قله بلند میان محال "انگوران" و "بخش افشار" را به بلقیس (ملکه سبا) تغییر داده اند، زیرا تصور می کردند که اعراب برای حضرت سلیمان احترام بسیاری قائلند و در صورتی که این مکان را منسوب به او ببینند، از حمله و ویران کردن آن خودداری خواهند کرد. آخرین بار این آتشکده در سال 624 میلادی توسط هراکلیوس مورد حمله قرار گرفته و بعد از آن به طور کامل متروک و بدون هیچ کاربردی رها شده است. در مجموع آتشكده های ساسانی شكل شرعی معابد، مثل معابد یونانی یا روم باستان را ندارند. آنها در مفهوم ایران باستان "آیدنه" یعنی پرستشگاه هستند و می توانند به شكلهای كاملاً متفاوت از چهار طاقی های ساده تا آتشكده هایی با فضاهای زیاد بنا شده باشند. آتش جاویدان این نیایشگاه به مدت 7 قرن به عنوان نماد اقتدار آئین زرتشت و عامل وحدت سیاسی و اجتماعی حکومت ساسانی نقش به سزا داشته است و از آن به عنوان ثروتمندترین نیایشگاه زمان خود یاد شده است. در کتاب هفتم دینکرد در بند 39 سازنده آن، کیخسرو پسر سیاوخش شناخته شده است که فر ایزدی به او رسیده بود. واژه آذرگشنسب، به معنای آتش اسب نر است. در افسانه ها آمده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز، با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آورده بودند رو برو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرود آمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش "اسب نر" (گشسب یا گشنسب) نامیده شد. بیشتر پادشاهان ایران پس از نشستن بر اریکه شاهنشاهی با پای پیاده به نیایشگاه آذرگشنسب آذربایجان غربی می رفتند و به درگاه خداوند نیایش و سپاس و درود می فرستاده اند و سپس هدایایی تقدیم می کردند. تخت سلیمان "شهر- قلعه" تاریخی بزرگی است که بر صفحه ای به مساحت 124 هزار متر مربع قرار گرفته و ارتفاع آن از سطح دریاهای آزاد 2450 متر است. ساخت این مجموعه به شکل بیضی طوری صورت گرفته که کانون دو عنصر حیاتی آب و آتش (مرکز دریاچه و محل قرار گرفتن آتش مقدس در آتشکده) در دو محور بیضی قرار گرفته اند که این موضوع از نظر شهرسازی و هندسی اهمیت فوق العاده ای دارد. از نظر طبیعی این منطقه آب و هوایی سرد و معتدل دارد و به روایتی "کانال اکسیژن خاورمیانه" محسوب می شود و دارای چشمه های آب گرم و معمولی و گونه های گیاهی و جانوری نادری است.
دریاچه شگفت انگیز این مجموعه در جنوب آتشکده قرار گرفته، چشمه مخروطی شکل همیشه جوشانی به شکل یک بیضی نامنظم است که طول آن 120 متر و عرض آن 80 متر است. عمق آن را تا حدود 65 متر تخمین می زنند ولی سرچشمه های آن در عمق 116 متری قرار دارد. آب این دریاچه دارای املاح زیادی است که آن را برای آشامیدن و کشاورزی نامناسب کرده است و رسوب های حاصل از آن در طول سال های متمادی لبه دریاچه را شکل داده و متغیر ساخته است. این دریاچه ظاهراً به سفره های زیرزمینی متصل بوده و با وجود اینکه در هر ثانیه 80 لیتر آب از دو نهر آن خارج می شود، به هیچ عنوان آب آن کم یا زیاد نمی شود. (راهنماهای محلی در گفته های خود اشاره کرده اند که حتی با تخلیه چهار روزه آب دریاچه به وسیله پمپ های قوی و حتی مسدود کردن چهار خروجی آب دریاچه هم تغییری در سطح آب آن پدید نیامد. همچنین آنها به یکی از باورهای مردم منطقه در مورد دریاچه اشاره کردند که مردم اعصار مختلف، به حاجت روا شدن در صورت پرتاب سکه در دریاچه باور داشته اند، بنابراین هم اکنون این دریاچه، گنجینه ای ارزشمند از سکه های دوره های گوناگون را در دل خود پنهان کرده است.) با همه اینها راز این دریاچه تاکنون سر به مهر مانده و چند تن از غواصانی را که برای پی بردن به این راز به درون دریاچه رفته اند، به کام مرگ فرستاده. در 3 کیلومتری غرب تخت سلیمان، کوه مخروطی میان تهی وجود دارد که هزاران سال پیش، بر اثر وقوع آتش فشان به وجود آمده است. اهالی محل این کوه زیبا را زندان سلیمان یا زندان دیو می شناسند و معتقدند که حضرت سلیمان دیوهایی را که از فرمانش سرپیچی می کردند در این کوه زندانی می کرده است.
ارتفاع این کوه از زمین مجاور خود 97 تا 107 متر می باشد و بر فراز آن گودی عمیقی در حدو 80 متر دیده می شود که قطر دهانه آن به طور تقریب 65 متر است. شایان ذکر است که این کوه نیز در زمان مانایی ها (830 تا 660 قبل از میلاد) به عنوان نیایشگاه مورد استفاده بوده است. در اطراف کوه زندان دیو، چشمه های آب گرم گوگردی متعددی دیده می شود که دارای خاصیت درمانی متعددی می باشد. علی محمدی در کتاب "تکاب افشار" می نویسد: "من معتقدم این کوه در هزاران سال پیش آتش فشان بوده که بعد ها در اثر تحولات زمین گودی آن تشکیل دریاچه ای را داده شبیه دریاچه تخت سلیمان و باز به همین ترتیب پس از گذشت زمان متمادی آب آن خشک شده و به صورت فعلی در آمده است. چون سنگ هایی که بدنه کوه و زمین اطراف را تا مسافتی پوشانیده، همگی دارای خلل و فرج هستند و جزء مواد خروجی از دهانه کوه آتش فشان محسوب می گردد. به علاوه در اطراف همین کوه چشمه های متعددی از آب گرم دیده می شود، که دارای املاح معدنی فراوانی است. به طوریکه سطح زمین اطراف خود را تغییر رنگ و تغییر شکل داده، و بعضی از این چشمه ها مقدار آبش ثابت است و فقط فشار گاز موجب جوشش آن می شود، به نحوی که انسان در ابتدای رؤیت، تصور می کند که مرتب از این چشمه، آب خارج می گردد. در حالی که اینطور نیست. نظریه کلی پروفسور فوند راستن و پروفسور نئومن درباره کیفیت این کوه چنین است که ابدا سابقه آتش فشانی ندارد؛ بلکه در ابتدا دریاچه ای شبیه دریاچه تخت سلیمان بوده که بعدها آب آن خشک شده، و به این صورت در آمده است. در ارتفاع 65 متری این کوه دیواری مانند کمربند پس از حفاری مشاهده شده که طول این دیوار در حدود 800 متر است. در همین ارتفاع آثار و بقایای ساختمانی زیادی که همگی از سنگ ساخته شده و به انضمام دروازه ورودی که در سمت جنوب کوه مشرف بر جاده با پله های عریض سنگی واقع شده که بسیار جالب توجه می باشد. ارتفاع هر یک از پله های فوق به طور متوسط 40 سانتیمتر است. هنگام خاکبرداری از قسمت شرقی این کوه تعداد 3 تمبوشه ی سفالی و نسبتا طویل به دست آمد که آب را به زمین های اطراف هدایت می کرده، و این خود دلیل بر آن است که در این محل دریاچه ای بوده است شبیبه دریاچه تخت سلیمان که به مرور ایام خشک گردیده. طول هر یک از آن تمبوشه های مزبور به 35 تا 40 سانتیمتر می رسد. ضمنا چندی پیش در اثر خاکبرداری از دامنه شرقی همین کوه خمره نیمه شکسته ای مشاهده شد، که داخل آن جسد جمع شده کودکی را نشان می داد، و این خود تا اندازه ای سابقه ی چند هزار ساله این محل، و قومی را که در این محل اسکان داشته اند را برای ما روشن می کند. در دوران ماقبل تاریخ زیاد مرسوم بوده که کودکان خود را پس از مرگ در خمره گذاشته و سپس دفن کنند. البته نظیر این عمل بر حسب اتفاق بسیار نادر و در زمان هخامنشیان هم اجرا می شده، ولی نمی توان جسد فوق را به آن ها نسبت داد. زیرا آثار دیگری که نسبت این جسد را به هخامنشیان بدهد، تا کنون به دست نیامده است. در بدنه این کوه نیز هنگام حفاری مقدار زیادی خمره های شکسته بویژه تکه سفال های بدون لعاب دیده شد که همگی جمع آوری گردید." اما نخستین صحنه ای که در رو به رو شدن با این محوطه نظر انسان را به خود جلب می کند، حصار عظیم دوره ساسانی است که به طول 120/1 کیلومتر به دور محوطه کشیده شده است و ارتفاع آن در برخی نقاط تا 13 متر هم می رسد. 38 برج نیم دایره در این حصار وجود دارد و این مجموعه دارای دو دروازه است که یکی در جنوب شرقی و دیگری در شمال آن قرار دارد و هر دو متعلق به دوران ساسانی است. آتشکده آذرگشسب مجموعه ای است مشتمل بر:
1- یک نمای چهار طاقی مربع شکل که یک گنبد آجری آن را پوشانده است و در ضلع شمالی دریاچه قرار گرفته است که جایگاه آتش مقدس در این مکان قرار داشته است.
2- در سمت راست این چهار طاقی، اتاق مهم دیگری به نام "یزشن گاه" قرار گرفته است.
3- در ضلع شمال غربی، ایوان بلند و شکوهمند ساسانی معروف به ایوان خسرو قرار دارد. این ایوان شبیه به ایوان مدائن ولی با اندکی اختلاف و کوچکتر از آن ساخته شده بود.
4- در ضلع شرقی آتشکده تالاری قرار دارد که احتمالاً مکانی برای ستایش الهه آب (آناهیتا) بوده است و معبد آناهیتا نام دارد! تالار ستون داری با تعدادی اتاق و فضاهای جانبی نیز در این مجموعه یافت شده که کاربری آن هنوز مشخص نشده است. در زمان مغولان، به دستور اباقاآن -ایلخان مغول- ساخت بنای کاخ شکار در کنار ویرانه های معبد قدیمی و روی ایوان خسرو و بنای مسجدی در کنار آن آغاز می شود و نام آن به ستوریق تغییر می کند. در طی این سال ها این "شهر- معبد" اهمیت خود را به تدریج از دست می دهد و در قرن سیزدهم میلادی (هفتم هجری)، تبدیل به یک اقامتگاه تفریحی و تابستانی برای اباقاآن می شود. ایلخانان بناهای خود مانند کارگاه های کوزه گری و کاشی سازی را در اطراف دریاچه و در ارتباط با بناهای موجود آتشکده قدیمی بنا کردند و با ساختن مسجد، عنصر مذهبی خود را وارد این شهر کردند. مجموعه تخت سلیمان با مناظر و مواهب طبیعی خود و اطراف آن، همچون تابلوی کم نظیری است که چشم هر بیننده ای را به خود خیره می کند. آبهای معدنی و نقاط دیدنی و کوهستان های سبز و خرم اطراف این مجموعه، از عوامل بسیار مهم جذب توریست به این منطقه به شمار می رود. امیدواریم شما هم فرصت بازدید از این منطقه تاریخی را پیدا کرده و از زیبایی های نهفته در آن لذت ببرید.













منبع:arthut.co
 
بالا