آیا حضرت مهدی علیه السلام ازدواج کرده اند؟

hamidkareshki

عضو جدید
مناظره امام جواد با یحیی بن اکثم

مناظره امام جواد با یحیی بن اکثم

وقتی «مامون‏» از «طوس‏» به «بغداد» آمد، نامه‏ای برای حضرت جواد-علیهالسلام-فرستاد و امام را به بغداد دعوت کرد. البته این دعوت نیز مثل دعوت امام رضابه طوس، دعوت ظاهری و در واقع سفر اجباری بود.
حضرت پذیرفت و بعد از چند روز که وارد بغداد شد، مامون او را به کاخ خود دعوت کرد و پیشنهاد تزویج دختر خود «ام الفضل‏» را به ایشان کرد.
امام در برابر پیشنهاد او سکوت کرد. مامون این سکوت را نشانه رضایت‏حضرت شمرد و تصمیم گرفت مقدمات این امر را فراهم سازد.
او در نظر داشت مجلس جشنی تشکیل دهد، ولی انتشار این خبر در بین بنی عباس انفجاری به وجود آورد: بنی عباس اجتماع کردند و با لحن اعتراض آمیزی به مامون گفتند: این چه برنامه‏ای است؟ اکنون که علی بن موسی از دنیا رفته و خلافت‏به عباسیان رسیده باز می‏خواهی خلافت را به آل علی برگردانی؟ ! بدان که ما نخواهیم گذاشت این کار صورت بگیرد، آیا عداوتهای چند ساله بین ما را فراموش کرده‏ای؟ ! مامون پرسید: حرف شما چیست؟
گفتند: این جوان خردسال است و از علم و دانش بهره‏ای ندارد.
مامون گفت: شما این خاندان را نمی‏شناسید، کوچک و بزرگ اینها بهره عظیمی از علم و دانش دارند و چنانچه حرف من مورد قبول شما نیست او را آزمایش کنید و مرد دانشمندی را که خود قبول دارید بیاورید تا با این جوان بحث کند و صدق گفتار من روشن گردد.
عباسیان از میان دانشمندان، «یحیی بن اکثم‏» را (به دلیل شهرت علمی وی) انتخاب کردند و مامون جلسه‏ای برای سنجش میزان علم و آگاهی امام جواد ترتیب داد. در آن مجلس یحیی رو به مامون کرد و گفت: اجازه می‏دهی سؤالی از این جوان بنمایم؟
مامون گفت: از خود او اجازه بگیر.
یحیی از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه می‏خواهی بپرس.
یحیی گفت: درباره شخصی که محرم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه می‏گویید؟
امام جواد-علیه السلام-فرمود: آیا این شخص، شکار را در حل (خارج از محدوده حرم) کشته است‏یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت ‏شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمدا کشته یا بخطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار چنین کاری کرده یابرای چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یابزرگ؟ باز هم از انجام چنین کاری ابا ندارد یا از کرده خودپشیمان است؟ در شب شکارکرده یا در روز؟ در احرام عمره بوده یا احرام حج؟ !
یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام برای این مسئله مطرح نمود، متحیر شد وآثار ناتوانی و زبونی در چهره‏اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد به طوری که حضار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند.
مامون گفت: خدای را بر این نعمت‏سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم همانشد.
سپس به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آیا اکنون آنچه را که نمی‏پذیرفتید دانستید؟ !
قاضی القضات مات می‏شود!
مامون گفت: احسنت ای ابا جعفر! خدا به تو نیکی کند! حال خوب است‏شما نیز از یحیی بن اکثم سؤالی بکنید همان طور که او از شما پرسید. در این هنگام ابو جعفر-علیهالسلام-به یحیی فرمود: بپرسم؟ یحیی گفت: اختیار با شماست فدایت‏شوم، اگر توانستم پاسخ می‏گویم و گرنه از شما بهره‏مند می‏شوم.
ابو جعفر-علیه السلام-فرمود: به من بگو در مورد مردی که در بامداد به زنی نگاه‏می‏کند و آن نگاه حرام است، و چون روز بالا می‏آید آن زن بر او حلال می‏شود، وچون ظهر می‏شود باز بر او حرام می‏شود، و چون وقت عصر می‏رسد بر او حلال می‏گردد، وچون آفتاب غروب می‏کند بر او حرام می‏شود، و چون وقت عشاء می‏شود بر او حلال می‏گردد، و چون شب به نیمه می‏رسد بر او حرام می‏شود، و به هنگام طلوع فجر بر وی حلال می‏گردد؟ این چگونه زنی است و با چه چیز حلال و حرام می‏شود؟
یحیی گفت: نه، به خدا قسم من به پاسخ این پرسش راه نمی‏برم، و سبب حرام و حلال شدن آن زن را نمی‏دانم، اگر صلاح می‏دانید از جواب آن، ما را مطلع سازید.
ابو جعفر-علیه السلام-فرمود: این زن، کنیز مردی بوده است. در بامدادان، مردبیگانه‏ای به او نگاه می‏کند و آن نگاه حرام بود، چون روز بالا می‏آید، کنیز را ازصاحبش می‏خرد و بر او حلال می‏شود، چون ظهر می‏شود او را آزاد می‏کند و بر او حرام می‏گردد، چون عصر فرا می‏رسد او را به حباله نکاح خود در می‏آورد و بر او حلال می‏شود، به هنگام مغرب او را «ظهار» می‏کند و بر او حرام می‏شود،موقع عشا کفاره ظهار می‏دهد و مجددا بر او حلال می‏شود چون نیمی از شب می‏گذرد اورا طلاق می‏دهد و بر او حرام می‏شود و هنگام طلوع فجر رجوع می‏کند و زن بر او حلال می‏گردد .
 
آخرین ویرایش:

BigMasoud

اخراجی موقت
متسفانه بحث کردن و شايد قانع کردن کسي که جز قرآن (کسي شک در حقانيت قرآن نداره اما خود پيامبر گفته به قرآن و اهل بيت متوسل شيم ) و البته خودش ! چيزي رو قبول نداره سخته !
کسي نميگه زکات يا نماز مهم نيست . اما اگر ادعا مي کنيم دين کاملي داريم بايد جزئيات هم براي ما معين شده باشه .
شما شيوه ي متفاوتي با ما داريد . شما هر نوع دوست داريد نماز مي خونيد اما ما اين طور نيستيم .
شما هر چقدر دوست داريد زکات ميديد اما ما اين طور نيستيم و ....
منابع قرآن و اهل بيت پيامبر رو ترجيح ميديم و به احاديث اهل بيت تکيه مي کنيم . چون بهترين و منطقي ترين تفاسير و قضاوت ها رو درباره ي قسمت هاي مختلف دين دارند .

من نگفتم كه هيچ چيز رو به جز قرآن قبول ندارم. گفتم كه وقتي موضوعي تو قرآن مطرح شده به چيز ديگه‌اي نيازي نيست. وقتي گفتم همونطور كه پيامبر نماز ميخونده ما هم ميخونيم، خب اين تو قرآن نيست ولي قبول كردم. من اصلا نگفتم به جز قرآن و خودم چيزي رو قبول ندارم. در حديث‌ها هست كه روايات ما رو اول با قرآن بسنجيد بعد عمل كنيد. خب تو بحث‌هايي كه شما كرديد و حديث‌هايي كه آورديد هيچ كدوم با قرآن ثابت نمي‌شد. بحث‌هايي كه شما كرديد اينجا (امام زمان و امامت و ...) در قرآن نيست براي همين من در اين مورد فقط از قرآن سند مي‌خواستم.
 

katiba

عضو جدید
یه سر بزن!

یه سر بزن!

من نگفتم كه هيچ چيز رو به جز قرآن قبول ندارم. گفتم كه وقتي موضوعي تو قرآن مطرح شده به چيز ديگه‌اي نيازي نيست. وقتي گفتم همونطور كه پيامبر نماز ميخونده ما هم ميخونيم، خب اين تو قرآن نيست ولي قبول كردم. من اصلا نگفتم به جز قرآن و خودم چيزي رو قبول ندارم. در حديث‌ها هست كه روايات ما رو اول با قرآن بسنجيد بعد عمل كنيد. خب تو بحث‌هايي كه شما كرديد و حديث‌هايي كه آورديد هيچ كدوم با قرآن ثابت نمي‌شد. بحث‌هايي كه شما كرديد اينجا (امام زمان و امامت و ...) در قرآن نيست براي همين من در اين مورد فقط از قرآن سند مي‌خواستم.


http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=63314&page=10
 

peggijaan

عضو جدید
تشكر بابت ادخال سرور

تشكر بابت ادخال سرور

وقتی «مامون‏» از «طوس‏» به «بغداد» آمد، نامه‏ای برای حضرت جواد-علیهالسلام-فرستاد و امام را به بغداد دعوت کرد. البته این دعوت نیز مثل دعوت امام رضابه طوس، دعوت ظاهری و در واقع سفر اجباری بود.
حضرت پذیرفت و بعد از چند روز که وارد بغداد شد، مامون او را به کاخ خود دعوت کرد و پیشنهاد تزویج دختر خود «ام الفضل‏» را به ایشان کرد.
امام در برابر پیشنهاد او سکوت کرد. مامون این سکوت را نشانه رضایت‏حضرت شمرد و تصمیم گرفت مقدمات این امر را فراهم سازد.
او در نظر داشت مجلس جشنی تشکیل دهد، ولی انتشار این خبر در بین بنی عباس انفجاری به وجود آورد: بنی عباس اجتماع کردند و با لحن اعتراض آمیزی به مامون گفتند: این چه برنامه‏ای است؟ اکنون که علی بن موسی از دنیا رفته و خلافت‏به عباسیان رسیده باز می‏خواهی خلافت را به آل علی برگردانی؟ ! بدان که ما نخواهیم گذاشت این کار صورت بگیرد، آیا عداوتهای چند ساله بین ما را فراموش کرده‏ای؟ ! مامون پرسید: حرف شما چیست؟
گفتند: این جوان خردسال است و از علم و دانش بهره‏ای ندارد.
مامون گفت: شما این خاندان را نمی‏شناسید، کوچک و بزرگ اینها بهره عظیمی از علم و دانش دارند و چنانچه حرف من مورد قبول شما نیست او را آزمایش کنید و مرد دانشمندی را که خود قبول دارید بیاورید تا با این جوان بحث کند و صدق گفتار من روشن گردد.
عباسیان از میان دانشمندان، «یحیی بن اکثم‏» را (به دلیل شهرت علمی وی) انتخاب کردند و مامون جلسه‏ای برای سنجش میزان علم و آگاهی امام جواد ترتیب داد. در آن مجلس یحیی رو به مامون کرد و گفت: اجازه می‏دهی سؤالی از این جوان بنمایم؟
مامون گفت: از خود او اجازه بگیر.
یحیی از امام جواد اجازه گرفت. امام فرمود: هر چه می‏خواهی بپرس.
یحیی گفت: درباره شخصی که محرم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه می‏گویید؟
امام جواد-علیه السلام-فرمود: آیا این شخص، شکار را در حل (خارج از محدوده حرم) کشته است‏یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت ‏شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمدا کشته یا بخطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار چنین کاری کرده یابرای چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یابزرگ؟ باز هم از انجام چنین کاری ابا ندارد یا از کرده خودپشیمان است؟ در شب شکارکرده یا در روز؟ در احرام عمره بوده یا احرام حج؟ !
یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام برای این مسئله مطرح نمود، متحیر شد وآثار ناتوانی و زبونی در چهره‏اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد به طوری که حضار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند.
مامون گفت: خدای را بر این نعمت‏سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم همانشد.
سپس به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آیا اکنون آنچه را که نمی‏پذیرفتید دانستید؟ !
قاضی القضات مات می‏شود!
مامون گفت: احسنت ای ابا جعفر! خدا به تو نیکی کند! حال خوب است‏شما نیز از یحیی بن اکثم سؤالی بکنید همان طور که او از شما پرسید. در این هنگام ابو جعفر-علیهالسلام-به یحیی فرمود: بپرسم؟ یحیی گفت: اختیار با شماست فدایت‏شوم، اگر توانستم پاسخ می‏گویم و گرنه از شما بهره‏مند می‏شوم.
ابو جعفر-علیه السلام-فرمود: به من بگو در مورد مردی که در بامداد به زنی نگاه‏می‏کند و آن نگاه حرام است، و چون روز بالا می‏آید آن زن بر او حلال می‏شود، وچون ظهر می‏شود باز بر او حرام می‏شود، و چون وقت عصر می‏رسد بر او حلال می‏گردد، وچون آفتاب غروب می‏کند بر او حرام می‏شود، و چون وقت عشاء می‏شود بر او حلال می‏گردد، و چون شب به نیمه می‏رسد بر او حرام می‏شود، و به هنگام طلوع فجر بر وی حلال می‏گردد؟ این چگونه زنی است و با چه چیز حلال و حرام می‏شود؟
یحیی گفت: نه، به خدا قسم من به پاسخ این پرسش راه نمی‏برم، و سبب حرام و حلال شدن آن زن را نمی‏دانم، اگر صلاح می‏دانید از جواب آن، ما را مطلع سازید.
ابو جعفر-علیه السلام-فرمود: این زن، کنیز مردی بوده است. در بامدادان، مردبیگانه‏ای به او نگاه می‏کند و آن نگاه حرام بود، چون روز بالا می‏آید، کنیز را ازصاحبش می‏خرد و بر او حلال می‏شود، چون ظهر می‏شود او را آزاد می‏کند و بر او حرام می‏گردد، چون عصر فرا می‏رسد او را به حباله نکاح خود در می‏آورد و بر او حلال می‏شود، به هنگام مغرب او را «ظهار» می‏کندو بر او حرام می‏شود،موقع عشا کفاره ظهار می‏دهد و مجددا بر او حلال می‏شود چون نیمی از شب می‏گذرد اورا طلاق می‏دهد و بر او حرام می‏شود و هنگام طلوع فجر رجوع می‏کند و زن بر او حلال می‏گردد.



  • قبل از هرچيز از شما تشكر مي كنم به خاطر اينكه من رو خيلي خندونديد. هيچ وقت اينقدر نخنديده بودم.
  • دوم اينكه اين داستان رو احتمالاً يه آدم كم سواد درست كرده كه از ازش منفعتي ببره. اما چون كم سواد بود خيلي خنده دار در اومده. البته اون احتمالاً در زمان خودش احتمالً تونسته ازش استفاده كنه چون دنبال هدف ديگري بوده. اما ما الآ ممكنه به جنبه هاي ديگري هم توجه كنيم. مثلاً قسمتهايي رو كه من قرمز كردم ببينيد. اين دو تا جمله به هم نمي خوره؛ خردسالي كه بچه داره.
 
آخرین ویرایش:

Sparrow

مدیر تالار مهندسی هوافضا
مدیر تالار
  • قبل از هرچيز از شما تشكر مي كنم به خاطر اينكه من رو خيلي خندونديد. هيچ وقت اينقدر نخنديده بودم.
  • دوم اينكه اين داستان رو احتمالاً يه آدم كم سواد درست كرده كه از ازش منفعتي ببره. اما چون كم سواد بود خيلي خنده دار در اومده. البته اون احتمالاً در زمان خودش احتمالً تونسته ازش استفاده كنه چون دنبال هدف ديگري بوده. اما ما الآ ممكنه به جنبه هاي ديگري هم توجه كنيم. مثلاً قسمتهايي رو كه من قرمز كردم ببينيد. اين دو تا جمله به هم نمي خوره؛ خردسالي كه بچه داره.

سلام،


  • وقتی دوستان مطلبی رو نقل می کنند بدون ذکر منبع، این مسئله پیش می آید. جهت دیدن منابع حکایت مناظره امام جواد علیه السلام با یحیی بن اکثم به اینجا مراجعه کنید.
  • دوست عزیز، در زبان عربي معمولا هر فردي داراي اسم و کنيه و لقب است. اسم معرف هر فرد است و لقب بيانگر خصوصيت و ويژگي و صفتي ممدوح يا مذموم و مثبت در فرد است مثل صادق يا کاذب يا امين يا خائن.
    کنيه در زبان عربي معمولا براي احترام و تکريم به کار مي رود. کنيه بيشتر با کلمه «اب» يا «ام» و گاهي با کلمه ابن (پسر) و اخت(دختر) شروع مي شود. مثل: ابوالحسن و ام ليلا و ام کلثوم و ابن حاجب و بنت الکرم. در مورد ائمه(ع) هر سه مورد وجود دارد. مثلا اولين امام معصوم نامش علي و لقبش اميرالمؤمنين و کنيه اش ابوالحسن است.
    ذکر اين نکته لازم است که وقتي کنيه کسي مثلا ابوالفضل است معنايش اين نيست که حتما فرزندي به نام فضل دارد و اين فرد پدر اوست. هر چند معمولا چنين است، بلکه گاهي براي تفأل زدن و فال خير کنيه اي بر کسي گذاشته مي شود. مثلا فردي که کنيه اش ابوالفضل مي باشد، از همان کودکي اين کنيه را بر او مي گذارند و فال خير مي زنند که خداوند فرزندي به نام فضل به او عطا نمايد و يا صاحب فضل و احسان و کرم گردد. (منبع)

یا علی
 
آخرین ویرایش:

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
بدون یک انقلاب عمیق فکری هیچ تحولی در جامعه امکان پذیر نیست

عبارت بالا ترجمه آزادی است از آیه 11 سوره رعد
توسط دکتر مصطفی چمران

اعتقاد خوبه ولی بشینی و منتظر باشی و روز های جمعه هم آبغوره بگیری که ای یوسف گم و گور شده بیا و زلیخا را از دست پوتیفار نجات بده
باید بگم کور خوندی



منم باهات موافقم بسیاری از مسائل امروزی از نظر عقلی دلیلی براشون نیست، اما بنده دوست ندارم چیزی رو که دلیل عقلی براش ندارم بپذیرم.

یکم مودب باشی بد نیست!. گم و گور!!!!! تاسف....!!

کشتنمون از بس عقل عقل میکنن. چیزی یاد گرفتن ولش نمیکنن. فقط همین جمله رو دارن تکرار کنن اینجور افراد در هرجایی که دیدم.



شيعه معتقده نمازي كه ميخونه از پيامبر بهش رسيده و سني هم همينطور و هر كدوم ميگن اون يكي اشتباه ميگه. سني‌ها به اعتقاد خودشون به قرآن و سيره‌ي پيامبر عمل ميكنن، شيعه هم به همين معتقده، بسياري از اعتقادات شيعه از طريق ائمه و معصومين رسيده است. مثلا طرز وضو گرفتن و جمع خواندن نمازهاي يوميه (خواندن نمازهاي ظهر و عصر با هم و مغرب و عشا با هم)... . در اين موارد منابع بسياري هست كه در صورت تمايل معرفي ميكنم.
يك آيه از قرآن بياريد كه نياز قرآن به تفسير توسط پيامبر و ائمه رو نشون بده. شما در آيه‌هايي كه آورديد كلمه‌ي تبيين بود و از پيامبر خواسته بود كه آيات قرآن رو براي مردم بيان كنه و معني تبيين يعني بيان كردن نه تفسير كردن و همانطور كه گفتم خيلي چيزها بوده كه پيامبر از آن‌ها اطلاعي نداشته است مثلا:

سوره‌ي الحاقه آيه‌ي 3 :
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ "و چه دانى كه آن رخ دهنده چيست"

سوره‌ي الطارق آيه‌ي 2:
وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ "و تو چه دانى كه اختر شبگرد چيست"


سوره‌ي المرسلات آيه‌ي 14:
وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ "و تو چه دانى كه روز داورى چيست"

سوره‌ي المطففين آيه‌ي 8:
وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ "و تو چه دانى كه سجين چيست"

سوره‌ي الانفطار آيه‌ي 17 و 18:
وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ (17) ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ (18) "و تو چه داني كه چيست روز جزا (17) باز چه داني كه چيست روز جزا (18) "

سوره‌ي 97 آيه‌ي 2 ، سوره‌ي 82 آيه‌ي 18 ، سوره‌ي 74 آيه‌ي 27 ، سوره‌ي 83 آيه‌ي 19 و ده‌ها نمونه‌ي ديگر كه خطاب همه‌ي آنها پيامبر و بقيه‌ي انسان‌ها هستند. به نظر شما كسي كه علم آسمان‌ها و زمين را دارد نبايد اينگونه موارد را بداند؟ چون اين ادعاها زاييده‌ي فكر ماست و در هيچ جاي قرآن همچين ادعايي نشده كه پيامبر همه چيز را مي‌داند.




"بر پايه اعتقادات اسماعيليان نخستين، هفتمين امام در ششمين دوره، يعنى دوره حضرت محمد (ص) و اسلام، محمد بن اسماعيل بوده كه اسماعيليان مرگش را انكار كرده، و در انتظار ظهورش به عنوان قائم و مهدى بوده اند."

با همان اطمينان و اعتقادي كه شيعيان به امام زمان دارند چند برابر بيشتر اسماعيليان به ظهور حضرت اسماعيل معتقدند و همان دلايل روايي و منطقي را اسماعيليان نيز دارند. و به همين ترتيب ده‌ها فرقه‌ي اسلامي و شيعي داريم كه هر كدام با دلايل روايي و منطقي خيلي محكم معتقد به امام زمان خود هستند.:confused:

اول اینکه جبرئیل بر پیامبر نازل شده و نحوهء نماز خوندن رو بهش یاد داده!. دوم اینکه منظور این آیات کی گفته پیامبره؟.یا کی گفته اگه منظورش پیامبره، یعنی منظورش این بوده پیامبر واقعا چیزی نمیدونه؟!!!!!!!....

خيلي قشنگ عنوان كرديد،:) اعتقاد شيعه بر اين است كه منجي نهايي امام زمان هم نام و هم لقب پيامبر است. در صورتي كه به عقيده‌ي بعضي فرق ديگر اسلامي حتي همچين آدمي
به دنيا نيامده است. به عنوان مثال فرقه‌ي اسماعيليه (اسماعيل پسر امام صادق) يكي از فرق شيعه است...

پیامبر هم خودشون فرمودند که امت من 72 فرقه میشن!!!! اما فقط یکی از اونها بر حقه !!!.



شك پلي است براي يقين
شما چطور مسلمان 12 امامي شده‌ايد؟ و يك مسيحي چطور مسيحي شده است؟
انتخاب دين توسط هر شخص بسته به اين است كه كجا به دنيا آمده است و اگر ما در اروپا به دنيا آمده بوديم اكنون مسيحي بوديم نه مسلمان 12 امامي و اگر در هندوستان به دنيا آمده بوديم بودايي بوديم نه مسلمان 12 امامي و اگر در آفريقا به دنيا آمده بوديم حتي ممكن بود مسلمان آفريقايي باشيم نه مسلمان 12 امامي اگر در ميان قبايل سرخپوستي يا در قطب شمال به دنيا آمده بوديم ممكن بود ؟؟؟ باشيم نه مسلمان 12 امامي و ....
ما به بهشت مي‌رويم چون در ميان مسلمانان به دنيا آمديم و يك مسيحي به جهنم مي‌رود فقط به اين خاطر كه در ميان مسيحيان به دنيا آمده است و هنر ما اين است كه در ميان مسلمانان 12 امامي به دنيا آمده‌ايم. :cool: در عدل خدا شكي نيست و اين تفكر با عدالت خدا سازگار نيست.

شك پلي است براي يقين
روژه گارودي فيلسوف فرانسوي است. كه كتاب‌هاي او در دانشگاه‌هاي معتبر دنيا تدريس مي‌شود.
گارودي به عنوان يك پروتئوس مد روز مي‌توانست عقايد، باورها، ايدئولوژي و دين خود را به همان تعداد دفعاتي كه زير پيراهني‌هايش را عوض مي‌كند تغيير دهد.
او به دين‌هاي متعددي گراييد و در نهايت مسلمان شد. انسان در هر روز در حال تغيير است و مي‌توان گفت كه هر لحظه با تفكري جديد به راهي جديد و منطقي جديد گرايش پيدا مي‌كند و چيزي كه باعث مي‌شود كه انسان از تغيير و پويايي و حقيقت دور بيفتد تعصب است و انسان براي رسيدن به حقيقت بايد در مسير شك‌هاي زياد قرار بگيرد.
هر كدام از دين‌هاي اسلام، مسيح، يهود و ... و فرقه‌هاي سني و شيعه و ... هر كدام براي خود دلايل روايي و منطقي دارند و هر كدام علمايي دارند كه سال‌هاي سال عمر خود را در راه تحقيق و تفحص گذرانده‌اند و به اعتقاد خود و دلايل محكم معتقد هستند كه حرفي كه آنها مي‌گويند درست است. آيا به نظر شما همه‌ي آن‌ها راست مي‌گويند؟ بهترين و كامل‌ترين مدرك معتبر قرآن است كه مثل روايات شامل تحريف نشده‌اند.

شك پلي است براي يقين
جهت اطلاع، تعداد كمي از حدود 1 ميليارد نفر مسلمان در دنيا، شيعه 12 امامي هستند.

اول اینکه هیچ کس ازجمله خدا نفرموده هرکی هرجا بدنیا بیاد اجبارا میره بهشت یا جهنم!!!!!. حرفای خنده دار نزنید. دوما از نظر شما چرا اون فیلسوف فرانسوی درنهایت به اسلام گروید؟؟ خوبه خودتونم مطرح کردید. سوما کم تر بودن شیعه ها دلیل بر حق نبودن اونا نیست. همونطور که در زمان پیامبر تعداد مسلمان ها یا خداپرستان خیلی خیلی کم بود و تعداد مشرکان بسیار زیاد. یا تعداد صحابه امام حسین کم ولی دشمن زیاد!!.

به تفسير پيامبر از قرآن تعداد نمازها مشخص شد!!؟؟
پس چرا الان كسي اين كارو نمي‌كنه؟ تا همه يك جور واحد نماز بخونند؟
من هم از آياتي كه درباره قدير ادعا شده با خبرم اما هنوز نتونستم كه واقعه‌ي قدير رو از قرآن ثابت كنم.

حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر بوده!!! کی بیاد این کارو بکنه الان؟. یه چیز مگه دوبار باید اثبات بشه یا تغییر کنه؟!!!. متوجه نمیشم!!!!!!. امام مهدی (ع) هم آخرین امام. ضمنا همونطور که بالا گفتم نماز خوندن رو جبرئیل از طرف خدا به پیامبر یاد داده...

مگر شما نماز صبحتون 2 رکعت نیست ؟
نماز ظهر و عصر 4 رکعت ؟
این رو کجای قرآن نوشته ؟
شما چرا طبق قرآن در این زمینه پیروی نمی کنید؟

خیلی خوب گفتی..

و در آخر... (این بحث مال چندسال پیشه دقیقا؟؟.که من جواب دادم؟. خخخخخخ)
 
آخرین ویرایش:

ریحانه سعادت

عضو جدید
کاربر ممتاز
تمام مهندسانی دنبال اثبات نادیده ها هستند چطور ادعای مهندسی حتی در سطح پایین میکنند؟
اونها که فقط بر دیده ها و محدود ها تمرکز دارند چطور معادلات بزرگ علمی و پژوهشی خودشون رو بر مبنای اعداد مختلط که هیچ وجود خارجی ندارند یا اعداد بی نهایت که بسیاری از آزمایشات علمی پایه بر اساس بینهایت فرض شدن اونها اثبات میشند انجام میدند؟
علم مخابرات بدون اعداد مختلط فلج میشه! یا همینطور بینهایت. ولی اینها مفاهیمی هستند که با حواس پنجگانه ی بشر احساس نمیشوند ولی بشر به ا.نها نیاز داره برای پیشرفت! دنیا پر است از نشانه های خدا. از اینکه این دنیا بدون خدا معنی نداره. این خدا پیامبری داره و این پیامبر ولی. یک گزاره ی منطقی ساده است فقط کمی تعقل و نگاه بدون سوء و حقیقت طلب
;)
 

Similar threads

بالا