آیا اشتغال و اقتصاد برای ازدواج انقدر که میگن مهمه؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

masou2169

عضو جدید
سلام در مورد کار ندادن به خانوما باید عرض کنم که بیشتر پروژه ها به بخش خصوصی واگذار شده اونام فقط دنبال درآمد و سود بیشترن بازدهی خیلی براشون مهمه اینکه طرف بتونه بین چندتا پیمانکار کارو پیش ببره به طور مثال تو حوضه برق چون طرف یه مهندس برق چندتا کارگر صفر یا یه پیمانکار بیسواده یه خانم سخت میتونه از خودش جذبه نشون بده.....
 

masou2169

عضو جدید
به شخصه به مردای مجرد سن بالا حق میدم دنبال زن گرفتن نرن آرامشی که تزدواج به آدم میده به درد سرش نمی ارزه
 

delbaar

کاربر فعال
سلام در مورد کار ندادن به خانوما باید عرض کنم که بیشتر پروژه ها به بخش خصوصی واگذار شده اونام فقط دنبال درآمد و سود بیشترن بازدهی خیلی براشون مهمه اینکه طرف بتونه بین چندتا پیمانکار کارو پیش ببره به طور مثال تو حوضه برق چون طرف یه مهندس برق چندتا کارگر صفر یا یه پیمانکار بیسواده یه خانم سخت میتونه از خودش جذبه نشون بده.....

من کارآموزیمو همین تابستون تویه کارخونه صنعتی داشتم تنها کارآموز خانوم بودم و باعث تعجب!!!حتی بهم میگفتم حیف شدی وقتتو تلف کردی این رشته رو خوندی !
آگهی استخدام ها هم ک وضعیتشون مشخصه!!
یعنی میگم هیچ چیز ..هیچ قانونی از جامعه ما به اروپا شباهت نداره که بخوایم با اونجا مقایسه کنیم وضعیت اشتغال یا ازدواج رو!!


 

masou2169

عضو جدید
به سن پائینا حق میدم چون خواسته هاشون شکل نگرفته وبه عشق بیشتر از هر چیزی اهمیت میدن
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
سلام

الان مثلا شما شرایط مثل زیر رو قبول میکنین:

1. دانشجوی فوق لیسان مهندسی مکانیکم...دارم رو پایان نامم کار میکنم.
2. 25.5 سالم هست...تو بازه ای که گفتین قرار دارم!
3. بیکار...البته کارگری و کافی نت و تایپ و ترجمه و.... خصوصا کارای علمی زیاد کردم!
4. بابای بی پول دارم...خیلی بی پول...یعنی صفر صفرم ..خودم باید رو پای خودم باشم.
5.سربازی هم دارم. شاید امریه گرفتم!

دیگه شرایطم همینه...سوالی بود در خدمتم!

حالا شما بفرمایید بگین!
داداش خدایی بیخیال ازدواج شو :D :biggrin:
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
دخترای این دوره زمونه ماددددی ان به غایت
عشق وقتی براشون معنی پیدا میکنه که فاکتور اقتصاد اکی باشه

نه اینکه پسرای این دوره اصلا مادی نیستننننننننن
اول نیگا میکنن ببینن بابای دختر وضع مالیش چجوره دست و دلباز هست یا نه!!باغ و ملک داره یا نه!چقدر دختره طلا داره!همه ی اینا رو درنظر میگیرن باضافه ی اینک میخان دختره خوشگلم باشه ،تحصیلکرده هم باشه!

این فاکتور ها الان غیراقتصادیه!!!!!!!!!!!!!!؟؟
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه اینکه پسرای این دوره اصلا مادی نیستننننننننن
اول نیگا میکنن ببینن بابای دختر وضع مالیش چجوره دست و دلباز هست یا نه!!باغ و ملک داره یا نه!چقدر دختره طلا داره!همه ی اینا رو درنظر میگیرن باضافه ی اینک میخان دختره خوشگلم باشه ،تحصیلکرده هم باشه!

این فاکتور ها الان غیراقتصادیه!!!!!!!!!!!!!!؟؟


جز دوتا فاکتور آخری که گفتی( که حق پسره هم هست) فاکتورای دیگه رو قبول ندارم
اکثر مردا میدونن که پول زن همش منت و عذابه مطمئن باش...
 

mansourblogfa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جالبه -وقتی یه دختر داره همه این کارا رو میکنه و خواستگار ها رو از لحاظ مالی و و و و سبک سنگین میکنه چیز بدی نیست ولی ی پسر بخواد این کارو کنه میشه بوق !!!

خب دقیقا همون چیزی ک تویه دختر داری بقیه هم دارن پس چرا نباید اونی ک بابای پولدارتر داره رو انتخاب نکرد :surprised: اگه میخواد بگید نه شما همش به مادیات اهمیت میدید و باطن زیبای ما رو نمیبینید و ... باید بگم ک ما تازه داریم میشیم مثل خودتون :cool:
 

ELnur

عضو جدید
کاربر ممتاز
چقد شعار زیاد شده بین هر دو جنس:)

ماها تز روشنفکری به خودمون میگیریم اما برا همسایه چون خودمونو مستثنی میدونیم
نمیشه رو هوا تصمیم به ازدواج گرفت....کی گفته مادیات مهم نیست؟اتفاقا همه میدونن مهمه و 99درصد آدما برای رسیدن بهش تلاش میکنن اما آیا فقط تو زندگی همین ملاکه تو الویت بندی هست؟

اصلا برای شروع زندگی چه مقدار از مادیات میتونه کارساز باشه؟ذهن عاقل میگه یه حداقلهایی لازمه....گفتن اینکه من میخوام اول زندگی خونه ماشین حقوق آنچنانی و ....داشته باشم یکم برای قشر متوسط جامعه غیر منطقی هست یعنی اول باید به عقل اون بنده خدا شک کرد حالا میخواد پسر باشه میخواد دختر باشه....

چشم و هم چشمی در حال حاضر تو مملکت جهان سومی ما بیداد میکنه زن و مرد هم نمیشناسه هر کسی بنا به ظرفیت وجودی خودش داره چشم و هم چشمی میکنه ...فشار اجتماع و گرونی از یه ور کمر ملتو شکسته این چشم و هم چشمی های کورکورانه و بدون عقل از یه طرق زندگی رو تو تنگنا قرار داده و عاملش خود ماها هستیم نه موجودات کره ی مریخ

برای شروع هر ازدواجی کار لازمه یکم پس انداز لازمه و یکم درک و شعور و فهم تو این دورو زمونه زن و مرد نمیشناسه اکثرا همه دارن کار میکنن 20سال پیش نیست که یه نفر میرفت سر کار 8 نفر خیلی ریلکس میخوردن میخوابیدن تازه پس اندازم میکردن الان فرق کرده قضیه

این دعواهای بچگانه که بگیم آره من خوبم تو بدی دخترا شیرن پسرا فولادن یکم غیر منطقی هست مشکل رو باید حل کرد اگر مشکلی هست مطمئنن از جانب اکثریت اجتماع هست نه یه قشر خاص

تلاش برا پولدار شدن زیاد شده اما دریغ از تلاش برای فهیم شدن ادم بادرک و فهم مطمئنن راههای درست پولدار شدن رو هم پیدا میکنه;)
 

Bahman_mech

عضو جدید
کاربر ممتاز
به نظر من اگر یک دختر یا یک پسر خودشون یک سری شرایط خوب مثل (پدر پولدار -زندگی مرفه -خانواده کم جمعیت -تحصیلات عالیه -محل زندگی خوب و...) رو دارا باشند و توقع این شرایط رو در مورد همسر آیندشون داشته باشن این دیگه پر توقعی محسوب نمیشه بلکه قصد دارن یک نفر در سطح خانواده خودشون(از همه جنبه ها) رو برای ازدواج انتخاب کنن.پرتوقعی اونجا معنی میده که مثلا دختر یا پسر پدرشون اجاره نشین هستن بعد توقع دارن پدر همسرشون خونه شخصی داشته باشن.الان از این قشر خیلی در جامعه فراوونه.
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
جز دوتا فاکتور آخری که گفتی( که حق پسره هم هست) فاکتورای دیگه رو قبول ندارم
اکثر مردا میدونن که پول زن همش منت و عذابه مطمئن باش...
اهاااااااان
میدونن و دنبالش هستن!!!!!!!
من کاری بشما ندارم قبول داری یا نداری!واقعیت جامعه ما الان چیز دیگه ای هس!..پسرا دنبال ی اینده تضمین شده هستن پس جایی نمیرن ک اب زیرشون بره!
الان دوره زمونه عوض شده پسرا ماشالا اینقد 7خط شدن ک اون منت و عذابی ک شما میگینو بلدن چجوره ردش کنن!
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالبه -وقتی یه دختر داره همه این کارا رو میکنه و خواستگار ها رو از لحاظ مالی و و و و سبک سنگین میکنه چیز بدی نیست ولی ی پسر بخواد این کارو کنه میشه بوق !!!

خب دقیقا همون چیزی ک تویه دختر داری بقیه هم دارن پس چرا نباید اونی ک بابای پولدارتر داره رو انتخاب نکرد :surprised: اگه میخواد بگید نه شما همش به مادیات اهمیت میدید و باطن زیبای ما رو نمیبینید و ... باید بگم ک ما تازه داریم میشیم مثل خودتون :cool:
من نگفتم چرا سبک سنگین نکنن!!!
من میگم وقتی خودتون چشمتونناخوداگاه دنبال پوله اینقدر نیاین اینجا بگین دخترا پرتوقع هستن،دخترا فقط دنبال پولن!!
خودتونم همینجورین!من میگم اگ یکی از دلایل ازدواج نکردن ها مادیات باشه این فقط از جانب دختر نیست این دوره زمونه پسرا هم چشمشون دنبال مدیاته!
 

bitajan

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
اگر انسانها قادر بودند روزی 5 دقیقه عاشق باشن
حسرت بهشت جوک میشد و کرکره جهنم پایین بود!


سلام بانو

جمله شما رو باید خوب فهمید ، امیدوارم منم یه روز بفهمم

این لینکی که میذارم منو یاد این جمله شما انداخت، به نظر این شهید خوب فهمیده عشق یعنی چی
.
.
.
خداکنه منم اینطور شهامتی پیدا کنم :


http://www.www.www.iran-eng.ir/show...یران/page178?p=8392822&viewfull=1#post8392822


یا علی
 

mohsen victor

عضو جدید
کاربر ممتاز
اهاااااااان
میدونن و دنبالش هستن!!!!!!!
من کاری بشما ندارم قبول داری یا نداری!واقعیت جامعه ما الان چیز دیگه ای هس!..پسرا دنبال ی اینده تضمین شده هستن پس جایی نمیرن ک اب زیرشون بره!
الان دوره زمونه عوض شده پسرا ماشالا اینقد 7خط شدن ک اون منت و عذابی ک شما میگینو بلدن چجوره ردش کنن!

حالا احتمالا یکی از اون هفت خطاش به تور شما خورده دلیل نمیشه همه رو جمع بزنی اکثر مردا اینجوری نیستن
ولی انکار نمیکنم که پسرای هفت خط هم وجود دارن
 

ali.metal.eng

عضو جدید
اهاااااااان
میدونن و دنبالش هستن!!!!!!!
من کاری بشما ندارم قبول داری یا نداری!واقعیت جامعه ما الان چیز دیگه ای هس!..پسرا دنبال ی اینده تضمین شده هستن پس جایی نمیرن ک اب زیرشون بره!
الان دوره زمونه عوض شده پسرا ماشالا اینقد 7خط شدن ک اون منت و عذابی ک شما میگینو بلدن چجوره ردش کنن!
هفت خط؟؟؟
اینکه پسر دوست داره با کسی ازدواج کنه که از لحاظ مالی تامین باشه میشه هفت خط؟؟

الان دوره زمونه عوض شده.... من مرد هم دوست دارم با کسی ازدواج کنم که از لحاظ مالی کاملا تامین باشه چون که الان حقوق مساویه

الان دیگه مرد سالاری وجود نداره که مرد هم بخاد واسه خانواده تنها نان اور باشه

الان هرکی باید تو اقتصاد خانواده نقش داشته باشه عوضش ازادی های زنم بیشتر شده

ضمننا قدیم که زنها تو روستا خیلی بیشتر از مردها کار میکردند خب الان هم باید کار کنند

وضع مالی پدر دختر هم یه پشتوانه برای خانواده حساب میشه که هرچی بیشتر باشه بهتره
 

Asghar_

عضو جدید
شرایط شما بد نیست..همینکه در حین درس کار هم میکنین خیلی خوبه
بعد از سربازیتون میتونین یه کار بهتر داشته باشین

من بیشتر منظورم از حرفام این بود که میشه از یه جایی شروع کرد ..نه صفر صفر و نه همه چی کامل کامل ..گفتم اگه از کسی خوشتون اومد از ی جایی شروع کنین اینطوری هم پیش خودتون فک نکنین که طرف فقط پولتون رو میبینه و شرایط رو میسنجه
یه چیزایی خیلی مهم تره اینکه ویزگی های اخلاقی و اینکه آدم سالمی باشین و...

یه آقایی تو تاپیک گفتن خانوما میشنن نقششون فقط انتظار کشیدن حاضر نیستن نقشی تو تامین درآمدا داشته باشن..که اصلا اینطور نیست ما خانوما هم دوست داریم کار کنیم ما هم مثه شما درس خوندیم دوست داریم ازش استفاده کنیم ولی واقعا اگه کار باشه هم به خانوما اجازه کار نمیدن
من خانوم به عنوان مهندس برق خیلی شانس کمی دارم هرجاکار باشه آقا میخوان
همه جا سنتی فک میکنین بعد جایی که به نفعتون باشه اروپا رو مثال بزنین که اونجا هم خانوما کارمیکنن


پس فک کنم دیگه اوکیه دیگه!

داداش خدایی بیخیال ازدواج شو :D :biggrin:

داداش میبینی که یکی از دختر خانما میگن شرایطم بد نیست;)
 

Eshgh Khoodayi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
من خودم مجردم
خیلی خیلی هم مجردی بهم سخت میگذره ...
(دلیل مجردی ام فقط و فقط کنکور ارشد نه کار و نه هیچی ...)
ولی اگه سرمم ببرن با ناموس مردم بیرون نمیرم و...
چون غیرت دارم و بی شرف و.. نیستم

ما وجود خدا رو قبول داریم ولی خدارو باور نداریم
مثل کسی که یه چیزی طراحی میکنه و قشنگ تستش میکنه ولی میترسه اولین نفری باشه که استفاده میکنه ...
این یعنی ضعف ایمان و اعتقاد قلبی به خدا

این حرف امام رضا (ع) که میریم حرم برای زیارت و.. ولی به حرفشون میرسه جا میزنیم وای برما ...

قال الامام الرضا علیه السلام:اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و...امام رضا علیه السلام فرمود:هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و...میزان الحکمة، ج 4، ص 280

وضع بازار کار هم مناسب نیست برای همین منظور درست نیست که جووونی تو گناه بیوفته که کار نداره بره خواستگاری ...
چون اولین چیز حفظ دین بعد ...
چون باید دوتا خانواده کمک کنند تا بتونن این دو جوون سر وسامان بدهند نکنه بگن کار نداره دیگه هیچی بذار گناهش بکنه ...

بعدم یه دختر خوب مومن پیدا کنید که با چیزی که دارین بسازنند نه از این دختر افاده ای و مانتو تنگ ها ...
چون قرار مادری خوبی برای فرزندانمون انتخاب کنیم نه عروسک کوچه خیابون ...
موفق باشید
 

bahargoli

عضو جدید
سلام
من خودم مجردم
خیلی خیلی هم مجردی بهم سخت میگذره ...
(دلیل مجردی ام فقط و فقط کنکور ارشد نه کار و نه هیچی ...)
ولی اگه سرمم ببرن با ناموس مردم بیرون نمیرم و...
چون غیرت دارم و بی شرف و.. نیستم

ما وجود خدا رو قبول داریم ولی خدارو باور نداریم
مثل کسی که یه چیزی طراحی میکنه و قشنگ تستش میکنه ولی میترسه اولین نفری باشه که استفاده میکنه ...
این یعنی ضعف ایمان و اعتقاد قلبی به خدا

این حرف امام رضا (ع) که میریم حرم برای زیارت و.. ولی به حرفشون میرسه جا میزنیم وای برما ...

قال الامام الرضا علیه السلام:اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و...امام رضا علیه السلام فرمود:هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و...میزان الحکمة، ج 4، ص 280

وضع بازار کار هم مناسب نیست برای همین منظور درست نیست که جووونی تو گناه بیوفته که کار نداره بره خواستگاری ...
چون اولین چیز حفظ دین بعد ...
چون باید دوتا خانواده کمک کنند تا بتونن این دو جوون سر وسامان بدهند نکنه بگن کار نداره دیگه هیچی بذار گناهش بکنه ...

بعدم یه دختر خوب مومن پیدا کنید که با چیزی که دارین بسازنند نه از این دختر افاده ای و مانتو تنگ ها ...
چون قرار مادری خوبی برای فرزندانمون انتخاب کنیم نه عروسک کوچه خیابون ...
موفق باشید
یعنی دخترهایی که مانتو تنگ میپوشن دخترهایی نیستن که اهل سازش باشن!
پس نصف ایران که اهل سازش نیستن:D
توروخدا وقتی چیزی میگین اول مزه مزه کنید بعد بیرون بیارید!
شما که ادعاتون میشه خدارو قبول داری، همون خدا توهین و ... رو هم نمیپذیره : )
 

M.A777

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
من خودم مجردم
خیلی خیلی هم مجردی بهم سخت میگذره ...
(دلیل مجردی ام فقط و فقط کنکور ارشد نه کار و نه هیچی ...)
ولی اگه سرمم ببرن با ناموس مردم بیرون نمیرم و...
چون غیرت دارم و بی شرف و.. نیستم

ما وجود خدا رو قبول داریم ولی خدارو باور نداریم
مثل کسی که یه چیزی طراحی میکنه و قشنگ تستش میکنه ولی میترسه اولین نفری باشه که استفاده میکنه ...
این یعنی ضعف ایمان و اعتقاد قلبی به خدا

این حرف امام رضا (ع) که میریم حرم برای زیارت و.. ولی به حرفشون میرسه جا میزنیم وای برما ...

قال الامام الرضا علیه السلام:اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و...امام رضا علیه السلام فرمود:هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و...میزان الحکمة، ج 4، ص 280

وضع بازار کار هم مناسب نیست برای همین منظور درست نیست که جووونی تو گناه بیوفته که کار نداره بره خواستگاری ...
چون اولین چیز حفظ دین بعد ...
چون باید دوتا خانواده کمک کنند تا بتونن این دو جوون سر وسامان بدهند نکنه بگن کار نداره دیگه هیچی بذار گناهش بکنه ...

بعدم یه دختر خوب مومن پیدا کنید که با چیزی که دارین بسازنند نه از این دختر افاده ای و مانتو تنگ ها ...
چون قرار مادری خوبی برای فرزندانمون انتخاب کنیم نه عروسک کوچه خیابون ...
موفق باشید
این حرف هایی که میزنی همه اشون شخصیه، واسه شخص خودت مناسبه و نمیتونی تعمیمش بدی به یه عده یا کل آدم ها.
و این نشون میده هنوز پخته نیستی.من هم از این حرفها میزدم ولی اشتباهه و نباید همه رو جمع ببندی با طرز تفکر خودت.چون ما طرز تفکرمون 100% صحیح نیست و حتی اگر 100% بی ایراد باشیم ، نمیتونیم بزور یا فورس یا جمع بستن بگیم این عمل صحیحه فلانی ها فلانن شما اینکارو کن.

بعد کلمه "من با ناموس مردم بیرون نمیرم چون با غیرتم و با شرفم" این جمله هم حالت جمع بستن داره و پر ایراده و نشان از اینه که هنوز متوجه نیستی.نمیگم ایراد داری یا نظراتت پر ایراده اصلا کاری به نیّت صحبتت ندارم، میگم اگر جمع ببندی و یه عده رو یک طوری خطاب کنی، اینجا خودت رو حقیر و نا آشنا به مسائل، نشان می دی. و کسی هم به حرفت توجه نمی کنه.



این قضیه که خواستگاری و ازدواج باعث میشه آدم تو گناه نیفته، یه طرز تفکر سطح پایین و اشتباه هست که بشدت جنسی نگری ـه. اگر کمبود داری نمیتونی نحمل کنی و خوی حیوانی قدرتمندی داری، صیغه در دین شما، جائز هست و میتونی ازش استفاده کنی، لازم نیست کلمه "ازدواج" رو به این آلوده کنی.
از طرفی خداوکیلی کار به نقد دین و اینها ندارم ولی دین اسلام حداقل تو این زمینه بخوبی به فکر ما مرد ها بوده و راه کارهای بسیار زیادی ارائه داده، شما میتونی رجوع کنی و ببینی اگر شرایط ازدواج نداری و مشکل اونطوری داری، راه حلت چیه، خیالت تخت باشه راه حل های فراوانی برای مشکلتان هست.

موفق باشی عزیز :)
 

masou2169

عضو جدید
سلام
من خودم مجردم
خیلی خیلی هم مجردی بهم سخت میگذره ...
(دلیل مجردی ام فقط و فقط کنکور ارشد نه کار و نه هیچی ...)
ولی اگه سرمم ببرن با ناموس مردم بیرون نمیرم و...
چون غیرت دارم و بی شرف و.. نیستم

ما وجود خدا رو قبول داریم ولی خدارو باور نداریم
مثل کسی که یه چیزی طراحی میکنه و قشنگ تستش میکنه ولی میترسه اولین نفری باشه که استفاده میکنه ...
این یعنی ضعف ایمان و اعتقاد قلبی به خدا

این حرف امام رضا (ع) که میریم حرم برای زیارت و.. ولی به حرفشون میرسه جا میزنیم وای برما ...

قال الامام الرضا علیه السلام:اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لا یمنعک فقره و...امام رضا علیه السلام فرمود:هنگامی که مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید. و مبادا فقر او ترا از این رضایت باز دارد و...میزان الحکمة، ج 4، ص 280

وضع بازار کار هم مناسب نیست برای همین منظور درست نیست که جووونی تو گناه بیوفته که کار نداره بره خواستگاری ...
چون اولین چیز حفظ دین بعد ...
چون باید دوتا خانواده کمک کنند تا بتونن این دو جوون سر وسامان بدهند نکنه بگن کار نداره دیگه هیچی بذار گناهش بکنه ...

بعدم یه دختر خوب مومن پیدا کنید که با چیزی که دارین بسازنند نه از این دختر افاده ای و مانتو تنگ ها ...
چون قرار مادری خوبی برای فرزندانمون انتخاب کنیم نه عروسک کوچه خیابون ...
موفق باشید
سلام ودرود برشما دوست عزیز ازشجاعتتون خوشم اومد اما جاداره چندتا نکته رو به عنوان دوستتون یاد آورشم.....
درمورد بیرون رفتن با جنس مخالف اگه بادیدگاه شما قرارملاقات گذاشته بشه بی غیرتیه وحق باشماست اما خیلی ها بینشی غیراز بینش شما دارند و نگاه جنسی به جنس مخالف ندارن در واقع زن قبل از آنکه مادر بچه باشد انسانیست که دارای حقوقی برابر بامرد است ودرمرحله ی بعد کانون آرامش...فرمودین اولین چیز حفظ دین است..برداشت بنده از جمله شما اینه که در واقع اولین چیز تامین نیاز جنسیست...در مورد پوشش سخن گفتید لازمه عرض کنم که طرز پوشش هر فرد نه به شوهر ونه به....ارتباطی دارد هرزن باتوجه به قدرت اختیار ازجانب پروردگار تصمیم به انتخاب نوع پوشش میگیرد...برادر بزرگترین منکر اینست که دایره ی امر به معروف و نهی از منکر را به مسائل فردی و فرعی مختص وبه پدیده های ثابتی محدود کنیم.....سخن شما باعث رنجش و دلزدگیه بسیاری خواهد شد.مسئولیت اخلاقیه ما فقط در حوزه ی اخلاق فردیه خودمان است.سخن شما نه امر به معروف است ونه حتی طرح مسله فقط نظر شخصیه شماست با قضاوتی غلط که اتهامی به بخش بزرگی از جامعه ی رنج دیده ی ما وارد کرد..امید است عذر تقصیر به جا آورید..
 

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
این حرف هایی که میزنی همه اشون شخصیه، واسه شخص خودت مناسبه و نمیتونی تعمیمش بدی به یه عده یا کل آدم ها.
و این نشون میده هنوز پخته نیستی.من هم از این حرفها میزدم ولی اشتباهه و نباید همه رو جمع ببندی با طرز تفکر خودت.چون ما طرز تفکرمون 100% صحیح نیست و حتی اگر 100% بی ایراد باشیم ، نمیتونیم بزور یا فورس یا جمع بستن بگیم این عمل صحیحه فلانی ها فلانن شما اینکارو کن.

بعد کلمه "من با ناموس مردم بیرون نمیرم چون با غیرتم و با شرفم" این جمله هم حالت جمع بستن داره و پر ایراده و نشان از اینه که هنوز متوجه نیستی.نمیگم ایراد داری یا نظراتت پر ایراده اصلا کاری به نیّت صحبتت ندارم، میگم اگر جمع ببندی و یه عده رو یک طوری خطاب کنی، اینجا خودت رو حقیر و نا آشنا به مسائل، نشان می دی. و کسی هم به حرفت توجه نمی کنه.



این قضیه که خواستگاری و ازدواج باعث میشه آدم تو گناه نیفته، یه طرز تفکر سطح پایین و اشتباه هست که بشدت جنسی نگری ـه. اگر کمبود داری نمیتونی نحمل کنی و خوی حیوانی قدرتمندی داری، صیغه در دین شما، جائز هست و میتونی ازش استفاده کنی، لازم نیست کلمه "ازدواج" رو به این آلوده کنی.
از طرفی خداوکیلی کار به نقد دین و اینها ندارم ولی دین اسلام حداقل تو این زمینه بخوبی به فکر ما مرد ها بوده و راه کارهای بسیار زیادی ارائه داده، شما میتونی رجوع کنی و ببینی اگر شرایط ازدواج نداری و مشکل اونطوری داری، راه حلت چیه، خیالت تخت باشه راه حل های فراوانی برای مشکلتان هست.

موفق باشی عزیز :)


:gol::)
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
سلامم به همه دوستان عزیز:gol:

من 18.5 سالم بود که ازدواج کردم.(در وضعیت صفر مالی چون همه اونچهه که داشتیم خرج بیماری پدرم شده بود که 1 سال قبلش عمرش رو داده به به شما)ترم اول دانشگاه.بعد از گذشت 4 سال دوره نامزدی و گرفتتن مدرک کارشناسی رفتم دنبال کار .بعد از 27 روز کار پیدا کردم و با حقوق 500 هزار تومن و بدون بیمه(اوایل سال 90) تو یه شرکت خصوصی مشغول به کار شدم.
6 ماه که گذشت تونستم واسه خودم جهیزیه بخرم:))) و یه مراسم در حد مولودی و یه سفر کوچیک و شروع زندگی.(البته سال 88 بالای خونه پدری رو واسه خودم ساختم که چطور شد تو وضعیت صفر تونستم اینکار رو بکنم در ادامه توضیح میدم)


جدای از این بیان زندگینامه و این حاشیه ،یک مسئله ای که این وسط مبهمه و در کلام خیلی از دوستان چه اینجا و چه اونجا(بیرون از اینجا) مطرح میکنن اینه که خیلی تناقض هایی وجود داره این وسط.خب بالاخره کار و محل زندگی و تحصیلات و مراسم عروسی و هزاران مسئله دیگه چطور با این مورد جمع میشه.

مسئله ای که باید بهش توجه کرد اینه ،همیشه تو حوزه عمل و زندگی باید قواعد(همون دکترین ها) خودمون رو مشخص کنیم.قواعد همون گزاره هایی هستند که ما طبق اون عمل میکنیم.حوزه قواعد خیلی از ماها اختلاطیه.مجموعه از قواعد متضاد رو بکار میگیریم تو یک عرضه و انتظار نتیجه مطلوب رو هم داریم.
مثل این میمونه که شما تو زمین بازی فوتبال از چندین تاکتیک متضاد استفاده کنید.خب خیلی گل میتونی بزنی ولی بیشتر به دروازه خودیه.

باید قاعده خودمون رو مشخص کنیم.نمیشه تو یه زمین با چند قاعده بازی کرد.

مثلا کسی که توکل و اعتماد به خدا رو بعنوان یک قاعده یا دکترین ،تو زندگی خودش بکار میگیره باید تا تهش این قاعده و قواعد وابسته به این رو دنبال کنه.
وقتی به خدا اعتماد میکنی باید قواعدی که تو این ابر قاعده هست رو هم بر بتابی.
مثلا اینکه همسرت هم بخواد با همین مبانی زندگی کنه....مراسم شاد و ساده ای داشته باشی(چون خیلیا گیر این موردن بخاطر هزینه هاش).....خرید های غیر لازم و خرج های بیخود که اسرافه رو نداشته باشی.....اعتماد بنفس داشته باشی و هزاران مورد دیگه.
همین چند گزاره بالا باشه جلوگیری میشه از خیلی موارد دیگه.وقتی پر خرچ شروع کنی مجبور میشی پیش خور کنی.واسه پیش خوردن نیاز داره وام بگیری.همین که وام گرفتی و سود دادی به این موسسات و بانک های گردن کلفت ،در واقع از اون قاعده خارج شدی.اینجا یه قاعده متضاد رو داری وارد میکنی که نمیخوره به اون اولی.(معمولا تو این قاعده خیلی به ذهن حسابگرتون توجه نکنید.ذهن خیلی از مواردش اعتباریه و اصلا وجود نداره.بخصوص اون بخش ریاضیاتش)
تو خود زندگی هم همینطوره.واقعا زندگی اون هیولایی نیست که خیلیا فکر میکنن.
(اون مورد مربوط به ساخت خونمون هم چیده شدن یکی یکی قاعده هایی بود که جلوی پامون گذاشته شد)

حرف آرمانگرایانه نمیزنم....خاطره تعریف کردم.
 

ali.metal.eng

عضو جدید
سلامم به همه دوستان عزیز:gol:

من 18.5 سالم بود که ازدواج کردم.(در وضعیت صفر مالی چون همه اونچهه که داشتیم خرج بیماری پدرم شده بود که 1 سال قبلش عمرش رو داده به به شما)ترم اول دانشگاه.بعد از گذشت 4 سال دوره نامزدی و گرفتتن مدرک کارشناسی رفتم دنبال کار .بعد از 27 روز کار پیدا کردم و با حقوق 500 هزار تومن و بدون بیمه(اوایل سال 90) تو یه شرکت خصوصی مشغول به کار شدم.
6 ماه که گذشت تونستم واسه خودم جهیزیه بخرم:))) و یه مراسم در حد مولودی و یه سفر کوچیک و شروع زندگی.(البته سال 88 بالای خونه پدری رو واسه خودم ساختم که چطور شد تو وضعیت صفر تونستم اینکار رو بکنم در ادامه توضیح میدم)


جدای از این بیان زندگینامه و این حاشیه ،یک مسئله ای که این وسط مبهمه و در کلام خیلی از دوستان چه اینجا و چه اونجا(بیرون از اینجا) مطرح میکنن اینه که خیلی تناقض هایی وجود داره این وسط.خب بالاخره کار و محل زندگی و تحصیلات و مراسم عروسی و هزاران مسئله دیگه چطور با این مورد جمع میشه.

مسئله ای که باید بهش توجه کرد اینه ،همیشه تو حوزه عمل و زندگی باید قواعد(همون دکترین ها) خودمون رو مشخص کنیم.قواعد همون گزاره هایی هستند که ما طبق اون عمل میکنیم.حوزه قواعد خیلی از ماها اختلاطیه.مجموعه از قواعد متضاد رو بکار میگیریم تو یک عرضه و انتظار نتیجه مطلوب رو هم داریم.
مثل این میمونه که شما تو زمین بازی فوتبال از چندین تاکتیک متضاد استفاده کنید.خب خیلی گل میتونی بزنی ولی بیشتر به دروازه خودیه.

باید قاعده خودمون رو مشخص کنیم.نمیشه تو یه زمین با چند قاعده بازی کرد.

مثلا کسی که توکل و اعتماد به خدا رو بعنوان یک قاعده یا دکترین ،تو زندگی خودش بکار میگیره باید تا تهش این قاعده و قواعد وابسته به این رو دنبال کنه.
وقتی به خدا اعتماد میکنی باید قواعدی که تو این ابر قاعده هست رو هم بر بتابی.
مثلا اینکه همسرت هم بخواد با همین مبانی زندگی کنه....مراسم شاد و ساده ای داشته باشی(چون خیلیا گیر این موردن بخاطر هزینه هاش).....خرید های غیر لازم و خرج های بیخود که اسرافه رو نداشته باشی.....اعتماد بنفس داشته باشی و هزاران مورد دیگه.
همین چند گزاره بالا باشه جلوگیری میشه از خیلی موارد دیگه.وقتی پر خرچ شروع کنی مجبور میشی پیش خور کنی.واسه پیش خوردن نیاز داره وام بگیری.همین که وام گرفتی و سود دادی به این موسسات و بانک های گردن کلفت ،در واقع از اون قاعده خارج شدی.اینجا یه قاعده متضاد رو داری وارد میکنی که نمیخوره به اون اولی.(معمولا تو این قاعده خیلی به ذهن حسابگرتون توجه نکنید.ذهن خیلی از مواردش اعتباریه و اصلا وجود نداره.بخصوص اون بخش ریاضیاتش)
تو خود زندگی هم همینطوره.واقعا زندگی اون هیولایی نیست که خیلیا فکر میکنن.
(اون مورد مربوط به ساخت خونمون هم چیده شدن یکی یکی قاعده هایی بود که جلوی پامون گذاشته شد)

حرف آرمانگرایانه نمیزنم....خاطره تعریف کردم.

چند تا نکته در مورد پست شما هست که لازم دونستم بگم:

1- اگه یکی خونه پدریش اپارتمان بود چیکار کنه؟؟
2- اصلا بر فرض مثال خونه باباش اومد یکی هم ساخت بعد هزینه خورد و خوراک و پوشاکو از کجا بیاره ؟( با توجه به اینکه طرف دانشجو هست و وقت کار نداره)
3- شاید همسر طرف زیاد بساز نباشه اونوقت باید چیکار کنه؟
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز

چند تا نکته در مورد پست شما هست که لازم دونستم بگم:

1- اگه یکی خونه پدریش اپارتمان بود چیکار کنه؟؟
2- اصلا بر فرض مثال خونه باباش اومد یکی هم ساخت بعد هزینه خورد و خوراک و پوشاکو از کجا بیاره ؟( با توجه به اینکه طرف دانشجو هست و وقت کار نداره)
3- شاید همسر طرف زیاد بساز نباشه اونوقت باید چیکار کنه؟
سلامممم.

در رابطه با مورد اول اینکه خدا گزینه های مختلفی روی میز داره.منظور من این نبود که همه باید این وضعیت رو داشته باشن.

در مورد دوم هم اون حداقل های منطقی باید باشه.بحثمون ذلت نبود که.
من از هیچی آینده خبر نداشتم.حتی نمیدونستم میخوام خونه رو بسازم چون یک سال قبلش تعمیر اساسی کرده بودیم.و روی اون خونه ،خونه ساختن یعنی خرج بیهوده ای که قبلش واسه تعمیر خونه کرده بودیم.
من اون زمان کاردانی بودم.تازه قول هم داده بودم کارشناسی قبول شم.شما فکر کن تو آزمون کارشناسی ناپیوسته که حتما باید دانشگاه دولتی قبول شی ،قول دادن به اینکه میتونی یکم سخت بود.ولی قبول شدم.و خیلی از همکلاسی هام نتونستن.
گفتم که من سرکار رفتم بعد رفتم خونه خودم.ولی کمتر از یک ماه از گرفتن مدرک و رفتن سر کارم وقفه افتاد.
کارم هم که حقوقش رو گفتم چقدر بود.تازه 2 ساعت هم از خونمون تا محل کار فاصله داشت.5.5 صبح از خواب بیدار میشدم و بین 9 تا 10 شب بر میگشتم خونه.
خدارو شکر هیچوقت هم لنگ این موارد نبودم از وقتی که کار کردم.

سوم :
شما همسرتون رو میشناسید بعد انتخاب میکنید دیگه.
ببینید من نمیتونم شخصی رو دوست داشته باشم که سطح خواسته هاش کوچیکه.حتی اگه خیلی از لحاظ مادی هم تو سطح بالایی باشم.اینکه ببینم سطح آرزوهای طرف مقابلم مثلا داشتن فلان جور تلفن همراهه یا فلان جور مراسم عروسیه و یا فلان ماشینه و ... نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم.نه اینکه بگم این موارد بده.حرفم اینه که ته طرز تفکر مقابل این باشه.یعنی سطح خواسته هاش این موارد باشه.

شاید بگی مثلا شخصی رو خیلی دوست داری و غیر از اون با شخص دیگه ای ازدواج نمیکنی و اونم کسی نیست که در مقابل خواسته هاش کوتاه بیاد....من دیگه این روش رو به شما پیشنهاد نمیکنم.چون شما باید خودتون رو با خواسته های اون شخص که این خواسته ها همون قواعدش هستن ،وفق بدی.
 

.:ارمیا:.

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
دیشب کلی حرف زدم و پاک کردم! امشب آقا فرزاد عین حرفی که تو دل من بود رو زدن!
هم خواستم حرف ایشون رو در مورد مسئله ی تناقضات _که با تمام وجود در زندگیم حس کردم_ تایید کنم و هم بگم: " چیزی که الان به زعم بعضی اسمش توهمه یه زمانی اسمش توکّل بوده!"
______________________________________________________

- دوستان مسلمان؛
عروسک خیمه شب بازی مسخره جاتی(!) به اسم عرف، سنت، دل پدر و مادرم و حرف دوست و آشنا و ... نشید! فقط به ساز باور عقیده و ایمانتون برقصید. هرچقدر هم سختی داشته باشه ازدواج، حتی در حد جان دادن، آخرش حداقل سرتون پیش خودتون بالاست. واقعا مطابق حرف خدا و پیغمبر پیش رفتن، به شیوه ی عجیبی آسایش براتون میاره. [نمیگم دل پدر و مادر رو بشکنید... نه! راضیشون کنید.]

- تو مسئله ی ازدواج مخلصانه برید جلو. معیار و ملاکتون رو فقط در راه خدا خالص کنید، خدا اونهایی که ازش نخواستید هم در موعد مقرر صد برابر بهتر رو نصیبتون میکنه. من موقع ازدواج خیلی توکلم زیاد بود! الان حتّی تعجب میکنم از خودم! به خدا میگفتم خدایا حتی فلان و بهمان ملاک اصصصلا برام مهم نیست؛ فقط ایمان برام مهمه. خدا به لطف همین اخلاص، دقیقا اون دو ملاک رو_در حد عالی_ بهم جایزه داد!

- اوایل زندگی که 7-8 نفر نون خور ندارید! دو نفر هستید. مطمئن باشید اگه اهل زندگی باشید هر دوتون، بسیار راحت زندگیتون پا میگیره. زندگی دو نفره تون رو کم کم با برنامه ریزی و قناعت جلو ببرین، وقتی 7-8 نفر هم شدین، زندگی خوبی خواهید داشت.

- از دریچه ی چشم خودتون به مراسم و مقدمه های ازدواج نگاه کنید نه از دریچه ی چشم آدمای دیگه. بسنجید که الان چی هستید و چی دارید، مقدمات رو همونجوری فراهم کنید. مگه همه از نظر توانایی مالی مثل هم هستند که برفرض؛ لیست خریدهای عروسی رو از اینترنت بگیرید و عین اون خرید کنید؟!

- رفتار الان عموم ما جوونا برای ازدواج مثل اینه که آدم رو از نوزادی بذارن رو صندلی چرخدار و تا وقتی که خودش بتونه راه بره هم رو صندلی چرخدار باشه، بین یه عالمه آدم که مثل خودش رو صندلی چرخدار بزرگ شدن. حالا امکانش هست که راه بره ها... اونم با دست و پای خودش! ولی اصلا نمیدونه که میتونه راه بره! فکر میکنه رو صندلی بودن عادیه و این با پای خود راه رفتنه که غیر عادیه! یه چیزی تو مایه های غلط مصطلح! رایجه ولی غلطه.
 

ali.metal.eng

عضو جدید
سلامممم.

در رابطه با مورد اول اینکه خدا گزینه های مختلفی روی میز داره.منظور من این نبود که همه باید این وضعیت رو داشته باشن.

در مورد دوم هم اون حداقل های منطقی باید باشه.بحثمون ذلت نبود که.
من از هیچی آینده خبر نداشتم.حتی نمیدونستم میخوام خونه رو بسازم چون یک سال قبلش تعمیر اساسی کرده بودیم.و روی اون خونه ،خونه ساختن یعنی خرج بیهوده ای که قبلش واسه تعمیر خونه کرده بودیم.
من اون زمان کاردانی بودم.تازه قول هم داده بودم کارشناسی قبول شم.شما فکر کن تو آزمون کارشناسی ناپیوسته که حتما باید دانشگاه دولتی قبول شی ،قول دادن به اینکه میتونی یکم سخت بود.ولی قبول شدم.و خیلی از همکلاسی هام نتونستن.
گفتم که من سرکار رفتم بعد رفتم خونه خودم.ولی کمتر از یک ماه از گرفتن مدرک و رفتن سر کارم وقفه افتاد.
کارم هم که حقوقش رو گفتم چقدر بود.تازه 2 ساعت هم از خونمون تا محل کار فاصله داشت.5.5 صبح از خواب بیدار میشدم و بین 9 تا 10 شب بر میگشتم خونه.
خدارو شکر هیچوقت هم لنگ این موارد نبودم از وقتی که کار کردم.

سوم :
شما همسرتون رو میشناسید بعد انتخاب میکنید دیگه.
ببینید من نمیتونم شخصی رو دوست داشته باشم که سطح خواسته هاش کوچیکه.حتی اگه خیلی از لحاظ مادی هم تو سطح بالایی باشم.اینکه ببینم سطح آرزوهای طرف مقابلم مثلا داشتن فلان جور تلفن همراهه یا فلان جور مراسم عروسیه و یا فلان ماشینه و ... نمیتونم باهاش ارتباط برقرار کنم.نه اینکه بگم این موارد بده.حرفم اینه که ته طرز تفکر مقابل این باشه.یعنی سطح خواسته هاش این موارد باشه.

شاید بگی مثلا شخصی رو خیلی دوست داری و غیر از اون با شخص دیگه ای ازدواج نمیکنی و اونم کسی نیست که در مقابل خواسته هاش کوتاه بیاد....من دیگه این روش رو به شما پیشنهاد نمیکنم.چون شما باید خودتون رو با خواسته های اون شخص که این خواسته ها همون قواعدش هستن ،وفق بدی.

ببینید کلا کسی که الان داره ارشد میخونه نمیتونه عملا جایی هم کار بکنه

مگر اینکه جایی پارتی چیزی داشته باشه که ضمن تحصیل واسش کار جور بشه

بعدش اینکه مسکن الان موضوع مهمیه که همه نمیتونند اونو تامین کنند...

اصلا اگرم پدر طرف خونه داشته باشه باز ساخت یه طبقه بالای اون غیرمجازه و مالیات هنگفت میخوره

و اینکه طرف مقابل یه سری ارزوها و خواسته هایی داره که هیچ وقت قبل از ازدواج نمود پیدا نمیکنه.... و بعد از ازدواجه که نمود پیدا میکنه .....

مثلا تو دوران نامزدی طرفین بیشتر خوبی ها رو میبینند تا انکه کاستی ها رو ببینید و حتی مشکلات بزرگ رو خیلی ریز میبنند با این حرف که

همه چیزو عشق حل میکنه یا اینکه خدا بزرگه ولی در عمل این مشکلات بعد ازدواج بزرگ نشون میدند خودشونو

مطمئن باشید که همه ما خوب میدونیم که ازدواج بهترین کاره ولی حرف من اینه که برای اکثر ماها واقعا ممکن و عقلانی نیست

حالا این تاپیک فقط بعد اقتصادی رو سنجش کردیم ... باور کنید از انواع ابعاد اگه بررسی کنیم متوجه میشیم که ازدواج به این سادگیا نیست

مساله اینه که همه دوست داریم ازدواج زیاد بشه و همه خوش بخت بشند در حالی که اگه این ازدواج شکست بخوره

نه تنها زندگی دو جوون خراب میشه بلکه زندگی بچه ای که تو این ازدواج به وجود میاد هم خراب میشه

 
آخرین ویرایش:

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
ببینید کلا کسی که الان داره ارشد میخونه نمیتونه عملا جایی هم کار بکنه

مگر اینکه جایی پارتی چیزی داشته باشه که ضمن تحصیل واسش کار جور بشه

بعدش اینکه مسکن الان موضوع مهمیه که همه نمیتونند اونو تامین کنند...

اصلا اگرم پدر طرف خونه داشته باشه باز ساخت یه طبقه بالای اون غیرمجازه و مالیات هنگفت میخوره

و اینکه طرف مقابل یه سری ارزوها و خواسته هایی داره که هیچ وقت قبل از ازدواج نمود پیدا نمیکنه.... و بعد از ازدواجه که نمود پیدا میکنه .....

مثلا تو دوران نامزدی طرفین بیشتر خوبی ها رو میبینند تا انکه کاستی ها رو ببینید و حتی مشکلات بزرگ رو خیلی ریز میبنند با این حرف که

همه چیزو عشق حل میکنه یا اینکه خدا بزرگه ولی در عمل این مشکلات بعد ازدواج بزرگ نشون میدند خودشونو

مطمئن باشید که همه ما خوب میدونیم که ازدواج بهترین کاره ولی حرف من اینه که برای اکثر ماها واقعا ممکن و عقلانی نیست

حالا این تاپیک فقط بعد اقتصادی رو سنجش کردیم ... باور کنید از انواع ابعاد اگه بررسی کنیم متوجه میشیم که ازدواج به این سادگیا نیست

مساله اینه که همه دوست داریم ازدواج زیاد بشه و همه خوش بخت بشند در حالی که اگه این ازدواج شکست بخوره

نه تنها زندگی دو جوون خراب میشه بلکه زندگی بچه ای که تو این ازدواج به وجود میاد هم خراب میشه


سلام دوباره.
ببینید شما مصداق هارو بیان میکنید.
من اگه زندگی خودم رو گفتم صرفا یه مثال بود نه اینکه همه اینطوری باشن.من میخواستم فقط بحث قواعد زندگی رو بگم ،با خودم گفتم غیر ملموس میشه بخاطر همین خودم رو گفتم.
ببینید شما هر مبنای فکری رو معیار قرار میدید باید با همون زندگی کنید.نباید اختلاط کرد بعد بگیم ببینید نشد.
خیلیای دیگه رو میشناسم وضعیت خیلی بدتری داشتن.
این بحثی که من گفتم صرفا در مورد ازدواج نیست.کل سازوکار زندگی همینه.اصلا هیچکسی ازدواج نکنه.بالاخره زندگی که میکنه.تو زندگیش قواعدش چیه؟اصلا مبنای فکری برای زندگشیون دارن؟

بالا رفتن سن انسان رو محتاط تر میکنه.همکار من الان نزدیک سی سال سن داره.همین چند ماه پیش ازدواج کرد.4 میلیون تومن حداقل در ماه درآمد داره.قبل ازدواج داشت سکته میکرد.میگفت چجوری زندگی کنم.اونقدر میترسید که نگو.بعد بهش گفتم تو چرا اینقدر میترسی. گفت ببین من حداقل 2.5 میلیون اجاره خونه باید بدم.(واقعا این مقدار اجاره خونه میده و همون ماه اول دید نمیتونه بده و باباش تقبل میکنه هزینه اجاره خونش رو)...چرا اینقدر اجاره خونه؟چون مبنای فکری یا همون قاعده زندگیش اینه که مثلا باید تو بهترین محله تهران زندگی کنه.اگه همین ادم دو تا محل پایین تر که همون دو تا محل پایینتر واسه من یه جای آرمانیه واسه زندگی،خونه اجراه میکرد ،نهایتا با یک میلیون تومن در ماه میتونست جمعش کنه.خرجای دیگش هم بماند که حتما باید سالی دوبار مسافرت خراج کشور بره و موارد دیگه.
بالاخره سقف خواسته های یه آدم چه زمانی متوقف میشه؟
اینایی که میگم مثاله و دوست ندارم بیان کنم چون از اون هدف اولیه بحثم دور میشم.
فقط حرف من اینه که شما یه قاعده رو در نظر بگیر و توش بازی کن.
بعد این که میگید خودشون رو نشون نمیدن ،باید در نظر بگیردی که شما هم خودتون رو نشون دادید کاملا.شما کامل خودت رو معرفی کن.(شمایی که میگم مثاله و نه شخص شما) و وعده های نشدنی هم نده.معرفی میکنید راهی رو که میخواید برید و طرف هم مینشنوه و درک میکنه.یا قبول میکنه و یا رد میکنه.
نگران نباشید آدمای الان خیلی پیچیده نیستن و معمولا با چند جلسه صحبت کردن میشه کلیت خواسته هاشون رو فهمید.
 

ali.metal.eng

عضو جدید
سلام دوباره.
ببینید شما مصداق هارو بیان میکنید.
من اگه زندگی خودم رو گفتم صرفا یه مثال بود نه اینکه همه اینطوری باشن.من میخواستم فقط بحث قواعد زندگی رو بگم ،با خودم گفتم غیر ملموس میشه بخاطر همین خودم رو گفتم.
ببینید شما هر مبنای فکری رو معیار قرار میدید باید با همون زندگی کنید.نباید اختلاط کرد بعد بگیم ببینید نشد.
خیلیای دیگه رو میشناسم وضعیت خیلی بدتری داشتن.
این بحثی که من گفتم صرفا در مورد ازدواج نیست.کل سازوکار زندگی همینه.اصلا هیچکسی ازدواج نکنه.بالاخره زندگی که میکنه.تو زندگیش قواعدش چیه؟اصلا مبنای فکری برای زندگشیون دارن؟

بالا رفتن سن انسان رو محتاط تر میکنه.همکار من الان نزدیک سی سال سن داره.همین چند ماه پیش ازدواج کرد.4 میلیون تومن حداقل در ماه درآمد داره.قبل ازدواج داشت سکته میکرد.میگفت چجوری زندگی کنم.اونقدر میترسید که نگو.بعد بهش گفتم تو چرا اینقدر میترسی. گفت ببین من حداقل 2.5 میلیون اجاره خونه باید بدم.(واقعا این مقدار اجاره خونه میده و همون ماه اول دید نمیتونه بده و باباش تقبل میکنه هزینه اجاره خونش رو)...چرا اینقدر اجاره خونه؟چون مبنای فکری یا همون قاعده زندگیش اینه که مثلا باید تو بهترین محله تهران زندگی کنه.اگه همین ادم دو تا محل پایین تر که همون دو تا محل پایینتر واسه من یه جای آرمانیه واسه زندگی،خونه اجراه میکرد ،نهایتا با یک میلیون تومن در ماه میتونست جمعش کنه.خرجای دیگش هم بماند که حتما باید سالی دوبار مسافرت خراج کشور بره و موارد دیگه.
بالاخره سقف خواسته های یه آدم چه زمانی متوقف میشه؟
اینایی که میگم مثاله و دوست ندارم بیان کنم چون از اون هدف اولیه بحثم دور میشم.
فقط حرف من اینه که شما یه قاعده رو در نظر بگیر و توش بازی کن.
بعد این که میگید خودشون رو نشون نمیدن ،باید در نظر بگیردی که شما هم خودتون رو نشون دادید کاملا.شما کامل خودت رو معرفی کن.(شمایی که میگم مثاله و نه شخص شما) و وعده های نشدنی هم نده.معرفی میکنید راهی رو که میخواید برید و طرف هم مینشنوه و درک میکنه.یا قبول میکنه و یا رد میکنه.
نگران نباشید آدمای الان خیلی پیچیده نیستن و معمولا با چند جلسه صحبت کردن میشه کلیت خواسته هاشون رو فهمید.

سلام

اول اینکه ادمها فرق میکنند.... یه سری ادمها هستند که کلا هرچقدر هم پولدار باشند و همه چی اکی باشه دنبال ازدواج نیستند

به خاطر محدودیتی که ازدواج واسشون ایجاد میکنه و چیزهای دیگه

یه سری دیگه میخاند ازدواج کنند با بهترین و شرایط رویایی و عالی

دسته دیگه ادمهایی هستند که واقع بین هستند و دنبال شرایط مناسب هستند

برای ازدواج یعنی دنبال بهترین زمان و شرایط و یک حالت بهینه برای ازدواجند

دسته چهارم اونایی هستند که میخاند هرچه سریعتر و تو هر حالی ازدواج کنند

چیزی که مد نظر من هستش دسته سومه یعنی اونایی که دنبال شرایط بهینه هستند

و هدف نهاییشون هم ازدوجه و موفقیت تو ازدواجو میخاند

ولی بنده هم گفتم الان اکثر جوونا درس میخونند اونم عموما ارشد و یا دکتری

حالا سوال اینه اگه جوون بخاد همزمان با درسش ازدواج کنه که شغل نداره یعنی

شغلی نداره که بخاد تامین باشه و اگه بخاد صبر کنه که درسش تموم بشه و

سربازیشو بره بعد کار پیدا کنه و یکمی هم پس انداز حمع کنه یعنی یه شرایط حداقل

واسه خودش ایجاد کنه متاسفانه سنش میشه 35 حدودی

و بعد اون هم دیگه انگیزه لازم واسه ازدواج نیست چون از شور و شوق میفته

( حالا چیزی که خدمت شما عرض کردم تنها بعد اقتصادی ازدواج بود میشه از ابعاد زیادی بررسی کرد)
 

Eshgh Khoodayi

عضو جدید
کاربر ممتاز
یعنی دخترهایی که مانتو تنگ میپوشن دخترهایی نیستن که اهل سازش باشن!
پس نصف ایران که اهل سازش نیستن:D
توروخدا وقتی چیزی میگین اول مزه مزه کنید بعد بیرون بیارید!
شما که ادعاتون میشه خدارو قبول داری، همون خدا توهین و ... رو هم نمیپذیره : )

این حرف هایی که میزنی همه اشون شخصیه، واسه شخص خودت مناسبه و نمیتونی تعمیمش بدی به یه عده یا کل آدم ها.
و این نشون میده هنوز پخته نیستی.من هم از این حرفها میزدم ولی اشتباهه و نباید همه رو جمع ببندی با طرز تفکر خودت.چون ما طرز تفکرمون 100% صحیح نیست و حتی اگر 100% بی ایراد باشیم ، نمیتونیم بزور یا فورس یا جمع بستن بگیم این عمل صحیحه فلانی ها فلانن شما اینکارو کن.

بعد کلمه "من با ناموس مردم بیرون نمیرم چون با غیرتم و با شرفم" این جمله هم حالت جمع بستن داره و پر ایراده و نشان از اینه که هنوز متوجه نیستی.نمیگم ایراد داری یا نظراتت پر ایراده اصلا کاری به نیّت صحبتت ندارم، میگم اگر جمع ببندی و یه عده رو یک طوری خطاب کنی، اینجا خودت رو حقیر و نا آشنا به مسائل، نشان می دی. و کسی هم به حرفت توجه نمی کنه.



این قضیه که خواستگاری و ازدواج باعث میشه آدم تو گناه نیفته، یه طرز تفکر سطح پایین و اشتباه هست که بشدت جنسی نگری ـه. اگر کمبود داری نمیتونی نحمل کنی و خوی حیوانی قدرتمندی داری، صیغه در دین شما، جائز هست و میتونی ازش استفاده کنی، لازم نیست کلمه "ازدواج" رو به این آلوده کنی.
از طرفی خداوکیلی کار به نقد دین و اینها ندارم ولی دین اسلام حداقل تو این زمینه بخوبی به فکر ما مرد ها بوده و راه کارهای بسیار زیادی ارائه داده، شما میتونی رجوع کنی و ببینی اگر شرایط ازدواج نداری و مشکل اونطوری داری، راه حلت چیه، خیالت تخت باشه راه حل های فراوانی برای مشکلتان هست.

موفق باشی عزیز :)

سلام ودرود برشما دوست عزیز ازشجاعتتون خوشم اومد اما جاداره چندتا نکته رو به عنوان دوستتون یاد آورشم.....
درمورد بیرون رفتن با جنس مخالف اگه بادیدگاه شما قرارملاقات گذاشته بشه بی غیرتیه وحق باشماست اما خیلی ها بینشی غیراز بینش شما دارند و نگاه جنسی به جنس مخالف ندارن در واقع زن قبل از آنکه مادر بچه باشد انسانیست که دارای حقوقی برابر بامرد است ودرمرحله ی بعد کانون آرامش...فرمودین اولین چیز حفظ دین است..برداشت بنده از جمله شما اینه که در واقع اولین چیز تامین نیاز جنسیست...در مورد پوشش سخن گفتید لازمه عرض کنم که طرز پوشش هر فرد نه به شوهر ونه به....ارتباطی دارد هرزن باتوجه به قدرت اختیار ازجانب پروردگار تصمیم به انتخاب نوع پوشش میگیرد...برادر بزرگترین منکر اینست که دایره ی امر به معروف و نهی از منکر را به مسائل فردی و فرعی مختص وبه پدیده های ثابتی محدود کنیم.....سخن شما باعث رنجش و دلزدگیه بسیاری خواهد شد.مسئولیت اخلاقیه ما فقط در حوزه ی اخلاق فردیه خودمان است.سخن شما نه امر به معروف است ونه حتی طرح مسله فقط نظر شخصیه شماست با قضاوتی غلط که اتهامی به بخش بزرگی از جامعه ی رنج دیده ی ما وارد کرد..امید است عذر تقصیر به جا آورید..

ممنونم دوستان تذکر خوبی بودش
با تشکر
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا