آموزش زبان آلمانی(درس به درس)

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس بیست و دوم
در این بخش به حالت جمع اسامی در زبان زبان آلمانی می‌پردازیم.

اولین نکته‌ای که باید بدانید این است که حرف تعریف حالت معرفه همه اسامی جمع die است.
برای جمع کردن اسامی در زبان آلمانی معمولا یک یا دو حرف به انتهای آنها اضافه می‌شود. بسیاری از اسامی مذکر و خنثی با اضافه کردن حرف –e به انتهای آنها به حالت جمع تبدیل می‌شوند. به مثال‌های زیر توجه کنید:
der Salat
der Wein
das Packet
سالاد
شراب
پاکت



die Salate
die Weine
die Packete
سالادها
شراب‌ها
پاکت‌ها



و بسیاری از اسامی مونث هم با اضافه کردن حروف -n یا -enبه حالت جمع تبدیل می‌شوند.
die Scheibe
die Frau
تکه, برش
زن



die Scheiben
die Frauen
تکه‌ها, برش‌ها
زن‌ها



و اگر اسمی به حالت عادی با –en تمام شود حالت جمع آن کاملا مانند حالت مفرد خواهد بود.
ein Brötchen
zwei Brötchen
یک نان
(دو نان (جمع

der Kuchen
die Kuchen
کیک
کیک‌ها



حروف صدادار در برخی از اسامی پس از تبدیل شدن به حالت جمع Umlaut یا دونقطه می‌گیرد. در این حالت تلفظ حرف صدادار عوض می‌شود.
der Apfel
der Sohn
der Bruder
سیب
فرزند پسر
برادر



die Äpfel
die Söhne
die Brüder
سیب‌ها
پسران
برادرها



با وجود قوانینی که در بالا به آنها اشاره شد بهترین راه یادگیری حالت جمع اسامی یادگرفتن آنها در موقع یادگیری هر اسم است. معمولا بیشتر لغتنامه‌های آلمانی در کنار اسم جنسیت و حالت جمع آن را نیز دارند.
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس بیست و سوم
در این بخش به بیان راه‌های برای نشان دادن موافقت یا مخالفت می‌پردازیم.

راه‌های مختلفی برای بیان موافقت یا تائید نظر دیگران وجود دارد که من به بیان برخی از آنها در اینجا می‌پردازم.
اولین روش استفاده از Genau است. این واژه به معنی «دقیقا» است. اما می‌تواند معنی «البته» را نیز داشته باشد.
روش بعدی استفاده از عبارات In Ordnung است. این عبارت به معنی «صحیح است» یا «درست است» است.
روش بعدی برای تائید نظر کسی استفاده از جمله Ich verstehe است. این جمله به معنی «می‌فهمم» یا «درک می‌کنم» است.

برای نشان دادن عدم مواقفت یا مخالفت می‌توانید از عبارت Stimmt nicht به معنی «اشتباه است» یا از جمله Ich glaube nicht به معنی «من اینطوری فکر نمی‌کنم» استفاده کنید.
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس بیست و چهارم
از آنجایی که ضمیر فاعلی Sie در زبان آلمانی دارای معانی مختلفی است در این بخش به بررسی معانی مختلف Sie خواهیم پرداخت.

ضمیر Sie می‌تواند به عنوان «شما» رسمی و مودبانه مورد استفاده قرار گیرد (در زبان فارسی در حالت مودبانه ما از ضمیر به حالت جمع استفاده می‌کنیم یعنی «شما»). باید توجه داشته بشید که ضمیر Sie در این کاربرد هنواره با حرف اول بزرگ نوشته می‌شود و در صورتی که از این ضمیر در جمله استفاده کنید باید فعل را با پسوند –en صرف کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:
؟Wo wohnen Sie
کجا زندگی می‌کنید؟

؟Brauchen Sie Benzin
آیا شما به بنزین نیاز دارید؟



این ضمیر همچنین می‌تواند به معنی او (سوم شخص مفرد مونث) یا آن (برای اسامی مونث) نیز مورد استفاده قرار گیرد. در این حالت تنها در صورتی که ضمیر در ابتدای جمله قرار گیرد حرف اول آن بزرگ خواهد بود. برای صرف کردن فعل اصلی با این ضمیر (در صورتی که فعل با قائده باشد) باید به انتهای آن –t اضافه شود. به مثال‌های زیر توجه کنید (مثال سوم برای مقایسه با حالت بالا است) :
؟Wo wohnt sie
او (مونث) کجا زندگی می‌کند؟

؟Braucht sie Benzin
آیا او (مونث) به بنزین نیاز دارد؟

؟Haben Sie eine Luftsäule
آیا شما پمپ هوا دارید؟

.Ja, sie ist gleich links von der Einfahrt
بله, آن (اسم مونث) دقیقا کنار ورودی است
.


آخرین کاربرد sie به معنی آنها است (ضمیر سوم شخص جمع). در این حالت نیز sie مانند حالت بالا با حرف کوچک آغاز می‌شود اما فعل جمله با پسوند –en صرف می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید:
؟Wo wohnen sie
آنها کجا زندگی می‌کنند؟

؟Brauchen sie Benzin
آیا آنها به نبزین نیاز دارند؟
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس بیست و پنجم
در این بخش در به طور ساده به معرفی دو فعل مودال و طرز قرار گرفتن آنها در جمله می‌پردازیم.

برای نشان دادن اجبار یا الزام از فعل مودال Müssen استفاده می‌کنیم. فعل‌های مودال در جمله به جای فعل اصلی و در جایگاه دوم (در جمله‌های خبری) یا اول (در جمله‌های سوالی یا امری) قرار می‌گیرد. در صورت استفاده از یک فعل مودال در جمله فعل بعدی به صورت مصدر (با پسوند en) در اخر جمله قرار می‌گیرد.

از آنجایی که فعل‌های مودال بی قائده هستند قبل از خواندن مثال‌ها به طریقه صرف فعل Müssen توجه کنید.
ich muss
من ملزم هستم

du musst
تو ملزم هستی

er/sie/es muss
او (مذکر, مونث و خنثی) ملزم است

wir/sie/Sie müssen
ما, شما (رسمی) و آنها هستیم/هستید/هستند




به مثال‌های زیر توجه کنید:
Sie müssen aufpassen
شما (رسمی) باید محتاط باشید

Sie müssen duschen
شما باید دوش بگیرید

Sie müssen die Wohnung reinigen
شما باید آپارتمان را تمیز کنید




برای مشخص کردن اجازه یک فرد برای انجام کاری باید از فعل مودال dürfen استفاده کنید.
Sie dürfen im Hof rauchen.
شما می‌توانید (اجازه دارید) در حیاط سیگار بکشید

Sie dürfen hier parken.
شما می‌توانید (اجازه دارید) اینجا پارک کنید




فعل dürfen نیز یک فعل بی قائده است. به مثال‌های زیر توجه کنید:
Ich darf Kaffee trinken.
من می‌توانم (اجازه دارم) قهوه بخورم

Du darfst hier essen.
او می‌تواند (اجازه دارد) اینجا غذا بخورد

Er darf kommen.
او می‌تواند (اجازه دارد) بیاید

Wir dürfen ausgehen.
ما می‌توانیم (اجازه داریم) بیرون برویم





زمانی که می‌خواهید عدم امکان یا وجود اجازه برای انجام کاری را نشان دهید باید جمله را منفی کنید. برای منفی کردن یک جمله با فعل مودال همیشه باید از Nicht دقیقا بعد از فعل دوم استفاده کرد. به مثال‌های زیر توجه کنید:
Sie dürfen hier nicht rauchen.
شما نمی‌توانید (اجازه ندارید) اینجا سیگار بکشید

Ich darf nicht fahren.
من نمی‌توانم (اجازه ندارم) رانندگی کنم
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس بیست و ششم
در زبان فارسی یا انگلیسی قیدها و عبارت‌های زمان و مکان معمولا در مکان خاصی از جمله قرار می‌گیرند. در زبان آلمانی مکان عبارت‌ها و قسمت‌های مختلف جمله ممکن است به طور ناآشنایی تغییر کند و این تغییر مکان ممکن است در ابتدا کمی گیج کننده به نظر برسد اما دارای نظم خاصی است.

به جمله‌های زیر توجه کنید. توجه داشته باشید که در جمله‌های ارائه شده morgen یک اسم نیست بلکه یک قید زمان و به معنای فرداست.
Es regnet morgen.
Morgen regnet es.
.فردا باران خواهد بارید



Wir machen morgen eine Wanderung.
Morgen machen wir eine Wanderung.
.ما فردا به کوهنوردی خواهیم رفت




همانطوری که می‌بینید در هر حال مکان فعل جمله ثابت و در جایگاه دوم است. معنی جمله‌ها تغییر زیادی با هم نمی‌کند اما در جمله‌های حالت دوم تاکید بیشتری بر روی زمان وجود خواهد داشت.

در جمله پایین اتفاق مشابهی در مورد یک عبارت مکانی می‌افتد و می‌بینید که فعل جمله همچنان در جایگاه دوم و دقیقا پس از عبارت مکانی (In München) قرار می‌گیرد.

Es ist oft heiß in München im Sommer.
.هوا معمولا در مونیخ در تابستان گرم است

In München ist es oft heiß im Sommer.
.در مونیخ هوا معمولا در تابستان گرم است
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس بیست و هفتم
در این بخش به طریقه صحبت کردن درباره آینده خواهیم پرداخت.

مانند فارسی در زبان آلمانی هم می‌توان از زمان حال برای صحبت کردن دربره آینده استفاده کرد. در این حالت باید برای آینده کردن یک جمله از یک قید یا عبارت زمان آینده مانند فردا (morgen) یا هفته بعد (nächste Woche) استفاده کرد.

به جمله‌های زیر توجه کنید:

.Es regnet
باران می‌بارد.

.Morgen regnet es
فردا باران می‌بارد.

.Die Sonne scheint
خورشید می‌درخشد.

.Morgen scheint die Sonne
فردا خورشید می‌درخشد.

.Es schneit
برف می‌بارد.

.Nächste Woche schneit es
هفته بعد برف می‌بارد.
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس بیست و هشتم
در این بخش به طریقه صحیح گفتن تاریخ در زبان آلمانی می‌پردازیم.

در زبان آلمانی نیز مانند زبان فارسی و انگلیسی برای گفتن تاریخ از اعداد ترتیبی (اول, دوم, سوم و ...) استفاده می‌کنیم.

برای ترتیبی کردن بیشتر اعداد تا 19 باید پسوند –ten را به انتهای آنها اضافه کرد و از 20 به بعد از پسوند –sten استفاده می‌کنیم.

برای گفتن یک بازه از تاریخ به صورت «از... تا ...» در آلمانی از vom... bis zum... استفاده می‌کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:
Vom vierten bis zum achten August
از چهارم تا هشتم اوت

Vom zwanzigsten bis zum einunddreißigsten
از بیستم تا سی و یکم


همانطور که گفتم برخی اعداد از برای ترتیبی شدن از قائده پیروی نمی‌کنند. این اعداد به صورت زیر ترتیبی می‌شوند.
ersten
اول

dritten
سوم

siebten
هفتم

achten
هشتم




برای نشان دادن اعداد ترتیبی به صورت علامت از یک نقطه در کنار عدد استفاده می‌کنند.
Von 4. bis zum 8. August
از چهارم تا هشتم اوت

Von 20. bis zum 31..
از بیستم تا سی و یکم
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصطلاحات ضروری>>>>>>>

اصطلاحات ضروری>>>>>>>

اصطلاحاتی که در اینجا آورده شده تعدادی از ئر کاربرد‌ترین اصطلاحات زبان آلمانی است و یادگیری آنها ضروری است
Guten Morgen goot-en mor-gen

صبح بخیر


Guten Tag goot-en tahk

سلام/ روز بخیر



Guten Abend goot-en ah-bent

شب بخیر/ عصر بخیر


Gute Nacht goot-eh nakht

شب بخیر



Auf Wiedersehen owf vee-dair-zayn

خدا حافظ


Bitte bih-tuh

لطفا



Danke dahn-kuh

ممنونم


Bitte schön bih-tuh shurn

خواهش می‌کنم



Ja/Nein yah/nine

خیر/ بله

Herr/Frau/Fräulein hair/frow/froi-line

دوشیزه/ خانم / آقا



Wie geht es Ihnen? vee gayt es ee-nen

(حال شما چطور است؟ (رسمی


Wie geht's? vee gayts

(چالت چطوره؟ (غیر رسمی



Ich bin müde. ikh bin moo-duh

.من خسته هستم


Ich bin krank. ikh bin krahnk

.من مریض هستم



Ich habe Hunger. ikh hah-buh hoong-er

.من گرسنه هستم



Ich habe Durst. ikh hah-buh dirst

.من تشنه هستم



Gut/Es geht/So lala goot/ess gate/zo lahlah

خوبه / درسته


Schlecht/Nicht Gut shlekht/nisht goot

خوب نیست/ بد



Wie heißen Sie? vee hie-ssen zee

(اسم شما چیست؟ (رسمی



Wie heißt du? vee hiesst doo

(اسم تو چیست؟ (غیر رسمی



Ich heiße... ikh hie-ssuh

.اسم من ... است



Mein Name ist... mine nah-muh isst

.اسم من ... است



Woher kommen Sie? vo-hair koh-men zee

(شما اهل کجا هستید؟ (رسمی


Woher kommst du? vo-hair kohmst doo

(اهل کجایی؟ (غیر رسمی



Wo wohnen Sie? vo voh-nen zee

(کجا زندگی می‌کنید؟ (رسمی


Wo wohnst du? vo vohnst doo

(کجا زندگی می‌کنی؟ (غیر رسمی



Ich komme aus Iran.ikh koh-muh ows dane fair-ine-ik-ten shtat-en

.من ایرانی هستم



Ich wohne in... ikh voh-nuh in

.من در ... زندگی می‌کنم



Wie alt sind Sie? vee alt zint zee

(چند سالتان است/ چقدر سن دارید؟ (رسمی


Wie alt bist du? vee alt bisst doo

(چند سالته؟ (غیر رسمی



Ich bin ____ Jahre alt. ikh bin ____ yaa-reh alt
من ... سن دارم/ من ... ساله هستم.



Sprechen Sie Deutsch? shpreck-en zee doytch

آیا شما می‌توانید آلمانی صحبت کنید؟ (رسمی)


Sprichst du Englisch? shprikhst doo eng-lish

(می‌تونی انگلیسی صحبت کنی؟ (غیر رسمی




Französisch, Italienisch, Spanisch, Russisch, Japanisch frahn-tsur-zish, ee-tahl-yay-nish, spahn-ish, roos-ish, yah-pahn-ish

ژاپنی, روسی, اسپانیایی, ایتالیایی, فرانسوی



Ich spreche... ikh shpreck-uh

.من می‌توانم به (زبان) ... صحبت کنم



Ich spreche kein... ikh shpreck-uh kine

.من نمی‌توانم به (زبان) ... صحبت کنم



Ich verstehe [nicht]. ikh fehr-stay-eh [nisht]

[من می‌فهمم [نمی‌فهمم


Ich weiß [nicht]. ikh vise [nisht]

[من می‌دانم [نمی‌دانم



Entschuldigen Sie ehnt-shool-dih-gun zee

.ببخشید



Es tut mir leid. ehs toot meer lite

.معذرت می‌خواهم



Bis später/bald biss shpay-ter/bahlt

.بعدا / به زودی می‌بینمت


Tschüs/Tschau tchews/chow

(خدا حافظ (غیر رسمی



Ich liebe dich. ikh leeb-uh dish

.دوستت دارم


Ich liebe Sie. ikh leeb-uh zee

. همه شما را دوست دارم
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمات سوالی...

کلمات سوالی...

در درس‌های گرامر تا حدودی با طریقه استفاده از کلمات سوالی آشنا شدید در اینجا من تعدادی از کلمات سوالی پر کاربرد در زبان آلمانی را برای شما آورده‌ام.


کی؟ چه کسی؟
Wer
:ve

چی؟ چه چیزی؟
Was
vas

چرا؟
Warum
va'rm

کی؟ چه وقتی؟
Wann
van

کجا؟
Wo
:vo

چطور؟ چگونه؟
Wie
:vi

چه کسی را؟ (acc.)
Wen
ve:n

به چه کسی؟ (dat.)
Wem
ve:m

از چه جهت؟
Wieso
:vi'zo

از کجا؟
Woher
:vo'he

به کجا؟
Wohin
vo'hɪn

کدام؟
Welch-
vεlç
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزهای هفته>>>>آلمانی

روزهای هفته>>>>آلمانی

در این بخش از آموزش لغت‌دانی می‌خواهم به روزهای هفته بپردازم.


دوشنبه
Montag
'mo:nta:k

سه شنبه
Dienstag
'di:nsta:k

چهارشنبه
Mittwoch
'mɪtvɔx

پنج شنبه
Donnerstag
'dɔnsta:k

جمعه
Freitag
'fraita:k

شنبه
Samstag
'zamsta:k

یکشنبه
Sonntag
'zɔnta:k

روز
der Tag (e)
ta:k

صبح
der Morgen
'mɔrg

بعد از ظهر
der Nachmittag (e)
'na:xmɪta:k

اول شب
der Abend (e)
'a:bt

شب
die Nacht (e)
'naxt

امروز
heute
'hɔytə

فردا
morgen
'mɔrg

امشب
heute Abend
'hɔytə 'a:bt

دیروز
gestern
gεstn

دیشب
gestern abend
gεstn 'a:bt

هفته
die Woche (n)
'vɔxə

آخر هفته
das Wochenende (n)
'vɔxεndə

روزانه
täglich
'tε:kliç

هفتگی
wöchenlich
'vɔxnəliç




برای مشخص کردن یک اتفاق در یکی از روزهای هفته (و آخرهفته) باید از حرف اضافه am قبل از آن روز استفاده کنید. و باید بدانید که همه روزهای هفته و ماه‌ها و فصل‌ها مذکر هستند بنابراین شکل این حرف اضافه تغییری نخواهد کرد. از واژهای jeden- هر (مثلا هر جمعه), nächsten- بعد (جمعه بعد), letzten- آخر (روز آخر) و vorigen- قبل, گذشته (هفته قبل) به وفور در مکالمات مربوط به روز و تاریخ استفاده می‌شود.
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
رنگ ها و اشکال هندسی به زبان آلمانی...

رنگ ها و اشکال هندسی به زبان آلمانی...

در این بخش به معرفی برخی از اسامی مربوط به رنگها و اشکال هندسی مهم پرداخته می شود.

o'raŋʒə
orange
نارنجی

ro:za'
rosa
صورتی

vo'lεt
violett / lila
ارغوانی

blau
blau
آبی

'gεlp
gelb
زرد

ro:t
rot
قرمز

varts∫
schwarz
سیاه

brauən'
braun
قهوه‌ای

grau'
grau
طوسی

vais
weiß
سفید

gry:n'
grün
سبز

fi:εk'
das Viereck
مربع

kraizə'
der Kreis
دایره

draiεk'
das Dreieck
مثلث

re∫tek
das Rechteck
مستطیل

o'va:l
das Oval
بیضی

axtεk'
das Achteck
هشت گوش

vrfl'
der Würfel
مکعب

ku:gl'
die Kugel
کره

ke:gl'
der Kegel
مخروط

tsi'lɪnd
der Zylinder
استوانه

 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانواده و اقوام به زبان آلمانی

خانواده و اقوام به زبان آلمانی

در این بخش به بیان اسامی مربوط به خانواده و اقوام می‌پردازم. حروف چیده شده در پرانتز حالت جمع اسامی است.
'εltn
die Eltern
والدین

'mt, Plural 'mt
die Mutter (ü)
مادر

'fa:t, Plural 'fεt
der Vater (ä)
پدر

zo:n, Plural 'zø:nə
der Sohn (ö, e)
فرزند پسر

'tɔxt, Plural 'tœçt
die Tochter (ö)
فرزند دختر

'bru:d, Plural 'bry:d
der Bruder (ü)
برادر

'∫vεst
die Schwester (n)
خواهر


der Großvater (ä)
پدر بزرگ


die Großmutter (ü)
مادر بزرگ

'εŋkl
der Enkel (-)
نوه پسر


die Enkelin (nen)
نوه دختر

'nɪçtə
die Nichte (n)
دختر برادر يا خواهر و غيره

'nεfə
der Neffe (n)
پسر برادر يا خواهر و غيره

''fεt
der Vetter (n)
پسر عمو-خاله- دایی- عمه

ku'zi:nə
die Kusine (n)
دختر عمو-خاله- دایی- عمه

'ɔŋkl
der Onkel (-)
عمو یا دایی

'tantə
die Tante (n)
عمه یا خاله

'jŋə
der Junge (n)
پسر

'mε:tçən
das Mädchen (-)
دختر

'man, Plural 'mεn
der Mann (ä, er)
مرد

frau
die Frau (en)
زن

'frɔynt, Plural 'frɔyndə
der Freund (e)
دوست

 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
خانواده و اقوام به زبان آلمانی

خانواده و اقوام به زبان آلمانی


مدرسه
die Schule (n)
'∫u:lə

دانشگاه
die Universität (en)
univεrzi'tε:t

دبیرستان
die Oberschule (n)
'o:b ∫u:lə

کلاس
die Klasse (n)
klasə

(درس) اجتماعی
der Sozialkunde
zo'ts a:l

زیست شناسی
die Biologie
biolo'gi:

فلسفه
die Philosophie
filozo'fi:

زمین شناسی
die Erdkunde
'ed'kndə

ریاضی
die Mathematik
matema'ti:k

هندسه
die Geometrie
geome'tri:

مکانیک
der Maschinenbau
ma'∫i:nənbau

فیزیک
die Physik
fy'zi:k

موسیقی
die Musik
mu'zi:k

نقاشی
die Zeichnung
tsaiçnng

زبان خارجی
die Fremdsprachen
frεmt∫pra:xə

زبانشناسی
die Linguistik
lɪŋ'gɪstɪk

تاریخ
die Geschichte
gə'∫ɪçtə

علوم طبیعی
die Naturwissenschaft
na'tu:vɪs∫aft

روانشناسی
die Psychologie
psyçolo'gi:

جامعه شناسی
die Soziologie
zotsolo'gi:

جغرافیا
die Geographie
geogra'fi:

علوم رایانه
die Informatik
ɪnfɔr'ma:tɪk

اقتصاد
die Wirtschaft
'vɪrt∫aft

شیمی
die Chemie
çe'mi:

هنر
die Kunst
knst

ادبیات
die Literatur
lɪtəra'tu:
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
سرود ملی آلمان با ترجمه

سرود ملی آلمان با ترجمه

Einigkeit und Recht und Freiheit

اتحاد و قانون و آزادي


Für das deutsche Vaterland!

براي كشور پدري آلمان


Danach lasst uns alle streben,

هر كي براي ديگري هستيم


Brüderlich mit Herz und Hand!

با پيمان برادري با محبت در كنار يكديگر هستيم


Einigkeit und Recht und Freiheit,

اتحاد و قانون و آزادي


Sind des Glückes Unterpfand.

دليل خوشبختي هستند


Blüh im Glanze dieses Glückes,

پيشرفت در اين خوشبختي درخشان



Blühe, deutsches Vaterland!

پيشرفت كشور پدري آلمان است!
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالات مختلف اسم(آلمانی)

حالات مختلف اسم(آلمانی)

حالت
Nominativ


همانطور که میدانید فاعل یک جمله شخص یا چیزیست که فعل را انجام میدهد.
فاعل یک جمله همیشه در حالت Nominativ قرار دارد.
او بسیار کار میکند.(او فاعل است و حالت Nominative دارد).
برای یافتن فاعل کافیست که به فعل نگاه کرده و بپرسید که چه کسی(wer ) یا چه چیزی(was ) این فعل را انجام میدهد.
و حالا به آلمانی:.Meine Schwester isst ein Schnitzel
Wer oder was isst ein Schnitzel? Meine Schwester


.Meine Schwester spielt
.Wer oder was spielt? Meine Schwester


.Der Computer ist sehr teuer

Wer oder was' ist sehr teuer? Der Computer

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالتAkkusativ
یا مفعول مستقیم و بی واسطه


من آن زن را دیدم. => من او را دیدم. من فاعل است و ( او مفعول مستقیم یا بی واسطه است ) .
شما آن مرد را میبینید؟ => شما او را میبینید؟ شما فاعل و ( او مفعول مستقیم است) .
در حالت آکوزاتیو فقط der به den تبدیل میشود.(فقط آرتیکل مذکرها تغییر میکند).
مثلاً در جملۀ(او(مونث) آن مرد را دوست دارد) به جای اینکه بگوییم:
Sie liebt der Mann.
چون مرد در حالت مفعول مستقیم قرار دارد باید بگوییم:
.Sie liebt den Mann جمع خنثی مونث مذکر
die/keine Tiere das/ein Tier die/eine Katze der/ein Hund Nom
die/keine Tiere das/ein Tier die/eine Katze den/einen Hund Akk



برخی از حروف اضافه همیشه آکوزاتیو ساز هستند که عبارتند از:bis تا
durch از میان
für برای
gegen در مقابل – در حدود
ohne بدون
um در- دور و بر



مثالها:
نمی توانم بدون تو زندگی کنم.(از سری جملات بسیار کاربردی.)*
Ich kann ohne dich nicht leben.
من برای پدرم یک هدیه میگیرم.
Ich kaufe ein Geschenk für meinen Vater.

-------------------------------------------------------------------------------------------

Dativ حالت
یا حالت مفعول غیر مستقیم یا باواسطه



مفعول غیر مستقیم کسی یا چیزی است که فعل (برای آن) انجام میشود.
پس برای یافتن مفعول غیر مستقیم باید بپرسیم( برای چه کسی؟ یا برای چه چیزی؟)
مثلاً در جملۀ : من دارم برای دوستم یک بطری سس میخرم.
Ich kaufe meiner Freundin eine Flasche Ketchup.
من فاعل و دوستم مفعول غیر مستیم است.(من سس را برای چه کسی میخرم؟)
حالا برای صحیح رعایت کردن این حالت فقط کافیست جدول آن را حفظ کنید جمع خنثی مونث مذکر
Den/keinen Dem/einem Der/einer Dem/einem Dat



مطمئناً دلیل جایگزینی keinen به جای einen در حالت جمع را میدانید.
علاوه بر این یک سری از فعلها نیز وجود دارند که همیشه با داتیو میآیند که پرکاربردترینشان عبارتند از:antworten (پاسخ دادن )
bleiben (ماندن )
danken (تشکر کردن )
erlauben (اجازه دادن )
gefallen (علاقه داشتن )
gehören (تعلق داشتن )
glauben (باور کردن - داشتن )
gratulieren (تشکر کردن )
helfen (کمک کردن )
Leid tun (متاسف بودن )
passen (جور شدن یا ست شدن)
passieren (اتفاق افتادن )
schmecken (مزه دادن )
vertrauen (اعتماد کردن - داشتن )
verzeihen (کسی را بخشیدن )
wehtun (درد کردن )
zuhören (گوش دادن )
zustimmen (موافق بودن )



این حرف های اضافه همیشه داتیوساز هستند.

aus (از - بیرون )
außer (به جز - کنار )
bei (در - نزدیک )
gegenüber (روبروی )
mit (با – همراه با )
nach (به – بعد از )
seit (از )
von (از )
zu (به )



مثالها:.من دارم اتومبیل میرانم .Ich fahre mit dem Auto
من با تو میمانم. .Ich bleibe bei dir
او به من پاسخ نداد. .Er antwortete mir nicht



-------------------------------------------------------------------------

حالت
Genitiv


از این حالت برای بیان مالکیت استفاده میشود.
استفاده از جملاتی که در آن از این حالت استفاده میشود کار حرفه ای هاست چون معمولاً افراد عادی استفاده از جملات با ساختار ساده تر را ترجیح میدهند.پس اگر میخواهید تحسین استاد خود را هنگام امتحان شفاهی برانگیزید اگر توانستید از این حالت چند بار در جملاتتان استفاده کنید.
این بار آموزش این حالت را با چند مثال آغاز میکنیم.
مثال1:
نام فامیلی دوست دختر من تاج بخش است.
Der Familienname meiner Freundin ist Taj-bakhsh.
مثال 2:
لباس خانم زیباست.
Das Kleid der Frau ist schön.
نکته مهم:
همانطور که میبینید در genitiv همیشه 2 اسم پشت سر هم میآیند.
پس هرکجا دیدید 2 اسم پشت سر هم آمدند بدون هیچ شکی دومین اسم
باید در حالت genitiv باشد.
کلمۀ بعد از Preposition های genitive باید در حات genitiv قرار داشته باشد.
حرف های اضافۀ گنیتیو ساز:anstatt / statt (جای/بجای )
außerhalb (بیرون از )
innerhalb (داخل )
trotz (با وجود )
während (در حین/در طول مدت )
wegen (به خاطر به دلیل )



مثال ها:
با وجود مشکل ما ادامه میدهیم:
Trotz der Probleme machen wir weiter
در حین/در طول مدت تعطیلات من عاشق شدم:
Während des Urlaubs habe ich mich verliebt.
این حالت از جدول زیر تبعیت میکند:جمع مفرد
حالت
genitive
- خنثی مونث مذکر
der Familien Des Kindes der Frau des Mannes



میبینید که در مثالهای جدول فقط مذکر و خنثی دارای پسوند میباشند.
نکته مهم:
اگر کلمه فقط دارای یک سیلاب (بخش) باشد به جای 's از 'es استفاده می شود.
یک بخشی:
das Kind -> des Kindes
بیش از یک بخشی :
der Großvater -> des Großvaters
تنها حالت استثناء اسامی (معروف به N-words ) هستند که هیچ پسوندی نمیگیرند. (نه -s و نه -es )یعنی بدون تغییر باقی میمانند.
اسامی مونث و جمع هم در این حالت بدون تغییر باقی میمانند.
مثالهای دیگر:
شلوار مرد die Hose des Mannes
es)چون mann تنها یک بخش است.)
کفش استاد die Schuhe des Professors
(چون Profesor بیش از یک بخش است.)
کلاه زن der Hut der Frau
(Frau پسوند نمیگیرد چون مونث است)
جورابهای بچه ها die Socken der Kinder .
(Kinder پسوند نمی گیرد چون جمع است)
در آلمانی هم میتوان دقیقاً مثل انگلیسی مالکیت را با –sمالکیت بیان کرد.
مثلاً اتومبیل پیتر = Peters Auto
پیراهن جاکوب Jakobs Hemd
لباس پترا Petras Kleid
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
haben sein

haben sein

صرف فعل (haben) داشتن
در زمان حال ساده

ما داریم wir haben ........ من دارم ich habe
شماها دارید ihr habt ....... تو داری du hast
آنها دارند sie haben ........ او / آن دارد er/es/sie hat
Sie haben – شما دارید (مفرد محترمانه)

-------------------------------------------------------

صرف فعل (sein) بودن
در زمان حال ساده

ما هستیم wir sind من هستم ich bin
شماها هستید ihr seid تو هستی du bist
آنها هستند sie sind او / آن هست( است) er/es/sie ist
Sie sind – شما هستید (مفرد و محترمانه)



مثلاً :
.Ich bin Max
یا

Ich bin aus Kanada
.​
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
اصطلاحات رایج در کلاس درس(آلمانی)

اصطلاحات رایج در کلاس درس(آلمانی)

... به آلمانی/فارسی چه میشود؟ ?Was heißt ... auf Deutsch / Persisch
چه فرمودید؟ ?Wie bitte
من متوجه سوال نمیشوم. .Ich verstehe die Frage nicht
منظورم را متوجه میشوید؟(رسمی) ?Verstehen Sie, was ich meine
میفهمی چی میگم؟(دوستانه) ?Verstehst du, was ich meine
میفهمین چی میگم؟ ?Versteht ihr, was ich meine
لطفاً تکرارش کنید. !Bitte wiederholen Sie das
یکبار دیگر لطفاً. .Noch einmal, bitte
... چگونه نوشته میشود؟ ... ?Wie schreibt man
میتوانید لطفاً کمکم کنید؟ ?Können Sie mir bitte helfen
متاسفانه من تمرین منزل را انجام نداده ام. Ich habe meine Hausaufgaben leider nicht .gemacht
در کدام صفحه؟ ?Auf welcher Seite
کدام تمرین؟ ?Welche Übung
من متاسفم. .Es tut mir Leid
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس امروز را با یک مکالمه ساده به زبان آلمانی شروع می کنیم.

Diana: Guten Tag! Ich bin Diana. Ich lerne hier Deutsch.

دیانا: روز بخیر! من دیانا هستم.من در اینجا آلمانی یاد می گیرم.

Richard: Ich bin Richard Robertson.Ich komme aus England.
Und das ist mein Freund Peter Karlis, er kommst aus Griechenland. ich arbeite viel,und Peter arbeitet wenig.Ich sage immer:peter Du bist faul , und ich bin fleißig.

ریچارد : من ریچارد رابرتسُن هستم.من اهل انگلستان هستم و این دوست من پیتر کارلیس است ، او(مذکر) اهل یونان است.من بسیار کار می کنم و پیتر کم کار می کند.من همیشه می گویم :پیتر، تو تنبل هستی و من جدی (سرسخت و اهل کار) هستم.



Peter : Das sagst du ! Aber das ist nicht richtig. Du lernst langsam und ich lerne schnell.



پیتر : تو این را می گویی ! ولی این درست نیست(اینچنین نیست). تو به آهستگی یادمی گیری و من به سرعت یاد می گیرم.


Die schüler und Schülerinnen gehen in die Klasse.Ein Lehrer kommst.

دانش آموزان(پسر) و دانش آموزان(دختر) به کلاس می روند.یک معلم(مرد) می آید.

Lehrer : Guten Tag ! Mein Name ist Hans Müller

معلم مرد : روز بخیر! نام من هانس مولر است.

ِDiana: Ich denke, eine Lehrerin kommt in die Klasse.Kommt sie nicht?

Diana: من فکر می کنم ، (که) یک معلم زن به کلاس می آید.او نمی آید؟



Lehrer : Nein,Frau Becker kommt heute nicht.Sie ist krank.

Ich frage - und Sie antworten,oder Sie fragen und ich antworte...

معلم : خیر ، خانم بکر امروز نمی آید.او(مونث) مریض است.

من می پرسم و شما پاسخ می دهید ، یا شما می پرسید و من پاسخ می دهم.

لغات و اصطلاحات جدید :



faul -------(صفت)------- تنبل و کم کار

fleißig -------(صفت)------- با پشتکار

langsam --------(قید)--------- به آهستگی

schnell ---------(قید)-------- به سرعت

der Schüler , - ---------(اسم)-------- دانش آموز پسر

die Schülerrin , nen ---------(اسم)-------- دانش آموز دختر

krank --------(صفت)-------- ،بیمار مریض

fragen ---------(فعل)--------- پرسیدن
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
اعداد در زبان آلمانی

خوب نکته مهمی که باید بگویم این است که در آلمانی تمامی اعداد مونث هستند.

خوب من اعداد را با تلفظشان قرار داده ام.
آلمانی تلفظ
معنی فارسی

null
/نُل/
صفر
eins /آینس/ یک
zwei /تسوای / دو
drei /دِقای/ سه
vier /فیه/ چهار
fünf /فونف/ پنج
sechs /زکس/ شش
sieben /زیبن / هفت
acht /آخت/ هشت
neun /نُین / نه
zehn /تسین / ده
elf / اِلف/ یازده
zwölf /تسوُلف/ دوازده
dreizehn /دِقایت سین/ سیزده
vierzehn /فیهت سین/ چهارده
fünfzehn /فونفت سین/ پانزده
sechzehn /زِشت سین/ شانزده
siebzehn /زیبت سین/ هفده
achtzehn /آخت سین/ هیجده
neunzehn /نوینت سین/ نوزده
zwanzig /تسوانتسیش/ بیست
einundzwanzig /آین اُنت تسوانتسیش/ بیست و یک
dreißig /قایسیش/ سی
einunddreßig /آین اُنت دقایسیش/ سی و یک
vierzig /فیهت سیش/ چهل
fünfzig /فونفت سیش/ پنجاه
sechzig
/زشت سیش/
شصت
siebzig
/زیبت سیش/
هفتاد
achtzig
/آخت سیش/
هشتاد
neunzig
/نوینت سیش/
نود
hundert
/هوندِرت/
صد
hunderteins
/هوندرت آینس/
صد و یک
zweihundert
/تسوای هوندِرت/
دویست
tausend
/تاو زِند/
هزار
zehntausend
/تسن تاو زند /
ده هزار
hunderttausend
/هوندرت تاو زند/
صد هزار
dreihunderttausendvierhundert
/دقای هوندرت تاوزند فیه هوندِرت/
سیصد هزار و چهارصد
eine Million
/آینه میلیون/
یک میلیون
eine Milliarde
/آینه میلیادِ/
یک میلیارد




یک نکته جالب اینکه آلمانی ها برای مثال عدد سیصد هزار و چهارصد را به صورت حروفی چسبیده به هم می نویسند که می شود: dreihunderttausendvierhundert که کلمه طولانی است و همانطور هم می خوانند و این مورد در مورد سایر اعداد نیز صدق می کند و به طور کلی اعدادشان را به صورت حروفی پشت سر هم می نویسند و می خوانند.
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالت جمع اسمها


همۀ کلمات جمع در حالات Nominative و Accusative دارای
آرتیکل معین die میباشند.
تفاوت کلمات مفرد با جمعشان در زبان آلمانی به یکی از صورتهای زیر است
1. بدون تغییر باقی میمانند :
das Zimmer (die Zimmer), das Mädchen (die Mädchen)
2.پسوند ( -e ) میگیرند :
der Abend, der Monat, das Geräusch, das Telefon
3. پسوند ( -er ) میگیرند :
das Kind (die Kinder
4. پسوند ( -en/n/nen ) میگیرند :
der Professor (die Professoren), die Tür, die Uhr, das Bett
5. پسوند ( -s ) میگیرند: مثل تمام کلماتی که از انگلیسی وارد آلمانی شده اند :
das Auto, das Radio
نکته:
در انگلیسی برای جمع بستن یک اسم تنها به آن یک s اضافه میکنید ولی در آلمانی
تنها قانون ساختن یک کلمۀ جمع از یک کلمۀ مفرد این است که :

هیچ قانونی وجود ندارد.

پس:
به یاد داشته باشید که همیشه کلمات جدید را همراه با حالت جمع آن یاد بگیرید.
حروف صدادار (a-o-u ) در بیشتر کلمات سه حالت اول اوملاوت (umlaut ) میگیرند.
حالت اول( با اوملاوت):
der Vater (die Väter), der Garten (die Gärten), der Bruder (die Brüder), die Mutter (die Mütter)
حالت دوم( با اوملاوت):
der Fuß (die Füße), der Stuhl, der Sohn, die Wand, die Hand
حالت سوم( با اوملاوت):
der Mann (die Männer), das Wort, das Buch, das Haus
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
لغاتی برای عبور و مرور و وسایل نقلیه

لغاتی برای عبور و مرور و وسایل نقلیه

عبور و مرور با وسایل نقلیه
der Verkehr

اتومبیل das Auto, -s
ترافیک der Verkehr
دوچرخه das Fahrrad, "-er
کامیون der Lastkraftwagen, - / LKW, -s
اتومبیل شخصی der Personenkraftwagen
PKW, -s
بزگراه die Autobahn, -en
جادهء بیرون شهر die Landstraße, -n
محدودیت سرعت die Geschwindigkeitsbegrenzung, -en
علائم راهنمایی و رانندگی das Verkehrszeichen
توقف کردن halten
پارک کردن parken
راندن fahren
راست rechts
چپ links
مستقیم geradeaus
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
کلمات سوالی

کلمات سوالی

کلمات سوالی

فارسی Deutsch /آلمانی
چه وقت؟ ?Wann
چرا؟ ?Warum
چه؟ / چی؟ ?Was
چه کسی؟ ?Wer
چرا ؟ ?Weshalb
چطور ؟ ?Wie
چقدر ؟ / چند تا ؟ ?Wieviel/e
کجا ؟ ?Wo
از کجا ؟ ?Woher
به کجا ؟ ?Wohin
برای چی ؟ ?Wozu
چه کسی ؟ ?Wem
چه کسی ؟ ?Wen
کدام ؟ ?Welcher
مال چه کسی ؟ ?Wessen
برای چی ؟ ?Wofür
چطور مگه ؟ ?Wieso
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
سفر کردن
Reisen


هواپیما das Flugzeug, -e

فرودگاه "-,der Flughafen

رسیدن die Ankunft, "-e

دوچرخه das Fahrrad, "-er

قایق das Boot, -e

رزرو کردن(ثبت کردن) buchen

اتوبوس der Bus, -se

اتومبیل das Auto, -s

عزیمت die Abreise, -n

پرواز کردن fliegen

وسایل (چمدانها و...) das Gepäck

مسافر der Passagier, -e

ایستگاه قطار der Bahnhof, "-e

رزرو کردن reservieren

سواری کردن (اسب و...) reiten

راندن قایق بادبانی segeln

جدول زمانبندی حرکت der Fahrplan, "-e

بلیت der Fahrschein, -e

قطار der Zug, "-e
die Eisenbahn, -en

منتظر ماندن warten
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]زمان گذشته در حالت[/h] [h=2]Perfek[/h]
[h=3]فارسی[/h][h=3]آلمانی[/h]
[h=3]من امروز خیلی کار کردم.

من با دوست دخترم بودم .

او را دیدی؟[/h]
[h=3].Ich habe heute viel gearbeitet

.Ich bin bei meiner Freundin gewesen

?Hast du sie gesehen[/h]
[h=3]برای بیان یک جمله در زمان گذشته از یکی از این سه حالت استفاده میشود :
1.حالت Perfekt
2.حالت Präteritum
3. حالت Plusquamperfekt[/h] [h=3]Partizip II چیست؟[/h] [h=3]برای ساختن زمان Perfekt ابتدا نیاز به دانستن Partizip II آن فعل داریم.[/h] [h=3]Partizip II معمولاً به شکل کلی { t + (ریشهء فعل)ge + } می باشد.[/h] [h=3]مانند :
machen (Infinitiv) -> gemacht (Partizip II
fragen (Infinitiv) -> gefragt (Partizip II
arbeiten (Infinitiv) -> gearbeitet (Partizip II[/h] [h=3]برای فعلهای دو قسمتی این تغییرات فقط بر روی خود فعل و نه (vorsilbe ) اعمال میشود.[/h] [h=3]مانند :
einkaufen (Infinitiv) -> eingekauft (Partizip II
vorstellen (Infinitiv) -> vorgestellt (Partizip II
zuhören (Infinitiv) -> zugehört (Partizip II[/h] [h=3]خیلی از فعلها را باید در این حالت فقط حفظ کرد .[/h] [h=3]مثل:
studieren (Infinitiv) -> studiert (Partizip II
fotografieren (Infinitiv) -> fotografiert (Partizip II
diskutieren (Infinitiv) -> diskutiert (Partizip II
besuchen (Infinitiv) -> besucht (Partizip II
zerstören (Infinitiv) -> zerstört (Partizip II
erholen (Infinitiv) -> erholt (Partizip II
schreiben (Infinitiv) -> geschrieben (Partizip II
sein (Infinitiv) -> gewesen (Partizip II
gehen (Infinitiv) -> gegangen (Partizip II
essen (Infinitiv) -> gegessen (Partizip II[/h] [h=3][/h] [h=3]آلمانی بیش از هر حالت دیگر از زمان Perfekt استفاده میکنند (مخصوصاً در محاوره).
لطفاً این زمان را با زمان حال کامل در انگلیسی اشتباه نگیرید چون اختلاف بسیاری دارند.[/h] [h=3]برای هر فعل در زمان Perfekt از یکی از دو فعل کمکی sein (بودن)
یا haben (داشتن) استفاده می شود
که به شکل سوم شخص مفرد یعنی ( ist / hat ) نشان داده میشوند.[/h] [h=3]و بعد از آنها Partizip II می آید.[/h] [h=3]باید حالت Perfekt را برای هر فعل حفظ کنید ولی به طور معمول فعلهای حرکتی با sein (بودن) می آیند.[/h] [h=3]مثلاً در مورد فعل آمدن که یک فعل حرکتی است داریم:
Kommen => ist gekommen[/h] [h=3]در اینجا ( gekommen ( Partizip II است.[/h] [h=3]مثال:
من دیروز آمدم. Ich bin gestern gekommen[/h]
 

cheshmokiii

عضو جدید
سلام به همه دوستان ممنون كه به همه كمك ميكنيد
(ميدونم شايد جاش اينجا نباشه ولي بقيه جواب نميدن)
من ميخوام ميرم نمايشگاه كتاب تاكتابهاي لازم برا اموزشالماني بخرم !!! چي بخرم ؟؟
ديكشنري فارسي به الماني چي خوبه الماني به فارسي چي؟ براي يادگيري لغت كتاب خوب هست ؟ چي؟
چه كتابايي بايد بگيرم لطفا تا 19/2 بهم بگيد
هر چيزي لازمه بگيد از نظر مالي هم مشكلي نداره
راستي از 0 ميخوام شروع كنم
پيشاپيش ممنون از راهنمايي هاتون
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به همه دوستان ممنون كه به همه كمك ميكنيد
(ميدونم شايد جاش اينجا نباشه ولي بقيه جواب نميدن)
من ميخوام ميرم نمايشگاه كتاب تاكتابهاي لازم برا اموزشالماني بخرم !!! چي بخرم ؟؟
ديكشنري فارسي به الماني چي خوبه الماني به فارسي چي؟ براي يادگيري لغت كتاب خوب هست ؟ چي؟
چه كتابايي بايد بگيرم لطفا تا 19/2 بهم بگيد
هر چيزي لازمه بگيد از نظر مالي هم مشكلي نداره
راستي از 0 ميخوام شروع كنم
پيشاپيش ممنون از راهنمايي هاتون
سلام دوست عزیز.....
1- اول از همه یک مرجع خوب دستور زبان نیاز دارید که به نظر من کتاب "دستور جامع زبان آلمانی- استاد حسین پنبه چی" مناسبه.
2.سری کتاب های آموزشی TANGRAM یا Schritte -کار کردن این کتاب ها خیلی مهمه چون جنبه های مهم یادگیری زبان مثل شنیداری-خواندن- واژگان-دستور زبان - مکالمه را مورد بررسی قرار میده. تاکیدی که من دارم اینه که هر زبانی رو که خواستید یاد بگیرید به Listening یا همان قسمت شنیداری خیلی اهمیت بدید تا به لهجه ها آشنا بشید ، چون هر چقدر هم که گرامرتون خوب باشه، تا نفهمید طرف گفتگو چی میگه، هیچ فایده ای نداره.
3- کتاب خود آموز زبان آلمانی نوشته ی هاینتس گریسباخ با نام :

Deutsche Sprachlehre für Ausländer که به زبان آلمانی هست ولی راهنمای آن هم در بازار موجود هست.
این ها نظر و توصیه شخصی من بود، چون من در اون حدی نیستم که بخوام بگم که حتما این کتاب ها خوب هستند

 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
توضیحاتی در مورد فعل های همراه با gern



سلام دوستان

پست امروز در مورد فعل gern به معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن می باشد.

کاربرد اول :فعل gern در زبان آلمانی همراه با فعل haben به معنی داشتن به کار میره:

Hast du ihn gern?

از اون(مذکر) خوشت میاد؟(یا به طور رسمی تر) : آیا تو او را (مذکر) دوست داری؟

Tina hat Professor Keller gern.

تینا از پروفسور کلر خوشش میاد. (یا به طور رسمی تر) : تینا پروفسور کلر را دوست دارد.

«« به یاد داشته باشید که فعل gern به معنای عاشق بودن یا Love در زبان انگلیسی نیست، و شدت کمتری داره. یه جورایی مثل Like در زبان انگلیسی»»
**********************************************************

کاربرد دوم: Gern می توانند با افعال دیگر هم ترکیب شود و همان معنی دوست داشتن، مایل بودن، خواستن را داشته باشد. در این حالت فعل gern مستقیما بعد از فعل جمله می آید و مثل حالت قبل (همراه با فعل haben) در آخر جمله نمی آید.

Ich tanze gern mit Angela.

من دوست دارم با آنجلا برقصم.(یا):من رقصیدن با آنجلا را دوست دارم.

Die Mädchen spielen gern Tennis oder Basketball.

دخترها دوست دارند تنیس یا بسکتبال بازی کنند.( یا) : دخترها تنیس یا بسکتبال بازی کردن را دوست دارند.

***********************************************************

کاربرد سوم: فرم های مقایسه ای یا تفضیلی و صفت عالی (بهترین، بیشترین و ....) فعل gern به ترتیب lieber و am liebsten می باشند و درجه بیشتری را از دوست داشتن یا تمایل به کاری نشان می دهند:

Wir spielen lieber Tennis.

ما ترجیح می دهیم تنیس بازی کنیم.

Wir spielen am liebsten Tennis.

ما بیشتر دلمون میخواد تنیس بازی کنیم. (یا): ما فقط دوست داریم تنیس بازی کنیم.



و حالا یک ضرب المثل آلمانی :

Viel Feind, viel Ehr.


دشمن بیشتر، افتخار بیشتر
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
زیباترین کلمات آلمانی
das schönste deutsche Wort
سنجاقک
die Libelle
با وجود اینکه، با اینحال
nichtsdestotrotz
عشق و رفتار محبت آمیز
die Streicheleinheit
وطن
die Heimat
تعطیلات
die Sommerfrische
پایان روز کاری
der Feierabend


و همچنین کلمات زیر:
یک جور مربا
Rhabarbermarmelade
عشق
Lieben
متولد شده، امن و محفوظ
geborgen
دارایی شخص بی بضاعت
Habseligkeiten
لحظه
Augenblick


البته من هم نمی دونم که این کلمات به خاطر ظاهرشون زیبا هستند یا به خاطر معنا شون.
 

cheshmokiii

عضو جدید
سلام دوست عزیز..... 1- اول از همه یک مرجع خوب دستور زبان نیاز دارید که به نظر من کتاب "دستور جامع زبان آلمانی- استاد حسین پنبه چی" مناسبه. 2.سری کتاب های آموزشی TANGRAM یا Schritte -کار کردن این کتاب ها خیلی مهمه چون جنبه های مهم یادگیری زبان مثل شنیداری-خواندن- واژگان-دستور زبان - مکالمه را مورد بررسی قرار میده. تاکیدی که من دارم اینه که هر زبانی رو که خواستید یاد بگیرید به Listening یا همان قسمت شنیداری خیلی اهمیت بدید تا به لهجه ها آشنا بشید ، چون هر چقدر هم که گرامرتون خوب باشه، تا نفهمید طرف گفتگو چی میگه، هیچ فایده ای نداره. 3- کتاب خود آموز زبان آلمانی نوشته ی هاینتس گریسباخ با نام : Deutsche Sprachlehre für Ausländer که به زبان آلمانی هست ولی راهنمای آن هم در بازار موجود هست. این ها نظر و توصیه شخصی من بود، چون من در اون حدی نیستم که بخوام بگم که حتما این کتاب ها خوب هستند
سلام دوست عزيز واقعا ممنونم از راهنمايي شما اگه ممكنه اسم انتشارات كتابها را هم بگيد راستي در مورد ديكشنري چي؟ و اينكه براي من كه ميخوام از صفر شروع كنم کتاب های آموزشی TANGRAM یا Schritte كدوم بهتره ببخشيد كه سوالاتم زياده مجدد از لطف شما سپاس گذارم
 

...scream...

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزيز واقعا ممنونم از راهنمايي شما اگه ممكنه اسم انتشارات كتابها را هم بگيد راستي در مورد ديكشنري چي؟ و اينكه براي من كه ميخوام از صفر شروع كنم کتاب های آموزشی TANGRAM یا Schritte كدوم بهتره ببخشيد كه سوالاتم زياده مجدد از لطف شما سپاس گذارم
انتشارات رو نمیدونم...
ولی فکر کنم schritte بهتر باشه...البته به خود خوننده ربط داره کدوم بهتره..
دیکشنری ها همه خوبن...فرقی نمیکنه...برا شا که تازه واردی ....
ولی از انگلیسی به آلمانی و باعکس استفاده کن....
 

Similar threads

بالا