آموزش جفر

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
درس اول

جفر یک مبحث طولانی و طاقت فرسا می باشد که با یک روز و دو روز مطالعه تسلط برش حاصل نگردد.

افرادی که با نرم افزار word کار کرده باشن یا پایان نامه ارشدشون رو درست کرده باشن، بهشون گفته شده که صفحات اول رو با حروف ابجد درست کنید. این حروف اگر نام گذاری شوند در صفحات به ترتیب عربی نیستن. پس چی هستن؟
زمانی که حضرت محممد مصطفی (درود بر او و خاندان پاک و مطهرش) با جبرائیل در غار حرا به سخن پرداختند به شیوه حروف و اعداد ارتباط برقرار کردن و چون بر روی پوست بز نوشته شد همه چیز به علم جفر مشهور شد. کتاب اصلی علم جفر نزد امام منجی می باشد و به گفته حضرت محممد هر کسی بر این علم کامل شود پایان همه علوم است به این میگن "علوم غریبه".

الفبای جفر دارای 28 حرف می باشد که هر حرف یک عدد به آن تخصیص داده شده است.

ابجد صغیر :

(الف =1 )، (ب = 2 )، ( ج = 3 )، ( د = 4 )، (ه = 5 )، ( و = 6 )، ( ز = 7 )، ( ح = 8 )، ( ط = 9 )، ( ی = 10 )، ( ک = 8 )، ( ل = 6 )، ( م = 4 )، ( ن = 2 )، ( س = ساقط )، ( ع = 10 )، ( ف = 8 )، ( ص = 6 )، ( ق = 4 )، ( ر = 8 )، ( ش = ساقط )، ( ت = 4 )، ( ث = 8 ) ، ( خ = ساقط )، ( ذ = 4 )، ( ض = 8 )، ( ظ = ساقط )، ( غ = 4 ).


ابجد کبیر :

(الف =1 )، (ب = 2 )، ( ج = 3 )، ( د = 4 )، (ه = 5 )، ( و = 6 )، ( ز = 7 )، ( ح = 8 )، ( ط = 9 )، ( ی = 10 )، ( ک = 20 )، ( ل =30 )، ( م = 40 )، ( ن = 50 )، ( س = 60 )، ( ع = 70 )، ( ف = 80 )، ( ص = 90 )، ( ق = 100 )، ( ر = 200 )، ( ش = 300 )، ( ت = 400 )، ( ث = 500 )، ( خ = 600 )، ( ذ = 700 )، ( ض = 800 )، ( ظ = 900 )، ( غ = 1000 ).

اگر به حروف گچپژ برخورد کردید آن ها را به کجبز تبدیل کنید. به عنوان مثال "ژوپیتر" که مقدار حروف ابجد آن براساس اسم "زوبیتر" شمارش می گردد.
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
بسیار جالب بود
حتما ادامه بدین مبحثو!
:gol:

سوال:
چرا در ابجد صغیر مقابل بعضی حروف نوشته"ساقط"!؟؟؟یعنی چی؟
حقیقت داره ک میگن علم جفر،علمی هست ک باهاش میشه از حوادث اینده اطلاع پیدا کرد؟
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
بسیار جالب بود
حتما ادامه بدین مبحثو!
:gol:

سوال:
چرا در ابجد صغیر مقابل بعضی حروف نوشته"ساقط"!؟؟؟یعنی چی؟
حقیقت داره ک میگن علم جفر،علمی هست ک باهاش میشه از حوادث اینده اطلاع پیدا کرد؟


سلام، موقعی که جلوی حروف عبارت ساقط ذکر گردیده از اون صرف نظر کرده و به ابجد کبیر گرویده، در رابطه با سوال دوم هم بله بیان شده اما من در اینجا قصدم اصلا آموزش آینده و گذشته و شکستن طلسم نیست، یک علم هستش که بسیار گستردگی داره و خودم دوست دارم کامل یاد بگیرمش.

یک مثال برای سوال اول و دوم شما:

مظفرالدین شاه فرمان مشروطیت رو صادر و امضاء کرد و طرفداراش اومدن یک لوح براش ساختن و سردر مجلس گذاشتن بنام "عدل مظفر"

حالا ما اگه عدل مظفر رو بخوایم حساب کنیم با حروف ابجد صغیر به "ساقط" در حرف "ظ" میرسیم، ببینید چطوری جمع میزنم.

104=30+ 4 + 70 = عدل
1220 = 200 + 80 + 900 + 40 = مظفر
1324 = 104 + 1220 که مطابق با سال مشروطیت ایران یعنی 1324 هجری قمری می شود.

==============

مثال دوم:
مطابق گزارش وب سایت مرکز سعدی شناسی سعدی به سال 691 وفات یافته.
همای روی پاک شیخ سعدی شب شنبه زخا و صاد الف دال در ماده تاریخ «خاصاد الف دال» از مونس الاحرار محمد بن بدر جاجرمی است که در تاریخ شیخ اویس از ابوبکر قطبی اهرمی آمده و دولتشاه نیز چنانکه خواهیم دید آن را با روایت تازه‌تری بیان کرده.

چو پرسیدم زفوت او، خرد گفت****زخاصان بود، از آن تاریخ شد خاص

اگر کلمه خاص رو با ابجد محاسبه کنیم
691 = 90 + 1 + 600 = خاص می شود سال وفات سعدی.

بگذریم و از موضوع اصلی دور نشویم.
 
آخرین ویرایش:

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
آموزش جفر

درس دوم

بحث رو روی ابجد کبیر ادامه میدیم.

حروف ابجد(کبیر):
الف =۱، ب = ۲،ج =۳، د =۴،ه =۵، و =۶،ز=۷، ح = ۸، ط =۹، ی =۱۰، ک =۲۰، ل =۳۰، م =۴۰، ن =۵۰، س =۶۰، ع =۷۰، ف =۸۰، ص =۹۰، ق =۱۰۰، ر=۲۰۰، ش =۳۰۰، ت =۴۰۰، ث =۵۰۰، خ =۶۰۰، ذ =۷۰۰، ض =۸۰۰، ظ =۹۰۰، غ =۱۰۰۰

با چندتا مثال کارمون رو پیش می بریم.

می خوام اسم حضرت علی رو بررسی کنیم.

ع ل ی = 70 + 30 + 10 برابر می شود با 110

یه جاهایی شنیدیم که میگن یاهو 110 فک کنم یواش یواش یه چیزایی دستگیرمون میشه از کجا اومده!!!

حضرت مهدی رو بررسی می کنیم.

م ه د ی = 40 + 5 + 4 + 10 = 59

حالا اگر 5 + 9 = 14 شود میبینیم که منجی 14 می شود.

خب پس 59 چی میشه؟ بهش میرسیم!!!!

امام حسن رو بررسی می کنیم.

ح س ن = 8 + 50 + 60 = 118

یه سنگری بوده در زمان هشت سال جنگ تحمیلی بنام 118 (سنگر امام حسن عسگری) که اینجوری رمز گذاری شده بود.

اگر همه امام ها رو اعداد اون ها رو بدست بیارید اعداد زیبایی حاصل میشه که میگن موقع گرفتاری به این تعداد شماره صلوات ختم کنید تا گره از مشکل شما انشالا رفع گردد.


نام مقدس فاطمه سلام الله علیها : 135 پس 135 مرتبه صلوات

نام مقدس زهرا سلام الله علیها :213 پس 213 مرتبه صلوات

نام مقدس امام حسین علیه السلام : 128 پس 128 مرتبه صلوات

نام مقدس امام سجاد علیه السلام :68 پس 68 مرتبه صلوات

نام مقدس امام باقر علیه السلام : 303 پس 303 مرتبه صلوات

نام مقدس امام جعفر صادق علیه السلام هر دو نام با هم :548 پس 548 مرتبه صلوات. اگر فقط به نام جعفر علیه السلام باشد :353 مرتبه و اگر فقط بنام صادق علیه السلام باشد :195 مرتبه صلوات .

نام مقدس امام موسی کاظم علیه السلام هردو نام با هم :1077 پس 1077 مرتبه صلوات . اگر فقط به نام موسی علیه السلام باشد :116مرتبه و اگر فقط به نام کاظم علیه السلام باشد :961 مرتبه باید صلوات بفرستد .

نام مقدس امام رضا علیه السلام :101 پس 101 مرتبه صلوات

نام مقدس امام جواد علیه السلام :14 پس 14 مرتبه صلوات

نام مقدس امام هادی علیه السلام :20 پس 20 مرتبه صلوات.

نام مقدس امام زمان علیه السلام که هم نام رسول خداست(محمد) به همان تعداد یعنی :92 مرتبه نیت کرده و صلوات می فرستید.

و اگر به نام قائم آل محمد علیه السلام قصد فرستادن صلوات را دارید باید به تعداد :278 مرتبه صلوات بفرستید.

و اگر به نام امام زمان علیه السلام قصد فرستادن صلوات را دارید باید به تعداد :180 مرتبه صلوات بفرستید.


به نقل از پایگاه اردهال به همراه کمی اضافات پیرجو
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
آموزش جفر

درس سوم

مثال ها رو با بسم الله می خوایم شروع کنیم و به اعجازش بیشتر پی ببریم.

قصد داریم بسم الله ارحمن الرحیم رو بر اساس حروف ابجد بررسی کنیم.

ب س م ا ل ل ه ا ل ر ح م ن ا ل ر ح ي م

19 حرف دارد، اولین سروه ای که بر پیامبر نازل شد علق بود که 19 مین سوره قرآن از آخر می باشد و 19 آیه دارد.

خب حالا اگه عدد 19 رو برعکس کنیم می شود 91 و هر دو عدد 19 و 91 رو جمع بزنیم می شود. 110 که در درس قبل 110 برابر ابجد نام حضرت علی بود.


غدیرخم رو می خوایم با ابجد بررسی کنیم.

روز ۱۸ذیحجه روز غدیر خم که توسط حضرت محمد، علی رو به عنوان منتصب ولایت اعلام کرد و روز کامل شدن دیدن اسلام هستش.

روشی که می خوام بگم عدد با عبارت محاسبه و سپس جمع زده می شود.

1- زمان (18)
2- ابلاغ کننده (محمد)---- ابجد محمد می شود 92

اگر 92 را با 18 جمع بزنیم... 92+18 = 110 می شود که برابر حضرت علی می شود.

حالا غدیرخم را با ابجد بررسی کنیم می شود ۱۸۵۴ اگر این اعداد را باهم جمع بزنیم 1+8+5+4=18 می شود که 18 ذیحجه می شود.


یک مثال دیگه برای روش بالا.

1- زمان تولد(13) رجب می باشد.
2- مکان (کعبه)---- ابجد کعبه می شود 97

اگر 97 را با 13 جمع بزنیم...97+13=110 می شود.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
آموزش جفر

درس چهارم

درس امروز رو به توضیح مختصر اصطلاحات بکار می بریم.

هیولا و قطب حروف: براساس گفته های افرادی که در علم حروف سرآمد هستند، حرف الف پایۀ ساخت هر یک از حرف های دیگر الفبا است و از این رو آن را هیولا و قطب حروف نامیده اند.

حروف نورانیه: حرف هایی هستند که به صورت مقطع در آغاز برخی از سوره های قرآن آمده است. تعداد این حرف ها پس از حذف تکراری ها چهارده است و مجموعۀ آن ها در جملۀ ( صراط علی حق نمسکه ) نموده شده است. مانند سوره آل عمران (الم).

حرف های بی نقطه و نقطه دار: همان گونه که در فرهنگ ها و لغت نامه نیز به کار می رود، حرف های نقطه دار را معجمه می نامند.

حروف مسروری: از حروف الفبای ابجد آن ها که در تلفظ دو حرفی باشند مسروری نام دارند، مانند ( ب ) که تلفظ آن ( با ) است.

حروف ملفوظی: آن ها که در تلفظ سه حرفی باشند و حرف آخر آن ها غیر از حرف اول باشد ملفوظی نامیده می شوند، مانند( ج) که تلفظ می شود ( جیم ).

حروف ملفوفی: آن ها که در تلفظ سه حرفی باشند و حرف آخر همان حرف اول باشد ملفوفی یا مکتوبی نام دارند مانند (م ) که تلفظ آن ( میم ) است.

زبر و بینات: هر حرف چون با مجموعۀ حرف هایی که تلفظ می شود نوشته شود، عدد نخستین حرف را زبر و مجموع عددها ی حرف های دیگر را بینات آن حرف می نامند. به عنوان مثال که در حرف ( ج ) که بسط لفظی آن ( ج ، ی ، م ) است، زبر برابر است با 3 که عدد ج است و بینات برابر با 50 است که مجموع عددهای دو حرف ی و م می باشد. بنابرآن که زبر و بینات با هم برابر یا یکی بزرگتر از دیگری باشد، حروف به سه دستۀ کامل، زائد، ناقص بخش می شوند. حرف س تنها حرف کامل است که در آن زبر و بینات با هم برابر و هر کدام 60 است.

طبیعت حروف: از تناظر چهار به چهار حروف الفبای ابجد با چهار عنصر آتش، هوا، آب و خاک، طبیعت هر حرف نموده می شود و از این رو حروف به چهار دستۀ آتشی، هوایی، آبی و خاکی بخش می شوند.

این قسمت رو یک توضیح مختصر بدم که اتشی و آبی چی هستن.

کلاً طبع ها به چهار دسته تقسیم می شود که خصوصیات این طبایع درانسان ها به شرح ذیل است:

طبع آتشی همیشه زود عصبانی می شود و زود خاموش می گردد و کینه در دل نگه نمی دارد و همیشه بدن او حرارت دارد و تشنه می باشد و زود جنگ شروع می کند.
طبع خاکی همیشه متواضع و فروتن و ساکت می باشد و با حرمت و احترام با دیگران زندگی می کند.
طبع بادی همیشه مغرور وتند خو می باشد و حرکات خود را پنهان از چشم دیگران انجام می دهد و بسیار زیرک و کینه ای می باشد.
طبع آبی همیشه مسرور و شاد است و سه طبع بالا در وجودش ظاهر می گردد و همیشه از دست و زبان به عذاب می افتد.
هر یک از طبع ها دارای موکل مخصوصی است.موکلین کلا به چهار دسته اصلی تقسیم می شوند:

آبی: که جزو مسلمین می باشند و سفید پوش هستند.
خاکی: که جزء یهود می باشند و سیاه پوشند و گفته می شود که قوی ترین موکلین بر روی زمین می باشند و قدرت زیادی دارند.
آتشی: که سرخ پوش هستند و شامل شیاطین و...می شوند.
بادی: که جزء مسیحیان میب اشند و سبز پوش هستند.

برای دانستن طبع فرد باید ابتدا طالع وی را محاسبه نمود!

طالع فرد:
طالع فرد مبین یک سری خصوصیات ذاتی فرد است که روند زندگی او را نشان می دهد. همچنین از روی طالع فرد طبع او نیز مشخص می گردد که در زمینه ازدواج توجه به این مورد بسیار اساسی می باشد. چرا که افراد دارای طبع متضاد در زندگی مشترک دچار مشکلات و سوئ تفاهمات بسیاری می گردند.

انشالا در درس بعدی یک توضیح مختصر درباره طالع و پیدا کردن ستاره بخت و اقبال توضیح مختصر می دهم. خودم به شخصه به این قضیه اعتقاد ندارم و قبولش ندارم. اما واسه افزایش مثال های کاربردی که داره ازش بهره می جویم.

خب به ادامه بحث قبلیمون بپردازیم...

تناظر با اوقات: در تناظر با روزهای هفته ، روزهای ماه ، ماه های سال ، ... ، نیز دسته بندی هایی بین حروف انجام می گیرد.

تناظر با افلاک: به هر یک از هشت فلک قمر ، عطارد ،...، ثوابت ، سه حرف و به فلک الافلاک چهار حرف نسبت داده می شود و از این رو نیز حروف به نه دسته بخش می گردند.

تناظر با دوازده برج: تناظر با منزل های قمر هر حرف به یکی از منزل های قمر و همچنین به یکی از دوازده برج نسبت داده می شود.

این سه قسمتی که توضیح داده شده در بالا بیشتر برای طالع بینی استفاده می شود مثلا در صفحات آخر بسیاری از مجلات در باره طالع روز یا ماه شما توضیح دادن و می گن در این ماه فلان اتفاق برای شما می افتد و یک سری اشکال حیوان برای اون ماه ها انتخاب شده است که با استفاده از این علم بیان می شود که افراد متولد این ماه در این سال و این موقع چنین اتفاق ها یا پیشامدهایی دارن.

باز هم ما با این قسمت کاری نداریم.


این قسمت ی که می خوام توضیح بدهم مهم هستن!!

بسط اسم: یعنی نوشتن اسم به صورت مجموعه ای از حرف ها، و بنا به روش هایی گوناگونی که برای یافتن این مجموعۀ حروف به کار می رود، گونه های مختلف بسط وجود دارد؛ هرگاه حرف های اسم به گونۀ ملفوظ نوشته شوند آن را بسط لفظی آن اسم نامند، چنان که بسط لفظ (عادل) می شود (ع ی ن، ا ل ف، دال، ل ام).

بسط حرفی: هرگاه در بسط لفظی حرف های تکراری حذف شوند آن چه می ماند بسط حرفی آن اسم نامیده می شود، چنان که بسط حرفی (عادل) می شود (ع ی ن، ا ل ف، د م).

بسط عددی: هرگاه به جای حرف های اسم عددهای آن ها نوشته شود و عددهای تکراری به کنار گذاشته شوند، مجموع رقم های عدد به دست آمده را بسط عددی آن اسم گویند، چنان که بسط عددی اسم محمد برابر 16 است، زیرا برای این اسم داریم (40 ، 8 ، 40 ، 4) که عدد چهل تکراری حذف می شود و مجموع رقم های سه عدد باقی مانده برابر 16 می شود.

بسط عددی لفظی: هرگاه به جای حرف اسم عدد آن به صورت ملفوظ نوشته شده و حرف های تکراری حذف شوند، حاصل را بسط عددی لفظی گویند، چنان که برای اسم (فلاح) داریم (ه ش ت ا د س ی ی ک ه ش ت) و می ماند (ه ش ت ا د س ی ک) و گونه های دیگر بسط....

تکسیر اسم: حرف های اسم را به دنبال هم می نویسند، آن گاه حرف آخر را پیش از حرف اول، حرف ماقبل آخر را پیش از حرف اول، حرف ماقبل آخر را پیش از حرف دوم، حرف سوم از آخر را پیش از حرف سوم از اول قرار می دهند و این کار را به همین گونه تا حرف میانی ( یا دو حرف میانی ) دنبال می کنند، حاصل را تکسیر آن اسم می گویند. از روی اسم جدید تکسیر دوم و از روی آن تکسیر سوم و تکسیر های دیگر و سرانجام خود اسم به دست می آید. مانند تکسیر اسم پیرجو که چنین است:

پ ی ر ج و = پیرجو
و پ ج ی ر
ر و ی پ ج
ج ر پ و ی
ی ج و ر پ
پ ی ر ج و = پیرجو

منبع:

برگرفته از مقاله علم حروف نوشته "عبدالحسین مصحفی" چاپ شده در نشریه " آشتی با ریاضیات" شماره اول سال هفتم فروردین 1362. با کمی اضافات پیرجو

پی نوشت:
مجله آشتی با ریاضیات در بهار سال 1356 به سردبیری آقای شهریاری توسط دانشگاه آزاد پا به عرصه مطبوعات ایران گذاشت. دو رکن اساسی این مجله، پرداختن به تاریخ ریاضیات و کاربرد ریاضیات است. این مجله در شماره 20 تعطیل شد.
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
آموزش جفر

درس پنجم

با سلام، به همه دوستداران علم جفر، طبق قولی که دادم قرار شد درباره طالع، برج و ستاره اشخاص که چگونه محاسبه می شود توضیحاتی رو بدم که شما کامل یاد بگیرد چگونه انجام می شود.


آموزش بدست آوردن طالع فرد

طالع فرد

طالع فرد مبین یک سری خصوصیات ذاتی فرد است که روند زندگی او را نشان می دهد. همچنین از روی طالع فرد طبع او نیز مشخص می گردد که در زمینه ازدواج توجه به این مورد بسیار اساسی می باشد. چرا که افراد دارای طبع متضاد در زندگی مشترک دچار مشکلات و سوئ تفاهمات بسیاری می گردند. که در این زمینه کتب زیادی نوشته شده است که می توان به کتاب طالع بینی چینی، هندی اشاره کرد و همینطور نرم افزارها و اپلیکیشن های متعددی برای این کار نوشته شده است. برای محاسبه طالع فرد اسم فرد و مادرش را بر اساس ابجد محاسبه کرده تقسیم بر 12 می کنیم. باقیمانده طالع فرد است.

به عنوان مثال:

جمع عدد هوشنگ به ابجد کبیر می شود 361=0+50+300+6+5 و جمع عدد ژاله که مادر وی است می شود 36=5+30+1+0 مجموع نام و نام مادر می شود 397=361+36 چون که دوازده طالع داریم تقسیم بر 12 می کنیم و باقیمانده تقسیم طالع اقای هوشنگ می شود.397 تقسیم بر 12 نتیجه باقیمانده 1 می شود و طالع ان حمل می باشد. و طبع وی آتشی خواهد بود.

طالع(برج)های دوازده گانه:

1.حمل: آتشی
2.ثور: خاکی
3.جوزا: بادی
4.سرطان: آبی
5.اسد: آتشی
6.سنبله: خاکی
7.میزان: بادی
8.عقرب: آبی
9.قوس: آتشی
10.جدی: خاکی
۱۱.دلو: بادی
12.حوت: آبی(باقیمانده صفر)

به همین سادگی....

طبع و سرشت برج ها :

هر گاه برج ها را به دو سطر نویسی یکی زبر و آن که از پس اوست زیر تا به آخر، برج های گرم همه به سطر زبرین افتد و برج های سرد همه به سطر زیرین افتد. آن گاه هر برج زبرین با زیرینش یا هر دو خشک باشند یا هر دو تر، و همچنین تا به آخر.

برج های گرمحملجوزااسدمیزانقوسدلو
خشک و ترهر دو خشکهر دو ترهر دو خشکهر دو ترهر دو خشکهر دو تر
برج های سردثورسرطانسنبلهعقربجدیحوت


هر برجی به کدام عنصر ماند از عالم و به کدام خلط از اخلاط تن:

هر برجی که گرم و خشک است به آتش منسوب است. (حمل، اسد، قوس) و به گش زرد (صفرا) از خلط های تن.

هر برجی که سرد و خشک است به زمین منسوب است. (ثور، سنبله، جدی) و به گش سیاه (سودا) از تن.

هر برجی که گرم و تر است به هوا منسوب است. (جوزا، میزان، دلو) و به خون (دم) از تن.

هر برجی که سرد و تر است به آب منسوب است. (سرطان، عقرب، حوت) و به بلغم از خلط های تن.

دلالت برج ها بر فرزندان:

برج های آبی که سرطان و عقرب و حوت بود و نیمه پسین از جدی زه کننده اند و بسیار بچه.

و حمل و ثور و میزان و قوس و دلو اندک فرزندند.

اول ثور و اسد و سنبله و اول جدی عقیمند بی بچه.

خاصیت دو بچگی (دو قلو) به یکی شکم اندر جوزا راست و قوس و سنبله و حوت.
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

توو بسط عددی ی سوال داشتم:

برای مثال محمد:یکی از 40ها حذف میشه و بعد جمعی ک صورت میگیره چجور جمعیه ک جواب شده 16؟؟مگه جمع ابجدی نیست؟؟!!!!!

باتشکر
 

modir banoo

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
در مورد بسط عددی لفظی هم میشه یه توضیحی بدید؟
(فلاح) چطور شده ؟ (ه ش ت ا د س ی ی ک ه ش ت)

ممنون
:gol:
 
  • Like
واکنش ها: mnsa

MaRaL.arch

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
من عدد طالع و ماه تولدم یکی شد. چ جالبه :دی
 
  • Like
واکنش ها: mnsa

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

توو بسط عددی ی سوال داشتم:

برای مثال محمد:یکی از 40ها حذف میشه و بعد جمعی ک صورت میگیره چجور جمعیه ک جواب شده 16؟؟مگه جمع ابجدی نیست؟؟!!!!!

باتشکر

مهندس گفته تکراری‌ها رو حذف میکنیم و از بین اعداد باقی‌مونده، صرفاً رقم‌ها رو جمع می‌کنیم. 40 و 8 و 4 رو جمع کنیم میشه 4+8+4+0 مساوی 16
 

behnam5670

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
در مورد بسط عددی لفظی هم میشه یه توضیحی بدید؟
(فلاح) چطور شده ؟ (ه ش ت ا د س ی ی ک ه ش ت)
ممنون
:gol:
ف = هشتاد (در ابجد کبیر)
ل = سی
ا = یک
ح = هشت
حالا حروف اینا رو پشت هم مینویسم: هشتاد سی یک هشت = ه ش ت ا د س ی ی ک ه ش ت
تکراری‌ها که عبارتند از ه، ش، ت، ی رو حذف میکنیم (فقط یکیشیون رو نگه میداریم) که میشه "ه ش ت ا د س ی ک"
 

پیرجو

مدیر ارشد
مدیر کل سایت
مدیر ارشد
آموزش جفر

درس ششم

ادامه بحث درس پنجم رو داریم...

قمر در عقرب چیست؟

قمر در عقرب به این معنا است که (برای کسی که روی زمین قرار دارد) کره ماه برابر صورت فلکى" عقرب" واقع شده است.

برای روشن تر شدن بحث نخست برخی از واژگان را معنا می کنیم.


صورت های فلکی: صور فلکى به مجموعه‏اى از ستارگان گفته مى‏شود که شکل خاصى در نظر ما دارند. [7] این صورت ها شبیه عقرب (صورت فلکی عقرب)، خرچنگ(صورت فلکی سرطان)، شیر(صورت فلکی اسد) و ... است.

دایرة البروج: خورشید در طول یک سال شمسی مسیر مشخصی را در میان ستارگان می پیماید . مسیر حرکت خورشید در کره سماوی را دایره البروج می نامند .


برج های نجومی: پیشینیان، ستارگان موجود در مسیر حرکت خورشید طی یک سال را، به دوازده برج نجومی تقسیم نموده اند که خورشید به ترتیب در هرکدام, حدود یک ماه توقف می کند . (همان طور که واضح است، این مبنای پیشینیان در سال های بعد مورد نقض واقع شد، و اثبات شد که خورشید ثابت و زمین به دور آن در حال چرخش است) ،این برج ها از برج حمل (فروردین) شروع شده و به برج حوت (اسفند) ختم می شود. قابل توجه است که نام گذاری این برج ها بر اساس صورت های فلکی است؛ یعنی به همان نام های صورت های فلکی، نام گذاری شده اند.

نکته: هر طالع در ماه چند روز قمر در عقرب و نحس می باشد و در این روزها سفر نباید کرد و یا عقد و ازدواج نکرد و...

ایام قمر در عقرب:

قمر در عقرب هم در کار نقصان می دهد و عامل را ضرورت است یاد کردن آن و باید که در این زمان ها هیچ کار را آغاز ننماید اما اگر در میان عمل افتد ایراد ندارد.

حملاز روز 16 تا نصف روز 18
ثوراز نصف روز 13 تا آخر روز 15
جوزااز روز 11 تا نصف روز 13
سرطاناز نصف روز 8 تا آخر روز 10
اسداز روز 6 تا نصف روز 8
سنبلهاز نصف روز 3 تا آخر روز 5
میزاناز روز 1 تا نصف روز 3
عقرباز روز 28 تا آخر ماه
قوساز روز 26 تا نصف روز 28
جدیاز نصف روز 23 تا آخر روز 26
دلواز روز 21 تا نصف روز 23
حوتاز روز ۱۸ تا آخر روز 2۰



اگر خواهی بدانی فلان زن نصیب تو می شود یا نه؟

اسم خود و مادر و دختر و مادر دختر را به حساب جمل (ابجد کبیر) در آور و بر پنج تقسیم کن:

- اگر باقیمانده یک ، سه یا پنج بود می شود.
- اگر دو یا چهار بماند نمی شود.

* برخی گفته اند باقیمانده پنج نشانگر مخالفت یکی از دو خانواده با ازدواج است. ولی مخالفت آن ها به جایی نمی رسد(میر داماد کبیر). همچنین این محاسبه نشاندهنده سنخیت دو نفر با هم نیست.

منبع:

farsnews.com/newstext.php?nn=13920811001719

islamquest.net/fa/archive/question/fa12007

وب سایت شخصی محمد باقر فیروزی

lalinews.ir/Pages/News-432.aspx
 

سیامک ترکاشون

متخصص مباحث اجرایی عمران
کاربر ممتاز
با سلام:
1-خداوند در سوره نجم:به افول ستاره سوگند خورده است.
2-خداوند در سوره واقعه:ایات 75 و76 : به محل وموقعیت(سیستم مکان-فضا که البرت اینشتین در قرن 20! بان رسید وانرا در نسبیت هاشرح داد) ستارگان سوگند خورده وانرا قسمی بس بزرگ خوانده است.
3- با تسلط بر محاسبات فلکی و کمک جفر (مثل کمکی که جداول لگاریتم می کنند) می توان به موقعیت هایی از ستارگان دست یافت که انوار ساطع از انان و اثر گرانش انها بر صورت فلکی مربوط به موقعیت تولد ما پی برد.

4- همه ما یک کالبد اختری داریم (سوای جسمی) همینست که در خواب سیر انفس وافاق می کند. موقعیت های ستارگان بران اثر دارند. وطبایع سرد وگرم کالبد جسمانی ما را دچار تغیرات خوب یا بد می کنند(سردرد-اظطراب های نامشخص ودلشوره-وشادی های ناگهانی وافسردگی که حتی خود ما را متعجب می کند-وربطی به امیال ضمیر ناخوداگاه وروانشناسی ندارد-ان مقوله دیگر است).
5- در نهایت با شما موافقم در اینکه :مواقع النجوم وصور فلکی که در تقارن یا تداخل قرار می گیرند تعین کننده سرنوشت ما نیستند-اینها از نظر اثرات گرانشی بر کالبداختری وجسمی ما می توانند بررسی شوند -نوعی علم مثل طب گیاهی یا سنتی. بله با شما در اینکه با پیشگویی نمی توان سرنوشت افراد را تعین کرد موافقم.چرا که فقط خداوند از نهایت کار ما خبردارد.
6-سر نوشت ما را اعمال خود ما به نص صریح قران و در واقع الله تعین می کند -نه حرکت ستارگان ومحاسبات اعداد-اما جفر ونجوم مانند علوم می توانند تاثیرات عوامل طبیعی بر روان وکالبد ما را تا حد زیادی مشخص کنند.واین با سرنوشت قطعی ما فرق دارد.اگر معتقد باشیم با این محاسبات و موقعیت ستارگان قادر به پیشگویی وتعین سرنوشت خود وافراد هستیم این شرک وکفر به ذات یگانه است.منطور جناب مهندس پیرجو هم اموزش واشنایی با تاثیرات عوامل طبیعی برکالبدهاست نه پیشگویی!-که ایشان عالمتر از انند که چنین گویند.
امید وار م استاد پیر جو ادامه مباحث را مجدد اغاز فرمایند با تشکر از ایشان.


 
بالا