[آلات موسیقی ] - گیتــــــــــــار

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز








گیتار نوعی سازهای زهی است که با پیک یا انگشت نواخته می‌شود و از این جهت که سیم های آن در اثر ارتعاش تولید صدا میکند به سازهای گروه کوردوفن (Cordophones) تعلق دارد. این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجه (چه از لحاظ ساختار آن و چه از لحاظ تکنیک‌های نوازندگی) توانسته هم گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشم گیری داشته باشد؛ که درنتيجه گونه‌های متفاوتی از آن بوجود آمده و هم اكنون جایگاه ویژه‌ای در موسیقی جهان دارد.

فهرست مندرجات
۱ سیر تاریخی
۲ اجزای گیتار
۳ انواع گیتار
۳.۱ گیتار با بدنه چوبی توخالی
۳.۱.۱ انواع گیتارهای آکوستیک
۳.۱.۲ انواع گیتارهای کلاسیک
۳.۱.۳ انواع گیتارهای الکتروآکوستیک
۳.۲ گیتار با بدنه چوبی نیمه خالی
۳.۳ گیتار با بدنه چوبی توپر
۳.۴ گیتار با بدنه فلزی
۴ منابع
۵ پیوند به بیرون

[ویرایش] سیر تاریخیواژه guitar در زبان انگلیسی، gitarre در آلمانی و guitare در فرانسوی همگی مشتق شده از واژه guitarra در زبان اسپانیایی هستند که آن خود از واژه قیثاره در زبان عربی اندلوسی مشتق شده است. این واژه نیز خود مشتق شده از واژه لاتین cithara است که نسبت آن به واژه κιθάρα kithara در یونانی باستان می‌رسد. این واژه یونانی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از واژه پارسی کهن سیه‌تار (سه‌تار) آمده است. [۱]

روايت هاي متفاوتي در مورد تاريخچه گيتار وجود دارد عده ای بر این عقیده اند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته است و عده ای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری (Greek Assyrian Cithara) که بوسیله رومی ها به اسپانیا آورده شده گرفته شده است. گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود=چوب) و بربط است. گفته می‌شود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق اروپا رایج شد.

در زمان حکومت اسلام در اروپا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به آندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا می‌گفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار می‌تواند موید این باشد که گیتار سازی ایرانی است.

زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد. در آن زمان اسپانیایی‌ها خود سبکی غنی بنام فلامنکو داشتند که با سازهایی از جمله کاستانت، کاخون با همراهی پالماس، بایلا (رقص فلامنکو) و کانته (آواز فلامنکو) نواخته می‌شد.

جد بزرگ تمام سازهایی که ما به عنوان کوردوفون از آنها یاد کردیم یک کمان موسیقی مي باشد که تنها یک سیم ساده به دو سر آن متصل بوده است که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد می شده و این صدا بوسیله یک تقویت کننده صوت که به آن متصل بوده تقویت می شده است. از آنجائیکه این سیم تنها یک صدای ساده ایجاد میکرده برای داشتن چندین صدا ابتدا یک سیم دیگر و سپس چندین سیم به اندازه های کوتاهتر به کمان بسته شده و از این طریق چندین صدا تولید گردیده است. ازدیاد این سیمها و افزوده شدن یک جعبه تشدید صوت منجر به اختراع چنگ کمانی (Harp Arquee) گردید. سپس سازی، متشکل از مجموعه ای از سیمها به نام لیر ظهور کرد که در آن سیمهایی به طول مساوی کار گذاشته شده بود. یونانیها دو نوع لیر داشتند، یکی به نام لیرا و دیگری به نام کیتارا، کیتارا بوسیله رومی ها تغییر شکل یافت؛ نام گیتار نیز از همین کلمه گرفته شده است . بعدها رو می ها برای نخستین بار سازهایی چون سیتارا، پاندورا Pandora و فیدیکولا Fidicula را نواختند و از این راه آلات کوردوفن در تمام اروپا رواج یافت؛ در واقع نخستین گیتارهای واقعی در آغاز دوره رنسانس به ظهور رسید؛ این گیتار ها به دلیل داشتن بدنه ای باریک و شکلی مدور متمایز بودند. به تدریج در قرنهای چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانواده گیتار با اسم هایی از قبیل: گیتارا، گیترنه، گیترن (Giteren)(سازی سیمی مفتولی و منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به زبان اسپانیایی گیتارا گفته می شد.) و شیتارا معین شدند. در همان زمان گروه زیادی از سازهای خانواده کوردوفن، با اسمهایی از قبیل: ویهوئلا (Vihuela) در اسپانیا و ویولا (Viola) در ایتالیا خوانده می شدند. كه بعضی از این سازها با آرشه (de arco)، بعضی با مضراب (de penola) و بضی دیکر هم با انگشت (de mano) نواخته می شدند. بعدها از ویهوئلای انگشتی (Vihuela de mano ) نوعی گیتار بوجود مي آيد. درطی قرنهای چهارده و پانزده در شکل گیتار و ویهوئلاي انگشتي تغییرات قابل توجه ای بوجود مي آيد، به تدریج در پهلوهای آنها فرورفتگی ایجاد مي شود و در قرن شانزده هر دو ساز آشکارا شبیه گیتار مي شوند. در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند انگشت (de mano) در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شد. از آن پس گیتار بدنه ای بزرگتر و شکلی مدورتر به خود گرفت.

[ویرایش] اجزای گیتار
همان طور که در عکس‌ها ملاحظه می‌کنید، گونه‌های مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند. یا شکل اجزا و یا جنس آن‌ها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتا اجزای موجود در همهٔ انواع گیتارها همین‌ها هستند.

سردسته
خرک
گوشی‌ها (برای کوک کردن ساز)
فرت (Fret)
Truss Rod (پیچی ست که برای تنظیم انحنای دسته به کار می‌رود)
Inlays (تزئیناتی هستند که نقش راهنما را دارند و معمولاً پشت فرت‌های ۳ ۵ ۷ ۹ ۱۲ ۱۵ ۱۷ ۱۹ ۲۱ ۲۴ قرار می‌گیرند)
دسته
Heel (اتصال بدنه با دسته)
بدنه
پیکاپ‌ها (pickups)
قسمت‌های مربوط به مدار الکتریکی (تنظیمات ولوم و تن صدا)
خرک پایینی (Bridge)
صفحه پیک گارد (گاهی برای مخفی کردن مدارها و گاهی صرفا برای جلوگیری از خش‌دار شدن رنگ بدنه در اثر برخورد پیک به مرور زمان)
صفحهٔ پشتی
صفحهٔ جلویی
قسمت‌های جانبی
سوراخ صدا (معمولا دارای تزئینات زیبا به نام rosset)
سیم‌ها
saddle (تنظیم‌کننده ارتفاع هر سیم)
فرت بورد (چوبی که فرت‌ها روی آن کوبیده شده‌اند)
[ویرایش] انواع گیتارگیتارها را به شیوه‌های مختلفی می‌توان دسته بندی کرد. در این بین اگر بخواهیم از لحاظ صوتی آن‌ها را دسته بندی کنیم، که مسلما برای یک ابزار موسیقی مناسب‌ترین روش خواهد بود. از آن جایی که نحوه تولید صدای آکوستیک در گیتار ارتباط تنگاتنگی با نوع بدنه آن دارد، ناچار به استفاده از دسته بندی بدنه خواهیم بود:

[ویرایش] گیتار با بدنه چوبی توخالی[ویرایش] انواع گیتارهای آکوستیکگیتار آکوستیک گیتاری است که وسیله‌ای جز بدنه آن صدای سیم‌ها را تقویت نمی‌کند، صدای سیم‌ها تنها در بدنهٔ چوبی توخالی آن تقویت مي شود و به گوش می‌رسد. این نوع از گیتار معمولاً شش سیم فلزی دارند که ضخامت آن‌ها از زیرترین سیم تا بم‌ترین سیم به طور معمول بین ۱۳ تا ۵۶ هزارم اینچ می‌باشد. بدنه از اتصال صفحه چوبی پشتی، صفحه چوبی جلویی، و دو قسمت چوبی انحنادار کناری ساخته می‌شود، که صفحهٔ بالایی معمولاً دارای سوراخ یا سوراخ‌های بزرگی است که به واسطه شکل و محل قرار گرفتنشان می‌توانند ویژگی‌های آکوستیکی خاصی به ساز بدهند.

گونهٔ اسپانیایی گیتار آکوستیک با عنوان گیتار فلامنکو شناخته می‌شود. که نامش را از سبک زیبای فلامنکو به ارث برده‌است. گیتار زمانی وارد موسیقی فلامنکو شد که اسپانیایی‌ها فلامنکو را با سازهای دیگری می‌نواختند. پس از آن گیتار به شدت بر این موسیقی تاثیر گذاشت و هم اکنون کاملا به آن وابسته‌است.

[ویرایش] انواع گیتارهای کلاسیک
اكولايزر يك گيتار الکتروآکوستیکاصولا باید گفت گیتار کلاسیک نوعی گیتار آکوستیک است. چون صدای آن بدون واسطه شنیده می‌شود. اما این نوع گیتار کمی با گیتارهایی که با عنوان گیتار آکوستیک شناخته می‌شوند تفاوت دارد. بدنه آن کمی کوچکتر بوده و در آن به جای سیم‌های فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده می‌شود، که به آن صدای نرم و آرامی می‌دهد. این ساز نسبت به سازهای دیگر ارکستر و نیز گیتار آکوستیک صدای کمتری دارد و تنها يك سبک مشخص از موسیقی را ارائه می دهد.

گیتار کلاسیک خود از گیتار فلامنکو که اسپانیایی‌ها آن را به کار می‌برده‌اند مشتق گشته‌است . بین گیتار کلاسیک و گیتار فلامنکو تفاوت نا چیزی وجود دارد، معمولاً گیتار کلاسیک از چوبهایی که رنگ قهوه‌ای تیره دارتد ساخته می‌شود و گیتارهای با چوبهای زرد و روشن تر از آن گیتارهای فلامنکو هستند . اسپانیایی‌ها از ساز گیتار برای نواختن موسیقی خودشان یعنی فلامنکو استفاده می‌کرده‌اند که بعدها با شروع دوران کلاسیک در موسیقی اروپا عده‌ای از این ساز برای نواختن قطعات موسیقی کلاسیک استفاده کردند .

[ویرایش] انواع گیتارهای الکتروآکوستیکاز لحاظ ظاهری شاید نتوان تفاوت چندانی بین یک گیتار الکتروآکوستیک با یک گیتار آکوستیک پیدا کرد. اما از لحاظ صوتی گیتار الکتروآکوستیک روند الکتریکی را پیش می‌گیرد، بدین صورت که صدا توسط پیکاپ به شکل سیگنال الکتریکی درآمده، که بعد از طی کردن مسیرها و برخی ادوات الکتریکی، به وسیله آمپلی فایر تقویت می‌شود و سر انجام از طریق اسپیکرهای آمپلی فایر به گوش می‌رسد.

اگر تنظیمات خیلی خاصی برای آمپلی فایر (و افکت یا افکت‌ها) نداشته باشیم، صدای این نوع گیتار با گیتار آکوستیک تفاوتی نخواهد داشت، با این تفاوت که حالا صدا تا حدود زیادی تحت کنترل می‌باشد. نوازنده بدون آنکه مجبور به تعویض ساز برای پیدا کردن صدای مورد نظرش باشد می‌تواند از طریق تنظیم اکولایزری که روی گیتار قرار دارد حالت صدا را تغییر دهد و با صدایی که مورد نظرش است نوازندگی کند.


--------------------------------------------------------------------------------
[ویرایش] گیتار با بدنه چوبی نیمه خالیانواع گیتارهای جاز و بلوز
[ویرایش] گیتار با بدنه چوبی توپرانواع گیتارهای الکتریک
[ویرایش] گیتار با بدنه فلزیانواع رزوناتور
گیتارها را از جنبه‌های دیگری هم می‌توان دسته بندی کرد:

از نظر طول گام دسته (Scale Size):
تنور (با گام دسته در حدود ۲۱ تا ۲۳ اینچ)
معمولی (با گام دسته در حدود ۲۴ تا ۲۵٫۵ اینچ)
باریتون (با گام دسته در حدود ۲۶ تا ۲۸ اینچ)
بیس (با گام دسته در حدود ۳۰ تا ۳۶ اینچ)
از نظر تعداد و جنس سیم‌ها:
چهار و پنج سیم (معمول در انواع گیتاربیس)
شش سیم (معمول در انواع گیتار و گاهی در گیتاربیس)
از جنس فلز (معمول در انواع گیتار آکوستیک)
از جنس نایلون (معمول در انواع گیتار کلاسیک)
هفت و هشت سیم (گاهی در انواع گیتار الکتریک)
دوازده سیم به صورت شش سیم دوبله (گاهی در انواع گیتار الکتریک)
از نظر شیوه صدابرداری
آکوستیک (بدون واسطه توسط میکروفون)
الکتریک (با استفاده از پیکاپ)
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
انواع گیتار




گیتار از جمله سازهایی است که امروزه به طور وسیعی در انواع موسیقی (از
کلاسیک گرفته تا جز و راک) به کار می رود. انواع این ساز، با طنین صداهای
منحصر به خود، طیف وسیعی از علاقمندان سبک های موسیقی را ارضا می نماید که
این موضوع گیتار را پر طرفدارترین ساز معاصر نموده است
به همین جهت قبل از انتخاب یک ساز مناسب، اولین قدم شناخت و انتخاب نوع ساز مورد علاقه فرد است



کسانی که برای اولین بار تصمیم به خرید یک گیتار دارند همواره با این سوال روبرو هستند که چه نوع گیتاری انتخاب کنند. بنابراین اگر تصمیم دارید برای اولین بار، گیتار را به عنوان یکی از سازهای خود انتخاب کنید، بسیار مهم است که در وهله اول بدانید علاقمند به فراگیری چه سبکی از نوازندگی هستید و باید چه نوع سازی انتخاب کنید. این آگاهی شما را در فراگیری موسیقی علاقمند تر و هدفمند تر می
سازد.
الف - انواع گیتار آکوستیک
گیتار کلاسیک (Nylon String Acoustic Guitar)

یا

(Guitar Classic):


[تصویر: Classic+Guitar+01.jpg]
این ساز، شناخته شده ترین و مرسوم ترین نوع گیتار در ایران است. ساختار گیتار کلاسیک از سه سیم نایلونی و سه سیم ابریشمی که با سیم پیچ فلزی پیچیده شده است تشکیل گردیده است. به همین دلیل طنین صدای آن نسبت به انواع دیگر نرم تر و لطیف تر بوده و به خاطر نوع سیم های آن نوازندگی با آن و انگشت گذاری روی فرت ها، نسبتا راحت تر است. هر چند دسته (Neck) گیتار کلاسیک از انواع دیگر پهن تر است و تکنیک

هایی مثل باره گرفتن روی دسته آن
نیاز به تمرین بیشتری دارد دسته این ساز معمولا (نه همیشه) دارای 12 فرت تا بدنه و 18 فرت تا سوراخ صدا است.
طنین صدای این ساز (بسته به جنس بدنه و سیم ها) مناسب برای موسیقی کلاسیک، فلامنکو و بعضا موسیقی پاپ است. بنابراین اگر علاقمند به نوازندگی به سبک کلاسیک یا فلامنکو هستید یا تصمیم دارید برای اولین بار گیتار یاد بگیرید، این نوع گیتار برای شما مناسب تر است. جنس صدای گیتار فلامنکو خشن تر و تیز تر است در حالیکه صدای گیتار کلاسیک آرام، شفاف و لطیف تر است. تفاوت صدای این دو گیتار (با وجود ظاهر و ساختار یکسان) در جنس چوب و سیم به کار رفته است. بدنه گیتار فلامنکو معمولاً از چوب اقاقیای کانادایی (Rosewood) و رویه آنها از چوب صنوبر (Spruce) است که باعث ایجاد صدایی کاملاً خشک و
منحصر به فلامنکو می شود



گیتار آکوستیک
(Acoustic Guitar):
[تصویر: Acoustic+Guitar.jpg]
ظاهر این ساز شبیه به گیتار کلاسیک است. سیم های این گیتار فلزی است و کاسه صدای آن بزرگتر می باشد. به همین دلیل صدای گیتار آکوستیک دارای یک زنگ خاص است و به دلیل همین طنین زنگدار بیشتر در آهنگهای بلوز، کانتری، فولک و راک به کار می رود (و شاید به همین دلیل این نوع گیتار در ایران طرفداران چندانی ندارد). اما اگر از طرفداران موسیقی بلوز، کانتری یا فولک هستید بهتر است این نوع گیتار را انتخاب کنید.

دسته گیتار آکوستیک نسبت به گیتار کلاسیک باریکتر است و سیم ها به یکدیگر نزدیکترند. لذا تکنیک هایی مثل باره گرفتن روی این ساز راحت تر است و حتی بعضا تکنیک هایی روی این ساز قابل اجرا است که با گیتار کلاسیک امکان پذیر نیستند. مثلا بعضی از نوازندگان آکوستیک، از انگشت شست دست چپ خود برای گرفتن سیم های بالاتر استفاده می کنند. البته اجرای صحیح و شفاف نتها با این ساز قدرت بیشتری لازم دارد. چرا که سیم های این ساز فلزی هستند و حتی در سازهای با اکشن پایین، نسبتا به نیروی بیشتری برای نواختن نت یا بند کردن (Bending) احتیاج دارند.

جنس این نوع ساز، در انواع مرغوب از جنس Rosewood یا چوب افرا Maple است و دسته آن معمولا دارای 14 فرت تا لبه بدنه و 20 فرت تا سوراخ صدا است .
انواع پیکاپ دار این ساز نیز در بازار وجود دارد




گیتار آکوستیک 12 سیم (12 String Acoustic Guitar):
[تصویر: 12+String+Acoustic+Guitar.jpg]
این نوع گیتار کاملا شبیه به گیتار آکوستیک است. با این تفاوت که دارای 12 سیم بوده، اما هر 2 سیم دارای یک کوک می باشند و با هم نواخته می شوند، لذا حجم صدای تولید شده آن بالاتر از آکوستیک است و به همین دلیل مناسب اجرای ریتم در موسیقی هستند و از آنها برای نواختن سولو استفاده نمی کنند .نواختن این نوع گیتار نیاز به قدرت زیاد و تمرین فراوان دارد. (بهتر است هرگز این ساز را به عنوان ساز اول خود انتخاب نکنید).
گیتار آوِیشن (Ovation Guitar):


[تصویر: Ovation+Guitar.jpg]
گیتار آوِیشن نسل جدیدی از گیتار آکوستیک است که کاسه صدای آن از جنس PVC می باشد و اولین بار در دهه 50 مدل های نخست آن تولید شدند. گیتار آویشن دارای یک پیکاپ "پیزو" است (لینک به مطلب پیکاپ ها) و صدایی بین گیتار الکتریک و آکوستیک تولید می کند .اما صدای بدون پیکاپ آنها مشابه گیتار آکوستیک است. برخی از انواع آویشن ها به دلیل تغییراتی که در سوراخ صدای آنها ایجاد شده است، دارای ظاهر بسیار زیبا و منحصر به فردی هستند. این ساز بیشتر مناسب نوازندگان آکوستیکی است که در کنسرت هایشان با مشکل فیدبک (Feed Back) در صداهای بالای آمپلی فایر دست و پنجه نرم می کنند.
دوبرو یا گیتار رزوناتور(Dobro or Resonator Guitar):
[تصویر: Dobro+or+Resonator+Guitar.jpg]
در اواخر دهه 20 میلادی که گیتار به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی بلوز مطرح شده بود، طیف جدیدی از درخواست ها از سازندگان گیتار در آمریکا، مبنی بر ساخت نوعی از گیتار که صدای بلندتر و پر طنین تری داشته باشد و برای ضبط در استودیوهای ابتدایی آن زمان مناسب باشد، آغاز شد.
برای اولین بار در سال 1920 گیتارهایی با بدنه آلومینیوم، با طراحی خاص سوراخ های صدا، ساخته و عرضه گردید که مورد توجه نوازندگان بلوز قرار گرفت .این گیتارها به "دوبرو" موسوم هستند و صدایی به اصطلاح "تودماغی" دارند.
این ساز معمولا با اسلاید (یک لوله فلزی یا شیشه ای که در یکی از انگشتان

دست چپ نوازنده قرار می گیرد و نوازنده آن را روی سیم می لغزاند) نواخته می

شود. این نوع گیتار تنها در برخی قطعات بلوز (به خصوص سبک دلتا بلوز) و

بلوگرس
(Blue Grass) به کار می رود و در ایران بسیار بسیار به ندرت یافت می شوند.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ب - انواع گیتار الکترونیک:


و حالا اگر نوبتی هم باشه، نوبت این رسیده که در مورد انواع گیتار الکتریک، و انتخاب آن
صحبت کنیم .همانگونه که قبلا گفته شد، در گیتارهای الکتریک، یک یا چند "پیکاپ" ارتعاش سیم ها را به فرکانس صوتی تبدیل می کند و صوت حاصل توسط یک آمپلی فایر تقویت می شود.
فرکانس صوتی تولید شده توسط پیکاپ ها قابل تغییر و ****** شدن است. لذا با استفاده از افکت ها )مثل distortion یا fuzz یا overdrive یا پدال (wah-wahصدای خروجی از گیتار الکتریک قابل اصلاح به سلیقه نوازنده است.

Distortion یا Overdrive باعث ایجاد صداهای خشن تر و به اصطلاح دندانه دار می شوند در حالی که بعضی افکت ها صدای شفاف یا Clean ‌دارند.

گیتارهای الکتریک انواع مختلفی دارند، اما می توان آنها را به دو نوع کلی تقسیم کرد:

دسته اول:
Guitar Hollowed Body:

[تصویر: Guitar+Hollow+Body+Guitar.jpg]

این دسته از گیتارها دارای بدنه تو خالی هستند و اصولا به عنوان نسل اولیه گیتارهای الکتریک به حساب می آیند. کاسه صدای این سازها معمولا دارای دو سوراخ f‌ شکل (مثل ویولون) هستند. بهترین و معروف ترین مدل های این نوع گیتار Epiphone و Gibson مدل ES هستند. این دسته از گیتارهای الکتریک در
قدیم، در انواع موسیقی بکار می رفته اند، اما امروزه از این ساز، بیشتر در

موسیقی جز و بلوز استفاده می شود


و دسته دوم
Solid Body Guitar:
این دسته از گیتارها دارای بدنه تو پر هستند و در اصل کاسه تولید صدای آکوستیک ندارند. شناخته شده ترین و معروفترین انواع این گیتارها (از نظر ظاهر) به صورت زیر طبقه بندی می شوند:
Stratocaster Guitar:
[تصویر: Solid+Body+Guitar.jpg]
این نوع گیتار الکتریک برای اولین بار در دهه 50 میلادی توسط
"لئو فندر" ساخته شد. گیتارهای مدل استراتوکستر، معمول ترین نوع گیتار الکتریک هستند و
به دلیل ویژگی های خاص خود در تمامی سبک های موسیقی، از بلوز گرفته تا راک و حتی متال، مورد استفاده قرار می گیرند. بهترین و شناخته شده ترین سازنده این نوع گیتار، فندر است و انواع این ساز را با امضاء بزرگترین نوازندگان استراتوکستر (از Eric Clapton، Stevie Ray Vaughan
و
Mark Knopfler
گرفته
تا Jeff Beck وYngwie Malmsteen) عرضه می نماید.
برای اولین بار (
Whammy Bar دسته ای برای شل و سفت کردن پیچ سیم ها یا در
حین نوازندگی برای ویبراتو) روی خرک این نوع گیتار ها نصب شد. استراتوکسترها دارای قابلیت نوازندگی فوق العاده ای هستند و نسبت به مدل های دیگر،

بسیار سبکترند و همه این عوامل باعث محبوبیت استراتوکسترها است. بدنه این

ساز از چوب توسکا
(Alder) یا چوب درخت زبان گنجشک (Ash) و دسته از جنس اقاقیا یا Rosewood (دسته های تیره) یا افرا Maple (دسته های روشن) است و دارای سه پیکاپ single coil
است
.


بزرگترین نوازندگان استراتوکستر عبارتند از: جیمی هندریکس، اریک کلپتون، جف

بک، مارک نافلر، دیوید گیلمور، ریچی بلکمور (نوازنده گروه
Deep Purple و Rainbow)، ینگوی مالمستین، بادی گای و ...
Telecaster Guitar:
[تصویر: Telecaster+Guitar.jpg]
این نوع گیتار الکتریک قدیمی ترین نوع از دسته گیتارهای Solid body است و اولین بار توسط فندر ساخته شد. تله کستر بسیار ساده است و قابلیت های این ساز نسبت به Stratocaster ها محدودتر است، اما صدای منحصر به فرد تله کستر
ها همچنان طرفداران زیادی دارد. صدای تله کستر مقطع، شفاف و زنگ مانند است و
به همین دلیل بیشتر نوازندگان کانتری و راک اند رول از آن استفاده می کنند. بدنه این ساز معمولا از چوب توسکا (Alder)
یا چوب زبان گنجشک
(Ash) و دسته آن از چوب افرا (maple) است و دارای دو پیکاپ single coil است.


بزرگترین نوازندگان این ساز "پیت تاونزند" (یکی از بزرگترین گیتاریست های

حال حاضر از گروه افسانه ای
The Who)، کیت ریچاردز (گیتاریست Rolling Stones)، آلبرت کالینز (یکی از متفاوت ترین نوازندگان بلوز که سبک او به ice blues معروف است و به او The ice man: master of telecaster

می گفتند) و روی بوكانن هستند.

Gibson Les Pauel:

[تصویر: Gibson+Les+Pauel+Guitar.jpg]
گیتار مدل لس پاول گیبسون یکی از مرسوم ترین گیتار های الکتریک است. این مدل گیتار در آهنگ های بلوز، راک و هارد راک استفاده می شود. مزیت این سازها به کار گیری پیکاپ های هوم باکر (Humbucker) در آنها است که باعث از بین رفتن نویز در خروجی صدای آنها می شود و در نتیجه صدای گیبسون لس پاول به نسبت، کمی تودماغی و گرمتر است.
دسته یا neck این ساز نسبت به مدل های دیگر کمی پهن تر است و کلا گیتار گیبسون لس پاول، نسبت به انواع دیگر بسیار سنگین تر می باشد. بدنه انواع مرغوب این ساز از چوب ماهون (mahogany) و دسته آن از چوب ماهون یا افرا (maple) بوده و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این ساز،
گیتاریست گروه لد زپلین جیمی پیج
(Jimi Page) ، اسلش، پیتر گرین گیتاریست Fleetwood mac ، گری مور و زک وایلد گیتاریست Ozzy Osbourn و The Edge ، گیتاریست U2 هستند.


Flying V Guitar:

[تصویر: Flying+V+Guitar.jpg]


این نوع گیتارهای الکتریک، جزء گیتارهای با طراحی مدرن محسوب می شوند و دارای شکلی شبیه به حرف V هستند. از این ساز بیشتر در موسیقی هارد راک و
متال استفاده می شود، هر چند آلبرت کینگ در دهه 70 از این ساز در موسیقی

بلوز استفاده می کرده است. بدنه این ساز از چوب ماهون
(mahogany) یا Korina
‌است و دسته عمدتا از اقاقیا
(Rosewood) یا آبنوس (ebony) می باشد و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این گیتار رادلف شنکر گیتاریستscorpions، رندی رودز گیتاریست سابقOzzy Osbourn ، جیمز هتزفیلد و کرک همت از گروه metallica و لنی کراویتز هستند.

Explorer Guitar:

[تصویر: Explore+Guitar.jpg]


این نوع گیتار نیز مثل مدل Flying V جزء گیتارهای با طراحی مدرن به حساب می آیند. هرچند در ابتدای تولید این ساز، استقبال چندانی از آنها نشد، اما بعدها این گیتار در موسیقی هارد راک و متال مورد استفاده قرار گرفت. مشخصات ساختاری Explorer ها نیز مشابه Flying V است. از نوازندگان بزرگ این ساز می توان به مارتی فریدمن گیتاریست Megadeath، آلن کالینز از گروهLynyrd Skynyrd ، جیمز هتزفیلد، ماتیاس جابز گیتاریست Scorpions و جانی وینتر (Johnny Winter)
اشاره کرد.[/b]
 

Pr0fessi0nal

عضو جدید
120 تمرین برای دست راست

120 تمرین برای دست راست

دوستانی که گیتار رو به صورت کلاسیک دوست دارند میتونن از فایل زیر استفاده کنند که 120 تمرین برای دست راست هست.

120 آرپژ از مائورو جولیانی که تمرکز شما رو رو دست راست میبره بالا. بهتره اوائل فقط با دست راست و با سیم آزاد تمرین کنید بعد آکوردها رو هم درگیر آرپژها کنید.

تمرینات این کتاب بر اساس استاندارد انگشت گذاری کلاسیک هست...

مشاهده پیوست 120studies-for-right-hand.pdf

:gol::gol::gol::gol::gol:
 

Pr0fessi0nal

عضو جدید
این هم آموزش تئوری موسیقی!!!

این هم آموزش تئوری موسیقی!!!

این هم آموزش تئوری موسیقی...

واقعاً مقاله جالبیه... زبان این مقاله فارسیه... امیدوارم لذت ببرید و کمکی کرده باشم برای سواد موسیقی دوستان:D...

;)

مشاهده پیوست amozesh not khani.rar
 

Pr0fessi0nal

عضو جدید
کتاب آموزش گیتار فلامنکو!!!

کتاب آموزش گیتار فلامنکو!!!

در این پست قصد دارم کتاب آموزش گیتار فلامنکو خوان مارتین رو قرار بدم...

این کتابی هست که خوان مارتین پس از مشاهده تمرینات پسرش تصمیم به ابداع سبک جدیدی در آموزش فلامنکو بگیره...

این آموزش دارای دو سطح هست که این کتاب سطح اول هست...

این کتاب ها از قطعات آسان شروع شده و به آرومی وارد قطعات پیشرفته میشید...

مشاهده پیوست Juan Martin Nivel Completo.rar

:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تمیز کردن گیتار
بدون تماس با گیتار نمی توان آن را نواخت، و تماس با ساز موجب کثیفی ان می شود.اگر مقداری از وقت خود را صرف تمیز کردن سازتان بکنید،جلوی مشکلات بسیاری را گرفته اید.در این مقاله، با استفاده از تعدادی وسایل ساده می توانید سازتان را تمیز و براق بکنید.


بهترین وسیله برای تمیز کردن و جلا دادن به گیتار پارچه نرم و کتان است. همچنین پارچه حوله ای (فلانل)،مخصوص تمیز کردن گیتار، این پارچه را می توانید از فروشگاه موسیقی تهیه کنید.( این نوع پارچه مخصوص تمام سازها است.


پارچه تی شرت نیز وسیله خوبی برای تمیز کردن گیتار است. هر چقدر این پارچه کهنه تر باشد عملکردش بهتر خواهد بود. هرگز با قسمت های عکسدار تی شرت گیتار را پاک نکنید، زیرا باعث آسیب رساندن به سطح ساز می شود. دستمال کاغذی نیز باعث سائیده شدن سطح گیتار می شود.
اگر مایلید از دستمال های یک بار مصرف استفاده کنید، از نوع حلقه ای که در داخل جعبه قرار دارند استفاده کنید. هر یک از این دستمالها سه بار قابل استفاده هستند و با خیس شدن پاره نمی شوند و باعث سائیده شدن سطح ساز نمی شوند.
اگر پس از هر بار نواختن گیتار را تمیز کنید اینکار باعث بهتر ماندن ساز می شود. پاک کردن بعضی نقاط ساز مثل گریف سخت است در این مواقع می توان با هل دادن پارچه به درون گریف، یا کشیدن دستمال روی سیم ها آن را تمیز کرد.
همچنین صفحه رو و زیر را به دقت تمیز کنید مراقب اثر انگشت، لکه و… باشید. اگر سطح سازتان مرتبا غبارالود می شود (حتی پس از تمیز کردن با دستمال) شاید اشکال از دستمالتان باشد و باید از دستمال دیگری استفاده کنبد. اغلب اوقات من برای گیتارم چند نوع دستمال تهیه می کنم. اگر مایلید سازتان تمیزتر جلوه کند مقداری پاک کننده ضعیف را با آب مخلوط کرده و به وسیله اسپری بر روی دستمال بپاشید و سطح گیتار را با آن پاک کنید.


توجه:حتما محلول را بر روی دستمال بپاشید نه بر روی ساز.دقت کنید دستمال را بیش از حد مرطوب نکنید. برای پاک کردن و جلا بخشیدن به گیتار انواع مختلفی واکس و پاک کننده در بازار موجود می باشد.


این مواد به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:
1. روغن ها
۲.ماده پاک کننده چرب با آب
3. ماده پاک کننده جلادهنده با اب.


روغن ها لکه های موجود بر روی سطح ساز را از بین می برند، اما قادر به از بین بردن کثیفی هایی که در آب قابل حل شدن هستند نیستند.اگر بدنه ساز کدر شده باشد با پاک کننده نوع چرب براق می شود. دقت کنید که تمام پاک کننده ها باید به وسیله دستمال بر سطح مالیده شود.


گاهی اوقات پس از کندن برچسبهایی که به سطح گیتار می چسبانند، آن قسمت حالتی چسبناک پیدا می کند.اغلب اوقات این پاک کننده ها تاثیری در از بین بردن این حالت چسبنده ندارند، و برای اینکار از الکل یا بنزین استفاده می شود، این مواد هیچ آسیبی بر سطح براق گیتار ندارند. الکل یا بنزین را با استفاده از یک پارچه یک بار مصرف به قسمت چسبناک بمالید و سعی کنید به جز آن قسمت این مواد به نقطه دیگری نخورد.


برای احتیاط پس از اینکار سطح گیتار را با دستمالی مرطوب پاک کنید. درهنگام نوازندگی اغلب چربی و چرک موجود در دست شما روی گریف باقی می ماند.برای تمیز کردن این ناحیه بهترین زمان هنگام تعویض سیم هاست. در آوردن یک جای سیم ها آسیبی به گیتار نمی زند. اگر گریف خیلی کثیف باشد با دستمال مرطوب تمیز نمی شود.برای اینکار باید از سیم ظرفشویی استفاده کرد.
سیم را به آرامی و به صورت موازی در جهت فرتها بسابید، دقت کنید سیم به فرت ها گیر نکند.(پاک کننده دیگری نیاز نیست) عده ای بر این عقیده اند که پس از اینکار باید به گریف روغن مالید، البته اینکار آنچنان ضروری نیست. می توان مقداری روغن را بوسیله دستمال به سطح گریف مالید و بعد با دستمال خشک پاک کرد اگر این کار را نکنید روغن وارد فرتها می شود.
اگر گریف شما دارای شکافهایی است دقت کنید روغن وارد این شکافها نشود.توجه:از روغن بزرک یا روغن نباتی که باعث چسبناک شدن گریف می شود استفاده نکنید.
اینکار را هر یک سال یک بار انجام دهید، روغن کاری بیش از حد باعث آسیب رساندن به ساز می شود. دقت کنید که اگر بدنه گیتارتان شکاف برداشته هرگز به آن روغن نزنید، زیرا روغن به داخل این شکاف ها رسوخ کرده و باعث ایجاد لک روی سطح چوب می شود. این لک ها به مرور زمان رنگ پس می دهد و باعث بد منظره شدن ساز می شود.این لک ها به مرور زمان رنگ پس می دهد و باعث بد منظره شدن ساز می شود.

منبع : guitar4all
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نکاتی عمومی در مورد گیتار ها
شاید مهمترین رکن در نوازندگی استیل صحیح میباشد. در نظر اول شاید موضع قابل ملاحظه ای نباشد اما استیل درست و متناسب با فیزیک بدنی نوازنده تضمینیست برای سالها نوازندگی بدون دچار شدن به بیماری های شایع در میان نوازندگان مانند گرفتگی عضلانی - کمر درد - آرتروز و غیره . بارها این نکته هم گوشزد شده است که نبایستی با دیدن استیل دست نوازندگان مشهور از آنان تقلید نمود بلکه در مرحله اول شما باید با شیوه صحیح نشستن و گرفتن گیتار آشنا شوید و بعد از مدتی میتوانید فرم دلخواه خود را بدست آورید.

صندلی:

صندلی مورد استفاده بايد متناسب با طول ساق پا باشد؛بدين معنی که نه پاها از صندلی آويزان باشد و نه اينکه در اثر کوتاهی صندلی پاها به طرف بدن تا شوند.
عدم استفاده از صندلی و یک جایگاه مناسب استیل صحیحی به شما نمیدهد و گاهی این عدم توجه باعث فشار بر دست چپ و راست و بالاخص برهم خوردت استیل دست چپ میشود که در آینده مشکلات بسیاری را برای نوازنده بهمراه خواهد آورد.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نوازندگی گيتار و کيفیت صدا
نوازندگی گيتار و کيفیت صدا
به دلايل متعددي مهمترين نکته اي که شنونده در هنگام نواخته شدن گيتار به آن توجه مي کند کيفيت صداي آن است و اکثر نوازنده ها در اين مقوله ضعف دارندو پس از مطالعاتي که در اين زمينه انجام شده به اين نتيجه مي رسيم که علت اصلي آن توجه بيش از حد به تکنيک دست راست و عدم توجه کافي به مضراب و انگشتان دست چپ است خصوصا در سازي مانند گيتار که پرده هاي پوزيسيون هاي پايين خيلي دور است.


بعنوان مثال فرتهای ۱۳-۱۴-۱۵ و..
و فقط در صورتي ما صدايي واضح و قوي خواهيم داشت که انگشتان دست چپ بدون توجه به فشاري که به کار مي رود دقيقا روي فرت يا پرده قرار بگيرند. اغلب هنرجويان موسيقي وقت بسياري را صرف افزايش سرعت نوازندگي و حرکات اکروباتي مي کنند و اين موضوع را فراموش مي کنند که عامل اصلي در نوازندگي کيفيت صداست.(سوناريته)


هنگامي که ما انگشت دست چپمان را ما بين 2 پرده بگذاريم صدايي شبيه وزوز ( گز ) مي شنويم يا اينکه صدايي بسيار ضعيف توليد مي شود حتي اگر انگشتانمان را با قدرت به سيم ها فشار دهيم. اما وقتي همان انگشت را با همان مقدار فشار نزديک پرده مي گيريم صدايي قشنگ و زيبا خواهيم داشت.(گوشه فرت )


براي داشتن چنين صداي صاف و زيبا يک سري تمرينات ساده براي انگشتان دست چپ در نظر گرفته شده است تا هنرجو بتواند انگشتانش را دقيقا روي پرده مورد نظر قرار دهد.


و اين تمرينات در صورتي مي تواند مفيد باشد که مرتبا تکرار شود. انگشت اول را روي سيم اول، پوزيسيون اول قرار دهيد. دقت کنيد که نوک انگشتان کاملا نزديک به پرده باشد و حال با دست راست بنوازيد. و مراقب باشيد که فشار انگشت چپ را کم نکنيد. سپس انگشت دوم را روي پرده دوم قرار داده و همان کار را تکرا کنيد.


انگشت اول را هم چنان بر روي پرده اول نگاه داريد و همينطور انگشت سوم روي پرده سوم و انگشت 4 روي پرده چهارم. اينک دست خود را طوري جابجا کنيد که انگشت اول روي پرده پنجم قرا گيرد و همينطور انگشت 2،3،4.. و اين تمرين را تا پرده 20 تکرا کنيد. و سپس همين تمرين را روي سيم هاي دوم و …


ار پرده يک تا بيست ادامه دهيد. نکته مهم در اينجا اين است که با بالا رفتن گامهاي کروماتيک فاصله بين پرده ها کمتر مي شود در نتيجه دائما محل انگشتان را چک کنيد تا دقيقا در جاي خود قرار بگيرد. پس از مدتي به طور غريزي محل صحيح انگشتانتان را خواهيد يافت.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در کتاب عظيمش Pumping Nylon مينويسد : همواره با هدف تمرين

کنيد.بدون هدف تمرين کردن ؛ همانند مداد شکسته است : بدون نوک

در مورد چيزی که ميخواهيد تمرين کنيد؛ ايدۀ واضحی داشته باشيد.سلسله مراتب مواردی که

سعی داريد در آنها پيشرفتی داشته باشيد ؛ سازمان دهی کنيد . برخی از اهداف شما دراز

مدت هستند و در داخل آنها اهداف کوچکتری نهفته است ؛ که در طی زمان خودش را نشان

ميدهد . ــــ و ايضا مينويسد : ( قسمت مهمترش : )

به ياد بياوريد که هرگاه به نواختن نتها با گيتار ميپردازيد ؛ تنها 2 گزينه پيش رو داريد :

پيشرفت کردن يا سرپايينی رفتن(پس رفت کردن)

اگر تمرينی انجام داده اید که بی ثمر بود؛ يا تمرکز نداشته ايد ؛ يا زياد از اين شاخه به آن شاخه پريديد .

بد اجرا کردن نتها با گيتار و از همه بدتر اهميت ندادن به اجرای غلط نتها ؛ هرگز قابل قبول نيست.

هر فرصتی را که برای اجرای خوب قطعات از دست ميدهيد به منزلۀ قدمی رو به پايين است
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یکی از بیماریهای شایع در میان نوازندگان
سندرم Cubital Tunnel در نوازندهای گيتار:يکی از مشکلات شايع در بين نوازنده های گيتار ايجاد درد در ساعد دست چپ ميباشد.اين درد به اخلال خاصی مربوط ميشود که در علم پزشکی به سندرم يا تونل آرنج معروف است و اغلب اوقات قسمت داخلی ساعد و کف دست را گرفتار ميکند احتمالا بيشتر نوازنده های گيتار با اين سندرم آشنايی ندارند و ما نيز به همين دليل

علايم و راهای پيشگيری آن را شرح ميدهيم . اين سندرم با درد در ناحيه داخلی آرنج شروع ميشود سپس بطرف پايين کشيده شده و به حدود کف دست ميرسد و ممکن است گزگز و يا بی حسی در کف دست ايجاد کند . عضلات کف دست درد ناک ميشوند و ممکن است اگر پزشک متبحر نباشد تشخيص با تاندونيت اشتباه شود .


در سندرممعمولا فقط انگشتان چهارم و پنجم دست گرفتار ميشوند زيرا اين انگشتان از عصب (unlnar) که از کناره داخلی آرنج عبور ميکند عصب ميگيرند . با پيشرفت اين بيماری عملکرد دست کاهش ميابد و بخصوص نيروی گرفتن اشيا کم ميشود .متعاقب آن آترونی و کوچک شدن عضله زير انگشت کوچک در کف دست رخ ميدهد .خود شخص بخوبی متوجه ميشود که خم کردن آرنج موجب تشديد علايم ميگردد.

علت ايجاد اين سندرم فشار بر روی عصب ulnar است.درست در زير آرنج اين عصب از داخل کانالی عبور ميکند به طرف کف دست می آيد .اگر به دقت به دست چپ يک نوازنده گيتار دقت کنيم - هنگام نواختن يک آکورد ساده :


۱= انگشت شصت در قسمت تحتانی گردن گيتار منقبض می شود .

۲=در ساير انگشتان هم انقباضی مشابه برای ايجاد تعادل و نواختن در محل پرده ها بوجود می ايد.

۳=نوک انگشتان به منظور فشردن سيمها خم ميشود


۴=يکی از انگشتان - معمولا سبابه - يه حالت مستقيم و منقبض در می آيد .

۵=در عضلات انگشت کوچک برای رسيدن به پردهای دورتر کشيدگی ايجاد ميگردد


۶= مچ در حالت خميده است .


از انجايی که عصبulnar از بين عضلای ميگذرد که مچ و نوک انگشتان را خم کرده و مچ را به طرف بيرون حرکت ميدهد - حالتی که هنگام کشيدگی انگشتان کوچک برای رسيدن به پره های بالاتر رخ ميدهد - ميتوان دريافت که چگونه نواختن اکوردها عضلاتی را که اين عصب از ميان آنها عبور ميکند درگير ميسازد .استفاده مداوم و زياد از اين عضلات آنها را ملتهب ساخته و
پارگيهای بسيار کوجک در محل چسبيدن اين عضلات به آرنج بوجود ميآيد .


التهاب و تورم بر روی عصب فشار می آورد و علايم فوق الذکر را بوجور می اورد برای همين است که خم کردن آرنج نيز اين علايم را تشديد ميکند چون عصب اولنار هم خم ميشود و فشار وارده روی آن توام با اين کشيدگی علايم را شدت ميبخشد .

برای آندسته از نوازندگانی که هنوز علايم بيماری را ندارند و ميخواهند از آن جلوگيری کنند چند توصيه ساده داريم :


۱= استراحتهای کوتاه در بين تمرينها و ساعات کار را در عوض بيشتر کنيد -بعد از ۴۵ دقيقه نواختن ۱۰ دقيقه استراحت .

۲=قبل از شروع و هنگام استراحت با ماساژ ناحيه آرنج - خونرسانی به موضع را بيشتر کنيد .

۳=برای پيشگيری کامل هر از گاهی بايد اقدام به ماساژ توسط يک فيزيوتراپيست ماهر کنيد .

۴= با مراجعه به يک متخصص از سلامت گردن و شانه وآرنج اطمينان حاصل کنيد .


اما اگر شما علايم سندرم را در خود ميبينيد :


۱=قبل از شروع به تمرين آرنج و ناحيه ساعد را گرم کرده و بعد از تمرين آنرا بشدت سرد کنيد - گرما باعث ميشود هنگام نواختن خون بشتری به بافت ها برسد و سرما سبب پيشگيری از تورم ميشود .

۲= ساعد را ۳ تا ۴ بار در روز بکشيد .

۳=اگر علايم وابسته به عصب يعنی گز گز و بی حسی را در خورد احساس کرديد بلافاصله با يک پزشک متخصص ک ه در امر ضايعات وارده به نوازندگان تبحر دارد مشورت نماييد .

۴= حداقل ۶ تا ۸ هفته دست از نواختن بکشيد

۵=اگر علايم شدت يابند و يا ضعف عضلات دست ايجاد شود بايد حتما يک تست نورولوژيک انجام شود .

۶= علايم وابسته به عصب را جدی بگيريد . زيرا عصب ميتواند در اژر فشار بيش از حد و عدم خونرسانی مناسب به کلی از بين برود و از آنجايی که عصب قابل ترميم نيست ساعد و دست برای هميشه ناتوان خواهد شد چيزيکه برای نوازنده گيتار فاجعه محسوب ميشود
منبع : ماهنامه هنر موسيقی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چه خطراتی گیتار شما را تهدید می کند؟
چه خطراتی گیتار شما را تهدید می کند؟ هزینه و سرمایه گذاری ای که شما برای خرید یک گیتار آکوستیک خوب می کنید، آنقدر است که بفکر فراهم آوردن شرایط نگهداری مناسب برای آن باشید. در این نوشته برای شما خطراطی را که ممکن است ساز شما را تهدید کند بر می شماریم.

روش تشریح به طبقه بندی مواردی بر می گردد که می تواند باعث بروز خطر برای ساز شما شود، ممکن است بعضی از آنها به راحتی رخ دهد و برخی دیگر بصورت نادر اتفاق بیفتد. همچنین ممکن است برخی از مواردی که در اینجا به آن اشاره می کنیم برای بسیاری از نوازندگان گیتار بدیهی باشد اما باید در نظر بگیرید هستند کسانی که تازه با این ساز آشنا شده اند و یا آنرا خریداری کرده اند.​

بسیار خوب، موارد مورد نظر را به چهار دسته مختلف تقسیم می کنیم که عبارتند از :​

1- خطراتی که هنگام اجرا رخ می دهد
2- اثرات تغییر آب و هوا
3- نگهداری نا مناسب
4- خطراتی که دیگر افراد می توانند برای ساز بوجود آورند.​

خطراتی که هنگام اجرا رخ می دهد
بیشترین خطری که یک گیتار آکوستیک را تهدید می کند بردن ساز برای اجرا به محل دیگر است. در این میان شاید قرار دادن ساز پس از اجرا به صورت نا مناسب - که می تواند باعث افتادن آن شود - از رایج ترین خطراتی باشد که ساز را تهدید می کند و آسیب های جدی به آن وارد می کند.​


بنابراین لازم است اگر به ساز خود علاقه دارید و برای اجرا - یا تمرین - به محلی می روید، حتمآ یک Stand برای خود در نظر داشته باشید. Stand ها انواع مختلف دارند و بدیهی است که آن مدلی بهتر است که مرکز ثقل پایین تری داشته باشد تا به این ترتیب بتواند از گیتار شما بهتر مراقبت کند.​


برخی از انواع نا مرغوب Stand پس از قرار دادن گیتار روی آن حالت، بسیار نا پایداری پیدا میکنند، بطوریکه و هر لحظه امکان سقوط آن می رود. بنابراین بهتر است با صرف کمی هزینه بیشتر Stand مناسبی برای ساز خود تهیه کنید.​

محل قرار دادن Stand نیز بسیار مهم است، نباید جایی باشد که در معرض رفت و آمد - بخصوی دیگر افرادی که ساز بدست دارند - قرار داشته باشد. سیم میکروفون و دیگر سازهای الکتریکی نیز می توانند از جمله خطراتی باشند که Stand گیتار شما را تهدید می کنند، بنابراین مراقب آنها نیز باید بود.​

با توجه به موارد بالا بنظر می رسد که بهتر است در صورت امکان گیتار خود را تنها دقایقی پیش از اجرا از جعبه خود در بیاورید و پس از پایان کار، تا آنجا که ممکن است به سرعت آنرا در جعبه خود قرار دهید.​

اثرات تغییر آب و هوا
تغییرات دما و میزان رطوبت می تواند اثرات مخرب بسیاری روی ساز شما داشته باشد که برخی از آنها بصورت ظاهری قابل تشخیص هستند و برخی به دشواری.​

از آنجایی که بیشترین قسمت اغلب سازهای آکوستیک از چوب ساخته شده است، گرما و حرارت بخصوص اگر از طریق نور آفتاب باشد یکی از مهمترین عواملی است که تغییرات ناخواسته ای را در یک ساز آکوستیک ایجاد می کند.​

لذا دقت داشته باشید که ساز خود را کجا رها می کنید، ممکن است چند ساعت بعد در غیاب شما زیر نور و حرارت شدید آفتاب قرار گیرید. حتی اگر هوای اطاق تهویه مطبوع و مناسبی دارد هرگز ساز خود را جلوی نور آفتاب قرار ندهید چرا که تابش اشعه خورشید بر روی پوسته ساز می تواند اثرات مخربی روی آن داشته باشد.​

رطوبت ناشی از هوا، بارش باران و یا زمین همه می توانند پوسته نازک ساز را تخریب کنند، بنابراین همواره باید ساز را در شرایط معمولی نگه دارید کنید، اگر باران در حال باریدن است هرگز آنرا در تراس منزل رها نکنید و یا هنگامی که ساز خود را به طبیعت و در کنار رودخانه یا دریاچه ای می برید مراقب پاشیده شدن آب به آن باشید.​

اگر در منطقه خشک زندگی می کنید خیالتان از این بابت باید راحت باشد اما متاسفانه خشکی بیش از حد هوا هم می تواند برای ساز در دراز مدت دردسر ساز باشد. برای حفظ آن می توانید یک اسفنج را مرطوب کنید - بطوری که آب از آن نچکد - در یک کیسه قرار دهید و درب کیسه را محکم ببندید، سپس در کیسه چند حفره کوچک ایجاد کنید و آنرا با احتیاط در قسمتی از جعبه محل نگهداری گیتار قرار دهید. این روش بسیار کار ساز است و برای مناطق خشک عمر ساز شما را بیشتر می کند.​

برعکس اگر در مناطقی که رطوبت بالا است - مانند شهر های کنار دریا - زندگی می کنید لازم است برای جعبه ساز خود از انواع صنعتی رطوبت گیر - مانند بسته های سیلیکون - استفاده کنید.​

نگهداری نا مناسب
اگر ساز را برای بردن به محل دیگری در صندوق عقب ماشین خود می گذارید، پس از بازگشت به منزل فراموش نکنید که آنرا به منزل بیاورید. چرا که در غیر اینصورت ممکن است روزها در همان صندوق عقب بماند.​

در مقاطعی از زندگی ممکن است لازم باشد که ساز را برای مدتی رها کنید و مثلآ به یک مسافرت طولانی بروید. در اینگونه موارد لازم است تا نکات خاصی رعایت شود.​

ساز باید در یک مکان امن مانند کمد با بدنه محکم قرار داده شود. سیم را از ساز در بیاورید و یا اگر حوصله اینکار را ندارید حداقل تا آنجا که ممکن است آنها را شل کنید. قبل از قرار دادن ساز در جعبه کمد بهتر است که آنرا کاملآ تمیز کنید تا مانع از به خورد چوب رفتن چربی ها و گرد و غبار روی ساز به بدنه آن شوید. محل نگهداری ساز باید شرایط را که برای آب و هوا برشمردیم داشته باشد.​

بنابراین مشاهده می کنید که با چند دقیقه صرف وقت قبل از ترک ساز می توانید عمر آنرا سالها افزایش دهید و مطمئن باشید که پس از بازگشت ساز شما همانند روزی که آنرا ترک کردید سالم است.​

خطراتی که دیگر افراد می توانند برای ساز بوجود آورند
روزهای اول ساز را از جلوی چشم خودمان دور نمی کنیم اما با مرور زمان این تعلق و وابستگی کاهش پیدا کرده زمینه استفاده و بازی از ساز شما برای دیگران - بخصوص کودکان - فراهم می شود. بنابراین حتی اگر همانند روزهای اول چشمتان از ساز مراقبت نمی کند، دیگران را در منزل عادت دهید که بدون اجازه شما با ساز شما بازی نکنند.​

بدیهی است موضوع هنگامی که در منزل کودکی کم سن و سالی هم حضور داشته باشد حادتر می شود، چرا که او ممکن است علاوه بر اینکه ساز شما را تخریب کند، به خود نیز آسیب برساند.​

اگر فرزند شما به ساز علاقه دارد و می خواهید او را با گیتار آشنا کنید، هرگز ساز گرانقیمت خود را در اختیار او قرار ندهید بلکه برعکس یک ساز ارزان قیمت برای او تهیه کنید.​

نکته مهم دیگر اینکه، اگر در منزل حیوانات خانگی نگهداری می کنید و برای ساز خود ارزش قائل هستید حتمآ آنرا از دسترس آنها دور نگهدارید.​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توصیه های پزشکی-موسیقایی براي گيتاريستها
زخمهاي دست گيتاريستها اغلب به دليل گيتار زدن مداوم و عدم استراحت بين تمرينها است. اگر چه درد بيشتر در ناحيه دست آنها احساس مي‌شود، اما معمولاً دليل دردها را بايد در ذهن جست‌وجو كرد. همان گونه كه تركيب صحيح صدا و سكوت منجر به موسيقي گوش‌نواز است، تركيب صحيح استراحت و تمرين لازمه سلامت نوازنده است.

در اين مقاله سعي شده براي كمك به نوازندگان از تجربه گيتاريستهاي حرفه‌اي و توصيه پزشكان متخصص استفاده شود تا به راهكارهايي در اين زمينه دست يافت.

توصيه‌هاي پزشكان
به گفته دكتر رسنتال1 آسيب ناشي از فشارهاي دائمي2 (RSI) معمول‌ترين تشخيص پزشكي است كه او به عنوان متخصص جراحات خارجي و توان‌بخشي در مركز درماني هنرمندان نيويورك با آن مواجه است. بيماران او معمولاً از التهاب توأم با درد يا درد در دستها و گردن شكايت دارند. او مي‌گويد: «اين مشكلات چند دليل دارد. آنها براي ساعتهاي متمادي بدون وقفه‌ ساز مي‌نوازند.

حالت بدن آنها نيز چه هنگام نواختن ساز و چه در حالت معمولي صحيح نيست. به علاوه فشارهاي رواني دارند كه بر بدن بسيار تأثيرگذار است. من بيماراني داشتم كه ساعتها قبل از اجراي رسمي‌ تمرين كرده‌اند بدون آنكه استراحت كنند.» دكتر رسنتال انجام نرمشهاي كششي قبل از نواختن ساز و استراحت بعد از بيست تا سي دقيقه تمرين ممتد را توصيه مي‌كند.

در زمان استراحت نيز نرمشهاي كششي دست مثمر ثمر است. او همچنين مصرف دارو را، براي اين عوارض، درماني زودگذر مي‌داند. رژيم غذايي مناسب، حالت صحيح نشستن در هنگام نواختن ساز و انتخاب ساز مرغوب راهكارهاي ديگري است كه پزشكان بدان معتقدند.

توصيه‌هاي حرفه‌اي
مشكل زماني آشكار مي‌شود كه بخواهيم به اين توصيه‌ها جامه عمل بپوشانيم. براي مثال هنرجوي حرفه‌اي به روزي چهار ساعت تمرين قبل از شروع كلاس نياز دارد.

گيتاريستهاي حرفه‌اي نيز كه چند روز بيشتر به زمان اجراي برنامه ندارند در موقعيت تمرينهاي فشرده قرار دارند. در اين شرايط نوازنده بايد بداند كه چگونه تمرينات فشرده و پر اضطراب را به تمريني خوشايند و سازنده تبديل كند. در واقع بايد بداند كه چه زماني وقت استراحت است.

اولين قانون اين است «تا زماني كه درد از بين نرفته است تمرين را آغاز نكنيد.» اسكات تننت3 يكي از گيتاريستهاي معروف كلاسيك مي‌گويد: «تا زماني كه احساس نكنم دردهاي دستم كاملاً قطع شده دوباره شروع به گيتار زدن نمي‌كنم. به همين دليل است كه دردهاي دستم هيچ‌وقت به خطر جدي برايم تبديل نشده است. حتي اگر دردي احساس نكنم پس از يك ساعت و اندي تمرين به همان اندازه استراحت مي‌كنم.

اگر در تمريناتم با مشكلي مواجه شدم كه در آن لحظه قادر به حل آن نباشم، تمرين را قطع مي‌كنم و تا هنگامي كه تمركز فكري به دست نياورم به تمرين ادامه نمي‌دهم. زماني كه گيتار همراهم نيست يا در حال استراحت هستم در فكر خود تمرين مي‌كنم. گاهي اوقات روزها مي‌گذرد و من تمرين نمي‌كنم. هميشه سعي مي‌كنم ميان روزهايي كه سخت تمرين مي‌كنم و روزهايي كه اصلاً تمرين نمي‌كنم به تعادل برسم. اوقات تمرين طولاني مدت بدون تمركز مفيد نيست. تمرين كوتاه مدت، با تمركز، بهتر از تمرين بلند مدت، بدون تمركز، است.»

سيم گيتار
در سال 1987، برايان گُر4 در حال ارائه رپرتوار حرفه‌اي خود بود، اما تمرين زياد و ترجمه تعدادي كتاب از زبان آلماني به انگليسي منجر به درد تاندون دستهاي او شد كه سه سال به طول انجاميد. هر روز بيماري او وخيم‌تر مي‌شد تا جايي كه حتي نمي‌توانست در را باز كند. پزشكان به او توصيه كردند كه مچ دستش را عمل كند، اما او قبول نكرد.

برايان ماساژ درماني، كلاس يوگا، طب سوزني و روان درماني را جايگزين عمل كرد و نوع نشستن خود را نيز تغيير داد. پس از سه ماه دردهاي او از بين رفت و دوباره به سراغ ساز محبوب خود گيتار رفت. پس از مدتي درد مجدداً به سراغ او آمد و شش ماه او را آزار داد. برايان مي‌گويد به دليل اينكه يوگا كار مي‌كرد اين بار توانست با درد به راحتي كنار بيايد. او سيمهاي گيتار را نيز شل‌تر كرد كه آسيب كمتري به دستهاي او وارد شود.

برايان متوجه شد هنگامي كارهايش موفق‌تر است كه گيتارش سيم نرم‌تري دارد. او تركيبي از سيمهايي را با سختي متوسط و پايين انتخاب كرد زيرا معتقد بود سيم بسيار نرم كيفيت صدا را پايين مي‌آورد. برايان مي‌گويد: «من براي خودم برنامه روزانه تنظيم كردم؛ قبل از شروع تمرين يوگا و پس از آن بيست دقيقه تمرينات قدرتي دست انجام مي‌دادم. با تمركز حواس گيتار مي‌نواختم و هنگامي كه امكان داشت از سه سيم به جاي پنج سيم استفاده مي‌كردم.»

Focal Dystonia
يكي ديگر از گيتاريستها نيز دچار عارضه عجيبي به نام فوكال دايستونيا شد. دانشمندان هنوز نتوانسته‌اند دليلي براي اين عارضه بيابند. چند انگشت بيمار به يك باره از كار مي‌افتد بدون اينكه دردي داشته باشد. او به مراكز درماني مختلفي مراجعه كرد؛ زيرا اين امر باعث مي‌شد كه نه تنها چند قرارداد مهم را از دست بدهد بلكه به شهرت او نيز لطمه وارد شود.

او تحت درمانهاي مختلفي قرار گرفت ولي بهبود نيافت.
چند سال بعد او دوباره شروع به نواختن ساز كرد، اما اين بار فقط از انگشت شست و سبابه دست راست خود استفاده مي‌كرد. اين وضعيت ادامه داشت تا اينكه او چيزهايي در خصوص چگونگي كار گروهي عضلات شنيد. تا آن زمان فكر مي‌كرد كه فقط عضلات پايين ساعد دست در نوازندگي نقش ايفا مي‌كنند؛ اما او متوجه شد كه عضلات ديگر دست نيز در اين امر دخالت دارند.

هنگام تمرين او در خيال خود تصور مي‌كرد كه عضلاتش از نوك انگشتان تا نقطه‌اي در پشت شانه‌هاي خود جايي كه دستها به بدن متصل مي‌شوند در حال حركت است. بعد از گذشت يك سال انگشت وسط او كاملاً شروع به حركت كرد و سال ديگر انگشت دوم او. پس از سه سال تمام انگشتان او به حالت طبيعي باز گشتند. در اين مدت او همچنين با پزشكي مشورت كرد كه به او توصيه كرد شنا كند. او مي‌گويد: «گرچه شنا به بهبودي بيماري‌ام كمكي نكرد، اما باعث شد احساس سلامتي بيشتري بكنم؛ به علاوه بدانم كه چگونه بدن كار مي‌كند و چگونه مي‌توان به تن آرامي دست يافت.»

نسخه نهايي

با توجه به توصيه پزشكان و تجربه نوازندگان حرفه‌اي، نكات زير براي جلوگيري از جراحات دست در هنگام نوازندگي توصيه مي‌شود:

1. تمرين و نرمش
2. نوشيدن زياد مايعات
3. خواب كافي
4. داشتن بدني انعطاف‌پذير
5. پرهيز از دخانيات و مشروبات الكلي
6. مديتيشن و تمرينات تنفسي
7. مطالعه كتابهاي معتبر گيتار زدن صحيح براي هنرجويان
8. نرمش و گرم كردن دست قبل از شروع تمرين
9. پوشيدن دستكشهاي مخصوص طبي براي كساني كه جريان خون در دستشان به خوبي انجام نمي‌شود.
10. قرار دادن دست به مدت يك دقيقه در آب سرد و سپس يك دقيقه در آب گرم (آب بسيار سرد و بسيار گرم مضر هستند.)
11. ماساژ دست با كرم يا لوسيون از نوك انگشتان تا آرنج
12. كشيدن دست و انگشتان و خم كردن كف دست
13. يوگا
14. فعاليت هم‌زمان با نوازندگي مانند تدريس، تنظيم آهنگ و آهنگسازي
15. طب سوزني

گاهي اوقات تعويض ساز يا قسمتي از آن و يا سيمها مي‌تواند دليلي بر اين پديده باشد. در عين حال مهم‌ترين چيزي كه پزشكان توصيه مي‌كنند اين نكته است: «برده ‌ساز خود نباشيد.»
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آموزش گیتار- روش رفع تنش های عصبی و عضلانی


در نواختن گیتار اصول بنیادینی وجود دارد که یک هنرجو باید به آنها توجه داشته باشد. این اصول پایه را شاید شما در نوازندگان حرفه ای گیتار نمبینید اما دلیلی نمیشود تا شما رعایت نکنید دانستن این اصول شرط نوازندگی صحیح میباشد هر چند بعد از مدتی خود با توجه به فیزیک بدنی میتوانید استیل صحیحتان را بدست آورید .
دستها های شما بایستی در وضعیتی باشند باید در عین چابکی و سرعت هیچ گونه فشار زیادی بر عضلات شما وارد نسازد و همیشه در حالت آماده باش برای نواختن باشند و همچنین به سرعت به حالت اولیه خود برگردند.
تمرین دست راست:
برای رقع تنش عضلانی دست راست به این صورت عمل میکنیم
دست راست خود را بالا می آورید ( همانند از جلو نظام ) مچ دستتان را کاملا شل کنید .
حالا میخواهیم بفهمیم در هنگام نوازندگی با استیل نادرست چگونه ایجاد میشود و فرم مچ دست و زاویه آن چقدر تاثیر دارد .
مچ خود را به داخل ( به سمت زمین ) خم کنید در این لحظه میتوجه میشود که عضله ای که در دست راست شما هست منقبض میشود ( عضله زیر)
حالا دستتان را مست کرده و بازو بسته کنید آیا متوجه انقباضات عضلانی میشوید؟
همین کار را برعکس کنید عضله روی دست شما منقبض میشود
و اگر مچ را به سمت راست متمایل کنید و یا سمت چپ موجب انقباض عضلانی در دستهای شما میشود.
اگر شما میبینید بعد از تمرینی نه چندان عضلات شما میگیرند مطمئن باشید استیل دست شما در وضعیت صحیحی نیست و در صورت داشتن درد باید تمرین را کاملا متوقف کنید ! خستگی در عضلات امریست عادی که با استراحتهای کوتاه مابین تمرینات و در انتها با ورزشهای کششی و ماساز با آب گرم برطرف میشود اما گرفتگی و درد بسیار خطرناک هست.
به این کلیپ آموزشی از اسکات تننت توجه کنید:
حال پای خود را بر روی زیر پایی قرار میدهیم: چرا باید از زیرپایی استفاده کرد؟
برای اینکه بدون آن
شما مجبور میشود بر روی گیتار خم شوید و تعادل مناسبی وجود نداشته باشد
به این کلیپ آموزشی توجه نمایید:
حال متوجه شدیم که انقباضات عضلانی نباید وجود داشته باشد دست راست را مانند وزنه ای بدون هیچ انقباض بر روی گیتار فرار میدهیم .
در هنگام قرار دادن انگشتان بر روی سیمها مکثی کنید ببینید آیا در شانه شما دروضعیت مناسبی هست آیا انقباضی در آن وجود ندارد؟
حال انگشتان دست راست را بر روی گیتار قرار میدهیم :
p =شست
i=اشاره
m=میانی
a=انگشتری

نکته:
نکته مهم مچ دست راست شما و میزان فاصله ای است که باید با صفحه رویی گیتار داشته باشد چه مقدار؟
اگر مچ زیاد از حد بیرون باشد موجب انقباض در مج و عضلات دست را ست میشود و اگر بیش از حد نزدیک شما را از انجام حرکات سریع دست راست محروم میکند و از دامنه عملکرد دست راست میکاهد.
راه حل : فاصله مج دست با گیتار باید 4 انگشت باشد شما میتواید 4 انگشت دست چپتان را مابین مچ و گیتار قرار داده در این حالت میتوانید فاصله مناسب را پیدا کنید.
به این کلیپ آموزشی توجه نمایید:
اما بین شست دست راست و انگشتانتان حال V شکلی باید به وجود آید چرا؟
در هنگام اجرای آرپز و یا اجرای تکنیکی های دست راست انگست p و i نباید با هم برخورد داشته باشند .
باید از کنار همدیگر عبر نمایند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

نمونه هایی از پیکاپ های معمولی و هوم باکر EMG که با قیمت
هایی حدود 70 و 100 دلار بفروش می رسند.
پیکاپ گیتار

همانطور که می دانید وظیفه پیکاپ (Pickup) گیتار تبدیل ارتعاشات سیمهای ساز به سیگنالهای الکتریکی متناسب با شدت و فرکانس این ارتعاشات است. ایده اصلی و نحوه کار یک پیکاپ مغناطیسی معمولی گیتار به یک هسته مغناطیسی و سیم پیچی که دور آن پیچیده شده است باز می گردد.

نحوه کار به این صورت است که حرکت و ارتعاش سیم های ساز باعث تغییر رلوکتانس میدان شده، تغییراتی را در فلوی میدان می دهند. این تغییرات میدانی، که بطور مستقیم با کیفیت ارتعاش سیم مرتبط است موجب القای جریان الکتریکی متناسب با ارتعاش در سیم پیچ پیکاپ می شود.

کیفیت ساخت
ساختار هر پیکاپ، محل و نحوه قرار گرفتن آن از جمله پارامترهای مهمی هستند که بر روی کیفیت و چگونگی صوت خروجی ساز اثر می گذارند.

بعنوان مثال هر چقدر هسته مغناطیسی قوی تر باشد و یا سیم های ساز به پیکاپ نزدیک تر باشند، خروجی تولید شده شدت بیشتری دارد و یا هرچه تعداد سیم های سیم پیچ کمتر باشد پاسخ فرکانسی پیکاپ به فرکانس های بالا بهتر است و هر چه بیشتر باشد برعکس پاسخ فرکانسی در قسمت های بالا ضعیف می شود.

پیکاپ هایی که تعداد دور سیم پیچ آنها کمتر باشد، دارای امپدانس خروجی کمتری هستند و عمومآ وفاداری بیشتری هنگام تبدیل ارتعاش به الکتریسیته دارند.

باتوجه به ساختارهای متفاوتی که پیکاپ ها می توانند داشته باشند، خروجی پیکاپ مختلف متفاوت است؛ خروجی آنها از چیزی حدود صد میلی ولت شروع می شود و می تواند به یک ولت! هم برسد.

پیکاپ های ارزان قیمت دارای طراحی بد و مواد اولیه نا مرغوب هستند بگونه ای که ممکن است به علت اشکال در پیچیده شدن سیم پیچ، دارای خاصیت خازنی نیز بشوند. بنابراین هنگامی که آنها به کابل ارتباطی با آمپلی فایر متصل می شوند یک مدار تشدید تولید میکنند و در فرکانسهای خاص پدیده رزونانس را بوجود بیاورند.

ارتعاش سیم، باعث تغییر میدان مغناطیسی شده و در سیم پیچ جریانی متناسب با کیفیت ارتعاش القا میکند.
اگر گیتار الکتریک داشته باشید ممکن است با این پدیده برخورد کرده باشید که خروجی صدای یکی از سیم ها یا نتها حجم صوتی بیشتری از سایر سیم ها یا نتها تولید می کنند.


هرچه تعداد دورهای سیم پیچ بیشتر باشد، فرکانس رزونانس پایین تر می آید و از طرف دیگر خاصیت خازنی و سلفی سیم پیچ بیشتر شده و رفتار غیر خطی پیک آپ تشدید می گردد. به همین علت است که در مواردی که نیاز به رفتار خطی و پاسخ فرکانسی بهتر باشیم، لازم است تا از پیکاپ های پیزوالکتریک یا حتی نوری استفاده کنیم.

ناگفته نماند، ممکن است برخی از نوازندگان از خروجی رفتار غیر خطی این پیکاپ ها لذت برده و آنرا مناسب سبک موسیقی خود می دانند.

انواع متداول پیکاپ مغناطیسی
پیکاپ های مغناطیسی بصورت معمول در دونوع ساخته می شود، آنهایی که دارای یک سیم پیچ هستند که معمولآ روی گیتارهای فندر Stratocaster استفاده می شود. جیمی هندریکس، اریک کلپتون و دیوید گیلمور از جمله علاقمندان به صدای این نوع از گیتارها هستند.

نوع دیگر دارای دو سیم پیچ و یک هسته است که بیشتر بنام هومباکر (Humbucker) معروف است که توسط یکی از کارکنان کارخانه گیبسون در سال 1950 اختراع شد، از این پیکاپ ها بیشتر در گیتارهای لس پاول (Les Paul) گیبسون استفاده می شود.

پیکاپ های Single-Coil به تغییرات فلوی مغناطیسی بسیار حساس هستند، بنابراین پاسخ خوبی به کوچکترین ارتعاشهای سیم می دهند. اما از طرف دیگر این حساسیت باعث می شود که آنها جاذب تغییرات میدانهای مغناطیسی موجود در محیط هم باشند، بعنوان مثال تغییر میدانی که در دستگاه های برقی با فرکانس 50-60 هرتز در محیط وجود دارد.

هر چند توسط ***** اغلب می توان جلوی تقویت این میادین ناخواسته را گرفت اما در کل وجود نویز در محیط می تواند باعث دردسر در گرفتن خروجی تمیز از این پیکاپ ها باشد؛ برای همین اگر بصورت خانگی با این نوع از سازها کار کنیم عمومآ یک صدای هوم (Hum) به همراه موسیقی از آنها خواهیم شنید.

اما پیکاپ های هومباکر توانسته اند بر این مشکل غلبه کنند. دو سیم پیچ موجود در این پیکاپ ها که از لحاظ الکتریکی سری هستند، در جهت خلاف هم پیچیده می شوند بنابراین نویزی را که از محیط می گیرند دارای ولتاژ معکوس نسبت به هم شده و در مجموع یکدیگر را خنثی می کنند. از طرف دیگر این دو سیم پیچ باعث تقویت جریان حاصل از القای هسته مغناطیسی شده و صدای ساز را قوی تر دریافت می کند.

البته این سبک طراحی پیکاپ هزینه ای هم در بر دارد و آن اینکه بسیاری از هارمونیک های بالای صدای اصلی نیز از این طریق حذف می شوند. چرا که همانطور که قبلآ هم اشاره کردیم بالا بودن تعداد دور سیم پیچ اندکتانس سیم پیچ را بالا می برد و پاسخ فرکانسی در فرکانس های بالا تضعیف می کند، برای همین است که صدای این گیتارها کمی گرمتر، چاقتر و تیره تر از پیکاپ های Single-Coil بنظر می رسد.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ناخنها درباره سلامت بدن چه میگویند



یکی از مهمترین نکاتی که یک نوازنده ای که با ناخن به نوازندگی میپردازد حفاظت از ناخن هایش میباشد . مقاله ای مفید ی در سایت فریا در این باره درج شده است که در اختیار شما علاقمندان قرار میگیرد. در مطالب اتی نکات بسیار جالبی در زمینه فرمهای مختلف ناخن درنوازدگی گیتار کلاسیک و فلامنکو بیان خواهد شد.
گودیهای کوچک
هنگامی که چند تورفتگی یا گودی کوچک بر روی سطح معمولا صاف و صیقلی ناخن به وجود بیاید، میتواند به این معنا باشد که در زیر ناخن اتفاقاتی در جریان است. در اکثر اوقات دلیل بروز این گودیها بیماری داء الصدف یا پسوریازیس است. این بیماری یک حالت التهابی پوست است که به صورت لکه های سرخ فلس مانند بر روی پوست ظاهر میشود و سلولهای پوست ناخن را نیز درگیر میکند.
سطح ناخن به جای رشد نرم و صاف، دارای ظاهری زبر و دندانه دندانه میشود. به محض اینکه این بیماری درمان شده و تحت کنترل قرار گیرد، ناخنها به تدریج به حالت عادی بازمیگردند. (از آنجایی که ناخن در هفته حدود 1 میلیمتر رشد میکند، برای از بین رفتن ناخن قدیمی و جایگزین شدن تمام آن با ناخن سالم، یکی دو ماه زمان لازم است.)
ناخن قاشقی شکل
ناخنهای سالم دارای شکل بخصوصی هستند. آنها در بخش میانی کمی برآمده بوده و به سمت کنار ناخن قوس برمیدارند و نوک ناخن هم کمی به سمت پایین مایل است. پس اگر متوجه شدید که ناخنهای شما در موقعیتی کاملا معکوس قرار گرفته اند، باید متوجه شوید که مشکلی وجود دارد. این حالت که ناخن قاشقی شکل نامیده میشود، نشانه کم خونی همراه با فقر آهن یا iron deficiency anaemia, است. مانند بسیاری از مشکلات سلامتی، بروز مشکل ظاهری، ماهها پس از کمبود شدید آهن در بدن بروز میکند و طبعا پس از برطرف شدن
فقر آهن، مدتی طول میکشد تا ناخنها به حالت طبیعی بازگردند.
پوسته پوسته شدن
ناخن از چندین لایه کراتین (نوعی پروتئین) تشکیل شده است. بهترین حالت زمانی است که این لایه ها برای شکل دادن به یک ناخن یک پارچه و محکم، کاملا به یکدیگر چسبیده باشند. اما زمانی که از ناخنها مراقبت نشود-مثلا مدت زیادی در معرض آب بوده یا در مقابل هوای سرد و خشک باشد- این لایه ها ورقه ورقه میشوند. این حالت نه تنها نشان دهنده عدم رسیدگی کافی به ناخنهاست، بلکه میتوان به این معنی باشد که در رژیم غذایی شما اسید لاینولیک به اندازه کافی وجود ندارد. لاک ناخن به چسبندگی لایه ها کمک کرده و استفاده مکرر از کرمهای مرطوب کننده برای ناخن در طول روز میتواند بسیار مفید باشد. کمبود اسید لاینولیک نیز با مصرف روغنهای نباتی-در غذا و سالاد- برطرف خواهد شد.
***ندگی
با توجه به بعضی آمارها میتوان تخمین زد که حدود 20% از زنان از حالتی که به آن سندرم ***ندگی ناخن میگویند رنج میبرند. هرچند از نظر عده ای این نام تنها عنوانی تجملی برای ناخنهایی که به سادگی می***ند، به شمار میاید، اما دلیل این مشکل عمیقتر از اینهاست. ناخنهای ***نده، ناخنهایی هستند که نمیتوانند رطوبت را در خود نگهدارند، در نتیجه لایه های ناخن به کلی خشک شده و ترک میخورند. از نظر پزشکی ممکن است کم کاری تیروئید موجب خشکی پوست و ناخن شود.
از نظر تغذیه نیز، رژیمی که آهن آن کم باشد نیز میتواند موجب نازکی و ***ندگی ناخن شود که با مصرف سبزیجات برگدار مانند اسفناج، گوشت قرمز و تخم مرغ میتوان از آن جلوگیری کرد. ویتامین ب کمپلکس نیز در بهبود بخشیدن وضعیت ناخنهای ***نده مفید است. البته عادات شما هم نقش مهمی در این میان دارند. متهم اصلی، قرار گرفتن بیش از حد ناخن در معرض آب است. مرطوب کردن مداوم دست و ناخن با آب-در اثر شستن بیش از حد دست، شستن ظروف، البسه و نظافت منزل بدون استفاده از دستکش- میتواند ***ندگی را بدتر کند.
زردی
ناخن سالمی که بر روی پوست سالم قرار داشته باشد، ته رنگی زیبا و صورتی دارد. اگر چنین نباشد، باید به دلایل آن توجه شود. اگر تمام ناخنها زرد شوند، میتوان آنرا نشانه بیماری ریه یا دیابت دانست. نقاط زرد بر روی ناخن میتوانند به خاطر وجود قارچ یا داء الصدف یاشد. از آنجایی که تمام موارد فوق نیاز به درمان حرفه ای دارند، بهتر است در صورت طولانی شدن چنین حالتی به متخصص پوست مراجعه شود. خانمهایی که معمولا از لاک ناخن بسیار تیره استفاده کرده یا تقریبا همیشه ناخنهایی لاک زده دارند، پس از پاک کردن لاک متوجه زردی اندک ناخن خود خواهند شد، اما در این مورد دلیلی برای نگرانی وجود ندارد. در این حالت ناخنها از لاک رنگ گرفته اند و با مدتی لاک نزدن به رنگ طبیعی باز میگردند.
نقاط سفید
نقاط کوچک سفیدی که بر روی ناخنهایی با حالات و رنگ کاملا سالم پدید می آیند، معمولا نشانه مشکلی جدی نیستند. در اکثر اوقات آنها علامت آسیبهای وارد شده به ناخن هستند. اگر پایه ناخن- جایی که سلولهای جدید ناخن تولید میشود- صدمه ببیند، نشانه های این ضربه به صورت نقاط سفیدی بر روی ناخن جدید دیده میشود. اما با توجه به اینکه رشد ناخن بسیار کند است، زمانی که این نشانه بر روی ناخن شما پدید می آید و شما آنرا میبینید، مدتها از زمان ضربه وارده گذشته و شما آنرا فراموش کرده اید.
اما اگر مطمئن هستید که به ناخن شما آسیبی وارد نشده و این نقاط سفید دائما بر روی ناخن شما وجود دارند، ممکن است به مشکلاتی چون اگزما یا داء الصدف دچار بوده یا رژیم غذاییتان کمبود روی-ماده موجود در غلات کامل، مرغ و غذاهای دریایی- داشته باشد.
تغییر رنگ
دلیل بسیار رایج تغییر رنگ ناگهانی جزئی و ناسالم ناخنها میتواند عفونت قارچی باشد. این مشکل به سادگی در سالنهای زیبایی غیر بهداشتی منتقل میشود و به خصوص در اثر استفاده از وسایل مانیکور استریل نشده به وجود می آید. عفونت قارچی موجب میشود که ناخن از پوست زیر آن فاصله بگیرد. ناخن به تدریج از روی پوست جدا شده و ضخیم میشود که این ضخامت در واقع در اثر تجمع قارچ ایجاد شده است. عفونت باکتریایی موجب میشود که رنگ ناخن اندکی به سبزی متمایل شود. اگر این عفونت به کوتیکل اطراف ناخن هم منتقل شود، این نواحی سرخ و متورم و دردناک میشوند. در صورت بروز چنین مشکلی به پزشک مراجعه کنید تا برایتان آنتی بیوتیک مناسب را تجویز کند.
منبع: مجله اینترنتی فریا
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بررسی ساز گیتار




گیتار به سازهای گروه کوردوفن Cordophones تعلق دارد ، از این جهت که سیمهای آن در اثر ارتعاش تولید صدا میکنند.
به هر حال گیتاری که به شکل امروزی میبینیم ، نتیجه تکامل آن در طی قرنهاست.


عده ای بر این عقیده اند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته استو عدهای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری Greek Assyrian Cithara که بوسیله رمیها به اسپانیا آورده سده گرفته شده است.
اما به نظر می رسد که جد بزرگ تمام سازهایی که ما به عنوان کوردوفون از آنها یاد کردیم یک کمان موسیقی باشد که تنها یک سیم ساده به دو سر آن متصل بوده است که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد میشده که این صدا بوسیله یک تقویت کننده صوت که به آن متصل بوده تقویت میشده است.


از آنجائیکه این سیم تنها یک صدای ساده ایجاد میکرده برای داشتن چندین صدا ابتدا یک سیم دیگر و سپس چندین سیم به اندازه های کوتاهتر به کمان بسته شده و از این طریق چندین صدا تولید گردیده.
ازدیاد این سیمها و افزوده شدن یک جعبه تشدید صوت منجر به اختراع چنگ کمانی Harp Arqueeگردید. سپس سازی متشکل از مجموعه ای از سیمها به نام لیر ظهور کرد که در آن سیمهایی به طول مساوی کار گذاشته شد.


یونانیها دو نوع لیر داشتند ، یکی به نام لیرا و دیگری به نام کیتارا، کیتارا بوسیله رمیها تغییر شکل یافت و نام گیتار نیز از همین کلمه گرفته شده است .
بعدها رو می ها برای نخستین بار سازهایی چون سیتارا ، پاندورا Pandora و فیدیکولا Fidicula را نواختند و از این راه آلات کوردوفن در تمام اروپا رواج یافت.


در واقع نخستین گیتارهای واقعی در آغاز دوره رنسانس به ظهور رسید . این گیتار ها به دلیل داشتن بدنه ای باریک و شکلی مدور متمایز بودند.
به تدریج در قرنهای چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانواده گیتار با اسمهایی از قبیل : گیتارا ، گیترنه،گیترن Giteren( سازی سیمی مفتولی و منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به زبان اسپانیایی گیتارا گفته می شد.) و شیتارا معین شدند.


در همان زمان گروه زیادی از سازهای خانواده کوردوفن ، با اسمهایی از قبیل: ویهوئلVihuelaا در اسپانیا و ویولا Viola در ایتالیا خوانده می شدند.
بعضی از این سازها با آرشهde arco ، بعضی با مضراب de penolaو بضی دیکر هم با انگشتde mano نواخته می شدند.
از ویهوئلای انگشتی ( ویهوئلا دمانو ) نوعی گیتار پدید آمد.


درطی قرنهای چهارده و پانزده در شکل گیتار و ویهوئلا تغییرات قابل توجه ای بوجود آمد به تدریج در پهلوهای آنها فرورفتگی ایجاد شد و در قرن شانزده هر دو ساز آشکارا شبیه گیتار شدند.
در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند de mano در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شدند.
از آن پس گیتار بدنه ای بزرگتر و شکلی مدورتر به خود گرفت .


در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند de mano در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شدند.
ویوئلا (یعنی نوع اشرافی گیتار ) در اسپانیا به منزله لوت در سایر نقاط اروپا بود. در طی قرن شانزده گیتار در دربار فرانسه دوران اوجی را پشت سر گذاشت.


در آن زمان گیتار چهار کر (” Choeurs این کلمه معادل انگلیسی آن course است


، در اصل به معنی هم آهنگی و همسرائی است ولی در اینجا به معنی سیم های جفت که گاهی با اکتاو یکدیگر کوک میشده اند.به این ترتیب مثلاً گیتار پنج کر دارای ده سیم بود که دوتا دوتا با هم کوک میشدند”.) وجود داشته گر چه در اوایل قرن هفدهم گیتار چهار کر همراه با ویهوئلا جای خود را به گیتار پنج کر دادند.


ظاهراً در قرن شانزدهم میلادی بود که گیتار پنج کر در اسپانیا ظهور کرد.در اوایل قرن هفده گیتار پنج کر در اسپانیا طرفداران زیادی داشت و در کشورهایی چون فرانسه و ایتالیا نیز رواج یافت.


در این عصر، گیتار در اسپانیا سازی مردمی بود در صورتی که در ایتالیا تا حد بسیار زیادی یک ساز اشرافی به شمار می آمد.در نیمه قرن هجده هنوز هم گیتار پنج کر ساخته میشد ولی کمیت آن رو به کاستی میرفت.ضمناً گیتارهای این دوره اندک تفاوتی با گیتارهای قرن هفده داشتند.



سالهای 1770 و 1780 گیتار پنج کر جای خود را به گیتار شش کر تغییر داد و در فرانسه و ایتالیا گیتار با سیمهای ساده جای گیتار با سیمهای جفتی را گرفت .در فاصله سالهای 1770 تا 1850 روی ساختمان آن تجربیات فراوانی به عمل آمدو عاقبت تمام این کارها منجر به خلق گیتار مدرن گردید.در سال 1780 ،گیتار شش کر به اسپانیا معرفی گردید و بسیار رواج پیدا کرد.


اسپانیاییها در فنون ساختن این ساز به طور چشمگیری پیشرفت کردند.
بیشتر این نوع گیتارها در اسپانیا از جنوب گشور آمده بودند.شهر کدیز که در نزدیکی سویا واقع شده بود، مرکز عمده تولید گیتار محسوب میشد. در ضمن گیتارهای ساخت ای دو شهر (کدیز و سویا ) بسیار پر نقش و نگار بودند.
پرتغالیها نیز در ساختن گیتارهای شش کر رهروی اسپانیایی ها بودند.


اسپانیایی ها مثل پرتغالی ها سالهای زیادی پس از باب شدن گیتار با شش سیم ساده همچنان گیتار شش کر را ترجیح میدادند.


البته این کار ناشی از بی اطلاعی آنها نبود. در حقیقت مردم این دو کشور کاملاً در جریان تغییر و تحولات گیتار شش سیم تکی در سایر نقاط اروپا بودند و لیکن اسپانیاییها از توانایی گیتار شش کر در همراهی آوازهای اندلسیایی و رقصهای آن کاملاً مطلع بودند و به این خاطر مدتهای مدیدی پس از باب شدن گیتار شش سیم تکی همچنان از گیتار شش کر استفاده میکردند.
اواخر قرن هجده و اوایل قرن نوزده دورا تحول گیتار محسوب میشود و فرانسویها و ایتالیایی ها در امر تبدیل گیتار به یک ساز شش سیم ساده و نیز تدوین کوک مدرنپیشگام بودند.


در طی این سالها گیتار با شش سیم ساده نسبتاً شکل استانداردی پیدا کرد و نیز همراه با رایج شدن سیمهای تک،خرک گیتار نیز تغییراتی یافت به صورتی که سیمها به آن گره میخوردند.ترقی چشمگیر گیتار در اوایل قرن نوزده یکی از نمات برجسته تاریخ آن است
گیتارهای ساخت آنتونیو د تورس خواردوی اسپانیایی (Antonio de Torres Jurdo) 1892-1817شباهتهای کامل خود را به گیتارهای امروزی نشان میدهند.


تورس مشهور ترین و پیشروترین گیتار ساز جهان به شمار می آید.
از تحولات بعدی که در گیتار بوجود آمد، نایلومی کردن سیمهای گیتار است.نخستین سیمهای نایلونی، ساخت کارگاه سیم سازی آلبرت آگوستین (Albert Augustine)بود.


قبل از این سیمهای زیر گیتار همه از جنس روده (زه) و سیمهای باس آن از جنس ابریشم نتابیده بوده که نوار فلزی به دور آن می پیچیدند.
این نوع سیمها اشکالات قابل ملاحظه ای داشتند. ازجمله اشکالات آنها میتوان به آسانی از کوک خارج شدن آنها،مقاومت کم و عدم یکنواختی ضخامت آنها بود که ارتعاشهای غلطی را به دنبال داشت.


همانطور که معرفی و ساخت گیتار مدرن را به تورس نسبت میدهند، عامل غنای موسیقایی و فنی این ساز را نیز عموماً به فرانسیسکو د آسیس تارگا ایکسیا (Francisci de Asis Tarrega Eixea 1852-1990)نسبت میدهند.
تارگا نوازنده بزرگی بود که اصول تکنیکی محکمی این ساز پایه گذاری کرد و اما تحول وسیع این ساز


را بیشتر مرهون فرناندو سور (Fernandi Sor) ودیونیزیو آگوادو که هر دو اسپانیایی هستند میدانند.
در واقع اسپانیا تنها کشوری بود که پس از رواج یافتن گیتار،مردم آن دیگر هرگز از آن دل نکندند.


با اینکه سلیقه اشرافیت اسپانیا دائم در حال تغییر بود ولی مردم عادی برای همراهی رقص و آواز خود کماکان از گیتار بهره می جستند.
در حقیقت اسپانیا کشوری بود که میتوان گفت گیتار در آن ساز ملی به شمار می رفت و گیتار همچنان به عنوان یک عنصر اصلی زندگی باقی ماند.


دیدرو دالامبر صاحبان دائره المعارف در سال 1751 که هر دو از ادبا و نویسندگان بزگ فرانسه به شمار می روند،در دائره المعارف خود در مورد گیتار چنین اظهار داشته اند:


“صدای این ساز به حدی دلنشین است که برای تمام لطافتهای آن باید مطلقاً سکت بود … بایستی با آن تکنوازی یا با صدای سازی از نوع خودش همراهی کرد …”


منبع:هنر مرموز فلامنکو - نگار نيک اندام مقدم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گیتار و چوب آن


در گیتارهای کلاسیک مرغوب ، بطور سنتی از رز وود برای پشت و پهلو ، صنوبر برای صفحه صدا ، ماهون برای دسته و آبنوس برای صفحه انگشت گذاری استفاده می شود.هرچند که این آغاز یک داستان پیچیده است . چنین چوب هایی در انواع مختلفی از نوع و کیفیت وجود دارند و از طرفی عملکرد صوتی آنها به طریقه بریدن ، خشک کردن و سن آنها بستگی دارد.

چوب برای صفحه صدا

همانطور که آنتونیو تورس ( 1892 – 1817 ) در حدود یک قرن پیش ثابت کرد ، صفحه رویی در گیتار بیشترین تاثیر را در صدا دارد. در میان چندین انتخاب برای صفحه صدا صنوبر بیشترین مورد استفاده را دارد که خود در چند نوع است که در ساخت گیتار بکار می رود .


آنتونیو تورس




گیتار طرح تورس

اولین انتخاب برای گیتارهای درجه یک صنوبر آلپاین ( picea abies ) می باشد که بطور معمول صنوبر آلمانی خوانده می شود . این صنوبر
اروپایی که از جنگل های سوئیس ، آلمان و مزارع یوگسلاوی می آید ، در سالهای اخیر به سختی یافت می شود

. Sitka یا همان صنوبر انگلمن از امریکای شمالی دارای کیفیتی پایین تر از نمونه اروپایی آن است اما به وسعت در ساخت گیتارهای باسیم استیل مورد استفاده قرار می گیرد زیرا ساختار متفاوت فیبر آن به تعدیل هارمونی خشن این سازها که توسط سیم های استیل ایجاد می شود کمک می کند. نمونه دیگر ، صنوبر هوکایدو است که توسط سازندگان ژاپنی در گیتارهایشان به کار می رود.



Spruce-Sitka Spruce
در دهه 60 صنوبر آلمانی با کیفیت بالا بسیار گران و کمیاب شد خوزه رامیرز سوم ( 1995 – 1922 ) شروع به تحقیق برروی سدر قرمز غربی ( thuya plicata ) کرد که بطور معمول سدر کانادایی خوانده می شود.
رگه های مستقیم و نزدیک بهم ، ثبات فرم حتی در قبال تغییر رطوبت و دما و پاسخ دهی زیاد ، آن را جایگزین مناسبی برای صنوبر ساخت. بدنبال رامیرز بسیاری از سازندگان مشهور همچون ایگناسیو فلتا ( 1977 – 1897 ) و دانیل فریدریچ ( متولد 1932 ) شروع به ساخت گیتار با چوب سدر کردند.

هرچند برخی از سازندگان توانستند نتایج خوبی بدست آورند دیگران نتوانستند چوب سدر را بکار برند. انتخاب بین صنوبر و سدر ( در صورت یکسان بودن دیگر عناصر ) به سلیقه شخصی بستگی دارد مانند تفاوت بین بستنی وانیلی و شکلاتی .




Chocolate Cedar
گیتار با چوب سدر به فرکانس های پایین و تحریک کم بهتر پاسخ می دهد و معمولا شیرین تر و مهربان تر است هرچند که سازندگان می توانند از سدر برای تولید صدای درخشان و صاف نیز استفاده کنند. در کل گیتارهایی با چوب سدر دارای صدای تیره تر و کم جهت تر اما فراگیرتر از صنوبر می باشند. صدای صنوبری با سن مناسب آشکارا بی همتا است ، وضوح ، صراحت و جهت دار بودن صدا به مانند یک پیکان از ویژگی های آن است.

از نکاتی که در رابطه با چوب سدر می توان گفت آن است که ناهمانند با صنوبر ، صدای آنها با مرور زمان و افزایش سن تغییر نمی کند به عبارت دیگر از همان ابتدا قدرت پاسخ دهی خود را دارند و نیازی نیست تا چند سال نواخته شوند تا صدایی چون یک صنوبر مسن را بیابند.
نکته ای که در رابطه با گیتار با چوب صنوبر وجود دارد آن است که صنوبر نسبت به تغییرات رطوبتی حساس تر از سدر هستند و عملکرد آنها به سن چوب و طریقه خشک کردن آن وابسته است.

اختصاصی Guitar4all

بررسی چوب های گیتار

اول از همه باید بگم بر خلاف تفکر بعضی از دوستان جنس چوب تو تولید صدای گیتار الکتریک حتی از نوع solid budy تاثیر مستقیم داره و بر خلاف افاضات بعضی از دوستان نمیشه از فایبر گلاس یا پلاستیک و فلز!!! ساخته بشه پس انتخاب چوب خوب برای تولید صدای مورد نظر یه امر کاملا جدی و حیاتی محسوب میشه با این مقدمه بریم سر مشخصات چوب های مختلف:
در بدنه ی گیتار های روتین و روز دنیا از سه چهار چوب مختلف استفاده میشه که عبارتند از:
چوب درخت ماهون(mahogany)
چوب درخت لاله ی امریکایی(basswood)
چوب درخت توسکا(alder)
چوب درخت افرا(maple)
البته aghatis هم هست که به نظرم با چوب صندوق میوه هیچ فرقی نداره و حرف زدن در موردش وقت تلف کردنه!!!!!
خوب تک تک این چوب ها رو بررسی میکنیم تا به یه جایی برسیم:
1-ماهوگانی
از چوب مورد علاقه ی خودم شروع میکنم!!!!این چوب دارای چگالی بالا و ترکام خیلی زیاده و رطوبت و گرما و سرما توش تاثیری نداره از بافت های متراکم درست شده و به همین دلیل از چوب های دیگه خیلی سنگین تره رنگش معمولا تیره ست و بیشتر هم تو امریکا پیدا میشه...
صدایی که از این چوب تولید میشه یه صدای گرم و به قولی چاقه!!!یه صدایی که مشخصات باسش خیلی بیشتره و به قولی بیسی تره و با توجه به این مشخصه به درد نواختن ریتم هم میخوره به همین جهت این چوب بیشتر مورد استفاده ی لیدر ها قرار میگیره که هم سولو میزنن و هم ریتم...
صدای تریبل این چوب هم یک صدای چاق و گرمه و بیشتر برای نوازندگی در سبک های اگرسیو و متال به کار میره...مسئله ی خیلی مهمی که در مورد این چوب هست ساستین بالای این چوبه به این معنی که امتداد صدای تولید شده با این چوب خیلی بیشتر از چوب های دیگه ست و شما اگر در شرایط مساوی دو سیم برابر از دو گیتار که یکی ماهوگانیه و اون یکی یه چوب دیگه رو با هم به صدا در بیارین صدای گیتار ماهوگانی بیشتر دووم میاره که این یه امتیاز بزرگ تو نواختن محسوب میشه...
از عیوب این چوب فقط میشه به سنگین بودنش اشاره کرد که واقعا تو اجراهای لایو مشکل بزرگیه اگه تا حالا یه گیبسون لس پاول دست گرفته باشید متوجه میشید که چی میگم!!!
ولی در کل به نظرم به سنگین بودنش میارزه و یه صدای قوی و گرم و رسا تولید میکنه که تو لید ها واقعا تاثیر گذاره و به نظرم حق مطلب رو تو کارای اگرسیو ادا میکنه...
گیتارهای ساخته شده با این چوب رو هم تو همه ی برندها میتونید ببینید ولی از معروفتریناش میشه به گیبسون لس پاول مدلهای بالای ای اس پی چند مدل از پرستیژ های آیبانز و همچنین گیتارهای سری s که با کاری که روشون شده و در اطراف لبه ها تراشیده شدن از وزنشون هم کم شده و شما صدای ماهوگانی دارید با یه بدنه ی سبک!!!!که به نظرم پرستیژهای sحرف ندارن برای لیدر ها و یا گیتار های خوب جکسون و...
آرتیست هایی هم ک ماهوگانی دست میگیرن عبارتند از:
Randy Rhoads, Gary Moore, Buckethead, Mark Knopfler, Jimmy Page, Kirk Hammett, Slash, Michael Schenker,Andy Timmons
و.....
البته خیلی از گیتاریست های بالا از چوب های دیگه هم استفاده میکنن که به موقعش میگم...
خلاصه دوستانی که با سبک های لیدریه دهه ی هشتاد و اگرسیو پلینگ مثل دیمبگ دارل خدا بیامرز یا مایکل رومئو حال میکنن برن دنبال ماهوگانی (اسم این دو نفر رو هم به لیست بالا اضافه کنید!)

2-باسوود:
پرطرفدار ترین چوب گیتار دنیا!!!!
این چوب دارای بافت های بازتری نسبت به ماهوگانیه و همچنین بی نهایت سبک تره در نتیجه صدایی نازک تر و شفاف تر و تیز تر تولید میکنه که میره تو مایه های جیغ!!!!!و بیشتر مورد استفاده سواو آرتیست ها و نوازنده های پراگرسیوه چون به خاطر صدای نازک و شفافش گوشنوازتره و سبک های آرومتر و هنری تر !!! رو تحت پوشش خودش میاره صدای بیس آنچنانی نداره و برای بیسی کردن صداش کلی باید با افکت و پیکاپ ور بری و در نهایت هم آنچنان که باید نتیجه نمیگیری ولی صدای تریبل خوبی داره و اگر از جنس خوبی باشه صداش خیلی دلنشین و زیباست که سولو آرتیست ها از این مزیت استفاده میکنن واز اول تا آخر کاراشون سولو میزنن!!!!!!!!
اما از شوخی گذشته بیشتر به درد سبک های پراگرسیو و لطیف تر میخوره و صدای نوع امریکاییش خیلی خوبه...
در مورد ساستین هم باید بگم قابل قبوله گرچه به ماهوگانی نمیرسه اما گلیم خودش رو از آب بیرون میکشه!!!!!بازم اینجا ساستین جنس امریکاییش خیلی خوب و قابل قبول تره(American basswood)
گیتارهای از این جنش خیلی سبکن و مشکلی برای شانه های گیتاریست ایجاد نمیکنن که این یه حسن بزرگه...
معروفترین گیتارهای این جنس رو هم شاید بشه اینا رو نام برد:
گیتارهای آیبانز مخصوصا در بهترین حالتش پرستیژها و از اونا بهتر گیتارهای جم آیبانز(مدلهای استیو وای)
گیتارهای ال تی دی اکثرا و بعضی مدل های فندر...
البته تمام برندهای دنیا از این چوب دارن من چند تایی رو که به ذهنم میرسید گفتم...
آرتیست های باسوود استفاده کن هم اینا هستن !!!:
Eddie Van Halen, Joe Satriani, Steve Vai, John Petrucci, Paul Gilbert, Steve Morse
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Atila.angel

عضو جدید

Guitar Hollow Body
Guitar Hollowed Body : این دسته از گیتار ها دارای بدنه تو خالی هستند و اصولا به عنوان نسل اولیه گیتارهای الکتریک به حساب می آیند. کاسه صدای این سازها معمولاً دارای دو سوراخ f‌ شکل (مثل ویولون) هستند. بهترین و معروفترین مدل های این نوع گیتار Epiphone و Gibson مدل ES هستند. این دسته از گیتارهای الکتریک در قدیم، در انواع موسیقی بکار می رفته اند، اما امروزه از این ساز، بیشتر در موسیقی جز و بلوز استفاده می شود.

: این دسته از گیتارها دارای بدنه تو پر هستند و در اصل کاسه تولید صدای آکوستیک ندارند. شناخته شده ترین و معروفترین انواع این گیتارها- از نظر ظاهر- به صورت زیر طبقه بندی می شوند:

Stratocaster


Stratocaster : این نوع گیتار الکتریک برای اولین بار در دهه 50 میلادی توسط "لئو فندر" ساخته شد. گیتارهای مدل استراتوکستر، معمولترین نوع گیتار الکتریک هستند و به دلیل ویژگیهای خاص خود در تمامی سبکهای موسیقی، از بلوز گرفته تا راک و حتی متال، مورد استفاده قرار می گیرند. بهترین و شناخته شده ترین سازنده این نوع گیتار، فندر است و انواع این ساز را با امضاء بزرگترین نوازندگان استراتوکستر ( از Eric Clapton، Stevie Ray Vaughan و Mark Knopfler گرفته تا Jeff Beck و Yngwie Malmsteen) عرضه می نماید.



برای اولین بار Whammy Bar (دسته ای برای شل و سفت کردن پیچ سیمها یا در حین نوازندگی برای ویبراتو) روی خرک این نوع گیتار ها نصب شد. استراتوکستر ها دارای قابلیت نوازندگی فوق العاده ای هستند و نسبت به مدلهای دیگر، بسیار سبکترند و همه این عوامل باعث محبوبیت استراتوکستر ها است. بدنه این ساز از چوب توسکا (Alder) یا چوب درخت زبان گنجشک (Ash) و دسته از جنس اقاقیا یا Rosewood (دسته های تیره) یا افرا Maple (دسته های روشن) است و دارای سه پیکاپ single coil است.

بزرگترین نوازندگان استراتوکستر عبارتند از: جیمی هندریکس، اریک کلپتون، جف بک، مارک نافلر، دیوید گیلمور، ریچی بلکمور(نوازنده گروه Deep Purple وRainbow)، ینگوی مالمستین، بادی گای و ...


Telecaster
Telecaster : این نوع گیتار الکتریک قدیمی ترین نوع از دسته گیتارهای Solid body است و اولین بار توسط فندر ساخته شد. تله کستر بسیار ساده است و قابلیت های این ساز نسبت به Stratocaster ها محدودتر است، اما صدای منحصر به فرد تله کستر ها همچنان طرفداران زیادی دارد. صدای تله کستر مقطع، شفاف و زنگ مانند است و به همین دلیل بیشتر نوازندگان کانتری و راک اند رول از آن استفاده می کنند. بدنه این ساز معمولاً از چوب توسکا (Alder) یا چوب زبان گنجشک (Ash) و دسته آن از چوب افرا (maple) است و دارای دو پیکاپ single coil است.

بزرگترین نوازندگان این ساز "پیت تاونزند" (یکی از بزرگترین گیتاریستهای حال حاضر از گروه افسانه ای The Who)، کیت ریچاردز (گیتاریست Rolling Stones)، آلبرت کالینز (یکی از متفاوت ترین نوازندگان بلوز که سبک او به ice blues معروف است و به او The ice man: master of telecaster می گفتند) و روی بوكانن هستند.




Gibson Les Pauel
Gibson Les Pauel : گیتار مدل لس پاول گیبسون یکی از مرسوم ترین گیتار های الکتریک است. این مدل گیتار در آهنگهای بلوز، راک و هارد راک استفاده می شود. مزیت این سازها بکار گیری پیکاپ های هوم باکر (Humbucker) در آنها است که باعث از بین رفتن نویز در خروجی صدای آنها می شود و در نتیجه صدای گیبسون لس پاول به نسبت، کمی تودماغی و گرمتر است.

دسته یا neck این ساز نسبت به مدلهای دیگر کمی پهن تر است و کلاً گیتار گیبسون لس پاول، نسبت به انواع دیگر بسیار سنگین تر می باشد. بدنه انواع مرغوب این ساز از چوب ماهون (mahogany) و دسته آن از چوب ماهون یا افرا (maple) بوده و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این ساز گیتاریست گروه لد زپلین جیمی پیج (Jimi Page) ، اسلش، پیتر گرین (گیتاریست Fleetwood mac)، گری مور و زک وایلد (گیتاریست Ozzy Osbourn) و The Edge (گیتاریست U2) هستند.






Flying V
Flying V : این نوع گیتارهای الکتریک، جزء گیتارهای با طراحی مدرن محسوب می شوند و دارای شکلی شبیه به حرف V هستند. از این ساز بیشتر در موسیقی هارد راک و متال استفاده می شود، هرچند آلبرت کینگ در دهه 70 از این ساز در موسیقی بلوز استفاده می کرده است. بدنه این ساز از چوب ماهون (mahogany) یا Korina ‌است و دسته عمدتاً از اقاقیا (Rosewood) یا آبنوس (ebony) می باشد و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این گیتار رادلف شنکر (گیتاریست scorpions)، رندی رودز (گیتاریست سابق Ozzy Osbourn)، جیمز هتزفیلد و کرک همت (از گروه metallica) و لنی کراویتز هستند.





Explorer
Explorer : این نوع گیتار نیز مثل مدل Flying V جزء گیتارهای با طراحی مدرن به حساب می آیند. هرچند در ابتدای تولید این ساز، استقبال چندانی از آنها نشد، اما بعدها این گیتار در موسیقی هارد راک و متال مورد استفاده قرار گرفت. مشخصات ساختاری Explorer ها نیز مشابه Flying V است. از نوازندگان بزرگ این ساز می توان به مارتی فریدمن (گیتاریست Megadeath)، آلن کالینز (از گروه Lynyrd Skynyrd) ، جیمز هتزفیلد، ماتیاس جابز (گیتاریست scorpions) و جانی وینتر (Johnny Winter) اشاره کرد.
 

Atila.angel

عضو جدید
گیتار باس چیست ؟
اولین مطلبی رو که باید در مورد هر مسئله بیان کرد این است که بتوانیم تعریف درست و کاملی را در مورد آن ارائه دهیم و همچنین تاریخچه و سیر تحول آن را نیز بیان نمود ، در مورد گیتار باس نیز چنین می توان بیان نمود :
گیتار باس (Bass Guitar) نوعی ساز زهی است که صدایش به وسیله یک تقویت کننده الکتریکی (آمپلیفایر) تقویت می‌شود. این ساز که برای تولید صداهایی با فرکانس و تن پایین استفاده می‌شود، از نظر ظاهری بسیار شبیه به گیتار الکتریک می‌باشد با این تفاوت که بدنه بزرگ‌تری دارد، دسته و میزان‌بندی‌اش بلندتر است، و معمولاً دارای چهار سیم (گاهی پنج یا شش) می‌باشد که از نظر تن یک اکتاو پایین‌تر از گیتار الکتریک، در محدوده بیس کوک می‌شود. گیتار بیس هم می‌تواند دارای پرده‌بندی باشد و هم نباشد، اما در اکثر موسیقی‌های عامه‌پسند باس‌های پرده‌بندی شده رایج‌اند. علاوه بر این‌هاگیتار باس آکوستیکتو خالی نیز موجود می‌باشد.

دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در دهه‌ی 1930 پاؤل توتمارک موزیسین و مخترع معروف (اهل سیاتل، ( واشینگتن اولین گیتار الکتریک باس را به صورت مدرن، از یک ساز پرده بندی شده که برای نگه داشتن در دست و نواخته شدن به صورت افقی طراحی شده بود ساخت. کاتالوگ فروش سازهای الکتریک کمپانی پاؤل توتمارک، آئودیووکس (به انگلیسی( Audiovox شامل "مدل 736 Bass Fiddle" میشد که دارای 4 سیم، پرده بندی شده بود و بدنه ای توپر به طول 30.5 اینچ داشت. تغییر شکل این ساز به فرم گیتار مانند باعث میشد که راحت تر نگه داشته شود و حمل و نقل آن آسان شود. اضافه شدن پرده های بیشتر باعث شد تا بیسیستها آزادی عمل بیشتری در نواختن داشته باشند. حدود 100عدد از این نوع ساز در دهه ی 1930 ساخته شد. در سال 1947، باد توتمارک شروع به فروختن مدلی شبیه "Fiddle 736" برای شرکتی به نام سرنادرکرد و به صورت آشکارا به تبلیغ آن در کاتالوگ شماره ی 48 شرکت هیتر پرداخت. گرچه اختراعات خانواده ی توتمارک موفقیت زیادی در بازار کسب نکرد. دهه‌ی ۱۹۵۰ لئو فندربه کمک همکارش جورج فولرتن اولین گیتار باس توپر الکتریکی را تولید کرد.گیتار فندر پرسیژن Fender Percision Bass او در سال 1951 معرفی شد و به یک مدل استاندارد صنعتی تبدیل شد.پرسیژن بیس یا P-bass از یک تخته سنگ نتراشیده ی ساده که به مدل تلکستر با پیکاپ تک سیمپیچ شبیه بود به گیتاری با بدنه ی منحنی و لبه های تخت تبدیل شد که موجب راحتی نوازنده میشد. همچنین یک پیکاپ چهار قطبی(تک سیمپیچ)نیز روی آن سوار بود. پیکاپ چند تکه در سال 1957 معرفی شد
 
آخرین ویرایش:

Atila.angel

عضو جدید
انواع گیتار

انواع گیتار


Classic guitar
گیتار کلاسیک (Nylon string acoustic guitar) یا (Classic guitar) این ساز، شناخته شده ترین و مرسوم ترین نوع گیتار در ایران است.

ساختار گیتار کلاسیک از سه سیم نایلونی و سه سیم ابریشمی که با سیم پیچ فلزی پیچیده شده است تشکیل گردیده است. به همین دلیل طنین صدای آن نسبت به انواع دیگر نرم تر و لطیف تر بوده و به خاطر نوع سیمهای آن نوازندگی با آن و انگشت گذاری روی فرتها، نسبتاً راحت تر است. هر چند دسته (neck) گیتار کلاسیک از انواع دیگر پهن تر است و تکنیکهایی مثل باره گرفتن روی دسته آن نیاز به تمرین بیشتری دارد. دسته این ساز معمولاً (نه همیشه) دارای 12 فرت تا بدنه و 18 فرت تا سوراخ صدا است


Cutaway guitar
طنین صدای این ساز (بسته به جنس بدنه و سیم ها) مناسب برای موسیقی کلاسیک، فلامنکو و بعضاً موسیقی پاپ است. بنابر این اگر علاقمند به نوازندگی به سبک کلاسیک یا فلامنکو هستید یا تصمیم دارید برای اولین بار گیتار یاد بگیرید، این نوع گیتار برای شما مناسب تر است. جنس صدای گیتار فلامنکو خشن تر و تیز تر است در حالیکه صدای گیتار کلاسیک آرام، شفاف و لطیف تر است. تفاوت صدای این دو گیتار (با وجود ظاهر و ساختار یکسان) در جنس چوب و سیم به کار رفته است. بدنه گیتار فلامنکو معمولاً از چوب اقاقیای کانادایی (Rosewood) و رویه آنها از چوب صنوبر (Spruce) است که باعث ایجاد صدایی کاملاً خشک و منحصر به فلامنکو می شود.

در نوعی از گیتارها موسوم به Cutaway بدنه دارای انحنائی در یک طرف است که به نوازنده اجازه می دهد تا از فرت های پایین برای اجرای ملودی استفاده نماید. این نوع گیتار کلاسیک در موسیقی پاپ و برخی اجراهای موسیقی جز به کار می رود و معمولاً دارای پیکاپ است.


Acoustic guitar
گیتار آکوستیک (Acoustic guitar) ظاهر این ساز شبیه به گیتار کلاسیک است. سیمهای این گیتار فلزی است و کاسه صدای آن بزرگتر می باشد. به همین دلیل صدای گیتار آکوستیک دارای یک زنگ خاص است و به دلیل همین طنین زنگدار بیشتر در آهنگهای بلوز، کانتری، فولک و راک به کار می رود (و شاید به همین دلیل این نوع گیتار در ایران طرفداران چندانی ندارد). اما اگر از طرفداران موسیقی بلوز، کانتری یا فولک هستید بهتر است این نوع گیتار را انتخاب کنید.

دسته گیتار آکوستیک نسبت به گیتار کلاسیک باریکتر است و سیمها به یکدیگر نزدیک ترند. لذا تکنیکهایی مثل باره گرفتن روی این ساز راحت تر است و حتی بعضاً تکنیکهایی روی این ساز قابل اجرا است که با گیتار کلاسیک امکان پذیر نیستند. مثلاً بعضی از نوازندگان آکوستیک، از انگشت شست دست چپ خود برای گرفتن سیمهای بالاتر استفاده می کنند. البته اجرای صحیح و شفاف نتها با این ساز قدرت بیشتری لازم دارد. چرا که سیمهای این ساز فلزی هستند و حتی در سازهای با اکشن پایین، نسبتاً به نیروی بیشتری برای نواختن نت یا بند کردن (Bending) احتیاج دارند.

جنس این نوع ساز، در انواع مرغوب از جنس Rosewood یا چوب افرا Maple است و دسته آن معمولاً دارای 14 فرت تا لبه بدنه و 20 فرت تا سوراخ صدا است. انواع پیکاپ دار این ساز نیز در بازار وجود دارد.


12 String Acoustic guitar
گیتار آکوستیک 12 سیم (12 String Acoustic guitar) این نوع گیتار کاملاً شبیه به گیتار آکوستیک است. با این تفاوت که دارای 12 سیم بوده، اما هر 2 سیم دارای یک کوک می باشند و با هم نواخته می شوند، لذا حجم صدای تولید شده آن بالاتر از آکوستیک است و به همین دلیل مناسب اجرای ریتم در موسیقی هستند و از آنها برای نواختن سولو استفاده نمی کنند. نواختن این نوع گیتار نیاز به قدرت زیاد و تمرین فراوان دارد. (بهتر است هرگز این ساز را به عنوان ساز اول خود انتخاب نکنید).



Ovation Guitar
گیتار آوِیشن (Ovation Guitar) گیتار آوِیشن نسل جدیدی از گیتارآکوستیک است که کاسه صدای آن از جنس PVC می باشد و اولین بار در دهه 50 مدلهای نخست آن تولید شدند. گیتار آویشن دارای یک پیکاپ "پیزو" است (لینک به مطلب پیکاپها) و صدایی بین گیتار الکتریک و آکوستیک تولید می کند. اما صدای بدون پیکاپ آنها مشابه گیتار آکوستیک است. برخی از انواع آویشن ها به دلیل تغییراتی که در سوراخ صدای آنها ایجاد شده است، دارای ظاهر بسیار زیبا و منحصر به فردی هستند.




Dobro Resonator Guitar
دوبرو یا گیتار رزوناتور (Dobro- Resonator Guitar) در اواخر دهه 20 میلادی که گیتار به عنوان یکی از سازهای اصلی موسیقی بلوز مطرح شده بود، طیف جدیدی از درخواستها از سازندگان گیتار در آمریکا، مبنی بر ساخت نوعی از گیتار که صدای بلندتر و پر طنین تری داشته باشد و برای ضبط در استودیو های ابتدایی آن زمان مناسب باشد، آغاز شد.

برای اولین بار در سال 1920 گیتارهایی با بدنه آلومینیوم، با طراحی خاص سوراخهای صدا، ساخته و عرضه گردید که مورد توجه نوازندگان بلوز قرار گرفت. این گیتارها به "دوبرو" موسوم هستند و صدایی به اصطلاح "تودماغی" دارند. این ساز معمولاً با اسلاید (یک لوله فلزی یا شیشه ای که در یکی از انگشتان دست چپ نوازنده قرار می گیرد و نوازنده آن را روی سیم می لغزاند) نواخته می شود. این نوع گیتار تنها در برخی قطعات بلوز (به خصوص سبک دلتا بلوز) و بلوگرس (Blue grass) به کار می رود و در ایران بسیار بسیار به ندرت یافت می شوند.

این ساز بیشتر مناسب نوازندگان آکوستیکی است که در کنسرتهایشان با مشکل فیدبک (Feed Back) در صداهای بالای آمپلی فایر دست و پنجه نرم می کنند.
 

Similar threads

بالا