[آلات موسیقی] - سه تار

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
سه تار از جمله سازهای اصیل ایرانی است و با این که در محدوده جغرافیایی غرب آسیا سازهای هم خانواده سه تار با شکل و شمایلی نزدیک به وفور یافت می شود، امّا مشابه سه تار کنونی در نقاط دیگر این منطقه دیده نمی شود. به نظر می رسد که سه تار کنونی، روندی طولانی و تدریجی راپشت سر گذاشته است و در این زمان به شکل و صدا دهی کنونی رسیده است. این ساز که در گدشته به “سه سیم” نیز معروف بوده است در حدود دو و نیم قرن پیش به دست درویش مشتاق علی شاه کرمانی دارای سیم چهارمی می گردد (سیم واخوان یا به نام مبتکر آن، “سیم مشتاق” – سیم سفید بین زرد و بم) که به دلیل نیاز به بهتر شدن صدا دهی- به رغم تناقض آشکارا با نام ساز- بدین صورت معمول و استفاده از آن مرسوم گردید.

شکل ظاهری آن مانند تار است، با این تفاوت که شکم آن یک قسمتی، گلابی شکل و کوچک تر است سطح رویی کاسه سه تار نیز چوبی است؛ سه تار امروزی چهار سیم دارد.
خرک سه تار کوتاهتر از خرک تار بوده و دسته آن نیز از دسته تار نازکتر است، سه تار فاقد جعبه گوشی است و گوشی های چهار گانه آن دو عدد در سطح جلویی انتهای دسته (سر ساز) و دو تای دیگر در سطح جانبی چپ ( در هنگام نواختن در سطح بالایی) کار گذاشته شده اند.
تعداد دستان های سه تار در زمان حاضر ۲۸ است.
سه تار با ناخن انگشت اشاره و گاه توأم با ناخن انگشت وسطای دست راست نواخته می شود. به عبارت دیگر مضراب سه تار در واقع ناخن انگشتان نوازنده است ، و به همین دلیل و به علل اکوستیکی دیگر صدای این ساز ضعیف بوده ، برای تک نوازی در جلوی جمعیت یا همنوازی در ارکستر مناسب نیست .
چنین به نظر می رسد که سه تار در قدیم ، سازی محلی بوده و در آن زمان سه سیم داشته است، کلمه سه تار بر همین نکته دلالت می کند .
به روایت از ابولحسن صبا که نقل می کنند که سیم چهارم سه تار را درویشی سه تار نواز به نام مشتاق علیشاه به آن ساز افزوده است و نوازندگان قدیمی این سیم را به نام مشتاق می شناسند.
سه تار سازی است قدیمی و از دسته سازهای زهی که در اثر ضربه ناخن انگشت سبابه به صدا در می آید . وجه تسمیه سه تار معلوم است ؛ زیرا اول دارای سه سیم بوده و بعد ها یک سیم به آن اضافه شده است . می گویند که سیم چهارم را (( مشتاق علیشاه )) اضافه کرده و به نام او آن را (( مشتاق )) گویند . سه تار تشکیل شده از کاسه ، دسته و پنجه که محل گوشی ها است. کاسه این ساز تقریبا کروی و به شکل گلابی است که از وسط نصف کرده باشند.
جنس کاسه از چوب درخت توت است . روی کاسه ساز صفحه نازک چوبی قرار دارد که در

روی آن نزدیک دسته ساز چند سوراخ تعبیه شده است . اندازه سه تار در نواحی مختلف فرق
می کند
و بطور متوسط در حدود ۷۶ تا ۸۰ سانتی متر است محل ارتعاش آزاد سیم یعنی فاصله خرک تا شیطانک ۶۳ سانتی متر است . روی دسته به وسیله زه باریکی پرده بندی شده است و در پهلوی دسته شیاری است که محل گره زدن زه پرده ها است .

پرده های اصلی با چند لا، زه پیچیده شده است که آن را شاه پرده و پرده های فرعی را میان پرده می گویند . سه تار دارای چهار سیم است . سیم ها در انتها به سیم گیر متصل بوده و پس از عبور از خرک موازی هم در امتداد دسته از شیار شیطانک رد شده و بعد از یک (( زه چهار لا )) که فوق شیطانک است گذشته و به گوشی ها پیچیده می شود . گوشی روی پنجه مخصوص سیم سفید ( اول و سوم ) و گوشی پهلوی پنجه مخصوص دو سیم زرد ( دوم و چهارم ) است . در آزمایش هایی که روی تارهای مرتعش بعمل آمده معلوم شده که سیم هایی که با زدن مضراب به ارتعاش در می آید اگر محل مضراب در کنار باشد (( هارمونیک )) فراوان یا فرکانس زیاد ایجاد می کند .
ازین جهت چنین سازی صدایی تیز فلزی دارد . در صورتی که اگر به جای مضراب ناخن یا انگشت را بکار بریم از عده هارمونیک با فرکانس زیاد کاسته شده و صدا ملایم تر به گوش می رسد ازین جهت صدای سه تار از سازهای مشابه لطیف تر است .
سه تار دارای ۲۵ تا ۲۸ پرده است . وسعت صوتی آن در روی سیم اول از ( do3 تا SoI4 ) و روی سیم زرد از ( SOI1 تا Re4 ) است . برای نواختن ، سه تار را روی ران پا قرار می دهند و با ناخن انگشت سبابه دست راست عمود بر امتداد سیم ضربه وارد میکنند.
بر خلاف تار که قابلیت اجرای هر دو نوع موسیقی سنگین دستگاهی و سبک مطربی را داراست، سه تار تنها به محفل عرفا و خواص و اهل موسیقی راه پیدا کرد و خصوصیت کم صدایی این ساز موحب راه نیافتن آن در موسیقی طرب و مطربی شد.
از طرفی به علت سهولت ظاهری در یادگیری و نواختن سه تار، خصوصاً برای نوازندگان تار، این ساز به عنوان ساز دوم اکثر نوازندگان تار حتا سازهای دیگر پذیرفته شد و این مسأله باعث شد تا شیوه صحیح مضراب زدن و تکنیک درست نوازندگی این ساز، کمتر مورد مطالعه و دقت قرار گیرد.
می دانیم که شیوه نوازندگی هر ساز، به همراه تکامل و تکوین فیزیکی ساز در طول زمان تکامل می یابد و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و در این راه، اصول به صدا در آوردن، اجرای تزئینات، اسلوب نواختن مضراب، روشهای کَنده کاری و جزئیات بسیارِ دیگر ذره ذره و قدم به قدم رو به تکامل می گذارد و در طی سالها و بل قرنها ممارست و تلاش استادان و شاگردان عاشق، دقیق و پرنبوغ، صیقل می خورد و چون الماس تراش خورده، از حشو و زوایدش کاسته و بر ارزش و قدرش افزوده می شود.
همان گونه که ردیف موسیقی ایرانی حاصل زحمت و خون دل خوردن عد? کثیری از نخبگان و استادان موسیقی در طول تاریخ ایران زمین به شمار می رود، شیوه نوازندگی سازهای ملی ما نیز در چنین روندی، با حرارت بسیار و از خود گذشتگی عاشقان این هنر، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و بی شک نمی توان این تاریخچه را به یکباره نادیده انگاشت و با ساده انگاری همه را به کناری نهاد و بدون فراگیری و پیمودن راه قدما، اسلوب و اساسی نوین پایه ریخت.
در اوایل قرن بیستم و با پیدایش امکانات ضبط صدا در موسیقی ایرانی، از آنجا که این اختراع هنوز به درستی کامل نشده بود، میکروفن های ضعیف و روش صبط صدا بدون استفاده از برق، موجب گردید که صدای سه تار از مجموعه ضبط شد? موسیقی ایرانی در صفحه گرامافون غایب شود. از بزرگ ترین لطماتی که در این دوران به سه تار، به عنوان سازی مستقل و باهویت وارد آمد. ضبط نشدن سه تارنوازی دو استاد برجسته ی سه تار، میرزا عبدالله فراهانی و شاگرد ممتازش غلامحسین درویش (درویش خان) بود، از آنجا که این استاد در نواختن تار نیز ممتاز بودند، به نواختن آن بسنده کرده و در نتیجه اجرایی از سه تار نوازی ایشان ضبط و ثیت نشد. بدون شک در صورت ضبط سه تار نوازی به شیوه قدیم در صفحه گرامافون، امکان مطالعه و تفحص بیشتری برای محققان و نوازندگان کنونی سه تار میسر می بود.
جای خوشبختی است که قطعات زیادی از سه تارنوازی صبا که شاگرد مستقیم این دو استاد بود، در دست است و بنا به گفته ی اهل فن، سه تار صبا ادامه ی ساز قدما و اصیل ترین شیو? سه تارنوازی است و از آنجا که وی در سنین کودکی و جوانی به تحصیل موسیقی به سه تار پرادخته بود روش ارائه و طرز پرداخت جملاتِ وی به معنای دقیق کلمه “سه تاری” است و حال آن که در ساز اغلب نوازدگان غیر حرفه ای سه تار -که معمولاً ساز دیگری نیز می نوازند- طرز بیان جملات با سه تار نامأنوس و غیر متعارف است و پرداخت مناسب برای اجرا به سه تار را ندارد.
متأسفانه حجب و حیای ذاتی استاد صبا، در قبول نظر دیگران برای ننواختن سه تار در رادیو (که اصلی ترین محل ارائه ی موسیقی در آن زمان بود) و در عین حال اشتهار وی به نوازندگی ویلن در مجالس و محافل باعث شد تا شیو? سه تار نوازی قدیم و تکنیک صحیح و اصیل نوازندگی سه تار، برای عموم مردم و حتا بسیاری از موسیقی شناسان ناشناخته باقی ماند و برای عده ای نیز سه تار نوازی استاد صبا به صورت شیوه ای شخصی و خاص خود استاد معرفی شد و به این دلیل نام وی به عنوان نوازنده سه تار – با شیوه خودش – در کنار نام دیگر نوازندگان سه تار – با شیوه ی خودشان – قرار گرفت و شأن و منزلت سه تار وی هیچ گاه به درستی و به دقت مورد پژوهش و تحقیق اهل فن قرار نگرفت و ارزش واقعی آن تا به امروز پوشیده مانده است.

به توجه به ویژگیهای خاص سه تار و توجه به این نکته که شخصیت و روحیات هر نوازنده باید هم خوانی و هم آوایی نزدیکی با شخصیت صدادهی ساز وی داشته باشد؛ لذا سازی کم صدا، با حالتی گرفته و نهفته چون سه تار را نوازنده ای درون گرا، بی تظاهر و گوشه گیر تکامل می بخشید و تکمیل می کرد و این خصیصه نیز باعث ترویج کم تر سه تار، به نسبت دیگر سازها بود و با وجود عد? بسیار زیادِ سه تار نوازان در دوران های مختلف تنها عده کمی از آنان حاضر به اجرای موسیقی برای عموم مردم بودند. حتا در زمان شروع به کار رادیو ایران در سال ۱۳۱۹ نوازنده ای به عنوان نوازنده سه تار معرفی نشد و در حدود یک دهه بعد و با ظهور استاد احمد عبادی و رائه ی تک نوازی وی در رادیو، صدای سه نار به گوش مردم رسید.
با توجه به این که از دوران مشروطیت تا دهه ۱۳۳۰ شمسی تغییرات زیادی در نحوه ی ارائه ی موسیقی، چه از نظر مطالب اجرایی و چه از نظر تکنیکِ اجرا، به دلیل شرایط جامعه، ورود وسایل ضبط و پخش صدا و ورود نشانه های ظاهری فرهنگ و موسیقی غرب به ایران انجام پذیرفته بود، بار اصلی این تغییرات به یکباره بر دوش احمد عبادی قرار گرفت و وی توانست با استفاده از آموخته های خود و ذوق فطری اش، نحوه اجرای سه تار را با دیگر سازها مانند تار و سنتور هماهنگ کند. در شیوه استاد عبادی، سرعت نوازندگی و زمان بندی جملات موسیقی از دوره ی قبل کند تر، و ریتم آهسته تری پیدا نمود و علاوه بر دقت در خلوص صدا و تمیز تر کردن اجراها، توجه اصلی به ارائه ی تک جمله ها و تحریر های زیبا و به اصطلاح “حال” در بیان موسیقی بود و به جای خواندن غزلی زیبا، التفات و توجه نوازنده بر گفتن تک بیت های زیبا و پراحساس بود. از آنجا که بطور معمول شنونده موسیقی از رادیو نمی تواند موسیقی را بطور کامل و با دقت کامل گوش کند، این شیوه بیان در آن زمان طرفداران و هوادارانی یافت که ساز تعدادی از این اجرا کنندگان نیز ضبط شده است. به تدریج و با جای گزین شدن شیوه ی ارائه موسیقی در نوار کاست و در عین حال سعی و تلاش عده ای از استادان برای باز تولید شیوه های سنتی موسیقی، نحوه اجرای موسیقی تغییر یافت و از آنجا که مایه و پایه ی بنیادین این شیوه قائم به ذات و استفاده از نهایت ذوق و احساس فردی است، امروزه کم تر اجرایی را با استفاده از شیوه استاد عبادی می شنویم.
در سالهای دهه ی ۱۳۵۰ و به بعد، تعدادی از هنرجویان و محصلان موسیقی در هنرستان ها و دانشگاههای موسیقی، از محضر استادان سالخورده و ممتاز موسیقی که به طور مستقیم شاگردان عهد قجر بودند، نهایت استفاده را بردند و به تحصیل موسیقی قدیم و تکنیک های اجرایی سازهای مختلف پرداختند. با آن که ضبط و ثبت ردیف های مختلفِ موجود در این سالها انجام پذیرفت و چندین ردیف معتبر از استادان بازمانده ضبط گردید و از خطر فراموشی رهایی یافت، سعی بیشتر هنرجویان جوان بر بازیافت و بازتولید شیوه ها تکنیک های اجرایی اصیل برای ارائه ی موسیقی سنگین دستگاهی و ردیفی قرار گرفت. اگرچه این نوازندگان بعدها و در لحظات اجرا در صحنه و خلق موسیقی بداهه نوازی، از تکنیک های سازهای محلی مانند دوتار و تنبور استفاده کردند، امّا این روش در هنگام آموزش دنبال نشد و اسلوب نوازندگی به طور مجزا تدریس شد.
در سالهای اخیر و با استفاده از امکانات جدید صوتی در کنسرت ها و استودیوها، ضعف کم صداییِ سه تار تا حدی رفع شد و اجراهای گروهی، تک نوازی همراه با ارکستر و اجراهای تلفیقی با موسیقی ملل دیگر، بیش از پیش متداول و مرسوم گردیده است.
سه تار از دیدگاه ساز شناسی:

درآمد سه تار یکی از سازهای اصلی و شاخص در موسیقی ایرانی است که علاوه بر برخوردار بودن از صدای زیبا ، دوست داشتنی و لطیف ، در بیان احساسات هنرمندانه ایرانیان ، از قابلیت های در خور توجه بهره مند است . ازدیگر خصوصیات شایان این ساز ، صمیمیت و همراهی آن است به نحوی که نوازنده را آزار نمیدهد . از این رو زنده یاد استاد ابوالحسن صبا در توصیف این ساز چه زیبا میگوید : « سه تار برای یک نفر کم و برای دو نفر زیاد است » . آنچه در این جمله کوتاه و پر معنا نهفته است ، در واقع عبارت است از حاصل تمام گفته ها و شنیده ها در زمینه سه تار .
سه تار در زمره سازهای زهی مضرابی مقید است . صدای این ساز در اثر برخورد مضراب و ارتعاش سیم ها و تولید بوسیله کاسه ، تشدید می شود . بدنه سه تار از سه قسمت اصلی تشکیل شده است . این سه قسمت به طور اجمالی عبارتند از :


  • الف – کاسه
  • ب – دسته
  • ج – سر ساز یا سر پنجه
الف : کاسه :
در این قسمت ساز صدای تولید شده ، از برخورد مضراب با سیم ها تشدید می گردد و در اثر چنین تشدیدی صدای موسیقی ایجاد میشود . کاسه سه تار( اغلب با استفاده از چوب درخت توت ) و به دو روش ساخته میشود :
روش اول که در گذشته به علت کمبود امکانات صنعتی بیشتر است�?اده می شده است ، تراشیدن تنه درخت توت و خالی کردن آن بوده است که سه تار تهیه شده به این طریق را اصطلاحا” یک تکه ، یکپارچه یا کنده ای گویند . در این روش که امکانات صنعتی و کارگاهی کمتری اقتضاء میکند ، سازنده ساز در تهیه کاسه با تحمل زحمت و سختی بیشتری مواجه است . مشکلات این طریق ، گذشته از صرف وقت و نیرو برای کندن (تراشیدن) چوب ، به رعایت هماهنگی قطر کاسه در تمام قسمتها و مسائلی از این دست ارتباط دارد .
روش دوم که امروزه بیشتر استفاده میشود ، ساختن کاسه سه تار از تکه چوبهای بریده شده (ترکه) است که سه تار تهیه شده به این طریق به سه تار ترکه ای معروف است . طبعا تهیه کاسه سه تار به هر کدام از دو شیوه مذکور با مشکلاتی همراه است . در این روش گرچه مشکلاتی چون هماهنگی قطر قسمتهای کاسه بسادگی قابل حل هستند ، با این حال سازنده ساز با مشکلات دیگری از قبیل وصل درست اجزا (ترکه ها) سر و کار دارد .
نقش عمده کاسه ، در سه تار ، تشدید صوت است . تشدید را میتوان به فرایند افزایش و آهنگین شدن ارتعاشات صوتی پدید آمده توسط ابزاری غیر از ابزار مولد صوت تعبیر نمود . این ابزار در سازهای مختلف ، متفاوت است . در سازهایی چون سه تار ، تار و سنتور ، تشدید بوسیله کاسه یا جعبه و در سازهایی مانند نی ، تشدید به وسیله لوله ساز انجام میپذیرد . بدیهی است که در سازهای کوبی یا ضربی مانند تنبک نیز فرایند تشدید وجود دارد اما بواسطه موسیقایی نبودن صوت اینگونه سازها ، آهنگین بودن صوت در آنها مصداق ندارد .
اندازه کاسه : کاسه سه تار در دو اندازه بزرگ و کوچک ساخته میشود .
کاسه سه تار با صفحه چوبی پوشانده می شود . در قسمت پشت کاسه سیم گیر نصب می شود و بر روی صفحه ، خرک قرار میگیرد . در مورد هر کدام از این اجزا توضیح کوتاهی می دهیم :
۱ – صفحه :
صفحه بطور افقی بر روی کاسه قرار می گیرد . جنس صفحه هم از چوب درخت توت است .
۲ – خرک :
خرک بطور افقی بر روی صفحه قرار می گیرد و سیمها روی آن واقع میشود . طول مفید و قابل استفاده سیم از شیطانک تا خرک است . در واقع بدون وجود خرک ، استفاده از سیمها غیر ممکن میشود زیرا برای امکان به ارتعاش درآمدن سیمها ، لازم است از صفحه فاصله داشته باشند .
۳ – سیم گیر :
در قسمتت انتهایی کاسه ، سیم گیر قرار میگیرد و سیمهای سه تار به آن وصل میشوند .
ب : دسته :
دسته سه تار – که معمولا از چوب درخت گردو ساخته میشود – قسمت کاسه ساز را به سر پنجه وصل میکند . دسته یکی از حساس ترین و مهم ترین بخشهای سه تار است . سیمهای سه تار در امتداد دسته کشیده میشوند و بر روی آن پرده ها بسته میشوند . مهمترین کارهای دسته آن است که با قرار گرفتن پنجه روی آن ، تغییرات ملودی ایجاد و نتیجتا ملودی بر سه تار نواخته میشود .

طول و قطر دسته : همان گونه که گفته شد کاسه سه تار در دو اندازه کوچک و بزرگ ساخته میشود . طول و قطر دسته ارتباط کامل با اندازه کاسه دارد .
سه تار کاسه بزرگ : در این سازها طبعا” طول دسته هم بیشتر است .
سه تار کاسه کوچک : در این سازها برعکس سازهای کاسه بزرگ ، طول دسته کمتر است . البته تحقق مسائل فوق زمانی امکان دارد که تمام شرایط و پارامترهای لازم در ساز رعایت شده باشد و در مورد سازهایی که شرایط لازم را ندارد این قاعده قابل اجراء نیست .
خصوصیات و شرایط دسته :
دسته سه تار برای آنکه قابلیت استفاده داشته باشد باید دارای شرایط و خصوصیات زیر باشد:
۱- وزن دسته نباید به اندازه ای زیاد باشد که خستگی نوازنده را در پی داشته باشد و یا به اصطلاح کله کند .
۲- سطح دسته باید کاملا هماهنگ و بدون نا همواری باشد . در غیر این صورت صدای سیم ها خالص نخواهد بود و نتیجتا سه تار از دایره ارزش های سازی دور خواهد شد .
۳- تراش دسته باید به گونه ای باشد که تحرک دست نوازنده را با سختی مواجه نکند .
۴- اندازه دسته ، از طرف بالا به پایین بتدریج بیشتر میشود . کیفیت این تغییر اندازه را به بخش پروژه ساخت سه تار وا می گذاریم .
۵- برای آنکه امکان بستن پرده ها فراهم گردد ، دسته باید از ابتدا تا انتها دارای شیاری در قسمت فوقانی باشد .
اجزای دسته :
دسته دارای اجزا و عناصری است که هر کدام در تکمیل ساختمان ساز نقشی را ایفا می کنند . مهمترین این اجزا ، پرده ها و شیطانک است . در مورد هر کدام از این اجزا توضیحاتی لازم است .

الف : پرده ها :
از آنجا که سه تار از سازهای زهی مقید است ، پرده ها در تغییرات و تولید ملودی در این ساز دارای نقش اساسی هستند . در واقع بدون وجود پرده ها نواختن سه تار غیر ممکن خواهد بود . فرایند تغییر ملودی یا تغییر نت ها بدین نحو است که چون میزان ارتعاشات سیم ها کاملا به طول آنها بستگی دارد اگر صدای سیم در حالت دست باز ( مطلق) ، دارای ارتعاش خاصی باشد وقتی انگشت روی پرده ها قرار میگیرد ، بعلت کوتاه شدن طول سیم ، ارتعاش آن تغییر خواهد کرد . تعداد پرده ها در سه تار بیست و پنج است و البته بعضی یک یا دو پرده اضافه بر این تعداد برای سه تار تعبیه می کنند . پرده های گفته شده عبارتند از دو دیز در بالای دسته و دو دیز یا لا بمل در پایین دسته . گروهی نیز سه تار را دارای بیست و هشت پرده می دانند .
در مورد تعداد پرده های سه تار باید گفت بر اساس ظرفیت این ساز و با توجه به ابعاد ساز شناختی آن ، تعداد بیست و پنج پرده برای نواختن آن کفایت می کند و بستن پرده های اضافی بر این میزان لزومی ندارد . شاید علت عمده چنین گرایشی ، تمایل به نزدیک نمودن این ساز به تار باشد که در همین گفتار نادرستی آن مورد بحث قرار می گیرد . زیرا پرده های اضافه علیرغم امکان استفاده در تار ، برای سه تار تقریبا استفاده و کاربری ندارند .
در مورد پرده ها چند مسئله قابل توجه است :
۱- فاصله پرده ها در سه تارهای مختلف، با هم متفاوت است . جای قرار گرفتن هر کدام از پرده ها به عوامل مختلف بستگی دارد . اختلاف سازها در این زمینه باعث چنین تفاوتی است.
۲- در صورتی که ارتفاع (ضخامت) پرده ها بیشتر از حد معلوم باشد ، صدای ساز بیشتر (و البته خشک تر) خواهد بود . در بستن پرده های سه تار باید تناسب ضخامت پرده و صدای ساز رعایت شود زیرا ضخامت بیش از حد پرده ها می تواند باعث ایجاد مشکلاتی در اجرای تکنیک های دسته مانند ویبره و گلیساندو می شود .
۳- برای پرده بندی سه تار ممکن است مواد مختلفی از قبیل نخ نایلون ، نخ بخیه (اصطلاحا کات کوت ) و نخهای موجود در بازار توصیه و مورد استفاده واقع شود . باید توجه داشت که بهترین نخ ببرای بستن پرده سه تار ، نخهای موجود در بازار( از جنس روده گوسفند) است . شاید به نقش عاملی مانند پرده در کی�?یت سه تار ، ظاهرا توجه زیادی نشود اما با دقت و تفحص در جزئیات ، اهمیت تک تک عوامل بر ما روشن میشود . تهیه کنندگان نخهای معمولی موجود در بازار – که از دیدگاه ما بهترین مواد برای پرده بندی هستند – زحمات زیادی را متحمل می شوند و طبعا کارشان قابل تقدیر است .
۴- برخی از سازندگان سه تار بحث بستن پرده های ثابت یا فلزی را مطرح می کنند و بعضا در این زمینه سوالاتی برای نوازندگان نیز پیش می آید . باید گفت متاسفانه هیچ کدام از این دو پیشنهاد به دلایل زیر درست نیست :
پرده های ثابت : با تعمق در اصول تئوری موسیقی و آگاهی یافتن از علم فواصل ، به سادگی می توان به نادرستی سیستم پرده ثابت وقوف یافت . ماهیت فواصل ، در موسیقی به گونه ای است که گاه تغییرات جزیی در آنها لازم می آید . به عنوان نمونه ممکن است پرده چهارم سه تار که در سیم اول دارای صدای می کرن است برای نواختن سه گاه می کرن مناسب باشد و زمانی که سه گاه لاکرن نواخته می شود ، صدای پرده گفته شده برای اجرای گوشه مخالف سه گاه کم یا زیاد باشد (یعنی لازم باشد مقدار کمی پایین تر یا بالاتر رود ) . بنابراین ثابت بودن پرده سه تار برخلاف اصول است و قطعا باعث می شود ساز ، کارایی لازم را نداشته باشد . برای رعایت این شرط ، سازندگان و نوازندگان سه تار باید در زمان بستن پرده دقت کنند که سفتی پرده ها به اندازه ای نبا شد که تکان دادن آنها با سختی همراه باشد . پرده های فلزی : همانگونه که گفتیم نقش پرده در سه تار ، ایجاد تغییرات در صدای این ساز است . انگشتان نوازنده با قرار گرفتن بر روی پرده ها و فشار دادن سیم ، باعث چنین تغییراتی می شوند . صدای ساز بوسیله سیم – که خود از جنس فلز است – تولید می شود . فشرده شدن فلز بر روی فلز باعث ایجاد صدای نا موزون و نا خالص شده ، منجر به دور شدن سه تار از دایره ارزش های سازی میگردد .
ب : شیطانک :
شیطانک دسته سه تار را از سر پنجه جدا میکند . فاصله خرک تا شیطانک طول سیم را در بر می گیرد .
ج : سر پنجه :
سر پنجه به قسمتهای انتهایی دسته سه تار یعنی از شیطانک تا آخر دسته گفته می شود . بر روی سر پنجه ، گوشی های سه تار قرار می گیرد . نقش گوشی ها تنظیم سیمهای ساز از نظر کوک است .
تاثیر سه تار بر رشد و تحول موسیقی


سه تار بواسطه صمیمیت و لطافت صوت ، یکی از سازهای شاخص و اصلی در موسیقی ایرانی بشمار می آید . این ساز ، با جای گرفتن در میان توده های مردم ، قطعا چون دیگر سازهای ایرانی باعث دوام و بقای این هنر گردیده است . چنین باوری درست از آن جهت که سازها جملگی ابزارهای بیان بخشی از فرهنگ یک ملتند و بدون وجود آنها ، بقای آن فرهنگ ، غیر ممکن می نماید .
موسیقی آمیزه ای از دانسته ها و ابداعات یک ملت است که در قالب ملودی های زیبا و به وسیله سازهای متفاوت و آواز حفظ و نگهداری می شود . اما باید توجه داشت که اثر تمامی این عناصر در رشد ، تحول و ماندگاری موسیقی ، برابر نیست . شاید در مملکت ما بواسطه آوازی بودن ساختار ردیف در دوره های خاصی از تاریخ موسیقی ، آواز و آوازه خوانان به ظاهر در صدر گروه موسیقی دانان قرار گرفته اند ( و به حق که آواز ، تاثیرات بسزا و شایان توجهی در انتقال و نگهداری موسیقی ایرانی داشته است ). اما باید توجه داشت که اثر سازها و بویژه سه تار و تار در شکل گیری ردیف و انتقال آن به نسل ما بیشتر است .

منبع : مرجع پژوهش های علمی سایت پژوهشکده
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
[آلات موسیقی] - سه تار - بخش دوم

[آلات موسیقی] - سه تار - بخش دوم

سه تار و نحوه انتخاب آن
از نظر یک ذائقه متکامل و دیدگاه علمی خصوصیات ساز مطلوب را می توان تحت عناوین ذیل برشمرد :
الف : خصوصیات شکلی
این خصوصیات به شکل و ظاهر فیزیکی ساز ارتباط دارند و اجمالا عبارتند از :
۱- تناسب شکلی : بدین معنا که ظاهر و شکل ساز از چارچوب های مربوطه تجاوز نکرده باشد همانگونه که در بحث مربوط به پروژه ساخت سه تار خواهیم دید ، میان شکل و اندازه اجزای اصلی سه تار یعنی کاسه و دسته تناسب دقیق فیزیکی وجود دارد . عدم رعایت چنین تناسبی باعث خارج شدن سه تار از اسلوب های مورد نظر است .
۲- هماهنگی و تناسب وزنی : میان اجزای اصلی سه تار (کاسه و دسته) از نظر وزنی تناسب برقرار باشد . به نحوی که در موقع نوازندگی تعادل ساز به طور کامل برقرار باشد . یعنی از نظر فیزیکی به گونه ای طراحی شده باشد که در حین نواختن نیازی به صرف نیروی انسانی برای نگهداشتن آن نباشد . عدم ثبات ساز هر چند نشانه بارز وجود مشکلات دیگر چون رعایت نشدن وزن و بطور کلی فقدان تناسب میان اجزای سه تار است ، طبعا باعث عدم کنترل ، ایجاد خستگی و ناراحتی برای نوازنده است و بر کیفیت کار هنری تاثیر منفی می گذارد . یکی از مهمترین نتایج عدم ثبات ساز ، سختی اجرای واریاسیون ها و تکنیک های پنجه ای است .
۳- دارا بودن نرمش های لازم روی دسته برای اجرای تکنیک های دسته همچمون ویبره و. . .
یکی از مهمترین عوامل نرمش دسته ، تعادل پوزیسیونی است . یعنی در سازهایی که تعادل پوزیسیونی برقرار باشد نرمش دسته بیشتر است . به علاوه نرمش دسته از دو جهت قابل توجه است ، یکی نرمش سیم ها روی دسته در برخورد با مضراب و دیگری خوش دست بودن دسته از نظر جرم و وزن و شکل .
۴- هماهنگی فیزیکی با جسم نوازنده : از این نظر ساز باید به نحوی طراحی شود که از لحاظ اندازه و سایر خصوصیات ظاهری با جسم نوازنده هماهنگ باشد ، مثلا برای خردسالان ساز بزرگ و برعکس برای افراد تنومند نیز ساز کوچک به علت عدم تناسب جسمی مناسب نیست .
۵- کاسه سه تار باید به صورت همگون و متناسب تراشیده شده باشد ، به طوری که تمام قسمتهای آن با زدن ضربه ای صدای هماهنگ بدهد . گود بودن و گسل غیر منطقی اصطلاحا باعث ایجاد صدای مرگ در ساز می شود .
ب : خصوصیات مربوط به صوت
این خصوصیات که مربوط به نوع و شخصیت صدای ساز هستند ، اجمالا عبارتند از :
۱- سلامت صوت از نظر عاری بودن از اصوات مزاحم .
۲- تناسب حجم صدا : به نحوی که نه آنقدر کم باشد که نیازمند وسایل مصنوعی تقویت صوت باشد و نه آنقدر زیاد که شنیدن آن شنونده را آزاری بیش نباشد .
۳- موسیقایی بودن جنس صدا : موسیقایی بودن همان نزدیکی صدای ساز به طبیعت و احساس انسانی است .همانگونه که اصوات انسانها با هم متفاوتند سازها را نیز طبیعتا صداهای متفاوت و مختلف است . به دیگر سخن با جوش خوردن صرف چند قطعه چوب و شکل گیری آن صدای حاصله لزوما صدای موسیقی نخواهد بود و چه بسا طنین ساز در حد تشدید بی محتوای ارتعاش چند رشته سیم باقی بماند ، یعنی ترکیب ناپخته چوب و فلز که نه تنها کافی نیست بلکه گوش خراش و آزار دهنده نیز هست .
۴- نرمی (خشک نبودن) و عدم خشوت صوت
۵- شیرینی صوت : شیرینی به معنای حالت خوشایند بودن صوت است که به علت پخته و منظم بودن هارمونیک ها بوجود می آید . صدای شیرین از نظر طبع متکمل قابل پذیرش است . شیرینی یا عدم شیرینی صدای ساز ممکن است تحت تاثیر عوامل مختل�? باشد بعلاوه شیرینی صوت تقریبا نسبی است . مثلا صدای برخی سازهای کوبی مانند سنج و دهل در شرایط خاصی از شیرینی و دلپذیری قابل توجه ای بر خوردار است حال آنکه در شرایط عادی پذیرش آنها برای گوش انسان بسختی ممکن است . بهترین راه حل برای سنجش شیرینی واقعی صوت را میتوان احساس نوازنده حر�?ه ای و شنونده آگاه دانست .
۶-تعادل : منظور از تعادل ، همگونی و برابری است . تعادل که به بالانس نیز تعبیر می شود ، دارای جنبه های مختلف است . یعنی ساز باید در جنبه های مذکور دارای تعادل باشد . این جنبه ها عبارتند از :
الف : تعادل ارزشی : یعنی میان ارزش های سازی مورد لزوم از قبیل نرمی و شیرینی صوت و یا سبکی و تناسب شکلی ، تعادل برقرار باشد . به دیگر سخن بطور مثال هر حجم صدا میزانی از نرمی را می طلبد و بالعکس .
ب : تعادل پوزیسیونی : به معنای هماهنگی پوزیسیونهای چند گانه ساز از نظر کیفیت ، جنس و شخصیت صدا .

: تعادل (تناسب) حجمی : به معنای هماهنگی ساز از نظر حجم صدا ، اگر حجم صدا کم و زیاد شود تعادل پوزیسیونی دچار اختلال می گردد . کم شدن حجم صدا باعث خشکی صدا و زیاد شدن آن باعث کدری و نرمی مفرط سیم می شود .
انواع سه تار
از نظر اختلاف شیوه ها و روش های نوازندگی برخورد فیزیکی نوازنده خود از دو جهت قابل بحث است .
۱- نحوه استفاده از مضراب .
۲- نحوه ترکیب مضراب و پنجه .
بر عکس سبکها و مکاتب ، روش های نوازندگی سه تار در موسیقی ایرانی تنوع گسترده ای ندارد . از آنجا که این روش ها در برگیرنده گونه های برخورد فیزیکی نوازنده با ساز هستند ، طبعا به واسطه نوع چنین برخوردی ، امکان تنوع این روش ها نسبت به مکاتب و سبک های موسیقی – که بیشتر به جنبه گرایش فکری هنرمند توجه دارد – کمتر خواهد بود .
۱- روش های نوازندگی سه تار بر مبنای نحوه استفاده از مضراب : از این نظر دو روش در نوازندگی سه تار قابل تصور است :
۱-۱ : روش ترکیبی نوازی یا استفاده از هم آوایی همه سیم ها که اصطلاحا به پرسیم نوازی نیز معروف است .
۲-۱ : روش تک سیم نوازی
۱-۱ : روش ترکیبی نوازی : منظور از ترکیب نوازی استفاده از ظرفیت و تونیک تمام سیم ها در حین نواختن است .
روش عمومی که از زمان قدیم رایج بوده همین روش بوده است . امروزه نیز این روش رونق دارد . علت رونق و استفاده بیشتر از این روش این است که نوازنده با اجرای آن توانایی به کار بردن تکنیک و ابداعات تکنیکی را بیشتر پیدا می کند . با ترکیبی نوازی امکان استفاده از هم آوایی سیم های دیگر نیز وجود دارد . در تصادم ناخن بطور مستقیم با سیم مورد نظر و برخورد غیر مستقیم با سیم های دیگر نوعی صدای مطبوع و دل نشین بوجود می آید . البته بوجود آمدن این صدای مطبوع بستگی به وجود هماهنگی هارمونیک در ساز دارد .
۲-۱- روش تک سیم نوازی : در این روش نوازنده احساسات خود را با نواختن تک سیم ابراز می کند . گفته شد که روش ترکیبی نوازی قدیمی تر از این روش است . در دوران معاصر استاد فقید احمد عبادی که خود نیز زمانی به روش ترکیبی ، ساز می نواخت ، روش جدید تک سیم نوازی را در دل روش قدیم جای داد .
بوجود آمدن این این روش نه به دلیل غلط بودن روش قدیم ، بلکه بنا به ضرورت هایی بوده است . چنانکه مرحوم استاد عبادی نقل کرده اند که هر گاه صدای سه تار را از رادیو می شنیدم شلوغی و سر و صدای این ساز مرا آزار می داد و به این نتیجه رسیدم که سه تار را باید به صورت تک سیم نواخت . از این رو شاید بتوان یکی از دلایل عمده بوجود آمدن این روش را ضعف رادیو دانست . زیرا شلوغی و ابهام صدای سه تار نه بعلت ضعف این ساز بلکه بعلت نقص از پخش رادیو بوده است . طبعا در حال حاضر که سیستم های فرستنده و گیرنده امواج رادیویی از پیشرفت قابل توجهی برخوردارند چه بسا روش ترکیبی نوازی مناسب تر از روش (تک سیم) نوازی باشد .
تاثیر اختلاف این روش ها در انتخاب سه تار
در مورد تاثیر اختلاف روش های فوق بر انتخاب سه تار می توان گفت ، هر چند ایده آل های نوازنده بر انتخاب ساز بی تاثیر نیستند ، با این حال در انتخاب ساز نوازندگان حرفه ای تفاوت آنچنانی ندارند ، تنها موارد اختلاف مربوط به جزئیات است . برای نوازنده به هر روشی که ساز بنوازد معیارهای ساز خوب در همه موارد همان واجد شرایط بودن ارزش های سازی است . استفاده از سازهای کاسه بزرگ ، کاسه کوچک و . . . برخاسته از علاقه شخص است و جنبه علمی قابل ارائه ندارد . نکته باقی مانده آنکه در روش تک سیم نوازی اگر سه تار مقداری سفت باشد قابل استفاده است ، اما در ترکیبی نوازی نرمش و انعطاف بیشتر سیم ها لازم است و باید مورد توجه واقع شود .
۲- روش های نوازندگی سه تار بر مبنای نحوه ترکیب مضراب و پنجه : از نظر ترکیب پنجه و مضراب ، سه شیوه مهم برای نوازندگی سه تار قابل بحث است :
۱-۲- شیوه ای که در آن بیشترین نقش با مضراب است . در این شیوه تکنیک ها و تولید صدا عمدتا با مضراب صورت می گیرد . ۲-۲- شیوه ای که بیشترین نقش با پنجه است . در این شیوه مضراب نقش کمتری دارد و پنجه با کمک گرفتن از نرمش سیم ها در تولید صدا نقش دارد و تکنیک ها هم عمدتا پنجه ای هستند . از جمله تکنیک های مزبور می توان به گلیساندو ، پنجه کاری و ویبراسیون اشاره کرد . ۲-۳- شیوه ای که در آن پنجه و مضراب نقش تقریبا برابر دارد .
تاثیر اختلاف این شیوه ها در انتخاب سه تار
بدیهی است که هر کدام از شیوه های گفته شده به علت اختلافاتی که در اجرا دارند یک نوع سه تار را اقتضا می کند .
در شیوه اول که بیشترین نقش با مضراب است ، بهتر است از سازی استفاده شود که دارای حساسیت بالا ، صدای صاف و اصطلاحا بدون گز و سیم های نرم باشد .
در شیوه دوم که نقش پنجه بیشتر است ، علاوه بر لازمه های گفته شده بهتر است صدای ساز زنگ دار باشد و خیلی نیازمند مضراب نباشد .
در شیوه سوم که آمیزه ای از شیوه های اول و دوم است طبعا سه تار باید زیادی حجم صدا و نرمش را تواما (و البته هر دو در سطح بالا و برابر) داشته باشد .
گونه های نوازندگی

نواختن سه تار در گونه ها و به منظور های ذیل قابل تصور است :
۱- نوازندگی محفلی (استفاده از سه تار در محافل)
۲- نوازندگی به صورت اجرای کنسرت
۳- نوازندگی برای ضبط اثر
حال هر یک از موارد بالا را توضیح مختصری می دهیم :
۱- نوازندگی محفلی
اجرای موسیقی در این روش به صورت زنده و در اتاق یا سالن کوچک و صرفا برای شنیدن حضار به عمل می آید . سازی که در این روش مورد استفاده قرار می گیرد باید دارای حجم صدای بالاتر باشد ، به نحوی که نوازنده در حین نواختن ، در عین ظرافت ، صوتی زیبا و دل نشین به گوش شنونده برساند و بدین منظور از دایره ارزش های سازی تخطی نکند . با توجه به اینکه حساسیت گوش انسان در این حالت کمتر از حالت کنسرت است (یعنی به علت عدم استفاده از لوازم تشدید صوت ، حساسیت های ساز کمتر به گوش می رسند) می توان در حد معقول ، مقداری از حساسیت ساز صرفنظر کرد و به افزایش حجم صدا توجه نمود . در این روش نوازنده برای رسانیدن صدای ساز به گوش حضار ، گاه مجبور است ، ساز را با مضراب های قوی تر بنوازد ، کی�?یت ساز مورد استفاده باید به گونه ای باشد که شدت احتمالی مضراب ، باعث خشونت صدای ساز نشود .
۲- نوازندگی در کنسرت
در این روش ، برای رساندن صدا به گوش شنونده ، از واسطه هایی چون آمپلی فایر و بلند گو یا دیگر دستگاه های الکترونیکی استفاده می شود . با توجه به تقویت صوت ، لازم نیست که صدای سه تار مورد استفاده ، از حجم بالایی برخوردار باشد . از سویی دیگر ظرافتهای سه تار ضبطی نیز برای این دسته از سازها مورد نیاز نیست . زیرا نحوه اجرای کنسرت و وسایل تقویت کننده صوت بسیاری از محدودیت های ساز را مخفی می کنند . همه فاکتور ها در این سازها باید به اندازه باشند . چون صوت سه تار ، به وسیله سیستم صوتی تشدید می شود ، لازم نیست صدای ساز از حد معمول بیشتر باشد . رعایت سلامت صوت ، نرمش و تعادل پوزیسیون ها و سیم های مختلف در این سازها کافی است .
۳- نوازندگی برای ضبط اثر
ساز ضبطی به علت نیاز به ظرافت بیش از حد ، معیاری برای سنجش دیگر سازهاست . زیرا ظرافت و حساسیت دستگاه های ضبط اقتضا می کند که صدای ساز عاری از هر گونه صدای مزاحم باشد و چه بسا حتی ذره ای نا منظم بودن ساز منتهی به مختل شدن ضبط ملودی شود . در این زمینه باید توجه داشت که سازی که تازه در دست نوازنده قرار گرفته است و دوره گذار (transition) را طی نکرده است ، به واسطه تازگی صوت و عاری نبودن از اصوات مزاحم برای این نوع استفاده مناسب نیست . ساز مورد استفاده برای ضبط ، باید شخصیت حقیقی خود را یافته باشد . بدین منظور گذشت حداقل شش ماه لازم است .
تزئین چه رابطه ای با کیفیت سه تار دارد ؟
تزئین و آرایه ساز که تنها جنبه ظاهری آن را زیباتر و مقبول تر جلوه می دهد ، در بر گیرنده تمامی افزوده ها و تغییرات خارجی (بصری) است . این آرایه ممکن است با افزودن صدفی زیبا یا نوشتن قطعه شعری بر پیکره ساز یا به هر طریق دیگر انجام شود . تزئین هر چند بنا به اقتضای روح انسانی بسیار پسندیده و پذیرفتنی است اما همانگونه که به دفعات اشاره شد لازمه ساز وجود ارزش های سازی است . بدون وجود ارزش های سازی هیچ گونه زیبایی دیگری ساز را قابل پذیرش نمی داند و در این صورت ساز به وسیله ای زیبا مبدل می شود که به منظوری غیر از منظور اصلی و فلسفه وجودی خود مانند استفاده نمایشگاهی و ویترینی به کار می آید .
سه تار کتابی چیست ؟
سه تار کتابی همان گونه که از نامش پیداست ، گونه ای از ساز سه تار است که در آن قسمت کاسه سه تار ، نه به شکل منحنی بلکه بطور صاف ساخته می شود . این ساز در زمان حاضر نیز بعضا مورد استفاده قرار می گیرد . در مورد این ساز باید ابتدا علت تفاوت شکل را بررسی کرد و سپس وارد بحث لازم بودن و نبودن آن شد . علت تفاوت شکل سه تار کتابی با شکل اصلی سه تار: علت تفاوت شکل سه تار کتابی با سه تار مورد استفاده در زمان حاضر را باید در پیشینه تاریخی این ساز جستجو کرد . استفاده از این ساز مربوط به دوره ای از تاریخ موسیقی است که به علت خفقان و محدودیت های موجود برای اهل موسیقی ، حتی حمل و نقل ساز نیز خود با مشکلاتی همراه بوده است و بناگزیر نوازندگان مجبور به حمل مخفیانه ساز می شده اند. چنین ضرورتی منتهی به ساختن ای گونه سه تار – که به سادگی و اصطلاحا در زیر عبا حمل می گردید – شد . در زمان های بعد که محدودیت های موسیقی کم رنگ تر گردید ، سه تار کتابی همچنان باقی ماند و هر چند کمتر مورد استفاده واقع شد اما کاملا از میان نرفت .
سه تار کتابی دارای چه خصوصیاتی است ؟
خصوصیات اینگونه سه تار را می توان به شرح زیر برشمرد :
۱- از نظر صوتی : به علت دارا بودن شکل خاص ، تشدید صدای تولید شده به نحو متفاوتی به عمل می آید و اغلب صدایی گرفته ، خشک و فاقد طنین واقعی سه تار است .
۲- از نظر فیزیک ساز : قرار گرفتن این ساز در دست نوازنده به علت شکل ظاهری متفاوت آن غالبا با مشکل همراه است . همانگونه که در بحث ارزش های سازی سه تار گفتیم یکی از ارزش های اساسی لازم برای این ساز ، ثبات آن (یعنی استقرار آن در حین نواختن) است .سه تار کتابی متاسفانه از این نظر دارای مشکل است .
۳- از نظر سایر ارزش ها و خصوصیات : طبعا بسیاری از خصوصیات و ارزش های ساز به رعایت لازمه های فیزیکی در کاسه آن بستگی دارد . بر این اساس می توان گفت قطعا سه تار کتابی دربرگیرنده تمام ارزش های لازم برای سه تار نیست .
از آنچه گفتیم می توان به این نتیجه منطقی رسید که سه تار کتابی که زمانی بر حسب ضرورت ساخته شده است در زمان حاضر به علت فقدان ارزش های لازم ، مورد نیاز نبوده ، باید در غیر از مواردی چون تحقیق یا تفنن یا بر حسب سلیقه خاص از ساختن آن خود داری کرد .
۴- سه تار افراد چپ دست باید چگونه باشد ؟
معمولا دیده می شود که بعضی از معلمان موسیقی ، جای سیم های سه تار افراد چپ دست را تغییر می دهند تا هنر جو قادر باشد از دست راست بعنوان پنجه استفاده کند . از دیدگاه نگارنده چنین روشی صحیح نیست . هر چند در ابتدای امر این برخورد درست می نماید اما به تجربه ثابت شده است که اگر هنر جویان چپ دست نیز از ابتدا مانند سایرین (افراد راست دست) از سه تار استفاده نمایند ، هیچ مشکلی پیش نمی آید و چه بسا قانع کردن این هنر جویان به گرفتن و نواختن بر عکس ساز نتیجه معکوس در بر داشته باشد . البته اگر قرار باشد هنر جو به صورت چپ دست ساز بنوازد ، باید در ساخت ساز (چپ دست) نکاتی رعایت شود که از آن‌جمله ، برعکس گذاشتن صفحه ، برعکس کردن گوشی ها و همچنین شیار روی دسته جهت بستن پرده ها است .
۵- نو آوری و تغییر شکل در اجزایی و شکل سه تار چه جایگاهی دارد ؟
در اواخر دهه چهل ، که بازار نو آوری و ابتکار گرم بود ، گروهی درصدد ایجاد تغییراتی در سازهای مختلف برآمدند . بعضا تغییر شکل هایی در ساختمان سازها از جمله سه تار دادند . البته شمار زیادی از این تغییرات دوامی نیاوردند و به فراموشی سپرده شدند . باید توجه داشت که تغییر شکل در اجزایی هر کدام از سازهای ایرانی در مرحله نخست مستلزم اشراف بر تمام زوایای ناشناخته آن است . شرط دیگر آن است که پس از شناخت این زوایا به بن بست رسیدن آنها ما را به نوآوری وادارند . تمام زوایای سه تار بعنوان یکی از سازهای شاخص در موسیقی ایرانی ، تاکنون شناخته نشده است ، در کمال این ساز هم تردیدی نیست . البته این مانع از تحقیقات بیشتر در زمینه شناخت این ساز نخواهد بود . تحقیق و پژوهش همیشه پسندیده و دارای نتایج تحول آفرین است . با این حال ، متزلزل کردن ارکان این ساز ، به بهانه ایجاد تحول ، مقبول نیست . برای ایجاد تغییرات و به تکامل رسانیدن سه تار ، در حال حاضر گروهی از سازندگان در پی ایجاد تغییر در طول ، عرض و سایر خصوصیات ظاهری سه تار هستند . طبعا در صورتی که تغییرات مزبور با توجه به ظرفیت ها و پس از شناخت ماهیت و قابلیت های سه تار و از همه مهمتر ، شناخت نقاط ضعف احتمالی این ساز بعمل آید ، در جای خود پسندیده خواهد بود در غیر این صورت نتیجه معقولی در بر نخواهد داشت

انتخاب ساز مناسب:
انتخاب یک ساز خوب همیشه بزرگترین مساله برای یک نوازنده هست. خصوصا به این دلیل ساده که این امر وابستگی مستقیمی به جیب خالی نوازنده دارد. تمامی ساز ها از نظر کیفیت دارای دسته بندی مشخصی بر این اساس هستند: گروهی از سازها برای تمرین نوازندگان تازه کار ساخته شده اند که اصطلاحا به آنها ساز مشقی گقته میشود. گروهی دیگر از سازها معمولی هستند و برای استفاده عادی به کار میروند. برخی سازها هم به دلیل کیفیت بالای صدایشان سازهای کنسرتی و استودیویی هستند. این تقسیم بندی در تمام جهان معمول است و اکثر سازندگان سازهای خودشان را بر این اساس معرفی و قیمت گذاری میکنند. ممکن است یک سازنده مشخص فقط کیفیت مشخصی را تولید کند. پس ابتدا باید مشخص کنید که قصد خرید ساز به چه هدفی را دارید.
توجه نمایید دسته سازی که قصد خرید آن را دارید سنگین و ضخیم نباشد. در صورتی که چوب مورد استفاده برای ساختن ساز سالخوردگی کافی را نداشته باشد دسته ساز ممکن است پس از مدتی خم بشود یا در اصطلاح نوازندگان تاب بردارد. بر این اساس سازندگان غیر حرفه ایی دسته سازهای خود را کلفت در نظر میگیرند تا به مرور زمان تاب برندارد. شایان ذکر است با توجه به ضخامت سر انگشتهای خود دسته ساز را طوری انتخاب نمایید که در آینده به ساز زدن شما ضربه ایی وارد نکند. دسته بسیار باریک برای اشخاصی که انگشتهای تپلی دارند مناسب نیست. برای اینکه تاب داشتن دسته تار یا سه تار را در زمان خرید چک کنید باید از این روش استفاده کنید. سیم کوک شده ساز از خرک تا شیطانک مسیر مستقیمی را طی میکند. ساز را به طور عمود نسبت به صورت خود نگه دارید. طوری که انگار دسته ساز دماغ پینوکیوی شماست که در اثر دروغ گقتن زیاد روی صورتتان سبز شده است. نباید فاصله عرضی سیم اول و آخر در هیچ نقطه ایی با دسته تغییر کند. سپس ساز را برعکس کنید و از سمت گوشی ها به ساز نگاه کنید و این امر را مجددا چک کنید. سطح خود دسته نیز نباید موج داشته باشد که این امر نیز با نگاه کردن از زاویه هایی که ذکر شد تشخیص داده میشود.
کلا برای اینکه بدانید برای ساخت دسته از چوب خوب و خشکی استفاده شده است یا نه کافی است مضرابی به ساز بزنید و پس از آن انتهای دسته را به سمت خود بکشید. ( نه آنقدر که دسته را بشکنید!!!) اگر در فرکانس صدا تغییری به وجود آمد بیانگر آن است که به دلیل خشک نبودن چوب دسته طول سیم تغییر یافته است.
بسیاری از سازندگان برای اینکه ساز خوش صدا تری بسازند اقدام به نازک کردن صفحه سه تار میکنند. این کار ممکن است برای مدتی به بهبود صدای ساز کمک کند اما با مرور زمان صفحه به سمت داخل فرو میرود و حتی امکان دارد خود به خود ترک بردارد. برای چک کردن این امر میتوانید به سوراخ های روی صفحه نگاه کنید و ببینید که ضخامت صفحه در نقطه ایی که سوراخ شده است چقدر است. سازندگان بازاری مانند بسیاری از بازاریان عزیز و زحمت کش میهنمان برای اینکه شما نتوانید از این طریق متوجه ضخامت صفحه شوید حقه ایی را سوار کرده اند. به این شکل که ضخامت صفحه در محل شیارها را زیادتر از ضخامت صفحه در زیر خرک در نظر میگیرند. اما برای آنکه به این حقه بدل بزنید کافیست خیلی کم به صفحه فشار بیاورید. خیلی کم!! صفحه زود میشکند. جلوی مغازه دارها این کار را نکنید که با تبر به جان شما می افتند. اگر صفحه کمی فرو رفت نشان میدهد که صفحه ساز نازک است و قصد داشته اند شما را فریب دهند.
بافت چوب صفحه و کاسه باید مشخص و ترجیحا متقارن باشد. صدایی که یک ساز دارد را میتوان با تنظیم خرک، تنظیم شیطانک و سیم گیر تا اندازه زیادی تغییر داد. بر این اساس سازی که ساختمان خوبی داشته باشد از سازی که خوش صداست بهتر است. رنگ ساز نباید خیلی ضخیم باشد و ساز باید برق لاک و الکل داشته باشد نه رنگهای شیمیایی. برای تشخیص این امر شکل ساز را با مبلمان منزلتان مقایسه کنید. اگر خیلی شبیه بود آن را نخرید.
یکی از اصولی ترین خصوصیاتی که باید یک ساز داشته باشد کیفیت آکوستیکی خود ساز است. یعنی اینکه تا چه اندازه میتواند صدای حاصل از سیمهای ساز را تشدید کند. طنین و ماندگاری صدا در ساز یکی از نتایج کیفیت خوب آکوستیکی صدای ساز است. اما طنین یک ساز با اجزا بدی مثل خرک نامناسب ممکن است تغییر کند. برای بررسی این امر باید به نقاط متقارنی از کاسه ساز ضربه بزنید و صدای حاصله را با هم مقایسه کنید. با این کار میتوانید ضخامت متفاوت نقاط متقارن را که برای ساز بد است متوجه شوید و همچنین میتوانید حس کنید که تمام ساز چقدر به ضربه شما حساسیت نشان میدهد. فروشندگان ساز به این حرکت شما بسیار خواهند خندید. خیلی زیاد.
اما توصیه های کلی من برای خرید سه تار این است. ترجیحا از یک سازنده سازتان را تهیه کنید تا مغازه دار. اجازه دهید استادتان که به او اعتماد دارید برای شما ساز تهیه کند. اگر قصد خرید سازی گران قیمت را دارید حتما با استاد خود مشورت کنید و یا از یک متخصص تقاضا کنید شما را برای خرید ساز همراهی کنید. مهر ساز تنها نشان دهنده سازنده ساز است نه کیفیت ساز. این روزها با نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان میتوایند قیمت یک سه تار مشقی خوب را بپردازید. سه تارهای حرفه ایی قیمتی نزدیک به ۱۰۰۰۰۰۰ تومان دارند. خرید ساز از سازنده آن به نوعی گارانتی آن محصول میشود و شما میتوانید هر وقت خواستید به سازنده سازتان نق بزنید که سازتان بد صدا شده است.
منابع:
آموزشگاه
وبلاگ تیرداد ۱
وبلاگ کلاس موسیقی
وبلاگ شباهنگ اصفهان
وبلاگ شمشال
برگرفته از :
مرجع پژوهش های علمی سایت پژوهشکده
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
نقش فرهنگ در تغییرات ساختاری سه‌ تار

نقش فرهنگ در تغییرات ساختاری سه‌ تار




سازها به عنوان عناصر مادی فرهنگ‌های موسیقایی، ویژگی‌های فرهنگ را بازنمایی می‌کنند که یکی از مهم‌ترین آن‌ها تغییر و پویایی است. ایستایی عناصر فرهنگی تنها زمانی رخ می‌دهد که فرهنگی که این عناصر به آن‌ها تعلق دارند از بین می‌رود و در این صورت، این عناصر به اصطلاح «موزه‌ای» می‌شوند اما سازهایی که به فرهنگ‌های زنده جهان تعلق دارند همواره در معرض دگرگونی هستند. این تحولات، ضامن حفظ فرهنگند و از منظر کارکردگرایان به منظور تطبیق عناصر فرهنگی با شرایط جدید روی می‌دهند.
در میان سازهای موسیقی دستگاهی ایران، سه‌تار جایگاه ویژه‌ای دارد چرا که علاوه بر نقش آن در اجرای روایت‌های مسلط ردیف البته در کنار تار، به عنوان «سازِ دستِ» نوازندگان سایر سازها و بسیاری از هنرمندان و هنردوستان دیگر نیز نقشی اساسی ایفا می‌کند به نحوی که می‌توان آن را رقیب جدی تار به عنوان ساز شاخص موسیقی ایران دانست. این موضوعی است که برخی از پژوهشگران از جمله زونیس (1377) به آن اشاره کرده‌اند. از این رو مطالعه سه‌تار و تغییرات آن می‌تواند جایگاهی اساسی در فهم موسیقی ایران داشته باشد. در این نوشته کوتاه، ضمن نگاهی گذرا به برخی از تغییرات سه‌تار به بررسی نقش فرهنگ در این تغییرات خواهیم پرداخت.

تغییرات سه‌تار
بنابر آنچه گفته شد، دور از ذهن نخواهد بود که سه‌تار طی سالیان، تغییرات متعددی را تجربه کرده باشد؛ تغییراتی که برخی مورد قبول قرار گرفته‌اند و برخی دیگر تنها به عنوان یک تجربه در گوشه‌ی کارگاه‌های سازسازی باقی مانده‌اند. در ادامه، پاره‌ای از این تغییرات را مرور می‌کنیم:


- تغییرات کاسه:
کاسه یا جعبه تشدید سه‌تار به صورت تاریخی در دو نوع «یک‌تکه» و «ترکه‌ای» ساخته می‌شود که به نظر می‌رسد با توجه به پیچیدگی تکنیک ساخت، کاسه‌های ترکه‌ای، جدیدتر از کاسه‌های یک تکه باشند. علاوه بر آن، سه اندازه از کاسه (کوچک، متوسط و بزرگ) نیز وجود دارد. موضوع دیگری که در اندازه کاسه، تغییراتی جدی ایجاد کرده «خانواده‌سازی» در این ساز است، مثل سه‌تار باس (بم) و سه‌تار سوپرانو (زیر) که هر دو توسط مسعود شعاری به کارگرفته شده‌اند. باید توجه داشت که خانواده‌سازی علاوه بر کاسه در تمامی ابعاد ساز، تغییراتی را به وجود می‌آورد. یکی دیگر از تنوعات تاریخی در کاسه ساز به «کاسه‌های کتابی» معروف است که در آن عمق کاسه به شدت کاهش یافته است. همچنین در ساخت کاسه بعضا از عناصر طبیعی با کمترین میزان تغییرات نیز استفاده شده که از آن جمله می‌توان به استفاده از کدو، نارگیل و لاک لاک‌پشت (توسط احمد عبادی، سازنده ساز) اشاره کرد.

- تغییرات صفحه:
از آن‌جا که شکل صفحه سه‌تار با کاسه آن ارتباط تنگاتنگی دارد، آن دست از تغییرات که بر اندازه کاسه تاثیر می‌گذارند در صفحه نیز تغییراتی را در پی خواهند داشت. آنچه از آن با عنوان «سه‌تار پوستی» یاد می‌شود گویای گروه دیگری از تغییرات در صفحه سه‌تار است. استفاده از پوست برای صفحه، تنوعاتی دارد که از جایگزینی پوست با چوب تا ترکیب این دو دیده می‌شود. از جمله در سه‌تار پوستی مرحوم محمد نوایی، مشهور به عشقی و نیز «شورانگیز» قنبری‌مهر. در مورد سه‌تارهای متعارف شاید بتوان از تمایل برای تصویری کردن سوراخ های روی صفحه (گل صفحه) نیز به عنوان یک تغییر یاد کرد.

- تغییرات دسته:
دسته سه‌تار به لحاظ شکل روی دسته، گردی پشت آن، انحنای رو و پشت دسته، قطر و وزن تنوعاتی را به وجود می‌آورد. همچنین شاید بتوان استفاده یا عدم استفاده از شیار و نیز تنوعاتی که به لحاظ عمق و عرض در شیار کنار دسته سه‌تار وجود دارد نیز تغییرات سه‌تار را دسته‌بندی کرد در مجموع می‌توان گفت دسته سه‌تار نسبت به سایر بخش‌های آن با تغییرات کمتر و نرم‌تری مواجه بوده است.

- تغییرات سرپنجه، شیطانک و گوشی‌ها:
سرپنجه سه‌تار، محل اصلی مناقشات میان اهالی موسیقی ایران است و بدون شک بیشترین تغییرات و آزمون و خطاها را تجربه کرده است. در ساختار سنتی سه‌تار، شکل سرپنجه کاملا وابسته به شکل دسته ساز است و از لحاظ ساختاری، در امتداد یکدیگر قرار دارند. سازندگان مختلف تغییراتی را در شکل سرپنجه اعمال می‌کنند که از تغییرات جزئی مانند ذوزنقه‌ای شکل کردن سرپنجه تا تغییراتی کلان مثل تعبیه جعبه گوشی به جای سرپنجه دیده می‌شود. برای نمونه می‌توان به این موارد اشاره کرد: پایین‌تر بردن سطح رویی سرپنجه نسبت به دسته ساز، ایجاد انحنا و فرورفتگی در روی سرپنجه و پشت شیطانک، تغییر زاویه میان سرپنجه و دسته با الگوبرداری از سرپنجه عود، الگوبرداری از سرپنجه ویولن، مدل سرپنجه سه‌تار پوستی چهار سیم عشقی و سرپنجه‌های قنبری‌مهر (در دو نمونه مختلف که در هر دو جعبه گوشی با سرپنجه‌های قدیمی جایگزین شده است.)
شیطانک نیز در ساختار قدیمی‌‌اش با تغییر انحنای سطحی (متناسب با انحنای روی دسته) و تغییر ارتفاع، تغییراتی را داشته در عین اینکه نمونه‌های مختلفی از آن با هدف حذف پرده پشت شیطانک ساخته شده است.
در مورد گوشی‌ها نیز تغییراتی در اندازه‌ نمونه‌های متعارف صورت گرفته، مانند تغییر در قطر میله گوشی که به واسطه استفاده از گوشی‌تراش‌های مخصوص ویولن رخ داد است. علاوه بر آن می‌توان از طراحی «گوشی پایه برنجی» محمدرضا ایلدار ژاله، «گوشی‌های دنده‌ای» و نیز به کارگیری گوشی سایر سازها از جمله گیتار اشاره کرد.

- تغییرات پرده:
بنابر سنت، پرده سه‌تار، نخ‌های تابیده شده‌ای از جنس روده گوسفند است اما امروز نخ‌های بخیه معروف به (Cat Gut) و نخ‌های نایلونی نیز استفاده می‌شود. تغییر دیگری که در این زمینه ایجاد شده پرده‌های فلزی‌ایست که قنبری‌مهر طراحی کرد. قطعا تنوع در تعداد پرده‌هایی که روی ساز بسته می‌شود حائز اهمیت است، چنانکه با الگوبرداری از ساز عاشیقی و چسباندن پرده‌هایی روی کاسه ساز، سه‌تارهایی ساخته می‌شود که از آن با عنوان «سه‌تارهای سه اوکتاو» نام برده می‌شود.

- تغییرات خَرَک و سیم‌گیر:
نمونه قدیمی خرک به لحاظ شکل و تعداد پایه و شکل روی آن، گوناگونی‌هایی دارد. شکل سیم‌گیر به شدت متاثر از سلیقه سازنده است. مهم‌ترین تغییر در این زمینه، ادغام این دو است که به «خرک ثابت» معروف است. در خرک‌های ثابت، سیم‌گیر، حذف شده و موقعیت خرک روی صفحه ساز ثابت می‌شود که به احتمال زیاد الگوبرداری از عود است.

- تغییرات سیم‌ها:
علاوه بر تغییر جنس سیم‌ها از ابریشم به فلز، شاید مهم‌ترین تغییری که در سیم‌های سه‌تار رخ داده افزایش تعداد آن‌هاست و اگر سه‌تار را با دوتار در ارتباط بدانیم باید گفت که با فرآیندی تاریخی و تکرار شوند مواجه هستیم که با اضافه شدن سیم سوم به دوتار و سیم چهارم به سه‌تار (بنابر روایتی توسط مشتاق) سه‌تار امروزی شکل گرفته است اما این فرآیند تاریخی همچنان ادامه دارد که در سه‌تارها و سازهای جدیدی که بر مبنای سه‌تار ساخته می‌شوند قابل ردگیری است. از جمله می‌توان به سه‌تارهای «حافظ» و «شب» با شش سیم اشاره کرد که توسط حافظ ناظری طراحی شده‌اند. «سه‌تار پنج سیم» طراحی شده توسط حسین یارا با الگوبرداری از سیم‌های واخوان تار آذری و نیز ساز ابداعی «رَسا» با شش سیم، ساخته علی طریقت و رضا ناظمی اشاره کرد.

- سایر تغییرات:
علاوه بر آنچه گفته شد می‌توان به تغییراتی که در تزئین سه‌تار دیده می‌شود نیز اشاره کرد و باید در نظر داشت که تغییر و نیز آزمون و خطا در ساخت اجزاء ساز با استفاده از مواد گوناگون، یکی دیگر از تغییراتی که بسیاری از سازندگان در تجربیات خود نسبت به آن علاقه نشان می‎دهند. برخی دیگر از تجربه‌های نو نیز قابل توجه هستند مانند ساز «تن‌تار» ساخته فریدون حقیقی که تجمیع سه‌تار و تنبور در یک ساز است به نحوی که دو ساز از پشت به هم چسبیده‌اند. عمق کاسه، کاهش یافته و دسته و سرپنجه به صورت مشترک مورد استفاده قرار می‌گیرد. تجربه دیگری که در این زمینه قابل توجه است الکترونیکی کردن سه‌تار است که در دو نمونه توسط سلمان محمدی و سروش قهرمانلو دیده می‌شود. گروه دیگری از تغییرات نیز در سطح تکنیک‌های ساخت سه‌تار و رویکردهای کلان نسبت به ساز قابل بررسی هستند که در اینجا مورد نظر نیستند.

فرهنگ و تغییرات فنی سه‌تار
در پاسخ به این سئوال که «چرا این یا آن تغییر را در ساز اعمال کرده‌اید؟» بسیاری از سازندگان، استدلال‌هایی مبتنی بر نقص‌های فنی در ساختار ساز و برخی دیگر نیز نظام‌های زیبایی‌شناسی فردی‌شان را تشریح می‌کنند اما به نظر می‌رسد می‌توان پاسخ را در سطوح دیگری نیز جستجو کرد. تحولات فرهنگی می‌توانند نظام شناختی ما را دگرگون کنند و به این واسطه، زیبایی‌شناسی و بسیاری دیگر از حوزه‌های زندگی دستخوش تغییر می‌گردد. برای توضیح رابطه فرهنگ و تغییرات فنی سه‌تار می‌توان از مثال‌های زیر کمک گرفت:
بسیاری از تغییراتی که درپی ایجاد نوعی همسانی میان سه‌تارهای ساخته شده هستند بر پیش فرض‌هایی استوارند که گویای یکی از تغییرات فرهنگی جالب توجه در موسیقی ایران است. «استانداردسازی» در موسیقی قدیم ایران معنای ویژه‌ای ندارد. جایی که «تک‌نوازی» معیار و شیوه عام موسیقی است نیازی به استاندارد کردن سازها وجود ندارد اما با وارد شدن اندیشه «گروه‌نوازی» استاندارد شدن نیز اعتبار و ضرورت می‌یابد.
گروه‌نوازی، کوک دقیق ساز را به امری غیر قابل اغماض بدل می‌کند، البته دقیق به استناد دیاپازون‌های دیجیتال و نه گوش اساتید موسیقی ایران. همین موضوع، مجموعه‌ای از تغییر در سرپنجه، گوشی و شیطانک را به دنبال دارد. تغییراتی که همگی در صدد یافتن راه‌حلی برای مشکل کوک سه‌تار هستند اما باید توجه داشت که همین ساز در بستر سنتی خود با چنین مشکلی مواجه نیست.

تمایل به داشتن تنوع صوتی نیز در گروه‌نوازی قابل توضیح است و این امر ضرورت ساختن خانواده سه‌تار سوپرانو، آلتو و باس را به دنبال دارد. تمایل به استفاده از سه‌تار در سایر انواع موسیقی نیز سه‌تارهای شش سیم، الکترونیک و سازهای ابداعی را که برمبنای سه‌تار ساخته می‌شوند به وجود می‌آورد.
به این ترتیب می‌توان گفت ریشه بسیاری از تغییرات سه‌تار و سایر سازهای موسیقی ایران را باید جایی خارج از موسیقی دنبال کرد. حال در پاسخ به این پرسش که «چه رابطه‌ای می‌توان میان فرهنگ و تغییرات سه‌تار یافت؟» باید گفت تحولات فرهنگی، مجموعه‌ای از ارزش‌ها و نیازهای جدید را به همراه دارند که به نوبه خود در سطوح مختلف بازنمایی می‌شود، از جمله در موسیقی و نیز سازها به عنوان تعینات مادی موسیقی.

منابع:

- جلیلوند، حامد، 1391، سازشناسی فرهنگی موسیقی دستگاهی ایران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد انسان‌شناسی، دانشگاه تهران.
- جلیلوند حامد، 1388، گذری بر حرکت فرهنگی سه‌تار و فراز و نشیب آن در ایران، پایان‌نامه کارشناسی انسان‌شناسی، دانشگاه تهران.
- زونیس، الا، 1377، موسیقی کلاسیک ایرانی، ترجمه مهدی پورمحمد، تهران، انتشارات پارت.

نویسنده :حامد جلیلوند
منبع :انسان شناسی وفرهنگ
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
سه‌تار، گذری بر چند تعریف از یک ساز

سه‌تار، گذری بر چند تعریف از یک ساز

بسیاری از کتاب‌ها و نوشته‌هایی که به موسیقی ایرانی پرداخته‌اند بخشی را به معرفی سازهای موسیقی ایران اختصاص داده‌اند. آنچه در این مجموعه از نوشته‌ها جالب توجه‌اند، چگونگی، گوناگونی و در برخی موارد تعارض‌های تعاریفی است که برای هر یک از این سازها ارائه شده است. این نوشته، نگاهی است نقادانه به برخی از تعاریف ارائه شده برای سه‌تار.

تعریف (1) از اولین گام‌ها در جهت شناخت هر پدیده است. در اهمیت این موضوع کافیست نگاهی بر دایره‌المعارف‌نویسی و دایره‌المعارف‌ها و نقش آن‌ها در تحول تفکر بشری و پایگاه هر شاخه از علوم در یک جامعه داشته باشیم. شاهد آن، جریان دایره‌المعارف‌نویسی و کسانی چون منتسکیو، ولتر و روسو که به نام اصحاب دایره‌المعارف شناخته می‌شوند تاثیر عمیقی بر تحولات عصر نوزایی در اروپا داشته‌اند. تعریف فرآیند مفهوم‌سازی (2) است، فرآیندی که طی آن ویژگی‌ها و صفات مشخصی بر مبنای قواعد و شرایطی خاص به یک واژه نسبت داده می‌شود. مفهوم‌سازی و تعریف، جایگاه یک «واژه» را به یک «مفهوم» ارتقاء می‌دهند. حوزه کاربرد مفاهیم معمولا به یک حوزه معرفتی خاص محدود می‌شود. برای نمونه واژه «گوشه» در هندسه، عرفان و موسیقی گویای سه مفهوم متفاوت است. (3) علوم مختلف انواع گوناگونی از تعریف را تعریف کرده‌اند. در علوم اجتماعی، «تعریف مفهومی»، تعریفی است که براساس قرارداد کردن صفات مشخص برای یک واژه ساخته می‌شود و واجد دو ویژگی است. اول آن‌که با کلماتی غیر از خود آن کلمه تعریف شود و دیگر آنکه ایجابی یا مثبت باشد. یعنی به آن‌چه هست بپردازد، نه آن‌چه نیست یا نباید باشد.(ساروخانی، 1383: 90) از منظر فلسفه، جامع و مانع بودن را از ویژگی‌های ضروری یک تعریف می‌دانند. در نهایت، تعریف از آن رو که از زبان استفاده می‌کند ناگزیر امری زبان‌شناختی است. از منظر معنی‌شناسی (4) تعریف مجموعه‌ای از دلالت‌های درون زبانی است یعنی با بکارگیری واژگان یک زبان، به توضیح واژه‌ای دیگر می‌پردازد. به این ترتیب، تعریف اولین گام برای سازمان‌دهی ذهنی پدیده‌ها، اعم از عینی و ذهنی است و از این رو چگونگی برخورد ما با جهان پیرامون ما را می‌توان از خلال تعاریفی که از آن ارائه می‌دهیم بازخوانی کرد.

سه‌تار از نظر واژگانی
واژه سه‌تار، از دو بخش "سه" و "تار" تشکیل شده است.(5) این ساختار در نامگذاری سایر سازها نیز دیده می‌شود. دوتار، شش‌تار و چهارتار نمونه‌هایی دیگر از این شیوه نامگذاری سازها در زبان فارسی هستند. در این شیوه، اعداد به تعداد تارها یا وترهای موجود در ساز اشاره دارند و بخش دوم، که با اختلاف‌هایی به‌صورت تا، تاه و تای نیز آمده به معنای رشته‌ای دراز و باریک است. (بینش، 1376: 152) نام‌های دیگری که برای واژه سه‌تار استفاده شده عبارتند از "سِتا"، "سِتویه"، "سِتوی"، "ستای"، "سه‌تاره" و "ستو". برای نمونه، دهخدا زیر مدخل سِتویه می‌نویسد: سازی که سه تار دارد.

سه‌تار در متون معاصر
از مجموعه کتاب‌هایی که نگارنده به آن‌ها دسترسی داشته، تعریف یا توصیفی از سه‌تار در 21 کتاب ارائه شده است. این تعاریف تفاوت‌ها و تشابه‌های جالب توجهی داشته‌اند و معدود تناقض‌هایی نیز در آن‌ها به چشم می‌خورد. ارائه و بررسی تمامی این تعریف‌ها در قالب این نوشته ممکن نیست و تنها به اختصار از آن‌ها استفاده شده است. عمده‌ترین بخش‌های این نوشته‌ها را می‌توان چنین تقسیم‌بندی کرد: رده‌بندی، توصیف شکل و اجزا، گستره صوتی، کاربرد، تاریخچه، تعلق به گونه موسیقی و تکنیک‌های اجرایی سه‌تار. شاید خلاصه‌ترین نمونه آن را فرهت ارائه داده است: «از سازهای گونه عود دسته دراز است که با تنبور عهد کهن در ارتباط است. این ساز، چهار سیم و یک کاسه دارد که شبیه گلابی از وسط نصف شده می‌باشد. این ساز با حالت ضربه زدن با ناخن اشاره دست راست به صدا در می آید. سه‌تار، پرده های قابل حرکت داشته و گستره آن دو و نیم هنگام است.» (فرهت، 1378: 31)

به جایگاه سه‌تار در رده‌بندی سازها با عناوین متفاوتی اشاره شده است. برای نمونه فرخ کیش می‌نویسد که ساز تغییر شکل یافته ایست از تنبور که بسیار ظریف و سبک و خوش صداست. (فرخ کیش، 1376: 107) و امیرانی می‌گوید: «این ساز از خانواده سازهای زهی است و با مضراب زدن بر زه ها به صدا در می آید. به این گونه سازها در مبحث سازشناسی اصطلاحا سازهای "زهی مضرابی" می گویند.» (امیرانی، 1379: 24- 23) در این بین اشتباهاتی نیز دیده می‌شود برای مثال: «سه‌تار هم از خانواده سازهای کوبه ای مثل تار است.» (زندباف، 1379: 244) زندباف در این جمله کوبه‌ای را در معنایی بسیار نامتعارف به کار گرفته است خصوصا که در جمله اشاره‌ای هم به وجود زه نشده است.

اما در اکثریت تعاریف، توصیف شکل و اجزا ساز جایگاه ویژه‌ای دارد. مسعودیه سه‌تار را اینگونه توصیف می‌کند: «مورفولوژی دو تار خراسان در مجموع درباره سه‌تار ردیف موسیقی ایرانی نیز صدق می‌کند. [به این معنی که بدنه طنین آن شبیه گلابی است که دو نیم شده باشد.] دسته ساز 25 پرده دارد. (6) تعداد پرده‌ها در انواع سه‌تار می‌تواند متفاوت باشد. پرده‌ها ثابتند. سه‌تار دارای 4 سیم و در نتیجه 4 گوشی است. از این تعداد گوشی‌ها دو گوشی روی صفحۀ گوشی‌ها و دو گوشی دیگر در طرف چپ آن قرار دارند. سیم‌بست در منتهاالیه کاسه طنین و روی بدنه آن نسب است. سه‌تار از چوب توت و دسته آن از چوب گردو تعبیه می‌شود. ساز با انگشتان دست راست و ندرتا با مضراب نواخته می‌شود.» (مسعودیه، 1383: 233) او در ادامه به ارائه اندازه‌های ساز مورد بررسی‌اش پرداخته است. منصوری همین موضوع را اینگونه تشریح می‌کند: «شکل ظاهری آن مانند تار است، با این تفاوت که شکم آن یک قسمتی، گلابی شکل و کوچکتر است، سطح رویی کاسه‌تار نیز چوبی است. سه‌تار امروزی چهار سیم دارد. خرک سه‌تار، کوتاهتر از خرک تار بوده و دسته آن نیز از دسته تار نازک تر است. سه‌تار، فاقد جعبه گوشی است و گوشی های چهارگانه آن، دو عدد در سطح جلویی انتهای دسته ( سر ساز) و دو تای دیگر در سطح جانبی چپ (در هنگام نواختن در سطح بالایی) کار گذاشته شده اند. تعداد دستان های سه‌تار در زمان حاضر، مانند تار 28 است.» (منصوری، 1382: 21)
یکی از موضوعاتی که در بسیاری موارد نادیده گرفته شده تعیین تعلق ساز به گونه خاصی از موسیقی است. امیرانی در این زمینه نوشته است: «سه‌تار از سازهای ملی ایران است و در هیچ سرزمین دیگری جز ایران متداول نیست ( آن چنان که مثلا عود، ساز رایج کشورهای عربی نیز هست)، همچنین سازی شهری است و به ناحیه و قوم خاصی تعلق ندارد (آنگونه که مثلا در مورد دوتار مشاهده می کنیم). تاریخچه و ادبیات سه‌تار نشان می دهد که این ساز برای اجرای دستگاه های موسیقی ایرانی و آهنگ های برگرفته و وابسته به آن ساخته شده است.» (امیرانی، 1379: 24- 23) در سایر موارد سه‌تار ذیل بخش یا فصلی که به نوع خاصی از موسیقی پرداخته، قرار گرفته است (مثلا موسیقی شهری) در برخی نمونه ها نیز تنها به عنوان ساز ایرانن معرفی شده است.
در تعاریف ارائه شده تکنیک‌های اجرایی بسیار خلاصه مورد بحث قرار گرفته اند. فرهت می‌نویسد: «این ساز با حالت ضربه زدن با ناخن اشاره دست راست به صدا در می آید.» (فرهت، 1378: 31) مسعودیه نیز به گونه‌ای دیگر همین مسئله را نوشته است: «ساز با انگشتان دست راست و ندرتا با مضراب نواخته می‌شود.» (مسعودیه، 1383: 233) منصوری تکنیک اجرایی سه‌تار را با کاربردش در ارتباط قرار می‌دهد: «سه‌تار با ناخن انگشت اشاره ( و گاه توام با ناخن انگشت وسطای) دست راست نواخته می شود. به عبارت دیگر "مضراب" سه‌تار در واقع ناخن انگشتان نوازنده است و به همین دلیل و به علت اکوستیکی دیگر، صدای این ساز ضعیف بوده و برای تکنوازی در جلوی جمعیت یا همنوازی در ارکستر مناسب نیست. (منصوری، 1382: 21)

تاریخچه نیز موضوعی است که برخی از نویسندگان به آن پرداخته اند. «چنین به نظر می رسد که سه‌تار در قدیم، سازی محلی بوده و در آن زمان سه سیم داشته است ( کلمه سه‌تار دلالت بر همین نکته می کند) ولی بعدها شهری شده و سیمی بر آن افزوده اند.» (منصوری، 1382: 21) او در پانویس اضافه می‌کند که روایتی از ابوالحسن صبا نقل می‌کنند که بر مبنای آن سیم چهارم سه‌تار را درویشی سه‌تار نواز به نام مشتاق علیشاه به آن ساز افزوده است و از این رو نوازندگان قدیمی، این سیم را به نام مشتاق می شناسند.

به استناد آنچه در بالا آمد می‌تواند چند نکته را درباره تعاریف ارائه سده بیان کرد. استفاده از مفاهیم بین المللی و علمی یک از موضوعات بسیار حائز اهیمت است. برای نمونه در توصیف شکل ساز اکثر نویسندگان از تشبیه کاسه به گلابی استفاده کرده‌اند. هرچند این تشبیه در ظاهر می‌تواند به سرعت شکلی نزدیک به مقصود ما را در ذهن مخاطب تصویر سازی کند اما در عین حال از جهات دیگری ذهن مخاطب را از واقعیت مسئله دور می کند. در تعاریف استفاده از مفاهیم تعریف و تثبیت شده دقت تعریف را بالا می‌برد. شاید دقیق‌تر، استفاده از مفهوم هندسی هذلولی باشد. این
موضوع در رده‌بندی نیز صادق است. برخی سه‌تار را از خانواده تنبور، برخی آن را ساز زهی مضرابی خوانده‌اند به رقم وجود نظام های رده بندی کهن در ایران، نویسندگان معاصر در تعریف سه‌تار نه از نظام‌های رده‌بندی قدیم ایران و نه از نظام‌های جدید استفاده نمی‌کنند.

موضوع دیگر به کارگیری مکرر عبارت‌هایی ماندند «سه‌تار سازی شبیه تار» باشد. علاوه بر تار تنبور و دوتار نیز در این گزاره استفاده شده اند. هر چند تعریف ناگزیر مجموعه ای از دلالت های درون زبانی است اما در این بین واژگان از اعتبار یکسانی برای استفاده در تعاریف برخوردار نیستند. تعریف سه‌تار بر مبنای هر ساز دیگر در واقع نوعی فرار از تعریف خواهد بود. تعریف باید کلی‌ترین مصادیقی را که انسان در اختیار دارد به‌کار ببندند تا وافی برای موضوعشان باشند

موضوع جالب توجه دیگر لغزش نویسندگان میان یک متن هدفمند علمی و یک متن احساسی است. هرچند مدتهاست دیگر علم ادعای فارغ از ارزش‌ بودن را ندارد اما دست کم تلاش می‌کند با به کارگیری روش‌‌های مشخص رابطه خودش با ارزش‌هایش را بیان کند. اما برخی تعاریف از یک سوی بام و برخی از سوی دیگر آن می‌افتند. برای نمونه: «سه‌تار هم از خانواده سازهای کوبه ای مثل تار است، این ساز چهار سیم دارد. تفاوت این ساز با ساز تار، بدنه کوچکتر آن است و بدون مضراب هم نواخته می شود. وسیله به صدا در آمدن این ساز، ناخن است. این ساز به دلیل نداشتن فن نواختن (چون با یک انگشت نواخته می‌شود) پیشرفتی نداشته است. از آن اغلب به منزله ساز تنها (سلو) استفاده می شود.» (زندباف، 1379: 244)

بدون شک آنچه در بالا آمد تمامی آثار را پوشش نداده است و در واقع به صورتی گزینشی به بررسی مشکلات موجود در برخی از تعارف اشاره دارد. از دیگر نوسیندگانی که به ارائه تعریف یا توصیفی از سه‌تار پرداخته‌ان می‌توان به زونیس (1377)، فرهمند (1379)، ملاح (1376)، طهماسبی (1380)، دورینگ (1383)، میلر (1384)، شهمیری (1349)، وجدانی (1376)، اطرایی (1386)، سپنتا (1382)، نفری (1379)، ستایشگر (1375) و بینش (1376) اشاره کرد. با این همه می‌توان گفت هنوز، تعریف جامعی از این ساز ارائه نشده. جامع‌ترین تعاریفی که از سازهای ایران ارائه شده به دایره‌المعارف سازهای ایران نوشته محمدرضا درویشی تعلق دارد اما هنوز مجلد مرتبط با سازهای موسیقی دستگاهی آن منتشر نشده است. ساختار به کارگرفته شده برای سازهای زه‌صدای موسیقی نواحی می‌تواند الگوی مناسبی برای چنین تعریفی باشد.اما به عنوان یک توصیف کوتاه حاصل از جمع‌بندی برخی تعاریف بررسی شده می‌توان چنین نوشت.
«سه‌تار، سازی متعلق به موسیقی دستگاهی ایرانی است که در اجرای ردیف و گوشه های موسیقی ایران، سنتا به صورت تکنوازی و یا همراه با آواز به کار گرفته می شود با این حال امروز کاربردهای گوناگونی دارد. از دیدگاه سازشناسی، سه‌تار یک زه‌صدا (کوردئوفون) از خانواده لوتها (Lute) است که جعبه صوتی (کاسه) هذلولی شکل و دسته‌ای بلند دارد که به یکدیگر متصل شده و ثابت هستند. در نظام رده‌بندی قدیم ایران در زمره مقیدات قرار می‌گیرد. نظام پرده بندی این ساز از نظام موسیقی سنتی ایرانی پیروی می‌کند و پرده‌ها (که نخ های باریکی از جنس روده هستند) به دور دسته ساز بسته می شوند. این پرده ها بر روی دسته، ثابت نبوده و می توان جای آن ها را تغییر داد. این ساز، چهار سیم دارد که دو سیم انتهایی (سوم و چهارم) غالبا توامان استفاده می شوند. سه‌تار، نظام های کوک متعددی دارد ولی معمول ترین آن از سیم اول تا چهارم به ترتیب (دو، سل،دو، دو) است.

تکنیک اجرای سه‌تار را می توان به تکنیک های اجرایی دست راست و دست چپ تقسیم کرد:
- دست راست :
غالبا وظیفه اجرای مضراب ها یا ایجاد ارتعاش و زدن ضربه به سیم ها را برعهده دارد. اعمال ضربه بر سیم به وسیله ناخن انگشت اشاره که کمی (بین 2 تا 5 میلیمتر) بلند شده صورت می گیرد. امروزه گاها به جای ناخن از مضراب هایی با جنس های مختلف (فلز یا پلاستیک) نیز استفاده می شود که بر روی همان انگشت سوار شده و عملکردی مشابه ناخن انسان دارند.
- دست چپ:
این دست، وظیفه تغییر طول سیم با گرفتن پرده ها و درنتیجه، ایجاد تن ها را برعهده دارد. هر دو دست، تکنیک های متعددی دارند.» (جلیلوند، 1387: 45)

پانویس‌ها
1-Definition
2-Conceptualization
3-این مثال از جزوه کلاس اتنوموزیکولوژی دکتر محسن حجاریان نقل شده است.
4-Semantics
5-در این مورد نظر دیگری نیز وجود دارد که این واژه را ماخوذ از واژه‌ای سانسکریت می‌داند اما به دلیل نیافتن منبع از ذکر آن خودداری شده.
6-مسعودیه در این کتاب سه‌تار میرزا عبدلله که به گفته او 150 سال قدمت دارد و آن زمان در اختیار احمد عبادی بوده را توصیف کرده است.

منابع:

· امیرانی، فرهود، 1379، سه‌تار و "تار" اندیشی (پژوهشی درباره آموزش سه‌تار)، تهران، نشر کانون گسترش علوم.
· بینش، محمدتقی، 1376، شناخت موسیقی ایران، تهران، دانشگاه هنر.
· جلیلوند، حامد، 1387، گذری بر حرکت فرهنگی سه‌تار، پایان‌نامه کارشناسی رشته انسان‌شناسی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
· حجاریان، محسن، 86-1385، جزوه‌های کلاسی موسیقی‌شناسی قومی و فرهنگ‌شناسی موسیقی ایران، مکتب خانه و آموزش‌های آزاد سوره
· زندباف، حسن، 1379، جامعه شناسی هنر موسیقی، تهران، نشر گنجینه فرهنگ.
· ساروخانی، باقر، 1383، روش‌های تحقیق در علوم اجتماعی، جلد اول، تهران، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
· فرخ کیش، شهزاد، 1376، ارغنون ساز فلک ( پژوهشی در موسیقی سنتی ایران)، تهران، نشر موعود.
· فرهت، هرمز، 1378، موسیقی سنتی ایران، ترجمه مهدی پورمحمد، تهران، انتشارات پارت.
· مسعودیه، محمدتقی، 1383، سازهای ایران، تهران، انتشارات زرین و سیمین.
· منصوری، پرویز، 1382، سازشناسی،تهران، انتشارات زوار.

نویسنده :حامد جلیلوند
منبع :انسان شناسی وفرهنگ
 

M I N A

دستیار مدیر مهندسی معماری
کاربر ممتاز
نیم نگاهی به رد پای سه‌تار در تاریخ ایران

نیم نگاهی به رد پای سه‌تار در تاریخ ایران


در مطالعات تاریخی، اسناد و مدارک متفاوتی وجود دارند که از اعتبارهای یکسانی برخوردار نیستند. مطالعه تاریخ موسیقی، از پیچیده ترین و دشوارترین موضوعات مطالعه در تاریخ است چرا که موسیقی، ذاتا به دلیل میرا بودن صدا، در لحظه متولد شده و می میرد. طبیعتا انچه به عنوان اسناد قابل مطالعه در موسیقی و تاریخ آن موجود هستند مجموعه ای از سازها، مکتوبات و تصاویرند که هرچند می توان به واسطه انها تاحدودی به گذشته موسیقایی نزدیک شد اما دست کم براساس دانش امروزی ما، امکان درک دقیق موسیقی گذشته براساس این اسناد وجود ندارد. در مورد مطالعات سازشناسی و مشخصا در این نوشته، تاریخ سه‌تار، با دو مشکل عمده مواجهیم. اولین آن‌ها به جنس سه تار مربوط است چرا که به دلیل ساخته شدن بسیاری از سازها و نیز سه‌تار از چوب، عمر چندانی نداشته و از بین می روند. از این رو، دسترسی ما به سه تارهای قدیمی، تنها امکان مطالعه گذشته نزدیک را فراهم می کند که طبیعتا این موضوع، ما را نیازمند مطالعه سایر اسناد خواهد کرد که خود منشاء دومین مشکل است چرا که نوشته ها و تصاویر به شدت می توانند گمراه کننده باشند. درحقیقت، دربسیاری از موارد براساس اسناد و مدارک مکتوب یا تصویری تنها می توان به وجود سازهایی هم خانواده با سه تار پی برد. شاید یکی از پیچیدگی های مطالعه تاریخی سه تار، نبود نام این ساز در رساله های قدیمی موسیقی است. بااین حال و در این نوشته، سعی می شود از طریق یک مطالعه اسنادی بر چند گونه متفاوت از داده ها، رد پای سه تار در تاریخ پی گرفته شود.


گرچه در اینجا ما تا دنیای باستان نیز عقب رفته و به یافته های باستان شناسی دراین باره استناد می کنیم اما تذکر مجدد این نکته ضروری است که در این مورد، هرچه به سمت گذشته گام برمی داریم از اطمینان ادعاها کاسته شده و می بایست با احتمال بیشتری صحبت کرد. در زیر به ذکر تارخچه سه تار از خلال اسناد موجود می پردازیم:


1- نمونه سازهای قدیمی موجود:
مدارکی که می توانند تا حدی ما را به شناسایی تاریخچه سه تار رهنمون سازند چند گونه متفاوت را تشکیل می دهند. ابتدایی ترین آن‌ها سه تارهای قدیمی ای هستند که هنوز موجودند. تعداد کم سه تارهای قدیمی به دلیل عدم ماندگاری چوب که عنصر اصلی سازنده سه تار است ما را تنها حدود یک تا دو قرن به گذشته راهنمایی می کند. از قدیمی ترین سه‌تارهایی که به جا مانده‌اند می توان به سه تار ناصرالدین شاه قاجار اشاره کرد که به طرزی اتفاقی به دست استاد و نوازنده سه تار، احمد عبادی رسیده است. ظاهرا ناصرالدین شاه، سه تار خود را به شخصی می دهد و فرزندخوانده این شخص، بعدها شاگرد میرزا عبدالله (پدر عبادی) می شود. سال ها بعد که این فرد صدای سه تارنوازی عبادی را از رادیو می شنود و متوجه می شود که فرزند استادش است ساز ناصرالدین شاه را به او هدیه می کند. این ساز یکی از بهترین نمونه های به جا مانده از سه تارهای دوره قاجار است. در حقیقت سازهای به جامانده از دوران گذشته تنها مدارک کاملا مستند از چگونگی سه تار در گذشته هستند و در مورد سایر مدارک، ما با میزان های متفاوتی از احتمال خطا در درک سند تاریخی روبرو هستیم.


2- سفرنامه ها و کتاب های تاریخی:
دومین دسته از مدارکی هستند که می توانند به ما در ردیابی گذشته سه تار یاری رسانند. تقی بینش در کتاب خود به اشاره فارمر به سفرنامه اولیا چلبی از موسیقی شناسان ترکیه ارجاع داده و با استناد به آن می نویسد: "شیخ حیدر از بنیانگذاران سلسله صفویه (893 ه / 1487 م) سازی به نام چاتار ساخته بود." اصطلاح چاتار یا چهارتار در جای دیگری از این سفرنامه نیز مجددا تکرار می شود. (بینش، 1376: 153) (1)


3- رسالات موسیقی:
این رسالات نیز حاوی اطلاعات سودمندی از مجموعه سازهای دوران گذشته موسیقی ایران هستند. هرچند بنابر مطالعاتی که تا کنون انجام شده در هیچ یک از رسالات موسیقی اشاره مستقیمی به سه تار نشده است اما از سازهایی نام برده اند که پس از تشریح ساختمان ساز توسط نویسنده می توان به نقاط تشابه جالب توجهی میان آن سازها با سه تار دست یافت. فارابی (260 تا 339 هجری قمری) در بخش "از فن دوم" در "کتاب موسیقی کبیر" (خود پیرامون بحث درباره تنبور می نویسد: "غالبا رسم برآن است که در طنبور تنها دو تار به کار می برند، گاه نیز سه تار بر ان می بندند. لکن از آنجا که استفاده از دو تار معمول تر است، ما ابتدا به ذکر طنبور دو تاری اکتفا می کنیم." (فارابی،1375: 290) از دیگر رسالاتی که می توان رد سه تار را در انها گرفت کتاب "انیس الارواح" است که در زمان شاه عباس اول (سال 985 تا 1038 هجری قمری) نوشته شده است. میرزا ابراهیم بن کاشف الدین محمد یزدی در این کتاب که حاوی مطالبی استعاری از موسیقی است اشاره ای به چهارتار می کند: "... برهمن را از شد چهارتار زنار رشته جان سست نموده و از بازگوی ذکر چغانه راه عقل و هوش زده..." (مسعودیه، 1383: 236)


4- متون ادبی:
شعرا و نویسندگان در کتاب‌های ادبی نیز به کرات از سه تار نام برده اند. به عنوان مثال در لغتنامه دهخدا، ذیل مدخل سه تار، این اشعار آمده است:

چنبر دف شود فلک، مطرب بزم شاه را ماه دوتا به بر کشد، زهره ستای نو زند (خاقانی)
چرخ دوتاست بس کهن نیست نوایی اندر او
گه صنمی که بهر ما ساز ستای نو زند (سلمان ساوجی)
ستای باربد آواز درداد سماع ارغنوان را ساز درداد (نظامی) (2)
ستای باربد دستان همی زد به هشیاری ره مستان همی زد (نظامی)
نکیسا چون زد این افسانه بر چنگ ستای باربد برداشت اهنگ (نظامی)
سیلی خوریم چون دف در عشق فخرجویان زخمه به چنگ آور می زن ستوی ما را (مولوی)
نوای باربد و ساز بربط و مزمار طریق کاسه‌‌‌گر و راه ازغنوان و سه‌تا (خاقانی)
این دل همچو چنگ را مست و خراب و دنگ را
زخمه به کف گرفته ام همچو سه‌تاش می زنم (مولوی)


5- نقاشی ها و مینیاتور:
دسته دیگری از مدارک تاریخی، مینیاتورهای دوران صفوی هستند که در آنها سازهایی مانند سه تار نقاشی شده اند. الا زونیس دراین باره می نویسد: " در دوره بزرگ نقاشی مینیاتور، سه تار و تنبور از جمله موارد جالب توجه در آن آثار به شمار می آیند. به نظر می رسد سه تار در دوره قاجار، محبوبیت خود را از دست داده بود چرا که اغلب در نقاشی های عصر قاجار وجود نداشته است و شاید به خاطر آن بوده باشد که نوازندگان این ساز به نوازندگی تار مشهور بودند." (زونیس، 1377: 170 – 168) در برخی دیگر از منابع با استناد به همین نقاشی ها نتیجه می گیرند که سه تار قبل از دوره قاجاریه مورد استفاده قرار نمی گرفته است: " تار و سه تار در ایران از زمان آقا علی اکبر فراهانی و حسین قلی و میرزا عبدالله شناخته شده است. تصور نمی رود تار و سه تار قبل از دوره قاجاریه مورد استفاده قرار گرفته باشند زیرا در اغلب نوشته ها و نقاشی های باستانی، تصویر تنبور، نی، دف و کمانچه به چشم می خورد ولی از تار و سه تار اثری دیده نمی شود. در عمارت چهل ستون اصفهان بر دیوارهای داخل تالار چند اثر نقاشی از زمان صفویه وجود دارد. این تصاویر، مجلس پذیرایی شاه عباس دوم از محمد خان، امیر ترکستان و شاه عباس اول از محمد ولی خان فرمانده کل ترکستان و شاه طهماسب اول را از همایونشاه پادشاه هندوستان نشان می دهد. در این مجالس پذیرایی، کمانچه، دف، نی و تنبور نقاشی شده ولی تار و سه تار مشاهده نمی گردد. (فرهمند، 1379: 13- 12) ژان دورینگ نیز به این مسئله حضور سه تار در مینیاتورها اینگونه اشاره می کند: "سه تار را می توان همچون نوعی تنبور دانست که تارهای آن را از پایین به بالا با ناخن انگشت اشاره دست راست می نوازند ( تا تاکید بر نت و ضرب قوی حاصل آید). اگر این طرز نواختن قبل از قرن دهم (شانزدهم میلادی) در مورد سازهای زهی از نوع دوتار به کار می رفته پس می توان نتیجه گیری کرد که سه تار - هرچند که شکل ظاهری آن مانند شکل امروزی نبوده باشد- از همان زمان وجود داشته است. در واقع چندین مینیاتور متعلق به قرن دهم به بعد به وضوح، فن اجرای سه تار را با دست راست نشان می دهند." (دورینگ، 1383؛ 54)


6- یافته های باستان شناسی:
کهن ترین مدارکی که در مورد سازها در ایران موجود هستند به مدارک باستان شناسی تکیه دارند. این مدارک در حقیقت مجموعه ای از پیکرک های سفالین نوازندگان دوران عیلام میانی متعلق به هزاره دوم قبل از میلاد هستند که در کاوش های شوش به دست آمده اند. سازهایی که این پیکرک ها در دست دارند دو گونه مشخص را به نمایش می گذارند که یکی سازی با کاسه مدور و دسته ای بلند و دیگری سازی با کاسه کشیده تر و دسته کوتاه است. الا زونیس، پژوهشگر موسیقی در کتاب خود در این باره می نویسد: " سه تار از میان تمامی سازهای زهی، تاریخی درازتر دارد. پیشینیان این ساز که از خانواده پاندورا هستند در هزاره دوم قبل از میلاد در کنده کاری های خاورمیانه ترسیم شده اند. در ایران نیز یک نمونه آشکارا از پاندورای کهن در قرن هشتم قبل از میلاد، شکل سفالینه از یک مرد که در حال نواختن یک ساز سیمی دسته دراز است را نشان می دهد که در شوش کشف شده است و اکنون در موزه لوور پاریس نگهداری می شود. در دوره های هخامنشی و ساسانیان نشانه ای از پاندورا وجود ندارد. سه تار نیز مثل تنبور در اوایل
دوره اسلامی ظاهر گردید که به همراه عود به تکامل رسید." (زونیس، 1377: 170 – 168) طبیعتا این اسناد باستان شناختی نمی توانند به ما مشخصا در مورد سه تار، اطلاعاتی بدهند اما می توانند از وجود سازهایی هم خانواده سه تار در حدود هزاره دوم قبل از میلاد در حوزه فرهنگی ایران نشانه هایی را به دست دهند.


7- تئوری‌های موسیقایی درباره تاریخ موسیقی دستگاهی:
به منظور روشن تر کردن تاریخچه سه تار می توان در کنار این مجموعه از اسناد تاریخی، به یک یک تئوری نیز در مورد تاریخ موسیقی کلاسیک (دستگاهی) ایران اشاره کرد که توسط محسن حجاریان، اتنوموزیکولوگ ایرانی مطرح شده است. حجاریان معتقد است که موسیقی دستگاهی ایران، طی یک تحول اجتماعی و از ترکیب دو نظام موسیقایی پیش از خود شکل گرفته است.

بنابر اعتقاد او در حوزه فرهنگی ایران، پیش از شکل گیری موسیقی دستگاهی، دو فرهنگ موسیقایی مستقل وجود داشتند:
- نظام موسیقایی پردگانی در حوزه شرقی ایران
- نظام موسیقایی دستانی در حوزه غرب ایران

با حمله مغول و در نتیجه پیامدهای اجتماعی پس از آن، این دو نظام در ناحیه غربی با یکدیگر برخورد کرده و حاصل این برخورد، شکل گیری نظام موسیقایی جدیدی است که ما امروز آن را با نام دستگاه (ردیف) می شناسیم. نکته قابل استفاده این تئوری در پژوهش حاضر و موضوع آن، از رابطه تنگاتنگ سه تار و موسیقی دستگاهی نشات می گیرد. همچنین این تئوری می تواند پیش فرض هایی را درباره منشاهای احتمالی این ساز در اختیار پزوهشگران قرار دهد. اگر بپذیریم که شکل گیری موسیقی دستگاهی ایران پس از حمله مغول آغاز می شود شاید بتوان چنین احتمال داد که روند شکل گیری سه تار نیز به عنوان یک ساز مشخص در موسیقی دستگاهی، با این زمان ارتباط ویژه ای داشته باشد. نکته ای که شاید تا حدودی با این نظریه در ارتباط باید توضیحی است که ژان دورینگ درباره مینیاتورهای صفوی ارائه می دهد. او به تکنیک خاص اجرای سه تار که در مینیاتورها دیده می شوند اشاره کرده و نمایش شیوه اجرایی که خاص سه تار است را دلیل وجود سه تار در آن دوران می آورد.


جمع بندی

در نهایت آنچه را در این مختصر پیرامون تاریخچه سه تار آوردیم را می توان در یک نمودار (خط زمانی) به شکلی که در بالای مقاله آمده است خلاصه کرد. این خط گویای آن است که قدیمی ترین نمونه های موجود سه تار متعلق به حدود 1200 ه‍.ق و هر چه از این تاریخ عقب تر می رویم شواهد وجود سه تار به معنای دقیق کلمه کمرنگ تر می شود و ما تنها می توانیم از وجود سازهای هم خانواده سه تار صحبت کنیم. به این ترتیب قدیمی ترین نشانه از وجود سازی هم خانواده سه تار متعلق به پیکرک های سفالی شوش با قدمتی حدود 2000 سال پیش از میلاد است.


پانویس

* این نوشته بخشی از پایان نامه دوره کارشناسی نگارنده است که با اندک تغییراتی منتشر می‌شود.
1- در سفرنامه شاردن در زمان توصیف یکی از بزم ها از تعدادی ساز ایرانی نام می برد که ظاهرا یکی از انها سه تار است ولیکن از انجایی که منبع این موضوع را فراموش کرده و از طرفی، امکان بررسی اصل سفرنامه ممکن نشد از ذکر آن به عنوان یکی از مطالب متن اصلی این پژوهش خودداری کرده و تنها به یادآوری آن در اینجا بسنده می کنم.
2- محمدتقی بینش معتقد است که نباید ستای را به معنی سه تار گرفت چرا که نظامی اساسا سخن پردازی کرده است و حسن مشحون نیز معتقد است که ستا، نام یکی از سیم های عود بوده است، ولیکن همانگونه که پیش از این نیز اشاره شد امکان اثبات یا رد هر دو نظریه درحال حاضر ممکن نیست.


منابع

- بینش، تقی؛ 1376، شناخت موسیقی ایران، ویراستار: بهروز وجدانی، تهران، دانشگاه هنر.
- فارابی، ابونصر، 1375، کتاب موسیقی کبیر، ترجمه آذرتاش آذرنوش، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
- مسعودیه، محمدتقی، 1383، سازهای ایران، تهران، انتشارات زرین و سیمین.
- حجاریان، محسن، 1385، مقدمه ای بر موسیقی شناسی قومی، تهران، پژوهشگاه میراث فرهنگی و کتاب‌سرای نیک.
- زونیس، الا، 1377، موسیقی کلاسیک ایرانی، ترجمه مهدی پورمحمد، تهران، انتشارات پارت.
- دورینگ، ژان، 1383، سنت و تحول در موسیقی ایرانی، ترجمه سودابه فضائلی، تهران، انتشارات توس و انجمن ایران شناسی فرانسه.
- کلیات خمسه نظامی، تهران. امیرکبیر.
- دیوان خاقانی



نویسنده :حامد جلیلوند
منبع :انسان شناسی وفرهنگ
 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا