mahpishuny
عضو جدید
درسال 1959 یک واقعه منحصر به فرد به وقوع پیوست که موجب جلب توجه محققین به بررسیمسئله مایکوتوکسین ها گردید . این مسئله موجب مرگ هزاران بوقلمون و سایر طیور درمزرعه ای در آنگلیای شرقی بود ، به دلیل درگیری صنعت بوقلمون و صنعت تولید مکمل هایغذایی طیور با این مسئله تلاش های زیادی جهت شناسایی منشاء بروز این شیوع گستردهبیماری (که در ابتدا به عنوان بیماری نا مشخص بوقلمون نامیده شد) صورت گرفت . هرچند این نام دلالت بر بیماریهای نظیر عفونت های ویروسی دارد ، اما نشان داده شد کهاین پرندگان توسط نوعی سم موجود در بادام زمینی آسیاب شده مورد استفاده در تولیدمکمل پروتئینی خوراک طیور مسموم گردیده اند . این ماده سمی که بنام آفلاتوکسین (Aflatoxin)نامیدهشد زیر نور ماوراء بنفش دارای تلالو فلورسنس می باشد و نشان داده شده که به وسیلهرشد کپک آسپرژیلوس فلاوس (Aspergillus flavus)بر روی بادام زمینی تولید می گردد . آفلاتوکسین نه تنهادارای سمیت حادی می باشد بلکه جزو سرطان زاترین ترکیبات شناخته شده برای موش هایصحرایی است . اثبات پتانسیل سرطانزایی آفلاتوکسین این امکان را فراهم نمود که منشاءبروز بیماریهای نظیر سرطان کبد در ماهی قزل آلای رنگین کمانی و هپاتیت در سگ ها کهتقریبا یک قرن پیش توصیف گردیده بود اما به عنوان یک مسئله ناشناخته باقیماندهبودند ، مشخص گردد . تکامل روش های آنالیز بسیار دقیق جهت شناسایی آفلاتوکسین هامنجر به اثبات این مسئله گردید که حضور این ترکیبات در برخی محصولات کشاورزی بهویژه بادام زمینی و ذرت که اغلب جهت مصرف انسانی مورد استفاده قرار می گیرند ، شایعمی باشد .
حضور آفلاتوکسین ها هنوز هم در انواع مختلف مواد غذایی و خوراک حیوانات گزارش می گردد ، و هر چند غلظتهایی از آن که موجب ایجاد علائم مسمومیت حاد می شود بر حسب میلی گرم در کیلوگرم (mgkg-1) اندازه گیری می گردد ، با این حال امروزه روش های آنالیز دقیق امکان اندازه گیری غلظت های آن در حد میکروگرم در کیلوگرم (µgkg-1) را فراهم نموده اند . اکنون مشخص شده است که آفلاتوکسین ها به وسیله دو گونه کپکی یعنی آسپرژیلوس فلاوس و آسپرژیلوس پارازیتیکوس (A.parasiticus) تولید می گردند که هر دو آنها به خصوص در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری پراکنده هستند . اخیرا گونه سومی به نام آسپرژیلوس نومیوس (A.nomius)به عنوان مولد آفلاتوکسین شناسایی شده است اما گزارش هایمتعدد در منابع قدیمی در رابطه با تولید آفلاتوکسین به وسیله سایر گونه ها ، حتیگونه هایی که به جنس های مختلف دیگر تعلق دارند ، معمولا در نتیجه اشتباه یا ساختهو پرداخته ذهن بشر می باشد .
در ابتدا ، این مسئله در نظر گرفته شد که آلودگی به آفلاتوکسین اساسا ناشی از نگهداری نا مناسب محصولات بعد از برداشت است که به کپک های انباری نظیر آسپرژیلوسها و پنی سیلیوم ها اجازه می دهد بر روی محصولات رشد نموده و مایکوتوکسین ها را تولید نمایند . علاوه بر این رطوبت بالا و هوای گرم موجب تولید بالاترین میزان آفلاتوکسین در مواد غذایی می گردند به طوری که در این شرایط میزان تولید آن بیش از حداکثر 30 میکروگرم در کیلو ماده خوراکی تعیین شده به وسیله سازمان غذا و کشاورزی (FAO) و سازمان بهداشت جهانی (WHO) در مواد غذایی مورد مصرف انسان می باشد . لازم به توضیحاست که این سازمانها در هنگام تعیین این حدود بر سر دوراهی قرار گرفتند که به اینصورت بیان می شود : به طور مشخص این گروه ها میزان پایین تری را ترجیح دادند امااحساس می شد که خطر سوء تغذیه بیش از خطر ایجاد سرطان کبد به وسیله آفلاتوکسین هادر انسان است . در ضمن ، برخی کشورهای توسعه یافته قوانین سخت تر یا مقادیر پایینتری را جهت آفلاتوکسین ها تعیین نموده اند .
اکنون مشخص شده است که تولید آفلاتوکسین ها تنها به طور ساده یک مسئله ناشی از نگهداری نا مناسب نیست و این ترکیبات در مرحله قبل از برداشت و در محصولات در حال رشد در مزرعه نیز تولید می گردند . گونه های آفلاتوکسین زایی آسپرژیلوس می توانند با گیاهان سالم یک رابطه پارازیتی بر قرار نمایند و زمانی که گیاه تحت استرس قرار می گیرد مثل شرایط خشکسالی ، مقادیر کم اما قابل توجه از آفلاتوکسین را تولید می نمایند .همانند تعدادی از متابولیت های ثانویه میکروبی ، آفلاتوکسین ها گروهی از ترکیبات شبیه به هم هستند که سمی ترین آنها به عنوان آفلاتوکسین B1 شناخته می شود . طبیعت دقیق واکنش به آفلاتوکسین در حیوانات به گونه ، جنس و سن بستگی دارد و عموما نرها حساسیت بیشتری نسبت به ماده ها دارند . برخی حیوانات نظیر جوجه اردک یکروزه و سگ بالغ به میزان قابل توجهی به مسمومیت حاد با آفلاتوکسین B1 حساس هستند به طوری که مقادیر LD50 آنها به ترتیب 35/0 و 5/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن است ، در حالی که سایر حیوانات نظیر موش صحرایی و موش خانگی بالغ مقاومتر می باشند و LD50 آنها حدودا 9mg/kgمی باشد . تمام حیوانات به فعالیت سرطانزایی آفلاتوکسین پاسخ نمی دهند اما در مورد موش صحرایی و ماهی قزل آلای رنگین کمانی ، آفلاتوکسین B1 یکی از سرطانزاترین ترکیبات شناخته شده است .