آش پشت پای *breath*
- شروع کننده موضوع بانو امین
- تاریخ شروع
jentle man
عضو جدید
البته شما خیلی کوچلو هستی در مقابل من پس خاله محسوب نمیشین میشن خواهرنه دیگه ها..خاله محمد ویوسف ونازی ومهسا و گلی وسجاد و چن نفر دیگه مونده فقط رییس سایت بیاد ب من بگه خاله
jentle man
عضو جدید
اره راست میگهبرم ببینم چرا معاف شدین
به چه حقی
مرسی..ولی ایناهم از من بزرگن سنشون...
jentle man
عضو جدید
پس همون خاله تصویب شدمرسی..ولی ایناهم از من بزرگن سنشون...
میدونستم خاله ... محمده نه من
جای خالی پرشود
خاله ادمین اینا
اخجون نمیدونستم شجره مون به ادمین میرسه
برم ببینم چرا معاف شدین
به چه حقی
وه تو چه ؟ :|
آرا اینقده فضولی آسمان کو
بچو بچو خخخخخ
خاله ادمین اینا
اخجون نمیدونستم شجره مون به ادمین میرسه
خاله 100 بار گفتم اصلاتمون همه جا لو نده..الان میام هی میخان ترفی اینا بگیرن...
خاله 100 بار گفتم اصلاتمون همه جا لو نده..الان میام هی میخان ترفی اینا بگیرن...
نگفتی خاله چرا خالی می بندی :/
ترفیع بگیرن؟
وه تو چه ؟ :|
آرا اینقده فضولی آسمان کو
بچو بچو خخخخخ
دوس دارم بدونم
ای حال میده به زور ببرنتون سربازی
:| :| :|دوس دارم بدونم
آک خدا چی تیش شر هاوردیتم ورده پینگو
خوشا روزی که من پنج ساله بودم
درون کوچه ها آواره بودم
چرا مادر مرا بیست ساله کردی
میان پادگان آواره کردی
دم دروازه شهر که رسیدم
صدای طبل و شیپور را شنیدم
به خود گفتم که این طبل نظام است
دو سال شخصی گری بر من حرام است
گروهبانان مرا بیچاره کردند
لباس شخصیم را پاره کردند
به خط کردند تراشیدند سرم را
لباس آشخوری کردند تنم را
لباس آشخوری رنگ زمین است
برادر غم مخور دنیا همین است
نگو خدمت بگو زندان هارون
که دل را در جوانی می کند خون
نگو خدمت بگو سرچشمه غم
نگهبانی زیاد مرخصی کم
مسلسل لوله خودکار دارد
گهی تک تیر گهی رگبار دارد
کلاغ پر می روم کاسه به دندان
برای خوردن یک لقمه نان
نوشتم نامه ای با برگ چایی
که هر وقت می خوری یادم بیایی
لب چشمه نشستم خوابم آمد
محبت های مادر یادم آمد
بمیرد آن که سربازی بنا کرد
تمام دختران را چشم به راه کرد
از آن روزی که سربازی بنا شد
ستم بر ما نشد بر دختران شد
گمان کردم که سربازی دو سال است
ندانستم که عمر یک جوان است
درون کوچه ها آواره بودم
چرا مادر مرا بیست ساله کردی
میان پادگان آواره کردی
دم دروازه شهر که رسیدم
صدای طبل و شیپور را شنیدم
به خود گفتم که این طبل نظام است
دو سال شخصی گری بر من حرام است
گروهبانان مرا بیچاره کردند
لباس شخصیم را پاره کردند
به خط کردند تراشیدند سرم را
لباس آشخوری کردند تنم را
لباس آشخوری رنگ زمین است
برادر غم مخور دنیا همین است
نگو خدمت بگو زندان هارون
که دل را در جوانی می کند خون
نگو خدمت بگو سرچشمه غم
نگهبانی زیاد مرخصی کم
مسلسل لوله خودکار دارد
گهی تک تیر گهی رگبار دارد
کلاغ پر می روم کاسه به دندان
برای خوردن یک لقمه نان
نوشتم نامه ای با برگ چایی
که هر وقت می خوری یادم بیایی
لب چشمه نشستم خوابم آمد
محبت های مادر یادم آمد
بمیرد آن که سربازی بنا کرد
تمام دختران را چشم به راه کرد
از آن روزی که سربازی بنا شد
ستم بر ما نشد بر دختران شد
گمان کردم که سربازی دو سال است
ندانستم که عمر یک جوان است
بسته دی کم مور بیر تونیش
اشکال نداره دادا درس میشه
شهر خالی جاده خالی کوچه خالی خانه خالی
جام خالی سفره خالی ساغر و پیمانه خالی
کوچ کرده دسته دسته
آشنایان عندلیبان
باغ خالی باغچه خالی شاخه خالی لانه خالی
وای از دنیا که یار از یار می ترسد
سیرجان نیرو دریاییآش کجکه امینه بخوری پاته نخوری پاته
باوو این آش واسه چیشه اخه .
کجا به سلامتی افتادی ؟ کی عازمی آشخوری هسی بگو راهنماییت کنم من تجربه همه چی دارم
خاله خالی چیه درس حرف بزن با خالت وا....نگفتی خاله چرا خالی می بندی :/
ترفیع بگیرن؟
آره همونو بگیرن
باشه
آش کجکه امینه بخوری پاته نخوری پاته
باوو این آش واسه چیشه اخه .
عمول کجا به سلامتی افتادی ؟ کی عازمی آشخوری هسی بگو راهنماییت کنم من تجربه همه چی دارم
اینا همه از حسودیه
خب نبودم که برا تو بپزم
آخ جوون آش...
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
جملات زیبا پشت ماشین و کامیون | مناسبت‌ها | 0 |