آشنایی با مشاهیر معماری جهان

65640

عضو جدید
این یه فایل pdfاز زندگی نامه ایزنمن
 

پیوست ها

  • ayzenman(www.sainar.net).pdf
    2.8 مگایابت · بازدیدها: 0

65640

عضو جدید
اینم یه فایل دیگه که کتابی از کارهای ایزنمن است.
 

پیوست ها

  • [012701227] [architecture ebook] eisenman architects.pdf
    7.3 مگایابت · بازدیدها: 0

65640

عضو جدید
خانه 6 ایزنمن

خانه 6 ایزنمن

اینم یه فایلیه درباره خانه 6 ایزنمن
 

پیوست ها

  • خانه شش.pdf
    1.9 مگایابت · بازدیدها: 0

65640

عضو جدید
ایزنمن

ایزنمن

اینم یه فایلی در مورد بیوگرافی ایزنمن است.
 

پیوست ها

  • 1363878931.pdf
    1.7 مگایابت · بازدیدها: 0

mahdi4187

عضو جدید
فرانک گری

فرانک گری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
Jump to: navigation, search

فرانک گری معمار مشهور کانادایی/آمریکایی معاصر است.

او در سال ۱۹۲۹ م در خانواده‌ای یهودی در کانادا (تورنتو محله فرانک گلدبرگ)دیده به جهان گشود.

او در سال ۱۹۴۷ م به همراه خانواده اش به لس آنجلس مها جرت کردودر دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به تحصیل در رشته معماری پرداخت.

در سال ۱۹۵۶ م در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته برنامه‌ریزی شهری پرداخت و همزمان در دفتر ویکتور گروئن مشغول به کار شد.

او اکنون شهروند ایالات متحده و ساکن لس آنجلس است.

در کارهای اولیه گری می‌توان تاثیراتی از معماران سوئیس و فرانسه به خصوص لکوربوزیه مشاهده کرد این تاثیرات را تا سال ۱۹۷۲ می‌توان در کارهای گری مانند استفاده از فرمهای هندسی ساده مشاهده کرد. به طور کلی در کارهای گری نوعی تندیس گرائی را می‌توان مشاهده کرد چه در توسعه خانه همسرش ۱۹۸۷ تا موفق‌ترین کارش در سبک فولدینگ موزه هنرهای معاصر بیلبائو

او معتقد است:

من آثار هنرمندان را نگاه میکنم و هنر را به مثابه وسیله‌ای برای الهام خودم میپندارم و سعی میکنم تحت تاثیر هیچ فرهنگی نباشد در هر کارم روشهای جدید را جستجو میکنم. برای من قانون و قاعده محدود کننده وجود ندارد و اصولا مرزی بین درست و نادرست نمیدانم.

گری از پیشگامان عرصه معماری فولدینگ می‌باشد .ما به ازای علمی زبان معماری فولد، نظریات بحران و تداوم است. بحران یا فروپاشی در تبدیل سریع ازحالتی به حالت دیگر، مانند آب به یخ یا بخار، تجلی می‌کند. بحران یا به دو پاره شدن می‌‌انجامد یا به پیچیده شدن، در هم فرو رفتن و در هم تنیدن که مضمون معماری فولد است.

در این معماری که گویی در حال فرو ریختن و کج شدن است، ترتیب پلان، نما و مقطع با هم اشکال ابهام آمیزی همانند کریستالها میآفرینند.

این بازی را گری با در هم ریختن زبانهای مختلف معماری و ترکیب آنها آغاز کرده است. در بنای موزه ویترای او در وایمار آلمان، که در کارهای آیزنمن تاثیرگذاشت، اجزای معماری مکعبهای در هم تنیده و دفرمه و کج و کوژند. از همین رو بعضی معماری او را جانور گونه و کرم گونه نامیده‌اند. در کل می‌توان گفت معماری گری یک معماری شخصی و غیر تقلیدی است و بدون برنامه خاص و یک نوع عدم قطعیت در اکثریت پروژه‌های گری دیده می‌شود.

کارهای گری به ترتیب زمانی: -Merriweather Post Pavilion, and Rouse Company Headquarters, Columbia, Maryland, USA (1974) -Loyola Law School, Los Angeles, California, USA (various buildings, 1978-2002) -Santa Monica Place, Santa Monica, California, USA (1980) -Edgemar Retail Complex, Santa Monica, California, USA (1984) -Chiat/Day Building, Venice, California, USA (1985-1991) -Vitra Design Museum. Weil am Rhein, Germany (1989) -Frederick Weisman Museum of Art, University of Minnesota, Minneapolis, Minnesota, USA (1990) -Iowa Advanced Technology Laboratories, University of Iowa, Iowa City, Iowa, USA (1987-1992) -Center for the Visual Arts, University of Toledo, Toledo, Ohio, USA (1993) -American Center, Paris, France (1994) -The Dancing House ("Fred and Ginger"), Prague, Czech Republic (1995) -Guggenheim Museum Bilbao, Bilbao, Spain (1997) -Der Neue Zollhof, Düsseldorf, Germany (1999) -Vontz Center for Molecular Studies, University of Cincinnati, Cincinnati, Ohio, USA (1999) -DG Bank building, Pariser Platz 3, Berlin, Germany (2000) -Experience Music Project, Seattle, Washington, USA (2000) -Gehry Tower, Hanover, Germany (2001) -Issey Miyake, Flagship Store, New York, New York, USA (2001) -Peter B. Lewis Building, Weatherhead School of Management, Case Western Reserve University, Cleveland, Ohio, USA (2002) -Richard B. Fisher Center for the Performing Arts, Bard College, Annandale-on-Hudson, New York, USA (2003) -Maggie's centre, Dundee, Scotland (2003) -Walt Disney Concert Hall, Los Angeles, California, USA (2003) -Ray and Maria Stata Center, Massachusetts Institute of Technology, Cambridge, Massachusetts, USA (2004) -Pritzker Pavilion, Millennium Park, Chicago, Illinois, USA (2004) -MARTa, Herford, Germany (2005) -IAC/InterActiveCorp West Coast Headquarters, Sunset Strip, West Hollywood, California, USA (2005)

جوایزی که او تا کنون دریافت کرده است از این قرارند: •Arnold W. Brunner Memorial Prize in Architecture, American Academy of Arts and Letters (1977) •Pritzker Architecture Prize (1989) •Wolf Prize in Art (Architecture), Wolf Foundation (1992) •Praemium Imperiale Award for Architecture, Japan Art Association (1992) •Dorothy and Lillian Gish Award (1994) •National Medal of Arts (1998) •Friedrich Kiesler Prize (1998) •Gold Medal, American Institute of Architects (AIA) (1999) •Gold Medal, Royal Institute of British Architects (RIBA) (2000) •Gold Medal for Architecture, American Academy of Arts and Letters (2002) •Companion of the Order of Canada (2002)

همچنین او دارای ۱۲ دکترای افتخاری از دانشگاههای مختلف می‌باشد که بدین شرحند: •Of Visual Arts; California Institute of the Arts (1987) •Of Fine Arts; Rhode Island School of Design (1987) •Of Engineering; Technical University of Nova Scotia (1989) •Of Fine Arts; Otis Arts Institute (1989) •Of Humanities; Occidental College (1993) •Whittier College (1995) •Of Architecture; Southern California Insitute of Architecture (1997) •Of Laws; University of Toronto (1998) •University of Edinburgh (2000) •University of Southern California (2000) •Yale University (2000) •Harvard University (2000)

گری در کنار کار حرفه‌ای تا سال ۱۹۹۸ در دانشگاه نیز تدریس میکرد:

1979 - The William Bishop Chair, Yale University 1982 - Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University 1984 - Eliot Noyes Chair, Harvard University 1985 - Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University 1987 - Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University 1988 - Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University 1989 - Charlotte Davenport Professorship in Architecture, Yale University 1996 - Visiting Scholar, Federal Institute of Technology; Zurich, Switzerland 1998 - Visiting Professor, University of California at Los Angeles

پس از اینکه جایزهٔ پریتزکر (Pritzker) به فرانک گری تعلق گرفت، آدا لوئیز در باره اش نوشت:

ریسک می‌‌کند، روی بند راه می‌‌رود و مرز محدودیت هارا می‌‌شکند. بناهای او روشنائی اند و طرح های زنده نشانگر این مهم که چگونه چیزی که ظاهرا کم اهمیت است می‌‌تواند با بکارگیری خلاقیت شکلی نو و بی نظیر بیابد. او هنر معماری را به صورتی به کار می‌‌برد که در عین زیبایی قابلیت استفاده داشته باشد. او معماری را در بی زمان‌ترین معنایش و با شیوهٔ مخصوص به خود به کار می‌‌گیرد. او می‌‌رود به قلب هنر زمان با برداشت ها و فناوری عصر حاضر و بینشهایی که عمیقا بیانگر عصر حاضر است.

[ویرایش]

روند طراحی و اجرا

آثار گری به طور کلی نتیجه یک روند طولانی طراحی است که با استفاده از اسکیسهای متعدد، مدلهای کامپیوتری و ماکتهای بزرگ حاصل شده است. اسکیسها و نمودارهای اولیه به مدلهای فیزیکی با مقیاسهای مختلف تبدیل و این مدلها در نهایت به ساخت ماکتهای کامل میانجامد.

نکته بسیار جالب در روند طراحی گری در استفاده از رایانه در این روند است. بر خلاف سایر معماران که از نرم افزارهای معمول دوبعدی و سه بعدی مانند CAD و3DsMAX برای کارهای خود استفاده می‌کنند گری از نرم‌افزار کاتیا (CATIA) که یک نرم‌افزار مربوط به طراحی جامدات است استفاده کرد. این نرم افزار بیشتر برای طراحی خودرو و هواپیما و محاسبات پیچیده بدنه‌های مختلف کاربرد دارد و هماهنگی بسیار عالی با سایر نرم افزارها دارد. کاتیا سطوح را تحلیل و بر اساس محدودیت سازه‌ای، کارکردی و اقتصادی پروژه آن را تصحیح میکرد. داده‌های عددی که به این ترتیب بدست میآمدند بار دیگر بر روی یک مدل پیاده می‌شدند تا حجمها کنترل شوند و در صورت لزوم تغییر کنند. این رفت وبرگشت بین مدلهای مطالعاتی و داده‌های دیجیتال بنیاد شکلی پروژه را به وجود میآورند. سپس از داده‌های کامپیوتر برای تهیه پلانهای ساخت موزه استفاده شد. بنا به گفته یکی از دست اندرکاران اجرای پروژه همه چیز توسط کاتیا کنترل و هدایت می‌شود. کاتیا به ما اجازه خلاقیت می‌دهد.

میتوان گفت از دلایل استفاده از کاتیا دقت فوق العاده آن و سازگاری آن با دیگر نرم‌افزارها می‌باشد. به عنوان مثال در پروژه تالار موسیقی والت‌دیسنی، برای طراحی سازه اجرایی مشکلات فراوانی وجود داشت. با توجه به پیچیدگی اتصالات سازه‌ای و عدم وجود زوایای قائمه در آن، کارتهیه نقشه‌های اجرایی و جزییات اتصالات یکی از مهمترین و پیچیده‌ترین قسمتهای پروژه بود.

برای تهیه جزئیات اجرایی دقیق از نرم افزار سه بعدی XSTEEL که قابلیت تهیه انواع جزییات فولادی را داراست استفاده شد و در حدود ۸۰ درصد از کار تهیه جزییات اتصالات سازه‌ای پروژه با آن انجام گرفت. این نرم افزار قابلیت ارتباط متقابل با کاتیا را داراست که گری از آن برای طراحی استفاده کرده بود. برای مثال ابتدا طرح در کاتیا تهیه می‌شد سپس XSTEEL با استفاده از آن مقاطع و اندازه‌ها را مشخص میکرد سپس اطلاعات داده شده دوباره به کاتیا منتقل می‌شد.

در اجرا نیز کاتیا راهگشای بسیاری از مشکلات بود. دوربینهای Total station با استفاده از اطلاعاتی که از این نرم‌افزار می‌گرفتند خطوط اجرایی را مشخص میکردند.

سازه فلزی این ساختمان برای تولید در کارخانه توسط کاتیا برنامه ریزی شد و پانلهای نما نیز توسط دستگاه CNC که مستقیما با رایانه و CATIA کنترل می‌شدند تهیه شد.

بنا به گفته گری «کاملترین» استفاده از کاتیا را در طراحی و ساخت پانلهای نما کردند که باعث صرفه جویی زیادی در زمان پروژه شد.

در نهایت می‌توان گفت گری با استفاده از نرم افزارها و سخت افزارهای موجود ثابت کرد «غیرممکنها متعلق به گذشته هستند».

موزه Experience Music Project با 21000 ی فولادی و آلومینیومی به اشکال هندسی نامنظم ساخته شده است. و طراحی و ساختمان آن توسط برنامه‌های رایانه‌ای ۲D و ۳D انجام گرفته است.

Doug Winn مدیر پروژه می‌‌گوید: در چنین کار عظیمی که شباهت به هیچ بنایی ندارد، طراحی یک چیز است و ساخت چیز دیگر. بنا وقتی شروع به کارکرد نمی‌دانست در نهایت چه به دست خواهد آمد. مجبور بودیم در عمل تغییرات زیادی به آن بدهیم و همهٔ دست اندر کاران – طراحان مهندسین تولیدکنندگان مواد و لوازم و غیره- در پروسهٔ کار تغییر را به عنوان یک نورم پذیرفتند و سازه بنای تالار موسیقی والت دیسنی به عنوان پیچیده‌ترین سازه دنیا شناخته شد و این خود موید کار مشکل و فرایند پیچیده ساخت و طراحی ان است.
[ویرایش]

شکل‌ها و مصالح

مصالحی که غالبا در کارهای او مشاهده می‌شود صفحات فلزی به خصوص تیتانیم، پلاستیکهای رنگ شده، زنجیرها و کابلها و فولاد و به کارگیری پانلهای مشبک است. فرمهای تیز گوشه دار ،صفحات متداخل، سطوح مواج و منحنی را می‌توان از عناصر ثابت کار گری دانست بناهای تندیس وار، فرمهای منحنی، پلکانهای خارجی، مصالح نمای فلزی استفاده فراوان از مواد گوناگون، پنجره‌های بی قاعده و مرکزگریز از نشانه‌های کارهای او می‌توان بر شمرد.
[ویرایش]

نظرات دیگران درباره او

مارتین پاولی در کتاب تئوری و طراحی در دومین عصر ماشین، در انتقاد از کارهای گری ساختمان اداری ویترای را چنین توصیف می‌کند: «دیوانگی معمارانه، ناقص الخلقه، لاک پشت فلزی، بسیار مبتذل با مصالح ارزان‌قیمت، ساختمان حقیر و بی بهایی که بسیار گران تمام شده است. همچنین اشکال موجدار و منحنی که در شکل بیرونی تالار کنسرت لوس آنجلس گری منعکس شده، موجب شده منتقدان آن را «ساختارشکنی آشغال» یا «معماری زمین‌لرزه‌ای» و«معماری شکسته پکسته» لقب دهند.

منتقدان قایل به سرهم بندی و کلاژ در کارهای گری هستند. به نظر گری اشیا به ظاهر بی ارزش در کنار همجواری با یکدیگر ارزش پیدا می‌کنند و همین معرف زیباشناسی مدرن است. به طور کلی آثار گری نظرات مخالف و موافق بسیاری را برانگیخته ولی در نگاهی کلی می‌توان او را در انجام اهداف زیباشناسانه مدرن خود و همچنین ساخت ساختمانهای تندیس‌وار مدرن بسیار موفق دانست به طوری که مشاهده می‌شود شهر کوچک بیلبائو با اجرای موزه خود اکنون به شهری معروف و گردشگری بدل گشته است.
30خرداد
 
آخرین ویرایش:

mahdi4187

عضو جدید
ژاک دریدا

ژاک دریدا

[h=2][/h]
تئوریسین معماری دیکانستراکشن


زندگینامه:


  • ژاک دریدا در ۱۵ ژوئیه
    ۱۹۳۰ (میلادی) در البیار نزدیک الجزیره و در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد.
  • او یک بار ازدواج کرد و یک زندگی خانوادگی را تا آخر عمر حفظ کرد.


اندیشه:


  • وی که از عرصهٔ پدیدارشناسی به ساختارگرایی و ساختارشکنی نزدیک شد با دیدگاه‌هایش درباره زبان، دانش و معنا و به ویژه ماهیت متن مورد توجه ارتباط‌شناسان قرار گرفت. او شاگرد نهضت ساختارگرایی و اندیشه‌های پساساختارگرایی
    میشل فوکو بود و با نقدی که بر این اندیشه و بیشتر از جنبه نشانه‌شناسی وارد نمود مورد توجه محافل نقد ادبی و جامعه پست مدرن دانشگاهی آمریکا قرار گرفت. دریدا در آثارش فاصله بین فلسفه و ادبیات را کاهش داد و به عنوان یک منتقد ادبی قدرتمند هم شناخته شد.
  • مشهورترین اصطلاح دریدا مفهوم Déconstruction است که آن را در فارسی به ساختارشکنی، واسازی و شالوده شکنی ترجمه کرده‌اند. البته واژه ساختار در این اصطلاح نباید با اصطلاح فلسفی ساختار به معنی Structure در عبارت‌های ساختارگرایی وپساساختارگرایی یکسان تصور شود. لغت Déconstruction در زبان‌های دیگر معمولاً ترجمه نشده و با همان املای فرانسوی به کار می‌رود که دریدا آنرا به مفهوم از نو بنا نهادن (ویران کردن و در عین حال ساختن) به کار برده‌است.
جملات قصار:


  • «درست در زمانی که ساختارگرایی مسلط شده بود، من تلاش‌هایم را آغاز کردم و اصطلاح Déconstruction را که در عین حال موضع گیری نسبت به ساختار گرایی بود، به کار بردم. از سوی دیگر، در همان زمان پدیدهٔ دیگری نیز مسلط شده بود: علم کلام، ارجاع به زبان شناسی و این عقیده که «زبان، همه چیز است».
  • «بهترین شیوهٔ وفادار ماندن (به متن)، بی وفایی (به آن) است.»
  • «ساختار شکنی، نشان دادن نا نشان دادنی ست.»
  • «معنی متن قطعی و تغییر ناپذیر نیست.»
  • «متن را خوانندگان متون معنا می‌کنند(نه نویسندگان).»
  • «معنا لایه‌های چندگانه‌ای دارد که نویسنده اثر هم از آنها بی‌اطلاع است.
  • «در دیدگاه غربیان استفاده از دوانگاری متضاد (binary oppositions) رایج است؛ به این معنا که در تقابل‌های دوتائی، گونهٔ دوم بی‌ارزش تر از گونهٔ اول است : سفید - سیاه، غربی - شرقی و …»

وی در ۸ اکتبر ۲۰۰۴ (میلادی) در بیمارستانی در پاریس درگذشت.


آثار:


  • سرچشمهٔ هندسهٔ هوسِرل، درآمد و ترجمه (۱۳۴۱)
  • آوا و پدیدار (۱۳۴۶)
  • نوشتار و تمایز (۱۳۴۶)
  • دربارهٔ دستور زبان‌شناسی (۱۳۴۶)
  • بذرافشانی (۱۳۵۱) (با نام بارآوری نیز ترجمه شده‌است)
  • حاشیه‌ها؛ دربارهٔ فلسفه (۱۳۵۱)
  • مواضع (۱۳۵۱)
  • آوای غم (۱۳۵۳) (ترجمه به فارسی از بابک احمدی
  • مهمیزها؛شیوه‌های نیچه (۱۳۵۷)
  • کارت پستال، از سقراط تا فروید و فراتر (۱۳۵۹)
  • فلاسفه و کلام، مصاحبه با روزنامه لوموند (۱۳۶۳)
  • اطراف (۱۳۶۵) (با نام ساحل‌ها نیز ترجمه شده‌است)
  • دربارهٔ روح، هایدگر و پرسش (۱۳۶۶)
  • نفس، ابداع‌های دیگری (۱۳۶۶)
  • یادمانه‌ها، برای پُل دمان (۱۳۶۷)
  • مسئلهٔ پیدایش در پدیدارشناسی هوسِرل (۱۳۶۹)
  • مسیر دیگر (۱۳۷۰)
  • اشباح مارکس، دولت و دِین، امر سوگ و بین‌الملل جدید (۱۳۷۲)
  • سیاست‌های دوستی (۱۳۷۳)
  • پرسش‌انگیزی‌ها (۱۳۷۵)
  • ایمان و دانش، در پی آن: زمانه و بخشش (۱۳۷۵)
  • مذهب (ژاک دریدا و جیانی واتیمو) (۱۳۷۵)
  • در بارهٔ مهمان‌نوازی (۱۳۷۶)
  • خداحافظ اِمانوئل لِویناس (۱۳۷۶)
  • قول، لحظه‌های فلسفی (۱۳۷۸)
  • فردا، چه خواهد…؛ گفت و گو با الیزابت رودینِسکو (۱۳۸۰)
  • مارکس و پسران (۱۳۸۱)
  • اشرار، دو رساله در بارهٔ عقل (۱۳۸۲)
  • «مفهوم» ۱۱ سپتامبر (دریدا و یورگن هابرماس) (۱۳۸۳)
 

mahdi4187

عضو جدید
لوکوربوزيه

لوکوربوزيه

چارلز ادوارد ژنر معروف به لوکوربوزيه Charles Edouard Jeannert ( 1887-1965 )
لوکوربوزيه در شهر لاشو دوفن ( La Chaux-De-Fonds ) سوئيس در سال 1887 م . متولد شد . او به عنوان يک گراورکار ( سازنده قالب ساعت ) آموزش ديد و در سن پانزده سالگي جايزه اي در نمايشگاه 1902 م . تورين به خود اختصاص داد .
ساختمانهاي کلبه مانند در اوائل جواني خود ( بيست سالگي ) در سوئيس طراحي کرد . يکي از خصوصيات بارز اين کلبه ها تاثير هنر جديد است که در آن تزئينات را به مثابه سنت و گذشته معماري سوئيس به کار برد .
لوکوربوزيه در سالهاي اوليه شکل گيري آثارش به يک ايده آليست شباهت بيشتري دارد و براي او هندسه يک الگوي سمبليک است . لوکوربوزيه در اين دوران شروع به مطالعه آثار نيچه و براي او هنرمند فردي در تماس با يک نظم عالي تر است ، نظمي که موجب ايجاد اشکالي مي شود که دنيايي را تحت سلطه خود در مي آورد .
موضوع نقاشيهايي که لوکوربوزيه به نام سبک P urism ( پوريسم ) مي کشيد اشيايي همچون گيتار ، بطري و لوله بود . ( ديدگاه پوريسم يک نوع افلاطون گرايي خاص بود . در اين ديدگاه خطوط بيروني بطري و گيتار در حد اشکال هندسي تنزل داده شده است و در موازات سطوح تصوير ترسيم شده اند ، خطوط بيروني و رنگها متمايز و شاداب بوده ، تنش و کشش عيني آن با به هم غلتيدن ابهامات فضايي اصول کوبيست ، در قبال منازل متفاوت از يک شي در آن به نظم کشيده شده است .
او در سن 24 سالگي در دفتر آگوست پره کار کرد و خواص بتن را آموخت . مدتي به برلين رفت و در دفتر پيتر بهرنس مشغول کار شد .(Peter Behrens 1868-1940) پدر معماري مدرن . اوسالها بعد در آلمان تحت تاثير ورک و کارهاي والتر گروپيوس بود . در اين برداشت او تحت تاثير مصالح معماري از جمله شيشه و ورقهاي فلزي بود و شروع به برداشت اين نيازدر تلفيق ميان هنر و ماشين نمود .
تاثير بعدي که در آثار لوکوربوزيه مشاهده مي شود مربوط به مسافرتها و اسکيسهاي او از مساجد استامبول ، ساختمانهاي يونان ،کشورها حوزه مديترانه و خاور دور است . اما بيشترين تاثير گذاري بواسطه آکروپليس در آتن است . وي همه روزه به مدت يک ماه از پارتنون ديدن کرد . گاها هر بار ساعتها وقت خود را صرف اسکيس از زواياي مختلف آن مي کرد و همين بود که بعدها پارتنون رابا يک ماشين مقايسه مي نمود .
اولين ساختماني که طراحي کرد خانه D omino بود در سال 1915 ، نشان دادن اسکلت يک ساختمان با بتن مسلح است .
در سال 1923 تفکرات تئوري خود را در کتاب " به سوي يک معماري " بيان مي کند . او تکنيک و هنر را دو ارزش هم رديف با هم تعريف مي کند . نظريات لوکوربوزيه بدين شرح است :

1- معماري بايد تحت کنترل ترسيمات نظم دهنده هندسي قرار گيرد .
2- عناصر معماري جديد را مي توان در توليد صنعتي ، کشتي و هواپيما باز شناخت .
3- ابزار معماري جديد روابطي هستند که به مصالح خام ارزش مي دهند . ظاهر ساختمان به صورت انعکاس داخل آن و تناسبات و عناصر نما به عنوان پديده هاي خالص ذهني .
4- خانه بايد مانند ماشين سري وار ساخته شود .
5- تغييرات شرايط اقتصادي و فني ، الزاما انقلابي در معماري پديد آورد .

او در کتاب بعدي اش به نام " هنرهاي تزئيني امروز " ( 1925 ) گفت که " خانه ماشيني است براي زندگي کردن " اين جمله ، شعار انقلابي ترين تمرين از معماري مدرن است .
در سال 1926 لوکوربوزيه اصل براي يک معماري مدرن را ارائه کرد . اين اصول به شرح زير است :
1- پيلوتي 2- بام باغچه ( ساختمانهايي با بامهاي مسطح ) 3- پلان آزاد 4- پنجره هاي طولي 5- نماي آزاد .
تمام ايم 5 اصل لوکوربوزيه در ساختمان ويلاي ساووا ( 30- 1928 ) رعايت شد .

اولين خانه هاي لوکوربوزيه :

(خانه دم - اينو Domino House 1915 )

معماري به اساسي ترين عوامل سازنده خود ، ستون ، سقف ، کف و پله تجزيه شده است . طرح اين خانه هاي پيش ساخته را در نظر مهندسين مورد توجه قرار داد .

(خانه سيتروئن C itrohan House 1920 )

خانه را براي کارگران طراحي کرد ولي در حد پروژه باقي ماند . استفاده کردن از بام به عنوان حياط و ساختمان به صورت پيلوتي .

(ويلا ساووا Villa savoye 1928-1930 )
در سايتي خارج از پاريس ساخته شد . رعايت 5 اصل لوکوربوزيه در اين طرح ديده مي شود . ارتباط بين ساختمان با طبيعت ، استفاده کردن از رامپ در دو بخش ، يک قسمت در داخل بنا و قسمت ديگر در امتداد ديوار خارجي تا تراس ، طراحي پله در وسط خانه و تاکيد روي آن ، گرايش تنديس گونه بودن ساختمان .


(آپارتمان مسکوني مارسي United Habitation 1947- 52 )

اين ساختمان 18 طبقه با نام خانه لوکوربوزيه معروف است و وي به خاطر اين ساختمان جايزه لژيون ولور را گرفت . 1925 ساختمان براي 1600 نفر با 337 آپارتمان ، يک اطاقه تا آپارتمانهايي که براي خلنواده هاي 8 نفره هستند . فروشگاهها در 2 طبقه مياني و انعکاس آن در نماي ساختمان . فروشگاهها عبارتند از مغازه هاي خواربار فروشي و سرويس دهي ، دفتر پست ، در طبقه 17 يک رستوران و مهد کودک براي 150 کودک و استخري کم عمق ، تراسي به ابعاد 24 در 165 متر مخصوص ورزشو امور اجتماعي است . صاف کاري نکردن محل قالبهاي بتن در نماي ساختمان به خاطر طبيعي ديده شدن آن و زبر پيلوتي .
لوکوربوزيه در روز افتتاحيه گفت : " در هر گوشه اي از اين بنا اثر چوب و يا جاي ميخ و چکش خوردگي را مي توان ديد . بتن مانند سنگ ، چوب يا سفال به صورت طبيعي در آمده است .حقيقتا مي توان تصور کرد بتن به اندازه سنگ زيباست و آن را در ساختمانها به حالت طبيعي خود باقي گذاشت . "

(Chapel Of Ronchamp 1950-4 )
اين کليسا در ستايش تحت تاثير معماري آکروپليس يونان ، از يک شيب پايين به بالا مي آيد و اين امر باعث مي شود ساختمان به صورت تنديس گونه به نظر بيايد . ديوارهاي رمانسک ، سازه باربر ، پنجره هايي بدون هيچ تناسبات و معياري در نما کار شده و سقف به صورت صدف است .

CIAM کنگره جهاني معماري مدرن :
ساخاتمان مجمع ملل در ژنو طرح لوکوربوزيه رد شد . تعريف کمال مطلوب حرفه معماران جهاني کردن معماري مدرن .
1- در بيانيه لاسارا 1928 م . لوکوربوزيه بيانيه کنگره را در يک نقشه مصور شده نشان داد . روزي معماري معاصر نيروهاي مخالف که در مجامع رسمي قدرت هستند پيروز خواهد شد.
2- دومين کنگره در فرانکفورت در سال 1929 م . برگزار شد و موضوع بيانيه خانه هاي ارزان قيمت بود و براي اولين بار والتر گروپيوس و آلوار آلتو شرکت کردند .
3- سومين کنگره در بلژيک در سال 1930 م . برگزار شد . موضوع کنگره استفاده منطقي از زمين براي ساختمانها بود .
4- چهارمين کنگره در يونان در سال 1933 م . برگزار شد . منشور آتن ، اين کنگره مهمترين کنگره سيام بود زندگي ، کار ، تفريح ، عبور و مرور .
5- پنجمين کنگره در پاريس در سال 1937 م . برگزار شد و موضوع آن محل سکونت و محل تفريح بود .
6- ششمين کنگره در آمريکا در سال 1939 م . برگزار شد سنت معمول CIAM از بين رفت و قرار شد هر معمار در مورد کارهايش بحث کند . مباحث اين کنگره در کتاب " ده سال معماري مدرن " در سال 1951 در آلمان چاپ شد .
7- هفتمين کنگره در ايتاليا در سال 1949 برگزار شد و موضوعش مسئله زيبايي در معماري بود .
8- هشتمين کنگره در انگلستان در سال 1951 برگزار شد مرکز شهر حق پياده روندگان .
9- نهمين کنگره در فرانسه در سال 1953 برگزار شد و موضوع آن محيط طبيعي انسان بود.
10- دهمين کنگره در يوگوسلاوي برگزار شد .
کار CIAM با بحث درباره ساختن ارزان قيمت (1929) و سپس در سال 1930 با بحث درباره نحوه استفاده منطقي از زمين ، نخستين مطالعه درباره وضعيت شهر با در نظر گرفتن چهار اصل زندگي ، کار ، تفريح و عبور و مرور در سال 1934 ( منشور آتن ) در سال 1951 سيما و چگونگي بوجود آمدن مراکز شهر مورد مطالعه قرار گرفت و بين سالهاي 1957 تا 53 شهر به عنوان محيطي براي زندگي طبيعي آدميان مورد مطالعه قرار گرفت .
CIAM در اواخر معماري مدرن از بين رفت . در اين زمان معماري مدرن تثبيت شده بود .


شهرسازي لوکوربوزيه

لوکوربوزيه در سال 1924 کتاب شهر آينده را در پاريس منتشر کرد . در اين کتاب شهرهاي آمريکا بخصوص نيويورک و شيکاگو را بخاطر آسمانخراش هاي مرتفع و خيابانهاي چند طبقه ستود . لوکوربوزيه شهرهاي آينده را شهري تجسم نمود که از آسمانخراش هاي عظيم و مرتفع تشکيل شده است و آپارتمانهاي چند عملکردي و حدود 100 هزار نفر گنجايش . در اين ساختمانها آپارتمانهاي مسکوني ، ادارات ، فروشگاهها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بزرگ فراهم است . ساکنان اين مجتمعها از دود و سر و صداي ترافيک اتومبيلها به دور هستند و به جاي آن از آفتاب و ديدن مناظر زيبا لذت مي برند .
براساس اين کتاب دوشهر در دهه 50 ميلادي طراحي شد . شهر شانديگار Chandigarh در هند ، طرح لوکوربوزيه در سال 1950 ، و شهر برازيليا که توسط اسکارنيماير Oscar Neimeyer يکي از شاگردان لوکوربوزيه به عنوان پايتخت برزيل ساخته شد .

درست است که در اين دو شهر آسمانخراش 100 هزار نفري وجود ندارد ولي بلوکهاي مکعب شکل با فاصله هاي زياد از يکديگر تبلوري واضح از ايده لوکوربوزيه است .
اين دو شهر در دهه هاي 60 و 70 توسط پست مدرنها ، رابرت نچوري و برنت برولين . به عنوان سمبل شهرسازي مدرن مورد نقد قرار گرفت . آنها گفتند که فاقد هر نوع هويت تاريخي و فرهنگي است .
در ايران نمونه اينگونه شهرسازي ، شهرک اکباتان است . طرح در دهه 50 شمسي .
 

mpb

مدیر تالار مهندسی معماری
مدیر تالار
گائه آئولنتی Gae Aulenti

گائه آئولنتی Gae Aulenti



گائه آئولنتی، متولد 1927 در ایتالیا، معمار، طراح و معمار منظر، در سال 1954 از دانشگاه پلی تکنیک میلان فارغ التحصیل شده است. او بسیاری از خانه ها، باغ ها و تزئینات داخلی، طراحی مبلمان، المان های روشنایی و صحنه های تئاتر را طراحی کرده است. زیبایی سخت گیرانه را می توان واژه کلیدی کار او دانست. او همواره بهترین و مناسب ترین چیزها را برای هر موقعیتی انتخاب می کند: شکل، مصالح، رنگ. زیبایی در این جنبه خود، به نوعی اقتصاد و مقرون به صرفه بودن نیز توجه می کند. مداخله های او نیز تا حد ممکن بسیار مختصر و محجوبانه است.
او در مورد طراحی المان های روشنایی می گوید: "من هرگز به یک المان روشنایی به چشم یک روشنایی تکنیکی یا چیزی شبیه به ماشین تولید نور نگاه نمی کنم؛ بلکه به دنبال فرم هایی در ارتباط متوازن با مفاهیم و زمینه ای که در آن خلق می گردند؛ هستم. "
او یکی از معدود زنان معماری است که مسئولیت کامل را در طراحی یک پروژه می پذیرد. او ظرافت زنانه را با حاکمیت بر کل فرآیند تولید محصول پیوند داده است. برای آئولنتی، معماری هنر و ساختن علم است. عشق به طبیعت و اعتماد به مهندسی، شخصیت او را تشکیل می دهند. به اعتقاد او مسئله اصلی برای یک طراح، تفسیر محدوده های یک پروژه است.
او به واسطه طراحی برخی از مهم ترین موزه های دنیا معروف گردید؛ که در میان آنها پلازا گراسی (86_1985) در ونیز، موزه اورسِی (86_1980) و گالری هنر مدرن در مرکز پومپیدو (85_1982) در پاریس از آن جمله اند.

موزه اورسی - طراحی به سرپرستی گائه آئولنتی​
او همواره قبل از اینکه اولین حرکت را نشان بدهد مکان کار خود را مورد بررسی و سنجش قرار می دهد. حتی در پروژه های مربوط به المان های نوری خود، همواره به فضای معمارانه ای که این عناصر در درون آن قرار خواهند گرفت، توجه می کند.
چوب و آجر مصالحی هستند که او کار کردن با آنها را ترجیح می دهد. در طراحی مبلمان، او از قابلیت خود در بررسی مدل های قدیمی، تفسیر آنها و تبدیل آنها به اشیاء کاملاً نوین دارای نشانه های سبک شخصی کار خود سود می برد. مبلمان های طراحی شده توسط آئولنتی در ایتالیا و سایر ممالک دنیا به نمایش گذارده شده اند.
علاوه بر این، او نمایشگاه های خوبی را برای دیگران طرح ریزی کرده است؛ که از جمله آن می توان به نمایشگاه سیّار اولیوتی اشاره نمود که در پاریس بارسلونا، مادرید، ادینبورگ و توکیو به نمایش گذارده شد.
منبع: طراحی صنعتی ایرانی
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
اینفوگرافی ِ معماران مدرن

اینفوگرافی ِ معماران مدرن

یک فیلم کوتاه ، در رابطه با معماران مدرن هست ، که فکر کردم لینکش رو اینجا هم بزارم ، بد نباشه .

در واقع فیلم نیست ، اینفوگرافی هست .

[h=1]اینفوگرافی ِ معمـــــــــاران مدرن[/h]
 

E . H . S . A . N

مدیر تالار مهندسی معماری مدیر تالار هنـــــر
مدیر تالار
سنان و پالادیو- شکل گیری همسان دو معمار بزرگ

سنان و پالادیو- شکل گیری همسان دو معمار بزرگ

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

عنوان : سنان و پالادیو- شکل گیری همسان دو معمار بزرگ

نویسندگان : سلدا بسنیر - قلیج اوغلو

پیش نمایش :

0001.jpg
.
.
.
.

:gol:
 

پیوست ها

  • سنان و پالادیو.pdf
    512 بایت · بازدیدها: 0

arch.mi

عضو جدید
کاربر ممتاز
اودیل دک

اودیل دک به عنوان زنی آوانگارد و معماری جسور در عرصه هنر و معماری در آمریکا و اروپا شناخته شده است. خانم دک را قبلا با طرح های معماری پر سر و صدا و نمایشگاه های هنری متفاوت و شاید از همه جالب تر شکل و شمایل متفاوت او که بیشتر به بازیگر گریم شده ای برای یک فیلم تخیلی شبیه است می شناختیم. اکنون لنز دوربین را بر روی این شخصیت معماری زووم می کنیم و از دریچه ی مجله همشهری معماری به او می نگریم باشد که بتوانیم با او و افکارش بیشتر آشنا شویم. در زیر برداشتی از مصاحبه مجله همشهری معماری با خانم اودیل دک به اختصار بازگو خواهد شد.
قبل از هر چیزی بهتر است بدانیم که تخصص خانم دک چیست؟
خانم دک دیپلم معماری خود را ۱۹۷۸ اخذ کرد و در سال ۱۹۷۹ موفق به کسب دیپلم شهرسازی و آمایش خود از انستیتو مطالعات سیاسی پاریس دریافت کند.
طرح بانک ( پوپولر ) در سال ۱۹۹۰ در شهر رن باعث شهرت جهانی خانم دک شد.
جایزه شیر طلایی بی ینال در سال ۱۹۹۶ برای دفتر معماری او ، عضویت در آکادمی هنر و معماری فانسه در سال ۱۹۹۷ ، دریافت مدال لژیون دونور در سال ۲۰۰۳ و انتخاب به عنوان مدیر مدرسه ویژه معماری در سال ۲۰۰۷ تنها بخشی از افتخارات ایشان است.
در مصاحبه ای که با ایشان صورت گرفته است سوالاتی پرسیده شده که به بخش هایی از پاسخ های خانم دک پرداخته می شود.
در جواب این سوال که شما خود را معمار میدانید یا هنرمند ایشان چنین پاسخ می دهند: فکر می کنم ما همیشه در مرز هنر و معماری قرار داریم و برای من بسیار پیش می آید که خود را در حوزه هنر ببینم.البته این را باید بگویم که آنچه من در حوزه هنر خلق می کنم چندان با آنچه در حوزه معماری انجام می دهم بیگانه نیست.چیزی که همواره برای من جالب است فضاست و ادراک آن و روشی که می توانم آن را با منطق معمارانه ام بیان یا ترجمه کنم.
آیا حدی میان این دو وجود دارد؟
برای من نه، یعنی در شیوه ای که من از یکی به دیگری می پردازم سد و محدوده ای وجود ندارد.
زمانی که از خانم دک در مورد جنبش فمنیسم و اینکه او به این جنبش چگونه می نگرد سوال پرسیده می شود ایشان در پاسخ خود را نه یک زن معمار بلکه یک معمار میدانند و بیان می کنند که هیچ گاه این نوع نگاه برایشان اهمیت نداشته است.
زمانی هم که از خانم دک در مورد سبک معماری یا حس معماری ایشان می پرسند پساخ می دهند که واژه ی بهتر برای این عنوان دلمشغولی های معمارانه است.
طراحی استادیوم ورزشی سی ینا در سال ۲۰۰۴ و طراحی داخلی قایق اسنس والی شماره ۱۴۳ در سال ۲۰۰۶ نیز از دیگر آثار این معمار معاصر است.
برگرفته از مجله همشهری معماری شماره ۱۲

منبع
 

mehdi.d

عضو
زندگینامه معماران

زندگینامه معماران

معماران برجسته ی دنیا

تادائو آندو

در 13 اكتبر 1941 ميلادي در اوزاكاي ژاپن ديده به جهان گشود، در سال 1960 م . به يك بكسر حرفه اي تبديل شد. در سالهاي 69- م . تعاليم خود آموخته و غير آكادميك خود را به عنوان يك معمار با سفرهاي آموزشي به اروپا، آمريكا و آفريقا و مطالعه بر روي خانه هاي فرانك لويدرايت و كارهاي مدرنيسم قديمي (كلاسيك) تكميل كرد.
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

افزايش كمي آثار او در سطح معماريهاي مسكوني، كليساها، موزه ها و مجتمع هاي تجاري بزرگ، و با تكيه اي مداوم و تقريباً انحصاري بر ساختارهاي بتن مسلح بزرگ و نمايان است كه عظمت را در معماري او فزوني مي بخشد. او واسطه اي ميان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اينكه از مواد جدايي ناپذير جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زيبايي شناسي شرقي به كار مي برد.

اولين تمرين معماريش را در سال 69 م . در اوزاكا آغاز كرد و در سال 70 م . كارگاه شخصي خود را در زادگاهش داير نمود و تاكنون بيش از صد و پنجاه پروژه معماري را طراحي كرده است.

او از با نفوذ ترين معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب مي شود. توجه عمده وي بر تفليق فرمهاي مدرن با مفاهيم و شيوه هاي سنتي ژاپن استوار است ؛ به بيان دقيق تر، هدف او تغيير معناي طبيعت از گذرگاه معماري است. در سالهاي 1978،88 و 90 ميلادي به سمت استاد دانشگاههاي يال آمريكا، كلمبيا و هاروارد انتخاب شد.

مصالح معماري آندو، بتن خام، خورشيد، آسمان، سايه و آب است يا به عبارت بهتر، فضا. تأكيد او بر اين نكته است كه استفاده كنندگان از بنا بايد طبيعت را تجربه و احساس كنند و اينها همه ريشه در سنت منطقه اي زيستگاه او ـ كانزايي ـ دارد.

عناصر اصلي و متناقص معماري آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انساني. او در معماري خود، به گونه اي متضاد آنها را با هم ارتباط مي دهد و ميان آنها تفاهمي ايجاد مي كند:

فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه. اين مسئله را در شخصيت خود او نيز مي توان مشاهده كرد؛ قدرت و منطق مردانه از يك سو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر كه در وجود او به تفاهم رسيده اند.

آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده و بر جذابيت فضا تأكيد مي ورزد. او اعتقاد دارد كه فرم، از تأثير فضايي مي كاهد و در نتيجه، جذابيت معماري را محدود مي كند..

به اعتقاد او، ارحجيت دادن به فرم به معناي ارجحيت دادن به حس بينايي در ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. در نتيجه او در پي نفي فرم به مفهوم به كارگيري فرمهاي ساده و انكار ساده و انكار فرمهاي پيچيده است. (نفي تصوير صرفاً بصري در فضا). معماري او، معماري نفي و انكار است. او جامعه مدرن و جهاني بودن را نفي مي كند. در اين حال، نفي به معناي حمايت از استقلال شخصي و رهايي از يكنواختي مدرن است مرتبط با شخصي كه مي خواهد به شكلي فردي زندگي كند. اولين چيزي كه آندو نفي كرده، مفاسد جامعه مدرن و ارزشهاي آن است. (براي مثال، مقولة راحتي) آندو راحتي مدرن را نفي كرده، تلاش مي كند ارتباط پويايي با جهان برقرار كند. او راحتي را از معماري خود دور مي كند و به جاي آن امكان حضور انسان و طبيعت را در كالبد معماري اش فراهم مي سازد.

او كارهاي متعددي تاكنون انجام داده است كه پس از بررسي كليت طراحي هاي او،در مطالب بعدي ، به بررسي 8 اثر برترش كه اهداف و تفكرات او را به خوبي جلوه گر مي سازند، مي پردازيم:

-
نمازخانة كوه روكو (كليساي باد)

-
كليساي روي آب

-
كليساي نور

-
معبد آب

-
خانه Raw

-
مجتمع تجاري تايمز 2

-
پروژه ناكانو شيما 2

-
موزه نائو شيما

file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

تادائو آندو در طول بيست سال گذشته، يكصد و پنجاه پروژه ي معماري انجام داده است با تجزيه و تحليل و بررسي آنها، به مباني و شاخص هايي دست مي يابيم كه با كمك آنها مي توان كارهاي او را در سه دسته طبقه بندي كرد.

بررسي ويژگيها و معاني

معماري، رهيافتي است به جعبه اي با دو بعد آرمان و هدف.

آرمان معماري، فرم بخشيدن به يك الگوي جهاني و هدف آن، بيدار كردن احساس انساني است.

موضوع اوليه ي معماري، ايجاد يك الگوي فضايي است؛ يعني نظم بخشيدن به يك فضاي برهنه و عاري از هر چيز. انتظام فضايي، به معناي استفاده از فرمي است كه فضا، منشأ آن است و نظمي شفاف آن را به فضا مرتبط مي سازد.

براي دستيابي به اين هدف، معماري به هندسه نياز دارد. هندسه، علم ايجاد نظم منطقي و هوشمندانه اي است كه حاصل ارتباط فرم و فرم با فضا مي باشد. از اين رو، هندسه فرم آرماني را ايجاد مي كند؛ فرمي كه بيان بصري مفهوم است و فضايي انتزاعي در آن تجلي مي يابد.

به طور كلي، هندسه به ارتباطات منطقي خالص توجه دارد؛ بنابراين هندسه، مفاهيم و ارزشهاي اجتماعي را منعكس مي سازد و جهاني با منطق شفاف ايجاد مي كند. به طور خلاصه، هندسه ثباتي منطقي به طرح مي بخشد. از اين رو، ثبات و پايداري است كه از آن، فرم هاي منطقي باقي مي ماند و ارزش هايي چون صداقت، زيبايي و خوبي در مرحله دوم ارايه مي شوند؛ منطقي كه احساسات را طرد مي كند و تنها، درباره ي حقيقت با ما صحبت مي كند. معماري پيوسته در جستجوي انتظامي است كه بر اساس نيروي طبيعي و جاذبه زمين باشد؛ اگر چه هنوز به آن دست نيافته است.

بر خلاف هندسه، معماري نمي تواند در تمام ابعاد نفوذ كند؛ زيرا نيروي جاذبه، آن را به حركت هاي افقي و عمومي محدود مي سازد. معماري، الگويي پوياست.!!!! يك ساختمان، طبيعتاً حركت نمي كند؛ ولي زماني كه مردم در امتداد مسيري حركت مي كنند، شكل آن، در حال حركت به نظر مي رسد.

مردم با حركت و تغيير موضوع دوم در معماري، بيدار كردن احساسات انساني است. هندسه، فضايي منطقي و با ثبات ايجاد مي كند. ولي به راستي، اين منطق چگونه ما را با تجربه هاي معماري آشنا مي سازد؟ آيا تنها نظم هندسي است كه فضا را روشن و واضح مي سازد؟ آيا هندسه باعث يكنواختي و سكون نيست؟ آيا نيازي به رهايي فضا از ثبات هندسي ناشي مي شود؟ آيا فرم و فضا صرفاً بايد بر اساس منطق هندسي شكل گيرد؟

هنگامي كه چند فرم يا حجم در كنار هم قرار مي گيرند، اين هندسه و منطق هندسي است كه به آنها نظم و ترتيب مي بخشد. زماني كه اين انتظام بين عناصر معماري مانند ستون، ديوار، سقف ايجاد مي شود، در واقع به آنها هويت مي بخشد و در نتيجه، ما نظم موجود در اين مجموعه را درك مي كنيم. اگر در اين عناصر، نسبت ها دقيقاً بر اساس ابعاد و اندازه ها و تناسبات رياضي باشد، ما يك مجموعه خردمند را احساس مي كنيم.

هندسه و تناسبات آن، از اجزاء مختلف يك سيستم واضح بصري مي سازد. آيا در اين سيستم، صرفاً تناسبات هندسي و ايجاد فضايي با نظمي مشخص مطرح است؟ در پايان، آيا يك سيستم صرفاً موزون و معقولانه، داراي نوعي يكنواختي است؟ هنگامي كه نظامي منطقي بر فرم و فضا غالب باشد، فضا را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. به هر حال، معماري به نظم هندسي نياز دارد؛ ولي ممكن است اين نظم، روح و جان معماري را بگيرد.

بنابراين، اگر معماري صرفاً بر اساس منطق باشد، نمي تواند پاسخگوي روح و احساسات ما باشد. براي دستيابي به اين هدف بايد از قواعد منطقي و خشك آن كناره گرفت. بنابراين، بايد بين قواعد نوعي پويايي و تضاد ايجاد شود تا نيازهاي احساسي ما نيز ارضا شود. زيرا اين تضاد و پويايي، سرشار از هيجان و احساسات است.

معماري مي كوشد تا نظم را براي مردم تجلي سازد و اين مردم هستند كه در حركت تدريجي نظم، فضا را درك مي كنند و از آن تأثير مي گيرند و بدين گونه معماري از طريق نظم انتزاعي خود در ما تأثير مي گذارد.

در حقيقت، پويايي موضوع معماري نيست، بلكه پيامد آن است. معماري قادر به پيش بيني واكنش هاي احساسي ما نيست. از اين رو آن را نمي توان در روند طراحي پيش بيني كرد، همان گونه كه نمي توان شيوه هاي مختلف يك بازي را پيش بيني كرد؛ زيرا آنچه ذهن ما را تحت تأثير قرار مي دهد، نامشخص است. معماري بايد ادامه يابد تا با آزمون و خطاي روش هاي مختلف، بتوان به يك معماري خلاقانه دست يافت.

ويژگي هاي شاخص معماري آندو، نظم، مردم و احساسات انساني است. بنابراين، بر اساس الهاماتي كه او از اين سه عنصر گرفته، پروژه هاي او را مي توان دسته بندي كرد. در معماري آندو، عناصر به شكلي متضاد با هم مرتبط مي شوند. بنابراين، فرم در مقابل فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، معماري او حاصل ارتباطي است كه بين اين عناصر وجود دارد. براي آشنايي و شناخت بيشتر، كارهاي آندو را بر اساس ساختار و كالبد به سه بخش معماري يگانه انگاري، دو گانه انگاري و كثرت گرايي تقسيم بندي مي كنيم.

آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها و كليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود.

در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماري ديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ ولي در معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضاد بين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد. قدرت و منطق مردانه از يكسو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر، شخصيت او را شكل مي دهد.

معماري كثرت گرايي آندو شامل تعداد زيادي از كارهاي او از سال 1985 به بعد مي باشد. اين معماري، با فرم هاي متنوعي كه داراي جهت گيريهاي مختلفي است، شناخته مي شود. در اينجا، تمركز فضايي كه در معماري يگانه انگار وجود داشت، متلاشي و پراكنده مي شود و بيشتر به سوي روشنايي و پويايي نيل مي كند. فرم از نظر بصري، سبك تر شده و پراكنده مي شود. بنابراين در طراحي، فضا از تركيبات مختلفي شكل مي گيرد. از اين روست كه در كارهاي آندو، روش ها و مقياس هاي متنوعي ديده مي شود.

file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها و كليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود.

در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماري ديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ ولي در معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضاد بين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد. قدرت و منطق مردانه از يكسو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر، شخصيت او را شكل مي دهد.

معماري كثرت گرايي آندو شامل تعداد زيادي از كارهاي او از سال 1985 به بعد مي باشد. اين معماري، با فرم هاي متنوعي كه داراي جهت گيريهاي مختلفي است، شناخته مي شود. در اينجا، تمركز فضايي كه در معماري يگانه انگار وجود داشت، متلاشي و پراكنده مي شود و بيشتر به سوي روشنايي و پويايي نيل مي كند. فرم از نظر بصري، سبك تر شده و پراكنده مي شود. بنابراين در طراحي، فضا از تركيبات مختلفي شكل مي گيرد. از اين روست كه در كارهاي آندو، روش ها و مقياس هاي متنوعي ديده مي شود.
معماران برجسته ی دنیا

قسمتی از زندگی نامه فرانک لوید رایت



فرانک لوید رایت فرزند یک کشیش ولزی تبار بود که در هشتم جوئن 1869در مرکز ریچارندد (ویسکونسین) متولد شد.

در سال 1885اختلافات خانوادگی سبب شد تا ویلیام پدر فرانک برای همیشه از آنجا برود و هرگز باز نگردد.

پس از تحصیل مهندسی راه و ساختمان در دانشگاه wisconsinبه شیکاگو مهاجرت کرد سپس موفق به استخدام در دفتر مشهور(سولیوان و ادلر) شد با تماسهایی که استادش داشت او را با گرایشهای مکتب شیکاگو آگاه ساخت.
در سال 1889 تاسیس دفتر شخصی در کنار دفتر استاد عزیزش که پس از این کار با خانمی به نام(کاترین توبین) ازدواج کرد و به کمک یک وام شروع به ساختن خانه شخصی خود کرد.
در سال 1891وی شروع به اجرای طرحهایی به صورت مخفی کرد که در سال 1893 استادش متوجه پنهان کاری وی شد و او را اخراج کرد و این شروع فعالیت های مستقل رایت بود.

در سال 1959 در نهم آوریل رایت در فونیکس آریزونا از دنیا رفت و جسد او در ویسکونسین به خواب ابدی فرو رفت.
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

تعریف رایت از معماری

معماری زمانی آغاز میشود که شما دو آجر را با دقت پیش هم میگذارید
معماری محدود کردن فضاست.
معمار بایستی یک پیامبر باشد ... یک پیامبر به مفهوم واقعی کلمه ... اگر او قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند، نمی­توان او را یک معمار نامید.


توصیف فرانک لوید رایت

بی تردید فرانک لوید رایت از میان تمام معمارانی که کارشان را قرن نوزدهم آغاز شد دور اندیش تر بود وی نابغه ای بود که چشمه فیاض قریحه اش هرگز به خشکی نگرایید واستعدادش به وصف نمی آید کار وی از اعصار مختلف به خصوص از معماری دیرین خاور دور متاثر بود اما نه به شیوه دیگر معماران قرن نوزدهم که تقلید را بهانه عدم ابتکار کرده بودند بلکه مانند ماتیس نقاش فرانسوی که از هنر و زندگی ایرانی الهام گرفت و این الهام با درک و تاثیر عمیق بود .با اینهمه کار رایت بیشتر از کار هر معمار امریکایی دیگر روحیه سرزمین خود را داشت .فهمیدن کارهای رایت محتاج مطالعه دقیق وعمیق است ودرک شخصیت قوی وی که در هر نکته ای از کارهایش تجلی داشت به آسانی ممکن نیست اثارت قرن نوزدهم هنوز در رایت باقی بود اما وی به تنهایی بی آنکه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وی اورا یاری کنند تصوری نو در معماری آفرید.

file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

به سال 1887 هنگامی که راست در شیکاگو آغاز به کار کرد این شهر سرچشمه معماری جدید بود وی در کارگاه دونفر از معماران و مهندسان آن زمان "لوئی سالیوان "و " دنکلمار ادلر" که اولی را استاد محبوب و دومی را کهن سرور بزرگ می نامید در زمانی که این دو در کمال قدرت خلاقه ساختمان (ادیتوریم ) را می ساختند شاگردی می کرد .به این تریسب مکتب شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوان وی تاثیر گذاشت با این همه رایت مستقیما دنبال کارهای این مکتب را نگرفت استفاده از امکاات ساختمانی جدید و مصالح تازه به عرصه معماری رایت خانه یازی سالها بعد وارد شد . از این رو می توان گفت که وی محافظه کار بود و و بیشتر ئنباله روی راهی بود که ریچاردسن رفتهبود تا سالیوان تازه در دهمه سوم قرن بیستم که بتن مسلح به طور کامل در اروپا رواج یافته بود وی چنانچه که خودگفته است برای نخستین بار این ماده را در یکی از خانه هایی کهساخت به کار برد دلیل این مطلب عدم کفایت رایت نبود بلکه تمایل و اراده شخصی وی بود .

file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif
خانواده لوید رایت (1889)

فرانک ایستاده در کنار در ورودی (متولد 1867)- پایین سمت راست پدر - در میان درگاه مادر بزرگ - در وسط عکس مادر فرانک لوید رایت .

آن دسته از معماران اروپایی که رهبری نهضت نو را در آن قاره به عهده داشتند به سرعت معنای کارهای رایت را یافتند به سال 1908 " کونو فرانکه " استادی آلمانی که جز برنامه مبادلات فرهنگی دو کشور آلمان و آمریکا در دانشگاه هاروارد زیبایی شناسی تدریس میکرد رایت را ملاقات کرد و نتیجه این دیدار کتاب قطوری در باره رایت به زبان آلمانی شد . که به سال 1910 در آلمان منتشر شد کتاب کوچکتر دیگری از همین نویسنده به سال چاپ شد که 1 تعداد فراوانی از این کتاب به فروش رسید و این دو کتاب مقدمه آشنایی اروپائیان با کار رایت شد بی مناسبت نیسا که یاد آور شویم که کتاب نخستین به دلیل جامع بودن خود تاکنون بی نظیر مانده است .

file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

دلیل انکه رایت بیشتر از معماران هم دوره خود بود چیست ؟ چرا ساختمانهای وی حتی آنهایی که در دم واپسین ساخت بر معماری تاثیر فوق العاده دارند پاسخ این دو سوال چندان مشکل نیست در ستیز با کهنه پرستی مشکل رایت در مقایسه با مشکلات دگر معمارن اروپایی کمتر بود وی در ناحیه غرب مرکزی آمریکا زاده شد و وی در سایه حمایت شهری چون شیکاگو که مرکز رفیع ترین کارهای آن زمان بود.

از آعاز توجه رایت معطوف مسئله ای شد که سراسر عمر مورد توجه وی بود ساختن خانه بعنوان ماوایی برای زندگی .سنت عمومی امریکاییان در این مورد متالهایی که " سالون " بوجود آورده بود و روح هنرمندانه ای ریچاردسن به خانه سازی داده بود در اختیار رایت قرار گرفت اما راز کار وی در این است که در سنت خانه سازی امریکاییان عواملی را که برای اساس معماری آینده اهمیت داشت باز شناخت و نسبت به این عوامل اساسی بی تفاوت نماند بلکه به قدرت نبوغ خویش بر انها عوامل تازه تر افزود و انچه را که به وی رسیده بود وی پیشتر برد.
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

اولگنا لوید رایت (همسر فرانک لوید رایت)

هر چهل سال یکبار یا چیزی در این حدود معماران مدرن خود را با مفاهیم وسبک های زیست محیطی در گیر میکنند رایت تلاش فراوانی در این زمینه کرد تا جایی که دریک سخنرانی پنجاه و دو تعریف از معماری ارگانیک ارائه نمود آن را با تعابیری نظیر پلان آزاد فضای ازاد آزادی از قید و بندها و در لحظات احساسی خود عشق ازاد معرفی میکرد معماری ارگانیک خردگرا در قرن نوزدهم در میان مهندسان ومعماران آرت نو مبلغان و طرفدارانی داشت در قرن بیستم توسط معمارانی نظیر هوگو- هرینگ آلمانی در لبه مدرنیسم جای گرفت ولی هرگز تنوانست در سنت مدرن نفوذ کند به طوری که حتی انسان گرایانی چون آلوار آلتو سیستم ابراز گرایانه خود را تنها به عنوان عنصر کوچکی در زیبایی کلی کارهایشان حفظ نمود . قوس ها فرم ها و موج های طبیعی به زیر سیگاری ها دستگیرههای در و در بعضی از مواقع فرم های اکوستیکی که از لحاظ منطقی و اقتصادی قابل توجیه باشند محدود بود به طور کلی ذهنیت غالب یک ذهنیت جبرگرایانه بود .


منبع الهام لوید رایت

كار «فرانك لويدرايت» وي از اعصار مختلف به خصوص از معماري ديرين خاور دور متاثر بود. اما نه به شيوه ي ديگر معماران قرن نوزدهم كه تقليد را بهانه ي عدم ابتكار كرده بودند بلكه مانند «ماتيس» نقاش فرانسوي كه از هنر زنگي الهام گرفت و اين الهام با درك و تاثري عميق همراه بود. با اين همه كار «رايت» بيشتر از كار هر معمار آمريكائي ديگر روحيه ي سرزمين خود را داشت... اثرات قرن نوزدهم هنوز در «رايت» باقي بود اما وي به تنهايي بدون آن كه نقاشان و مجسمه سازان معاصر وي او را ياري كرده باشند تصوري نو در معماري آفريد...

کتابی در باره ی فرانک لوید رایت


A Living Architecture: Frank Lloyd Wright and Taliesin Architects
معماران برجسته ی دنیا

زندگی نامه سر نورمن فاستر

نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن در شهر منچستر متولد شد . 1953 پس از اتمام دوره متوسطه ، به صورت نيمه وقت و به عنوان منشي در تالار شهر منچستر شروع به کار کرد . سپس به خدمت سربازي رفت و در حين خدمت در نيروي هوايي ، در زمينه مهندسي الکترونيک مهارت يافت و اطلاعاتي در مورد هواپيما کسب کرد . در نهايت ، به دليل علاقه به هولپيماهاي گلايدر به يک خلبان ماهر تبديل شد . 1955 پس از اتمام دوره دوساله سربازي ، در دفتر دو تن از معماران منچستر مشغول به کار شد .
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif


1956
با ثبت نام در دانشگاه معماري منچستر ، به فراگيري دروس نسبتا سنتي ( در مقايسه با دروس و و رويکرد هاي متفاوت در انجمن معماران لندن و مدرسه ي معماري ليورپول ) پرداخت . با اين حال ، در اين سال ها توانست مهارت هاي منحصر به فردي در زمينه ي فنون ترسيم و ارائه به دست آورد .
1959
در اين سال يکي از ترسيم هاي او به عنوان يک کار درسي ، موفق به دريافت مدال نقره اي RIBA شد . 1961
او در اين سال ديپلم معماري و مجوز طراحي شهري خود را دريافت کرد . در همطن زمان ، مدال هي وود و مدال برنز انجمن معماران منچستر به وي اهدا شد . علاوه بر اين ، با قبولي در بورسيه ي تحصيلي انجمن ساختمان سازان ، به فلاوشيپ هنري نايل شد . پس از آن براي گذراندن دوره دو ساله ي تخصصي در دانشگاه ييل به آمريکا رفت . وي در آنجا تحت تاثير پل رادولف ، سرج چرمايف و وين سنت اسکالي قرار گرفت و در همين زمان با ريچارد راجرز ( که مانند خود او دانشجوي بورسيه بود ) و جيمز استرلينگ ( که براي مدت کوتاهي در همان مدرسه تدريس مي کرد ) ملاقات کرد . 1962 فاستر مدرک فوق ليسانس معماري را با موفقيت دريآفت کرد . سپس گردش معماران را از سواحل شرقي ايالات متحده تا کاليفرنيا آغاز کرد و در اين سفر ، روند توسعه ي معماري مدرن را از فرانک لويد رايت تا چالز آيمز بررسي و دنبال کرد .

۱۹۶۳
پس از بازگشت به انگلستان با همکاري ريچارد راجرز ، گروه طراحي " گروه 4 " را در لندن تشکيل داد . ديگر همکاران آنها در اين گروه عبارت بودند از : سور راجرز ، همسر ريچارد راجرز ، و جورجيا والتون که با راجرز در انجمن معماران لندن تحصيل کرده بود . مدتي بعد ، وندي چيزمن ( فارغ التحصيل مدرسه معماري بارتلت دانشگاه لندن که بعدها همسر فاستر شد ) نيز به آنها ملحق شد . البته از همان آغاز ، عضويت جورجيا بالتون ( که دفتر اصلي او در هامپ استيد بود ) حالتي ظاهري داشت و تاثير چنداني بر رابطه آنها نداشت .
1964
در اين سال با وندي چيزمن ازدواج کرد که ثمره آن ، دو فرزند به نام هاي " تي " و " کال " است . 1966 در اين سال به عضويت انجمن معماران سلطنتي انگلستان در آمد .
1967
فاستر همراه با " گروه 4 " ساختماني را طراحي کرد که وي را به شهرت جهاني رساند . اين ساختمان ، کارخانه رليانس در سوئد بود که آخرين بناي ساخته شده توسط اين گروه است زيرا اين گروه در همان سال منحل شد . سپس نورمن و وندي فاستر با هدف ايجاد يک مرکز براي طراحي و تحقيقات ، دفتر معماري فاستر و همکاران را تاسيس کردند . در اين دفتر در مجاورت باغ کوونت قرار داشت .
1968
در حين طراحي پروژه تئاتر ساموئل بکت ، با ريچارد باکمينيستر فولر آشنا شد که بعد ها ، تاثير عميقي در انديشه و کارهاي فاستر گذاشت . آشنايي ، سر آغازي بود براي دوستي و همکاري طولاني پر ثمري که تا زمان مرگ اين استاد آمريکايي ( يعني سال 1983 ) ادامه داشت . 1971
در اين ، دفتر معماري فاستر و همکاران به طبقه همکف ساختماني در خيابان فيتزروي ( که فقط چند صد متر از برج اداره پست فاصله داشت ) منتقل شد. تجهيز و طراحي داخلي اين دفتر ، بستري بود براي بررسي و آزمايش مفاهيم و مصالحي که بعده ها هسته اصلي فلسفه کار فاستر را شکل داد . 1974
فاستر به عنوان نايب انجمن معماري انتخاب شد . شرکت او که قبلا با يک شرکت نروژي به نام " شرکت خطوط کشتي راني فرداولسن " همکاري داشت ، دفتري در اوسلو تاسيس کرد و ابتدا کارهايي براي اين کار فرماي نروژي انجام داد ؛ سپس با کارفرماهاي ديگر در نقاط مختلف کشور همکاري کرد .
1975
در اين سال ، ساخت دفترهاي شرکت بيمه ويليس ، فابروداماس در ايپسوويچ به پايان رسيد و اين پروژه ، شرکت فاستر را به شهرت جهاني رساند .
1978
ساخت مرکز هاي هنرهاي تجسمي سانز بوري ، آغاز مرحله ي مهم و درخشاني در زندگي حرفه اي او شد . پروژه هاي ارزشمند ديگري را براي او و همکارانش به ارمغان آورد .
1979
در اين سال شرکت بانکداري هنگ کنگ و شانگهاي از وي دعوت کرد که همراه شش شرکت بين الملي ديگر ، در مسابقه اي محدود با موضوع طراحي دفتر مرکزي اين بانک شرکت کند . با انتخاب طرح فاست به عنوان طرح برگزيده ، اجراي اين پروژه به شرکت وي واگذار شد .
1980
فاستر در اين سال به عضويت انجمن معماران آمريکايي در آمد ، علاوه بر اين ، در همين سال دکتراي افتخاري دانشگاه انجلياي شرقي به او اعطا شد . در بيست و چهارم ژوئن نيز ، در مراسم اهدا مدال طلاي سال 1980 به جيمز استرلين سخنراني کرد .
1981
در اين سال با شرکت در مسابقه محدود طراحي ورزشگاه سرپوشيده فراکفورت آمين ، جايزه طرح برگزيده را دريافت کرد . در همين زمان ، معماري او در يکي از برنامه هاي مستند هنري BBC معرفي شد و مورد بررسي قرار گرفت . 1982
در اين سال ، دفتر آنها به خيابان گريند پورتلند و در مجاورت دفتر هاي شرکت REBA منتقل شد . همچنين به عنوان يکي از اعضاي هيئت علمي دانشکده صنعتي هنر لندن انتخاب شد .
1983
در اين سال ، فاستر بالاترين رتبه اين حرفه را از آن خود کرد و " مدال طلاي سلطنتي " رشته معماري را دريافت نمود . اين مدال ، جايزه بين الملي ارزشمندي است که در سال 1848 ، ملکه ويکتوريا براي پيشرفت حرفه معماري در نظر گرفته بود . در مراسم اهدا اين جايزه ، با کمينيستر فولر سخنراني کرد . فاستر در اين سال به عضويت دانشگاه سلطنتي در آمد . پس از برگزاري يک مسابقه ي محدود با شرکت گروه منتخب معماران ، از فاستر براي طراحي مرکز جديدي براي BBC در منطقه ي پورتلند دعوت شد . اين مرکز در مقابل کليساي آل سولز اثر جان ناش قرار دارد .
1984
در مسابقه محدودي که شوراي شهر نايمز براي طراحي يک مدياتک و مرکز هنرهاي معاصر در آن شهر برگزار کرد ، طرح فاستر برنده شد . در همين سال اتحاديه ي بين المللي معماران ، جايزه آگوست پره را به وي اهدا کرد .
1986
دانشگاه بت ، دکتراي افتخاري علوم را به فاستر اعطا نمود . علاوه بر اين ، وي در مراسم بازگشايي بناييادبود اريک ليونز در RIBA سخنراني کرد. در همين سال ، دو نمايشگاه مهم از کارهاي او برپاشد : يکي در انجمن معماران فرانسه در پاريس ( بازگشايي در ژانويه ) و ديگري در دانشگاه سلطنتي لندن ( بازگشايي در اکتبر ) . وي جايزه موسسه طراحي ژاپن را به خود اختصاص دا . شرکت او نيز در همين سال در مسابقه تغيير شکل و بازسازي يک سايت 48 هکتاري در منطقه کينگزکراس در لندن برنده شد . اين پروژه ، در نوع خود بزرگترين و وسيع ترين طرح شهر سازي در اروپا است و شامل تفکيک طيف وسيعي از عملکردهاي مختلف مي باشد. از جمله اين عملکردها مي توان به ايستگاه تونل راه آهن متصل به پارک بزرگ اشاره کرد که اطراف آن از ساختمانهاي مسکوني و اداري پوشيده شده است . اين پروژه و پروژه ي چهارراه پاترنوستر ، آغاز مرحله جديدي از اجراي پروژه هايي در مقياس شهري بود . در سال بعد ، اين شرکت طرح هاي شهري مختلفي براي شهرهاي زير طراحي و اجرا کرد: کمبريج ( 1989 ) ؛ نايمز، کانس و برلين ( 1990 ) ؛ گرينويچ ( 1991 ) ؛ روتردام ، لودن شيد و يوکوهاما ( 1992 ) ؛ بافت تاريخي چارترس ، کورفو و ليسبون ( 1993 ) . هم اکنون اين شرکت در حال انجام پروژه اي براي تغيير شکل و بازسازي قسمت وسيعي از مرکز شهر بارسلون است که مساحت سايت آن بيش از 220 هکتار است .
1988
ظرفيت بالاي اين شرکت باعث شد که بتواند به مجموعه ي وسيعي از برنامه ها و پروژه هاي کلان مقياس پاسخگو باشد . يکي از اين پروژه ها ، برج مخابرات بارسلون است که به منظور آماده سازي شهر براي مسابقات المپيک در نظر گرفته شده است . نمونه هاي ديگر اين پروژه ها ، مترو شهر بيلبائو ، پل دره گذري در منطقه ي رنس در فرانسه و ايستگاه زيرزميني کاناري وارف در لندن ( 1991 ) است . 1989 اين مصادف بود با فوت زود هنگام وندي ( همسر نورمن ) که آغازفعاليت حرفه اي نورمن همراه او بود و پس ازهمکاري در" گروه 4 " ، يکي از موسسان دفتر معماري فاستر و همکاران بود . 1990 سازمان حفاظت از محيط زيست انگلستان ، ساختمان شرکت بيمه ويليس ، فابر و داماس در ايپسوويچ ( 74-1973 ) را جزء ساختمان هاي ارزشمند ( از نظر تاريخي ، معماري و سازگاري با محيط زيست ) اعلام کرد و مدال معتمدينRIBA را به نورمن فاستر اعطا نمود . در همين سال ، فاستر عنوان " سر " گرفت . در اين زمان ، دفتر معماري فاستر و همکاران ( که از اين پس دفتر معماري سر نورمن فاستر و همکاران ناميده خواهد شد ) به ساختمان نوسازي در کيلومتر 22 جاده ي هستار در نزديکي رودخانه تيمز نقل مکان کرد . در اين دفتر جديد ، تمام عملکرد هاي گوناگون مربوط به کارگاه ماکت سازي و مصالح ، بايگاني پرونده ها ، کتابخانه و آرشيو فيلم هاي ويدئويي و عکس ، همگي زير سقف گرد آمده اند .
1991
دانشگاه معماري فرانسه ، به وي مدال افتخار اعطا کرد . در همين سال ، چندين پروژه ي جديد و ارزشمند را به اتمام رساند ؛ از جمله فرودگاه استانزتد، مرکز تلويزيوني آي تي ان ، نگارخانه هاي ساکلر ( که ملکه اليزابت دوم آنها افتتاح کرد) و برج سده در توکيو که همه آنها علاوه بر دريافت جوايز متعدد ، مورد ستايش تمام جهان قرار گرفت . در مراسم بازگشايي ساختمان کرسنت وينگ ، مرکز هنر هاي تجسمي سانزبوري نمايشگاهي بر پا کرد که حاصل شش سال فعاليت حرفه اي فاستر را به نمايش گذاشت . در نمايشگاه دو سالانه ي ونيز ، غرفه ي بريتانيا نيز تعدادي از طرح هاي فاستر و پنج معمار ديگر انگليسي را به نمايش در آورد .
1992
دانشگاه و موسسه ي هنر و ادبيات آمريکا در نيويورک ، جايزه يادبود آرنولد برونر را به وي اعطا نمود . دانشگاه هامرسايد به او دکتراي افتخاري داد. برپايي چندين نمايشگاه در شهرهاي پاريس ، بوردوکس ، رنس و آرسن سنان ، بر ارزش و اعتبار فاستر در اروپا افزود . در همين سال ، وي در چندين مسابقه معماري برنده شد که مهمترين آنها عبارتند از : فرودگاه جديد هنگ کنگ ، پارک مشاغل برلين ، مجموعه تسهيلات المپيک در منچستر و قسمت الحاقي آن به موزه ي ماقبل تاريخ در پرووانس .
1993
وسعت پروژه ها و تعدد قراردادهاي بين المللي باعث شد که اين شرکت ، دفتر هايي در شهر هاي برلين ، فرانکفورت ، هنگ کنگ ، نايمز و توکيو داير کند . شرکت معماري سرنورمن فاستر و همکاران در آلمان ، در مسابقه طراحي پارلمان جديد برلين برنده شد . از ديگر موفقيت هاي وي در مسابقات معماري مي توان به طرح موزه جنگ در هارتل پول و طرح مجموعه ي نمايشگاهي در ليسبون اشاره کرد . پروژه ي مرکز هنرهاي معاصر در شهر نايمز فرانسه افتتاح شد . اين پروژه به دليل مشکلاتي که براي برگزاري مسابقه ( 1983) بوجود آمد ، با مدتي تاخير انجام شد . ولي اين مشکلات در ساخت مدرسه ي متوسطه شهر فرژو وجود نداشت . طراحي اين مدرسه ، در سال 1991 به مسابقه گذاشته شد . انجمن معماران آمريکايي نيز ، در همين سال مدال طلاي خود را به سر نورمن فاستر اعطا نمود .
کارهایی از نورمن فاستر

file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image003.jpgfile:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image005.jpg
لوكوربوزيه


شرح مختصري از تاريخچه زندگي ، سبك ، تجزيه و تحليل آثار وي

شارل ادوارد ژانره معروف به لوكوربوزيه ، پدر معماري و يكي از پيشگامان معماري مدرن ، ( مدرن متعالي) ، آرشيتكت ، مهندس و معمار معروف سوئيسي فرانسوي ، قرن بيستم ، در 4 مي سال 1897 قدم به عرصه وجود نهاد . او در دفتر دو تن از معروف ترين معماران آن دوره در اروپا، يعني اگوست پره و پيتر بهرنز به مدت چند سال كار كرد و سپس به بالكان، آسياي صغير ، يونان و رم سفر نمود.

لوكوربوزيه هنوز خيلي جوان بود كه به نشر افكار انقلابي خود در باره لزوم تحول در سبك معماري پرداخت و بعد از آن كه افكار خود را با ايجاد بناهايي در گوشه و كنار جهان به مرحله عمل درآورد ، شهرت بين المللي يافت . و در اكثر ممالك بزرگ و كوچك جهان بناهايي از او به يادگار مانده است.

نقش لوكوربوزيه در معماري نو مانند نقش پيكاسو در نقاشي نو بود . او مانند پيكاسو زندگي درويشانه بسيار ساده اي داشت و تا آخر عمر در همان آتيله محقر خود كه در جواني تاسيس كرده بود ، كار كرد. اين آتليه ، اتاق كوچكي بيش نبود و شمار همكاران لوكوربوزيه هرگز از چهار يا پنج نفر بيشتر نشد. گاه اتفاق افتاد كه تنگي جا سبب شود نقشه هاي اجرايي كارها در جايي ديگر رسم شوند.
ا
ين آرشيتكت و معمار برجسته جهان در قرن بيستم پس از 68 سال زندگي روز 27 اوت 1965 ميلادي هنگام استحمام طبي در پلاژ " رك برون " فرانسه غرق شد .
"مختصري از سبك معماري لوكوربوزيه "

سبك معمار لوكوربوزيه ، معماري مدرن متعالي است. و لي بهتر است قبلا توضيحاتي در رابطه با سبك كلي معماري مدرن داده شود.

معماري مدرن كه سبكي غالب و جهانگير در قرن بيستم ميلادي بوده ، ريشه در تحولاتي دارد كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا ، در حدود چهار صد سال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. ولي بايد توجه داشت كه معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.
به هر حال اگر بخواهيم اعضاي خانواده معماری مدرن را نام ببريم شامل سه دوره اصلي ، معماري مدرن اوليه ، معماري مدرن متعالي و معماري مدرن متاخّر ، خواهد بود كه هر كدام از آنها نيز داراي زير مجموعه هايي هستند. ولی همانطوری که قبلا اشاره شد ، سبک معماری لوکوربوزيه ، معماری مدرن متعالی بود که به اختصار به شرح این نوع سبک ميپردازيم.

معماری مدرن متعالی و يا به عبارتی اوج معماری مدرن در بين دو جنگ جهانی اول و دوم ، يعنی عمدتاَ در دهه های 20 و 30 ميلادی در اروپا و آمريکا مطرح بود. در دوره معماری مدرن اوليه ، کماکان سبکهای تاريخ گرايی , همچون نئوکلاسيک ، رمانتيک و بالاخص التقاتی ، بعنوان سبک های مهم و رايج در غرب ، حائز اهميت بودند. مانند مکتب شيگاگو ، که بعد از يک دوره نسبتاَ کوتاه بيست ساله ، در مقابل سبکهای تاريخ گرايی نتوانست دوام بياورد. نهضت هنر نو نيز در اروپا بلا رقيب نبود و بسياری از ساختمانهای مهم ، به سبک های مختلف تاريخی در اروپا ، همچنان احداث مي شد. ولی با پايان جنگ جهانی اوِّل و نياز شديد به ترميم خرابی های جنگ و توليد انبوه ساختمان ، گرايش به سمت معماری مدرن افزايش يافت. لذا استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن ، پيش ساختگی ، عملکرد گرايی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاريخی ، مورد توجه قرار گرفت .
در اين دوره معماری مدرن بعنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن بصورت يک سبک جهانی ، در اقصا نقاط گيتی گسترش يافت.

يکی از موضوعات کليدی و بسيار مهم در دوره مدرن متعالی ، مسئله صنعت ، توليدات صنعتی و تکنولوژی بود. تمامی معماران صاحب نام ، در اين دوره به نوعی با مسئله تکنولوژی درگير بودند. و معماران ديگری مانند والتر گروپيوس و ميس ونده رو ، که همفکر با لوکوربوزيه بودند ، سعی در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن ، به گذشته و تاريخ گرايی داشتند. و بجای آن خواهان جايگزينی تکنولوژی و عملکرد ، بعنوان منبع الهام معماری شدند. و گروهی ديگر نيز مانند فرانک لويد رايت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن ، برای رسيدن به يک معماری همگون با طبيعت بودند.
الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه

لوکوربوزيه شهرهای آينده را شهرهايی تجسم نمود که از آسمانخراشهای عظيم و مرتفع تشکيل شده است . در هر يک از اين آسمانخراشها ی چند عملکردی ، حدود صد هزار نفر کار و زندگی خواهند کرد. در اين ساختمانها ، آپارتمانهای مسکونی ، ادارات ، فروشگاه ها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بسيار بزرگ فراهم است. ساکنان اين مجتمع ها ، از دود و سر و صدای ترافيک اتومبيل ها به دور هستند و بجای آن از آفتاب و ديد و منظر زيبا استفاده ميکنند.

بر اساس این نظریه ، دو شهر مهم در دهه پنجاه میلادی ، طراحی و اجرا شد. یکی شهر چندیگار در هند بود که توسط خود لوکوربوزیه طراحی شد. البته به درخواست جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند ، که از او خواسته بود شهری جدید با نگرش به سمت توسعه و آینده در پنجاب هند طراحی کند. برای طرح این شهر که چندیگار نام گرفت ، لوکوربوزیه از جدیدترین ظوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاَ خود او مسئول تبیین آنها بود ، استفاده کرد.
یک مرکز اداری وسیع برای استقرار ساختمانهای ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن. بعلاوه خیابانهای عریض ، پارک های وسیع و مغازه های بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد.
لوکوربوزیه خود چند ساختمان مهم ایالتی، از جمله ساختمانهای پارلمان و ساختمان دادگاه عالی را با بتن نمایان طراحی کرد. این شهر از سال 1952 آغاز شد.

دومین شهری که توسط عقاید لوکوربوزیه طراحی شد ، شهر برازیلیا ، پایتخت برزیل بود که توسط لوچیو کوستا و اسکار نیمایر در سال 1957 طراحی شد. نمایر خود با لوکوربوزیه ، در طراحی ساختمان وزارت آموزش و پرورش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود.

همچنین ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر ، معمار سبک های-تک ، بنام برج هزاره توکیو 1989 در ساحل شهر توکیو را میتوان نمونه کاملی از برج های چند منظوره نظریه لوکوربوزیه تلقی کرد.
لوکوربوزیه عقاید مطرح شده خود در مورد معماری مدرن را ، در طرح ویلا ساووا ، در پو آسی در شمال پاریس ( 30-1928 ) به نمایش گذارد. وی تکنولوژی بعنوان منبع الهام معماری مدرن و پنج اصل ساختمان مدرن را بصورتی هنرمندانه و شاعرانه و با توجه به عقیده قبلی خود که " خانه بعنوان ماشینی برای زندگی میباشد " را در این ماشین زیستی پیاده کرد. عملکرد این ساختمان ، که همچون ماشینی بی آلایش ، در وسط و مسلط بر محیط اطراف قرار گرفته ، فراهم نمودن شرایط آسایش برای انسان است.

" شرح آثار لوکوربوزیه "

طرحها و پروژه های لوکوربوزیه در بسیاری از کشورها به اجرا در آمد . ولی بیشترین کارهای او در فرانسه و هندوستان بود که به اختصار به قسمتی از آثار او پرداخته و سعی شده است آثار لوکوربوزیه به ترتیب تاریخ اجرای پروژه توضیح داده شود که در ذیل به 30 آثار وی با عکسهای مربوطه ، میپردازیم.
با توجه به تاریخ شروع اولین پروژه ایشان ، شاید بتوان گفت که وی جزو یکی از فعالترین معماران در عرصه معماری بوده است. چرا که پروژه خانه دم اینو را در سال 1914 و درست در17 سالگی، طراحی و اجرا کرده است.
1)
پروژه خانه دم اینو فرانسه ( 1914 )
فرم کلّی این پروژه بصورت مستطیل بوده و کاربرد ستونهای بتنی ، برای نگهداری سقف و کف بدون اتَکا به دیوارهای باربر را بصورت کامل نشان میدهد.
__________________
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif
لوكوربوزيه


معماري بازي است با اشياء در زير نور (لوکوربوزیه)


شرح مختصري از تاريخچه زندگي ، سبك ، تجزيه و تحليل آثار وي

شارل ادوارد ژانره معروف به لوكوربوزيه ، پدر معماري و يكي از پيشگامان معماري مدرن ، ( مدرن متعالي) ، آرشيتكت ، مهندس و معمار معروف سوئيسي فرانسوي ، قرن بيستم ، در 4 مي سال 1897 قدم به عرصه وجود نهاد . او در دفتر دو تن از معروف ترين معماران آن دوره در اروپا، يعني اگوست پره و پيتر بهرنز به مدت چند سال كار كرد و سپس به بالكان، آسياي صغير ، يونان و رم سفر نمود.

لوكوربوزيه هنوز خيلي جوان بود كه به نشر افكار انقلابي خود در باره لزوم تحول در سبك معماري پرداخت و بعد از آن كه افكار خود را با ايجاد بناهايي در گوشه و كنار جهان به مرحله عمل درآورد ، شهرت بين المللي يافت . و در اكثر ممالك بزرگ و كوچك جهان بناهايي از او به يادگار مانده است.

نقش لوكوربوزيه در معماري نو مانند نقش پيكاسو در نقاشي نو بود . او مانند پيكاسو زندگي درويشانه بسيار ساده اي داشت و تا آخر عمر در همان آتيله محقر خود كه در جواني تاسيس كرده بود ، كار كرد. اين آتليه ، اتاق كوچكي بيش نبود و شمار همكاران لوكوربوزيه هرگز از چهار يا پنج نفر بيشتر نشد. گاه اتفاق افتاد كه تنگي جا سبب شود نقشه هاي اجرايي كارها در جايي ديگر رسم شوند.

اين آرشيتكت و معمار برجسته جهان در قرن بيستم پس از 68 سال زندگي روز 27 اوت 1965 ميلادي هنگام استحمام طبي در پلاژ " رك برون " فرانسه غرق شد .
"مختصري از سبك معماري لوكوربوزيه "

سبك معمار لوكوربوزيه ، معماري مدرن متعالي است. و لي بهتر است قبلا توضيحاتي در رابطه با سبك كلي معماري مدرن داده شود.

معماري مدرن كه سبكي غالب و جهانگير در قرن بيستم ميلادي بوده ، ريشه در تحولاتي دارد كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا ، در حدود چهار صد سال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. ولي بايد توجه داشت كه معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.
به هر حال اگر بخواهيم اعضاي خانواده معماری مدرن را نام ببريم شامل سه دوره اصلي ، معماري مدرن اوليه ، معماري مدرن متعالي و معماري مدرن متاخّر ، خواهد بود كه هر كدام از آنها نيز داراي زير مجموعه هايي هستند. ولی همانطوری که قبلا اشاره شد ، سبک معماری لوکوربوزيه ، معماری مدرن متعالی بود که به اختصار به شرح این نوع سبک ميپردازيم.

معماری مدرن متعالی و يا به عبارتی اوج معماری مدرن در بين دو جنگ جهانی اول و دوم ، يعنی عمدتاَ در دهه های 20 و 30 ميلادی در اروپا و آمريکا مطرح بود. در دوره معماری مدرن اوليه ، کماکان سبکهای تاريخ گرايی , همچون نئوکلاسيک ، رمانتيک و بالاخص التقاتی ، بعنوان سبک های مهم و رايج در غرب ، حائز اهميت بودند. مانند مکتب شيگاگو ، که بعد از يک دوره نسبتاَ کوتاه بيست ساله ، در مقابل سبکهای تاريخ گرايی نتوانست دوام بياورد. نهضت هنر نو نيز در اروپا بلا رقيب نبود و بسياری از ساختمانهای مهم ، به سبک های مختلف تاريخی در اروپا ، همچنان احداث مي شد. ولی با پايان جنگ جهانی اوِّل و نياز شديد به ترميم خرابی های جنگ و توليد انبوه ساختمان ، گرايش به سمت معماری مدرن افزايش يافت. لذا استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن ، پيش ساختگی ، عملکرد گرايی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاريخی ، مورد توجه قرار گرفت .
در اين دوره معماری مدرن بعنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن بصورت يک سبک جهانی ، در اقصا نقاط گيتی گسترش يافت.
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

يکی از موضوعات کليدی و بسيار مهم در دوره مدرن متعالی ، مسئله صنعت ، توليدات صنعتی و تکنولوژی بود. تمامی معماران صاحب نام ، در اين دوره به نوعی با مسئله تکنولوژی درگير بودند. و معماران ديگری مانند والتر گروپيوس و ميس ونده رو ، که همفکر با لوکوربوزيه بودند ، سعی در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن ، به گذشته و تاريخ گرايی داشتند. و بجای آن خواهان جايگزينی تکنولوژی و عملکرد ، بعنوان منبع الهام معماری شدند. و گروهی ديگر نيز مانند فرانک لويد رايت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن ، برای رسيدن به يک معماری همگون با طبيعت بودند.
الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه

لوکوربوزيه شهرهای آينده را شهرهايی تجسم نمود که از آسمانخراشهای عظيم و مرتفع تشکيل شده است . در هر يک از اين آسمانخراشها ی چند عملکردی ، حدود صد هزار نفر کار و زندگی خواهند کرد. در اين ساختمانها ، آپارتمانهای مسکونی ، ادارات ، فروشگاه ها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بسيار بزرگ فراهم است. ساکنان اين مجتمع ها ، از دود و سر و صدای ترافيک اتومبيل ها به دور هستند و بجای آن از آفتاب و ديد و منظر زيبا استفاده ميکنند.

بر اساس این نظریه ، دو شهر مهم در دهه پنجاه میلادی ، طراحی و اجرا شد. یکی شهر چندیگار در هند بود که توسط خود لوکوربوزیه طراحی شد. البته به درخواست جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند ، که از او خواسته بود شهری جدید با نگرش به سمت توسعه و آینده در پنجاب هند طراحی کند. برای طرح این شهر که چندیگار نام گرفت ، لوکوربوزیه از جدیدترین ظوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاَ خود او مسئول تبیین آنها بود ، استفاده کرد.
یک مرکز اداری وسیع برای استقرار ساختمانهای ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن. بعلاوه خیابانهای عریض ، پارک های وسیع و مغازه های بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد.
لوکوربوزیه خود چند ساختمان مهم ایالتی، از جمله ساختمانهای پارلمان و ساختمان دادگاه عالی را با بتن نمایان طراحی کرد. این شهر از سال 1952 آغاز شد.

دومین شهری که توسط عقاید لوکوربوزیه طراحی شد ، شهر برازیلیا ، پایتخت برزیل بود که توسط لوچیو کوستا و اسکار نیمایر در سال 1957 طراحی شد. نمایر خود با لوکوربوزیه ، در طراحی ساختمان وزارت آموزش و پرورش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود.

همچنین ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر ، معمار سبک های-تک ، بنام برج هزاره توکیو 1989 در ساحل شهر توکیو را میتوان نمونه کاملی از برج های چند منظوره نظریه لوکوربوزیه تلقی کرد.
لوکوربوزیه عقاید مطرح شده خود در مورد معماری مدرن را ، در طرح ویلا ساووا ، در پو آسی در شمال پاریس ( 30-1928 ) به نمایش گذارد. وی تکنولوژی بعنوان منبع الهام معماری مدرن و پنج اصل ساختمان مدرن را بصورتی هنرمندانه و شاعرانه و با توجه به عقیده قبلی خود که " خانه بعنوان ماشینی برای زندگی میباشد " را در این ماشین زیستی پیاده کرد. عملکرد این ساختمان ، که همچون ماشینی بی آلایش ، در وسط و مسلط بر محیط اطراف قرار گرفته ، فراهم نمودن شرایط آسایش برای انسان است.
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif

نابغه فیزیک قرن 20 در کنار نابغه معماری قرن 20 -آلبرت انیشتن در کنار لوکوربوزی

"
شرح آثار لوکوربوزیه "

طرحها و پروژه های لوکوربوزیه در بسیاری از کشورها به اجرا در آمد . ولی بیشترین کارهای او در فرانسه و هندوستان بود که به اختصار به قسمتی از آثار او پرداخته و سعی شده است آثار لوکوربوزیه به ترتیب تاریخ اجرای پروژه توضیح داده شود که در ذیل به 30 آثار وی با عکسهای مربوطه ، میپردازیم.
با توجه به تاریخ شروع اولین پروژه ایشان ، شاید بتوان گفت که وی جزو یکی از فعالترین معماران در عرصه معماری بوده است. چرا که پروژه خانه دم اینو را در سال 1914 و درست در17 سالگی، طراحی و اجرا کرده است.

1)
پروژه خانه دم اینو فرانسه ( 1914 )
فرم کلّی این پروژه بصورت مستطیل بوده و کاربرد ستونهای بتنی ، برای نگهداری سقف و کف بدون اتَکا به دیوارهای باربر را بصورت کامل نشان میدهد.

لوکوربوزيه در سال 1924 کتاب شهر آينده را در پاريس منتشر کرد . در اين کتاب شهرهاي آمريکا بخصوص نيويورک و شيکاگو را بخاطر آسمانخراش هاي مرتفع و خيابانهاي چند طبقه ستود . لوکوربوزيه شهرهاي آينده را شهري تجسم نمود که از آسمانخراش هاي عظيم و مرتفع تشکيل شده است و آپارتمانهاي چند عملکردي و حدود 100 هزار نفر گنجايش . در اين ساختمانها آپارتمانهاي مسکوني ، ادارات ، فروشگاهها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بزرگ فراهم است . ساکنان اين مجتمعها از دود و سر و صداي ترافيک اتومبيلها به دور هستند و به جاي آن از آفتاب و ديدن مناظر زيبا لذت مي برند .
براساس اين کتاب دوشهر در دهه 50 ميلادي طراحي شد . شهر شانديگار Chandigarh در هند ، طرح لوکوربوزيه در سال 1950 ، و شهر برازيليا که توسط اسکارنيماير Oscar Neimeyer يکي از شاگردان لوکوربوزيه به عنوان پايتخت برزيل ساخته شد .

درست است که در اين دو شهر آسمانخراش 100 هزار نفري وجود ندارد ولي بلوکهاي مکعب شکل با فاصله هاي زياد از يکديگر تبلوري واضح از ايده لوکوربوزيه است .
اين دو شهر در دهه هاي 60 و 70 توسط پست مدرنها ، رابرت نچوري و برنت برولين . به عنوان سمبل شهرسازي مدرن مورد نقد قرار گرفت . آنها گفتند که فاقد هر نوع هويت تاريخي و فرهنگي است .
در ايران نمونه اينگونه شهرسازي ، شهرک اکباتان است . طرح در دهه 50 شمسي .کارهای او بیشتر از فرانسه و هندوستان بوده است . سبک سبک معماری لوکوروزیه معماری مدرن متعالی است . این سبک با شروع انقلاب صنعتی و تولید مصالح و تجهیزات جدید مانند بتن ، فولاد ، جرثقیل و ... در صنعت ساختمان سازی موقعیت برای تولید یک سبک جدید به وجود آورد و این سبک زاده ی 2 سبک بودند اولی * مکتب شیکاگو ( لویی سایوان ) بود که اصولش :

1.
استفاده از بتن برای استراکچر ساختمان
2.
نمایش بدون هراس و واهمه ی استراکچر در نمای ساختمان
3.
عدم تقلید از سبک های گذشته
4.
استفاده نکردن از تزئینات درصنعت ساختمان سازی
5.
استفاده از پنجره های عریض و طویل که کل دهانه ی بین ستون ها را پوشش می داد.

مکتب آرت نوو که از اروپا شکل گرفت و اصول آن مقابله با سنت گرایی بود.

1.
جدایی ازگذشته
2.
ابداع فرم های جدید
3.
استفاده شدیدازمکتب های تقلیدی
4.
استفاده از هنر متناسب زمان
5.
استفاده از تولیدات مدرن برای سازه و نما
6.
استفاده ازتزئینات و فرم های طبیعی و رمانتیک

سبک مدرن متعالی در اواخر قرن نوزدهم و اویل قرن بیستم شکل گرفت و می توان نقطه ی جدایی سبک های قدیمی و کلیشه ای با سبک های جدید دانست و نقطه عطفی درمعماری جهان است ، زیرا برای اولین بار نگرش از سنت گرایی و تاریخ بعنوان منبع الهام درمعماری تغییر کرد و به جای آن آینده و تکنولوژی جای گرفت . معماران این سبک ها در جهت همگن سازی معماری با تکنولوژی روزآمدند. شاخص های معماری مدرن متعالی

1.
عملکرد و کارایی بهتر فضاها
2.
آسان شدن ساخت و ساز با استفاده از مصالح و ماشین آلات روز دنیا
3.
استفاده ازعناصر و مصالح پیش ساخته در معماری
4.
بوجود آمدن استاندرد ها و قوانین در معماری و مصالح
5.
استفاده از علوم جدید ماند ریاضی ، هندسه ، و ... در معماری

سبک معماری مدرن شامل جنش های کوبیسم و سوررئالیسم ( توهم گرایی فرا واقع گرایی) پوریسم ( ناب گرایی ) و بروتالیسم ( خام گرایی ) بود. لوکوربوزیه طرفدار بروتالیسم بوده است . ویژگی ها تندیس گرایی، سازه گرایی و بروتالیسم در همه ی آثار او وجود دارند. درآثار نخستین لوکوربوزیه معماری از هر گونه زینت خالی و عریان بود می توان گفت لوکوربوزیه یک شهر ساز ، یک معمار ، یک هنرمند ، یک مجسمه ساز و یک شاعر با حساسیت فوق العاده بود که این 5 شخصیت در شخصیت لوکوربوزیه تجلی یافته بود. لوکوربوزیه توانست در طی فعالیت خود استفاده از شاخص ترین مصالح ساختمانی مدرن یعنی بتن را به نهایت زیبایی برساند وکارهای او مورد تقلید جهانی قرار گرفت . لوکوربوزیه استفاده از تیر آهن و بتن و پیش ساختگی را مسیر آینده ی معماری تقلی کرد . تندیس گرایی و سازه گرایی او مورد توجه بقیه معماران بوده است . در طرح شهرهای لوکوربوزیه تراکم جمعیت در هر هکتار 3000 نفردر نظرگرفته شده است . سیستم طراحی اومدولار است . لوکوربوزیه توانست با استفاده از کنسول ، پلان و سازه را از هم جدا کند ، همچنین از رامپ برای ارتباط طبقات و ارتفاعات مختلف استفاده کرد . دیدگاهها لوکوربوزیه درطرح های خود بسیار تحت تأثیر فضاهای کلی شهری و سیستم شهرنشینی منطقه به منطقه بود. او از اولین کسانی بود که تأثیر ماشین آلات را انباشتگی انسانها بیان کرد و شهرهای آینده را شهرهایی حاوی آپارتمان ها وآسمانخراش ها ی بزرگ دانست که کنار هم پارک شده اند.


عمدتاً با کج فهمی مواجه شد او معماری را در قالب توانمندی های جامعه ی صنعتی مدرن می دید و علاقه ی خاصی به شهر سازی و قطعات پیش ساخته و استفاده از عناصر ساختمانی استاندارد داشت . لوکوربوزیه بین سازه گرایی و تندیس گرایی به سازه گرایی تمایل داشت و این گرایش او به بارزترین شکل درکلیسای رونشان تجلی یافت و این کلیسا یکپارچه تندیس است . وی سعی کرد توجه معماران و شهرسازان را از گذشته به آینده معطوف کند. او ضمن تحسین آسمان خراش های شیکاگو و نیویورک الگو گرفتن از آنها را برای سایر نقاط جهان معرفی کرد . لوکوربوزیه شهرهای آینده را شهرهایی با آسمانخراش های عظیم و مرتفع می دانست . بر اساس این نظریه او دو شهر مهم طراحی و اجرا شد . یکی شهر چاندیگارهند که توسط خودش طراحی شد ، دیگری شهر برازیلیا که توسط لوچیو گوستاو و اسکارنیمایر بعنوان پایتخت برزیل طراحی شد . لوکوربوزیه معماری است که کوشید بازبانی مدرن، نظامی ریاضی و برخاسته از تناسبات انسانی به معماری ببخشد. سیستم مدولار او بر مفهوم نسبت طلایی درریاضیات استوار است . وی ابعاد انسان را 83/1 در نظر گرفت و بر اساس آن فضای خود را طراحی و تقسیم بندی کرد . او ابتدا به فرم های مستقیم الخط علاقه مند بود ولی به علت پیشرفت صنعتی از سال های بعد توانست ازخطوط منحنی و مایل هم بهره مند شود .
کتاب های لوکوربوزیه:


1.
بسوی معماری
2.
تجزیه و تحلیل لوکوربوزیه
3.
زیبایی شناسی معماری
4.
منشور آتن
5.
بسوی یک معماری نوین : که در این کتاب توجه معماران جوان را به فناوری و حرکت ، همگام با تکنولوژی روزدنیا جلب کرد. ( در این کتاب معماری را با حرفه ی مهندسی مکانیک مقایسه کرده است )
6.
شهر آینده : دراین کتاب لوکوربوزیه سیما و نمایه ی شهرهای آینده را توصیف کرده است
چند اثر از لوکوربوزیه:
خانه دم - اينو Domino House
مکان : فرانسه
تاریخ ساخت : 1917 1915 میلادی

ویلا سيتروئن Citrohan House
مکان : پاریس
تاریخ ساخت : 1920

آپارتمان مسکوني مارسي United Habitation
مکان : مارسی
تاریخ ساخت : 1952 1947

کلیسای رونشان Chapel Of Ronchamp
مکان : نوتردام فرانسه
تاریخ ساخت : 1957- 1955

ویلا شودان
مکان : احمد آباد هند
تاریخ ساخت : 56-1955
__________________
file:///C:\Users\ADMINI~1\AppData\Local\Temp\msohtmlclip1\01\clip_image001.gif
 

claccik39

عضو جدید
معماران بزرگ جهان

معماران بزرگ جهان

دانیل هادسون برنهام

( 4 سپتامبر، 1846-1 ژانویه، 1912) یکی از معماران شیکاگو بود که نقش مهمی در توسعۀ اولیۀ آسمانخراش آمریکایی داشت. وی تا سال 1891 با جان ولبرن روت (1850-1891) همکاری کرد. این دو معمار جوان در سال 1872، زمانیکه هردو طراح دفتر کارتر، دریک و رایت در شیکاگو بودند، یکیدیگر را ملاقات کردند. در طی سالها آنهامشارکت موفقیت آمیزی را با یکدیگر شکل دادند، برنهام کارهای دفتری را سازماندهی می کرد و در سایت کار می کرد و روت طراحی ها را انجام می داد، تا سال1891که روت از دنیا رفت. مهمترین موفقیت آنها ساختمان Monadnock در شیکاگو، به صورت یک رشته خانه های جمعی، بود که به عنوان نقطه عطفی در اجرای سازه های فولادین محسوب می شود. پس از مرگ روت (Root) برنهام به کارش ادامه داد که اغلب به صورت همکاریهای موقت با سایر طراحان- معماران بود. برنهام در شیکاگو ترقی کرد. او خیلی زود تجاربی در یک دوره محدود به عنوان طراح در شرکت ویلیام لی بارون جنی(William Le Baron Jenney)، که به عنوان پدر آسمانخراش نامیده می شود، به دست آورد.
برنهام به عنوان معمارمسؤول برای World Columbian Exposition ، 1893، " شهر سفید" را بر اساس معماری کلاسیک در یک طرح به یاد ماندنی، بخردانه و زیبا طراحی کرد. برنهام ساختمان Flatiron در نیویرک (1902) و ساختمان زیبای Union Station ( واشنگتن دی سی) را طراحی کرد (Union Station ، یک ایستگاه قطار تشریفاتی است که به منظور ورودی واشنگتن دی سی طراحی شد و در سال 1907 گشایش یافت . این ساختمان یکی از مشهورترین و شلوغترین مکانها در واشنگتن دی سی است و هرساله 32 میلیون نفر از آن بازدید می کنند)، برنهام همچنین مأمور کمیسیون U.S. Philippine به منظورتهیه طرحهایی برای شهرهای استعماری Baguio و Manila در سال 1904 بود. در سال 1905 برنامه Manila به کمیسیون ارائه شد.
در سال 1909 دانیل برنهام و دستیارش ادوارد بنت (Edward H. Bennett) طرح {شهری} شیکاگو را آماده کردند، برنامه هایی که برای آینده شیکاگو طراحی شدند. آن اولین طرح جامع برای رشد کنترل شدۀ یک شهر امریکایی بود، یک شهر حاصل جنبش " زیبا سازی شهری"( City Beautiful). طرح شامل پیشنهادهای بلند پروازانه برای کنار دریاچه و رودخانه و اعلام اینکه هر شهروند باید در نزدیکی محل سکونتش به یک پارک دسترسی داشته باشد. درخواست برای طرحهای برنهام جهت اجرا در دیگر شهرها ادامه یافت همچون: کلیولند(Cleveland)، سان فرانسیسکو، و Mall در واشنگتن دی سی(National Mall یک پارک ملی باز است در مرکز شهر واشنگتن دی سی، پایتخت ایالات متحده امریکا. National Mall یک واحد از National Park Service (NPS) است که بوسیله National Mall and Memorial Parks اداره می شود. )
برنهام در طول حیاتش مسوولیتهای مختلفی را بر عهده گرفت، همچون ریاست موسسه معماری امریکا در دو دوره. در سال 1912، زمانیکه او در هایدلبرگ، آلمان از دنیا رفت، شرکت وی ( D.H. Burnham and Co. ) یکی از بزرگترین شرکتهای معماری جهان بود. معمار برجسته ، فرانک لوید رایت بر این باور بود که: " برنهام به نحوی استادانه از روشها استفاده کرد... فردیکه علاقمند به شرکت در ساخت و سازهای عظیم بود... شخصیت قدرتمندش و عالی بود
 

claccik39

عضو جدید
لوئی سالیوان (Louis Sullivan)


لوییس سالیوان معمار بزرگ آمریکایی و «پدر معماری مدرن» در چنین روزی به دنیا آمد. او با تفکرات و عقاید منحصربه فردش توانست تحولی شگرف در هنر و صنعت معماری به وجود آورد و تاثیرات عمیق او بر کسی پوشیده نیست. سالیوان بنیانگذار مدرسه معماران شیکاگو است و «فرانک لویدرایت» معمار افسانه ای آمریکایی از شاگردان او بوده است. «لوییس هنری سالیوان» در سوم سپتامبر ۱۸۵۶ در شهر بوستون به دنیا آمد و مدت کوتاهی در «موسسه فناوری ماساچوست» (ام آی تی) به تحصیل مشغول شد و دریافت که قادر است تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند و با گذراندن یکسری امتحانات، دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. او تنها ۱۶ سال داشت که وارد دانشگاه ام آی تی شد و پس از یک سال تحصیل به فیلادلفیا رفت و برای خود شغلی در کنار معماری به نام «فرانک فرنس» (Frank Furness) پیدا کرد.


رکود اقتصادی سال ۱۸۳۱ بسیاری از زحمات «فرانک فرنس» را بر باد داد و او به واسطه مشکلات مالی مجبور به اخراج سالیوان شد. در این زمان «سالیوان» به شیکاگو رفت تا در جریان ساختمان سازی آن شهر که پس از وقوع یک آتش سوزی گسترده در سال ۱۸۷۱ آغاز شده بود شانس خود را بیازماید. او خیلی خوش شانس بود که موفق شد در کنار «ویلیام لبارون جنی» مشغول به کار شود. «جنی» اولین معماری است که از اسکلت فلزی در اجرای ساختمان بهره برده. پس از کمتر از یک سال فعالیت در کنار «جنی»، «سالیوان» به قصد تحصیل بار سفر بست و یک سال در دانشگاه هنر پاریس مشغول به فراگیری شد.


پس از اتمام دوره آموزشی به شیکاگو بازگشت در حالی که هنوز هجده سالگی اش تمام نشده بود. او چند سال بعد را به فعالیت در کنار معماران مختلفی گذراند تا اینکه در سال ۱۸۷۹ «دانکمار آدلد» معمار مشهور آن زمان، «سالیوان» را استخدام کرد و یک سال بعد او را در شرکت خود شریک کرد. این اتفاق سرآغاز دوران پیشرفت و موفقیت سالیوان بود. طی این سال ها «سالیوان» و «آدلد» موفقیت هایی پی درپی به دست آوردند که از جمله آنها می توان به طرح و اجرای تالار سخنرانی شهر شیکاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره کرد که در پایان پروژه «سالیوان» و «آدلد» طبقه بالای این ساختمان را به عنوان آتلیه خود انتخاب کردند. از دیگر موفقیت های این دو شریک می توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوییس اشاره کرد که اولین آسمانخراش تاریخ معماری جهان به شمار می رود.



«لوییس سالیوان» اولین معماری است که روش صحیح استفاده از اسکلت فلزی در ساختمان های بلند و مزایای آن را به طرز بهینه ای مورد استفاده قرار داد. از آنجایی که در ساختمان هایی که با اسکلت فلزی بنا می شوند معمولاً غیر یک یا دو دهنه دیوار برشی در سایر نقاط ساختمان نه تنها عضو باربری وجود ندارد که به عنوان مثال از دیوارهای ساختمان فقط به دلیل پوشندگی و محافظت سرمایی گرمایی استفاده می شود و هیچ خاصیت باربری ندارد. «سالیوان» با علم به این نکته در ساختمان های بلند از پنجره هایی با ابعاد بزرگ بهره می برد که نه تنها باعث روشنایی بیشتر فضای داخلی می شد که با حذف دیوارها و ضخامت پائین شیشه های پنجره سطح مفید ساختمان افزایش یافت. توجه سالیوان به مزایای اسکلت فلزی موجب شد محدودیت های دست و پاگیر مهندسی که همیشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدی از بین برود و این تحولی شگرف در معماری مدرن را باعث شد.



در سال ۱۸۹۰ «سالیوان» یکی از ۱۰ معمار منتخبی بود که برای اجرای ساختمان «نمایشگاه جهانی کلمبیا» که قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شیکاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختمانی که بعدها «شهر سفید» لقب گرفت. از دیگر شاهکارهای خلق شده «سالیوان» می توان به ساختمان عظیم ترمینال شیکاگو و «دروازه طلایی» که طاقی است عظیم که در «شهر سفید» قرار دارد اشاره کرد.



شراکت «آدلد» و «سالیوان» پس از اجرای فروشگاه زنجیره ای «کارسون پیری اسکات» به اتمام رسید و در پی انحلال شرکت «سالیوان» یک دوره بیست ساله را با سیری نزولی چه در زمینه مالی و چه زمینه احساسی سپری کرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسیار در هنر معماری بارها تقدیر شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک طراح خبره از مسابقه ای که برای طرح و اجرای «برج تریبیون» برگزار شده بود شدیداً انتقاد کرد. یک برج با اسکلت فلزی و نمایی از سنگ که ساختمان های سنگی معماری گوتیک را تداعی می کرد اما سالیوان یک تحریف بزرگ تاریخی را در طراحی آن کشف کرده بود.



لوییس سالیوان عاقبت در چهاردهم آوریل ۱۹۲۴ در شیکاگو چشم از جهان فروبست. فرانک لوید رایت که به نوعی شاگرد او محسوب می شد مراسم تدفین این معمار بزرگ را که در زمان مرگ فقیر و تنها در اتاق هتلی در شیکاگو درگذشته بود آبرومندانه برگزار کرد. اکنون که سال ها از مرگ او می گذرد هنوز تاثیر تفکرات این اولین معمار پیشرو در معماری جهان به چشم می خورد.
 

claccik39

عضو جدید

زندگی نامه میس ون درروهه​

لودویگ میس ون در روهه (۲۷ مارس ۱۸۸۶ – ۱۷ اوت ۱۹۶۹) معمار آلمانی-آمریکایی، و سومین مدیر باوهاوس از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ بود. همکاران، دانشجویان، نویسندگان و دیگران معمولا او را توسط نام خانوادگی او یعنی میس مورد خطاب قرار می دادند.
لودویش میس ون در روهه، در کنار والتر گروپیوس و لو کوربوزیه به عنوان استادان پیشرو در معماری مدرن شناخته می‌شوند. میس مانند بسیاری از معاصران خود به دنبال بنا نهادن یک سبک معماری ای بود که نمایانگر عصری جدید باشد درست مانند کاری که سبک های معماری کلاسیک و معماری گوتیک برای زمان خود انجام دادند.او یک سبک معماری قرن بیستمی تاثیر گذار را خلق کرد که دارای صراحت مفرط و سادگی بود. در ساختمان های کامل ساخته شده، او از مصالح جدید مانند فولاد صنعتی و صفحات شیشه ای برای تعریف فضاهای داخلی استفاده کرده است. او تلاش کرد که به سمت معماری ای برود که دارای حداقل چارچوب ساختمانی باشد و دارای یک تعادل در مقابل آزادی ضمنی جریان آزاد فضاهای باز باشد. او ساختمان های خود را معماری “پوست و استخوان ها” می نامید. او در جستجوی یک روش منطقی بود که باعث هدایت فرآیند خلاق طراحی معماری شود. او بخاطر استفاده از کلمات کوتاه کمتر بیشتر است و خداوند در جزییات است شهرت دارد. وی در آمریکا و بخصوص در موسسه فناوری ایلینوی آمریکا آثار مهمی از خود بر جای گذاشت.
 

claccik39

عضو جدید
نزو پیانو متولد سال ۱۹۳۷
معمار متولد ایتالیا جز صد فرد
تاثیر گذار مجله تایم در سال ۲۰۰۸ بوده است. پیانو برنده ایتالیایی جایزه
پریتزکر است . شارد یکی از بلندترین آسمانخراش های اروپا در لندن است که
ساختنش با مباحث زیادی مواجه شده است اما بسیاری احساس می کنند که این روشی
بوده است تا باعث شود لندن به قرن بیست و یکم بپیوندد. در سال های جوانی
خود، او با لوییس کاهن معمار شناخته شده جهانی کار می کرد و سریعا وی به
خاطر کاربردهای منحصربفرد خود در استفاده از مواد و جزییات شناخته شد. مهم
ترین پروژه های شناخته شده پیانو، شارد در لندن انگلستان، مرکز علمی نمو در
آمستردام، بنای نیویورک تایمز در نیویورک و فرودگاه بین المللی کانسای در
اوزاکای ژاپن




 

claccik39

عضو جدید
زندگی نامه چارلز کورآ




چارلز کورآ در سال ۱۹۳۰ در حیدر آباد هند
به دنیا آمد او در دو دانشگاه می شی گان و انستیتو تکنولوژی ماساچوست تحصیل
کرد و سپس دفتر شخصی خود را در بمبئی تاسیس نمود.



کارهای کورآ در هند یک پیشرفت، درک و
هماهنگی ظریف با معماری معاصر دارد که در عین حال به هیچ عنوان غربی نیست
کورآ در کارهای اول خود سعی داشت در محیط پیرامونی مدرن جایگاه کارهای خودش
را کشف کند او همچنین در کارهایش سعی در جستجوی جوابی به مشکلات جهان سومی
داشت.


بین سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ کورآ کارهای
بزرگتری را انجام داد و به معماری سمبولیک نزدیکتر شد و توانست در سال ۱۹۸۴
جایزه رویال گلد مدال ریبا و در سال ۱۹۹۰ مدال آلتو و مدال گلد یو آی آ را
از آن خود کند در سال ۱۹۹۴ جایزه ایمپریال ژاپن و در ۱۹۹۸ جایزه معماری
آقا خان را دریافت کرد.



در چهار
دهه اخیر کورآ کارهای پیشتازی در زمینه مشکلات شهری و پناهگاههای کم قیمت
در جهان سوم انجام داده است از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵ او معمار ارشد برای طرح
تفضیلی شهر بمبئی جدید با دو میلیون جمعیت بود که مقابل بندر شهر فعلی قرار
داشت.

کورآ جزو معدود معماران معاصریست که کارهایش نه تنها به مشکلات معماری بلکه به طرح شهری و خانه داری کم قیمت می پردازد.
کارهای معماری کورآ در مجلات و کتابهای
معماری بسیاری چاپ شده است او در دانشگاه های هندی و خارجی از جمله دانشگاه
هاروارد، پن، تولین و دانشگاه واشنگتن تدیس کرده است و Sir Banister
Fletcher Professor در شهر لندن و Albert Bemis Professor در MITو
Jawaharlal Nehru Professor در کمبریج بوده است.



در سال ۱۹۸۰ او موفق به دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه می شی گان شد.
 

claccik39

عضو جدید
رم کولهاس



متولد ۱۹۴۴ در روتردام هلند می باشد. او پیش از اینکه به لندن برای تحصیل در رشته معماری بیاید به عنوان یک روزنامه نگار و نیز نویسنده نمایشنامه های رادیویی و تلویزیونی در آمستردام فعالیت می کرد. تحصیل او تا سال ۱۹۷۲ ادامه داشت تا در این سال با به دست آوردن بورس تحصیلی از دانشگاه این اجازه را به او داد تا راهی ایالات متحده آمریکا شود و در آنجا ادامه تحصیل دهد.

جاذبه شهر نیویورک وی را بر آن داشت تا درباره معماری این کلان شهر metropolitan culture تحقیقاتی را انجام دهد که بعدا آن را تحت عنوان هذیان نیویورک به چاپ رساند که برداشت شخصی او بود از این شهر و بیانیه ای بود برای محله مانهاتان.

کولهاس بعدا به لندن بازگشت جایی که او دفتر معماری خود را با عنوان ( OMA ( Office for Metropolitan Architecture بنا نهاد. دفتری که با پشت کار او و همکارانش به عنوان مکانی مطرح گردید که فرهنگ معاصر و معماری معاصر را بسط می داد.


او در خلال کار دفتر خود در سال ۱۹۹۵ کتاب کوچک، متوسط، بزرگ و کلان را نیز انتشار داد.

S, M, L, XL) 1995)

او در سال ۲۰۰۰ کارهای دفتر معماری خود را نیز تحت عنوان کتابی منتشر کرد.

در این سال کولهاس شرکتی را نیز به عنوان خواهر زاده شرکت خود تاسیس کرد تحت عنوان AMO که به عنوان مشاور با شرکت اصلی رابطه بین جامعه و ساخت محیط رابررسی کردند. Society and the
built environment

کولهاس جایزه های زیادی را کسب کرده ولی مهمترین آنها جایزه Pritzker به سال ۲۰۰۰ می باشد.

او همینک استاد معماری و شهرسازی دانشگاه هاروارد می باشد.

رم کولهاس را به عنوان یکی از بی پرواترین اندیشمندان معماری مدتهاست که می شناسند ولی بسیاری از مردم از ذهنیات او اطلاع چندانی ندارند. کولهاس این بار با ساختمان casa da musica ( خانه موسیقی ) اثری متمایز ارائه داده است ، ساختمانی که در آن نبوغ فکری کولهاس با زیبایی شناسی ظاهری ترکیب شده است.




 

claccik39

عضو جدید
زاها حدید عنوان دار بزرگترین معمار کنونی جهان
زها ( زاها ) حدید در تاریخ ۳۱ اکتبر ۱۹۵۰ در بغداد به دنیا آمده است. ایشان مدرک ریاضیات خود را از دانشکاه آمریکایی
بیروت اخذ کرد و سپس برای تحصیل در مدرسه معماری (AA)راهی لندن شد. زاها حدید (Zaha Hadid) که در حال حاضر تبعه و شهروند انگلستان می باشد از سال ۱۹۷۲ در انجمن معماری لندن (Architectural Association in London) به تحصیل
در رشته معماری پرداخت و در سال ۱۹۷۷ موفق به دریافت مدرک خود گردید. او پس از اتمام تحصیلات، به دفتر معماری متروپولیتن (Office for Metropolitan Architecture) پیوست و به همراه همکاران خود در OMA، رم کولهاس (Rem Koolhaas) و الیا زنگلیس (Elia Zenghelis)، به تدریس در مدرسه معماری AA پرداخت و بعدها تا سال ۱۹۸۷، آتلیه شخصی اش را در مدرسه AA سرپرستی نمود.



زاها حدید اخیراً عهده دار کرسی استادی کنزو تانگه (Kenzo Tange) درمدرسه طراحی دانشگاه هاروارد، و کرسی استادی سالیوان در دانشگاه ایلی نویز(Illinois)، مدرسه معماری شیکاگو، گردید و قبلاً نیز به عنوان استاد میهمان در دانشگاه هنر هامبورگ (Hochschule für Bildende Künste)، مدرسه معماری نولتن (Knolton)، استودیوی اوهایو و کارشناسان ارشد (Ohio and the Masters) در دانشگاه کلمبیا، نیویورک، تدریس نموده است. علاوه بر این، او عضو افتخاری آکادمی هنر و ادبیات آمریکا و همکار انستیتوی معماری آمریکا می باشد. وی در حال حاضر استاد دانشگاه هنرهای کاربردی وین در اتریش و دستیار
درس طراحی معماری ائرو ساآرینن (Eero Saarinen) در ترم بهار ۲۰۰۴ دانشگاه ییل (Yale)، نیوهون (New Haven)، است.
حدید معماری است که پیوسته مرزهای معماری و طراحی شهری را گسترش می دهد. او در کارهایش با بهره گیری از
مفاهیم فضایی جدیدی که تقویت کننده مناظر شهری موجود هستند، زیبایی شناسی نظری ای (غیرعملی) را پیگیری و تجربه می کند که تمام زمینه های طراحی از طراحی شهری تا طراحی داخلی و مبلمان را در برمی گیرد. با اینکه شهرت زاها
حدید بیشتر بخاطر اصلی ترین کارهای ساخته شده اش می باشد، اما علایق و دل مشغولی های عمده او مستلزم اشتغال همزمان وی به فعالیت حرفه ای، تدریس و پژوهش است.


حدید اساس معماری را در نحوه فکر کردن به آن می داند. طرح های ساختمانی حدید که به صورت نقاشی عرضه می شوند، در ٢٥ سال گذشته، نقش مهمی در تحول معماری معاصر داشته اند. این آثار در موزه ها و گالری های معروف جهان از جمله موزه گوگنهایم و موزه هنرهای مدرن نیویورک به نمایش درآمده و بخشی از کلکسیون دائمی آنهاست.

زاها حدید با شرکت در مسابقات متعدد طراحی معماری، ایده ها و افکار نوینی را به معرض نمایش گذاشته است که این امر نشان دهنده رویکرد آوانگارد و پیشروی وی در طراحی معماری می باشد. اکثریت پروژه های مختلف او که تاکنون اجرا شده اند و یا در حال حاضر در دفتر وی بر روی آنها کار می شود، حاصل شرکت در این مسابقات هستند. طرح های بدیع او برای ایجاد فضاهای معماری سال ها با تحسینی توأم باتردید روبرو بود. اما امروزه که جهان آمادگی بیشتری برای پذیرش و ایجاد بناهای پیچیده دارد، این طرح ها نیز با استقبال بیشتری روبرو شده است. او در کار خود از حرکت، ایجاد فضاهای خالی و فرم های کشیده افقی استفاده می کند و در زمینه طراحی مبلمان و معماری داخلی، طرح های نمایشگاهی و تجهیزات و لوازم صحنه نمایش نیز کارهای زیادی را انجام داده است. زاها حدید تا به حال بخاطر طراحی پروژه های مختلف، چندین جایزه معماری دریافت نموده است و در سال ۲۰۰۴ نیز به عنوان برنده جایزه معماری پریتزکر، مهم ترین جایزه جهان در زمینه معماری، انتخاب گردید. او نخستینی زنی است که طی ۲۸ سال برگزاری جایزه پریتزکر، موفق به دریافت این جایزه معتبر بین المللی شده است. جایزه صدهزار دلاری پریتزکر طی مراسمی در روز ٣١ماه مه همان سال در موزه آرمیتاژ در شهر سن پترزبورگ روسیه به این معمار
عراقی ـ انگلیسی، اعطا گردید.



برج لیلیوم - ورسا - لهستان
سال ساخت : 2007-2012
کاربری : مسکونی و چند منظوره
متقاضی: Lilium Polska Sp. z o.o.
معمار طراح: زاها حدید و پاتریک شوماخر
معمار پروژه: مارکوس پلانتو
تیم مسابقه: توماس ماتوی ، سوفیا رازاک ، نائومی فریتز ، دنیل ویدریگ ، فلویو ویرز ، ماریاگرازیا لانزا ، دنیس برزینا
مشاور: Structure ARUP
خدمات: ARUP
برآورد امکانات و تجهیزات: دیویس لنگدان

شرح کلی
برج لیلیوم در
مرکز شهر ورسا و در مجاورت برج ماریوت واقع شده ، درست نزدیک به تقاطع یروزولیمسکی و چالوبینسکیه گو ، از ضلع شمال هم ، روبروی ایستگاه مرکزی قطار قرار گرفته .

ملکه حدید این ساختمون رو برای پایتخت لهستان
طراحی کرده. ورسا افقی روشن با سازه های شفاف داره و از اینرو دارای هویت و شخصیته قابل توجهیه . رسیدن به ارتفاع 240 متری ، فرم بلند و ظریف رو برای این ساختمون رقم زده و وجود این برج در کنار برج های مجاور، قصر فرهنگی شهر رو کامل میکنه و خوشه ی ساختمونای مرتفع پایتخت را کاملتر از قبل میکنه. برج لیلیوم 72.027 متر مربع از 101.205 متر مربع محیط خودش رو اشغال کرده . این ساختمون شامل آپارتمانای مسکونی - تفریحی و یه هتله.

کاربری
برج لیلیوم شامل هتل ، آپارتمان مسکونی ، چشمه آب معدنی ، محدوده تجاری زیر زمینی (خرده فروش) با یه مرکز خرید ه(Mall). چهار تا لابی تو طبقه همکف هست که 4 ورودی جداگانه رو برای هتل ، آپارتمانها ، رستوران و فضای استراحت
مجموعه رو تامین کرده.

معبر و دسترسی
المان های مختلف برنامه ریزی شده دسترسی ها و خروجی های متفاوتی رو برای برج لیلیوم رقم زده ، که شامله : پارکینگ خارج از ساختمان، پیاده روی مخصوص از بیرون به ورودی پارکینگ زیرزمینه ، دسترسی وسائل نقلیه پارکینگ برجهای لیلیوم و ماریوت کنار هم و تو طبقه زیرزمینه ، با دو رمپی که تو خیابان نووگرادزکا هست ، از همدیگه جدا میشدن.

دسترسی افراد
ورودی اصلی ساختمون تو طبقه همکفه. ارتفاع لابی دو برابر سایر قسمتاس ، قسمت پذیرش سمت راست ورودیه. تو نقشه ساختمون ورودی جداگانه ای برای هر قسمت طراحی شده .قسمتای مسکونی ، هتل ، رستوران و خروجی اضطراری مجموعه دسترسیای جداگانه دارن. تمام ورودیا با یه پل قابل دسترس هستن . این پل از مرکز خرید شروع و به محدوده عمومی مجمو عه میرسه. این پلها از درصد عمومیت ورودیا کم کرده و محدوده ای خصوصی رو تشکیل داده. ورودی آپارتمان مسکونی تو
خیابون یروزولمسکی ، جایی که ورودی هتل بطور مناسب و شایسته مقابل ورودی هتل مایوت قرار گرفته . وروردی فسمتای فضای باز مجموعه و خروج اضطراری تو خیابون نووگرادزکا که ترافیک کمتر براش پیش بینی شده ، قرار گرفته . ساکنین
برج لیلیوم قادر هستن از ورودی اختصاصی برای رفت و آمد به قسمتهای خرده فروشی و تجاری مجموعه استفاده کنن.


طرح زاها حدید برای برج های رقصان تاییدی بر گسترش تجارت خلیج در آینده طلایی دبی است. این سه برج بر
روی خلیج کوچکی ساخته می شوند و این پروژه به یک تصویر برجسته برای محدوده خلیج و توسعه های انحصاری آن می باشد. حجم آبگونه و موج دار برج ها با ترکیب دینامیک درونی احجام طراحی و بوجود آمده است.



مشهورترین پروژه های ساخته شده زاها حدید عبارتند از:
۱ـ ایستگاه آتش نشانی Vitra، Weil am Rhein، آلمان (۱۹۹۳)
۲ـ ساختمان نمایشگاهی Lfone، Weil am Rhein، آلمان (۱۹۹۹)
۳ـ منطقه ذهن (Mind Zone) در گنبد هزاره، گرینویچ، لندن، انگلستان (۱۹۹۹)
۴ـ پارک سوار هونهایم شمالی، استراسبورگ، فرانسه (۲۰۰۱)
۵ـ جایگاه اسکی پرش Bergisel، Innsbruck، اتریش (۲۰۰۲)
۶ـ مرکز هنرهای معاصر Rosenthal، سین سیناتی، اوهایو، ایالات متحده (۲۰۰۳)
۷- مرکز مگی در بیمارستان ویکتوریا (۲۰۰۶)، کرکالدی، اسکاتلند
۸- ایستگاه قطار سریع السیر ناپل (۲۰۰۶)، ناپل، ایتالیا
۹- ساختمان مرکزی ب ام و (۲۰۰۵)، لیپزیگ، آلمان
۱۰- ترن هوایی (۲۰۰۷) اینسبورگ، اطریش
۱۱- مرکز علمی فائنو (۲۰۰۵)، وولفسبرگ، آلمان
۱۲- سکوی پرش اسکی برگیسل (۲۰۰۲)، اینسبورگ، اطریش
 

claccik39

عضو جدید
آشنایی با تادائو آندو و آثارش

http://www.www.www.iran-eng.ir/image/jpeg;base64,/9j/4AAQSkZJRgABAQAAAQABAAD/2wCEAAkGBhISERUUExQUFRUWFhcYFRcYGBgXFxQYFxcXFBUUGBgXGyYeGBojHBQXHy8gJCcpLCwsFR4xNTAqNSYsLCkBCQoKDgwOGg8PGiocHBwsLCwpKSksLCwpKSkpKSksKSkpLCwsLCksKSkpLCwpKSkpKSksKSwsKSwpLCwsLCwpKf/AABEIAMkA+wMBIgACEQEDEQH/xAAcAAAABwEBAAAAAAAAAAAAAAAAAgMEBQYHAQj/xABKEAACAQIDBQQECgcHBAIDAQABAgMAEQQSIQUGMUFREyJhcTKBkbEHFBZCUlOSocHRI3KCstLh8BUzQ2KTovEXJIPCc7M0ROII/8QAGQEBAQEBAQEAAAAAAAAAAAAAAAECAwQF/8QAIxEBAQEAAgIBBQEBAQAAAAAAAAERAhIDITEEEyJBYVEzMv/aAAwDAQACEQMRAD8A3GhQoUAoUKFAKFChQcJptiNqQp6ciL5sKiN+JCMLoSO+vD11lm027pvWpNcfJ5etzGvPvXhB/jp7b03m33wSi5lHqBP4VkMJ09QqRj2eGjLMkjjRQEtfU957swGg08yL1escp5uV9Ro8PwgYJvRcn9k0Z9/MIPnN9msswGzJEd1IPcFydBcG9iAeuVjbj3T0NSEmGQBiQ7lV9BQAScqObEsNFEgv4jpc0yLPLzrQk3+wh4F/s/zox35wvV/s/wA6z2JkGi2AUkEdmjMxVcxBkZjlvZ72GmU2PA0SOFn0UEm1/IdbnhTIXy8ov8/wiYNBcmT7H86R/wCp+C01k1/yfzrMdrRnKRY3va1tb8LW6+FM32ZMHWMo+e3o89L38NLH3U6xj7/Nr6fCNgzwMn2f50U/CTg7XvJb9T+dZhszCZldrnucVtx0Zjc3BHoEaAm54DjS2OkTsSVCgMFsojVct2kUHtMzMxBiPS+YE6aUyNTy8s1pH/UrBXteT7H86DfCXghzk429D+dZTBg3e7KpZVtmI5f1Y+yn82y48kTZm7+Zj6JvZGeyAHjdSnetc8L2NnWJPNzrT039wp5v9n+dG+XWF6v9n+dZwMKVBNiVuQGto3T2inD4VQGsXbKbWVFZiQ7RkgF1GXOtr35jTWmRZ5edXgfCNgybXk+x/OuH4SMH1k+x/OsuhhXtGBburnJYC/dQFiQL6my6a8SKLjMEyknXKJCt9OI0Ol/C1+FxTrE+9zai3wlYIc5PsfzpXD/CHhH4GT7H86yKSIkXUE2uTYE2A4k24Adae7ChLA25anUD38/DjV6xPvc2r/LbC9W+zRhvphfpH7JrP/iwOl2uAM1gDqVRgFuwvpKnG3E11MJoO5I+Z8oKgWReHaG7DQtb1BudhUyOn3ObQk3wwh/xPuP5Usu8+FP+Mn3/AJVmaLlDKbKwIuTGJbhmRRYM4AtmzX1uKaYh7knn6uQsToANeOgAudAKdU+9ykbBFtaFvRlQ/tCnQasPzd0+dQe0sfIJGAkcDTQMbcB406rPPv6ejaFVCfa0oJs5pFdtzc5DWcejV1oVTm27L9M0m235B/iGmKutCqKd5JeUhppNvNPykYUwWLfw/wDa/tr+NZTtJ+7Vmxm3ZpRld8y8bEAjz1FQ2KgZh3SvkY0Yfu1rjcefy+O8rsM9lTAXNjcL3dQDfQaFrANlLWJI1tTvHY8AG2mZXDFwpPeZWXIkMjC6lWa7MB3udMHbER8UjI6iNP4aay7SZvoA9DGns9GrcrnOF4xM4HGdqXbu3zoxsCAO/GzEBiSQFjkv1ae3OhisWO+SIzmz2zdrdc65WUhDlYcbcNKrE+1JUtbIviES37tLxbSl+cVb9hP4anpPafwWIDZzr6WbUat+iliN7aAkyhjy0PhTmNcwy9w3KGzglGytfIwGpB8OdqruK2s6ROVKg5Tb9Gl720+bSOzdvTZAWIJ53ROn6ta9M+/lMT4sx9k7DvJ2ZYA3sVsctzxIFlv1Wix4yKMKWWNhlTs8uYK/cAkaVQbjMtlYDQsh46kt/wC2M2hVD5xoR+7Ro5x9CL1Rx/w09L7hxhseh17pYlWZrSZiEZXAAZiuY2KljxBuQSTdlJiF+L5db3tbzYMDf7Qt/mpwMVbgsY/8afw134xyyx/6afw09JdpPBykoUVULKGZc5I1bsgHVh6LoYw1+mbpqudpIJENlsGW4UPydnY988O+4CjgHN6IZGGoWP8A04/4aa4zbiRayCFePzEv6hl1pn7JuYm4sSLR5bdxQHJz5nsuUqB6IQsqNrqCt+NCSS6OP0fezgMRLmVXZmvlByl1LXGoHdBqrxfCBCTlGn/iS33U5g3qEhCqUuRde4ne62uOI6cfCp6a/I7XE/pJDwzmQdcue9tOdtPVenePf9HmtGLk6J2puzupNzIbC3Y3yjXvg6A6wh2u1+CX/wDjT35aN/abk3Kxn/xx/wANNjE9TEzgiOzC9/vE5yilyLZQoyqCwGVpbNYgNlPFRTnCRrlHZxhAZQDlE8siKkiOrEKSiMcvzjYAnmCKr7bTa2qxn/xp/DQTbdtBkX9hP4aVqXFkxD37Qfo7Pe1xJdMyKj2ykK4GQFb25XtaivipCb5oQTkvZJT3o3MiuLvxJYgjgBwvwqDO15DwdfsJ+VcG1pb+kv2E/hp6O1TIe4YaC6yDQEKpdnYAAm+VSwAvrpy4UliXzM5F7Ekj1m4qLfas3Ip/pp/DSEm3phyT1Rp/DV3GL7Slu766rm0/71vV7hUlBtaV9BlHP0E91qiNoyv2jXI5f4ajkP8ALTV48fbUp8WSx8zSHbGlZI9T5muBaxr3EWlPWknJ605aCkyvhTQ3KmuHwFLlqKWFLQko8BRwTyrrWFFZ9KyD5etNcTgYnHeUH3+2hJO3j9wone8PbQReJ3bX5j28G1HtpjLgZoxYx5gOa1OyX6ilAxtqTV1m8ZVaGJjY2Pd6hhwoSYQm+SxA5g1OTYRW9JQf668ajpdjLe6MyHzuKuud8f8AiOSMgm1jQHj/AMUMVgsQvzVfyNjRExijSRZEPjqKaxeNGTEuPGlFx1+IIN+VdijRhdXQnoDr7KDwsOIPvqsENqbeEKZr3J0UdTVDxk0sr5muzE8B9wAHKpber+8j6BSfXm1NvVVr2FsrJCkqqxZwG7ls+U2AAJ0Ua3PM+Otc/Jz6x6/D4+yjR7FnWzNFIP1kYadRcU7ggzKRYi3eBGpUjy5flW0YDHlkZQhJAIW/Mjhr50y2bg5O0cvYrwyWNzcEOGW+W17WsK8339ey/Ts/w87ZVD2uVurDVZBzIPXqPCjP4XpDaMJwuKlw9zkL54r65cwBVh0vqp8qcRqeJHH/AJr1cbsfM8nDrXVkPW1cE552NcdddaKF6WvVcijyDhYUrFOB1pDs/wChXb+BoHnxpSNCR50hKejH1UiSKTvalofwHW/HT10yx4PaHXp7hR8NIQbjjaksdMc59XuFXWuPy2OVBc+dJ9mK7La586Raa3CsPYUZfGm0kV+dLDEiiNOKuobNGBRNKXeVTTV2WooSvSZltzpGacDmB66YybUQcXHtoh7Kb8vvohk8hTBtpg+iHbyU/lRDipTwib1kD8a0zp68njSZxVudMXw+IblGvmST9wpP+x5T6UoH6q/maZU09baFITbRHP3ikhsBfnSSt+1YfdR12BAP8MH9a7e81cqGMu3UX56+V7+6k/7dD8Ed/AIxHttapyPBovooo8gB7hR7U6oqeJwLSarhmB6kqnvP4URMDj4/QdVubBS2a/gbi3KrbmHC4pX4vYrf6X4GrOKVnu8mFxAaOTEBLlSoycCL2J8xm91afsHDKcFAw4GGInX/ACLf76Z7xbufHMJkUgSKS0ZPWxGW/IH8KfbqYV48BFHKMroGVlPze+xAvz7pGo01rh9Rx/F7PpeXvDrD4uRbhI4/RGRnLasSdGVQCABbUGpnCC797j/Wl6gVwDOwu7fqqcigdNNT5mprD4bszfM5HRjmt5E614n0bJjPvhdwwSfDTAccyMbdCrqPvf76r2HgKxrmOttbcL8a0Hf3DzYlI4YQpDNmlLDQLFlZBexIJY201tfleqnLszFrfNhlbxil/wDVwK93ilvF8j6mflkR6nqb0G6aUpiMy8YcQnXNGWHtS9Ne3iI1lQG/Brpb7QrrjydaUEjDkDSkeI8DXRCCO6UPk4P40jOpHEEeP/FRMLleelNyVHpUiS3Jj7xRc5PHWpVw9jdQbqLnxppjJO+dOnXoK7FLa2g5+qmeLmOc+r3CmtcZ7atidrIGILjif60pqdqA8A7eQNLtGoY2A4ngB1oksyrxNqvV30h8ablG3rIFd7WY8kX2n8KWLC1+VM4trxs+QHWrkTSpilPGS3ko/GifEb+k7n1291DaOOES3NNtjbYGIBI4A8f+KuQ05/s6P6IPnc++uSwKMtgB3hwAqG3l260N7cvC/wB3rp9szEM8UbNxJv8AcaJp80qjiaNeqPtrEytMqLfU66kEDmR7qtqA9lbnl/Cmgku2YlbKWF79fwpy8oAJ5WvVKfZEr4hWscgN/A/zHCrdLHdMvhakEY+8yiQL1NvX7b+F7WqWmnspYdNPXwqsYbdlu37RiLDh1te9ulWYxZhl5WtSIqp3jczqi634+Ava978b8qthU5CeBy38tKj8Ju3Eknac/M29Q5VNLViKNj8RIcSiKSNTwJuLHQW5g8TV1RdI/P8AA0FwaA3tr/X3Ud27y+Z91WREtgvR9ZpLamPMeT6JcK3gGOW48iQaPg27vtpWXCLKMrC4/q5qcpsyrxtllhlK2I+aASOHK9KGPEtbO4A0sF4+Xn5VJ7GwL4lc6NkUEgki5uPSW3hcc+dWiPC4fBwtPIfQQu8jcVAF2yjgOlhqfGvmzw3lf4+ry804z+qbt1FwMMLTMA00uRUJ71shYsT1vYHpnFJIwIuOBrIt9t8ZdoYpp3uFHdiT6pAdB0zHiTzPgAApsr4R8TCArZZFHANxH7Q1r6XCTjMfN528uWtZbSm5CPoQD4EfmKoMnwoCRSrQlL/OV728bFfxpbdLaYLWMqnXQXtpcWuG+dYkGt65X18rViN3cK/pQRH9gA+0Uzfc3C8kZf1XdfuDVNs1V3ezbLwKpUaX15m3gL6/yqUB9z0+bNOv7eYf7gaaDdNxfLiG4kd5I24cOQqZ2PjWkTvcadxn0v1jUyJqqtujNe4mjJ8YvyaofHbBnWQgvGTpwVhyB+lVll3pUTGPhby16kDiQOZpLaMuaQnrb90VnI1Kd7u4mRzIz3tna1+l/CozeFZXlCqDYsL+X4VaCFUkAW1PvpJ5VGul6jeCPGRDl55arGz8KY5Wkc6eenq6VNbS2iFF78qou0trNKSLnLfQdaVqRJ7w7eEvdXlzqEw+JZBYEjyNvuFIg+FFuajWHkkzEjNm18b+F9T+NOYcW91GdtOGpFMl1AHPr/Qp20Ry24ePG/HXoaLiZwu0BxOp9vnUxDtK9UaJcpuSamNmTKePG541dZsWkYleoopxQ61zZ+Xmq+wVLIg5WFNTEYsvgx8lP5UeKZm9FGP3e+pS1I4Ne76z7zTUw3Ak+iPW35UdYZTzUe008roNTaZDdcG3N/YB+N65DgrsczMbWtra1x4U8Bqh76b3SxSvBActgudx6VyLhVPzdOY114iqmLbtXb+EwaWklftOUaHM581Oi/tEUx3P+EIyY1EZQqOJAgJzPmCFlzEADXKVsB87jWTxoWJYm+ut+JJ5mrP8HGHMu1sIvJWZvUiO591VZJr0rsTZEWHgKqMoLu5szNqzXJu5J5cOFZD8NW+TEJgUNh/eTW563jjPsLn9mtW3k22mEwkkznuxx3I5k6BUHizEL668q7Y2m88rzSG7uxZulzwA8ABYeQqRq3TOU8BSZFHVTxNcIua0jirTlIbDWkoRzpZ/H2cvXVjHKrruFtxyxgdiylSY76lSupUX5EXNuVvGrbtDZ6TLlcVnu4sRfFrYkZVc3Av80jXw1rSDA/019a/kaaxIJg8Isa2Wuo2rfrfgK4Y5P8n+4Uj2UoJ0U3N/S8AOnhTTEPjd2A0wkBt162PEX5UntBAJCPL3Cppu0+iPtCoHaeftW7vTmPoiosi1S4JMxuCdTxJ60m+HS3oj2VPHduck6Aania7JunKRqyD2mueuzNttTgIeWhqoXq2b54AxzdkWvYKdBpzqujCDqaNGt66sZ4+FOxhVpSONQRoLm3lQNwpFuH9dak12e2W5IA4WOnrGv3Uvg8OlzopHAk6DxpPaG183dFgBwHG3kTqKKiJ7nQDT10pgs17c76V04gdaAm6A+yiLnsbCSSBSLeOtXDCbuSHiyj2mqBu5tNr2CnXxtrzrRtlY2ZwLZRy1P5CiF13WPOQez+dFg3UVBYux8rDjrT/9KfnIPUTXOxk5v7FH4mgSXYUA4lvWbe6ll2Xhh82/mSfxohwjc5H/ANo/Ckzs8E8XJ/WP4VUPFghXgi+wfjXnrfpi20cWbWvMwAHILoPuArepdnpGjSSAhFBZ3YsQqgXYknkBXnzb2NE2IkkHBpZCOV1LXTTl3SB6q1EpkqWFX/4E8KDjppT/AIWGa3g0jIg/256ob8vKtA+B3HJCMZJIbIFjLH/Kgldvuq4zx+Up8Om8xZ48Gh0W0svmQREh8gS37S9KyYWN70+21tZ8ViJZ39KVyxH0QfRXyUAD1VHl78P68aLRZDpQtZSeulddCTRMQeCiqkcBJ0FLcByPieA8uvnRI7Aa/wDPhSiQni3qH9cKFqz/AAdSn43Ya3jf3A/gK0txVS+BWO+NksNRA1j0/SRg1tXxc8wD/XjWacZvtnheky9aKcBGeKL61H5UP7EhPGJPYKzq9Wbs9QG02/St6v3RWyndvDn/AAk9lU7eDd+EYhwIwB3ev0Fpp1WhsfLc2jt5sKbYnFz6aIPWTVjV4b2EbH1X/Gm+1iqpfs7WBPAchWW8YfvkHeR3JBYE3sOQNj+HtNViNCef3VeN6dWJtxuPG5a594qtYSB7k21XX19KrQYDdx5So7wL+ieAPgPGpGPcxlJz51I9XtN6Ps3ax7UDgtxYcbWNzb762rYeESaNS4V9NDbworAsZgtbXtb0s1+PXhoaWwW6bykAWAb0Sba+oa1vOL2Bs+Lvyxwrw1brysDxOvSn2zXw+ohCL+qqr7hQYRi/gxx0alzGMgF8wI4eXEeyq4+FsbE1tPwkYqSUxYWK4MrWPIWGpJ8Kqm3NyWiih7GNWjkBLzNq4GliQTZFI1AAv6zahio7KVUZWvz93qrYt28NCWU6kMOvhes4h3RvhVmXU95rg8lJFiLf5evOtJ3RUZovEafZNEWf4pCPmE+386OI4vqx7KeCMdBRgoqe0NRl5IvsH5UZWPID2U5rhoM9+Gza7Q7LdQbGZ0i8SpzO418Et6686YY5kHgSPuWrp8Lu/Qx2MyRt+ggzJH0ka/fl8jYAeAvzqn7OsQR/mB9uh9wrpxjnyCb3Aj76V2ftBkw8yA/3rKD+qveb78o9Zps7cfM/fY0kxyL4/if6+6tMz4FlfkPXXVFEiXrS1qRb/gU2bVjajzSHlRIYieB41Ks9HUEeU3OtKSNSGdl4+0fjSgcVXPlP22H/APz3sq74qc8AqRDxJJkb2ZU9tbV8XXoKzj4HAuG2WryMidtLI4LkLe1oxa//AMZPrq3Sb2YYf/sReo5vdXPlfbrx9RNdkOgruUVXjvjh+Tu36sUh9y0X5VofRixTeULD961Za1ZKou8v/wCTJ+z+4tS3yhkPo4XFH9bs1971Td4NqTNiHPxdh6OhkS/oL0p7NaXgE4023iizRHW39ClJ8csIuxte/In3VW9vb2RNHbUXNtQapKyfeWdhNIpJ0fu+Vu6fZUf/AGk1rddCeZ9dS288YYh01AOUn7xUE0Btf2/dY/fRo52RgGmlCJbMeF+Btra9bDJiXwkIEYOcgBf8x4WPQ+zrWa7iThMYl7WOnt1B/D11uLbJjkAJuQRyJFxxsSOVGoyHerZ8hhM8vbYqTPlYqxWKFjwQW1Y+XMi9rgG7/Brsx0jzSAK1vRvcrfkx6+FT2J2IRH2cXcW+gUAAX1NulPNi7KXDxhRxuSx5knqaCt7+Q9lJBilGsb5TpfRwVP3G3rptidnDGZe/dNAUuQAB82wtp4VcdrbOWeJo2FwR9/Ks1hxw2dOzSOShfLl5hTwYDibag/1cRaN5cGkGEYBQFWPQDQaC2gpnuYbtF5f+tF362kHwpyG+ZevIi9x6qNuTwh65dfs0SrxnHWgXHUUXsF6CjZB0ogrSdLVGb1bTGHwOJmP+HDIwHU5TlHrNh66ldB4VRfhnxLDZE/ZlTcxh9RfKZFvb15R6zSI8wOvWlMDNlceOlGWLQnkPfRJE9v8AWtbxjd9F4m1N+F7+ym7Nma9EDmxHWlFHSqZhUUSRjR0WuOL3FVn9jYeLuk8yP50SJRmHLWnKG2lFZRe4q4zvyNiYzxHr8a7svBtLIsardnZVUdWYhQPvojzkeNaB8DW7jSYg4pl/Rw3CHk0pFtP1QST4lfVKSXMbpsfd6OPCwwWDCJFUEgG5A1bXqbn10/XZqDgLeQA9wqE27tCRI0yMV1N7Wvw8ahDtbEc5pPbb3VzzXWYvQwi+PtrvxZenvrP2xsp4ySH9pvzpMMx4lz5sT+NTDY0PKg+iPZVE3kmj+Myd5Pm81+gtN+yvyqsbah/TNoPm/uiri7G2MunAGoLbseGjQHEMqBiQCRpfja4B10qO3t3lnglCRFQMtzcXN6qe1Np4vFoFla6g5gAoXXgDpx41Zw1i8odYvZWDZWjWbtL94lbEAcuGlxaqRtbAiF7r3l5+Pj7Kum7exyC+nIUltXYZNwR5VLMqzkzrDY8I6sL3U3HqOlbfuZvmk8Sg8QNR0/MViW1NkmNyLWI5dasXwZY8JOyNpdbj2gEffUdJW7LiwRcUzbGNnOmg4ef9e+ksPbQg6VH7V2uIiSQW6BQWJPDQDjRRcdtjaBYiKHDqovYySsWbyVENh5ms62nu1KJWxGPliJYkhFJy+V2sbDoPbVvxW2J30ROxB4ySd5vHLHGTb1kVQt9zCFJlmeWU6ICQB4tkUk+02qhnjt65XQlG7kZI4DLckBVGn0Sa7sPejFC2WVxYW0sPcKruInf4uq5cuZrhbW620p5swlVFWRz5VdF3hxTcZ5ftke405w2Ikb0nc+bn86rEc7dakcKzHnWsY2rbCgtr99Md7cAsmBxCqBfsywt1QiQfuffSMEb6a07ED8Cb9fGmFrJd19k9rNFGOLsbGwOUKMzvY6XF1A8Wv80Vqu0t34poOwlUugtbMxZgRzVz3lPWx153rNMJtAbP2i6OCDGWVGsSCjqpCsBqNMrBhexJBBB00/Y+2ExMQkQ6XZddCGU2ZT/XMda83l3fT2eCceuVDHcnARKf+3Rut7ubcCQSaqm8GyNkxQSGFnaVhliCuxVXBGa4N+AOoJ5i2prSDPYmxBPQ8/C5qo7/AOzYZYTMAEmj1YcC44EEcz0I6Vz4c/y916PJ4519SMuVdaCp3qOzikjNrprXvfJ9jue9SRNc7QtSwgUcST6jUX4JX516K+D+Ax7NwoP1Qb/UZpP/AHrz0xBIFek93UthMOOmHh/+tTUqaV3ixVkQ25n3VAHaR6VO7xxXjT9b8DVfXD1I2Mdot0oLj3oDC0oMNRXPjb1W9szN2za/R/dFWkYeqztqL9M37P7ooq573yqcQ3OygVHjFqANKe4/dcmVAoYBhyF72UE8T1qB2ps542IzMLMRbTlbT763McrKt+7ZDByBzAqVxMCkaqDVW2Js8mRlLuAIwxykjvHr6qew4STJD+mku7HNrysx008BXPlPaorejc8SjNHowHCs4x+DmwsgexVlPHlWsTwTBXImY2lyC4B0uBrp4mmG1MDIyyhmVwmUDMgN72v5cazjUoLtDFYZLut1tfMt2BU6hwOOUgg87c6b4HedZXuWUi+mvCpmLaDxxmKQKRCq5SVPPQC/zbAWqDx27UE87KFVH1PaI2W+lybDQ+sVcdOydkwyOLsRbz/Gq5vFNhMPEezjjQ31OVczeZ4nhTTEbuTQAZcS7goXyAgkDzKkVGNuqsjZpBO1lDG7rwbhyph2ivYjE/GGZ7WVQQPXxNGw44Vf03TwoXszHOLMqGxX0mFwND40vHurs1BdxiFHeuTm+Zo3Doauud9qVBUzs9das0W7mzCMytMRa9+9wva/Cncew8AptmkBBtqW4gX6dKdv4mCYOIWHCngi6WpVIcFplltw+efxpwMPhraPf9up2/i4qm+G6UOIieZmaGWON27WOwJCKzZXB0caacCL6HlVL+DdsQEmLtmjJChTb+8AuxXp3WW/U+VaTv8ApFHszEMhBJVVHev6ciIefQms33A20rRSREjMjs4/VYaHx75b2jwrHk/867eD/pi5QgnVbP1UnK3qOl/aKpPwnYoCGxzoXOiFdbrrxIuBT/fPGyJhGkw9ja+Z7gFFFhmF+LEn1WNZJPiHlbNIzOx5sSx9prh4/Hvt7PN5ev4uKSaXji999NPv40SEWp0le6R83lcFSPwpwsYtwooFKXrWONpvKOn9XFemdkG8EJ6wxf8A1rXmqJbkeH4f0K9F7ny5sDhD1w8P3RqPwrPJYe7ejvGv634VBrCasO3Iz2KkfS/A1G7N2TJMSF0A4k6DXgPGsR0hp2VDsqnhujJ9NfYaON0W+sH2T+dNayoDJVW20n6dv2f3RWlDdE/Wf7f/AOqqG8G7uXEOM97Zfm/5F8aavs93h3ylgxTC/wCjSIGMNHZge2jSUG4v6IYjwN+lQ+1tv3kN1VgPjAYtGLtKkfaJw+b3lHiUPje1b8bn/GGV0GrK8LBVuR2pUiU94aLkN/1uItqwn3PzYKKTsysqySyOgW7P2meMDiNQGVv2eV7jLN48qj5d5wkkbR2yu8Al7g0jkS6oG8CjXPGzr0pfZm9sP/bGYuAUvZF0jKhlYnKL95rWHLKac4Pcj/s3UpaSOZGU5e9KuGChVtf5+U21Ns3Oi7F3NdYphlyuvZmNmjDMyktPLGFYkXOcpe5sfZV0600xO8pSeRG0iIE8JCDMyq95FN+LWDa8Rk8aLiNtEzdkcypLFFIrW7+YyKjl+oFyPAinm1t3GlVZeyYNFeQRLGRmjmDqcPctYsuZbkdD3daG1NguJ4ZsjP2Z7KREiks2c9oHXNIcir3QbA3Knro060yw22+0VXZCFkQ2upIL5v0Rve5RVDBr88vWotNrqcruqFmwvbHKuVjKSTkJGuWy2sOtT0W5ssUqRoGIRWgV2QFRExMomY5tSGCLYZTox5izHZu706yxC0gyJ8WV+wYBchLLiTeQ905iLeHGmnWmuO27F8Xkkhs5EQMeZDZcpiWRH1y3vICLcj7V/wC0Ie1xEbsqKkzKslwiCKIwg52vqxMwH5a05l3KeRMQEXslkjLv+hPdfMn6NEz6kiEG4a13PgA73b2I0mLleaORe3WWS5jaMRNL2YMebObsOyBvoNfY061G7R2mqSRsgBgkdhnIJOdlYwSXJ1U2GnRT6inaKtI6WUKIgy3QFnYSuJB+2sTEWta4qe2vuJeJsOruwkUlJGVndJFLPmdswBBzBQNOevSOTYkokSXI6iZCrIIWbslR2d89nFy+ZgABpcHWmnWmce0FCvaMlEd42OXMXWNbWU39PtCrWHzb9KXn2unxjERtGuhJh7mhDYeSRc/nk406l3WdZFdI5CC7TomQGz4hRG8bknQICzWIF7gX015it3HOKDgMRMhhv2UhWJ1Ux9sxaS4Q52so5Nx01adah13gTKglRLSQ4dlZI9RK0TO6WXkBr4XHWlMTtKMywqsasnxdSLx2YSB+yueByg3NL4DdufNGAj/3YwoZ4NI2iUrFi8rObixtbxbUaCnmM3dd5oJBGyB0MITsieyIe/byFXAyltcoA48aunWqnvVvBLJgBCEVu2TDuMiAESszSMmnLKmbXhp1rNYdjY2N80cUykXsQLceXiPCtu2Pu7Is0HaQvKiBcMwaHKtoyWXEi7mwsSLeZvyq/fJfCfUR+ypqzjZ7eW8bg9oTALJHMQOWWwJvxNuJ1pou7WJ+ok+zXrD5L4T6iP2UPkvhPqI/ZSXPhq9r815R+TuJ+ol+zSkewcV9RJ9mvVXyXwn1EfsofJfCfUR+yr2ZvGvLQ2JifqJPs0DsTE/UyfZr1L8l8J9RH7KHyXwn1Efsq96x9p5ZXYmJ1/QSfZrZd0t4YYcHh45O0DpEisOzc2IGo4VoPyXwn1EfsofJfCfUR+ypeWr9uofCb9YMDVn/ANJ/ypx8v8H9J/8ATf8AhqQ+S+E+oj9lD5L4T6iP2VluSxH/APUDB/Tf/Tf+Gh/1Awf03/03/hqQ+S+E+oj9lD5L4T6iP2UX8kf/ANQMH9N/9N/4aqu294oZJ3dS5U5bdxhwUA8R4VevkvhPqI/ZQ+S+E+oj9lD8kpQoUKNBQoUKAUKFCgFChQoBQoUKAUKFCgFChQoBQoUKAUKFCgFChQoBQoUKAUKFCgFChQoBQoUKAUKFCgFChQoP/9k=

















 

claccik39

عضو جدید
تام رایت متولد سال ۱۹۵۷

احتمالا یکی از بزرگترین معماران مدرن عصر ما می شود اگر فقط یک بنا را در نظر داشته باشید؟ زمانی که بدانید که طراح شناخته شده ترین هتل دوبی است. معمار بریتانیایی، تام رایت مسئول برج العرب در دوبی است که به خاطر امکانات تجملاتی به عنوان یک هتل تحسین شده است و همچنین یکی از شناخته شده ترین بناها در معماری مدرن است. با بلندترین تالار لابی جهان با محلی برای نشستن هلیکوپتر و بلندترین زمین تنیس. تام رایت واقعا لیاقت پیوستن به لیست بزرگترین معماران مدرن را دارد.
 

claccik39

عضو جدید
ریچارد راجرز در سال ۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به
دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت.
خانواده راجرز در سال ۱۹۳۸، همزمان با پدیدارشدن نشانه‌های آغاز جنگ جهانی
دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن به تحصیل در رشته معماری
پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale دریافت کرد. راجرز در این
دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از محضر بزرگانی همچون پل
رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ بهره جست. همچنین او در
آنجا علاقه زیادی...
ریچارد راجرز در سال
۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه
زیادی به طراحی مدرن داشت. خانواده راجرز در سال ۱۹۳۸، همزمان با پدیدارشدن
نشانه‌های آغاز جنگ جهانی دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن
به تحصیل در رشته معماری پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale
دریافت کرد. راجرز در این دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از
محضر بزرگانی همچون پل رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ
بهره جست. همچنین او در آنجا علاقه زیادی به فرانک لویدرایت پیدا کرد، تا
جایی که از او با عنوان my first god یاد می‌کند. راجرز پس از مدتی کار
برای Skidmore, Owings & Merrill در نیویورک، به انگلستان بازگشت تا
نخستین فعالیت حرفه‌ای معماری خویش را به همراه نخستین همسرش، Su Brumwell،
نورمن فاستر و Wendy Cheeseman، در قالب گروهی کوتاه‌عمر بنام Team 4 که
فعالیتش تنها تا سال ۱۹۶۷ ادامه یافت، شروع کند. از سال ۱۹۷۱ نیز، با پروژه
مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس، شراکت او با رنزو پیانو شروع شد که این همکاری تا
سال ۱۹۷۸ ادامه داشت.


راجرز در حال حاضر رئیس
Richard Rogers Partnership است، شرکتی که آن را در سال ۱۹۷۷، در لندن
تأسیس کرد و هم‌اینک دارای دفاتری در بارسلون، مادرید و توکیوست. نام این
شرکت، از ماه آینده، برای به رسمیت شناختن کار دو همکار جوان آن، Graham
Stirk و Ivan Harbour، به Rogers, Stirk, Harbour & Partners تغییر
خواهد یافت.
ریچارد راجرز که از سال ۱۹۹۶، با کسب مقام اشرافی، به لرد
راجرز ملقب گشته، در طول سال‌های متمادی زندگی حرفه‌ای خویش، موفق به
دریافت تعداد زیادی از جوایز معتبر معماری شده است که از جمله مهم‌ترین
آنها می‌توان به مدال طلای انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) در سال
۱۹۸۵، و نیز شیر طلایی بی‌ینال ۲۰۰۶ ونیز اشاره کرد.


ریچارد راجرز همواره با
طراحی ساختمان‌هایی همگام و سازگار با محیط زیست و بهره‌مند از تکنولوژی
روز، در خط مقدم جنبش معماری پایدار بوده است. توجه به نور طبیعی و تغییرات
اقلیمی و خلق ساختمان‌هایی که تا حد امکان از حداقل انرژی و نیز انرژی پاک
استفاده کنند، مهم‌ترین دغدغه‌های او در این معماری محسوب می‌شوند.
یکی
از معروف‌ترین کارهای راجرز در میان نخستین پروژه‌های او قرار دارد: مرکز
ژرژ پمپیدو در پاریس که آن را در سال ۱۹۷۱، به همراه رنزو پیانو، در یک
مسابقه بین‌المللی طراحی کرد. در این پروژه، آنچه که معمولاً در ساختمان‌ها
پنهان نگهداشته می‌شد، در معرض نمایش ‌گذاشته شد و سازه نمایان فولادی این
ساختمان و نمای چشمگیر آن که تحت تسلط لوله‌های تأسیساتی، پله‌های ‌برقی و
سایر عناصر خدماتی بود، آن را به ساختمانی تأثیرگذار در تاریخ معماری
معاصر تبدیل کرد.


یکی دیگر از کارهای
مشهور راجرز که از پروژه‌های اولیه او به شمار می‌رود، برج اداری Lloyd’s
of London در شهر لندن است که اجرای آن در سال ۱۹۸۶ به پایان رسید. ایجاد
ارتباط میان درون و بیرون با استفاده از آتریوم بلندی از فلز و شیشه که
سازه را غرق در نور طبیعی می‌کند، مهم‌ترین ویژگی معماری این ساختمان است.
از
دیگر پروژه‌های مهم راجرز می‌توان به گنبد هزاره لندن (۱۹۹۶-۱۹۹۹)،
ترمینال ۴ فرودگاه Barajas مادرید و تالار گردهمایی ولز (۱۹۹۷-۲۰۰۵) در
Cardiff (1998-2005) اشاره کرد. او در حال حاضر پروژه‌های بزرگی در نقاط
مختلف جهان در دست طراحی دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: طراحی یک برج
۷۱ طبقه اداری برای سایت مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ساختمان Leadenhall
در لندن و چند پروژه دیگر در ژاپن و کره جنوبی



Centre Pompidou



Campus Palmas Altas



esign for Manufacture / Oxley Woods

 

claccik39

عضو جدید
ریچارد راجرز در سال ۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به
دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت.
خانواده راجرز در سال ۱۹۳۸، همزمان با پدیدارشدن نشانه‌های آغاز جنگ جهانی
دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن به تحصیل در رشته معماری
پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale دریافت کرد. راجرز در این
دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از محضر بزرگانی همچون پل
رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ بهره جست. همچنین او در
آنجا علاقه زیادی...ریچارد راجرز در سال
۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه
زیادی به طراحی مدرن داشت. خانواده راجرز در سال ۱۹۳۸، همزمان با پدیدارشدن
نشانه‌های آغاز جنگ جهانی دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن
به تحصیل در رشته معماری پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale
دریافت کرد. راجرز در این دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از
محضر بزرگانی همچون پل رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ
بهره جست. همچنین او در آنجا علاقه زیادی به فرانک لویدرایت پیدا کرد، تا
جایی که از او با عنوان my first god یاد می‌کند. راجرز پس از مدتی کار
برای Skidmore, Owings & Merrill در نیویورک، به انگلستان بازگشت تا
نخستین فعالیت حرفه‌ای معماری خویش را به همراه نخستین همسرش، Su Brumwell،
نورمن فاستر و Wendy Cheeseman، در قالب گروهی کوتاه‌عمر بنام Team 4 که
فعالیتش تنها تا سال ۱۹۶۷ ادامه یافت، شروع کند. از سال ۱۹۷۱ نیز، با پروژه
مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس، شراکت او با رنزو پیانو شروع شد که این همکاری تا
سال ۱۹۷۸ ادامه داشت.

راجرز در حال حاضر رئیس
Richard Rogers Partnership است، شرکتی که آن را در سال ۱۹۷۷، در لندن
تأسیس کرد و هم‌اینک دارای دفاتری در بارسلون، مادرید و توکیوست. نام این
شرکت، از ماه آینده، برای به رسمیت شناختن کار دو همکار جوان آن، Graham
Stirk و Ivan Harbour، به Rogers, Stirk, Harbour & Partners تغییر
خواهد یافت.
ریچارد راجرز که از سال ۱۹۹۶، با کسب مقام اشرافی، به لرد
راجرز ملقب گشته، در طول سال‌های متمادی زندگی حرفه‌ای خویش، موفق به
دریافت تعداد زیادی از جوایز معتبر معماری شده است که از جمله مهم‌ترین
آنها می‌توان به مدال طلای انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) در سال
۱۹۸۵، و نیز شیر طلایی بی‌ینال ۲۰۰۶ ونیز اشاره کرد.

ریچارد راجرز همواره با
طراحی ساختمان‌هایی همگام و سازگار با محیط زیست و بهره‌مند از تکنولوژی
روز، در خط مقدم جنبش معماری پایدار بوده است. توجه به نور طبیعی و تغییرات
اقلیمی و خلق ساختمان‌هایی که تا حد امکان از حداقل انرژی و نیز انرژی پاک
استفاده کنند، مهم‌ترین دغدغه‌های او در این معماری محسوب می‌شوند.
یکی
از معروف‌ترین کارهای راجرز در میان نخستین پروژه‌های او قرار دارد: مرکز
ژرژ پمپیدو در پاریس که آن را در سال ۱۹۷۱، به همراه رنزو پیانو، در یک
مسابقه بین‌المللی طراحی کرد. در این پروژه، آنچه که معمولاً در ساختمان‌ها
پنهان نگهداشته می‌شد، در معرض نمایش ‌گذاشته شد و سازه نمایان فولادی این
ساختمان و نمای چشمگیر آن که تحت تسلط لوله‌های تأسیساتی، پله‌های ‌برقی و
سایر عناصر خدماتی بود، آن را به ساختمانی تأثیرگذار در تاریخ معماری
معاصر تبدیل کرد.

یکی دیگر از کارهای
مشهور راجرز که از پروژه‌های اولیه او به شمار می‌رود، برج اداری Lloyd’s
of London در شهر لندن است که اجرای آن در سال ۱۹۸۶ به پایان رسید. ایجاد
ارتباط میان درون و بیرون با استفاده از آتریوم بلندی از فلز و شیشه که
سازه را غرق در نور طبیعی می‌کند، مهم‌ترین ویژگی معماری این ساختمان است.
از
دیگر پروژه‌های مهم راجرز می‌توان به گنبد هزاره لندن (۱۹۹۶-۱۹۹۹)،
ترمینال ۴ فرودگاه Barajas مادرید و تالار گردهمایی ولز (۱۹۹۷-۲۰۰۵) در
Cardiff (1998-2005) اشاره کرد. او در حال حاضر پروژه‌های بزرگی در نقاط
مختلف جهان در دست طراحی دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: طراحی یک برج
۷۱ طبقه اداری برای سایت مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ساختمان Leadenhall
در لندن و چند پروژه دیگر در ژاپن و کره جنوبی


Centre Pompidou



Campus Palmas Altas



esign for Manufacture / Oxley Woods

 

claccik39

عضو جدید
ایرو سارینن
(به انگلیسی: Eero Saarinen) متولد ۱۹۱۰-۱۹۶۱، معمار برجستهٔ فنلاندی‌تبار آمریکایی بود.او
که در زمان زندگی‌اش از سوی معماران هم‌دوره نادیده گرفته می‌شد و گاه
مورد تمسخر قرار می‌گرفت امروزه به عنوان یکی از استادان معماری آمریکایی
سدهٔ بیستم به‌شمار می‌آید.او پسر الیل سارینن، معمار اروپاییست. یادبود توسعه ملی جفرسون از آثار مهم اوست.


ساختمان پایانهٔ شمارهٔ پنج فرودگاه بین المللی جان اف کندی نیویورک


ایرو سارینن در سال ۱۹۱۰ در فنلاند متولد شد و در سال ۱۹۲۳ زمانی که ۱۳ سال داشت به همراه خانواده به ایالات متحده
مهاجرت کرد ارو حرفه خود را با استعدادهای قابل ملاحظه ای شروع کرد .پدرش
الیل سارینن(۱۹۵۰-۱۸۷۳) معمار معروف و بزرگی و شناخته شده بود واولین
رئیس آکادمی هنر میشیگان جایی که در اونجا تدریس هم می کرد بود وارو نیز تحت نظارت پدرش درس می خواند و از نمونه کارهایش ایستگاه قطار هلسینکی و بسیاری دیگر از ساختمانهای برجسته فنلاند بود و یادبود توسعه ملی جفرسون از آثار اوست.

مادرش لوئیس (۱۹۶۸-۱۸۷۹) طراح پارچه و لباس و مجسمه ساز بود و همچنین خواهرش لیزا (۱۹۷۹-۱۹۰۵) طراح داخلی
بود . نمونه کار پدر ارو طراحی پردیس Cranbrook در حومه دیترویت معیار
مهمی در حرفه ارو بود او اعنقاد راسخ به اینکه معماری باید کل محیط زیست را در بربگیرد داشت و درکنار کارهایش از منظره و اشیای تزئینی به عنوان مدل کمک می گرفت و درآکادمی پاریس (۱۹۳۰-۱۹۲۰) به تحصیل مجسمه سازی می پرداخت وتحصیلات معماری خود را در دانشگاه ییل (۱۹۳۱ -- ۱۹۳۴) گذراند و در سال ۱۹۳۴ &۱۹۳۵ به اروپا بورسیه شد.




آزمایشگاه بل لبز، نیوجرسی
مسیر اصلی حرفهٔ ارو مدرن سازی بود و در طول سالهای (۱۹۳۰-۱۹۴۰) به تمرین طراحیساختمانهایی به همراه پدرش Eliel ، او و همکارانش پرداخت .همکاری بین پدرو پسر در آیندهٔ ارو اثرات بسیار پرباری درکشف ایده‌های خود و کسب شهرت به عنوان یک معمار مدرن داشت . برجسته‌ترین موفقیت پدرش و وی در سال ۱۹۳۹ برای طراحی گالری هنر اسمیتسونین بر روی
بازار واشنگتن بود .و در زمان جنگ با همکاری پدرش پروژه‌های مسکونی را
اجرا کرد. با مرگ Eliel Saarinen در سال ۱۹۵۰ ، Eero رسما کار خود را به عنوان معمار مستقل آغاز کردند و با طراحی مبلمان شروع کرد و کارهاشون رو در نمایشگاهی در سال ۱۹۴۰ با نام طراحی ارگانیک در مبلمان خانگی در موزه‌های مدرن در نیویورک به نمایش گذاشتند .و برندهٔ ایجاد طرحهای مدرن مبلمان شد
ایرو در حرفه اش روشهای جدید و متنوع ابداع می کرد هرجند در زمان زندگی اش از سوی معماران هم دوره خود نادیده گرفته شد و گاه مورد تمسخر قرار می گرفت امروزه به عنوان یکی از استادان معماری آمریکایی سده بیستم به شمار می آید. او همه را تحت تاثیر و مجذوب طرحهای قدرتمندش می کرد و روز به روز

مشهرتر می شد جدای
طراحی‌ها معماری فرودگاه و موزه‌های بزرگ ومبلمان ارو به عنوان مجسمه ساز معروفیت زیادی داشت.بعضی از کارهاش مثل ترکیب استیل و شیشه در مرکز جنرال موتورز نمونه هایی از سبک بین‌الملل هستن.همچنین کار معروف پایانه TWA در فرودگاه کندی جالبه.ارو گاهی به عنوان پدر نئو اکسپرسیونیم هم شناخته می شود.


ایرو سارنین فعالیتهای بسیاری در زمینه معماری مجسمه سازی و طراحی مبلمان انجام داد و جوایز زیاذی دریافت کرد و در سال ۱۹۶۱ در اثر تومور مغزی در گذشت و بعد از مرگ وی مدال طلای موسسهٔ معماران آمریکا به وی تعلق گرفت .




صندلی طراحی شده توسط سارینن

برخی از آثار وی :




کلیسای نورث کریستین در ایندیانا







تالار کرزگی




 

claccik39

عضو جدید
پاسخ : 42 RE معماران بزرگ جهان



جانسون در کلیولند (en:Cleveland) در ایالت اوهایو (en:Ohio) به دنیا آمد. او از اعقاب خانواده Jansen - که به نام Johnson نیز شناخته می شدند- از نیوآمستردام بود. در میان اجداد نام ژاک کورتلیون (en:Jacques Cortelyou) دیده می شود که در سالهای ۱۶۶۰ به سفارش پیتر استویوسان (en:peter Stuyvesant) نخستین پلان شهری نیوآمستردام – نام اولیه نیویورک (en:New Amsterdam)- را طراحی کرد. فیلیپ جانسون که تحصیلاتش را در دانشگاه هکلی (en:Hackley School) آغاز کرده بود برای طی کردن دوره های تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه هاروارد (en:Harvard Universityl) گذراند. طی دوران تحصیل در هاروارد او به ویژه بر تاریخ و فلسفه متمرکز بود و به ویژه آثار فلاسفه پیش از سقراط را مطالعه می کرد. تحصیلات جانسون چندین بار با چند سفر طولانی به اروپا قطع شد. این سفرها نقش بسیار مؤثری در شکل دهی به تحصیلات او داشت. این سفرها موجب شدند او هر چه بیشتر مفتون معماری شود.
در سال ۱۹۲۸، جانسون با لودویگ میس فن در روهه (en:Ludwig Mies van der Rohe) ملاقات کرد، این معمار آلمانی در آن زمان مشغول طراحی پاویون آلمان(en:German Pavilion) در نمایشگاه بین المللی ۱۹۲۹ بارسلون بود. ملاقات این دو نقطه عطفی در زندگی جانسون بود، این ملاقات پایه های رابطه این دو را بنا گذاشت که در تمام عمر، گاه بر اساس همکاری و گاه برپایه رقابت، ادامه داشت.
هنگامی که جانسون از آلمان بازگشت، مبلغ جدی معماری جدید شده بود. او دور اروپا را به همراه دوستانش آلفرد اچ. بار جونیور (en:Alfred H. Barr, Jr) و هنری راسل هیچکاک (en:Henry-Russell Hitchcock) سفر کرد تا گرایش های دست اول در معماری را بیازماید. در سال ۱۹۳۲،این سه دستاوردهای خود را در نمایشگاهی در موزه هنر مدرن نیویورک ارائه کردند، این نمایشگاه با نام «سبک بین الملل: معماری از سال ۱۹۲۲» به عنوان نقطه تحولی در تاریخ معماری معاصر شناخته می شود. این نمایشگاه با تأثیر عظیمی که در آمریکا داشت، عملاً معرّف معماری مدرن به عموم آمریکاییان دانسته می شود. نمایشگاه ۱۹۳۲، معماران مطرحی چونلوکوربوزیه (en:Le Corbusierوالتر گروپیوس (en:Walter Gropius) و میس فن در روهه را معرفی میکرد. این نمایشگاه به خاطر یک ماجرای جنجالی هم مورد توجه قرار گرفت: فرانک لوید رایت (en:Frank Lloyd Wright) ورودیه خود را در اعتراض به آنچه کم توجهی به آثارش می دانست، پس گرفت.
به همراه برپایی نمایشگاه کتابی به قلم جانسون و هیچکاک منتشر شد، در این کتاب جانسون سه اصل شکلی (formal) را برای معماری به سبک مدرن مطرح می کند: اول، تأکید بر حجم معماری در مقابل جرم . دوم، پرهیز از تقارن و سوم، پرهیز از به کار بستن تزیینات. برخی منتقدان، ارائه تعریف از این جنبش به عنوان سبکی با ویژگی های مشخص ظاهری را کم ارزش جلوه دادن پشتوانه اجتماعی و سیاسی می دانند که آغازگران اروپایی این جنبش در آن سهیم بودند.
جانسون با استفاده از موما -موزه هنر مدرن نیویورک- به عنوان منبری برای تبلیغ سبک مدرن، همچنان به حمایت از معماری مدرن ادامه می داد. در ۱۹۳۵، جانسون اولین سفر لوکوربوزیه به آمریکا را برنامه ریزی کرد. گام بعدی تلاش در جهت فراهم آوردن زمینه ورود میس فن در روهه و مارسل بروئر (en: Marcel Breuer) به عنوان مهاجر سیاسی به آمریکا بود.
در سال ۱۹۳۰ جانسون جزء هواداران حزب نازی شد و عقاید ضد یهودی خود را به چاپ رساند. وی سالها بعد گفت که «من هیچ گونه عذری برای این کار احمقانه‌ام ندارم .... نمی‌دانم که چگونه باید کفاره گناهم را پس دهم».
در دوران رکود بزرگ (en:Great Depression)، جانسون سمتش در موما را ترک کرد تا بخت خود را در روزنامه نگاری و سیاست های اصلاحات ارضی بیازماید. او تمام توانش را بر نقد سیستم بهزیستی (en: welfare state) معطوف کرد، سیستمی که ناکارآمدی آن در سالهای ۱۹۳۰ از همیشه آشکارتر بود. جانسون به عنوان خبرنگار در رژه سالانه حزب نازی در نورمبرگ (en: Nuremberg Rallies) حضور یافت و حمله آلمان به لهستان رانیز پوشش خبری داد. این حمله نقطه پایان علاقه جانسون به فعالیت مطبوعاتی بود: او به آمریکا باز گشت تا برای خدمت در ارتش آمریکا نام نویسی کند. بعد از دوسال حضور در ارتش که به اعتراف خود جانسون اثر چندانی در زندگی او نداشت، او به هاروارد بازگشت تا بالاخره حرفه اش به عنوان معمار را دنبال کند.
خانه شیشه‌ای [ویرایش]
خانه شیشه ای، نیو کنان



خانه مهمان، نیو کنان. پروژه خانه شیشه ای با ساخت چند بنای دیگر از جمله این خانه مهمان ادامه پیدا کرد.


هنگامی که جانسون به صورت حرفه ای معماری را آغاز کرد، نحوه و میزان استفاده او از شیشه تبدیل به نخستین ویژگی تأثیرگذار آثار او شد؛ شاهکار او خانه شیشه ای بود. جانسون خانه شیشه ای را در ۱۹۴۹ و به عنوان سکونت گاه شخصیش در نیون کنان (en: New Canaan) در ایالت کانتیکات (en: Connecticut Rallies) طراحی کرد: اثری با اثرگذاری عمیق. ایده طراحی یک خانه شیشه ای ریشه در منظری (en: landscape) داشت که دیدهای مختلفش ویژگی هایی داشت که منظر سایت فراهم می کرد. دید به قسمت های مختلف زمین را میشد با عبارت دیوارهای طبیعی از جنس درخت توصیف کرد. ایده اصلی خانه شیشه ای ریشه در کار معماران آلمانی – معروف به Glasarchitektur- داشت که وجه ممیز کارشان افراط در استفاده از شیشه بود. در اتودهای این گروه مفهوم دید (en: view) برای منظر (en: Landscape) مترادف با مفهوم دیوار بود. در عین حال این ایده ها به صورت ابتدایی توسط استاد و مرشد جانسون، میس فن در روهه، اتود شده بود. بنا عملاً نظیر بیانیه ای در توصیف سازه، هندسه و تناسبات مینیمال (en: minimal) و نیز تأثیرات شفافیت و انعکاس در طراحی معماری عمل می کند.
خانه بر لبه تپه ای واقع در املاک جانسون ساخته شده است و رو به یک برکه دارد. جداره های خانه از شیشه و قاب بندی فولاد زغالی رنگ تشکیل شده است. کف آجری خانه همسطح زمین نیست و ۲۵٫۴ سانتیمتر از سطح زمین بالاتر در نظر گرفته شده است. ورودی عبارت است از فضای بازی که توسط کابینت های کم ارتفاع چوب گردو تقسیم شده است. حمام و توالت خانه در قالب یک استوانه آجری طراحی شده است. این استوانه تنها عنصری است که از کف تا سقف خانه امتداد دارد.
جانسون در املاک خودش بناهایی می ساخت که نظیر بیانیه های معماری عمل می کردند. تقریبا ۵۰ فوت دورتر از خانه شیشه ای، خانه مهمان قرار دارد که درتناسبات عیناً نظیر خانه شیشه ای است اما جداره هایی کاملا آجری دارد که خانه را کاملا احاطه کرده به طوری که تنها روزن های موجود سه پنجره دایره ای در قسمت پشتی خانه هستند. این روزنه ها که در قاب هایی چوبی به قطر 5 فوت تعبیه شده اند، فضای داخلی خانه را به نمایش می گذارند. در اصل هر پنجره برای یکی از سه اتاق در نظر گرفته شده است؛ دو اتاق خواب در طرفین و یک اتاق مطالعه در وسط. حالا این سه اتاق شامل یک حمام، یک کتابخانه و یک اتاق خواب هستند. خانه مهمان همزمان با خانه شیشه ای ساخته شده و از لحاظ شکلی نقطه مقابل آن محسوب می شود. جانسون گوشزد کرده که عمداً خانه را کاملا راحت طراحی نکرده است چون « ماهی و مهمان هر دو بعد از سه روز بو می گیرند».
بعدتر، جانسون یک نگارخانه نقاشی به مجموعه اضافه کرد که مکانیزم مبتکرانه ای برای نمایش آثارنقاشی داشت به این ترتیب که دیوارها چرخانده می شدند تا نقاشی ها را نگه دارند. در ادامه روند توسعه یک نگارخانه برای نمایش مجسمه هم ساخته شد. آخرین بناهایی که جانسون به این ملک اضافه کرد عبارت بودند از یک کتابخانه و یک سالن پذیرایی. سالن با رنگ های قرمز و سیاه و دیوارهای قوس دار طراحی شده بود. جانسون این گروه بناهای تک فضایی را کار هنری محض می دانست و معتقد بود این مجموعه بهترین و تنها «پروژه طراحی منظر» او بوده است.
خانه شیشه ای فیلیپ جانسون در حال حاضر میزبان بنیاد ملی حفظ آثار تاریخی آمریکا (en: National Trust for Historic Preservation) است. بازدید از خانه شیشه ای برای عموم آزاد است.




برج سیگرام، اثر مشترک جانسون و میس فون در روهه
برج سیگرام [ویرایش]بعد از طراحی چندین خانه در حال و هوای آثار میس و بروئر، جانسون در 1956 به عنوان معمار وابسته به نیویورک برای طراحی ساختمان سی و نه طبقه سیگرام (en: Seagram Building) به میس ملحق شد. جانسون با نماینده مدیرعامل گروه سیگرام از نزدیک کار می کرد و به این ترتیب نقشی کلیدی در در هدایت کمیسیون به سمت میس و ایده های او داشت. نتیجه برج برنز و شیشه ای خیابان پارک (en: Park Avenue) بود.
کار کردن با میس روی برج سیگرام موجب تحول عظیمی در زندگی حرفه ای جانسون شد. پس از تحقق این دستاورد، فعالیت های جانسون به قلمرو عمومی جامعه وارد شدند، از آن جمله مشارکت در تهیه طرح جامع مرکز لینکلن (en: Lincoln Center) و طراحی مجموعه تئاتر ایالتی نیویورک (en: New York State Theater). در این میان جانسون به تدریج سبک بین الملل را که زمانی پاسدارش بود را کسل کننده می یافت
 

F A R Z A N E

عضو جدید
کاربر ممتاز
زوج هاي تاثير گذار بر هنر و معماري مدرن جهان

زوج هاي تاثير گذار بر هنر و معماري مدرن جهان





نقاط عطف تاریخ هنر مدرن بعضا به واسطه زوج های هنرمندش رقم خورده، معماری نیز از این رویه دور نبوده است و شکست ها و سلامت عاطفی معماران تاثیر واضحی بر اثارشان گذاشته است، انچه پی می آید گذری است بر تصاويري از این زوج ها.
عكس اول : مارگارت مك دونالد، هنرمند ( اولين از سمت چپ ) و چارلز رني مكينتاش، معمار و هنرمند ( پايين در ميان عكس ) ؛ اسكاتلند

واروارا استپانوا، هنرمند و الكساندر روچنگو، طراح گرافيك و عكاس ؛ روسيه

لاتسلو موهولي- ناگي، نقاش و عكاس و لوسيا موهولي، عكاس ؛ مجارستان

تئو و نلي وندزبرگ، معمار و نقاش ؛ هلند

تامارا دو لمپيكا، نقاش و بارون رائول كوفنر ؛ هلند

ايس و والتر گروپيوس، معمار ؛ آلمان

كنستانس و مارسل برور، معمار ؛ مجارستان

جان بادوويچي ( سمت راست ) و الين گري، معمار ؛ عكس توسط الين گري گرفته شده است و زوج ديگر لوكوربوزيه و همسرش مي باشند.

آينو آلوار آلتو، معمار ؛ فنلاند

مري و راسل رايت، هنرمند ؛ امريكا

آلين و ايرو سارينن، معمار ؛ فنلاند

رِي و چارلز ايمس، معمار ؛ امريكا

لوسي و رابين دِي، طراح ؛ انگلستان

سوزان و الكساندر جرارد، معمار ؛ امريكا

لي كرسنر و جكسون پولاك، هنرمند ؛ امريكا

اليسون و پيتر اسميتسون، معمار ؛ انگلستان

رابرت ونچوري و دنيس اسكات براون، معمار ؛ امريكا

لِلا وماسيمو وينلي، طراح ؛ ايتاليا

هنس و فلورنس نول، طراح ؛ آلمان

منبع:اتود



 
بالا