مبدلهای ریبویلر( Reboiler ) دسته ای از مبدلهای حرارتی می باشند که به منظور ایجاد گرمایش در طبقات تحتانی ستون ها (Column) و برجهای تقطیر(Distillation Tower) مورد استفاده قرار می گیرند. در واقع سیالی که در فرم مایع و به صورت سنگین در این طبقات جمع می شوند به نقطه جوش رسانده و به بخار تبدیل می نماید. این بخار جهت ادامه عملیات تقطیر به سطوح مورد نظر در برج برگشت داده می شود.
استفاده از این تجهیزات در کنار برجهای تقطیر کاملاً مرسوم و متداول بوده، گرچه روشهای دیگری بدین منظور از قبیل سیستم تأمین بخار خارجی، پیش گرمایش و یا سیستم های گرمایش داخلی نیز بکار گرفته می شود.
مهمترین فاکتور در طراحی این تجهیزات، انتخاب صحیح نوع پیکربندی متناسب با نوع سرویس و کاربرد آنها می باشد. اکثر طرحهای مورد استفاده از لحاظ ساختاری به صورت مبدل های پوسته لوله ای (Shell&Tube) بوده و ممکن است در بعضی کاربردها از ترکیب بندی های خاص دیگری نیز استفاده شود.
عوامل متعددی در انتخاب نوع ریبویلرها وجود دارد که می توان به طور کلی به موارد زیر اشاره کرد:
• نوع و سایز فضایی که جهت نصب در نظر گرفته شده است
• نوع جریان سیال (Flow Pattern)
• نسبت میزان بخار تولیدی به میزان مایع ورودی
• رسوب پذیری سیال و ویسکوزیته آن
• همگرایی دما در ورودی و خروجی
• سطح مایع درون برج
با در نظر گرفتن موارد فوق و نیز تجارب طراحان و بهره برداران این تجهیزات عمدتاً می توان ساختار ریبویلرها را به شرح زیر انتخاب نمود:
- عبور سیال به صورت اجباری (Forced) یا به صورت طبیعی (Natural) باشد
- بخار شدن درون تیوب صورت گیرد یا درون پوسته مبدل
- جریان از نوع Once-Through یا به صورت پروسسی باشد
- مبدل از نوع تک پوسته ای یا چندگانه باشد
- قرارگیری عمودی یا افقی باشد
اولین دسته بندی ریبویلرها را می توان به صورت کلی به این ترتیب در نظر گرفت:
• جریان اجباری در دو نوع افقی و عمودی
• جریان طبیعی : مبدلهای (Thermosyphon)
باندل داخلی درون برج (Stab in)
نوع کتری شکل(Kettle)
جریان اجباری
عبور جریان در این گونه ریبویلرها به صورت اجباری و تحت فشار یک پمپ می باشد. عملیات گرمایش نیز به دو صورت تبادل گرما در یک مبدل حرارتی ( به واسطه عبور جریان گرم در لوله مبدل) و یا به صورت حرارت مستقیم (در اثر سوختن سوختهای فسیلی) صورت می پذیرد.
در حالی که از روش حرارت مستقیم استفاده شود، سیال پروسسی از درون مسیر لوله ای کوره جریان پیدا می کند که خود شامل دو ناحیه که در یکی از آنها تبادل گرما به صورت همرفت (Convection) و در دیگری به صورت تابش مستقیم (Radiation) صورت می پذیرد، می باشد. این جریان با فشار مستقیم پمپ از ناحیه انتهای برج تقطیر به سمت کوره هدایت شده و نهایتاً پس از گرمایش به طبقات فوقانی برج انتقال داده می شود.
مبدل های Thermosyphon
در این ریبویلرها سیال بخار شونده تحت نیروی پیشرانه که ناشی از اختلاف دانسیته (چگالی) سیال خروجی و ورودی می باشد به صورت طبیعی و بدون نیاز به پمپ بین برج تقطیر و ریبویلر در جریان می باشد. این عملکرد بی شباهت به پمپ هایی که با هوا کار می کند (Air Lift) نمی باشد.
در واقع این پمپ ها با عبور هوا از درون یک لوله به لوله ای با قطر داخلی بیشتر و ایجاد حباب هوا و در نهایت خروج آن و رسیدن به سطح بالاتر از سطح مخزن به علت اختلاف دانسیته، باعث مکش سیال و خروج آب همراه با حباب هوا از لوله ای دیگر می گردد.
ساختار کلی این تجهیزات در قالب یک مبدل پوسته- لوله ی با ترکیب بندی عمودی و افقی می باشد. در نوع عمودی سیال درون لوله به بخار تبدیل می گردد و در حالی که در نوع افقی تبخیر درون پوسته اتفاق می افتد. گرچه قانون بسیار ساده ای در انتخاب ساختار عمودی یا افقی وجود دارد عوامل دیگری نیز در این انتخاب بی تأثیر نمی باشند. این قانون بیان می دارد در صورتی که ویسکوزیته سیال زیر ۰٫۵(cp) باشد، از نوع پیکربندی عمودی استفاده گردیده در غیر اینصورت نوع افقی توجیه بیشتری دارد.
البته به خاطر اینکه ریبویلرها همراستا با سطح زیرین برجها قرار می گیرند نوع افقی مزایای بیشتری از قبیل سطح حرارتی بیشتر، سهولت پاکیزگی در اثر رسوب درون لوله، انعطاف پذیری بیشتری برای اپراتور برای دبی بیشتر سیال و نیز قرارگیری خروجی سیال بخار شده در سطح پایین تر از نوع عمودی دارد. ساختار جریان سیال (Flow Pattern) برای جریان برگشتی به برج تا حد قابل توجهی در انتخاب ریبویلر تأثیر گذار است. بطور تجربی نسبت میزان بخار شدن در ریبویلرهای ترموسیفون را تا حد ۳۰% می بایست نگه داشت تا در میزان انتقال حرارت مورد نیاز خللی بوجود نیاید. چنین محدودیتی در مبدل های کتری شکل و نیز در نوع جریان اجباری وجود ندارد.
استفاده از این تجهیزات در کنار برجهای تقطیر کاملاً مرسوم و متداول بوده، گرچه روشهای دیگری بدین منظور از قبیل سیستم تأمین بخار خارجی، پیش گرمایش و یا سیستم های گرمایش داخلی نیز بکار گرفته می شود.
مهمترین فاکتور در طراحی این تجهیزات، انتخاب صحیح نوع پیکربندی متناسب با نوع سرویس و کاربرد آنها می باشد. اکثر طرحهای مورد استفاده از لحاظ ساختاری به صورت مبدل های پوسته لوله ای (Shell&Tube) بوده و ممکن است در بعضی کاربردها از ترکیب بندی های خاص دیگری نیز استفاده شود.
عوامل متعددی در انتخاب نوع ریبویلرها وجود دارد که می توان به طور کلی به موارد زیر اشاره کرد:
• نوع و سایز فضایی که جهت نصب در نظر گرفته شده است
• نوع جریان سیال (Flow Pattern)
• نسبت میزان بخار تولیدی به میزان مایع ورودی
• رسوب پذیری سیال و ویسکوزیته آن
• همگرایی دما در ورودی و خروجی
• سطح مایع درون برج
با در نظر گرفتن موارد فوق و نیز تجارب طراحان و بهره برداران این تجهیزات عمدتاً می توان ساختار ریبویلرها را به شرح زیر انتخاب نمود:
- عبور سیال به صورت اجباری (Forced) یا به صورت طبیعی (Natural) باشد
- بخار شدن درون تیوب صورت گیرد یا درون پوسته مبدل
- جریان از نوع Once-Through یا به صورت پروسسی باشد
- مبدل از نوع تک پوسته ای یا چندگانه باشد
- قرارگیری عمودی یا افقی باشد
اولین دسته بندی ریبویلرها را می توان به صورت کلی به این ترتیب در نظر گرفت:
• جریان اجباری در دو نوع افقی و عمودی
• جریان طبیعی : مبدلهای (Thermosyphon)
باندل داخلی درون برج (Stab in)
نوع کتری شکل(Kettle)
جریان اجباری
عبور جریان در این گونه ریبویلرها به صورت اجباری و تحت فشار یک پمپ می باشد. عملیات گرمایش نیز به دو صورت تبادل گرما در یک مبدل حرارتی ( به واسطه عبور جریان گرم در لوله مبدل) و یا به صورت حرارت مستقیم (در اثر سوختن سوختهای فسیلی) صورت می پذیرد.
در حالی که از روش حرارت مستقیم استفاده شود، سیال پروسسی از درون مسیر لوله ای کوره جریان پیدا می کند که خود شامل دو ناحیه که در یکی از آنها تبادل گرما به صورت همرفت (Convection) و در دیگری به صورت تابش مستقیم (Radiation) صورت می پذیرد، می باشد. این جریان با فشار مستقیم پمپ از ناحیه انتهای برج تقطیر به سمت کوره هدایت شده و نهایتاً پس از گرمایش به طبقات فوقانی برج انتقال داده می شود.
مبدل های Thermosyphon
در این ریبویلرها سیال بخار شونده تحت نیروی پیشرانه که ناشی از اختلاف دانسیته (چگالی) سیال خروجی و ورودی می باشد به صورت طبیعی و بدون نیاز به پمپ بین برج تقطیر و ریبویلر در جریان می باشد. این عملکرد بی شباهت به پمپ هایی که با هوا کار می کند (Air Lift) نمی باشد.
در واقع این پمپ ها با عبور هوا از درون یک لوله به لوله ای با قطر داخلی بیشتر و ایجاد حباب هوا و در نهایت خروج آن و رسیدن به سطح بالاتر از سطح مخزن به علت اختلاف دانسیته، باعث مکش سیال و خروج آب همراه با حباب هوا از لوله ای دیگر می گردد.
ساختار کلی این تجهیزات در قالب یک مبدل پوسته- لوله ی با ترکیب بندی عمودی و افقی می باشد. در نوع عمودی سیال درون لوله به بخار تبدیل می گردد و در حالی که در نوع افقی تبخیر درون پوسته اتفاق می افتد. گرچه قانون بسیار ساده ای در انتخاب ساختار عمودی یا افقی وجود دارد عوامل دیگری نیز در این انتخاب بی تأثیر نمی باشند. این قانون بیان می دارد در صورتی که ویسکوزیته سیال زیر ۰٫۵(cp) باشد، از نوع پیکربندی عمودی استفاده گردیده در غیر اینصورت نوع افقی توجیه بیشتری دارد.
البته به خاطر اینکه ریبویلرها همراستا با سطح زیرین برجها قرار می گیرند نوع افقی مزایای بیشتری از قبیل سطح حرارتی بیشتر، سهولت پاکیزگی در اثر رسوب درون لوله، انعطاف پذیری بیشتری برای اپراتور برای دبی بیشتر سیال و نیز قرارگیری خروجی سیال بخار شده در سطح پایین تر از نوع عمودی دارد. ساختار جریان سیال (Flow Pattern) برای جریان برگشتی به برج تا حد قابل توجهی در انتخاب ریبویلر تأثیر گذار است. بطور تجربی نسبت میزان بخار شدن در ریبویلرهای ترموسیفون را تا حد ۳۰% می بایست نگه داشت تا در میزان انتقال حرارت مورد نیاز خللی بوجود نیاید. چنین محدودیتی در مبدل های کتری شکل و نیز در نوع جریان اجباری وجود ندارد.
در جدول زیر خصوصیات، مزایا و معایب انواع ریبویلرها به اختصار لیست شده است:
|