آشنایی با طب سوزنی

canopus

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
شنيدن واژه طب سوزني در ذهن بسياري از ما، فرو رفتن تعدادي سوزن در بدن و تلقين به درمان بيماري را زنده مي کند. نه تنها ميان مردم،بلکه در سيستم درماني و بهداشتي نظام پزشکي کشور نيز ذهنيت خوبي نسبت به اين طب سنتي چين باستان وجود نداشته است.

در واقع طب سوزني ، تنها يکي دو سال است که در کنار دو شاخه ديگر از طب هاي مکمل ، با احراز شرايط و ضوابط تدوين شده وزارت بهداشت مورد تاييد علمي قرار گرفته است. با اين حال ، افرادي که تاکنون بر اين مبنا مجوز فعاليت دريافت کرده اند،بسيار محدود هستند و سايرين يا از تخصص و تبحر کافي در کاربرد علمي و صحيح طب هاي مکمل برخوردار نيستند يا اين که شيادان و سوداگراني هستند که با تبليغات غير واقعي ، روش هايي فاقد هرگونه مبناي علمي را بر ساده دلان اعمال مي کنند.

در گزارشي که پيش رو داريد،تلاش شده است تا طب سوزني و زواياي مختلف آن به گونه اي واقعي به تصوير کشيده شود:

درماني چيني با قدمتي 2000 ساله

واژه طب سوزني که اصطلاح انگليسي آن اکيوپانچر (Acupuncture) است براي اولين بار توسط يک پزشک آلماني با نام ويلم تن راين در اوايل قرن هفدهم به کار برده شد. چيني ها نيز طب سوزني را با واژه Chen توضيح مي دهند که از نظر ادبي به معني تحريک کردن با يک سوزن است.

تاريخ مکتوب طب سوزني به حدود 2 هزار سال پيش بازمي گردد، اما برخي متخصصان هم معتقدند اين شيوه درماني از عصر حجر به يادگار مانده است. آن ها مدعي هستند که در آن زمان از چاقو هاي سنگي يا ديگر ادوات لبه تيز براي بيرون کشيدن چرک از دمل هاي چرکي استفاده مي شد. همچنين واژه قديمي Biqn در چين باستان به معناي استفاده از سنگ هاي لبه دار تيز براي درمان امراض به کار برده مي شد.

طب چيني را مي توان داستاني سحرآميز دانست که طب سوزني تنها يک وجه از سيستم پزشکي آن به شمار مي آيد،تاريخ اولين تلاش به ثبت رسيده در درمان امراض به اين طريق به حدود 1500 سال قبل از ميلاد مسيح يعني سلسله شانگ برمي گردد. به نظر مي رسد فلسفه طب چيني باستاني بر ايجاد توازن بين ارواح نيک و پليد ساکن زمين بوده است. طب سوزني يا همان اکيوپانچر که از دو کلمه لاتين اکيو يعني سوزن و پانچر به معني سوراخ کردن تشکيل شده است،در مشرق زمين از جمله ايران وجود داشته و هر کشور مطابق با شرايط اقليمي و فرهنگي خودش از اين شيوه درماني استفاده کرده است.

اين طب بين سال هاي 1911 تا 1960 در چين به علت شرايط خاص سياسي حاکم،بسرعت رشد کرد و در سال 1960 با باز شدن درهاي بسته چين بر دنياي غرب و به دنبال آن درمان درد شديد آپانديس يکي از خبرنگاران نيويورک تايمز که به چين رفته بود، به وسيله طب سوزني کنجکاوي غرب نسبت به اين طب برانگيخته شد.

سوزن هاي درمانگري که درد ندارند:

اوايل براي انجام طب سوزني ، نقاط مشخصي وجود نداشت اما کم کم بر اثر تجربيات،کاربرد نقاط خاص روي پوست و ارزش هر نقطه در درمان بيماري هاي خاصي مشخص شد. اين نقاط بدون شک محصول ميليون ها آزمايش دقيق هستند و هر يک از آن ها يک نام چيني مرتبط با خاصيت درماني آن دارد. متخصصان طب سوزني معتقدند اين نقاط در نهايت به سمتي از مجراهايي که در سر تا سر بدن وجود دارند و انرژي حياتي را درون بدن هدايت مي کنند وصل مي شوند. به اين ترتيب هر نقطه روي پوست مي تواند بر يک مجرا تاثير بگذارد؛ يعني در واقع روي انرژي حياتي درون مجرا تاثير مي گذارد و به موجب آن بيماري موجود در بدن هم تاثير مي پذيرد.

دکتر ناصر سيگاري از نخستين متخصصان طب سوزني که مجوز فعاليت در اين رشته را دريافت کرده است،در اين ارتباط مي گويد: نحوه عملکرد طب سوزني به طور اختصار از 12 مجراي زوج و 2 مجراي فرد و حدود 450 نقطه در مسير مجراها در بدن و 75 جفت نقطه در گوش تشکيل شده که بر اثر زدن سوزن هاي بسيار نازک (به نازکي موي سر) استريل و يکبار مصرف يا ليزر و يا الکترو،رشته هاي عصبي کوچک ميلين دار که در عضلات هستند فعال مي شوند و اين تحريکات از طريق 3 مرکز عصبي نخاع،مغز مياني و محور هيپوفيز هيپوتالاموس باعث آزاد شدن ترشحات غددي از نوع آندورفين (انکفالين متاآندورفين و داينورفين) و دو نوع مونوآمين (سروتونين و نورا پيننفرين ) مي شوند.

طب هاي سنتي مبناي علمي ندارند؟

تاريخچه ها و مدارک معتبر حاکي از آن است که در گذشته هاي دور،مردم به همين روش ها درمان مي شدند.
با گسترش طب نوين،تقريبا طب سنتي کنار گذاشته وليکن در سال هاي اخير به اين مساله توجه خاصي شده است تا به صورت طب مکمل در کنار طب نوين به درمان بيماري به کار گرفته شود. در همين خصوص سراغ يکي از مسئولان سازمان نظام پزشکي رفتيم و برخلاف تصورمان،رويکرد اين سازمان را با احراز شرايط تعيين شده مثبت يافتيم.

دکتر اميرحسين کامبوزيا، معاون فني سازمان نظام پزشکي مي گويد: روش هاي طب مکمل بايد دقيقا بررسي شود و در صورت اثبات صحت درمان آن در بيماري،افراد واجد شرايط آن مشخص و برنامه ها و پروتکل هاي مدرن آن تدوين و سپس مجوز درمان بيماران صادر شود. در اين ميان طب سوزني در کنار هميوپاتي،کايروپراکتيک (نوعي روش درماني مانند فيزيوتراپي)،از روش هاي طب مکمل با مبناي علمي هستند که هم اکنون در کشور تاييد شده اند. وي تاکيد مي کند: پزشکاني که دوره هاي مدون برابر ضوابط تدوين شده وزارت بهداشت را گذرانده باشند و مدارک آن ها ارزيابي و ارزشيابي شده باشد،مي توانند مجوز طبابت در اين رشته را در کنار طب نوين دريافت کنند. گرچه بسياري از روش هاي طب مکمل هنوز تاييد نشده اند و مبناي علمي ندارند، در حالي که توسط شيادان و سوداگران تبليغ مي شوند.


تصويري نه چندان درست

دکتر سيگاري با اشاره به اين که شيوه کامل و صحيح طب سوزني در ايران شناخته نشده است،مي گويد: متاسفانه در ايران بيشتر به اشتباه فکر مي کنند که کاربرد طب سوزني فقط براي لاغري و بلندکردن قد است ؛ در حالي که کاربرد اين طب چند هزارساله بسيار فراتر از اين ها و جنبه درماني آن بيشتر مورد توجه است.
به عنوان مثال مي توان از بيماري هاي زير نام برد: فلج يا فلج بر اثر سکته ، افسردگي ، بيماري هاي پوستي ، هموروئيد، زخم و ناراحتي هاي مربوط به معده ، روده ، فشارخون ، دردهاي عضلاني (گردن ، دست ، پا، کمر، کف پا) ميگرن ، دردهاي سياتيکي ، ترک اعتياد، نازايي ، ناتواني جنسي ، سرفه هاي مزمن ، آسم و بسياري ديگر از بيماري ها.


متخصصان طب سوزني

در ايران 2 گروه صلاحيت طب سوزني دارند. دکتر سيگاري در معرفي اين 2 گروه مي گويد:
گروه اول ، پزشکاني هستند که دوره هاي کوتاه حداقل 6 ماهه طب سوزني را گذرانده اند. اين گروه حق زدن تابلو و سرنسخه به عنوان متخصص طب سوزني را ندارند،ولي مي توانند در کنار طب نوين،طب سوزني (طب سنتي) را هم به کار ببرند و مورد تاييد وزارت بهداشت و درمان باشند.

گروه دوم،کساني هستند که دوره هاي چندساله را به عنوان متخصص طب سوزني در چين،کانادا يا يکي از کشورهاي مورد تاييد سازمان نظام پزشکي کشور گذرانده اند و از سوي وزارت بهداري کشورهاي معتبر ذکر شده نيز تاييد شده باشند. مثلا در امريکا و کانادا بعد از گذراندن دوره تخصصي،امتحان رجستريشن را هم بايد بدهند. اين گروه مورد تاييد وزارت بهداشت و هم مورد تاييد سازمان نظام پزشکي ايران هستند و حق زدن تابلو و سرنسخه به عنوان متخصص طب سوزني را دارند.


تشخيص درست بيماري

طب سوزني يکي از بدون عوارض ترين شيوه هاي درماني در جهان است و تقريبا مي توان گفت اگر بهداشت آن که شامل سوزن هاي استريل يکبار مصرف است مراعات شود و دکتر مداواگر هم از تبحر لازم بهره برده باشد، عوارض جانبي آن نزديک به صفر است.

دکتر سيگاري مي گويد: البته براي برخي افراد کاربرد طب سوزني توصيه نمي شود؛به عنوان مثال بعضي از نقطه هاي خاص را براي خانم هاي باردار استفاده نمي کنند يا دستگاه الکترو براي کساني که باتري قلبي (پيس ، ميکر) دارند، مورد استفاده قرار نمي گيرد. در اين گروه محدوديت هست،ولي براي همه کس و تقريبا در هر سني توصيه مي شود. تشخيص بيماري مهمترين قسمت مداواي يک بيمار است؛پس از تشخيص، بايد ترکيبي از نقاط را انتخاب کرد که مي تواند علت اصلي اين اختلال در سلامت باشد در بيشتر موارد،بيمار از يک مشکل گلايه دارد،حال اين که خود اين مشکل معلول است و علت اصلي آن نهفته است.

اگر بتوان علت اصلي را که سبب بيماري در بيمار شده است پيدا کرد، درمان بسيار آسان مي شود. براي نمونه ،بيشتر مريض هاي ميگرني که از دردهاي طولاني و فرساينده يک يا دو طرف سر شکايت دارند،اگر فقط به درد ميگرني آنها توجه شود در کوتاه ترين مدت سردرد آن ها برخواهد گشت،ولي اگر ريشه اي عمل شود،تا بالاي 90 درصد ديگر مشکلي نخواهند داشت.


دکتر تقی یانی
 

Similar threads

بالا