آشنایی با آثار تاریخی ایران

آشنایی با آثار تاریخی ایران

  • عالی

    رای: 3 6.7%
  • خیلی خوب

    رای: 1 2.2%
  • خوب

    رای: 8 17.8%
  • بد

    رای: 20 44.4%
  • خیلی بد

    رای: 13 28.9%

  • مجموع رای دهندگان
    45

maryam28

عضو جدید
سلام دوستان

یک اثر تاریخی معرفی کنید و درباره ی آن توضیح دهید
سعی کنید درباره سبک معماری اثر و شیوه ی ساخت آن،موقعیت جغرافیایی،تزیینات و هر ویزگی و هر مطلب مهمی که راجع به بنا هست بنویسید
اگه عکس و منبع هم اضافه کنید بهتره
 

maryam28

عضو جدید
زیگورات چغازنبیل





زيگورات ها، جايگاه ها يا معابدي هستند که در دوره کهن مردم بين النهرين براي خدايان مورد پرستش خود بنا مي کردند و چون عيلامي ها هم مقارن با تمدن هاي بين النهرين در شوش حکومت مي کردند . اين بنا نيز نام زيگورات به خود گرفته است .
چغازنبيل مرکب از دو کلمه چغا و زنبيل است که چغا به معناي تپه و زنبيل ظرفي است که از الياف ساخته مي شده و در گذشته براي اساني حمل و نقل مواد و اشياء مختلف به کار مي رفته است.
مساحت بناي زيگورات چغازنبيل 100×100 متر و بلندي آن 50 متراست و به صورت چهارگوشه و پله پله ساخته شده است. اين بنا داراي 5 طبقه بوده و در طبقه آخر محوطه کوچکي قرار داشته که جايگاه رب النوع اينشو شيناک يا الهه اينشوشيناک خداي عيلامي ها بود. مصالح اين بنا از خشت خام و آجر معمولي پخته است.


دو ويژگي مهم در بناي زيگورات چغازنبيل ديده مي شود :
1 – بر روي آجرهاي نما خطوطي به شکل خط ميخي که همان خط عيلامي است حک شده است که اکثر آنها داراي يک نوشته درباره اينشو شيناک است.
2 – قديمي ترين طاق قوسي شکل ايران در يک بنا را مي توان در زيگورات چغازنبيل و در سقف پله هاي آن مشاهده کرد. شکل اين طاق ها بدون تيزه و مانند قسمتي از کمان دايره است که به آن «طاق گهواره اي» مي گويند.
 
آخرین ویرایش:

maryam28

عضو جدید
تپه نوشیجان:

47562-10916.jpg

این تپه در ۲۵ کیلومتری جاده ملایر-همدان بر روی صخره طبیعی مشرف برجلگه شورکات قرارگرفته
ودارای دیدگاه وسیع وچشم اندازی زیباست که بدون شک درهزاره اول ق .م بعلت سرسبزی وطراوات خاصی که این جلگه داشته موردتوجه اقوام ماد قرارگرفته است
چیزی که براهمیت این تپه می افزایدمعماری آن است ، چراکه معماری خاص دوره ماد و قبل از هخامنشیان را برای ما روشن می سازد . با توجه به شواهد وعناصر معماری کاوش شده ازاین تپه ماد ها ازآن به‌عنوان قلعه نظامی استفاده می کردند.
طبق بررسیهای انجام شده توسط دیویداستروباخ باستان شناس انگلیسی درنتیجه این حفاریها ، سه طبقه 1 و2 3 برای این تپه شناسایی شد




طبقه اول رابه مادها ازنیمه دوم قرن هشتم تانیمه اوائل قرن ششم قبل ازمیلاد و طبقه دوم رابه هخامنشیان وطبقه سوم رابه ساسانیان نسبت می دهندبقایای آثاری که ازاین تپه بدست آمده دربرگیرنده معماری مادهاست که شامل :
  • <LI class=MsoNormal>بنای قدیمی جبهه غربی تپه که نخستین آتشگاه است ، بقایای یک آتشدان درجبهه جنوبی نشانگرمراسم نیایش آتش میباشداتاق معبدبصورت شمالی-جنوبی ساخته شده است <LI class=MsoNormal>
  • ودربدنه مخروطی شمالی آن سه طاقچه بطور نامحصوص دیده میشوددرحاشیه جنوبی معبدبقایای یک سکوی برجسته وجود داردکه احتمالاً شالوده پایه ستونهای معبد بوده است آخرین تاریخ استفاده ازاین بنای تاریخی هم‌زمان با دگرگونی معماری دراین تپه وایجادتالارستون دار درشرق میباشد.
  • تالارستون دار (آپادانا) : این تالار بر روی سکوی خشتی قرارگرفته است تالارهای ستون دارفوق یعنی آپادانا ، نودین تپه وتپه نوشیجان با تالارهای اوراتویی که در آلتین تپه آسیای صغیربدست آمده قابل مقایسه هستندواحتمالاً تاثیرپذیری ازهنرمعماری ((اوراتو)) ساخته شده است.
  • معبداصلی : شکل معبدبصورت نیم چلیپا بوده وباهمان عناصر معماری دژ ساخته شده است در زاویه شمالی سرسرا پایه آتشدانی وجود داردکه ازسه بخش کاملاً مشخص ساخته شده است بایدخاطرنشان کرداین نوع آتشگاه ازنظر پلان دراکثرآتشگاه های دوره ساسانیان بچشم میخورد.
  • اتاق‌ها و انبارها : این بخش دومین اثر مهم تپه نوشیجان راتشکیل می دهد که در شرقی ترین قسمت تپه قرارگرفته ودارای حصار ، بارو،اتاقهای مسکونی وانبارمیباشد.
  • تونل : دربخش شمالی تالارستون دار و درامتدادشرق وغرب حفره ای سردابی شکل کنده شده که درعمق 3 متری به صخره منتهی میشود با توجه به شکل تونل بنظرمی رسدکه کارمعماری پایان نیافته وازاین جهت میتوان استنباط کردکه احداث آن درآخرین دوره سکونت دراین تپه صورت پذیرفته وازطرفی احتمالاً ایجادآن تپه جنبه امنیتی داشته است
 
آخرین ویرایش:

م مژگان

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاخ گلستان مجموعه‌ای از بناها است که در میدان ارگ تهران واقع است. بناهای این کاخ در زمانهای مختلف ساخته شده‌اند.
نام آن از تالار گلستان واقع در عمارت خروجی گرفته شده‌است .
شروع آن به ارگ تاریخی تهران و زمان شاه طهماسب اول باز می‌گردد ولی در دوره قاجار گسترش فراوانی یافت و محل سکونت شاهان قاجار بود.
در زمان پهلوی جهت مراسم رسمی و محل اقامت روسای جمهور و مهمانان ویژه خارجی استفاده می‌شد. با این وجود قسمت‌هایی از آن در این زمان تخریب گردید.
اتفاقهای مهمی از تاریخ معاصر ایران در این مجموعه به وقوع پیوسته‌است.
در حال حاضر به صورت موزه مورد استفاده قرار دارد.
بناهای موجود در کاخ

حوضخانهٔ عمارت گلستان، اثر استاد کمال الملک. رنگ و روغن. سال ۱۳۰۷ هجری قمری - موزهٔ کاخ گلستان تهران.


بناهایی که قبلا در کاخ گلستان بوده‌است

وقایع تاریخی که در کاخ اتفاق افتاده‌اند

 
آخرین ویرایش:

maryam28

عضو جدید
تپه سیلک کاشان:

Sialk1.jpg


سیلک نام اولین تمدن شهر نشینی ایران مرکزی در کاشان است که در 3 کیلومتری جنوب غربی این شهر قرار دارد قدیمی‌ترین خاستگاه تمدن بشری را سیلک کاشان عنوان می‌کنند، یعنی اولین جایی که شهر نشینی شکل گرفت، آنجا که آریایی‌ها اولین تمدن شهر نشینی را ایجاد کردند. تمدن اقوام تپه‌های سیلک در 2500 سال پیش مغلوب تمدن آریایی شد که آثار آنها در طبقات مختلف حفاری از قبیل ظروف لوله‌دار بلند با نقش اسب و خورشید و اسلحه آهنی و شمشیر و نیزه‌های بلند کشف شده است. محوطه باستانی سیَلْک در ضلع جنوب غربی کاشان و در سمت راست جاده کاشان به فین قرار دارد و از دو تپهٔ شمالی و جنوبی که در فاصله ۶۰۰ متری یک‌دیگر قرار دارند و دو گورستان تشکیل شده است.
یکی از گورستان‌ها که گورستان الف نامیده می‌شود ۳۵۰۰ ساله است و در ۲۰۰ متری جنوب تپهٔ جنوبی واقع شده است که امروزه بر روی آن بلواری ۲۴ متری به نام بلوار امیرالمومنین کشیده شده است. گورستان دیگر که گورستان ب نامیده می‌شود 3000سال قدمت دارد و در زیر باغ‌ها و زمین‌های کشاورزی ضلع غربی تپه‌ها قرار دارد.

پیشینه:

تپه سیلک در حقیقت زیگورات یا محل عبادت اقوام باستانی بوده است که از گل رس و سفال ساخته شده است. این بنای تاریخی تا سال ۱۳۱۰ خورشیدی شناسایی نشده بود و در میان مردم کاشان به شهر نفرین شده معروف بود تا اینکه با کاوش‌های باستان‌شناسان خارجی کشف شد.
در خرابه‌های تپه باستانی سیلک چند اسکلت انسان و ظروف قدیمی پیدا شده است که این اشیاء در موزه‌های لوور فرانسه، موزهٔ ملی ایران و موزهٔ باغ فین و موزه ایی در جنب این بنای باستانی قرار داده شده است. از نکات قابل توجه این منطقه باستانی وجود خرده سفال‌های چند هزار ساله روی زمین و اطراف این تپه‌ها است.

اقدامات پس از کشف:

تپه تاریخی سیلک در ۲۴ شهریور۱۳۱۰ با شماره ۳۸ در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید. سیلک دارای ۲ تپه شمالی و جنوبی است. قدمت قدیمی‌ترین آثار به دست آمده از تپه شمالی به حدود ۷۵۰۰ سال قبل می‌رسد و آخرین آثار مکشوفه از تپه جنوبی مربوط به ۵۰۰۰ سال قبل است.
 

maryam28

عضو جدید
تخت جمشید:


تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .


ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .

معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.


اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر
در اواخاسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر
در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد .
بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت .
زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است .
کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند .

گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت .
ر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد .
بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت .
زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است .
کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند .

گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت .
 

m_mahhsa

عضو جدید
s

s

گورستان دولت (گورستان شهدای جنگ جهانی دوم)

‎گورستان دولت در خیابان دولت، روبه‌روی چلوکبابی فارسی و مسجد اعظم قلهک و جنب کلانتری قلهک واقع است و مهم‌ترین راه دسترسی آن خیابان شریعتی است. این گورستان ابتدا باغ و از اراضی سفارت انگلستان بوده است. با عبور متفقین از ایران و نام گرفتن ایران به پل پیروزی چند کشور اروپایی تصمیم گرفتند تا بقایای اجساد کشته شدگان جنگ‌های جهانی اول و دوم را که از کشورهای مختلف بوده‌اند در منطقه‌ای در ایران به خاک بسپارند و با رایزنی چند کشور، باغ سفارت انتخاب شد. سپس گورستان درسال ۱۳۳۹ ( ۱۹۶۰م ) پی‌ریزی و اجساد (استخوان‌های باقی‌مانده‌) شهدای جنگ‌های جهانی اول و دوم در این منطقه گردآورده شد. گورستان مساحتی حدود ۲۰۰۰ مترمربع دارد. ساختمان‌های موجود در محوطه ساختار معماری دهه ۱۳۴۰، تهران را حفظ کرده و باغ‌های اطراف آن درختان کهن‌سالی دارند. در گوشه‌ای از این گورستان نیز خانه‌هایی ساخته شده که متعلق به کارکنان ایرانی سفارت است و هنوز در چند خانه افرادی سکونت می‌کنند (مجموعاً ۱۰ خانه دو اتاقه وجود دارد که چند باب از آن‌ها خالی است).
در این گورستان که یاد بودی از جنگ‌های جهانی اول و دوم در ایران محسوب می‌شود، هر سال افرادی از کشورهای اروپایی جمع می‌شوند (در آبان‌ماه) و به احترام شهدا سرود مخصوصی می‌خوانند و دسته گل‌هایی نثار آن‌ها می‌کنند. همچنین، نیروهای ارتشی مستقر در سفارت خانه‌ها نیز در این مراسم شرکت می‌کنند و مراسم ادای احترام را به جا می آورند.
‎ این گورستان در معرض بازدید عموم قرار نمی‌گیرد و حتی، توریست‌ها و مسیحیان نیز بدون هماهنگی با سفارت انگلستان حق بازدید از آن‌جا را ندارند. به همین دلیل اجازه دفن در آن هم داده نمی‌شود. صلیب‌های سنگی مرمر سفید که به صورت افقی بر روی قبرها کار گذاشته شده، زیبایی هندسی خاصی به این مکان بخشیده است.
از روی مشخصاتی که پیدا کردم، سری به گوگل مپ زدم و موقعیتش رو پیدا کردم.
اگه شما اطلاعاتی در مورد بنا دارید برام میل کنید 3شنبه کنفرانس دارم:cry:
 

maryam28

عضو جدید
مسجد جامع زاوغان

مسجد جامع زاوغان

;)








اين مسجد درشمال محله زاوغان سمنان و در ميان باغ های سرسبز واقع شده است . اين مسجد که ازبناهای قرن دوم هجری و مربوط به دوره تسلط علويان در اين سرزمين است . به همت سيدضياءالدين محمد فرزند و جانشين سيد ضياءالدين علی صالح پسر عبيدالله بن حسين اصغربن امام زين العابدين (ع) بنا شده است . مصالح ساختمانی که در اين مسجد به کار رفتهآجر , گچ ,سنگ و خشت خام است . مسجد جامع زاوغان شامل ايوانی بلند است که ارتفاع آنبيش از ده متر است و رو به مشرق قرار دارد .





 

hadi2643

کاربر بیش فعال
پل قدیم مهم‌ترین اثر تاریخی دزفول است که در حدود ۱۷۵۰ سال پیش شاپور دوم ساسانی آن را به کمک اسیران رومی بر روی رود دز بنا کرد. این پل به همین دلیل به پل رومی نیز مشهور است. او برای حفاظت از پل قلعه‌ای نیز بنا کرد که در محل قدیمی آن محله‌ای به همین نام ( قلعه) وجود دارد.

پل قدیم دزفول بر روی رودخانه دز

این پل برروی رودخانه دز واقع شده و ساختمان فعلی آن در دوران صفویه بر روی ساختمان قبلی بنا شده است. ساختمان این پل متشکل از بافت معماری متعلق به سه دوره تاریخی است. بخش هایی از پایه‌های پل مربوط به دوره ساسانی و بخش طاقدیسی پل مربوط به دوره صفویه و از نمونه‌های طاق‌های دوره اسلامی است و سرانجام بخش عرشه پل که از مصالح جدیدی همچون سیمان و فلز ساخته شده است مربوط به دوره رضا شاه پهلوی است. پس از احداث سد دز در شهرستان دزفول فشار آب رودخانه بر این پل بسیار کاهش یافت.
حاج نجم الملک در کتاب سفرنامه خوزستان درباره پل قدیم دزفول در سال ۱۲۹۹ چنین می نویسد:
پلی عظیم بر روی دز از قدیم زده اند که از آثار غریبه است. فی الجمله تعمیری لازم دارد، طول این پل سیصد و شصت ذرع است. دو دامنه دارد به طول سی ذرع و عرض هفت ذرع و ارتفاع دوازده ذرع عدد چشمه‌ها بیست عدد و عرض چشمه‌ها بعضی پنج و بعضی نه ذرع است.
لازم به ذکر که هنوز از روی این پل داره با ماشین تردد میشه
مصالح بکاررفته در این پل خشت و ملات ساروج است

 

hadi2643

کاربر بیش فعال
آسیابهای قدیمی دزفول بیش از ۵۰۰۰ سال قدمت دارد، این آسیابها همگی در ساحل رود دز بنا شده اند. آسیابهای دزفول که به ۱۴ آسیاب می رسند در زمان ساسانیان در غرب شهر و در محله ای به نام “رعنا” ساخته شد تا به نیروی عظیم آب گندمهای طلایی مردم را آسیاب کند و آرد بسازد. در گویش عامیانه مردم دزفول، آسیابهای رعنا خوانده می شوند کلمه رعنا بازمانده شهر روناش است.بناهای باقی مانده در بستر رودخانه دز در محدوده شهر دزفول، بقایای سیستم آبیاری عظیم و دقیقی هستند که در زمانهای نزدیکتر به عنوان آسیاب از آنها بهره گرفته شده است.آسیابهای دزفول در فهرست آثار ملی جای گرفته اند.
مصالح به کار رفته در ساخت آسیابها عبارت اند از : آجر ، قلوه سنگ و ساروج . این آسیاب ها که به صورت جزایر کوچکی جلوه می نمایند با پلهای باریکی به هم متصل که به آنها پل بند می گویند. به نظر میرسد مردم و معماران گذشته در ساخت بناها به ویژه بناهای آبی روح و حس همجواری را کاملا رعایت و سعی بر آن داشتند تا به محیط و آثار طبیعت لطمه ای وارد نشود و لذا برای احداث بناها طرح جامع و تفضیلی ترسیم می کردند. تعدادی از آسیاب های دزفول تا سال ۱۳۴۰ هجری شمسی فعال بودهاند


 

maryam28

عضو جدید
قلعه رودخان

قلعه رودخان






قلعه رودخان
نام دژی
تاریخی متعلق به دوران سلجوقیان که در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر فومن در
استان
گیلان قرار دارد . گفته می شود این بنا متعلق به دوره ساسانی است که طی
حوادث و
رویدادها، تخریب و در زمان حکومت سلجوقیان تجدید بنا شده است . این دژ از
پایگاه
های مبارزاتی اسماعیلیان بوده که تا دوره زندیه نیز مورد استفاده
فرمانروایان محلی
قرار می گرفته و به نظر می رسد پس از آن، دیگر مورد استفاد قرار نگرفته و
متروک
مانده است.این دژ با ۲٫۶ هکتار مساحت بر فراز ارتفاعات روستای رودخان قرار
دارد.دیوار دژ ۱۵۰۰ متر طول دارد و در آن ۶۵ برج و بارو قرار گرفته شده
است.این دژ
در ارتفاعی بین ۶۶۵ تا ۷۱۵ متر از سطح دریا واقع شده است و در کنار آن
رودخانه‌ای
با همین نام جاری است.
در اسناد تاریخی پیش از قرن دهم هجری، نام و نشانی
از دژ دیده
نمی شود اما برای نخستین بار، الکساندر شودزکو- محقق لهستانی الاصل- که در
سال 1830
میلادی هنگام تحقیق در گیلان متوجه این دژ شد، در یادداشت هایش موقعیت این
بنا را
ثبت کرده است. وی درباره دژ رودخان می نویسد: «دژی است بر بالای کوهی در
قسمت علیای
رودخانه ای به همین نام. بام آن سنگی است و طرفین ورودی دارای دو برج دفاعی
مستحکم
هستند و روی کتیبه سر در ورودی آن حک شده که این قلعه برای نخستین بار، در
سال های
918 تا 921 هـ- ق برای سلطان حسام الدین بن امیرعلاء الدین اسحقی تجدید بنا
شد.

دژ به دو بخش تقسیم شده است :
1- ارگ یا شاه دژ که محل زندگی پادشاه و حرمسرای او را
در خود
جای می داده است.
2- قورخانه یا محل فعالیت های نظامی و زندگی سربازان
در قسمت شرقی دژ بناهایی مخروبه وجود دارد. در قسمت
شمال و
جنوب، دیوارهای محصور کننده دژ و برج های نگهبانی در فواصل مختلف به چشم می
خورد.
اتاق های هشت ظلعی که از آجر ساخته شده نیز هنوز بر فراز برج ها دیده می
شود . جلو
در ورودی دژ پایه ستونی از سنگ سفید است كه طول آن 77 ‏سانتی متر و عرض آن
33 سانتی
متر و طول پایه آن 35 سانتی متر و عرض ‏آن 25 سانتی متر است. ‏ این نوشته
بخط خوش
نستعلیق بر آن حك شده است:
‏رعلاء الدین اسحقی خلد ملكه و سلطانه در تاریخ ثمان
عشر و
تسعما به این قلعة ‏مباركه را كه مسمی بقلعة حسامی است و هرگز درجة تعمیر
نیافته
.... 918 دانا چون ‏دهر دشمن خوی هرزه جوی ... خویش اظهار كند و عهد.... ‏
باقی نوشته های آن فرسوده شده و از میان رفته است. در ساخت بنا ازسنگ در پی
و نمای
خارجی استفاده شده و آجر بیشتر در ساخت و ساز داخلی به کار برده است٬ به
خاطر بارش
زیاد باران و نم فراوان بنظر می رسد چوب به عنوان یکی از عناصر اصلی معماری
بکار
نرفته٬احتمالا این امر به خاطراشتغال -زائی چوب بوده است. دردیوار چینی سنگ
و آجر
بخصوص در بخش شمالی و شمال شرقی همزمان در بخشهای دیگر به دلیل وجود
پرتگاههای عمیق
و عدم دسترسی به دژ٬استحکام دیوارها چندان مورد توجه نبوده ودیوارها اجر
چینی شده
است. دژ رودخان بی شک بزرگترین دژ دفاعی ایران است.وجود برجهای دفاعی و
دیوارهای
بلند٬ قراول خانه های مطبق و تقسیم بندی مواضع نگهبانی٬ بطور مشخص بیانگر
ان است که
سازندگان دژ از اصول پیشرفته علمی جهت دفاع و حصاربندی کاملا اگاه بوده
اند.بدین
جهت است که طی قرون متمادی دژ در برابر تهاجمات ایستادگی و هرگز در مفابل
دشمن سر
تسلیم فرود نیاورده است.....




































با اینکه قلعه رودخان مدتها تخت سلطنت و مرکز حکمرانی حکام گیلانی بیه پس​


بوده، در ‏متون تاریخی و جغرافیایی گیلان تا قبل از قرن دهم هجری نامی از​


این قلعه به میان ‏نیامده. تنها عبدالفتاح فومنی در کتاب تاریخ گیلان یکبار​


از کوه قلعه رودخان یاد میکند و ‏می نویسد: "امیره شاهرخ و کامیاب، پسران​


امیره سالار و بنی اعمام حسین خان بودند که ‏به دستور حسن خان کهدمی در کوه​


قلعه رودخان کشته شدند." سلاطین اسحاقوند که ‏از سال 550 تا 1002 ه.ق بر​


قسمت اعظم این مناطق حکمرانی داشته و نسبت خود را ‏به اشکانیان می رساندند٬​


از این قلعه با توجه به موقعیت دفاعی ممتاز و سوق الجیشی ‏آن، به عنوان​


مقر فرمانروایی خود استفاده کرده و به دفعات در تجدید بنا و مرمت آن همت​


‏گماشته اند. به طوریکه این قلعه در فاصله سالهای 918 تا 921 ه.ق به دستور​


سلطان ‏حسام الدین امیره دباج بن امیرعلاالدین اسحاقی مرمت گردیده و از آن​


زمان به بعد به نام ‏‏"قلعه حسامی" نیز معروف شده است. هدایت خان حاکم فومن​


در سال 1175 ه.ق در ‏زمان قیامش علیه کریم خان زند به تعمیر قلعه رودخان​


پرداخت و با تجهیز آن به توپهای ‏جنگی، آنرا برای دفاع از خود آماده نمود.​








 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
بلندبالای کبود و شکسته



مسجد کبود تبریز، یک تکه از زیبایی مخدوش آذربایجان است که کاشی های شکسته و فرو ریخته اش را باید همین طور که هست بپذیرید. مسجدی که تا پا به صحن سنگی اش نگذارید، عظمت معماری آن را درک نخواهید کرد.


برای تماشای مسجد کبود، باید راهی تبریز شوید و در خیابان امام خمینی (ره)، بعد از چهارراه منصور، در پارکی حقیر، بنایی را ببنید که اصالتش در لا به لای کاشی های فیروزه ای تکه تکه شده جا مانده است. بنایی که اگر پای صحبت قدیمی های تبریز بنشینید، هنوز هم آن را به نام عمارت مظفریه می شناسند و تاریخچه آن را این طور برایتان می گویند: «مسجد، به دستور جهانشاه بن شاه یوسف -از فرمانروایان قره قویونلو- ساخته شد ولی ادامه کار آن به خواست خاتون جان بیگم، همسر جهانشاه صورت گرفت و در نهایت در سال 870 ه‍. ق به پایان رسید.»

سر در اصلی مسجد کبود که این روزها با ذوق دوستداران میراث فرهنگی در حال تعمیر است، با کاشی‌کاری معرق و کتیبه‌هایی به خط ثلث و تابلو‌هایی با خط کوفی پوشیده شده است. روی این کاشی ها می توانید ردی از سوره‌های قرآن را ببینید که هنوز هم کاملترین نمونه‌ معرق دوران اسلامی‌به شمار می‌روند.

در آرامگاه بنا کاشی‌های شش ضلعی لاجوردی به چشم می خورد که در کنار تخته سنگ‌های مرمر و کتیبه‌هایی حجاری شده به نقوش اسلیمی‌ظریف جلوه خاصی پیدا کرده اند.
اما جاذبه های مسجد کبود به همین جا ختم نمی شود. گنبد این مسجد یکی از بزرگترین ساخته‌های آجری معماران دوره ایلخانی است که معماری حساب شده ای دارد. به طوری که تقسیم وزن گنبد بر روی پایه‌های متعدد آن یکی از ظریف ترین نمونه های معماری را به وجود آورده است.

کاشیکاری محراب این مسجد هم با مقرنس‌های زیبای معرق پوش و طرح‌های اسلیمی‌ و کاشیکاری‌هایی فیروزه‌ای، ‌لاجوردی، سفید و طلایی یکی از بخش هایی است که حتما باید از نزدیک ببینید.

هر چند که سقف آرامگاه و گنبد خانه اصلی مسجد در زلزله‌ای که در سال 1193 هجری قمری تبریز را لرزاند تا حدود زیادی از بین رفت، اما این بخش‌های تخریب‌شده به همت استاد رضا معماران در سال 1352 بازسازی شد تا هنوز هم کاشیکاری این مسجد یکی از جذاب ترین نمونه های معماری ایرانی- اسلامی باشد.
 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
تخت سليمان

تخت سليمان

مجموعه آثار باستاني تخت سليمان در 42 كيلومتري شمال شرقي شهرستان تكاب در استان آذربايجان غربي قرار دارد.
آثار باستاني اين مجموعه و درياچه جوشان آن، روي صفحه‌اي سنگي و طبيعي قرار گرفته كه از رسوبات آب درياچه به وجود آمده است.
قدمت اين منطقه از لحاظ سكونت‌گاه انساني به 3 هزار سال پيش باز مي گردد؛ و يكي از مهمترين آثار تاريخي كشور است كه به عنوان چهارمین اثر ایران در ميراث جهاني یونسکو به ثبت رسیده است.
اين مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستان شناختي و چه به لحاظ ارتباط با مدارك مكتوب تاريخي و اسطوره‌اي در شمال و غرب ايران كاملا منحصر به فرد است.
هم اينك در اين مجموعه آثاري از اوايل دوره ساساني تا دوره ايلخانان مغول شناسايي شده، ولي از آنجايي كه تاريخ نظري اين مجموعه به دوره هخامنشي و اشكاني مي‌رسد، بي‌ترديد در صورت ادامه حفاري، آثار مهمي از دوره‌هاي پيش از ساساني در اين محل كشف خواهد شد.
بخش طبيعي مجموعه تخت سليمان متشكل از يك كوه آهكي است كه در قله آن، چشمه بسيار بزرگي (با درياچه‌اي به قطر حدود 100 متر) وجود دارد.
اين كوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهكي موجود در آب چشمه فوق شكل گرفته است. هم اينك در اطراف كوه تخت سليمان چندين تپه كوچك از اين نوع، در اطراف چشمه هاي آهكي در حال شكل گيري است.
كوه بلند زندان سليمان نيز يكي از همين كوه‌هاي رسوبي است كه در پنج كيلومتري تخت سليمان هزاران سال پيش شكل گرفته است (البته در حال حاضر چشمه به وجود آورنده اين كوه و درياچه آن خشك شده).
روند شكل گيري كوه‌هاي رسوبي در منطقه تخت سليمان امري طبيعي و مربوط به شكل خاص زمين و نوع املاح موجود در آب چشمه هاي منطقه است.
 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
غار سهولان - مهاباد

غار سهولان - مهاباد

غار سهولان - مهاباد



آدرس: ۳۵ کیلومتری شمال شرقی مهاباد در محور مهاباد - بوکان مکان: طبـیـعی


غار سهولان دومین غار بزرگ آبی ایران این غار در ۳۵ کیلومتری شمال شرقی مهاباد در محور مهاباد - بوکان که به راه برهان معروف است واقع شده است . غار سهولان در قدیم خانه مردمی پارتی تبار بوداست .



غار آبی تاریخی سهولان که یکی از مهمترین و کم نظیرترین غارهاى طبیعی کشور و از شگفت انگیزترین جلوه هاى طبیعت زیباى آذربایجان غربی بشمار می رود روزانه پذیراى حدود یک هزار گردشگر و مسافرى است که ازاقصی نقاط کشور براى دیدن این پدیده طبیعی به مهاباد سفر می کنند.



ولان مهاباد ،دست اندرکاران امور گردشگرى معتقدند این مکان شگفت انگیز بزودى به یک قطب مهم گردشگرى و تفریحی در غرب کشور تبدیل خواهد شد. غار سهولان به زبان کردی به معنی یخبندان است در روستای "سهولان" قرار گرفته است. مردم محلی غار را "کونه کوتر" یعنی لانه کبوتر نیز می‌‌نامند. دلیل این نامگذاری وجود تعداد زیادی لانه کبوتر درون غار است.
ارتفاع سقف غار تا سطح دریاچه آن به 50 متر می‌‌رسد و عمق آب در برخی جاها به 32 متر می‌‌رسد. اختلاف دمای درون و بیرون غار بین 10 الی 15 درجه است.و به این جهت احساس خنکی با طراوتی سرتاپای وجود را فرا می گیرد.آوازه غار سهولان که شبیه غار علیصدر در همدان است تنها چند سالی است که در استان آذربایجان غربی و کشور،پیچیده ولی خیلی ها هنوز از وجود آن اطلاعی ندارند. این غار آبی با جلوه هاى طبیعی و با قندیل هاى منحصر به فرد ویژه اى که دارد در دامنه رشته کوه هایی بنام "کوتر" قرار دارد. این پدیده زیبا و نادر که در ردیف غار علیصدر همدان می باشد داراى دودهانه است که ارتفاع دهانه اصلی آن در حدود۱۷۶۵ متر و دهانه دوم نیز در حدود۱۷۹۵ متر ارتفاع دارد.




مطالعات غارشناسان نشان می دهد که این غار بر اثر فعالیت هاى زمین شناسی

اواخر دوره کرتاسه برمی گردد که قدمت آن به ۷۰ میلیون سال قبل بازمی گردد. این غار یکصد سال پیش براى اولین بار توسط "ژاک دمرگان " فرانسوى مورد کاوش و بررسی قرار گرفت . پس از آن در سالهاى جنگ جهانی دوم نیز این غار توسط یک هیات انگلیسی مجددا مورد مطالعه قرار گرفت ولی از یادداشت ها و گزارش هاى این گروه تا

بحال مطلبی دردست نمی باشد تااینکه در مهرماه ۱۳۷۳ توسط غارشناسان ایرانی شناسایی شد.



در خرداد ماه سال۷۶ نیز یک کمیته از اعضاى غارشناسی آذربایجان غربی این غار را مورد بازدید و مطالعه قرار دادند. کارشناسان میراث فرهنگی معتقدند به استناد لایه هاى سفالی که از منطقه دالان اصلی و تالار بزرگ ودهلیز ورودى کونه مالان بدست آمده است این غار از هزاره هاى دوم و اول قبل از میلاد تا دورهپارتی و اسلامی وحتی زمان هایی از قرون وسطی مورد سکونت انسانها قرار گرفته است . به گفته تعدادى از ریش سفیدان روستاهاى این منطقه در طول جنگ هاى زیادى که در کردستان به وقوع پیوسته و نیز در زمان حمله روس ها به این منطقه ساکنین روستاهاى اطراف در این غارپناه می گرفتند. تنها موجودات زنده این غار کبوتر چاهی و خفاش می باشند که قسمت هایی از غار را به عنوان آشیانه انتخاب کرده اند. به دلیل تاریک بودن و نبود نور هیچ نوع جلبکی در آب دریاچه این غار رشد نکرده و به غیر از جانداران میکروسکوپی هیچ موجوى دیگرى زیست نمی کند



در دو طرف جاده تا چشم کار می کند گندمزارهای دشت برهان است. خوشه های پرپشت و طلایی رنگ گندم هر بار با نسیم باد به طرفی می خرامند.
در دوردست های دشت روستاییان سرگرم درو محصول خود هستند. تنها آوازپرندگان صحرایی است که سکوت و خلوت دشت را می شکند. دشت سبز است و گرمای تابستان هنوز نتوانسته چهره باطراوت بهاری را از او بگیرد.

امکانات رفاهی غار سهولان تنها چند قهوه خانه و اتاقک هایی است که حکم فروشگاه را دارند و سرپوش آنها با شاخه های درختان پوشیده شده است.



در بدو ورود به محوطه غار ابتدا هیچ چیز معلوم نیست ولی با کمی پیاده روی، تخته سنگ های عظیمی همانند پرده سینما در مقابل، نمایان می شود که درپای آن گودال بسیار بزرگی قرار دارد.

در طرف چپ چند درخت جنگلی بزرگ که به زبان محلی به آنها «تاوش» می گویند ریشه در سنگ ها دوانیده و منظره بدیعی را به وجود آورده اند، نمودار می شود.

در میان این تخته سنگ ها هزاران کبوتر به طور طبیعی لانه کرده اند. محلی ها به این غار لانه کبوتران نیز می گویند. برای رسیدن به درون غار نزدیک به ۱۵۰پله را باید به طور مارپیچ به طرف پایین طی کرد. ارتفاع حوضچه آبی غار با سطح زمین حدود ۶۰ متر است. هرچه به طرف پایین می روی سنگ ها و نرده ها نمدار و خیس می شوند به طوری که وقتی به انتهای پله ها می رسی محیط تاریک است ولی به لطف برق کشی محیط درونی غار که با انواع لامپ ها و نورافکن ها چراغانی شده منظره شگفت انگیزی را مقابلت نمایان می کند که زیبایی آن را نمی توان با هیچ زبانی توصیف کرد. چند لحظه مات و مبهوت به منظره جلوی چشمانت خیره می شوی. باور نمی کنی. فکر می کنی تابلوی نقاشی بزرگ استادی است و یا در عالم خیال و رویا سیر می کنی که تصاویر به این زیبایی را نظاره می کنی. ناخودآگاه زبان دل به ستایش آفریننده این زیبایی ها می گشایی. چند لحظه بدون آنکه گذشت زمان را متوجه باشی به دور و برت خیره می شوی. ابهت و زیبایی غار همچنان تو را در خودت فرو می برد.

آب دریاچه غار بسیار شفاف و زلال است. عمق آن علی رغم تاریک بودن تا چند متری قابل رویت است،.

برای ایجاد یک سانتی متر مربع از این عوارض طبیعی آهکی که در اصطلاح زمین شناسی به آنها «استالاکتیت و استالاکمیت» می گویند صدسال وقت لازم است.برای هر کدام از برجستگی های آهکی اسمی نهاده اند .



خوشه انگور ، قارچ، عروس دریایی، خفاش، توت فرنگی و. . .

برجستگی های آهکی از نظر هندسی هیچ گونه شکل خاصی ندارند و هرکدام از آنها را می توان در ذهن به شی ای تشبیه کرد. درواقع زیبایی غار شاید به همین دلیل باشد.

پس از عبور از چند باریکه آبی به تالار اصلی دریاچه غار که با سطح آب ۵۰ متر ارتفاع دارد و به صورت هرمی شکل است می رسیم. شگفتی ها و زیبایی های غار سهولان را نمی توان با هیچ زبانی بیان کرد.

برای خروج از غار راه خشکی دیگری وجود دارد که می توان پیاده آن را تا سطح زمین طی کرد


__________________
 

yalda_2010

عضو جدید
کندوان

کندوان


کندوان جزو سه روستای شگفت انگیز دنیاست که توجه گردشگران داخلی و خارجی را به خود جلب کرده است به طوری که سالانه ٣٠٠ هزار گردشگر از این روستای تاریخی بازدید می کنند.
خبرنگار خراسان که به این روستای صخره ای در ٦٢ کیلومتری تبریز سفر کرده است گزارش می دهد: وقتی از سمت غرب تبریز به طرف شهرستان اسکو حرکت می کنی پس از عبور از دره ای سر سبز با رودخانه ای که البته امسال نشانه های کم آبی در آن هویداست به منطقه کوهستانی سهند می رسی که روستای تاریخی کندوان در آن واقع است. شیوه بنای خانه های این روستا از نوع معماری صخره ای به شکل مخروطی یا کله قندی مربوط به قرن هفتم هجری است

برخی از باستان شناسان قدمت این روستا را به دوره های پیش از اسلام نسبت می دهند. در دل این تپه های
بلند که ارتفاع بعضی از آن ها به ٤٠ متر می رسد آغل، انبار و اتاقک حفر شده که بسیار دیدنی است و ضخامت جنس و طبقات تپه ها و مخروط ها از نوع اینمبریت و لاهار است که بر اثر مخلوط شدن مواد آتشفشانی سهند با گل و لای حاصل از باران سیل آسا به وجود آمده است. تشکیلات طبقات بر روی آبرفت قدیمی واقع شده و رودخانه کندوان بیش از ١٠ متر از آن را حفر کرده و پایین برده است
کرانه های مخروطی شکل دامنه کوه های سهند برای گردشگران داخلی و خارجی یادآور بهترین مناظر طبیعی و تاریخی ایران است چرا که این دامنه روستای تاریخی و توریستی کندوان را در دل خود جای داده است. جاذبه های این روستای تاریخی به گونه ای است که مشاوران سازمان بین المللی گردشگری از دیدن آن به وجد آمدند و کندوان را یک اثر جهانی دانستند.
دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هواترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار می رود که علاوه بر نهر نسبتا بزرگ دارای چشمه های آب معدنی نیز هست که خواص پزشکی زیادی از جمله دفع سنگ کلیه دارد. معماری صخره ای حاکی از صحنه های مبارزه وجدان انسان با طبیعت و در خدمت گرفتن صخره های طبیعت است.
به یادماندنی ترین ویژگی کندوان سیمای کالبدی آن است، طبیعت در این بخش از کوهستان سهند، هنرنمایی خود را به شکل صخره ای سنگی دوک مانند در برابر چشم آدمیان نهاده است و آدمی از زمانی که به روزگار ساسانیان می رسد با کندن و حفاری کردن این دوک های سنگی، یکی از دیدنی ترین و کم مانندترین نمونه های معماری را باز آفریده است.
نخستین کسانی که کندوان را شکل داده اند با کندن مکان های بایسته زندگی خود در دل سنگ ها بی آن که سیمای طبیعت را برای رسیدن به خواسته خود دگرگون یا ویران کنند، دست به آفرینشی زده اند که نشان از فرهنگ بسیار والای زیست گروهی دارد. در تاریخ این منطقه، این گونه نقل شده است که نخستین کسانی که به کندوان پا گذاشته اند، ساکنان روستایی به نام حیله ور- که در دو کیلومتری غرب کندوان واقع بوده است- بوده اند که در قرن هفتم هجری برای در امان ماندن از حمله مغول ها به دشتی در مقابل کندوان فعلی مهاجرت کرده اند و در طول مدت زمانی به تدریج درون کران ها را حفاری کرده و پناهگاهی امن برای خود ساخته اند. از شگفتی های دیگر روستای کندوان، آب چشمه های آن است. گفته می شود آب کندوان برای درمان سنگ کلیه موثر است.
کندوان علاوه بر این ها به خاطر لبنیات مرغوب و عسل طبیعی اش نیز شهرت دارد. مراتع سرسبز کوه های سهند از مهم ترین مراکز دامداری و دامنه های اطراف کندوان یکی از بهترین نقاط پرورش دام در ایران به شمار می رود.
ثبت کندوان در فهرست آثار ملی ایران
کرانه های مخروطی شکل دامنه کوه های سهند برای گردشگران داخلی و خارجی یادآور بهترین مناظر طبیعی و تاریخی ایران است چرا که این دامنه روستای تاریخی و توریستی کندوان را در دل خود جای داده است. جاذبه های این روستای تاریخی به گونه ای است که مشاوران سازمان بین المللی گردشگری از دیدن آن به وجد آمدند و کندوان را یک اثر جهانی دانستند.
دره شمالی جنوبی سرسبز کندوان یکی از خوش آب و هواترین و زیباترین نقاط کوهستانی ایران به شمار می رود که علاوه بر نهر نسبتا بزرگ دارای چشمه های آب معدنی نیز هست که خواص پزشکی زیادی از جمله دفع سنگ کلیه دارد. معماری صخره ای حاکی از صحنه های مبارزه وجدان انسان با طبیعت و در خدمت گرفتن صخره های طبیعت است.
به یادماندنی ترین ویژگی کندوان سیمای کالبدی آن است، طبیعت در این بخش از کوهستان سهند، هنرنمایی خود را به شکل صخره ای سنگی دوک مانند در برابر چشم آدمیان نهاده است و آدمی از زمانی که به روزگار ساسانیان می رسد با کندن و حفاری کردن این دوک های سنگی، یکی از دیدنی ترین و کم مانندترین نمونه های معماری را باز آفریده است.
 

yalda_2010

عضو جدید
مسجد جامع ارومیه

مسجد جامع اروميه از بناهاي نيمه دوم سده هفتم هجري قمري است. اين مسجد در وسط بازار قرار دارد و داراي صحن بزرگ و شبستان آجري وسيع است كه قسمت اصلي وسطي آن با گنبدي بلند پوشيده شده است. محراب مسجد از نظر گچبري و خطوط از زيباترين آثار هنري مغول بوده و ارتفاع آن 82/7 متر و عرض آن 48/5 متر است. البته محراب در سال 676 هجري قمري بدست استاد عبدالمؤمن تبريزي گچبري شده و شايد خود مسجد از اين تاريخ قديمي تر باشد. مسجد در سال 1184 هجري قمري بدستور رضا قلي خان بيگلر بيگي ايل افشار و حاكم اروميه تعمير شده است
نشاني بنا : اين بنا در جنوب شرقي شهر اروميه واقع شده است و در حال حاضر در بين خيابانهاي اقبال مجاور مجموعه بازار قديمي محصور مي باشد
طول و عرض بنا : 68*33 متر
كاربري فعلي و قبلي و پيشنهادي بنا : مذهبي
توصيف بنا و شرح گذشته بنا : اين مسجد كه در دوره هاي مختلف تكميل گرديده و به صورت
امروزي ساخته شده شامل مجموعه آثاري از دوره هاي مختلف به شرح ذيل مي باشد:
1- شبستان گنبد دار قديمي كه در واقع هسته اوليه بنا را تشكيل مي دهد و در ساختمان آن تمام مشخصات يك بناي قديمي و معماري اسلامي را مي توان مشاهده نمود , به احتمال قريب به يقين ساختمان اين قسمت مربوط به دوره سلجوقيان ( قرن 6 ه. ق ) مي باشد .
2- داخل شبستان گنبد دار محراب گچبري نفيسي قرار دارد كه در تاريخ 676 ه.ق زمان حكومت ايلخانيان با بهترين اسلوب و در حجمي بسيار بزرگ ساخته شده
3- چهل ستون قديمي متصل به شبستان گنبد دار كه زمان ساختمان آن جديد تر از شبستان اصلي به نظر مي رسد و در خاكبرداري از كف آن مقداري اشياي شكسته متعلق به دوره ايلخاني بدست آمده .
4- حجرات قديمي اطراف صحن مسجد كه مربوط به اولين دوره زنديه بوده و سنگ نوشته موجود , زمان احداث آن را در مورخه 1184 ه.ق نشان مي دهد

 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
معرفی کلیسای ننه مریم

معرفی کلیسای ننه مریم

معرفی کلیسای ننه مریم

معرفی کلیساهای استان آذربایجان غربی (2)



کلیسای ننه مریم- که امروزه به نام کلیسای شرق آشور نامیده می شود- در خیابان قدس شهر ارومیه قراردارد و یکی از آثار بی نظیر و تاریخی آشوری های ارومیه است. در سده های گذشته دفن اموات در این محل انجام می گرفت. این بنا در طی قرون مورد مرمت قرار گرفت.

نمای فعلی متعلق به دوره ساسانی است و دارای طاق های بسیار جالب و قرینه سازی کاملاً زیبا- قابل مقایسه با معماری آتشکده های ساسانی – است. طبق روایت نویسندگان آشوری و مسیحی این بنا قبلاً آتشکده بود و یکی از معابد معروف زرتشتیان این دیار به شمار می رفت.

همچنین آمده است که سه نفر از موبدان زرتشتی در این مکان مشغول ادای فرایض مذهبی بودند که شبی شاهد حرکت ستاره ای درخشان در طرف شرق می شوند. این حادثه را نشانی از تولد نوزادی که ناجی خواهد بود دانسته و همان شب به جانب آن ستاره – اورشلیم – روانه می شوند.

مورخان مسیحی بر این عقیده اند که این سه موبد به شهر ارومیه مراجعت می کنند و بعد از چندی آتشکده خود را مبدل به کلیسا می کنند و به تبلیغ دین مسیح می پردازند و در همین مکان نیز چشم از جهان بسته و در جوار کلیسا به خاک سپرده می شوند. بنا به استناد کتب مذهبی آشوری ها، این سه تن نخست نام های پارسی داشتند و بعداً نام های آشوری بر خود نهادند. نام دو تن در کتب به اسامی " ملکوم" و "بلشامر" آمده است، ولی از نام سومی اطلاعی در دست نیست. و نیز در متون آمده است یک شاهزاده چینی با پنجاه تن از سران آن کشور در سال 642 (م) برای ملاقات با اسقف اعظم "نینوا" به بین النهرین می آیند و از آن جا به ارومیه می روند و مدتی در این کلیسا مقیم می شوند و نسبت به مرمت آن همت می گمارند. نام این شاهزاده خانم بافری (باپری) نامیده شده است.

کلیسای ننه مریم دارای صحن نسبتاً بزرگی است. حیاط کلیسا به وسیله دو ورودی به خیابان قدس و کوچه ضلع غربی راه می یابد.

بخش قدیمی و اکثر ساختمان های کلیسا در ضلع شمالی صحن واقع شده اند، کلیسای ننه مریم بارها مرمت شده و شکل های ناهمگون پیدا کرده است.
به نظر می رسد اولین مرمت در سال 642(م) و به دستور خواهر سلطان وقت چین صورت گرفت و در سال 1342 و 1343 ش نیز برجی جدید به کلیسا اضافه شد و خود کلیسا مورد مرمت قرار گرفت.
 

maryam28

عضو جدید
گنبد قابوس

گنبد قابوس

:)






گنبد کاووس یا گنبد قابوس یک بنای تاریخی متعلق به بیش از هزار سال پیش است که در گنبد کاووس، شمال شرقی ایران قرار دارد. این برج یکی از آثار باستانی ایران است که در شمار بزرگ‌ترین مفاخر معماری سده چهارم هجری است.
این بنای معروف که بلندترین بنای آجری جهان و یکی از بلندترین آثار تاریخی به‌شمار می‌‌آید بر فراز تپه خاکی که قریب پانزده متر از سطح زمین بلندتر است قرار دارد. این بنا در سال (۳۹۷ هجری قمری برابر با و ۳۷۵ هجری خورشیدی ) و در زمان سلطنت شمس المعالی قابوس بن وشمگیر و در شهر جرجان که پایتخت پادشاهان آن دیار بوده، بنا گردیده است.

پروفسور آرتور پوپ در مورد این بنا چنین نوشته است:
در زیر سمت شرق کوه های البرز و در برابر صحراهای پهناور آسیا یکی از بزرگ‌ترین شاهکارهای معماری ایران با تمام شکوه و عظمت خود قد بر افراشته است. این بنا گنبد قابوس بقعه آرامگاه قابوس بن وشمگیر می‌‌باشد و برج آرامگاه از هرگونه آرایش مبراست. جنگنده‌ای با نیروی ایمان در نبرد رودرروی، پادشاهی شاعر در نبرد با ابدیت، آیا آرامگاهی چنین عظیم و مقتدر وجود دارد.
مشخصات سازه
گنبد قابوس شامل ۲ قسمت است:
۱-پی یا پای بست بنا و بدنه
۲-گنبد مخروطی

پی سازی بنا از زمین سفت شروع و تا ارتفاع حدود ۱۵ متری با آجر و مصالح مشابه خود بنا انجام شده است. درون پای بست سردابی وجود داشته که پا کار طاق آن هنوز بر جای است ولی بر اثر کاوشهای پیاپی کاوشگران که در پی گنج بوده‌اند آثاری از کف آن بر جای نمانده است. بدنه مدور خارجی گنبد قابوس دارای ۱۵ ترک (دندانه نود درجه) می‌‌باشد (همانند ستاره ده پر) این ترکها که در اطراف آن و به فواصل مساوی از یکدیگر قرار دارند، از پای بست بنا شروع و تا زیر سقف گنبدی ادامه می‌‌یابد و میان این ترکها با کوهه‌ای آجری پر شده است. به جز در ورودی) راس این ترکها به اندازه ۱٫۳۴ متر از یکدیگر فاصله دارند. قطر داخلی گنبد به طول ۹ متر و ۷۰ سانتی متر و قطر آن از قاعده ترکها بطول ۱۴ متر و ۶۶ سانتی متر و طول قطر آن از رأس ترکها یا به عبارتی قطر ارباب یا پای بست آن ۱۷ متر و ۶ سانتی متر می‌‌باشد ضخامت میل از پایین به بالا کرنش کمی دارد و در ارتفاع ۳۷ متری گنبد مخروطی بنای برج را تکمیل می‌‌کند.
این گنبد که با آجرهای مخصوص دنباله دار کفشکی ساخته شده است دو پوسته است. گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخم مرغی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی با آجر دنباله دار، و ارتفاع این گنبد مخروطی ۱۸ متر است در بدنه شرقی روزنه‌ای تعبیه شده که ارتفاع آن یک متر و نود سانتیمتر است عرض روزنه در قسمت بالا ۷۳ و در وسط ۷۵ و در پایین ۸۰ است. در ضلع جنوبی آن یک ورودی می‌‌باشد که ۵/۱ متر عرض و ۵۵/۵ متر ارتفاع دارد. در درون طاق هلالی سر در آن، مقرنسی است که به نظر می‌‌رسد در مراحل نخستین پیشرفت این نوع تزئینات معماری و گچ بری است. شاید این مقرنس ساده و در عین حال زیبا از اولین نمونه‌های مقرنس سازی در بناهای اسلامی می‌‌باشد که بتدریج تکمیل شده است دکتر ویلسن آمریکایی نماینده دانشگاه پنسیلوانی نیز در بازدید و تحقیقاتی که از این بنا داشته راجع به این مقرنسها چنین نوشته است: ? بالای در، داخل هلال مدخل گیلویی مقرنسی است که در مراحل اولیه ترقی می‌‌باشد و این یکی از نمونه‌های تزئینی است از اصول یک معماری که بعد اهمیت پیدا کرده است ? در ردیف کتیبه کوفی بصورت کمر بند وار بدنه را آرایش کرده است که یک ردیف آن در ۸ متری پای آن و دیگری بالا در زیر گنبد مخروطی قرار دارند نوع نوشته کوفی کتیبه‌ها ساده و آجری است حروف آن آرایش ندارند. بر جسته و خوانا می‌‌باشد و حاشیه دور آنها قاب مستطیلی شکلی است از آجر .

متن کتیبه‌های سازه چنین است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هذ القصر العالی
الامیر شمس المعالی
الامیر ابن الامیر
قابوس ابن وشمگیر
امر به نبائه فی حیاتی
سنه سبع و خمسین و ثلثماته قمریه
و سنه خمس و سبعین و ثلثماته
برگردان:
به نام خداوند بخشنده مهربان
این است کاخ باشکوه
امیر شمس معالی
امیر پسر امیر
قابوس فرزند وُشمگیر
فرمان داد به ساخت آن در زندگی خویش
سال سیصد و نود و هفت قمری
و سال سیصد و هفتاد و پنج ( خورشیدی )

منبع:http://www.memarblog.com
 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
استان خوزستان
زیگورات چغازنبیل

زیگورات چغازنبیل
Tchogha Zanbil ziggurat

زیگورات چغازنبیل در 45 کیلومتری شهر شوش واقع شده و بزرگترین و سالم ترین زیگوراتی است که از جهان باستان به یادگار مانده است. این بنای عظیم در سال 1314 خورشیدی براساس یک اتفاق و توسط یکی از کارکنان شرکت نفت انگلیس و ایران، که در آن حوالی به کار اکتشاف و حفاری نفت مشغول بودند، کشف گردید. این مجموعه به صورت تپه ای زیرخاک مدفون بود و شاید یکی از دلایل ماندگاری آن در طی قرون و اعصار، همین مدفون شدن آن زیر خاک باشد. عملیات باستان شناسی زیگورات از سال 1329 به سرپرستی رومن گیرشمن فرانسوی آغاز گردید و طی نه دوره باستان شناسی تا سال 1340 ادامه پیدا کرد. ( در مورد آشنایی با رومن گیرشمن به بخش توضیحات اضافه مراجعه فرمایید. )
اضلاع خارجی بنای اصلی محوطه ( زیگورات ) مربعی به طول ضلع 105 متر است. بنابراین مساحت قاعده زیگورات نزدیک به 11000 مترمربع می باشد. برای اینکه عظمت این بنا را که قریب 3300 سال پیش توسط عیلامیان ساخته شده را بهتر درک کنیم، فقط کافی است که در این مساحت دو زمین فوتبال استاندارد را از طول به هم بچسبانیم. آنگاه حداقل برای دو زمین بسکتبال جای اضافی وجود خواهد داشت. آن گونه که باستان شناسان می گویند، زیگورات در پنج طبقه و با ارتفاع تقریبی 52-50 متر و حدود 25000 مترمربع ساخته شده است که در گذر زمان و براساس عوامل طبیعی ( زلزله و فرسایش ) و احتمالاً عوامل انسانی، اکنون دو و نیم طبقه از آن با ارتفاع تقریبی 25 متر باقی مانده است.
بنای زیگورات، توپر و تماماً از خشت و آجر ساخته شده است. طبقات این بنا که مجموعه ای از میلیون ها خشت و آجر است بر روی هم قرار ندارند و برای ساخت هر طبقه از کف آجرگذاری شده است. راه ارتباط به طبقات بالا ( مانند سایر زیگورات ها ) از خارج بنا بوده است. در نمای بنای موجود صدها آجر کتیبه دار وجود دارد که روی آن ها به خط میخی عیلامی و اکدی نام پادشاه عیلامی و چگونگی ساخت شهر توضیح داده شده است. این آجرهای کتیبه دار هم اکنون دارای نظم خاصی هستند و تقریباً هر ده رج یکبار تکرار شده اند. اینکه آیا این نظم و تکرارپذیری مربوط به دوران عیلامی ها بوده یا در بازسازی های گیرشمن اینگونه چیده شده اند بر اینجانب پوشیده است، اما اگر این نظمِ ده دهی را به دوران عیلامیان مربوط بدانیم، می تواند مؤید این مطلب باشد که نظام شمارش اعداد عیلامیان احتمالاً در مبنای ده بوده است.
در سه طرف اضلاع زیگورات سه بنای مدور و مجزا از زیگورات ساخته شده است که در مورد نحوه کاربری آنها اتفاق نظر وجود ندارد. این ساختارهایی که مساحت قاعده شان دایره ای شکل است ، شعاع تقریبی یک متر دارند و بخش فوقانی آنها استوانه یا نیم استوانه است. اینکه آیا این بناها از ابتدا به این شکل ساخته شده اند یا برمبنای استنباط های گیرشمن اینگونه بازسازی گشته اند مبهم است. اما به هر صورت، راهنمایان محلی این مکان ها را محل ذبح قربانی یا ساعت خورشیدی معرفی می کنند. گیرشمن معتقد است که این مکان ها پایه ای برای قراردادن مجسمه بوده است. برخی اعتقاد دارند این مکان ها سکویی برای نشستن بوده است. رضا مرادی غیاث آبادی براساس مستندات علمی خود اعتقاد دارد که ، این سه بنا که بر روی هم مجموعه واحدی را تشکیل می‌دهند، یک رصدخانه یا تقویم آفتابی برای سنجش گردش خورشید و به تبع آن نگهداشتن حساب سال و سالشماری و استخراج تقویم و تشخیص روزهای اول و میانی هر فصل سال یا اعتدالین بهاری و پاییزی و انقلاب‌های تابستانی و زمستانی بوده است. و از نگاه ناظری که در محل رصدخانه ضلع شمالی ایستاده است؛ خورشید در مدتی کوتاه، چندین بار از پشت زیگورات طلوع و غروب ظاهری ( مجازی ) می‌کند.
مجموعه چغازنبیل به زیگورات خلاصه نمی شود.
مساحت مجموعه چغازنبیل حدود 96 هکتار است. این محوطه دارای سه حصار و هفت دروازه بوده است. ظاهراً دروازه اصلی در ضلع شرقی حصار خارجی قرار داشته است. مابین حصار های اول، دوم و سوم المان های شهری از قبیل کاخ های شاهی، کاخ آرامگاه ها، معابد، اصطبل و انبارهای نگهداری مواد غذایی و ادوات گوناگون وجود داشته است.
تصفیه خانه آب مجموعه چغازنبیل
مابین حصار دوم و سوم تاسیسات تصفیه آب موجود است. این تصفیه خانه که به نظر می رسد قدیمی ترین تصفیه خانه جهان است، عیلامی ها آب را از فاصله 45 کیلومتری زیگورات، یعنی رودخانه کرخه توسط کانال و با استفاده از اختلاف ارتفاع به این تصفیه خانه آورده و پس از انجام عمل تصفیه آب به روش فیزیکیِ ته نشینی و عبور از لایه شنی به مصرف می رسانده اند. جالب اینجاست که فاصله زیگورات با رودخانه دز کمتر از یک کیلومتر است ( عکس شماره 1 )و اینکه چرا از آب رودخانه دز استفاده نمی شده است بر اینجانب پوشیده است. در برخی منابع ذکر شده که آب دز در این منطقه غیرقابل استفاده است که این نظریه چندان منطقی به نظر نمی رسد. دکتر بهزاد مفیدی سرپرست گروه باستان شناسی دانشگاه ماینز آلمان معتقد است که این مجموعه، تأسیسات تصفیه آب جهت ورود به شهر نیست، بلکه مجموعه ای جهت جمع آوری پسآب های شهر است که به خارج از شهر هدایت می شده است. با توجه به اینکه این تأسیسات به رودخانه دز نزدیک و از مسیر رودخانه کرخه و کانال های ورودی به شهر دور است، تئوری ایشان تاحدودی منطقی به نظر می رسد.
زیگورات چغازنبیل امروزه در مرز منطقه عرب و لر زبان قرار دارد اما در گذشته های دورتر حوزه زندگی لرهای بختیاری بوده و واژه چغازنبیل در گویش لری به معنای تپه زنبیل شکل می باشد. چون همانطور که عرض شد برای سالیان طولانی این مجموعه در زیر خاک مدفون بوده و شکل ظاهری آن فقط به صورت تپه بوده است. هرچند که باستان شناسان معتقدند نام باستانی این مجموعه دور اونتش ( Dur Untash ) است و به دستور اونتش گال(Untash Napirisha) پادشاه قدرتمند عیلامی در مرکز شهر اونتش جهت ستایش خدای نگهبان شهر شوش1250 سال پیش از میلاد مسیح ساخته شده است. ظاهراً عیلامی ها معتقد بوده اند که خدای نگهبان شهر ، شب ها از بالاترین طبقه زیگورات به آسمان می رود و صبح روز بعد باز می گردد.( جهت اطلاعات بیشتر به توضیحات اضافه مراجعه فرمایید. )

زیگورات چغازنبیل یکی از سه اثر ایرانی است که هم زمان با تخت جمشید مرودشت و میدان نقش جهان اصفهان برای اولین بار در سال 1358 خورشیدی بر اساس معیارهای 3 و 4 به عنوان اولین اثر ملی ایران در فهرست جهانی یونسکو ثبت گردید.
موقعیت جغرافیایی:
استان خوزستان، شهرستان شوش. " 30 '00 ْ32 شمالی و "21 '31 ْ48 شرقی. ارتفاع از سطح دریا 70 متر.
نحوه دسترسی:
به دو روش می توان به زیگورات چغازنبیل رفت:
1 – از طریق شوش:
پس از طی حدود 15 کیلومتر در آزادراه شوش- اهواز، سمت چپ خود تابلوی هفت تپه و زیگورات چغازنبیل را ملاحظه خواهید کرد. در جاده فرعی پس از عبور از هفت تپه به چغازنبیل خواهید رسید. تابلوهای راهنمایی مناسب نیست. در سه راهی ها اگر تابلوی راهنما موجود نبود حتماً از افراد محلی راه زیگورات را بپرسید. اگر از شوش به زیگورات می روید، هفت تپه سر راه شما قرار دارد. حتماً از منطقه باستانی هفت تپه و موزه آن بازدید فرمایید. از راهنمای موزه بخواهید که برای شما در مورد چغازنبیل نیز توضیح دهد.
2- از طریق شوشتر:
پس از خروج از شوشتر، لازم است مجدداً از کارون عبور کرده و در مسیر کشت و صنعت طی طریق نمایید. به خاطر داشته باشید جاده ای که طی می کنید، جاده اختصاصی کشت و صنعت هفت تپه است و در برخی از فصول سال تریلرهای حمل نیشکر به وفور در این جاده تردد می کنند. جاده دارای سرعت گیر های متعدد و چندین دروازه است. پس از دروازه سوم از محدوده کشت و صنعت خارج می شوید و برای رفتن به زیگورات باید به سمت جنوب ( سمت چپ ) حرکت نمایید. برای اینکه راه را گم نکنید، بهتر است از نگهبانی درب سوم راه را بپرسید. اگر در فصل نیشکر از این جاده عبور می کنید، حتماً کنار مزارع نیشکر توقف کنید و خاطره این بخش از کشور را با نیم نگاهی یا عکسی زنده نگاه دارید.
امکانات رفاهی:
* در محوطه زیگورات هیچگونه امکانات مناسب رفاهی وجود ندارد.
* برای رفت و آمد ترجیحاً از خودرو کولردار استفاده نمایید.
* نزدیکترین پمپ بنزین در شهر شوش به فاصله 45 کیلومتری است.
* آب آشامیدنی موجود است اما ترجیحاً از آب معدنی استفاده کنید.
* رستوران و فروشگاه وجود ندارد. نزدیکترین رستوران ها در شهرهای شوش و شوشتر هستند. از اهالی محل درمورد کیفیت رستوران ها پرس و جو کنید. خصوصاً در فصول گرم سال مراقب ابتلا به عفونت های روده ای باشید.
* محوطه زیگورات بزرگ است و هیچگونه سایبانی وجود ندارد. گردش شما در محوطه حدود یک ساعت طول خواهد کشید، بنابراین در هنگام گرما و آفتاب شدید از کلاه یا چتر استفاده کنید. کرم ضد آفتاب از سوختگی پوست جلوگیری خواهد کرد.
* کیفیت سرویس های بهداشتی متوسط است. توالت فرنگی وجود ندارد.
* سایت در اختیار سازمان میراث فرهنگی است. برای ورود باید بلیط تهیه کرد. مسئولین بیشتر نقش محافظ دارند تا راهنما. درصورتی که بروشور درخواست کنید، به شما تحویل خواهند داد.
* اگر می خواهید شب را با چادر مسافرتی در کنار زیگورات بگذرانید حتماً از چادرهای کف دار و پوشیده استفاده کنید و مراقب گزش حشرات باشید. توصیه می شود چادر خود را نزدیک کیوسک نگهبانی برپا کنید.
امنیت منطقه:
منطقه از امنیت بالایی برخوردار است. شب هنگام نورافکن های محوطه را روشن می کنند که جلوه زیبایی به زیگورات می دهد اما جاده منتهی به زیگورات فاقد علائم هشدار دهنده و عمدتاً خلوت است. بهتر است مراقب رفت و آمد وسایل نقلیه بدون چراغ از قبیل تراکتور، موتورسیکلت و دوچرخه و همچنین عبور حیوانات اهلی از عرض جاده باشید.
بهترین زمان بازدید:
هوای منطقه گرم و دارای غبار محلی است. از اواخر اردیبهشت تا پایان مهرماه، هوا خصوصاً برای افرادی که به زندگی در هوای گرم و شرجی عادت ندارند گرم و آزاردهنده است، بهترین زمان بازدید از آبان ماه تا پایان فروردین ماه می باشد.

اگه کسی عکس این بنا رو می خوان به این سایت مراجعه کنندwww.iran-iraniha.com/Traveling/Irangardi.aspx?PID=41d9893c-9c3b-4c76-847f-0a799ee0a55b
 

بوکانی

کاربر فعال
نوشیجان تپه



بنای تاریخی نوشیجان در حدود 20 کیلومتری شمال غرب ملایر و بر فراز تپه ای طبیعی به ارتفاع تقریبی 37 متر قرار گرفته است. این اثر تاریخی که ابتدا به صورت تپه ای باستانی بود از سال 1346 مورد کاوش های باستان شناسی قرار گرفت و در نتیجه ی 6 فصل کاوش صورت گرفته، 3 دوره ی تاریخی در آن شناسایی شد.
آثار فوقانی مربوط به دوره ی پارت ( همون اشکانیان) لایه ی میانی استقرارهایی از دوره ی هخامنشیان و آثار تحتانی که روی سازه ی طبیعی تپه بنا گردیده از دوره ی ماد (حدود 2800 سال پیش) بر جای مانده است.
سازه های مختصر دو دوره ِ پارتی و هخامنشی این تپه، پس از مطالعات کافی برداشته شد و آثار اصلی شامل دژ، معبد، و تالار ستون دار(آپادانا) از اوایل دوره پا برجاست.
عناصر این مجموعه به عنوان نخستین الگوهای معماری ایرانی در فلات قاره ایران از منحصربفردترین و ارزشمندترین آثار موجود در کشور محسوب می گردد.
تپه نوشیجان در منطقه ای که به شورکات معروف است قرار دارد. (وقتی 14 ساله بودم از ملایر تا نوشیجان رو با دوچرخه رفتما!) در کل محافظت و مرمت هیچ بنای تاریخی در کشور عزیزمان، به درستی انجام نمی شود. و این به دلیل نداشتن بودجه است، نه کمبود افراد دانش آموخته و استاد در این زمینه (جای استاد شیرازی خالی...)
البته در سال های اخیر به لطف زیاده از حد میراث فرهنگی استان همدان!، اتاقکی جهت نگهبانی و حراست از ساختمان این دژ کهن سال در نزدیکی تپه احداث شده و چند نقشه و عکس از این بنای ارزشمند در آن قرار داده اند، به همراه یک عدد سرباز...
این وضعیت نه تنها در مورد این میراث گرانقدر، بلکه در مورد اکثر آن ها صدق می کند. جالب است بدانید قبل از انقلاب، کشورهای غربی به لطف وجود محمد رضا شاه بی غیرت، بسیاری از اشیاء به دست آمده از کاوش هایشان را از مرز خارج می کردند و به چپاول می بردند. اشیائی که جدای از ارزش مادی، از ارزش معنوی و تاریخی بسیار زیادی برخوردار بودند. البته پس از انقلاب هم به طور پنهانی افراد سود جو بارها در این تپه و اطراف آن گمانه هایی زدند و برخی از آنان موفق به سرقت اشیاء تاریخی شدند...
حفاری کلی که خارجی ها انجام می دادند، به وسیله ی روستائیان روستاهای اطراف تپه انجام می شد تا زمانی که به اشیاء نزدیک می شدند. سپس ادامه ی کار را تا رسیدن به اثر، خود به عهده می گرفتند. روستائیان از ارزش این آثار بی اطلاع بودند و اموال گذشتگانشان را از روی جهالت، در اختیار بیگانگان قرار می دادند. فکر می کنم سقف شیروانی ایجاد شده بر روی بنا مربوط به قبل از انقلاب باشد، در تحقیقی که 2 سال پیش از این تپه داشتم(دوره ی کاردانی)، فرسودگی و ناکارآمدی این سایبان را عیناً مشاهده کردم که جای بسی تأسف است.
این بار که به ملایر رفتم، حتماً از این بنا تصاویری تهیه می کنم و در بلاگ می گذارم.
نوشیجان شامل اجزای زیر است :
1 - بنای قدیمی جبه ی غربی (نخستین نیایشگاه)
2 - تالار ستوندار (آپادانا)
3 - معبد مرکزی (دومین نیایشگاه)
4 - اتاق ها و انبارها
5 - تونل
6 - حصار و دژ
در ضمن این میراث ارزشمند، در سال 1346 به شماره 763 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
 

بوکانی

کاربر فعال
چُغازَنبیل نیایشگاهی است باستانی که در زمان ایلامی‌ها و در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد ساخته شده‌است. چغازنبیل بخش به‌جا مانده از شهر دوراونتش است.
این سازه در ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو جای‌گرفت.


این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون ۱۲۵۰ پ.م.)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شهر شوش، ساخته شده‌است.
مکان جغرافیایی زیگورات چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شهر شوش در نزدیکی منطقه باستانی هفت‌تپه که از جاده شوش به اهواز قابل دسترسی است، می‌باشد.
بلندی آغازین آن ۵۲ متر و ۵ طبقه بوده‌است. امروزه ارتفاع آن ۲۵ متر و تنها ۲ طبقه و نیم از آن باقی مانده‌است.
«چغازنبیل» که نام باستانی این بنا است، واژه‌ای محلی و مرکب از دو واژه «چُغا» (در زبان لری به معنی «تپه») و زنبیل (به معنی «سبد») است که اشاره‌ای است به مکان معبد که تپه بوده و آن را به زنبیل واژگون تشبیه می‌کردند. این مکان نزد باستان‌شناسان به «دور-اونتَش» معروف است که به معنای «دژِ اونتش»» است.
اونتاش گال پادشاه ایلام باستان است که دستور ساخت این شهر مذهبی را داده‌است. بنای چغازنبیل در میانه این شهر واقع شده‌است و مرتفع‌ترین بخش آن است.


این نیایشگاه توسط اونتاش ناپیریش (حدود ۱۲۵۰ پ.م.)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، الهه نگهبان شهر شوش، ساخته شده‌است. و در حمله سپاه خونریز آشور بانیپال به همراه تمدن ایلامی ویران گردید. سده‌های متمادی این بنا در زیر خاک به شکل زنبیلی واژگون مدفون بود تا اینکه به دست رومن گیرشمن فرانسوی در زمان پهلوی دوم از آن خاکبرداری گردید. گرچه خاکبرداری از این بنای محدب متقارن واقع شده در دل دشت صاف موجب تکمیل دانش دنیا نسبت به پیشینه باستانی ایرانیان گردید اما پس از گذشت حدود ۵۰ سال از این کشف، دست عوامل فرساینده طبیعی و بی دفاع گذاشتن این بنا در برابر آنها آسیبهای فراوانی را به این بنای خشتی - گلی وارد کرده و خصوصا باقیمانده طبقات بالایی را نیز دچار فرسایش شدید کرده‌است.
چغازنبیل جزو معدود بناهای ایرانی است که در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است. در بعضی از کتب تاریخی نام قدیمی شوش، چغازنبیل نامیده شده‌است.

شهر دور اونتاش:
در جدود 3250 سال پیش اونتاش ناپیراشا (اونتاش گال یا اونتاش هومبان) پادشاه عیلام، شهر مقدس و زیارتی را به نام دوراونتاش در بین دو شهر شوش و شوشتر کنونی در کناره غربی رودخانه دز پایه گزاری کرد. شهر سازان عیلامی برای ساختن دوراونتاش تپه ای را انتخاب کردند که گفته می شود محل تپه به گونه ای بوده که در زمان صافی و شفافی هوا هر دو شهر شوش و هیدالو را که در نزدیکی شوشتر کنونی قرار داشت قابل دیدن بودند. شاه دستور داد درختان جنگلی را که در آنجا قرار داشت برید و آنجا را صاف کرده و شهر را بنا کنند.
دوراونتاش به معنای شهر اونتاش یا قلعه اونتاش میباشد. شهر هایی که حصار اطراف آن ساخته می شد به نام دور و شهر های یدون حصار را اور مینامیدند مانند ارومیه(شهر آب). شهر دوراونتاش دارای مساحتی حدود صد هکتار است و توسط حصاری خشتی به طول کیلومتر محصور شده است که پلان آن تقریبا به شکل مربع است.

مصالح ساختمانی:
تمامی بناهای شهر دور اونتاش از آجر پخته و خشت خام ساخته شده اند.ملاتی که در تمام این سازه ها بکار رفته گل، قیر معدنی و گچ بوده است. از سنگ نیز برای اتصال درها به دیوارها، پاشنه درها و محل کلون و قفل کردن درها و گاه برای جلوگیری از فرسایش آبی به عنوان روکار آجرها استفاده شده. از ساروج نیز که ترتیبی از آهک زنده، خاکستر چوب و موی حیوانات است گاه برای پوشش ضد رطوبت اتاقها استفاده شده است. از فلزات نیز برای کلون و جا کلونی دره استفاده می شده است.

زیگورات:
حکومت عیلامی ها به صورت فدرال بوده. هریک از ایالتهای آن خدایی را پرستش می کرده اند. دوراونتاش شهری بود که در آن برای تمام خدایان مورد پرستش ایالتهای مختلف کشور عیلام معبدی ساخته شد از این رو می توان دوراونتاش را شهر گفتگوی ادیان نامید. عیلامیان برای هر خدا، خانه یا عباتگاهی می ساختند و تصویری از آن خدا بصورت نقش برجسته یا مجسمه در آنجا قرار می دادند.
تعدادی از این خدایان بصورت زوج شناخته می شدند که یک معبد و دو مجسمه در آن به آنان اختصاص می یافت. در یک مورد نیز برای هشت الهه یک معبد یا هشت مجسمه ساخته شده.
مهمترین معبد شهر باستانی 3250 ساله دوراونتاش زیگوراتی است که در مرکز شهر قرار دارد. این زیگورات وقف خدایان اینشوشیناک و ناپیراشا(گال) شده است. رب النوع ناپیراشا مقامی داشته مانند شاه، بزرگترین خدایان یا حامی بزرگ.
اینشوشیناک نیز عمیقترین نفوذ را بر روحیات عیلامیان داشته. اونتاش ناپیریشا : شود آیا که انشوشیناک را خوش آید که به ما نزدیک شود، مراحمش را به ما دهد و کلامش را جاری سازد.
کلمه زیگورات یا زیقورات از فعل اکدی زقارو zegharoo که به معنای بلند و برافراشته ساختن میباشد گرفته شده است. زیگورات بنایی چند طبقه است که مساحت هر طبقه از طبقه پایینی کوچکتر است، بنابراین نمای هر طرف آن به شکل یک پلکان است. این زیگورات ها محل نگهداری مجسمه خدایان و انجام مراسم مذهبی بوده.
گریشمن بر اساس تجربیان خود و شواهد موجود معتقد بود که این زیگورات در زمان آبادانی پنج طبقه داشته و ارتفاع آن حدود 52 متر بوده که فقط 5/2 طبقه از آن با ارتفاعی حدود 23تا 24 متر پا برجاست. او ارتفاع طبقات مختلف را نسبت به سطح زمین اطراف زیگورات ، اینگونه بیان می کرد: طبقه اول 8متر، طبقه دوم 20 متر، طبقه سوم 32متر، طبقه چهارم 44 متر و طبقه پنجم یا ارتفاع کلی زیگورات 6/52 متر.
هسته مرکزی زیگورات از خشت خام شاخته شده، خشت هایی که جاودانه شده اند. بر خلاف زیگورات های بین النهرین که هر طبقه را روی طبقه قبلی می ساخته اند در این زیگورات ساخت هر طبقه از سطح زمین آغاز شده. سه نوع خشت در بنای زیگورات بکار برده شده است: خشت خام، خشت پخته یا آجر و خشت خام مسلح شده به آجرهای خر و کوبیده شده. خشت خام مسلح برای اولین بار در این زیگورات به کار برده شده.
یکی از نکات مهم و قابل توجه زیگوورات این است که حجم مرکزی که زبقه بلندتری را روی خود نگاه می داشته از خشت مقاوم تر یعنی خشت خام مسلح شده با خرده آجر ساخته شده. این امر بیانگر آشنایی معماران عیلامی از علم مقاومت مصالح بوده است.











 

maryam28

عضو جدید
بایزید بسطامی ، آرامگاه ، در شهر بسطام * ، شش کیلومتری شاهرود در مجموعه ای مشتمل بر یک مسجد و چند مزار و بنا واقع است . با فاصلة اندکی از آن مزاری برجی شکل با گنبد رُک وجود دارد که به امامزاده محمد، فرزند امام جعفر صادق علیه السّلام ، منسوب است و گفته می شود که امام او را برای راهنمایی مردم ، همراه بایزید به بسطام فرستاده بود. به قولی ، او پیش از درگذشت بایزید فوت کرد و در محل کنونی به خاک سپرده شد (یغمائی ، ص 23).


مقدسی (ج 2، ص 521) در قرن چهارم ، ضمن اشاره به شهر بسطام به عنوان شهری آباد، از مسجد جامع سخن به میان آورده اما به مزار امامزاده محمد یا مزار بایزید بسطامی اشاره ای نکرده است . ناصر خسرو (ص 4) نیز که در 435، در سفر از نیشابور به دامغان ، از این شهر عبور کرده ، گفته است که تربت شیخ بایزید بسطامی را زیارت نموده ، اما به مزار امامزاده محمد اشاره نکرده است ؛ در حالی که میان مزار بایزید و آرامگاهی که به امامزاده محمد نسبت داده شده ، تنها چند متر فاصله است . به گفتة اعتمادالسلطنه (ج 1، ص 73) مزار امامزاده محمدبن جعفر در روستای چهارده کلاته در گرگان است . حمداللّه مستوفی (ص 161) در اشاره به بسطام ، تنها از مزار سلطان العارفین ابویزید طیفوربن عیسی سروشان یاد کرده است . ازینرو مزار بایزید بسطامی (شکل 1، ش 1) یکی از قدیمترین آثار برجای مانده در این مجموعه به شمار می آید. البته روی مقبرة بایزید سنگی است متعلق به آرامگاه قاضی ملک که احتمالاً از حکام ایالت قومس بوده است . می توان حدس زد این سنگ بعدها روی مقبرة بایزید قرار داده شده باشد.


مسجدی کوچک در بخش جنوب شرقی مجموعه (شکل 1، ش 2) و فضایی در کنار آن (شکل 1، ش 3) وجود دارد که آن را متعلق به قرن دوم یا اوایل قرن سوم دانسته اند. در قسمت غربی آرامگاه بایزید، دو اتاق کوچک متصل به یکدیگر وجود دارد؛ اولی به ابعاد 2*5ر1 متر و دومی به ابعاد 2*2 متر که صومعه یا خانقاه بایزید (شکل 1، ش 4) خوانده می شود. در هریک از این اتاقها، آثار گچبری زیبایی وجود دارد. در اطراف محرابِ اتاق اولی کتیبه ای با این مضمون وجود دارد: «بسم اللّه الرحمن الرحیم . اقم الصلوة طَرَفی النهار و زُلَفاً من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکری للذاکرین و اصبر فان الله لایضیع اجرالمحسنین » و مقابل محراب روزن کوچکی است که بالای آن کتیبه ای دیده می شود که متصدی عملیات ساختمانی زیارتگاه و سایر ابنیه را شخصی به نام محمّدبن حسین ابن ابیطالب دامغانی مهندس معرفی می کند. در بالای در ورودی اتاق دوم نوشته شده است : «امر بعمارة هذه الصومعة الشَریفة المُبارکة الکَریمة افخم الکفات ... فی سنه اثنی و سبعمأئه » (مخلصی ، ص 220). محمدبن حسین ابی طالب ، که از او با عنوان مهندس بنا یادشده است ، در 702 متصدی بازسازی یا احداث بخشی از خانقاه بوده است .

مسجد بایزید و منارة مجاور آن (شکل 1، ش 5) از دیگر آثار بسیار قدیمی این مجموعه اند. این مسجد شامل دو شبستان است که شبستان بزرگتر به شبستان مردانه و شبستان کوچکتر به شبستان زنانه مشهور است . فضای موسوم به شبستان زنانه ، مسجدی است از دورة ایلخانیان (اواخر قرن هشتم ) که فضای هشتی مجاور آن در همین دوره یا اندکی بعد احداث شده است ( ایرانیکا ، ذیل «بسطام »). روی یکی از دیوارهای مسجد نقوشی هست با تاریخ 514. خانیکوف به محرابی اشاره می کند که تاریخ 660 داشته ، ولی اینک اثری از آن باقی نمانده است (ویلبر، ص 138). فریزِر که در ربع نخست سدة نوزدهم میلادی (اوایل قرن سیزدهم ) این مجموعه را دیده ، به کتیبه ای با تاریخ 699 در مسجد اشاره کرده است . بعلاوه ، همو طرحی از این مجموعه ترسیم کرده که براساس آن سقف این مسجد (شکل 1، ش 5) گنبدی شکل بوده است ؛ درحالیکه سقف موجود این فضا مسطح و تیرپوش است و براساس کتیبة مورخ 1255 به فرمان فتحعلی شاه قاجار ساخته شده است . باتوجه به این طرح ، کاوش برای ردیابی آثاری از سقف گنبدی شکل نخستین آغاز شد و در 1363 ش کتیبه ای با تاریخ 699 کشف شد که براساس آن ، این مسجد در زمان ایلخانیان مرمت و فضای گنبددار مسجد بایزید توسط محمدبن حسین تزیین شده است . در این کتیبه به غازان خان و الجایتو اشاره شده است (ویلبر، همانجا) همچنین آثاری به دست آمد که نشان می داد سقف پیشین مسجد بایزید (شبستان مردانه ) گنبدی شکل بوده است (عدل ، ص 175).


در جنوب ایوان ورودی ، در نزدیک مدرسة شاهرخیه و در شرقیترین بخش مجموعه ، مزاری وجود دارد (شکل 1، ش 6) که به علاءالدین محمد آخرین شاهزادة غوری ، منسوب است و تاریخ احداث آن را در حدود 612 دانسته اند ( ایرانیکا ، ذیل «بسطام »).


در غرب امامزاده محمدبن جعفر، مزاری هست (شکل 1، ش 7) که بدرستی معلوم نیست به چه کسی تعلق دارد. این مزار در اواخر قرن هفتم ساخته شده است . بنای مزارِ منسوب به محمدبن جعفر (شکل 1، ش 10) به اوایل قرن هشتم تعلق دارد که در قرن دهم مرمت شده و کتیبه ای سنگی با این متن در آن قرار داده شده است : «بشرف توفیق تعمیر مزار فایض الانوار امامزاده مشرف شده بندة کمترین بندگان شاه عالم پناه امیر غیث استاجلو سنة 968». ابن بطوطه (ج 1، ص 443) در سفر خود به بسطام و زیارت مزار بایزید، به مزار امامزاده محمدبن جعفر نیز اشاره کرده و گفته است که مقبرة بایزید با آرامگاه امامزاده زیر یک قبه قرار داشته اند ( رجوع کنید به حقیقت ، ص 133). این نکته با توجه به شواهد و اسناد موجود درست به نظر نمی رسد.


پیشطاق و دالان ورودی جبهة غربی مجموعه (شکل 1، ش 11) در زمان الجایتو ساخته شده و در کتیبه ای که در یکی از حاشیه های گچبری سردر ورودی و دالان فوق وجود دارد، نام الجایتو و تاریخ 713 درج شده است . ایوان واقع در غرب صحن مجموعه (شکل 1، ش 12) نیز اندکی پس از ایوان شرقی و در قرن هشتم ساخته شد ( ایرانیکا ، ذیل «بسطام »). فضای مجاور ایوان غربی (شکل 1، ش 13) که به سرایدار مجموعه اختصاص یافته ، تاریخ ندارد.

مقبرة مشهور به مقبرة غازان خان (شکل 1، ش 14) در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم ساخته شده است . این بنا دارای گنبد رُک و از لحاظ معماری از نوع مقابر برجی شکل است . برخی ، احداث این گنبد و همچنین گنبد مزار امامزاده جعفر را به غازان خان نسبت داده اند (یغمائی ، ص 133)، در حالیکه اعتمادالسلطنه (ج 1، ص 74) احداث گنبد منسوب به غازان خان را به سلطان محمد الجایتو نسبت داده است . گفته شده است که گنبد اخیر را غازان خان به عنوان آرامگاه بایزید احداث کرده و قصد داشته است جسد شیخ را به آنجا انتقال دهد، اما به سبب دیدن بایزید در خواب یا مخالفت برخی از فقها، از تغییر مکان آرامگاه خودداری کرده است . به احتمالی ضعیف ، چنین هدفی وجود داشته است ؛ زیرا اگر غیر از این بود، از همان زمان می توانستند بنای برجی شکل را بر روی مقبره بسازند مگر اینکه بگوییم علت عدم احداث آن روی مقبره شاید به دلیل بدنما شدن دو گنبد در کنار یکدیگر بوده است .

قسمتی از فضایی که به آن شربتخانه گفته می شود (شکل 1، ش 15) به قرن چهارم تعلق دارد. ایوان جنوبی (کنار مزار امامزاده ) نیز در قرن دهم تعمیر شده (شکل 1، ش 16) است . تاریخ رواق (پوشش سقف ) فضای جلو مسجد بایزید (شکل 1، ش 17) معلوم نیست ، اما براساس کتیبة موجود در آن در 1242، در زمان فتحعلی شاه قاجار، اقداماتی در آن صورت گرفته است . دیوار این مسجد در جبهة واقع در زیر این سقف دارای نماسازی است که با توجه به این موضوع و نیز درنظر گرفتن جایگاه استقرار این فضا نسبت به فضاهای سه جبهة آن ، احتمالاً نخست ، به عنوان فضایی باز (صحن ، شکل 1، ش 19) برای مسجد استفاده می شده است . آخرین اثر تاریخی این مجموعه ، مقبره ای از شاهزاده ای افغانی به نام اعظم خان است (شکل 1، ش 18) که در اواخر قرن سیزدهم ساخته شده است .

مجموعة آرامگاه بایزید بسطامی را می توان جزو آن گروه از مجموعه های آرامگاهی بزرگ با طرح نامنظم دانست که قدیمترین آثار آن به قرنهای سوم تا پنجم تعلق دارند، اما بیشترین قسمتهای آن در دورة ایلخانیان و پس از آن ساخته شده است . این مجموعه در مرکز شهر بسطام و در مجاورت مسجد جامع و مدرسة شاهرخیه قرار داشته است و اکنون نیز مهمترین اثر تاریخی این شهر به شمار می آید.

منابع : ابن بطوطه ، سفرنامة ابن بطوطه ، ترجمة محمد علی موحّد، تهران 1361ش ؛ محمد حسن بن علی اعتمادالسلطنه ، مطلع الشمس ، چاپ سنگی تهران 1300-1302، چاپ تیمور برهان لیمو دهی ، 1362-1363ش ؛ عبدالرفیع حقیقت ، سلطان العارفین بایزید بسطامی ، تهران 1366ش ؛ حمدالله بن ابی بکر حمدالله مستوفی ، کتاب نزهة القلوب ، چاپ گی لسترنج ، تهران 1362ش ؛ شهریار عدل ، «کتیبه ای نویافته در بسطام »، اثر ، ش 10 و 11 (بهمن 1364ش )؛ محمد علی مخلصی ، «شهر بسطام و مجموعة تاریخی آن »، اثر ، ش 2 و 3 و 4 (1359 ش )؛ محمدبن احمد مقدسی ، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم ، ترجمة علینقی منزوی ، تهران 1361ش ؛ ناصر خسرو، سفرنامة ناصر خسرو ، چاپ نادر وزین پور، تهران 1358ش ؛ دونالد نیوتن ویلبر، معماری اسلامی ایران در دورة ایلخانان ، ترجمة عبداللّه فریار، تهران 1365ش ؛ اقبال یغمائی ، بسطام و بایزید بسطامی ، تهران 1317ش ، ص 23؛

Encyclopaedia Iranica, s.v. "Bestam" (by Chahryar Adle)

/ حسین سلطان زاده /
 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
روستای ابیانه

روستای ابیانه



روستای سه هزار ساله ابیانه به اعتبار بناهای تاریخی و پر تنوعش، استثنایی ترین روستای ایران به شمار می آید. شکوه و معماری بومی و دیرینه آن که سرشار از زیبایی است، آن را از دیدنی ترین روستاهای جهان کرده است.
بناهای تاریخی ابیانه شامل آتشکده دوره ساسانی، معبد آناهیتا، قلعه هایی که برای حفاظت از روستا بنا شده و مسجد جامع، مسجد یسمون، زیارتگه، خانه های دوره صفویه، خانقاه و آب انبارها، گوشه ای از معماری ابیانه می باشد.






روستای تاریخی ابیانه به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد معماری و بافت ارزشمند و کهن آن در تاریخ 30/5/1354 در فهرست آثار ملی کشور با شمارة 1089 به ثبت رسیده است.
از آن تاریخ به بعد کلیه فعالیتهای مطالعاتی، مرمتی و ساماندهی روستا، با حضور موثر و ارزشمند جناب آقای دکتر باقر آیت اله زاده شیرازی بعنوان سرپرست و هدایت کننده گروه، آغاز شد و گزارشهای مدون کلیه عملیات مرمتی و ساماندهی در مرکز اسناد سازمان موجود است. پس از چند سال، هدایت این فعالیتها بر عهده دفتر فنی و زیر نظر کارشناسان اداره میراث فرهنگی کاشان قرار گرفت.
از نیمه دوم سال 1381 این روستا در فهرست پایگاه های سازمان میراث فرهنگی و پروژه های ملی کشور مطرح گردید و به عنوان پایگاهی مستقل با مدیریت و تیم کارشناسی و تخصصی آغاز به کار کرد.

مردم ساکن ابیانه از دهه چهل به بعد به شهر های دیگر مهاجرت کردند و به مرور زمان تعداد خانوارهای بومی رو به تقلیل گذاشت، بطوریکه در حال حاضر سکنه محلی در بیشتر فصول سال به خصوص زمستان به حدود 200-300 نفر میرسند و اغلب بالای پنجاه سال سن دارند.
یکی از مهمترین دلایل مهاجرت، علاقه این مردم به تحصیل و کسب علم است که باعث شده نسل جوان به خاطر ادامه تحصیلات دانشگاهی به شهرهای دیگر مهاجرت کنند ودر همان شهرها نیز مشغول به کار شوند. در نتیجه به علت عدم حضور نیروی کار بومی جوان، اقتصاد روستا با رکود و آسیبهای جدی مواجه شده است. مشکلاتی که در زمینه اجتماعی وکالبد معماری و بافت روستا بوجود آمده طبعاً از پیامدهای این مهاجرت است.
البته عواملی که موجب تخلیه نسبی محل از سکنه اصلی شده است نیاز به بررسی کارشناسانه و دقیق تری دارد وبا یافتن راه حلهای مناسب، میتوان برای بازگرداندن قشرجوان و زندگی عادی به ابیانه تمهیداتی اندیشید.در حال حاضر بزرگترین مسئله ای که در سطح روستا بچشم میخورد، فرسوده بودن اغلب بنا ها است که نیاز به رسیدگی دارند.
تعداد زیادی از ساختمانها به دلیل نبود سکنه، بصورت متروکه و بعضاً مخروبه در آمده اند، برخی نیز با فوت مالک اصلی بین ورثه تقسیم شده اند که اغلب به علت عدم هماهنگی بین آنها، ساختمان به حال خود رها شده و در اثر آسیبهای ناشی از عدم رسیدگی و عوامل جوی در شرف تخریب کامل قرار گرفته اند .
پیشینه و ویژگیهای تاریخی

قدمت تاریخی ، معماری ویژه و بسیار ارزشمند ، آداب و رسوم ، زبان و گویش و لباسهای اصیل و زیبای آنها که متعلق به دوران صفویه متمایز ساخته و به آن موقعیت ویژه ای داده است. تاریخ مندرج بر روی دربهای قدیمی و فرم بناهای تاریخی و سایر شواهد موجود، قدمت ابیانه را بیش از هزار سال نشان میدهد. در شبستان مسجد جامع محراب منبت کاری چوبی بسیار زیبایی با تاریخ 477 هجری قرار دارد که مقارن با زمان سلجوقیان و سپس رونق شهر اصفهان و پایتخت قرار گرفتن آن است.
موقعیت و نحوه استقرار
روستای ابیانه بر دامنه کوه مستقر شده و از شیب به طرف بالا رشد میکند. دو قلعه به نامهای قلعه هرده و قلعه پل درسمت شمالی آن قرار گرفته اند، در قسمت جنوبی روستا پس از بالا رفتن از بستر رودخانه ( قسمت باغها ) قلعه دیگری بنام قلعه هامونه دیده میشود. این نحوه استقرار در موارد خطر از نظر سوق الجیشی امتیازی محسوب میشد و این بخاطر تسلط روستا بر دشت و همچنین پناه گرفتن برسینه کوه و دفاع طبیعی آن بوده است.
 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ویژگیهای معماری روستا
الف ) بافت
موقعیت و استقرار بافت روستا بشکل خطی است و در امتداد نهرِ اصلیِ منشعب از چشمه قرار دارد. باغها و کشتزارهای جنوب این نهر با استفاده از شیب زمین، براحتی میتوانستند از آبهای سطحی بهره مند شوند. شکل طبیعی منطقه ای که روستای ابیانه در آن قرار گرفته به گونه ایست که اجازه هر فرم ساخت و ساز را نمیدهد. اکثر بناها به دلیل اینکه در دامنة صخره ای تپه واقع شده اند، فاقد حیاط هستند.
محلات ابیانه
در طول زمان، به جمعیت روستا افزوده شد و مساحت آن نیز گسترش یافت. روستا شامل سه محله اصلی به نامهای: هرده- یسمان- پَل است.
- محله هرده در بخش شرقی روستا
- محله یسمان در قسمت جنوبی نهر اصلی
- محله پل در قسمت شمالی نهر اصلی
واقع شده است.
قرار گیری ابیانه در یک منطقه کوهستانی، ویژگیهای خاصی به معماری این روستا داده است که به این موارد میتوان اشاره کرد:
1- گسترش روستا بر روی شیب کوه، باعث شده که از وزش بادهای شدید در امان باشد. این مسئله برای محفوظ نگاه داشتن بنا ها در مقابل فشارهای جانبی وهمینطور کنترل حرارت، نقش مهمی دارد.
2- زمینهای ابیانه از جنس سنگی یا رسی است و این مسئله باعث میشود که آبهای سطحی جذب زمین نشده و در بستر رودخانه جاری شود و مورد استفاده کشاورزی و باغداری قرار گیرد.
3- ساختمانهای روستا معمولاً دو تا سه طبقه ارتفاع دارند و نحوه قرارگیری خانه ها در شیب کوه موجب شده که از طبقه دوم به بالا منظره زیبای دره مشاهده شود، علاوه بر آن تابش نور خورشید و جریان هوا به تهویه و مطبوع شدن هوای فضاهای داخلی کمک میکند.
4- سرازیر شدن سیلابها که غالباً در بستر دره مسیر خود را باز میکنند و همینطور سیلابهای کوهستانهایی که مشرف به روستای ابیانه هستند، عامل دیگری است که موجب استقرار روستا در مکان فعلی شده است.
در ساخت خانه ها که بر دامنه شمالی دره قرار گرفته اند ضمن تبعیت از فرم فیزیکی تپه، سعی شده که جهت روبه قبله کلیه ساختمانها رعایت شود.
ب) مصالح و ساختار
در ساخت بناهای روستا کلاً از دونوع مصالح با قابلیتهای فنی متفاوت استفاده شده است.
گروه اول- مصالحی مانند سنگ و خشت که بیشتر بعنوان عناصر سازه ای عمودی در دیوارها ، جرزها و غیره استفاده میشود ( درساخت پی بناها سنگهای طبیعی کوه و یا بستر صخره ای مورد استفاده قرار میگیرد)
گروه دوم- انواع چوب که بعنوان عنصر کششی در سقفها و سردر بازشوها و موارد مشابه مورد استفاده قرار میگیرد. چوبهای مورد نیاز را از درختان کبوده، تبریزی، چنار، صنوبر، شاخ و برگ بید، نی و مانند آنها بدست میآورند.
برای اندود درون و بیرون ساختمانها نیز از ملاط خاک قرمز و کاه استفاده میکنند که به دلیل چرب بودن جنس خاک، دوام خوبی دارد و مانع نفوذ رطوبت میشود. خاک زرد (هوک زرا) و خاک سفید (هوک اسپی) نیز برای اندود مورد استفاده قرار میگیرد اما دوام خاک قرمز را ندارد.
ج ) معماری
در معماری و تقسیم فضاهای داخلی اقلیم کاملاً مورد توجه بوده و برای جلوگیری از اتلاف انرژی در فصول سرد وگرم سال تدابیر مختلفی در نظر گرفته شده است. استفاده از دیوارهای بیرونی با مصالح خشتی به ضخامت زیاد، اندود کاهگل دیوارها و بام، سقفهای چوبی و استفاده از گیاه چزه بعنوان عایق رطوبتی و حرارتی بر روی آن، چند عملکرده بودن فضاهای داخلی ، مانند فضاهای زمستان نشین و تابستان نشین و همچنین استفاده از روزنه های کوچک جهت نورگیری، از دیگر راه حلهایی است که به معماری این روستا هویتی ویژه می بخشد. دربها و پنجره ها همه از چوب ساخته شده اند و در ساختمانهای قدیمی کارهای گره چینی بسیار ظریف وزیبایی بچشم میخورد.
تاریخچه معماری روستا
با بررسی تاریخی بناهای موجود به سه گروه عمده برمیخوریم:
1- خانه های دوره سلجوقی: این خانه ها حیاط ندارند. آنها دارای یك ایوان جنوبی حدودا" به ارتفاع 5 متر است. اطراف این ایوان، خانه در دو طبقه بالا رفته و اتاقها پیرامون صفه قرار دارند . یك فضای باز بنام صفه در هر خانه تعبیه شده و بعنوان حیاط مسقف کار می کرده و همچنین برای مراسم عزا و عروسی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است.
2- خانه های دوره صفویه : دراین دوره توجه بیشتری به صفه شده وخانه های چهار صفه ای پیشرفت كرده است. قرینه سازی در آنها رعایت شده و تزئینات داخلی هم كاملاً از دوره قبل متمایز است.
3- خانه های دوره قاجاریه : از اواخر دوره صفویه در وضع عمومی روستا رکود بوجود آمد و تا اواخر دوره قاجار ادامه داشت
بناهای مسکونی

ساختمانهای موجود در روستا از دوره سلجوقیان به بعد میباشند که در طول این سالها بارها مورد مرمت و باز سازی قرار گرفته اند.
خانه های دوره سلجوقی
فرم این خانه ها دارای یك ایوان جنوبی به ارتفاع 5 متر است. اطراف این ایوان خانه های دو طبقه بالا رفته و اتاقها قرار دارد و در هر خانه یك فضای باز بنام صفه تعبیه شده و این از آن جهت بوده كه خانه ها حیاط ندارد و بعنوان حیاط مسقف کار میکرده است و همچنین برای مراسم عزا و عروسی مورد استفاده قرار میگرفته است.
خانه های دوره صفویه

در این دوره توجه بیشتری به صفه شده وخانه های چهار صفه ای پیشرفت كرده است . قرینه سازی در آن ها رعایت شده و تزئینات داخلی هم كامل اً از دوره قبل متمایز است. - خانه های دوره قاجاریه : از اواخر دوره صفویه در وضع عمومی روستا رکود بوجود آمد و تا اواخر دوره قاجار ادامه داشت.
بناهای مذهبی

زیارتگاه هینزا

در جنوب شرقی ده ، دره كم عرض و طویلی شامل باغهای میوه قرار دارد كه به هینزا شهرت دارد. در منتهاالیه جنوبی باغها ، راه تنگ و باریكی است كه از پیش آمادگی صخره های سنگی مرتفعی شكل گرفته و این نقطه شهرت به گله هینزا پیدا كرده است. در دل صخره جنوبی تو رفتگی اتاق مانندی است كه جلوی آن پنجره چوبی نصب شده و ساختمان زیارتگاهی بنا شده مشهور به گذرگاه بی بی زبیده خاتون است
آتشكده یا هرپك : ( هر:زیر ،‌ پك:پله )
این بنا بر خلاف اصول ساختمانی محل از پایه تا پوشش سقف با طاق ضربی و با سنگ لاشه و گچ ساخته شده دارای چهار طاقی میباشد و همچنین مردم محله نام قدیمی دیگری بنام برازه(مخفف برآذر:برآذرگاه ) به این ساختمان اطلاق كرده اند و همچنین دلایل زیادی كه نشان دهنده آتشكده بودن این محل میباشد
مسجد یسمان

در میان محله یسمان واقع و اثر، نوشته ای تاریخی ندارد. اما به گفته آقای خوانساری ابیانه از بناهای قبل از دوره صفویه است.


مسجد جامع
تاریخ اولیه بنای آن 447 ه.ق میباشد كه برروی محراب آن ذكرشده است. مسلماً تاریخ بنای ساختمان اصلی و محراب و منبر ، ستونها و سرستونها وسط سالن بزرگ مربوط به این تاریخ یا دوره سلجوقی میباشد.
مسجد پرزله

این مسجد در محله معروف پرزله واقع است. بنای اصلی آن در دوره صفویه است. بصورت یك سالن بزرگ بوده كه در اواخر دوره قاجاریه شبستان كم عرض جنوبی به آن اضافه شده است.
مسجد حاجتگاه

این مسجد در قسمت غربی ده و در كنار قبرستان سابق واقع است. وجود این نام برای مسجد احتمالاً به دلیل داستانهایی است كه از حاجت دادن بیماران در این مسجد صورت گرفته است. ساخت این مسجد را به دوره صفویه نسبت داده اند..

امامزاده ابیانه
این مكان در محله پایین ده واقع شده است و بنام زیارت معروف است. این مکان مدفن دو نفراز فرزندان امام موسی كاظم (ع) بنام شاهزاده یحیی و شاهزاده عیسی است. این بنا که حیاط و حوض زیبایی دارد، دارای گنبد كاشیكاری فیروزه ای رنگی است كه درمیان خانه های سرخرنگ ابیانه جلوه ای خاص دارد.
معبد هرشوگا

كه به اشتباه به آتشكده معروف شده درصورتی كه هرشوگا نام مكانی است كه پارچه ها را بعد از آماده كردن برای آهار دادن به این محل می آورده اند و آن را شو (آهار دادن )میدادند
خانقاه
در زمان شاه عباس صفوی رونق یافته است. كه خانه های دوروبر آن محله را پُخونگاه : پس خانقاه ، و مردم محل را نیز ، پخونگاهی : پس خانقاهی مینامند ، كه علت ساخت آن توجه و آمد و شد مقامات و سران دولتی به این روستا و تهیه خانه ای برای پذیرای و سكونت آنان بوده است كه بعداً به علت رفت و آمد دراویش، مردم ده با تهیه خانه دیگری، سكونتگاه موقتی برای آنان ساخته اند كه آن را نیز خانقاه گفته اند
بناهای عمومی
حمام ها
دو باب حمام كه به اصطلاح مردم ده گرم آوه : گرمابه میگفتند .كه یكی در محله پایین ده ودیگری در محله یسمان میباشد.
آسیابها
دارای سه آسیاب آبی میباشد كه یكی از آنها درسمت غربی مسجدحاجتگاه قرار گرفته است.چاه آبی : كه این چاه در مزرعة گهه بالای ابیانه واقع در قل ع ه شكاكی واقع بوده است
قبرستان قدیمی
این قبرستان قدیمی ده در قسمت شرقی قلعه شكاكی واقع بوده است
چاه آبی
این چاه در مزرعة گهه بالای ابیانه واقع در قلعه شكاكی واقع بوده است
 

omran1

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
معماری پنهان برج طغرل «برج طغرل شاهکار نجوم و هنر معمار :

سرزمین ایران اقلیمی کهن با سابقه شگرف علمی همواره در صحنه تمدن بشری درخششی خیره کننده دارد و فرزانگان و اندیشمندان این مرز و بوم مهم بسزائی در گسترش اندیشه بشری و تبلوری از خلاقیتها و نمودی از شاهکارهای فکری اعصار را در منظر جهانیان به نمایش در آورده‌اند آثاری که هر کدام در جای خود حکایت از فرهنگی غنی و پشتوانه‌ای علمی بس محکم و اندیشه‌ای پویاست.


آری ایران سرزمین تمدن و شاهراه تفکر انسانی، که این عبارت را در خور مدح خود کرده «هنر نزد ایرانیان است و بس» و یا در طنین وحی الهی از زبان پیام آور بزرگ دادار یکتا چنین حکایت شده «اگر دانش در ثریا مسکن گزیند مردانی بلند همت از دیار ایران به آن دست خواهد یافت» و این منت خداوند و تاج زرین الهی بر بلندای سرزمین ایران است و این زمزمه شکوه اندیشه ایرانی در برابر جهانیان است.
که ایران نباشد تن من مباد. روز تاریخ سرزمین کهن ایران را از اعمال اعصار می‌پیماید و از ادوار متعهد یادگارانی را به همراه می‌آورد از سرزمین مغان و سروده‌های زردشت مگذر، دیار شاهان و سلسله‌های مختلف را می‌پیماید و با عنای و صفای مردمان عجین می‌شود، تا به دوران سلجوقیان می‌رسد. همواره در قرون مختلف پیران طریقت علم و اندیشه یاد سرداران و سلاطین زمان را با پدید آوردن آثاری جاودانه ، به تاریخ می‌سپارند. و فرزندان آینده را به پدران گذشته پیوند ناگسستنی می‌دهند. اگر طریقتگران بنیان آفرین دوران هخامنش نبودند و زیبائیهای شهر پارسه را نمی‌آفریدند چه پیوندی بین ما فرزندان این عصر با نیاکانمان در آن عصر بود. اگر شاهکارهای هنرمندان دوران و فرزانگان عهد صفوی نبود چه حلقه‌ای و چه افتخاری و چه فرهنگی قابل مباحات باقی مانده بود که حکایت از تمدن ایران زمین کند.
یکی از شاهکارهای دوران و زیبائیهای بر جای مانده در زمان در حاشیة شهر تهران در منطقه ابن باویه شهر کهن ری در میان انبوهی از سازه‌های زمان سر به فلک کشیده شکوه خود را پس از ۷۰۰ اندی سال که از قدمت آن گذشته حفظ نموده است ، برجی به بلندای تاریخ ، و شکوه و تمدن ایران زمین. آری، این برج، برج طغرل نام داردیادواره سردار دلاور و بنیانگذار سلسله مقتدر و با عظمت سلجوقیان «طغرل بیک سلجوقی» می‌باشد که بنا به گفتة پیر کاوشگر ری باستان مرحوم دکتر حسین کریمان که روحش شاد باد. آرامگاه وی و مادرش و بنا به حکایت مورخ دوران و فرزانه فرهیخته زمان مرحوم محمد محیط طباطبائی زواره‌ای که مرقد وی در زوایه شمالی این برج حقایقی را فریاد می‌کند «نه تنها آرامگاه طغرل سلجوقی و مادرش می‌باشد بلکه مرقد بسیاری از فرزانگان و دانشمندان عصر سلجوقی نیز می‌باشد که این بقعه به پاسداشت عظمت آنها بنا شده بوده است» (کیهان فرهنگی...) که مرحوم محیط برای فراموش نشدن این مهم وصیت بر تدفین خود در جنب این برج با شکوه نموده است که یادش گرامی و روانش شاد باد. این بنا با مساحتی بالغ بر ۴۸ متر مربع و ارتفاعی در حدود ۲۰ متر و با اسکلتی خشتی و آجری به صورت استوانه‌ای افراشته خودنمائی می‌کند که نمای داخلی آن به صورت استوانه گون و نمای بیرونی آن بصورت مشلع تزئین یافته است که از ۲۴ کنگره با زوایه‌های حاده تشکیل شده است. در ضلع شمالی و جنوبی برج دو سر در با معماری طرح رازی ساخته شده است و تقریباً تا ارتفاع چهارمتری برج دیوارها به صورت توپ تا قطر دیوارهای حدود ۵/۱ متر تشکیل شده و دیوارهای بالای ارتفاع چهارمتر به صورت تو خالی طراحی شده و وسط آن پلیکانی وجود دارد که درب آن در همان ارتفاع در ضلع شمالی بنا خودنمائی می‌کندکه رابطی بین قسمتهای تحتانی و فوقانی برج می‌باشد دربها و قوسهای رازی که فشار فوق‌العاده‌ای را تحمل می‌کند و تو خالی بودن دیوارهای فوقانی به استحکام بنا کمک کرده و جنس خشت به کار رفته در برج که از زاج و خاک و سفیده تخم مرغ است بر استحکام آن می‌افزاید.
قدمت برج و پا برجا بودن آن در طی ۷۰۰ سال که از ساخت آن می‌گذرد با توجه به وقوع زلزله‌های سهمگین در ناحیه نشان از پی مستحکم و عمیق این بنا دارد. پی سازنده این برج در کف آن در کناره‌های دیوارها کانالهای گذر هوا را تعبیه کرده‌ که این کانالها مانع از رطوبت دیوارها و از بین بردن خرابیهای ناشی از آن می‌شود و دیاوراهای برج طوری طراحی شده که موجب طنین صدا در درون بنا می‌شود. و اگر واعظی یا خواننده‌ای در وسط برج خطبه‌ای ایراد کند و یا تصنیفی را بسراید صدای آن در همة برج طنین انداز می‌شودو به صورت اکو وار به سمع همه می‌رسد. که البته وجود سقفی مخروطی که بر فراز دیوارهای برج قرار داشته که هم اکنون اثری از آن بر جای نیست شاید به این فناوری اکستیکی جلوه‌ای دیگر می‌داده است. این برج علاوه بر آنکه با داور فرزانگان و دلاوران عصر خود می‌باشد استاد سازنده آن کاربردهای دیگری را در جاودانه ساختن آن بکار برده و معماری پنهانی را برای پی بردن به اسراری با آن عجین کرده است. از جمله کاربرد این برج استفاده در شبهای تار با استفاده از روشن کردن آتش بر باروی بلند آن برای راهنمائی مسافران جاده ابریشم که از جانب خراسان به جانب ری می‌آمدند بوده و در روز احتیاجات گاهشماری مردم را مرتفع نموده است. بنا به گفته فرزانه اندیشمند استاد منوچهر آرین پژوهشگر خراسانی عرصه تاریخ علم کشور در مقاله نگاه دیگری به برجها اطلاق واژه برج به این بنا و بناهای مشابه از آنجا که برج به منازل عبور حرکت سالانه خورشید در دائره‌البروج گفته می‌شود حکایت از این مطلب دارد که گذشتگان از این روی سایه‌های این ابنیه و دریچه‌های گذر نور خورشید که در روی آنها تعبیه شده پی به برجی که خورشید در آن غوطه ور می‌باشد می‌بردند زیرا که در هر برجی خورشید ارتفاع خاصی در آسمان نسبت به افق و میل خاصی نسبت به جهات جغرافیایی مناطق داردلاجرم سایه‌ها و طرز تابش آن متفاوت خواهد بود که از این تغییرات می‌توان در تعیین روزها و برج‌ها بهره‌ برد و این فناوری به کار رفته در این ساختمانهاست که کلمة برج را زیبنده نام آن کرده است. برج طغرل علاوه بر این ویژگی فوق‌العاده، ویژگی منحصر به فرد دیگری در خود نهفته دارد که سرود زیبای اندیشه استاد سازنده خود را جلوه‌گر می‌کند. و آن ساعت آفتابی منحصر به فردی است که در دل کنگره‌های آن پنهان دارد. که شاید مورد مشابه آن در تاریخ علم کمتر یافت می‌شود. همان طور که ذکر شد حول این برحج از نمای بیرونی ۲۴ کنگره با زاویة حاده جلوه‌گر شده که اگر در روبروی درگاه آن بایستید گویی شیری با دهانی باز به شما می‌نگرد. در دقت در این بنا از آنجا که این کنگره‌ها درو تا دور این اثر را فرا گرفته به گونه‌ای خاص طراحی شده که اگر چنانچه طلوع آفتاب اتفاق بیافتد در جانب شرق بنا کم‌کم یکی از کنگره‌ها روشن می‌شود و آفتاب درون آن می‌تابد، اگر نیم ساعت از طلوع آفتاب بگذرد.
نصف کنگره روشن می‌شود اگر یک ساعت از طلوع خورشید بگذرد یک کنگره به طور کامل روشن می‌شود و اگر چنانچه دو ساعت بگذرد و کنگره روشن می‌شود، همین طور اگر سه ساعت بگذرد سه کنگره تا هنگامی که به لحظه‌ای می‌رسیم که خورشید روی نصف النهار منطقه قرار می‌گیرد. یعنی بیشترین ارتفاع خود را از افق دارد، در این هنگام خورشید درست در بالای سر در جنوبی برج قرار می‌گیرد چرا که دربهای برج کاملاً شمالی جنوبی بوده و روی نصف النهار واقع است در این هنگام سایه تیغه‌ای که بالای سر سردرب ورودی است درست در بالای تبری ضربی گونه سر در قرار گرفته و حکایت از لحظه اذان ظهر می‌کند و در زمستان که ارتفاع خورشید پائین‌تر است در لحظه ظهر خورشید از درب جنوبی درست وسط برج می‌تابد. اگر چنانچه خورشید از لحظه ظهر زوال پذیر و به جانب غرب گرایش یابد حال کنگره‌های جانب غرب شروع به روشن شدن می‌کند. اگر نیم‌ ساعت از لحظه ظهر بگذرد نیمی از کنگره از جانب غرب روشن می‌شود اگر یک ساعت بگذرد یکی از کنگره‌ها و اگر دو ساعت از ظهر بگذرد نیمی از کنگره‌ها روشن می‌شود و همین گونه تا خورشید غروب کند. پس از روی کنگره‌های این برج و روشن شدن آن توسط خورشید می‌توان مقدار گذشت زمان را از لحظه طلوع آفتاب، لحظه ظهر ، و مقدار گذشت زمان از لحظه ظهر را محاسبه و تعیین نمود.
برج طغرل شاهکار معماری و نجوم مهندسی رازیست و حکایتگر ری باستان ما در تهران که گر زمانه چهره پر فروغ آن را بی رمق کرده و حجاب تاریخ سیمای تابناک آن را مکدر نموده پس بر فرزندان ایران زمین است که با نظری بر پیشینه فرهنگی خود خودباوری خود را دو چندان کرده و با افتخار از پیشینه تابناک خود که در حدود هزار سال گذشته رصد خانه‌ای چون رصدخانه ابو محمد خضر خجندی را در دامنه کوه طبرک ری و در هفتصدسال پیش شاهکار گاهشماری اعصار را داشته‌اند آینده‌ای درخشان را رقم زنند که ابقای روزگار سوار بر مرکب گدشته به سوی آینده روشن قدم گذاشته‌اند آینده‌ای همراه با فناوریف اخلاق و تمدن عالی و با دو بال علم و اخلاق نظر بر جلال ملکوتی حق انداخته و هیاهوی زمان را زیر لگام اندیشه و نیک و کردار خوب و رفتار عالی به زیر سیطرة خود گیرند. این است نوید و سروش و ارمغان و میراث تاریخ برای ما اینان زمان. با سلام و صد درود بر روان همه پاکان و فرزانگان صالحان اقلیم تمدن بشریت.
 

maryam28

عضو جدید
بافت قدیم شوشتر

بافت قدیم شوشتر

بیشتر منازل تاریخی در بافت قدیم شوشتر از دوران صفویه است. نکات قابل توجه در بافت قدیم شوشتر عبارت‌اند از، ساباطها، کوچه‌های پیچ در پیچ با دیوارهای قدیمی منازل، دربهای چوبی، سردر خانه ها با تزئینات سنگی و آجری که گاهی منحصر بفردند، ایوان های بلند با طاق رومی، شبستان‌های متعدد و شوادان(سرداب) که در عمق زمین(درون تخت سنگ) حفر می‌شود و اغلب بدون استفاده از هیچگونه مصالحی است. منازل مستوفی، مرعشی، امین زاده، جولازاده، معین تجار و مدرسه رضوان به‌عنوان نمونه جالب توجه هستند.

بند میزان


بند میزان سدی است در شوشتر و ساخته دست انسان مربوط به دوره ساسانیان که تا امروز پابرجاست. این سد آب کارون را به نسبتهای ۲ و ۴ بین رودهای گرگر و شطیط تقسیم می‌‌کند. رود گرگر را دودانگه یا مسرقان نیز گویند و رود شطیط را چهاردانگه هم خوانند. مصالح بکار رفته در بند میزان سنگ(تراشیده شده شوشتر) و ساروج هستند. در توصیف اهمیت این سد کافیست تاریخ شوشتر را مرور کنیم که، شکسته شدن این سد بمنزله ازدیاد فقر و بدبختی در شوشتر و پابرجا بودن بهمراه دیگر سازه‌های آبی تاریخی شوشتر باعث آبیاری دقیق ۴۰هزار هکتار دشت میاناب شوشتر بوده است. ساختن بند میزان شوشتر را به شاپور اول ساسانی نسبت می‌‌دهند.
۳.قلعه سلاسل

قلعه سلاسل دژی است بسیار بزرگ که دارای حیاطهای مفصل و متعدد و سربازخانهها و طویلهها و حمامها و شبستانها و برجها و باغچهها و قورخانه و نقاره خانه و حرم خانه و آشپزخانه و قاپیهای متعدد و حوضهای بزرگ و حصار و خندق بوده‌است و اکنون تمامی عمارتهای آن تخریب شده‌اند و جز اتاقهای زیر زمینی، شوادانها و تونلهای داریون چیزی از آن نمانده‌است. متون تاریخی از وجود آن در زمان هخامنشیان حکایت می‌کنند و قلعه تا حدود ۵۰ سال پیش آباد بوده‌است. این قلعه بجز نقش دفاعی که از شهر شوشتر داشته‌است، مرکز کنترل نهر داریون و همچنین محل استقرار والی خوزستان می‌بوده. باوجود تخریب قسمت عمده این قلعه، بخش‌های باقیمانده چشمگیر و بسیار دیدنی هستند. مادام ژان دیولافوآ باستان شناس معروف اعزامی دولت فرانسه در سال ۱۸۸۱م در باره قلعه می‌گوید: «قلعه سلاسل اقامتگاه رسمی والی خوزستان است، و در روی کوهی که مانند فلات کوچکی است قرار دارد. در پای این کوه هم یکی از شعب کارون که شطیط نام دارد عبور می‌کند، و ساختمانها و استحکاماتی که از عهد ساسانیان باقی مانده‌اند آن را از طرف شهر قابل دفاع می‌سازند.

. مجموعه آبشارهای زیبای شوشتر

مجموعه آبشارهای شوشتر در دوران ساسانیان، جهت بهره گیری از نیروی آب به‌عنوان محرک آسیابهای صنعتی ساخته شده است. در این مجموعه بزرگ، ساختمان آسیابها، آبشارها، کانالها و تونلهای عظیم هدایت آب و سیکا که محلی جهت استراحت و تفریح است قابل توجه و جالب هستند. در سفرنامه مادام ژان دیولافوآ باستان شناس نامدار فرانسوی از این محوطه به عنوان بزرگ‌ترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب صنعتی یاد شده است



 
آخرین ویرایش:

maryam28

عضو جدید
بافت قدیم گرگان

بافت قدیم گرگان





بافت تاریخی گرگان زمین با ویژگی های منحصر به فردش میتواند به عنوان یکی از جاذبه های کم نظیر شمال کشور گردشگران و فرهنگدوستان بسیاری را راهی این دیار کند. لیک افسوس و صدافسوس که عزم چندان جدی برای مرمت خانه های تاریخی گرگان زمین و احیا بافت قدیم استراباد یافت نشده و از این رو شاهد تخریب تدریجی خانه های بافت و توقف طرح هایی مانند ایجاد پردیس اقامتی در خانه تاریخی باقری ها و ... هستیم.



 

maryam28

عضو جدید
گنجنامه

گنجنامه

گنجنامه، در یکی از دامنه های کوهستان الوند و به فاصله 5 کیلومتری جنوب غربی همدان، در دوره مصفای عباس آباد قرار دارد. در نزدیکی گنجنامه، چشم انداز زیبایی از آبشار گنجنامه و دره های سر سبز عباس آباد، تاریک دره و کیوارستان دیده می شود. تاریک دره نیز به دو شاخه تقسیم می گردد: در شاخه شرقی آن، تاسیسات پیست اسکی تاریک دره احداث شده است و در ضلع غربی تاریک دره، در خط الراس گردنه (گدوک)، جاده ماشین رو جدید با راه کاروان رو قدیمی یکی می شود. این دره عصر هخامنشیان، شروع جاده هگمتانه – استخر، معروف به “ جاده شاهی“ بوده، که هگمتانه را از طریق پیچ و خمهای تاریک دره، گدوک (دره)، ورد آورد علیا، شهرستانه، اشتران به تویسرکان، نهاوند، کرمانشاه، لرستان، تخت جمشید و فارس مرتبط می ساخته است. این راه، همچنین یکی از راههای ارتباطی همدان به غرب و جنوب کشور ( و میانرودان) یا بین النهرین (عراق امروزی) بوده است. به سبب آنکه هگمتانه، پایتخت تابستانی هخامنشیان بوده و در مسیر جاده شاهی قرار داشته است، داریوش اول هخامنشی پس از اتمام کار سنگ نبشه های بیستون، دستور نقر کتیبه کنونی گنجنامه را داده است. پس از او فرزندش خشایار شاه نیز به پیروی از او کتیبه ای در سمت راست و کمی پائین تر از سنگ نبشته پدر، بر جای گذارده است. ( حدود 500 سال ق – م)
هر یک از کتیبه های به سه زبان، در سه ستون و 20 سطر، بر روی صخره ای بزرگ حک شده اند، که در ستون دست چپ، متن فارسی باستان، ستون وسط؛ عیلامی یا شوشی و ستون دست راست کتیبه ها، به زبان بابلی یا اکدی و هر سه به خط میخی مادی یا هخامنشی می باشند. اولین واژه ستونی که به فارسی باستانی حک شده، کلمه “baga“ به معنی خداست.

در تاریخ معاصر، ایران شناسان بسیاری در صدد ترجمه متون کتیبه های گنجنامه بوده اند، که “ اوژن فلاندن“ باستان شناس فرانسوی و “ پاسکال کست“ (1840 و 1841 میلادی ) دستیارش، از آن جمله اند. ولی عاقبت “ سر هنری راولینسن“ انگلیسی موفق شد، که رمز خط میخی پارسی باستان را کشف نماید و سرانجام این پندار مردم، که این کتیبه ها را راز مکتوب یک گنج پنهان تصور می کردند، با کشف رازهائی از تاریخ باستان این سرزمین تعبیر شد و اینک ترجمه سنگ نبشته داریوش هخامنشی:

خدای بزرگ است اهورامزدا که این سرزمین را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که داریوش را شاه کرد، یگانه شاه از میان شاهان بسیار و یگانه فرمانروا از میان فرمانروایان بسیار. من (هستم) داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای با ملت های بسیار، شاه این سرزمین بزرگ دور دست پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی.



متن هر دو کتیبه یکی است، فقط در کتیبه خشایار شاه به جای داریوش، خشایارشاه آمده و به جای ویشتاسب، داریوش و عبارت: “hyah maoistah baganam“ به معنی: “ که بزرگترین خدایان است،“ فقط در کتیبه خشایارشاه به جای داریوش، خشایارشاه آمده و به جای ویشتاسب“ داریوش و عبارت : “ hyah maoistatah baganam “ به معنی : “ که بزرگترین خدایان است،“ فقط در کتیبه خشایارشاه آمده است. این کتیبه ها از دیرباز تا کنون“ نامهای گوناگونی به خود گرفته اند.
ابن فقیه همدانی، در سال 290 هجری، در کتاب “ اخبار البلدان“ از آن به عنوان “ تب نابر“ نام برده است و اسامی دیگر عبارتند از : “ سنگ نبشته“ “ “ نبشت خدایان“، کتیبه های الوند“ ، “ جنگ نامه“ و “ گنج نامه که دو نام آخر“ در سده های اخیر مصطح شده اند. این اثر طی شماره 92 مورخ 15/10/1310 در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسیده است.
در سال 1373 نیز توسط شهرداری همدان، ترجمه های فارسی و انگلیسی هر دو کتیبه بر روی دو تخته سنگ خارا کنده کاری شده و در ضلع دیگر محوطه گنجنامه قرار داده شده است.





گنجنامه، کهن‌ترین سند مکتوب تمدن ایرانی شامل دو سنگ نبشته به خط میخی بازمانده از دوران هخامنشی، در فاصله پنج کیلومتری غرب همدان بر کنار معبر قدیمی همدان به شهر های غربی کشور است. سنگ نبشته‌های باستانی گنج نامه در مسیر یکی از شعبات اصلی راه شاهی قرار داشته که در عهد هخامنشیان، هگمتانه پایتخت تابستانی شاهان هخامنشی را از سویی به غرب و جنوب کشور و از سویی دیگر به بابل و مرکز بین النهرین مرتبط می ‌ساخت و از راههای پر رفت و آمد و امن دوران باستان محسوب می ‌شد. این راه به جهت ختم به بابل راه مقدس هم محسوب شده و به همین علت این مکان محل مناسبی بود تا شاهان هخامنش با ایجاد سنگ نگاشته مجد و عظمت خود و نیاکانشان را به رهگذران و آیندگان گوشزد نمایند. دو دستور شاهی نقر شده در این مکان، یکی سنگ نبشته داریوش کبیر (‌۵٢١-486 پیش از میلاد) و دیگری کتیبه خشایارشاه (‌۴٨۶-465 پیش از میلاد) در سمت راست آن و کمی پایین تر از کتیبه نخست قرار دارد. کتیبه‌های مذکور به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی هر کدام در ‌٢٠ سطر و از چپ به راست و به خط میخی کنده شده‌اند. بلندی حروف میخی بین شش تا هفت سانتی متر است. متن کتیبه‌ها مشابه یکدیگر هستند؛ جز آن که در یکی نام داریوش و در دیگری نام خشایار شاه آمده است و هر دو متضمن ستایش اهورامزدا و معرفی اصل و نسب شاهان است.
محل کتیبه ها جایگاهی بسیار دلپذیر و خوش آب و هواست و مناظری چشم نواز دارد. کتبیه‌های گنج‌نامه در اواسط قرن نوزدهم میلادی توسط اوژن فلاندن، نقاش و جهانگرد فرانسوی و پاسکال کست، مورد بررسی و گرته برداری قرار گرفت. سپس سر هنری راولینسن انگلیسی توانست با استفاده از سنگ نبشته‌های مزبور، به رمزگشایی خط میخی پارسی باستان اقدام کند که کلیدی برای مطالعه خطوط میخی، ایلامی و بابلی شد . از قراین بر می آید که این کتیبه ها از قدیم مورد توجه مردم این دیار بوده و هر یک برداشت هایی از آن داشته اند. قدیمی ترین خبر موجود، گزارش « ابن فقیه همدانی » تاریخ نگاربنام قرن سوم هجری ( 255-330 ه.ق )، مولف گرانقدر کتاب « اخبار البلدان » است. که می نویسد : « نیز در همدان صخره ای است بزرگ، در جایی به نام « تبنابر » از « دارنبهان » در دامنه ی کوه که در آن صخره، دو طاق مربع حفر شده است به طول دو قامت در سطحی پهن. در هر طاق سه لوحه ی طولی کنده شده و هر لوحه را بیست سطر کتیبه است و این نوع کتیبه را کشته نامند ». در ادامه برای اقنای خود از فهم مطالب آن، به روایتی از « اسکندر مقدونی » استناد می جوید و می نویسد : « گویند اسکندر از همدان بگذشت، چون این صخره را بدید فرمود تا آن را بخوانند ». آن گاه به گفتاری درباره راستگویی و دروغگویی می پردازد که نتیجه خواندن آن کتیبه است.
« ابن شادی اسد آبادی » در « مجمل التواریخ و القصص » ( در اوایل قرن ششم ) در عجایب همدان می نویسد : « ... و سنگی که چیزی بر آن نوشته است بر دره ای که معروف است به « تبنابر » ... » . « حکیم محمود بن احمد بن محمد سلمانی طوسی همدانی » (525 - 585 ه.ق )، در کتاب گرانسنگش « عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات » درباره کتیبه ها می نویسد : « و بر کوه الوند صخره ای است عظیم و بر آن دو طاق بکنده در مربع، بر آن کتاب ها نبشته به خطی بدیع، آن را نبشته ی خدایان گویند ... » . مردمان منطقه معتقد بوده و هستند که این سنگ نبشته ها از گنجی در این حوالی سخن می گویند. و به همین لحاظ به گنجنامه اشتهار یافته است.
گنجنامه، خاص و عام کتبه های موجود در این دره را به این نام می شناسند. این کتیبه‌ها از دیرباز نام‌های گوناگونی به خود گرفته‌اند : از جمله نبشت خدایان، دادمهان، دادبهان، جنگ نامه و گنج نامه که دو نام اخیر در سده‌های اخیر بیشتر مصطلح بوده است.
در خصوص وجه تسمیه گنج نامه می‌توان گفت : گنج نامه در زبان پارسی به معنای حکایت و داستان گنج است و عموم را تصور بر این بوده است که راز یک گنج نهان در این کتیبه‌ها مکتوب است. این افسانه به لحاظی واقعیت یافت؛ بدین سان که کتیبه‌ها داستان ثروت‌های نهفته را در قلمرو تاریخ باز گفته‌اند و کلیدی به کاشف )هنری راوینلسن( داد که به وسیله آن توانست سنگ نبشته داریوش بزرگ را در بیستون بخواند و به این طریق گنج‌های نهفته بسیاری از تاریخ گذشته را آشکار سازد. با توجه به موقعیت سنگ نبشته و با کمی تعمق در ساخت واژه های تبنابر و دارنبهان، که نامجایی ریشه پهلوی دارند و با استعانت از زبان کردی می توان چنین نتیجه گرفت :
تبنابر ........ تب + نابر
تب / تاب / تاف = فرو ریختن آب از بلندی با شدت = آبشار



نابر / ناور / نافبر = راه میان بر
بنابراین به معنی « آبشار راه میان بر» / « آبشار میانه ی راه » می باشد. این نامجای نشان دهنده ی اشتهار این راه باستانی بوده است و همان طور که ابن فقیه همدانی و ابن شادی اسد آبادی ضبط کرده اند، این دره را « دره ی آبشار راه میان بر » می نامیدند. اکنون به آن « آبشار گنجنامه » می گویند.
دارنبهان ........ دار + نبهان
دار ( یکی از معانی آن ) = ثروت / دارایی

به نظر می رسد که نساخ نسخه ی البلدان، در نقطه گذاری نبهان دچار سهو شده است. این واژه می تواند به سه صورت نوشته شود : « بنهان »، « نیهان »، « پنهان ».
بنهان ....... به + نهان
به = در/ بر
نهان = پوشیده / مخفی
نیهان، همان پنهان است.
بنابر این معنی « داربنهان »، دارایی در نهان، مخفی گاه ثروت، گن خانه و ... است. سنگ نبشته‌های گنج نامه همدان در تاریخ ‌١۵/١٠/١٣١۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و به عنوان کهن‌ترین سند مکتوب تمدن ایرانی شناخته می شود .
 

maryam28

عضو جدید
باغ شاهزاده ماهان

باغ شاهزاده ماهان


باغ شاهزاده ماهان در فاصله ۳۵ كیلومتری جنوب شرقی شهر كرمان و در فاصله شش كیلومتری شهر ماهان، در مسیر جاده كرمان ـ بم بنا شده است. واقع شدن منطقه در مسیر عبوری این جاده و در مسیر جاده كهن ابریشم از عواملی اند كه این محل را برای احداث یك باغ اشرافی مناسب می ساختند.
باغ شاهزاده ماهان در عصر قاجاردردوران ۱۱ ساله فرمانروایی عبدالحمید ناصرالدوله احداث شده است و با مرگ او، ساخت باغ ناتمام ماند. محل استقرار این باغ در نزدیكی مقبره شاه نعمت الله ولی در دامنه ارتفاعات جوپار است.


وجود خاك حاصل خیز، آفتاب لازم، وزش باد ملایم و دسترسی به آب، امكان ایجاد باغی را در آن مقیاس در گستره ای خشك و بی آب و علف معجزه گونه فراهم ساخته است.باغ شاهزاده ماهان در اوج والایی و شادابی كیفیت های طبیعی و مصنوعی خود به خاطر دگرگونی شرایط سیاسی و اجتماعی، برای مدت طولانی خالی از سكنه و متروك ماند و آسیب های فراوانی دید كه در سال ۱۳۵۷ مرمت شد. همچنین در زلزله ۱۳۶۰ آسیب هایی بر آن وارد شدند كه بار دیگر مرمت شد.
این باغ به دلیل ویژگی هاوجذابیت های تاریخی و ارزش های فضایی كه دارد، به عنوان یكی از نمونه باغ تخت های ایرانی مورد توجه دوستداران باغ ایرانی است. علاوه بر این، باغ شاهزاده به عنوان فضای تفرجگاهی، پذیرای عده زیادی است كه برای گذراندن اوقات فراغت از مناطق مختلف به آنجا می روند و ساعت هایی را در آن می گذرانند.


باغ شاهزاده ماهان در مقایسه با انواع باغ ها شامل باغ، شكارگاه ها، بستان ها، باغ قلعه ها و باغ سكونتگاه ها در زمان ساخت خود یعنی دوره قاجار به عنوان فضای سكونتگاه و تفرجگاه شكل گرفته است.منبع حیاتی باغ جریان آبی است كه از كوه های اطراف سرچشمه می گیرد و قنات های سهمی آباد، گوركان، باغ حصار، خواجوییه و آقایی نیز در تامین آب آن سهم به سزایی داشته اند.
نظام آبیاری باغ تابع دو اصل است؛ نخست آبیاری گیاهان باغ و دوم بهره برداری از موجودیت و كیفیت هایی كه آب می تواند در باغ ایجاد كند.دو استخر اصلی باغ در قسمت بالا و در ورودی دارای فواره هایی اند كه آب را به ارتفاع قابل ملاحظه ای پرش می دهند. این راه حل كمتر در باغ های ایرانی دیده شده و متاثر از شناخت باغ ها و چشمه های اروپایی است.
درختانی كه در بستر منطقه باغ دیده می شوند، شامل درختان همیشه سبز و بادشكن شامل درختان برگ سوزنی مانند كاج ها و سروها، درختان برگ پهن مانند نارون وحشی و چتری، زبان گنجشك، چنار و سپیدار، گیاهان زینتی مانند سروهای زینتی راكانتا و شیرخشت كه در زمستان گل های ریز می دهد، درختان میوه مانند انار، گیلاس، زردآلو و هلو، دیگر درختان مانند انواع بید، ون، شنگ، كاج و. .. است.


 
بالا