*آسیب شناسی روابط دختر و پسر*

وضعیت
موضوع بسته شده است.

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
باعرض سلام خدمت کاربران گرامی سایت
مطالبی که در ادامه خواهد آمد باتوجه به عنوان مشخصی که دارد آسیب شناسی روابط دختران وپسران در جامعه برپایه دین واعتقادات مذهبی است که تحت همین عنوان در یک سایت دینی منتشر شده و با کسب اجازه از گردآورنده ی مطالب بدون تصرف ارایه میگردد
امیدوارم مفید واقع گردد.


*مقدمه:

ارتباط وبرخورد پسران و دختران، امري اجتناب ناپذير است زيرا بديهي است که در جامعه نمي شود ديوار و حائلي بين دو جنس کشيد.
هنگامي که از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعي و آسيب زا ياد مي شود، منظور روابط پنهاني، غيرعادي و ناپخته اي است که به دور از هرگونه شناخت کافي بوده و به صورت هيجاني، تخيلات و رؤياهاي غيرواقعي صورت مي گيرد.
دختران و پسراني که به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست يابي از بين آنان، افرادي مانند خود را مي يابند و روابط نامتعادلي برقرار مي کنند، معمولا در نهايت با احساس سرخوردگي و بيهودگي و نيز احساس بيزاري از خود به خانه باز مي گردند.
غريزه جنسي، غريزه اي نيرومنداست که هر چه بيشتراطاعت شود، سرکش تر مي گردد؛ همچون آتشي که هر چه به آن بيشتر خوراک بدهند شعله ورترمي شود.

تعاليم انسان ساز اسلام، اين نوع روابط را نهي مي کند نه اينکه زنان و دختران را از جامعه طرد نمايد و از هرنوع حضور و فعاليت هاي آنان راباز دارند واز ارتباط زنان و مردان جلوگيري کند.بلکه براي آن حدودی قائل می باشند.


*تعریف رابطه دختر و پسر.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید...
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
تعریف رابطه دختر و پسر

سه تعریف وجود دارد:

1. مراد از روابط دختر و پسر، رابطه ای است که خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست.
رابطه ای که خود رابطه هدف نیست، همانند رابطه و معاشرت دختر و پسری که نسبت خویشاوندی دارند و یا رابطه علمی، شغلی و اقتصادی بین دختر و پسر،که دراینصورت اشکالی ندارد.

2. در این رابطه، جنسیت طرفین، موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم، جنسیتی است.

3. دراین رابطه، احساسات و عواطف طرفین، حرف اصلی را می زند.

4. در این رابطه، یک در هم تنیده گی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو در بسیاری از مواقع، امکان پذیر نیست.

*پس منظور ما از رابطه و دوستی دختر و پسر،

«رابطه ای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات و عواطف طرفین در این ارتباط، دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم، نگاه جنسیتی باشد؛ نه نگاه پاک انسانی و اغلب از طریق دیدارهای مخفیانه، رد و بدل کردن نامه، تلفن و ... ایجاد می گردد».


سه دیدگاه در باره رابطه دختر و پسر وجود دارد:

1. دیدگاه افراطی؛
در این نگرش، هر گونه ارتباطی با جنس مخالف، آزاد و بدون مانع است(رویکرد لیبرالیستی).

▪فروید و پیروان وی مدعی هستند که اخلاق جنسی کهن، بر اساس محدودیت و ممنوعیت است و تمام مشکلات بشر به دلیل ممنوعیت ها، محرومیت ها، ترس ها و وحشت های ناشی از این ممنوعیت هاست که در ضمیر باطن بشر جایگزین شده است.

▪برتراند راسل نیز همین مطلب را اساس قرار می دهد و در کتاب «جهانی که من می شناسم»، می گوید:
«اگر از انجام عملی [یعنی رفتار جنسی] زیانی متوجه دیگران نشود، دلیلی نداریم که ارتکاب آن را محکوم کنیم».

2. دیدگاه تفریطی؛
بر پایه این رویکرد، هر گونه ارتباط و پیوند با جنس مخالف، مردود و مورد نکوهش می باشد. این دیدگاه، نقطه مقابل دیدگاه افراطی است.

▪راسل در جای دیگر می گوید:
«پدران کلیسا از ازدواج به زشت ترین صورت یاد کرده اند. هدف ریاضت این بوده که مردان را متقی سازد. بنابراین، می گفتند: ازدواج که عمل پستی شمرده می شد، بایستی منعدم شود»

3. دیدگاه اعتدالی؛
بر اساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رها پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هر گونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف، در یک چهارچوب [Context] مشخص، تعریف شده است.

ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هر گونه انگیزه ش ه وانی و عاطفی.
رابطه ای است که در آن، نفس رابطه مقصود نباشد و نگاه دو جنس به هم، نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی. دیدگاه اسلام، ناظر به نگرش سوم، یعنی دیدگاه اعتدالی است.


روابط دختر و پسر از نگاه قرآن کریم

.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
روابط دختر و پسر از نگاه قرآن کریم

قبل از بحث «آسیب شناسی روابط دختر و پسر»، اشاره ای گذرا به دیدگاه قرآن کریم در مورد این بحث خواهیم داشت.

*داستان حضرت موسی علیه السلام و دختران حضرت شعیب علیه السلام*

این داستان، مربوط به زمانی است که حضرت موسی علیه السلام با نگرانی و ترس از دشمن از مصر به جانب مدین بیرون رفت و چون به سر چاه آبی در حوالی شهر مدین رسید، آن جا جماعتی را دید که گوسفندانشان را سیراب می کردند و دو زن را یافت که دور از مردان، در کناری به جمع آوری گوسفندانشان مشغول بودند. موسی علیه السلام به جانب آن دو رفت و
_گفت شما این جا چه کار می کنید؟
_گفتند:
ما منتظریم تا مردان، گوسفندانشان را سیراب کنند و باز گردند؛ آن گاه ما گوسفندانمان را سیراب کنیم و پدر ما هم، مردی سال خورده است.
موسی علیه السلام گوسفندان آنان را سیراب کرد و سپس رو به سایه آورد و دست به دعا برداشت. حضرت موسی علیه السلام هنوز از دعا لب فرو نبسته بود که دید یکی از آن دو دختر با کمال وقار و حیا باز آمده و
_گفت: پدرم از تو دعوت کرده که به منزل ما بیایی تا در برابر کمک تو به ما، به تو پاداش دهد. وقتی موسی علیه السلام نزد پدر دختران (شعیب علیه السلام) رسید و سرگذشت خود را بیان کرد،
شعیب علیه السلام گفت:
اینک ترسی به خود راه نده که از شر قوم ستم کار، نجات یافتی.
در این هنگام، یکی از آن دو دختر به نام(صفورا) گفت:
ای پدر! این مرد را برای کار خود اجیر کن که وی بهترین کسی است که می توان برای انجام کار برگزید؛ زیرا او هم امین است و هم توانا. شعیب علیه السلام خطاب به حضرت موسی علیه السلام گفت:
من اراده کرده ام که یکی از دو دخترم را به نکاح تو در آورم.

*پیامهای این داستان زیبای قرانی*

1. در یک رابطه ضروری و حداقلی میان دختر و پسر، بایستی رفتار، نگاه، پوشش و گفتار آن دو، بر اساس اصل «حیا» باشد.

خداوند در توصیف راه رفتن دختر شعیب در آیه 26 سوره قصص، می فرماید:

« فَجَاءَتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبِي يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ مَا سَقَيْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَقَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ
ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻳﻜﻰ ﺍﺯﺁﻥ ﺩﻭﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﺩﺭﺣﺎلی ﻛﻪ ﺑﺎﻧﻬﺎﻳﺖ ﺣﻴﺎ ﮔﺎم ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺷﺖﻭ......
(25قصص)»
زیرا شیوه حرکت، سبک سخن گفتن و نحوه لباس پوشیدن، حامل پیام است و در هر فرهنگی، با مخاطبش سخن می گوید.
انگار که لباس و رفتار انسان با دیگران سخن میگوید.

فرق حیا و شرم این است که حیا، «کنترل ارادی رفتار، به منظور حفظ حریم بین خود و دیگران است و شرم، یک نوع ناتوانی در اظهار وجود و ابراز خود است.

2. پدران و مادران، باید بر رفتار فرزندان خودشان با مهربانی و احترام به شخصیت آنان و به دور از هر گونه توهین، نظارت کنند و در مقابل، نوجوانان و جوانان هم باید برای کسب آگاهی بیشتر و استفاده از تجربه پدر و مادر، با آنان مشورت کنند.)

ادامه داستان:

وقتی که بر خلاف عادت هر روزه، آن دو دختر، زودتر به خانه برگشتند، پدر با تعجب پرسید: چه شد که امروز زود بازگشتید؟
دختران گفتند: مرد صالحی بر سر چاه بود که با مشاهده وضع ما، بر ما ترحم کرد و گوسفندان ما را آب داد و ما زودتر به خانه آمدیم.

3.باید از نگاه ناروا و «چشم چرانی»، خودداری ورزید که از آن به «غض بصر»تعبیر شده است. فرمان قرآن این است که باید از نگاه خیره، هوس آلود و کنترل نشده، پرهیز کرد.

**قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَٰلِكَ أَزْكَىٰ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ
ﺑﻪ ﻣﺆ ﻣﻨﺎﻥ ﺑﮕﻮ ﭼﺸﻤﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ) ﻓﺮﻭ ﮔﻴﺮﻧﺪ، ﻭ ﻓﺮﻭﺝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﻫﻴﺪ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ.

سوره مبارکه نورایه(30)

**وهمچنین در ایه 31 همین سوره باز میفرماید:

__وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﮕﻮ ﭼﺸﻤﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﻫﻮﺱ ﺁﻟﻮﺩ) ﻓﺮﻭ ﮔﻴﺮﻧﺪ، ﻭ ﺩﺍﻣﺎﻥ، ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﺯﻳﻨﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺁﻥ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﻛﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﺳﺖ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻧﻨﻤﺎﻳﻨﺪ، ﻭ (ﺍﻃﺮﺍﻑ) ﺭﻭﺳﺮﻳﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺳﻴﻨﻪ ﺧﻮﺩ ﺍﻓﻜﻨﻨﺪ (ﺗﺎ ﮔﺮﺩﻥ ﻭ ﺳﻴﻨﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ) ﻭ ﺯﻳﻨﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻧﺴﺎﺯﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻮﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻳﺎ ﭘﺪﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﻳﺎ ﭘﺪﺭ ﺷﻮﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻳﺎ ﭘﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻳﺎ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﻳﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺸﺎﻥ ﻳﺎ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﺸﺎﻥ، ﻳﺎ ﭘﺴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻧﺸﺎﻥ، ﻳﺎ ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻢ ﻛﻴﺸﺸﺎﻥ ﻳﺎ ﺑﺮﺩﮔﺎﻧﺸﺎﻥ (ﻛﻨﻴﺰﺍﻧﺸﺎﻥ) ﻳﺎ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺳﻔﻴﻪ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻳﻠﻰ ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻳﺎ ﻛﻮﺩﻛﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺭ ﺟﻨﺴﻰ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻨﮕﺎم ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﭘﺎﻳﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺰﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺯﻳﻨﺖ ﭘﻨﻬﺎﻧﻴﺸﺎﻥ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ. (تاﺻﺪﺍﻯ ﺧﻠﺨﺎﻝ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ نرﺳﺪ) ﻭ ﻫﻤﮕﻰ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﺪ ﺍﻯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺗﺎ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﻮﻳﺪ.



**چه باید کرد

1. بایستی میان والدین و فرزندان، روابط صمیمی حاکم باشد؛ تا فرزندان بتوانند در یک محیط سالم و قابل اعتماد، به راحتی مشکلات خود را با والدین در میان بگذارند.

2. والدین باید شرایط نسل جدید و واقعیت ها را درک کنند و سعه صدر داشته باشند؛ تا با هوشیاری و گفت و گوی منطقی با آنان، برای حل مشکل آنان اقدام کنند.

3.دختران و پسران مسلمان و پاک، باید بیاموزند که در اولین برخورد تأثیرگذار با جنس مخالف، آن را با پدر و یا مادر و یا با یک مشاور آگاه و مسلمان، مطرح کنند؛ تا بتوانند از تجربه های علمی و عملی آنان بهره برده، قبل از این که دچارآسیب های جدی شوند، تصمیم عاقلانه ای بگیرند.

اگر دختر و پسر، مسائل و معاشرت های مهم روزانه خود را با افراد مجرب مطرح کنند و والدین و مشاوران نیز بتوانند در حل مسائل آنها نقش مفیدوسازنده ای را ایفا کنند، می توان امیدوار بود که جلوی بسیاری از روابط پنهانی و ناسالمی که احتمال دارد بعد از برخورد نخستین شکل بگیرد، گرفته شود.ان شاءالله


***داستان حضرت یوسف علیه السلام و زلیخا***


.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

*داستان حضرت یوسف علیه السلام و زلیخا.*

##در آیه 23 و 24 سوره یوسف چنین آمده است:

«وَرَاوَدَتْهُ الَّتِی هُوَ فِی بَیْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَیْتَ لَکَ قَالَ: مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّی أَحْسَنَ مَثْوَایَ إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛
و زنی که یوسف علیه السلام در خانه او بود، از یوسف از طریق مراوده و ملایمت، تقاضای کام گیری کرد و درها را [برای انجام مقصودش] محکم بست و گفت: برای تو آماده ام.
یوسف گفت:
پناه به خدا که او پروردگار من است و مقام مرا گرامی داشته است. قطعاً ستم گران رستگار نمی شوند».

«وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ؛

و همانا (همسر عزیز مصر) قصد او (یوسف) را کرد و او نیز اگر برهان پروردگارش را نمی دید، [بر اساس غریزه] قصد او را می کرد. این گونه [ما او را با برهان کمک کردیم] تا بدی و فحشا را از او دور کنیم، زیرا او از بندگان برگزیده ماست»
.


پیام ها : (منبع:تفسیرنور)

1. معمولاً عشق بر اثر مراوده و به تدریج، پیدا می شود. وجود دائمی یوسف در خانه زلیخا کم کم سبب عشق مادی شد.

2. حضور مرد و زن نامحرم در یک محیط بسته، زمینه را برای گناه فراهم می کند.

3. تقوا و ارده انسان، می تواند بر زمینه های انحراف و خطا غالب شود.

4. خطر غریزه جنسی به قدری است که برای نجات از آن، باید به خدای رحمان پناه برد.

5. تلقین یاد خدا به نفس خود، نقش مهمی در ترک گناه دارد.

6. یاد کردن الطاف الهی و عاقبت گناه، مانع از ارتکاب آن است؛

« وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ

ﻭ ﺁﻥ ﺯﻥ ﻛﻪ ﻳﻮﺳﻒ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻤﻨﺎﻯ ﻛﺎﻣﺠﻮﺋﻰ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﺭﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺑﺸﺘﺎﺏ ﺑﺴﻮﻯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻮ ﻣﻬﻴﺎﺳﺖ! (ﻳﻮﺳﻒ) ﮔﻔﺖ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻰ ﺑﺮم ﺑﺨﺪﺍ، ﺍﻭ (ﻋﺰﻳﺰ ﻣﺼﺮ) ﺻﺎﺣﺐ ﻧﻌﻤﺖ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﻣﻘﺎم ﻣﺮﺍ ﮔﺮﺍﻣﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ (ﺁﻳﺎ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻇﻠﻢ ﻭ ﺧﻴﺎﻧﺖ ﻛﻨﻢ ؟) ﻣﺴﻠﻤﺎ ﻇﺎﻟﻤﺎﻥ ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ.(23)».

7. یک لحظه گناه می تواند انسان را از رستگاری ابدی دور کند؛

#«إِنَّهُ لاَ یُفْلِحُ الظَّالِمُون
َ بدرستی ستمکاران رستگار نمیشوند».

8. انسانی که مقام و منزلت خود را می داند خود را به بهای کم و اندک نمی فروشد.

9. انبیا علیهم السلام نیز در غرایز، مانند سایر انسان ها هستند؛ ولی به دلیل ایمان به حضور خداوند، گناه نمی کنند؛

«وهم بها لولا ان رآی برهان ربّه».24یوسف

10. بهانه بسته بودن درها کافی نیست؛ باید به سوی درهای بسته حرکت کرد؛قطعا باز میشوند.


1.1. امام صادق علیه السلام فرمود:

برهان رب، همان نور علم و یقین و حکمت بود که خدا در آیات قبل فرمود؛ «و اتیناه علما و حکما».









 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

روابط دختر و پسر، دارای آفت ها و آسیب های روانی و اجتماعی جبران ناپذیری است که چند نمونه آن به شرح زیر است:

1. سرکوب شدن استعدادها

یکی از مهم ترین عواملی که با وجود رشد نیروهای جسمی، فکری و روحی نوجوان، مانع از به جریان افتادن صحیح و اصولی آنها و تأمین سعادت آینده او می شود، تسلّط میل جنسی بر وجودش می باشد.

عدم کنترل این میل، سبب می شود که تمام حواسّ و توجّهات انسان و تمام قوای جسمی و مغزی او معطوف هوس بازی ها شود و اگر عملاً هم موفق به هوس بازی نگردد، تمام فکر و ذهن او به وسیله این خیالات و افکار، اشغال شده و او مجالی برای انجام کار دیگری و شکوفایی اندیشه و استعدادش پیدا نمی کند. این شعله ای که در سراسر وجودش زبانه می کشد، تمام تر و خشک را با هم می سوزاند و شکوفه های تازه دمیده در گلزار شخصیت معنوی اش را طعمه آتش سوزان می کند.
منبع: احمد صبور اردوآبادی، بلوغ، انتشارات هدی، چاپ ششم، تهران، 1368، ص 87 - 88.

آیه الله سبحانی حفظه الله می گوید:
روزی در محضر حضرت آیه الله العظمی بروجردی (رحمةالله علیه) نشسته بودیم که یکی از پزشکان ترکیه، به دیدار آیه الله بروجردی آمد و سؤال کرد که چرا اسلام نوشیدن شراب را حرام کرده است

آن مرجع بزرگ فرمود:
حقیقت انسان را عقل، قدرت اندیشه و تفکر تشکیل می دهد و اگر عقل انسان نبود، وی با دیگر موجودات زنده تفاوتی نداشت و یکی از اموری که در تضاد شدید با قوه عقل انسان است، نوشیدن شراب است؛ همان طور که پزشکان نیز این مطلب را تأیید کرده اند. بنابراین، چون شراب عقل را از بین می برد و حقیقت انسان به عقل اوست، اسلام آن را ممنوع کرده است.

آن پزشک به دنبال این پاسخ، گفت:
درست است که نوشیدن زیاد شراب، باعث از بین رفتن قوه تعقل انسان می شود و حقیقت انسان زیر سؤال می رود، ولی اگر کسی به مقدار کمی از این نوع مایعات بنوشد، نمی توان گفت چنین تأثیری دارد؛ پس چرا اسلام آن مقدار اندک را نیز ممنوع کرده و نوشیدن آن را غیرمجاز می داند.

آیه الله بروجردی فرمود:
چون انسان، کمال طلب است و هرگز به مقدار کم قناعت نمی کند و اگر مجاز شمرده شود، بر اساس کمال خواهی اش، به تدریج بر خواسته خود می افزاید. به همین جهت است که اسلام از همان ابتدا، حتی مقدار اندک آن را ممنوع کرده است و به عنوان یک قانون قطعی و دقیق، آن را برای تمام افراد چه با اراده و چه کم اراده، به اجرا گذاشته است و چون این ویژگی یعنی کمال طلبی، در دیگر ابعاد و زمینه ها جاری است، دیگر قوانین و مقررات و دستورالعمل های صادره از طرف قانون گذار هستی، بر اساس همین نکته شکل گرفته و آن جا که ممکن است زیاده طلبی باعث حریم شکنی شود و به تدریج انسان در وادی هولناک
و در معرض خطرات جانی و روحی قرار گیرد، اسلام با جدیت و قاطعیت آن را نهی می کند.

ولذا اظهار محبت به جنس مخالف از جمله همین موارد است که با یک سلام و احوال پرسی ساده آغاز می شود و یا به انگیزه اهداف آموزشی و غیره شروع می شود؛ ولی به تدریج، نوع رابطه و گفت وگو تغییر پیدا کرده، بر میزان و کمیت آن نیز افزوده می شود و تا آن جا پیش می رود که انسان تمام انرژی عاطفی خود را می خواهد در همین گفت وگوها و ارتباط ها هزینه کند و هرگز به همان حداقلی که در روزهای اول داشته، اکتفا نمی کند و بر همین اساس است که از همان آغاز، باید از ایجاد ارتباط عاطفی و مبتنی بر احساسات، اجتناب کرد.

*بنابراین، ما برای اظهار محبت به جنس مخالف (چه منشأ سوء تفاهم بشود و چه سوء تفاهمی را به دنبال نداشته باشد)، دلیل موجه و قابل قبولی را نمی شناسیم و در واقع، اگر هم باعث سوء تفاهم نشود، باعث سوء رفتار می شود و به تدریج، دو طرف در گردونه ای وارد می شوند که چه بسا هیچ کدام خواستار آن نبودند؛ گردونه ای که گاهی رهایی از آن، مستلزم هزینه کردن تمام انرژی روانی و جسمانی فرد و قرار گرفتن در بن بست شدید است.

*لازم به ذکر است کارشناس میگفت که این سخن، یک ادعای صرف و بدون پشتوانه و دلیل نیست؛ بلکه مرکز مشاوره ما که در سطح دانشگاه ها فعالیت می کند، روزی نیست که نامه ای از جوانی که در چنین دامی قرار گرفته دریافت نکند.

_جالب این است که تقاضای کمک و فریادرسی از افرادی است که معمولاً در ابتدای کار، به خود مطمئن بوده اند و تصمیم جدی شان آن بوده که وارد ارتباط احساسی و غیرمعقول و از نظر اخلاقی غیرصحیح، نشوند و تنها می خواستند در حد ارتباط عادی و یا به قول شما یک سلام و احوال پرسی و یا اظهار محبت باطنی با طرف مقابل داشته باشند.

اکنون نمونه ایی از این روابط را از زبان این افراد می شنویم:

1. «دختری 19 ساله ام... تا قبل از ورود به دانشگاه، با هیچ پسری ارتباط نداشته ام... خودم در اقوام و فامیل از ماجراهای دوست های خیابانی کاملا خبر داشتم و همیشه مواظب بودم... کم کم با بچه ها خو گرفتم و سلام و احوال پرسی با آنها برایم عادی شد. آنها هم به ما سلام می کردند... مدتی بعد، سلام کردن به پسرها هم شروع شد... تا این که روزی یکی از آنها گفت: ببخشید مدتی است شما را زیر نظر دارم و از اخلاق شما خیلی خوشم آمده، اگر لطف کنید مدتی با هم دوست باشیم... حالم خیلی خراب شد... حدود 3 ساعت فقط گریه می کردم و افسوس می خورم که...».

2. «یک روز که برای درس خواندن به پارک رفته بودم، قدم زدن های دختر و پسرهای جوان، دو به دو با هم، توجه ام را جلب کرد و حواسم حسابی پرت شد. ناگهان تصمیم گرفتم...
تصمیم تازه ای گرفته بودم؛ تصمیمی که از آن هراس داشتم و بیشتر از همه می ترسیدم که به خطا و گناه افتاده باشم... چند هفته ای بود که حتی یک کلمه هم درس نخوانده بودم؛ بی انگیزه و بی حوصله شده بودم ... تا این که تصمیم خود را عملی کردم و اکنون چند ماهی است که با دختری رابطه تلفنی دارم... شرایط بد گذشته ام جای خود را به شرایط بدتر امروز داده، زندگی ام آرامش قبلی را ندارد و نمی دانم این وضع تا کجا می خواهد ادامه یابد...
این دختر، اکنون ظاهراً جای خالی همه چیز و همه کس را برایم پر کرده، اما چه فایده که در زندگی بیرون و واقعی من، هیچ جایی برای او نیست. می ترسم که به آلودگی و ناپاکی بیشتر کشیده شوم و کم کم به سوی لجن زار گناه کشیده و در آن غرق شوم».
منبع:سایت پرسمان

2. افت تحصیلی یا رکود علمی

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

2. افت تحصیلی یا رکود علمی

این گونه روابط، باعث می شوند که دو طرف تمام فکر و توجه و تمرکز خود را صرف دیدارها و ملاقات های حضوری و تلفنی خود کنند و این بزرگ ترین مانع برای رشد و ترقی علمی است؛ زیرا تحصیل دانش، نیازمند تمرکز نیروهای فکری و روحی است.

__ دل مشغولی و اضطرابی که بر اثر این گونه پیوندها پدید می آید، بزرگ ترین سد راه تعالی علمی و تحصیلی است؛ از این رو، مشاوران مدارس و دانشگاه ها توصیه می کنند که هنگام تحصیل و امتحانات، مراسم خواستگاری و عقد را به تأخیر بی اندازند؛ تا افراد بتوانند با تمرکز و آسودگی خیال، در انجام تکالیف درسی و امتحانات موفق شوند؛ چه رسد به روابط فرصت سوز مستمری که بسیار انرژی سوز است.

__ مطالعه و درس، در زندگی هر انسانی، به ویژه در دوران دانش آموزی، از مهم ترین عوامل سازنده شخصیت وی می باشد که فدا کردن آن به خاطر تن دادن به دوستی های احساسی و غیرآگاهانه و پاسخ گویی به خواست های تمام نشدنی هوس و میدان دادن به میل جنسی، خطایی نابخشودنی و شکستی بزرگ و رسوا کننده است. تجربه نشان داده که این نوجوانان و جوانان، به علت پریشانی افکار و حواس پرتی، ذوق درس خواندن و اشتیاق هر گونه مطالعه ای را - اعم از کتاب های درسی و غیر درسی - به کلی از دست می دهند.

اگر زندگی بزرگان، شخصیت های علمی، محققین، نوابغ و دانشمندان و متفکرین را مورد مطالعه قرار دهیم، متوجه خواهیم شد که همه آنان افرادی بوده اند که از خوش گذرانی ها و هوس بازی خود را کنار کشیده اند و احتیاجات جسمی و غریزی خود را از طریق مشروع و معقول و در حد اعتدال، برآورده اند.

*منبع:کتاب بلوغ ص 88_89

**دروغ بزرگی است اگر کسی بگوید:
میل جنسی، سراسر وجودش را گرفته و ذهن و زبان او را دوستی های نامطلوب با جنس مخالف پر ساخته، اما از نظر درس، مطالعه و تحقیقات علمی، لطمه اساسی بر او وارد نشده است و به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی، تحقق چنین امری، از محالات است.

**«با شکل گیری روابط عاطفی بین دختر و پسر و افزایش تدریجی آن، زمینه وابستگی آنها به یکدیگر و تشدید آن فراهم می شود و از آن جا که نیاز به محبت ورزیدن و مورد محبت واقع شدن، در دوران جوانی، به اوج خود می رسد و فضای نسبتا مناسبی برای ارضای این نیاز (هر چند به طور غیرصحیح آن) در محیط آموزشی و دانشگاهی وجود دارد، به شکل خودکار، دختر و پسر در این کانال قرار می گیرند، در اکثر موارد، به طور ناگهانی و بدون توجه به نتیجه کار، گرفتار چنین گردابی می شوند و آن را با عنوان های عرف پسند و موجه، پوشش می دهند و باطن غیرموجه آن را با ظاهری نیکو و پسندیده، جلوه گر می ن
مایند.

** به این ترتیب، علاقه ابتدایی شدت یافته، با وجود تصمیم اولیه دو طرف یا یکی از آنها، کم کم به وابستگی به یکدیگر تبدیل می شود. این وابستگی، در بسیاری موارد – شاید در تمام موارد - آفت بزرگی برای تمرکز حواس، تحصیل و تفکر عمیق در امور درسی آنها می شود؛ به گونه ای که گاهی مطالعه و حضور در کلاس درس را غیرممکن می سازد و هر کدام از آنها در تمام اوقات شبانه روز و حتی در کلاس درس، در فکر طرف مقابل است. این سخن، ادعای بدون پشتوانه ای نیست و اگر به نوشته های چنین افرادی مراجعه کنیم، مثنوی هفتاد من کاغذ می شود.

**منبع:سایت پرسمان

3. ایجاد جو بدبینی
ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.


ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
3.ایجاد جو بدبینی

اغلب این گونه دوستی ها و روابط، به ازدواج منتهی نمی شود و اگر هم به ازدواج بینجامد، پس از مدتی، جو بدبینی و سوء ظن آن دو نسبت به هم، فضای زندگی شان را، جهنمی خواهد ساخت و هر دو در آن خواهند سوخت.

++ پسر با خود می گوید:
دختری که به راحتی با من رابطه نامطلوب و نامشروع برقرار کرد، از اعتقاد و ایمان قوی برخوردار نیست. بنابراین از کجا معلوم که پیش از ارتباط با من، با فرد دیگری هم طرح دوستی نریخته باشد و از کجا که در آینده و پس از ازدواج با من، با دیگری ارتباط برقرار نکند؟ دختر نیز همین تصور را نسبت به پسر خواهد داشت. بنابراین، این گونه ازدواج ها، پایدار نخواهد بود و تجربه نشان داده که منجر به طلاق و جدایی می گردند.


«بر اساس یک یافته پژوهشی در آمریکا، زوج هایی که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی می کنند، زندگی زناشویی آنها با مشکلات فراوانی رو به رو است و منجر به طلاق می شود.

**به گزارش ایسنا، دکتر «کاترین کوهان»، استاد دانشگاه ایالت پنسیلوانیا گفت: طبق آخرین تحقیقات، افرادی که پیش از ازدواج با یکدیگر رابطه داشته اند، بعد از ازدواج، در حلّ مشکلات خود عاجزند؛ زیرا که نسبت به یکدیگر بسیار بدبین هستند.
کوهان گفت:
طبیعت ارتباطات آزاد، این است که زوجین چندان انگیزه ای برای حل درگیری ها و حمایت از مهارت های خود ندارند. وی افزود: به نظر می رسد ارتباطات این افراد، زودتر از افرادی که با یکدیگر دوست نبوده اند، سرد و منجرّ به طلاق می شود. وی در پایان گفت:
می توانم بگویم رابطه قبل از ازدواج، به هیچ وجه، سبب دوام زندگی زناشویی نمی شود».

*منبع: روزنامه جمهوری اسلامی، شماره 6571، 29/11/1380، ص 5 .



عشق الهی، رام کننده است و عشق مجازی و شهوی، انسان را وحشی می کند.

عشق الهی، صبرآور است و عشق مجازی، صبرشکن است.

عشق الهی، نیروزاست و عشق مجازی، نیروبَر است.

عشق الهی، خودخواهی بر است و عشق مجازی، خودخواهی زاست.

عشق الهی، شادی آور است و عشق مجازی، غم افزاست.

عشق الهی، سریان دارد و عاشق الهی، همه پدیده های عالم را جلوه خدا می داند و به همه عشق می ورزد. عشق مجازی، عشق به خواسته های نفسانی خود است.

عاشق خدا، از فراق و یاد او، لذت می برد. عاشق غیر خدا، فقط با وصال دل خوش است و فراق، برایش رنج آور است



4 اضطراب، تشویش و احساس نگرانی

در دوستی های موجود بین دختران و پسران، از آن جا که مقاومتی بسیار قوی از طرف پدر و مادر یا جامعه برای ممانعت از برقراری این دوستی ها وجود دارد، این گونه دوستی ها، با مخاطرات روانی گوناگونی، مانند اضطراب و تشویش همراه است.

وجود افکار دیگری چون احساس گناه، نگرانی از تهدیداتی که توسط پسر، برای فاش کردن روابطش با دختر صورت می گیرد، یک تعارض درونی و اضطراب مستمر را به دنبال دارد.

بنابراین، وجود چنین دلهره ها و اضطراب هایی که گاهی لطمه های جبران ناپذیری بر جسم و روان انسان وارد می کند، از آسیب های جدی این گونه روابط است.

همچنین هیجانات کاذب، مثل خیال ازدواج، خوش بختی و در نتیجه، شکست روحی ، قربانی شدن دختران به خاطر از بین رفتن آبروی آنها و خانواده شان و حتی اقدام به خودکشی از دیگر آسیب های این نوع ارتباط است.


5. فقدان شناخت درست و واقع بینانه

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.

.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
5. فقدان شناخت درست و واقع بینانه

کسانی که مدعی اند که این گونه روابط و دوستی ها با انگیزه ازدواج شکل می گیرد، با کمی دقّت، در خواهند یافت که روح حاکم بر این گونه دوستی ها، عاقلانه و از سر اندیشه نیست؛ بلکه در آغاز و یا پس از مدتی، تنها عامل ادامه روابط، میل و کشش جنسی خواهد بود.

**فاروق اعظم امیرامومنین امام علی علیه السلام می فرماید:
«حُبُّ الشّیءِ یُعْمی وَ یُصِمُّ؛ دوست داشتن چیزی [آن هم ناآگاهانه و از سر هیجان و احساسات]، انسان را کور و کر می کند».


«وابستگی هایی که بین دختر و پسر ایجاد می شود، مانع گزینش صحیح و دقیق برای شریک آینده زندگی می شود و از آن جا که دختر یا پسر به فردی خاص وابسته شده، تمام نیکی ها، خوبی ها، زیبایی ها را در فرد مورد علاقه خود می بیند و دیگر توان مشاهده عیوب احتمالی طرف مقابل را ندارد؛ زیرا از روی علاقه و از پشت عینک وابستگی، به طرف مقابل نگاه می کند؛ نه با نگاه خریدار و نه با نگاه نقادانه و بررسی کننده ای که تمام نقاط ضعف و قوت او را در ترازوی حقیقت بین، مورد دقت و مشاهده قرار دهد»
*منبع:سایت پرسمان

به بیان دیگر از روی احساسات تصمیم میگیرد درصورتی که باید عاقلانه ومحققانه نگاه کند وتصمیم بیگیرد.

دوستی و ارتباط احساسی و غیرعاقلانه قبل از ازدواج، راه عقل را مسدود و چشم واقع بین انسان را کور می سازد و اجازه نمی دهد تا یک تصمیم صحیح و پیراسته از اشتباه گرفته شود. این نوع انتخاب ها که در فضایی آکنده از احساسات و عواطف انجام می گیرد، به دلیل نبود شناخت عمیق و واقع بینانه، اگر هم به ازدواج منتهی گردد، زندگی مشترک را تلخ و آینده را تیره و تار می سازد.

6 . محرومیت از ازدواج پاک

هر انسانی در سرشت و نهاد خویش، به دنبال پاکی و نجابت است. دخترانی که در پی روابط آلوده هستند، در حقیقت، پشت پا به سرنوشت خود زده اند و این امر، باعث می شود که آنان به جرم آلودگی به این روابط، شرایط ازدواج پاک را از دست بدهند و اگر به وسیله این گونه روابط ناسالم، در ازدواج پسران نیز تأخیر ایجاد شود دختران بیش از پسران، در معرض این آسیب قرار می گیرند.

«روابط دختر و پسر، بیش از آن که مفید باشد، تهدید کننده نهاد خانواده در جامعه به شمار می آید.
با نگاهی به آمار می توان دید که آمار طلاق در بین کسانی که قبل از ازدواج، ارتباط های دوستانه داشته اند، بالاتر است. از طرفی آشنایی و ارتباط دختر و پسر در محیط اجتماع، بیشتر از آن که معرفت ساز باشد، فروزنده هوس ها و معرفت سوز است. عمدتاً دیده می شود فرد آن گونه که هست، خود را نشان نمی دهد یا به سبب محبت و عشقی که ایجاد شده، نمی تواند عیوب طرف مقابل و جوانب مختلف قضیه را بسنجد. بیشتر رفتارها در آشنایی های خیابانی به شکل های تصنّعی ابراز می شود».

**در پایان به چند پرسش اساسی زیر اشاره می شود:

1. به نظر شما یک رابطه و پیوند مطلوب، چه ویژگی هایی دارد؟

2. آیا روابطی که بر پایه هوسرانی ها و سرگرمی های زودگذر است، می تواند روابطی پایا و پویا باشد؟

3. آیا هر انسانی با هر صفت و ویژگی، شایسته ارتباط و دوستی است؟

4. آیا پسندیده نیست که انسان، سرمایه عشق و محبت خود را برای زندگی آینده خویش پس انداز کند؟


7. عدم اسقبال از تشکیل کانون خانواده

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.

.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
7. عدم استقبال از تشکیل کانون خانواده

این گونه روابط و دوستی ها، معمولا به انگیزه تفنّن و سرگرمی شکل می گیرد و در خلال آن از خودباوری و زودباوری دختران، سوء استفاده می شود. متأسفانه در بسیاری از موارد، تفاوت عشق و هوس، دیده نمی شود.

عشق حقیقی و پاک، با هوس های آلوده و زودگذر، تفاوت جوهری دارد. برخی از این روابط که مبتنی بر هوسرانی و سرگرمی است، پس از مدتی، رو به سردی و افول می نهد. جاذبه و دل ربایی ها، مربوط به روزها و ماه های اول دوستی است؛ ولی دیری نمی پاید که این روابط، عادی شده، به جدایی می کشد. حس تنوع طلبی انسان از یک طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف دیگر، باعث می شود که برخی سراغ ازدواج و تشکیل خانواده نروند. جامعه ای که از تشکیل کانون خانواده استقبال نکند، هیچ گونه ضمانتی برای رشد و شکوفایی فضایل انسانی در آن وجود ندارد. اغلب خوبی ها و کمالات والای انسانی، در پرتو تشکیل خانواده ای سالم، به فعلیت می رسد.

8 . کم رنگ شدن ارزش های مکتبی و فرهنگ اصیل ایرانی

غرق شدن جوانان در عشق های آن چنانی و دوستی های ناباب، نتیجه اش دوری از معنویات و از دست رفتن ارزش های انسانی و الهی است که، نتیجه اش نابودی سرمایه های انسانی و بهترین فرصت برای رواج فرهنگ بی خدایی و ابتذال غرب و تسلط دشمنان دیرین اسلام و قرآن در کشور است. آیا تجربه کشور اندلس اسلامی که جوانان را از راه فساد و فحشا، از ارزش های الهی و انسانی تهی کردند و توانستند شکست را برآنان تحمیل کنند، برای ما کافی نیست؟ آیا می دانیم که چرا دنیای بی خدای غرب و آمریکا، برای رواج ابتذال و تهی سازی جوانان از ارزش های دینی هزینه های نجومی می کند


برای روشن تر شدن مسئله داستان اندلس اسپانیا را برای شما بیان میکنیم تا از این واقعه ی تلخ عبرت بگیریم .
چطور شد که یک حکومت800 ساله ی اسلامی به نابودی کشیده شد وتعداد زیادیاز انسانها قتل عام شدند.
با عبرت پذیری از این داستان تلخ بکوشیم جامعه ی خودمان را از این نوع اتفاقات خطرناک نجات بدهیم ان شاءالله.


*داستان اندلس اسلامی دیروز واسپانیای مسیحی امروز*

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

داستان تلخ اندلس اسلامی دیروز و اسپانیای مسیحی امروز

درابتدا برکتهایی که بخاطر وجودحکومت اسلامی در طول تاریخ 800ساله ی مسلمانان به شهر اندلس حاکم شده بود را برای شما مخاطب عزیز بیان میکنیم.
این گوسه ایی از برکت حکومت اسلامیست

5 رجب سال 92 هجری مصادف با 712 میلادی است. جنوب اروپا شاهد ورود دلاوران مسلمان به شبه جزیره ایبری (Iberia) است.
اندلس مسیحی در مقابل سپاه سردار " طارق بن عزیز" تسلیم می شود.[1]

*****************
مسلمانان حدود 800 سال دراسپانیا، قدرت را در دست داشتند و اسپانیا در این مدت، مهد علم و تمدن شده بود.[2]

********************
اینک 800 سال از ورود سپاه 12 هزار نفری مسلمین می گذرد. سال 897 هجری قمری .

دوران حکومت 800 سالۀ مسلمانان بر جنوب اروپا (اسپانیا و پرتقال ) دوران درخشان و روشنی است که البته عاقبتی بسیار تلخ و دردناک دارد.
پس از حضور مسلمین در اندلس، آزادی دینی، علم اندوزی و تحصیل دانش، سطح رفاه و زندگی ، رشد تمدن و ... در بالاترین سطح خود بود.
آن زمان که "ماریا" راهبۀ مسیحی در نامه ای به اسقف طلیطله این گونه می نویسد:
تا 60 سالگی جز انگشتانم که مکرر به آب مقدس رسیده، بدنم با آب آشنایی نداشته و شست وشو نشده است. در همان زمان در شهر قرطبه واقع دراندلس اسلامی به تنهایی 900 حمام عمومی وجود داشت که اغلب با سنگ مرمر ساخته شده بود و این نشان دهندۀ میزان پیشرفت و رفاه مسلمانان بود.[3]

"فیلیپ ک.حتی" در «تاریخ عرب» می نویسد:
در این دوران، قرطبه، پایتخت اندلس، بزرگترین مرکز فرهنگی اروپا و با قسطنطنیه و بغداد سه مرکز فرهنگی جهان به شمار می رفتند. قرطبه 113000 خانه، 21 محله ی بیرون شهر، 70 کتابخانه و تعداد زیادی کتابفروشی و مسجد داشت.
در شهر فرسنگها راه، سنگ فرش بود که از خانه های دو طرف روشنی می گرفت.

در صورتی که لندن و پاریس، حتی هفت قرن پس از آن تاریخ، چنین وضعی نداشت.

قرن ها بعد اگر کسی جرات می کرد و در یک روز بارانی پاریس، از آستانه ی خانه بیرون می رفت، تا قوزک به گل فرو می رفت. موقعی که دانشگاه آکسفورد نظر می داد که استحمام یک رسم بت پرستی است!! نسل های متوالی از دانشوران قرطبه از استحمام در حمام های مجلل بهره ور شده بودند.[4]

گسترش، پیشرفت و توسعه ی علوم در شاخه های مختلف بسیار چشم گیر بود، به نحوی که همگان پیشرفت اروپا را مدیون توسعه علم در اندلس اسلامی می دانند.

«لاين پل‏» مستشرق انگليسى مینويسد:
اسپانيا هشت قرن در دست مسلمانان بود و نور تمدن آن، اروپا را نورانى ساخته بود.[5]

این پیشرفت های علمی آن چنان بود که هر بیننده ای را به تعجب و البته تحسین وا می داشت.
به عنوان مثال، پزشکان مسلمان در اندلس اسلامی به درجه ای از تخصص رسیده بودند که جراحی‏هاى دقيق چشم همچون آب مروارید، قرنیه و ... را انجام مى‏ دادند.[6]

********************
و اما چه اتفاقی افتاد که اندلس زیبا، این حسرت همیشگی مسلمانان، از کف رفت و به دست صلبیون فتح شد.

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..






---------_________---------
[1]-نور الدين آل على، اسلام در غرب، انتشارات دانشگاه تهران، ص 45 .
[2]- گوستاو لوبون، تمدن اسلام وعرب، ص333.
[3] - نورالدین آل علی، اسلام در غرب (تاریخ اسلام در اروپای غربی)،1370، ص 3 و4.
[4]- اعترافات، ج1، خدمات اسلام به اروپا، عطایی اصفهانی، چاپ چهارم، 1387، ص 32.
[5]- محمد ابراهيم آيتى، اندلس يا تاريخ حكومت مسلمين در اروپا، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ص 14.
[6]- حسن وطنخواه، اسلام در اندلس، مجله مشكوة، پاييز 1370، شماره‏32، ص 115 .

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
داستان تلخ اندلس اسلامی دیروز و اسپانیای مسیحی امروز

و اما چه اتفاقی افتاد که اندلس زیبا، این حسرت همیشگی مسلمانان، از کف رفت و به دست صلبیون فتح شد:
(از دلایل متفاوتی که باعث شد اندلس اسلامی به دست مسیحیان بی افتد ومسلمانان شکست بخوردند بگذریم چونکه از حوصله بحث خارج است وفقط به چند دلیل مهم ومورد بحث میپردازیم).

وقتی که اندلس اسلامی شکست خورد با حضور فردیناند در اندلس، پذیرش مسیحیت برای همگان اجباری و آموزش و صحبت به زبان عربی ممنوع شد و هر که از این امر سرباز می زد به تیغ جلاد سپرده می شد.
کشتارها آغاز شد. صلیبی ها حتی به مسلمانانی که با تغییر دین، مسیحی شده بودند نیز رحم نکرده و با عنوان "عرب های خائن" آنها را کشتند.
در یک روز 3000 نفر از آنان زنده زنده سوزانده شدند.
مساجد، دانشگاهها و نمادهای والای تمدن ، به بهانه حذف نمادهای اسلامی ویران شدند
و این ها همه در حالی بود که در هنگام حضور مسلمین در اندلس نه تنها آزادی ادیان وجود داشت، بلکه بسیاری از مناصب دولتی در اختیار مسیحیان بود .


به راستی بر آندلس چه رفت؟


"گوستاو لوبون" در این زمینه می نویسد :
دشمنان با انتشار فساد و رواج مشروبات الکلی و بی بند باری و بالاخره در اثر اختلافات بین زمامداران حکومت، بر مسلمانان چیره شدند و مسلمانان را به زور، وادار به قبول دین مسیح کردند.[7]

دو دلیل
*اختلافات درونی
*و رواج فساد را عامل سقوط اندلس می داند .

پیرامون عامل اول اشاره به این موضوع خالی از وجه نیست که حکومت های کوچک محلی مسلمانان در پی درگیری های به وجود آمده میان بومی های اندلس و شامی ها و عرب های مقیم اندلس برای غلبه بر دیگري، دست ياري و نياز به سوي حکومت های مسیحی دراز کردند. اختلافات و جنگ های داخلی در طول سالیان دراز سبب ضعف قوای مسلمین شده بود.


و اما عامل دوم :
رواج فساد و فحشا (که موضوع بحث ماست).
*وقف تاکستان های بزرگ و متعدد
*و توزیع مشروبات حاصل از آنها به شکل رایگان در بین جوانان مسلمان
*و تاسیس تفریح گاه های متنوع از سوی صاحبان کلیسا که خدمه و کارکنان آن همگی "زنان زیباروی مسیحی" بودند و ... ،
همگی عواملی اند که موجب ضعف اراده در میان جوانان مسلمان شد.

دلیران مسلمان که به هنگام فتح اندلس با چنان ایمانی می جنگیدند که نوشته اند،کشتی های خود را به آتش کشیدند تا دیگر راه باز گشتی نداشته باشند،[8] اینک در آغوش دختران زیباروی مسیحی به ضعف نشسته اند.


این است تاثیر روابط نامشروع دختر وپسر

حال و روز جوانان و دلیران مسلمان از زبان " امیر علی" تاریخ نویس مسلمان، خواندنی و البته افسوس خوردنی است:
« جوان مرد یا شوالیه عرب که برای جنگ به میدان مسابقه می رفت، بر روی بازوهای خود علامتی مانند شکل قلب با تیری که آن را سوراخ کرده یا حرف اول اسم محبوبۀ خود را داغ می کرد و یا خال کوبی می نمود.این سپاهیان علناٌ درحضور محبوبه های خود برای جایزه شجاعت و دلاوری با یکدیگر مبارزه می کردند و اغلب با محبوبه های شان می رقصیدند.[9]»

همچنین دقت در عوامل دیگری همچون آزادی بیش از حد مسیحیان برای تبلیغ و ترویج ،رشد و گسترش روحیه تساهل و تسامح، تقدس زدایی گسترده از ارزش های اسلامی از راه عادی جلوه دادن توهین به مقدسات مسلمین همچون توهین به مقام والای پیامبر اسلام (صل الله الله علیه واله وسلم)، دگردیسی ارزش های دینی و معنوی، اشرافی گری زمامداران و ... می تواند در ارائه تحلیلی روشن، پیرامون دلیل از دست دادن این بخش از سرزمین های اسلامی، سودمند و مثمر ثمر باشد .


دشمن برای شکست مسلمین در اندلس، به جای قهرمانان و شوالیه های و جنگ جویان غول پیکر،"دختر کان ظریف اندام" خود را به آوردگاه مسلمین روانه کرد و به جای تیرهای آتشین و کشنده با غمزدۀ چشمان جادویی "زیبارویان مسیحی" به جان مجاهدان مسلمان افتاد و ترنم آوازه خوانان مه رو را به جای برق شمشیرهای خون ریز هدیۀ مسلمانان کردو شراب سرخِ شیرافکن را در کنار همۀ این ها در حلقوم مسلمین ریخت تا بدین سان و در یک پروسۀ مدت دار، اندلس را به حسرتی همیشگی در دل مسلمین بدل نماید .


جملۀ زیر از زبان « بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر پیشین اسرائیل خطاب به مجلس نمایندگان امریکا بیان شده است:
ارسال برنامه های ماهواره ای حاوی تصاویر زنان زیبا، با بدن های برهنه و نیمه برهنه و پرداختن به امور دنیوی، از قبیل زندگی تجملی و البسه زیبا و صحنه های جنسی و مشاهده امور کاملا انحرافی باعث می شود که کودکان ایرانی خواستار لباس های زیبا، زندگی تجملی و استخر و امثال این ها شوند و با این امر می توان در ایران انقلابی به راه انداخت.

!!!یک سؤال جدی
آیا طرح اندلسیزه کردن ایران اسلامی جدی است؟
آیا جدی است ؟
غفلت متولیان فرهنگی و اثر گذاران فکری ـ فرهنگی جامعه، شاید نشان آن باشد که این خطر آن چنان كه بايد و شايد،جدی نيست ! ! !



9 . انحطاط اخلاقی

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.


.
.
.
.

.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..





پي‌نوشت‌ها:
----------------------------------------------------------------------------
[7]- گوستاو لوبون، تمدن اسلام و عرب ، ص335
[8]- همچنین، تدمیر، جانشین پادشاه اندلس در زمان حمله دلاوران مسلمان، در نامه ای به رودریک، پادشاه اندلس در وصف دلاوران مسلمان این گونه می نگارد: مردمی به کشور ما آمده اند که ندانیم آنها اهل آسمانند یا اهل زمین. اعترافات، ج1، خدمات اسلام به اروپا، عطایی اصفهانی، چاپ چهارم، 1387، ص 32.
[9]- امیر علی، تاریخ غرب و اسلام، ص542.
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
9 . انحطاط اخلاقی

شکل گیری شخصیت انسان، تابع نوع رفتار کسانی است که با آنها رفت و آمد دارد. بنابراین، نوع دوست در تعیین سرنوشت و ساختن حقیقت انسان، بسیار مهم است.

ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی از همین دوستی ها و روابط، ناشی می شود که سبب سقوط انسان در گناه و معصیت می گردد. ما نمونه بارز آن را در جوامع غربی شاهدیم.

طبق آمار، در دهه 1990، از هر سه کودک آمریکایی، یکی نامشروع بوده است و از همین روست که انحطاط اخلاقی در غرب، باعث نگرانی شده است.

دوستی ها و روابط نا مطلوب دختران و پسران، بزرگ ترین مانع رشد و کمال انسانی است. دوستی های غیر صحیح، باعث می گردد که دختران و پسران به صورت ابزاری درآیند که هر روز، تغییراتی در آرایش، پوشش، حرکات و... داشته باشند و این، چیزی جز مشغول شدن به کارهای بی ارزش و دور شدن از هدف اصلی و شناخت خود و شکوفایی خلاقیت ها و عقب ماندن از قله کمال نیست.

در این صورت، انسان به دنبال خواسته های دیگران است و خودش را فراموش می کند.

در آستانه بلوغ، شرم و حیا در هر نوجوان عفیفی، مانع از این است که او به طرف مسائل غریزی تنزل کند و با وجود این که در این دوران، هورمون های جنسی شخص را تحریک می کنند و به جنس مخالف متمایل می کنند، امّا به جهت همان حجب و حیای فطری، فرد به نوعی احساس حقارت می کند.

شخصیت های بزرگ و چهره های ماندگار، کسانی بوده اند که با پاکی و تقوا زیسته اند و هرگز عظمت روحی و شخصیت معنوی خود را در قربانگاه نفس و شهوات، ذبح نکرده اند؛
اما افسوس که برخی از نوجوانان و جوانان، به جهت ضعف اراده و فقدان تجربه و اطلاعات لازم و یا انحطاط و آلودگی محیط زندگی خود و اطرافیان، با تسلیم شدن در برابر طوفان غرایز و شهوات، آن پاکی و معصومیت فطری و ذاتی خویش را از دست می دهند و راه تکامل و سعادت ابدی را به روی خود می بندند.

منبع: روزنامه جمهوری اسلامی، 29/11/1380، ص 92 – 93


اگر از دیدگاه قرآن کریم، انسان را تعریف کنیم، درخواهیم یافت که روابط دختر و پسر، با عظمت و بزرگی انسان، سازگار نیست.

فاروق اعظم امام علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی علیه السلام فرمود:
«اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا و لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرّاً».
«نفس خویش را عزیز بشمار و به هیچ پستی و دنائتی، تن مده؛ گرچه عمل پست، تو را به لذت برساند؛ زیرا هیچ چیز با شرافت نفس، برابری نمی کند و [به جای عزت از دست داده] عوضی همانند آن نصیبت نخواهد شد و بنده دیگران نباش که خداوند، تو را آزاد آفریده است».


همچنین فرمودند:
«من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه ».
«کسی که نفس شرافتمند و باعزتی دارد، هرگز آن را با پلیدی گناه، خوار و پست نخواهد کرد».


شیخ رجبعلی خیاط می گوید: «اگر تو برای خدا قیام کنی، تمام عوالم خلقت، دلیل راه تو هستند؛ چون کمال آنها، در فنای در تو می باشد. آنها می خواهند آن چه را در فطرت دارند، تحویل دهند؛ تا به کمال واقعی برسند و اگر انسان برای خدا قیام کند، همه عوالم وجود سر راه او صف می کشند؛ تا آن چه در خود دارند، به او عرضه کنند و راهنمای او باشند».


صدیق اکبرامیرالمومنین علی علیه السلام می فرماید:
درد تو، در توست و درمان تو نیز در خود توست. تو گمان می بری که موجود ضعیفی هستی؛ حال آن که راز جهانی بزرگ، در کتاب وجود توست».


امام صادق علیه السلام می فرماید:
«ان الله عزوجل فوض الی المومن اموره کلها و لم یفوض الیه ان یذل نفسه ».
خداوند، تمام کارهای مؤمن را به خود او واگذار کرده، ولی به او اختیار نداده که خود را خوار و ذلیل کند».




عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود، عاقبت ننگی بود

زآن که عشق مردگان پاینده نیست
زآن که مرده، سوی ما آینده نیست

عشق زنده در روان و در بصر
هر دمی باشد ز غنچه تازه تر

عشق آن زنده گزین که او باقی است
کز شراب جان فزایت، ساقی است

عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا

تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست




تهدید، مهم ترین سرمایه دختر و پسر

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.

.

.
.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
تهدید، مهم ترین سرمایه دختر و پسر

دختران و پسران، تاچه حدی می توانند تشخیص دهند که همسرشان با جنس مخالف ارتباط داشته است یا نه

دختران و پسرانی که با گروه مخالف ارتباطی نداشته اند، یک حس خوبی دارند که زندگی مشترک را لذت بخش تر و شیرین تر می کند؛ اما این حس خوب زنانه و یا مردانه، با روابط نامشروع توسط جنس، کشته می شود و آن حس پاک، از بین می رود و شریک زندگی، برای او تازگی ندارد و آن لذتی را که دو همسر پاک از هم می برند، این دو از هم نمی برند و این نکته تا حدی برای آن دو قابل درک است.

شخصی می گفت:
با زنی ازدواج کردم و پس از دو سال می خواهم از او جدا شوم؛ چون احساس می کنم که من برای زنم هیچ جاذبه ای ندارم و پس از جست وجو فهمیدم که روابط بی حد و مرزش با پسران - قبل از ازدواج - موجب این بی میلی است و موجب شده که من برای او جاذبه ای نداشته باشم. دختران و پسران نباید به گونه ای رفتار کنند که این حس زیبا، در آنان کشته شود.


در یک نظرسنجی از پسران بی شماری پرسیدند:
شما مایلید با کدام دسته از دختران ازدواج کنید؟
همه گفتند: مایلیم با دخترانی ازدواج کنیم که با جنس مخالف، ارتباط نداشته اند.
واین همان فطرتی ست که از جانب خداوند متعال امده است وعلاوه براین دستورذات پاکش هم هست که
ولامتخذات الاخدان
باکسانی که دوست از جنس مخالف (دوست دختر یا دوست پسر)دارند ازدواج نکنید.
سوره مبارکه نساء ایه25

عشق های این زمان، آن عشق های قصه نیست
این زمان فرهاد کو، مجنون که شد، افسانه کیست؟

عاشقی را گفتم اَر محبوبه خواهد، کوه از جا می کَنی؟
گفت: عاشق بودن آری، کوه کندن بهرِ چیست؟

گفتم او را عاشقان آواره در دامانِ صحرا بوده اند
گفت: سرگردان به صحرا در شدن از ابلهی است

گفتمش در راه جانان، دست از جان می نهی؟
گفت: باید شادمان با دلبرِ جانانه زیست!

گفتم: اما عاشقانِ قصّه این رَه رفته اند
گفت: امّا این زمان، این کارها دیوانگی ست!

گفتم: ای عاشق! اگر محبوبه بد عهدی نمود؟
گفت: دنیایی بزرگ است و پُر از حور و پری است

بله این است وضعیت هوسبازان این دوران

1.1. احساس گناه

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.

.
.
.
.
.
.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
1.1-احساس گناه

شکی نیست که ما در جامعه ای دینی زندگی می کنیم که اکثریت مردم از آموزه های دینی و اخلاقی متأثر هستند و به آنها احترام می گذارند. گرچه ممکن است بعضی از افراد سال های اول زندگی و نسبت به برخی از دستورات دینی، اطلاع دقیقی نداشته باشند، ولی به طور ناخودآگاه و به تدریج، به بسیاری از هنجارهای اخلاقی و اجتماعی جامعه دینی، آگاهی پیدا می کند. اظهار محبت و طرح رابطه دوستی با جنس مخالف، از رفتارهایی است که منطقا واثباتا جامعه دینی و ارزشی، آن را نمی پسندد و به آن خرده می گیرد و اگر اندک دقتی در متون دینی و سخنان رهبران دینی صورت گیرد، روشن می شود که ارتباط با جنس مخالف، از چارچوب و قوانینی خاص برخوردار است و آزاد و بدون محدودیت - آن گونه که در جوامع غیردینی شیوع دارد و به عنوان یک ارزش تلقی می شود – نیست؛ بلکه نگاه اسلام به این گونه ارتباط ها، منفی است و همه به ویژه جوانانی را که در اوج غریزه جنسی هستند، از ایجاد ارتباط عاطفی و احساسی با جنس مخالف، نهی کرده است.

حال اگر به علت عدم آگاهی، غفلت و یا تغافل، در دوره جوانی، فردی مرتکب چنین رفتاری شد، مدت زمان زیادی نمی گذرد که جوان به خود می آید و به گذشته خود می اندیشد و رفتارهای خود را با ملاک ها و معیارهای اخلاقی و شرعی مقایسه کرده و آنها را محک می زند و یا با قرار گرفتن در موقعیت ها و شرایط زمانی و مکانی معنوی – که بسیار هم پیش می آید - دچار پشیمانی شده و اگر نتواند به درستی از این فضای روانی خارج شود، احساس گناه می کند و این احساس گناه، منشأ بسیاری از ناگواری های روحی و روانی می شود.

لازم به ذکر است که تجدیدنظر نسبت به اعمال غیرمعقول و غیرمشروع گذشته و پشیمان شدن از آنها و تصمیم بر ترک آنها، امری مقبول و شایسته و بلکه لازم و ضروری است و آن چه به عنوان یک پیامد منفی در این جا از آن یاد می شود، آن احساس گناه منفی و شدیدی است که بر فضای فکری فرد حاکم شده، توان خارج شدن از آن را در خود نمی بیند و همراه با یأس و ناامیدی مطلق است و توان حرکت به سوی اصلاح و تغییر رفتار را از شخص می گیرد. نکته قابل توجه آن است که آسیب پذیری جوانانی که به ارزش های دینی و اخلاقی احترام می گذارند و به آنها پای بند هستند، بیشتر است و آنان به خاطر آشنایی بیشتری که با دستورات دینی و اخلاقی دارند، بیشتر در معرض احساس گناه شدید و پیامدهای منفی آن قرار می گیرند.

منبع:سایت پرسمان

1.2ـ خیانت به همسر آینده

اغلب دختر و پسرهایی که با هم ارتباط دارند و نامشروع به برخی از نیازهای روانی و جسمانی شان پاسخ می دهند، با هم ازدواج نمی کنند و پس از پایان دوره ای که با هم مرتبط بودند، با شخص دیگری ازدواج می کنند و این، خیانتی به همسر آینده شان می باشد. همه سرمایه های جسمی، روانی و معنوی دختران و پسران، از آن همسر آینده شان است و آنان حق ندارند برای افراد دیگری که از سر فریب و تفنن با او دوست شده اند این سرمایه را هزینه کنند؛ امّا متأسفانه برخی این خیانت را مرتکب می شوند و با ارتباط نامشروع با دیگران حقوق همسر آینده خویش را از بین می برند که این عمل، کانون گرم خانواده را در معرض تهدید قرار می دهد.


*آثار رابطه با جنس مخالف

ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد:
ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.

.
.
.
.
.
.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..


 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

*آثار رابطه با جنس مخالف

ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد:

1. از بین رفتن كرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت ها:

اگر انسان به غریزه جنسی به عنوان یك هدف و خارج از چهارچوب مقرّرات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی كه بهتر و بیشتر به شهوت ها پاسخ دهد، جایز شمرده می شود و در این صورت، چشم چرانی، علاقه ی شهوانی به همجنس، خودارضایی،اعتیاد به عكس ها و فیلم های مبتذل و آزادی ارتباط دختران و پسران با یكدیگرپسندیده می نماید، حتی اگرپایش بی افتد با ضابطه های عقلی و دینی ستیز خواهند کرد.
وحتی اگر به نابودی شرافت انسانی و جامعه بشری بینجامند!


با نگاهی به جوامع غربی پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه به خوبی درخواهیم یافت. در این جوامع، هدف انسان از زندگی و آینده روشن از میان رفته و افزایش روزافزون قتل و جنایت، اعتیاد، خودفروشی، آشفتگی روحی و روانی و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه ی شهوات و بی بند و باری بر عقل و ایمان است.


2. كاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب:

برخی صاحب نظران غربی آزادی های جنسی را عامل آرامش روحی و زدودن عقده های درونی می دانند، ولی پس از اجرای فراگیر این راهكار در غرب، شاهد افزایش روزافزون آمار بیماری های روانی، خودكشی و جنایت های ناشی از ناكامی های جنسی می باشند.
روشن است كه گسترش محرّك های جنسی انسان را به رابطه گسترده با جنس مخالف می كشاند و هرگونه شكست در این راه، به آسیب بزرگ تری خواهد انجامید.
این نوع رابطه هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد و تقاضای جنسی را به صورت آتشی شعله ور ، عطشی روحی و خواست اشباع نشدنی درمی آورد. در نتیجه، با توجه به اینكه روح بشر فوق العاده تحریك پذیر است، اشتباه است كه گمان كنیم تحریك پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است. هیچ نوجوان پسری از تصاحب دختران و هیچ دختری از متوجه كردن پسران و در نهایت، هیچ دلی از هوس، سیر نمی شود.

تقاضای نامحدود، خواه و ناخواه، انجام ناشدنی است و همیشه همراه نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوهاست و به نوبه خود، منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد. البته همه این ها در صورتی است كه تقوا و ترس از خدا وجود نداشته باشد. كسی كه تقوا دارد و حریم الهی را نگه می دارد خداوند او را برای نجات از گرداب های اخلاقی یاری می دهد.

3. پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج:

نوجوانان و جوانانی كه پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می كنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شك و تردید می نگرند.
حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد كشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.

4. آلوده شدن به معصیت

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.

ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

4. آلوده شدن به معصیت:

قرآن كریم و روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) از ارتباط جنسی با دیگران و نگاه های ش ه و ت آمیزبرحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتكبان چنین اعمالی داده است.

قرآن كریم می فرماید:
(قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَی.... وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ.... زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...) (نور: 30 و 31);

به مؤمنان بگو! چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ كنند. این برای آنان پاكیزه تر است...
و به زنان با ایمان بگو:
چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را آشكار ننمایند جز بر شوهرانشان... .


این آیه، به صراحت دستور داده است كه زن و مرد نامحرم به یكدیگر نگاه ش ه و ت آلود نداشته باشند.

به راستی، اگر به این آیه مباركه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یكدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نكنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند

*آیا دوستی و روابط دختر و پسر در زندگی آینده آن ها تأثیر خواهد گذاشت؟

جواب این پرسش بی تردید مثبت ✔است ، اما تأثیر آن درافراد متفاوت است و بستگی به محیطی که زندگی می کند ، خانواده ، نوع رابطه و... دارد .
دختران و پسرانی که به طریق غیر مشروع با فردی از جنس مخالف، رابطه دوستانه برقرار می‌کنند، از جهات مختلف، آسیب می‌بینند. آسیب‌ها هرچند متوجه دختر و پسر است، اما دامنه و شدت آن درباره دختران بیش‌تر است.
وحتی این آسیبها قطعا به جامعه هم خواهد رسید وبه مرور زمان جامعه را هم بیمارمیکند.

نکته:عرب به گناه میگوید:
ذنب(وذنب هم به چیزی میگویند که دم دارد).
ولذا گناه هم دم دارد.اینطور نیست که بگوییم که گناه هرشخصی به خودش مربوطه وبه ما ربطی ندارد.بلکه اثرات گناه، چون دم داردبه همه سرایت میکندو...

آسیب‌ها عبارتند:

1ـ آسیب روانی:

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
آسیب‌ها عبارتند:

1ـ آسیب روانی:

گاهی دختری به پسری علاقه‌مند شده و حتی خود را در اختیار وی قرار می دهد، پس از بی‌وفایی پسر و ترک وی، به شدت دچار سرخوردگی گردیده و گاهی تا مرز افسردگی و بیماری‌های شدید روانی بیش می‌رود. نیز اعتماد چنین شخصی از جنس مخالف به خاطر بی وفایی های که در نتیجه آن ارتباط دیده ، سلب خواهد شد و در زندگی آینده نمی تواند متعادل باشد.

2ـ آسیب‌های اجتماعی:

دختری که در شهری کوچک با پسری ارتباط دارد و ارتباط آن آشکار می شود، چنین شخصی جایگاه و شخصیت اجتماعی خود را از دست می‌دهد و تحقیر می‌شود، حتى اگر ازدواج کند، نمی‌تواند زندگی متعادلی داشته باشد،‌ زیرا از طرف همسر و خانواده شوهر سرزنش می‌شود و به هر بهانه‌ای، روابط قبلی وی را به رخش می‌کشند. این پدیده می‌تواند تهدیدی برای نهاد خانواده در جامعه و افزایش میزان طلاق باشد.

3ـ آسیب تربیتی:

دختری که با پسر یا حتی پسرانی ارتباط دارد، جایگاه خود را به عنوان فردی شایسته برای تربیت، در ذهن اولیای خانه و مدرسه و حتى دوستانش از دست می‌دهد. چنین دختری از سیر تعلیم و تربیت عقب می‌ماند. یا برخی از راهکارهای تربیتی که پذیرا نمی گردد.

4ـ آسیب معنوی:

دختری که به صورت نامشروع با پسری رابطه دارد، با گناه و معصیت، از خداوند دور شده و از نظر اخلاقی نیز آسیب می بیند.او دیگر از عبادت خود لذت نمی‌برد و احساس گناه و ملامت درون، روح او را آزار می‌دهد، مگر آن که توبه کند و راه پاکی را پیشه سازد.

5- ضعیف شدن حس اعتماد:

دختران و پسرانی که بر اثر آشنایی در خیابان یا محیط های دیگر و ایجاد علاقه و دوستی بین آنها ، به ازدواج اقدام می کنند ، گاهی در زندگی آینده دچار بی اعتمادی می شوند ؛ زیرا با خود می گویند همسر او که به راحتی با او دوست شده و با او ارتباط برقرار کرده است ، آیا امکان ندارد که قبلا با دیگری نیز دوست شده باشد

این فکر همیشه برای زوجین آزار دهنده است و در روابط و تصمیم های زندگی نیز خود را به صورت های مختلف نمایان می سازد.
حتی اگر به ازدواج ختم نشود ، چون خود با این مسئله مواجه بوده است ، احتمال می دهد که شاید همسر او نیز با شخص دیگر پیش از ازدواج رابطه داشته است.
این مسئله در سطح کلان نیز ، به حس اعتماد اجتماعی نیز آسیب می رساند. در جامعه ای که روابط پنهان دختران و پسران گسترده باشد ، برای کسی که می خواهد ازدواج نماید و با دختر پاک زندگی مشترک را آغاز کند ، همیشه این دغدغه را در وجود دارد که آیا این دختر با شخص دیگر پیش از او رابطه نداشته است ؟

بر طبق آمارها، طلاق نیز در ازدواج های خیابانی زیاد صورت می گیرد. کسانی که به راحتی دوست می شوند و ازدواج می کنند و بی آنکه از ارزش و اهمیت بنیان خانواده آگاه شوند ، آن را به راحتی ترک می کنند.

علاوه بر این گاهی اتفاق می افتد که دختر و پسری در اثر این گونه ارتباط ها ، علاقه مند به هم می شوند ، اما به دلایل متعدد این ارتباط ها به ازدواج ختم نمی شود . چنین افرادی حتی پس از ازدواج نیز عشق و علاقه دوست خیابانی را در دل دارند و به طور طبیعی نمی توانند وظایف خود را به عنوان یک همسر در درون خانواده به انجام برسانند.

بدنیست که یک داستان واقعی اماتلخ را برای شما بگذاریم....



ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
داستان واقعی

بدنیست که یک داستان واقعی اماتلخ را برای شما بگذاریم تا مایه عبرتی باشد برای کسانی که برقراری اینگونه روابط نامشروع را در ذهن میپرورانند....

دانشجوی سال آخرم، دو سال پیش با پسری در دانشگاه آشنا شدم، مشترکات زیادی از نظر فکری و سلیقه ای داشتیم در آغاز قرارمان ارتباط کلامی و تلفنی و گاهی دیدار در گوشه و کنار دانشگاه بود.
بعد از مدتی این ارتباط در خارج از دانشگاه ادامه یافت گاهی در پارک و گاهی در سینما و ... قرارملاقات می گذاشتیم.از هر فرصتی برای تجدید دیداری استفاده می کردیم. روابط ما روز به روز عاطفی تر می شد.
تا اینکه یک روز درباره ازدواج با من صحبت کرد. خیلی خوشحال شدم که او هم قصدش از این روابط (مثل من) ازدواج است.

از آن روز به بعدگفتگوهاو ارتباطات ما با هدفی مشخص و آرزوها و امیدها و قول و قرارها و اینکه کی و چگونه با خانواده مان در میان بگذاریم، چه تغییرات و تحولاتی در خود و زندگی آینده مان ایجاد خواهیم کرد. هیجان و نشاط با هم بودنمان بقدری ذهن و زندگی مرا به خود مشغول ساخته بود که به هنگام خواب و مطالعه کتابهای درسی و در جمع خانواده و دوستان و به هنگام خوردن غذا و تماشای تلویزیون حتی سر جلسات امتحانی یاد و نام و چهره و حرکات و حرفهای او در ذهنم مرور می شد.

شب ها را به امید دیدار او صبح می کردم. حسابی دلبسته و وابسته شده بودم. با خانواده ها در میان گذاشتیم حالا به راحتی با هم ارتباط داشتیم چرا که هم هدفمان ازدواج بود و هم مجبور نبودیم پنهانی با هم رابطه داشته باشیم. گاهی به منزلشان می رفتم و خواهر و مادر همسر آینده ام از من پذیرایی می کردند. ماجرای دوستی مان را والدین او فهمیده بودند. و می دانستند که ما حدود دو سال با هم روابط عاطفی و پنهانی داشته ایم.

زمان به سرعت سپری شد. ادامه دوستی ها نه برای من و نه برای والدینم قابل تحمل نبود و می بایست از بلاتکلیفی خارج می شدم. با درخواست من قرار شد جلسه خواستگاری برگزار شود. روز موعود فرا رسید.

از چند روز پیش با خوشحالی و شادابی تدارک دیدیم. همه چیز آماده بود. صدای تیک تاک ساعت منزلمون با ضربان قلبم مسابقه گذاشته بودند. شور و هیجان وجودم را در برگرفته بود. صدای زنگ تلفن طبق معمول مرا به سوی گوشی تلفن پرتاب کرد. دوست پسر سابقم را، حالا به عنوان همسر آینده و همیشگی تداعی می کردم. صدای او بود با شور و شیدایی تمام پرسیدم پس کجایید.
چرا دیر کردید با ناله ای سرد گفت:
والدینم با ازدواج ما مخالفند تمام وجودم سرد شد.
دست و پایم نای حرکت نداشتند. با صدای لرزان گفتم:
چرا چی شده
گفت: مادرم میگه دختری که حدود دو سال با تو دوست بوده و گاهی تا ساعاتی از شب را در پارک و سینما و کوچه و خیابان بوده و روابط احساسی و عاطفی داشته از کجا معلوم با دیگران هم نداشته و نخواهد داشت

او به گونه ای صحبت می کرد که گویی با شکی که والدینش در دلش کاشته بودند، دلزده و نگران شده بود.
گوشی را گذاشتم از آن روز لحظه ای روی خوش ندیدم.
هر روزم اشک بود
و ناله و گوشه گیری و از هیچ چیز لذت نمی بردم.
هر کس به من می رسید سرزنشم می کرد.
یاد حرفهای عاشقانه و هدیه ها و وعده ها و قرارها و با هم بودنها و خنده ها و شادیهایی که طی دو سال با هم داشتیم عذابم می داد. دچار افت تحصیلی شدم. ادامه تحصیل برایم ممکن نبود. دوستانم از من فاصله گرفتند. حوصله هیچ کس را نداشتم. نسبت به نماز و حجاب سست بودم، سست تر شدم. و امروز از آن همه شادی و نشاط و هیجان و گفتگوهای طولانی با او غم و اندوه و دلشوره و احساس حقارت و تنهایی برایم باقی مانده بود.

این ماجرای تلخ، یکی از هزاران نمونه ای است که همه روزه در گوشه و کنار جامعه بزرگمان روی می‌دهد،
چرا؟

*چرا مشاوران، شاهدان، و پدران و مادران این همه داستانها و سریال های تلخ و تکراری را در زندگی دیگران و اطرافیان خود شاهدند، بدون اینکه پند و عبرتی برای گروههای بعدی باشد، باز از همان سوراخی گزیده می شوند که گروههایی قبلی گزیده شده‌اند؟

بیایید با هم مروری کوتاه داشته باشیم به آثار و عوارض اینگونه روابط، و نیز بازکاوی روابط گروههای غیر همجنس، باشد که زمینه های پیشگیری از حوادث تکراری مذکور فراهم آید.
ان شاءالله.


روابط دو جنس مخالف از نگاه قرآن



ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
هرچنددرقسمتهای اولیه روابط دختروپسر را ازمنظرقران کریم بطورخلاصه بررسی کردیم ولی جاداره که بطوردقیق تر مفصل دراینباره از دیدگاه این کتاب مقدس رابطه ی دوجنس مخالف رو موردبررسی قرار بدهیم.

روابط دو جنس مخالف از نگاه قرآن

*روابط پسران و دختران جوان، در كشور ما به عنوان يك معضل اجتماعي مطرح است لذا بر اولياي خانه و مدرسه و به تبع آنها مسئولين فرهنگي و اجتماعي لازم است اين مسئله را به طور علمي بررسي نمايند و از هرگونه تصميم احساسي خودداري كرده و با شناخت كامل آسيب ها، زمينه ها و راهكارهاي علمي و تخصصي با اين انحراف برخورد نمايند.
زيرا به حكم"ولا تقف ما ليس لك به علم" (اسراء، 36) بايد از پيروي هر چيزي كه بدان علم نداريم پرهيز كنيم. درهر اعتقاد يا عملي كه تحصيل علم ممكن است، پيروي از غير علم حرام است و زماني اقدام و ارتكاب عملي جايز است كه دليل علمي آن را تجويز نمايد.
(منبع:الميزان، ترجمه موسوي همداني، ج 13، ص 126 -گ . 127 )


براي بررسي اين معضل با سؤال هايي روبرو هستيم:

1 - چه نوع روابطي، معضل اجتماعي به شمار مي رود؟
2 - چه آسيب هايي دراين زمينه جوانان ما را تهديد مي كند؟
3 - زمينه هاي اين روابط آسيب زا چيست؟
4 - چه راهكارهايي براي پيشگيري و هدايت صحيح وجود دارد؟

دراین مبحث به اين پرسشها پاسخ داده مي شود كه با هم آن را مي خوانيم.

روابط آسيب زا

ارتباط و برخورد پسران و دختران، امري اجتناب ناپذير است زيرا بديهي است كه در جامعه، كوچه و خيابان، هنگام خريد و هنگام معاشرت ها و... نمي شود ديوار و حائلي بين دو جنس كشيد. هنگامي كه از روابط دختران و پسران به عنوان معضل اجتماعي و آسيب زا ياد مي شود، منظور روابط پنهاني، غيرعادي و ناپخته اي است كه به دور از هرگونه شناخت كافي بوده و به صورت هيجاني، تخيلات و رؤياهاي غيرواقعي صورت مي گيرد.

دختران و پسراني كه به منظور جلب توجه جنس مخالف و با هدف دوست يابي از بين آنان، ساعت ها در خيابان ها و اماكن عمومي از گوشه اي به گوشه ديگر مي روند و بدون اينكه به روشني بدانند به دنبال چه چيزي هستند، وقت و انرژي خود را تلف مي كنند. گاهي اوقات افرادي مانند خود را مي يابند و روابط نامتعادلي برقرار مي كنند، لكن در نهايت با احساس سرخوردگي و بيهودگي و نيز احساس بيزاري از خود به خانه باز مي گردند.

تعاليم انسان ساز اسلام، اين نوع روابط را نهي مي كند نه اينكه زنان و دختران را از جامعه طرد نمايد و از هرنوع حضور و فعاليت هاي آنان و برخورد و ارتباط زنان و مردان جلوگيري كند.

اسلام حفظ حريم ميان زن و مرد، عفت و حياء را مورد تاكيد قرار مي دهد.


قرآن كريم يك نمونه از روابط سالم را بيان مي كند؛
همانطورکه درگذشته مثال زدیم، دختران حضرت شعيب براي سيراب كردن گوسفندان صبر كردند تا مردان از سيراب كردن گوسفندانشان فارغ شوند و به كناري بروند. (قصص. 23) و هنگامي كه يكي از دختران شعيب از طرف پدر مأمور شد تا حضرت موسي را به خانه دعوت كند با كمال وقار و حياء با موسي سخن گفت (همان. 25) و حضرت موسي نيز بعداز قبول دعوت به دختر شعيب فرمود: راه را به من نشان بده و خودت پشت سر من بيا. براي اينكه ما دودمان يعقوب به زنان نگاه نمي كنيم.
(منبع:الميزان، ترجمه موسوي همداني، ج 16، ص. 38 )

اين الگوي شايسته به ما نشان مي دهد كه مي شود زنان و مردان در جامعه با يكديگر برخورد و تعامل داشته باشند و در عين حال حريم يكديگر، حياء و عفت خود را نيز حفظ كنند.

آسيب شناسي ازابعاددیگر



ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

آسيب شناسي ازابعاددیگر

1- آسيب رواني:

اولا:
فقدان حريم ميان زن و مرد وآزادي معاشرت هاي بي بند و بار، هيجان ها و التهاب هاي جنسي را فزوني مي بخشد. غريزه جنسي، غريزه اي نيرومند، عميق و دريا صفت است، هر چه بيشتر اطاعت شود، سركش تر مي گردد؛ همچون آتشي كه هر چه به آن بيشتر خوراك بدهند شعله ورتر مي شود.
(منبع:مرتضي مطهري، مسئله حجاب، ص. 69)

ثانیا:
روح بشر فوق العاده تحريك پذير است، اشتباه است كه گمان كنيم تحريك پذيري روح بشر محدود به حد خاصي است و از آن پس آرام مي گيرد. هيچ مردي ازتصاحب زيبا رويان و هيچ زني از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره دلي از هوس سير نمي شود.
(به عنوان مثال همین پادشاهان گذشته که زنهای بسیارزیادی را درحرمسرا برای ش ه و ت رانی خود نگهداری میکردند.)
از طرفي تقاضاي نامحدود خواه ناخواه انجام نشدني است و هميشه مقرون است با نوعي احساس محروميت، دست نيافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحي و بيماري هاي رواني مي گردد.
(منبع:همان، ص. 72 )

ثالثا:
بااین حال اگر در سطح جامعه، جاذبه هاي جنسي رواج يابد و دختر و پسر روابطي آزاد داشته باشند، جلوه گري هاي موجود در برخورد و حالات دختران موجب جلب توجه پسران شده، انحراف اذهان و آشفتگي فكر و دل آنها را در پي دارد. البته خود دختران نيز ضربه پذير هستند زيرا چه بسيار دختراني كه سبب شوق دست يابي به نشانه هاي مقبول زيبايي و زنانگي به اختلالات رواني دچار مي شوند.
(منبع:خانم دكتر سعداوي، چهره عريان زن، ص 168؛ ر. ك: مقدمه اي بر روانشناسي زن ص. 110 )

رابعا:
از طرف ديگر اگر در كوچه و خيابان، دلبري مرسوم گردد و جلوه گري، هنر دختران محسوب شود و در روابط دختر و پسر تجاذب و دلبندي به ميان آيد، دختراني كه از زيبايي لازم برخوردار نيستند، در فشار و استرس قرار مي گيرند و هميشه احساس كمبود و حقارت مي نمايند و لطمه هاي جدي بر روح و روان آنان وارد مي شود.

خامسا:
آفت ديگر اين است كه افراد در اين نوع روابط كه معمولاً ناپايدار بوده و براساس سودجويي است نه تعهد، به شكست در عشق منتهي مي شوند. و در نتيجه روح لطيف و با نشاط آنها گرفتار افسردگي مي شود.

ويل دورانت مي گويد:
"زني كه عاشق شد و معشوق خود را از دست داد، ممكن است اين گمشده برايش جبران ناپذير باشد. او روح خود را به تصوير خاصي پيوسته است وهر جا برود خاطراتش او را دنبال خواهند كرد.

(منبع:ويل دورانت، لذات فلسفه، ص. 146 )

سادسا:
عشق بازي هاي خياباني قبل از ازدواج، آسيب ديگري نيز دارد وآن اين است كه دائماً از فاش شدن روابط گذشته و تاثير آن بر زندگي آينده دچار تشويش خاطر و نگراني هستند و اين نگراني اثر مخربي بر بهداشت رواني انسان مي گذارد.

2- آسيب اجتماعي:

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..











 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
2- آسيب اجتماعي:

آنچه موجب فلج كردن نيروي اجتماعي است، آلوده كردن محيط كار به لذت جويي هاي شهوانی است

(منبع:مرتضي مطهري، مسئله حجاب، ص. 78 )


زيرا از طرفي شخصيت و كرامت زن را در حد يك كالا براي كام جويي مردان تنزل مي دهد و امنيت رواني لازم را براي فعاليت اجتماعي او از بين مي برد، و از طرف ديگر مردان، تمركز حواس و دقت كافي را براي كارهاي خود ندارند. هر چه روابط دختر و پسر ضابطه مند تر شود وجامعه از تحريكات شهوانی وجلوه گري هاي جنسي دور گردد، اجتماع سالم تر خواهد شد و افراد جامعه بهتر به كار خود رسيدگي كرده، جوانان در محيط كار، درس و دانشگاه راحت تر خواهند بود و به پيشرفت هاي بيشتري خواهند رسيد.

3 - آسيب خانوادگي:

معاشرت هاي آزاد و بي حد و مرز در برخي خانواده ها، زمينه بي بند و باري پسران و دختران را فراهم ساخته و ازدواج را به صورت يك وظيفه، تكليف و محدوديت در آورده است.

تفاوت جامعه اي كه روابط جنسي را به محيط خانوادگي و كادر ازدواج قانوني وشرعی محدود مي كند با اجتماعي كه روابط آزاد در آن اجازه داده مي شود اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت و در اجتماع دوم، آغاز محروميت و محدوديت است.
در سيستم روابط آزاد جنسي، پيمان ازدواج به دوران آزادي دختر و پسر خاتمه مي دهد و آن ها را ملزم مي سازد كه به يكديگر وفادار باشند و در سيستم اسلامي به محروميت و انتظار آنان پايان مي بخشد.
(منبع:مرتضي مطهري، مسئله حجاب، ص. 75 )


اختصاص يافتن استمتاعات و التذاذهاي جنسي به نهان خانه زناشويي و محيط خانواده و در كادر ازدواج، پيوند زن و شوهري را محكم مي سازد و موجب اتصال بيشتر زوجين به يكديگر مي شود.
پس آسيب اول، بي رغبتي به ازدواج و تشكيل خانواده است.


آسيب ديگر همان است كه ويل دورانت مي گويد:
"مرد، نگران و مضطرب است كه مبادا كسي پيش از او زنش را تصرف كرده باشد."
(منبع:ويل دورانت، لذات فلسفه، ص. 141 )

پسري كه قبل از ازدواج با افراد زيادي ارتباط داشته است، به هنگام ازدواج به هر دختري كه نظر كند، مي پندارد او نيز با پسرهاي متعددي ارتباط داشته و پاك و عفيف نيست و در نتيجه روح بي اعتمادي و سوء ظن در جامعه اوج مي گيرد و اين همان چيزي است كه قرآن كريم از آن نهي فرموده است (هجرات. 12)

ﺍﻯ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻳﺪ! ﺍﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﮔﻤﺎﻧﻬﺎ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﮔﻤﺎﻧﻬﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﺮﮔﺰ (ﺩﺭ ﻛﺎﺭ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ) ﺗﺠﺴﺲ ﻧﻜﻨﻴﺪ، ﻭ ﻫﻴﭽﻴﻚ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺭﺍ ﻏﻴﺒﺖ ﻧﻜﻨﺪ، ﺁﻳﺎ ﻛﺴﻰ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﮔﻮﺷﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ؟ (ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ) ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﻛﺮﺍﻫﺖ ﺩﺍﺭﻳﺪ، ﺗﻘﻮﺍﻯ ﺍﻟﻬﻰ ﭘﻴﺸﻪ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﻮﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ.​


بنابر اين
روابط آزاد، زمينه ساز بسياري از سوء ظن ها است.


نكته ديگري كه در جوامع آزاد و مختلط، خانواده ها را تهديد مي كند اين است كه زن و مرد، همواره در حال مقايسه اند، مقايسه آنچه دارند با آنچه ندارند وآنچه ريشه خانواده را مي سوزاند اين است كه اين مقايسه ها آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر دامن مي زند.
(منبع: حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، ص. 69 )


حال به گوشه‌ای از پیامدهای روابط آزاد در کشور‌های غرب بپردازیم ...


ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
دراین قسمت به گوشه‌ای از پیامدهای روابط آزاد در کشور‌های غربی می پردازیم.

آنجا که فکر می‌کنیم این مشکلات برای آنها حل شده یا حساسیت نسبت به این موضوع ندارند. اگر چه در آنجا مشکلات به جهت روابط آزاد بیش از حد، بسیار است، اما متاسفانه جامعه ما نیزکم و بیش با بسیاری از این مشکلات روبرو است.

نظریات روانکاوى از جمله نظریة «هورنای» بر این حقیقت تأکید می‌کند:
«در اجتماعاتى که روابط جنسى آزاد هست، بسیارى از احتیاجات روانی،‌ شکل تمایلات جنسى پیدا مى کند و به صورت عطش جنسى در مى آید».

نشریه آمریکایى «ایدرز دایجست» دربارة روابط پیش از ازدواج دختران و پسران مى نویسد: "هرساله 350 هزار دختر نوجوان امریکایى در سنین 15 تا 19 سال ـ دورة دبیرستان ـ به سبب ارتباط‌ هاى نامشروع، آبستن شده و فرزندان غیر قانونى خود را به دنیا می‌آورند.... این دختران با رؤیاهایى چون ازدواج با دوست پسرشان، اتمام تحصیلات، شروع یک زندگى ایده‌آل و دست‌یابى به یک شغل مناسب،‌ به این ارتباط‌ های غیر قانونى روی مى آورند. اما بسیار زود پرده‌هاى سراب گونه ی این اوهام به کنار رفته و واقعیت زندگى روى خود را نشان مى‌دهد. متأسفانه، این بیدارى درست در زمانى به دست مى‌آید که دختران نوجوان دیگر شانسى براى برخوردارى از یک زندگى سالم و ایده آل را ندارند».

این روزنامه در ادامه بررسی، علت بروز نابهنجاری‌هاى جنسى را روابط آزاد دختر و پسر در مدارس دانسته، طى گفتگویى با تعدادى از دختران، به نقل از یکى از آنان می‌نویسد:
"ای کاش زمان به عقب بر مى‌گشت! اى کاش به عنوان عضوى از خانواده در میان والدینم جای داشتم. اى کاش هنگامى که زمینه‌هاى ایجاد یک ارتباط نامشروع برایم فراهم شده بود، کمى هم به زندگى آینده‌ام مى اندیشیدم و این گونه به پایان خط نمى رسیدم".

در ذیل به برخى از آن آثار که در نتیجه روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پیدا شده اشاره مى کنیم:


1ـ افزایش روابط جنسى نامشروع:

تحقیقات نشان مى دهد که آمار روابط نامشروع جنسى که ناشی از روابط آزاد دختر و پسر است،‌ در امریکا و در تمامى جامعة اروپا رو به افزایش است، به گونه اى که در سال 1993 در امریکا 50% روابط دختر و پسر به روابط جنسی تبدیل شده است.

2ـ آبستنى‌هاى ناخواسته:

آمی زش جنسى نامشروع و افزایش آبستنى‌هاى غیر رسمى و زود هنگام یکى دیگر از آثار شوم روابط آزاد دختر و پسر است.

آندره میشل در این باره می‌نویسد:
"بیش از چهل درصد زنان امریکایى که پیش از بیست سالگى ازدواج مى کنند، به علت روابط آزاد پسر و دختر،‌ قبل از ازدواج حامله هستند. در نروژ 90% دخترانى که در سن کمتر از هیجده سال ازدواج مى کنند، آبستن هستند و در سوئد و آلمان نیز همین مطلب صادق است".


3ـ ازدیاد غیر قابل کنترل آمار سقط جنین:

متناسب با افزایش نرخ آبستنى‌هاى ناخواسته، آمار سقط جنین در کشور‌هاى غربى که دختر و پسر پیش از ازدواج روابط آزاد دارند رو به افزایش است. از یک میلیون زن و دختر نوجوانی که هر ساله در امریکا به طور ناخواسته باردار مى شوند، 53% فرزندان خود را سقط می‌کنند. این درحالى است که به علت برخى محدودیت‌ها که بعضى ایالات در مورد سقط جنین وضع کرده‌اند،‌ اکثر سقط‌ هاى جنین گزارش نمى شود.

به ادعاى یک پزشک امریکایى که در یکى از زایشگاه‌هاى این کشور مشغول بوده و در مورد مشکلات محل کار خود مقاله‌اى نوشته،‌ در حدود 47% از زایمان‌هاى تحت نظر وى مربوط به موالید نامشروع بوده است.
به ادعاى وى اکثر موالید،‌ مربوط به زنان پایین تر از بیست سال مربوط به روابط آزاد دختر و پسر بوده است.

4ـ افزایش خانواده‌هاى تک والدینی:



ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..



 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
ادامه ی برخى از آثاری که در نتیجه روابط آزاد دختر و پسر در جوامع غربى پیدا شده ....


4ـ افزایش خانواده‌هاى تک والدینی:

افزایش شمار وصلت‌هاى غیر رسمی،‌ کاهش در میزان ازدواج را ترسیم مى کند که یکى از پیامد‌هاى آن افزایش تعداد خانواده‌هاى تک والدینى است؛ یعنى خانواده‌هایى که فرزندان در آنها محکومند تنها با یکى از والدین زندگى کنند.

آندره میشل مى‌گوید:
«زندگى فرزندان نامشروع در بیش از 90% موارد با مادران است. این گونه مادران که تقریباً از سوى جامعه به ویژه والدین و آشنایان خود طرد مى‌شوند،‌ براى گذراندن زندگى با مشکلات شدید اقتصادى و فقر و فلاکت مواجهند.»

روزنامة «ایدرز ایجست» ضمن ارائة گزارشى از وضع فلاکت بار معیشتى این گونه خانواده‌ها، گزارش زیر را نوشته است:
«مادر این بچه - که مادام بهانة پدر مى‌گیرد - براى تأمین نیازهاى مادى خود و فرزندانش ناچار است که در دو شیفت کامل کار کند که در نتیجه، فرزند وى در مقایسه با مادران دیگر،‌ زمان کمترى را با او سپرى مى کند. این فرزند غیرقانونى در حقیقت هم از نعمت پدر و هم از نعمت مادر محروم است.
این مادر نوجوان با تأسف و تأثر مى گوید:
من با این حاملگى نامشروع براى تمام عمر دخترم را از نعمت پدر محروم کردم و باید تسلى بخش اندوه فراوان این طفل باشم.

5ـ روسپیگری:

پدیدة شوم روسپیگرى به ویژه در بین دختران جوانى که به طور ناخواسته صاحب فرزند نامشروع شده‌اند، در جوامع غربى شایع است، زیرا فرزندان ناخواسته، فرصت‌هاى اشتغال و تحصیل را از مادران گرفته، آنان ناچارند براى تأمین هزینه‌هاى زندگی و رهایى از فقر، به هر کارى رو آورند.

6ـ گسترش بیمارى‌هاى مقاربتی:

روابط آزاد دختر و پسر، در نتیجه روابط آزاد جنسی، سکوی پرش روسپیگرى و افزایش بیمارى‌هاى عفونى و مقاربتى است. در این باره کافى است بدانید که:
در هر 13 ثانیه یک نفر در آمریکا به ویروس مهلک بیمارى ایدز مبتلا می‌شود. قربانیان این ویروس که عمدتاً از طریق بى‌بند و بارى جنسى مبتلا مى شوند، از این بیمارى عفونى هلاک مى‌گردند.

آنچه ذکر شد، اشاره به برخى پیامدهاى روابط آزاد دختر و پسر پیش از ازدواج است.

عوارض دیگرى چون

جنون،
عقده‌هاى روانی،
افزایش جنایت و آدم کشى

از دیگر نتایج آن روابط است.


به این ترتیب روشن شد که چرا اسلام روابط آزاد دختر و پسر و نگاه و صحبت‌هاى شهوت‌آمیز آنان را که منشأ برای روابط بعدی می‌شود، حرام و ممنوع ساخته است
.


_____________________________________

زمینه ها و راهکارها



ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..







منابع:
1ـ آمار و نقل قول‌ها عمدتاً از کتاب مجموعه مقالات دفاع از حقوق زنان، ‌تدوین دفتر مطالعات و تحقیقات زنان از صفحة 60 تا 72 برداشت شده است.
در این موضوع مى توانید کتاب‌هاى زیر را مطالعه کنید:
أ) جامعه‌شناسى خانواده،‌ از دکتر شهلا اعزازی.
ب) سیماى زن در جهان ـ امریکا، از مرکز امور مشارکت زنان ریاست جمهوری.
پ) درّ و صدف، از محمد شجاعی، انتشارات محیی، شهرری.





 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
زمينه ها و راهكارها

ما در اين قسمت به عوامل ايجاد كننده اين روابط و راههاي پيشگيري آن مي پردازيم و چون هر زمينه، راهكار مخصوص به خود را دارد، براي حفظ پيوستگي و انسجام مطلب در ذيل هر يك از زمينه ها، راهكار آن را نيز ذكر مي كنيم.


1- نگاه
يكي از زمينه هاي ايجاد روابط ناسالم نگاه مسموم است. براي انساني كه حب شهوات براي او زينت داده شده است(آل عمران. 14) يك نگاه كافي است تا او را از خود بي خود كند ومتحول سازد. نگاه، تيري است از تيرهاي شيطان چه بسا نگاهي كه حسرت هاي طولاني را در پي دارد.
(وسايل الشيعه، ج 14، ص. 138)
لذا فاروق اعظم امیرالمومنین علي (علیه السلام) مي فرمايد:
"ديده هاشكارگاههاي شيطانند".
منبع
:منتخب ميزان الحكمه، ترجمه شيخي، ج 2، ص 999، حديد. 6129 )

بعضي "نگاه ها"، ويروس "گناه" منتشر مي كنند، پس فاصله چنداني بين نگاه و گناه نيست. كنار هر گناه دو فرمان است: شيطان مي گويد:
"چشم بدوز"
خداي رحمان مي گويد:
"چشم و ديده فرو بند"


تنها راهكار آسودگي دل و برچيدن اين زمينه همان است كه قرآن كريم مي فرمايد:
مومنان نگاه خود را از نامحرم بگردانند. "قل للمومنين يغضوا من ابصارهم" (نور. 30)✨
و در روايات نيز آمده است كه كسي كه چشم خود را فرو بندد دل را آسوده كند
(مستدرك الوسائل، ج 14، ص.271)

از پشت به زنان نامحرم نگاه نيفكنيد.
(همان،ص.274)

از رو به رو به زن نامحرم خيره نشويد.
( الترغيب و الترهيب، ج 3، ص 35، حديث. 6 )

و اگر به طور اتفاقي نگاه به نامحرم افتاد چشم را بگردانيد.
( مسند احمد، ج 4، ص. 358 )
و بار ديگر نگاه خود را به وي نيفكنيد.
( بحارالانوار، ج 104، ص. 36 )

حفظ نگاه تنهامخصوص مردان نيست؛ زليخا اسير نگاه شده بود و زنان مصر با ديدن يوسف دست خود را بريدند(يوسف. 31) لذا قرآن كريم به زنان مومن نيز دستور مي دهد كه چشم را از نگاه به مردان اجنبي فرو بندند (نور. 31)
لذا هنگامي كه مردي نابينا خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد، آن حضرت از همسران خود خواست كه جلسه را ترك كنند و پشت پرده قرار بگيرند. آنان با تعجب گفتند:
"وي كور است."
حضرت فرمود:
"شما كه كور نيستيد و او را مي بينيد"
( مسند احمد، ج 6، ص. 296 )
و الگوي زنان عالم حضرت زهرا (سلام الله عليها) فرمودند: "خير زن در آن است كه نه او مردي را ببيند و نه مردي او را ببيند".
( بحارالانوار، ج 43، ص. 54 )
ز دست ديده و دل هر دو فرياد /كه هرچه ديده بيند دل كند ياد
بسازم خنجري نيشش ز فولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد
(باباطاهر)

2- خودآرايي و خودنمايي




ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
2- خودآرايي و خودنمايي

يكي ديگر از علل گرايش جوانان به جنس مخالف، خودآرايي و خودنمايي است.
خودآرايي ناپسند نيست بلكه خودآرايي به قصد خودنمايي در برابر نامحرم ناپسند است زيرا زمينه فساد جوانان است. جوان در اين سن، در برابر هزارها محرك كه قبلا آنها را حس نمي كرد، حساس مي گردد. بعضي از صداها اين حساسيت را بر مي انگيزد...
بعضي از حركات اين حساسيت را نيرو مي دهد، بعضي از مناظر در جلب آن بيش از همه مؤثر است، رنگها در فصل عشق، غوغايي برپا مي كند و رنگ سرخ منادي تملك و تصرف است
( ويل دورانت، لذات فلسفه، ص. 128 )

اگر جوان در معرض اين همه محرك هاي قوي قرار بگيرد، درياي شه وت او طوفاني مي شود و "غريزه جنسي، مخصوصا در پسران، تا سر حد وجدان نفوذ كرده و تحريكات شه وانی همچون تصادم امواج به ساحل، شروع به مبارزه مي نمايد."
( محمدتقي فلسفي، گفتار فلسفي (جوان) ، ص. 307 )


قرآن كريم براي برچيدن اين زمينه فساد به زنان مؤمن دستور مي دهد كه در خانه هاي خود بنشينند و مانند زنان جاهليت نخست، خودنمايي نكنند.

وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لاٰ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ اَلْجٰاهِلِيَّةِ اَلْأُولىٰ وَ أَقِمْنَ اَلصَّلاٰةَ وَ آتِينَ اَلزَّكٰاةَ وَ أَطِعْنَ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً ﴿۳۳﴾
و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید و نماز برپا دارید و زکات بدهید و خدا و فرستاده اش را فرمان برید. خدا فقط مى خواهد آلودگى را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
(احزاب. 33)

زينت و آرايش خود را جز آنچه قهرا ظاهر مي شود بر بيگانه آشكار نسازند و بايد سينه و دوش خود را با مقنعه بپوشانند.
(نور. 31)

زنان مؤمن نبايد پاي خويش را به زمين بكوبند تا آنچه از زينتشان كه پنهان است ظاهر شود.
(نور. 31)
طبيعي است كه جوان جذب مي شود.



3 - طنازي در سخن


ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
3. طنازی در سخن:

یعنی زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازک و لطیف کنند، تا دل او را دچار ریبه و خیال های شیطانی نموده شهوتش را برانگیزانند و در نتیجه آن مردی که در دل بیمار است به طمع بیفتد و منظور از بیماری دل نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی که آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد.

قرآن کریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: "نازک و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنکه دلش بیمار است به طمع افتد بلکه درست و نیکو سخن بگویید."(احزاب. 32) یعنی سخن معمولی و مستقیم بگویید، سخنی که شرع و عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را بپسندد و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند، نه اینکه کرشمه و ناز را بر آن اضافه کنی، تا شنونده علاوه بر درک مدلول کلام، دچار ریبه هم بشود(26) تاثیر کلام به قدری است که مولای متقیان از سلام کردن به زنان جوان خودداری می کند و می فرماید: "می ترسم از این که صدای آنها مرا خوش آید و از اجرم کاسته شود


4. تاخیر در ازدواج:

زن و مرد، مکمل نیازهای روحی و روانی یکدیگرند و هر یک بدون دیگری احساس فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است که تنها ملکه کاخ عشق و محبتش باشد.

و به قول ویل دورانت: زن فقط وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه کردن به او مایه حیات اوست. و مرد نیازمند کسی است که قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و کلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد و خلاصه اینکه "هر یک از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیم دیگر است" و این نگرانی به آرامش تبدیل نمی شود مگر از طریق آن یگانه راهی که خداوند متعال ترسیم نموده و آسایش انسان را در آن قرار داده است. (روم. 21)

تا زمانی که دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نکرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند لذا رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: آن کس که ازدواج کند نیمی از دینش را حفظ کرده است." آیه ها ی مختلفی از قرآن درمورد ازدواج و ثمرات آن صحبت کرده؛ از جمله آیاتی از قصص، نساء، اعراف و... که در مبحثی با عنوان "ازدواج از نظر قرآن" مطرح خواهیم کرد.


5- بستر اجتماعی

6- مرحله ی رشد (برآورده نشد نیازها و رفتارهای جایگزین از جمله روابط ناسالم)

7 - عدم تقیّد خانواده به مسائل دینی

8 - بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه

9 - رسانه و...




ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
5- بستر اجتماعی:

یك عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افكاری رایج شود كه داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه كه داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیداكردن دوست برای یكدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد راهكارهایی وجود دارد كه عبارتند از:

الف – اصلاح فرهنگ جامعه:

اگر چنین افكاری در جامعه رسوخ كرده باشد بر مسئولین فرهنگی جامعه واجب است كه تمام امكانات و تلاش خود را در اصلاح فرهنگ جامعه به كار بگیرند زیرا تا فرهنگسازی درست صورت نگیرد خرده كارها نتیجه مطلوب را به همراه نخواهد داشت.

ب – دقت در انتخاب همنشین:

باید راههای صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند.

رسول خدا(ص) می فرمایند: "دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است."
میزان الحكمه ، ج 5، ص 297، حدیث. 10221



6- مرحله رشد:

اریكسون سن 12 – 20 سالگی را مرحله احساس هویت در مقابل سردرگمی هویت می داند و می گوید مشكل این دوره خطر آشفتگی نقش به ویژه هویت جنسی و شغلی نوجوان است. در بعضی موارد جوانانی كه قادر به رو در رویی با سردرگمی نقش جنسی و شغلی خود نیستند، هویتی منفی را انتخاب می كنند و به هویت ها و نقش هایی متكی می شوند كه به صورت نامطلوب ترین و خطرناك ترین اعمال به آنها عرضه شده است
روانشناسی رشد (2) ، دفتر همكاری حوزه و دانشگاه، ص. 782


یكی از این رفتارهای جایگزین، برقراری ارتباطهای ناسالم است.برای پیشگیری از بروز این مشكل، باید به نوجوان و جوان در هویت یابی كمك كرد تا بتواند برای خویشتن، تصویری رضایت بخش و امیدآفرین به دست آورد. عمل انسان مترتب بر شاكله او است به این معنا كه عمل هرچه باشد مناسب با اخلاق آدمی است پس شاكله یا هویت نسبت به عمل، نظیر روح جاری در بدن است.
المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 13، ص. 262

بنابراین بر والدین و مسئولین تعلیم و تربیت واجب است كه در راه "هویت یابی جنسی" به جوانان كمك كنند تا تصویر روشنی از جنسیت خود و نقش های مربوط به آن، برخوردهای اجتماعی و دوستی دختران و پسران و عشق و امثال آن پیدا كنند.



7- عدم تقید خانواده به مسائل دینی:

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
7- عدم تقید خانواده به مسائل دینی:

جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در خانه تجربه می كنند.فرهنگ خانواده است كه حد و مرزها را به فرزندان می آموزد. لذا قرآن كریم می فرماید: "ای مومنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید."(تحریم. 6) یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید. و در نگهداری خانواده همین بس كه به آنها امر كنید بدان چه كه خدا امر كرده و نهی كنید از آنچه خدا نهی كرده است.
(كافی، ج 5، ص. 62)

اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نكنند، دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت


8- بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه:

جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی كه شور و نشاط آنان را حفظ كند، نیازمند هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نكنند، خود آنان دست به كار می شوند و از آنجا كه معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل می كنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می كنند. نكته دیگری كه باید به آن توجه داشت،پرهیز از بیكاری است. خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(ص) توصیه می فرماید: "هنگامی كه از كار مهمی فارغ شدی خود را به كار دیگری مشغول كن"(انشراح. 7) والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند. فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحیعلاوه بر اینكه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می كنند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است. والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هرگونه افراط، تفریط، برخورد خشك، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری كنند. و در ضمن نظارت و
كنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان راحفظ نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود وعزت و كرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. (شرح غرر و درر، آمدی، ج 1، ص. 394) و از سرزنش و ملامت نیز پرهیز كنند كه آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می كند. ( میزان الحكمه ، ج 8، ص 485، حدیث. 17831)

9 - رسانه


ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
9 - رسانه

دنیای به اصطلاح مدرن امروزی با ایجاد برخی از باورهای فریب دهنده که کاملا به طور نامحسوس وارد ذهن ها می شوند نه تنها زندگی های زناشویی را بلکه روابط دوستانه را از معنای سالم و درست به راه و عواقبی افتضاح کشانده است.
آسیب های اجتماعی و فرهنگی ما با زیست رسانه ای انسان امروز و فرهنگ پذیری بالای او از این رسانه ها ارتباط مستقیم دارد و در کنار همه عوامل به خصوص عوامل تربیتی چون خانواده، نهاد آموزشی و رسانه؛ این رسانه است که نقش پررنگ و به سزایی در به وجود آمدن و شیوع چنین آسیب هایی در جامعه دارد.از جمله این آسیب ها روابط غیر منطقی و نامشروع میان دختر و پسر است.

در پیدایش و گسترش این آسیب نیز شاید بتوان نقش اول سناریوی آن را به رسانه داد و اینجا تنها پای شبکه های ماهواره ای و شبکه های اجتماعی گیر نیست بلکه همگام انان می توان نقش سینما، تلویزیون و شبکه پخش خانگی داخلی را مشاهده کرد. در ادامه به بررسی نقش وضعیت هر رسانه به طور جداگانه در این رابطه می پردازیم.

شبکه های ماهواره ای

ماهواره با اینکه یک رسانه ممنوع در کشور ما است اما طبق آمارها اکنون حدود 64 درصد از ایرانیان تماشاگر این رسانه هستند.

رسانه ای به دلیل استفاده از صوت و تصویر و جلوه های بصری به طور هم زمان در تأثیر در مخاطب نقش پر اهمیتی دارد و به گفته جان.اف.کندی هدف امریکا از دست یابی به فناوری ماهواره ای «کنترل» است. در واقع ماهواره در عین تنوع و تعدد شبکه ها شما را در دهکده جهانی با فرهنگ واحدی مورد کنترل قرار می دهد و یکسان سازی فرهنگی مطابق با اصول امپریالیسم را در برنامه دارد.

حال مخاطب ایرانی که ورای استفاده معقول و برای رهایی از رنج عمل ضعیف رسانه ملی( به قول خود این افراد) به سراغ این رسانه رفته است با شبکه هایی رو به رو خواهد شد که برای
سرگرمی او مرداک صهیونیست و سایر شرکای غربی اش تهیه کرده اند شبکه هایی چون فارسی وان، زمزمه، من و تو ، بی بی سی، ام بی سی پرشیا، پی ام سی، ایران میوزیک و......

یک جنگ نرم برای تغییر سبک زندگی این افراد و کنترل اذهان آن ها که بعضاً موفق هم عمل می کند حتی کسانی که با آگاهی به سراغ این شبکه ها می روند از تأثیر مبرا نخواهند بود هر چند تأثیر وضعی و ناخودآگاه .

رسانه هایی که فراتر از یک رابطه ساده بین نامحرم را برای دختر و پسرها فرهنگ سازی می کنند به آن ها بی قیدی، دوستی های بی ضابطه، لذت گرایی و..... حتی خیانت را آموزش می دهند.
این رسانه "تلویزیون" باید علاوه بر اینکه نقطه شروعی برای فرهنگ سازی دینی در کشور باشد اثرات رسانه های دیگر از جمله شبکه های ماهواره ای را نیز دفع کند اما آنچه که این روزها نسبت به گذشته در قاب جادویی آن نظاره گر هستیم پارادوکس ترویج حجاب و عفاف در برنامه های گفتگو محور مذهبی و تخریب آن در مجموعه های تلویزیونی است
تأثیر پذیری جوانان از این کانال ها را از سبک جدید زندگی و رفتار و گفتار آن ها می توان به وضوح مشاهده کرد از نمونه ای بارز آن مدگرایی است که از شبکه های مد و بازیگران فیلم های شبکه های خارجی در سطح خیابان های شهر می بینیم.





رسانه ملی

ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

رسانه ملی

تأثیر گذارترین رسانه در داخل کشور که بالاترین مخاطب را نیز دارا هست سیمای جمهوری اسلامی می باشد. این رسانه "تلویزیون" باید علاوه بر اینکه نقطه شروعی برای فرهنگ سازی دینی در کشور باشد اثرات رسانه های دیگر از جمله شبکه های ماهواره ای را نیز دفع کند اما آنچه که این روزها نسبت به گذشته در قاب جادویی آن نظاره گر هستیم پارادوکس ترویج حجاب و عفاف در برنامه های گفتگو محور مذهبی و تخریب آن در مجموعه های تلویزیونی است.
فرهنگ سازی که توسط این رسانه می تواند انجام پذیرد با هیچ رسانه دیگر قابل مقایسه نیست و این نیازمند دو مورد تعهد و تخصص است اما هر دو پای رسانه دینی در این راه لنگ می زند و سنگ هایی از جمله سلیقه گرایی، کمیت و مصلحت اندیشی هم در سر این راه قرار می گیرد.

مخاطب این رسانه در برنامه های چون "استوا" انباشته از افکار مثبت در این با ره می شود و بعد باید مثلاً در برنامه ای چون مجموعه 5کیلومتر تا بهشت این الگو برایش نهادینه شود اما آنچه که مشاهده می کند رابطه صمیمی دو دختر و پسر در قالب روح است رابطه ای که با چهار چوب آغاز می شود و بدون آن پایان می یابد و حال قضاوت با شماست که نوجوان و جوان ما از کدام از این دو برنامه بیشتر تأثیر می گیرد از پیام رسانی مستقیم برنامه ای جدی و سنگین چون استوا یا پیام رسانی غیرمستقیم این سریال؟ و حال باتوجه به شرایط سنی و محیط های اجتماعی با این تناقض چه خواهد کرد؟
نوع اجرای مجریان زن رادیو و تعامل انان با مجریان مرد در برنامه ها خود فرهنگ ساز رفتار و روابط بدون چهارچوب و عفاف است موردی که اکنون شاید بر اثر عادت زیاد به چشم برخی از افراد نیاید ولی در ابتدا واکنش های بیشتری را بر می انگیخت.
یا نوجوانی که رابطه گاهی صمیمانه و خنده و شوخی های خارج از عرف دو مجری را در برخی برنامه ها با هم می بیند و ما انتظار داریم که این حدیث ازامیرالمومنین(ع) نیز برایش نهادینه شود که می فرمایند" اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد و دل ها را منحرف می سازد."


در کنار همه این عوامل پخش فیلم های سینمایی که خطوط قرمز پر رنگی نسبت به رسانه ملی دارند به این فرهنگ سازی امروزی کمک خواهد کرد.


سینما

رسانه ای تصویری دیگر که امروزه بیشترین درصد عبور از خط قرمزها را دارد. جهت فرهنگ سازی پیرامون اینکه چگونه با فرهنگ مدرن خو بگیرند و مطابق آن بتوانند با نامحرم رابطه خارج از عرف و شرع داشته باشند، برای جوانان ما این رسانه به تنهایی کفایت می کند. و شاید بتوان اظهار داشت به صورت کلی هیچ فرهنگ سازی برای رابطه چهارچوب مدار با نامحرم و نحوه اسلامی پوشش و در یک کلام ارائه سبک زندگی دینی در این رابطه در فیلم های سینمایی دیده نمی شود.

این جریان از زمان اصلاحات بر سینماهای کشور رویکرد خاص خود را آغاز کرد و اکنون نیز به راحتی به روند خود ادامه می دهد و چه بسا بدتر هم شده است.

شبکه پخش خانگی نیز در کنار سینما و رسانه ملی به این مهم! مبادرت می ورزد و گفتاری مجدد درباره آن تکرار مکررات است.
اما....



اینترنت


اما فضای مجازی، این رسانه در هر دو "عرصه وب1 و وب2 " (1)می تواند به این آسیب ها دامن بزند. مخاطب اینترنت چون مخاطب ماهواره است که در دنیایی ورای مرزهای کشور وارد می شود و در عرصه تهاجمات فرهنگی بسیاری قرار خواهد گرفت. در عرصه محتوایی با شبهات و سایت های غیر اخلاقی بسیاری روبه رو خواهد شد که رابطه های خارج از چهارچوب را برای او زمینه سازی می کند.

و در عرصه وب 2 چون شبکه های اجتماعی و چت و کلوب ها وارد چنین بستری می شود. راهی که در آن با توجیه ناشناس بودن و یا حتی نوشتاری بودن رابطه و بعضاً افلاین بودن؛ به راحتی افراد با نامحرم رابطه برقرار می کنند و تحت تأثیر فرهنگ حاکم از قید چهارچوب های رفتاری و رعایت عفاف خارج می شوند.



بحث پایانی



ان شاءالله درقسمت بعد خدمت شمامخاطب محترم ارائه خواهیم داد.
.
.
.
.
.
ادامه دارد......
لطفا دنبال کنید..





(1)
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا