* آرشیو شناسایـــــی مهره داران *

وضعیت
موضوع بسته شده است.

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 29 - گاو دریایی

تصویر 29 - گاو دریایی

گاو دریایی
محدوده زمانی: میوسن پیشین[SUP][۱][/SUP] ـ امروز
گاو دریایی با گوساله‌اش
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو:جانوران
شاخه:طنابداران
رده:پستانداران
راسته:گاودریاییان
تیره:تن‌موییان[SUP][۲][/SUP]
گیل، ۱۸۷۲
سرده:Trichechus
L. ۱۷۵






گاو دریایی پستانداری آبزی از راستهٔ گاودریاییان، Sirenia، خانوادهٔ تن‌موییان Trichechidae و سردهٔ تریککوس (Trichechus) است.
گاو دریایی با گاوماهی و در کل خانواده گاوماهی‌ها (Dugongidae) از نظر شکل جمجمه و دُم تفاوت دارد. دم گاو دریایی پارویی‌شکل است در حالیکه دم گاوماهی چنگالی است.
گاوهای دریایی گیاهخوارند و بیشتر وقت خود را به چرا در پایاب‌ها (آب‌های کم‌عمق) می‌گذرانند.
زیستگاه این جانوران، دریاهای آمریکای مرکزی، رودهای آمازون و بخش غربی آفریقا است. مردم بومی کارائیب از روی سنت به شکار گاوهای دریایی می‌پردازند. زمانی که کریستف کلمب به این سامان آمد شکار گاو دریایی یک تجارت تثبیت‌شده بود. سرخ‌پوستان آمریکا گاو دریایی را برای ساخت سپر، قایق و کفش و همچنین گوشت زیادی که دارد شکار می‌کردند. شکارگران، برای کشتن این جانوران با چوب‌هایی پارومانند بر سر آن‌ها می‌کوفتند.

















 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 30 - نوک اردکی

تصویر 30 - نوک اردکی

نوک‌اردکی



نوک‌اردکی
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو:جانوران
شاخه:طنابداران
رده:پستانداران
راسته:تک‌سوراخیان
تیره:نوک‌اردکیان
سرده:Ornithorhynchus
بلومنباخ، ۱۸۰۰
گونه:O. anatinus
نام علمی
Ornithorhynchus anatinus
(Shaw, 1799)
زیستگاه نوک‌ارکی (رنگ تیره‌تر)


نوک‌اُردَکی یا ارنی ترنگ جانوری است پستاندار از رده پستانداران، راسته تک‌سوراخیان (Monotremata) و خانواده نوک‌اردکیان (Ornithorhynchidae) که در جنوب خاوری استرالیا و جزیره تاسمانی در کنار نهرها و رودها، زندگی می‌کند. درازای این جانور از نوک تا دم به ۵۰ تا ۶۰ سانتیمتر می‌رسد. ووزنش یک تا دو کیلوگرم است.
بدنش پوشیده از موی کوتاه، نرم و قهوه‌ای رنگ است و دمی پهن دارد. منقارش پهن و به شکل منقار مرغابی است. نوک منقار این جانور دارای عصبهای حساسی است که در یافتن غذا به جانور کمک می‌کند. غذای نوک‌اردکی کرم‌ها، حشره‌ها، نرم‌تنان، خرچنگ‌های ریز و بعضی دیگر از جانوران آبزی است. نوک‌اردکی بالغ دندان ندارد و غذایش را به کمک نوک سفت منقارش خرد می‌کند و می‌خورد. نوک‌اردکی نر بزرگ‌تر از نوک‌اردکی ماده است و پاهای عقبی آن هر کدام یک خار دارند که به یک کیسه زهر متصل است. نوک‌اردکی ماده در بهار یک تا سه تخم می‌گذارد، قطر هر تخم ۲ سانتیمتر است و پوستی سفید و چرم ماننددارد. حیوان ماده معمولاً ۷ تا ۱۰ روز روی تخم‌ها می‌خوابد. نوزاد نوک‌اردکی به کمک دندانی که در فک بالا دارد پوسته تخم را پاره می‌کند. برهنه و نابینا و ناتوان به دنیا می‌آید و سه سانتی متر طول دارد و از شیری که از سوراخهای شکم مادر تراوش می‌شود، تغذیه می‌کند. عمر نوک‌اردکیها حدود ۱۰ سال است. چنگال های پاهای عقبی مجهز به زهری هستند که در صورت برخورد اثر دردناکی دارند.[SUP][۱][/SUP] این حیوان مانند موش کور در تونل هایی که می کند زندگی می کند با این تفاوت که یک سوی این تونل ها به آب منتهی می شود.[SUP][۱][/SUP] دو یا سه تخم را در انتهای لانه می گذارد که چسبناک و نرم اند.[SUP][۱][/SUP] نوزادان پس از خروج از تخم با لیس زدن خز مادر شیری را که از آن تراوش می شود می خورند.[SUP][۱][/SUP]
کد ژنتیکی [ویرایش]

این جانور متعلق به یکی از شاخه‌های اولیه خانواده پستانداران است و مانند آنها پوشیده از خز (کرک) است و شیر می‌دهد، با این حال مانند خزندگان تخم می گذارد. محققان می‌گویند این ترکیب منحصر به فرد مشخصات ناهمگون، در دی ان ای نوک‌اردکی نیز قابل مشاهده است.[SUP][۲][/SUP]
منابع


  • ↑ [SUP]۱٫۰[/SUP] [SUP]۱٫۱[/SUP] [SUP]۱٫۲[/SUP] [SUP]۱٫۳[/SUP] رازها و شگفتیهای طبیعت در جهان جانوران نویسندگان : کارن گومن و میتر امری ترجمه به فارسی محمد رضا غفاری
  • BBCPersian.com


کد ژنتیکی پلاتیپوس گشوده شد(ایرنا)









منبع :

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%86%...AF%DA%A9%DB%8C
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 31 - آرمادیلو غول پیکر

تصویر 31 - آرمادیلو غول پیکر

آرامادیلو غول پیکر : اسم علمی : Dasypus novemcinctus










آرمادیلو پسنانداری است که بدنش، با قطعات سخت استخوانی (مانند زره) پوشیده شده است. در طبقه‌بندی جانوران، در همان خانواده‌ای قرار دارد که مورچه‌خوار و حیوان تنبل قرار می‌گیرند. آرمادیلو در مناطقی از آمریکای شمالی و در همه جای آمریکای جنوبی یافت می‌شود. دو گونه آرمادیلو وجود دارد که بزرگ‌ترین آن، آرمادیلوی غول‌پیکر با طولی برابر۵/۱ متر است.


آرمادیلوها، انواع مختلفی از گیاهان، حشرات و جانوران کوچک را می‌خورند. آنها به خوردن مورچه‌ها و موریانه‌ها بسیار علاقه دارند، این جانوران با پاهای جلو و پنجه‌های نیرومندشان زمین را می‌کنند و مورچه‌ها و موریانه‌ها را پیدا می‌کنند و می‌خورند. آرمادیلوها به تنهایی یا به‌ صورت زوج یا گروه در حفره‌هایی که زیرزمین حفر کرده‌اند، زندگی می‌کنند. آنها شب‌ها برای تغذیه از لانه‌های خود بیرون می‌آیند.آرمادیلوها جانورانی ترسو هستند و هر گاه احساس خطر کنند، به سرعت به طرف لانه‌های خود فرار می‌کنند. آرمادیلوها، انواع مختلفی از گیاهان، حشرات و جانوران کوچک را می‌خورند. آنها به خوردن مورچه‌ها و موریانه‌ها بسیار علاقه دارند، این جانوران با پاهای جلو و پنجه‌های نیرومندشان زمین را می‌کنند و مورچه‌ها و موریانه‌ها را پیدا می‌کنند و می‌خورند.​

آرمادیلو پسنانداری است که بدنش، با قطعات سخت استخوانی (مانند زره) پوشیده شده است. در طبقه‌بندی جانوران، در همان خانواده‌ای قرار دارد که مورچه‌خوار و حیوان تنبل قرار می‌گیرند. آرمادیلوها می‌توانند هنگام خطر خود را جمع کنند و به صورت یک توپ در آیند. در چنین حالتی از سر و دم فقط قسمت‌های سخت آنها دیده می‌شود و به این ترتیب از خطر دشمنان در امان می‌مانند.​

با وجود پوشش سنگین بدن، آرمادیلوها می‌توانند به خوبی شنا کنند، آنها برای شناور شدن در آب، مقداری هوا می‌بلعند.* کوچک‌ترین نوع آرمادیلو، آرمادیلوی صورتی است که فقط ۱۶ سانتی‌متر طول دارد.* پوشش سخت آرمادیلوها معمولاً از نه بند تشکیل شده است​

آرمادیلو پستاندار بچه‌زای کوچکی است از راسته کمربندداران (Cingulata)، بالاراستهٔ بیگانه‌بندیان (Xenarthra). این جانور به‌خاطر پوشش زرهی خود معروف است. بدن آرمادیلو با صفحات استخوانی به‌هم‌پیوسته پوشیده شده تا به هنگام خطر بتواند به صورت گلوله توپ استخوانی درآمده از خود دفاع کند. فاتحان اسپانیایی قارهٔ آمریکا این جانور را آرمادیلو نامیدند که به اسپانیایی به معنی “زره‌دار کوچک” است. آرمادیلو پستاندار کوچک افتخاری ایالت تگزاس است.​
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 32 - Capybara

تصویر 32 - Capybara






Capybara
Conservation status

Least Concern (IUCN 3.1)[SUP][1][/SUP]​
Scientific classification
Kingdom:Animalia
Phylum:Chordata
Subphylum:Vertebrata
Class:Mammalia
Order:Rodentia
Suborder:Hystricomorpha
Family:Caviidae
Subfamily:Hydrochoerinae
Genus:Hydrochoerus
Species:H. hydrochaeris
Binomial name
Hydrochoerus hydrochaeris
(Linnaeus, 1766)
Range


The capybara (Hydrochoerus hydrochaeris) is the largest extant rodent in the world. Its closest relatives are agouti, chinchillas,coyphillas, and guinea pigs. Native to South America, the capybara inhabits savannas and dense forests and lives near bodies of water. It is a highly social species and can be found in groups as large as 100 individuals, but usually lives in groups of 10–20 individuals. The capybara is not a threatened species, though it is hunted for its meat and skin.​


Etymology


Its common name is derived from Tupika'apiûara, a complex agglutination of kaá(leaf) + píi (slender) + ú (eat) + ara (a suffix for agent nouns), meaning "one who eats slender leafs", or "grass-eater".[SUP][2][/SUP] The scientific name, both hydrochoerus and hydrochaeris, comes from Greek ὕδωρ (hydor = water) + χοίρος(choiros = pig, hog).[SUP][3][/SUP][SUP][4][/SUP]

Classification and phylogeny


The capybara and the lesser capybara belong to the subfamily Hydrochoerinae along with the rock cavies. The living capybaras and theirextinct relatives were previously classified in their own family Hydrochoeridae.[SUP][5][/SUP] Since 2002, molecular phylogenetic studies have recognized a close relationship betweenHydrochoerus and Kerodon[SUP][6][/SUP] supporting placement of both genera in a subfamily ofCaviidae.[SUP][3][/SUP] Paleontological classifications have yet to incorporate this new taxonomy, and continue to use Hydrochoeridae for all capybaras, while using Hydrochoerinae for the living genus and its closest fossil relatives, such as Neochoerus.[SUP][7][/SUP][SUP][8][/SUP] The taxonomy of fossil hydrochoerines is also in a state of flux. In recent years, the diversity of fossil hydrochoerines has been substantially reduced.[SUP][7][/SUP][SUP][8][/SUP] This is largely due to the recognition that capybara molar teeth show strong variation in shape over the life of an individual.[SUP][7][/SUP] In one instance, material once referred to four genera and seven species on the basis of differences in molar shape is now thought to represent differently aged individuals of a single species, Cardiatherium paranense.[SUP][7][/SUP]

Description



Skull​

The capybara has a heavy, barrel-shaped body and short head, with reddish-brown fur on the upper part of its body that turns yellowish-brown underneath. Its sweat glands can be found in its haired skin surface, an unusual trait among rodents.[SUP][5][/SUP] The animal lacks underhair, guard hair differs little from overhair. Adult capybaras grow to 107 to 134 cm (3.51 to 4.40 ft) in length, stand 50 to 64 cm (20 to 25 in) tall at the withers, and typically weigh 35 to 66 kg (77 to 150 lb), with an average in the Venezuelan llanos of 48.9 kg (108 lb).[SUP][9][/SUP][SUP][10][/SUP] The top recorded weight are 91 kg (200 lb) for a wild female fromBrazil and 73.5 kg (162 lb) for a wild male from Uruguay.[SUP][5][/SUP][SUP][11][/SUP] The dental formula is
.[SUP][5][/SUP] Capybaras have slightly webbed feet and vestigial tails.[SUP][5][/SUP] Their back legs are slightly longer than their front legs, and their muzzles are blunt with eyes, nostrils, and ears on top of their heads. Females are slightly heavier than males.
Its karyotype has 2n = 66 and FN = 102.[SUP][3][/SUP]

Ecology



Capybaras are semiaquatic mammals[SUP][10][/SUP]found throughout almost all countries of South America (except Chile[SUP][12][/SUP]) in densely forestedareas near bodies of water, such as lakes, rivers, swamps, ponds and marshes,[SUP][9][/SUP] as well as flooded savannah and along rivers intropical forest. Capybara have flourished in cattle ranches.[SUP][5][/SUP] They roam in home rangesaveraging 10 hectares (25 acres) in high-density populations.[SUP][5][/SUP]
Many escapees from captivity can also be found in similar watery habitats around the world. Sightings are fairly common in Florida, although a breeding population has not yet been confirmed.[SUP][13][/SUP] In 2011, one was spotted in the central coast of California.[SUP][14][/SUP]​


A capybara grazes in Shepreth Wildlife Park​

[edit]Diet and predation


Capybaras foraging​

Capybaras are herbivores, grazing mainly on grasses and aquatic plants,[SUP][9][/SUP][SUP][15][/SUP] as well asfruit and tree bark.[SUP][10][/SUP] They are very selective feeders[SUP][16][/SUP] and will feed on the leaves of one species and disregard other species surrounding it. They eat a greater variety of plants during the dry season, as fewer plants are available. While they eat grass during the wet season, they have to switch to more abundant reeds during the dry season.[SUP][17][/SUP]Plants that capybaras eat during the summer lose their nutritional value in the winter and thus are not consumed at that time.[SUP][16][/SUP] The capybara's jaw hinge is not perpendicular and they thus chew food by grinding back-and-forth rather than side-to-side.[SUP][18][/SUP] Capybaras are coprophagous, meaning they eat their own feces as a source of bacterial gut flora, to help digest the cellulose in the grass that forms their normal diet, and to extract the maximum protein and vitamins from their food. They may also regurgitate food to masticate again, similar to cud-chewing by a cow.[SUP][19][/SUP]
Like its cousin the guinea pig, the capybara does not have the capacity to synthesizevitamin C, and capybaras not supplemented with vitamin C in captivity have been reported to develop gum disease as a sign of scurvy.[SUP][20][/SUP]
They can have a life span of 8–10 years in the wild,[SUP][21][/SUP] but live less than four years on average, as they are "a favourite food of jaguar, puma, ocelot, eagle and caiman".[SUP][12][/SUP] The capybara is also the preferred prey of the anaconda.[SUP][22][/SUP]

Natural history



Capybaras are very gregarious. While they do sometimes live solitarily, they are more commonly found in groups that average 10–20 individuals, with two to four adult males, four to seven adult females and the rest juveniles.[SUP][23][/SUP] Capybara groups can consist of as many as 50 or 100 individuals during the dry season,[SUP][19][/SUP][SUP][24][/SUP] when the animals gather around available water sources. Males are organized in stable, linear hierarchies. The dominant male in each group is significantly heavier than any of the subordinates, but among subordinates, status is not correlated with weight.[SUP][25][/SUP] The dominant male is positioned in the center of the group while subordinates are on the periphery. These hierarchies are established early in life among the young with play fights and mock copulations.[SUP][23][/SUP] The most dominant males have access to the best resources.[SUP][25][/SUP]Capybaras are very vocal and, when in groups, chatter with each other to establish social bonds, dominance or general group census.[SUP][24][/SUP] They can make dog-like barks[SUP][19][/SUP] when threatened or when females are herding young.[SUP][26][/SUP] Capybaras have two different scent glands; a morillo, located on the snout, and an anal gland.[SUP][27][/SUP] Both ***es have those glands, but males have larger morillos and their anal pockets can open more easily. The anal glands of males are also lined with detachable hairs. A crystalline form of scent secretion is coated on these hairs and are released when in contact with objects like plants. These hairs have a longer-lasting scent mark and are tasted by other capybaras. A capybara marks by rubbing its morillo on an object or by walking over a scrub and marking with its anal gland. A capybara can spread its scent further by urinating. However, females usually mark without urinating and mark less frequently than males overall. Females mark more often during the wet season when they are in estrus. In addition to objects, males will also mark females.[SUP][27][/SUP]​


Mother with typical litter of four babies​

[edit]Reproduction


Capybara family swimming




Capybara four months old​

When in estrus, the female's scent changes subtly and nearby males begin pursuit.[SUP][25][/SUP] In addition, a female will alert males she is in estrus by whistling though her nose.[SUP][19][/SUP] During mating, the female has the advantage and mating choice. Capybaras mate only in water, and if a female does not want to mate with a certain male, she will either submerge or leave the water.[SUP][19][/SUP][SUP][24][/SUP] Dominant males are highly protective of the females, but they usually cannot prevent all the subordinates from copulating.[SUP][25][/SUP] The larger the group, the harder it is for the male to watch all the females. Dominant males secure significantly more matings than each subordinate, but subordinate males, as a class, are responsible for more matings than each dominant male.[SUP][25][/SUP] The lifespan of the capybara's sperm is longer than that of other rodents.[SUP][28][/SUP]​




Capybara gestation is 130–150 days, and usually produces a litter of four capybara babies, but may produce between one and eight in a single litter.[SUP][5][/SUP] Birth is on land and the female will rejoin the group within a few hours of delivering the newborn capybaras, which will join the group as soon as they are mobile. Within a week, the young can eat grass, but will continue to suckle—from any female in the group—until weaned at about 16 weeks. The young will form a group within the main group.[SUP][12][/SUP] Alloparenting has been observed in this species.[SUP][24][/SUP] Breeding peaks between April and May in Venezuela and between October and November in Mato Grosso, Brazil.[SUP][5][/SUP] Like other rodents, the front teeth of capybaras grow continually to compensate for the constant wear from eating grasses;[SUP][12][/SUP] their cheek teeth also grow continuously.[SUP][18][/SUP]

Activities


Capybaras are excellent swimmers, and can remain completely submerged for up to five minutes,[SUP][9][/SUP] an ability they use to evade predators. Capybaras can sleep in water if need be, only keeping their noses out of the water. During midday, as temperatures increase, they wallow in water and then graze in late afternoons and early evenings.[SUP][5][/SUP] They rest around midnight and then continue to graze before dawn.

Conservation and human interaction




A 6-week old pet capybara being bottle fed​

Capybaras are on the IUCN list,[SUP][1][/SUP] but are not considered a threatened species; theirpopulation is stable through most of their South American range, though in some areas, hunting has reduced their numbers.[SUP][9][/SUP][SUP][12][/SUP]
Capybaras are hunted for their meat and peltsin some areas,[SUP][29][/SUP] and otherwise killed by humans who see their grazing as competition for livestock. In some areas, they are farmed, which has the effect of ensuring the wetlandhabitats are protected. Their survival is aided by their ability to breed rapidly.[SUP][12][/SUP]
Capybaras can be found in many areas in zoos and parks,[SUP][18][/SUP] and may live for 12 years incaptivity.[SUP][12][/SUP] Capybaras are gentle and will usually allow humans to pet and hand-feed them.
Capybara are farmed for meat and skins in South America.[SUP][30][/SUP] The meat is considered unsuitable to eat in some areas, while in other areas it is considered an important source of protein.[SUP][5][/SUP] During Lent, capybara meat is especially popular in parts of South America, especially in Venezuela, as the Catholic Church, in a special dispensation, is claimed to have allowed eating capybara meat when meat consumption was otherwise not allowed. Accounts differ of how the dispensation arose.[SUP][31][/SUP] Capybaras are occasionally kept as pets in the United States,[SUP][32][/SUP] though it is illegal in some states and in various other countries.

See also





References





 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 33 - طاووس یا قرقاول برونئی

تصویر 33 - طاووس یا قرقاول برونئی


طاووس یا قرقاول برونئی



Bornean Peacock-Pheasant که می شه مثلاً طاووس یا قرقاول برونئی
Kingdom:Animalia
Phylum:Chordata
Class:Aves
Order:Galliformes
Family:Phasianidae
Subfamily:Argusianinae
Genus:Polyplectron
Species:P. schleiermacheri
Binomial name
Polyplectron schleiermacheri
Brüggemann, 1877
Synonyms
Polyplectron malacense schleiermacheri





 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 34 - پرنده بهشتی

تصویر 34 - پرنده بهشتی

Birds PP.jpg





Superb Bird-of-paradise
Conservation status

Least Concern (IUCN 3.1)[SUP][1][/SUP]​
Scientific classification
Kingdom:Animalia
Phylum:Chordata
Class:Aves
Order:Passeriformes
Family:Paradisaeidae
Genus:Lophorina
Vieillot, 1816
Species:L. superba
Binomial name
Lophorina superba
(Pennant, 1781)

The Superb Bird-of-paradise (Lophorina superba), also known as the Smiley Bird Of Paradise, is a small, approximately 26 cm long, passerine bird of the Paradisaeidae (Birds of Paradise) family. It is the only member in the genus Lophorina. The Superb Bird-of-paradise is distributed throughout rainforests of New Guinea.
[edit] Description

The male is black with an iridescent green crown, blue-green breast shield and a long velvety black erectile cape covering his back. The female is a reddish-brown bird with brownish barred buff below. The young is similar to the female.
[edit] Courtship display

The species has an unusually low population of females, and competition amongst males for mates is intensely fierce. This has led the species to have one of the most bizarre and elaborate courtship displays in the avian world. After carefully and meticulously preparing a "dance floor" (even scrubbing the dirt or branch smooth with leaves), the male first attracts a female with a loud call. After the curious female approaches, his folded black feather cape and blue-green breast shield springs upward and spreads widely and symmetrically around its head, instantly transforming the frontal view of the bird into a spectacular ellipse-shaped creature that rhythmically snaps its tail feathers against the ground while hopping in frantic circles around the female. While this display is in effect, the blue plumage is in a pattern similar to a cartoon face. Even despite the elaborate display, the average female rejects 15-20 potential suitors before consenting to mate.
[edit] Status

Although heavily hunted for its plumes, the Superb Bird-of-paradise is one of the most common and widespread birds of paradise in New Guinea forests. The Superb Bird-of-paradise is evaluated as Least Concern on the IUCN Red List of Threatened Species.[SUP][1][/SUP] It is listed on Appendix II of CITES.
[edit] References



[edit] External links
 
آخرین ویرایش:

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 35 - دم جنبانک ابلق

تصویر 35 - دم جنبانک ابلق

"Pied Wagtail" redirects here. For the related African bird, see African Pied Wagtail.
White Wagtail
M. alba alba
Conservation status

Least Concern (IUCN 3.1)[SUP][1][/SUP]​
Scientific classification
Kingdom:Animalia
Phylum:Chordata
Class:Aves
Order:Passeriformes
Family:Motacillidae
Genus:Motacilla
Species:M. alba
Binomial name
Motacilla alba
Linnaeus, 1758

The White Wagtail (Motacilla alba) is a small passerine bird in the wagtail family Motacillidae, which also includes the pipits and longclaws. This species breeds in much of Europe and Asia and parts of north Africa. It is resident in the mildest parts of its range, but otherwise migrates to Africa. It has a toehold in Alaska as a scarce breeder. In the British Isles the darker sub-species the Pied Wagtail (M. a. yarrellii) predominates.
The White Wagtail is an insectivorous bird of open country, often near habitation and water. It prefers bare areas for feeding, where it can see and pursue its prey. In urban areas it has adapted to foraging on paved areas such as car parks. It nests in crevices in stone walls and similar natural and man-made structures.
The White Wagtail is the national bird of Latvia.[SUP][2][/SUP]
[h=2][edit] Taxonomy and systematics[/h]
Breeding ranges of the major races


The White Wagtail was one of the many species originally described by Linnaeus in his 18th century work, Systema Naturae, and it still bears its original name of Motacilla alba.[SUP][3][/SUP] The Latin genus name originally meant "little mover", but certain medieval writers thought it meant "wag-tail", giving rise to a new Latin word cilla for "tail".[SUP][4][/SUP] The specific epithet alba is Latin for "white".
Within the wagtail genus Motacilla, the White Wagtail's closest relatives appear to be other black-and-white wagtails such as the Japanese Wagtail, Motacilla grandis, and the White-browed Wagtail, Motacilla madaraspatensis (and possibly the Mekong Wagtail, Motacilla samveasnae, the phylogenetic position of which is mysterious), with which it appears to form a superspecies. However, mtDNA cytochrome b and NADH dehydrogenase subunit 2 sequence data suggests that the White Wagtail is itself polyphyletic or paraphyletic (i.e. the species is not itself a single coherent grouping).[SUP][5][/SUP] Other phylogenetic studies using mtDNA still suggest that there is considerable gene flow within the races and the resulting closeness makes Motacilla alba a single species.[SUP][6][/SUP] Some studies have suggested the existence of only two groups : the alboides group, with M. a. alboides, M. a. leucopsis and M. a. personata; and the alba group, with M. a. alba, M. a. yarrellii, M. a. baicalensis, M. a. ocularis, M. a. lugens, and M. a. subpersonata.[SUP][7][/SUP]
[h=2][edit] Description[/h] The White Wagtail is a slender bird, 16.5–19 cm (6½–7½ in) in length (East Asian subspecies are longer, measuring up to 21 cm (8¼ in), with the characteristic long, constantly wagging tail of its genus. Its average weight is 25 g (0.88 oz) and the maximum lifespan in the wild is ca. 12 years.[SUP][8][/SUP] The nominate subspecies Motacilla alba alba is basically grey above and white below, with a white face, black cap and black throat.
There are a number of other subspecies, some of which may have arisen because of partial geographical isolation, such as the resident British form, the Pied Wagtail M. a. yarrellii, which now also breeds in adjacent areas of the neighbouring European mainland. The Pied Wagtail, named for naturalist William Yarrell, exchanges the grey colour of the nominate form with black (or very dark grey in females), but is otherwise identical in its behaviour. Other subspecies, the validity of some of which is questionable, differ in the colour of the wings, back, and head, or other features. Some races show ***ual dimorphism during the breeding season. As many as six subspecies may be present in the wintering ground in India or Southeast Asia and here they can be difficult to distinguish.[SUP][9][/SUP][SUP][10][/SUP][SUP][11][/SUP][SUP][12][/SUP] Phylogenetic studies using mtDNA suggest that some morphological features have evolved more than once, including the back and chin colour. Breeding M. a. yarrellii look much like the nominate race except for the black back, and M. a. alboides of the Himalayas differs from the Central Asian M. a. personata only by its black back. M. a. personata has been recorded breeding in the Siddar Valley of Kashmir of the Western Himalayas.[SUP][13][/SUP] It has also been noted that both back and chin change colour during the pre-basic moult; all black-throated subspecies develop white chins and throats in winter and some black-backed birds are grey-backed in winter.[SUP][6][/SUP][SUP][9][/SUP]
The call of the White Wagtail is a sharp chisick, slightly softer than the version given by the Pied Wagtail. The song is a pleasant twittering, more regular in White than Pied, but with little territorial significance, since the male uses a series of contact calls to attract the female.[SUP][14][/SUP]
[h=3][edit] Subspecies[/h] Nine or eleven subspecies are currently recognised. Information on the plumage differences and distribution of the subspecies of the White Wagtail is shown below.[SUP][15][/SUP]
SubspeciesRangeNotesImage
M. a. albaEurope from the Iberian Peninsula to Ural Mountains, Turkey, the Levant, Iceland, the Faroe Islands and Greenland's east coast. Some migrate to the south of Europe and Africa down as far as Kenya and MalawiNominate subspecies
M. a. yarrelliiGreat Britain and Ireland, birds in the northern part of the range winter in Spain and North Africa, those further south are resident.[SUP][16][/SUP]Pied Wagtail. Has a much blacker back than the nominate race, black of throat continues on side of neck
M. a. dukhunensisWest Siberian Plain – east Caspian Sea (part of Russia, Kazakhstan, Uzbekistan, Turkmenistan), winters in the Middle East and India. Sometimes included in alba.[SUP][16][/SUP]Indian Pied Wagtail. The upperparts of this subspecies are paler and more blue-grey than nominate, and has it has a continuous unbroken white panel on wing coverts.
M. a. persicaNorth central and western Iran.Intermediate between M. a. dukhunensis and M. a. personata. Often included in alba; appears to be hybrid or intergrade population.[SUP][16][/SUP]
M. a. subpersonataNon-migratory resident of MoroccoMoroccan Wagtail. It has more black on the head than the nominate, and resembles a grey-backed, white-throated African Pied Wagtail[SUP][16][/SUP]
M. a. personataHindu Kush, Tian Shan, Altay Mountains (northern Iran, Afghanistan, Tajikistan, Kyrgyzstan, Kazakhstan, Xinjiang)Masked Wagtail. All-black head with a white face mask
M. a. alboidesHimalayas and surrounding areaThis subspecies has a black back and a lot of black around the head, a white wing panel and white edges on the secondaries and tertials.
M. a. baicalensisRussia in Lake Baikal area, Mongolia, Inner MongoliaResembles M. a. leucopsis but grey back and less white on head and wing.
M. a. ocularisSiberia, Far Eastern (Russia, eastwards from Central Siberian Plateau) expanding into West Alaska
M. a. lugensRussia Far East (Primorsky Krai, Khabarovsk Krai), Kamchatka Peninsula, Kuril Islands, Sakhalin, Japan (Hokkaidō, Honshū)Black-backed Wagtail or Kamchatka/Japanese Pied Wagtail, similar to M. a. yarrellii, but has a black eyestripe and white remiges; might have a claim to constitute a distinct species.
M. a. leucopsisChina, Korean Peninsula, Taiwan, Japan (Ryukyu Islands, Kyūshū) expanding into Japan (Honshū), Southeast Asia, India and Oceania
Amur Wagtail[SUP][17][/SUP][SUP][18][/SUP][SUP][19][/SUP]
[h=2][edit] Distribution and habitat[/h]
Worldwide distribution of the White Wagtail. Yellow denotes summer range, green year round range, blue winter range.


This species breeds throughout Eurasia up to latitudes 75°N, only being absent in the Arctic from areas where the July isotherm is less than 4 °C. It also breeds in the mountains of Morocco and western Alaska. It occupies a wide range of habitats, but is absent from deserts.[SUP][14][/SUP]
White Wagtail is resident in the milder parts of its range such as western Europe and the Mediterranean, but migratory in much of the rest of its range. Northern European breeders winter around the Mediterranean and in tropical and subtropical Africa,[SUP][20][/SUP] and Asiatic birds move to the Middle East, India,[SUP][16][/SUP] and SouthEast Asia.[SUP][21][/SUP] Birds from the North American population also winter in tropical Asia.[SUP][22][/SUP]
[h=2][edit] Behaviour and ecology[/h] The most conspicuous habit of this species is a near-constant tail wagging, a trait that has given the species, and indeed the genus, its common name. In spite of the ubiquity of this behaviour, the reasons for it are poorly understood. It has been suggested that it may flush prey, or signal submissiveness to other wagtails. A recent study has suggested instead that it is a signal of vigilance to potential predators.[SUP][23][/SUP]
[h=3][edit] Diet and feeding[/h] The exact composition of the diet of White Wagtails varies by location, but terrestrial and aquatic insects and other small invertebrates form the major part of the diet. These range from beetles, dragonflies, small snails, spiders, worms, crustaceans, to maggots found in carcasses and, most importantly, flies in the order Diptera.[SUP][16][/SUP] Small fish fry have also been recorded in the diet. The White Wagtail is somewhat unusual in the parts of it range where it is non-migratory as it is an insectivorous bird that continues to feed on insects during the winter (most other insectivorous birds in temperate climates migrate or switch to more vegetable matter).[SUP][24][/SUP]
[h=3][edit] Breeding[/h]
A juvenile M. a. yarrellii in England. It has a grey face and grey area on its chest



Juvenile M. a. alba in northern Norway, showing the grey face and chest


White Wagtails are monogamous and defend breeding territories.[SUP][16][/SUP] The breeding season for most is from April to August, with the season starting later further north. Both ***es are responsible for building the nest, with the male responsible for initiating the nest building and the female for finishing the process. For second broods in the subspecies personata the female alone builds the nest as the male is still provisioning the young.[SUP][25][/SUP] which is a rough cup assembled from twigs, grass, leaves and other plant matter. It is lined with soft materials, including animal hair. The nest is set into a crevice or hole; traditionally in a bank next to a river or ditch, but the species has also adapted to nesting in walls, bridges and buildings. One nest was found in the skull of a walrus. They species will nest in association with other animals, particularly where available the dams of beavers and also inside the nests of Golden Eagles.[SUP][25][/SUP] Around 3–8 eggs are laid, with the usual number being 4–6. Its eggs are cream-coloured, often with a faint bluish-green or turquoise tint, and heavily spotted with reddish brown; they measure, on average, 21×15 mm (0.83×0.59 inches).[SUP][26][/SUP] Both parents incubate the eggs, although the female generally does so for longer and incubates at night. The eggs begin to hatch after 12 days (sometimes as late as 16 days). Both parents feed the chicks until they fledge at around 14 days, and the chicks are fed for another week after fledging.
Though it is known to be a host species for the Common Cuckoo, the White Wagtail typically deserts its nest if it has been parasitised. Scientists theorise that this occurs because the wagtail is too small to push the intruding egg out of the nest, and too short-billed to destroy the egg by puncturing it.[SUP][27][/SUP]
[h=2][edit] Status[/h] This species has a large range, with an estimated extent of more than 10 million km² (3.8 sq mi). The population size is unknown, but it is believed to be large, as the species is described as "common" in at least parts of its range. Population trends have not been quantified, but the species is not believed to approach the thresholds for the population decline criterion of the IUCN Red List (i.e. declining more than 30% in ten years or three generations). For these reasons, the species is evaluated as Least Concern.[SUP][1][/SUP] The population in Europe appears to be stable.[SUP][20][/SUP] The species has adapted well to human changes to the environment, and has in fact exploited human changes such as man-made structures which are used for nesting sites and increased open areas which are used for foraging.[SUP][16][/SUP] In a number of cities, notably Dublin, large flocks gather in winter to roost
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 36 - حیوان تنبل

تصویر 36 - حیوان تنبل







«تنبل ها» چقدر تنبل هستند؟


در حال حاضر دو نوع تنبل در جهان وجود دارد، تنبل دو انگشتی و تنبل سه انگشتی ، هر دو گونه مذکور در جنگل های بارانی آمریکای جنوبی و آمریکای مرکزی یافت می شوند. نام «تنبل» به دلیل حرکت آرام و آهسته این حیوان به او اطلاق می شود. تنبل حیوانی منزوی است و معمولا در تنهایی به سر می برد.این حیوان در محل زندگیش، ساعت های طولانی از شاخه های درخت ها آویزان است. معمولا، حتی 40 متر هم در روز حرکت نمی کند. یک جانور تنبل ، حدود 15 ساعت در شبانه روز می خوابد در این مدت آرام تر نفس می کشد، ضربان قلبش کند می زند، حتی سرعت هضم غذا هم در بدنش کاهش می یابد.

دمای بدن این حیوان نسبت به دیگر پستانداران بسیار پایین است؛ یعنی در حالی که دمای عادی بدن یک پستاندار 85 تا 91 درجه فارنهایت است. دمای بدن تنبل تنها 75درجه فار نهایت است.تنبل های ماده، معمولا یک بچه به دنیا می آورند. بچه تنبل نه ماه بعد از تولد را روی بدن مادرش به شکل آویزان زندگی می کند و به بدن مادرش می چسبد و کاملاً وابسته به آن است. تنبل ها، حتی برای به دنیا آوردن بچه هایشان نه لانه ای می سازند و نه به محل دیگری می روند بلکه حیوان ماده. از شاخه آویزان می شود. جالب است که وقتی نوزاد به دنیا می آید. پنجه هایش آن قدر قوی است که محکم به موهای بدن مادرش می چسبد. بچه تنبل ، به این شکل نه ماه دیگر را هم روی بدن مادرش زندگی می کند تا توانایی زندگی مستقل را پیدا کند و روی پای خود بایستد، یا بهتر است بگوییم از پنجه های خود آویزان شود!

تنبل یک چهارم باقیمانده روز را مشغول خوردن برگ ها و غنچه های درختان است و فقط برگ شاخه های جوان و جوانه های یک نوع درخت را می خورد. این حیوان نه تنها در حرکت کردن سرعت بسیار پایینی دارد. حتی غذایش را هم به کندی می خورد و این سرعت اندک در انجام تمام کارها باعث اطلاق این نام به او شده است.تنبل از دست های درازش برای دفاع از خود و نیز آویزان شدن از درختان استفاده می کند که شکل آن ها منحنی شکل است. بازوها و پاهای بسیار بلند با پنجه های قوی و یا ناخن های بلند و قلاب مانند بسیار محکم، جانور را حتی در حالت خواب هم روی شاخه ها محکم نگه می دارد. چون پاهایش برای راه رفتن بسیار ضعیف هستند، تنبل سه انگشتی وقتی که هفته ای یک بار روی

زمین حرکت می کند، با دست هایش خود را به جلو می خزاند.





تنبل به جای هفت مهره گردن که در دیگر پستانداران وجود دارد. نه مهره گردنی دارد که سبب می شوند بتواند گردنش را به اندازه سه چهارم یک دایره بچرخاند. تنبل کمتر از 60 سانتی متر قد و حدود 5/2 کیلوگرم وزن دارد.جهت خواب موهای بلند و زیر بدن تنبل به طرف زمین است تا بتوانند باران را از خود عبور دهند. پوست پر مو و سنگین این جانور هم سبب کم تحرکی آن می شود اما این پوست مزیت مهمی دارد. در میان موهای بدن تنبل سوسک ها، کنه ها و بیدها زندگی می کنند. خزه ها و جلبک های سبز نیز که در لابه لای موهای آن زندگی می کنند، در فصل گرم و بارانی این گیاهان رشد کرده و سطح بدن او کاملاً به رنگ سبز در می آید که در میان برگ های درختان نوعی همرنگی و استتار برای آن ایجاد می کند. سبز شدن رنگ بدن حیوان باعث می شود حتی چشمان تیزبین عقاب ها و دشمنان این چنان هم نتواند او را تشخیص دهد و او محفوظ بماند.






Laziest animal is Sloth and it sleeps for 23 hours a day | Sloths are having large digestive system but it take more time to complete one digestive cycle
We know that there are lazy people in human beings but there are lazy animals also. Sloths are laziest animals and they sleep for 23 hours a day. Sloths are mammals and they mostly live on trees. They are mostly seen in South America and their lifespan is 30 years. Sloths are active during the nights and they sleep in trees. While sleeping they bring their legs together and keep their hands on the head and sleep. They are generally seen as a part of the tree and they won’t get down the tree. If they get down from the tree, they start crawling even though they have legs. They swim in the cases of cyclones and their digestive system is big. Even though the digestive system is big, it takes long time to complete one digestive cycle. Sometimes it may take on month. This is the reason for sloths to sleep for more time.

منبع :

http://www.sritweets.com/laziest-ani...gestive-cycle/



Hoffmann's two-toed sloth

Hoffmann's two-toed sloth[SUP][1][/SUP]
in Manuel Antonio National Park, Costa Rica
Conservation status

Least Concern (IUCN 3.1)[SUP][2][/SUP]
Scientific classification
Kingdom:Animalia
Phylum:Chordata
Class:Mammalia
Order:Pilosa
Family:Megalonychidae
Genus:Choloepus
Species:C. hoffmanni
Binomial name
Choloepus hoffmanni
Peters, 1858

Hoffmann's two-toed sloth range



منبع :

http://en.wikipedia.org/wiki/Hoffmann's_two-toed_sloth
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 37 -سمندر نارنجی

تصویر 37 -سمندر نارنجی

[h=1]Eastern newt[/h] From Wikipedia, the free encyclopedia
Jump to: navigation, search

This article needs additional citations for verification. Please help improve this article by adding citations to reliable sources. Unsourced material may be challenged and removed. (February 2012)
Eastern newt
Red-spotted newt (terrestrial juvenile stage)
Conservation status
Scientific classification
Kingdom:Animalia
Phylum:Chordata
Class:Amphibia
Order:Caudata
Family:Salamandridae
Genus:Notophthalmus
Species:N. viridescens
Binomial name
Notophthalmus viridescens
(Rafinesque, 1820)
Eastern newt range

The eastern newt, Notophthalmus viridescens, is a common newt of eastern North America. Eastern newts dwell in small lakes, ponds, and streams or near-by wet forests. They can coexist in an aquatic environment with small, noncarnivorous fish, as their skin secretes a poisonous substance when the newt is threatened or injured. They have lifespans of 12 to 15 years in the wild, and may grow to five inches in length. These newts are common aquarium pets, being either collected from the wild or purchased. The strikingly colored (orange) juvenile stage, which is land-dwelling, is often known as the red eft. Some sources blend the general name of the species and the red-spotted newt subspecies name into eastern red-spotted newt (although there is no "western" one).[SUP][1][/SUP][SUP][2][/SUP]
[h=2][edit] Sub-species[/h] The eastern newt has these subspecies:[SUP][3][/SUP]

  • Red-spotted newt (N. v. viridescens)
  • Broken-striped newt (N. v. dorsalis)
  • Central newt (N. v. louisianensis)
  • Peninsula newt (N. v. piaropicola)
[h=2][edit] Life stages[/h]
Red-spotted newt (aquatic adult stage)


Eastern newts have three stages of life: the aquatic larva or tadpole, the red eft or terrestrial juvenile stage, and the aquatic adult. The larva possesses gills and does not leave the pond environment where it was hatched. Larvae are brown-green in color, and shed their gills when they transform into the gloria red eft. The red eft is bright orangish-red in color, with darker red spots outlined in black. An eastern newt can have as many as 21 of these spots. The pattern of these spots differs among the subspecies. During this stage, the eft may travel far, acting as a dispersal stage from one pond to another, ensuring outcrossing in the population. After two or three years, the eft finds a pond and transforms into the aquatic adult. The adult's skin is olive green, but retains the eft's characteristic outlined red spots. It has a larger and wider tail and characteristically slimy skin.
The peninsula newt (N. v. piaropicola) typically skips the red eft stage and metamorphoses directly into an aquatic adult. It is also common for this subspecies to be neotenic, with a larva transforming directly into a ***ually mature adult while retaining its external gills.
[h=2][edit] Homing[/h] Eastern newts home using magnetic orientation. Their magnetoreception system seems to be a hybrid of polarity-based inclination and a sun-dependent compass. Shoreward-bound eastern newts will orient themselves quite differently under light with wavelengths around 400 nm than light with wavelengths around 600 nm, while homing newts will orient themselves the same way under both short and long wavelengths.[SUP][1][/SUP] Ferromagnetic material, probably biogenic magnetite, is likely present in the eastern newt's body.[SUP][2][/SUP]
[h=2][edit] Habitat and diet[/h] Eastern newts are at home in both coniferous and deciduous forests. They need a moist environment with either a temporary or permanent body of water, and thrive best in a muddy environment. During the eft stage, they may travel far from their original location. Red efts may often be seen in a forest after a rainstorm. Adults prefer a muddy aquatic habitat, but will move to land during a dry spell. Eastern newts have some amount of toxins in their skin, which is brightly colored to act as a warning. Even then, only 2% of larvae make it to the eft stage. Some larvae have been found in the pitchers of the carnivorous plant Sarracenia purpurea.[SUP][4][/SUP]
Eastern newts eat a variety of prey, such as insects, small molluscs and crustaceans, young amphibians, and frog eggs. They also eat worms.
[h=2][edit] Captive care[/h] A small group (two or three) of adult eastern newts can be maintained in a 10-gallon aquarium partially filled with unchlorinated water and equipped with an air-operated filter. While oxygenation is not necessary for the newts to breathe, it allows the bacteria that decomposes their waste to flourish. This prevents dangerous buildups of ammonia and other anaerobically produced chemicals. The aquarium should be topped with a screen lid to prevent the newts from escaping and to provide proper ventilation. The newts will require an area to haul out of the water from time to time; this can be provided with a piece of driftwood, a "turtle dock" sold by pet stores, an "island" (a patch of soil or gravel with sphagnum moss and liverwort), or with terra cotta pots filled with aquarium gravel. If desired, pothos, java fern, java moss, or other semiaquatic plants can be placed in the pot to help absorb nitrogenous waste produced by the newts. Hiding places for the newts should be provided in the form of aquarium plants and/or clay pots on the bottom of the aquarium. Water temperatures in the aquarium should stay between 60 and 70°C (16 and 21°C) during the simulated summer. To simulate a winter to induce breeding or simply to recreate wild conditions more accurately, water temperatures should approach but not drop below 40°F (4°C). About 10-20% of the water in the newt aquarium should be replaced every week. The newts should be fed bloodworms, earthworms, redworms, daphnia, mosquito larvae (collected from unpolluted sources), brine shrimp, and commercial amphibian diets (although some may refuse these prepared foods). Feeding some type of live food is necessary, even if the newt happily accepts dry or prepared foods. Any uneaten food should be netted out to avoid fouling the water.
[h=2][edit] Gallery[/h]


  • Red-spotted newt (terrestrial juvenile stage)




  • Red-spotted newt (terrestrial juvenile stage) navigating between two rocks after a rain storm




  • Red-spotted newt (terrestrial juvenile stage) navigating over leaves




  • Adult eastern newt near a New Hampshire pond




  • A "red eft" on North Fork Mountain in eastern West Virginia

[h=2][edit] References[/h]



[h=2][edit] External links[/h]
Wikimedia Commons has media related to: Notophthalmus viridescens
Wikispecies has information related to: Notophthalmus viridescens


Retrieved from "http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Eastern_newt&oldid=546579670"
Categories:

Hidden categories:



[h=2]Navigation menu[/h]
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 38 - کفچه‌نوک گلگون

تصویر 38 - کفچه‌نوک گلگون

کفچه‌نوک گلگون با نام علمي Platalea ajaja يا Ajaia ajaja


کَفچه‌نوک (به انگلیسی: Spoonbill؛

نام علمی: Platalea)گروهی از پرندگان بزرگ آبزی و پا دراز از راستهٔ لک‌لک‌سانان و خانوادهٔ اکراسان می‌باشند که منقاری بزرگ، صاف و کفگیر مانند داشته و در آب‌های کم عمق به جستجوی غذا می‌پردازد.

کفچه‌نوک‌ها روزانه به غذای زیادی نیاز دارند و به همین منظور منقارشان را برای گرفتن طعمه به صورت نیمه باز درون آب کرده و همانطور که راه می‌روند نوکشان را به حالت جاروب کردن درون آب حرکت می‌دهند و هنگامی که طعمه‌ای مانند یک حشره، سخت‌پوست یا ماهی کوچک بخش داخلی منقارشان را لمس نمود، نوک پرنده به طور کامل بسته شده و طعمه گیر می‌افتد.
این پرندگان آب شیرین را به آب شور ترجیح می‌دهند اما در هر دو محیط آبی دیده می‌شوند.




Click here to view the original image of 825x825px.

 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 39 - کاکایی پا زرد

تصویر 39 - کاکایی پا زرد

نام فارسی: کاکایی پا زرد
نام انگلیسی:yellow – legged gull
نام علمی:larus cachinnans
خانواده:کاکایی ها (laridae)


جمعیت: در سواحل کشور جمعیت تقریبا مناسبی دارد.
پراکنش:در سراسر شمال اوراسیا زادآوری دارد. زمستان ها در دریای بالتیک تا آفریقا دیده می شود. در ایران در تمام طول ساحل دریای خزر و خلیج فارس و دریای عمان ، خوزستان، هامون و دریاچه ی ارومیه زندگی می کند.
زیست گاه: زیست گاه این گونه در ساحل دریاهاست.
اندازه: طول بدن کاکایی پازرد در حدود 53 سانتی متر است.
ریخت شناسی: پر و بال این پرنده سیاه و سفید و پاهای آن زرد است. رو تنه ی کاکایی های پا زرد ، سیاه است.
رژیم غذایی: کاکایی پازرد، ماهی، لاشه ی جانوران دیگر و زباله می خورد.
زادآوری:کاکایی پا زرد ماده در لانه ای که در تالاب یا لبه ی صخره ها ساخته است، 2 تا 3 تخم سبز کم رنگ با خال های قهوه ای کم رنگ می گذارد. این پرنده 25 تا 33 روز روی تخم می خوابد. جوجه ها می توانند پس از 35 تا 40 روز پرواز کنند.
وضعیت حفاظتی گونه : در حال حاضر به اقدام حفاظتی ویژه ای نیاز ندارد
کاکایی پا زرد یکی از انواع کاکایی هایی است که در زبان عامیانه به مرغ دریایی معروف هستند. این پرنده ، که بیش تر عمر خود را در حال پرواز سپری می کند، علاوه بر ماهی ، لاشه خوار و حتی زباله خوار هم هست. به همین سبب، به خوبی خود را با زندگی در محل های آلوده و بسیار تغییر یافته سازگار کرده است.
همیشه در حال پرواز!
کاکایی پازرد، مانند دیگر کاکایی، از پرندگان کنار آب زی یا آباچیک هاست. به طور کلی، شکل بدن، تغذیه و نوع زندگی کاکایی ها با دیگر آبچلیک ها متفاوت دارد.کاکایی ها شامل دو گروه پرستو های دریایی و کاکایی هستند. پرستوهای دریایی، برخلاف کاکایی ها دمی شکاف دار، بالی باریک تر و نوک تیزتر دارند. این .یژگی ها سبب می شود پرستوهای دریایی، پرواز هنرمندانه تری داشته باشند و بتوانند از حشره ها و پروانه های در حال پرواز در آسمان تغذیه کنند. دم بدون شکاف و بال پهن تر کاکایی ها، به آن ها کمک می کند مدت زیادی بدن بال زدن ، بر فراز آب و ساحل پرواز کنند. دیدن کاکایی های در حال پرواز ، همیشه برای دریانوردان به معنی نزدیک شدن به ساحل است. کاکایی پازرد، مانن بسیاری از کاکایی های دیگر ، بیش ترین روزهای سال را بر فراز در یاها در حال پرواز است و تنها در فصل زادآوری و تخم گذاری به ساحل می آید و از پرواز دست می کشد.
پرنده ی سارق!
شاید بتوان گفت رژیم غذایی کاکایی به دو بخش کلی ماهی خواری و لاشه خواری و دزدی تقسیم می شود. بیش تر وقت ها می توان کاکایی های پازرد را در حالی مشاهده کرد که به دنبال تخم یا جوجه های هم نوع خود یا سایر پرندگان آب زی یا سرقت غذای آن ها هستند.
پرندگان مشابه!
انواع متفاوت کاکایی ها، بسیار به هم شبیه اند و بدنی سفید رنگ و یک شکل دارند. به این سبب، تنها پرنده شناسان حرفه ای می توانند آن ها را از روی تفاوت های اندک جثه ، تفاوت لکه های سیاه روی بال و تفاوت اندک منقار، تشخیص بدهند.
خویشاوندان
از این خانواده علاوه بر کاکایی پازرد و پرستو ی دریایی تیره، کاکایی نوک سبز، کاکایی نقره ای، کاکایی پشت سیاه کوچک، پرستو ی تالابی گونه سفید، پرستوی در یایی سیاه، پرستوی دریایی بدصدا ، پرستو ی دریایی خزر، پرستوی دریایی کاکلی بزرگ، پرستوی دریایی کاکلی کوچک در ایران زیست می کنند.
نقش کاکایی پا زرد در طبیعت
کاکایی های پا زرد با تغذیه از لاشه ها، به پا ک سازی طبیعت کمک می کنند. به علاوه ، با خوردن تخم و جوجه ها ی سایر پرندگان ، سبب متعدل ماندن جمعیت آن ها در طبیعت می شوند.










مشخصات ظاهری: طول بدن این پرنده، 53 سانتیمتر ، و خیلی نزدیک به کاکایی پشت سیاه است. پرنده ی بالغ دارای سر سفید و پاهای زرد روشن است. انتهای شاهپرهای بال سیاه با لکه های اندکی سفید است. بر روی منقار لکه ی بزرگ قرمزی دارد و حلقه ی کمرنگی از قرمز یا نارنجی دور چشم دارد. دم درپرنده ی نابالغ شفاف تر و انتهایش تیره است.صدا: همگی صدایشان شبیه کاکایی پشت سیاه و از بینی خارج می شود.زیستگاه: در سواحل، اطراف تالاب ها و دریاچه ها و در ایران در اغلب نواحی تالابی دیده می شود.حفاظت: وضیعت پراکندگی آن نیاز به بررسی بیشتری دارد تا برای حفاظت آن تصمیم ضروری اتخاذ شود.






منبع: وبسایت کویرها و بیابانهای ایران
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 40 - کوکر شکم سفید (طلایی)

تصویر 40 - کوکر شکم سفید (طلایی)

کوکر شکم سفید (طلایی) pterocles alchata

در سالهای بعد از انقلاب و با بی توجهی و بی اهمیتی نسبت به حیات وحش و باز بودن دست مردم برای نابودی محیط زیست ایران - به تدریج از شمار کوکرهای سبخی (شکم بلوطی) کاسته شد بطوریکه بعد از سال 1361 تاکنون هیچ کوکر سبخی (شکم بلوطی) در جنوب ایران دیده نشده است. کوکر طلایی در حال حاضر تنها میهمانی است که هر بهار به ایران سر میزند اما همین کوکر نیز که تا پیش از انقلاب در گله هایی هشت هزارتایی به جنوب ایران مهاجرت می کرد اکنون در دسته هایی صد تا دویست عددی دیده می شود. طبق نظرات پرنده شناسان و نیز دوستداران طبیعت در رای گیری مجله پرنده شناسی خاورمیانه - کوکرطلایی نر زیباترین پرنده موجود در خاورمیانه (و طبیعتا ایران) شناخته شده است . در واقع کوکر نر مجموعه ای هنرمندانه از درهم آمیختن رنگین کمانی از رنگهای سرخ زعفرانی-سرخ جگری – سبز یشمی – زرد طلایی – زرد آجری- قهوه ای روشن – سفید برفی و سیاه زاغی – خاکستری روشن و نیز نارنجی پررنگ است . ماده آن نیز با سینه ای سفید و پشتی زرد رنگ همراه با خطوط راه راه سیاه و سفید و زرد آجری زیبایی خاص و چشمگیر خودش را دارد. چشمان کوکر بقدری زیبا هستند که انسان از تماشای آن سیر نمی شود. کوکر همچنین جزو پرندگان پر صداست و چه به هنگام پرواز و چه در وقت دانه چینی و جفت گیری با صدایی شبیه به غو غو کردن به نحو دلنشینی آواز می خواند و روح دشت و آسمان را زنده نگه می دارد.
نکته قابل اشاره در مورد این پرنده این است که در سال 1351 تمبر کوکر شکم سفید توسط رژیم وقت منتشر شد.









کوکر ( بر وزن کوثر) نام ۱۶ گونه پرنده ازتیره کوکرسانان است که در شمال، شرق و جنوب آفریقا و ماداگاسکار، خاورمیانه، هند، آسیای میانه و شبه جزیره ایبری زندگی می‌کنند.

تصویر بالا : کوکر طلایی ماده
کوکر پرنده‌ای است دانه‌خوار، که در نگاه اول به کبک و بلدرچین شبیه‌است و در پرواز نیز به کبوتر می‌ماند اما از نظر پرنده‌شناسی دارای خانواده‌ای مستقل با نام کوکریان است. برخی محققان کوکرها را در راسته مستقل قرار می‌دهند، برخی آن‌ها را در راستهٔ کبوتران قرار داده و برخی دیگر آنان را به سلیم‌سانان مرتبط می‌دانند.

تصویر بالا : کوکر نر طلایی نوبالغ


در فصل بهار برای جفت گیری و تخم گذاری به بوته زارهای نیمه بیابانی و سرزمینهای گرمی که پوشیده از گیاهان بوته‌ای و دانه دار است پروازمی کند. «کوکر ماده» در هر فصل بهار «دو» تا «سه» تخم می‌گذارد و هر دو کوکر نر و ماده به نوبت روی تخمها و در لانه‌ای که به روی زمین و در میان بوته‌های دانه دار ساخته‌اند می‌خوابند. انداز تخمها حدود یک سوم تا نصف اندازه تخم یک مرغ محلی است و زمینه‌ای به رنگ شیری پررنگ با خالهایی قهوه‌ای دارد. جوجه‌ها بعد ۱۸ تا ۲۱ روز از تخم بیرون می‌آیند و بعد از پنج ماه قادر به پرواز هستند.جوجه‌های نر و مادهٔ نابالغ تا زمانی که به سن پرواز نرسیده‌اند رنگ پرهایشان شبیه به هم است و از یکدیگر قابل تشخیص نیستند.

تصویر بالا : کوکر طلایی ماده نوبالغ
چهارده و «به تعریفی دیگر شانزده» نوع کوکر در جهان وجود دارند که اندازه آنها معمولاً بین ۲۵ تا ۳۵ سانتی متر و وزنشان نیز بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ گرم است. رنگ بین انواع کوکرها نیز از نوعی به نوع دیگر متفاوت است و در شش نوع آن رنگ پرها و تا حدودی «وزن کوکر نر» با ماده بسیار تفاوت دارد اما در دیگر کوکرها نر و ماده آن بسیار شبیه به هم هستند. کوکر عموما پرنده‌ای مهاجر است که در بیابانها و دشتهای نیمه بیابانی و خشک زندگی می‌کند و در دو فصل بهار بهار و پاییز به سرزمینهایی بسیار دور دست مهاجرت می‌کند.

تصویر بالا : کوکرهای نر و ماده در حال آواز خوانی
طبق نظرات پرنده شناسان و نیز دوستداران طبیعت در رای گیری مجله پرنده‌شناسی خاورمیانه «کوکر طلایی نر» زیباترین پرنده موجود در خاورمیانه شناخته شده‌است.


تصویر بالا : پرواز کوکرها

مهمترین زیستگاه کوکرهای طلایی در فصل مهاجرتشان به ایران ، جنوب دشت خوزستان و در منطقهء وسیعی میان بندرماهشهر ، سواحل خلیج فارس و شهر هندیجان است . کوکر طلایی به هنگام بهار در جنوب خوزستان تخم گذاری و جوجه داری نموده و در پایان فصل تابستان خوزستان را همراه با فرزندانش به سمت سرزمین هایی در آسیای میانه ترک می کند .

کوکر به دلیل از بین رفتن محیط زیست و زندگی اش در خوزستان و نیز قتل عام بی رحمانه اش در فصل مهاجرت توسط ما مردم ایران ، نسلش تقریبا” در خوزستان و کل ایران منقرض شده است و هیچگونه حمایت و دفاعی از آن – توسط هیچ مرجعی – انجام نشد و نمی شود . تا سی سال پیش گروه هایی چندهزارتایی از کوکرها آسمان جنوب ایران را با آوازها و غوغا کردن هایشان در می نوردیدند .

اما دیگر از صدای آواز آنها خبری نیست . در حال حاضر صرفا” هر از گاهی ، تعداد بسیار اندکی از کوکرهای طلایی در میان دشت های جنوب خوزستان دیده میشوند که آنها نیز با تفنگهای ساچمه ای و انبوه شکارچیان بی رحم کشته خواهند شد . از کوکر طلایی ، این زیباترین پرندهء ایران ، تنها نامی و خاطره ای در یاد ما جنوبی ها بجای خواهد ماند
.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 41 - حشره‌ خور شوش

تصویر 41 - حشره‌ خور شوش



http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=134109&d=1359479675&thumb=1




نام علمی :
Crocidura susiana
نام انگلیسی:
Susian Shrew, Iranian Shrew
نام فارسی: حشره‌ خور شوش


مشخصات: بزرگ‌ترین گونه جنس Crocidura به شمار می‌رود. دندان‌ها فاقد پیگمان‌های رنگی می‌باشند. در هر طرف آرواره فک بالا سه دندان «یک دندانه» وجود درد. پاهای عقب نسبتاً بلندند، موهای پشت به رنگ خاکستری و به طول پنج تا شش میلی‌متر، موهای زیر بدن خاکستری روشن متمایل به سفید است. حد فاصل رنگ پشت و شکم به طور واضح مشخص نیست. دم، بلند و یک رنگ است. تفاوت اصلی حشره‌خور شوش با سایر حشره‌خورها مربوط به اندازه جمجمه و شکل دندان‌ها می‌باشد.

اندازه‌ها: طول کلی بدن 124 تا 138 میلی‌متر، طول دم 56 تا 62 میلی‌متر، طول پا 15 تا 5/16 میلی‌متر، طول گوش 5/8 تا 9 میلی‌متر.

زیستگاه: بوته‌زارهای متراکم با درختان پراکنده واقع در مجاورت رودخانه‌ها و جوی‌ها.

پراکندگی: تاکنون از مناطق واقع در 8 تا 15 کیلومتری جنوب و جنوب غربی شهرستان دزفول شامل امامزاده محمدبن‌جعفر گزارش شده است.

پراکنش جهانی: ایران.

عادات: تاکنون مطالعاتی در مورد زندگی این حشره‌خور انجام نشده است. در سال 1350 که نگارنده به همراه پرفسور (Lay) برای گرفتن جوندگان در مناطق فوق‌الذکر اقدام به تله‌گذاری با طعمه خرما کردیم، تعدادی از این حشره‌خور به تله افتاد، به نظر می‌رسید حشراتی که روی خرما جمع شده بودند باعث جلب این حیوان شده است.

منبع

 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 42 - Pogona

تصویر 42 - Pogona

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=144699&d=1365156313&thumb=1



http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=145097&d=1365336151&thumb=1




[h=2][/h]
Pogona

From Wikipedia, the free encyclopedia
(Redirected from Bearded Dragon)



Pogona is a genus of reptiles containing seven species, which are often known by the common name bearded dragons. The term "bearded dragon" is most commonly used to describe the central bearded dragon. Members of this genus live in the arid, rocky, semidesert regions and dry open woodlandsof Australia. They are adept climbers, spending time on branches and in bushes and near human habitation. Pogona species bask on rocks and exposed branches in the mornings and afternoons. The species are found throughout Australia.[SUP][1][/SUP]
Several species of this genus, especially Pogona vitticeps, are often kept as pets or exhibited in zoos.

[edit]Description

This section requires expansion.(January 2011)

The genus is in the subfamily Agaminae of the family Agamidae. Their characteristics include spiny scales arranged in rows and clusters. These are found on the throat, which can be expanded when threatened, and at the back of the head. These spiny scales are used to scare off predators, yet they are not very sharp. The species also displays a hand-waving gesture; this is to show submission between dragons. They also have a head-bobbing act to show dominance. They have the ability to change colour during rivalry challenges between males, and in response to temperature changes and other stimuli, such as turning black to absorb heat. They can grow to the size of about 12 to 18 in (300 to 460 mm).[SUP][1][/SUP]
[edit]In captivity

Bearded dragons, agamid lizards of the genus Pogona, are often kept as pets, most commonly Pogona vitticeps, the inland or central bearded dragon.Pogona describes seven species naturally found in arid or semiarid woodlands and rocky deserts in central Australia.
They are a popular species among children, because of their friendly and calm nature, along with the relative ease of caring for them.[SUP][2][/SUP] Bearded dragons have broad, triangular heads and flattened bodies, with adults reaching about 16 to 24 in (410 to 610 mm) from head to tail and weighing 350 to 600 g (10 to 20 oz).[SUP][3][/SUP]
[edit]Diet


Bearded dragon eating dandelion leaves​

A typical captive bearded dragon's diet consists mostly of leafy greens, vegetables and noncitrus fruits, supplemented regularly with insects. Cricketsare the most popular feeder choice, but bearded dragons can also be fed other insects such as black soldier fly larvae, locusts, superworms, waxworms,silkworms, butterworms, grasshoppers, mealworms, and even certain varieties of roaches.[SUP][2][/SUP] Young dragons require a significantly greater insect-to-plant matter ratio in their diets than adults.[SUP][4][/SUP]


[edit]External links



[edit]References










 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 43- مارملک بالدار

تصویر 43- مارملک بالدار

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=145284&d=1365407983&thumb=1 http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=145283&d=1365407905&thumb=1




اولین جانوران پرنده دارای ستون فقرات پتروزاروس ها بودند نام آنها به معنی مارمولک بالدار است پتروزاروس ها برای اولین بار حدود 200 میلیون سال پیش بر روی زمین ظاهر شدند آنها در آسمان جولان می دادند تا اینکه حدود 65 میلیون سال پیش منقرض شدند برخی از پتروزاروس ها با تکان دادن بالهایشان پرواز می کردند و برخی دیگر با رفتن به ارتفاعات و سر خوردن بر روی جریان هوا این کار را می کردند.


خزندگان بزرگ میلیونها سال بر کره زمین تسلط داشتند.اولین جانوران مهره دار که بر روی زمین زندگی و تولید مثل کرده اند خزندگان بودند آنها بیش از 300 میلیون سال پیش از دوزیستان تکامل یافتند و بین 65 تا 250 میلیون سال پیش بر روی زمین وجود داشتند خزندگان شامل پلی کزاروس(باله بادبانی) پتروزاروس پرنده پلی زیوزاروس شناگر و دیگر دایناسورهای معروفند.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 44-میمون شبگرد هندی

تصویر 44-میمون شبگرد هندی

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=147660&d=1366698068&thumb=1




میمون شبگرد هندی [SUP][۱][/SUP]
وضعیت بقا

اطلاعات کم (IUCN 3.1)[SUP][۲][/SUP]
طبقه‌بندی علمی
فرمانرو:جانوران
شاخه:طنابداران
رده:پستانداران
راسته:نخستی‌سانان
تیره:Tarsiidae
سرده:Tarsius
گونه:T. pumilus
نام علمی
Tarsius pumilus
Gerrit Smith Miller
نقشهٔ پراکندگی میمون شبگرد هندی
(رنگ سبز)


میمون شبگرد هندی (نام علمی Tarsius pumilus) پستانداری از خانواده نخستی‌ها می‌باشد. وزن این حیوان ۲ اونس (حدود ۵۷ گرم) و بدنش پوشیده از خز است.
خاستگاه این میمون در مرکز سولاوسی اندونزی است.آخرین باری که این موجود به صورت زنده دیده شد در سال ۱۹۲۱بود.

*********************





ما، میمون های شبگرد هندی ،احتمالا کوچکترین پستانداران جهان هستیم.غذای اصلی ما حشرات هستند که ما آن ها را به صورت زنده می خوریم.قد ما بین 90تا160 میلی متر میباشد و وزنمان بین 70تا165 گرم است.چشم های درشتمان ما را به شکارچیان شبانه ی قابلی تبدیل کرده است.گوش های بزرگمان قادر است به سمت صدا حرکت کند و سرمان 180 درجه می چرخد.این توانایی ها در شکار به کمک ما می آید.
شما می توانید ما را در نواحی فیلیپین و اندونزی بیابید. حدود 5000 تا 10000 تا از ما در جهان وجود دارند.اما این تعداد در حال کم شدن هستند.اگرچه ما حیوانات جذاب و دوست داشتنی ای هستیم،اما نمیتوانیم مدت طولانی در اسارت بسر ببریم.اگر ما دچار غم و ناراحتی شویم،خود را از بین می بریم.مثلا سرمان را به اجسامی سخت چون دیواره ی قفس می زنیم.
میمون های شبگرد هندی مانند من از عواملی رنج می برند که باعث کاهش تعداد آن ها شده است.نابودی جنگلهای انبوه مناطق گرم و پرباران یکی از این عوامل می باشد.چون همه ی ما میمون ها در یک چنین مناطقی می توانیم زندگی کنیم.
یکی دیگر از عوامل کاهش گونه ی ما شکار است.ژاپنی ها و مکزیکی ها ما را به قیمتی کمتر از 100 پزو می خرند و درخانه نگهداری می کنند.اما ما نمی توانیم مدت زیادی درمحیط بسته دوام بیاوریم،مگر آنکه شاد و سرزنده باشیم.
 
آخرین ویرایش:

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 45- آگاماها

تصویر 45- آگاماها

Agamids, lizards of the family Agamidae, include more than 300 species in Africa, Asia, Australia, and a few in Southern Europe. Many species are commonly called dragons or dragon lizards.


Overview

Phylogenetically, they may be sister to the Iguanidae, and have a similar appearance. Agamids usually have well-developed, strong legs. Their tails cannot be shed and regenerated like those of geckoes, though a certain amount of regeneration is observed in some. Many agamid species are capable of limited change of their colours to regulate their body temperature. In some species, males are more brightly coloured than females, and colours play a part in signaling and reproductive behaviours. Although agamids generally inhabit warm environments, ranging from hot deserts to tropical rainforests, at least one species, the mountain dragon, is found in cooler regions.

This group of lizards includes some more popularly known, such as the domesticated bearded dragon and Uromastyx species.
One of the key distinguishing features of the agamids is their teeth, which are borne on the outer rim of their mouths (acrodonts), rather than on the inner side of their jaws (pleurodonts). This feature is shared with the chameleons, but is otherwise unusual among lizards. Agamid lizards are generally diurnal, with good vision, and include a number of arboreal species, in addition to ground- and rock-dwellers. They generally feed on insects and other arthropods (such as spiders), although some larger species may include small reptiles or mammals, nestling birds, flowers or other vegetable matter in their diets.The great majority of agamid species are oviparous.


Scientific classification
Kingdom:Animalia
Phylum:Chordata
Class:Reptilia
Order:Squamata
Suborder:Lacertilia
Infraorder:Iguania
Family:Agamidae


Systematics and distribution

Very few studies of the Agamidae have been conducted. The first comprehensive assessment was by Moody (1980)followed by a more inclusive assessment by Frost and Etheridge (1989). Subsequent studies were based on mitochondrial DNA loci by Macey et al. (2000) and Honda et al. (2000) and also by sampling across the Agamidae by Joger (1991). Few other studies focused on clades within the family, and the Agamidae have not been as well investigated as the Iguanidae.
The agamids show a curious distribution. They are found over much of the Old World, including continental Africa, Australia, southern Asia, and sparsely in warmer regions of Europe. They are, however, absent from Madagascar and the New World. The distribution is the opposite of that of the iguanids, which are found in just these areas but absent in areas where agamids are found. A similar faunal divide is found in between the boas and pythons.

Subfamilies

Among the Agamidae, six subfamilies are generally recognized:

Agaminae (Africa, Asia and Australia)

Amphibolurinae (Australia and New Guinea)

Draconinae (South and Southeast Asia)
Hydrosaurinae (Hydrosaurus, Papua New Guinea, the Philippines, and Indonesia)

Leiolepidinae (Leiolepis, Southeast Asia)

Uromasticinae (Saara and Uromastyx, Africa and south Asia)

The chameleons of the sister family Chamaeleonidae are sometimes discussed as subfamily Chamaeleoninae and subfamily Agaminae (referring to Agamidae, not the Agaminae mentioned above)



Agamidae
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 46-همستــر کوتوله روسـی

تصویر 46-همستــر کوتوله روسـی







همستر کوتوله روسی(Dwarf Russian Hamsters) یا dzungarian:


این نژاد همستر طولی به اندازۀ 10 تا 12 سانتیمتر داشته و دارای بدنی چاق، گرد و شفاف می‌باشد. محل سکونت آن در جلگه‌ها و صحراها و مناطق نیمه بیابانی آسیای مرکزی می‌باشد البته وی در علفزارهای مغولستان و شمال چین نیز زیست می‌کند. یک نکتۀ جالب در مورد این نژاد این است که نرها از ماده‌ها بزرگتر هستند. همستر کوتولۀ روسی یک حیوان اجتماعی بوده و به راحتی با سایر همسترها کنار می‌آید. طول عمر آن حداکثر 2 سال است. با توجه به این که این نژاد از صبر و تحمل چندان زیادی برخوردار نیست بنابراین به هنگام احساس ترس، احتمال این که اقدام به گاز گرفتن بکند زیاد است. با این حال با توجه به اندازۀ کوچکی که دارد، حیوان خانگی خوبی برای کودکان محسوب می‌شود. از ویژگی‌های دیگر این نژاد همستر داشتن بدنی با حالت ارتجاعی و قابل انبساط و پاهای پرمو است.
تعداد کمی از این همسترها در ایران هستند و اغلب اصیل نبوده و از ترکیب دو نژاد روسی و سوری به وجود آمده اند با این حال به دلیل منحصر به فرد بودن گرانتر هستند.







برای کسبِ اطلاعات بیشتر به این سایت مراجعه کنید!
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویـر 47-باکلان گلو سیاه

تصویـر 47-باکلان گلو سیاه






نام علمی : Phalacrocorax Nigrogularis

نام انگلیسی: Socotra Cormorant نام فارسی: باکلان گلو سیاه



مشخصات ظاهری: این پرنده، 80 سانتیمتر طول دارد. اندکی کوچکتر از باکلان و دریازی است. و منقارش اندکی بزرگتر از سایر باکلان هاست. پرنده ای سیاه رنگ با جلای سبز است. به جز صورتش که سفید است. تنها در فصل تولید مثل در تعدادی از پرهای زیر چشم و گردن، خال های سفیدی ظاهر می شود . سر، در پرنده ی بالغ بنفش تیره است. در فصل تولید مثل، روتنه سبز تیره براق و منقارش خاکستری تیره دیده میشود، که در انتها و نیم نوک پایین به سبزی متمایل است. جوان های بالکان گلو و سیاه اندکی قهوه ای رنگ اند، بدون خال هایی در سینه و شکم ، که با جوجه باکلان ها اشتباه می شوند. این پرنده عمدتا از ماهی تغذیه می کند.

زیستگاه: این پرنده، درمناطق نیمه حاره ای و حاره و در جزایر داخل دریا به سر برده و به صورت گروهی دیده می شود روی ماسه های ساحلی تولید مثل می کند. در ایران، در مناطق جنوبی کشور، بومی و نسبتا فراوان است و در جزایر خلیج فارس تولید مثل می کند. جمعیتش در حدود 150 عدد تخمین زده می شود و در جزیره ی شیدور تولید مثل می کند.
حفاظت: این پرنده، در حال حاضر، نیازی به برنامه ریزی ویژه ی حفاظتی ندارد.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 48- پلیکان سفید

تصویر 48- پلیکان سفید

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=171525&d=1379617490

پلیکان های سفید Pelecanus Onocrotalus



[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]نام علمی پلیکان های سفید Pelecanus Onocrotalusمی باشد.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پلیکان سفید از خانواده پلیکان ها می باشند.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پلیکان های سفید از راسته مرغ سقاسانان هستند.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]اندازه آنها از نوک تا انتهای دُم آنها حداکثر به ۱۷۵ سانتیمتر می رسد.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پلیکان های سفید دارای منقاری پهن و کیسه ای بزرگ در دهان هستند که برای شکار ماهی ها مناسب است.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [FONT=times new roman, times, serif] [/FONT][/FONT]
[FONT='times new roman', times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]خوراک پلیکان های سفید روزانه 5/1 کیلوگرم از چند ماهی های بزرگ یا صدها ماهی کوچک است.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT='times new roman', times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پلیکان های پس از جفتگیری در فصل بهار،[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]هر بار ۱ تا ۴ تخم می گذارند.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]
[/FONT]

[FONT=times new roman, times, serif] [FONT=times new roman, times, serif] [/FONT][/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پلیکان های سفید در ساحل ها و مرداب های کم عمق آنها، باتلاق ها، آب های گسترده داخلی و بین خشکی های ناحیه های گرمسیری و معتدل زندگی می کنند.[/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif] [/FONT]
[FONT=times new roman, times, serif]پراکندگی پلیکان های سفید در اروپای جنوبی، آسیا و افریقا می باشد. در ایران هم تابستان ها در دریاچه ارومیه دیده می شده اند.[/FONT]



 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 49-جیبـــــــر

تصویر 49-جیبـــــــر

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=171577&d=1379675500




نام علمی : Gazella bennettii
نام انگلیسی: Jebeer gazelle,Indian gazalle نام فارسی: جبیر



(كرماني: بز آهو)(بلوچي: آسك ماده تيهل نرس‍وان) مشخصات: شباهت زيادي به آهو دارد. تفاوت ظاهري آن وجود شاخ‌هاي نازك و بلند در ماده‌ها است، در صورتي كه در آهو ماده‌ها معمولاً شاخ ندارند. شاخ جبيرهاي نر قوس زيادي ندارد و قدري موازي به نظر مي‌رسند خميدگي انتهاي شاخ نيز به طرف جلو متمايل است بر روي شاخ‌هاي آهو و جبير نرگره‌هائي وجود دارد ولي نمي‌توان به وسيله آنها سن حيوان را تشخيص داد (بلند ترين شاخ كه مربوط به استان فارس است 32 سانتي متر طول دارد). موها كوتاه به رنگ زرد تيره متمايل به قرمز زير بدن و كفل‌ها سفيد است. موهاي دم نسبتاً بلند وسياه رنگ است.

عادات: روز گرد است. گاهي شب‌ها نيز به چرا مي‌رود. غالباً به صورت جفت يا دسته‌هاي كوچك (پنج تا 25 رأس) ديده مي‌شوند. حيوان پر طاقتي است. شرايط سخت مناطق كويري را به خوبي تحمل مي‌كند. به آب كمي احتياج دارد. در بعضي از مناطق آب مورد نياز بدن خود را از گياهان تأمين مي‌كند. جبير از شترها ترس چنداني ندارد معمولاً‌ در جوار آنها در حال چرا مشاهده مي گردد. برخي از شكارچيان در پناه شترها و هماهنگ با گام‌هاي شتر به جبيرها نزديك مي‌شوند و آنها را شكار مي‌كنند.


توليدمثل: در مناطق گرمسير اوايل پاييز و در مناطق سردسير اواخر پاييز جفت‌گيري مي‌كند. مدت آبستني حدود 170 روز است. يك يا دو بچه مي‌زايد. نوزادان در دو روز اول كاملاً بي‌حركت و به اصطلاح افراد محلي خواب هستند. ماده‌ها قادرند چند روز پس از زايمان جفت‌گيري كنند. بنابراين در مناطقي كه شرايط آب و هوا مناسب است و يا به دلايلي مادر بچه‌هاي خود را از دست داده باشد احتمالاً جبيرها مي‌توانند دوبار در سال توليدمثل كنند. بچه‌ها تا حدود پنج ماهگي شير مي‌خوردند و در 20 ماهگي بالغ مي‌شوند. طول عمر حدود 12 سال است.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویــر50-کشیم گردن سیاه

تصویــر50-کشیم گردن سیاه

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=172848&d=1380457783





کشیم گردن سیاه


نام فارسی :
کشيم گردن سياه
نام انگلیسی : Black-necked Grebe
نام عربی : الغطاس أسود الرقبة
نام علمی : Podiceps nigricollis

توضیحات : این پرنده غواص بسیار ماهری است که فرم بدنی آن مانند سایر کشیم ها با زندگی آبی کاملا سازگاری دارد پاهایش بر خلاف غواص ها پرده ندارد. ولی در طرفین انگشتانش پرده ای وجود دارد که او را قادر می سازد تا در آبهای کم عمق آبگیر ها و در لابلای نیزار ها شنا کند و غذای خود را بدست آورد. بدنی گرد و تیره دارد و به نظر می رسد که فاقد دم می باشد. کمتر پرواز می کند و هنگام پرواز سر خود را پائین نگه می دارد. در فصل زمستان و در فصل دور از زاد و ولد این گونه با سطح پشتی تیره تر و سطح شکمی سفید نمایان می شود ولی در فصل زاد و ولد و هنگام تابستان رنگ پر وبال این پرنده سیاه می گردد که در نواحی پهلوها بلوطی رنگ می باشد و تا انتهای بدن آن ادامه می یابد . گردنی سیاه و راست با پیشانی بلند دارد که پرهای طلائی باد بزن مانندی از گوشه چشمان قرمزش نمایان می شوند که به راحتی قابل تشخیص است. نوک کوچک و قلمی اش کمی سر بالا به نظر می رسد.


زیستگاه : به صورت گروه های پراکنده و کوچک در نیزارهای نواحی کم عمق آبگیرها ، دریاچه ها و مردابهای ساحلی دیده می شود و بر روی توده های گیاهان شناور روی آب ،
آشیانه خود را می سازد.

تغذیه : غذاي عمده اين پرنده ماهي است و از سخت پوستان و نرم تنان و حشرات و از بعضی گیاهان آبزی نيز تغذيه مي کند

اندازه : 30 سانتی متر
سیخک پا : ندارد
چینه دان : ندارد
بال : دفيف بودنش بيشتر است (بال زدنش بيشتر است)
حلیت : در حال بررسي
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویــر51-پورپویز پوزه‌ پهن

تصویــر51-پورپویز پوزه‌ پهن

نام علمی : Neophocaena Phocaenoides

نام انگلیسی:
Finless Porpoise

نام فارسی:
پورپویز پوزه‌ پهن


مشخصات: كوچك‌ترين عضو راسته‌ي نهنگ‌ها است. مشخصه‌ي اصلي اين حيوان نداشتن باله‌ي پشتي و پوزه‌ي كوتاه و پهن است.

دندان‌ها نيز پهن و داراي سه برجستگي (Lobe) است.

در صورتي‌كه دندان دلفين‌ها تيز و فاقد برجستگي هستند. رنگ قسمت بالاي بدن خاكستري روشن با كمي آبي، زير بدن روشن‌تر است ولي به مجرد مردن رنگش تيره مي‌شود.

در وسط پشت اين حيوان نوار برجسته‌ي تيره‌رنگي وجود دارد. همچنين گاهي اوقات ناحيه‌ي سفيدرنگي در اطراف دهان مشاهده مي‌شود.

اندازه‌ها: طول سروتنه 120 تا 206 سانتي‌متر، طول باله‌ي سينه‌اي حدود 28 سانتي‌متر، پهناي باله‌ي دمي حدود 55 سانتي‌متر،

تعداد دندان در هر نيمه‌ي آرواره‌ي بالا 12 تا 22 عدد و در هر نيمه‌ي آرواره‌ي پايين، 14

تا 23 عدد، وزن حدود 70 كيلوگرم.

پراكندگي: در ايران معمولاً در مناطق ساحلي، تالاب‌هاي شور، رودخانه‌هاي بزرگ، مصب‌ها و جنگل‌هاي حرا واقع در خليج فارس و درياي عمان،

در حال حاضر بيشترين تعداد در مناطق ساحلي جزيره قشم،

به‌خصوص منطقه‌ي حفاظت‌شده حرا مشاهده مي‌گردد. پراكنش جهاني: سواحل پاكستان، كره، ژاپن، برنئو و جاوه.

عادات: به صورت انفرادي و يا جفت و گاهي گروه‌هاي كوچك مشاهده مي‌شود. معمولاً در جاهاي كم‌عمق زندگي مي‌كنند

و معمولاً بيشتر از چند دقيقه زير آب باقي نمي‌ماند. آهسته حركت مي‌كنند.

معمولاً قايق‌ها و شناورها را تعقيب نمي‌كنند. در شرايط طبيعي هرگز به خارج از آب نمي‌پرند.

در منطقه‌ي حفاظت‌شده‌ي حرا در اطراف جزيره‌ي قشم معمولاً در جاهاي بدون درخت مي‌توان براي مدت كوتاهي آن را مشاهده نمود.

در سال 1385 تعداد دو پورپويز كه در منطقه‌ي حفاظت‌شده‌ي حرا در تور صيادان گرفتار و كشته شده بودند، مشاهده شد.


غذا: از ماهي، ميگو و اسكوئيدهاي كوچك تغذيه مي‌كنند. در حالت اسارت حدود پنج تا شش درصد وزن خود غذا مي‌خورد.


توليدمثل:
احتمالاً در پاييز و زمستان جفت‌گيري مي‌كند. آبستني حدود 11 ماه است. يك بچه مي‌زايد كه حدود هفت كيلوگرم وزن دارد.

بچه‌ها معمولاً در حالي‌كه بر پشت مادر سوارند، حركت مي‌كنند. احتمالاً هر دو سال يك بار مي‌زايند. طول عمر حدود 30 سال است.




لینک سوال: #415







 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر52- دلفین راه‌ راه

تصویر52- دلفین راه‌ راه

نام علمی : Stenella coeruleoalba

نام فارسی: دلفین راه‌ راه
لینک سوال: #422

مشخصات:
شباهت زيادي به دلفين معمولي دارد. پوزه‌دراز و استوانه‌اي‌شكل است. رنگ پوزه و پشت خاكستري، زير گلو و سينه سفيد است.

در هر طرف بدن دو نوار باريك به رنگ سياه وجود دارد. اين نوارها ابتدا به‌صورت يك نوار از ناحيه پوزه به‌طرف چشم‌ها كشيده شده، سپس منشعب مي‌شود.

يك نوار به باله‌ي سينه‌اي و نوار ديگر كه نوار پهلويي ناميده مي‌شود در امتداد پهلو تا ناحيه مخرج ادامه مي‌يابد.

گاهي اوقات يك نوار كوتاه از نوار پهلويي به سمت پايين منشعب مي‌گردد.

در اين دلفين يك ناحيه سفيد تا خاكستري روشن در اطراف شانه‌ها وجود دارد كه به طرف باله‌ي پشتي ادامه يافته و رنگ سياه پشت را قطع مي‌كند.


اندازه‌ها: طول بدن حدود 5/2 متر. وزن حدود 150 تا 160 كيلوگرم. قطر دندان‌ها حدود 3 ميلي‌متر و تعداد آنها در هر نيمه‌ي آرواره بين 39 تا 55 عدد است.

پراكندگي: در ايران درياي عمان. در آبان‌ماه سال 1386 در ساحل روستاي كوه مبارك واقع در 70 كيلومتري غرب شهرستان جاسك تعداد 73 عدد از اين دلفين توسط

مؤلف مشاهده و تعيين هويت گرديد.

اين دلفين‌ها به‌صورت دسته‌جمعي به ساحل آمده و همگي تلف شده بودند. يك دلفين جوان كه هنوز زنده بود به دريا منتقل گرديد

ولي اين دلفين مجدداً به ساحل آمد و در كنار بقيه جان سپرد.

علت اين مرگ دسته‌جمعي هنوز به‌درستي مشخص نشده است. پراكنش جهاني: آب‌هاي معتدل و گرم جهان.

عادات: به‌صورت اجتماعي در دسته‌هاي بزرگي كه تعداد آنها ممكن است از 100 دلفين تجاوز كند مشاهده مي‌شود.

غذا: از ماهيان كوچك حدود 13 سانتي‌متري و اسكوئيدها تغذيه مي‌كند.

توليدمثل: مدت آبستني حدود يك سال است. در اواخر تابستان يك بچه مي‌زايد. طول عمر حدود 58 سال است.





 
آخرین ویرایش:

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر53-مــــرال

تصویر53-مــــرال

نام علمی : Cervus elaphus maralنام انگلیسی: Red deerنام فارسی: مرال لینک سوال: #426



(ترکمنی: سوغُون)(ترکی: مارال)(کردی کرمانچی: سیغَر، گا)(مازندرانی: گاو، گاو کوهی، ورزا)

مشخصات: جثه‌ای بزرگ و قوی با دست و پایی بلند دارد. موها کوتاه، به رنگ خاکستری تیره و در تابستان متمایل به قهوه‌ای اند.

رنگ بچه‌هاقهوه‌ای متمایل به قرمز با خال‌های سفید است. ناحیه‌ کفل برخلاف گوزن زرد که سفید است در مرال زرد است

و تا بالای ران‌ها ادامه دارد. نرها شاخ‌های بلند با شاخک‌های نسبتاً منظمی دارند (بلندترین شاخ مشاهده شده 111 سانتی‌متر طول داشته است.

شاخ مرال ایرانی غالباّ در جلوی پیشانی دو شاخک به نام گرک‌کُش دارد). شاخ‌ها، همه ساله در اسفند تا اوایل فروردین می‌افتند.

شاخ‌های جدید بلافاصله شروع به رویش می‌کند، در اواسط تابستان کامل و سفت می‌شود

و پوشش مخملی آن که کاملاً خشکیده شده است و در اثر شاخ زدن به بوته‌ها و درخت‌ها از بین می‌رود.

معمولاً‌ همه ساله به تعداد شاخک‌ها و طول شاخ‌ها افزوده می‌شود و در هشت تا 10 سالگی به حداکثر می‌رسد

ولی از ان به بعد همه ساله از طول شاخ‌ها و تعداد شاخک‌ها کاسته می‌شود.

شکارچیان به شاخک «خال» می‌گویند مثلاً مرال 20 خال در هر دو شاخ مجموعاً 20 شاخک دارد.

(بیشترین تعداد مشاهده شده در ایران 22 شاخک است) در سنین پیری شاخ‌ها کوتاه و گاهی بدون شاخکند و اصطلاحاً‌به آنها سیخو می‌گویند.


اندازه‌ها: طول سروتنه 160 تا 250 سانتی‌متر، دم 12 تا 15 سانتی‌متر، ارتفاع 120 تا 150 سانتی‌متر، وزن 100 تا 250 کیلوگرم.

زیستگاه:
منطقه خزری.

پراکندگی:
تمام مناطق جنگلی خزری. از آستارا تا پارک ملی

گلستان. طبق اظهار نظر و افراد محلی واطلاعات ثبت نشده تا حدود 70 سال پیش

این حیوان در جنگل‌های ارسباران واقع در آذربایجان شرقی و حدود 110 سال پیش در منطقه پاپی لرستان وجود داشته است.

پراکنش جهانی: اروپا، شمال آفریقا، آسیا و آمیکا. زیرگونه مرال فقط در آسیای صغیر و قفقاز وجود دارد.

عادات: معمولاً شبگرد است. به صورت اجتماعی زندی می‌کند. ترکیب گله در فصول مختلف متفاوت است.

معمولاً ماده‌ها، بچه‌ها و نرهای نابالغ با هم و جدا از دستة نرهای مسن زندگی می‌کنند.

گاهی ماده‌های پیر یا بدون بچه نیز با نرها مشاهده می‌شوند. نرهای پیر زندگی انفرادی را ترجیح می‌دهند.

هر گروه دارای سلسله مراتبی است که به وسیله تهدید کردن، شاخ زدن، لگد زدن و تعقیب کردن مشخص می‌شود.

حس شنوایی و بویایی قوی است. به خوبی شنا می‌کنند.

در تابستان و به خصوص در فصل جفت‌گیری، مرال‌ها علاقه‌ زیادی به مالیدن خود در لجن‌زارها دارند.

معمولاً در اواخر غروب از جنگل خارج می‌شوند و تا اوایلصبح در زمین‌های باز چرا می‌کنند

ولی روزها را در مناطق انبوه جنگلی به استراحت می‌پردازند.

غذا: از علوفه، جوانه، برگ‌های جوان، قارچ و تمشک تغذیه می‌کند.


تولیدمثل: معمولاً‌ در اواسط شهریور ماه جفت‌گیری شروع می‌شود و تا اواسط مرماه ادامه می‌یابد. همه ساله در این فصل ماده‌ها در محل‌های مشخصی جمع می‌شوند،

رها نیز محل عادی زندگی خود را ترک کرده و به ماده‌ها می‌پیوندند.

در این زمان بین نرها جدال‌هایی برای تعیین قلمرو و تشکیل حرمسرا در می‌گیرد که با شاخ زدن، صدا دادن و پاشیدن ادرار همراه است.


در این زمان مرال‌های نرِجوان و یا ضعیف به بیرون رانده می‌شوند.

ولی آنها گاهی اوقات در اطراف حرمسرا مانده و مترصد فرصتی برای جدا کردن ماده و جفت‌گیری با آن هستند. نرهای غالب گاهی متجاوز از ده ماده را در اختیار می‌گیرند

ولی به ندرت پدر بیش از چهار فرزند می‌شوند. در فصل جفت‌گیری در اکثر زیستگاه‌های مرال صدای نرها که به گاو بانگ معروف است شنیده می‌شود.

شکارچیان با تقلید این صدا مرال‌های نر را به مبارزه می‌طلبند و از فاصله نزدیک آنها را شکار می‌کنند.

در گذشته که در زیستگاه مرال ببر وجود داشت گاهی به جای مرال، ببر به سراغ شکارچیان می‌آمد. مرال‌ها معمولاً در مناطق باز جفت‌گیری می‌کنند.

دوره آبستنی حدود 240 روز است. یک بچه می‌زاید که وزن آن 13 تا 18 کیلو است. بچه‌ها بعد از تولد قادر به راه رفتن و دویدن هستند.

ولی مادر معمولاً ترجیح می‌دهد آنها را به مدت دو تا سه هفته در بین علف‌های بلند مخفی کند. خال‌های سفید رنگ روی بدن بچه‌ها، آنها را از دید طعمه‌گیرها مخفی می‌کند.

بچه‌ها تا یک سالگی وابسته به مادرند و حدود یک و نیم یک و نیم سالگی بالغ می‌شوند.

معمولاً بیش از 50 درصد بچه‌‌ها قبل از یک سالگی به علل مختلف تلف می‌شوند. طول عمر در اسارت حدود 25 سال است.


وضعیت فعلی: دشمن طبیعی مهم آن پلنگ و گرگ است. همه ساله تعداد زیادی مرال توسط شکارچیان شکار می‌شوند،

ولی به علت داشتن قدرت استتار خوب، حس شنوایی قوی و زندگی در مناطق صعب‌العبور جنگلی، در حال حاضر خطری جدی نسل این حیوان را تهدید نمی‌کند.

اما با توجه به قطع بی‌رویه درختان جنگلی و تخریب زیستگاه احتمال دارد در آینده نه چندان دور نسل آن در معرض خطر انقراض قرار گیرد.

بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد که در حال حاضر در برخی از مناطق گیلان و مازندران تعداد مرال به شدت کاهش یافته است.

در حال حاضر بیشترین تعداد مرال در در گلستانک واقع در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی،

سیاه استخر واقع در منطقه حفاظت شده دودانگه در مازندران و پارک ملی گلستان مشاهده می‌شود.

به تازگی تعدادی مرال از پارک جنگلی قرق گرگان به محوطه محصوری در جنگل های آینه لو واقع در منطقه حفاظت شده ارسباران منتقل شد که تعداد آنها در حال افزایش است.




 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 54-خفاش زرد

تصویر 54-خفاش زرد






لینک سوال:#427

نام علمی : Eptesicus bottaeنام انگلیسی: Botta's Serotineنام فارسی: خفاش زرد (خفاش بتا)

مشخصات:
شباهت زیادی به خفاش سروتین دارد ولی کوچک‌تر از آن است. پرده دمی روشن‌تری با حدود 17 خط عرضی دارد. موهای بدن انبوه و رنگ آن در پشت،

زرد خاکی و زیر بدن سفید شیری است. طول ساعد 40 تا 42 میلی‌متر است.

زیستگاه:
سوراخ درختان، شکاف دیوارها و داخل ساختمان‌ها.

پراکندگی: در ایران این گونه از خوزستان، باشت بویراحد، داراب فارس، زنجان و پارک ملی تندوره در خراسان گزارش شده است.

پراکنش جهانی: اروپا، غرب آسیا و مصر.

عادات:
ناشناته و احتمالاً شبیه خفاش «سروتین».
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 54- شَنگ

تصویر 54- شَنگ

http://www.www.www.iran-eng.ir/attachment.php?attachmentid=191713&d=1390907753

لینک سوال: #430


نام علمی : Lutra lutra
نام انگلیسی: European Otter

نام فارسی: شنگ، (سگ آبی، سمور آبی)


(تركمني: قوندوز، سوغَندَر) (تركي: سوايتي) (كردي: تله آوي، سگ اوُ)

مشخصات:
جثه بزرگ و استوانه‌اي شكل، پوزه پهن با سبيل‌هاي بلند و كلفت، گوش‌ها و چشم‌هاي كوچك دارد، دم بلند و لوله‌اي شكل است
كه در قاعده پهن و كلفت مي‌شود. دست و پا كوتاه‌اند و در بين انگشتان پرده‌اي وجود دارد موها نرم و انبوه، به رنگ قهوه‌اي تا قهوه‌اي متمايل به خاكستري، زير چانه و گلو سفيد است.اندازه‌ها: طول سر و تنه 62 تا 83 سانتي‌متر، دم 36 تا 55 سانتي‌متر، ارتفاع 30 سانتي‌متر، وزن 5 تا 15 كيلوگرم.زيستگاه: اطراف رودخانه‌ها، نهرها، كانال‌هاي آبياري، درياچه‌ها، تالاب‌ها و استخرهاي پرورش ماهي با پوشش گياهي مناسب.پراكندگي: از مناطق سيستان تا شمال خراسان، مازندران تا آذربايجان، كردستان تا خوزستان، فارس، چهارمحال، اصفهان و تهران.پراكنش جهاني: اروپا، شمال آفريقا، آسيا.


عادات:
شبگرد است. اگر منطقه امن باشد روزها نيز ديده مي‌شود. به صورت انفرادي زندگي مي‌كند. لانه را در حفره‌هاي طبيعي، سوراخ درختان، زير ريشه‌هاي مجاور آب ايجاد مي‌كند. درب ورودي لانه معمولاً در داخل آب و در عمق 50 سانتي‌متري از سطح آب قرار دارد كه به وسيله دالاني شيب‌دار به لانه ارتباط دارد، يك سوراخ تهويه، لانه را به بيرون ارتباط مي‌دهد. گاهي اوقات نيز در داخل لانه روباه يا رودك ساكن مي‌گردد. ممن است علاوه بر لانه دائمي يك لانه موقتي نيز در زير سنگ‌ها و گياهان داشته باشد. به خوبي بر روي زمين راه مي‌رود، ولي بيشتر از چند صد متر از لانه‌اش دور نمي‌شود. با مهارت كامل به وسيله دم و با كمك پاها شنا مي‌كند و شيرجه مي‌رود. براي ايجاد تعادل، دست‌ها به سينه مي‌چسبند و مانند فرمان عمل مي‌كنند. مي‌تواند به مدت 10 دقيقه زير آب باقي بماند. ولي در شرايط عادي مدت زير آب رفتن يك تا دو دقيقه است. در زير آب سوراخ‌هاي گوش و بيني مسدود مي‌شود. سبيل‌ها بسيار حساس‌اند و با استفاده از آنها در تاريكي يا آب گل‌آلود به خوبي شنا كرده و خفيف‌ترين تلاطم داخل آب را حس مي‌كند. حس بويايي و شنوايي قوي است، بينايي به نسبت ضعيفي دارد، ولي در زير آب و در نورهاي مختلف مي‌تواند اجسام متحرك را به خوبي ببيند. شنگ‌ها در همه سنين بسيار بازيگوش هستند. اغلب در فصل زمستان خودشتان را روي برف‌ها سُر مي‌دهند. به خوبي دست‌آموز مي‌شوند. در برخي كشورها اين حيوان را براي صيد ماهي تربيت مي‌كنند. گاهي اوقات شنگ‌ها براي دسترسي به منابع غذايي جديد كيلومترها در خشكي راه مي‌روند.


غذا:
از جانوران آبزي نظير ماهي، قورباغه، خرچنگ، پستانداران كوچك نظير ول آبزي، پرندگان آبزي به خصوص چنگر، مرغابي، تخم و جوجه پرندگان، حشرات و مواد گياهي تغذيه مي‌كند. غذا را با دهان مي‌گيرد. آثار مدفوع و باقي مانده مواد غذايي كه در مناطق مشخصي از مسير رودخانه‌ها و نهرها مشاهده مي‌شود، نشانه وجود اين حيوان در منطقه است. در داخل مدفوع كه بوي ماهي مي‌دهد معمولاً استخوان‌هاي ماهي وجود دارد.

توليدمثل:
در تمام فصول قادر به جفت‌گيري است، ولي معمولاً جفت‌گيري در فصل زمستان انجام مي‌گيرد. مدت آبستني حدود دو ماه است. يك تا پنج بچه مي‌زايد. چشم بچه‌ها در يك ماهگي باز مي‌شود. بعد از دو ماه از لانه خارج مي‌شوند و شنا را شروع مي‌كنند. تا شش ماهگي به مادر وابسته هستند. در يك سالگي به سن بلوغ مي‌رسند. طول عمر در اسارت حدود 22 سال است.


وضعيت فعلي:
به علل مختلف نظير كم شدن طعمه‌ها، شكار بي‌رويه، آلودگي ناشي از سموم كشاورزي به خصوص سموم كلره، آلودگي‌هاي صنعتي و سيلاب‌ها، جمعيت آن به سرعت رو به كاهش گذاشته و در بعضي از مناطق به كلي نابود شده است. تا اواخر دهه 40 همه ساله هزاران قطعه از پوست اين حيوان كه در مناطق مختلف كشور، به خصوص اطراف رودخانه‌ها و تالاب‌هاي خوزستان شكار شده بود، به خارج صادر مي‌شد. در حال حاضر بيشترين جمعيت شنگ در تالاب‌ها و رودخانه‌هاي شمال و غرب كشور مشاهده مي‌شود ولي در مناطق جنوبي به خصوص تالاب‌هاي خوزستان مانند هورالعظيم و شادگان جمعيت آن به شدت كاهش يافته است. اخيراً تعدادي شنگ در اطراف ماهي سراي جاجرود واقع در نزديك تهران، سياهكل و تالش در گيلان مشاهده گرديد.


 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 56-پايكا

تصویر 56-پايكا





نام علمی : Ochotona rufescens

نام فارسی: پايكا

لینک سوال:#433


مشخصات:
از نظر ظاهري شباهت زيادي به موش‌هاي بزرگ دارد، با اين تفاوت كه در اين حيوان دم تقريباً از بين رفته است.
گوش‌ها بسيار كوچك و گرد است به طوري كه به پهناي گوش مساوي طول آن است. برخلاف خرگوش‌ها پاها زياد بلند نيستند و تقريباً با دست‌ها مساويند.
موها بلند، انبوه و نرم است. رنگ‌ موهاي اين حيوان متفاوت وغالباً رنگ پشت، شبيه رنگ محيط است و از خاكستري مخلوط با سياه تا قرمز روشن تغيير مي‌كند. نر و ماده هم شكل و تقريباً به يك اندازه هستند.

اندازه‌ها: طول سر و تنه 150 تا 180 ميلي‌متر، پا 29 تا 34 ميلي‌متر، وزن حدود 500 گرم. (نمونه محدود)

زيستگاه: مناطق كوهستاني تا ارتفاعات بالاتر از 3000 متر.

پراكندگي: از خراسان تا كرمان، اصفهان، كردستان، تهران و سمنان.پراكنش جهاني: آسياي ميانه.

عادات: روزها فعال است. اغلب به صورت دسته جمعي، ولي با فاصله نسبتاً زياد از يكديگر زندگي مي‌كنند. در زير سنگ‌ها و صخره‌ها لانه مي‌سازد، معمولاً در اطراف لانه علوفه زيادي جمع‌آوري مي‌كند. ارتفاع و قطر علوفه جمع‌آوري شده، گاهي به نيم‌متر مي‌رسد. در برخي از اوقات در حالي كه يك شاخه گياه را به دهان گرفته و به سمت لانه‌اش مي‌دود مشاهده مي‌گردد. خواب زمستاني ندارد. اغلب در نزديك لانه در حال آفتاب گرفتن مشاهده مي‌شود. صداي خاصي شبيه سوت و يا عوعوي سگ دارد، در موقع صدا دادن خود را به جلو و عقب مي‌كشد. زياد ترسو و فراري نيست، نمي‌تواند سريع بدود و معمولاً با پرش‌هاي كوتاهي حركت مي‌كند.

غذا: گياه‌خوار است و معمولاً از برگ و شاخة بوته‌ها تغذيه مي‌نمايد.

توليدمثل: در سال چندين بار توليدمثل مي‌كند. مدت آبستني حدود 40 روز است و چهار تا 10 بچه كور و بي‌مو مي‌زايد.
بچه‌ها در سه ماهگي قادر به جفت‌گيري و توليدمثل هستند.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 57-شهد خور

تصویر 57-شهد خور

انگليسي : Purple Sunbird

فرانسوي : Soui-manga asiatique

لاتين : Nectarinia asiaticu





مشخصات :
9.5 سانتي‌متر ، پرنده اي است بسيار كوچك و پرجنب و جوش ، با منقاري دراز و خميده به پايين كه با هيچ پرنده ديگري اشتباه نمي شود .
پرنده نر در تابستان تماما سياه است ، با جلاي بنفش و سبز ، روي سينه اش نوار باريكي به رنگ قهوه اي مسي و در هر طرف سينه لكه بزرگي از پرهاي قرمز و زرد دارد .
پرنده ماده در سطح پشتي قهواه اي مايل به سبز و سطح شكمي به رنگ زرد روشن است شاهپرهاي كناري دم قهوه اي در انتها سفيد رنگ مي باشد ،
پرنده نر در زمستان شبيه پرنده ماده است و در سطح شكمي نواري به رنگ بنفش براق از چانه تا وسط شكمش ديده مي شود .
اين پرنده معمولا جفت جفت ديده مي شود در حاليكه مرتب بال مي زند از بوته اي به بوته ديگر به دنبال حشرات و استفاده از حشرات پرواز مي كند .


زيستگاه :

بوته‌زار‌هاي مناطق خشك ، بيشه ها و درختهاي اطراف زمين‌هاي زراعتي ، باغ ها و جنگل هاي تنك .
لانه اي گلابي شكل مي سازد كه مدخل آن در كنار قرار دارد و به شاخه درخت يا بوته آويزان است .

پراكندگي :

شهد خور پرنده‌اي است بومي ايران و در گذشته نه چندان دور به صورت فراوان در استان هرمزگان و نوحي اطراف آن ديده مي شده
و اما در حال حاضر اطلاع دقيقي از وضعيت اين پرنده در دست نيست !

منبــع

لینک سوال: #442
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تصویر 58- صعوه کوهی

تصویر 58- صعوه کوهی

نام علمی : Prunella Collaris

نام انگلیسی: Alpine Accentor

نام فارسی:
صعوه کوهی






مشخصات ظاهری: این پرنده، 18 سانتیمتر طول دارد و بزرگترین صعود است و از نظر رفتار در هوا و روی زمین، تا اندازه ای شبیه چکاوک است. پرجثه است. و اگر به دقت دیده شود. به آسانی شناخته می شود. سر وزیر تنه خاکستری، روتنه و پرهای پوششی بال ها (جبه یا شنل) نخودی خاکستری است که د رتضاد با پوشش قهوه ای بال ها قرار دارد. و در انتهای پرها لکه ی سفیدی وجود دارد که روی بال به صورت دو خط مشخص بالی دیده می شود. روتنه خط خط و در پهلوها و حاشیه ی دو طرف سینه؛ خطوط مشخصی به رنگ بلوطی روشن ( که در پرنده ی جوان مشاهده نمی شود) دیده می شود. همچنین قاعده ی منقار (نیم نوک پایین) به رنگ روشن، گلو آشکار سفید یا خطوط نقطه نقطه ای عرضی سیاه رنگ است. زیر دم رگه رگه سفید و در انتهای دم لکه لکه ی سفیدی دیده می شود.صدا: صدای این پرنده بلند و آهنگین شبیه «ت چیلری ری پ » و گاهی نیز «درللت» شنیده می شود.زیستگاه: این پرنده بالاتر از حد درختان، در کوهستان، لابلای صخره ها و سنگ ها، صخره های آلپی ، چمنزارها، شیب ها ی فرسایش یافته به سر برده و بندرت در بوته زارهای مخروبه دیده شده ودر سوراخ های صخره ها یا زیر گیاهان آشیان می سازد. در ایران ، بومی و فراوان است و اخباری مبنی بر تولید مثل آن در کوه های کیت داغ گزارش شده است.حفاظت: این پرنده نیازی به حفاظت ویژه ندارد.


 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا