*.::آرشيو جلسات مطالعه هفتگی نهج البلاغه و خودسازی::.*

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وسوم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وسوم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی


برنامه هفتاد وسوم (یارانراد )


یکشنبه

ادامه خطبه 111
افهذه...قال
و حکمت 360

وَ قَالَ [عليه السلام] لَا تَظُنَّنَّ بِكَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً وَ أَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِى الْخَيْرِ مُحْتَمَلًا .
شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.

============================
دوشنبه
خطبه 112
هل... مثله


حكمت 361
به ظاهر دين اكتفا نكنيد​
روزگاري بر مردم فرارسد كه از قرآن جز «نشاني» نمانَد و از اسلام جز «نامي». در آن روز مسجدها از نظر بنا، آباد و از نظر هدايت، ويران خواهد بود و نمازگزاران و سازندگان آن بدترين مردم روي زمين‏اند. از ايشان فتنه و فساد آيد و لانه گناه و پلشتي باشند. آن كه خواهد از شرّشان كناره گزيند بدان در اندازندش، و آن كه خواهد از آنان فاصله گيرد و پيرويشان نكند بكشانندش.
خداي سبحان در باره آنان فرمايد: به خداييم سوگند، بر آنان فتنه و بلايي فرستم كه بردباران هم در آن حيران بمانند، و اين حتمي است. از خداوند خواستاريم كه از لغزشها و غفلتهامان درگذرد.
===================================

سه شنبه
خطبه113
و احذر... السیر

حكمت 362​
براي بيهودگي و بلهوسي آفريده نشده‏ايم​
روايت است كه آن حضرت كمتر مي‏شد بر منبر تكيه كند مگر آنكه پيش از خطبه مي‏فرمود: از خدا پروا كنيد، كه هيچ كس بيهوده آفريده نشده تا به لهو و لعب پردازد، و سر خود رها نشده تا به لغو و بيهودگي وقت بگذراند. و مباد چهره خند فريباي دنيا جايگزين آخرت گردد كه آن را زشت انگاشته است، و آن فريب خورده‏اي كه با همه توش و توان به دنيا رسد هرگز به پاي آن كس كه به اندك بهره‏اي از آخرت دست يافته، نرسد.
=======================================

چهارشنبه
اجعلو.... رزقو

حكمت 363​
مجموعه ارزشها​
هيچ بزرگواري و شرافتي برتر از اسلام، و هيچ ارجمندي ارجمندتر از تقوي‏ نيست، و هيچ پناهگاهي محكم‏تر از پارسايي، و هيچ ميانجي موفّق‏تر از توبه نباشد، و هيچ گنجي بي‏نياز كننده‏تر از قناعت، و هيچ ثروتي فقر زداتر از خشنودي به روزي روزانه نيست. آن كه به زندگي ساده آبرومندانه بسنده كند آسايش را به دست آورَد، و به سايه آرامش و خوشي بياسايد. دلدادگي به دنيا كليد رنج است، و حرص و خودپسندي و حسادت، انگيزه‏هاي سقوط در گناه، و فراهم كننده همه زشتي‏هاست.
============================================

پنج شنبه
قد.... سیده


حكمت 364​
سعادت دنيا و آخرت​
امام - درود خدا بر او - خطاب به «جابر بن عبداللّه انصاري» فرمود: اي جابر، دين و دنيا بر چهار پايه استوار است: دانايي كه دانش خود را به كار گيرد و ناداني كه از آموختن سر باز نزند و بخشنده‏اي كه از بخشش بخل نورزد و ناداري كه آخرت خويش به دنيا نفروشد.
پس آنگاه كه دانا، دانش خود را ناچيز انگارد نادان هم از آموختن سر باز زند، و آنگاه كه ثروتمند از احسان و انفاق بخل ورزد نادار نيز آخرت خويش به دنيا فروشد. اي جابر، آن كه نعمتهاي الهي بر او زياد شود نيازهاي مردم بدو گسترش يابد، پس آن كه به خاطر خدا انجام وظيفه كند ثروتش بيمه گردد، و آن كه دست رد به سينه فقيران زند در معرض زوال و فنا قرار گيرد.
================================================== ==========



جمع بندی برنامه هفته هفتاد وسوم

ادامه خطبه 111
خطبه 112 خطبه113
و حکمت 360 و 361و362و 363و 364

______________________________________


پرهيز از دنياى حرام

آيا شما چنين دنيايى را بر همه چيز مقدم مى‏ داريد و بدان اطمينان مى ‏كنيد يا در آرزوى آن به سر مى‏ بريد پس دنيا بد خانه‏ اى است براى كسى كه خوشبين باشد، و يا از خطرات آن نترسد. پس بدانيد- و مى ‏دانيد- كه آن را ترك مى‏ كنيد و از آن رخت بر مى ‏بنديد و پند گيريد از آنها كه گفتند: «چه كسى از ما نيرومندتر است» سپس آنان را به گورهايشان سپردند بى آن كه سواره كارانشان خوانند، و در قبرها فرود آوردند بى آن كه همسايگانشان نامند، از سطح زمين، قبرها، و از خاك كفن‏ها، و از استخوان‏هاى پوسيده همسايگانى پديد آمدند كه هيچ خواننده‏اى را پاسخ نمى ‏دهند همسايه يكديگرند امّا از هم دورند، فاصله ‏اى با هم ندارند ولى هيچ گاه به ديدار يكديگر نمى ‏روند.
درون زمين را به جاى سطح آن براى ماندن انتخاب كردند و خانه‏ هاى تنگ و تاريك را به جاى خانه‏ هاى وسيع برگزيدند. به جاى زندگى با خويشاوندان، غربت را، و به جاى نور، ظلمت را برگزيدند، به زمين باز گشتند چونان كه در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترك گفتند
، و با اعمال خود به سوى زندگى جاويدان و خانه هميشگى كوچ كردند، آنسان كه خداى سبحان فرمود: «چنانكه آفرينش را آغاز كرديم، آن را باز مى ‏گردانيم، وعده ‏اى بر ماست و همانا اين كار را انجام خواهيم داد»


______________________________________

عجز انسان از درك فرشتگان (فرشته مرگ)
آيا هنگامى كه فرشته مرگ به خانه‏اى در آمد، از آمدن او آگاه مى‏شوى آيا هنگامى كه يكى را قبض روح مى‏كند او را مى ‏بينى بچّه را چگونه در شكم مادر مى‏ميراند آيا از راه اندام مادر وارد مى‏شود يا روح به اجازه خداوند به سوى او مى‏آيد يا همراه كودك در شكم مادر به سر مى‏برد آن كس كه آفريده‏اى چون خود را نتواند وصف كند، چگونه مى‏تواند خداى خويش را وصف نمايد.


________________________________________

پرهيز دادن از دنيا پرستى


شما را از دنيا پرستى مى ‏ترسانم، زيرا منزلگاهى است براى كوچ كردن، نه منزلى براى هميشه مانده است. دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايى مى ‏فريبد. خانه ‏اى است كه نزد خداوند بى مقدار است، زيرا كه حلال آن با حرام، و خوبى آن با بدى، و زندگى در آن با مرگ، و شيرينى آن با تلخى ‏ها در آميخته است،خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نكرد. و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود. خير دنيا اندك، و شرّ آن آماده، و فراهم آمده‏ اش پراكنده، و ملك آن غارت شده، و آبادانى آن رو به ويرانى نهاده است. چه ارزشى دارد خانه‏ اى كه پايه‏ هاى آن در حال فروريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان مى ‏پذيرد و چه لذّتى دارد زندگانى كه چونان مدّت سفر به آخر مى ‏رسد


__________________________________________________

روش برخورد با دنيا

مردم آنچه را خدا واجب كرده جزو خواسته ‏هاى خود بدانيد، و در پرداختن حقوق الهى از او يارى طلبيد، و
پيش از آن كه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد. همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مى‏گريد و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است و اگر چه براى نعمت‏هاى فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند امّا با نفس خود در دشمنى بسيارى قرار دارند.

__________________________________________________ ________

نكوهش از غفلت زدگان

ياد مرگ از دل‏هاى شما رفته، و آرزوهاى فريبنده جاى آن را گرفته است.
و دنيا بيش از آخرت شما را تصاحب كرده و متاع زودرس دنيا بيش از متاع جاويدان آخرت در شما نفوذ كرده است و دنيا زدگى قيامت را از يادتان برده است. همانا شما برادران دينى يكديگريد، چيزى جز درون پليد و نيّت زشت، شما را از هم جدا نساخته است، نه يكديگر را يارى مى‏ دهيد، نه خير خواه يكديگريد و نه چيزى به يكديگر مى ‏بخشيد و نه به يكديگر دوستى مى‏ كنيد. چيزى شما را از عيب جويى برادر دينى باز نمى ‏دارد جز آن كه مى‏ ترسيد مانند آن عيب را در شما به رختان كشند. در بى اعتنايى به آخرت و دوستى دنيا يك دل شده‏ ايد، و هر يك از شما دين را تنها بر سر زبان مى ‏آوريد، و از اين كار خشنوديد همانند كارگرى كه كارش را به پايان رسانده و خشنودى مولاى خود را فراهم كرده است.



_______________________________________

حکمت ها:


شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.

============================

به ظاهر دين اكتفا نكنيد


روزگاري بر مردم فرارسد كه از قرآن جز «نشاني» نمانَد و از اسلام جز «نامي». در آن روز مسجدها از نظر بنا، آباد و از نظر هدايت، ويران خواهد بود و نمازگزاران و سازندگان آن بدترين مردم روي زمين‏اند. از ايشان فتنه و فساد آيد و لانه گناه و پلشتي باشند. آن كه خواهد از شرّشان كناره گزيند بدان در اندازندش، و آن كه خواهد از آنان فاصله گيرد و پيرويشان نكند بكشانندش.
خداي سبحان در باره آنان فرمايد: به خداييم سوگند، بر آنان فتنه و بلايي فرستم كه بردباران هم در آن حيران بمانند، و اين حتمي است. از خداوند خواستاريم كه از لغزشها و غفلتهامان درگذرد.


===================================

براي بيهودگي و بلهوسي آفريده نشده ‏ايم


روايت است كه آن حضرت كمتر مي‏شد بر منبر تكيه كند مگر آنكه پيش از خطبه مي‏فرمود: از خدا پروا كنيد، كه هيچ كس بيهوده آفريده نشده تا به لهو و لعب پردازد، و سر خود رها نشده تا به لغو و بيهودگي وقت بگذراند. و مباد چهره خند فريباي دنيا جايگزين آخرت گردد كه آن را زشت انگاشته است، و آن فريب خورده‏اي كه با همه توش و توان به دنيا رسد هرگز به پاي آن كس كه به اندك بهره‏اي از آخرت دست يافته، نرسد.

=======================================

مجموعه ارزشها


هيچ بزرگواري و شرافتي برتر از اسلام، و هيچ ارجمندي ارجمندتر از تقوي‏ نيست، و هيچ پناهگاهي محكم‏تر از پارسايي، و هيچ ميانجي موفّق‏تر از توبه نباشد، و هيچ گنجي بي‏نياز كننده‏تر از قناعت، و هيچ ثروتي فقر زداتر از خشنودي به روزي روزانه نيست. آن كه به زندگي ساده آبرومندانه بسنده كند آسايش را به دست آورَد، و به سايه آرامش و خوشي بياسايد. دلدادگي به دنيا كليد رنج است، و حرص و خودپسندي و حسادت، انگيزه‏هاي سقوط در گناه، و فراهم كننده همه زشتي‏هاست.

============================================

سعادت دنيا و آخرت

امام - درود خدا بر او - خطاب به «جابر بن عبداللّه انصاري» فرمود: اي جابر، دين و دنيا بر چهار پايه استوار است: دانايي كه دانش خود را به كار گيرد و ناداني كه از آموختن سر باز نزند و بخشنده‏اي كه از بخشش بخل نورزد و ناداري كه آخرت خويش به دنيا نفروشد.
پس آنگاه كه دانا، دانش خود را ناچيز انگارد نادان هم از آموختن سر باز زند، و آنگاه كه ثروتمند از احسان و انفاق بخل ورزد نادار نيز آخرت خويش به دنيا فروشد. اي جابر، آن كه نعمتهاي الهي بر او زياد شود نيازهاي مردم بدو گسترش يابد، پس آن كه به خاطر خدا انجام وظيفه كند ثروتش بيمه گردد، و آن كه دست رد به سينه فقيران زند در معرض زوال و فنا قرار گيرد.

================================================== ==========

ومن الله توفیق

التماس دعا
:gol::gol:

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وچهارم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وچهارم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته هفتاد وچهارم (
یارانراد )

یکشنبه

ادامه خطبه114

الحمدالله....عنه



حكمت 365​
امر به معروف و نهي از منكر​
«ابن جرير طبري» در كتاب تاريخ خود از «عبد الرّحمن بن ابي ليلي» (فقيه) روايت كرده است - و او از كساني است كه با ابن اشعث براي جنگ با حجّاج قيام كرد - هنگامي كه مردم را براي جهاد برمي‏انگيخت گفت: از علي - خدا مقام او را در ميان صالحان بلند گردانَد و ثواب شهيدان و راستگويان بدو بخشد - آن روز كه ما روياروي شاميان شديم، شنيدم كه مي‏فرمود: اي گروه مؤمنان، هر كس ظلم و تجاوزي را بيند و دعوت به گناه و فسادي را شنود، پس با قلب خود بيزاري جويد، به راه سلامت و پاكي رفته است، و اگر با زبان اعتراض كند پاداش يابد و از اوّلي برتر است؛ و اگر كسي به نبرد با آنان قيام كند و به پاس حرمت و اعتلاي «كلم اللّه» و نابودي حاكميّت ستمگران دست به سلاح برَد، او همان كسي است كه به حقيقت هدايت رسيده، و راه حق پوييده، و نور يقين در قلبش تابيده است.

دوشنبه

اوصیکم....الاجل


حكمت 366​
عليه زشتي‏ها بپا خيزيد​
امام - درود خدا بر او - در همين زمينه فرمايد: آن كه عليه منكرات و زشتي‏ها با دست و زبان و دل بر آشوبد، به اوج كمال انساني رسيده است؛ و آن كه با زبان و دل - نه با دست - انكار كند دو خصلت از خصال خير را يافته و يك فضيلت را از دست داده است؛ و آن كه تنها در قلبش از منكرات بيزاري جويد ولي با دست و زبان وظيفه خود را وانهد، دو خصلت گرامي‏تر را رها كرده و تنها به يكي از سه، بسنده نموده است؛ و آن كه با هيچ يك از زبان و دل و دست، با منكر رو در رو نشود مرده‏اي است ميان زندگان. و تمام كارهاي نيك و جهاد در راه خدا در مقابل «امر به معروف و نهي از منكر» چون دمي است در درياي ژرف و موّاج. و بايد بدانند كه امر به معروف و نهي از منكر، نه مرگي را زودرس كند و نه از روزي كاهد. و برتر از همه، سخن حق و عدل است رو در روي حاكم ستمگر.


سه شنبه

ثم ....عنه


حكمت 361
حكمت 367​
جهاد، دفاع از فرهنگ اسلام​
«ابو جُحَيفه» گويد از امير مؤمنان - درود خدا بر او - شنيدم كه مي‏فرمود: نخستين جهادي كه در آن شكست مي‏خوريد، جهاد با دستهاتان است و آنگاه جهاد با زبانتان و سپس جهاد با قلبتان. پس آن كه قلباً كار نيك را نشناسد و از كار زشت بيزاري نجويد، باژگونه شود، پس ارزشها در ديدگاه او سقوط كند و پستي‏ها اوج گيرد.


چهارشنبه

عنه....الماضی

حكمت 361
حكمت 368​
حقّ و باطل​
حق سنگين است ولي گوارا، و باطل آسان است ولي بيماري‏زا چون وبا

پنج شنبه

خطبه 115

اللهم ...الحمید


حكمت 361
حكمت 369​
خوبان بترسند و بَدان نااميد مباشند​
بر بهترين افراد امّت محمّدي از عذاب الهي ايمن مباش، كه خداي فرموده است: «از مكر الهي ايمن نيستند مگر زيانكاران». نيز بر بدترينِ اين امّت مأيوس مباش، كه خدا فرموده است: «حتماً از رحمت خداي نااميد نيستند مگر كافران».


____________________________

جمع بندی برنامه هفتاد وچهارم

ادامه خطبه114و خطبه 115

حكمت 365 و 366 و 367و 368و 369



________________________________________

ارزش ستايش و شهادت به يگانگى خدا

ستايش خداوندى را سزاست كه حمد و ستايش را به نعمت‏ها، و نعمت‏ها را به شكرگزارى پيوند داد خداى را بر نعمت‏هايش آنگونه ستايش مى‏ كنيم كه بر بلاهايش. و براى به راه آوردن نفس سركش كه در برابراوامر الهى سستى مى‏ كند و در ارتكاب زشتى ‏ها كه نهى فرمود شتاب دارد، ازخدا يارى مى ‏خواهيم، و از گناهانى كه علم خدا به آنها احاطه دارد و كتابش آنها را بر شمرده و ثبت كرده، طلب آمرزش مى‏كنيم: علم خداوندى كه كمترين نارسايى نداشته، و كتابى كه چيزى را وانگذاشته است. به خدا ايمان داريم، ايمان كسى كه غيب‏ها را به چشم خود ديده، و بر آنچه وعده داده ‏اند آگاه است،ايمانى كه اخلاص آن شرك را زدوده، و يقين آن شك را نابود كرده است
________________________________________

سفارش به تقوى


اى بندگان خدا شما را بهتقواى الهى سفارش مى ‏كنم، كه زاد و توشه سفر قيامتاست. تقوا توشه‏ اى است كه به منزل رساند،پناهگاهى است كه ايمن مى‏ گرداند. بهترينگوينده آن را به گوش مردم خوانده وبهترين شنونده آن را فرا گرفت،پيامبرى كه بهتر از هر كس سخن را به گوش مردم رساند. پس خواننده، دعوت خودرا به خوبى شنواند، و شنونده خود رارستگار گرداند.

اى بندگان خدا همانا تقواى الهى دوستان خدا رااز انجام محرّمات باز مى ‏دارد، و قلب‏هايشان را پر از ترس خدا مى‏ سازد،تا آن كه شب‏ هاى آنان بابى خوابى و روزهايشان با تحمل تشنگى و روزه‏دارى، سپرى مى‏ گردد، كه آسايش آخرت را با رنج دنيا و سيراب شدن آنجا رابا تحملتشنگى دنيا به دست آوردند. اجل و مرگ را نزديك ديده و در اعمال نيكو شتاب كرده‏ اند، آرزوهاى دنيايى را دروغ خواندند و مرگ به درستى نگريستند.


_______________________________

شناخت دنيا

آرى همانا دنيا خانه نابود شدن، رنج بردن ازدگرگونى‏ ها، و عبرت گرفتن است، وازنشانه نابودى، آن كه: روزگار كمان خودرا به زه كرده، تيرش به خطا نمى‏رود، و زخمش بهبودى ندارد، زنده را باتير مرگ هدف قرار مى‏ دهد، وتندرست را با بيمارى از پا در مى‏ آورد، ونجات يافته را به هلاكت مى‏ كشاند.

دنيا خورنده ايست كه سيرى ندارد، و
نوشنده‏ اى است كه سيراب نمى ‏شود، ونشانه رنج دنيا آن كه آدمى جمع آورى مى‏ كند آنچه را كه نمى ‏خورد، و مى‏ سازدبنايى كه خود در آن مسكن نمى‏كند، پس به سوى پروردگار خود مى‏ رود نهمالى برداشته و نه خانه‏ اى بههمراه برده است. ونشانهدگرگونى دنيا آن كه، كسى كه ديروز مردم به اوترحّم مى ‏كردند امروز حسرتاو را مى‏ خورند و آن كس را كه حسرت او مى‏خوردند امروز به او ترحّم مى‏كنند، و اين نيست مگر براى نعمت‏هايى كه بهسرعت دگرگون مى‏ شود، وبلاهايى كه ناگهان نازل مى‏ گردد.

و نشانه عبرت انگيز بودن دنيا، آن كه، آدمى پس از تلاش و انتظار تا مى ‏رود به آرزوهايش برسد، ناگهان مرگ او فرا رسيده، اميدش را قطع مى ‏كند،نه به آرزو رسيده، ونه آنچه را آرزو داشته باقى مى‏ ماند.


______________________________________


ارزيابى دنيا و آخرت

چيزى بدتر از شرّ و بدى نيست جز كيفر و عذاب آن، و چيزى نيكوتر از خير و نيكى وجود ندارد جز پاداش آن
.همه چيز دنيا شنيدن آن بزرگتر از ديدن آن است، و هر چيز از آخرت ديدن آن بزرگتر از شنيدن آن است.پس كفايت مى‏ كند شما را شنيدن از ديدن، و خبر دادن از پنهانى ‏هاى آخرت. آگاه باشيد، هر گاه از دنياى شما كاهش يابد و به آخرت افزوده گردد بهتر از آناست كه از پاداش آخرت شما كاسته و بر دنياى شما افزوده شود. چه بسا كاهشيافته‏هايى كه سود آور است، و افزايش داشته‏هايى كه زيان آور بود،همانا به آنچه فرمان داده شديد گسترده ‏تر از چيزى است كه شما را از آن بازداشتند، و آنچه بر شما حلال است، بيش از چيزى است كه بر شما حرام كرده ‏اند، پس آنچه را اندك است براى آنچه كه بسيار است ترك كنيد، و آنچه رابر شما تنگ گرفته ‏اند به خاطر آنچه كه شما را در گشايش قرار دادند انجام ندهيد.

خداوندروزى شما را ضمانت كرده و شما را به كار و تلاش امر فرموده، پس نبايد روزى تضمين شده را بر آنچه كه واجب شده مقدّم داريد، با اينكه به خدا سوگندآنچنان نادانى و شك و يقين به هم آميخته است كه گويا روزى تضمين شده بر شماواجب است، و آنچه را كه واجب كرده ‏اند، برداشتند.پس در اعمال نيكو شتاب كنيد ، و از فرارسيدن مرگ ناگهانى بترسيد، زيرا آنچه از روزى كه از دست رفته، اميد بازگشت آن وجود دارد،اما عمر گذشته را نمى ‏شود باز گرداند، آنچه را امروز از بهره دنيا كم شده مى ‏توان فردا به دست آورد امّا آنچه ديروز از عمر گذشته، اميد به بازگشت آن نيست،به آينده اميدوار و از گذشته نا اميد باشيد. (از خدا بترسيد و جز بر مسلمانى نميريد)


__________________________________

(در خواستن باران از خدا در شهر كوفه ايراد فرمود)

خداونداكوه‏هاى ما از بى آبى شكاف خورده و زمين ما غبار آلود و دام‏هاى ما درآغل‏ هاى خود سرگردانند و چون زن بچّه مرده فرياد مى‏ كشند، و از رفت و آمدبى حاصل به سوى چراگاه‏ها و آبشخورها، خسته شده ‏اند بار خدايا بر ناله گوسفندان و فرياد و آه شتران ماده رحمت آور، خدايا به سرگردانى آنها درراه‏ها و ناله‏ هايشان در خوابگاه‏ها رحمت آور.

بار خدايا هنگامى به سوى تو
بيرون آمديم كه خشكسالى پياپى هجوم آورده، و ابرهاى پر باران از ما پشت كرده و خشك و نامهربان بدون بارش قطره‏اى باران گذشتند. خدايا تو اميد هربيچاره و حل كننده مشكلات هر طلب كننده مى‏باشى، خدايا تو را مى‏خوانيم، دراين هنگام كه همه نا اميد شده‏ اند، و ابر رحمت بر ما نمى ‏بارد و حيوانات ما نابود گرديدند، ما را به كردار ما عذاب نكنى، و به گناهان ما كيفر ندهى.

خدايا رحمت خود را با ابر پر باران و بهار پر آب و گياهان خوش منظر شاداب
بر ما نازل فرما، بارانى درشت قطره بر ما فرو فرست كه مردگان را زنده وآنچه از دست ما رفته به ما باز گرداند.

خدايا ما را با بارانى سيراب كن كه زنده كننده، سيراب سازنده، فراگير و به همه جا رونده، پاكيزه و با بركت،گوارا و پر نعمت، گياه آن بسيار، شاخه‏هاى آن به بار نشسته و برگ‏هايش تازهو آب دار باشد تا با چنان بارانى بنده ناتوان را توان بخشى، و شهرهاى مرده‏ات را زنده سازى، خدايا بارانى ده كه بسيار ببارد تا زمين‏هاى بلند ماپر گياه شود، و در زمين‏هاى پست روان گردد و نعمت‏هاى فراوان در اطراف ماگسترش يابد، تا با آن ميوه‏ هاى ما بسيار، گلّه ‏هاى ما زنده و فراوان، وسرزمينهاى دورتر از ما نيز بهرمند گردند،و روستاهاى ما از آن نيرومند شوند. اينها همه از بركات گسترده و بخشش‏هاى فراوان تو باشد كه بر سرزمين‏هاى فقر زده و حيوانات وحشى ما نازل مى‏گردد.

خداوندا بارانى ده دانه درشت كه
پياپى براى سيراب شدن گياهان ما ببارد، چنانكه قطرات آن يكديگر را برانند، ودانه‏ هاى آن به شدّت برهم كوبيده شوند، نه رعد و برقى بى‏ باران، و ابرى بى ثمر، و كوچك و پراكنده، و نه دانه‏ هاى ريز باران همراه با بادهاى سرد.

خدايا بارانى پر آب فرو فرست كه قحطى زدگان به نعمت‏هاى فراوان رسند و آثار
خشكسالى از ميان برود كه همانا، تويى خداوندى كه پس از نا اميد شدن مردمباران را فرو مى ‏فرستى و رحمت خود را همه جا گسترش مى ‏دهى و تويى سرپرست نظام آفرينش كه به ستودن سزاوارى.



_____________________________________________

حکمت ها

اي گروه مؤمنان، هر كس ظلم و تجاوزي را بيند و دعوت به گناه و فسادي را شنود، پس با قلب خود بيزاري جويد، به راه سلامت و پاكي رفته است، و اگر با زبان اعتراض كند پاداش يابد و از اوّلي برتر است؛ و اگر كسي به نبرد با آنان قيام كند و به پاس حرمت و اعتلاي «كلم اللّه» و نابودي حاكميّت ستمگران دست به سلاح برَد، او همان كسي است كه به حقيقت هدايت رسيده، و راه حق پوييده، و نور يقين در قلبش تابيده است.


_____________________
آن كه عليه منكرات و زشتي‏ها با دست و زبان و دل بر آشوبد، به اوج كمال انساني رسيده است؛ و آن كه با زبان و دل - نه با دست - انكار كند دو خصلت از خصال خير را يافته و يك فضيلت را از دست داده است؛ و آن كه تنها در قلبش از منكرات بيزاري جويد ولي با دست و زبان وظيفه خود را وانهد، دو خصلت گرامي‏تر را رها كرده و تنها به يكي از سه، بسنده نموده است؛ و آن كه با هيچ يك از زبان و دل و دست، با منكر رو در رو نشود مرده‏اي است ميان زندگان. و تمام كارهاي نيك و جهاد در راه خدا در مقابل «امر به معروف و نهي از منكر» چون دمي است در درياي ژرف و موّاج. و بايد بدانند كه امر به معروف و نهي از منكر، نه مرگي را زودرس كند و نه از روزي كاهد. و برتر از همه، سخن حق و عدل است رو در روي حاكم ستمگر.
___________________________________
نخستين جهادي كه در آن شكست مي‏خوريد، جهاد با دستهاتان است و آنگاه جهاد با زبانتان و سپس جهاد با قلبتان. پس آن كه قلباً كار نيك را نشناسد و از كار زشت بيزاري نجويد، باژگونه شود، پس ارزشها در ديدگاه او سقوط كند و پستي‏ها اوج گيرد.
_____________________________________
حق سنگين است ولي گوارا، و باطل آسان است ولي بيماري‏زا چون وبا

____________________________________
بر بهترين افراد امّت محمّدي از عذاب الهي ايمن مباش، كه خداي فرموده است: «از مكر الهي ايمن نيستند مگر زيانكاران». نيز بر بدترينِ اين امّت مأيوس مباش، كه خدا فرموده است: «حتماً از رحمت خداي نااميد نيستند مگر كافران».


__________________________________-

هیچ کدام از قسمتها رو نشد خلاصه کنم
فوق العاده است
_________________________
ومن الله توفیق
التماس دعا :gol::gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وپنجم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وپنجم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

برنامه هفته هفتاد وپنجم (
یارانراد )
یکشنبه
115
ارسله...من اهتدی

حكمت 370​
بخل، ريشه هر زشتي​
بخل و تنگ‏ چشمي، فراگيرنده بدترين عيبهاست، و آن سررشته‏اي است كه به هر زشتي كشانَد.

دوشنبه

ولو...امرکم

حكمت 371
در باره معيشت و روزي​
روزي بر دو گونه است: يكي آن كه تو در جستجويش هستي، و ديگر آن كه در جستجوي تو است، پس اگر به سويش نروي به سويت آيد. پس در يك روز به اندازه يك سال تلاش مكن و خود را به رنج و زحمت ميفكن. كفايت كند تو را هر روز تلاش آن روز، پس اگر آن سال از عمرت باشد قطعاً خداي تعالي در هر روز سهميه‏ات را بخشد، و اگر نباشد پس براي چه تلاش كني و اندوه خوري بدان كه هيچ كس روزي تو را نخورَد و آن را از دست تو بيرون نبرد و آنچه دست تقدير براي تو رقم زده است هرگز درنگ نكند.


سه شنبه

اما ....شحمتکم

حكمت 372​
ناگهان بانگي بر آمد خواجه مُرد​
بسا كسان به پيشباز روزي روند كه آن را بدرقه نكنند و دفتر عمرشان بسته شود و يا در سر شب بر احوال كسي رشك برند كه در پايان آن سوگوار او گردند.

چهارشنبه

خظبه 117
قلا....اخوانکم

حكمت 373

زبانت را نگه دار​
سخن در اختيار تو است تا آنگاه كه نگفته باشي، امّا اگر گفتي، تو در اختيار آن خواهي بود. پس زبانت را نگه دار همان گونه كه زر و سيمت را نگه مي‏داري. چه بسا سخني كه نعمتي را سلب كند.


پنج شنبه
خظبه 118
انتم ....بالناس

حكمت 374​
در گفتن بينديش
آنچه نداني مگو، بلكه هرچه هم داني مگو، كه خداي سبحان بر اندامهايت وظايف و واجباتي مقرّر كرده است كه در روز رستخيز بر تو احتجاج كند و از تو حساب كشد.

_________________________________________

جمع بندی برنامه هفته هفتاد وپنجم

خطبه 115 و117 و118
حكمت 370 و371و372و373 و374

__________________________________________________ ___


ويژگى ‏هاى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

خداوند پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را فرستاد تا دعوت كننده به حق، و گواه اعمال خلق باشد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بدون سستى و كوتاهى، رسالت پروردگارش را رسانيد، و در راه خدا با دشمنانش بدون عذر تراشى جنگيد. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيشواى پرهيزكاران، و روشنى بخش چشم هدايت شدگان است

____________________________________

اندرز ياران

مردم اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بوديد، از خانه‏ها كوچ مى‏كرديد، در بيابان‏ها سرگردان مى‏شديد، و بر كردارتان اشك مى‏ريختيد و چونان زنان مصيبت ديده بر سر و سينه مى‏زديد سرمايه خود را بدون نگهبان و جانشين رها مى‏كرديد و هر كدام از شما تنها به كار خود مى ‏پرداختيد، و به ديگرى توجّه ى نداشتيد. ا
فسوس، آنچه را به شما تذّكر دادند فراموش كرديد، و از آنچه شما را ترساندند، ايمن گشتيد گويا عقل از سرتان پريده، و كارهاى شما آشفته شده است.

________________________________________

تعريف يارانى كه به شهادت رسيدند

به خدا سوگند، دوست داشتم كه خدا ميان من و شما جدايى اندازد، و مرا به كسى كه نسبت به من سزاوارتر است ملحق فرمايد. به خدا سوگند، آنان مردمى بودند، نيك انديش، ترجيح دهنده بردبارى، گويندگان حق، و ترك كنندگان ستم.پيش از ما به راه راست قدم گذاشته و شتابان رفتند و در به دست آوردن زندگى جاويدان آخرت و كرامت گوارا، پيروز شدند.
______________________________________________

سرزنش انسان های خود پرست

نه اموال خود را در راه خدايى كه آن مال‏ها را روزى شما كرد مى ‏بخشيد، نه جان‏ها را در راه خداى جان آفرين به خطر مى‏ افكنيد دوست داريد مردم براى خدا شما را گرامى دارند امّا خودتان مردم را در راه خدا گرامى نمى‏ داريد از فرود آمدن در خانه ‏هاى گذشتگان عبرت گيريد، و از جدايى با نزديك‏ترين برادران و دوستان پند پذيريد.

_____________________________________________

ستودن یاران نیکوکار

شما ياران حق و برادران دينى من مى ‏باشيد، در روز جنگ چون سپر محافظ دور كننده ضربت‏ ها، و در خلوت‏ ها محرم اسرار منيد، با كمك شما پشت كنندگان به حق را مى ‏كوبم و به راه مى‏ آورم، و فرمانبردارى استقبال كنندگان را اميدوارم، پس مرا، با خير خواهى خالصانه، و سالم از هر گونه شك و ترديد، يارى كنيد. به خدا سوگند من به مردم از خودشان سزاوارترم.

--------------------------------------------------
حکمت ها


بخل و تنگ‏ چشمي، فراگيرنده بدترين عيبهاست، و آن سررشته‏اي است كه به هر زشتي كشانَد.

__________________________________________

روزي بر دو گونه است: يكي آن كه تو در جستجويش هستي، و ديگر آن كه در جستجوي تو است، پس اگر به سويش نروي به سويت آيد. پس در يك روز به اندازه يك سال تلاش مكن و خود را به رنج و زحمت ميفكن. كفايت كند تو را هر روز تلاش آن روز، پس اگر آن سال از عمرت باشد قطعاً خداي تعالي در هر روز سهميه‏ات را بخشد، و اگر نباشد پس براي چه تلاش كني و اندوه خوري بدان كه هيچ كس روزي تو را نخورَد و آن را از دست تو بيرون نبرد و آنچه دست تقدير براي تو رقم زده است هرگز درنگ نكند.
________________________________________​

بسا كسان به پيشباز روزي روند كه آن را بدرقه نكنند و دفتر عمرشان بسته شود و يا در سر شب بر احوال كسي رشك برند كه در پايان آن سوگوار او گردند.

_________________________________________

سخن در اختيار تو است تا آنگاه كه نگفته باشي، امّا اگر گفتي، تو در اختيار آن خواهي بود. پس زبانت را نگه دار همان گونه كه زر و سيمت را نگه مي‏داري. چه بسا سخني كه نعمتي را سلب كند.

__________________________________________________ ___

آنچه نداني مگو، بلكه هرچه هم داني مگو، كه خداي سبحان بر اندامهايت وظايف و واجباتي مقرّر كرده است كه در روز رستخيز بر تو احتجاج كند و از تو حساب كشد.

________________________________________

و من الله توفیق

التماس دعا
:gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد و ششم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد و ششم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی​

هفته هفتاد و ششم(
یارانراد )

یکشنبه
خطبه 119
ما.... النار

حكمت 375
نيرويت در خدمت خدا باشد
بترس از آنكه خدا تو را در حال معصيت خويش بيند و در هنگامه طاعت و عبادت نيابد و نبيند، كه از زيانكاران خواهي بود. و آنگاه كه خود را نيرومند يافتي آن را در راه طاعت خدا به خدمت گمار و ضعف و ناتوانيت را در معصيت الهي قرار ده.


دوشنبه

خطبه120
تاالله....یحمده


از كار نيك كوتاهي مكن
دل بستن به دنيا با آنچه از آن بيني، ناداني است، و كوتاهي در انجام كار نيك آنگاه كه به پاداش آن اعتماد داري زيانكاري است، و اعتماد بيش از حد به هر كس پيش از آزمايش، ناتواني است.


سه شنبه
خطبه121

هذا....الرکی


حكمت 377
ملاك بي‏ارزشي دنيا
از خواري و بي‏مقداري دنيا در پيشگاه الهي همين بس كه خدا را نافرماني نكنند جز در دنيا، و نيز به ثواب الهي نرسند جز با ترك گناه.


چهارشنبه
این....فراقهم



حكمت 378

به عمل كار بر آيد
آن كه در عمل كوتاهي كند، تبار او شتاب نورزد و كندي او را جبران ننمايد.



پنج شنبه

ان ....انفسکم


حكمت 379
تحقيق، كليد كشف
آن كه چيزي را جستجو كند، بدان يا به برخي از آن دست يابد.


___________________________________________


جمع بندی برنامه هفته هفتاد و ششم


خطبه 119 و 120 و121
حكمت 375و 377و 378و 379

__________________________________________________ _______

علل نكوهش كوفيان


شما را چه مى‏ شود هرگز ره رستگارى نپوييد و به راه عدل هدايت نگرديد آيا در چنين شرايطى سزاوار است كه من از شهر خارج شوم هم اكنون بايد مردى از شما كه من از شجاعت و دلاورى او راضى و به او اطمينان داشته باشم، به سوى دشمن كوچ كند.
__________________________________

مسئوليّت‏هاى رهبرى


و براى من سزاوار نيست كه لشكر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج و قضاوت بين مسلمانان، و گرفتن حقوق درخواست كنندگان را رها سازم، آنگاه با دسته‏اى بيرون روم، و به دنبال دست ه‏اى به راه افتم، و چونان تير نتراشيده در جعبه‏ اى خالى به اين سو و آن سو سرگردان شوم من چونان محور سنگ آسياب، بايد بر جاى خود استوار بمانم تا همه امور كشور، پيرامون من و به وسيله من به گردش در آيد، اگر من از محور خود دور شوم مدار آن بلرزد و سنگ زيرين آن فرو ريزد به حقّ خدا سوگند كه اين پيشنهاد بدى است به خدا سوگند اگر اميدوارى به شهادت در راه خدا را نداشتم، پاى در ركاب كرده از ميان شما مى ‏رفتم، و شما را نمى ‏طلبيدم چندان كه باد شمال و جنوب مى ‏وزد، زيرا شما بسيار طعنه زن، عيب جو، رويگردان از حق، و پر مكر و حيله‏ ايد. ما دام كه افكار شما پراكنده است فراوانى تعداد شما سودى ندارد، من شما را به راه روشنى بردم كه جز هلاك خواهان، هلاك نگردند، آن كس كه استقامت كرد به سوى بهشت شتافت و آن كس كه لغزيد در آتش سرنگون شد.

_______________________________________


ياد آورى ويژگى ‏هاى اهل بيت عليه السّلام و اندرز ياران

به خدا سوگند تبليغ رسالت‏ ها، وفاى به پيمان‏ ها، و تفسير اوامر و هشدارهاى الهى به من آموزش داده شده، درهاى دانش و روشنايى امور انسان‏ها نزد ما اهل بيت پيامبر عليهم السّلام است. آگاه باشيد كه قوانين دين يكى و راه هاى آن آسان و راست است، كسى كه از آن برود به قافله و سر منزل رسد، و غنيمت برد، و هر كس كه از آن راه نرود گمراه شده پشيمان گردد. مردم براى آن روز كه زاد و توشه ذخيره مى‏كنند، و اسرار آدميان فاش مى‏ گردد، عمل كنيد.

كسى كه از خرد خويش بهرمند نگردد براى پند گرفتن از عقل و فكر ديگران عاجزتر است، كه آن غائب براى كمك كردن از عقل حاضر او ناتوان تر است. از آتشى بپرهيزيد كه حرارتش شديد، و عمق آن ناپيدا، و زيور آن غل و زنجير، آشاميدنى آن زرد آب و چرك جوشان است. آگاه باشيد نام نيكى كه خدا براى كسى ميان مردم قرار دهد، بهتر از مالى است كه براى ديگران باقى مى ‏گذارد كه او را ستايش نمى ‏كنند.



__________________________

علل شكست كوفيان و پذيرش «حكميّت»


اين سزاى كسى است كه بيعت با امام خود را ترك گويد، و پيمان بشكند. به خدا سوگند، هنگامى كه شما را به جنگ با معاويه فراخواندم، خوشايندتان نبود، ولى خداوند خير شما را در آن قرار داده بود، اگر مقاومت مى ‏كرديد، شما را راهنمايى مى ‏كردم و اگر به انحراف مى رفتيد شما را به راه راست برمى ‏گرداندم، اگر سر باز مى‏ زديد، دوباره شما را براى مبارزه آماده مى ‏كردم، در آن صورت وضعيّتى مطمئن داشتيم. امّا دريغ، با كدام نيرو بجنگم و به چه كسى اطمينان كنم شگفتا، مى ‏خواهم به وسيله شما بيمارى‏ ها را درمان كنم ولى شما درد بى درمان من شده‏ ايد، كسى را مى ‏مانم كه خار در پايش رفته و با خار ديگرى مى ‏خواهد آن را بيرون كشد، در حالى كه مى ‏داند خار در تن او بيشتر شكند و بر جاى ماند. خدايا طبيب اين درد مرگبار به جان آمده، و آب رسان اين شوره زار ناتوان شده است.

____________________________________

وصف ياران شهيدى كه وفادار بودند


كجا هستند مردمى كه به اسلام دعوت شده و پذيرفتند، قرآن تلاوت كردند و معانى آيات را شناختند، به سوى جهاد بر انگيخته شده چونان شترى كه به سوى بچّه خود روى مى ‏آورد شيفته جهاد گرديدند، شمشيرها از نيام بر آوردند، و گرداگرد زمين را گروه گروه، صف به صف، احاطه كردند، بعضى شهيد، و برخى نجات يافتند. هيچ گاه از زنده ماندن كسى در ميدان جنگ شادمان نبودند، و در مرگ شهيدان نيازى به تسليت نداشتند، با گريه‏ هاى طولانى از ترس خدا، چشم‏ هايشان ناراحت، و از روزه‏ دارى فراوان، شكم‏ هايشان لاغر و به پشت چسبيده بود. لب‏هايشان از فراوانى دعا خشك، و رنگ‏هاى صورت از شب زنده‏ دارى‏ها زرد، و بر چهره ‏هايشان غبار خشوع و فروتنى نشسته بود. آنان برادران من هستند كه رفته‏ اند، و بر ماست كه تشنه ملاقاتشان باشيم، و از اندوه و فراقشان انگشت حسرت به دندان بگيريم.

_____________________

هشدار از فريب كارى شيطان


همانا شيطان، راه‏ هاى خود را به شما آسان جلوه مى‏ دهد، تا گره‏ هاى محكم دين شما را يكى پس از ديگرى بگشايد، و به جاى وحدت و هماهنگى، بر پراكندگى شما بيفزايد.
از وسوسه و زمزمه و فريب كارى شيطان روى گردانيد، و نصيحت آن كس را كه خيرخواه شماست گوش كنيد، و به جان
و دل بپذيريد.


******************************************

حکمت ها :

نيرويت در خدمت خدا باشد
بترس از آنكه خدا تو را در حال معصيت خويش بيند و در هنگامه طاعت و عبادت نيابد و نبيند، كه از زيانكاران خواهي بود. و آنگاه كه خود را نيرومند يافتي آن را در راه طاعت خدا به خدمت گمار و ضعف و ناتوانيت را در معصيت الهي قرار ده.

_______________________________________


از كار نيك كوتاهي مكن

دل بستن به دنيا با آنچه از آن بيني، ناداني است، و كوتاهي در انجام كار نيك آنگاه كه به پاداش آن اعتماد داري زيانكاري است، و اعتماد بيش از حد به هر كس پيش از آزمايش، ناتواني است.
______________________________

ملاك بي‏ ارزشي دنيا


از خواري و بي‏ مقداري دنيا در پيشگاه الهي همين بس كه خدا را نافرماني نكنند جز در دنيا، و نيز به ثواب الهي نرسند جز با ترك گناه.
__________________________________
به عمل كار بر آيد

آن كه در عمل كوتاهي كند، تبار او شتاب نورزد و كندي او را جبران ننمايد.
___________________________________

تحقيق، كليد كشف

آن كه چيزي را جستجو كند، بدان يا به برخي از آن دست يابد.


_____________________________
ومن الله التوفیق
التماس دعا :gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد و هفتم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد و هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

هفته هفتاد وهفتم(
یارانراد )

سال نو مباااااااااااااارک:):gol:

یکشنبه
خظبه 122
اکلکم ....فیها
حكمت 380

شناخت خير و شر​
خير آن نيست كه پس از آن دوزخ باشد، و شرّ آن نيست كه پايانش بهشت باشد. هر نعمتي كمتر از بهشت، ناچيز است، و هر بلايي جز دوزخ عافيت است.


دوشنبه
الم.....صحبته

حكمت 381
بيماري دل و تقواي دل​
بهوش باش كه تنگدستي بلاست، و سخت‏تر از آن بيماري بدن است و از آن مشكل‏تر بيماري دل. آگاه باش كه ثروت و مال، نعمت است و برتر از آن تندرستي است و از آن بالاتر تقواي دل.


سه شنبه
فلقد....الجراح


حكمت 382
برنامه ريزي​
شب و روز مؤمن به سه برنامه مي‏گذرد: بخشي به راز و نياز با خدا، و بخش ديگر به تأمين معاش، و سه ديگر به بهره برداري نيكو از لذّتهاي حلال. و عاقل نبايد جز در پي اين سه باشد: تأمين زندگي، گامي در راه رستخيز، و لذّت حلال.


چهارشنبه
خطیه 123
و ای... للمتلوم


حكمت 383
از پرهيزكاري روشن بيني خيزد​
در دنيا پرهيزكار باش تا خدا عيبهاي آن را به تو نمايانَد، و غافل مباش كه از تو غافل نيستند.


پنج شنبه
خطبه 124
فقد اموا....اخیه


حكمت 384
سخن، نشانه شخصيّت
سخن گوييد تا شناخته شويد، كه شخصيّت آدمي زير زبانش نهفته است.

____________________________________________
خطبه 122و123و124

حكمت 380 و381و382و383و384


(پس از پافشارى خوارج در شورشگرى، امام عليه السّلام به قرارگاهشان رفت و خطاب به جمع خوارج فرمود:
آيا همه شما در جنگ صفین بوديد گفتند بعضى بوديم و برخى حضور نداشتيم. فرمود: به دو گروه تقسيم شويد، تا متناسب با هر كدام سخن گويم.
دو دسته شدند، امام ندا در داد كه: ساكت باشيد، به حرفهايم گوش فرا دهيد و با جان و دل به سوى من توجّه كنيد، و هر كس را براى گواهى سوگند دادم با علم گواهى دهد.
آنگاه سخنان طولانى مطرح فرمود كه (برخى از آن خطبه اين است)
1-سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردن
2-وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
3- هدف مبارزه با شاميان


____________________________________

سياست استعمارى قرآن بر سر نيزه كردن

آنگاه كه شاميان در گرما گرم جنگ، و در لحظه ‏هاى پيروزى ما، با حيله و نيرنگ، و مكر و فريب كارى قرآن‏ها را بر سر نيزه بلند كردند شماها نگفتيد كه: «شاميان، برادران ما و هم آيين ما هستند از ما مى ‏خواهند از خطاى آنان بگذريم. و راضى به حاكميّت كتاب خدا شده ‏اند، نظر ما اين است كه حرفشان را قبول كنيم و از آنان دست برداريم»

امّا من به شما گفتم كه: اين توطئه، ظاهرش ايمان و باطن آن دشمنى و كينه توزى است، آغاز آن رحمت و پايان آن پشيمانى است
، پس در همين حال به مبارزه ادامه دهيد، و از راهى كه در پيش گرفته‏ايد منحرف نشويد، و در جنگ دندان بر دندان فشاريد، و به نداى ندا دهند اى گوش ندهيد، زيرا اگر پاسخ داده شوند گمراه كننده ‏اند، و اگر رها گردند خوار و ذليل شوند، كه همواره چنين بود.

__________________________________________________

وصف ياران جهادگر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم

ما با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بوديم، و همانا جنگ و كشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خويشاوندان ما دور مى ‏زد، امّا از وارد شدن هر مصيبت و شدّتى جز بر ايمان خود نمى‏افزوديم، و بيشتر در پيمودن راه حق، و تسليم بودن برابر اوامر الهى، و شكيبايى بر درد جراحت‏هاى سوزان، مصمّم مى ‏شديم.
________________________________________________

هدف مبارزه با شاميان

امّا امروز با پيدايش زنگارها در دين، كژى ‏ها و نفوذ شبهه ‏ها در افكار، تفسير و تأويل دروغين در دين، با برادران مسلمان خود به جنگ خونين كشانده شديم، پس هر گاه احساس مى ‏كنيم چيزى باعث وحدت ماست و به وسيله آن با يكديگر نزديك مى ‏شويم، و شكاف‏ها را پر و باقى مانده پيوندها را محكم مى‏ كنيم، به آن تمايل نشان مى ‏دهيم، آن را گرفته و ديگر راه را ترك مى ‏گوييم.

_______________________________________

آموزش روانى در جنگ

هر كدام از شما در صحنه نبرد با دشمن، در خود شجاعت و دلاورى احساس كرد، و برادرش را سست و ترسو يافت، به شكرانه اين برترى بايد از او دفاع كند، آنگونه كه از خود دفاع مى ‏كند، زيرا اگر خدا بخواهد او را چون شما دلاور و شجاع گرداند. همانا مرگ به سرعت در جستجوى شماست، آنها كه در نبرد مقاومت دارند، و آنها كه فرار مى‏كنند،
هيچ كدام را از چنگال مرگ رهايى نيست و همانا گرام ى‏ترين مرگها كشته شدن در راه خداست. سوگند به آن كس كه جان پسر ابو طالب در دست اوست، هزار ضربت شمشير بر من آسانتر است از مرگ در بستر استراحت، در مخالفت با خداست.

______________________________________________

هشدار از كوتاهى در نبرد

گويى شما را در برخى از حمله‏ ها، در حال فرار، ناله كنان چون گلّه ‏اى از سوسمار مى‏ نگرم كه نه حقّى را باز پس مى ‏گيريد، و نه ستمى را باز مى ‏داريد، اينك اين شما و اين راه گشوده، نجات براى كسى است كه خود را به ميدان افكنده به مبارزه ادامه دهد، و هلاكت از آن كسى است كه سستى ورزد.

__________________________________________________ _____

آموزش نظامى (تاكتيك‏هاى رزم انفرادى)

زره پوشيده ‏ها را در پيشاپيش لشكر قرار دهيد، و آنها كه كلاه خود ندارند، در پشت سر قرار گيرند، دندان‏ها را در نبرد روى هم بفشاريد، كه تأثير ضربت شمشير را بر سر كمتر مى ‏كند، در برابر نيزه‏ هاى دشمن، پيچ و خم به خود دهيد كه نيزه‏ ها را مى ‏لغزاند و كمتر به هدف اصابت مى ‏كند، چشم‏ ها را فرو خوابانيد، كه بر دليرى شما مى ‏افزايد. و دل را آرام مى ‏كند، صداها را آهسته و خاموش سازيد كه سستى را مى‏ زدايد.

پرچم لشكر را بالا داريد و پيرامون آن را خالى مگذاريد و جز به دست دلاوران و مدافعان سر سخت خود نسپاريدزيرا آنان كه در حوادث سخت ايستادگى مى ‏كنند، از پرچم‏ هاى خود بهتر پاسدارى مى ‏نمايند و آن را در دل لشكر نگاه مى ‏دارند، و از هر سو، از پيش و پس و اطراف، مراقب آن مى ‏باشند، نه از آن عقب مى ‏مانند كه تسليم دشمن كنند و نه از آن پيشى مى ‏گيرند كه تنها رهايش سازند. هر كس بايد برابر حريف خود بايستد و كار او را بسازد و به يارى برادر خود نيز بشتابد، و مبارزه با حريف خود را به برادر مسلمان خود وامگذارد كه او در برابر دو حريف، قرار گيرد، حريف خود، و حريف برادرش.


__________________________________________________ ______

حکمت ها :

شناخت خير و شر

خير آن نيست كه پس از آن دوزخ باشد، و شرّ آن نيست كه پايانش بهشت باشد. هر نعمتي كمتر از بهشت، ناچيز است، و هر بلايي جز دوزخ عافيت است.
_________________________________________

بهوش باش كه تنگدستي بلاست، و سخت‏تر از آن بيماري بدن است و از آن مشكل‏تر بيماري دل. آگاه باش كه ثروت و مال، نعمت است و برتر از آن تندرستي است و از آن بالاتر تقواي دل.

______________________________________

شب و روز مؤمن به سه برنامه مي‏گذرد: بخشي به راز و نياز با خدا، و بخش ديگر به تأمين معاش، و سه ديگر به بهره برداري نيكو از لذّتهاي حلال. و عاقل نبايد جز در پي اين سه باشد: تأمين زندگي، گامي در راه رستخيز، و لذّت حلال.

_________________________________________________

در دنيا پرهيزكار باش تا خدا عيبهاي آن را به تو نمايانَد، و غافل مباش كه از تو غافل نيستند.
_______________________________________________

سخن گوييد تا شناخته شويد، كه شخصيّت آدمي زير زبانش نهفته است.
__________________________________________________

ومن الله توفیق
التماس دعا
:gol::gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وهشتم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد وهشتم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

هفته هفتاد وهشتم(یارانراد)


یکشنبه

خطبه 122
ولکنا...سوانا

حكمت 385
عطرآگين باشيد​
مُشك چه خوشبوي نيكويي است. حملش آسان و رايحه‏اش خوشبوكننده است.


دوشنبه
خطبه124
وایم....یاهم

حكمت 386
خودپسند مباش​
بر خود مناز، و خودپسنديت را بريز، و قبرت را ياد كن.


سه شنبه
انهم....مسارهم

حكمت 387
شخصيّت خود را پاس دار​
از دنيا آنچه به سويت آيد برگير و از آن استفاده كن، و از آنچه از تو روي گردانَد روي گردان و خود را اسير آن مكن. پس اگر نتواني، لااقل شخصيّت خود را پاس دار و آن را قرباني مال اندوزي مكن.


چهارشنبه
خطبه 125
انا.... الغی

حكمت 388
شمشير زبان​
اي بسا سخني كه از حمله‏اي كار سازتر باشد


پنج شنبه

ان افضل....النجا

حكمت 389
قناعت توانگر كند مرد را​
هرچه بتوان بدان بسنده كرد، همان بس است.


__________________________

جمع بندی :


خطبه
122 و 124 و125

حكمت 385 و386و387و388و389
_________________________

آموزش معنوى سربازان

به خدا سوگند اگر از شمشير دنيا فرار كنيد از شمشير آخرت سالم نمى‏ مانيد
در فرار از جنگ، خشم و غضب الهى و ذلّت هميشگى و ننگ جاويدان قرار دارد، فرار كننده بر عمر خود نمى ‏افزايد و بين خود و روز مرگش مانعى ايجاد نخواهد كرد. كيست كه شتابان و با نشاط با جهاد خويش به سوى خدا حركت كند چونان تشنه كامى كه به سوى آب مى ‏رود بهشت در سايه نيزه ‏هاى دلاوران است، امروز در هنگامه نبرد آنچه در دل‏ها و سر زبان‏هاست آشكار مى ‏شود. به خدا سوگند كه من به ديدار شاميان در ميدان نبرد شيفته ‏ترم تا آنان بر بازگشت به خانه‏ هاشان كه انتظار آن را مى ‏كشند.

_______________________________

ضرورت جنگ بى امان براى شكست شاميان

همانا شاميان، بدون ضربت نيزه‏ هايى پياپى هرگز از جاى خود خارج نشوند، ضرباتى كه بدنهايشان را سوراخ نمايد، چنانكه وزش باد از اين سو فرو شده بدان سو در آيد، ضربتى كه كاسه سر را بپراكند، و استخوانهاى بدن را خرد، و بازوها و پاها را قطع و به اطراف پخش كند آنان دست بر نمى‏ دارند تا آنگاه كه دسته‏ هاى لشكر پياپى بر آنان حمله كنند و آنها را تيرباران نمايند، و سواران ما هجوم آورند، و صف‏هايشان را درهم شكنند، و لشكرهاى عظيم، پشت سر لشكرهاى انبوه، آنها را تا شهرهايشان عقب برانند، و تا اسب‏ها، سرزمينشان را كه روى در روى يكديگر قرار دارد، و اطراف چراگاهايشان، و راه‏هاى آنان را، زير سم بكوبند.

_______________________________

علل پذيرش حكميّت در صفین

ما افراد را داور قرار نداديم، تنها قرآن را به حكميّت «داروى» انتخاب كرديم (كه آنها بر سر نيزه كرده و داورى آن را مى‏ خواستند) اين قرآن، خطّى است نوشته شده كه ميان دو جلد پنهان است، زبان ندارد تا سخن گويد، و نيازمند به كسى است كه آن را ترجمه كند، و همانا انسانها مى ‏توانند از آن سخن گويند،و هنگامى كه شاميان ما را دعوت كردند تا قرآن را ميان خويش داور گردانيم، ما گروهى نبوديم كه به كتاب خداى سبحان پشت كنيم، در حالى كه خداى بزرگ فرمود: «اگر در چيزى خصومت كرديد آن را به خدا و رسول باز گردانيد» باز گرداندن آن به خدا اين است كه كتاب او را به داورى بپذيريم، و باز گرداندن به پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين است كه سنّت او را انتخاب كنيم،پس اگر از روى راستى به كتاب خدا داورى شود، ما از ديگر مردمان به آن سزاوارتريم، و اگر در برابر سنّت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم تسليم باشند ما بدان اولى و برتريم. امّا سخن شما كه چرا ميان خود و آنان براى حكميّت (داورى) مدّت تعيين كردى من اين كار را كردم تا نادان خطاى خود را بشناسد، و دانا بر عقيده خود استوار بماند، و اينكه شايد در اين مدّت آشتى و صلح، خدا كار امّت را اصلاح كند و راه تحقيق و شناخت حق باز باشد، تا در جستجوى حق شتاب نورزند، و تسليم اوّلين فكر گمراه كننده نگردند.

______________________________________

سرزنش كوفيان و خوارج گمراه

همانا برترين مردم در پيشگاه خدا كسى است كه عمل به حق در نزد او دوست داشتنى‏تر از باطل باشد، هر چند از قدر او بكاهد و به او زيان رساند، و باطل به او سود رساند و بر قدر او بيفزايد. افسوس اى كوفيان شما وسيله ‏اى نيستيد كه بشود به آن اعتماد كرد، و نه ياوران عزيزى كه بتوان به دامن آنها چنگ زد شما بد نيروهايى در افروختن آتش جنگ هستيد، نفرين بر شما. چقدر از دست شما ناراحتى كشيدم، يك روز آشكارا با آواز بلند شما را به جنگ مى ‏خوانم و روز ديگر آهسته در گوش شما زمزمه دارم، نه آزاد مردان راستگويى هستيد به هنگام فراخواندن و نه برادران مطمئنّى براى راز دارى هستيد.

_______________________________________________

حکمت ها


عطرآگين باشيد

مُشك چه خوشبوي نيكويي است. حملش آسان و رايحه‏اش خوشبوكننده است

_______________________________________________

برخود مناز، و خودپسنديت را بريز، و قبرت را ياد كن.


_______________________________________________

از دنيا آنچه به سويت آيد برگير و از آن استفاده كن، و از آنچه از تو روي گردانَد روي گردان و خود را اسير آن مكن. پس اگر نتواني، لااقل شخصيّت خود را پاس دار و آن را قرباني مال اندوزي مكن.
_______________________________________________


اي بسا سخني كه از حمله ‏اي كار سازتر باشد.

_______________________________________________



هرچه بتوان بدان بسنده كرد، همان بس است.


_____________________________________________________

ومن الله توفیق
التماس دعا :gol:
:gol:
 
  • Like
واکنش ها: s_aa

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هفتاد ونهم

جمع بندی و برنامه هفته هفتاد ونهم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی

هفته هفتاد ونهم(یارانراد )

یکشنبه


خطیه 126
اتا....خدین


حكمت 390
دنيا دو روز است
مرگ، آري ولي پستي و بد نامي، هرگز به كم بسنده بايد كرد و به اين و آن روي نياورد. آن را كه نصيبش اندك است، اگر چه تلاش فراوان كند، بيشتر ندهند. و روزگار دو روز است: روزي به سود تو، و روزي به زيانت پس در روزي كه به سود تو است طغيان مكن، و در روزي كه به زيان تو است شكيبا باش.


دوشنبه
خطبه 127
فان....تیهه

حكمت 391 حقوق متقابل پدر و فرزند
فرزند را بر پدر حقّي است و پدر را بر فرزند حقّي. امّا حقّ پدر بر فرزند آن است كه در هر چيز جز معصيت الهي او را اطاعت كند؛ و حقّ فرزند بر پدر آن است كه نام نيكو بر وي گذارَد، و او را نيكو تربيت كند، و قرآن بدو آموزد.


سه شنبه
وسیهلک....هذه



حكمت 392 بوي خوش
چشم زخم، افسون، سِحر و شگون راست است، امّا فال بد زدن و سرايت بيماري به ديگري بي‏جهت، حق نيست. بوي خوش، عسل، سواركاري و سبزه زار ديدن شفا بخشد.


چهارشنبه

فانما....حکمهما

حكمت 393 سازگاري، كليد زندگي
سازگاري با مردم آسيبشان را دفع كند.



پنج شنبه
خطبه128

یا....بعینها

حكمت 394 خطر سخن بيجا
شخصي در حضور امام - درود خدا بر او - سخني بيجا گفت، حضرت در تأديب او فرمود: پيش از آنكه پَر در آري پرواز كردي، و هنوز رشد جنسي نيافته فرياد شوي خواهي سر دادي.
كلمه «شَكِير» در اينجا به معناي پرِ پرنده است كه تازه رُسته و هنوز ستبر و محكم نشده است. و «سَقْب» يعني شتر بچه، كه تا آماده جفت‏گيري نشود فرياد نكند.


___________________________________
جمع بندی برنامه هفته هفتاد ونهم


_________________________________________

خطیه 126 و127 و128

حكمت 390و391و392و393و394

__________________________________________________ _____

عدالت اقتصادى امام عليه السّلام

آيا به من دستور مى‏دهيد براى پيروزى خود، از جور و ستم در باره امّت اسلامى كه بر آنها ولايت دارم، استفاده كنم به خدا سوگند، تا عمر دارم، و شب و روز برقرار است، و ستارگان از پى هم طلوع و غروب مى ‏كنند، هرگز چنين كارى نخواهم كرد اگر اين اموال از خودم بود به گونه ‏اى مساوى در ميان مردم تقسيم مى ‏كردم تا چه رسد كه جزو اموال خداست

آگاه باشيد بخشيدن مال به آنها كه استحقاق ندارند، زياده روى و اسراف است، ممكن است در دنيا مقام بخشنده آن را بالا برد، امّا در آخرت پست خواهد كرد، در ميان مردم ممكن است گرام ى‏اش بدارند، امّا در پيشگاه خدا خوار و ذليل است. كسى مالش را در راهى كه خدا اجازه نفرمود مصرف نكرد و به غير اهل آن نپرداخت جز آن كه خدا او را از سپاس آنان محروم فرمود، و دوستى آنها را متوجّه ديگرى ساخت، پس اگر روزى بلغزد و محتاج كمك آنان گردد، بدترين رفيق و سرزنش كننده‏ترين دوست خواهند بود.
__________________________________________________

افشاء گمراهى خوارج

پس اگر چنين مى‏پنداريد كه من خطا كرده و گمراه شدم، پس چرا همه امّت محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را به گمراهى من گمراه مى‏دانيد و خطاى مرا به حساب آنان مى ‏گذاريد و آنان را براى خطاى من كافر مى ‏شماريد شمشيرها را بر گردن نهاده، كور كورانه فرود مى ‏آوريد و گناهكار و بى‏ گناه را به هم مخلوط كرده همه را يكى مى ‏پنداريد در حالى كه شما مى ‏دانيد،

همانا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم زناكارى را كه همسر داشت سنگسار كرد، سپس بر او نماز گزارد، و ميراثش را به خانواده‏اش سپرد، و قاتل را كشت و ميراث او را به خانواده‏اش بازگرداند، دست دزد را بريد و زناكارى را كه همسر نداشت تازيانه زد، و سهم آنان را از غنائم مى ‏داد تا با زنان مسلمان ازدواج كنند.

پس پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنها را براى گناهانشان كيفر مى ‏داد، و حدود الهى را بر آنان جارى مى‏ساخت، امّا سهم اسلامى آنها را از بين نمى ‏برد، و نام آنها را از دفتر مسلمين خارج نمى ‏ساخت. (پس با انجام گناهان كبيره كافر نشدند) شما (خوارج)، بدترين مردم و آلت دست شيطان، و عامل گمراهى اين و آن مى ‏باشيد.

______________________________________

پرهيز از افراط و تفريط نسبت به امام على عليه السّلام

به زودى دو گروه نسبت به من هلاك مى ‏گردند: دوستى كه افراط كند و به غير حق كشانده شود، و دشمنى كه در كينه توزى با من زياده روى كرده به راه باطل در آيد. بهترين مردم نسبت به من گروه ميانه رو هستند. از آنها جدا نشويد، همواره با بزرگ‏ترين جمعيّت‏ها باشيد كه دست خدا با جماعت است .

از پراكندگى بپرهيزيد، كه انسان تنها بهره شيطان است آنگونه كه گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود، آگاه باشيد هر كس كه مردم را به اين شعار «تفرقه و جدايى» دعوت كند او را بكشيد هر چند كه زير عمامه من باشد.


______________________________________________

علل پذيرش «حكميّت»

اگر به آن دو نفر (ابو موسى و عمرو عاص) رأى به داورى داده شد، تنها براى اين بود كه آنچه را قرآن زنده كرد زنده سازند، و آنچه را قرآن مرده خواند، بميرانند، زنده كردن قرآن اين است كه دست وحدت به هم دهند و به آن عمل نمايند، و ميراندن، از بين بردن پراكندگى و جدايى است، پس اگر قرآن ما را به سوى آنان بكشاند آنان را پيروى مى ‏كنيم، و اگر آنان را به سوى ما سوق داد بايد اطاعت كنند.

پدر مباد شما را من شرّى براه نيانداخته، و شما را نسبت به سرنوشت شما نفريفته، و چيزى را بر شما مشتبه نساخته ‏ام، همانا رأى مردم شما بر اين قرار گرفت كه دو نفر را براى داورى انتخاب كنند، ما هم از آنها پيمان گرفتيم كه از قرآن تجاوز نكنند، امّا افسوس كه آنها عقل خويش را از دست دادند، حق را ترك كردند در حالى كه آن را به خوبى مى ‏ديدند، چون ستمگرى با هوا پرستى آنها سازگار بود با ستم همراه شدند، ما پيش از داورى ظالمانه ‏شان با آنها شرط كرديم كه به عدالت داورى كنند و بر أساس حق حكم نمايند، امّا به آن پاى بند نماندند.

_______________________________________________


پيشگويى امام عليه السّلام نسبت به حوادث مهم شهر بصره

اى أحنف گويا من او را مى ‏بينم كه با لشكرى بدون غبار و سر و صدا، و بدون حركات لگام‏ها، و شيهه اسبان، به راه افتاده، زمين را زير قدم‏هاى خود چون گام شتر مرغان در مى ‏نوردند، پس واى بر كوچه ‏هاى آباد و خانه ‏هاى زينت شده بصره كه بال‏هايى چونان بال كركسان و ناودان‏هايى چون خرطوم‏هاى پيلان دارد واى بر اهل بصره كه بر كشتگان آنان نمى‏گريند، و از گمشدگانشان كسى جستجو نمى ‏كند، من دنيا را به رو، بر زمين كوبيده و چهره ‏اش را به خاك ماليدم، و پيش از آنچه ارزش دارد، بهايش نداده ‏ام، و با ديده‏اى كه سزاوار است به آن نگريسته ‏ام.

________________________________

حکمت ها :

دنيا دو روز است

مرگ، آري ولي پستي و بد نامي، هرگز به كم بسنده بايد كرد و به اين و آن روي نياورد. آن را كه نصيبش اندك است، اگر چه تلاش فراوان كند، بيشتر ندهند. و روزگار دو روز است: روزي به سود تو، و روزي به زيانت پس در روزي كه به سود تو است طغيان مكن، و در روزي كه به زيان تو است شكيبا باش.
__________________________________________________ ___


حقوق متقابل پدر و فرزند

فرزند را بر پدر حقّي است و پدر را بر فرزند حقّي. امّا حقّ پدر بر فرزند آن است كه در هر چيز جز معصيت الهي او را اطاعت كند؛ و حقّ فرزند بر پدر آن است كه نام نيكو بر وي گذارَد، و او را نيكو تربيت كند، و قرآن بدو آموزد.
__________________________________________________

بوي خوش

چشم زخم، افسون، سِحر و شگون راست است، امّا فال بد زدن و سرايت بيماري به ديگري بي‏جهت، حق نيست. بوي خوش، عسل، سواركاري و سبزه زار ديدن شفا بخشد.

__________________________________________________ ___

كليد زندگي

سازگاري با مردم آسيبشان را دفع كند.

____________________________________________

شخصي در حضور امام - درود خدا بر او - سخني بيجا گفت، حضرت در تأديب او فرمود: پيش از آنكه پَر در آري پرواز كردي، و هنوز رشد جنسي نيافته فرياد شوي خواهي سر دادي.
كلمه «شَكِير» در اينجا به معناي پرِ پرنده است كه تازه رُسته و هنوز ستبر و محكم نشده است. و «سَقْب» يعني شتر بچه، كه تا آماده جفت‏گيري نشود فرياد نكند.

___________________________________________

و من الله توفیق
التماس دعا
:gol:
:gol:
 
  • Like
واکنش ها: s_aa

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار
جمع بندی و برنامه هفته هشتادم

جمع بندی و برنامه هفته هشتادم

بسم الله الرحمن الرحیم

یا علی نام تو بردم نه غمی ماند و نه همی


هفته هشتادم(
یارانراد )

یکشنبه

خطبه 128
کانی...الماسور
و حکمت

حكمت 395 همه كاره، هيچ كاره
آن كه دست به هر كاري زند سقوط كند.


دوشنبه

یا اخا....جوانحی


حكمت 396 فرهنگ معرفت
از امام معناي «لا حول و لا قوّة الّا باللّه» را پرسيدند، فرمود: ما در برابر خداوند مالك چيزي نيستيم و هرچه داريم از اوست. پس هرگاه او كه در حقيقت مالك اصلي است چيزي به ما بخشيد، ما وامدار اوييم و بار مسؤوليّت آن به دوشمان است، و آنگاه كه از ما باز ستاند تكليفش را از دوشمان برداشته است.



سه شنبه

خطبه129
عباد ....به


حكمت 397 عمداً سهو نكنيد
«عمّار ياسر» - رحمت خدا بر او - با «مغيرة بن شعبه» گفتگو مي‏كرد، امام - درود خدا بر او - آن را شنيد و چنين فرمود: اي «عمّار»، مغيره را واگذار، كه او بهره‏اي از دين نبرده جز آن مقداري كه به دنيا برساندش. او آگاهانه دين را بر خود مشتبه ساخته است تا در پوشش آن گناهانش را بپوشاند.


چهارشنبه

خطبه 130
یا ابا ....لا منوک


حكمت 398 فروتني ثروتمندان و بزرگ منشي فقيران
چه زيباست فروتني ثروتمندان به فقيران به خاطر رضايت‏ الهي و از آن زيباتر بزرگمنشي و بلند نظري فقيران است بر ثروتمندان به خاطر اعتماد بر خدا.



پنج شنبه

خطبه131

ایتها ....الحق


حكمت 399 عقل، عامل نجات
عقل وديعه الهي در انسان است تا او را از مهالك برهانَد.

___________________________________________________
جمع بندی برنامه هفته هشتادم

خطبه 128 و 129 و130 و1 31

حكمت 395 و396و397و398و399



وصف ترك‏هاى مغول

گويا آنان را مى ‏بينم كه با رخسارى چونان سپرهاى چكّش خورده، لباس‏هايى از ديباج و حرير پوشيده، كه اسب‏هاى اصيل را يدك مى‏ كشند و آنچنان كشتار و خونريزى دارند كه مجروحان از روى بدن كشتگان حركت مى‏ كنند و فراريان از اسير شدگان كمترند. (يكى از اصحاب گفت: اى امير مؤمنان تو را علم غيب دادند امام عليه السّلام خنديد و به آن مرد كه از طايفه بنى كلب بود فرمود)


جايگاه علم غيب

اى برادر كلبى اين اخبارى كه اطّلاع مى ‏دهم علم غيب نيست ، علمى است كه از دارنده علم غيب (پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) آموخته ‏ام، همانا علم غيب علم قيامت است، و آنچه خدا در گفته خود آورده كه: «علم قيامت در نزد خداست، خدا باران را نازل كرده و آنچه در شكم مادران است مى ‏داند، و كسى نمى‏داند كه فردا چه خواهد كرد و در كدام سرزمين خواهد مرد»

پس خداوند سبحان، از آنچه در رحم مادران است، از پسر يا دختر، از زشت يا زيبا ، سخاوتمند يا بخيل، سعادتمند يا شقى آگاه است، و از آن كسى كه آتشگيره آتش جهنّم است يا در بهشت همسايه و دوست پيامبران عليهم السّلام است، از همه اينها آگاهى دارد. اين است آن علم غيبى (ذاتى) كه غير از خدا كسى نمى ‏داند. جز اينها، علومى است كه خداوند به پيامبرش تعليم داده (علم غيب اكتسابى) و او به من آموخته است، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى من دعا كرد كه خدا اين دسته از علوم و اخبار را در سينه ‏ام جاى دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پر گردد.


وصف جامعه مسخ شده مسلمين

بندگان خدا شما و آنچه از اين دنيا آرزومنديد، مهمانانى هستيد كه مدّتى معيّن براى شما قرار داده شده، بدهكارانى هستيد كه مهلت كوتاهى در پرداخت آن داريد،و اعمال شما همگى حفظ مى ‏شود،چه بسيارند تلاشگرانى كه به جايى نرسيدند، و زحمتكشانى كه زيان ديدند.
در روزگارى هستيد كه خوبى به آن پشت كرده و مى‏گذرد، و بدى بدان روى آورده، پيش مى‏تازد، و طمع شيطان در هلاكت مردم بيشتر مى ‏گردد.
هم اكنون روزگارى است كه ساز و برگ شيطان تقويت شده، نيرنگ و فريبش همگانى، و به دست آوردن شكار براى او آسان است.
به هر سو مى‏خواهى نگاه كن آيا جز فقيرى مى‏بينى كه با فقر دست و پنجه نرم مى‏كند يا ثروتمندى كه نعمت خدا را كفران كرده و با بخل ورزيدن در اداء حقوق الهى، ثروت فراوانى گرد آورده است يا سركشى كه گوش او از شنيدن پند و اندرزها كر است


عبرت گرفتن از دنيا

كجايند خوبان و صالحان شما كجايند آزاد مردان و سخاوتمندان شما كجايند پرهيزكاران در كسب و كار كجايند پاكيزگان در راه و رسم مسلمانى آيا جز اين است كه همگى رخت بستند و رفتند و از اين جهان پست و گذران و تيره كننده عيش و شادمانى گذشتند
مگر نه اين است كه شما وارث آنها بر جاى آنان تكيه زديد، و در ميان چيزهاى بى ارزش قرار داريد كه لب‏هاى انسان به نكوهش آن مى‏جنبد تا قدر آنها را كوچك شمرده و براى هميشه يادشان فراموش گردد.
پس در اين نگرانى ‏ها بايد گفت: «الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا».
فساد آشكار شد، نه كسى باقى مانده كه كار زشت را دگرگون كند، و نه كسى كه از نافرمانى و معصيت باز دارد.
شما با چنين وضعى مى ‏خواهيد در خانه قدس الهى و جوار رحمت پروردگارى قرار گيريد و عزيزترين دوستانش باشيد هرگز خدا را نسبت به بهشت جاويدانش نمى‏توان فريفت، و جز با عبادت، رضايت او را نمى ‏توان به دست آورد.
نفرين بر آنان كه امر به معروف مى‏كنند و خود ترك مى ‏نمايند، و نهى از منكر دارند و خود مرتكب آن مى‏ شوند.



خدا گرايى در مبارزه با ستمگران

اى اباذر همانا تو براى خدا به خشم آمدى، پس اميد به كسى داشته باش كه به خاطر او غضبناك شدى،اين مردم براى دنياى خود از تو ترسيدند، و تو بر دين خويش از آنان ترسيدى،پس دنيا را كه به خاطر آن از تو ترسيدند به خودشان واگذار، و با دين خود كه براى آن ترسيدى از اين مردم بگريز.
اين دنيا پرستان چه محتاجند به آنچه كه تو آنان را از آن ترساندى، و چه بى نيازى از آنچه آنان تو را منع كردند.
و به زودى خواهى يافت كه چه كسى فردا سود مى‏برد و چه كسى بر او بيشتر حسد مى‏ ورزند
اگر آسمان و زمين درهاى خود را بر روى بنده ‏اى ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتى از ميان آن دو براى او خواهد گشود.
آرامش خود را تنها در حق جستجو كن، و جز باطل چيزى تو را به وحشت نيندازد.
اگر تو دنياى اين مردم را مى‏پذيرفتى، تو را دوست داشتند، و اگر سهمى از آن بر مى‏گرفتى دست از تو بر مى‏داشتند.
(اين خطبه در منبر كوفه ايراد شد و به خطبه «منبريّه» معروف است كه در آن علل پذيرش حكومت و صفات يك رهبر عادل را بيان مى ‏دارد)



علل نكوهش كوفيان

اى مردم رنگارنگ، و دل‏هاى پريشان و پراكنده، كه بدن‏هايشان حاضر و عقل‏هايشان از آنها غايب و دور است من شما را به سوى حق مى‏كشانم، امّا چونان بزغاله‏ هائى كه از غرّش شير فرار كنند مى‏گريزيد هيهات كه با شما بتوانم تاريكى را از چهره عدالت بزدايم، و كجى ‏هاى را كه در حق راه يافته است نمايم.

___________________________________________


حكمت ها

عمداً سهو نكنيد

«عمّار ياسر» - رحمت خدا بر او - با «مغيرة بن شعبه» گفتگو مي‏كرد، امام - درود خدا بر او - آن را شنيد و چنين فرمود: اي «عمّار»، مغيره را واگذار، كه او بهره‏ اي از دين نبرده جز آن مقداري كه به دنيا برساندش. او آگاهانه دين را بر خود مشتبه ساخته است تا در پوشش آن گناهانش را بپوشاند.

فرهنگ معرفت

از امام معناي «لا حول و لا قوّة الّا باللّه» را پرسيدند، فرمود: ما در برابر خداوند مالك چيزي نيستيم و هرچه داريم از اوست. پس هرگاه او كه در حقيقت مالك اصلي است چيزي به ما بخشيد، ما وامدار اوييم و بار مسؤوليّت آن به دوشمان است، و آنگاه كه از ما باز ستاند تكليفش را از دوشمان برداشته است.

عقل عامل نجات

عقل وديعه الهي در انسان است تا او را از مهالك برهانَد.


همه كاره، هيچ كاره

آن كه دست به هر كاري زند سقوط كند.

فروتني ثروتمندان و بزرگ منشي فقيران

چه زيباست فروتني ثروتمندان به فقيران به خاطر رضايت‏ الهي و از آن زيباتر بزرگمنشي و بلند نظري فقيران است بر ثروتمندان به خاطر اعتماد بر خدا.

**********************
ومن الله التوفیق
التماس دعا :gol:
 
بالا