آخرین وصیت امام علی علیه السلام !

a_m68 سبز

عضو جدید
کاربر ممتاز
علی(ع)، خورشید انسانیت بیست ویکم رمضان المبارک فرا رسید شبی که علی(ع) به لقاء حق رسید و عدالت ، این نگاهبان امین و راستین خود را از دست داد و بی یار و یاور ماند. شبی بس تاریک و غم آلود که ستم بارگان و متجاوزان حریم عدالت را گستاخ نمود. سر بر دیوار می نهیم و بر مظلومیت ابر مرد عالم می گرییم چراکه تنها مظلومان و ستم دیدگان تاریخ اند که گوشه ای از مظلومیت اسوه ی حقیقی عدالت را درک می کنند.

اما دراین میان به چیزی دل خوش داریم که برجامانده از شیر مرد بیشه ی آزادگی است؛ چیزی که دل مظلومان تاریخ را روشن می کند و سیاهی و عاقبت امور ظالمین را به تصویر می کشد؛ کلامی که آرامش دهنده قلب ها و تعیین کننده راه ها است. چراغ راهی است در شب های ظلمانی، آری کلام و قلم بی نظیرآن حضرت ؛ و از این میان بیش از آنکه دست به قلم شویم و در رسای مولا و در عزای شهادتش بنویسیم از کلام گرانقدرایشان استفاده می کنیم. حضرت علی (ع) در آخرین لحظات زندگیشان و در چند ساعت باقیمانده به شهادتشان فرزندان خود را فراخواندند و به ایشان وصیت هایی کردند که نه فقط وصیتی به فرزندانشان بلکه چراغ راهی برای انسانیت :

«شما را سفارش می کنم به ترسیدن از خدا

و اینکه دنیا را مخواهید هرچند دنیا پی شما آید، و دریغ مخورید بر چیزی که از آن به دستتان نیاید
و حق را بگویید و برای پاداش [آن جهان] کار کنید

و با ستمکار در پیکار باشید و ستمدیده را یار ،

و شما و همه فرزندانم و کسانم و آن را که نامه من بدو رسد سفارش می کنم به:

ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر، که من از جدّ شما شنیدم که می گفت: «آشتی میان مردم بهتر است از نماز و روزه سالیان.»

خدا را، خدا را،درباره یتیمان. آنان را گاه گرسنه و گاه سیر مدارید و نزد خود ضایعشان مگذارید.

خدا را، خدا را، درباره همسایگان. همسایگان را بپایید که سفارش شده پیامبر شمایند. پیوسته درباره آنان سفارش می فرمود چندان که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد نمود.

خدا را، خدا را، درباره قرآن؛ مبادا دیگری بر شما پیشی گیرد در رفتار به حکم آن.

خدا را، خدا را، درباره نماز که ستون دین شماست.

خدا را، خدا را، در حق خانه پروردگارتان! آن را خالی مگذارید چندانکه در
این جهان ماندگارید که اگر[حرمت] آن را نگاه ندارید به عذاب خدا گرفتارید.

خدا را، خدا را، درباره جهاد در راه خدا با مالهایتان و با جانهایتان و با زبانهایتان؛
بر شما باد به یکدیگر پیوستن و به هم بخشیدن. مبادا از هم روی بگردانید و پیوند هم را بگسلانید.

امر به معروف و نهی از منکر را وامگذارید تا بدترین شما حکمرانی شما را بر دست گیرند؛ آنگاه دعا کنید و از شما نپذیرند.

پسران عبد المطلب ! نبینم درخون مسلمانان فرو رفته اید و دستها را بدان آلوده کنید و بگویید امیر مؤمنان را کشته اند. بدانید جز کشنده من نباید کسی به خون من کشته شود.
بنگرید! اگر من از این ضربت او مُردَم، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اندام او را مبرید که من از رسول خدا(ص) شنیدم می فرمود: بپرهیزید از بریدن اندام مرده هرچند سگ دیوانه باشد.»

و چون مولا علی (ع) از دنیا رفت امام حسن(ع) بر منبر رفت و درباره او فرمود:
« مردم! مردی از میان شما رفت که از پیشینیان و پسینیان، کسی به رتبه او نخواهد رسید. رسول الله پرچم را به او می داد و چون به رزمگاهش می فرستاد او جز با پیروزی باز نمی گشت … .»

علی(ع) چنانکه خود می خواست به آرزویش رسید و به دیدار خداوند شتافت و از رنج دشمنان دوست نما رهایی یافت. تنها یادگاری که از او برای ما باز مانده است روش و منش او در زندگی شخصی و درعرصه های اجتماعی و نیز در شیوه حکومت داری است. باید به حکم حدیث ثقلین از او درس بگیریم و به جای آنکه خطبه ها و نامه ها و حکمت های گرانقدرش را درکتابی و در طاقچه اتاقی قرار دهیم، آموزه هایش را زندگی کنیم. باشد که درقیامت درصف شیعیانش و دوستدارانش بایستیم.

ان شاء الله
 

Similar threads

بالا