°•~❤≈شعرخوانی رضوی ≈❤~•°به مناسبت میلاد امام رئوف علیه السلام

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار

بسم الله النور

ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید
شب را در این بهشت الهی سحر کنید

با زائرین این حرم الله سر کنید
مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید


عید بزرگ شیعة آل پیمبر است
میلاد هشتمین حجج الله اکبر است(1)




ضمن عرض تبریک وتهنیت به مناسبت خجسته میلاد

شمس الشموس سلطان طوس

امام رضا علیه السلام





از همگی دوستداران ومحبان حضرتش درخواست میکنم در این تاپیک اشعار زیبای

ولادت ایشون رو بنویسند





در پایان هفته آینده به قید قرعه به سه نفر از عزیزان شرکت کننده در تاپیک

جوایزی اهدا خواهد شد

متشکرم







(1)غلامرضا سازگار
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


حس مي‌کنم در مرقدت عطر دعا را
عطر توسل هاي در باران رها را

غرق اجابت مي شود دست نيازش
هر کس که مي خواند در اين مرقد خدا را

اي مظهر رأفت براي تو چه سخت است
خالي ببيني دست محتاج و گدا را

آهم کبوتر مي‌شود تا گنبد تو
مي‌آورد فريادهاي يا رضا را

آئينه هاي لطف تو تکثير کردند
در چشمة دل اشک هاي بي صدا را

آقا کنار پنجره فولادت آخر
مي‌گيرم از دستت برات کربلا را

اي زائران اينجا دخيل غم ببنديد
بر آستانش ندبه‌ی «آقا بيا» را

پائين پاي تو غباري مي سرايد
شعر کرامات نگاه کيميا را

یوسف رحیمی






 

nazanin1991

دستیار مدیر تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز






"قطعه ای از بهشت"


آمده ام، آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی ز گناهم بده

ای حرمت ملجأ درماندگان

دور مران از در و راهم بده

لایق وصل تو که من نیستم

اذن به یک لحظه نگاهم بده

لشگر شیطان به کمین من است

بی کسم ای شاه پناهم بده



لینک تصویری و صوتی





 
آخرین ویرایش:

mirza_seraj

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همین که با خودم گذشته را مرور می کنم
از اینکه مشهد آمدم حس غرور می کنم
اگر چه غرق آتشم ولی به درد می خورم
برای مشعل حرم شراره جور می کنم
راه درازی آمدم به سینه دست رد نزن
از این به بعد به جز تو را ز سینه دور می کنم
بال پریدنی بده سپس ببین که هر سحر
کبوترانه از دل حرم عبور می کنم
طلعت بی کران تویی، ظلمت بی کران منم
کنارت این خرابه را محفل نور می کنم
به روی من نزد کسی چه کاره ام چه کرده ام
کنار تو شبیه انبیا ظهور می کنم
تو آروزی خلوت قبر منی و شب به شب
به خاطر تو خویش را زنده به گور می کنم
سنگدلم ولی به لطف چشم تو نشسته ام
خشت به خشت صحن را سنگ صبور می کنم
شبی به صید من بیا دام بیافکن و ببین
چگونه مثل آهوان میل به تور می کنم
کنج حرم که می روم یاد حسین می کنم
مصیبت سر به نیزه را مرور می کنم
نان غذای حضرت تو را که میل می کنم
یاد مصیبت سر و کنج تنور می کنم
.
.
.
خدایا شکرت
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار
كاش يك شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم
ريزه خوار مشرق خوان دو چشمت می‌شدم
كـاش يك شب می‌گذشتم از فراز چشم تو
گرم گلگشـت خـراسان دو چشمت می‌شدم

كـاش يـك شب می‌سرودم گنبد زرد تو را
فارغ از دنيا، غزلخوان دو چشمت می‌شدم
كاش يك شب می‌نشستم بر ضريح چشم تو
بـاز هـم پـابـند پيمان دو چشمت می‌شدم
صحن و ايوان تو را اى كاش جارو می‌زدم
چـون كـبوترها نگهبان دو چشمت می‌شدم
ضـامن آهـوست چشمان دو شهد روشنت
كـاش آهـوى بـيابان دو چشمت می‌شدم
كاش يك شب معرفت می‌چيدم از چشمان تو
غـرق در درياى عرفان دو چشمت می‌شدم
كـاش يك شب می‌شدم خيس نگـاه سبز تو
شـاهد اعـجاز بـاران دو چشمت می‌شدم
كاش يك شب نور می‌نوشيدم از چشمان تو
مـی‌درخشيدم، چراغان دو چشمت می‌شدم
سخت شيرين است طعم روشن چـشمان تو
كاش يك شب باز مهمان دو چشمت می‌شدم

رضا اسماعيلی
 

li.j@

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

چون ماهیان برکه‌ام، بی‌تاب ماهم یا رضا !
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !

من خوب می‌دانم بدم اما دوباره آمدم
خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !

به به! چه می‌آید به هم ترکیب ما، آخر بر آن
صحن سفید مرمرت، خالی سیاهم یا رضا !

وقت نظر بر گنبد و گلدسته‌های عرشیت
افتاده با عمامه‌ها از سر کلاهم یا رضا !

تو شرط مستی هستی و هستم ز نیشابوریان
در صحن جمهوری اگر «مشروطه‌خواه»م یا رضا !

مشروطه و مشروعه را دادم به دست عاقلان
در مجلس مستان تو با پادشاهم یا رضا !

یادم نمی‌آید یکی از دردهای بی حدم
شکر خدا پهلوی تو من روبراهم یا رضا !

از ماه زیباتر تویی، از نوح آقا تر تویی
با اینکه بدنامم ولی دادی پناهم یا رضا !

من در بهشتم پس قسم ساقی! به سقاخانه‌ات
حتما کشیده دست تو خط بر گناهم یا رضا !

پیش ضریحت پیشتر خیر دو عالم خواستم
عمریست من شرمنده‌ی آن اشتباهم یا رضا !

یا ضامن آهو! بگو صیاد آزادم کند
تا صحن آزادی شبی باشد پناهم یا رضا !

از آب سقا خانه‌ات یک جرعه نوشیدم ببین
«رَستم از این بیت و غزل» من مست مستم یا رضا !

***
شعر از قاسم صرافان
 

Silence92

عضو جدید
کاربر ممتاز
:gol::gol::gol::gol::gol:

چشمه‌هاي خروشان تو را مي‌شناسند

موج‌هاي پريشان تو را مي‌شناسند

پرسش تشنگي را تو آبي، جوابي
ريگ‌هاي بيابان تو را مي‌شناسند

نام تو رخصت رويش است و طراوت
زين سبب برگ و باران تو را مي‌شناسند

از نشابور بر موجي از «لا» گذشتي
اي كه امواج طوفان تو را مي‌شناسند

اينك اي خوب، فصل غريبي سر آمد

چون تمام غريبان تو را مي‌شناسند


كاش من هم عبور تو را ديده بودم
كوچه‌هاي خراسان، تو را مي‌شناسند

:gol::gol::gol::gol::gol:


 

Adnan175

عضو جدید
کاربر ممتاز
اللهّم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
صلوات خدا به تو که بضعه‌ی پیغمبری
صلوات خدا به تو که آیه ای از کوثری
صلوات خدا به تو که چون گلی معطّری
صلوات خدا به تو که جلوه ای از داوری
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
خدا از من رضا شود گر قلب تو رضا شود
از فیض تو هر شوره زار گلشنی با صفا شود
بیماریِ جان و دلم در حَرَمت صفا شود
گواهیِ نوکری ام با دست تو امضا شود
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
منم منم آنکه کند هر لحظه هر جا یاد تو
خوانم خوانم إذن دخول دمِ بابُ الجوادِ تو
بستم آقا دخیلِ جان بر پنجره فولاد تو
کبوترم کبوترم در صحنِ گوهرشادِ تو
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...
من سائلی در مانده ام صدقه بر گدا بده
مُرده ام از فرط گنه بر روحِ من بقا بده
اشک و سوز و حالِ دعا بر منِ بی نوا بده
جان مرا از من بگیر به من یک کربلا بده
اللهم صلّ علی علی ابن موسی الرّضا ...​
 

quan

عضو جدید
جنگل به دست حادثه افتاده، آهوی قصّه باز پریشان است
کور است اجاق کهنه ی باران ها، دریاچه پا به ماه باران است

خشکیده است در دل فروردین لبخند غنچه ها و پرستوها
قندیل بسته خواب شکوفیدن، تقدیر هر بهار زمستان است

از خون دل چه سود خماران را؟ مستی، شهید راه شرافت شد
باید به دار تاک بیاویزند انگور را، اگر چه پشیمان است

زنجیر بسته بال پریدن را، یا اینکه دانه هایت نمک دارند؟!
پابند چیستند کبوترها؟ دور از حرم که دانه فراوان است

خاکی تریم از آنکه بخواهیمت، ما را خودت بیا و هوای کن
بال و پر کبوتر زخمی را دستان مهربان تو درمان است

با دستمال ابری بارانی، عمری غبار گنبد نورت را
می شوید آسمان که بداند خاک خورشید خانه زاد خراسان است

این سینه های بایر لَم یَزرّع، این ابرهای گوش به فرمانت
قد قامت الصلوة، که چشمانت شان نزول آیه باران است

شاعر که شعر سوی تو می آرد، شرمندگی به کوی تو آرد
با کوله بار زیره و دلتنگی، گویی کسی مسافر کرمان است


.....................................................................

علی فردوسی
 
آخرین ویرایش:

nafis...

مدیر بازنشسته
نقاره می زنند مسیحی شفا گرفت
نقاره می زنند خلیلی عطا گرفت
نقاره میزنند کلیمی بها گرفت
یوسف دوباره سرمه زپایین پا گرفت
.
.
با دستهای لطف تو آزاد میشویم
وقتی دخیل پنجره فولاد میشویم
.
.
با گوشه چشم تا که نگاهی به ماکنی
کار هزار معجزه وکیمیا کنی
.
.
مشکل بهانه است که مارا صدا کنی
تاکاسه های خالی مارا طلا کنی
جز گوشه های صحن تو آقا کجا روم
کی با کبوتران اهل حرم کربلا روم؟

"فایل صوتی این شعر"
:gol::heart:مشاهده پیوست naghare.zip:heart::gol:
 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


گرفتم شاهد از حافظ، کجا آمد؟ رضا آمد

دل من چونکه بر عشقش رضا آمد، رضا آمد

خزان بودم بهار آمد، گل طبعم به بار آمد
ز دل پرسیدم این لطف از کجا آمد؟ رضا آمد




به هر جا صحبت از خُلق نبی آمد، علی آمد
به هر جا عطر نام مرتضی آمد، رضا آمد

غریبی بود دل اعما، شبی از رحمت مولا
درون کلبه‌اش نور و صفا آمد، رضا آمد




به بام از شوق او ماه تمام آمد، امام آمد
خراسان جهان را پادشا آمد، رضا آمد

گل و سَروش سوار آمد، یکی هم سبزه‌وار آمد
نشابور دل و جان را صلا آمد، رضا آمد




قضا شد در قَدَر حیران، مدینه سر زد از ایران
همه خیرالقدر، حُسن القضا آمد، رضا آمد

اسیران زمین را غنچۀ مشکل گشا آمد
غریبان جهان را آشنا آمد رضا آمد




خراسان پرده دار محمل «إنّا عرضنا» شد
کلید «کنت کنزاً مخفیا» آمد، رضا آمد

پس از کوچ علی آیینۀ تطهیر پنهان بود
که پاسخ بر خطاب «هل اتی» آمد: رضا آمد




ز باغ کبریا یک شاخه ورد آمد که فرد آمد
ز ملکِ ماسَوی یک گل سوا آمد، رضا آمد


ز مشهد گنبدش سر زد، نجف از مشهدش سر زد
بقیع و سامرا و کربلا آمد، رضا آمد


امام هر که هست آمد، به آهنگ «الست» آمد
به عهدش آیۀ «قالو بلی» آمد، رضا آمد






شاعر:محمد سعید میرزایی
 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
میلاد گل

میلاد گل


زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟

بی پناهم،خسته ام،تنها،به دادم می رسی؟





گر چه آهو نیستم اما پُر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی؟




از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند

گنبد و گلدسته هایت را،به دادم می رسی؟



من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام

هفتمین دردانه ی زهرا،به دادم می رسی؟

 

Hamzeh856

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز

♥♥♥.....…. اللهـــــــــــم العـــــــــــــن الجبت والطاغــــــــــوت....….♥♥♥


ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬ஜ

میلاد
امام رضا
علیه السلام مبارک


thumb_HM-20137127311222016251409930913.709.jpg
 

zeinab70

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید
شب را در این بهشت الهی سحر کنید

با زائرین این حرم الله سر کنید
مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید

عید بزرگ شیعة آل پیمبر است
میلاد هشتمین حجج الله اکبر است


ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن
بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن

یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن
در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن

میلاد پارة تن زهرا و احمد است
شمس الشموس عالم آل محمد است


این مظهر جمال خداوند اکبر است
آیینة تمام نمای پیمبر است

خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است
قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است

بر خلق آسمان و زمین مقتداست این
جان رو نما دهید که روی خداست این


روشن هزار سینة سینا به نور او
چشم هزار موسی عمران به طور او

صف بسته اند خیل رسل در حضور او
دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او

ریزد برات عفو خدا از نظاره اش
دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش


هر قامتی که سرو لب جو نمی شود
هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود

هر پادشه که ضامن آهو نمی شود
هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود

در طوس پارة تن احمد بود یکی
آری رئوف آل محمد بود یکی


ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج
جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج

قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج
ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج

دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست
تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست


گردون هماره دور زند در طریق تو
خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو

با آن همه کرامت و لطف دقیق تو
خود را شمرده اند گدایان رفیق تو

دستی که دست لطف خدا می شود تویی
شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی


یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام
فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام

سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام
پیش از سلام زائر خود را کند سلام

پیوسته دست بر سر زوار می کشی
تو کیستی که ناز گنه کار می کشی


پاییز بوستان دل ما بهار توست
در شهر طوسی و همه عالم دیار توست

گل بوسة امام زمان بر مزار توست
شیعه به هر کجا که رود در کنار توست

چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا
هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا


شرمنده ام از این که بپرسند کیستم
از ذره کمترم نتوان گفت چیستم

در پرتو کرامت خورشید زیستم
روزی که نیستم به کنار تو نیستم

با یک دم تو صبحدم عید می شوم
در آفتاب صحن تو، توحید می شوم


گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت
خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت

ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت
بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت

من دور گندم کرم تو کبوترم
ردّم نکن که از همه بی آبروترم


ای نقش دیده و دل ما جای پای تو
روح الامین کبوتر صحن و سرای تو

مضمون بده که از تو بگویم برای تو
"میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو

راهم بده که ذاکر ناقابل توام
انگار اینکه خاک ره دعبل توام
 

mrtklf07

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی (ع)

باید که دلی به قدر یک دشت دهد ******* آری که همان ستاره هشت دهد
آن قدر رضا رضا رضا (ع) می گویم ******* تا این که بلیط رفت و برگشت دهد


:gol:
:gol:

:gol:


مست از غم توام غم تو فرق می کند ******** محو توام که عال تو فرق می کند
تنها کمی به من نظر لطف می کنی ******** آقای مهربان! کم تو فرق می کند
آقای مهربان ضامن من هم می شوی!؟


url.jpg
 

میلیشیا

عضو جدید
کاربر ممتاز


گریه بهانه ای است که عاشق ترم کنی

شاید مرا کبوتر جلد حرم کنی

آقای من! کلاغ به دردت نمی خورد!؟

از راه دورآمده ام باورم کنی

با ذوق وشوق آمده ام حضرت رئوف

فکری به حال رنگِ سیاه پرم کنی

زشتم قبول؛ بچه ی آهو که نیستم

باید نگاه معجزه بر جوهرم کنی

باید تو را به پهلوی زهرا قسم دهم

تا عاقبت به خیرترین نوکرم کنی


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

 

₪آمیتریس₪

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



مگو که بی خِردم، هیچکس نمی خَردم
کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم
وگر کنار تو باشم فزون تر از عددم

ای مولا علی علی موسی الرضا...
ای مولا علی علی موسی الرضا...

گدائی درت از خلق بی نیازم کرد
که در سوال، کسی جز تو را صدا نزنم

هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز
فزونی کرمت سوی این حرم کشدم

ز کثرت کرمت ای کریم اهل البیت
خجالتی که کشیدم هماره می کشدم

بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک
به لطف خویش امام رئوف می خردم

ای مولا علی علی موسی الرضا...

ای مولا علی علی موسی الرضا...

مگو که بی خِردم، هیچکس نمی خَردم
کرامت تو به بالای دست می بردم

اگر جدا کنی از خود مرا کم از صفرم
وگر کنار تو باشم فزون تر از عددم



لینک دانلود






 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز

ساقی امشب راحت جان می دهد
هر چه خواهی از کرم آن میدهد
گردش چرخ فلک بر کام ماست
حاجتت شاه خراسان می دهد


هر چند حال و روز زمین و زمان بد است
یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای
آنجا برای عشق شروعی مجدد است​

شمع جمع شاپرکهایی رضا
ای کلید ساده مشکل گشا
آن گل زیبا گل خوشبو تویی
ای رضا جان، ضامن آهو تویی
با نگاهت چون کبوتر کن، مرا
تا بگیرم اوج، خوشحال و رها

به گوش دل ندا آمد، که یار دلربا آمد
به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد
خدا داد آنچه را وعده،‌ بشد در ماه ذیقعده
که آمد بهترین بنده، رضا آمد ، رضا آمد

ای پسر فاطمه، نور هدی
سبزترین باغ بهار خدا
با تو دل از غصه رها می شود
پاکتر از آینه ها می شود
ای گل گلزار خدا، یا رضا
آینه ی قبله نما یا رضا

 

مسروری

عضو جدید
کاربر ممتاز
کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد / بدون واسطه دم از احد نخواهد زد
گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف / به سینه ی احدی دست رد نخواهد زد
بهترین شادباش ها تقدیم به شما
بمناسبت میلاد امام علی بن موسی الرضا-ع
 

mrtklf07

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن ,
کاربر ممتاز
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
هوهوی باد نیست که پیچیده در رواق
خیل ملائکند رضا یا رضا کنند
:gol:


:gol:السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
:gol:

94130689661253521451071343440193189117251.jpg
 

زیبای خفته.

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای کاش غزل قصیده می شد
سـیب غـزلم رسـیده می شد
بـا نام رضـا سـیاهـه ی دل
با معجزه ای سپیده می شد
بـا اذن دخـول مهبط عشق
هر چیز ندیده دیده می شد
آهـوی اسـیر اشـک هایم
از کنج نظر رهیده می شد
بـر حبل مـتین دسـتهایت
معماری دل تنیده می شد
یا اینکه کشان کشان به سویت
پـیشـانی مـا کشـیده می شـد:gol::heart::heart::heart::heart::heart::heart::heart::heart:
 

TOM-CAT

عضو جدید
کاربر ممتاز
عید بر همه ی عزیزان مبارک..............

البته ببخشید با تاخیر خیلی زیاد.......






آمدم ای شاه ، پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده


ای حَرمَت ملجأ در ماندگان
دور مران از در و ، راهم بده


ای گل بی خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده


لایق وصل تو که من نیستم
اِذن به یک لحظه نگاهم بده


ای که حَریمت به مَثَل کهرباست
شوق وسبک خیزی کاهم بده


تاکه ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان سوز به آهم بده


لشگرشیطان به کمین من است
بی کسم ای، شاه پناهم بده


از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری ، یار و سپاهم بده


در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده


ای که عطا بخش همه عالمی
جمله ی حاجات مرا هم بده

 

**آگاهدخت**

مدیر تالار اسلام و قرآن
مدیر تالار


بسم الله النور

چون ماهیان برکه‌ام، بی‌تاب ماهم یا رضا !
از عاشقانِ «عاشقی با یک نگاهم» یا رضا !

من خوب می‌دانم بدم اما دوباره آمدم
خاکیِ راه مشهدم پس سر به راهم یا رضا !


_______________________________

سلام
تشکر از حضور سبز تمامی بزرگواران
در ارسال اول ذکر شده بود
به قید قرعه به سه نفر از عزیزان شرکت کننده جوایزی اهدا خواهد شد
خیلی فکر کردم چطور میشه این جشن رو زیباتر برگزار کنیم تا همگی ازخود آقا عیدی بگیریم

به نیت تمامی شرکت کنندگان عزیز در تاپیک،
در روز میلاد امام رئوف سپردم یکی از دوستانم قبض هدیه به حرم گرفتن

اینکه تا الان تاپیک راکد مونده بود بخاطر این بود که تا به امروز این قبوض به دستم نرسیده بود
تصویر همه ی قبض ها به همراه نام دوستان رو در ارسالهای بعدی میذارم

:gol:قبول باشه والتماس دعا :gol:


 

Hamzeh856

کاربر فعال مهندسی کشاورزی ,
کاربر ممتاز
هشتمین آفتابمان هستی
تو امان عذابمان هستی

از روایات اینچنین پیداست
لحظه های حسابمان، هستی

در سوالات آن شب اول
راحتی_ جوابمان هستی

ما به فکر گناه و شر هستیم
تو به فکر ثوابمان هستی

ما مسلمان شرط توحیدیم
آیه های کتابمان هستی

مستی ماست با شما آقا
لاجرم پس شرابمان هستی

ما نگفتیم و تو عطا کردی
خواهش مستجابمان هستی

هر چه باشد شبیه زهرایی
پسر بوترابمان هستی

جان زهرا بگیر دستم را
تا نبیند کسی شکستم را

عاشق و مبتلا شدن خوب است
خادم این سرا شدن خوب است

سر ما کج نمی شود هر جا
فقط اینجا گدا شدن خوب است

ما زمین خورده ایم و خوشحالیم
با نگاه تو پا شدن خوب است

چون که ما با تو عالمی داریم
از دو عالم جدا شدن خوب است


Emam.jpg
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز





اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – سیدهاشم وفائی


از زمانی كه به درگاه تو راهم دادند
آبرو مند شدم عزت و جاهم دادند

به مقامی كه نبردند سلاطین راهی
من مسكین به خدا رفتم و راهم دادند

تا شدم معتكف كوی تو ای شمس شموس
مژده ی روشنی شام سیاهم دادند

گرمی و شور طلب كردم از اینجا چون شمع
چشمه ی اشك غم و آتش آهم دادند

خواستم با تو بگویم كه خجالت زده ام
عرق شرم به عنوان گواهم دادند

در حریم تو خدا را به تو دادم سوگند
نامه ی عفو گنه بهر گناهم دادند

چه غم از تابش خورشید قیامت دارم
تا كه در سایه ی مهر تو پناهم دادند

سوخت در آتش غم جان«وفائی» و سرود
در غم آل علی حال تباهم دادند

سیدهاشم وفائی

*********************


اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – محسن ناصحی


مثل کبوتران شما گرچه می پرم
آنها کبوترند و من از جنس دیگرم


دیوارها فضای دلم را گرفته اند
دیگر هوای پرزدن افتاده از سرم

این شهر بسته بال مرا؛ این حصارها
تا آسمان کشیده شده در برابرم

گاهی برای بال زدن، آسمان کم است
یا صحن قدس باید و یا گنبد حرم

آقای من! ببخش اگر بال من شکست
بر من مگیر خرده اگر کم میاورم

این روزها ببخش اگر دیر میرسم
گاهی اسیر خانه و فرزند و همسرم

مثل کبوتران شما، نه ! هنوز نه
مانده است تا قبول کنی یک کبوترم

محسن ناصحی

***********************


اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – مهدی صفی یاری

هی هول می دهند مرا بین جمعیت
گم می شوم دوباره خدا بین جمعیت

معلوم شد شبیه قیامت در این سرا
فرقی نمی کنند شاه و گدا بین جمعیت

دیدم خودم فرشته از اینجا عبور کرد
از لابلای پنجره ها بین جمعیت

تا باز شد دوباره در ، اینجا شلوغ شد
پیچید یا امام رضا بین جمعیت

امروز هم دوباره مریضی شفا گرفت
نزدیکی ضریح طلا بین جمعیت

من مطمئن شدم که خود آن مسافر است
تا گفت : التماس دعا بین جمعیت

مهدی صفی یاری

*********************

اشعار امام رضا(ع) – موضوع آزاد – هادی ملک پور


بازار عشق بازی

با هرم دستهای تو گرما گرفته است
عشقت عجیب در دل من جا گرفته است

آرامشی شبیه به صحن و سرای تو
چشمان شوق را به تماشا گرفته است

جان من است! این که شبیه کبوتری
یک گوشه در کنار تو مأوا گرفته است

آقا به من اجازه ی پرواز می دهی
بالم زبس نشسته ام اینجا گرفته است

اینجا هزار پنجه ی خورشید پشت ابر
در انتهای غربت دریا گرفته است

هرکس که حاجتی زتو درخواست می کند
با چشمهای خیس تمنا گرفته است

دیدم کنار پنجره فولاد مادری
دستش تمام روزنه ها را گرفته است

"طفلی مریض دارم و دستم به دامنت
آقا! … دلم ز مردم دنیا گرفته است"

هر گوشه ای که می نگرم دل شکسته ای
با تو زبان به شکوه و نجوا گرفته است

معلوم نیست سیطره ی مهربانی ات
از این حریم تا به کجاها گرفته است

هر صحن و هر رواق تو هرجا به هر زبان
جمعیتی به ذکر شما پا گرفته است

هر چند عشق ناب تو آقا چو کیمیاست
بازار عشق بازی ات اما گرفته است

شک نیست هر که زائر شش گوشه می شود
از آستان لطف تو امضا گرفته است


هر کس هوای کوی ابالفضل می کند
از تو برات کرب و بلا را گرفته است

دست مرا بگیر … مرا تا حرم ببر
کار دلم بدون تو بالا گرفته است…!

باری به دوش دارم و آهی به سینه ام
این سینه از برای تو آقا گرفته است



التماس دعا
 

مریدا

عضو جدید
کاربر ممتاز

هرگز حکایت حاضر و غائب شنیده ای ؟


من در میان جمع و دلم جای دیگرست …


السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)



امام رضا (ع) نوشت
یا تو را باید دوست داشت
یا باید تورا دوست داشت
شرط سومی ندارد احوالات من ...
 
بالا