معرفي پروژه هايي تمريني با Catia

rad-2

عضو جدید
چند سالي با اتوكد كار كردم و حتي يكي از اختراعاتم در زمينه مكانيك را هم با ان طراحي كردم. در چندين ماه اخير متوجه Catia شدم كه براي طراحي هاي مكانيكي صنعتي يكي از عالي ترين هاست در حاليكه اتوكد در عين حالي كه مي تواند در بعد مكانيك و صنعت هم تا حدودي انجام وظيفه كند ولي بيشتر براي نقشه كشي و سه بعدي سازي هاي ساختماني و تاسيساتي كاربرد دارد. در اين چند ماه بطور خود اموز كتيا را بالنسبه فرا گرفتم انهم در حاليكه يك نرم افزار بسيار مفصل با بخش هاي متعدد و دنيايي از تكنيك ها و فنون اشياء و ابزار سازي است و در بعد تخصصي يك نرم افزاري كامل پله اول تا اخر طراحي تا ساخت قطعات و دستگاه هاي صنعتي است.

بهر حال من با تجربياتي كه با اتوكد داشتم كار را با كتيا شروع نمودم و تا مراحلي كه مشاهده مي كنيد پيش رفته ام. جهت سرعت در فراگيري خود اموز انهم در بعد تخصصي كه كار اساني هم نيست، نقشه كشي هاي اصولي و اندازه گذاري هايي كه خاص مراحل صنعتي است را كنار گذاشتم بلكه بصورت ضمني و ذهني سعي كردم هر ابجكتي را مطابق با ظاهر و اندازه هاي تخميني ان طراحي كرده و بسازم تا بدين ترتيب بجاي صرف وقت زياد جهت نقشه هاي اوليه كه انگيزه ساخت هم نداشت فوت و فن هاي كار در بخش ساليد و پوسته سازي را كشف كنم!

با وجود تجربه كار با اشياء ساليد در اتوكد در كتيا هم كار با اين بخش برايم چندان سخت نبود اگرچه در ساخت ابعاد و تكنيك هاي مربوطه و طرز كار با هم متفاوت هستند. ولي چيزي كه برايم كاملا تازگي داشت و تعداد قابل توجهي از تكنيك هاي ان را اموختم پوسته سازي يا همان ْGenerative shape design يا بطور مخفف GSD و بخش هاي ديگر مربوط به اين بخش بود.

بهرحال بفكرم رسيد كه نمونه بعضي از اين كارهاي تمريني را با تشكيل يك تاپيك در باشگاه مهندسان و بخش نرم افزار كتيا قرار دهم. البته مسلما اين تاپيك مختص كارهاي من نيست و مي تواند يك تاپيك عمومي براي نمايش انجام پروژه هاي تمريني ديگر كاربران محترم با كتيا باشد كه مايل هستند كارهاي انجام شده خود را در اينجا معرفي نمايند اما از انجا كه اين تپيك جديد توسط اينجانب ايجاد شده لذا لاجرم نمايش اولين پروژه ها نيز كه جهت تمرين انجام شده متعلق به من خواهد بود كه شايد در بعض موارد الهام بخش ديگران باشد و همچنين مايل هستم از پروژه هاي تمريني ديگر كاربران محترم نيز كسب تجربه نمايم



بخشي از يك كاربراتور كه در GSD طراحي كرده و بعد حجم دهي نمودم










يك پيستون كه در Part design طراحي كردم













اينه يك اتومبيل طراحي شده در GSD . جهت صرفه جويي در وقت پايه اينه را ساده بشكل يك استوانه ساختم















پانل درب اتومبيل GSD


 

rad-2

عضو جدید
با عرض سلام

بعد از مدت ها مجددا سعادت حضور در باشگاه مهندسین ارجمند را یافتم. در این مدتی که نبودم بعد از اتو کد و کتیا، نرم افزار راینو را هم خوداموز یاد گرفتم ویکی چند از طراحی هایی را که بات راینو انجام داده ام جهت رویت اساتید گرامی خودم ارسال می نمایم که امید است قابل توجه باشد. اساسا زیربنای یادگیری و طراحی های من چند چیز است

1- علاقه
2- استعداد
3- کشف
4- خلاقیت
5- خستگی ناپذیری

من گاهی کسالتی داشته ام و بایست استراحت میکردم و می خوابیدم اما با همان حال تمام شب را بیدار می ماندم و با این نرم افزارها کار میکردم تا انجا که گاهی احساس میکردم دارم میمیرم اما باز هم ول کن نبودم! دلم نمی خواهد وقتم تلف شود و می خواهم هر چیز نافعی را زودتر یاد بگیرم و همین نکته است که باعث رشد و شکوفایی بیشتر می شود.

دوم مسئله خلاقیت و خروج از بن بست است. هرجا که در طراحی یا امثال این امور علمی با مشکلی مواجه می شوم کار را رها نمی کنم و فورا مسیر را عوض می کنم و از راه های دیگری وارد می شوم تا بالاخره بتوانم ان کار را انجام دهم.

در مورد کشف که عرض کردم باید بگویم کشف رموز کار با این نرم افزارها در کنار بعض خود اموزی ها از روی جزوه هاست. کلیات را از روی جزوه ها یاد میگیرم اما این کافی نیست. اگر بخواهم منتظر رفتن به کلاس های اموزشی و پله پله از روی جزوه انهم در مورد یک مبحث بروم کار طولانی می شود. بمحضی که بالنسبه کار با ابزارهای ان نرم افزار را فهمیدم کارهای کمپلکس که با مجموعه ای از ان ابزارها انجام می شود را خودم کشف میکنم انهم با کار و تمرین مداوم.

مثلا به این برجک اسباب بازی توجه فرمایید. در یک سایت فریلنسری ایرانی کارفرمایی گفت که این برای شرکت در مسابقه یک کمپانی اسباب بازی سازی کانادایی است. خوب من هم شرکت کردم. گفته شده بود که پایه ها باید ذوزنقه ای باشد و من هم این مورد را با راینو طراحی کردم:





بعد از مدتی کارفرما نامه ان کمپانی را برای من فرستاد که به من تبریک گفته بودند که یکی از چند نفر فینالیست مسابقه شده ام و از من سوال شد ایا می توانم پایه ها را از تیر اهن بسازم؟ من که تا به حال چنین برجک زاویه داری را با تیر اهن نساخته بودم با اتکاء بنفس گفتم بله. خوب مجدد شروع کردم چهار تیر اهن پایه را بهر نحوی بود ساختم اما مشکل تیر اهن های ضربدری وسط پایه ها بود که ضمن وجود نقطه مشترک بین انها بایست زاویه انها دقیقا با شیب پایه های ذوزنقه ای تراز می بود. چند روش را امتحان کردم نشد اما مشکل را دور زدم و روش های دیگری بکار بردم تا بالاخره کار بهمان نحو هندسی و اندازه های دقیق انجام شد و نتیجه کار چنین شد:





ان را حرفه ای تر کردم و نرده هم برای ان گذاشتم و حتی برای صرفه جویی در پلاستیک و وزن اسباب بازی کفی برجک را مشبک کردم. البته متاسفانه مهلت مسابقه در سایت فریلنسری داخلی تمام شده بود و اجازه ارسال این نمونه را به من ندادند اما شاید خود کارفرما بعدا با ان سایت تماس بگیرد و مکاتبه کند و شاید هم نه. ولی مسئله این است ان چیزی که از من خواسته شده بود با همان کیفیت ساختم و لااقل تواناییم باعث رضایت خاطرم شد.

از طولانی شدن صحبت عذر می خواهم فقط می خواستم این نکته را عرض کنم که کشف روش ها چیزی است که مطمئنا در هیچ کلاسی یافت نمی شود. در کلاس ها اصولی را تا لول های مشخصی درس میدهند که البته بایست هشتصد الی چند میلیونی هم پرداخت اما در بعض موارد ان اصول اکادمیکی شاید بر ای ساخت اشیاء کمپلکس جدید چندان بکار نیاید بلکه این خود طراح است که بایست با توجه به اموخته های قبلی روش ترسیم و ساخت را با کار و کوشش کشف کند. مثلا عکس یک دستگاه یا ابزاری را می بیند بگوید ایا من می توانم نمونه ان را طراحی کنم، با شکل ها، اندازه ها، زوایا و در کل تبلور یک مکانیزم؟

تا انجا که من می بینم بیشتر طراحانی که با این نرم افزارها کار می کنند از همان اصول های یادگیری قبلی پیروی می کنند. مثلا اموزش داده می شود که یک موس را با کتیا و راینو چطور باید ساخت. خوب ان طراح قدم به قدم از همان اصول تبعیت می کند و سعی نمی کند که طراحی یک موس دیگر را با روش های دیگری خود انجام دهد. قصد تعریف از خودم نیست اما به این موس توجه فرمایید. من خودم از اساس و با روش های خودم ان را با راینو طراحی کردم بدون انکه ببینم مثلا در فلان سایت انگلیسی روش ساخت یک موس چگونه بوده است تازه انکه من ان را مدرن تر از انواع اموزشی و تقلیدی ساختم. این می شود همان کشف و خلاقیت. روش را بایست خود بنا نهاد. البته عرائض من نفی اصول و اموزش نیست بلکه می گویم اموزش اصول اکادمیک تا حدی بقیه اش بایست کشف و ابتکارات طراح باشد.






مثلا در مورد این انگشتر هم همینطور. من در جایی حلقه های منظم نگهدارنده نگین را اموزش ندیدم. وقتی می خواستم چنین ایده ای را پیاده کنم در ذهنم و بر اساس همان مقدار تجربیات کار با راینو بدنبال روش مناسب گشتم و نه تنها ارایش حلقه ها را شکل دادم بلکه خمیدگی انها را هم متناسب با انحنای نگین متشکل ساختم این طور کارها می شود کشف و ابتکار و خلاقیت.










یا مثلا به این لوگوی سه بعدی توجه کنید. من ان را برای یک مسابقه ارز دیجیتال در یک سایت فریلنسری ساختم. اول نشد و کارفرما یک طرح ساده با خطوط را بعنوان اول برگزید. البته اول نشدن خوشایند من نبود چون ادم دلش می خواهد در رقابت ها انهم با یک کار خوب اول شود، 470 نفر اول نشدند که یکی هم من بودم ولی یک طرح ساده اول شد. خوب حالا از این قضیه که بگذریم یک نکته مهم ان بود که من روش جدیدی را برای ارایش مهره ها از بزرگ به کوچک با سلسله مراتب تنزلی اندازه انهم در شعاعی انحنایی و بصورت یک دایره کامل کشف کردم و بکار بردم و از کشف و ابتکار خود راضی بودم و می توانستم ان را در طرح های مشابه بعدی و حتی با شکل های دیگر بکار ببرم. حالا اول نشدن در یک مسابقه چیزی نیست که بتواند باعث دلسردی شود، اساسا گمان نمی کنم چیزی باشد که بتواند باعث دلسردی شود و از کار باز دارد شاید یکی از دلائل ان باشد که به توانایی هایی که یافته ام متکی می باشم.
این ها را بدین دلیل می گویم که دوستان ارجمند هم در کار و پیشرفت کار خود چنان دلگرم باشند که باد سرد بازگشت خوردن یک طرح در یک اداره و سازمان یا شرکت خللی در تداوم حرکت رو به تکامل اشان نداشته باشد. مطمئنا شیرینی موفقیت های اینده تلخی عدم موفقیت های گذشته را می زداید.



 
آخرین ویرایش:

Similar threads

بالا