هنر گفت و گو در زندگي زناشويي

Reza_pMe

عضو جدید
قوانين گفتگوي صميمي
هم صحبتي زن و شوهر با هم، براي رشد و بقاي احساس صميميت آنها نقش قطعي دارد. . گفت و گويي که پايان خوش دارد نشانه صميميت است. طرفين از اين که مي توانند آزادانه حرف بزنند و
نظور يکديگر را بفهمند لذت مي برند. اما متأسفانه «بسياري از زوج ها» و شايد بتوان گفت «اغلب» آنها از مهارت هاي لازم براي گفت و گو با يکديگر برخوردار نيستند و بي آنکه بخواهند گرفتار
سوءتفاهم و دلسردي و تکدر خاطر مي شوند. بعضي از زوج ها مي گويند:با هم صحبت مي کنيم اما صحبت ما سرد و بي روح است» مسئله اين است که طرفين موضوعات مورد علاقه يکديگر را
طرح نمي کنند. از آن گذشته طراوت و شادابي گفت و گوهاي اوايل آشنايي، ديگر وجود ندارد و طرفين اقدامي براي جلب نظر يکديگر صورت نمي دهند. دليل ديگر اين است که زن و شوهر نتوانسته اند
گفت و گو براي حل مشکلات را از مکالمات خوشايند جدا کنند. بنابراين وقتي يکي از آنها با يک تعريف محبت آميز شروع مي کند، ديگري ممکن است فرصت را براي طرح يکي از گرفتاري هاي خود
مناسب بپندارد، در نتيجه گفت و گوي محبت آميز و لذتبخش کمياب مي شود. براي داشتن يک گفتگوي صميمي با همسر مان بهتر است از آداب و مقررات گفتگو بيشتر بدانيم و انها را در گفتگوي خود
بکار ببنديم. قانون شماره 1- با همسر خود هماهنگ شويد.زن و شوهر براي اين که بتوانند با يکديگر ارتباط سازنده برقرار کنند بايد در مسير صحبت يکديگر قرار گيرند، زيرا در بسياري از مواقع زن
و شوهر با آنکه درباره ي موضوع واحدي صحبت مي کنند اما روش صحبت آنها به قدري متفاوت است که نمي توانند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن يا شوهر قصد تسکين ناراحتي همسر خود را
داشته باشد،اما بر شدت ناراحتي او بيفزايد. متأسفانه بسياري از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به يکديگر با دشواري روبه رو هستند. بعضي خواسته هايشان را چنان طرح مي کنند که به
درک طرف مقابل منجر نمي شود؛ عقايد خود را مبهم طرح مي کنند، از طرح موضوع اصلي طفره مي روند ، حاشيه مي روند و با اين حال خيال مي کنند که همسرشان موضوع را دقيقاً و آن طور که
هست درک مي کند. يکي بيش از حد وارد جزئيات مي شود و ديگري به قدري در کلمات صرفه جويي مي کند که کلامش تفهيم نمي شود و هر دو بر اين باورند که به تفاهم ميان خود کمک مي کنند.
توجه داشته باشيد که همسر شما با گفت و گوي خود ، گاهي فقط به حمايت شما و گاهي نيز به راهنمايي هاي عملي شما نياز دارد، پس بايد نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشيد تا راه
هاي مناسب ارتباط با همسرتان را پيدا کنيد.قانون شماره2 - با علاقه گوش بدهيد.گاهي اوقات زن شکايت مي کند که شوهرش به حرف هاي او گوش نمي دهد و حال آنکه شوهر در مقام اعتراض مدعي
است که همه حرف هاي او را شنيده است. بررسي هاي به عمل آمده نشان مي دهد که در اين زمينه اختلاف جنسي مشهودي وجود دارد. زن ها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتي نظير «آره»، «عجب»
و تکان دادن سر، به گوينده مي فهمانند که به حرف هاي او گوش مي دهند و حال آن که مردها هنگام گوش دادن بيشتر سکوت مي کنند. گاه شما فراموش مي کنيد که گفت و گو مبادله اطلاعات و نقطه
نظرهاست. صحبت کردن و جواب نگرفتن در حکم صحبت با ديوار است. اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختيار مي کنيد احتمالاً مي توانيد به اشاره کردن و تکان دادن سر، عادت کنيد و نشان دهيد که
به راستي گوش مي دهيد و همسرتان را از ترديد بيرون آوريد. قانون شماره 3: از قطع صحبت اجتناب کنيد.قطع صحبت براي کسي که اين کار را مي کند احتمالاً طبيعي به نظر مي رسد اما ممکن است
در کسي که صحبت او قطع مي شود ايجاد نارضايتي و افکار منفي کند. «او به حرف هايم گوش نمي دهد، تنها مي خواهد خودش حرف بزند».قطع صحبت هم مانند ساير عادات فردي, ممکن است بخشي
از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالي کسي که صحبتش قطع مي شود ارتباطي با خود محوري و يا مخالفت طرف مقابل نداشته باشد. زن و مرد ها در اين زمينه رفتار متفاوتي نشان
مي دهند. مردها بيش از زنها صحبت را قطع مي کنند، اما قطع کردن صحبت توسط آنها, تنها مشمول حال زن ها نمي شود بلکه هنگام صحبت با مردهاي ديگر هم ، همين رفتار را دارند. بنابراين زني
که براي قطع صحبت از سوي همسرش دلايل منفي مي تراشد بايد به خاطر داشته باشد که اين رفتار ممکن است مربوط به طرز صحبت و عادت رفتاري همسرش باشد. اما با اين حال بهتر است کسي
که در حين مکالمه صحبت را قطع مي کند تا پايان صحبت صبر کند. از سوي ديگر ممکن است مردي با تأني و با جملات فاصله دار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بي قرار است مرتب به ميان
صحبت او پريده، رشته کلامش را قطع کند. در اين شرايط ممکن است مرد عصباني شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد. غافل از اين که رفتار خانم اوبه خاطر عادت رفتاري اش است. قانون شماره4:
ماهرانه سؤال کنيد.سؤال مي تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهايت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضي ها طبيعتاً کم حرف هستند، در برخورد با اين اشخاص مي بايد زمينه صحبت را
فراهم نمود. گاه يک سؤال دقيق و حساب شده مي تواند به گونه اي اعجاب انگيز همسر شما را به صحبت تشويق کند. اما يک پرسش نابهنگام، طعنه آميز يا بي تناسب مي تواند از ادامه صحبت جلوگيري
کند. در برخي ازمواقع، لحن عتاب انگيز و يا پرخاشگرانه سؤالات مسئله ساز مي شود: «چرا ديشب دير آمدي؟»، «چرا اين همه به خودت رسيده اي؟ » در بسياري از موارد سؤالاتي که با «چرا»
شروع مي شوند توليد اشکال مي کنند، علتش اين است که اين قبيل سؤالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعي قرار مي دهد. سؤالاتي که با «چرا» شروع مي شوند، اغلب بي اعتمادي و يا حتي سوء ظن
را تداعي مي کند. مي توان براي اجتناب از اين مشکل ، سؤالات را به شکل ديگري مطرح کرد مثلاً به جاي «چرا دير کردي؟» مي توان پرسيد «مشکلي پيش آمده که دير به منزل برگشتي؟» در اين
صورت همسرتان از اين که شما نگران او هستيد و يا دوست داريد در جريان مشکلات او قرار گيريد خوشحال خواهد شد. قانون شماره 5: سياست و نزاکت به خرج دهيد.در صحبت با همسر خود،
کلمات را با سياست و با رعايت همه جوانب ادا کنيد، سعي کنيد لحن خوشايندي داشته باشيد. و با زيباترين‌ و بهترين‌ عبارت ها همسرتان‌ را مخاطب‌ قرار دهيد اين‌ كار روح‌ اورا از شادماني‌ لبريز مي
‌كند. مي توانيد اگر خواستيد ياد صحبت هاي مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بيفتيد.
 

Similar threads

بالا