تصویر ذهنی...گاهی لازم است دیده نشویم

spow

اخراجی موقت
سلام دوستان عزیز:gol::gol:
تصورات ذهنی انسانها شاید با معیارهای عقلی قابل قیاس وسنجش نباشن
ما میتونیم بیکران باشیم یا خودمو نو درحصارهای خودساخته وخود خواسته ذهنی وفکری محبوس کنیم
لازم نیست شش دانگ حواسمونو معطوف یه زندگی کنیم تا بشه راحت زندگی کرد
مهم اینه که حس زندگی کردن رو داشته باشیم وعلاقه ای بیش از ان

اینو داشته باشین:


شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند. اما طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود

گاهی برای داشتن یک روز خوب باید بعضی فکرهارو تغییر داد
گاهی برای بدست اوردن انچه مطمئن هستیم خوب هست باید خوبترش رو کنار بزاریم
مهم اینه که به این باور برسیم وباورهامون درست باشند
موفق باشید:gol:
 

spow

اخراجی موقت
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اره موافقم...هر چی بیشتر بدونی میفهمی هیچی نمیدونی...این خیلی حس بدیه...گاهی به حیوونا غبطه می خورم!
ولی من یه بعد دیگری از این قضیه رو هم می بینم و اونم اینکه بعضی وقتا اگه با تکیه به عقاید خودت نه عقاید و تلقینات اطرافیان قدم برداری موفق تر میشی........
 

Fahim!

عضو جدید
واقعا جالبه این نشون میده گاهی اوقات ما باید قالب های ذهنی خودمون رو بشکنیم و از یه دید دیگه به موضوع نگاه کنیم.
 

simafrj

عضو جدید
کاربر ممتاز
بله من هم موافقم
همشهری به نکته ی جالبی اشاره کردین
ممنون
 

eshagh_kh

عضو جدید
داداش طبق معمول من با یه تیکه از نوشته هات زیادی موافقم
همینی که ادیت کردم و عاشقم

[/B][/COLOR]
گاهی برای داشتن یک روز خوب باید بعضی فکرهارو تغییر داد
گاهی برای بدست اوردن انچه مطمئن هستیم خوب هست باید خوبترش رو کنار بزاریم
مهم اینه که به این باور برسیم وباورهامون درست باشند
موفق باشید:gol:[/QUOTE]
 

.Soheil

عضو جدید
کاربر ممتاز
آدم هر چی بیشتر میفهمه هی گمراه تر میشه .........مثلا الان اگه از یه نجومیست بپرسی ما کجای کائنات هستیم نمیدونه یا از یه فیزیکیست بپرسی نور چیه واقعا نمیدونه .........تمامیه درک بشر برحسب این حواس 5 گانه است بیشتر از آن ........چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
 

faridrf

عضو جدید
100% ، منم کاملا موافقم
اصلا بر منکرش لعنت ، بشمار
کی میتونه موافق نباشه
این تاپیکو باید طلا گرفت
چاکر همکار مدیر تالار ، ای شکسپیر ، آلبالو ، انیشتین و ....
 

spow

اخراجی موقت
نجار پیری بود که می خواست بازنشسته شود. او به کار فرمایش گفت که می خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی دغدغه در کنار همسر و خانواده اش لذت ببرد.
کار فرما از اینکه دید کارگر خوبش می خواهد کار را ترک کند، ناراحت شد. او از نجار پیرخواست که به عنوان آخرین کار، تنها یک خانه دیگر بسازد. نجار پیر قبول کرد، اما کاملا مشخص بود که دلش به این کار راضی نیست. او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نا مرغوبی استفاده کرد و با بی حوصلگی، به ساختن خانه ادامه داد.
وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد. او کلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه متعلق به توست. این هدیه ای است از طرف من برای تو.
نجار یکه خورد. مایه تاسف بود! اگر می دانست که خانه ای برای خودش می سازد. حتما کارش را به گونه ای دیگر انجام می داد.....
 

A&S

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان عزیز:gol::gol:
تصورات ذهنی انسانها شاید با معیارهای عقلی قابل قیاس وسنجش نباشن
ما میتونیم بیکران باشیم یا خودمو نو درحصارهای خودساخته وخود خواسته ذهنی وفکری محبوس کنیم
لازم نیست شش دانگ حواسمونو معطوف یه زندگی کنیم تا بشه راحت زندگی کرد
مهم اینه که حس زندگی کردن رو داشته باشیم وعلاقه ای بیش از ان

اینو داشته باشین:


شخصی سر کلاس ریاضی خوابش برد. زنگ را زدند بیدار شد و با عجله دو مسئله را که روی تخته سیاه نوشته شده بود یادداشت کرد و با این «باور» که استاد آنرا به عنوان تکلیف منزل داده است به منزل برد و تمام آنروز و آن شب برای حل کردن آنها فکر کرد. هیچیک را نتوانست حل کند. اما طی هفته دست از کوشش برنداشت. سرانجام یکی از آنها را حل و به کلاس آورد. استاد به کلی مبهوت شد زیرا آندو را به عنوان دو نمونه ازمسایل غیر قابل حل ریاضی داده بود

گاهی برای داشتن یک روز خوب باید بعضی فکرهارو تغییر داد
گاهی برای بدست اوردن انچه مطمئن هستیم خوب هست باید خوبترش رو کنار بزاریم
مهم اینه که به این باور برسیم وباورهامون درست باشند
موفق باشید:gol:
کاملا به این مسئله اعتقاد دارم
ذهن ما خیلی گسترده تر از اون چیزیه که فکرشو میکنیم
ولی متاسفانه خودمون محدودش کردیم
و این ظلم بزرگی در حق خودمونه که حتی میتونه موجب نابودی و دیکته کردن بعضی چیزها تو ذهنمون بشه که خرافاتی بیش نیست
محدود کردن ذهن افراد کار خیلی از افراد بوده که تو تاریخ همیشه توسط سردمداران مشهود بوده حتی تو این عصر ما که به نهایتش رسیده
ممنون دوست عزیز:gol:
به نکته ی خوبی اشاره کردین
 
  • Like
واکنش ها: spow
بالا