مشاعرۀ سنّتی

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو دریای من بودی اغوش واکن
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
تا فکندم به سر کوی وفا رخت اقامت ....... عمر بی دوست ندامت شد و با دوست غرامت
 

russell

مدیر بازنشسته
تو از هر در که باز آیی بدین خوبی و زیبایی
دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی
 

محـسن ز

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود بچشم خویشتن دیدم که جانم میرود
 

cute

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست مرا بگیر و بچرخان به دور خویش
تا عاشقانه پیچک و نیلوفرم کنی
 

russell

مدیر بازنشسته
يک بار توبه کردم من در تمام عمرم
يک دم من آن شکستم پس شد حرام عمرم...
 

کافر خداپرست

-
کاربر ممتاز
لب بر لب کوزه بردم از غایت آز
تا زو طلبم واسطه عمر دراز
زاهد که نبرد هيچ سود اي ساقي
آن زهد نبود مي‌نمود اي ساقي

مردانه درآ مرو تو زود اي ساقي
کاندر ازل آن‌چه هست بود اي ساقي

(دوستان بدون مشاعره اسپم نکنيد، لطفا)
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
زاهد که نبرد هيچ سود اي ساقي
آن زهد نبود مي‌نمود اي ساقي

مردانه درآ مرو تو زود اي ساقي
کاندر ازل آن‌چه هست بود اي ساقي

(دوستان بدون مشاعره اسپم نکنيد، لطفا)
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت ...... حاش الله که روم من زپی یار دگر
 

باران بهاری

عضو جدید
کاربر ممتاز
یاد باد آن که صبوحی زده در مجلس انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود

یاد باد آن که رخت شمع طرب می افروخت
وین دل سوخته پروانه ی ناپروا بود..
 

sina1

عضو جدید
داند من آن نیم که کنم رو به هر دری
او نیز مایل است به عهدی وفا کند


اما -اگر خدا بخواهد - عمر دیگری:gol:
 

paras2

عضو جدید
دلربائي همه آن نيست که عاشق بکشند/ خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش
 

neda_eng

عضو جدید
کاربر ممتاز
شاید ان روز که دستان تو را من داشتم
دیگری حسرت یک دست ونگاه من بود
اما امروز که دیگر دستت در دستم نیست
دیگری از غم بی هم نفسیها افسرد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا