[ گفتگوی معماری]تا به حال این سوال در ذهن شما آمده که"طرح را از کجا شروع کنم ؟ "،" چی بکشم ؟"

ASDNA

عضو جدید
درود بر دوستانی بسیار مشتاق این بحث هستند اما در بحث شرکت نمی کنند.


گاهی از ترکیب نقاط شروع مطالعه تیتر هایی به دست می آیند که خود بسیار گسترده اند مانند آموزش و معلولین : این تیتر از آنجا که بسیار گسترده است خود می تواند یک بخش جدا باشد و شامل مواردی چون تاریخچه آموزش و پرورش معلولین، تز های مختلف آموزشی ، و . . . باشد. همچنین مثال دیگر این نوع ترکیب ، آموزش و معماری مدرسه است که در ارتباط با آن می توانیم عنوان های کلی مانند آموزش در فضای بسته و آموزش در فضای باز و نیمه باز را مطرح کنیم و در هر یک از دو عنوان مطرح شده وارد جزئیات بشویم.

اما از این مثال ها که بگذریم در ادامه مطالعات موضوع طرح به ضوابط معماری مرتبط با موضوع بپردازیم و تمامی استاندارد های مربوط به این مقوله را استخراج و درک و ارائه کنیم . یک نکته بسیار مهم اینکه بسیاری از ضوابط یا نقد آنها را می بایست از طریق مطالعه میدانی بدست آوریم .

پس از اینکه تمام زوایای موضوع طرح را از نظر تاریخ ، مفاهیم ، اصطلاحات ، ترکیبات مفاهیم ، ضوابط و . . . مطالعه نمودیم حال دارای ذهن نسبتا بازی برای انتخاب ، معرفی و تحلیل مصادیق معماری مرتبط با موضوع هستیم

تلاش کنید هر یک از مصادیق از یک کشور مجزا باشد تا بتوانید تاثیر فرهنگ ها را بر نوع معماری بهتر درک کنید ، همچنین سعی کنید دست کم دو عدد از مصادیق ، بومی باشند یعنی اگر در شهری که پروژه شما در آن تعریف شده ، نمونه مشابه موفقی وجود دارد آن را بعنوان مصداق معماری در مطالعات خود بیاورید . و اگر در شهر ، نمونه مشابهی وجود ندارد سراغ استان ، منطقه آب و هوایی و کشور برای یافتن نمونه مشابه بروید . منظور این است که به آرامی میدان دید خود را برای یافتن نمونه های مشابه باز تر کنید.

البته در برخی موضوعات بیشتر لازم است که در پی مصادیق معماری داخلی باشیم ، مثل طراحی سرای محله دربند . اما توصیه می کنم در مواردی که موضوع اینگونه نیست حتما در پی نمونه هایی از جا های دیگر دنیا هم باشید.

پرسش : انتخاب ، معرفی و تحلیل مصادیق معماری چه سودی به طراح می رساند ؟

برای اینکه بتوانید به این پرسش ، پاسخ بدهید ، برای نمونه این کار را روی نمای یک پروژه معماری انجام بدهید و ببینیند که این کار چه اثری روی شما می گذارد.
 
آخرین ویرایش:

afshin 1357

کاربر بیش فعال
با سلام به دوستان ، ظاهرا من و ASDNAعزيز در يك توافق ناگفته منتظر عكس العمل خوانندگان اين تاپيك هستيم. به نظرم بهتره مطالبمون را به تتدريج واردتاپيك كنيم و ساير عزيران نيز در بحث ما شركت كنند و اگر مطلبي را از خود و يا ديگران دارند - در چارچوب بحث و يا مثل من، خارج از آن بيان كنند.:biggrin:

مطلب پست بعدي را با توچه به چندين مورد از نظرخوانندگان مانند خانم "هديد م" تهيه كرده ام ، اگرچه در ادامه ي بحث نيست ولي مطالعه آن خالي از لطف نمي باشد. البته در آينده مطالب پست ASDNA را پي خواهيم گرفت.
 

afshin 1357

کاربر بیش فعال
سوال : من در ذهنم ايده هاي فوق العاده اي دارم ولي نمي توان آنها را بيان كنم !؟.

سوال : من در ذهنم ايده هاي فوق العاده اي دارم ولي نمي توان آنها را بيان كنم !؟.

مقدمه : هنگامي كه سوالي مطرح مي شود ، پاسخ دهنده به فراخور دانش و مخاطب خود، به گونه اي خاص پاسخ خواهد داد. به اين سوال و امثالهم مي توان دو نوع پاسخ داد ،‌ پاسخي كوتاه وعميق وپاسخي تفصيلي و تحليلي.البته برداشت مخاطبين هم متفاوت مي باشد.
براي پاسخ دادن به اين سوال به نظرم بهتر است مسيري از شناخت ذهن تا مرحله ظهور ذهنيات (ايده ها ) در عينات (در واقعيت ) در بحث جداگانه اي بررسي شود.
ذهن و خيال از مواهب الهي و منحصر به آدم مي باشد كه در آن هرچيزي مي تواند وجود پيدا كند....
البته، نا گفته نماند ، ذهن و خيال نيز محدود به ويژگيهاي روحي و رواني و شخصيتي انسان مي باشد و خواه نا خواه در چارچوبي كه براي آن بصورت آشكار و پنهان تعيين مي گردد،‌فعاليت خواهند نمود. در شيوه ي پرورش ذهن و خيال لگوتراپيستها { روانشناسي مثبت انديشي - معني گرا} و مكاتب هنري مردم گرا { هنر براي همه } و ... اين اجازه ، آموزش و تشويق را به هرفردي مي دهند تا از ذهن خويش استفاده وخلاقيت خويش رابه هرشكل و شمايلي نشان دهد. پس همواره هركسي مي تواند خلاقيت داشته باشد و از موهبت الهي خيال استفاده نمايد.

-پس چرا ما نمي توانيم آنچه راكه در ذهن يا خيال داريم بيان كنيم ؟؟؟
پاسخ به اين سوال بسيار بسيار گسترده ميباشد كه از توان علمي من براي پاسخ دادن به همه ي جوانب آن خارج مي باشد، ولي باتوجه به بضاعت اندك خودم و محدوديت اين پست به چند نكته اشاره مي كنم .
اول – ما در ذهن چه "چيز"ي داريم ؟
اغلب آنچه در ذهن به عنوان ايده هاي اوليه داريم تصويري مبهم و ناواضح از يك "چيز" يا "شي "{ در پاسخ به يك محرك بيروني و يا دروني} مي باشد كه وجود آنرا حس مي كنيم و با جملاتي بريده بريده و يا خطوطي درهم سعي مي كنيم آنرا به واقعيت بيروني يا عينيت نزديك سازيم { متولد كنيم }.
دوم – ماهيت اين "چيز" در ذهن چيست ؟
ماهيت اين "چيز " در ذهن از اختيار انسان در شكل بخشيدن به انديشه هايش و تصور آن نشات گرفته است و وجودي است " آزاد" ورها ساخته از هرقيد و بندي .
سوم- آيا اين "چيز " قابل بيان است ؟
پاسخ اين سوال بسيار مشكل و پيچيده مي باشد . اگر اين" چيز" را بتوان متناهي نمود و يا به آن شكل بخشيد --مانند تجسم بخشيدن به يك حس خاص در چارچوب يك فضاي معماري – بله مي توان آنرا بيان نمود { البته ساير شروط نيز وجود دارد مانند اجتماع نقيضين نباشدو .. }
 

afshin 1357

کاربر بیش فعال
ادامه مطلب پست قبلي

ادامه مطلب پست قبلي

چهارم – چگونه اين "چيز" را قابل بيان كنيم ؟

*نخست اينكه بدانيم اين چيز در ذهن ما از چه جنسي مي باشد ، خيال است ؟ توهم است ؟ متناهي است يا نامتناهي ؟ مي توانيم آنرا محدود كنيم يا خير ؟در ذهن ما فرار است يا ثابت ؟ پررنگ است يا كم رنگ ؟ براي ما مهم است يا نه ؟ و در نهايت تكليف خودمان را با خودمان مشخص كنيم .
*دوم اينكه ياد بگيريم فكر و انديشه هايمان را منسجم كنيم.
چطوري ؟ از نكات ابتدايي زندگي شروع كنيم، همه چيز را نگاه كنيم ولي گزيده ببينيم ،‌گزيده بشنويم ،‌گزيده صحبت كنيم . ذهن خود را به" پاك فكر كردن" و دوري از خيال پردازي هاي فانتزي غير ضروري و ناپاك عادت دهيم .
*سوم اينكه مهارت هاي دستي {براي معمارها و هنرمندان تجسمي} خودرا افزايش دهيم .
*چهارم اينكه از سوژه هاي كوچك شروع كنيم و همه را يادداشت نماييم {يادداشت برداري بصري }
*پنجم اينكه ياد بگيريم چگونه تجريه و تحليل كنيم و ياد بگيريم كه ديگران چگونه فكر مي كنند.
*ششم اينكه در بيان ذهنيات خودمون عجله نداشته باشيم و به تتدريج و پيوسته با چندين شيوه مخالف سعي كنيم كه آنرا بيان كنيم.
** هفتم: از خودمون در حوزه ي تواناي هاي شخصيتي، تحصيلي ، استعدادهاي فردي توقع داشته باشيم.
** هشتم : از عملكرد، پشتكار، همت ، صرف وقت ، امكانات خودمون ارزيابي درستي داشته باشيم .
** خلاقيت هاي خودمون را پله پله مقايسه كنيم
و هرچيز خوب ديگري كه شما در ذهن داريد.


اما پاسخ كوتاه به سوال : من در ذهنم ايده هاي فوق العاده اي دارم ولي نمي توان آنها را بيان كنم !؟.

به اين دليل كه تجربه و مهارت لازم را در بيان ذهنيات خود نداريم و نمي توانيم بين ذهنيات خود و توانايي هاي خويش تناسب و رابطه اي مستقل برقرار سازيم.
عجله داريم .
بلندپروازيم.
بخصوص هيجان زده هستيم.
مي ترسيم از شكست .
ويا اينكه اصلا صورت مسئله را درست نفهميده ايم.
حالا مي توانيم به پستهاي قبلي برويم و ياد بگيريم كه چگونه بامسئله برخورد كنيم.


توضيح :
(منظور از خيال ، وسعت نامتناهي درون انسان مي باشد و نه رويا پردازي هاي فانتزي و توهمات ذهني )
(هدف از بيان فلسفي مطالب بالا ، آشنايي دوستان با بعضي از واژه، عبارات و جمله بندي هاي كتابي و فلسفي مي باشد تا در صورت رجوع به آن مراجع آشنايي قبلي داشته باشند.)
 

memar_lahijani

عضو جدید
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت اساتید گرامی.
واقعا متشکرم از مطالب مفید ی که می ذارید.که بسیار پایه ای هستند.من خیلی زود به زود به این تایپک سر می زنم.و واقعا خوشحالم از اینکه وقت می ذارید.
اگر حرفی برا گفتن داشته باشیم دریغ نمی کنیم.ولی فعلا دانشجو هستیم و نیازمند آموزش اساتیدی مثل شما.;)
ممنونم و منتظر مطالب خوبتون.
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
درود بر دوستانی بسیار مشتاق این بحث هستند اما در بحث شرکت نمی کنند.


گاهی از ترکیب نقاط شروع مطالعه تیتر هایی به دست می آیند که خود بسیار گسترده اند مانند آموزش و معلولین : این تیتر از آنجا که بسیار گسترده است خود می تواند یک بخش جدا باشد و شامل مواردی چون تاریخچه آموزش و پرورش معلولین، تز های مختلف آموزشی ، و . . . باشد. همچنین مثال دیگر این نوع ترکیب ، آموزش و معماری مدرسه است که در ارتباط با آن می توانیم عنوان های کلی مانند آموزش در فضای بسته و آموزش در فضای باز و نیمه باز را مطرح کنیم و در هر یک از دو عنوان مطرح شده وارد جزئیات بشویم.

اما از این مثال ها که بگذریم در ادامه مطالعات موضوع طرح به ضوابط معماری مرتبط با موضوع بپردازیم و تمامی استاندارد های مربوط به این مقوله را استخراج و درک و ارائه کنیم . یک نکته بسیار مهم اینکه بسیاری از ضوابط یا نقد آنها را می بایست از طریق مطالعه میدانی بدست آوریم .

پس از اینکه تمام زوایای موضوع طرح را از نظر تاریخ ، مفاهیم ، اصطلاحات ، ترکیبات مفاهیم ، ضوابط و . . . مطالعه نمودیم حال دارای ذهن نسبتا بازی برای انتخاب ، معرفی و تحلیل مصادیق معماری مرتبط با موضوع هستیم

تلاش کنید هر یک از مصادیق از یک کشور مجزا باشد تا بتوانید تاثیر فرهنگ ها را بر نوع معماری بهتر درک کنید ، همچنین سعی کنید دست کم دو عدد از مصادیق ، بومی باشند یعنی اگر در شهری که پروژه شما در آن تعریف شده ، نمونه مشابه موفقی وجود دارد آن را بعنوان مصداق معماری در مطالعات خود بیاورید . و اگر در شهر ، نمونه مشابهی وجود ندارد سراغ استان ، منطقه آب و هوایی و کشور برای یافتن نمونه مشابه بروید . منظور این است که به آرامی میدان دید خود را برای یافتن نمونه های مشابه باز تر کنید.

البته در برخی موضوعات بیشتر لازم است که در پی مصادیق معماری داخلی باشیم ، مثل طراحی سرای محله دربند . اما توصیه می کنم در مواردی که موضوع اینگونه نیست حتما در پی نمونه هایی از جا های دیگر دنیا هم باشید.

پرسش : انتخاب ، معرفی و تحلیل مصادیق معماری چه سودی به طراح می رساند ؟

برای اینکه بتوانید به این پرسش ، پاسخ بدهید ، برای نمونه این کار را روی نمای یک پروژه معماری انجام بدهید و ببینیند که این کار چه اثری روی شما می گذارد.
مرس ولی من این قسمتی که نارنجی کردم متوجه نشدم درست.
ضوابط که اکثرا مشخصه و مثلا از نویفرت و استانداردهایی که هست باید استفاده شه مگه غیر از اینه؟
پس اینکه فرمودید مطالعه میدانی چطوری میشه؟


درباره پرسشتون هم تو بحث تئوری و منطقی میدونیم که تحلیل کردن یعنی بررسی نقاط قوت و ضعف یک اثر. که دونستن این نقاط قوت و ضعف میتونه تو هر موضوعی مارو برای بهتر شدن کارمون کمک کنه. ما با تحلیل قسمتهای مختلف یک نمونه انجام شده مواردی که ممکنه برای کار ما هم مفید باشه پیدا میکنیم و اگه حتی چیزی باشه که در عمل و تو اون نمونه عیب کار باشه میفهمیم. اونوقت اینها به ما کمک میکنه که اگه عیبی هست حواسمون جمع بشه توی کارمون رعایتش کنیم و بالعکس اگه حسنی داره میتونیم ازش تو کارمون استفاده کنیم (البته نه به صورت کپی برداری بلکه ماهیت و روشش رو درک کنیم و اونو تو کارمون بیاریم)

ولی خب راستش من همیشه تو تحلیل مشکل داشتم. چون اصولا باهامون کار نشده بود و نمیدونستم باید چطور بطور کامل تحلیل کنم. فقط ازمون تحلیل میخواستن! الانم چیزهایی که میدونم براساس برداشتهای خودم تو این چندساله. و خیلی کلی و محدود حسنها و عیبهارو میتونم ببینم و تو کارم استفاد کنم ولی مثلا نمیتونم بگم میخوام فلان کارو تحلیل کنم و بعد تمام قسمتهاشو بتونم بررسی کنم.
واسه همین اگه بشه کامل این تحلیل کردن رو هم روش بحث کرد و اموزش داد خیلی خوب میشه حالا نمیدونم امکانش هست یا نه! یا اگه کتابی هست که کامل توش توضیح داده باشه ممنون میشم معرفی کنید.

(ببخشید فعلا زیاد تمرکز ندارم و بنابراین بیشتر از این نمیتونم صحبت کنم. فقط واسه اینکه بحث پیش بره و خواننده محض نباشیم پست دادم.)

با سلام به دوستان ، ظاهرا من و ASDNAعزيز در يك توافق ناگفته منتظر عكس العمل خوانندگان اين تاپيك هستيم. به نظرم بهتره مطالبمون را به تتدريج واردتاپيك كنيم و ساير عزيران نيز در بحث ما شركت كنند و اگر مطلبي را از خود و يا ديگران دارند - در چارچوب بحث و يا مثل من، خارج از آن بيان كنند.:biggrin:

مطلب پست بعدي را با توچه به چندين مورد از نظرخوانندگان مانند خانم "هديد م" تهيه كرده ام ، اگرچه در ادامه ي بحث نيست ولي مطالعه آن خالي از لطف نمي باشد. البته در آينده مطالب پست ASDNA را پي خواهيم گرفت.
ممنون از مطالب
البته بنظرم اگه اینها تو یه تاپیک جدا مطرح بشه و بصورت لینک اینجا قرار بگیره بهتر باشه
چون حس میکنم اینطوری روند بحث جناب ASDNA ممکنه از مسیرش خارج بشه و به بحثهای دیگه کشیده بشه یا یه مرتبه خیلی تخصصی بشه و اینطوری خیلی از مباحث پایه ای جا بمونه.

حالا تا نظر دوستان چی باشه :gol:
 

ASDNA

عضو جدید
مرس ولی من این قسمتی که نارنجی کردم متوجه نشدم درست.
ضوابط که اکثرا مشخصه و مثلا از نویفرت و استانداردهایی که هست باید استفاده شه مگه غیر از اینه؟
پس اینکه فرمودید مطالعه میدانی چطوری میشه؟


درباره پرسشتون هم تو بحث تئوری و منطقی میدونیم که تحلیل کردن یعنی بررسی نقاط قوت و ضعف یک اثر. که دونستن این نقاط قوت و ضعف میتونه تو هر موضوعی مارو برای بهتر شدن کارمون کمک کنه. ما با تحلیل قسمتهای مختلف یک نمونه انجام شده مواردی که ممکنه برای کار ما هم مفید باشه پیدا میکنیم و اگه حتی چیزی باشه که در عمل و تو اون نمونه عیب کار باشه میفهمیم. اونوقت اینها به ما کمک میکنه که اگه عیبی هست حواسمون جمع بشه توی کارمون رعایتش کنیم و بالعکس اگه حسنی داره میتونیم ازش تو کارمون استفاده کنیم (البته نه به صورت کپی برداری بلکه ماهیت و روشش رو درک کنیم و اونو تو کارمون بیاریم)

ولی خب راستش من همیشه تو تحلیل مشکل داشتم. چون اصولا باهامون کار نشده بود و نمیدونستم باید چطور بطور کامل تحلیل کنم. فقط ازمون تحلیل میخواستن! الانم چیزهایی که میدونم براساس برداشتهای خودم تو این چندساله. و خیلی کلی و محدود حسنها و عیبهارو میتونم ببینم و تو کارم استفاد کنم ولی مثلا نمیتونم بگم میخوام فلان کارو تحلیل کنم و بعد تمام قسمتهاشو بتونم بررسی کنم.
واسه همین اگه بشه کامل این تحلیل کردن رو هم روش بحث کرد و اموزش داد خیلی خوب میشه حالا نمیدونم امکانش هست یا نه! یا اگه کتابی هست که کامل توش توضیح داده باشه ممنون میشم معرفی کنید.

(ببخشید فعلا زیاد تمرکز ندارم و بنابراین بیشتر از این نمیتونم صحبت کنم. فقط واسه اینکه بحث پیش بره و خواننده محض نباشیم پست دادم.)

ممنون از مطالب
البته بنظرم اگه اینها تو یه تاپیک جدا مطرح بشه و بصورت لینک اینجا قرار بگیره بهتر باشه
چون حس میکنم اینطوری روند بحث جناب ASDNA ممکنه از مسیرش خارج بشه و به بحثهای دیگه کشیده بشه یا یه مرتبه خیلی تخصصی بشه و اینطوری خیلی از مباحث پایه ای جا بمونه.

حالا تا نظر دوستان چی باشه :gol:

درود بر شما

منطورم اینستکه در بسیاری موارد بخشی از ضوابطی که شما باید به عنوان طراح از آن با خبر باشید و استفاده کنید در جایی نوشته نشده اند ، در برخی موارد هم ضوابطی وجود دارند اما در عمل به آنها چالش هایی وارد می شود که می توان در درستی آنها شک نمود . به همین دلیل می گویم که نباید فقط در کتابها و اینترنت و . . . به دنبال ضوابط باشیم بلکه در مواقعی که لازم باشد با توجه به بازخوردی که در عمل نسبت به ضوابط به دست می آید آنها را به چالش کشیده ، نقد و حتی تصحیح می کنیم.

در مورد اینکه درباره تحلیل آثار معماری احساس سردرگمی می کنید باید بگویم ، به زودی یک چک لیست را در اختیارتان قرار می دهم تا بخش قابل توجهی از این مشکل حل بشود
 
آخرین ویرایش:

afshin 1357

کاربر بیش فعال
با سلام به شماو ديگر دوستان،، ممكنه اين سوال در ذهن شما و ديگران بوجود بيايد كه رابطه پستهاي من و جناب ASDNA در چه چيزي مي تواند باشد؟.
به نظرم ،، من ، ايشان و بقيه دوستان هدف واحدي داريم،البته ممكنه در نگاه اول سلائق و شيوه بيان متفاوت باشد و در كليت يك حرف مي زنيم .

يك خاطره نقل مي كنم ، در درس مباني نظري معماري تصميم گرفتيم از يك مدرس كه دانشجوي دكتراي معماري بودند دعوت كنيم، ايشان قبول كردند و پيشنهاد دادند كه از كلاس ديگر استاد اين واحد درسي كه بصورت سنتي درس مي دهند نيز استفاده كنيم ، تنها كسي كه اين دو كلاس را پيگيري مي كرد من بودم، جالب اين بود كه هردوي اينها از دو دنياي متفاوت صحبت مي كردند و من متحير و مشتاق بودم كه كجا بحث اين دو مشترك مي شود . دقيقا 12 يا 13 جلسه گذشت ، هيچكدام حرفي كه ديگري مي زد را نمي گفتند.
استاد جوان از مباني و نظريات نوربرگ شولتز و كتاب مباني نظري معماريان شروع كردند و استاد قديمي از ويترويوس و دست نوشته هاي خودشون.
فقط چند دقيقه ي پاياني آخرين جلسه ي استاد قديمي متوجه قضايا شدم ،‌شايد آن لحظه از لحظات بياد ماندني زندگي من باشه ، ايشان فقط با دو يا سه جمله (فايل صوتي آنرا دارم ) معماري را خلاصه در "معناي آن "كردند و دقيقا جاي بحث تمام شد كه استاد جوان شروع به بيان آن در اولين جلسه خودش كرده بودند. و من موفق شدم نسبت به ساير همكلاسهاي دوره ي خودم از مباني نظري قويتري برخوردار و درك بهتري داشته باشم .

به نظر خودم دقيقا يك هدف را ما داريم و هردو در يك قوس صعود و نزول صحبت مي كنيم ، نياز به گذشت زمان مي باشد تا به رابطه اين مطالب پي ببريم .
بحث من جنبه دروني و فردي دارد و بحث ايشان درجهت پرورش آگاهي و تقويت قوه درك مي باشد. براي درك مطلب ايشان نياز به آرامش فكر و ذهن در كنار علاقه و تفكر مضاعف مي باشد و براي مطالب من فقط انديشه ، انديشه و انديشه.در نهايت ممكن است بحثهاي من درون را براي پذيرش واقعيت برون خويش آماده كند.


يك نكته را عرض كنم ، من از ذهن خام و يا تجربيات سطحي خودم صحبت نمي كنم ، اگر مطلبي را بيان مي كنم همگي داراي منبع و ماخذ معتبر هستند و من سعي در تخليص، ارائه بهتر و كاربرد مفيد براي آنها دارم .

در پناه حق
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
با سلام به شماو ديگر دوستان،، ممكنه اين سوال در ذهن شما و ديگران بوجود بيايد كه رابطه پستهاي من و جناب ASDNA در چه چيزي مي تواند باشد؟.
به نظرم ،، من ، ايشان و بقيه دوستان هدف واحدي داريم،البته ممكنه در نگاه اول سلائق و شيوه بيان متفاوت باشد و در كليت يك حرف مي زنيم .

يك خاطره نقل مي كنم ، در درس مباني نظري معماري تصميم گرفتيم از يك مدرس كه دانشجوي دكتراي معماري بودند دعوت كنيم، ايشان قبول كردند و پيشنهاد دادند كه از كلاس ديگر استاد اين واحد درسي كه بصورت سنتي درس مي دهند نيز استفاده كنيم ، تنها كسي كه اين دو كلاس را پيگيري مي كرد من بودم، جالب اين بود كه هردوي اينها از دو دنياي متفاوت صحبت مي كردند و من متحير و مشتاق بودم كه كجا بحث اين دو مشترك مي شود . دقيقا 12 يا 13 جلسه گذشت ، هيچكدام حرفي كه ديگري مي زد را نمي گفتند.
استاد جوان از مباني و نظريات نوربرگ شولتز و كتاب مباني نظري معماريان شروع كردند و استاد قديمي از ويترويوس و دست نوشته هاي خودشون.
فقط چند دقيقه ي پاياني آخرين جلسه ي استاد قديمي متوجه قضايا شدم ،‌شايد آن لحظه از لحظات بياد ماندني زندگي من باشه ، ايشان فقط با دو يا سه جمله (فايل صوتي آنرا دارم ) معماري را خلاصه در "معناي آن "كردند و دقيقا جاي بحث تمام شد كه استاد جوان شروع به بيان آن در اولين جلسه خودش كرده بودند. و من موفق شدم نسبت به ساير همكلاسهاي دوره ي خودم از مباني نظري قويتري برخوردار و درك بهتري داشته باشم .

به نظر خودم دقيقا يك هدف را ما داريم و هردو در يك قوس صعود و نزول صحبت مي كنيم ، نياز به گذشت زمان مي باشد تا به رابطه اين مطالب پي ببريم .
بحث من جنبه دروني و فردي دارد و بحث ايشان درجهت پرورش آگاهي و تقويت قوه درك مي باشد. براي درك مطلب ايشان نياز به آرامش فكر و ذهن در كنار علاقه و تفكر مضاعف مي باشد و براي مطالب من فقط انديشه ، انديشه و انديشه.در نهايت ممكن است بحثهاي من درون را براي پذيرش واقعيت برون خويش آماده كند.


يك نكته را عرض كنم ، من از ذهن خام و يا تجربيات سطحي خودم صحبت نمي كنم ، اگر مطلبي را بيان مي كنم همگي داراي منبع و ماخذ معتبر هستند و من سعي در تخليص، ارائه بهتر و كاربرد مفيد براي آنها دارم .

در پناه حق
سوء تفاهم نشه
منظور منم همین بود که دو کلاس همزمان ولی بصورت مجزا پیش بره و نگفتم این دو جدا از هم و بی ارتباط هستن
دقیقا میخواستم بگم مثل همین خاطره ای که فرمودید دو تا کلاس باشه
موضوع هر دو کلاس یکیه و مطالب مرتبطه و شما تو هر کلاس پیوستگی مطالب اون کلاس رو دارید و بعدا خودتون جمع بندی و تحلیل میکنید. اما این روند بنظرم مثل این میمونه که هر دو استاد بیان سر یه کلاس و هر یک ربع یکیشون صحبت کنن و هردو هم روند و ادامه ی بحث خودشون رو پیش بگیرن که خب اینطوری دانشجو فرصت تحلیل و هضم و تفکیک اطلاعات رو نداره و دچار سردرگمی میشه. چون خیل عظیمی از اطلاعات بدون پیوستگی یه مرتبه بهش داده میشه و خودش باید همه رو در جای خودش پیوند بزنه و درک کنه.

به هر حال این نظر من بود و هدفم فقط مفیدتر شدن بحث و استفاده حداکثری از مطالب بود
اگه دوستان و مخصوصا شما و جناب ASDNA این روند رو میپسندید و فکر میکنید مفیدتره من هم حرفی ندارم :gol:
 

??????

عضو جدید
فرآیند طراحی

فرآیند طراحی

عمل تصمیم گیری معمارانه را شاید بتوان از ابهام به در آورد، در حالیکه سلسله عملیات قابل اجرای بسیار بیشتری در پیش است که حکایت دارد از چیزی- نه سبک، و نه حتی روش، بلکه مجموعه ای مبهم از عملیات هوشمندانه و مناسب که به موقعیت بعد چهارمش را داده است.
پیتر کوک،عمل و برنامه معماری
عرض سلام و خسته نباشید دارم خدمت سروران و اساتید گرامی. اجازه میخوام بنده حقیر نیز سهم نا چیزی در این بحث بسیار ضروری داشته باشم.من به دقت و با حوصله این تایپیک رو دنبال کردم و به نظرم نکاتی چند نادیده گرفته شده است.
چه خوب میشد اگر قبل از ورود به این مقوله به ابهام زدایی از فرآیند طراحی پرداخته میشد چرا که اکثر مخاطبان این تایپیک ترم های آغازین رو پشت سر میگذارند و یا لاقل هنوز فارغ التحصیل نشده اند اگر چه اساتید بزرگواری که وظیفه خطیر هدایت این حرکت جامع رو بر عهده دارند در کنار ما هستند. بحث فرآیند طراحی بسیار گسترده تر از این تایپیک است بطوری که هنوز بزرگترین طراحان(مهندسی،صنعتی)نیز در رسیدن به نتایجی مشخص در این مقوله وا مانده اند. به عنوان مثال از یکی از بزرگترین معماران ایران بخواهید تا فرآیند طراحی خودشو برای شما تشریح کنه قطعا نتایج بدست آمده جالب توجه خواهد بود و البته تعجب بر انگیز. قطعا فرآیند طراحی همه معماران متفاوت خواهد بود اما اصولی مشترک نیز در میانندکه البته متغییرند بنابر این آموختن چگونگی رخداد این فرآیند، بسیار پر اهمیت تر از رواج الگوهایی برای پیشبرد این فرآیند میباشد چراکه نهایتا هر یک از دوستان به نتایجی کاملا جالب توجه و البته متفاوت دست خواهد یافت.
از سروران گرامی جناب ASDNA و afshin 1357 تشکر ویژه ای دارم از بابت اینکه چنین بحثی رو مطرح کردن و به دنبال نتیجه گیری بسیار مهم و کاربردی هستند اگرچه امیدوارم این نتیجه به یک الگو ختم نشده و نهایتا به شناخت اصولی نا نوشته هر چند کوچک ختم شود که باز هم این اصول متغییر خواهند بود.
اونچه که باعث شد من با اجازه دوستان وارد بحث شوم دامهایی هستند که در این مقوله به عنوان راهبرد های طراحی خودنمایی میکنند کا حتما سروران عزیزم انهارو در موقعیت های متفاوت به شما عزیزان گوشزد خواهند کرد.خیلی تمایل داشتم به صورت تخصصی وارد بحث شوم اما در اون صورت جمع کردن بحث بسیار وقت گیر میشد چرا که این بحث تناقضات بسیاری خواهد داشت و این خصوصیت بارز این بحث هستش بنابر این ترجیح دادم از صحبت های عزیزان استفاده کنم و پشت این نیمکت به عنوان دانشجوی ترم یک معماری بشینم و ببینم که طرح رو از کجا باید شروع کنم؟؟؟چراکه نتایج بدست آمده بسیار برایم مفید بوده و مکمل آزمون های پیشین خودم خواهد بود پس مارو به شاگردی قبول کنین.چندتا ایکاش مونده رو دلم اجازه میخوام بگم؟از حواشیح و صلایق که بگذریم:
- حرف از معمار به میان اومد کاش قبلش از اینکه طراحی چیست و طراح کیست واسمون میگفتین.
- از کتب روش تحقیق سخن به میان آمد این بحث در گستره تمامی علوم از اهمیت بسزایی برخوردار است. ای کاش از سامانه های جستجو و استاندارد های کیفیت تحقیق، چگونگی مرور سابقه موضوع(خیلی جزیی به این مقوله پرداخته شد)، بررسی ارتباط نظریه ها با روش، رابطه طراحی و تحقیق و مهمتر از همه راهبرد های تحقیق نیز سخن به میان می آمد تا اینکه دوستان بدانند چگونه باید این مسیر را پیمود اگرچه این بحث بسیار مفصل بوده و در این فرصت اندک نمی گنجد ولیکن ذکر آنها سبب رجوع عزیزان و پیگیری ادامه مطلب میشد.به نظر به سادگی از این مرحله بسیار مهم گذر شده است.
- ای کاش نمودارهایی برای فرایند طراحی تشریح میکردین که بشه تعمیمشون داد.
- ای کاش از فعالیت های سه گانه فرآیند طراحی تحلیل، ترکیب و ارزیابی و وابسته های آنها سخن به میون می آمد.
- ای کاش در مورد اجزای مسئله چند بعدی طراحی صحبت میکردین و اونهارو می شکافتین.
- ای کاش در مورد الگوی مسئله طراحی،مولد ها و محدودیت ها و کارکرد و انواع آنها سخن به میان بیاد که دغدغه همه دانشجویان معماریه.(خیلی جزیی به این مطلب پرداخته شد).
- ای کاش راجب راه حل های طراحی که خود مسایل طراحی را می آفرینند صحبت بشه.
- ای کاش در باب تجویزی یا توصیفی موضوع طراحی صحبت بشه.
- ای کاش در مورد انواع و شیوه های اندیشیدن به عنوان یک مولد سخن به میان بیاد.
- ای کاش برامون از فرایند خلاقانه و تفکر خلاق در طراحی بگین چراکه میتونه خیلی از اوقات گره گشا باشه.
- ای کاش از راهبرد های طراحی و مولد های اون برامون حرف بزنین.
- ای کاش از فوت و فن های طراحی صحبت شه(فعالیتی که در حال حاضر در حال انجام آن هستین).
- حتما از دام های طراحی مثل دام انگاره برامون حرف بزنین.
- ای کاش من این همه انتقاد نمی کردم .......
سروران گرامی از اونجایی که احساس کردم به سرعت داریم به نتیجه میرسیم شاید اندکی تامل در این ای کاش ها علامت سوال های بزرگی در برابر برخی اصول و راهبرد های طراحی ما قرار بده!!!!!
امیدوارم بحث به توصیف یک فرایند طراحی بیانجامد و نه صرفا تشریح چیزی که به باور ما منطقا باید اتفاق بیوفتد.
در نهایت یک سوال از اساتیدم دارم.آیا میشه فرایند طراحیو برای بچه ها شبیه سازی کنیم تا دیگه شاهد کارهای دقیقه 90 نباشیم؟؟؟؟؟؟؟امیدوارم در نهایت بحث به این سوال پاسخ داده بشه.
شاید اون چیزی رو که با تجربه عملی فرایند طراحی میدونیم رو بیش از مطالعه این مقوله یافته باشیم اما آیا میشه گفت این منطقیه؟؟؟؟؟؟
عذر خواهی میکنم از سروران گرامی اما اون چیزی که ازش صحبت شد دغدغه های فرآیند طراحیست و همچنان بی پاسخ مانده اند اگرچه جواب هایی بدست اومده، اما اعتقاد بر اینه که هنوز ابعاد ناشناخته بسیاری از این فرآیند وجود داره.
از دوستان عزیزم جناب ASDNA و afshin 1357 تشکر میکنم و میدونم که کار بسیار ارزشمندیرو دارن انجام میدن اگرچه واقفم که نمی توان در قالب یک تایپیک به تمامی این سولات پاسخ داد صرفا تشریح موضوع کردم لذا تشکر ویژه ای از این دو بزرگوار دارم و امیدوارم که بندرو عفو بفرماین.
دوست خوبم جناب ASDNA خیلی کوتاه به مقوله سرای محله اشاره فرمودین اگرچه موضوع نوپای سالهای اخیر شهر تهران هست و با بی مهری بسیاری از سوی مسولین مواجه شده اما در ورای خود مفهومی بس ارزشمند رو داره که امیدوارم حتما یک تایپیک به این موضوع اختصاص داده بشود تا بیشتر راجبش صحبت بشه.
با تشکر از تمام شما عزیزان
 

ASDNA

عضو جدید
عمل تصمیم گیری معمارانه را شاید بتوان از ابهام به در آورد، در حالیکه سلسله عملیات قابل اجرای بسیار بیشتری در پیش است که حکایت دارد از چیزی- نه سبک، و نه حتی روش، بلکه مجموعه ای مبهم از عملیات هوشمندانه و مناسب که به موقعیت بعد چهارمش را داده است.
پیتر کوک،عمل و برنامه معماری
عرض سلام و خسته نباشید دارم خدمت سروران و اساتید گرامی. اجازه میخوام بنده حقیر نیز سهم نا چیزی در این بحث بسیار ضروری داشته باشم.من به دقت و با حوصله این تایپیک رو دنبال کردم و به نظرم نکاتی چند نادیده گرفته شده است.
چه خوب میشد اگر قبل از ورود به این مقوله به ابهام زدایی از فرآیند طراحی پرداخته میشد چرا که اکثر مخاطبان این تایپیک ترم های آغازین رو پشت سر میگذارند و یا لاقل هنوز فارغ التحصیل نشده اند اگر چه اساتید بزرگواری که وظیفه خطیر هدایت این حرکت جامع رو بر عهده دارند در کنار ما هستند. بحث فرآیند طراحی بسیار گسترده تر از این تایپیک است بطوری که هنوز بزرگترین طراحان(مهندسی،صنعتی)نیز در رسیدن به نتایجی مشخص در این مقوله وا مانده اند. به عنوان مثال از یکی از بزرگترین معماران ایران بخواهید تا فرآیند طراحی خودشو برای شما تشریح کنه قطعا نتایج بدست آمده جالب توجه خواهد بود و البته تعجب بر انگیز. قطعا فرآیند طراحی همه معماران متفاوت خواهد بود اما اصولی مشترک نیز در میانندکه البته متغییرند بنابر این آموختن چگونگی رخداد این فرآیند، بسیار پر اهمیت تر از رواج الگوهایی برای پیشبرد این فرآیند میباشد چراکه نهایتا هر یک از دوستان به نتایجی کاملا جالب توجه و البته متفاوت دست خواهد یافت.
از سروران گرامی جناب ASDNA و afshin 1357 تشکر ویژه ای دارم از بابت اینکه چنین بحثی رو مطرح کردن و به دنبال نتیجه گیری بسیار مهم و کاربردی هستند اگرچه امیدوارم این نتیجه به یک الگو ختم نشده و نهایتا به شناخت اصولی نا نوشته هر چند کوچک ختم شود که باز هم این اصول متغییر خواهند بود.
اونچه که باعث شد من با اجازه دوستان وارد بحث شوم دامهایی هستند که در این مقوله به عنوان راهبرد های طراحی خودنمایی میکنند کا حتما سروران عزیزم انهارو در موقعیت های متفاوت به شما عزیزان گوشزد خواهند کرد.خیلی تمایل داشتم به صورت تخصصی وارد بحث شوم اما در اون صورت جمع کردن بحث بسیار وقت گیر میشد چرا که این بحث تناقضات بسیاری خواهد داشت و این خصوصیت بارز این بحث هستش بنابر این ترجیح دادم از صحبت های عزیزان استفاده کنم و پشت این نیمکت به عنوان دانشجوی ترم یک معماری بشینم و ببینم که طرح رو از کجا باید شروع کنم؟؟؟چراکه نتایج بدست آمده بسیار برایم مفید بوده و مکمل آزمون های پیشین خودم خواهد بود پس مارو به شاگردی قبول کنین.چندتا ایکاش مونده رو دلم اجازه میخوام بگم؟از حواشیح و صلایق که بگذریم:
- حرف از معمار به میان اومد کاش قبلش از اینکه طراحی چیست و طراح کیست واسمون میگفتین.
- از کتب روش تحقیق سخن به میان آمد این بحث در گستره تمامی علوم از اهمیت بسزایی برخوردار است. ای کاش از سامانه های جستجو و استاندارد های کیفیت تحقیق، چگونگی مرور سابقه موضوع(خیلی جزیی به این مقوله پرداخته شد)، بررسی ارتباط نظریه ها با روش، رابطه طراحی و تحقیق و مهمتر از همه راهبرد های تحقیق نیز سخن به میان می آمد تا اینکه دوستان بدانند چگونه باید این مسیر را پیمود اگرچه این بحث بسیار مفصل بوده و در این فرصت اندک نمی گنجد ولیکن ذکر آنها سبب رجوع عزیزان و پیگیری ادامه مطلب میشد.به نظر به سادگی از این مرحله بسیار مهم گذر شده است.
- ای کاش نمودارهایی برای فرایند طراحی تشریح میکردین که بشه تعمیمشون داد.
- ای کاش از فعالیت های سه گانه فرآیند طراحی تحلیل، ترکیب و ارزیابی و وابسته های آنها سخن به میون می آمد.
- ای کاش در مورد اجزای مسئله چند بعدی طراحی صحبت میکردین و اونهارو می شکافتین.
- ای کاش در مورد الگوی مسئله طراحی،مولد ها و محدودیت ها و کارکرد و انواع آنها سخن به میان بیاد که دغدغه همه دانشجویان معماریه.(خیلی جزیی به این مطلب پرداخته شد).
- ای کاش راجب راه حل های طراحی که خود مسایل طراحی را می آفرینند صحبت بشه.
- ای کاش در باب تجویزی یا توصیفی موضوع طراحی صحبت بشه.
- ای کاش در مورد انواع و شیوه های اندیشیدن به عنوان یک مولد سخن به میان بیاد.
- ای کاش برامون از فرایند خلاقانه و تفکر خلاق در طراحی بگین چراکه میتونه خیلی از اوقات گره گشا باشه.
- ای کاش از راهبرد های طراحی و مولد های اون برامون حرف بزنین.
- ای کاش از فوت و فن های طراحی صحبت شه(فعالیتی که در حال حاضر در حال انجام آن هستین).
- حتما از دام های طراحی مثل دام انگاره برامون حرف بزنین.
- ای کاش من این همه انتقاد نمی کردم .......
سروران گرامی از اونجایی که احساس کردم به سرعت داریم به نتیجه میرسیم شاید اندکی تامل در این ای کاش ها علامت سوال های بزرگی در برابر برخی اصول و راهبرد های طراحی ما قرار بده!!!!!
امیدوارم بحث به توصیف یک فرایند طراحی بیانجامد و نه صرفا تشریح چیزی که به باور ما منطقا باید اتفاق بیوفتد.
در نهایت یک سوال از اساتیدم دارم.آیا میشه فرایند طراحیو برای بچه ها شبیه سازی کنیم تا دیگه شاهد کارهای دقیقه 90 نباشیم؟؟؟؟؟؟؟امیدوارم در نهایت بحث به این سوال پاسخ داده بشه.
شاید اون چیزی رو که با تجربه عملی فرایند طراحی میدونیم رو بیش از مطالعه این مقوله یافته باشیم اما آیا میشه گفت این منطقیه؟؟؟؟؟؟
عذر خواهی میکنم از سروران گرامی اما اون چیزی که ازش صحبت شد دغدغه های فرآیند طراحیست و همچنان بی پاسخ مانده اند اگرچه جواب هایی بدست اومده، اما اعتقاد بر اینه که هنوز ابعاد ناشناخته بسیاری از این فرآیند وجود داره.
از دوستان عزیزم جناب ASDNA و afshin 1357 تشکر میکنم و میدونم که کار بسیار ارزشمندیرو دارن انجام میدن اگرچه واقفم که نمی توان در قالب یک تایپیک به تمامی این سولات پاسخ داد صرفا تشریح موضوع کردم لذا تشکر ویژه ای از این دو بزرگوار دارم و امیدوارم که بندرو عفو بفرماین.
دوست خوبم جناب ASDNA خیلی کوتاه به مقوله سرای محله اشاره فرمودین اگرچه موضوع نوپای سالهای اخیر شهر تهران هست و با بی مهری بسیاری از سوی مسولین مواجه شده اما در ورای خود مفهومی بس ارزشمند رو داره که امیدوارم حتما یک تایپیک به این موضوع اختصاص داده بشود تا بیشتر راجبش صحبت بشه.
با تشکر از تمام شما عزیزان

درود بر شما

از اینکه بحث را دنبال می کنید و نسبت به سرانجام آن نگرانید ، بسیار سپاسگزارم ، اما چند نکته را باید به خدمت شما و بقیه دوستان عرض کنم.

ما از هر بستر فرهنگی یا هنری یا اقتصادی و . . . باید به اندازه پتانسیل های آن انتظار داشته باشیم . همچنین پیشروی در هر حوزه باید به فراخور مخاطبان آن انجام پذیرد

این محل مجازی ( IRAN ENG ) دارای ظرفیت های یک کتاب یا حتی یک CD آموزشی نیست که بتوان یک بحث را در آن هم در سطح گسترش داد و هم در عمق افزایش . همچنین برای اینکه تعداد بیشتری از دوستان بتوانند وارد بحث بشوند ، می بایست از یک ادبیات خاص استفاده کنیم . بنا بر این ترجیح من بر این است که سطح بحث را افزایش ندهیم و با توجه به شرایط موجود تا جای ممکن به عمیق کردن آن بپردازیم.

در خصوص نگرانی شما بابت اینکه این روند یک سیر ناقص و بدون بستگی به توان نوآوری طراح باشد ، توصیه می کنم با این تاپیک همراه شوید تا به بخشی که صرفا قائم بر خلاقیت و سواد بصری طراح است برسیم .

در مورد ادعای شما مبنی بر سرعت زیاد بحث در رسیدن به انتها ، فکر نمی کنم سرعت زیاد باشد چون با گذشت حدود بیش از یک ماه از بحث ، در خوش بینانه ترین حالت 15 در صد آن گفته شده است.

موردی دیگری که باید مطرح کنم اینستکه من بر اراده دوستانی که در این بحث شرکت می کنند هیچ سیطره ای ندارم که بتوانم همگی را به انجام تمرین های 5 روزه و 10 روزه و 20 روزه وادار کنم تا کاملا جان مطالب گفته شده را شهود کنند.
 

ASDNA

عضو جدید
سوء تفاهم نشه
منظور منم همین بود که دو کلاس همزمان ولی بصورت مجزا پیش بره و نگفتم این دو جدا از هم و بی ارتباط هستن
دقیقا میخواستم بگم مثل همین خاطره ای که فرمودید دو تا کلاس باشه
موضوع هر دو کلاس یکیه و مطالب مرتبطه و شما تو هر کلاس پیوستگی مطالب اون کلاس رو دارید و بعدا خودتون جمع بندی و تحلیل میکنید. اما این روند بنظرم مثل این میمونه که هر دو استاد بیان سر یه کلاس و هر یک ربع یکیشون صحبت کنن و هردو هم روند و ادامه ی بحث خودشون رو پیش بگیرن که خب اینطوری دانشجو فرصت تحلیل و هضم و تفکیک اطلاعات رو نداره و دچار سردرگمی میشه. چون خیل عظیمی از اطلاعات بدون پیوستگی یه مرتبه بهش داده میشه و خودش باید همه رو در جای خودش پیوند بزنه و درک کنه.

به هر حال این نظر من بود و هدفم فقط مفیدتر شدن بحث و استفاده حداکثری از مطالب بود
اگه دوستان و مخصوصا شما و جناب ASDNA این روند رو میپسندید و فکر میکنید مفیدتره من هم حرفی ندارم :gol:

درود بر archi_arch

درست است که این تاپیک را من شروع کردم اما فکر می کنم جمع باید در خصوص نحوه مطرح شدن مطالب تکمیلی دوستان تصمیم بگیرد . من تلاش می کنم بصورت منظم مطالب مورد نظر خود را ارائه کنم . اما به صدیق عزیز توصیه می کنم در این مورد با نظر جمع تصمیم گیری کند .

باید بگویم من کلا موافق تخصصی پیش رفتن مباحث هستم . البته مباحثی که دوستان هم مطرح می کنند بسیار مهم و مفید هستند .
 

??????

عضو جدید
ابهام زدایی از فرآیند طراحی

ابهام زدایی از فرآیند طراحی

عرض سلام و خسته نباشی به جناب ASDNA دوست بزرگوارم.
بنده وظیفه خودم دونستم به نکاتی بسیار مهم و اساسی در این مقوله اشاره کنم و همانطور که عرض کردم صرفا تشریح موضوع رو به صورت بسیار خلاصه انجام دادم. با فرمایشات شما موافقم مخصوصا با کلمه پتانسیل که بنده نیز در صحبت هایم اشاره صریح به این مورد داشته ام اما دیگر سخنانم مرتبط است با انتخاب همان ادبیات خاصی که فرمودین و دلیلش نیز مخاطبان عزیزمون خواهند بود. سخن کوتاه میکنم و از آنجایی که اهل مناقشه نیستم به تصمیم شما و دوستان احترام میگذارم و مشتاقانه بحث رو پیگیری خواهم کرد.
با تشکر از شما دوستان بزرگوار.موفق و موید باشید.
 

afshin 1357

کاربر بیش فعال
عمل تصمیم گیری معمارانه را شاید بتوان از ابهام به در آورد، در حالیکه سلسله عملیات قابل اجرای بسیار بیشتری در پیش است که حکایت دارد از چیزی- نه سبک، و نه حتی روش، بلکه مجموعه ای مبهم از عملیات هوشمندانه و مناسب که به موقعیت بعد چهارمش را داده است.
پیتر کوک،عمل و برنامه معماری
عرض سلام و خسته نباشید دارم خدمت سروران و اساتید گرامی. اجازه میخوام ...............

- ای کاش نمودارهایی برای فرایند طراحی تشریح میکردین که بشه تعمیمشون داد.
- ای کاش از فعالیت های سه گانه فرآیند طراحی تحلیل، ترکیب و ارزیابی و وابسته های آنها سخن به میون می آمد.
- ای کاش در مورد اجزای مسئله چند بعدی طراحی صحبت میکردین و اونهارو می شکافتین.
- ای کاش در مورد الگوی مسئله طراحی،مولد ها و محدودیت ها و کارکرد و انواع آنها سخن به میان بیاد که دغدغه همه دانشجویان معماریه.(خیلی جزیی به این مطلب پرداخته شد).
- ای کاش راجب راه حل های طراحی که خود مسایل طراحی را می آفرینند صحبت بشه.
- ای کاش در باب تجویزی یا توصیفی موضوع طراحی صحبت بشه.
- ای کاش در مورد انواع و شیوه های اندیشیدن به عنوان یک مولد سخن به میان بیاد.
- ای کاش برامون از فرایند خلاقانه و تفکر خلاق در طراحی بگین چراکه میتونه خیلی از اوقات گره گشا باشه.

- ای کاش از راهبرد های طراحی و مولد های اون برامون حرف بزنین.
- ای کاش از فوت و فن های طراحی صحبت شه(فعالیتی که در حال حاضر در حال انجام آن هستین).
- حتما از دام های طراحی مثل دام انگاره برامون حرف بزنین.
- ای کاش من این همه انتقاد نمی کردم .......

يا سلام به شما و ديگر دوستان،،
خوشحالم از كه اين تاپيك توانسته مخاطباني هرچند اندك ولي فهيم را به خودش جذب كند. انشا... اين روند تكميلي ادامه يابد.
شايد جذابت اين تاپيك به همين تنوع مطالب آن باشد. قطعا حضور همه ي شما در بحث مفيد خواهد بود.

براي من همواره در طول تحصيل سوالات،‌ابهام و دغدغه هايي پيش آمده ( مثل شما) و پاسخ آنها را اغلب به سختي و با گذشت طولاني زمان بدست آورده ام و خواهم آورد . به نظرم اگر با آموزش "بنيادي" برخورد مي شد و از ابتدا سعي در ساختن دانشجو مي داشتند بسياري از مشكلات آتي دانشجويان معماران و ... مرتفع مي گرديد.
صحبتهاي من جنبه "ماهوي" دارد، يعني گفته هايي كه در دوران دانشگاه به آنها اندك پرداخته مي شود.شما مي بينيد در چند جلسه سرو ته يك واحد طرح معماري را بهم مي آوردند. استاد خوش سخن هم بعد از طرح مسئله از ضوابط گفته و نمونه هاي مشابه و... كركسيون و سلام . ولي" مهارت تفكر و انديشه ي عميق" به دانشجو يا مخاطب آموزش داده نمي شود اصطلاحا كم فروشي مي شود . البته در كليت يا دانشجو نمي كشد يا استاد (مدرس ) نمي تواند و نمي داند يا محيط ايجاب نمي كند. براي رفع اين نقص در بلاد فرنگ ،‌ انجمنها و ... تشكيل مي دهند و در آنجا به عنوان فضاي كمكي در "بارش ذهني !" ا فراد استفاد مي كنند. اين فضاي مجازي هم مي تواند اين نقص را تا حدي برطرف سازد. همين كه شما وقت گذاشته ايد و مسائل خودرا بيان كرده ايد ،‌ خودش براي همه ي ما مفيد و نشان از موفقيت دارد. چرا كه نوشتن ازاولين گامها در "بيان" مي باشد .
در پست قبلي خودم اشاره اي به مكنوات ذهني هر فرد داشتم و سعي نمودم كه ذهن را در تشريح و برخورد با مسئله معرفي كنم .
مسلما گام بعدي در مواجه با صورت مسئله است كه توسط ديگر دوستمان مطرح شده است .

به نظرم بهتراست موضع خودمان را در برخورد با صورت مسئله بيان كنيم . موضع من در مواجه با صورت مسئله - دوجنبه دارد ، ابتدا توانايي ذهني و روحي خودم را مي سنجم و سعي مي كنم مراتب لازم را جهت نيل به هدف بدست بياورم ،‌مثلا يك مسابقه معماري مي باشديا يك پروژه شخصي و ... سعي مي كنم شخصيت لازم آن كار را در خودم بوجود بياورم و يا آنرا به روزرساني كنم . و جنبه ديگر برخور محتوايي با مسئله و واقعيتهاي موجود مي باشد.
يك مثال جدي و مردانه بزنم ،، عزيزان هرمردي تير اندازي يا رزم انفرادي را در سربازي واقعي ياد ميگيرد ولي در موقع نبرد- در تنهاي -در كوهستان مي تواند از خودش محافظت كند،‌آيا تحمل تنهايي را دارد؟؟ يا صرف اينكه به او ياد بدهند چگونه در كوهستان زنده بماند كافي است . شرايط سخت ، مرد سخت مي خواهد.

قطعا ما به آموزش تئوريك نيز نياز داريم ولي هنگامي كه قصد طراحي داريم، در ذهن خويش تنها مي مانيم آن وقت چه كنيم ؟
((تلاش من يافتن پاسخي براي تنهايي ها مي باشد.))
پس مي بايست فرآيند طراحي را از ابتدا تا انتها به تتدريج با يكديگر مرور كنيم .
موفق باشيد
 

sama jooon

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام خدمت استادان گرامی.تشکر ویژه دارم بابت مطرح کردن این موضوع جالب که همیشه مشکل ما بچه های معماری است.واسه خود من همیشه مشکل این بوده که باید از کجا شروع کنم. وچطور؟استاد asdna از ما بچه ها انتظار دارن که در این بحث ها شرکت کنیم وبعضیا مثل من نمیتونن.استاد دلیلش اینه که م:w27:ا این مشکل و تو خودمون میبینیم و راهکاری واسش پیدا نمیکنیم و اون علمی که لازمه تو بحث شرکت کنیم رو در این زمینه نداریم .:w05:پس خواهشمندم از همه ی استادان گرامی این روند و ادامه بدین تا ما بتونیم به یه نتیجه و راهکار خوب دست پیدا کنیم. اما همینجا بگم که من این حرف و از جانب خودم میزنم و به بقیه دوستان نمیخوام جسارتی کرده باشم.:w16: من از اول به صورت کامل همه ی صحبتها رو خوندم حتی هر جمله رو شده چندین بار تا بتونم از علم شما عزیزان که اینقدر در هدایت ما بچه ها راغبین استفاده کنم. یکی از دوستان یجایی فرمودند باید وقتی ایده ای داریم اون و با این روند دنبال کنیم اما استاد وقتی ایده ای نداریم مشکل و چطوری حل کنیم؟؟؟؟؟؟ :w20:در واقع میدونین مشکل بعضی از ماها همیشه اینه که باید حتمأ کسی مارو مجبور کنه که مثلأبا یه پروژه ای که استاد ازمون خواسته " خودمون و نشون بدیم. اما تا وقتی این پروژه نباشه دنبال انجام این کارا نیستیم. استاد یکی از این مشکلات همین ایده نداشتنه تا با توجه به اون ایده کارهای بعدی رو دنبال کنیم. البته میدونم در این زمینه علاقه حرف اول و میزنه. اما امیدوارم شما استادان راهکارای بیشتری برای این موضوع بهمون نشون بدین. مثلأ یکی از استادام همیشه میگفت یه دفتر طراحی کوچیک جیبی با خودتون همیشه و همه جا داشته باشین و سعی کنین حتی از یه دیقه وقتتون استفاده کنین و از خودتون طرح بزنین .حتی شده یه چیز عجیب غریب باشه مهم اینه که فکرتون باز میشه. این یه راهکار خوبه.مثلأ یکی از دوستان من از چوب بستنی الهام گرفت و یه طرح خیلی زیبا زد.:w11: حالاراههای دیگرتقویته اینکه چطور میشه در زمینه ایده داشتن قوی شد چیست؟//// :w10:
 

yoolia

عضو جدید
کاربر ممتاز
سوال

سوال

درود بر دوستانی بسیار مشتاق این بحث هستند اما در بحث شرکت نمی کنند.گاهی از ترکیب نقاط شروع مطالعه تیتر هایی به دست می آیند که خود بسیار گسترده اند مانند آموزش و معلولین : این تیتر از آنجا که بسیار گسترده است خود می تواند یک بخش جدا باشد و شامل مواردی چون تاریخچه آموزش و پرورش معلولین، تز های مختلف آموزشی ، و . . . باشد. همچنین مثال دیگر این نوع ترکیب ، آموزش و معماری مدرسه است که در ارتباط با آن می توانیم عنوان های کلی مانند آموزش در فضای بسته و آموزش در فضای باز و نیمه باز را مطرح کنیم و در هر یک از دو عنوان مطرح شده وارد جزئیات بشویم.اما از این مثال ها که بگذریم در ادامه مطالعات موضوع طرح به ضوابط معماری مرتبط با موضوع بپردازیم و تمامی استاندارد های مربوط به این مقوله را استخراج و درک و ارائه کنیم . یک نکته بسیار مهم اینکه بسیاری از ضوابط یا نقد آنها را می بایست از طریق مطالعه میدانی بدست آوریم .پس از اینکه تمام زوایای موضوع طرح را از نظر تاریخ ، مفاهیم ، اصطلاحات ، ترکیبات مفاهیم ، ضوابط و . . . مطالعه نمودیم حال دارای ذهن نسبتا بازی برای انتخاب ، معرفی و تحلیل مصادیق معماری مرتبط با موضوع هستیمتلاش کنید هر یک از مصادیق از یک کشور مجزا باشد تا بتوانید تاثیر فرهنگ ها را بر نوع معماری بهتر درک کنید ، همچنین سعی کنید دست کم دو عدد از مصادیق ، بومی باشند یعنی اگر در شهری که پروژه شما در آن تعریف شده ، نمونه مشابه موفقی وجود دارد آن را بعنوان مصداق معماری در مطالعات خود بیاورید . و اگر در شهر ، نمونه مشابهی وجود ندارد سراغ استان ، منطقه آب و هوایی و کشور برای یافتن نمونه مشابه بروید . منظور این است که به آرامی میدان دید خود را برای یافتن نمونه های مشابه باز تر کنید.البته در برخی موضوعات بیشتر لازم است که در پی مصادیق معماری داخلی باشیم ، مثل طراحی سرای محله دربند . اما توصیه می کنم در مواردی که موضوع اینگونه نیست حتما در پی نمونه هایی از جا های دیگر دنیا هم باشید.پرسش : انتخاب ، معرفی و تحلیل مصادیق معماری چه سودی به طراح می رساند ؟ برای اینکه بتوانید به این پرسش ، پاسخ بدهید ، برای نمونه این کار را روی نمای یک پروژه معماری انجام بدهید و ببینیند که این کار چه اثری روی شما می گذارد.
سلام خدمت استاد گرانقدر. من به شخصه با حضور اساتیدی چون شما جسارت عرض اندام ندارم و این در حالیه که خودم یکی از خیل کسانی هستم که در این رابطه اساسا مشکل دارم. اجازه بدید از محضرتون مستفیظ بشیم تا شاید ما هم روزی به جایگاه شما برسیم و بتونیم با استناد به فرمایشاتتون دیگران رو راهنمایی کنیم. یه خواهش هم دارم. کار خوبی که از افشین عزیز دیدم رو میخواستم از شما بخوام انجام بدید. فرض کنید من ترم 1 هستم و میخوام در رابطه با رشته ای که انتخاب کردم یعنی معماری مطالعه کنم. به ترتیب اهمیت چه کتابها-مقالات و مجلاتی رو پیشنهاد میدید؟ سپاسگذارم
 

ASDNA

عضو جدید
با سلام خدمت استادان گرامی.تشکر ویژه دارم بابت مطرح کردن این موضوع جالب که همیشه مشکل ما بچه های معماری است.واسه خود من همیشه مشکل این بوده که باید از کجا شروع کنم. وچطور؟استاد asdna از ما بچه ها انتظار دارن که در این بحث ها شرکت کنیم وبعضیا مثل من نمیتونن.استاد دلیلش اینه که م:w27:ا این مشکل و تو خودمون میبینیم و راهکاری واسش پیدا نمیکنیم و اون علمی که لازمه تو بحث شرکت کنیم رو در این زمینه نداریم .:w05:پس خواهشمندم از همه ی استادان گرامی این روند و ادامه بدین تا ما بتونیم به یه نتیجه و راهکار خوب دست پیدا کنیم. اما همینجا بگم که من این حرف و از جانب خودم میزنم و به بقیه دوستان نمیخوام جسارتی کرده باشم.:w16: من از اول به صورت کامل همه ی صحبتها رو خوندم حتی هر جمله رو شده چندین بار تا بتونم از علم شما عزیزان که اینقدر در هدایت ما بچه ها راغبین استفاده کنم. یکی از دوستان یجایی فرمودند باید وقتی ایده ای داریم اون و با این روند دنبال کنیم اما استاد وقتی ایده ای نداریم مشکل و چطوری حل کنیم؟؟؟؟؟؟ :w20:در واقع میدونین مشکل بعضی از ماها همیشه اینه که باید حتمأ کسی مارو مجبور کنه که مثلأبا یه پروژه ای که استاد ازمون خواسته " خودمون و نشون بدیم. اما تا وقتی این پروژه نباشه دنبال انجام این کارا نیستیم. استاد یکی از این مشکلات همین ایده نداشتنه تا با توجه به اون ایده کارهای بعدی رو دنبال کنیم. البته میدونم در این زمینه علاقه حرف اول و میزنه. اما امیدوارم شما استادان راهکارای بیشتری برای این موضوع بهمون نشون بدین. مثلأ یکی از استادام همیشه میگفت یه دفتر طراحی کوچیک جیبی با خودتون همیشه و همه جا داشته باشین و سعی کنین حتی از یه دیقه وقتتون استفاده کنین و از خودتون طرح بزنین .حتی شده یه چیز عجیب غریب باشه مهم اینه که فکرتون باز میشه. این یه راهکار خوبه.مثلأ یکی از دوستان من از چوب بستنی الهام گرفت و یه طرح خیلی زیبا زد.:w11: حالاراههای دیگرتقویته اینکه چطور میشه در زمینه ایده داشتن قوی شد چیست؟//// :w10:

درود بر سما

اگر می خواهید یک ایده پرداز قوی باشید توصیه میکنم در کنار مطالعات و فعالیت های معماری به انجام مطالعات و فعالیت های غیر معماری هم بپردازید . مثل رفتن به گالری ها ، خواندن کتاب های شعر و گوش دادن به موسیقی و . . .

موفق باشید
 

sama jooon

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود بر سما

اگر می خواهید یک ایده پرداز قوی باشید توصیه میکنم در کنار مطالعات و فعالیت های معماری به انجام مطالعات و فعالیت های غیر معماری هم بپردازید . مثل رفتن به گالری ها ، خواندن کتاب های شعر و گوش دادن به موسیقی و . . .

موفق باشید
سلام. خسته نباشید
استاد اگه میشه بیشتر راهنماییمون کنین. شما فک میکنین موسیقی انقدر میتونه تأثیر داشته باشه....:smile:
 

ASDNA

عضو جدید
سلام. خسته نباشید
استاد اگه میشه بیشتر راهنماییمون کنین. شما فک میکنین موسیقی انقدر میتونه تأثیر داشته باشه....:smile:

درود بر سما

مهم اینستکه شما با ابزار مختلف افق دید و پرواز فکرتان را توسعه دهید

موسیقی ، ادبیات ، انواع رشته های مربوز به هنر های تجسمی ، تئانر و سینما ، فلسفه و . . . همگی به شما کمک می کنند تا ایده های بی بدیل تری را عرضه کنید
 

sama jooon

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود بر سما

مهم اینستکه شما با ابزار مختلف افق دید و پرواز فکرتان را توسعه دهید

موسیقی ، ادبیات ، انواع رشته های مربوز به هنر های تجسمی ، تئانر و سینما ، فلسفه و . . . همگی به شما کمک می کنند تا ایده های بی بدیل تری را عرضه کنید
تشکر استاد بخاطر راهنماییها و کمکهاتون...........:)
 

ASDNA

عضو جدید
ادامه بحث روند طراحی

ادامه بحث روند طراحی

درود بر دوستانی که هر بار معطل می شوند ولی هنوز به این تاپیک وفادارند

در مطلب قبلی به تحلیل مصادیق معماری رسیدیم و در جواب یکی از دوستان قرار بر این شد که یک چک لیست برای انجام یک تحلیل کلی ارائه کنم

برای تحلیل یک بنای معماری می توانید آن اثر را در خصوص فاکتور های زیر ، به چالش بکشید

1- فرم کلی

2- ترکیب احجام

3- تناسب فرم با کاربری

4- میزان جوابگویی بنا به کاربری یا کاربری های موجود در آن

5- میزان جوابگویی بنا به نیاز های کاربران در بستر زمان

6- جزئیات اجرایی

7- مصالح استفاده شده در بیرون و داخل بنا

8- بافت های استفاده شده در بیرون و داخل بنا

9- رنگ های استفاده شده در بیرون و داخل بنا

10- ارتباط فرم و جهت گیری بنا با اقلیم

11- نورپردازی بیرون و درون بنا

12- دید کلی بنا در روز و شب

13- همنشینی بنا در بافت از نظر کاربری

14- همنشینی بنا در بافت از نظر فرمال

فعلا همین فاکتور ها برای انجام یک تحلیل نسبتا قابل قبول کافی است


تمرین : بنای Contemporary Arts Center را که اثر زاها حدید است و در سینسیناتیِ اوهایو اجرا شده از زاویه یک یا چند عدد از فاکتور های فوق تحلیل کنید .

لینک مشخصات بنای مرکز هنر های معاصر

http://www.zaha-hadid.com/architecture/lois-richard-rosenthal-center-for-contemporary-art/

http://www.arcspace.com/architects/hadid/cac/index.html

لینک دانلود مدارک کامل بنا : http://contemporaryartscenter.org/images/body/Lois_RichardRosenthalCenterforContemporaryArt.zip
 
آخرین ویرایش:

ASDNA

عضو جدید
یک نکته فراموش شد ، اینکه در هنگام تحلیل (از نوع دانشجویی ) و نقد ، به نام طراح معمار اهمیت ندهید و هر آنچه که به نظرتان می رسد مطرح کنید . همچنین از گفتن نظرات خود خجالت نکشید و به اینکه دیگران چه می گویند فکر نکنید.
 

archi_arch

مدیر بازنشسته
یک نکته فراموش شد ، اینکه در هنگام تحلیل (از نوع دانشجویی ) و نقد ، به نام طراح معمار اهمیت ندهید و هر آنچه که به نظرتان می رسد مطرح کنید . همچنین از گفتن نظرات خود خجالت نکشید و به اینکه دیگران چه می گویند فکر نکنید.
الان اینجا بگیم یعنی؟

خب راستش من یه مشکل دیگه ای هم که با تحلیل هم دارم اینه که بنظرم ما باید حتما بریم و خودمون اون فضارو تجربه کنیم تا بتونیم دربارش حرف بزنیم و تحلیلش کنیم. (اینو استادم همیشه میگفت و منم قبول دارم)
یعنی از روی چند تا عکس بنظرم نمیشه اصلا درباره یه کار صحبت خاصی کرد :w19: حالا هرچه قدرم خودمونو اونجا تصور کنیم ولی چون فضارو کامل ندیدیم و نمیتونیم ببینیم فقط در تصوره و تصور دقیقی نمیتونه باشه.. مخصوصا با این چنین عکسهایی که فضای کوچیک و فقط قسمتهای کوچیکی از کار رو نشون میدن..

مثلا من الان نمیدونم واقعا درباره این مثلا چی میشه گفت!
من کلا زیاد از طرحهای زاها حدید خوشم نمیاد. تو این کارم چیزی نظرمو جلب نکرد. بنظرم اصلا با محیط اطرافش مچ نشده و یه چیز جداییه! اون منحنی کف که زیرپله دراورده و از بیرون هم تو نما هست کاملا اونو از ساختمان کناری جدا کرده و پیوندی باهاش برقرار نمیکنه. این طرح نما هم تو پلان بنظرم میاد خیلی وسیعتر نشون داده شده و کاربری خاصی داره ولی تو نما خیلی بیرون زدگیها کمه بنظر میاد نمیتونه اصلا فضای خاصی رو داشته باشه و واسه همین نتونستم پلان رو کاملا با نما تطبیق بدم که بخوام نظری بدم... تو یکی از تصاویر تو سایت خود زاها حدید (این) یه راهرو با کف شیشه ایه که اونم باز نفهمیدم کجاست و چطوریه و ...
 

ASDNA

عضو جدید
الان اینجا بگیم یعنی؟

خب راستش من یه مشکل دیگه ای هم که با تحلیل هم دارم اینه که بنظرم ما باید حتما بریم و خودمون اون فضارو تجربه کنیم تا بتونیم دربارش حرف بزنیم و تحلیلش کنیم. (اینو استادم همیشه میگفت و منم قبول دارم)
یعنی از روی چند تا عکس بنظرم نمیشه اصلا درباره یه کار صحبت خاصی کرد :w19: حالا هرچه قدرم خودمونو اونجا تصور کنیم ولی چون فضارو کامل ندیدیم و نمیتونیم ببینیم فقط در تصوره و تصور دقیقی نمیتونه باشه.. مخصوصا با این چنین عکسهایی که فضای کوچیک و فقط قسمتهای کوچیکی از کار رو نشون میدن..

مثلا من الان نمیدونم واقعا درباره این مثلا چی میشه گفت!
من کلا زیاد از طرحهای زاها حدید خوشم نمیاد. تو این کارم چیزی نظرمو جلب نکرد. بنظرم اصلا با محیط اطرافش مچ نشده و یه چیز جداییه! اون منحنی کف که زیرپله دراورده و از بیرون هم تو نما هست کاملا اونو از ساختمان کناری جدا کرده و پیوندی باهاش برقرار نمیکنه. این طرح نما هم تو پلان بنظرم میاد خیلی وسیعتر نشون داده شده و کاربری خاصی داره ولی تو نما خیلی بیرون زدگیها کمه بنظر میاد نمیتونه اصلا فضای خاصی رو داشته باشه و واسه همین نتونستم پلان رو کاملا با نما تطبیق بدم که بخوام نظری بدم... تو یکی از تصاویر تو سایت خود زاها حدید (این) یه راهرو با کف شیشه ایه که اونم باز نفهمیدم کجاست و چطوریه و ...

درود بر شما

- منظورم این است که همینجا تحلیل کنیم

- قبول دارم که تجربه یک فضا در واقعیت ، کمک زیادی به انجام یک تحلیل کامل می کند اما یک معمار باید بتواند بدون حضور در یک فضای معماری نیز آنرا تحلیل کند

- یکی از فایده های تحلیل این است که باعث می شود شما بسیار بسیار دقیق به هر بخش و جزییاتی از پروژه بنگرید

- اینکه به یک معمار یا آثار او علاقمندیم یا از آنها متنفر ، تاثیری در تحلیل ما از یک بنا ندارد

همین مواردی که گفتید می تواند بخشی از یک تحلیل باشد. امید وارم بقیه دوستان هم در بحث شرکت کنند
 

sama jooon

عضو جدید
کاربر ممتاز
استاد واقعأ بحثها و صحبتاتون خیلی مفیده .منکه هر روز سر میزنم و مشتاقانه منتظر شنیدن ادامه گفتگو هستم.....مرسی:)
 

afshin 1357

کاربر بیش فعال
تحليل يك اثر، ابتدا تحليل خود مي باشد.

تحليل يك اثر، ابتدا تحليل خود مي باشد.

با سلام و تشكر از عزيزان پيگير
چك ليستي كه توسط مهندس گرامي ارائه شده است بسيارگسترده و متنوع بوده و همزمان چندين حيطه ي تحليلي و نظري را شامل مي شود. پيشنهاد مي كنم در صورتي كه اين چك ليست محور مباحث بعدي خواهد شد ،بند به بند آنرا بررسي كنيم . زيرا هر بندي فضاي خاص خودش را براي تحليل طلب مي كند.

اما مقدمه ي كوتاه در مورد "تحليل" من از "تحليل" .
من تحليلگران و منتقدين را به چند دسته تقسيم مي كنم.
دسته اول منتقدين و "مفسرين" حرفه اي هستند كه با تبحر خويش به نقد و تحليل سوژه يا اثر مورد نظر مي پردازند . اين گروه اغلب و نه همگي فاقد قدرت خلاقيت هستند و صرفا به نقد كارهاي ديگران مي پردازند كه صد البته حضورشان در كنار كارها بسيار الزامي و مهم مي باشد.
دسته دوم : منتقدين عام و يا "مخاطبان" اصلي يك اثر هستند مانند مردم كه توضيح آن بسيار گسترده بوده و از حوصله اين مبحث خارج است.
دسته سوم : مفسراني كه خود خلاق هستند و مي بايست با مطالعه آثار ديگران ، سعي در بهبود خلاقيت، نگرش، تجربه بصري ، دانش نظري و تجربي خود داشته باشند، مانند گروه معمارها.

اما من ، با شناخت و با توجه به جايگاهي كه براي خود انتخاب كرده ام در دسته سوم قرار مي گيرم.و همواره در ذهن خويش سعي مي كنم با معمار يا خالق اثر رابطه برقرار كنم و انديشه هاي ايشان را تا حد امكان درك كنم . براي همين منظور بهتر است همزمان با شناخت و تحليل يك اثر برداشتهاي ذهني خودم اسكيس هاي بزنم ( يادداشت كنم ) – هرچند ساده و در حد يك اتوود باشد– و در مورد ريشه هاي فكري طراح و سبك و سياق معماري آن مطالعه كنم .

تحليل مختصر بند اول چك ليست : تحليل فرم كلي.

اليته متوجه نشدم منظور مهندس از تحليل فرم كلي چي هست ولي با توجه به برداشت خودم با يك مثال توضيح مي دهم .
"من با بنايي مواجه شده ام تا كنون نمونه ي آنرا در محيط اطرافم نديده ام ،. ذهن من با ظاهر ناآشناي بنا غريبه هست و در نگاه اول نمي توانم نظري بدهم .فقط مي توانم با مكثي طولاني ... و منو من كردن ... پاسخ بدهم : خوب است البته.... كمي .... چيزه...... همين .

"ابتدا تكليف خودم را با فرم نا آشناي اين اثر بايد مشخص كنم :surprised:. مي گويند سبك اين اثر ديكانستراكشن – ساختارشكن - هست و شايد نشانه هاي از سبك اكسپرسيون را داشته باشد. با اين تعاريف كلي نمي توانم نظري بدهم . از جهتي مي بايست به اهدافم در تحليل يك اثر دست پيدا كنم . پس ابتدا دو واژه ديكانستراكشن و سبك اكسپرسيون را براي خودم تعريف مي كنم .
ديكانستراكشن يعني شكستن ساختار ( ترجمه ي تحت الفظي غلط آن ). اما كدام ساختار ها ؟؟؟يعني اگر ساختار معمول و عيني سقفي مسطح مي باشد آنرا ما منحني طراحي كنيم مي شود سبك ديكانستراكشن ؟!.
به نظرم خير ، توجيه درستي نمي باشد. متوجه شدم "ساختار شكستن" يعني دست يافتن به ساختارها، معاني و مفاهيم جديدتر از آنچه كه هست. و سبك اكسپرسيون هم يعني : گرايش فردي و شخصي بيان احساسات در قبال ويژگيهاي عصر خود و واكنشي معطوف به جنبه هاي هنر و فرهنگي دوران خويش.

پس الان درك بهتري از فرم كلي و حجم مثال فوق دارم. يعني فرم ظاهري بنا در حال كشف و نمايش ساختاري متفاوت از حجم ، سطح و فضا است .
در ادامه براي درك بهتر فرم سعي مي كنم چند اتوود يا اسكيس مشابه از بنا را با خلاقيت خودم ترسيم كنم ، نتيجه اصلا رضايت بخش نيست ،
تازه اينجا به ظرافت هاي نهفته در اثر پي مي برم و گام به گام ،‌جزء به جزء با آن آشنا مي شوم و از تجربه طراحي و شناخت يك اثر لذت و بهره ي فراوان خواهم برد. و در ادامه اطلاعات خودم را با ديگران تبادل و سهيم مي شوم.
*** اگر فرصتي شد ، واقعا به مصداقهاي اين مثال خواهم پرداخت ، من پيش از اين، صرفا گذراعكسهاي آنرا ديده بودم ولي الان كه دقت مي كنم به ظرافتهاي عجيبي از آن پي مي برم . از مهندس بخاطر حسن انتخابش تشكر مي كنم .
 

ASDNA

عضو جدید
با سلام و تشكر از عزيزان پيگير
چك ليستي كه توسط مهندس گرامي ارائه شده است بسيارگسترده و متنوع بوده و همزمان چندين حيطه ي تحليلي و نظري را شامل مي شود. پيشنهاد مي كنم در صورتي كه اين چك ليست محور مباحث بعدي خواهد شد ،بند به بند آنرا بررسي كنيم . زيرا هر بندي فضاي خاص خودش را براي تحليل طلب مي كند.

اما مقدمه ي كوتاه در مورد "تحليل" من از "تحليل" .
من تحليلگران و منتقدين را به چند دسته تقسيم مي كنم.
دسته اول منتقدين و "مفسرين" حرفه اي هستند كه با تبحر خويش به نقد و تحليل سوژه يا اثر مورد نظر مي پردازند . اين گروه اغلب و نه همگي فاقد قدرت خلاقيت هستند و صرفا به نقد كارهاي ديگران مي پردازند كه صد البته حضورشان در كنار كارها بسيار الزامي و مهم مي باشد.
دسته دوم : منتقدين عام و يا "مخاطبان" اصلي يك اثر هستند مانند مردم كه توضيح آن بسيار گسترده بوده و از حوصله اين مبحث خارج است.
دسته سوم : مفسراني كه خود خلاق هستند و مي بايست با مطالعه آثار ديگران ، سعي در بهبود خلاقيت، نگرش، تجربه بصري ، دانش نظري و تجربي خود داشته باشند، مانند گروه معمارها.

اما من ، با شناخت و با توجه به جايگاهي كه براي خود انتخاب كرده ام در دسته سوم قرار مي گيرم.و همواره در ذهن خويش سعي مي كنم با معمار يا خالق اثر رابطه برقرار كنم و انديشه هاي ايشان را تا حد امكان درك كنم . براي همين منظور بهتر است همزمان با شناخت و تحليل يك اثر برداشتهاي ذهني خودم اسكيس هاي بزنم ( يادداشت كنم ) – هرچند ساده و در حد يك اتوود باشد– و در مورد ريشه هاي فكري طراح و سبك و سياق معماري آن مطالعه كنم .

تحليل مختصر بند اول چك ليست : تحليل فرم كلي.

اليته متوجه نشدم منظور مهندس از تحليل فرم كلي چي هست ولي با توجه به برداشت خودم با يك مثال توضيح مي دهم .
"من با بنايي مواجه شده ام تا كنون نمونه ي آنرا در محيط اطرافم نديده ام ،. ذهن من با ظاهر ناآشناي بنا غريبه هست و در نگاه اول نمي توانم نظري بدهم .فقط مي توانم با مكثي طولاني ... و منو من كردن ... پاسخ بدهم : خوب است البته.... كمي .... چيزه...... همين .

"ابتدا تكليف خودم را با فرم نا آشناي اين اثر بايد مشخص كنم :surprised:. مي گويند سبك اين اثر ديكانستراكشن – ساختارشكن - هست و شايد نشانه هاي از سبك اكسپرسيون را داشته باشد. با اين تعاريف كلي نمي توانم نظري بدهم . از جهتي مي بايست به اهدافم در تحليل يك اثر دست پيدا كنم . پس ابتدا دو واژه ديكانستراكشن و سبك اكسپرسيون را براي خودم تعريف مي كنم .
ديكانستراكشن يعني شكستن ساختار ( ترجمه ي تحت الفظي غلط آن ). اما كدام ساختار ها ؟؟؟يعني اگر ساختار معمول و عيني سقفي مسطح مي باشد آنرا ما منحني طراحي كنيم مي شود سبك ديكانستراكشن ؟!.
به نظرم خير ، توجيه درستي نمي باشد. متوجه شدم "ساختار شكستن" يعني دست يافتن به ساختارها، معاني و مفاهيم جديدتر از آنچه كه هست. و سبك اكسپرسيون هم يعني : گرايش فردي و شخصي بيان احساسات در قبال ويژگيهاي عصر خود و واكنشي معطوف به جنبه هاي هنر و فرهنگي دوران خويش.

پس الان درك بهتري از فرم كلي و حجم مثال فوق دارم. يعني فرم ظاهري بنا در حال كشف و نمايش ساختاري متفاوت از حجم ، سطح و فضا است .
در ادامه براي درك بهتر فرم سعي مي كنم چند اتوود يا اسكيس مشابه از بنا را با خلاقيت خودم ترسيم كنم ، نتيجه اصلا رضايت بخش نيست ،
تازه اينجا به ظرافت هاي نهفته در اثر پي مي برم و گام به گام ،‌جزء به جزء با آن آشنا مي شوم و از تجربه طراحي و شناخت يك اثر لذت و بهره ي فراوان خواهم برد. و در ادامه اطلاعات خودم را با ديگران تبادل و سهيم مي شوم.
*** اگر فرصتي شد ، واقعا به مصداقهاي اين مثال خواهم پرداخت ، من پيش از اين، صرفا گذراعكسهاي آنرا ديده بودم ولي الان كه دقت مي كنم به ظرافتهاي عجيبي از آن پي مي برم . از مهندس بخاطر حسن انتخابش تشكر مي كنم .

درود بر افشین عزیز تر از عزیز

از اینکه با تمام وجود در بحث شرکت می کنید بسیار خوشحالم ، و امیدوارم دوستان دیگر هم ، همراهی کنند.

منظورم از تحلیل فرم کلی ، آن مواردی است که با یک نگاه گذرا به بنا ، رخ می نماید . با اینکه نام آن وابسته به کلمه " کلی " است اما مواردی که در همین بخش مطرح می شوند بسیار مهم هستند زیرا تقریبا توسط اغلب افراد ، اعم از مخاطبان خاص و عام درک می شوند.
 
آخرین ویرایش:

afshin 1357

کاربر بیش فعال
تشكر از يك دوست.

تشكر از يك دوست.

درود بر افشین عزیز تر از عزیزاز اینکه با تمام وجود در بحث شرکت می کنید بسیار خوشحالم ، و امیدوارم دوستان دیگر هم ، همراهی کنند.منظورم از تحلیل فرم کلی ، آن مواردی است که با یک نگاه گذرا به بنا ، رخ می نماید . با اینکه نام آن وابسته به کلمه " کلی " است اما مواردی که در همین بخش مطرح می شوند بسیار مهم هستند زیرا تقریبا توسط اغلب افراد ، اعم از مخاطبان خاص و عام درک می شوند.

سلام من به ASDNA و ديگر دوستان عزيز

بيت زير را به منظور تشكر به ASDNA تقديم مي كنم :

غلام همت آن نازنينم
كه كار خير بي روي ريا كرد.

اميدوارم بهتر بتوانم در بحث شركت كنم . قبلا عرض كردم ، مثال شما ، مجددا در من ايجاد انگيزه كرد. بيش از آنكه شركت در اين مباحث به ديگران كمك كند ، راه گشاي خودم خواهد بود.
 

@bhr@

عضو جدید
سلام آقای افشین با نظرهاتون کاملا موافقم بسیار بحث مفیدی بود و باید بگم حداقل خود من در رشته ام خیلی احساس ضعف میکنم و میدانم که خیلیها همین حالت رو دارن، که علتش رو هم کمی در صحبتهای شما و آقای Asdna دیدم و امیدوارم با این بحثها بتونیم اشکالات خودمون رو پیدا کنیم و باید بگم که از خودم بعنوان معمار اصلا راضی نیستم و خیلی سعی در ارتقا دانش و مهارت خودم دارم. در هر صورت ممنون از اینکه اطلاعاتتون رو به اشتراک میگذارین.
 

architect2011

عضو جدید
ممنونم واقعا ممنونم.
من طرح2 رو دارم درباره دانشکده معماری
چیزی تو ذهنم نیست واسه طراحی از چه منابعی کمک بگیرم؟
 

Similar threads

بالا