یه روز به یه تهرانیه میگن نظرت در مورد ترکا چیه؟

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یه روز به یه تهرانیه میگن نظرت در مورد ترکا چیه؟

میگه من یه ایرانیم یه ایرانی هیچ وقت هموطنش رو مسخره نمی کنه.









سر فراز باشی میهن من...:gol:
 

3ctor

عضو جدید
کاربر ممتاز
درود بر همشهری خودم...سرای امیر کبیر..!
دورود بر تو و سلام بر تمام هموطنان چه لر چه ترک چه فارس و ترکمن سلام دورود از شمال کشور تا جنوب کشور و از شرق کشور تا غرب کشور همه ایرانیم و زیر پرچم مقدس ایران
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سرشار با تو بودنم، خاکت واسم مقدسه
اگه نباشی می دونم تمومه دنیام قفسه

میون این آتشو دود، از ته دل عمق وجود
نفس بکش ایران من، بهونه ی بود و نبود

سبز و سپید و سرخ تو تصویر اقتدار من
ای جام سرمست غرور، ای شیر ای ایران من

توُ زادگاه رُستمو راز کمان آرشی
ای سرزمین آریا! توُ جلوه ی سیاوشی

حسّی که در جون ِ منه سوگند با تو بودنه
عشق ِخلیج فارس چون، خون ِ تورگهای منه

از رزمگاه آرَشَت تا جبهه های دِهلُران
اهوازو سوسنگردو فاو، ایستادگی تا پای جان

تو سرسرای این دیار، با هر نژادو هر تبار
به عشق ایرونه دلا می شن توسینه بی قرار

اگه دلای خستمون آزرده گاهی زمونا!
اگه که پیرها یه کمی شاکی می شن از جوونا!

ایران که اسمش می رسه ته ِ دلا یکی می شن
به حرمت مام وطن، اسیر شیطون نمی شن

وقتی نگاه ِ دشمنا نیرنگ و کینه توزیه
وقتی تو خاک ِ کشورم، دنبال نون و روزیه :

دستا تو دسته همدیگه، شونه به شونه پا به پا
دسته به دسته صف به صف، میریم به جنگ دشمنا

میون این آتشو دود، از ته دل عمق وجود
نفس بکش ایران من، بهونه ی بود و نبود


[h=2]حسین فلاحتکار (فرخ)[/h]
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !
تازه‌تر کن داغ ما را، شعله زد جانم خدا
با تو هرگز برنگردد عهد و پیمانم
من زنده ام ای وطن در پناه تو
سر چه باشد بر تن، جان چه باشد بر کف، تا سپارم در راه تو
ماند در دلم داغی از فریاد تو
شد وقت دلتنگی‌ها با یاد تو
من زنده ام ای وطن در پناه تو
سر چه باشد بر تن، جان چه باشد بر کف، تا سپارم در راه تو




عبدالجبار کاکایی

































 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
آزر آبادگان من مگر بي تو ميشود زمزمه ارس شنيد

آزر آبادگان من مگر بي تو ميشود به معناي وطن رسيد

آزر آبادگان من جان جانان من است

قيمت خون ارس ، رگ ايران من است
 

shideh.p

عضو جدید
در روزگاری که بهانه‌های بسیار برای گریستن داریم
شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنانمان را بر خود نپسندیم.
کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه‌های توهین آمیز...
با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.
رخشان بنی اعتماد
 

shideh.p

عضو جدید
یک روز یه ترکه
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان..؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس..؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم

یه روز یه رشتیه
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن قدرت مطلق شاه تلاش کرد، اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد


یه روز یه لره
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می‌شد از شدت عمل احتراز می‌کرد

یه روز یه قزوینی
به نام علامه دهخدا؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد


یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند...؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می‌سازیم، به همدیگه می‌خندیم!!! و اینجوری شادیم
این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند
پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یک روز یه ترکه
اسمش ستارخان بود، شاید هم باقرخان..؛
خیلی شجاع بود، خیلی نترس..؛
یکه و تنها از پس ارتش حکومت مرکزی براومد، جونش رو گذاشت کف دستش و سرباز راه مشروطیت و آزادی شد، فداکاری کرد، برای ایران، برای من و تو، برای اینکه ما تو این مملکت آزاد زندگی کنیم

یه روز یه رشتیه
اسمش میرزا کوچک خان بود، میرزا کوچک خان جنگلی؛
برای مهار کردن قدرت مطلق شاه تلاش کرد، اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سرزمینش کرد


یه روز یه لره
اسمش کریم خان زند بود، موسس سلسله زندیه؛
ساده زیست، نیک سیرت و عدالت پرور بود و تا ممکن می‌شد از شدت عمل احتراز می‌کرد

یه روز یه قزوینی
به نام علامه دهخدا؛
از لحاظ اخلاقی بسیار منحصر بفرد بود و دیوان پارسی بسیار خوبی برای ما بر جا نهاد


یه روز ما همه با هم بودیم...، ترک و رشتی و لر و اصفهانی
تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند و قفل دوستی ما رو شکستند...؛
حالا دیگه ما برای هم جوک می‌سازیم، به همدیگه می‌خندیم!!! و اینجوری شادیم
این از فرهنگ ایرانی به دور است. آخه این نسل جدید نسل قابل اطمینان و متفاوتی هستند
پس با همدیگه بخندیم نه به همدیگه



زنده باد.....
 

LEGEND.MM

کاربر فعال تالار موبایل
کاربر ممتاز
متاسفانه حقیقت چیز دیگه ایه ... ( در جواب پست اول )
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
متاسفانه حقیقت چیز دیگه ایه ... ( در جواب پست اول )

یعنی واقعا نمیشه درستش کرد؟........لااقل یک قدم خودمون در راستای از بین بردن این عادت بد ورداریم........اگه واسمون مشگله که به کسی تذکر بدیم میتونیم به سو استفاده های دیگران بی تفاوت باشیم نه اینکه خودمون هم بشینیم هر هر بخندیم
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در روزگاری که بهانه‌های بسیار برای گریستن داریم
شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنانمان را بر خود نپسندیم.
کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه‌های توهین آمیز...
با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.
رخشان بنی اعتماد



مرسی......
 

Similar threads

بالا