ایشالا.........والا من فکر میکنم هدف خدا از افرینش من این بوده که به نادر شاه کمک کنم ، یا حداقل به هیتلر، فقط یه اشتباهی شده من در زمان و مکان اشتباه به دنیا اومدم. شایدم به دنیا اومد تا پسری تربیت کنم که پا بزاره جا پایه نادر شاه
.واقعا چند درصد از آدما تو زندگیشون میفهمن که برای چی به این دنیا اومدن؟؟ (حالا اینکه از کجا اومدن و به کجا میرن پیشکش!)
شما بگید.....فکر میکنید هدف خدا از خلقت خود شما چی بوده؟؟ کلی جواب ندید...در مورد خودتون فقط
خواهر گلم با سلامواقعا چند درصد از آدما تو زندگیشون میفهمن که برای چی به این دنیا اومدن؟؟ (حالا اینکه از کجا اومدن و به کجا میرن پیشکش!)
شما بگید.....فکر میکنید هدف خدا از خلقت خود شما چی بوده؟؟ کلی جواب ندید...در مورد خودتون فقط
این قضیه جانشینی واقعا رو اعصابهخواهر گلم با سلام
سالهاست كه فكر انسان درگير اينه
اولا من نيامدهام ، مرا آوردهاند لذا از هموني كه مرا آورده است بايد سئوال كني (البته ايشان كلي فرمودند كه مرا براي جانشيني خودش در روي زمين آورده)
مرسی....جالب بودمن اومدم تا با خدا شمشیر بازی کنم
عاشق شد و خدا شمشیری به او داد، که عشق شمشیربازی است. شمشیری نه برای آن که بزند و نه برای آن که بکشد و نه برای آن که زخم بگذارد و خون بریزد. شمشیری تنها برای آن که بداند عشق، بازی است. بازی ای بسیار سخت و بسیار ظریف و بسیار خطیر.
خدا شمشیری به او داد تا بداند دیگر نه نشستن جایز است و نه خوابیدن و نه آسودن. زیرا آن که شمشیری دارد باید در معرکه باشد؛ هشیار در میانه میدان.
اما آن شمشیر که خدا در آغاز به عاشقان می دهد، شمشیر چوبین است. زیرا که عشق در ابتدا به این و آن است و به کسان و ناکسان است. اما نه زخم شمشیرهای چوبی، چندان کاری است و نه درد شمشیرهای چوبی، چندان عمیق و نه مرگ با شمشیرهای چوبی، چندان مرگ. جهان اما میدان شمشیربازان چوبینی است. و بسیاری به زخم شمشیرهای چوبی از پا می نشینند. بسیاری به شکستن شمشیرهای چوبی شان دست از بازی می کشند. و بعضی چنان فریفته این بازی اند و چنان سرگرم، که گمان نمی برند بازی ای بزرگ تر نیز هست و حریفی قَدرتر و شمشیری بُراتر.
و این زمین آکنده است از شمشیرهای چوبی شکسته و شمشیرهای موریانه خورده و شمشیرهای زینتی بی کار آویخته بر دیوار.
هرچند بازی با شمشیرهای چوبی را هم لذتی است و شوری و شادی ای؛ اما چه شکوه ناچیزی دارد این بازی که شمشیرش چوبی است و حریفش این و آن میدانش به این کوچکی.
اما گریزی نیست که عاشقان، بازی را به شمشیری چوبی آزموده می شوند و آماده.
و آن کس که به نیکویی از عهده بازی با شمشیرهای چوبی برآید، کم کم سزاوار آن می شود که خدا شمشیری راستین به او بدهد؛ بُرنده و برهنه. و آن گاه است که خدا خود به میدان می آید تا حریف، عاشق شود و همبازی اش. و آن که با خدا شمشیربازی می کند، می داند که هرگز نخواهد برد. او برای باختن آمده است. اما چه لذتی دارد این بازی؛ بازی با خداوند. و چه شورانگیز است زخم این شمشیر و چه شیرین است درد این شمشیر و چه خوش است مرگ، زیر چکاچک رقص این شمشیر.
و عاشقان می دانند که زندگی چیزی نیست جز فرصت شمشیربازی با خدا.
* برداشتی از این بیت مثنوی
عشقی که بر انسان بُوَد، شمشیر چوبین آن بُوَد
آن عشق با رحمان شود چون آخر آید ابتلا
آره منم خوندم...ب خاطر 5تن آل عبااین قضیه جانشینی واقعا رو اعصابه
بشر 4 میلیارد ساله رو کره زمینه روز به روز داره بیشتر دنیا رو به گند میکشه.....تعداد آدمای خوب هم که در برابر جمعیت زمین حدود 1%,یعنی اگه خدا خودشم بود همین کارو میکرد که الان جانشیناش دارن میکنن؟؟!!!
یه جایی خوندم خدا به حضرت محمد گفته کل دنیا رو فقط به خاطر تو خلق کردم!!!
دم خدا گرم.....پس ما کلا سر کاریم!!!!آره منم خوندم...ب خاطر 5تن آل عبا
اون حدیث لولاک هست که خداوند به پیامبر میفرمایداین قضیه جانشینی واقعا رو اعصابه
بشر 4 میلیارد ساله رو کره زمینه روز به روز داره بیشتر دنیا رو به گند میکشه.....تعداد آدمای خوب هم که در برابر جمعیت زمین حدود 1%,یعنی اگه خدا خودشم بود همین کارو میکرد که الان جانشیناش دارن میکنن؟؟!!!
یه جایی خوندم خدا به حضرت محمد گفته کل دنیا رو فقط به خاطر تو خلق کردم!!!
اصل این حدیث مال خود پیامبره ولی این حدیثی که شما میگین یادم میاد سندش ضعیف بوداون حدیث لولاک هست که خداوند به پیامبر میفرماید
اگر به خاطر وجود تو نبود عالم هستی را به وجود نمی آوردم، و اگر علی نبود تو را نمی آفریدم، و اگر فاطمه نبود هیچکدام از شما دو نفر را خلق نمی کردم.
واقعا چند درصد از آدما تو زندگیشون میفهمن که برای چی به این دنیا اومدن؟؟ (حالا اینکه از کجا اومدن و به کجا میرن پیشکش!)
شما بگید.....فکر میکنید هدف خدا از خلقت خود شما چی بوده؟؟ کلی جواب ندید...در مورد خودتون فقط
خداييش منم الان چند ساله كه دنبال جواب همين سوالم ولي متاسفانه هنوز پيداش نكردم ولي فكر ميكنم دارم كم كم به جواب ميرسم. كاش خود خدا اول كاري همه چيز رو بهمون ميگفت تا ذهنمون زياد درگير اين مسائل نباشه.