صندلی داغ متاهلین

وضعیت
موضوع بسته شده است.

mahmood-en

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام مصطفي جان
آقا خدا قوت كي اين صندلي داغ رو پيشنهاد كرده؟
بهتر بگم كي مي خواسته اذيتت كنه هان؟
با شناختي كه از خودت دارم مطمئنم ازدواج موفقي خواهي داشت
جداي از شوخي اين تاپيك خيلي خوبه
من يه سوال دارم ازت
اگه خانومت از خودت مثلا دو يا سه سال بزرگتر بود چي كار مي كردي؟
اگه از نظر عقلي برابر يا پايين تر از خودت بود با اين اختلاف سني كنار مي يومدي؟
من همچين مشكلي ندارم
راستش اين مشكل پسر عموي منه
23 سالشه و لي افكارش اندازه يه انسان 28 يا 29 سالس. بدون اينكه بدون دختري كه انتخاب مي كنه چند سالشه با هاش تفاهم كامل پيدا مي كنه. حتي اون دختر در مقابل افكار اين پسر عموي ما كم هم مياره ولي تا از سن طرف مي پرسه مي فهمه طرف 4 يا 5 سال بزرگتره.
به نظرت اگه اين مشكل برات پيش ميومد چي كار مي كردي؟
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام مصطفي جان
آقا خدا قوت كي اين صندلي داغ رو پيشنهاد كرده؟
سرکار خانم آوا (نام ثانی)
بهتر بگم كي مي خواسته اذيتت كنه هان؟
سرکار خانم بالایی فکر کنم
با شناختي كه از خودت دارم مطمئنم ازدواج موفقي خواهي داشت
جداي از شوخي اين تاپيك خيلي خوبه
من يه سوال دارم ازت
اگه خانومت از خودت مثلا دو يا سه سال بزرگتر بود چي كار مي كردي؟
اصلاً و ابداً تو کتم نمیره دو سه سال از من بزرگتر باشه! به هیچ وجه
اگه از نظر عقلي برابر يا پايين تر از خودت بود با اين اختلاف سني كنار مي يومدي؟
هرچند در شرایط عادی احتمالش کمه که از نظر عقلی پایین تر باشه، ولی باز هم نه، کلاً احساس قدرتم رو خدشه دار میکنه!!!

من همچين مشكلي ندارم
راستش اين مشكل پسر عموي منه
23 سالشه و لي افكارش اندازه يه انسان 28 يا 29 سالس. بدون اينكه بدون دختري كه انتخاب مي كنه چند سالشه با هاش تفاهم كامل پيدا مي كنه. حتي اون دختر در مقابل افكار اين پسر عموي ما كم هم مياره ولي تا از سن طرف مي پرسه مي فهمه طرف 4 يا 5 سال بزرگتره.
به نظرت اگه اين مشكل برات پيش ميومد چي كار مي كردي؟
اگر واقعاً پسر عموی شما این طوره، برای کسب اطمینان حتماً یه مشاوره خانواده خفن میرفتیم، توی اون مشاوره ها چیزهایی پیدا میشه که تاحالا به عقل خودت هم نمیرسیده!

متشکرم از اظهار لطفتون، ان شاء الله شما هم...
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ولی دو سه نفرو زیر سر دارم که بعد از من بشونمشون اینجا، چون خودم کارشون دارم، ابوالفضضل جان شما یکیشونی، حواست باشه....
 

Abolfazl_r

عضو جدید
کاربر ممتاز
نیمه متاهل که هستیم دیگه:cool:
هرچند من این مطلبو گفتم خدمت سرکار خانم آوا، ولی خوب دیگه، پارتی داشتیم:D

اونطوری که بخواید حساب کنید نصف بیشتر بچه های این باشگاه متاهلن. تازه بعضیهاشون برای بار دوم و سوم و ... متاهل شدن. :D

حالا پارتی بازی کردید عیبی نداره.

حالا من سوال خودم رو میپرسم. ;)

به نظرت این آشنایی قبل از ازدواج چقدر مفیده؟ میتونه مشکل ساز بشه یا اینکه هیچ مشکلی ندارید؟
روی حمایت مالی خانواده حساب باز کردید یا نه؟
خودت یا بهتره بگم خودتون میتونید از پس هزینه های زندگی بر بیاید؟

روی محل زندگیتون در مشهد یا اصفهان به توافق رسیدید؟

ارتباطت در حال حاضر که هنوز رسمی نشدید با خانواده ایشون و همینچنین ایشون با خانواده شما چطوره؟


کی این ارتباط رو علنی کردید و خانواده هاتون در جریان قرار گرفتن؟ عکس العمل هر کدوم چی بود؟

به نظرت علنی کردن رابطه تون مفید بود؟ دیر بود؟ زود بود؟ به موقع بود؟ زمان مناسبش کی هست؟

فعلا یادم نمیاد باقیشو بعدا میپرسم.
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اونطوری که بخواید حساب کنید نصف بیشتر بچه های این باشگاه متاهلن. تازه بعضیهاشون برای بار دوم و سوم و ... متاهل شدن. :D
مال ما فرق فوکوله، دیگه اونها خانوادشون برای بار دوم سوم که بهشون ok نمیدن که، میدن؟ :دال
حالا پارتی بازی کردید عیبی نداره.

حالا من سوال خودم رو میپرسم. ;)

به نظرت این آشنایی قبل از ازدواج چقدر مفیده؟ میتونه مشکل ساز بشه یا اینکه هیچ مشکلی ندارید؟
هم میتونه مشکل ساز بشه هم مفید باشه، بستگی داره دو طرف از این آشنایی قبل ازا زدواج جهت آشنایی بیشتر با هم استفاده کنن یا فقط قربون صدقه هم برن و حرفای عشقولانه رد و بدل کنن! بستگی به این داره که دو طرف در این آشنایی قبل از ازدواج خود واقعیشون رو نشون بدن یا برای به دست آوردن دل طرف مقابل و ترس از اینکه ممکنه طرف رو از دست بدن خودشون رو، احساسشون رو نظرشون رو راجب مسائل مختلف سانسور کنند.
اگر این اشنایی قبل از ازدواج از یه مرحله به بعد که جدی شد، تحت اطلاع خانواده باشه، خیلی مفید می تونه باشه، البته بستگی به خانواده ها هم داره.

روی حمایت مالی خانواده حساب باز کردید یا نه؟
زیاد نه، کلاً ذاتاً دوست ندارم از کسی کمک بگیرم و اگر هرکاری بخوام بکنم ترجیح میدم از جیب خودم باشه، ولی برای شروع هر زندگی جدیدی، حمایت خانواده لازمه....

خودت یا بهتره بگم خودتون میتونید از پس هزینه های زندگی بر بیاید؟
هنوز به مرحله خرج کردن برای زندگی به شکل مرسومش نرسیدیم ولی با توجه به درآمدهای فعلی خودمون فکر می کنم بشه......

روی محل زندگیتون در مشهد یا اصفهان به توافق رسیدید؟
بله، ان شاء الله مشهد خواهد بود.

ارتباطت در حال حاضر که هنوز رسمی نشدید با خانواده ایشون و همینچنین ایشون با خانواده شما چطوره؟
در حد خیلی رسمی، در اصل آشنایی های دو خانواده به واسطه فامیل های خودمون که در مشهد زندگی می کنند حاصل شده، یه جند باری با برادرهای ایشون توی مسائل کاری (مربوط به رشته مکانیک) کمک کردم، در واقع راه افتادن همه چیز در وحله اول منوط به قبول شدن من در ارشد هستش (غیر از این هم راهی هست ولی فعلا بهش فکر نمی کنم)
ایشون هم رابطشون رسمیه با خانواده من، در حد شناخت اولیه و برای تایید، یه چند باری هم با خواهرم صحبت کردند...


کی این ارتباط رو علنی کردید و خانواده هاتون در جریان قرار گرفتن؟ عکس العمل هر کدوم چی بود؟
حدود سه سال بعد از اولین آشنایی و وقتی دیدم میتونه همسر مناسبی باشه، عکس العملشون اکثر بقیه خانواده ها که خود فرزندان انتخاب می کنند reject بود، بعد از آشنایی بیشتر و توضیحاتم خانواده من راضی شدن، خانواده ایشون هم بعد از reject، با توضیح بیشتر کمی راضی شدن و شرط قبولی من در ارشد مشهد رو قرار دادند که بهشون ثابت بشه واقعاً دوست دارم دخترشون رو!

به نظرت علنی کردن رابطه تون مفید بود؟ دیر بود؟ زود بود؟ به موقع بود؟ زمان مناسبش کی هست؟
آره، خیلی برای راحتی خودمون بهتر بود، فکر میکنم یه کم زود بود، حداقل یک سال زود بود، زمان مناسبش در شرایط من وقتی بود که تحصیلاتم تموم میشد و یه شغل مناسب و ثابت پیدا می کردم....
فعلا یادم نمیاد باقیشو بعدا میپرسم.
:دال یه کم داغ بود این دفعه!
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:surprised::surprised::surprised:
سرکار خانم بالایی ؟؟ :surprised:
نه دیگه واقعاً شدید حافظ منافع!
خوب منظورم همون سرکار خانمی بود که در بالا به آن اشاره شد، سرکار خانم آوا (نام ثانی) استارتر محترم تاپیک و کاربر ویژه بخش برق و مدیر دفاع مقدس! بیشتر توضیح بدم خطری میشه!
 
آخرین ویرایش:

engineer saba

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
در وحله ی اول بهتون تبریک میگم و امیدوارم خوشبخت باشید
راستش من کمی تعجب کردم گفتید آشنایی تون اینترنتی بوده
با توجه به شناختی که از شما تو چند تا تاپیک داشتم فرد بسیار
چهارچوب دار و ضابطه مندی هستید به خصوص رو عقایدتون و پاره ای مسائل
این بود که برام عجیب بود که نحوه آشنایی تون و اعتماد کردنتون از طریق اینترنت بوده
با توجه به اینکه عموما این روزها تصوری که افراد از اشنایی اینترنتی دارند تصور قابل اعتمادی نیست
یا به عبارتی یه نوع ریسک و بی اعتمادی در دنیای مجازی تو ذهن ادم شکل میگیره
میشه کمی درباره پذیرش طرف مقابلتون به این شکل بگید ؟
ممنونم.
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
نه دیگه واقعاً شدید حافظ منافع!
خوب منظورم همون سرکار خانمی بود که در بالا به آن اشاره شد، سرکار خانم آوا (نام ثانی) استارتر محترم تاپیک و کاربر ویژه بخش برق و مدیر دفاع مقدس! بیشتر توضیح بدم خطری میشه!

خوب ممنون واقعا از اینکه قبول کردین

شاید هر کسی این کار انجام نده

ولی به نظرم تاپیک خوبی این طور صندلی داغ البته امیدوارم خیلی هوا گرم نشه :biggrin:

واینکه به خدا من نام ثانی نیستم :biggrin:
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام
در وحله ی اول بهتون تبریک میگم و امیدوارم خوشبخت باشید
راستش من کمی تعجب کردم گفتید آشنایی تون اینترنتی بوده
با توجه به شناختی که از شما تو چند تا تاپیک داشتم فرد بسیار
چهارچوب دار و ضابطه مندی هستید به خصوص رو عقایدتون و پاره ای مسائل
این بود که برام عجیب بود که نحوه آشنایی تون و اعتماد کردنتون از طریق اینترنت بوده
با توجه به اینکه عموما این روزها تصوری که افراد از اشنایی اینترنتی دارند تصور قابل اعتمادی نیست
یا به عبارتی یه نوع ریسک و بی اعتمادی در دنیای مجازی تو ذهن ادم شکل میگیره
میشه کمی درباره پذیرش طرف مقابلتون به این شکل بگید ؟
ممنونم.
ممنونم، سلامت باشید:gol:
بله حق با شماست، خودم هم فکر نمی کردم اینطوری بشه، یعنی هرکس کمترین شناختی ازم داشته باشه میگه کلاً به قیافت نمیاد و تو رو چه به این کارا:surprised::cool:

میدونید، آشنایی از طریق اینترنت بستگی به دو طرف داره، یعنی اینترنت هم مثل خیلی از راه های دیگه یک وسیله ارتباط و آشنایی می تونه باشه مثل سایر روش های ارتباط وآشنایی، همونجور که در اینجا میشه دروغ گفت، تو عالم واقعیت هم تو روز روشن و چشم در چشم خیلی راحت دروغ میگن، حتی توی مجلس خواستگاری حضوری دروغ میبافن، نه؟

توی هر محیطی امکان دروغ گفتن و سر کار گذاشتن طرف مقابل هست، منتها اینترنت چون حضوری نیست بستر این کار بیشتره، ولی مهم اینجاست که ما چطور ازش استفاده کنیم، میشه خیلی با صداقت توی اینترنت آشنا شد.

منتها نمیشه تمام تصمیم ها رو توی اینترنت گرفت، بعد از آشنایی از طریق اینترنت برای آشنایی بیشتر و کاملتر باید حضوری صحبت کرد، باید تحت نظارت خانواده این کارو کرد، باید با عقلانیت جلو رفت نه با احساس، نباید خودمون رو سانسور کنیم تا دل طرف مقابل به دست بیاریم، اگر از طریق اینترنت خود واقعیمون رو نشون بدیم، و مطمئن بشیم طرف مقابل هم داره خود واقعیش رو نشون میده، اینترنت هم میتونه یک وسیله آشنایی مناسب باشه.

همونجور که گفتم نه من خودم توی ذهنم باورم میشد اینطوری انتخاب کنم، نه نامزدم باورش میشد، یعنی جفتمون اهل این جینگولک بازیا به اصطلاح نبودیم! ولی شد! و سعی کردیم درست باشه.

راجب خیلی چیزها تو سر و کله هم زدیم تا به تفاهم رسیدیم، راجب خیلی چیزها حرف زدیم، دعوا کردیم، قهر کردیم، تا به اینجا رسیدیم، این پروسه آشناییمون، یک هفته و 1 ماه و 1 سال نبود، تقریباً 6 سال طول کشید، حدود 3 الی 4 سالش فقط آشنایی ساده و 2 سالش به صورت جدی و طول کشیدنش هم به خاطر دوری راهمون از هم بود.

در پاسخ آوا خانم هم کمی راجب این توضیح دادم:
گفتم، در گذر زمان، یعنی اون ابتدا هیچ علاقه ای در بین نبود، در حد صحبت های معمولی و روزانه بود، در بین این صحبت ها، گاهاً اتفاقات توی روزش رو تعریف میکرد، یا مثلاً من در مورد خودش میپرسیدم، از بین این حرف ها یه شناخت اولیه ای حاصل شد و قابلیت اعتمادش برام مسجل شد، توی این مدت حرفی نزد که عمل نکنه، قولی نداد که زیرش بزنه، چیزی نگفت که بعدش خلافش رو بگه و دروغ بودنش مشخص بشه، هیچ وقت چیزی نگفت که عجیب باشه یا حرفی که بخواد من رو گول بزنه، این پروسه اول 3 یا 4 سال طول کشید حدوداً...

در پروسه دوم که دیدم مناسبه برای ازدواج، بجث جدی شد و صحبت ها رو بردم به سمت ایده الها، علایق، عادات، رفتار و ..... و کلاً بحث های چالشی خفن، که حتی برخی مواقع کاملاً جدی و مثل همینجا که با برخی بحث میکنم، بحث می کردیم با هم، منتها تهش به نتیجه می رسیدیم، یعنی یه کم اون کوتاه می اومد یه کم من، و این روند منجر به اعتماد زیاد من به اون شد، چون دیدم نه زیاد لج بازه و لج بازی میکنه سر عقایدش، حرف منطقی رو قبول میکنه، نحوه خرج کردن پولش مثل خودمه (بعضی وقتها بی پولی میکشه و با اتوبوس و پیاده میره این طرف اون طرف، با وجود اینکه خانوادش وضعشون خوبه) انتظارات از زندگیش معقوله، فوق العاده از خود گذشته است و جونش رو برای کسی که بهش قول میده میذاره، شما بودید بهش اعتماد 100% نمی کردید؟

ضمن اینکه تعریف اعتماد از نظر هرکی فرق میکنه، و فرآیند اعتماد کردن هرکسی هم فرق میکنه، من بارها و بارها چیزهایی ازش دیدم و کارهایی کرد که 180 درجه با عقاید من مخالف بود و من اون کارو زشت میدونستم ولی وقتی باهاش صحبت می کردم می پذیرفت بعضیهاش رو و بعضی هاش رو نه، ولی سرجمع هم به نظرم اعتماد میذاشت و هم رضایتم رو جلب میکرد. شاید یکی حتی 1 کار از کسی ببینیه که خلاف عقایدش باشه، بذارتش کنار ولی من چون ذاتاً صبرم زیاده اینها رو تحمل میکردم و سعی میکردم به خاطر برخی نقاط منفی نقاط مثبت بزرگترش رو از دست ندم...

عذر میخوام اگر طولانی شد:gol:
حالا نظرتون نسبت بهم در مقایسه با شناخت قبلی که ازم داشتید، عوض شد یا نه؟
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خوب ممنون واقعا از اینکه قبول کردین

شاید هر کسی این کار انجام نده

ولی به نظرم تاپیک خوبی این طور صندلی داغ البته امیدوارم خیلی هوا گرم نشه :biggrin:

واینکه به خدا من نام ثانی نیستم :biggrin:
خواهش میکنم، نفرات بعدی به پیشنهاد من میتونه یکی علی آقای خودمون باشه، یکی هم آقای ابوالفضل رستگار.
در اصل اینها باید زودتر از من اینجا میومدن، من اومدم که را بیفته که بعد جواب سوالات خودم رو از بین پاسخ هاشون در بیارم، بلاخره اونها تجربشون از من بیشتره....

نه هنوز خوبه هوا، یه کم اون وسطا گرم شد ولی الآن خوبه (شکلک خنده!)
 
آخرین ویرایش:

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
سلام آقا مصطفای گل
چطوری پسر گل؟
بچه ها اینقدر سوال پرسیدن که من دیگه سوالم نمیاد، البته تقریبا همشو خوندم، جز یکی دو تای آخر

ولی خب دیگه، بی سوال فطیره !!
به نظرت شرط قبولی توی ارشد یه جوری نیست؟ واسه مرد زندگی بودن ارشد داشتن لازمه؟ شاید هم من از بعضی چیزا بی خبرم !؟

و اینکه مصطفی جان، شما که همچین شرطی واست گذاشتن، واسه چی صبح تا شب اینجایی؟؟؟؟ برو بشین پای درسات دیگه !!

ببخشید اگه خودمونی شدم.
 

Sarp

مدیر بازنشسته
مصطفی یه عکس از خودت بذار اینجا نخواستی هم اینجا نذاری بفرستم پیام خصوصی واسم :D
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام آقا مصطفای گل
چطوری پسر گل؟
بچه ها اینقدر سوال پرسیدن که من دیگه سوالم نمیاد، البته تقریبا همشو خوندم، جز یکی دو تای آخر

ولی خب دیگه، بی سوال فطیره !!
به نظرت شرط قبولی توی ارشد یه جوری نیست؟ واسه مرد زندگی بودن ارشد داشتن لازمه؟ شاید هم من از بعضی چیزا بی خبرم !؟

و اینکه مصطفی جان، شما که همچین شرطی واست گذاشتن، واسه چی صبح تا شب اینجایی؟؟؟؟ برو بشین پای درسات دیگه !!

ببخشید اگه خودمونی شدم.
سلام آقا مصطفی گل
شما خودتون گلید...


شرط اصلی که خانمم خواسته این بوده که به هیچ وجه از مشهد خارج نمیشه، به خاطر خانوادش و مادرش.

شرط ارشد در اصل دو هدف داره، یکی اینکه تضمینی باشه بر اینکه من در مشهد ساکن خواهم بود، و در حین ارشد باید یه کاری هم واسه خودم جور کنم اونجا، یکی دیگه اینکه مطمئن بشن من دخترشون رو واقعاً دوست دارم!
هرکه خربزه خواهد جور لرزش رو هم باید بکشه!!! و ما این وسط خربزه رو خواستیم (حالا اگر اینو بیاد بخونه خانمم، سرم رو از بدنم جدا میکنه که بهش گفتم خربزه!:cry:)

نه والا به خدا من صبح تا شب اینجا نیستم، صبح ها که معمولاً تا ظهر حدود 1 و 2 نمیام، عصرا هم معمولاً از 5 تا 7 و 9 تا 12 بازم نیستم به جان خودم، نمیدونم چرا این اکتیویتیم کم نمیشه:( ولی به روی چشم
:gol:

خواهش میکنم مصطفی جان نفرمایید:heart:
 

Sarp

مدیر بازنشسته
احیاناً این در ادامه همون پروژه عکس خواستنی که شما و اقا حامد با هم راه انداختین که نیست؟:D
یه مدتی عکسم بود توی پروفایلما.......
ولی اوکی خصوصی میفرستم....
نمیخوای که یه تایپیک مخصوص بزنم ؟
 

.MosTaFa.

کارشناس تالار مهندسی صنایع
کاربر ممتاز
تائید میشود...

قابل نداشت !!!

مصطفی یه عکس از خودت بذار اینجا نخواستی هم اینجا نذاری بفرستم پیام خصوصی واسم :D

عکس مصطفی که خیلی وقته لو رفته، یه عکس دسته جمعی بود !!

سلام آقا مصطفی گل
شما خودتون گلید...


شرط اصلی که خانمم خواسته این بوده که به هیچ وجه از مشهد خارج نمیشه، به خاطر خانوادش و مادرش.

شرط ارشد در اصل دو هدف داره، یکی اینکه تضمینی باشه بر اینکه من در مشهد ساکن خواهم بود، و در حین ارشد باید یه کاری هم واسه خودم جور کنم اونجا، یکی دیگه اینکه مطمئن بشن من دخترشون رو واقعاً دوست دارم!
هرکه خربزه خواهد جور لرزش رو هم باید بکشه!!! و ما این وسط خربزه رو خواستیم (حالا اگر اینو بیاد بخونه خانمم، سرم رو از بدنم جدا میکنه که بهش گفتم خربزه!:cry:)

نه والا به خدا من صبح تا شب اینجا نیستم، صبح ها که معمولاً تا ظهر حدود 1 و 2 نمیام، عصرا هم معمولاً از 5 تا 7 و 9 تا 12 بازم نیستم به جان خودم، نمیدونم چرا این اکتیویتیم کم نمیشه:( ولی به روی چشم
:gol:

خواهش میکنم مصطفی جان نفرمایید:heart:

اکتیویتیت 99.5 درصده، حتی از بابک که صبح تا شب اینجا پلاسه هم بیشتر (الانه که بابک بیاد بزنتم!!)

راستی خانمتون هم اینجا میان؟
 

Sarp

مدیر بازنشسته
امضا رو نیگا



طفلی مصطفی نگو چن ساله آروز به دله که بشوننش رو صندلی داغ
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیخوای که یه تایپیک مخصوص بزنم ؟
نه دیگه ما رو وارد این بازی ها نکنید، همون خصوصی واست میفرستم، هرچند ببین بقیه دیدن، تو ندیدی حواست جمع نبوده!

قابل نداشت !!!



عکس مصطفی که خیلی وقته لو رفته، یه عکس دسته جمعی بود !!



اکتیویتیت 99.5 درصده، حتی از بابک که صبح تا شب اینجا پلاسه هم بیشتر (الانه که بابک بیاد بزنتم!!)

راستی خانمتون هم اینجا میان؟
عضو نیست، فقط بعضی وقتها موضوع جالبی پیش بیاد که بهش ربط داشته باشه، میگم بیاد بخونه!

امضا رو نیگا



طفلی مصطفی نگو چن ساله آروز به دله که بشوننش رو صندلی داغ
ما خودمون همه رو می نشونیم رو صندلی داغ، می خواستم اینجا راه بیفته، بعدش خودم با متاهلین با تجربه تر کار دارم:D
 
  • Like
واکنش ها: Sarp

Fateme_bay

عضو جدید
کاربر ممتاز
خونه و ماشین، کی داده کی گرفته؟

مهریه هم صحبت شده تا حدی ، ولی دقیق مشخص نیست، بیشتر سکه خواهد بود (البته نه به سال تولد!!!) و شاید ملک
منها همه اینها نظر منه، خانمم هیچ وقت نفهمیدم نظر دقیقش چیه، نمیگه بهم دقیق....

:surprised::surprised::surprised:
وا...
همچین گفتن صندلی داغ متاهلین فکر کردم شما یه 10 تایی بچه هم دارین...
نگو هنوز خواستگاری هم نرفتین:)
من خودم 2 ماهی هست عقد کردم
میخوام بگم
برای من مهم نبود که نامزدم موقع خواستگاری امدن گل یا شیرینی حتما بیاره...
یا حتی موقع عقد وقتی ازم پرسیدن شرطی داری یانه..یهویی یادم امدکه من اصلا بهش فکر نکردم
برای همینم هیچ شرطی نزاشتم...
میخوام بدونم برات چقدر مهمه که برای نامزدت گل ببری
و اینکه شروط موقع عقد رو قبول داری یا نه؟
:gol::gol::gol:
 

ali135ugd

عضو جدید
نه دیگه ما رو وارد این بازی ها نکنید، همون خصوصی واست میفرستم، هرچند ببین بقیه دیدن، تو ندیدی حواست جمع نبوده!


عضو نیست، فقط بعضی وقتها موضوع جالبی پیش بیاد که بهش ربط داشته باشه، میگم بیاد بخونه!


ما خودمون همه رو می نشونیم رو صندلی داغ، می خواستم اینجا راه بیفته، بعدش خودم با متاهلین با تجربه تر کار دارم:D

خواهش میکنم، نفرات بعدی به پیشنهاد من میتونه یکی علی آقای خودمون باشه، یکی هم آقای ابوالفضل رستگار.
در اصل اینها باید زودتر از من اینجا میومدن، من اومدم که را بیفته که بعد جواب سوالات خودم رو از بین پاسخ هاشون در بیارم، بلاخره اونها تجربشون از من بیشتره....

نه هنوز خوبه هوا، یه کم اون وسطا گرم شد ولی الآن خوبه (شکلک خنده!)
واااااااااااااااااااا
اتفاقا به نظر من این صندلی برازنده اوناییه که هنوز کلشون داغه !:redface:
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
:surprised::surprised::surprised:
وا...
همچین گفتن صندلی داغ متاهلین فکر کردم شما یه 10 تایی بچه هم دارین...
نگو هنوز خواستگاری هم نرفتین:)
من خودم 2 ماهی هست عقد کردم
میخوام بگم
برای من مهم نبود که نامزدم موقع خواستگاری امدن گل یا شیرینی حتما بیاره...
یا حتی موقع عقد وقتی ازم پرسیدن شرطی داری یانه..یهویی یادم امدکه من اصلا بهش فکر نکردم
برای همینم هیچ شرطی نزاشتم...
میخوام بدونم برات چقدر مهمه که برای نامزدت گل ببری
و اینکه شروط موقع عقد رو قبول داری یا نه؟
:gol::gol::gol:

سلام فاطمه خانم

نوبیت بعدی صندلی داغ باشما خوبه
 

mostafanokhodian

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
:surprised::surprised::surprised:
وا...
همچین گفتن صندلی داغ متاهلین فکر کردم شما یه 10 تایی بچه هم دارین...
نگو هنوز خواستگاری هم نرفتین:)
من خودم 2 ماهی هست عقد کردم
میخوام بگم
برای من مهم نبود که نامزدم موقع خواستگاری امدن گل یا شیرینی حتما بیاره...
یا حتی موقع عقد وقتی ازم پرسیدن شرطی داری یانه..یهویی یادم امدکه من اصلا بهش فکر نکردم
برای همینم هیچ شرطی نزاشتم...
میخوام بدونم برات چقدر مهمه که برای نامزدت گل ببری
و اینکه شروط موقع عقد رو قبول داری یا نه؟
:gol::gol::gol:
دیگه شما به تجربه خودتون ببخشید، ما هم بلاخره صابونش به بدنمون خورده:D

برای نامزدم کی گل ببرم؟
در دیدارهای عادی یا وقتی میرم خونشون؟
وقتی میرم خونشون که نمیشه نبری که، نشونه احترام به خانواده طرف مقابله (البته هر خانواده ای فرق میکنه، ولی کلاً اینطوریه) در دیدارهای عادی هم بستگی به شرایط داره ولی اگر واسش نبرم ناراحت نمیشه فکر کنم، ولی بیشتر وقتها خودم دوست دارم ببرم....

شروط موقع عقد چی باشه مثلاً؟
بستگی داره چی باشه...

:gol::gol::gol:
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
Similar threads

Similar threads

بالا