شبی یاد دارم که چشمم نخفت *** شنیدم که پروانه باشمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست *** تو را گریه و سوز باری چه راست؟
........................................... .......................................
که ای مدعی عشق کار تو نیست *** که ن صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از...