نتایح جستجو

  1. M

    فرخنده باد...:)

    میگم هرکی تولدش میشه میبینی صدتا تایپک تولدت مبارک و فرشته ای از اسمون پایین افتادو همیشه در قلب منی میزارن براش شیش سال تو این باشگاه عضویم دریغ از حتی یه تبریک خشک و خالی:confused: عب نداره خودم به خودم تبریک میگم تولدت مبارک حاج محسن :gol::gol:
  2. M

    زیباترین دختر ایرانی

    دختر شهید داریوش رضایی نژاد ، (دانشمند هسته ای ایران) / تروریست ها پدر او را مقابل چشمانش به گلوله بستند.
  3. M

    کشف خون و گوشت ماموت 10هزار ساله در سیبری

    به گزارش پارس به نقل از ایسنا، بقایای این ماموت ماده در منطقه یاکوتیا در سیبری کشف شده و متعلق به عصر یخبندان است؛ این ماموت ماده احتمالا حدود 10 هزار سال قبل، پس از گرفتار شدن در یک باتلاق، جان خود را از دست داده است. خون این ماموت با وجود قرار گرفتن در دمای زیر صفر درجه طی چندین هزار سال...
  4. M

    اگر سیارات دیگر جای ماه روبروی زمین بودند...

    خبرآنلاین: ماه 240 هزار مایل دورتر از ما است. ماه یک کره گرد بزرگ محسوب می شود که یک چهارم زمین است. تصور کنید اگر به جای ماه، سایر سیاره ها در انجا وجود داشتند، نمای زمین و سیارات چگونه می شد؟ این خیال را در تصاویر زیر ببینید. ماه زحل ناهید اورانوس نپتون مریخ عطارد
  5. M

    خواب عشق،لحظه ی شهادت

    یا حسین شهید بادا نمایید از دل گمان که آنها که در راه رب جهان بگشتند کشته، همی مرده اند که آنان همه تا ابد زنده اند همبشه به درگاه پروردگار برآنهاست رزق نکو برقرار یا
  6. M

    شهر غول ها ...(ورژن جدید)

  7. M

    اینجوریشو دیده بودی؟؟؟

    آدم بعضی وقتا از اینکه دونفر که همیشه دعوا دارن باهم مهربون میشن چقدر خوشحال میشه فکر کن همیشه دعوا و مرافه بعد یهو میبینیشون دیگه دعوا نمیکن خب خوبه دیگه .... زنش که میگفت رضا خیلی خوب شده دیگه به من توهین نمیکنه که هیچ فقط به من میگه جیگر... رضا هم میگفت از اولشم تقصیر من نبود چون...
  8. M

    آیا شما دچار افسانه های عشقی هستید؟

    از اونجا که اکثر بچه های باشگاه رو جوونا تشکیل میدن و اکثرا تو این سن دچار دچار افسانه های عشقی و افسانه مرموز و سراب گونه ی عشق اول میشن بران شدم یه تایپک راجعش بزنم... یادمون باشه خیلی از ادما به عشق اول اعتقاد دارنن که این اصلا درست نیست اگه بخوایم بازش کنیم عشق اول قشنگه به خاطر این که روح...
  9. M

    دست نوشته های آنالی اکبری (به شدت جالب)

    من نوشته های ایشون رو تو مطبوعات میخوندم واسم جالب بود و اینجا قرارشون دادم به نام خودشون که حقشون ضایع نشه.... نالی اکبری تاریخ تولد: 16 بهمن 1366 جنسیت: زن - متاهل درباره من: نویسنده ای که در روزنامه جات می نویسد تحصیلات سطح تحصیلات: دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تحصیلی: مردم...
  10. M

    بیرون کشیدن پیکان از دره با زور بازو..

    :confused::surprised:
  11. M

    مرد خوب هنوزم زیاده

    زن با عصبانیت پای تلفن : "این موقع شب کدوم گوری هستی تو؟!" مرد : "عزیزم ، اون فروشگاه طلافروشی رو یادته که از یه انگشتر الماس نشان ش خوشت اومده بود و گفتی برات بخرم، اما من اون روز پول نداشتم ولی بهت گفتم که روزی حتما این انگشتر مال تو میشه عزیزم...؟! " ... زن با صدای ملایم و خوشحالی بسیار : "...
  12. M

    تبلیغات جالب برند های معروف جهان برای ماه رمضان....

    اینم ابتکار:surprised: شرکت ایرانی...
  13. M

    چهره های پنهان اطراف ما

  14. M

    هوای فوق العاده همین الان تهران

    عجب هوای شده حسابی داره بارون میباره ادم فکر میکنه پاییز شده تو این 25 سال عمرم تو این فصل از سال همچین چیزی ندیده بودم. عالیه:gol::w12::w17::w16::w23::w32::w33:
  15. M

    جالبترین مرزهای بین کشورهای مختلف....

    داشته باش مرز بلژیک و هلندو:surprised:
  16. M

    دختریه بی شعور...

    دیروز صبح ساعت 8 بیدار شدم و باعجله از خونه زدم بیرون اخه قرار بود ساعت 8 جایی باشم اما خب خواب موندم. نصف راهو رفته بودم که دیدم گوشیمو جا گذاشتم رفتم دنبال کارم و ساعت 2 برگشتم خونه گوشیمو برداشتم دیدم چنتا میس کالو چنتایی هم اس ام اس دارم . به جز یه اس ام اس میدونستم بقیه کی ان و چیکارم...
  17. M

    اندر حکایت باشگاه ما.....

    حکایت باشگاه ما از دوسال پیش تا حالا همون حکایت سیبه که صدتا چرخ میزنه تا به زمین برسه. ادمایی که میان یه سری که دیگه نمیان یه سری که تازه اومدن اما از قدیمیا معرف تر شدن همه جورشم پیدا میشه ادمای عجیب ادمای ساده ادمای عصر حجری ادمای روشن فکر ادمای مشتی ادمای عصبی اما نوع بیکارش از بقیه بیشتره...
  18. M

    مسابقه دو با كفش پاشنه بلند.........(+عكس)

    طول پاشنه ها تو اين مسابقه حداقل 10 سانتي متر بايد باشه .
  19. M

    مرد و شب

    علی جان، من این خط ها را در جوانی ام مینویسم، برای جوانی ات. تا مبادا روزی با خود و در گفتگوهای ذهنی و توجیه گری های خلوتی بگویی، پدرم جوانی اش را کرد و به پیری، نصیحت گوی ِ جوانی ِ من شد. نه! این نوشته ها، از جانب پیر سالخورده ای که دست از عیش دنیا شسته و در کنج عزلت به استقبال مرگ نشسته...
بالا