جز دعا کار دگر نیست مرا
شب و روزت همه شاد
دلت از غم آزاد
همه ایام به کام
و تو پیوسته سر افراز و ز هرغصه برون
همچو گجشک به هر بام و درخت
بنشینی خندان و سبکبال تر از برگ درخت در هوا رقص کنان مشق پراز کنی
سوی سییدار بلند و تو نغمه مستی آید..
لحظه هایت چون قند
روزگارت لبخند