نتایح جستجو

  1. SCSI

    سری داستان های کوتاه

    کتاب نخوانید، هیچ چیز نمی شود! سکانس اول توی فرودگاه نشسته ام. یک ایرانی آن ور چیپس می خورد، ایرانی دیگر انگشت دستش را تا میانه در گوش خود فرو کرده و با تکانه ی زیاد در حال تکان دادن است ایرانی دیگر که خودم باشم، آهنگ گوش میکنم و... آن ور سالن اما یک توریست خارجی که کمه کم ۸۵ سال سن دارد،...
  2. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    حالا که قرار است سال نو شود کم کم باید دل تکانی ای اساسی کنید دلتان را بتکانید از رفتنی ها، نبودنی ها، نماندنی ها، نصفه نیمه ها اما بجایش آدم های وفادار را نگه دارید یک دستی روی سرشان بکشید که مبادا گرد و غبار کدورت و غم روی آنها نشانده باشید دور ریختنی ها را بریزید دور تا یک فضایی خالی بماند...
  3. SCSI

    گفتگوهای تنهایی

    زخم ها خوب می شوند، اما خوب شدن با مثل روز اول شدن، خیلی فرق دارد...
  4. SCSI

    رد پای احساس ...

  5. SCSI

    گفتگوهای تنهایی

    زن پرسید: اگر خداوند واقعا به ما عشق می ورزد، پس این همه رنج و اندوه ما در دنیا برای چیست؟ آنجالی گفت: رنج و اندوه در برنامه الهی، جای خود را دارد. وقتی که کودک تو بیمار می شود، او را مجبور میکنی که داروهای تلخ بخورد و توجهی به فریادها و اشکهایش نمی کنی. روح ما هم بیمار است، خداوند چون مادری...
  6. SCSI

    برنامه نویسی

    این پست می تواند به شما کمک کند. http://cppp.mihanblog.com/post/94
  7. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    گر زني در کار نباشد، عشقي هم در کار نیست! شکسپیر و حافظ و رومئو و ژولیت و شیرین و فرهاد ول مُعَطَل اند...! اگر روزي زن ها بخواهند از این جا بروند تقریبا همه ي ادبیات و سینما و هنر دنیا را باید با خودشان ببرند! #مصطفي_مستور
  8. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    باید دنیا را کمی بهتر از آنچه تحویل گرفته‌ای، تحویل دهی. خواه با فرزند‌ی خوب. خواه با باغچه‌ای سرسبز. خواه با اندکی بهبود شرایط اجتماعی. و اینکه بدانی حتی اگر فقط یک نفر با بودن تو ساده‌تر نفس کشیده است، این یعنی تو موفق شده‌ای. گابریل_گارسیا_مارکز
  9. SCSI

    با بامدادِ شاعر، احمد شاملو

    از رنجی خسته ام که ازآنِ من نیست بر خاکی نشسته ام که ازآنِ من نیست با نامی زیسته ام که ازآنِ من نیست از دردی گریسته ام که ازآنِ من نیست از لذّتی جان گرفته ام که ازآنِ من نیست به مرگی جان می سپارم که ازآنِ من نیست. #احمد_شاملو
  10. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    از تو چه پنهان، وقتی کسی دیوانه می‌شود حتما چیزی را فهمیده که دیگران نمی دانند؛ زخمی کاری، یا دردی کُشنده ...
  11. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    عادت کرده ایم هر روز دوش بگیریم، اما یادمان میرود که ذهن مان هم به دوش نیاز دارد!. گاهی با یک غزل حافظ می توان دوش ذهنی گرفت و خوابید. یک شعر از فروغ، تکه ای از بیهقی، صفحه ای از مزامیر، عبارتی از گراهام گرین، جمله ای از شکسپیر، خطی از نیما، ولی غافلیم. شبانه روز چقدر خبر و گزارش و مطلب آشغال...
  12. SCSI

    دل نوشته های دلتنگی

    کسی چه میداند شاید همزمان که بلند بلند میخندیم و از گوشهٔ چشم هامان یکی دو قطره اشک که جاری نشده خشک می شود یکی از درونمان دارد بیصدا گریه می کند من به اشک شوق آدم ها مشکوکم !!!
  13. SCSI

    گفتگوهای تنهایی

    دم بايد يه كلبه تو شمال داشته باشه ‏هر از چند گاهي بره توش سنگر بگيره از دست این دنیا
  14. SCSI

    گفتگوهای تنهایی

    ?????? تو ساعت دوازده شب سی و یک شهریوری و من عقربه ای که تا می خواهد به تو برسد به عقب می کشندش......
  15. SCSI

    کوچه های تنهایی

    وقتی که احساس تنهایی می‌کنید و به تنگ آمده اید، احتمال آن که انتخاب‌های ضعیف تری بکنید، بالا می رود. استیصال برای دوست داشتن، آدم را به کجا که نمی‌کشاند. با شکم خالی به خرید نروید چون هر غذای ناسالمی را انتخاب خواهید کرد.
  16. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    خدا کند یک اتفاق خوب بیافتد وسط زندگی مان آری همین جا وسط بی حوصلگی های روزانه مان، نگرانی های شبانه وسط زخم های دلمان آنجا که زندگی را هیچ وقت زندگی نکردیم یک اتفاق خوب بیافتد انقدر خوب که خاطرات سالها جنگیدن و خواستن و نرسیدن از یادمان برود آنگونه که یک اتفاق خوب همین الان، همین ساعت همین...
  17. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    شما دشمنانی دارید؟ بسیار خب، این نشان می دهد روزی جایی در زندگیتان کار مهمی را خوب انجام داده اید. وینستون چرچیل
  18. SCSI

    گفتگوهای تنهایی

    روح دهخدا شاد ! نیست که این روزها را ببیند شده ایم جمع اضداد تنهایی در جمع غریبه های آشنا آشناهای غریبه چه کرده ایم با خودمان!
  19. SCSI

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    پاییز ... پاییز ... باید به خرمالوهای کال سربزنم به انارهای سبز به آدم های ناپخته به آن ها که هنوز عاشق نشده اند بگویم که اتفاقِ بزرگی خواهد افتاد بگویم که پاییز در راه است...🌸
  20. SCSI

    لطفا این داستان را بخوانید ... مدیر مدرسه

    پدرم دلواپس آینده برادرم است،اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده که باهم به کافی شاپ بروند،در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند. برادرم نگران فشار کاری پدرم است،اما حتی یکبار هم نشده خواسته هایش را به تعویق بیندازد تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند. مادرم با فکر خوشبختی من خوابش نمیبرداما حتی...
بالا