مادرم یک چشم نداشت.
درکودکی بر اثر حادثه یک چشمش را از دست داده بود.
من کلاس سوم دبستان بودم وبرادرم کلاس اول.
برای من آنقدر قیافه مامان عادی شده بود کی در نقاشی هایم هم متوجه نقص عضو او نمیشدم و همیشه او را با دوچشم نقاشی میکردم.
فقط در اتوبوس یا خیابان وقتی بچه ها و مادر و پدرشان با تعجب به...