نتایح جستجو

  1. naight

    ای عشق تورا دارم و دارای جهانم ... فریدون مشیری:gol:

    ای عشق تورا دارم و دارای جهانم ... فریدون مشیری:gol:
  2. naight

    از کیمیای نام تـــــــو این واژه های خــــــــــــام در دست های خسته من شعر می شوند . قیصر...

    از کیمیای نام تـــــــو این واژه های خــــــــــــام در دست های خسته من شعر می شوند . قیصر امین پور:smile::gol:
  3. naight

    "وقتی چیزی مرا رنج می داد، در موردِ آن با هیچ کس حرفی نمی زدم. خودم در موردش فکر می کردم،به...

    "وقتی چیزی مرا رنج می داد، در موردِ آن با هیچ کس حرفی نمی زدم. خودم در موردش فکر می کردم،به نتیجه می رسیدم و به تنهایی عمل می کردم. نه اینکه واقعا احساسِ تنهایی بکنم،فکر می کردم که انسان ها، در آخر، باید خودشان، خودشان را نجات دهند." هاروکی موراکامی/ کتاب کافکا در کرانه:smile::gol:
  4. naight

    زمستونتون ، پر از حرف های گرم ...:w40::w40...

    زمستونتون ، پر از حرف های گرم ...:w40::w40: http://dl.naslemusic.com/music/1394/12/Mehdi-Yarrahi-Zemestoon.mp3
  5. naight

    پاییز... مرا به سحال سرود غروب ویران کرد پرنده ای که از آونگ نرم ساقه گسیخت اجاق قافله...

    پاییز... مرا به سحال سرود غروب ویران کرد پرنده ای که از آونگ نرم ساقه گسیخت اجاق قافله با دشت سایه بازی کرد زمین در انحنای افق پر زد و به دریا ریخت پرندگان شبند اختران بی آواز فراز آمده با خوشه های خرمن روز نسیم های غروب آهوان دربدرند که می دوند به سرچشمه های روشن روز منوچهر آتشی /...
  6. naight

    یا حسین(ع)...

    نوشتم اول خط بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بندۀ‌ تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی «لا یمکن الفرار از عشق» که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به...
  7. naight

    [IMG] گنجشک، گنجشک است...

    [IMG] گنجشک، گنجشک است ــ به قول تو ــ و قطار، قطار. ولی اگر گنجشکی روی ریل‌ها خوابش برد آیا قطار همان قطار است و گنجشک، همان گنجشک؟ #علی_عبدالهی
  8. naight

    [IMG] چه دریاچه ای بود نگاهت و من نمی دانستم تا کجاها همراه خنده ات در آن پارو خواهم زد...

    [IMG] چه دریاچه ای بود نگاهت و من نمی دانستم تا کجاها همراه خنده ات در آن پارو خواهم زد. بیژن جلالی :gol::love:
  9. naight

    تو را از افسانه ها آموخته ام از کتاب ها ... از عاشقانه ترین شعرها من بیش از آنکه دوستت...

    تو را از افسانه ها آموخته ام از کتاب ها ... از عاشقانه ترین شعرها من بیش از آنکه دوستت بدارم تو را بلدم ... # امیر-اخوان :gol:
  10. naight

    مرسی از پیامتون :gol::gol::gol:

    مرسی از پیامتون :gol::gol::gol:
  11. naight

    [IMG] نگاه کن! روی...

    [IMG] نگاه کن! روی ِدیوار خانه ات جایِ یک پرنده خالی ست... دلت برایم تنگ نشده ؟ #معصومه_صابر
  12. naight

    دوستت می دارم ... دوستت می دارم ! تو به زندگی می مانی! به نوشیدن جرعه ای آب در فاصله ی دو رویا...

    دوستت می دارم ... دوستت می دارم ! تو به زندگی می مانی! به نوشیدن جرعه ای آب در فاصله ی دو رویا ! به بوئیدن عطر یکی نامه پیش از گشودنش! به سلام هر سپیده دم ! به فرو نشاندن عطش اطلسی ها ! به زنگ بی هنگام تلفن ، با خبری گوار یا ناگوار ! یغما گلرویی :gol::gol:
  13. naight

    خسرو گلسرخی.

    صبح... صبح... صبح... دگر صبح است و پایان شب تار است دگر صبح است و بیداری سزاوار است دگر خورشید از پشت بلندی ها نمودار است دگر صبح است ... دگر از سوز و سرمای شب تاریک، تن هامان نمی لرزد دگر افسرده طفل پابرهنه، از زبان مادر شب ها نمی ترسد دگر شمع...
  14. naight

    خسرو گلسرخی.

    تلخ ماندم، تلخ... تلخ ماندم، تلخ مثل زهری که چکیده از شب ظلمانی شهر مثل اندوه تو، مثل گل سرخ که به دست طوفان پرپر شد... تلخ ماندم، تلخ مثل عصری غمگین که ترا بر حاشیه اش پیدا کردم و زمین را - توپ گردان پرت کردم به دل ظلمت... تلخ ماندم، تلخ...
  15. naight

    خسرو گلسرخی.

    تورفتی ... تورفتی ... تو رفتی شهر در تو سوخت باغ در تو سوخت اما دو دست جوانت بشارت فردا، هر سال سبز می شود و با شاخه های زمزمه گر در تمام خاک گل می دهد گلی به سرخی خون... <<خسرو گلسرخی>>
  16. naight

    خسرو گلسرخی.

    گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟ گیرم که بر سر این باغ بنشسته در کمین پرنده اید پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟ گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها...
  17. naight

    شعرهای زیبا از محمدرضا عبدالملکیان

    شاباش ماه ... هر شب شاباش‌ ماه یك مشت پولك نقره‌ای است برای كودكان سر به هوای همین كوچه شعر از محمد رضا عبدالملکیان:gol::gol:
  18. naight

    منوچهر آتشی

    خانه ات سرد است ؟ خورشيدي در پاکت مي گذارم و برايت پست مي کنم ستاره ي کوچکي در کلمه اي بگذار و به آسمانم روانه کن بسیارتاريکم ... منوچهر آتشي :gol:
  19. naight

    منوچهر آتشی

    سرود...منوچهر آتشی:gol::gol: تو آواز زرین مرغ طلوعی که بر تاج نخل افق پرفشاند تو پرواز خونین مرغ غروبی که بر صخره ساحل آزرده خواند تو قوی سفیدی تو مهتاب که از بیشه بر آب راند تو رویای آن قوچ بشکوه در خوان جادو که در نیمروز عطش تهمتن را به دنبال به آبشخور ناز آهو کشاند تو رگبار...
  20. naight

    منوچهر آتشی

    منوچهر آتشی / رویا :gol::gol: کنون رؤیای ما باغی است بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش بو سر هر شاخه اش گلبرگ های نازک لبخند به ساق هر درختش یادگاری ها و با هر یادگاری نقش یک سوگند کنون رؤیای ما باغی است زمین اما فراوان دارد اینسان باغ که برگ هر درختش صدمه ی دیدارها برده است که ساق هر...
بالا